1 00:00:00,000 --> 00:00:07,000 ‫مترجم: «محمدعلی sm» ‫در تلگرام mmli_Subs@ 2 00:00:07,000 --> 00:00:14,000 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 3 00:00:14,000 --> 00:00:21,000 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 4 00:00:56,370 --> 00:01:00,250 ‫« سیگار بزرگ » 5 00:01:17,410 --> 00:01:19,620 ‫میگن اینجا قانون حاکم‌ـه 6 00:01:20,530 --> 00:01:25,960 ‫اما تنها قانونی که به جهان حاکم‌‌ـه ‫قانون تناقض‌هاست 7 00:01:26,830 --> 00:01:31,670 ‫طوری که من، هیوئی پی نیوتون، ‫با زندانی شدن، آزاد شدم 8 00:01:33,090 --> 00:01:35,550 ‫طوری که عکس‌ها آدم‌ها رو به تصویر می‌کشن 9 00:01:35,550 --> 00:01:41,470 ‫تناقض‌هایی که من رو به جنوب مرز برد ‫تا برای نجات جونم فرار کنم 10 00:01:48,270 --> 00:01:52,440 ‫تناقض‌های نفرت، ‫مجبور شدن به فرار با عشق واقعی‌ـم 11 00:01:52,440 --> 00:01:55,940 ‫بنیان‌گذاری حزب پلنگ سیاه ‫به همرا دو تا تهیه‌کننده‌ی هالیوودی 12 00:01:58,030 --> 00:02:01,870 ‫درحالی که حکومت، ‫این به اصطلاح کشور آزاد و خوشبخت... 13 00:02:02,870 --> 00:02:06,710 ‫ما رو به‌خاطر رعایت حقوق‌مون ‫بر اساس قوانین خودشون، مجرم می‌دونه 14 00:02:07,750 --> 00:02:12,880 ‫تناقض‌ها. مامورهای قاتل اف‌بی‌آی ‫که تظاهر می‌کنن هیپی‌های صلح‌طلب‌ـن 15 00:02:12,880 --> 00:02:17,260 ‫کشور جنگ‌طلبی که ما رو به‌عنوانِ ‫ بزرگ‌ترین تهدید امنیتی‌ـش معرفی می‌کنه 16 00:02:18,510 --> 00:02:21,180 ‫تمام قدرت برای مردم! 17 00:02:23,640 --> 00:02:24,680 ‫هیوئی! 18 00:02:25,180 --> 00:02:29,520 ‫تناقض‌ها. وقتی که سر جاشون وایمیسن، ‫ زندگی متوقف میشه. 19 00:02:31,940 --> 00:02:36,530 ‫و بر خلاف باوری که به بقیه تحمیل شده، ‫من برای مُردن زندگی نمی‌کنم 20 00:02:37,320 --> 00:02:41,160 ‫اما زندگی بدون آزادی رو هم نمی‌خوام 21 00:02:43,870 --> 00:02:46,250 ‫داستانی که می‌خوام براتون تعریف کنم ‫حقیقت داره 22 00:02:46,790 --> 00:02:50,120 ‫حداقل میشه گفت که تقریباً... ‫حداقل جوری که خودم یادمه 23 00:02:51,250 --> 00:02:53,340 ‫اما از لنز هالیوود نمایش داده میشه 24 00:02:52,547 --> 00:02:56,562 {\an8}« ۱۹۴۷ - بورلی هیلز » 25 00:02:53,340 --> 00:02:57,220 ‫پس باید ببینیم که تا چه اندازه ‫از داستان‌ـم رو می‌خوان نشون بدن 26 00:02:58,740 --> 00:03:00,040 ‫هیوئی؟ 27 00:03:02,590 --> 00:03:04,260 ‫چه‌خبره؟ ‫چرا اینطوری لباس پوشیدی؟ 28 00:03:05,140 --> 00:03:08,390 ‫اف‌بی‌آی دنبالمه. ‫میگن یه دختره رو کشتم. زر می‌زنن 29 00:03:09,480 --> 00:03:11,020 ‫نباید تو خیابونا آفتابی شم 30 00:03:11,020 --> 00:03:12,230 ‫تعقیب‌ـت کردن؟ 31 00:03:13,060 --> 00:03:14,060 ‫فکر نکنم 32 00:03:14,060 --> 00:03:16,110 ‫هی جفری. ‫برگرد، از پرچین‌ها یه نگاه بنداز 33 00:03:16,110 --> 00:03:18,240 ‫ببین آدم مشکوکی ‫ماشینش رو تو خیابون پارک نکرده؟ 34 00:03:18,240 --> 00:03:19,320 باشه بابا 35 00:03:19,320 --> 00:03:21,320 ‫- چه‌‌خبر شده؟ ‫- براش پاپوش دوختن 36 00:03:21,950 --> 00:03:24,870 ‫- می‌دونی که مامورای فدرال حواس‌شون به من هم هست ‫- منظورت چیه؟ 37 00:03:24,870 --> 00:03:27,490 ‫از وقتی از چین برگشتیم، ‫تموم حرکاتم رو زیرنظر دارن 38 00:03:27,490 --> 00:03:29,200 ‫یه نسخه از پرونده اف‌بی‌آی‌ـم رو دارم 39 00:03:29,200 --> 00:03:31,460 ‫- می‌بینی؟ ‫- چیزی نیست 40 00:03:31,460 --> 00:03:33,920 ‫تا صبح نشده، نفر اول فهرستِ ‫ افراد تحت تعقیب‌شون میشی 41 00:03:33,920 --> 00:03:35,750 ‫اولین جایی که میان سراغش ‫اینجاس 42 00:03:35,750 --> 00:03:37,750 ‫راست میگی. ‫خب کجا باید برم؟ 43 00:03:38,800 --> 00:03:41,590 ‫برت من و گوئن رو برد پیش کسی که ‫گندکاری‌های خودش رو 44 00:03:41,590 --> 00:03:43,470 ‫از وقتی پنج‌سال‌شون بوده، ‫جمع می‌کرده 45 00:03:44,010 --> 00:03:46,140 ‫شریک فیلم‌سازیش، ‫استیو بلانر 46 00:03:47,260 --> 00:03:49,100 ‫نمی‌دونستم مهمون دارم 47 00:03:50,850 --> 00:03:51,850 ‫بیاین تو 48 00:03:59,190 --> 00:04:03,450 ‫نمی‌تونی یه متهم به قتل رو ‫به خونه راه بدی استیو. از پیشت میرم 49 00:04:03,450 --> 00:04:06,370 ‫اگه می‌خوای دزد و پلیس‌بازی کنی ‫برگرد پیش زن قبلیت 50 00:04:06,370 --> 00:04:07,740 ‫برادرت ۱ ماه اینجا موند، 51 00:04:07,740 --> 00:04:09,950 ‫- و با باد شکم‌ـش اینجا رو به گند کشید ‫- بس کن... 52 00:04:09,950 --> 00:04:11,500 ‫مجبور شدم تشک رو بریزم دور 53 00:04:11,500 --> 00:04:14,420 ‫- گوش کن. منظور استیو اینه که... ‫- تو دخالت نکن برت... 54 00:04:14,420 --> 00:04:16,750 ‫می‌دونستی به‌خاطر تو بواسیر گرفته؟ 55 00:04:16,750 --> 00:04:18,710 ‫- ای خدا ‫- به‌خاطر من؟ 56 00:04:18,710 --> 00:04:20,340 ‫آره. ‫استرس 57 00:04:20,340 --> 00:04:21,800 ‫وقتی یه نفر استرس می‌گیره 58 00:04:21,800 --> 00:04:25,010 ‫سوراخ‌ـش رو سفت م‌کنه ‫و به راست‌روده‌ـش فشار وارد می‌کنه 59 00:04:25,010 --> 00:04:27,390 ‫استیو از هفت‌سالگی بواسیر داشت 60 00:04:27,390 --> 00:04:28,470 ‫اینا مزخرف‌ـه 61 00:04:29,680 --> 00:04:32,140 برم حموم تا سوراخ کونم رو مرطوب کنم 62 00:04:35,560 --> 00:04:37,310 ‫خیلی‌خب. ‫همه‌چی ردیف‌ـه 63 00:04:39,738 --> 00:04:43,338 {\an8}« نیوتون به جرم قتل تحت تعقیب است » 64 00:04:39,610 --> 00:04:43,240 ‫تعقیب و گریزی عظیم ‫ در سراسر کشور در حال وقوعه 65 00:04:43,240 --> 00:04:47,410 ‫هیوئی پی نیوتون، ‫همکار بنیان‌گذار حزب پلنگ سیاه، 66 00:04:47,410 --> 00:04:52,250 ‫به جرم تیر اندازی به یک فاحشه‌ی ۱۷ ساله‌ ‫ در منطقه خلیج، تحت تعقیب‌ـه 67 00:04:52,250 --> 00:04:56,210 ‫پلیس اوکلند به دنبال یک ‫پونتیاک مدل ۵۶ شرابی‌رنگ‌ 68 00:04:56,210 --> 00:04:58,630 ‫با پلاک ه.۷.جیم... 69 00:05:08,850 --> 00:05:10,220 ‫همه‌چی درست میشه 70 00:05:12,930 --> 00:05:15,140 ‫همه‌چی درست میشه 71 00:05:19,520 --> 00:05:20,690 ‫آره 72 00:05:23,900 --> 00:05:26,360 ‫این دفعه‌ی اولی نبود که ‫ با پلیس‌ها درگیر می‌شدم 73 00:05:26,860 --> 00:05:29,870 ‫وقتی هفت‌سالم بود، خونوادم از لوئیزیانا ‫به اوکلند نقل مکان کردن، 74 00:05:27,700 --> 00:05:31,215 {\an8}« ۱۹۴۹ - اوکلند » 75 00:05:29,870 --> 00:05:31,660 ‫انتظار داشتن جای متفاوتی باشه 76 00:05:32,240 --> 00:05:33,120 ‫دو ساعت نشده 77 00:05:33,120 --> 00:05:36,960 ‫پلیس‌ها بابام رو از ماشین پیاده کردن ‫و زدن جلوی ما لت و پارش کردن 78 00:05:38,080 --> 00:05:39,880 ‫شاید فکر کنی پلیس محافظ مردم‌ـه 79 00:05:39,880 --> 00:05:43,670 ‫اما از نظر ما، اونا یه ارتش اشغالگر ‫توی جامعه‌ـن 80 00:05:43,670 --> 00:05:47,550 ‫اگه بپریم به سال ۱۹۶۷، ‫هیچی عوض نشده 81 00:05:46,304 --> 00:05:49,276 {\an8}« ۱۹۶۷ - اوکلند » 82 00:05:48,090 --> 00:05:51,350 ‫پلیس هنوز داشت سیاه‌پوست‌ها رو ‫تو خیابون‌ها آش و لاش می‌کرد 83 00:05:51,350 --> 00:05:54,020 ‫اما من و بابی تصمیم گرفتیم ‫که ساکت نشینیم 84 00:05:54,020 --> 00:05:58,770 ‫پس قانون کالیفرنیا میگه که ‫شلیک کردن به یه نهنگ 85 00:05:58,770 --> 00:06:01,860 از ماشین یا یه ماشین‌سم‌پاش‌ـی، ‫ غیرقانونی‌ـه؟ 86 00:06:01,860 --> 00:06:03,060 ‫ماشین سم‌پاش؟ ‫نه بابا 87 00:06:03,060 --> 00:06:05,900 ‫شلیک به هر حیوون شکاری یا پستاندار دریایی ‫ از یه ماشین غیرقانونی‌ـه 88 00:06:05,900 --> 00:06:07,110 ‫مگه این که نهنگ باشه 89 00:06:07,650 --> 00:06:09,320 ‫قانون ۳۰۰۲ 90 00:06:09,320 --> 00:06:13,450 ‫پشمام. ‫واسه چی این قانون رو گذاشتن؟ 91 00:06:13,450 --> 00:06:15,330 ‫سوال بهتر اینه که ‫تو از کجا می‌دونی؟ 92 00:06:15,330 --> 00:06:17,250 ‫سرم تو کتاب‌هاس رفیق 93 00:06:18,420 --> 00:06:21,130 ‫بگو ببینم... ‫نظرت درباره‌ی... 94 00:06:21,130 --> 00:06:23,840 ‫«حزب پلنگ سیاه برای فعالیت انقلابی» چیه؟ 95 00:06:24,670 --> 00:06:27,380 ‫چی بگم آخه برادر؟ ‫خیلی طولانی‌ـه 96 00:06:30,640 --> 00:06:32,220 ‫هی برادر، ‫بنزین داره تموم میشه 97 00:06:32,220 --> 00:06:34,600 ‫- چقدر دیگه باید این کار رو بکنی؟ ‫- اونجاس 98 00:06:57,700 --> 00:06:59,210 ‫لیل بابی از مرکزه 99 00:07:06,550 --> 00:07:07,630 ‫چه خبره؟ 100 00:07:09,220 --> 00:07:10,970 ‫فکر کردی کدوم خری هستی؟ 101 00:07:10,970 --> 00:07:13,430 ‫- حزب پلنگ سیاه برای دفاع شخصی ‫- چی؟ 102 00:07:15,510 --> 00:07:17,450 ‫- شنیدی چی گفتم ‫- سلاح‌هاتون رو بندازین 103 00:07:20,100 --> 00:07:23,270 ‫اومدیم اینجا تا مطمئن بشیم حقوق این شهروند نقض نمیشه 104 00:07:23,270 --> 00:07:25,190 ‫با هیچ قانونی نمی‌تونی سلاح‌ـم رو بگیری 105 00:07:25,190 --> 00:07:27,400 ‫قانون ۱۱۹.۲ کالیفرنیا میگه که 106 00:07:27,400 --> 00:07:30,070 ‫من حق دارم این سلاح رو ‫توی اماکن عمومی 107 00:07:30,070 --> 00:07:33,530 ‫تا وقتی که مخفی نشده یا به‌طور تهدیدآمیز ‫ روی کسی کشیده نشده،‌ حمل کنم 108 00:07:35,830 --> 00:07:36,940 ‫درخواست نیروی پشتیبانی بده 109 00:07:36,940 --> 00:07:39,750 ‫پسر، پلیسه اصلاً خوشش نیومد 110 00:07:40,870 --> 00:07:42,540 ‫اما اجتماع چرا 111 00:07:42,540 --> 00:07:44,290 ‫و محبوبیت حزب زیاد شد 112 00:07:45,210 --> 00:07:48,710 ‫داشتم به این فکر می‌کردم ‫که واسه خودم تفنگ بگیرم 113 00:07:48,710 --> 00:07:51,090 ‫و پیش تو و بابی باشم ‫و حواس‌ـم به پلیس باشه 114 00:07:51,620 --> 00:07:53,640 ‫کار درست همینه 115 00:07:55,890 --> 00:07:58,470 ‫یکم آروم‌تر جوون. ‫فرصتت از راه می‌رسه 116 00:08:00,600 --> 00:08:03,350 ‫خودت حسابش رو بکن رفیق. ‫حزب یه سازمان‌ـه، خب؟ 117 00:08:04,230 --> 00:08:07,610 ‫و سازمان‌ها ساختار دارن. ‫اعضا، مقام دارن 118 00:08:08,610 --> 00:08:10,530 ‫و هرکسی باید به نوبه‌ی خودش مشارکت کنه 119 00:08:11,740 --> 00:08:14,700 ‫مامانت راست گفته که ریاضی‌ـت خیلی خوبه؟ 120 00:08:15,020 --> 00:08:17,120 من به چشم یه خزانه‌دار می‌بینمت 121 00:08:17,120 --> 00:08:21,750 ‫خب اگه بخوای می‌تونم خزانه‌دار باشم ‫اما این اصلاً انقلابی نیست 122 00:08:22,580 --> 00:08:24,500 ‫من هم می‌خوام تو خیابون‌ها باشم 123 00:08:24,500 --> 00:08:27,590 ‫آره... ‫چه رو می‌بینی؟ 124 00:08:29,170 --> 00:08:31,300 ‫چه هم یه انقلابی و یه دکتر بود 125 00:08:32,300 --> 00:08:35,050 ‫فانون هم انقلابی و روان‌پزشک بود 126 00:08:35,050 --> 00:08:39,390 ‫حالا هم لیل بابی می‌تونه انقلابی ‫و خزانه‌دار باشه. حالیته؟ 127 00:08:40,850 --> 00:08:43,390 ‫بگو ببینم... ‫چی باعث شده که... 128 00:08:43,390 --> 00:08:45,900 ‫اینقدر آماده رفتن به خیابون‌ها ‫و به خطر انداختن جونت باشی؟ 129 00:08:45,900 --> 00:08:50,110 ‫خسته شدم از این که سفیدپوست‌ها ‫ اندازه سه‌پنجم‌ یه انسان باهامون رفتار می‌کنن 130 00:08:50,110 --> 00:08:53,150 ‫خسته شدم از این که پلیس‌ها ‫بهمون پس‌گردنی می‌زنن 131 00:08:53,150 --> 00:08:55,570 ‫و از کَپَک‌های تو خونه‌ـم خسته شدم 132 00:08:56,870 --> 00:08:58,900 ‫می‌خوام همه‌شون رو عوض کنم 133 00:08:59,740 --> 00:09:02,250 ‫نظرت چیه؟ ‫به‌نظرت ممکنه؟ 134 00:09:04,000 --> 00:09:08,000 ‫به‌نظرم اگه بتونیم مردم رو سازماندهی کنیم، 135 00:09:09,130 --> 00:09:10,750 ‫اگه بتونیم به حرف مردم گوش کنیم 136 00:09:10,750 --> 00:09:12,380 ‫و بتونیم واسه مردم مبارزه کنیم... 137 00:09:12,380 --> 00:09:15,180 ‫و اگه گربه‌سیاه‌هایی مثل تو ‫برن بیرون و باتوم بگیرن دست‌شون، 138 00:09:15,180 --> 00:09:17,760 ‫فکر نکنم بتونیم به چیزی برسیم. ‫حالیته؟ 139 00:09:18,350 --> 00:09:19,510 ‫- آره ‫- آره 140 00:09:20,720 --> 00:09:24,100 ‫از همه‌جا بهمون اضافه می‌شدن. ‫بچه‌هایی مثل لیل بابی 141 00:09:24,810 --> 00:09:29,150 ‫اما وقتی که سفیدپوست‌ها، سیاه‌پوستا رو ‫با تفنگ دیدن، رونالد ریگان قاتی کرد 142 00:09:29,150 --> 00:09:31,980 ‫دلیلی نمی‌بینم که امروزه توی خیابون‌ها 143 00:09:31,980 --> 00:09:35,070 ‫یه شهروند تفنگ پُری رو با خودش حمل کنه 144 00:09:35,070 --> 00:09:38,030 ‫رفتیم ساختمان کنگره ‫تا لایحه رو بررسی کنیم 145 00:09:38,030 --> 00:09:40,160 ‫و ما معتقدیم که ‫ هدف وضع این قانون نژادپرستانه 146 00:09:40,160 --> 00:09:43,120 ‫غیرمسلح نگه‌داشتن سیاه‌پوست‌ها ‫علیه نیروهای فاشیست پلیس است 147 00:09:43,120 --> 00:09:45,910 ‫که هرروز با وحشی‌گری به ما حمله می‌کنند 148 00:09:45,910 --> 00:09:50,530 ‫اما انجمن ملی سلاح و حزب جمهوری‌خواه ‫ متحد شدن تا قوانین کنترل اسلحه رو تصویب کنن 149 00:09:52,090 --> 00:09:53,380 ‫باز هم تناقض 150 00:09:54,210 --> 00:09:58,010 ‫وقتی بیوه‌ی مالکوم ایکس، ‫برای سالگرد فوت همسرش حاضر شد، 151 00:09:58,010 --> 00:10:00,680 ‫رفتیم توی فرودگاه تا محافظش باشیم 152 00:10:02,100 --> 00:10:04,220 ‫همین زمان بود که اِلدریج کلیور ‫عضوی از پلنگ‌ها شد 153 00:10:04,220 --> 00:10:06,940 ‫و من هم سمبل این حزب شدم 154 00:10:06,940 --> 00:10:11,020 ‫که باعث شد من هدف ‫ تفنگ همه‌ی پلیس‌ها بشم 155 00:10:09,800 --> 00:10:13,300 {\an8}« شش ماه بعد » 156 00:10:18,740 --> 00:10:20,450 ‫دوباره شروع شد 157 00:10:20,950 --> 00:10:22,120 ‫مادرجنده‌ی ترسو 158 00:10:26,580 --> 00:10:30,830 ‫خب، خب. هیوئی پی نیوتون کبیر. ‫از ماشین بیا پایین 159 00:10:31,590 --> 00:10:35,260 ‫- واسه چی؟ عمراً پیاده نمیشم ‫- از ماشین پیاده شو 160 00:10:35,260 --> 00:10:38,010 ‫دلیل بیرون آوردنم چیه؟ ‫قانونی رو زیر پا گذاشتم؟ 161 00:10:38,010 --> 00:10:39,470 ‫از ماشین بیا پایین 162 00:10:39,970 --> 00:10:41,760 ‫آروم باش رفیق. ‫آروم باش 163 00:10:42,180 --> 00:10:44,140 ‫« حقوق کیفری » 164 00:10:44,600 --> 00:10:46,770 ‫- همینجا کافیه ‫- واسه چی داری اذیت‌ـم می‌کنی؟ 165 00:10:46,770 --> 00:10:49,310 ‫- وایسا ‫- واسه چی داری اذیت‌ـم می‌کنی؟ 166 00:10:49,310 --> 00:10:51,520 ‫- ببخشید؟ چی گفتی؟ ‫- من بازداشتم؟ 167 00:10:51,520 --> 00:10:53,730 ‫- من بازداشتم؟ ‫- تفنگت کجاس هیوئی؟ 168 00:10:53,730 --> 00:10:55,980 ‫- فکر کردم تفنگ داری ‫- کسی حرفی از تفنگ نزده 169 00:10:55,980 --> 00:10:58,530 ‫- مادرجنده خودت تفنگ داری ‫- فکر کنم شما مادرجنده‌ها تفنگ همراه‌تون‌ـه 170 00:10:58,530 --> 00:11:01,070 ‫این مادرجنده‌ی نژادپرست ‫داره حرف تفنگ می‌زنه 171 00:11:01,070 --> 00:11:04,120 ‫آخه خوک کثیف،‌ اگه تفنگ هم داشتم ‫حق مسلمم بوده 172 00:11:04,120 --> 00:11:06,160 ‫- اصل یک، بخش یک... ‫- این دیگه چیه؟ 173 00:11:06,160 --> 00:11:07,500 ‫...قانون اساسی کالیفرنیا 174 00:11:07,500 --> 00:11:11,500 ‫حق من برای دفاع از خودم، ‫جانم و آزادی‌ـم رو تضمین کرده 175 00:11:11,500 --> 00:11:13,670 ‫گور بابای جون و آزادیت 176 00:11:13,670 --> 00:11:16,300 ‫- من طبق متمم دوم قانون اساسی... ‫- کاکاسیاه تفنگ داره 177 00:11:16,300 --> 00:11:18,880 ‫- خوک کثیف نژادپرست ‫- تفنگ داره. این کاکاسیاه تفنگ داره 178 00:11:18,880 --> 00:11:21,550 ‫- کاکاسیاه؟ گفتی کاکاسیاه؟ ‫- آره، تو... 179 00:11:29,600 --> 00:11:32,150 ‫گفتن تفنگ همراهمه. ‫اما نبود 180 00:11:33,230 --> 00:11:34,980 ‫گفتن یه پلیس رو کشتم 181 00:11:36,020 --> 00:11:39,110 ‫اون شب کلی گلوله شلیک شد ‫اما هیچکدوم‌شون از من نبود 182 00:11:40,280 --> 00:11:41,490 ‫اهمیتی نداشت 183 00:11:46,080 --> 00:11:48,080 ‫پرتم کردن تو انفرادی 184 00:11:50,160 --> 00:11:51,370 ‫گور بابات خوک کثیف 185 00:11:52,210 --> 00:11:55,380 ‫سه سال به‌خاطر قتلی که مرتکب نشدم ‫افتادم تو انفرادی 186 00:11:59,460 --> 00:12:03,140 ‫ذهنم متلاشی شده بود 187 00:12:04,180 --> 00:12:08,600 ‫به‌خاطر تموم اشتباهات و افسوس‌ها و ترس‌هام 188 00:12:17,820 --> 00:12:20,900 ‫بعدش به گوشم رسید ‫که چه بلایی سر لیل بابی اومده 189 00:12:21,280 --> 00:12:23,280 ‫می‌خواستن نابود شدنم رو ببینن 190 00:12:23,280 --> 00:12:26,070 ‫آزادی ما برای زندانیان سیاسی... 191 00:12:26,990 --> 00:12:28,950 ‫ما خواهان پایان خشونت پلیسیم... 192 00:12:29,660 --> 00:12:30,950 ‫پایان خشونت پلیس 193 00:12:31,620 --> 00:12:33,040 ‫اما این رو بهشون ندادم 194 00:12:33,790 --> 00:12:37,170 ‫اما یه چیزی از اعماق وجودم می‌گفت ‫که مجبورم مبارزه کنم 195 00:12:37,170 --> 00:12:40,130 ‫برای اون و همه‌ی کسایی که بهمون نیاز داشتن 196 00:12:44,010 --> 00:12:48,260 ‫یه جوری اون پیام و ایده‌ها برم گردوندن 197 00:12:49,470 --> 00:12:52,640 ‫می‌خواستن من رو در هم بشکونن ‫اما موفق نشدن 198 00:12:52,640 --> 00:12:54,560 ‫عقلم اومد سر جاش 199 00:12:56,770 --> 00:12:59,230 ‫بعدش محکومیت‌ـم لغو شد، ‫برای همین اون کار رو کردن، 200 00:12:59,230 --> 00:13:01,070 ‫کاری که مجبور بودن بکنن 201 00:13:01,070 --> 00:13:03,820 ‫یه دستی به سر و روم کشیدن ‫و گفتن که آزادم 202 00:13:04,450 --> 00:13:06,700 ‫آزاد؟ ‫آره، درسته 203 00:13:07,200 --> 00:13:11,830 ‫بعد از آزادی یه شخصیت مهم ‫و از همه مهم‌تر یه بُت شده بودم 204 00:13:15,750 --> 00:13:19,250 ‫هیوئی رو آزاد کنین! ‫هیوئی رو آزاد کنین! 205 00:13:20,800 --> 00:13:23,740 ‫« ۱۹۷۰ » 206 00:13:40,980 --> 00:13:42,480 ‫قدرت برای مردم! 207 00:13:51,790 --> 00:13:53,000 ‫قدرت بیشتر برای مردم! 208 00:13:54,960 --> 00:13:56,500 ‫کاری که باید بکنیم رو می‌کنیم 209 00:13:56,500 --> 00:13:59,920 ‫- برت، استودیو بدلکار می‌خواد ‫- مانتی لندیس رو می‌خوان 210 00:13:59,920 --> 00:14:02,670 ‫- به‌نظرم باید راک رو درنظر بگیریم ‫- هادسن؟ 211 00:14:02,670 --> 00:14:04,010 ‫نه، راک جبل‌الطارق 212 00:14:04,010 --> 00:14:06,970 ‫سلبریتی بودن هم یه جور زندان بود 213 00:14:07,930 --> 00:14:09,930 ‫اما تهیه‌کننده‌ها همینطوری متوجه شدن 214 00:14:09,930 --> 00:14:12,890 ‫- برت اشنایدر و استیو بلانر ‫- من آزادم! 215 00:14:13,680 --> 00:14:15,310 ‫بابای برت صاحب شرکت کلمبیا بود 216 00:14:15,310 --> 00:14:18,400 ‫با گروه «مانکیز» یه سود گنده ‫ واسه باباش جور کرده بود 217 00:14:15,900 --> 00:14:19,315 {\an8}« ۱۹۶۷ - کلمبیا پیکچرز » 218 00:14:18,400 --> 00:14:21,770 ‫اما می‌خواست با ساخت یه فیلم موتورسواری ‫غاز تخم‌طلاش رو بکشه 219 00:14:21,770 --> 00:14:25,780 آخه تو چی کم داری؟ 220 00:14:26,400 --> 00:14:28,490 ‫نمیشه بیخیالش بشی ‫و از زندگیت لذت ببری؟ 221 00:14:30,490 --> 00:14:32,200 ‫مثل کاری که خودت کردی بابا؟ 222 00:14:32,200 --> 00:14:35,700 ‫پدر برت موقع دادگاه‌های مک‌کارتی ‫ساکت مونده بود 223 00:14:35,700 --> 00:14:39,020 ‫بعضی‌ها هستن که نمی‌تونن همینطوری ‫ بشینن یه گوشه و کاری نکنن 224 00:14:42,960 --> 00:14:46,550 ‫این فیلم مسخره‌ی موتورسواری رو پخش می‌کنم ‫اما پولی بابتش نمیدم 225 00:14:46,550 --> 00:14:48,300 ‫پول و قمار خودته 226 00:14:49,300 --> 00:14:51,580 ‫البته من روی ورشکسته‌شدنت شرط می‌بندم 227 00:14:52,760 --> 00:14:56,140 ‫مزخرفه. ‫مطمئن باش مردم واسه دیدنش صف می‌بندن 228 00:14:56,140 --> 00:14:59,560 ‫معلوم شد که اون فیلم موتورسواری مسخره ‫ «ایزی رایدر» بوده 229 00:14:59,560 --> 00:15:01,980 ‫و صد البته هم مردم صف بستن 230 00:15:03,520 --> 00:15:06,860 ‫مردم درمورد ستاره حرف می‌زنن. ‫این طرف یه ستاره‌ی واقعیه 231 00:15:07,650 --> 00:15:08,570 ‫دوباره شروع شد 232 00:15:09,610 --> 00:15:11,820 ‫برت از انقلاب‌های فرهنگی خسته شده بود، 233 00:15:11,820 --> 00:15:14,990 ‫و وقتی به من نگاه کرد، ‫یه سینما - حقیقت دید 234 00:15:15,830 --> 00:15:17,660 ‫- انقلاب واقعی ‫- ایول! 235 00:15:17,660 --> 00:15:19,960 ‫هو شی مینِ وطنی 236 00:15:20,830 --> 00:15:22,710 ‫هیچوقت هم نتونست بیخیالش شه 237 00:15:26,630 --> 00:15:29,590 ‫بگو ببینم، ‫اینا دیگه کی‌ان؟ 238 00:15:29,590 --> 00:15:31,970 ‫نصف کسایی که اینجان رو نمی‌شناسم. ‫گوئن کجاس؟ 239 00:15:31,970 --> 00:15:34,470 ‫گوئن پیش بچه‌‌هاس، ‫اما خوشحالیم برگشتی پیش‌مون برادر 240 00:15:34,470 --> 00:15:36,850 ‫هنوز کامل آزاد نشدم رفیق. ‫یه دادگاه دیگه مونده 241 00:15:36,850 --> 00:15:38,640 ‫یه دادگاه اضافی دیگه 242 00:15:38,640 --> 00:15:43,020 ‫بین تو، اریکا، جورج جکسون، ‫و دسته‌ی «سیت دلا رازا»، با هم جور در میاد 243 00:15:44,060 --> 00:15:45,650 ‫بنزین لازم داریم 244 00:15:45,650 --> 00:15:48,190 ‫باید به دوستامون کمک کنیم ‫تا هم‌رزم‌هامون تو زندان رو ببینیم 245 00:15:48,190 --> 00:15:49,240 ‫می‌شنوم خواهر 246 00:15:49,240 --> 00:15:51,200 ‫می‌دونم می‌شنوی ‫اما گوش هم میدی؟ 247 00:15:51,200 --> 00:15:52,740 ‫داریم کم میاریم 248 00:15:53,410 --> 00:15:59,290 ‫یکی رو می‌شناسم که می‌تونه برامون پول و بنزین و هرچی می‌خواین رو فراهم کنه 249 00:15:59,290 --> 00:16:00,660 ‫هرچیزی که لازم‌‌ دارین 250 00:16:00,660 --> 00:16:03,630 ‫ترسا یه ستاره‌ی نوظهور توی حزب‌مون بود 251 00:16:04,840 --> 00:16:06,380 ‫برتوم جروم دیگه کیه؟ 252 00:16:06,380 --> 00:16:08,550 ‫برت اشنایدر. ‫یکی از دوستای الین‌ـه 253 00:16:08,550 --> 00:16:11,180 ‫- از کارخونه‌ی نون‌پزی واندربرد؟ ‫- همون کارخونه‌ی گنده 254 00:16:11,180 --> 00:16:14,510 ‫تهیه‌کننده‌ی فیلم‌ـه. ‫«ایزی رایدر»، «پنج قطعه آسان». 255 00:16:14,510 --> 00:16:17,510 ‫آخر پاییز هم یه فیلم دیگه‌‌ـش میاد، ‫به اسم «آخرین نمایش فیلم» 256 00:16:20,480 --> 00:16:24,860 ‫حزب می‌تونه از پول برت کمک بگیره ‫تا از برنامه‌های بقا حمایت کنه 257 00:16:24,860 --> 00:16:27,730 ‫هالیوود میون‌بر عضویت ‫تو گروه کاپیتالیست‌هاس 258 00:16:27,730 --> 00:16:29,280 ‫درست میگی 259 00:16:29,780 --> 00:16:31,030 ‫مخالفی؟ 260 00:16:31,030 --> 00:16:33,860 ‫اون پایه‌ـس. ‫حاضره به هرقیمتی این کار رو بکنه 261 00:16:33,860 --> 00:16:36,780 ‫تندروهای سفیدپوست ‫ جنبش‌شون رو شروع کردن برادر 262 00:16:37,100 --> 00:16:39,750 ‫«مسافران آزادی» رو نگاه کن. ‫«میهن‌پرستان جوان» هم همینطور 263 00:16:39,750 --> 00:16:41,960 ‫اگه بخوان بازی کنن ‫نقش واسه‌شون رزرو شده 264 00:16:42,790 --> 00:16:44,830 ‫میشه بهش فکر کرد برادر هیوئی 265 00:16:48,100 --> 00:16:50,700 ‫بذارین یه چیزی رو براتون توضیح بدم 266 00:16:51,510 --> 00:16:54,260 ‫سفیدپوست‌های آپالاش 267 00:16:54,260 --> 00:16:55,930 ‫اراذل طبقه‌ی کارگر 268 00:16:57,100 --> 00:17:01,980 ‫اونا که هالیوود نیستن. ‫یه مشت بدبخت عین خودمونن. حالیتونه؟ 269 00:17:02,680 --> 00:17:04,590 ‫پلیس‌ها هم عین ما ‫دمار از روزگارشون در آوردن 270 00:17:04,590 --> 00:17:09,070 ‫توی دیوارهاشون موش می‌ذارن ‫و تو صبحونه‌هاشون سوسک می‌ریزن، عین ما 271 00:17:09,070 --> 00:17:12,190 ‫اونا نمی‌خوان تو جنبش شرکت کنن برادر. ‫می‌فهمی؟ 272 00:17:13,530 --> 00:17:15,110 ‫نمی‌خوان تو جنبش شرکت کنن. 273 00:17:15,110 --> 00:17:16,530 ‫اونا فقط می‌خوان زنده بمونن 274 00:17:17,410 --> 00:17:19,700 ‫بعداً می‌فهمن که جنبش پلنگ سیاه 275 00:17:19,700 --> 00:17:23,250 ‫بیشتر از هر افسر پلیس و ‫سیاست‌مدار سفیدپوستی، بهشون کمک می‌کنه 276 00:17:23,830 --> 00:17:24,750 ‫ایول 277 00:17:26,290 --> 00:17:27,540 ‫حق با برادر دیویده 278 00:17:28,880 --> 00:17:30,650 ‫باید یه راه دیگه پیدا کنیم 279 00:17:31,920 --> 00:17:35,160 ‫نمی‌خوام درگیر هالیوود بشیم 280 00:17:43,930 --> 00:17:45,980 ‫به بابات بگو پول همش پرداخت شده 281 00:17:45,980 --> 00:17:46,980 ‫- خیلی‌خب ‫- خوبه 282 00:17:49,730 --> 00:17:53,690 ‫زده به سرت؟ ‫تنهایی اومدی اینجا؟ بدون محافظ 283 00:17:54,440 --> 00:17:56,990 ‫نمیشه وقتی مردم خودمون کنارمونن، ‫ از توی خیابون بودن بترسم ترسا 284 00:17:56,990 --> 00:17:58,070 ‫آره 285 00:17:58,570 --> 00:18:01,290 ‫- تمام قدرت برای مردم ‫- تمام قدرت برای مردم برادر 286 00:18:03,830 --> 00:18:08,920 ‫بابای من از هرکسی که تو زندگی‌ـم می‌شناسم ‫بیشتر کار کرده 287 00:18:09,460 --> 00:18:12,090 ‫- خوشحالم به خونه برگشتی برادر ‫- ممنون آجی 288 00:18:12,090 --> 00:18:15,590 ‫همزمان دو سه جا کار می‌کرد. ‫همیشه پول قبض‌هاش رو می‌داد 289 00:18:16,720 --> 00:18:19,340 ‫هیچوقت مشکل قانونی پیدا نکرد. ‫هیچوقت... 290 00:18:19,340 --> 00:18:21,680 ‫- هفته بعد تو تجمعات می‌بینمت ‫- خیلی‌خب 291 00:18:25,430 --> 00:18:28,650 ‫هیچوقت هم پیشرفت نکرد. ‫همیشه یه قدم با ورشکستگی فاصله داشت 292 00:18:29,560 --> 00:18:32,730 ‫اگه واسه برنامه‌هات پول بگیری، ‫می‌تونی همه‌ـش رو تغییر بدی 293 00:18:33,360 --> 00:18:35,530 ‫- برادر لری... ‫- برادر لری اُسکله 294 00:18:35,530 --> 00:18:38,110 ‫تو حرف زدن استاده ‫اما تو هیچ مبارزه‌ای نبوده 295 00:18:38,110 --> 00:18:40,950 ‫- همیشه که به مبارزه کردن نیست ‫- همیشه به مبارزه کردن‌ـه ترسا 296 00:18:41,830 --> 00:18:44,700 ‫پدرم همیشه میگفت، «همیشه تو چشماشون ‫ نگاه کن. همیشه پیشروی کن» 297 00:18:44,700 --> 00:18:48,750 ‫اگه مبارزه کردن یه مرد رو ببینم، می‌تونم همه‌چی رو درموردش بفهمم 298 00:18:48,750 --> 00:18:52,500 ‫فقط این رو بدون، برای کاری که می‌خوای بکنی ‫باید بری سراغ برت 299 00:18:53,460 --> 00:18:54,880 ‫باهاش خوابیدی ترسا؟ 300 00:18:56,590 --> 00:18:59,550 ‫پشمام. ‫واقعاً خوابیدی، نه؟ 301 00:19:00,890 --> 00:19:03,010 پس حتماً یه ۱۰۰ هزار دلاری ازش کشیدی 302 00:19:03,010 --> 00:19:06,310 ‫خودت که باید بهتر بدونی. ‫روی بهترین‌ها نمیشه قیمت گذاشت 303 00:19:07,560 --> 00:19:08,560 ‫ولی نه 304 00:19:10,650 --> 00:19:16,610 ‫هیوئی، بابای من مثل بابای تو سختی نکشید. ‫اون ول کرد و رفت 305 00:19:17,360 --> 00:19:21,740 ‫مامانم با بزرگ کردن ماها ‫و کار کردن‌، سختی‌ـش دو برابر بود 306 00:19:21,740 --> 00:19:24,870 ‫به همه‌ کارهایی که کرد ‫ تا من به اینجا برسم فکر می‌کنم 307 00:19:25,740 --> 00:19:30,080 ‫و این که چقدر برام ارزش داره ‫که یکم بارش رو سبک کنم 308 00:19:30,830 --> 00:19:32,250 ‫یه فرصت بهش بده هیوئی 309 00:19:38,260 --> 00:19:39,800 ‫ولی باهاش خوابیدی، ‫مگه نه؟ 310 00:19:41,090 --> 00:19:42,470 ‫عمراً اگه چیزی بگم 311 00:19:44,475 --> 00:19:51,475 «دیــ.جـی‌مــ.وویــز» 312 00:19:54,610 --> 00:19:57,070 ‫از یکی شنیدم که ‫جک نیکلسون قراره اینجا باشه 313 00:19:58,490 --> 00:20:03,200 ‫پشمام، براندو! ‫باید به‌خاطر حرفاش توی مراسمم تشکر کنم 314 00:20:06,950 --> 00:20:09,120 ‫- من میرم برت رو پیدا کنم ‫- خیلی‌خب 315 00:20:25,890 --> 00:20:29,140 ‫پشمام. ‫هیوئی نیوتون لامصب خودم 316 00:20:29,140 --> 00:20:31,140 ‫- ریچارد پرایر ‫- چه‌خبر؟ 317 00:20:31,980 --> 00:20:34,100 ‫داره زور می‌زنه به پلنگ‌ها نزدیک شه؟ 318 00:20:34,100 --> 00:20:36,670 ‫- آره، داره تلاش می‌کنه برادر ‫- بعید می‌دونم موفق شه 319 00:20:37,190 --> 00:20:39,940 ‫بگو ببینم. ‫نظرت درمورد این سفیدپوستا چیه؟ 320 00:20:39,940 --> 00:20:43,460 ‫از اون نژاد‌های سفیدآب‌ عجیبن 321 00:20:43,460 --> 00:20:46,680 ‫اگه ژن‌هاشون رو بذاری زیر میکروسکوپ ‫کلی گناه می‌بینی 322 00:20:46,990 --> 00:20:49,800 ‫می‌خوان بهای سنگینی هم ‫ واسه بخشیده‌شدن‌شون بدن 323 00:20:51,040 --> 00:20:54,980 ‫بهترین دلیل برای جداسازی نژادی اومد 324 00:20:55,000 --> 00:20:56,420 چطوره برت؟ 325 00:20:56,420 --> 00:20:59,840 ‫ریچارد پرایر در نقش هیوئی پی نیوتون ‫توی فیلم «داستان هیوئی نیوتون» 326 00:21:00,380 --> 00:21:01,590 ‫مگه شبیه هم نیستیم؟ 327 00:21:04,090 --> 00:21:06,090 ‫- نه خیلی ‫- عجب 328 00:21:06,720 --> 00:21:11,390 ‫حالا که یه بار خواستم یه سفیدپوست نتونه ما رو ‫ از هم تشخیص بده، پلنگ‌مون رنگ‌ـش پریده 329 00:21:11,390 --> 00:21:14,120 ‫احتمالاً وارن بیتی رو واسه شخصیت‌ـش ‫ انتخاب می‌کنی 330 00:21:14,120 --> 00:21:16,980 ‫و رو صورتش واکس می‌زنی، ‫مگه نه؟ 331 00:21:17,310 --> 00:21:19,360 ‫من میرم شما درمورد کار حرف بزنین 332 00:21:19,360 --> 00:21:21,200 ‫به بچه‌های محل میگم امشب تو رو دیدم 333 00:21:21,200 --> 00:21:23,580 ‫- پشماشون می‌ریزه ‫- منم همینطور برادر 334 00:21:23,580 --> 00:21:25,000 ‫مودب باشی‌ها 335 00:21:26,200 --> 00:21:27,370 ‫- آروم باش ‫- آرومم 336 00:21:30,080 --> 00:21:31,080 ‫بیا اطراف رو نشونت بدم 337 00:21:31,080 --> 00:21:32,500 ‫به‌نظرم همین کافیه 338 00:21:33,080 --> 00:21:35,670 ‫چیز خاصی هم نداره. ‫ممکنه فردا همش بسوزه 339 00:21:35,670 --> 00:21:38,500 ‫چی بگم. ‫بهت نمی‌خوره زندگی سختی داشته باشی 340 00:21:39,840 --> 00:21:41,380 ‫چرا می‌خوای دور و بر ما بپلکی؟ 341 00:21:41,380 --> 00:21:42,840 ‫خب،‌ کی گفته دارم می‌پلکم؟ 342 00:21:42,840 --> 00:21:44,130 ‫غیر این نمیشه 343 00:21:45,130 --> 00:21:48,010 ‫انقلاب راه من برای بقاس. ‫اما برای تو یه انتخابه 344 00:21:48,010 --> 00:21:50,880 ‫دقیقاً برای همینه که ‫ می‌خوام این کار رو بکنم 345 00:21:56,020 --> 00:21:57,600 ‫ببین، ‫آمریکا با کوبا فرق داره 346 00:21:57,600 --> 00:22:01,620 ‫نمی‌تونی ۴۲ نفر رو بفرستی توی جنگل ‫و دولت رو سرنگون کنی 347 00:22:01,780 --> 00:22:03,940 ‫باید طرز فکر مردم رو عوض کنی 348 00:22:03,940 --> 00:22:06,200 ‫آره، ‫گفتن‌ـش واسه تو راحت‌ـه 349 00:22:06,200 --> 00:22:09,260 ‫اما توی اوکلند، ما هرروز ‫تو یه جنگ کوچیک چریکی مبارزه می‌کنیم 350 00:22:11,580 --> 00:22:13,540 ‫به الجزایر نگاه کن 351 00:22:13,540 --> 00:22:14,620 ‫الجزایر مگه چشه؟ 352 00:22:14,620 --> 00:22:16,460 ‫مردم مبارزه کردن ‫و تسلیم نشدن 353 00:22:16,460 --> 00:22:19,040 ‫نه، «نبرد الجزایر» رو میگم 354 00:22:19,040 --> 00:22:20,380 ‫- فیلمش ‫- خب 355 00:22:20,380 --> 00:22:23,420 ‫این فریاد از ته دلِ ‫ تموم بچه‌های تو خیابون‌هاس 356 00:22:24,170 --> 00:22:25,170 ‫خب 357 00:22:25,170 --> 00:22:28,640 ‫آره، خیلی از بچه‌ها دیدنش ‫و شور انقلابی پیدا کردن 358 00:22:28,640 --> 00:22:30,010 ‫اون فیلم ازشون مبارز ساخت 359 00:22:30,010 --> 00:22:31,930 ‫قدرت پرده‌ی سینما اینه 360 00:22:31,930 --> 00:22:34,220 ‫هالیوود همیشه عقب بوده 361 00:22:34,220 --> 00:22:36,310 ‫اما اینا می‌خوان تغییرش بدن 362 00:22:36,310 --> 00:22:38,600 اینا بهترین قصه‌گو‌های دنیان 363 00:22:38,600 --> 00:22:40,230 ‫و سیاست‌ بدون قصه ‫به جایی نمی‌رسه 364 00:22:40,230 --> 00:22:43,570 ‫آره، اما تو چه قصه‌ای می‌خوای تعریف کنی؟ ‫و اصلاً چرا می‌خوای تعریفش کنی؟ 365 00:22:43,570 --> 00:22:44,780 ‫نه، ‫تعریفش نمی‌کنم 366 00:22:45,740 --> 00:22:47,920 ‫فقط امکانش رو فراهم می‌کنم 367 00:22:48,240 --> 00:22:50,030 ‫می‌خوام بودجه انقلاب رو تامین کنم 368 00:22:55,700 --> 00:22:58,420 ‫- برای این که مردم زنده بمونن... ‫- خب 369 00:22:58,420 --> 00:23:00,960 ‫...باید یاد بگیرن که چطوری ‫ تو این نظام نژادپرست زنده بمونن 370 00:23:00,960 --> 00:23:02,420 ‫اما همه‌ـش به آگاهی برمی‌گرده 371 00:23:02,420 --> 00:23:04,550 ‫- باید زیادش کنیم ‫- بعدش مردم تفنگ‌هاشون رو برمی‌دارن 372 00:23:04,550 --> 00:23:07,010 ‫- نه،‌ تفنگ رو می‌خوام بذارم کنار ‫- میرن سراغ روبنای حکومت 373 00:23:07,010 --> 00:23:09,010 ‫- زیربنا خود کاپیتالیسم‌ـه ‫- باید نابودش کنیم 374 00:23:09,010 --> 00:23:10,340 ‫باید مرحله به مرحله ببریمش جلو 375 00:23:10,340 --> 00:23:12,970 ‫تو اوکلند داریم به خودمون آموزش میدیم، 376 00:23:12,970 --> 00:23:15,520 ‫شکم خودمون رو سیر می‌کنیم، ‫پوشاک و پناهگاه و بهداشت فراهم می‌کنیم 377 00:23:15,520 --> 00:23:16,930 ‫پس داری جامعه رو ملی می‌کنی 378 00:23:16,930 --> 00:23:19,850 ‫به «لومپن‌پرولتاریا» نشون میدیم ‫که می‌تونن بهتر از امپریالیست‌ها باشن 379 00:23:19,850 --> 00:23:20,940 ‫یعنی اونجا اون کار رو می‌کنی 380 00:23:20,940 --> 00:23:22,980 ‫بعدش بقیه جوامع می‌فهمن ‫که چه کارهایی ممکنه 381 00:23:22,980 --> 00:23:25,400 ‫شعله روشن میشه. ‫انقلاب همه‌جا پخش میشه 382 00:23:25,400 --> 00:23:27,110 ‫ایده‌ی خطرناکی‌ـه 383 00:23:28,400 --> 00:23:30,820 ‫قراره خطرناک‌ترین مرد آمریکا بشی 384 00:23:30,820 --> 00:23:33,950 ‫از «جی. ادگار هوور» بپرس، ‫میگه که همین الانش هم هستم 385 00:23:37,040 --> 00:23:38,040 بکش 386 00:23:58,640 --> 00:24:01,690 ‫ببین، من نمی‌خوام پیامت رو کنترل کنم 387 00:24:01,690 --> 00:24:03,440 ‫هرکاری که حزب بخواد انجام میدم 388 00:24:03,440 --> 00:24:04,900 ‫برای مردم تبلیغ می‌کنم 389 00:24:06,400 --> 00:24:08,150 ‫اگه حکومت بیاد سراغت 390 00:24:08,150 --> 00:24:10,070 ‫یا استودیوها دیگه بهت محل ندن چی میشه؟ 391 00:24:10,070 --> 00:24:12,570 ‫من همیشه موقع انتخاب پروژه‌ها ‫یه جمله میگم 392 00:24:12,570 --> 00:24:15,240 ‫«اگه ارزش این رو نداشته باشه که همه‌چیزت رو ‫ به‌خطر بندازی، پس کلاً ارزشش رو نداره» 393 00:24:15,240 --> 00:24:16,870 ‫درسته. ‫زندگی خودت چی؟ 394 00:24:18,120 --> 00:24:19,660 ‫حاضری واسه چی بمیری برت؟ 395 00:24:19,660 --> 00:24:22,710 ‫فکر کنم سوال اصلیت اینه که 396 00:24:22,710 --> 00:24:24,100 ‫که چقدر دارم خالی می‌بندم؟ 397 00:24:25,840 --> 00:24:30,380 ‫انگار همیشه اعمالم رو با عقایدم می‌سنجم 398 00:24:31,220 --> 00:24:32,220 ‫و کم میارم 399 00:24:35,510 --> 00:24:37,850 ‫اگه این پول رو بگیرم ‫به کی باید جواب پس بدم؟ 400 00:24:38,430 --> 00:24:39,770 ‫هیشکی 401 00:24:40,350 --> 00:24:41,600 ‫من اینطوری کار نمی‌کنم 402 00:24:41,600 --> 00:24:44,860 ‫بهترین هنرمندها رو استخدام می‌کنم. ‫بهشون آزادی مطلق میدم 403 00:24:44,860 --> 00:24:47,070 ‫مگه نه جک؟ 404 00:24:47,070 --> 00:24:49,780 ‫چک رو می‌نویسه ‫و می‌کشه کنار 405 00:24:50,280 --> 00:24:52,440 ‫می‌ذارم با استعدادها داستان رو روایت کنن 406 00:24:52,440 --> 00:24:53,950 ‫درسته 407 00:24:53,950 --> 00:24:57,300 ‫- آره. اون‌وقت تو استعداد رو تو چی می‌بینی؟ ‫- خب، به‌نظرم مشخص‌ـه 408 00:24:57,830 --> 00:25:00,000 ‫تو باید چهره‌ی این انقلاب باشی 409 00:25:00,000 --> 00:25:02,040 ‫و منظورت از من... 410 00:25:03,580 --> 00:25:06,080 ‫کسیه که نشسته رو صندلی ‫و تفنگ و نیزه گرفته دستش 411 00:25:07,170 --> 00:25:09,300 ‫آره 412 00:25:09,840 --> 00:25:11,630 ‫کله‌شق‌ترین حرومزاده‌ی کره‌ی زمین 413 00:25:18,390 --> 00:25:19,390 ‫بهش فکر کن 414 00:25:21,600 --> 00:25:23,190 ‫چیشده؟ ‫حرف اشتباهی زدم؟ 415 00:25:23,770 --> 00:25:27,810 ‫نــه. فقط به‌نظرش تصمیم درستی ‫ برای مسیر حزب نیست 416 00:25:27,810 --> 00:25:29,860 ‫چه مسیری؟ ‫من که تو مسیرش پول می‌ریزم 417 00:25:29,860 --> 00:25:31,690 ‫می‌تونه هرکاری دلش می‌خواد بکنه 418 00:25:31,690 --> 00:25:33,530 ‫نمی‌خواد با هالیوود هم‌کاسه بشه 419 00:25:33,530 --> 00:25:35,910 ‫بذار بیام اونجا ‫و یه بار دیگه ببینمش 420 00:25:35,910 --> 00:25:38,780 ‫- فقط پنج‌دقیقه، این رو بهم بدهکاره ‫- بدهکار؟ 421 00:25:39,540 --> 00:25:40,790 ‫برت، تمایلی نداره 422 00:25:40,790 --> 00:25:44,210 ‫همه‌ می‌خوان من رو ببینن، ‫خیر سرم برت اشنایدرم 423 00:25:47,580 --> 00:25:50,210 ‫وقتی رسیدیم اونجا، ‫همه‌چی رو می‌سپرم به تو، خب؟ 424 00:25:51,090 --> 00:25:53,630 ‫هیوئی! ‫هیوئی! 425 00:25:54,680 --> 00:25:55,800 ‫تعقیبم می‌کنی؟ 426 00:25:57,010 --> 00:25:58,010 ‫نه 427 00:25:58,510 --> 00:25:59,510 ‫البته یه‌جورایی چرا 428 00:26:00,510 --> 00:26:02,560 ‫میشه لطفاً فقط پنج دقیقه بهم وقت بدی؟ 429 00:26:02,560 --> 00:26:04,020 ‫من فقط می‌خوام کمک کنم 430 00:26:04,020 --> 00:26:05,730 ‫می‌تونم بهت کمک کنم ‫ساخت خونه‌ها رو تموم کنی 431 00:26:05,730 --> 00:26:08,520 ‫می‌تونم کمکت کنم مدرسه بسازی. ‫می‌تونم کمکت کنم درمانگاه بسازی 432 00:26:08,520 --> 00:26:09,980 ‫خب. ‫بعدش چی؟ 433 00:26:09,980 --> 00:26:12,190 ‫می‌خوای اسمت رو روی سردرش بنویسی؟ 434 00:26:12,190 --> 00:26:13,190 ‫معلومه که نه 435 00:26:15,900 --> 00:26:17,740 ‫آره، ‫الان این رو میگی 436 00:26:17,740 --> 00:26:20,620 ‫اما به محض این که چک رو بنویسی ‫یه چیزی در ازاش می‌خوای 437 00:26:20,620 --> 00:26:21,700 ‫مثلاً چی؟ 438 00:26:22,490 --> 00:26:24,790 ‫می‌خوای مردم بدونن 439 00:26:25,330 --> 00:26:26,500 ‫تو مرامم نیست 440 00:26:27,500 --> 00:26:31,170 ‫می‌دونم نیتت خیره ‫اما مسئله اینجاس که 441 00:26:31,170 --> 00:26:33,510 ‫از الان به بعد ‫از مردم خودمون پول می‌گیریم 442 00:26:34,050 --> 00:26:36,380 ‫برای همین تو این جنبش دیگه جایی 443 00:26:36,380 --> 00:26:38,990 ‫واسه یه پسر سفیدپوست هالیوودی نیست، ‫حالیته؟ 444 00:26:43,180 --> 00:26:45,180 ‫- هیوئی، اون... ‫- شروع نکن ترسا 445 00:26:45,180 --> 00:26:46,310 ‫هیچی نمیگم 446 00:26:46,310 --> 00:26:47,390 ‫هی،‌ گوش کن 447 00:26:49,310 --> 00:26:52,999 ‫فقط مردم‌ـن که می‌تونن جامعه رو عوض کن ترسا. ‫نه سوپراستارها 448 00:26:53,150 --> 00:26:55,610 ‫نه، نمی‌خوام هالیوود ما رو ‫ از مسیرمون منحرف کنه 449 00:26:55,610 --> 00:26:57,150 ‫این به حزب آسیب می‌رسونه 450 00:26:58,160 --> 00:27:01,280 ‫نگرانی که مسیر جنبش منحرف شه ‫یا خودت منحرف شی؟ 451 00:27:01,870 --> 00:27:03,080 ‫فرقی ندارن 452 00:27:14,340 --> 00:27:16,420 ‫گزارش رسیده که دارین پرسه می‌زنین 453 00:27:16,420 --> 00:27:17,630 ‫چی‌کار دارین می‌کنین؟ 454 00:27:17,630 --> 00:27:20,140 ‫- طبق حقوق کیفری ۶۴۷ه... ‫- حقوق کیفری 455 00:27:20,140 --> 00:27:22,600 ‫...اگر شخصی در ملک شخص دیگری ‫پرسه بزند... 456 00:27:22,600 --> 00:27:24,720 ‫- چی داری میگی... ‫- مادرجنده... 457 00:27:24,720 --> 00:27:25,810 ‫من مراقب حرف زدنم باشم؟ 458 00:27:25,810 --> 00:27:27,100 ‫- به من میگی تخمِ سفیدآب؟ ‫- آره خوک کثیف 459 00:27:27,100 --> 00:27:28,890 ‫- آره، گور بابات سفیدآب ‫- آروم باش 460 00:27:28,890 --> 00:27:30,150 ‫زده به سرت... 461 00:27:30,150 --> 00:27:31,480 ‫دستت به اون نخوره 462 00:27:31,480 --> 00:27:34,150 ‫چرا همیشه با ما مشکل دارین؟ ‫چرا همیشه با ما مشکل دارین؟ 463 00:27:34,150 --> 00:27:36,400 ‫چی‌کار دارین می‌کنین؟ زد به سرتون؟ ‫بازداشت‌تون می‌کنیم 464 00:27:36,400 --> 00:27:37,650 ‫- گورت رو از اینجا گم کن ‫- جاکش 465 00:27:37,650 --> 00:27:40,660 ‫گور بابای تو و تموم کاکاسیاه‌هایی که ‫ ازت پیروی می‌کنن 466 00:27:43,410 --> 00:27:45,620 ‫هی جناب پلیس! 467 00:27:45,620 --> 00:27:47,750 ‫- اونا که کاری نکردن ‫- دستت رو بکش 468 00:27:49,000 --> 00:27:50,460 ‫- نزدیک نشو! ‫- من برت اشنایدرم 469 00:27:50,460 --> 00:27:51,580 ‫از لس‌آنجلس اومدم 470 00:27:52,080 --> 00:27:53,840 ‫بکش عقب! ‫به تخمم هم نیست! 471 00:27:53,840 --> 00:27:56,050 ‫دستت رو بکش. ‫به من دست نزن! 472 00:27:56,050 --> 00:27:57,170 ‫گور بابات! 473 00:28:02,640 --> 00:28:04,970 ‫- دیگه گرفتینش. لازم نیست... ‫- بکش عقب! 474 00:28:18,780 --> 00:28:20,150 ‫مسخره‌ـس 475 00:28:51,440 --> 00:28:54,980 ‫تعقیب و گریزی عظیم ‫ در سراسر کشور در حال وقوعه 476 00:28:54,980 --> 00:29:00,650 ‫هیوئی پی نیوتون، به جرم تیر اندازی ‫ به یک فاحشه‌ی ۱۷ ساله در منطقه‌ی خلیج...‌ 477 00:28:58,528 --> 00:29:02,043 {\an8}« ۱۹۷۴ - بل ایر » 478 00:29:00,650 --> 00:29:03,200 ‫اینطوری بود که کارم به اینجا کشید 479 00:29:03,200 --> 00:29:06,910 ‫توی اتاق خواب یه دختربچه ‫‌ تو یه عمارت توی بل ایر مخفی شدم 480 00:29:08,660 --> 00:29:09,950 ‫همه‌چی درست میشه 481 00:29:10,450 --> 00:29:13,370 ‫برت از اون وکیلای سفیدپوست باکلاس ‫ واست می‌گیره 482 00:29:13,960 --> 00:29:17,130 ‫پنج دقیقه تو خونه‌ـش بودیم ‫و از در خونه‌ـش بیرون‌مون کرد 483 00:29:17,820 --> 00:29:21,010 ‫می‌دونی اگه تلاش هم بکنی ‫نمی‌تونی از شر برت خلاص شی 484 00:29:21,010 --> 00:29:22,420 ‫میاد سراغ‌مون 485 00:29:24,180 --> 00:29:26,550 ‫بهشون می‌خوره خیلی مطمئن باشن 486 00:29:26,550 --> 00:29:30,430 ‫ایالت گفته که پوکه‌ی گلوله، ‫گزارش پزشکی قانونی و شاهد عینی دارن 487 00:29:30,430 --> 00:29:31,640 ‫همه‌ـش پاپوشه بیل 488 00:29:31,640 --> 00:29:33,980 ‫شاهد عینی‌شون یه زن خراب‌ـه 489 00:29:35,150 --> 00:29:37,190 ‫احتمالاً همه زورشون رو سرش خالی کردن 490 00:29:37,190 --> 00:29:38,690 ‫هیوئی که اون دختره رو نکشته 491 00:29:38,690 --> 00:29:40,070 ‫تله‌ـس 492 00:29:40,570 --> 00:29:42,900 ‫باید تا جایی که می‌تونی ‫از این پرونده دوری کنی 493 00:29:42,900 --> 00:29:44,610 ‫داری به یه فراری پناه میدی 494 00:29:44,610 --> 00:29:46,320 ‫اگه مدرکی رو از بین ببری... 495 00:29:48,910 --> 00:29:51,040 ‫مدرکی رو که از بین نبردی؟ 496 00:29:53,250 --> 00:29:55,620 ‫تاحالا اسمی از «هیوئی» یا «نیوتون» نشنیدی 497 00:29:55,620 --> 00:29:58,500 ‫- باید ماشین رو دفن کنیم ‫- خفه‌خون بگیر. داری ازم دزدی می‌کنی 498 00:29:58,500 --> 00:29:59,410 ‫فروخته شد! 499 00:30:00,710 --> 00:30:01,760 ‫- معلومه که نه ‫- نه بابا 500 00:30:01,760 --> 00:30:04,270 ‫- چرا باید همچین کاری کنیم؟ ‫- از حرفت ناراحت شدم 501 00:30:04,760 --> 00:30:05,760 ‫خوبه 502 00:30:08,430 --> 00:30:11,720 ‫تنها کاری که هیوئی باید بکنه ‫اینه که خودش رو تسلیم کنه 503 00:30:12,980 --> 00:30:14,180 ‫دیوونه شدی 504 00:30:14,180 --> 00:30:17,900 ‫تا بازداشت نشده باشه ‫نمی‌تونم به شواهدشون نگاه کنم و دفاع کنم 505 00:30:17,900 --> 00:30:20,730 ‫اون ۳۴ ماه تو انفرادی بود. ‫ترجیح میده بمیره 506 00:30:20,730 --> 00:30:22,360 ‫پس احتمالاً همه‌تون هم می‌میرین 507 00:30:22,360 --> 00:30:23,990 ‫جانم؟ 508 00:30:24,490 --> 00:30:27,110 ‫اگه همش فرار کنه، ‫پیداش می‌کنن 509 00:30:27,110 --> 00:30:29,370 ‫خودش و هرکی که باهاش باشه رو می‌کشن 510 00:30:32,410 --> 00:30:36,000 ‫یگان ویژه رو مخصوص یورش ‫ به «پلنگ‌ها» تاسیس کردن 511 00:30:36,580 --> 00:30:39,130 ‫این فیلم نیست برت. ‫در خونه رو نمی‌زنن 512 00:30:39,130 --> 00:30:41,170 ‫بهت حکم نشون نمیدن. ‫فقط... 513 00:30:43,420 --> 00:30:44,800 ‫شنیدی؟ 514 00:30:49,680 --> 00:30:50,890 ‫چی؟ ‫تو شنیدی؟ 515 00:30:50,890 --> 00:30:52,010 ‫بریم 516 00:30:52,010 --> 00:30:53,270 ‫صدای چی بود؟ 517 00:30:53,890 --> 00:30:55,020 ‫برت، بیا بریم 518 00:30:55,600 --> 00:30:57,600 ‫- باید بریم ‫- گندش بزنن 519 00:31:01,650 --> 00:31:03,570 ‫- سریع! سریع! سریع! ‫- لعنتی 520 00:31:06,240 --> 00:31:07,320 ‫لعنتی! 521 00:31:21,380 --> 00:31:23,170 ‫یه همچین اتفاقی میفته 522 00:31:28,510 --> 00:31:31,600 ‫اگه هیوئی رو دوست داری، ‫نذار خودش رو به کشتن بده 523 00:31:32,400 --> 00:31:34,340 ‫مجبورش کن این کار رو بکنه 524 00:31:37,100 --> 00:31:40,060 ‫می‌فهمم. ‫جلوی دید همه قایم شدی 525 00:31:40,060 --> 00:31:42,480 ‫گفتم آخرین جایی که میان دنبالم، اینجاس 526 00:31:47,860 --> 00:31:49,240 ‫این رو از بیگ‌ باب گرفتم 527 00:31:51,450 --> 00:31:53,530 ‫می‌دونستی مرتیکه رو تو یه کوچه دیدم؟ 528 00:31:54,120 --> 00:31:57,160 ‫از اون مادرجنده‌های گُه‌اخلاق‌ـه 529 00:31:57,660 --> 00:32:00,540 ‫تاحالا دیدی لبخند بزنه؟ 530 00:32:01,290 --> 00:32:03,670 ‫این هم از سهم من تو این انقلاب 531 00:32:05,550 --> 00:32:06,630 ‫دمت گرم برادر 532 00:32:10,550 --> 00:32:11,550 ‫ترسیدی؟ 533 00:32:13,220 --> 00:32:15,680 ‫من بعضی‌وقتا حتی با جک گفتن ‫برای مردم هم استرس می‌گیرم 534 00:32:15,680 --> 00:32:18,560 ‫نمی‌تونم حالت رو بفهمم 535 00:32:19,640 --> 00:32:21,480 ‫بعد از مالکوم و مارتین 536 00:32:21,480 --> 00:32:25,320 ‫همیشه می‌دونستم که وقت کمی برام مونده 537 00:32:25,320 --> 00:32:28,030 ‫همیشه می‌دونستم که ‫قراره واسه این انقلاب بمیرم 538 00:32:30,650 --> 00:32:32,560 ‫اما به این معنی نیست که ترسیدم 539 00:32:33,070 --> 00:32:35,120 ‫این تعریف شجاعت‌ـه 540 00:32:35,120 --> 00:32:36,910 ‫این که درهرصورت کارت رو بکنی 541 00:32:36,910 --> 00:32:38,540 ‫یا با شجاعت، ‫یا از سر جنون 542 00:32:39,250 --> 00:32:42,120 ‫پشمام. نمی‌تونم از هم تشخیص‌شون بدم 543 00:32:43,380 --> 00:32:44,380 ‫منم همینطور رفیق 544 00:32:47,500 --> 00:32:48,510 ‫اوه اوه 545 00:32:50,470 --> 00:32:52,930 ‫خیلی کندی بابا 546 00:32:52,930 --> 00:32:55,050 ‫- باشه، گرفتیم ‫- سلام عزیزای خودم 547 00:32:55,050 --> 00:32:56,720 ‫عاشق این زوجم 548 00:32:56,720 --> 00:33:00,100 ‫خب مایک. نظرت چیه بذاریم ‫ عمو برت و هیوئی حرفاشون رو بزنن؟ 549 00:33:00,100 --> 00:33:01,060 ‫بیا 550 00:33:01,560 --> 00:33:03,440 ‫- خیلی‌خب ‫- خیلی‌خب، باشه 551 00:33:03,440 --> 00:33:05,270 ‫- خدافظ هیوئی ‫- بزن قدش 552 00:33:06,730 --> 00:33:08,730 ‫- خب دیگه ‫- نذار بگیرمت. بدو 553 00:33:12,400 --> 00:33:14,450 ‫کانستلر چطوره؟ 554 00:33:14,450 --> 00:33:15,950 ‫آماده‌ی مبارزه هست یا نه؟ 555 00:33:19,950 --> 00:33:21,750 ‫میگه باید خودت رو تسلیم کنی 556 00:33:25,250 --> 00:33:27,340 ‫تو هم بهش گفتی بره درش رو بذاره دیگه؟ 557 00:33:34,430 --> 00:33:35,840 ‫فهمیدم چیشد 558 00:33:39,310 --> 00:33:40,830 ‫بعد از این همه ماجرا؟ 559 00:33:41,440 --> 00:33:43,770 ‫می‌گفتی، «دلم می‌خواد تا همیشه ‫ پای این جنبش بمونم» 560 00:33:43,770 --> 00:33:46,980 ‫اما سر بزنگاه جا می‌زنی؟ 561 00:33:48,070 --> 00:33:49,070 ‫گوئن 562 00:33:51,030 --> 00:33:52,030 ‫گوئن! ‫داریم میریم! 563 00:33:54,700 --> 00:33:57,910 ‫ببین، هیشکی دلش نمی‌خواد تو زندان ببینتت ‫هیشکی هم نمی‌خواد بمیری 564 00:33:57,910 --> 00:34:00,410 ‫راستش خیلی‌ها می‌خوان بمیرم برت 565 00:34:00,410 --> 00:34:03,060 ‫فکر می‌کنی پلیس‌ها تو زندان ‫ کاکاسیاه‌ها رو نمی‌کشن؟ 566 00:34:04,500 --> 00:34:06,920 ‫«هرکاری لازم باشه می‌کنم ‫تا این جنبش برقرار بمونه هیوئی» 567 00:34:06,920 --> 00:34:08,540 ‫اینا رو خودت گفتی 568 00:34:10,090 --> 00:34:12,060 ‫همون موقع که گفتی ‫فهمیدم دری‌وری‌ـه 569 00:34:12,060 --> 00:34:14,450 ‫مُردنت چه دردی رو از این جنبش دوا می‌کنه؟ 570 00:34:14,700 --> 00:34:17,220 ‫هیچ‌جا تو این کشور نیست که قایم شی ‫و نتونن پیدات کنن 571 00:34:17,220 --> 00:34:19,200 ‫برای همین دارم از کشور میرم 572 00:34:26,350 --> 00:34:28,480 ‫- فایده‌ای نداره ‫- واسه چی؟ 573 00:34:32,730 --> 00:34:35,030 ‫سر تموم مرزها منتظرتن 574 00:34:35,030 --> 00:34:38,490 ‫لباس مبدل و وسیله ‫و کلی خرت و پرت دیگه می‌خوای 575 00:34:38,490 --> 00:34:40,200 ‫وقتی رسیدی جایی که می‌خوای بری ‫کجا می‌خوای بمونی؟ 576 00:34:40,200 --> 00:34:42,580 چطوری می‌تونیم نذاریم که برت گردونن؟ 577 00:34:42,580 --> 00:34:45,500 ‫- اصلاً غیرممکن‌ـه ‫- آره خب، یه کاریش می‌کنم برت 578 00:34:46,080 --> 00:34:47,370 ‫به این سادگی‌ها نیست 579 00:34:47,960 --> 00:34:51,860 ‫تو اون تهیه‌کننده‌ی زبر و زرنگی. ‫می‌خوای یه چیزی بسازی؟ این رو بساز 580 00:34:56,840 --> 00:34:58,930 ‫نظرت چیه توی کانادا ‫سوار یه ماشینت کنیم... 581 00:34:58,930 --> 00:35:01,760 ‫نه، مثل ودرمن دخل‌ـم رو میارن 582 00:35:01,760 --> 00:35:04,980 ‫خب، مکزیک هم نمی‌تونیم بریم. ‫با اون فاشیست‌هایی که الان روی کارن 583 00:35:04,980 --> 00:35:07,100 ‫بگین که دارین شوخی می‌کنین 584 00:35:07,100 --> 00:35:09,690 ‫- داره خوب پیش میره ‫- جانم؟ اینجا مگه خونه‌ی من نیست؟ 585 00:35:09,690 --> 00:35:11,570 ‫باید کشوری باشه که برت نگردونن 586 00:35:11,570 --> 00:35:13,820 ‫- باید کمونیستی باشه. تانزانیا یا... ‫- چین؟ 587 00:35:14,570 --> 00:35:15,400 ‫الجزایر 588 00:35:15,400 --> 00:35:17,490 ‫اصلاً. ‫الدریج اونجاس 589 00:35:19,410 --> 00:35:20,410 ‫کوبا 590 00:35:22,780 --> 00:35:23,990 ‫کوبا 591 00:35:25,160 --> 00:35:27,160 ‫مطمئنیم که مظنون توی خونه‌ـس 592 00:35:27,160 --> 00:35:30,250 ‫باید مسلح و خطرناک باشه. ‫تمامی واحدها با احتیاط عمل کنن 593 00:35:34,050 --> 00:35:35,960 ‫۱۵۰ کیلومتری سواحل فلوریداس 594 00:35:35,960 --> 00:35:38,970 ‫- کاسترو با آغوشی باز ازت استقبال می‌کنه ‫- یه لحظه صبر کن 595 00:35:38,970 --> 00:35:41,220 ‫واقعاً دارین به این قضیه فکر می‌کنین؟ 596 00:35:41,220 --> 00:35:42,300 ‫برت، چی‌کار می‌خواد بکنه؟ 597 00:35:42,300 --> 00:35:44,260 ‫نه، تو رو خدا بگو هیوئی، ‫چی‌کار می‌خوای بکنی؟ 598 00:35:44,260 --> 00:35:46,140 ‫می‌خوای هواپیما بدزدی؟ ‫برنامه اینه؟ 599 00:35:46,140 --> 00:35:49,560 ‫این واسه یه انقلابی با چنین جایگاهی ‫افت کلاس داره 600 00:35:49,560 --> 00:35:50,770 ‫یه راه دیگه پیدا می‌کنیم 601 00:35:50,770 --> 00:35:52,400 ‫هنوز مطمئن نیستم چطوری 602 00:35:52,400 --> 00:35:54,150 ‫مهم نیست. ‫همش طرح و اجراس. 603 00:35:54,150 --> 00:35:56,240 ‫اجرایی در کار نیست. ‫اعدام‌مون می‌کنن 604 00:35:56,240 --> 00:35:57,570 ‫کوبا جواب میده 605 00:35:57,570 --> 00:36:00,110 ‫جواب نمیده برت. ‫مامورای فدرال حواس‌شون بهمون هست 606 00:36:00,110 --> 00:36:01,490 ‫گوش کنین، ‫این کار رو می‌کنیم... 607 00:36:01,490 --> 00:36:04,410 ‫یه جوری نشون‌ـش میدیم ‫که انگار یکی از فیلماته 608 00:36:05,410 --> 00:36:07,120 ‫فقط بچه‌ها فیلم‌برداری می‌کنن 609 00:36:07,120 --> 00:36:10,000 ‫دقیقاً. مامورهای فدرال فکر می‌کنن ‫که صحنه‌ی فیلم‌برداری‌ـه 610 00:36:10,000 --> 00:36:15,220 آرایش مو و لباس و سفر و سوپراستار که داریم 611 00:36:16,050 --> 00:36:17,200 ‫زنگ بزن کارن کارپنتر 612 00:36:17,200 --> 00:36:18,260 ‫- پول نقد لازم داریم ‫- نه 613 00:36:18,260 --> 00:36:20,340 ‫نه، نباید افراد زیادی رو خبر کنیم 614 00:36:20,340 --> 00:36:21,800 ‫نه... نه... 615 00:36:21,800 --> 00:36:23,140 ‫بس کنین آقایون 616 00:36:24,050 --> 00:36:25,140 ‫سریع! سریع! سریع! 617 00:36:25,140 --> 00:36:26,930 ‫شنیدی که کانستلر چی گفت؟ 618 00:36:26,930 --> 00:36:28,020 ‫این فیلم نیست 619 00:36:28,020 --> 00:36:31,060 ‫گلوله‌ها واقعی‌ان. ‫می‌ریزن تو خونه‌ـت و تموم میشه 620 00:36:34,190 --> 00:36:36,280 ‫- استیو ‫- استیو استو نکن 621 00:36:36,860 --> 00:36:38,110 ‫- به اون نگاه نکن ‫- استیو 622 00:36:38,110 --> 00:36:40,030 ‫من دارم باهات حرف می‌زنم عزیزم. ‫دست بردار 623 00:36:40,030 --> 00:36:41,950 ‫برت، ‫به خودت بیا 624 00:36:41,950 --> 00:36:43,030 ‫- استیو ‫- دست بردار رفیق 625 00:36:43,030 --> 00:36:44,870 ‫بیا برگردیم سر پروژه‌های خودمون 626 00:36:44,870 --> 00:36:47,830 ‫- بریم سراغ فیلم بزرگ بعدی‌مون ‫- استیو، دیگه تمومه 627 00:36:48,330 --> 00:36:49,410 ‫دیگه برام مهم نیست 628 00:36:49,410 --> 00:36:51,920 ‫تو فیلم‌ها انقلاب به‌پا کردیم، ‫کارمون هم خیلی بزرگ بود 629 00:36:51,920 --> 00:36:55,670 ‫این مبارزه‌ی هیوئی ‫زندگی واقعی‌ـه 630 00:36:55,670 --> 00:36:58,170 ‫چیزیه که ارزشِ ‫ به‌خطر انداختن همه‌چی رو داره 631 00:36:59,210 --> 00:37:00,880 ‫این فیلم بزرگ بعدی‌مون‌ـه 632 00:37:09,350 --> 00:37:10,430 ‫درها رو بررسی کنین 633 00:37:11,140 --> 00:37:12,600 ‫بریم این مادرجنده رو بگیریم 634 00:37:20,070 --> 00:37:22,820 ‫چی‌کار کردیم؟ ‫این فقط یه نمایش مدرسه‌ای‌ـه 635 00:37:22,820 --> 00:37:25,200 ‫پس اشنایدر و نیوتون کجان؟ 636 00:37:25,200 --> 00:37:27,780 ‫بگین که دارین شوخی می‌کنین 637 00:37:28,290 --> 00:37:31,910 ‫درسته. اون مامور فدرال هیپی ‫که دنبالم بود رو یادتونه؟ 638 00:37:32,500 --> 00:37:37,710 ‫و بله، اف‌بی‌آی واقعاً به خونه‌ی برت ‫و یه مهمونی توگای مدرسه‌ای یورش برد 639 00:37:38,340 --> 00:37:39,340 ‫لعنتی! 640 00:37:45,840 --> 00:37:46,930 ‫به سلامتی کوبا 641 00:37:46,930 --> 00:37:48,430 ‫- به سلامتی کوبا ‫- به سلامتی کوبا 642 00:37:48,430 --> 00:37:51,140 ‫تا پیروزی. همیشه! 643 00:38:01,425 --> 00:38:08,425 ‫مترجم: «محمدعلی sm» ‫در تلگرام mmli_Subs@ 644 00:38:08,430 --> 00:38:15,430 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 645 00:38:15,430 --> 00:38:22,430 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez