1 00:00:02,035 --> 00:00:09,035 «امپایر بست تی‌وی با افتخار تقدیم میکند» ..:::EmpireBestTV.Com:::. 2 00:00:09,559 --> 00:00:16,559 «امپایر بست تی‌وی در شبکه‌های اجتماعی» @EmpireBestTV 3 00:00:17,083 --> 00:00:22,083 ترجمه شده توسط کوروش عوض پور و رضا فتحی 4 00:00:22,607 --> 00:00:27,607 E-Mail : Mr.kourosh@yahoo.com Telegram : @rezfathi 5 00:00:28,059 --> 00:00:31,659 ‫« 15 سال قبل » 6 00:00:48,166 --> 00:00:49,333 ‫الو ؟ 7 00:00:49,416 --> 00:00:51,791 ‫خیلی خب ‫تاییدیه «اِم‌آی‌6» رو گرفتیم. 8 00:00:51,875 --> 00:00:53,125 ‫هدف وارد شده. 9 00:00:53,208 --> 00:00:54,916 ‫- نوبت شماهاست. ‫- باشه. 10 00:01:02,125 --> 00:01:04,291 ‫خب عزیزم، زنگ زدن اوکی رو دادن ‫آماده ای تو ؟ 11 00:01:04,833 --> 00:01:07,708 ‫- جدی میگم، داره دیرمون میشه، پاشو بریم ! ‫- باشه الآن میام. 12 00:01:07,791 --> 00:01:09,458 ‫پنج دقیقه پیشم همینو گفتی. 13 00:01:09,541 --> 00:01:10,750 ‫بابا یه دقیقه. 14 00:01:10,833 --> 00:01:13,208 ‫بابا من تورو می‌شناسم. ‫هروقت میگی 5 دقیقه، یه 20 دقیقه بعدش میریم. 15 00:01:13,291 --> 00:01:14,875 ‫خب ببین، من میرم ماشین رو میارم. 16 00:01:37,083 --> 00:01:37,916 ‫عه، نه وایسا. 17 00:01:38,000 --> 00:01:39,416 ‫- هوم ؟ ‫- جشن پر از بچه‌ـَست. 18 00:01:40,500 --> 00:01:42,041 ‫یعنی میگی... 19 00:01:44,875 --> 00:01:46,291 ‫- اون یکیو هم بذار. ‫- واقعاً ؟ 20 00:01:50,000 --> 00:01:52,541 ‫اینم بگیر. 21 00:01:57,833 --> 00:01:59,250 ‫بابا «مَت»، دسخوش ماشین. 22 00:01:59,333 --> 00:02:02,208 ‫راستی خبر داری موجودی حساب خرج‌کردمون ‫بی نهایت نیست ؟ 23 00:02:02,291 --> 00:02:04,416 ‫دیگه وقتی دارم اَدایِ یه شخصیت رو در میارم ‫باید تا تهِش برم، «چاک». 24 00:02:04,500 --> 00:02:06,666 ‫- خودت یادمون دادی اینجوری کار کنیم. ‫- «مکائو» رو یادت رفته ؟ 25 00:02:06,750 --> 00:02:09,833 ‫یادت رفته نیم میلیون دلار رو به باد دادی ‫که فقط وارد مثلث خلافکارا بشی. 26 00:02:09,916 --> 00:02:11,041 ‫اصلاً سگ تو ضرر... 27 00:02:11,125 --> 00:02:13,750 ‫شما این یه مأموریت رو انجامش بدین ‫ماشینه برا خودتون. 28 00:02:13,833 --> 00:02:15,000 ‫واقعاً ؟ 29 00:02:15,083 --> 00:02:16,583 ‫- نخیرم. ‫- حدس میزدم. 30 00:02:16,666 --> 00:02:18,708 ‫خیلی خب، امروز شماها نقش ‫دوتا دلال اسلحه فرانسوی رو بازی میکنین. 31 00:02:18,791 --> 00:02:21,916 ‫خانم و آقایِ «لِمیو» واقعی، ‫ترتیبشون داده شده. 32 00:02:22,000 --> 00:02:23,416 ‫حواساتون جمع باشه. 33 00:02:23,500 --> 00:02:27,208 ‫«بالتازار گور»، قبلاً مأمور «کِی‌جی‌بی» بوده ‫الآنم رئیس «وُلکا» هست. 34 00:02:27,291 --> 00:02:30,166 ‫ایشون یکی از خطرناک ترین ‫تروریست‌هایِ اروپایِ شرقی محسوب میشه. 35 00:02:30,250 --> 00:02:33,416 ‫درسته الآن رفتین جشن تولد بچه‌ـَش. ‫ولی دست کم نگیرینش. 36 00:02:33,916 --> 00:02:36,166 ‫خودتونو قاتی جمع کنین و پیداش کنین. 37 00:02:36,250 --> 00:02:37,750 ‫تویِ دوربین‌هامون ندیدیمش. 38 00:02:37,833 --> 00:02:41,125 ‫اینجارو. ‫این همه تدارک واسه یه بچه 8 ساله ؟ 39 00:02:41,208 --> 00:02:43,208 ‫قطعاً این بچه بزرگ بشه ‫از اون لاشیاش میشه. 40 00:02:43,291 --> 00:02:45,875 ‫راه‌هایِ ریدن تویِ تربیت بچه زیاده. 41 00:02:45,958 --> 00:02:47,875 ‫زوم کن اینجارو ببینم. 42 00:02:49,166 --> 00:02:50,833 ‫ناموساً شوخیتون گرفته ؟ 43 00:02:50,916 --> 00:02:51,833 ‫- چیه ؟ ‫- چی شده ؟ 44 00:02:51,916 --> 00:02:54,791 ‫می‌دونستم نباید شما دوتارو با هم آشنا کنم. ‫شماها با همدیگه خوابیدین، نه ؟ 45 00:02:54,875 --> 00:02:57,333 ‫داریم نقشمون رو واسه مأموریت بازی میکنیم دیگه ! 46 00:02:57,416 --> 00:02:59,333 ‫بیخیال چاک، دیگه باید تویِ نقشمون فرو بریم ! 47 00:02:59,416 --> 00:03:01,625 ‫اگه امروز شمارو گرفتن ‫تروخدا بهتر از اینا بهشون دروغ بگین. 48 00:03:01,708 --> 00:03:03,500 ‫بابا از پسش بر میایم. ‫مگه نمی‌شناسی مارو ؟ 49 00:03:07,375 --> 00:03:09,791 ‫- گور رو دیدیمش. ‫- خودتون دیگه میدونین چیکار کنین. برین سراغش. 50 00:03:15,083 --> 00:03:16,166 ‫یه ماسکال با مرغ لطفاً. 51 00:03:16,916 --> 00:03:19,250 ‫سلام. ‫من «ملودی لمیو» هستم. 52 00:03:19,333 --> 00:03:21,666 ‫فقط خواستم بهتون بگم چقدر خونه‌ـَتون زیباست ! 53 00:03:21,750 --> 00:03:23,166 ‫بنده گور هستم. 54 00:03:24,875 --> 00:03:26,916 ‫بالتازار گور. ‫از دیدنتون به شدت خوشبختم. 55 00:03:27,000 --> 00:03:28,166 ‫منم از دیدن شما خوشبختم. 56 00:03:28,250 --> 00:03:30,291 ‫آخ... 57 00:03:30,375 --> 00:03:32,666 ‫- خیلی خب، از جشن لذت ببرید. ‫- ممنونم. 58 00:03:33,791 --> 00:03:35,416 ‫هم صداشو گرفتیم هم اثر انگشتشو. 59 00:03:35,500 --> 00:03:38,833 ‫حالا نوبت گاوصندوقه. ‫طبقه بالا، تویِ دفتر گور هست. 60 00:03:51,416 --> 00:03:53,333 ‫خیلی خب، امیدوارم اثر انگشت کامل باشه. 61 00:04:00,000 --> 00:04:01,083 ‫بالتازار گور. 62 00:04:03,458 --> 00:04:05,166 ‫- دستگاه رو گرفتیم. ‫- عالیه. 63 00:04:05,250 --> 00:04:07,375 ‫- حالا این چیچیه ؟ ‫- کلید «آی‌سی‌اِس» میدونی چیه ؟ 64 00:04:07,458 --> 00:04:09,541 ‫- کلید چیچی ؟ ‫- سیستم‌هایِ کنترل صنعتی. 65 00:04:09,625 --> 00:04:10,875 ‫این یه شاه کلید... 66 00:04:10,958 --> 00:04:13,583 ‫واسه دسترسی به یه سری از حساس ترین ‫سازمان‌هایِ دنیا هست. 67 00:04:13,666 --> 00:04:15,708 ‫کارخونه‌هایِ تولید برق، سد‌ها، راکتور‌هایِ هسته ای... 68 00:04:15,791 --> 00:04:18,041 ‫این دستِ گور بمونه ‫یه چرنوبیل دیگه رو دستمونه. 69 00:04:18,125 --> 00:04:20,125 ‫باشه فهمیدیم. ‫خطرناکه. 70 00:04:31,125 --> 00:04:32,416 ‫از پله‌هایِ شرقی استفاده کنین. 71 00:04:32,500 --> 00:04:33,666 ‫بجنبین ! 72 00:04:46,000 --> 00:04:47,958 ‫کارتون عالی بود. ‫حالا برین سمت نقطه مذکور. 73 00:04:48,041 --> 00:04:50,208 ‫«بارون اندروز» از اِم‌آی‌6 اونجا منتظرتونه. 74 00:04:50,291 --> 00:04:53,416 ‫فقط «امیلی» اگه میشه جلویِ بارون ‫اسمِ کلیده رو نیار. 75 00:04:53,500 --> 00:04:57,791 ‫میدونم شما دوتا قبلاً همدیگه رو می‌شناختین. ‫ولی نباید به کسی اعتماد کنیم، خب ؟ 76 00:05:16,625 --> 00:05:18,291 ‫- امیلی ! ‫- بارون. 77 00:05:18,375 --> 00:05:20,666 ‫خداروشکر حالت خوبه. ‫خیلی نگرانت بودم. 78 00:05:20,750 --> 00:05:23,083 ‫- چقدرم که نگران بودی، آره رنگتم پریده ! ‫- «مَت»... 79 00:05:24,125 --> 00:05:26,416 ‫خب، امیلی قصد نداری برگردی انگلیس... 80 00:05:26,500 --> 00:05:28,583 ‫و واسه یه سرویس اطلاعات درست حسابی کار کنی ؟ 81 00:05:28,666 --> 00:05:31,625 ‫هروقت یه مشت مأمور درست حسابی استخدام کردن میام. 82 00:05:31,708 --> 00:05:34,458 ‫آره، شما هم مأمور جابجایی و سفر‌هایی، نه ؟ 83 00:05:34,541 --> 00:05:36,166 ‫زدی ترکوندی کارتو‌ها ! 84 00:05:36,250 --> 00:05:38,291 ‫آره، به لطف اِم‌آی6 اینو در اختیارتون گذاشتیم. ‫خط نندازین روش. 85 00:05:38,375 --> 00:05:40,000 ‫آخه شما آمریکایی‌ها از ظرافت چیزی حالیتون نیست. 86 00:05:40,083 --> 00:05:41,208 ‫من که خیلی به خودم نمیگیرم. 87 00:05:41,291 --> 00:05:43,416 ‫چیه ؟ عصبی شدی انگار ؟ ‫نکنه حسودیت شده ؟ 88 00:05:43,500 --> 00:05:46,041 ‫- دقیقاً به چیچیت حسودیم بشه ؟ ‫- چمیدونم، یکم حسادت حس کردم این وسط. 89 00:05:46,125 --> 00:05:47,791 ‫- شاید بخواطر لحجه‌ـَمه... ‫- برو بابا چیکار لحجه‌ـَت دارم. 90 00:05:47,875 --> 00:05:50,333 ‫راستش با کل شخصیتت مشکل دارم. ‫ولی خب، لحجه‌ـَتم خیلی بی تاثیر نیست. 91 00:05:50,416 --> 00:05:52,791 ‫شما دوتا هم از اون زوج‌هایِ نگفتنی می‌شین ! 92 00:05:53,666 --> 00:05:54,666 ‫سفر بخیر امیلی. 93 00:05:54,750 --> 00:05:56,833 ‫- خوشحال شدم دیدمت. ‫- اوهوم. 94 00:05:57,833 --> 00:05:58,666 ‫بیا کلیدت. 95 00:06:00,000 --> 00:06:02,375 ‫خط نندازی روش ! ‫به سلامت ! ‫(مسخره کردن لحجه و کلمات انگلیسی‌ها) 96 00:06:02,458 --> 00:06:06,208 ‫- بسیار خب فرماندار، واقعاً عذر می‌خواهم ذغال‌اخته ! ‫- اَدا درآوردنت افتضاحه ! 97 00:06:10,333 --> 00:06:12,875 ‫سلام خوشومدین. من «دیلان» هستم. ‫می‌خواین کیف‌هاتونو براتون جا بدم ؟ 98 00:06:12,958 --> 00:06:15,875 ‫نه دستت درد نکنه. ‫ولی اگه شامپاین دارین، بیارین برامون. 99 00:06:15,958 --> 00:06:17,291 ‫- البته. ‫- عالی شد ! 100 00:06:17,791 --> 00:06:20,750 ‫راستش واسه من نوشیدنی نیارین، من نمیخوام. 101 00:06:20,833 --> 00:06:21,791 ‫شامپاین نمی‌خوری ؟ 102 00:06:22,833 --> 00:06:23,916 ‫- نه. ‫- واقعاً ؟ 103 00:06:24,000 --> 00:06:26,041 ‫مأمولاً بعد از مأموریت‌هامون یه نوشیدنی میزدیم با هم. 104 00:06:26,125 --> 00:06:29,125 ‫اره، ولی خب میدونی ؟ ‫ارتفاع زیاده، تشنمم شده... 105 00:06:29,208 --> 00:06:32,708 ‫زیاد تو فاز شامپاین خوردن نبودم، میدونی ؟ 106 00:06:33,916 --> 00:06:36,291 ‫خیلی خب، قطعاً یه خبرایی شده. 107 00:06:39,458 --> 00:06:40,875 ‫- عه ؟ ‫- معلومه ! 108 00:06:40,958 --> 00:06:43,500 ‫دقیقاً نمیدونم چِت شده ‫ولی یه خبرایی شده. 109 00:06:43,583 --> 00:06:44,458 ‫حامله‌ـَم. 110 00:06:44,541 --> 00:06:46,000 ‫ببخشید چی شد ؟ 111 00:06:46,708 --> 00:06:47,875 ‫باباشم تویی. 112 00:06:47,958 --> 00:06:51,333 ‫خب، اینکه باباش من باشم که منطقیه... 113 00:06:51,416 --> 00:06:54,291 ‫- مگه با کسی غیر از منم هستی ؟ ‫- نه ! مگه تو با کس دیگه ای هستی ؟ 114 00:06:54,375 --> 00:06:57,625 ‫نه، من که با کس دیگه ای نیستم، ولی میگم... 115 00:06:57,708 --> 00:06:59,000 ‫حالا مطمئنی بارداری ؟ 116 00:07:02,625 --> 00:07:03,708 ‫کاملاً مطمئنم. 117 00:07:03,791 --> 00:07:08,583 ‫رویال فلاش آوردی، نه ؟ ‫(یه اصطلاح تویِ پوکر) 118 00:07:08,666 --> 00:07:10,625 ‫رو تک تکشون جیش کردم. 119 00:07:15,041 --> 00:07:17,458 ‫ببین، نمیدونم تو برنامه‌ـَت چی بوده... 120 00:07:18,041 --> 00:07:19,750 ‫ول خب... 121 00:07:21,916 --> 00:07:24,166 ‫میدونم خیلی مدت زیادی با همدیگه نبودیم... 122 00:07:25,583 --> 00:07:26,416 ‫من هستم. 123 00:07:27,166 --> 00:07:28,125 ‫جان ؟ 124 00:07:28,208 --> 00:07:29,708 ‫گفتم من هستم. 125 00:07:29,791 --> 00:07:31,125 ‫تا تهِش هستم. 126 00:07:31,625 --> 00:07:35,458 ‫فرد مورد علاقه‌ـَم قراره یکیو بیاره برام ‫که بیشتر موردعلاقه‌ـَم باشه ! 127 00:07:36,625 --> 00:07:37,541 ‫من پایه‌ـَم. 128 00:07:38,625 --> 00:07:41,541 ‫- همیشه دقیق میدونی چی باید بگی. ‫- خب حقیقت رو میگم دیگه. 129 00:07:41,625 --> 00:07:45,333 ‫اصلاً گور باباش، کل بطری شامپاین رو بیار ‫میخوام جایِ دو نفر شامپاین بخورم ! 130 00:07:49,458 --> 00:07:50,500 ‫قراره بچه دار شیم ! 131 00:07:50,583 --> 00:07:52,750 ‫به جفتتون تبریک میگم. ‫خیلی خبر خوبیه ! 132 00:07:56,666 --> 00:07:58,458 ‫مطمئنی با این موضوع مشکلی نداری ؟ 133 00:07:59,166 --> 00:08:01,250 ‫آخه من خودم تجربشو دارم، میدونم. 134 00:08:01,333 --> 00:08:04,958 ‫تویِ حرفه کاریِ ما، جای بچه نیست. 135 00:08:05,041 --> 00:08:09,666 ‫خب، منم از رویِ تجربه، ‫میدونم خونواده نداشتن چه حسی داره. 136 00:08:11,500 --> 00:08:12,791 ‫من خودم همیشه دنبال همین بودم. 137 00:08:12,875 --> 00:08:14,000 ‫منم همینطور. 138 00:08:17,083 --> 00:08:18,500 ‫چیشد ؟؟ 139 00:08:19,625 --> 00:08:21,375 ‫چیشد ؟ ‫دهنم بو میداد ؟ 140 00:08:21,458 --> 00:08:23,666 ‫- خوبی تو ؟ ‫- آره، فقط... 141 00:08:23,750 --> 00:08:26,250 ‫باید یکم آب بزنم صورتم. 142 00:08:27,375 --> 00:08:30,166 ‫شرمنده، دستشویی خرابه. 143 00:08:30,250 --> 00:08:31,500 ‫قراره 11 ساعت تویِ این هواپیما باشیم ! 144 00:08:31,583 --> 00:08:32,708 ‫واقعاً شرمنده. 145 00:08:36,250 --> 00:08:39,125 ‫مت، دستشویی خرابه... 146 00:08:45,208 --> 00:08:46,625 ‫- نخیر... ‫- ولش کن ! 147 00:08:46,708 --> 00:08:47,541 ‫کلید رو رد کن بیاد. 148 00:08:48,583 --> 00:08:49,625 ‫باشه. 149 00:08:54,041 --> 00:08:55,875 ‫اینم کلید، ‫ولش کن. 150 00:09:26,000 --> 00:09:28,041 ‫امیلی ! 151 00:11:43,625 --> 00:11:45,416 ‫- داری چیکار میکنی ؟ ‫- فقط یدونه چتر داشتیم ! 152 00:11:45,500 --> 00:11:47,416 ‫- نه ! ‫- امیلی، وقت نداریم ! 153 00:11:55,291 --> 00:11:57,208 ‫حواست به بچه باشه ! 154 00:11:57,791 --> 00:11:59,291 ‫امیلی، چیکار داری میکنی ؟ 155 00:12:13,750 --> 00:12:15,000 ‫ولم نکن ! 156 00:12:15,541 --> 00:12:16,875 ‫خودت ولم نکن ! 157 00:12:16,958 --> 00:12:18,000 ‫باشه ول نمیکنم ! 158 00:12:24,666 --> 00:12:26,416 ‫اون تیکه خالی رو می‌بینی ؟ 159 00:12:26,500 --> 00:12:28,500 ‫- باشه، سفت بچسب. ‫- چسبیدم ! 160 00:12:38,208 --> 00:12:40,125 ‫وای خدا ! زنده موندیم ! ‫بجنب زود باش ! 161 00:12:42,250 --> 00:12:44,125 ‫چیشده ؟ ‫تو خوبی ؟ 162 00:12:44,208 --> 00:12:46,583 ‫یه چندتا از دنده‌‌هام شکسته ‫ولی مشکل چیز دیگست. 163 00:12:46,666 --> 00:12:50,375 ‫ولی ببین امیلی. ‫وقتی بچمون تو راهه، نمیتونیم همینطوری به کارمون ادامه بدیم. 164 00:12:50,458 --> 00:12:53,500 ‫یعنی چی ؟ ‫بکشیم بیرون، بریم عادی زندگی کنیم ؟ 165 00:12:54,291 --> 00:12:55,875 ‫اینا خبر داشتن ما تویِ این هواپیماییم. 166 00:12:56,500 --> 00:12:58,083 ‫هویتمون لو رفته. 167 00:12:58,166 --> 00:13:00,250 ‫یعنی چیکار کنیم ؟ ‫قایم بشیم ؟ 168 00:13:01,041 --> 00:13:04,208 ‫خب، همه فکر میکنن تویِ سقوطه مُردیم، نه ؟ 169 00:13:04,291 --> 00:13:06,708 ‫- آره. ‫- همین خودش یه فرصته که غیب شیم بریم. 170 00:13:06,791 --> 00:13:11,000 ‫آره، از نو شروع میکنیم. ‫باید ارتباطمون رو با هرکی داریم، قطع کنیم. 171 00:13:11,083 --> 00:13:12,583 ‫برا من که فرقی نداره ‫کلاً کسیو نداشتم. 172 00:13:12,666 --> 00:13:14,625 ‫البته تو مامانتو داری. 173 00:13:14,708 --> 00:13:16,375 ‫- باید مامانتو هم بذاری کنار. ‫- آره. 174 00:13:17,041 --> 00:13:18,125 ‫نترس، چیز زیادیو از دست نمیدم. 175 00:13:20,458 --> 00:13:21,541 ‫چاک چی میشه ؟ 176 00:13:21,625 --> 00:13:24,541 ‫چاک چی بشه ؟ ‫چاک دوستمونه، این خانوادمونه ! 177 00:13:24,625 --> 00:13:25,500 ‫مطمئنم درکمون میکنه. 178 00:13:25,583 --> 00:13:28,000 ‫یعنی هرچی تا الآن ساختیم و کار کردیم رو ‫بذاریم کنار ؟ 179 00:13:28,083 --> 00:13:30,541 ‫زندگیمون، شغلمون ؟ ‫هرچی داریم رو بذاریم کنار ؟ 180 00:13:30,625 --> 00:13:33,166 ‫آره، درسته. ‫آخه همه چی الآن عوض شده. 181 00:13:33,250 --> 00:13:35,916 ‫میدونی که اگه ماهیچه داخلی ران‌ـَم اینقدر قوی نبود... 182 00:13:36,000 --> 00:13:37,166 ‫تا الآن مُرده بودی، نه ؟ 183 00:13:39,291 --> 00:13:41,416 ‫آره، ران‌هات جونِ منو نجات دادن. 184 00:13:42,041 --> 00:13:43,333 ‫خب نمردیم دیگه ! 185 00:13:43,416 --> 00:13:45,875 ‫- یعنی جدی جدی قراره همینکارو بکنیم ؟ ‫- معلومه که انجامش میدیم ! 186 00:13:45,958 --> 00:13:49,291 ‫ببین، درسته، نمیدونم قراره کجا بریم ‫یا چیکار کنیم، ولی... 187 00:13:49,375 --> 00:13:50,500 ‫یکاریش میکنیم. 188 00:13:51,083 --> 00:13:51,958 ‫اگه تو پایه‌ای، منم هستم. 189 00:13:52,041 --> 00:13:53,583 ‫تا تهِش هستم. 190 00:13:54,750 --> 00:13:56,541 ‫- بیا باید از اینجا بریم. ‫- بریم. 191 00:14:05,742 --> 00:14:10,542 ‫«بازگشت به عملیات» 192 00:14:15,566 --> 00:14:17,566 «زمان حال» 193 00:14:24,458 --> 00:14:28,083 ‫عشقم، اگه گفتی امروز چه روزیه ؟ 194 00:14:28,166 --> 00:14:31,458 ‫روزی که مردِ من بازی رو تموم میکنه ! 195 00:14:31,541 --> 00:14:33,666 ‫روز بازیه ! ایول ! 196 00:14:33,750 --> 00:14:35,125 ‫- ببین... ‫- چیه ؟ 197 00:14:35,208 --> 00:14:37,958 ‫اگه این بازی رو بردیم... 198 00:14:38,041 --> 00:14:41,166 ‫نمیخوام بگم بخواطر مربی‌گری من هست که بُردیما... 199 00:14:41,250 --> 00:14:44,125 ‫- ولی فکر کنم... ‫- همش بخواطر مربی‌گری توئه، نه ؟ 200 00:14:44,208 --> 00:14:46,666 ‫مگه ندیدی چقدر سکسی مربی‌گری میکنم ؟ ‫مگه نشنیدی درباره فوتبال من چیچی میگن ؟ 201 00:14:46,750 --> 00:14:48,208 ‫- چی میگن ؟ ‫- بهم میگن «مسی» ! 202 00:14:48,291 --> 00:14:50,000 ‫نه بابا ؟ 203 00:14:50,583 --> 00:14:52,583 ‫وای لعنتی. 204 00:14:52,666 --> 00:14:54,250 ‫دوباره دیرشون میشه. 205 00:14:54,333 --> 00:14:56,333 ‫«آلیس»، «لیو» ! ‫بیاین صبحونه ! 206 00:14:56,416 --> 00:14:59,083 ‫همین الآن بازی رو تمومش کن ! 207 00:14:59,166 --> 00:15:00,583 ‫آخه از کجا فهمید ؟ 208 00:15:01,083 --> 00:15:03,125 ‫آلیس، بجنب ! 209 00:15:03,208 --> 00:15:05,541 ‫- زودباشین، بیاین دیگه ! ‫- هنوز دارم مسواک میزنم. 210 00:15:05,625 --> 00:15:08,791 ‫یعنی بیست دقیقه‌ـَست داره مسواک میزنه ؟ ‫سرش تو گوشیشه. 211 00:15:08,875 --> 00:15:12,250 ‫خب گفتم که، اگه از گوشیشون خسته شدی ‫بگیرش ازشون. 212 00:15:12,333 --> 00:15:14,458 ‫- خودت بگیر ازش ! ‫- نخیر، من می‌ترسم ازش. 213 00:15:14,541 --> 00:15:16,541 ‫میدونم، ترسناکه، نه ؟ 214 00:15:16,625 --> 00:15:18,541 ‫وای، دیدی چطوری نگاهمون میکنه ؟! 215 00:15:18,625 --> 00:15:21,416 ‫- آلیس، دندونات تمیز شدن دیگه ! ‫- اومدم. 216 00:15:21,500 --> 00:15:23,041 ‫یادته یه زمانی دوستمون داشت ؟ 217 00:15:23,125 --> 00:15:25,333 ‫من که یادم نمیاد. ‫خیلی وقته دیگه دوستمون نداره. 218 00:15:25,416 --> 00:15:28,375 ‫چطوره رسمِ «فیلم دیدن دوشنبه شب‌ها با مامان» ‫رو دوباره راه بندازم ؟ 219 00:15:28,458 --> 00:15:31,291 ‫به نظرم فکر خوبیه، نه ؟ 220 00:15:31,375 --> 00:15:33,916 ‫میتونیم «کرید» رو ببینیم، یا مثلاً «کرید 2» رو. 221 00:15:34,000 --> 00:15:36,000 ‫- یکم زیادی روغن بچه تویِ این فیلمه، مطمئنی میخوای... ‫- واقعاً زیاده ؟ (بخواطر براق به نظر اومدن بدن بازیگر‌ها در کرید) 222 00:15:36,083 --> 00:15:38,958 ‫وقتی خودت 14 سالت بود، چیکارا میکردی با مامانت ؟ 223 00:15:39,041 --> 00:15:40,875 ‫14 سالم که بود، یا خدا ! 224 00:15:40,958 --> 00:15:44,083 ‫مامانم که اعزام شده بود «بیروت» ‫به منم نگفته بود. 225 00:15:44,166 --> 00:15:45,250 ‫آره، این نمونه بدیه. 226 00:15:45,333 --> 00:15:47,833 ‫واقعاً بچگی سختی داشتم. 227 00:15:47,916 --> 00:15:50,166 ‫چطوری رفیق ؟ خوبی ؟ 228 00:15:50,250 --> 00:15:51,375 ‫آره. 229 00:15:51,458 --> 00:15:55,375 ‫خب، دیشب هم بعد خاموشی ‫داشتی بازی میکردی، نه ؟ 230 00:15:55,458 --> 00:15:56,583 ‫نه بابا. 231 00:15:59,833 --> 00:16:02,500 ‫باشه بابا، آره، ببخشید. 232 00:16:02,583 --> 00:16:04,875 ‫بابا خیلی زود جا خالی کردی و لو دادی. ‫داشتم گولتو می‌خوردم ! 233 00:16:04,958 --> 00:16:08,041 ‫اینقدر زود لو نده همه چیو. ‫یکم تمرین کن ! 234 00:16:08,125 --> 00:16:10,166 ‫میگم، الآن از چیچی ناراحت شدی دقیقاً ؟ 235 00:16:10,250 --> 00:16:13,083 ‫نه، به دروغ گفتن تشویقش نکن ! 236 00:16:13,166 --> 00:16:15,000 ‫چرا دروغ نگه ؟ ‫شماها که همیشه دروغ میگین. 237 00:16:15,083 --> 00:16:16,833 ‫- ببخشید چی ؟ ‫- چی گفتی خانمِ جوان ؟ 238 00:16:16,916 --> 00:16:20,083 ‫مثلاً اون روز بابا رو دیدم که داشت به روسی ‫با یارو تعمیرکاره حرف میزد. 239 00:16:20,166 --> 00:16:22,333 ‫- دقیقاً داستان از چه قراره ؟ ‫- بابا اون که «بابی براون» بود. 240 00:16:22,416 --> 00:16:24,166 ‫یارو رو خیلی وقته می‌شناسم. ‫رفیقم باهاش. 241 00:16:24,250 --> 00:16:26,875 ‫- روسی بلدی ؟ ‫- نه بابا، یه چندتا کلمه بلدم. 242 00:16:26,958 --> 00:16:30,458 ‫مثلاً «دازودانیا» یا «اسپوتنیک» یا مثلاً «گورباچِو»، همین کلمه‌هارو بلدم. ‫(چندتا کلمه روسی مثال زده) 243 00:16:30,541 --> 00:16:32,666 ‫داشتی باهاش سر سیستم تهویه هوا بحث میکردی. 244 00:16:32,750 --> 00:16:34,250 ‫خب میدونی، من و بابات... 245 00:16:34,333 --> 00:16:37,125 ‫یکم روسی یاد گرفتیم. ‫مال زمانی هست که واسه گروهِ صلح رفته بودیم اونجا. 246 00:16:37,208 --> 00:16:39,166 ‫مگه واسه گروه صلح رو تویِ کلمبیا نبودین ؟ 247 00:16:39,250 --> 00:16:40,708 ‫- اونجا با هم آشنا شدین دیگه ؟ ‫- اونجا با هم آشنا شدیم ؟ 248 00:16:40,791 --> 00:16:42,708 ‫- آره. ‫- آره، همونجایی که گفتی با هم آشنا شدیم. 249 00:16:42,791 --> 00:16:44,166 ‫- اوهوم کلمبیا. ‫- اوهوم. 250 00:16:44,250 --> 00:16:47,000 ‫- از کلمبیا رفتیم روسیه. ‫- از کلمبیا رفتیم «بلیز». 251 00:16:47,083 --> 00:16:49,375 ‫- آره. ‫- بلیز بغل دست کلمبیا هست. 252 00:16:49,458 --> 00:16:50,916 ‫آره دقیقاً. 253 00:16:51,000 --> 00:16:53,583 ‫- کلمبیا، بلیز، روسیه... ‫- آره. 254 00:16:53,666 --> 00:16:56,166 ‫اره، زیاد اینطرف و اونطرف میرفتیم. ‫صلح به این راحتی بدست نمیاد. 255 00:16:56,250 --> 00:16:57,666 ‫آره، یه کلمه دیگه هم بلدم ! 256 00:16:57,750 --> 00:16:59,416 ‫- «کوشای زاوتراک». ‫- جان ؟ 257 00:16:59,500 --> 00:17:01,083 ‫- اینی که گفتی یعنی چی ؟ ‫- یعنی... 258 00:17:01,166 --> 00:17:02,333 ‫- صبحونتونو بخورین ! ‫- صبحونتونو بخورین ! 259 00:17:06,750 --> 00:17:09,208 ‫امروز عصر چندتا قرار دارم... 260 00:17:09,291 --> 00:17:11,625 ‫- میشه لباسارو از خشک شویی بگیری ؟ ‫- باشه. 261 00:17:11,708 --> 00:17:14,958 ‫باید یه سر هم بریم «کاستکو» ‫خیلی چیزا تموم کردیم. 262 00:17:15,041 --> 00:17:15,916 ‫باشه. 263 00:17:16,000 --> 00:17:18,666 ‫داداش، نوشابه رژیمی اونم این موقع صبح ؟ 264 00:17:18,750 --> 00:17:20,750 ‫نوشابه رژیمی جلویِ سرطان رو میگیره دیگه. 265 00:17:20,833 --> 00:17:23,125 ‫- اینو از کجا شنیدی دیگه ؟ ‫- بده من اینو. 266 00:17:23,208 --> 00:17:25,166 ‫فعلاً اینو نداریش. 267 00:17:25,875 --> 00:17:27,666 ‫هی، میشه اینارو در بیاری ؟ 268 00:17:29,416 --> 00:17:30,500 ‫- چی ؟ ‫- من بودم نمیگفتم بهش. 269 00:17:30,583 --> 00:17:32,833 ‫هوم... 270 00:17:32,916 --> 00:17:33,958 ‫چی گوش میدی ؟ 271 00:17:34,041 --> 00:17:35,541 ‫تو نمی‌شناسیشون. 272 00:17:35,625 --> 00:17:37,541 ‫راست میگی، احتمالاً نمی‌شناسم. 273 00:17:37,625 --> 00:17:41,500 ‫راستش می‌خواستم بدونم برنامه‌ـَت واسه بعد بازی ‫چیه امشب ؟ 274 00:17:41,583 --> 00:17:42,666 ‫واسه چی می‌پرسی ؟ 275 00:17:42,750 --> 00:17:45,625 ‫گفتم شاید بخوای چندتا از دوستاتو دعوت کنی... 276 00:17:45,708 --> 00:17:47,916 ‫بشینیم دور هم ماکتل درست کنیم... ‫(نوشیدنی بدون الکل) 277 00:17:48,000 --> 00:17:50,583 ‫بعدشم بشینیم یکم با هم غیبت کنیم ! 278 00:17:50,666 --> 00:17:52,958 ‫امشب قراره خونه «آنالیس» درس بخونم. 279 00:17:53,041 --> 00:17:55,166 ‫- تا الآن دو بار رفتی تو دیوار. ‫- آها راست میگی. 280 00:17:55,250 --> 00:17:57,041 ‫تو هم همیشه، داری درس میخونی. 281 00:17:58,041 --> 00:18:01,291 ‫خب، دوشنبه هم وقتم آزاده من. 282 00:18:01,375 --> 00:18:03,583 ‫گفتم با همدیگه بشینیم فیلم ببینیم. 283 00:18:03,666 --> 00:18:05,125 ‫- نمیخوام. ‫- واقعاً ؟ 284 00:18:05,208 --> 00:18:07,291 ‫مطمئنی نمیخوای ؟ 285 00:18:07,375 --> 00:18:08,541 ‫خیلی خب. 286 00:18:10,458 --> 00:18:11,833 ‫خودم باهات فیلم میبینم. 287 00:18:11,916 --> 00:18:13,041 ‫- واقعاً ؟ ‫- آره بابا. 288 00:18:13,125 --> 00:18:15,833 ‫- حاظری «کرید 3» رو هم ببینی ؟ ‫- اصلاً روغن بچه می‌مالم به خودم برق بزنم موقع نگاه کردن... 289 00:18:15,916 --> 00:18:17,958 ‫می‌خوام شبیه مایکل بی بشم، میدونی چی میگم ؟ 290 00:18:18,041 --> 00:18:20,291 ‫خیلی خب، رسیدیم. 291 00:18:21,041 --> 00:18:24,000 ‫خب عزیزم، مدرسه خوش بگذره. 292 00:18:25,708 --> 00:18:27,250 ‫نه من بیشتر دوست دارم ! 293 00:18:28,666 --> 00:18:32,208 ‫راستی لیو. ‫یادت نره، امروز دیر میایم دنبالت. 294 00:18:32,291 --> 00:18:34,791 ‫بابا این چیه دوباره پوشیدی ؟ 295 00:18:34,875 --> 00:18:36,458 ‫خیلی چیز خوبیه ! 296 00:18:36,541 --> 00:18:39,541 ‫هم روندِ خواب رو دنبال میکنه، هم مقدار اکسیژن دریافتی ‫هم فشار خون رو میگیره برام. 297 00:18:39,625 --> 00:18:41,500 ‫تو فقط 12 سالته. ‫فشار خون که نداری ! 298 00:18:41,583 --> 00:18:43,791 ‫یکم زیادی واسه انگشتات گشاد نیست ؟ 299 00:18:43,875 --> 00:18:45,666 ‫واسه همین رو شستم می‌پوشمش دیگه ! 300 00:18:45,750 --> 00:18:48,500 ‫اصلاً چطوره فردا یه سر بریم بیرون ‫یکم فوتبال بازی کنیم ؟! 301 00:18:48,583 --> 00:18:49,791 ‫بابا مگه نمیدونی «سی‌تی‌ای» چیه ؟ ‫(بیماری مغزی به دلیل ضربات متعدد به سر) 302 00:18:49,875 --> 00:18:52,375 ‫بابا توپ بازی میکنیم، میندازیم و میگیریم. ‫قبلاً بازیش میکردم. 303 00:18:52,458 --> 00:18:54,750 ‫آره، واسه همین میگم. ‫شاید تا الآن «سی‌تی‌ای» گرفته باشی ! 304 00:18:54,833 --> 00:18:57,541 ‫اوخ، بد خرابت کرد ! 305 00:18:58,875 --> 00:19:01,333 ‫«سی‌تی‌ای» چه زهر ماریه. ‫حالا «سی‌تی‌ای» رو نشونش میدم. 306 00:19:01,916 --> 00:19:03,541 ‫- دیدی تو هم ؟ ‫- چیو دیدم ؟ 307 00:19:03,625 --> 00:19:05,250 ‫دوباره داره دور اون پسره می‌گرده. 308 00:19:05,875 --> 00:19:07,583 ‫- اینو از کجا آوردی ؟ ‫- از آمازون خریدم. 309 00:19:07,666 --> 00:19:09,333 ‫بهش یکم فضا بده عزیزم. 310 00:19:09,416 --> 00:19:12,208 ‫دوباره رفته پیشش. ‫دستایِ همدیگه رو هم گرفتن ! 311 00:19:15,375 --> 00:19:16,625 ‫- لب گرفتن ! ‫- چی ؟! 312 00:19:16,708 --> 00:19:17,541 ‫لب گرفتن ؟! 313 00:19:18,750 --> 00:19:21,416 ‫آخه کدوم 14 ساله ای سیبیل داره ؟! 314 00:19:21,500 --> 00:19:23,416 ‫اسمش جیمز هست. ‫16 سالشم هست. 315 00:19:23,500 --> 00:19:25,791 ‫- این یکی دیگه راه نداره ! ‫- تاحالا ندیده بودم ماچ کنن همدیگه رو. 316 00:19:25,875 --> 00:19:27,916 ‫- این یکی دیگه کجا بود ؟ ‫- چی میگی بابا اینم از آمازون خریدم. 317 00:19:28,000 --> 00:19:30,250 ‫بعد خودت به من گیر دادی ‫که چرا برگ جمع کن خریدم ؟! 318 00:19:30,333 --> 00:19:31,666 ‫باورم نمیشه... 319 00:19:31,750 --> 00:19:33,583 ‫لعنتی ! چیکار کنیم ؟ ‫خودشه ! 320 00:19:33,666 --> 00:19:35,208 ‫- جوابشو بده خب. ‫- دیدتمون ! 321 00:19:35,291 --> 00:19:38,125 ‫- انکار کن، از کجا می‌فهمه ؟ ‫- اینارو قایم کن. 322 00:19:38,208 --> 00:19:39,375 ‫لعنتی، جوابش بده دیگه. 323 00:19:40,541 --> 00:19:41,375 ‫سلام عزیزم. 324 00:19:41,458 --> 00:19:43,041 ‫- مامان ؟ ‫- چیزیو جا گذاشتی ؟ 325 00:19:43,125 --> 00:19:44,750 ‫دارین چیکار میکنین شماها ؟ 326 00:19:44,833 --> 00:19:47,000 ‫خیلی چندشه کارتون ! ‫دوربین گرفتین دستتون ؟ 327 00:19:47,625 --> 00:19:49,541 ‫خب، راستش مامانت حرکتو شروع کرد. 328 00:19:49,625 --> 00:19:51,666 ‫جدی جدی باید برین ‫یه کار و زندگیی واسه خودتون درست کنین. 329 00:19:51,750 --> 00:19:54,250 ‫وقتی درسامو خونه آنالیس خوندم، میام خونه. 330 00:19:54,333 --> 00:19:55,541 ‫باشه. 331 00:19:55,625 --> 00:19:57,583 ‫دیدی گفتم باید گوشی رو ازش بگیری ؟ 332 00:19:59,125 --> 00:20:00,333 ‫باید مخفیانه تر عمل کنیم. 333 00:20:03,291 --> 00:20:05,000 ‫واقعاً بهمون گفت کار و زندگی بهم بزنیم ؟ 334 00:20:05,083 --> 00:20:06,333 ‫من زندگیم همینه ! 335 00:20:06,416 --> 00:20:09,458 ‫اصلاً یعنی چی ؟ ‫خودشم میدونه کار و زندگی بهم زدن یعنی چی ؟ 336 00:20:09,541 --> 00:20:11,500 ‫کل روز زندگیم شده به شماها رسیدن ! 337 00:20:11,583 --> 00:20:14,000 ‫اصلاً اگه کار و زندگی داشتم، میدونی چیکار میکرد ؟ 338 00:20:14,083 --> 00:20:15,291 ‫دم و دقه اینطوری بود که «مامان کجایی ؟». 339 00:20:15,375 --> 00:20:17,416 ‫«مامان من میخوام برم اینجا !» ‫«مامان من میخوام برم اونجا !» 340 00:20:17,500 --> 00:20:20,791 ‫« نگام نکن ! از اتاقم برو بیرون ! برام غذا بیار ! » 341 00:20:20,875 --> 00:20:24,041 ‫جَوونا همشون همینن. ‫یه روز اینشکلی هستن، یه روز یه شکل دیگه ! 342 00:20:24,125 --> 00:20:27,375 ‫همه میگن بچه آدمو خورد میکنه. ‫ولی عمراً بذارم منو خورد کنه ! 343 00:20:27,458 --> 00:20:28,708 ‫وای خدا... 344 00:20:28,791 --> 00:20:31,083 ‫فرمان شما دریافت نشد. ‫لطفاً دوباره تکرار کنید. 345 00:20:31,166 --> 00:20:34,791 ‫الکسا، خیلی زشته فال گوش وایمسی ! ‫سرت تو کار خودت باشه ! 346 00:20:34,875 --> 00:20:36,791 ‫میخواهید یک برنامه برایِ «مدیتیشن» بهتون پیشنهاد بدهم ؟ 347 00:21:22,500 --> 00:21:23,375 ‫خیلی خب. 348 00:21:25,250 --> 00:21:26,791 ‫یه بار دیگه امتحان میکنم، بار آخر... 349 00:21:29,500 --> 00:21:32,083 ‫بیخیال، نخواستم. 350 00:21:38,166 --> 00:21:40,333 ‫- چیکار میکنی ؟ ‫- هی، تو چی میگی ؟! 351 00:21:40,833 --> 00:21:41,666 ‫هوم ؟ 352 00:21:42,291 --> 00:21:44,958 ‫- هیچی. ‫- بهش نمیخوره هیچی باشه. 353 00:21:45,625 --> 00:21:47,000 ‫-بخواطر آلیسه. ‫- آلیس ؟ 354 00:21:47,083 --> 00:21:49,750 ‫داره دروغ میگه بهمون ‫نرفته خونه آنالیس درس بخونه... 355 00:21:49,833 --> 00:21:52,916 ‫واسه همینه که میگم همیشه باید ‫حواسمون به بچه‌هامون باشه. 356 00:21:53,000 --> 00:21:54,958 ‫مثل کاری که بقیه مادر پدرا میکنن ! 357 00:21:55,041 --> 00:21:58,458 ‫قبلاً درباره این موضوع بحث کردیم. ‫ما که مثل بقیه خانواده‌ها نیستیم ! 358 00:21:58,541 --> 00:22:02,458 ‫بابا عملاً ما جاسوس بودیم ! ‫کارمون همین بود ! 359 00:22:02,541 --> 00:22:03,666 ‫کارمون این بود... 360 00:22:04,625 --> 00:22:08,166 ‫بعدم جاسوسیِ تروریست‌ها و جنگ‌آور‌هارو میکردیم ‫نه بچه‌هایِ خودمونو. 361 00:22:08,250 --> 00:22:10,750 ‫- آره، ولی تو اینو ببین، به نظر خودت... ‫- نمیخوام ببینم. 362 00:22:10,833 --> 00:22:13,500 ‫مثلاً همین پشت رو ببین، این چیه ؟ 363 00:22:13,583 --> 00:22:14,916 ‫چی ؟ ‫نوشته مامان افتضاحه ؟ 364 00:22:15,000 --> 00:22:16,750 ‫غلط املایی هم داره تازه. 365 00:22:17,291 --> 00:22:18,791 ‫خب همین کارا رو کردی که اینو نوشته ! 366 00:22:18,875 --> 00:22:20,041 ‫نمیخوام ببینمش. 367 00:22:21,083 --> 00:22:22,708 ‫بذار یه بار دیگه امتحان کنم... 368 00:22:24,875 --> 00:22:26,500 ‫همینطوری هی کنجکاو بازی در بیاری ‫بد تموم میشه. 369 00:22:26,583 --> 00:22:28,333 ‫میخوام که بد تموم بشه. 370 00:22:28,958 --> 00:22:30,583 ‫- بالاخره باز شد. ‫- اینم از این. 371 00:22:30,666 --> 00:22:31,583 ‫بابا فوضولی نکن. 372 00:22:31,666 --> 00:22:34,208 ‫کلاً این روزا کارش شده همین. 373 00:22:34,708 --> 00:22:37,166 ‫این چیه ؟ ‫اینجارو ببین. 374 00:22:39,250 --> 00:22:43,833 ‫این چیه ؟ ‫« اخرالزمان شیمیایی راه میندازیم ! وقتشه کارو تموم کنیم ! » 375 00:22:43,208 --> 00:22:45,291 ‫- اخرالزمان شیمیایی ؟ ‫- اخرالزمان شیمیایی ؟ 376 00:22:45,875 --> 00:22:47,750 ‫الآن گفتین اخرالزمان شیمیایی ؟ 377 00:22:48,958 --> 00:22:51,458 ‫فکر نمیکردم بعد از اتفاقی که پارسال افتاد ‫بازم از این حرکتا بزنن. 378 00:22:51,541 --> 00:22:52,750 ‫- پارسال دقیقاً چی شد ؟ ‫- پارسال دقیقاً چی شد ؟ 379 00:22:52,833 --> 00:22:53,666 ‫چمیدونم. 380 00:22:53,750 --> 00:22:56,500 ‫فکر کنم مربوط به یه دختری به اسمِ «مالی» میشد. ‫(مواد مخدر مالی منظورشه) 381 00:22:59,791 --> 00:23:03,916 ‫ناموساً شوخیتون گرفته ؟ ‫الآن رفته وسط شهر، تویِ تقاطع «آدامز» و «پیدمونت» ! 382 00:23:04,000 --> 00:23:05,750 ‫اصلاً چرا لوکیشنش روشنه ؟ ‫باید خاموشش میکرد. 383 00:23:05,833 --> 00:23:06,791 ‫انگار داریم رمز تقلب میزنیم. 384 00:23:08,291 --> 00:23:09,125 ‫رفته کلاب ! 385 00:23:09,208 --> 00:23:10,166 ‫- کلاب ؟! ‫- آره ! 386 00:23:18,833 --> 00:23:20,041 ‫برو بریم. 387 00:23:20,125 --> 00:23:23,083 ‫- چقدر پر انرژی هستن اینا ! ‫- داری بدترش میکنیا ! 388 00:23:23,166 --> 00:23:27,416 ‫- بابا خیلی وقته نیومدیم اینجور جاها. ‫- آره، ما نیومدیم، دخترمون اومده ! 389 00:23:27,500 --> 00:23:31,583 ‫بابا یکمم خودمون خوش بگذرونیم بد نیست. ‫میگیری منظورو ؟ 390 00:23:40,375 --> 00:23:42,250 ‫- بجنبین ! ‫- ایول ! 391 00:23:42,333 --> 00:23:44,750 ‫- ببخشید، داریم رد میشیم. ‫- ببخشید. 392 00:23:45,875 --> 00:23:46,750 ‫وای خدایِ من ! 393 00:24:00,291 --> 00:24:02,125 ‫یه «هاروی والبنگر» بده بیاد. 394 00:24:18,000 --> 00:24:19,083 ‫اون بالاست. 395 00:24:20,708 --> 00:24:23,500 ‫آلیس اِمیلیا رینولدز ! ‫پاشو بریم. 396 00:24:23,583 --> 00:24:24,541 ‫فوراً ! 397 00:24:27,250 --> 00:24:29,375 ‫- ولی من کاری... ‫- یه کلمه هم نداشته باشیم ! 398 00:24:30,125 --> 00:24:32,333 ‫تو هم صدات در نیاد ‫با اون سبزی مسخره پشت لبات. 399 00:24:32,416 --> 00:24:34,250 ‫بیا بریم. 400 00:24:34,333 --> 00:24:37,041 ‫آخه چرا اینجا نمونم ؟ ‫مامان بابایِ اینا که براشون مهم نیست ! 401 00:24:37,625 --> 00:24:39,458 ‫شاید اصلاً مامان باباشون دوستشون نداشته باشه ! 402 00:24:39,541 --> 00:24:41,375 ‫چمیدونم ! ‫بیا بریم ! 403 00:24:41,458 --> 00:24:43,916 ‫به این زودی داری میری ؟ ‫جشن تازه شروع شده ! 404 00:24:44,000 --> 00:24:46,041 ‫وسایلتو بردار و بیا بریم ! 405 00:24:46,916 --> 00:24:47,750 ‫بیا بریم. 406 00:24:47,833 --> 00:24:51,416 ‫نکنه تلویزیونتون قطع شده ؟ ‫واسه همینه اینقدر دیر موقع از خونه اومدین بیرون ؟ 407 00:24:51,500 --> 00:24:53,625 ‫سلام کنین «بومر»ها ! ‫(یه تیکه کلامه که دارن مسخرشون میکنن و میگن شماها قدیمی هستین) 408 00:24:54,750 --> 00:24:55,750 ‫بومر ؟! 409 00:24:55,833 --> 00:24:57,791 ‫آره «کارن»، بومر ! 410 00:24:58,833 --> 00:24:59,708 ‫کارن ؟ 411 00:25:00,541 --> 00:25:05,083 ‫بچه‌ها، یکم به ما فضا بدین، ما رفتیم. ‫همین و بَس. 412 00:25:05,166 --> 00:25:07,250 ‫آره، مثلاً میخوای چیکار کنی ؟ 413 00:25:07,833 --> 00:25:10,750 ‫فکر کنم نشنیدین. ‫گفتم یکم فضا بهمون بدین... 414 00:25:10,833 --> 00:25:13,500 ‫تا دخترم که زیر سن قانونیه رو ‫از کلاب بردارم ببرم ! 415 00:25:13,583 --> 00:25:16,000 ‫- بابا ! ‫- به نظرم به اندازه کافی بزرگ شده. 416 00:25:16,083 --> 00:25:18,750 ‫باشه بابا، آروم بگیر. ‫بیا بریم. 417 00:25:18,833 --> 00:25:19,666 ‫تموم شد رفت. 418 00:25:20,500 --> 00:25:21,833 ‫کجا با این عجله ؟ 419 00:25:45,250 --> 00:25:46,458 ‫بهش دست نزنین ! 420 00:25:49,416 --> 00:25:51,833 ‫- لعنتی ! ‫- نفسم بالا نمیاد ! 421 00:25:51,916 --> 00:25:54,416 ‫چرا یهویی اینطوری شد ؟ 422 00:25:55,000 --> 00:25:56,458 ‫اونقدرا هم گند نزدیم، زدیم ؟ 423 00:26:02,166 --> 00:26:04,666 ‫اصلاً ما بومر نیستیم. ‫نسل «اِکس» حساب میشیم فقط. 424 00:26:04,750 --> 00:26:07,333 ‫ما یجورایی وسط دوتا نسل گیر کردیم. 425 00:26:07,416 --> 00:26:08,958 ‫بیا، بیا فلنگو ببندیم ! 426 00:26:26,375 --> 00:26:27,666 ‫خیلی خب، چطوری رفتین تو اصلاً ؟ 427 00:26:27,750 --> 00:26:29,375 ‫- کارت شناسایی جعلی دادی ؟ ‫- نه. 428 00:26:29,458 --> 00:26:32,416 ‫یعنی همینطوری 14 ساله‌هارو ‫راحت راه میدن این تو ؟ 429 00:26:32,500 --> 00:26:35,791 ‫باشه بابا، آره، یه کارت شناسایی جعلی دارم. ‫ولی فقط باهاش میرم رقص. 430 00:26:35,875 --> 00:26:37,625 ‫کی تورو وارد این مسخره بازیا کرده ؟ ‫این هلو خان ؟ 431 00:26:37,708 --> 00:26:40,458 ‫اسمش جیمزه. ‫بعدشم تو فقط واسه این ازش خوشت نمیاد چون سفید پوسته ! 432 00:26:40,541 --> 00:26:42,791 ‫- بابا مامانتم سفید پوسته ! ‫- چی میگی ؟ 433 00:26:42,875 --> 00:26:45,333 ‫بعدشم، موضوع که جیمز نیست ! 434 00:26:45,416 --> 00:26:47,458 ‫- موضوع خودتی ! ‫- آره. 435 00:26:47,541 --> 00:26:50,458 ‫شما فقط واسه این ناراحتین ‫چون مثل شماها زندگی نمیکنم، زندگی خودمو میکنم ! 436 00:26:50,541 --> 00:26:52,083 ‫- چی ؟ ‫- بیخیال بابا. 437 00:26:52,166 --> 00:26:53,500 ‫اصلاً چطوری پیدام کردین ؟ 438 00:26:55,500 --> 00:26:56,500 ‫الو ؟ 439 00:26:56,583 --> 00:26:58,541 ‫- مامان افتضاهه ؟ با این نوشتنایِ مسخرتون ! ‫- اوهوم. 440 00:26:58,625 --> 00:27:00,541 ‫اونقدرم رمز سختی نذاشتی رو لپتاپت. 441 00:27:00,625 --> 00:27:03,458 ‫رفتی سراغ لپتاپم و پیام‌هامو خوندی ؟! 442 00:27:03,541 --> 00:27:05,125 ‫پیامای تو ؟ ‫اینا پیام‌هایِ هممونه ! 443 00:27:05,208 --> 00:27:07,833 ‫- اونم گوشیِ تو نیست، گوشیِ هممونه ! ‫- درسته. 444 00:27:07,916 --> 00:27:10,333 ‫وقتی هم برسیم خونه، تویِ خونه ما قراره جریمه بشی. 445 00:27:10,416 --> 00:27:14,166 ‫- واسه همینه که میخوام مدرک «جی‌ای‌دی»ـمو بگیرم ! ‫- مدرک چیچیتو ؟ 446 00:27:14,250 --> 00:27:16,875 ‫میخوام زودتر فارق تحصیل بشم ‫برم یجایِ دور درس بخونم ! 447 00:27:16,958 --> 00:27:19,250 ‫شما کور خوندی. ‫ما عمراً پولشو بدیم ! 448 00:27:19,333 --> 00:27:21,250 ‫اصلاً قرار نیست درباره کلاب صحبت کنیم، نه ؟ 449 00:27:21,333 --> 00:27:23,583 ‫شما الآن زدین دهنِ بچه‌هارو سرویس کردین ! 450 00:27:23,666 --> 00:27:24,958 ‫تازه یکیشونم خیلی ناز بود ! 451 00:27:25,041 --> 00:27:26,000 ‫- درست حرف بزن ! ‫- درست حرف بزن ! 452 00:27:26,083 --> 00:27:28,750 ‫یعنی واقعاً الآن بحث ما سر طرز حرف زدنِ منه ؟! 453 00:27:28,833 --> 00:27:30,750 ‫اصلاً از کجا یاد گرفتین این کارا رو بکنین ؟ 454 00:27:30,833 --> 00:27:33,458 ‫من و بابات یه چندتا کلاس تکواندو هم رفتیم. 455 00:27:33,541 --> 00:27:35,500 ‫«چندتا کلاسِ به اصطلاح تکواندو» ؟ 456 00:27:35,583 --> 00:27:37,666 ‫کِی ؟ همون موقع که تویِ ژاپن بعنوان گروهِ صلح رفته بودین ؟ 457 00:27:37,750 --> 00:27:38,875 ‫ما که نگفتیم ژاپن بودیم ! 458 00:27:38,958 --> 00:27:41,833 ‫بعدشم تکواندو یه هنر رزمی کره‌ای هست. 459 00:27:41,916 --> 00:27:43,083 ‫بعدشم، باورت نمیشه... 460 00:27:43,166 --> 00:27:45,166 ‫با همین یکی دو جلسه چقدر میشه یاد گرفت ! 461 00:27:45,250 --> 00:27:49,166 ‫واقعاً توقع دارین باورتون کنم ؟ ‫خیلی دیگه دارین اَدا در میارین ! 462 00:27:49,250 --> 00:27:51,250 ‫- اَدا ؟ ‫- ما داریم اَدا در میاریم ؟ 463 00:27:51,333 --> 00:27:52,666 ‫شما خودت کارت شناسایی تقلبی داشتی ! 464 00:27:52,750 --> 00:27:54,541 ‫اصلاً نمیتونم باهاتون حرف بزنم ! 465 00:27:54,625 --> 00:27:56,166 ‫عه ؟ واقعاً اینطوریه ؟ 466 00:27:56,250 --> 00:27:59,625 ‫شما قراره جریمه تو خونه باشین کلا. ‫فعلاً با این کنار بیا. 467 00:27:59,708 --> 00:28:02,208 ‫آره، حالا میدونم اینی که گفت خیلی معنی نداشت... 468 00:28:02,291 --> 00:28:05,083 ‫ولی بعد از اون کاری که جلو خودت با رفیقات کرد ‫واقعاً میخوای سر به سرش بذاری ؟ 469 00:28:05,166 --> 00:28:06,875 ‫واقعاً نمیتونم تحملتون کنم ! 470 00:28:07,666 --> 00:28:08,916 ‫خیلی دیوونه وار بود، نه ؟! 471 00:28:09,000 --> 00:28:10,333 ‫آره بابا، اصلاً شگفت انگیز، دیوانه وار بود ! 472 00:28:10,416 --> 00:28:12,750 ‫ولی از اون دیوانه‌‎وار‌هایی بود که بده ‫و نباید انجامش میدادیم... 473 00:28:12,833 --> 00:28:14,041 ‫از اون دیوانه‌‎وار‌هایِ خوب بود... 474 00:28:14,125 --> 00:28:16,416 ‫که یعنی تویِ یه مدت طولانی، ‫برایِ اولین بار احساس سرزندگی کردیم ؟! 475 00:28:16,500 --> 00:28:17,875 ‫- از بد‌هاش بود. ‫- بد. 476 00:28:17,958 --> 00:28:19,875 ‫- آره. ‫- خواستم مطمئن بشم. 477 00:28:21,583 --> 00:28:23,083 ‫چی ذهنتو مشغول کرده اِمیلی ؟ 478 00:28:24,708 --> 00:28:27,583 ‫ببین، خودتم میدونی عاشق زندگیمونم. 479 00:28:27,666 --> 00:28:28,666 ‫- میدونی دیگه ؟ ‫- ولی... 480 00:28:28,750 --> 00:28:32,666 ‫نمیدونم. حس میکنم امروز یه چیزیو یهو حس کردم. 481 00:28:32,750 --> 00:28:35,916 ‫انگار مثلاً برایِ اولین بار، بعد از کلی وقت... 482 00:28:36,000 --> 00:28:37,458 ‫حس کردم واقعاً اهمیت دارم ! 483 00:28:37,541 --> 00:28:39,250 ‫اهمیت که داری. ‫فقط نوعش متفاوته. 484 00:28:39,333 --> 00:28:42,166 ‫هوی، حیف نون. ‫تو به مامان و بابا گفتی کجام ؟ 485 00:28:42,250 --> 00:28:44,750 ‫- فکر کردی روابط اجتماعیت برام مهمه اصن ؟ ‫- حداقل من یه زندگی اجتماعی دارم. 486 00:28:44,833 --> 00:28:45,791 ‫الآن که دیگه نداری. 487 00:28:45,875 --> 00:28:48,708 ‫قراره اینقدر تو خونه تنبیه بشی ‫که احتمالاً من زودتر از تو به جشن فارق‌تحصیلیم برسم. 488 00:28:49,291 --> 00:28:52,250 ‫تاحالا تو ذهنت تصورش کردی که مثلاً ‫یهو بریم آمریکایِ جنوبی... 489 00:28:52,333 --> 00:28:53,625 ‫- نخیرم. ‫- و جلویِ یه کودتا رو بگیریم ؟ 490 00:28:53,708 --> 00:28:55,041 ‫- یا مثلاً یه کودتا رو راه بندازیم ؟! ‫- نخیر. 491 00:28:55,125 --> 00:28:58,458 ‫چمیدونم، مثل قدیما کودتا بازی کنیم ! 492 00:28:58,541 --> 00:28:59,791 ‫من که نمیخوام دیگه کودتا بازی کنم ! 493 00:29:00,833 --> 00:29:03,125 ‫دلیل داشت که از بازی کشیدیم بیرون. نداشت ؟ 494 00:29:03,208 --> 00:29:06,000 ‫- می‌خواستیم از بچه‌هامون محافظت کنیم. ‫- راست میگی. 495 00:29:06,083 --> 00:29:08,333 ‫رمزتو صاف رویِ کامپیوترت پیدا کرد. 496 00:29:08,416 --> 00:29:10,708 ‫- قایمش کرده بودم ! ‫- ظاهراً درست قایم نکرده بودی ! 497 00:29:10,791 --> 00:29:12,791 ‫اگه جاسوسی منو کردن ‫یعنی جاسوسیِ تورو هم کردن ! 498 00:29:12,875 --> 00:29:16,333 ‫بیا ببینم چطوری میخوان جاسوسی کنن ! ‫واسه همه چیم تأییدیه دو مرحله ای گذاشتم ! 499 00:29:16,416 --> 00:29:17,958 ‫خیلی خرخونی ! 500 00:29:18,041 --> 00:29:20,041 ‫همین خرخونی باعث شده ‫نتونن جاسوسیمو بکنن ! 501 00:29:20,125 --> 00:29:23,416 ‫ولی میدونی چی میخوام ؟ ‫میخوام دوباره احساس سرزندگی کنم ! 502 00:29:23,500 --> 00:29:25,416 ‫- میخوام تپش قلبمو حس کنم ! ‫- عزیزم... 503 00:29:25,500 --> 00:29:26,916 ‫میخوام دوباره «جنده بازی» در بیارم ! 504 00:29:27,000 --> 00:29:29,291 ‫- میدونی منظورم چیه ؟ ‫- عزیزم، عزیزم، عزیزم، عزیزم... 505 00:29:31,833 --> 00:29:33,166 ‫میدونم چی میخوای. 506 00:29:34,375 --> 00:29:36,625 ‫- همش جمع شده تو دلت، نه ؟ ‫- آره، خیلی جمع شده. 507 00:29:36,708 --> 00:29:39,625 ‫میدونم جفتمون چیچی میخوایم ! 508 00:29:43,791 --> 00:29:46,583 ‫وای خدا، این دیگه زیادیه ! 509 00:29:46,666 --> 00:29:47,500 ‫وَی ! 510 00:29:48,458 --> 00:29:49,375 ‫حال بهم زن ! 511 00:29:50,458 --> 00:29:52,291 ‫بیا ! بجنب ! 512 00:29:55,875 --> 00:29:56,916 ‫بجنب ! 513 00:29:57,000 --> 00:29:58,708 ‫یکی دیگه ! 514 00:29:58,791 --> 00:29:59,625 ‫یکی دیگه ! 515 00:30:06,083 --> 00:30:07,500 ‫- حالا بهتر شد ؟ ‫- آره. 516 00:30:08,250 --> 00:30:09,208 ‫یکمی... 517 00:30:12,250 --> 00:30:15,208 ‫ولی بد حموم لازمم ! 518 00:30:15,708 --> 00:30:16,791 ‫تو هم میای ؟ 519 00:30:17,708 --> 00:30:18,541 ‫من که خیلی کثیف شدم ! 520 00:30:25,916 --> 00:30:28,416 ‫- بچه‌هارو راحت رسوندی مدرسه ؟ ‫- آره. 521 00:30:28,500 --> 00:30:30,958 ‫- منتظر کسی بودی ؟ ‫- من که نه. 522 00:30:31,916 --> 00:30:34,041 ‫چاک ؟! 523 00:30:34,125 --> 00:30:35,833 ‫چه خبرا جیگر ؟ ‫تو کجا اینجا کجا ؟ 524 00:30:35,916 --> 00:30:37,125 ‫چه خبرا مت ؟ 525 00:30:37,208 --> 00:30:38,500 ‫خوبم، چاکرم... 526 00:30:39,208 --> 00:30:40,250 ‫چطوری پیدامون کردی ؟ 527 00:30:42,708 --> 00:30:44,250 ‫آها، اینو میگی. 528 00:30:44,333 --> 00:30:47,083 ‫«بومر‌ها گند میزنن به جشن رقص». 529 00:30:47,166 --> 00:30:48,875 ‫واقعاً بومر حساب نمیشیم، میشیم ؟ 530 00:30:48,958 --> 00:30:49,833 ‫چاکه اومده ؟ 531 00:30:49,916 --> 00:30:52,416 ‫- آره، باورت میشه ؟ ‫- سلام اِمیلی. 532 00:30:52,500 --> 00:30:53,583 ‫آم... 533 00:30:53,666 --> 00:30:56,500 ‫خیلی خوب به نظر میاین. ‫جفتتون همینطورین. 534 00:30:57,000 --> 00:30:57,916 ‫بیا تو. 535 00:30:58,000 --> 00:31:00,625 ‫- نه واسه این کارا وقت نداریم. ‫- یعنی چی ؟ 536 00:31:00,708 --> 00:31:03,333 ‫اگه من اینقدر راحت پیداتون کردم ‫دشمناتون هم راحت پیداتون میکنن. 537 00:31:03,416 --> 00:31:05,375 ‫بیخیال چاک. ‫15 سال گذشته از اون زمانا. 538 00:31:05,458 --> 00:31:08,791 ‫دشمنمون کجا بود ؟ ‫من که تویِ «اِتسی» پازل دست ساز می‌فروشم. ‫(یجا مثل دیواره) 539 00:31:08,875 --> 00:31:11,250 ‫- پازل کلمه ای می‌سازیم. ‫- اصلاً چرا باید بیان سراغ ما ؟ 540 00:31:11,333 --> 00:31:12,458 ‫کلیدِ آی‌سی‌اِس رو یادتون رفته ؟ 541 00:31:13,041 --> 00:31:15,250 ‫اون که تویِ سقوط هواپیما گم شد. 542 00:31:15,333 --> 00:31:17,708 ‫ما منطقه سقوط رو زیر و رو کردیم ‫ولی پیداش نکردم. 543 00:31:17,791 --> 00:31:20,791 ‫جعبه‌ـَشو با یه مشت تروریست بلاروسی رو پیدا کردیم... 544 00:31:20,875 --> 00:31:21,708 ‫ولی خود کلیده نبود. 545 00:31:21,791 --> 00:31:22,916 ‫این که مسخرست. 546 00:31:23,000 --> 00:31:25,083 ‫بارون اندروز رو که از اِم‌آی6 یادتونه ؟ 547 00:31:25,166 --> 00:31:26,875 ‫- آره یادمونه. ‫- آره، یارو سفیده... 548 00:31:26,958 --> 00:31:28,416 ‫همون که بدنشم اصلاً رو فرم نیست. 549 00:31:28,500 --> 00:31:29,750 ‫آره، حالا چی شده ؟ 550 00:31:29,833 --> 00:31:31,166 ‫اون بود که واسه هواپیماتون پاپوش گذاشته بود. 551 00:31:31,250 --> 00:31:33,208 ‫اون بود که شمارو به بلاروسی‌ها فروخته بود. 552 00:31:33,291 --> 00:31:35,375 ‫- به نظر درست میاد. ‫- واقعاً ؟ بارون ؟ 553 00:31:35,458 --> 00:31:36,875 ‫اطلاعاتم موثقه. 554 00:31:37,416 --> 00:31:40,875 ‫الآنم داره با گور کار میکنه. ‫میان سراغِ خودتون و اون کلیده. 555 00:31:40,958 --> 00:31:43,958 ‫- آره، ولی ما که کلیده رو نداریمش. ‫- آره بابا، نداریمش. 556 00:31:44,041 --> 00:31:44,916 ‫اینش مهم نیست. 557 00:31:45,000 --> 00:31:47,791 ‫همین که سی‌آی‌اِی بفهمه شماها زنده این ‫میاد و دستگیرتون میکنه. 558 00:31:47,875 --> 00:31:49,958 ‫باید شما و خونوادتون رو از اینجا ببریـ... 559 00:31:51,083 --> 00:31:51,916 ‫چاک ! 560 00:31:55,791 --> 00:31:58,375 ‫برو برو برو ! 561 00:32:11,708 --> 00:32:15,041 ‫لعنتی ! ‫اگه اینا اینقدر زود پیدامون کردن، میدونی یعنی چی ؟ 562 00:32:15,125 --> 00:32:16,458 ‫- بچه‌ها ! ‫- آره ! 563 00:32:18,375 --> 00:32:19,458 ‫- بجنب ! ‫- بیا بریم ! 564 00:32:28,125 --> 00:32:29,000 ‫بخواب زمین. 565 00:32:33,333 --> 00:32:35,000 ‫- برید جلو ! ‫- برین سراغ گاراژ ! 566 00:32:50,958 --> 00:32:52,500 ‫حالا وقتشه ! 567 00:32:57,666 --> 00:32:58,583 ‫برو ! 568 00:33:03,166 --> 00:33:04,458 ‫برو همینطوری برو فقط ! 569 00:33:14,333 --> 00:33:15,875 ‫چاک ! ‫من ریدم تو این زندگی ! 570 00:33:15,958 --> 00:33:18,666 ‫باید یه راهی پیدا کنیم ‫که بشه بهشون ثابت کرد کلید دست ما نیست ! 571 00:33:18,750 --> 00:33:20,333 ‫- ولی عزیزم باید یه اعترافی بکنم. ‫- چیه ؟ 572 00:33:20,416 --> 00:33:22,458 ‫- قول میدی عصبانی نشی ؟ ‫- قول هیچیو نمیدم ! 573 00:33:22,541 --> 00:33:24,041 ‫- کلیدو من برداشتم. ‫- چی ؟ 574 00:33:26,708 --> 00:33:28,875 ‫نمیخواستم دست آدمایِ اشتباهی بیفته. 575 00:33:31,000 --> 00:33:32,708 ‫برو چپ ! 576 00:33:41,375 --> 00:33:42,375 ‫ایول ! 577 00:33:47,375 --> 00:33:50,208 ‫مشکلت با وسایل تو حیاط چیه ؟ ‫چرا هرچی میبینی زیر میگیری ؟! 578 00:33:50,291 --> 00:33:51,625 ‫خیلی وقته از این کارا نکردم آخه ! 579 00:33:51,708 --> 00:33:54,458 ‫شایدم حواست پرت این شده که ‫دوست پسر سابقت میخواد بکشتمون ! 580 00:33:54,541 --> 00:33:56,458 ‫بابا یه بار من با این بشر رفتم بیرون ‫بیخیال ! 581 00:33:56,541 --> 00:33:58,833 ‫تمام مدت هم داشت تعریفِ «منچستر یونایتد» رو میکرد. 582 00:33:58,916 --> 00:34:01,625 ‫الآن خودت اعتراف کردی، پس قرار عاشقانه بوده ! ‫برو چپ، چپ چپ ! 583 00:34:07,375 --> 00:34:08,750 ‫چی فکر کردی با خودت آخه ؟ 584 00:34:08,833 --> 00:34:11,833 ‫بابا باید یه جور تضمین دستمون میموند. ‫اگه یه زمانی پوششمون لو میرفت... 585 00:34:11,916 --> 00:34:13,916 ‫الآن که لو رفته ! 586 00:34:16,666 --> 00:34:18,333 ‫- حالا کجا گذاشتیش ؟ ‫- انگلیس. 587 00:34:18,416 --> 00:34:19,750 ‫- خب... ‫- تویِ «فاکس‌هاوند»ـِه. 588 00:34:19,833 --> 00:34:22,041 ‫- گذاشتیش خونه مامانِ من ؟ ‫- خونه مامانت همیشه ازش حفاظت میشه. 589 00:34:22,125 --> 00:34:24,250 ‫دلیلشم اینه که خیلیا میخوان مامانمو بکشن ! 590 00:34:24,333 --> 00:34:26,625 ‫الآن که دیگه نمیتونم بریم قایم بشیم ‫بچه داریم ! 591 00:34:26,708 --> 00:34:28,291 ‫خب میریم پیش سی‌آی‌اِی. ‫اونا ازمون محافظت میکنن. 592 00:34:28,375 --> 00:34:30,958 ‫بدون کلید نمیشه. اول کلید رو گیر میاریم، ‫بعدش باهاش مصونیت قضایی میگریم. 593 00:34:31,041 --> 00:34:33,875 ‫بعدشم سازمان رو مجبور میکنیم ازمون محافظت کنن. ‫راحته. 594 00:34:33,958 --> 00:34:35,250 ‫راحته ؟! 595 00:34:35,875 --> 00:34:38,166 ‫تو یه اسلحه سایبر تروریستی رو دزدیدی... 596 00:34:38,250 --> 00:34:43,541 ‫بعدشم تویِ خونه مادرِ دیوانه من قایمش کردی ‫بعدشم 15 سال دربارش بهم دروغ گفتی ؟ 597 00:34:43,625 --> 00:34:46,291 ‫البته آره، اینطوری که بیانش کنی ‫خیلی بد به نظر میاد. برو راست ! 598 00:35:03,375 --> 00:35:04,958 ‫- داره خشاب پر میکنه. ‫- وایسا ببینم. 599 00:35:06,500 --> 00:35:08,041 ‫اسلحه‌ـَش جام کرده. 600 00:35:40,041 --> 00:35:41,625 ‫اوه پسر ! 601 00:35:43,916 --> 00:35:44,750 ‫یوهو ! 602 00:35:44,833 --> 00:35:45,708 ‫ایول ! 603 00:35:53,416 --> 00:35:55,333 ‫سلام بچه‌ها. 604 00:35:55,416 --> 00:35:58,458 ‫- نوشیدنی رو تست کن آلیس. ‫- فکر نکنم ازش خوشم بیاد آخه. 605 00:35:58,541 --> 00:36:00,083 ‫به نظر حال بهم زن میاد. 606 00:36:02,333 --> 00:36:03,541 ‫داداش ! 607 00:36:03,625 --> 00:36:05,125 ‫ناموساً شوخیتون گرفته ؟ 608 00:36:07,375 --> 00:36:09,500 ‫- بجنب ! ‫- باید این ماشینه رو یجا سربه نیست کنیم. 609 00:36:10,000 --> 00:36:13,458 ‫فکر اونجاشو کردم. ‫شِین هست، یه پریوس خاکستری هم داره. 610 00:36:13,541 --> 00:36:15,500 ‫- میم بیاد خروجی شمالی همدیگه رو ببینیم. ‫- باشه. 611 00:36:15,583 --> 00:36:17,125 ‫بچه‌ها امروز زودتر قراره بریم ! 612 00:36:17,208 --> 00:36:18,500 ‫- چی ؟ ‫- شما دوتا پاشین بیاین ! 613 00:36:18,583 --> 00:36:19,416 ‫چه خبر شده ؟ 614 00:36:19,500 --> 00:36:21,416 ‫چرا غذاتو نخوردی کلاً ؟ ‫چته تو ؟ 615 00:36:21,500 --> 00:36:23,833 ‫ساندویچتو بردار بذار جیبت ‫بیا بریم ! 616 00:36:23,916 --> 00:36:26,083 ‫- غذاتو باید بخوری پسر جون ! ‫- چرا اینقدر ریختین بهم شماها ؟ 617 00:36:26,166 --> 00:36:27,750 ‫من که نریختم بهم، خودت ریختی بهم ! 618 00:36:27,833 --> 00:36:30,458 ‫- ماشینمون چش شده ؟ ‫- خلاصه بگم، ماشینو دست کسی نباید داد ! 619 00:36:30,541 --> 00:36:32,666 ‫- کجا داریم میریم اصلاً ؟ ‫- میریم سفر. 620 00:36:32,750 --> 00:36:34,958 ‫نپرس کجا داریم میریم ‫فقط برو ! 621 00:36:37,833 --> 00:36:40,375 ‫- داریم میریم انگلیس ؟ ‫- آره، همون انگلیس دوست داشتنی. 622 00:36:40,458 --> 00:36:41,541 ‫مدرسه چی میشه ؟ 623 00:36:41,625 --> 00:36:43,708 ‫بعدشم فوتبال چی ؟ ‫بازی مقدماتیمونه ! 624 00:36:43,791 --> 00:36:46,375 ‫مدرسه و فوتبال، راستش... 625 00:36:46,458 --> 00:36:48,416 ‫به نظرم همش لغو شده باشه. 626 00:36:48,500 --> 00:36:49,666 ‫چیچی ؟ 627 00:36:49,750 --> 00:36:53,250 ‫به نظرم وقتشه قبول کنیم که ‫دوره بازی‌هامون دیگه تموم شده. 628 00:36:53,333 --> 00:36:55,041 ‫آره عزیزم، واقعاً متأسفم. 629 00:36:55,125 --> 00:36:57,458 ‫مامان، واسه چی داریم میریم انگلیس ؟ 630 00:36:57,541 --> 00:36:59,291 ‫سوال خوبه، میدونی... 631 00:36:59,375 --> 00:37:02,166 ‫قراره بریم یه سر پیش مامان‌بزرگتون. 632 00:37:02,250 --> 00:37:03,083 ‫جان ؟ 633 00:37:03,166 --> 00:37:04,375 ‫مگه ما مامان‌بزرگ داریم ؟ 634 00:37:04,458 --> 00:37:06,208 ‫آره، غافلگیری باحالی بود، نه ؟ 635 00:37:06,291 --> 00:37:09,541 ‫ببینین، میدونم درکش براتون سخته... 636 00:37:09,625 --> 00:37:10,625 ‫منم واقعاً شرمندتونم. 637 00:37:10,708 --> 00:37:14,291 ‫ولی مادرم آدمی نبود که بخوام ‫تویِ زندگی‌هاتون حضور داشته باشه. 638 00:37:14,375 --> 00:37:15,666 ‫تو زندگی خودمم حضور نداشت کلاً. 639 00:37:15,750 --> 00:37:17,458 ‫گفتی مامان‌بزرگم مُرده ! 640 00:37:17,541 --> 00:37:20,208 ‫- نگفتم که مُرده بابا. ‫- چرا گفتی مُرده. 641 00:37:20,291 --> 00:37:22,208 ‫خب، راستش مرگ رو به معانیِ متفاوتی ‫میشه برداشت کرد. 642 00:37:22,291 --> 00:37:23,875 ‫راستش برا من مُرده حساب میشد. 643 00:37:23,958 --> 00:37:26,416 ‫چی بگم، مامانم خیلی بی احساس بود ‫همیشه تو خودش بود... 644 00:37:26,500 --> 00:37:29,416 ‫تا تونست هم منو فرستاد یه مدرسه بیرون شهر... 645 00:37:29,500 --> 00:37:30,791 ‫به نظر من که مامانِ خوبی بوده. 646 00:37:30,875 --> 00:37:32,625 ‫ببینین، حالا ما به این نتیجه رسیدیم که اشتباه کردیم... 647 00:37:32,708 --> 00:37:35,583 ‫- و وقتشه با مامان‌بزرگ آشناتون کنیم. ‫- آره 648 00:37:35,666 --> 00:37:37,750 ‫- مگه داره میمیره ؟ ‫- نه نه... 649 00:37:37,833 --> 00:37:40,083 ‫البته تهش که هممون قراره بمیریم. 650 00:37:40,166 --> 00:37:41,625 ‫اصلاً ممکنه هممون تویِ همین پرواز کشته بشیم. 651 00:37:41,708 --> 00:37:42,958 ‫- چی ؟ ‫- مَت... 652 00:37:43,041 --> 00:37:45,625 ‫یکم حرفم بی جا بود، ولی در کل نه ‫قرار نیست بمیره. 653 00:37:45,708 --> 00:37:48,041 ‫اگه حس کردین رفتار ما عجیب یا استرسی شده... 654 00:37:48,125 --> 00:37:50,250 ‫بدونین که کلاً اسمِ مامانم میاد ما اینطوری میشیم. 655 00:37:52,791 --> 00:37:55,625 ‫کلاً من با مامانم مشکل دارم، ‫میفهمین چی میگم ؟ 656 00:37:55,708 --> 00:37:56,583 ‫- آره. ‫- آره. 657 00:37:56,666 --> 00:37:58,333 ‫- عه ؟خوبه باشه. ‫- الآن فهمیدیم یعنی ؟ 658 00:37:58,416 --> 00:38:00,500 ‫معلومه که نفهمیدیم چی میگی ! 659 00:38:00,583 --> 00:38:02,833 ‫من یه کلاب رفتم دروغ گفتم، ‫تو منو تنبیهم کردی. 660 00:38:02,916 --> 00:38:04,875 ‫بعد خودت درباره مادرت دروغ گفتی ! 661 00:38:04,958 --> 00:38:08,583 ‫- اینا هیچکدومش با عقل جور در نمیاد ! ‫- خانم جوان، طرز صحبت و صداتو حواست باشه. 662 00:38:08,666 --> 00:38:11,750 ‫باشه بابا قبوله. ‫حق دارین، باید بهتون یه توضیحی بدم. 663 00:38:11,833 --> 00:38:14,291 ‫ولی اینجا نمیشه. ‫خب ؟ 664 00:38:14,791 --> 00:38:15,916 ‫- مامان ؟ ‫- بله ؟ 665 00:38:16,000 --> 00:38:18,208 ‫- حالم خوب نیست... ‫- چیشده عزیزم ؟ 666 00:38:18,291 --> 00:38:20,000 ‫فکر کنم بخواطر پروازه. 667 00:38:21,458 --> 00:38:23,041 ‫هنوز که پرواز نکردیم. 668 00:38:23,125 --> 00:38:24,250 ‫- بعدی. ‫- خب... 669 00:38:24,333 --> 00:38:26,208 ‫بذار فعلاً بخش بازرسی پرواز رو رد کنیم. 670 00:38:28,250 --> 00:38:32,250 ‫کاپیتان پرواز، علامت بستن کمربند رو روشن کرده است. ‫لطفاً... 671 00:38:32,333 --> 00:38:33,708 ‫- میگما. ‫- جان. 672 00:38:33,791 --> 00:38:35,333 ‫پرواز رو بررسیش کردم. ‫همه چی روبراهه. 673 00:38:35,416 --> 00:38:36,833 ‫کسی تعقیبمون نکرده. 674 00:38:37,541 --> 00:38:38,375 ‫چیشده ؟ 675 00:38:38,458 --> 00:38:41,250 ‫به نظرت وقتشه ؟ ‫بهشون بگیم ؟ 676 00:38:41,333 --> 00:38:44,083 ‫الآن دقیقاً همون وقتیه که نباید بهشون بگیم. 677 00:38:44,166 --> 00:38:46,833 ‫اِمیلی، ما 15 ساله که اینو ‫بعنوان یه راز نگه داشتیم. 678 00:38:46,916 --> 00:38:48,208 ‫- آره. ‫- دو روز دیگه هم روش. 679 00:38:48,291 --> 00:38:51,583 ‫آره راست میگی، همین دروغ هست ‫که امن نگهشون داشته. 680 00:38:51,666 --> 00:38:54,916 ‫آره بابا، مامان باباهایِ خوب همیشه دروغ میگن. مثل : ‫«آره، اِجرات عالی بود !» 681 00:38:56,458 --> 00:38:57,625 ‫آره راست میگی. 682 00:38:57,708 --> 00:39:00,583 ‫«این ماه نمیشه رفت «دیسنی لَند» آخه بسته‌ـَست.» 683 00:39:00,666 --> 00:39:01,500 ‫این یه دروغ خیلی خوب بود. 684 00:39:01,583 --> 00:39:03,583 ‫«مامان و باباتون که تتو ندارن» 685 00:39:03,666 --> 00:39:06,208 ‫«اگه ماریجوانا بکشی، اسهال میشی» 686 00:39:06,291 --> 00:39:08,666 ‫- «ریاضی که خوبه، هر روز به کارمون میاد !» ‫- «هر روز به کارمون میاد !» 687 00:39:08,750 --> 00:39:11,916 ‫«پی میشه اِم سی کسشعر» 688 00:39:12,000 --> 00:39:13,833 ‫کارمون تا اینجا خوب بوده. 689 00:39:13,916 --> 00:39:17,541 ‫آدم همینجوری بچه بزرگ باید بکنه ! 690 00:39:17,625 --> 00:39:19,333 ‫- آره. ‫- باید تویِ صورتشون بهشون دروغ گفت ! 691 00:39:19,416 --> 00:39:21,041 ‫مرسی که خیالمو راحت کردی. 692 00:39:22,416 --> 00:39:25,166 ‫تا دقایقی دیگر، مهماندار‌ها... 693 00:39:25,250 --> 00:39:28,375 ‫صبح بخیر، صبح بخیر. ‫خوبه تونستین استراحت کنین. 694 00:39:28,458 --> 00:39:31,500 ‫دیدی گفتم بالشتک گردنی‌ها چیز خوبین ؟ 695 00:39:42,125 --> 00:39:44,041 ‫- پاسپورت لطفاً. ‫- خدمت شما. 696 00:39:44,125 --> 00:39:45,541 ‫- سلام عزیزم. ‫- سلام. 697 00:39:46,208 --> 00:39:47,750 ‫خانواده بیکِر... 698 00:39:57,416 --> 00:39:59,166 ‫- ممنون خانم بیکر. ‫- دست شما درد نکنه. 699 00:39:59,958 --> 00:40:02,041 ‫خب بچه‌ها، اونوری برین. ‫برین سمت خروجی. 700 00:40:02,625 --> 00:40:03,583 ‫همینطوری برین. 701 00:40:08,833 --> 00:40:12,208 ‫بیاین بیاین. ‫سوار همین اتوبوسه میشیم. 702 00:40:17,291 --> 00:40:19,791 ‫ایستگاه بعدی، پارکینگ بلند مدت. 703 00:40:48,041 --> 00:40:51,833 ‫خب، مثل اینکه اینجا باید پیاده شیم. 704 00:40:57,333 --> 00:40:59,458 ‫چرا قبول نمیکنین کاراتون عجیب غریبه ؟ 705 00:40:59,541 --> 00:41:01,041 ‫بعضی از چیزایِ عجیب غریب خوبن دیگه. 706 00:41:01,125 --> 00:41:03,125 ‫مثلاً اینکه هنوز میشه آهنگایِ «مایکل جکسون» رو گوش داد ! ‫(بخواطر حکم بچه باز بودنش) 707 00:41:03,208 --> 00:41:05,750 ‫خیلی خب، کنار همدیگه بمونین. 708 00:41:14,041 --> 00:41:16,000 ‫- گور هستم. ‫- اومدنشون. 709 00:41:16,083 --> 00:41:17,041 ‫تویِ «هیترو» انبار «جی». 710 00:41:17,125 --> 00:41:18,000 ‫باشه. 711 00:41:18,083 --> 00:41:19,333 ‫هر خبری شد بهم بگو. 712 00:41:22,708 --> 00:41:24,708 ‫معذرت میخوام ! 713 00:41:24,791 --> 00:41:25,666 ‫خیلی ببخشید. 714 00:41:26,666 --> 00:41:28,166 ‫خیلی خب، رسیدیم. 715 00:41:29,833 --> 00:41:30,916 ‫نظرتون چیه ؟ 716 00:41:32,666 --> 00:41:33,791 ‫پارکینگه دیگه. 717 00:41:35,291 --> 00:41:36,416 ‫آره. 718 00:41:36,500 --> 00:41:39,125 ‫- کجا رفت ؟ ‫- داره میره ماشین اجاره‌ایمونو بیاره. 719 00:41:42,291 --> 00:41:43,583 ‫ماشین اجاره‌ایمون اینه ؟! 720 00:41:43,666 --> 00:41:45,000 ‫اره، سوار شید ! 721 00:41:47,250 --> 00:41:51,250 ‫آره یادمه اینارو. ‫خانواده خوبی بودن. باباهه خوب رو فرم بود ! 722 00:41:51,333 --> 00:41:54,083 ‫نیازی نیست جزئیات رو بگید دیگه خانم. ‫ممنون. 723 00:41:56,041 --> 00:41:58,041 ‫حالا میفهمم چرا 15 ساله دنبال این دختره ای. 724 00:41:58,125 --> 00:41:59,958 ‫من که این 15 سال دنبال دختره نبودم. 725 00:42:00,041 --> 00:42:01,291 ‫دنبال کلیدِ آی‌سی‌اِس بودم ! 726 00:42:02,875 --> 00:42:04,291 ‫میشه رویِ کار تمرکز کنیم ؟ 727 00:42:05,875 --> 00:42:08,208 ‫الکی که از لونه‌ـَشون نیومدن بیرون ! 728 00:42:08,291 --> 00:42:10,375 ‫اینا بلدن چطوری خودشونو قایم کنن ! 729 00:42:10,458 --> 00:42:11,291 ‫آره. 730 00:42:11,375 --> 00:42:12,333 ‫ولی بچه‌ها... 731 00:42:14,083 --> 00:42:14,916 ‫رویِ بچه‌هاشون تمرکز کنین. 732 00:42:15,000 --> 00:42:16,250 ‫- واقعاً ؟ ‫- آره. 733 00:42:18,875 --> 00:42:21,500 ‫یه بررسی کامل رویِ فیلم دوربین‌هایِ ‫فرودگاه باید داشته باشیم. 734 00:42:21,583 --> 00:42:23,333 ‫هر گوشی و چیز دیجیتالیی هست ‫باید بررسی بشه. 735 00:42:23,416 --> 00:42:25,166 ‫زیاد نمیتونن قایم بشن. 736 00:42:32,708 --> 00:42:33,541 ‫حال بهم زنه ! 737 00:42:33,625 --> 00:42:34,500 ‫وَی. 738 00:42:35,125 --> 00:42:38,375 ‫- خیلی حال بهم زنه ! ‫- این چه مارک سیگاریه ؟ 739 00:42:38,458 --> 00:42:39,625 ‫هوم ؟ 740 00:42:39,708 --> 00:42:40,541 ‫این فندکه ؟ 741 00:42:40,625 --> 00:42:41,458 ‫اینو بده من ببینم. 742 00:42:41,541 --> 00:42:44,333 ‫دیگه تویِ اروپاییم بچه‌ها. ‫اینجا یکم اوضاع متفاوته. 743 00:42:45,875 --> 00:42:47,666 ‫به نظرت ماشینه وای‌فای داره یا نه ؟ 744 00:42:48,750 --> 00:42:51,625 ‫نه نداره. ‫تویِ این سفر، اینترنت تعطیله. 745 00:42:51,708 --> 00:42:55,208 ‫راستش اصلاً به نظرم وقتشه گوشی‌هاتونو بدین مامانتون. 746 00:42:55,291 --> 00:42:57,083 ‫- چی ؟ ‫- یکم از اینترنت بیاین بیرون ! 747 00:42:57,166 --> 00:43:00,625 ‫اینطوری هزینه اینترنت خارج کشور و اینا هم ‫برام نمیفته. 748 00:43:00,708 --> 00:43:02,666 ‫شاید بهتر باشه یه سیم کارت از همینجا براتون بگیریم. 749 00:43:02,750 --> 00:43:04,791 ‫- شوخی میکنین ؟ ‫- کاملاً جدیم ! 750 00:43:04,875 --> 00:43:06,708 ‫دستم خسته شد بچه‌ها. 751 00:43:06,791 --> 00:43:08,166 ‫بجنبین. 752 00:43:08,250 --> 00:43:09,166 ‫ممنون. 753 00:43:09,833 --> 00:43:10,791 ‫لیو ! 754 00:43:12,666 --> 00:43:13,583 ‫یکم جدا بشین از گوشی ! 755 00:43:13,666 --> 00:43:15,791 ‫- خب الآن چیکار کنیم ؟ ‫- منظورت چیه ؟ 756 00:43:15,875 --> 00:43:18,125 ‫با خواهرت حرف بزن دیگه. 757 00:43:18,208 --> 00:43:21,041 ‫یکم بهتر همدیگه رو بشناسین بالاخره. ‫«چطوری ؟ چه خبر ؟» 758 00:43:21,125 --> 00:43:23,791 ‫«انگلیس چطوره ؟» ‫اومدیم یه قاره دیگه ! 759 00:43:23,875 --> 00:43:25,250 ‫این مغازه «کاستکو» رو تو خونه هم داشتیم. 760 00:43:25,333 --> 00:43:29,041 ‫کاستکو که خوبه، خیلی مغازه خوبیه. 761 00:43:30,791 --> 00:43:32,750 ‫بذارین یکم... 762 00:43:32,833 --> 00:43:34,333 ‫- موسیقی گوشی بدیم. ‫- موسیقی ! 763 00:43:34,416 --> 00:43:36,541 ‫- اینم موسیقی خوبیه ! ‫- نخیر. 764 00:43:44,666 --> 00:43:46,000 ‫شوخیتون گرفته ؟ 765 00:43:53,875 --> 00:43:54,916 ‫ایول ! 766 00:44:04,208 --> 00:44:05,291 ‫بنزین میخوایم. 767 00:44:05,375 --> 00:44:07,458 ‫میشه یچی هم بگیریم بخوریم ؟ 768 00:44:07,541 --> 00:44:09,083 ‫شانس خوبت همینجا همه چی گیر میاد. 769 00:44:25,083 --> 00:44:27,416 ‫- خیلی خب بچه‌ها. ‫- یکم پول میدی بهمون ؟ 770 00:44:27,500 --> 00:44:28,583 ‫آره، کیفمو بده. 771 00:44:30,541 --> 00:44:32,666 ‫- زودباش دیگه. ‫- باشه ببخشید. 772 00:44:32,750 --> 00:44:36,416 ‫من بنزین میزنم ‫شماها هم برین یه سر داخل، چندتا چیز میز بخرین و بیاین. 773 00:44:37,958 --> 00:44:39,875 ‫بقیشو هم بیار. 774 00:44:39,958 --> 00:44:41,666 ‫- یکم شکلاتِ «اِم اند اِم» هم بخر برام. ‫- باشه. 775 00:44:49,416 --> 00:44:50,625 ‫چی میخواین ؟ 776 00:44:50,708 --> 00:44:52,083 ‫صبحونه. 777 00:44:52,166 --> 00:44:54,458 ‫- صبحونه انگلیسی کامل ؟ ‫- آره. 778 00:44:55,791 --> 00:44:58,041 ‫بفرما. ‫نوش جان. 779 00:44:59,583 --> 00:45:02,916 ‫چیزی هم دارین که کلسترول نداشته باشه ؟ 780 00:45:04,375 --> 00:45:05,833 ‫نخیر. ‫پودینگ خونی ! 781 00:45:05,916 --> 00:45:07,416 ‫- خونی ؟ ‫- آره ! 782 00:45:08,541 --> 00:45:09,875 ‫وای خدا... 783 00:45:09,958 --> 00:45:11,000 ‫مسخرست، نه ؟ 784 00:45:11,083 --> 00:45:12,500 ‫اونو بیخیال. ‫اینجارو ببین ! 785 00:45:12,583 --> 00:45:14,541 ‫چرا اسمِ من جفری بیکِر‌ـه ؟ 786 00:45:15,458 --> 00:45:17,833 ‫چرا اینجا نوشته ما اهل «آلاباما» هستیم ؟ 787 00:45:17,916 --> 00:45:19,125 ‫باورم نمیشه ! 788 00:45:19,208 --> 00:45:20,833 ‫به من گیر دادن چرا کارت شناسایی جعلی دارم... 789 00:45:20,916 --> 00:45:23,791 ‫بعد خودشون هم اسم جعلی دارن ‫هم پاسپورت جعلی، همه چی جعلیه ! 790 00:45:23,875 --> 00:45:25,208 ‫نقد میدین یا کارت میکشین ؟ 791 00:45:25,875 --> 00:45:26,958 ‫نقد. 792 00:45:31,041 --> 00:45:32,125 ‫خدمت شما. 793 00:45:34,333 --> 00:45:36,708 ‫وایسا ببینم. ‫این دستگاهت آنلاینم میشه ؟ 794 00:45:36,791 --> 00:45:39,166 ‫آره، ولی مامان و بابا گفتن از اینترنت خبری نیست. 795 00:45:39,250 --> 00:45:41,041 ‫منظورت آقا و خانم بیکر‌ـِه ؟ 796 00:45:41,125 --> 00:45:42,333 ‫تو وصل شو کاریت نباشه. 797 00:45:43,791 --> 00:45:46,125 ‫- صبحانه نوش جان. ‫- ممنون. 798 00:45:47,041 --> 00:45:50,250 ‫وایسا ببینم. اگه مامان و بابا خلافکار باشن ‫و ما هم الآن از کشور فرار کرده باشیم چی ؟ 799 00:45:50,333 --> 00:45:54,916 ‫چی میگی ؟ بابا خلافکار کجا بود ؟ ‫اینا مال این حرفا نیستن، بابا مربی فوتباله ! 800 00:45:55,000 --> 00:45:57,875 ‫- اینکه نشد دلیل. ‫- بابا اینا می‌شینن تلویزیون نگاه میکنن. 801 00:45:57,958 --> 00:45:58,916 ‫لیو... 802 00:45:59,000 --> 00:46:00,708 ‫خب نون هم درست میکنن ! 803 00:46:00,791 --> 00:46:01,958 ‫وَی... 804 00:46:02,041 --> 00:46:03,416 ‫به نظرت چقدر وقت داریم ؟ 805 00:46:03,500 --> 00:46:07,208 ‫یه 45 دقیقه دیگه صورتامون شناسایی شده و... 806 00:46:07,291 --> 00:46:08,250 ‫سازمان مهاجرت گرفتتمون. 807 00:46:08,333 --> 00:46:09,708 ‫یه یک ساعت، یک ساعت و نیم دیگه هم... 808 00:46:09,791 --> 00:46:11,750 ‫دوربین‌هایِ بیرون «هیترو» رو بررسی میکنن. 809 00:46:11,833 --> 00:46:16,333 ‫بعدشم اگه سواز ماشین بشن و بیان سراغمون ‫تهِش نیم ساعت وقت داشته باشیم. 810 00:46:17,000 --> 00:46:19,666 ‫پس یعنی وقت واسه سلام و علیک ‫با مامانِ من نیست، نه ؟ 811 00:46:19,750 --> 00:46:22,000 ‫واسه سلام و علیک هم وقت زیاده. 812 00:46:22,083 --> 00:46:22,916 ‫باشه، دو دقیقه میریم پیشش. 813 00:46:23,000 --> 00:46:25,000 ‫همین دو دقیقه مامان منو ببینن ‫واسه یه عمر بسشونه. 814 00:46:25,083 --> 00:46:27,708 ‫ولی حواست باشه ‫فقط بارون نیست که دنبال ما هست. 815 00:46:27,791 --> 00:46:29,458 ‫ببین، بذار کلید رو پیداش کنیم... 816 00:46:29,958 --> 00:46:32,541 ‫بعدش میبریمش پهلو سی‌آی‌اِی و زندگیمون رو پس میگیریم. 817 00:46:32,625 --> 00:46:33,708 ‫به همین راحتی. 818 00:46:33,791 --> 00:46:35,875 ‫باورم نمیشه بچه‌هارو ‫تویِ همچین موقعیتی آوردیم. 819 00:46:35,958 --> 00:46:37,250 ‫حس میکنم خیلی مادر بدیم. 820 00:46:37,333 --> 00:46:39,833 ‫یه جور میگی انگار من پدر نمونه سال‌ـَم ! 821 00:46:39,916 --> 00:46:43,416 ‫- بعدشم تو مادر عالیی هستی. ‫- فکر نکنم مادر عالیی باشم. 822 00:46:43,500 --> 00:46:46,291 ‫خودتم میدونی تا آخر عمرشون ‫این سفر رو میزنن تو صورتمون ! 823 00:46:47,791 --> 00:46:50,625 ‫چه خبر شده ؟ حرف بزن ! 824 00:46:50,708 --> 00:46:52,166 ‫زدن کنار. 825 00:46:52,250 --> 00:46:54,166 ‫- داریم همون دور و اطراف میگردیم. ‫- موقعیتشون رو برام بفرست. 826 00:46:54,250 --> 00:46:55,958 ‫پشتیبانی لازممون میشه. 827 00:46:56,041 --> 00:46:59,416 ‫باشه، پشتیبانی رو هم براتون می‌فرستم. 828 00:47:07,541 --> 00:47:09,833 ‫از کجا مطمئنی اومدن اینجا بفروشنش ؟ 829 00:47:09,916 --> 00:47:12,250 ‫می‌شناسمشون. ‫خوبم می‌شناسمشون ! 830 00:47:16,916 --> 00:47:18,958 ‫عه ؟ خوبه ممنون. 831 00:47:19,833 --> 00:47:21,708 ‫پمپ بزنین وایسادن. ‫یه پنج کیلومتر سمت شمال اینجا. 832 00:47:21,791 --> 00:47:24,000 ‫چی پیدا کردی ؟ 833 00:47:24,083 --> 00:47:26,750 ‫یه «جفری بیکر» پیدا کردم. ‫ولی اون تویِ «هانتزویل» بدنیا اومده. 834 00:47:26,833 --> 00:47:28,333 ‫سال 1952 هم مُرده ! 835 00:47:28,416 --> 00:47:30,666 ‫- می‌دونستم ! ‫- ولی این که دلیل نمیشه... 836 00:47:30,750 --> 00:47:35,833 ‫ببین، فقط امیدوار باش ‫اینا چیزی متوجه نشن. 837 00:47:35,916 --> 00:47:39,666 ‫اینا که کلاً توجهی به من یا کارام ندارن. 838 00:48:15,750 --> 00:48:18,291 ‫این چیچی... 839 00:48:45,625 --> 00:48:47,125 ‫یا خدا ! 840 00:48:47,208 --> 00:48:49,750 ‫- ما چیکار کنیم ؟ ‫- مثلاً تو چیکار میتونی بکنی ؟ 841 00:48:49,833 --> 00:48:51,291 ‫تو هم که کلاً فاز منفی داری ! 842 00:49:01,125 --> 00:49:03,333 ‫- یکی زنگ بزنه 911 ! ‫- شماره پلیس اینجا فرق داره. 843 00:49:17,958 --> 00:49:20,375 ‫- مامان ! ‫- چیزیش نشده، خبری نیست ! 844 00:49:41,083 --> 00:49:42,000 ‫بچه‌ها... 845 00:49:47,583 --> 00:49:49,375 ‫- بابا ! ‫- الآن چه خبر شد ؟ 846 00:49:49,458 --> 00:49:51,583 ‫- بیا بریم. بقیه پولمو آوردی ؟ ‫- نه. بقیه پول ؟ 847 00:49:51,666 --> 00:49:53,708 ‫- شکلات‌هامو نخریدی ؟ ‫- چرا دارین با اینجا می‌جنگین ؟ 848 00:49:53,791 --> 00:49:55,958 ‫نگرانش نباش آلیس. ‫بیا بریم بجنب ! 849 00:49:56,041 --> 00:49:59,083 ‫برو برو برو ! ‫برین برین ! 850 00:49:59,166 --> 00:50:02,000 ‫- سوار شین، زودباشین ! ‫- مگه الآن خودت ندیدی چیکار کردی ؟ 851 00:50:02,083 --> 00:50:03,375 ‫شماها که دیدین چیکار کردیم ؟ 852 00:50:03,458 --> 00:50:05,541 ‫ببین آلیس، میدونم بهت یاد دادم هیچوقت ‫زیر بار حرف زور نری... 853 00:50:05,625 --> 00:50:07,375 ‫خیلیم عالیه، ولی الآن وقتشه سوار ماشین تخمی بشی ! 854 00:50:07,458 --> 00:50:09,291 ‫فحش هم داری میدی ؟ ‫بیا دیگه... 855 00:50:10,791 --> 00:50:13,083 ‫- بجنبین، کمربندا بسته ! ‫- سوار شید دیگه ! 856 00:50:21,333 --> 00:50:24,916 ‫- اون یارو کی بود ؟ چرا زدی بهش ؟ ‫- چرا داشت بهمون شلیک میکرد ؟ 857 00:50:27,250 --> 00:50:30,250 ‫- شماها بگیرین بشینین، همه چی درست میشه. ‫- الآن ما شریک جرم شدیم ؟! 858 00:50:43,375 --> 00:50:44,583 ‫این که بارون بودِش. 859 00:50:48,916 --> 00:50:50,083 ‫خودشونن ! 860 00:50:50,166 --> 00:50:51,166 ‫دور بزن ! 861 00:50:54,416 --> 00:50:55,458 ‫این تفنگ بود ؟ 862 00:50:55,541 --> 00:50:57,791 ‫بابا داری چیکار میکنی ؟ 863 00:51:01,708 --> 00:51:05,083 ‫- مامان داری لاین اشتباهی میرونی ! ‫- خودم میدونم دارم چیکار میکنم آلیس ! 864 00:51:19,107 --> 00:51:26,107 «زیرنویس پارسی اختصاصی و‌بـسـایـت ا‌مـپـایـر‌بـسـت‌تـی‌و‌ی» 865 00:51:38,208 --> 00:51:41,083 ‫چه خبر شده ؟ ‫چرا میخواین اینارو بکشین ؟! 866 00:51:41,166 --> 00:51:43,083 ‫ما که نمی‌خواستیم کسی رو بکشیم. 867 00:51:43,166 --> 00:51:44,916 ‫اگه می‌خواستیم بکشیمشون ‫که تا الآن کارشون تموم شده بود ! 868 00:51:45,000 --> 00:51:47,500 ‫- امیلی... ‫- ببین، همه چی درست میشه، خب ؟ 869 00:51:47,583 --> 00:51:49,208 ‫- همه چی درست میشه ؟ ‫- آره. 870 00:51:49,291 --> 00:51:51,833 ‫بابا الآن به یه کامیون تیر زد ‫یه شعله افکن هم که اونجا درست کرد... 871 00:51:51,916 --> 00:51:54,041 ‫تو هم اون ضعیفه رو دست خالی زدی کشتی ! 872 00:51:54,125 --> 00:51:57,375 ‫تکرار میکنم، من کسی رو نکشتم، صرفاً بیهوشش کردم. 873 00:51:57,458 --> 00:52:00,166 ‫بعدشم ضعیفه چیه، اونی که مامانتون تقریباً کُشتش ‫یه خانم بود برا خودش ! 874 00:52:00,250 --> 00:52:01,541 ‫شما هم درس صداش کنین ! 875 00:52:01,625 --> 00:52:04,208 ‫- بابا فقط بگین کی هستین شماها ! ‫- باشه بابا، آروم بگیر. 876 00:52:08,083 --> 00:52:09,083 ‫خب، گوش کنین... 877 00:52:09,958 --> 00:52:14,208 ‫- من و مادرت، «ن ع غ » هستیم، یعنی یه زمانی بودیم. ‫- چی ؟ 878 00:52:14,291 --> 00:52:17,916 ‫«نیروهایِ عملیات ویژه غیر رسمی.» ‫واسه سی‌آی‌اِی کار میکردیم. 879 00:52:19,416 --> 00:52:20,375 ‫جاسوس حساب میشدیم در واقع. 880 00:52:20,458 --> 00:52:22,166 ‫- شماها جاسوس بودین ؟ ‫- آره. 881 00:52:22,250 --> 00:52:23,208 ‫مثل «جیسون بورن» ؟ 882 00:52:23,291 --> 00:52:25,041 ‫- آره، فقط مثل جیسون بورن فراموشی نگرفتیم. ‫- آره 883 00:52:25,125 --> 00:52:27,958 ‫میدونستم همیشه دارین درباره یه چیزی دروغ میگین... 884 00:52:28,041 --> 00:52:31,000 ‫ولی فکر نمیکردم اونقدری باحال باشین ‫که جاسوس باشین ! 885 00:52:31,708 --> 00:52:34,625 ‫- دلیل باحالیمون یه چیز دیگست ! ‫- آره یه چیز دیگست ! 886 00:52:34,708 --> 00:52:37,208 ‫- میتونی بابایِ «کانِر» رو هم بزنی ؟ ‫- بابا اون یارو که گیاه‌خواره ! 887 00:52:37,291 --> 00:52:40,083 ‫- بابایِ «سیدنی» چی ؟ ‫- اصلاً بابایِ سیدنی رو دیدی ؟ 888 00:52:40,166 --> 00:52:41,750 ‫میتونی بابایِ همه بچه‌هارو بزنی ؟ 889 00:52:41,833 --> 00:52:44,041 ‫همشونو میتونم بزنم ‫ولی همزمان نه. 890 00:52:44,125 --> 00:52:47,166 ‫ولی ما دیگه کسی رو نمیزنیم، خب ؟ ‫بازنشسته شدیم. 891 00:52:47,250 --> 00:52:49,666 ‫اونجا که به نظر نمیومد بازنشسته شده باشین. ‫اونا هم جاسوس بودن ؟ 892 00:52:49,750 --> 00:52:52,916 ‫اینا همشون یا تروریست بودن ‫یا یه مشت مزدور. 893 00:52:53,000 --> 00:52:53,875 ‫مگه فرقی هم داره ؟ 894 00:52:53,958 --> 00:52:55,791 ‫تروریست‌ها یه عقیده سیاسی محور دارن. 895 00:52:55,875 --> 00:52:58,208 ‫مزدور که فقط پول میدی استخدامش میکنی. 896 00:52:58,291 --> 00:53:03,458 ‫ببینین، میدونم ترسناک به نظر میاد ‫ولی ما ازتون محافظت میکنیم، کارمون همینه. 897 00:53:03,541 --> 00:53:04,958 ‫تا اینجا که شگفت انگیز عمل کردین ! 898 00:53:05,041 --> 00:53:07,916 ‫اگه یه نفر موقعیت ما رو لو نداده بود ‫کارمون به اینجا نمی‌کشید ! 899 00:53:08,000 --> 00:53:11,500 ‫یعنی یک ساعت نمی‌تونین بدون اینترنت زندگی کنین ؟ ‫مگه چی توشه ؟ 900 00:53:11,583 --> 00:53:13,833 ‫داشتیم تو گوگل میزدیم ببینیم شماها کی هستین فقط. 901 00:53:13,916 --> 00:53:14,875 ‫چی ؟ 902 00:53:15,791 --> 00:53:18,833 ‫ما مادر و پدرتون هستیم. ‫همین. 903 00:53:18,916 --> 00:53:20,041 ‫آره. 904 00:53:20,125 --> 00:53:22,833 ‫وایسا ببینم، این دستگاهت ‫به اینترنتم وصل میشه ؟ 905 00:53:22,916 --> 00:53:25,166 ‫- آره. ‫- وای پسر... 906 00:53:25,250 --> 00:53:26,958 ‫چه هوشمندانه ! ‫بده ببینمش. 907 00:53:27,041 --> 00:53:28,041 ‫عجب ! 908 00:53:28,125 --> 00:53:29,041 ‫اوهوم. 909 00:53:34,416 --> 00:53:35,708 ‫چرا... 910 00:53:35,791 --> 00:53:39,041 ‫- بعدشم بازی‌هایِ ویدیویی خشونت زا هستن. ‫- الآن شما به اونا میگی خشونت زا ؟ 911 00:53:42,833 --> 00:53:44,458 ‫تیراندازیش حرف نداشت ! 912 00:53:44,541 --> 00:53:47,083 ‫فقط شایس آورد «وِندی». ‫همین، گنده‌ـَش نکن. 913 00:53:47,166 --> 00:53:49,625 ‫شنیده بودم کارش درسته. ‫نمی‌دونستم تا این حد خوبه ! 914 00:53:49,708 --> 00:53:50,583 ‫دست شما درد نکنه. 915 00:53:53,166 --> 00:53:54,458 ‫تتویِ زندانی‌هایِ چِچِنی هست. 916 00:53:55,208 --> 00:53:56,125 ‫وولکایی‌ها هم اومدن ؟ 917 00:53:56,708 --> 00:53:57,666 ‫اوهوم. 918 00:53:59,166 --> 00:54:01,375 ‫از کجا خبردار شدی که تویِ پمپ بنزینن ؟ 919 00:54:01,458 --> 00:54:02,958 ‫ردِ گوشی بچه‌هاشونو که نزده بودیم. 920 00:54:03,833 --> 00:54:05,916 ‫تماس‌هایِ وولکا رو میتونم شنود کنم. 921 00:54:06,000 --> 00:54:07,833 ‫15 سال پیش کلید دست وولکا بوده. 922 00:54:07,916 --> 00:54:09,208 ‫گفتم شاید دوباره بخوان برن سمت کلید. 923 00:54:09,291 --> 00:54:11,791 ‫- چه هوشمندانه ! ‫- ممنون که متوجه شدی ! 924 00:54:11,875 --> 00:54:14,125 ‫فضایِ اجتماعی و فضایِ مجازیِ بازی‌هایِ ‫بچه‌هارو دنبال کردیم. 925 00:54:14,208 --> 00:54:16,000 ‫دستگاه بازیِ پسرشون جاش مشخص شده. 926 00:54:18,500 --> 00:54:20,291 ‫همونطور که گفتی ‫بچه‌هاشون راه خوبی بودن. 927 00:54:20,375 --> 00:54:21,291 ‫هوم. 928 00:54:22,500 --> 00:54:24,625 ‫البته الآن مارو دیدن. ‫دیگه فایده ای نداره. 929 00:54:24,708 --> 00:54:27,250 ‫دوربین‌هارو بررسی کن. ‫اگه ماشین «لندرووِر»‌ـِشون رو جایی دیدی خبرم کن. 930 00:54:27,916 --> 00:54:29,375 ‫دختره زیاد نمیتونه دور شده باشه. 931 00:54:29,958 --> 00:54:31,666 ‫منظورت همشونه دیگه ؟ 932 00:54:32,250 --> 00:54:33,666 ‫همشون با هم دارن حرکت میکنن. 933 00:54:35,916 --> 00:54:36,750 ‫همون. 934 00:54:47,416 --> 00:54:50,625 ‫به زودی کامیون رو پیدا میکنن و ازش رد میشن. ‫زیاد وقت نداریم. 935 00:54:50,708 --> 00:54:54,250 ‫راستش، می‌خواستم اگه بشه ‫من برم جلو و صحبت کنم باهاشون... 936 00:54:54,333 --> 00:54:57,125 ‫که اینطوری شماها خیلی ‫درگیر نشین. 937 00:54:57,208 --> 00:54:59,875 ‫- میدونی چی میگم ؟ ‫- آره، به نظرم فکر خوبیه. 938 00:54:59,958 --> 00:55:02,375 ‫اینطوری هم میتونی بهش خبر بدی ‫که یه سری قاتل دارن میرن سمتش... 939 00:55:02,458 --> 00:55:04,333 ‫و بهش توضیح بدی چرا دارن میان سمتش. 940 00:55:04,416 --> 00:55:05,250 ‫چی ؟ 941 00:55:11,274 --> 00:55:14,274 «عمارت فاکس‌هاوند» 942 00:55:15,833 --> 00:55:18,291 ‫خیلی خب بچه‌ها، بیدار شید. 943 00:55:18,375 --> 00:55:20,375 ‫لیو، آلیس. ‫رسیدیم. 944 00:55:24,916 --> 00:55:27,375 ‫وایسا ببینم، این خونه مامان‌بزرگمونه ؟ 945 00:55:28,250 --> 00:55:30,291 ‫آره، من اینجا بزرگ شدم. 946 00:55:31,250 --> 00:55:33,416 ‫همیشه هم از اینجا فراری بودم. 947 00:55:33,500 --> 00:55:35,791 ‫وایسا ببینم. ‫مگه خوانواده سلطنتیی چیزی هستی ؟ 948 00:55:35,875 --> 00:55:37,666 ‫- ما هم سلطنتی هستیم ؟ ‫- نه بابا. 949 00:55:37,750 --> 00:55:38,791 ‫نه. 950 00:55:38,875 --> 00:55:40,375 ‫مامان‌بزرگتون یکم راه‌هایِ جالبی... 951 00:55:40,458 --> 00:55:44,166 ‫واسه پول درآوردن تویِ دهه 1970 داشت. 952 00:55:45,208 --> 00:55:46,041 ‫امیلی. 953 00:55:47,666 --> 00:55:50,375 ‫- چیه ؟ ‫- بجنب، رمز رو بزن دیگه. 954 00:56:05,208 --> 00:56:06,666 ‫خیلی خب بچه‌ها، بریم پیش ننه بزرگ ! 955 00:56:18,041 --> 00:56:20,166 ‫چه خونه خفنی داره مامان‌بزرگ ! 956 00:56:22,500 --> 00:56:24,333 ‫چرا همیشه از اینجا فراری بودی ؟ 957 00:56:26,958 --> 00:56:28,541 ‫بیخیال دیگه ! 958 00:56:29,333 --> 00:56:30,166 ‫اینم دلیلش. 959 00:56:32,375 --> 00:56:33,708 ‫سلام عرض شد. 960 00:56:34,291 --> 00:56:35,125 ‫شماهایین ؟ 961 00:56:35,208 --> 00:56:37,416 ‫سلام مامان. ‫هنوزم درگیر کُشت و کُشتاری، نه ؟ 962 00:56:37,500 --> 00:56:40,333 ‫سر به سَرم نذار ‫که هنوز نشونه‌گیریم دقیقه ! 963 00:56:41,000 --> 00:56:43,375 ‫اینا نوه‌هات هستن. ‫با تیر نزنیشون ممنون میشم. 964 00:56:45,125 --> 00:56:48,958 ‫خیلی بزرگتر از اونی هستن ‫که تویِ عکساشون به نظر میاد. 965 00:56:49,041 --> 00:56:50,375 ‫عکساشون ؟ 966 00:56:50,458 --> 00:56:53,208 ‫آره، متیو برام عکساشونو فرستاده. 967 00:56:53,750 --> 00:56:56,000 ‫- که اینطور ؟ ‫- سلام عزیزم. 968 00:56:56,083 --> 00:56:57,000 ‫خوبی شما ؟ 969 00:56:57,083 --> 00:56:59,500 ‫از طریق کشور‌هایِ مختلف ‫یه چندتا عکس براش فرستادم... 970 00:56:59,583 --> 00:57:01,000 ‫که ردیابی هم نشیم. 971 00:57:01,083 --> 00:57:03,708 ‫اینطوری مامان‌بزرگ، ‫بزرگ شدن نوه‌هاشو هم میبینه دیگه. 972 00:57:03,791 --> 00:57:06,125 ‫آخه تویِ عکس میشه بزرگ شدنشون رو نشون داد. 973 00:57:06,208 --> 00:57:08,166 ‫میدونی ؟ ‫جایی پخش نشده عکسا. 974 00:57:08,250 --> 00:57:10,875 ‫خب، الآن بغل کنیم همدیگه رو ؟ 975 00:57:10,958 --> 00:57:12,375 ‫نخیر ! نه ! 976 00:57:12,458 --> 00:57:14,833 ‫من که انگلیسیم. ‫ما انگلیسیا بغل نمی‌کنیم. 977 00:57:16,458 --> 00:57:19,708 ‫- ولی جسد پرندهه رو می‌تونی برداری بیاری. ‫- بردار بیار. اسلحه دستِ خانمه. 978 00:57:19,791 --> 00:57:23,000 ‫نمیدونم چرا افتخار دادین اومدین. 979 00:57:24,166 --> 00:57:25,083 ‫ولی بیان تو. 980 00:57:26,250 --> 00:57:27,125 ‫عه... 981 00:57:27,208 --> 00:57:28,750 ‫عیبی نداره... 982 00:57:28,833 --> 00:57:29,666 ‫عه... 983 00:57:30,291 --> 00:57:31,416 ‫- بندازش. ‫- باشه. 984 00:57:32,208 --> 00:57:34,833 ‫امیلی، خونه رو که یادته ؟ 985 00:57:34,916 --> 00:57:37,666 ‫- مگه میشه یادم بره ؟ ‫- حرف نداره اینجا ! 986 00:57:39,125 --> 00:57:40,666 ‫نرو اون تو... 987 00:57:43,541 --> 00:57:45,458 ‫به چیزی هم دست نزن. 988 00:57:45,541 --> 00:57:48,125 ‫اینجا انگار «فورت ناکس»ـِه. ‫(منطقه نظامی تویِ کنتاکی) 989 00:57:48,208 --> 00:57:51,375 ‫بچه‌هات همیشه اینطوری فوضولی میکنن ؟ 990 00:57:51,458 --> 00:57:54,583 ‫- فقط کنجکاون، همین. ‫- مگه خوکچه هندی‌ـَن ؟ 991 00:57:55,250 --> 00:57:57,750 ‫خیلی خب، چی می‌خورین ؟ 992 00:57:57,833 --> 00:57:59,416 ‫میدونی «جینی»، خیلی داری لطف میکنی بهمون... 993 00:57:59,500 --> 00:58:01,958 ‫ولی ما فقط اومدیم یچیو برداریم و بریم. 994 00:58:02,041 --> 00:58:04,541 ‫شاید بعداً بتونیم یه موقع جمع بشیم ‫و همدیگه رو ببینیم. 995 00:58:04,625 --> 00:58:06,833 ‫چرت و پرت نگین دیگه، تا اینجا که اومدین... 996 00:58:06,916 --> 00:58:11,625 ‫- واسه نوشیدنی الکلی یکم زوده جینی، بیخیال. ‫- دوباره این خانمِ حق به جانب شروع کرد. 997 00:58:11,708 --> 00:58:14,000 ‫از همون اولش هم اخلاقت مثل آمریکایی‌ها بود. 998 00:58:14,083 --> 00:58:16,375 ‫یه جوری دربارم حرف میزنه انگار خودم اینجا نیستم ! 999 00:58:16,458 --> 00:58:20,083 ‫راستشو بخوای به اینطوری حرف زدن عادت کردم عزیزم ‫آخه هیچوقت نمیای اینجا ! 1000 00:58:21,375 --> 00:58:23,750 ‫- اینم واسه شما، ماسکال با یکم پرتقال. ‫- هوم... 1001 00:58:23,833 --> 00:58:27,083 ‫- همینو می‌خوردی دیگه ؟ ‫- این... اصلاً نمیدونم از کجا نوشیدنی مورد علاقه منو فهمیده ! 1002 00:58:28,458 --> 00:58:30,375 ‫تو چی می‌خوری عزیزم ؟ 1003 00:58:30,458 --> 00:58:32,833 ‫- «جین» میخوری یا نه ؟ ‫- آم... 1004 00:58:32,916 --> 00:58:34,666 ‫شوخیه، داره شوخی میکنه. 1005 00:58:34,750 --> 00:58:36,833 ‫هیولایِ شیرینی خور داره میاد ! 1006 00:58:36,916 --> 00:58:38,625 ‫- جینی پیگ، عزیزم ؟! ‫- «جینی پیگ» ؟ ‫(گینی پیگ میشه خوکچه هندی، بخواطر شباهت تلفظ مسخره میکنه) 1007 00:58:43,500 --> 00:58:46,083 ‫اوه، چهارتا آدم جدید. 1008 00:58:46,166 --> 00:58:47,833 ‫سلام. دوستید یا دشمن؟ 1009 00:58:50,250 --> 00:58:51,625 ‫نایجل خودمه. 1010 00:58:51,708 --> 00:58:52,791 ‫- سلام. ‫- سلام عزیزم. 1011 00:58:52,875 --> 00:58:54,000 ‫- دلم برات تنگ شد. ‫- خدایا. 1012 00:58:57,000 --> 00:58:59,250 ‫وای. خدای بزرگ. 1013 00:58:59,333 --> 00:59:01,541 ‫خدایا. حالم به هم خورد. 1014 00:59:02,375 --> 00:59:04,541 ‫وای. 1015 00:59:04,625 --> 00:59:08,541 ‫عذر می‌خوام. بابت این مسئله هم عذر می‌خوام، ‫انتظار نداشتم مهمون داشته باشیم. 1016 00:59:08,625 --> 00:59:09,750 ‫من هم انتظار این رو نداشتم. 1017 00:59:09,833 --> 00:59:13,000 ‫- داشتم تمرین می‌کردم، وسط تمرینم. ‫- واسه چی؟ 1018 00:59:13,083 --> 00:59:15,708 ‫که هروقت ایشون من رو ‫واسه ام‌آی‌6 لازم داشت آماده باشم. 1019 00:59:15,791 --> 00:59:18,000 ‫یه جورهایی پروژه‌ی مخصوصشم. 1020 00:59:19,791 --> 00:59:21,250 ‫- اِن گنده‌بک. ‫- هوم؟ 1021 00:59:21,333 --> 00:59:24,375 ‫- ایشون دخترم امیلیه. ‫- نه، نه، نیست. 1022 00:59:24,458 --> 00:59:25,500 ‫چرا، امیلی. 1023 00:59:25,583 --> 00:59:26,500 ‫امزو. 1024 00:59:26,583 --> 00:59:28,375 ‫و شوهرش، 1025 00:59:28,458 --> 00:59:29,875 ‫این آقای خیلی خوشتیپ متیوئه. 1026 00:59:29,958 --> 00:59:32,833 ‫- متی. آره. خودم متوجه شده بودم بابا. ‫- آره، اینا هم بچه‌هاشونن. 1027 00:59:32,916 --> 00:59:34,208 ‫اینا آلیس و لیو هستن. 1028 00:59:34,291 --> 00:59:36,750 ‫- وای. من عاشق بچه‌هام. ‫- آره، همینطوره. 1029 00:59:36,833 --> 00:59:39,666 ‫به خاطر معصومیت و ذوقیه که دارید. 1030 00:59:39,750 --> 00:59:42,875 ‫خب، بذارید با وجود غیرمنتظره بودنش ‫حرف دلم رو بزنم. 1031 00:59:42,958 --> 00:59:45,291 ‫دل‌تون می‌خواد بابابزرگ صدام کنید؟ 1032 00:59:45,375 --> 00:59:47,125 ‫چی؟ نه. 1033 00:59:47,208 --> 00:59:50,416 ‫آره. خب... باشه، پیچیده‌ست، درسته؟ 1034 00:59:50,500 --> 00:59:54,041 ‫ببینید، من... امیدوارم که ‫خیلی به من مثل پدرتون نگاه نکنید. 1035 00:59:54,125 --> 00:59:56,291 ‫- چی شد؟ ‫- چون واقعاً می‌خوام که... 1036 00:59:57,125 --> 00:59:58,708 ‫متی، امزو... 1037 00:59:59,541 --> 01:00:01,208 ‫براتون مثل یه دوست باشم. 1038 01:00:03,333 --> 01:00:04,208 ‫بعید می‌دونم. 1039 01:00:04,291 --> 01:00:06,708 ‫خب جین می‌خورن یا نه؟ 1040 01:00:06,791 --> 01:00:07,708 ‫نه نمی‌خورن. 1041 01:00:08,333 --> 01:00:10,041 ‫اونا 14 و 12 سال‌شونه. 1042 01:00:10,125 --> 01:00:12,833 ‫- اونا آب و آب پرتقال می‌خورن. ‫- آره... 1043 01:00:12,916 --> 01:00:16,791 ‫ببینید. چطوره بریم سر اصل مطلب؟ ‫خیلی کارها داریم که باید انجام بدیم. نایجل. 1044 01:00:16,875 --> 01:00:17,708 ‫ها؟ 1045 01:00:17,791 --> 01:00:19,416 ‫می‌تونی اطراف رو به بچه‌ها نشون بدی؟ 1046 01:00:19,500 --> 01:00:21,750 ‫به نوه‌ها؟ ‫اوه، کمک‌شون کنم. آره، حتماً. 1047 01:00:21,833 --> 01:00:23,625 ‫مسئولیت‌های یه پدربزرگ، جینی پی. 1048 01:00:24,208 --> 01:00:27,458 ‫خب، شما احیاناً به چیزهای فوق‌العاده ‫علاقمند هستید؟ 1049 01:00:27,541 --> 01:00:29,041 ‫می‌خواید بیاید دفتر باحال من؟ 1050 01:00:29,125 --> 01:00:29,958 ‫- آره. ‫- زود باشید. 1051 01:00:39,208 --> 01:00:41,958 ‫- خب، بریم سراغش. ‫- بفرمایید قربان. 1052 01:00:43,875 --> 01:00:46,666 ‫به خاطر لهجه‌ات نیست، به خاطر شخصیتته. 1053 01:00:47,166 --> 01:00:50,041 ‫مت، خیلی قابل پیشبینی‌ای. 1054 01:00:50,125 --> 01:00:51,958 ‫خدایا، حتماً حسابی حوصله‌اش سر رفته بوده. 1055 01:00:52,041 --> 01:00:53,083 ‫ممنونم. 1056 01:00:55,250 --> 01:00:56,958 ‫- چی؟ ‫- قضیه‌ی کلیده. 1057 01:00:57,041 --> 01:00:59,791 ‫داریم یه خبرهایی از کانال‌های مختلف می‌گیریم ‫که قطعاً وارد عمل شده. 1058 01:00:59,875 --> 01:01:00,750 ‫ماشین چطور؟ 1059 01:01:00,833 --> 01:01:03,291 ‫ماهواره‌ها تونستن رد لندرور رو تا اینجا بزنن. 1060 01:01:03,375 --> 01:01:05,166 ‫ولی ده دقیقه پیش زیر ابرها گم‌شون کردیم. 1061 01:01:05,250 --> 01:01:06,083 ‫عالیه. 1062 01:01:06,166 --> 01:01:08,833 ‫به احتمال زیاد یه جایی توی شعاع ‫هفت کیلومتری این منطقه‌ان. 1063 01:01:08,916 --> 01:01:11,500 ‫این یه کارخونه‌ی گلوله‌سازی قدیمیه. ‫این یه مزرعه اسبه. 1064 01:01:11,583 --> 01:01:13,458 ‫- اینجا یه پیست مسابقه‌ست. ‫- این چیه؟ 1065 01:01:15,750 --> 01:01:17,333 ‫نمی‌دونم. 1066 01:01:21,500 --> 01:01:23,375 ‫زمینش به نام یه موسسه‌ی غیرانتفاعی خارجیه، 1067 01:01:23,458 --> 01:01:24,833 ‫که دفترش توی «جزیره من»ئه. 1068 01:01:24,916 --> 01:01:27,083 ‫- شرکت بامسئولیت محدود فاکس‌هانتر. ‫- فاکس‌هانتر؟ 1069 01:01:28,458 --> 01:01:29,791 ‫چرا این اسم برام آشناست؟ 1070 01:01:30,375 --> 01:01:31,500 ‫جینی کورتیس. 1071 01:01:32,291 --> 01:01:34,708 ‫خب، اون زن توی ام‌آی‌6 یه اسطوره‌ست. 1072 01:01:39,583 --> 01:01:40,708 ‫گوش کن جینی. 1073 01:01:40,791 --> 01:01:45,250 ‫وقتی من و امیلی رفتیم قایم بشیم، ‫من یه چیز خیلی باارزش رو برداشتم. 1074 01:01:45,333 --> 01:01:48,125 ‫اگه اهرم فشار نداری، یه دونه بساز. زنده باد. 1075 01:01:48,208 --> 01:01:50,458 ‫می‌دونستم ازش خوشم میاد. 1076 01:01:50,541 --> 01:01:52,375 ‫واسا تا قسمت بعدش رو بشنوی. 1077 01:01:52,875 --> 01:01:55,541 ‫همونطور که می‌تونید ببینید، ‫اینجا هیچ چیز باحالی وجود نداره. 1078 01:01:55,625 --> 01:01:58,541 ‫اینجا دفتر توئه؟ چیکار می‌کنی؟ 1079 01:01:58,625 --> 01:02:00,666 ‫چیکار نمی‌کنم؟ بهتره این رو بپرسی. 1080 01:02:00,750 --> 01:02:03,208 ‫ولی آخه به عنوان شغل چیکار می‌کنی؟ 1081 01:02:03,291 --> 01:02:04,708 ‫یعنی کارت چیه؟ 1082 01:02:06,000 --> 01:02:09,583 ‫خب، من تجهیزاتم رو اینجا نگه می‌دارم، ‫اگه بخواید اینطوری بگیم. 1083 01:02:09,666 --> 01:02:13,291 ‫هرچی بگی رو استادشم. ‫سای داریم. نانچیکو داریم. 1084 01:02:13,375 --> 01:02:16,083 ‫باتون داریم. این صدای کمرم بود. 1085 01:02:16,166 --> 01:02:18,916 ‫شوریکن هم داریم که کارم داره توش ‫خیلی خوب میشه. 1086 01:02:20,083 --> 01:02:23,000 ‫اون خورد به دیوار. ‫به خیلی چیزها می‌زنم. 1087 01:02:23,083 --> 01:02:25,291 ‫- بذار من امتحان کنم. ‫- باشه، آره، مراقب باش. خیلی تیزن. 1088 01:02:25,375 --> 01:02:27,916 ‫حتماً، امتحانش کن، ولی فکر نمی‌کنم ‫زیاد نتیجه‌ای داشته باشه. 1089 01:02:28,000 --> 01:02:29,041 ‫مراقب ستاره‌ام باش. 1090 01:02:31,791 --> 01:02:33,375 ‫به نظرم... آره. 1091 01:02:33,458 --> 01:02:36,458 ‫من هنوز نتونستم این کار رو بکنم. ‫عجب پرتابی. 1092 01:02:36,541 --> 01:02:39,041 ‫خدایا. تو می‌خوای امتحان کنی؟ 1093 01:02:39,125 --> 01:02:41,875 ‫من راستش می‌خوام برم... دستشویی رو پیدا کنم. 1094 01:02:41,958 --> 01:02:44,125 ‫معلومه. یه ستاره که ستاره لازم نداره. 1095 01:02:44,208 --> 01:02:45,583 ‫تو خودت یه ستاره‌ای. 1096 01:02:45,666 --> 01:02:47,500 ‫واسه این که بحث رو ببندیم، ‫سیگارهای بلک‌لایت داریم، 1097 01:02:47,583 --> 01:02:49,750 ‫ساعت لیزری داریم و یه چتر ضد گلوله. 1098 01:02:49,833 --> 01:02:51,000 ‫یه چتر ضد گلوله؟ 1099 01:02:51,083 --> 01:02:52,875 ‫اگه می‌خوای جاسوس بشی، باید... 1100 01:02:52,958 --> 01:02:55,458 ‫واقعاً باید واسه هرچیزی آماده باشی. 1101 01:02:55,541 --> 01:02:57,708 ‫این ساعت ردیاب سلامت واسه همینه؟ 1102 01:02:57,791 --> 01:03:00,250 ‫نه، این برنامه‌ی خوابم رو رصد می‌کنه. 1103 01:03:00,333 --> 01:03:04,208 ‫مادربزرگت معمولاً شب‌ها بیدار نگهم می‌داره، ‫به خاطر خر و پف کردنش. 1104 01:03:06,250 --> 01:03:08,791 ‫اوه، نگاه کن. تو هم یه دونه داری. دوقلوییم. 1105 01:03:08,875 --> 01:03:10,166 ‫مسئله اینه جینی. 1106 01:03:11,958 --> 01:03:13,083 ‫من... 1107 01:03:14,416 --> 01:03:15,250 ‫اینجا قایمش کردم. 1108 01:03:18,291 --> 01:03:21,416 ‫پس حتماً بقیه دارن دنبالش می‌گردن. 1109 01:03:22,583 --> 01:03:23,708 ‫آره. 1110 01:03:23,791 --> 01:03:26,500 ‫پس بعد از همه وقت، 1111 01:03:26,583 --> 01:03:29,375 ‫مشکلات‌تون رو آوردید خونه‌ی من. 1112 01:03:29,458 --> 01:03:31,666 ‫مسئله همیشه تو نیستی. 1113 01:03:31,750 --> 01:03:34,625 ‫به خاطر اینه که طبق تجربه‌ی من ‫مسئله همیشه تو بودی. 1114 01:03:34,708 --> 01:03:38,208 ‫من کل عمرم تلاش کردم که مثل تو نباشم. 1115 01:03:38,291 --> 01:03:40,083 ‫که مادری باشم که تو هرگز نبودی. 1116 01:03:40,666 --> 01:03:43,875 ‫محبت کنم، پایدار باشم، تربیت کنم. 1117 01:03:43,958 --> 01:03:46,208 ‫- که از خود راضی باشی. ‫- نه! خدایا! 1118 01:03:47,541 --> 01:03:48,666 ‫که حضور داشته باشم. 1119 01:03:48,750 --> 01:03:50,958 ‫که توی زندگی بچه‌ام حضور داشته باشم. 1120 01:03:51,041 --> 01:03:54,041 ‫- حالا چطور داره پیش میره؟ ‫- راستش داره خیلی خوب پیش میره. 1121 01:03:54,125 --> 01:03:56,458 ‫خب، خوشحالم که این مسئله حل شد، چون ما... 1122 01:03:56,541 --> 01:03:58,416 ‫فکر می‌کردم اینطور باشه. 1123 01:03:58,500 --> 01:04:00,208 ‫دخترت ازت متنفره. 1124 01:04:00,291 --> 01:04:04,041 ‫تو به خاطر اون از همه چیزت گذشتی ‫و همچنان ازت متنفره. 1125 01:04:04,125 --> 01:04:08,458 ‫باشه. می‌دونی چیه؟ من... ‫می‌تونم با دلیل تنفر آلیس از خودم کنار بیام. 1126 01:04:08,541 --> 01:04:11,541 ‫می‌تونم. ولی تو می‌تونی با دلیل تنفر من ‫نسبت به خودت کنار بیای؟ 1127 01:04:11,625 --> 01:04:13,458 ‫تنفر خیلی واژه‌ی سنگینیه. 1128 01:04:13,541 --> 01:04:15,458 ‫- شاید بتونیم یه واژه‌ی... ‫- حالا هرچی. 1129 01:04:15,541 --> 01:04:18,166 ‫من یه کاری رو کردم تو هیچوقت نتونستی بکنی. 1130 01:04:18,833 --> 01:04:20,833 ‫من خانواده‌ام رو به شغلم ترجیح دادم. 1131 01:04:20,916 --> 01:04:22,791 ‫ولی در نهایت آخر و عاقبت‌مون یکی شد، مگه نه؟ 1132 01:04:23,458 --> 01:04:25,375 ‫مهم نیست چطور مادری هستی. 1133 01:04:25,458 --> 01:04:28,166 ‫دخترهای نوجوون ناراضی‌ان. ‫من از مادرم ناراضی بودم. 1134 01:04:28,250 --> 01:04:30,875 ‫تو از من ناراضی بودی. دخترت از تو ناراضیه. 1135 01:04:30,958 --> 01:04:34,041 ‫تو فقط می‌تونی امیدوار باشی که ‫انقدری خوب بزرگ‌شون کرده باشی، 1136 01:04:34,125 --> 01:04:38,583 ‫که بتونن از پس خودشون بربیان ‫بعد یه روز، برمی‌گردن. 1137 01:04:39,500 --> 01:04:42,041 ‫واسه چی من باید بخوام برگردم؟ 1138 01:04:44,458 --> 01:04:48,166 ‫تو خودت رو قانع کردی که من با بی‌رحمی ‫فرستادمت بری، 1139 01:04:48,250 --> 01:04:51,916 ‫یه مدرسه‌ی شبانه‌روزی توی آمریکا ‫که زندگیم راحت‌تر باشه. 1140 01:04:52,500 --> 01:04:56,291 ‫خب به راحتی فراموش کردی که ‫التماسم کردی که بری. 1141 01:04:56,375 --> 01:05:02,083 ‫خب... من می‌خوام چند لحظه ‫کنار نوه‌هام باشم. 1142 01:05:02,750 --> 01:05:06,833 ‫به نظرم بعد از این زیاد ‫فرصتش رو نخواهم داشت، مگه نه؟ 1143 01:05:19,750 --> 01:05:22,458 ‫هی پسر. متوجه نمیشم. ‫ ارتباط‌شون با هم چیه؟ 1144 01:05:29,041 --> 01:05:32,583 ‫مطمئن نیستم. به سه تیم تقسیم بشید ‫و اون منطقه رو بگردید. 1145 01:05:32,666 --> 01:05:35,375 ‫من وقتی با اس‌آی‌اس هماهنگ کردم ‫یه سری به خانم کورتیس می‌زنم. 1146 01:05:35,458 --> 01:05:37,166 ‫واقعاً باید منتظر مجوز بمونیم؟ 1147 01:05:37,250 --> 01:05:41,541 ‫آره وندی. من همینطوری به خونه‌شون حمله نمی‌کنم ‫و شغلم رو بدون مجوز به خطر نمی‌اندازم. 1148 01:05:57,000 --> 01:05:58,708 ‫آره، فکر کنم یه چیزی پیدا کردم. 1149 01:05:59,625 --> 01:06:00,916 ‫همین الان برات می‌فرستمش. 1150 01:06:02,416 --> 01:06:05,916 ‫حرف‌های اون زنه رو باورت میشه؟ ‫که چون می‌خواستم برم مقصر می‌دونتم؟ 1151 01:06:06,000 --> 01:06:09,291 ‫آره. آره، مادرت خیلی روی مخه، ‫ولی باز هم مادرته. 1152 01:06:10,791 --> 01:06:11,875 ‫اینجا؟ 1153 01:06:11,958 --> 01:06:12,833 ‫بیا. 1154 01:06:30,791 --> 01:06:34,750 ‫این رو دقیقاً قبل از رفتنش ‫به مدرسه‌ی شبانه‌روزی آمریکا گرفتیم. 1155 01:06:36,125 --> 01:06:37,750 ‫عاشق اینطوری لبخند زدنشم. 1156 01:06:37,833 --> 01:06:43,125 ‫البته الان می‌فهمم که واقعاً به خاطر این ‫خوشحال بود که قرار بود تنها باشه. 1157 01:06:43,208 --> 01:06:45,208 ‫ولی می‌دونی، به عنوان یه نوجوون... 1158 01:06:45,291 --> 01:06:49,500 ‫اون انگار هیچوقت نمی‌خواست توی زندگیم باشه. 1159 01:06:50,083 --> 01:06:51,041 ‫ولی... 1160 01:06:51,666 --> 01:06:54,625 ‫من هم توی زندگی اون نبودم، مگه نه؟ 1161 01:06:55,250 --> 01:06:57,291 ‫من زندگیم رو وقف خدمت کردن کردم. 1162 01:06:57,375 --> 01:07:01,791 ‫خیلی واسه اون وقتی باقی نموند، مگه نه؟ 1163 01:07:03,166 --> 01:07:05,416 ‫من... از مادرم متنفر نیستم. 1164 01:07:05,500 --> 01:07:07,125 ‫اوه، می‌دونم متنفر نیستی عزیزم. 1165 01:07:07,875 --> 01:07:10,416 ‫فکر هم نمی‌کنم واقعاً ‫از من متنفر بوده باشه. 1166 01:07:10,500 --> 01:07:12,416 ‫گفت شما مُردید. 1167 01:07:12,500 --> 01:07:16,416 ‫خب... من اصلاً بی‌ایراد نبودم. 1168 01:07:19,500 --> 01:07:21,708 ‫چای می‌خوری عزیزم؟ 1169 01:07:21,791 --> 01:07:22,708 ‫مثلاً بوبا؟ 1170 01:07:22,791 --> 01:07:23,666 ‫چی؟ 1171 01:07:23,750 --> 01:07:25,791 ‫ببخشید، من چای نمی‌خورم. 1172 01:07:25,875 --> 01:07:28,250 ‫چای نمی‌خوری؟ جین هم نمی‌خوری؟ 1173 01:07:29,500 --> 01:07:32,166 ‫بعد امیلی فکر می‌کنه من مادر بدی‌ام؟ 1174 01:07:32,791 --> 01:07:34,458 ‫خب، همه‌ی اینا رو درست می‌کنیم. 1175 01:07:34,541 --> 01:07:35,416 ‫بیا. 1176 01:08:03,208 --> 01:08:05,083 ‫- راه بیفتید! ‫- برو، برو، برو! 1177 01:08:10,333 --> 01:08:12,000 ‫- تو کدنویسی می‌کنی؟ ‫- کدنویسی؟ 1178 01:08:12,083 --> 01:08:14,833 ‫آره، کدنویسی می‌کنم. ‫آره، عاشق این چیزهام. 1179 01:08:14,916 --> 01:08:18,583 ‫ای‌آر، وی‌آر، آراندآر، کدهای کیو‌آر. آره. 1180 01:08:18,666 --> 01:08:21,750 ‫این روزها اگه بخوای وارد ام‌آی6 بشی ‫باید اطلاعات فنیت خیلی بالا باشن. 1181 01:08:21,833 --> 01:08:25,375 ‫باید همزمان هم جیمز باند باشی هم کیو. 1182 01:08:25,458 --> 01:08:28,458 ‫تو به راحتی می‌تونه واردش بشی، ‫جزو گزینه‌های اصلی‌شون میشی. 1183 01:08:28,541 --> 01:08:29,375 ‫منظورت چیه؟ 1184 01:08:29,458 --> 01:08:32,000 ‫پدر و مادرت جاسوسن. توی خونته. 1185 01:08:32,083 --> 01:08:33,958 ‫ولی من اصلا شبیه اونا نیستم. 1186 01:08:34,041 --> 01:08:36,041 ‫بیا یه چیزی رو امتحان کنیم. من می‌دوم سمتت. 1187 01:08:36,125 --> 01:08:38,000 ‫- چی؟ ‫- من می‌دوم سمتت، باشه؟ 1188 01:08:38,083 --> 01:08:40,041 ‫تو اولین کاری رو بکن که به ذهنت میاد. 1189 01:08:40,125 --> 01:08:41,875 ‫بهت صدمه نمی‌زنم. 1190 01:08:41,958 --> 01:08:44,541 ‫من همیشه این کارها رو می‌کنم. ‫تمرینات استاندارد سازمانن. 1191 01:08:44,625 --> 01:08:47,250 ‫باشه؟ سه، دو، یک. 1192 01:08:47,333 --> 01:08:49,000 ‫نه، نه، لطفاً. 1193 01:08:51,458 --> 01:08:52,708 ‫خدایا. 1194 01:08:52,791 --> 01:08:53,916 ‫خیلی عذر می‌خوام. 1195 01:08:54,000 --> 01:08:56,125 ‫- نمی‌دونستم می‌تونم این کار رو بکنم. ‫- مشکلی نیست. 1196 01:08:56,208 --> 01:08:59,041 ‫مشت‌های کوچیکی داری. ‫من به مشت‌های بزرگ عادت دارم. 1197 01:08:59,125 --> 01:09:02,625 ‫- یه جورهایی از بین دنده‌هام رد شد. ‫- من خیلی... منظوری نداشتم. 1198 01:09:03,875 --> 01:09:06,041 ‫نه، نه، نه... ‫من تمرین دیدم که مشت بخورم. آروم باش. 1199 01:09:07,166 --> 01:09:08,625 ‫چندتا شنا می‌تونی بزنی؟ 1200 01:09:08,708 --> 01:09:10,583 ‫آم... 15تا؟ 1201 01:09:11,333 --> 01:09:12,291 ‫15تا؟ 1202 01:09:13,416 --> 01:09:14,708 ‫باشه. هرکی زودتر چهارتا زد. 1203 01:09:23,041 --> 01:09:24,666 ‫از این طرفه. بیا. 1204 01:09:40,458 --> 01:09:41,333 ‫زود باش. 1205 01:09:53,250 --> 01:09:54,208 ‫اونجاست؟ 1206 01:10:03,791 --> 01:10:04,791 ‫این چیه؟ 1207 01:10:04,875 --> 01:10:06,625 ‫این مال منه، اینم مال توئه. 1208 01:10:10,958 --> 01:10:13,125 ‫امیلی عزیز، اگه داری این رو می‌خونی، 1209 01:10:13,208 --> 01:10:16,250 ‫یعنی یه جورهایی توی خطر افتادیم ‫و احتمال زیاد تقصیر من بوده. 1210 01:10:18,000 --> 01:10:19,041 ‫عذر می‌خوام. 1211 01:10:19,125 --> 01:10:21,500 ‫من فقط می‌خواستم از تو و... 1212 01:10:22,333 --> 01:10:26,291 ‫اون فرشته‌ای که داره توی شکمت بزرگ میشه ‫محافظت کنم. 1213 01:10:26,916 --> 01:10:30,416 ‫لطفاً هیچوقت تنهام نذار ‫چون بدون تو به هیچ دردی نمی‌خورم. 1214 01:10:31,250 --> 01:10:32,666 ‫یعنی غمگین میشه. 1215 01:10:34,625 --> 01:10:36,291 ‫تو همیشه می‌دونی چی بگی. 1216 01:10:42,333 --> 01:10:43,708 ‫واقعاً چرا اینجا قایمش کردی؟ 1217 01:10:44,416 --> 01:10:46,708 ‫می‌دونستم در خطریم و می‌دونستم بارداری. 1218 01:10:48,041 --> 01:10:50,041 ‫و می‌دونستم که اگه به این نیاز داشتیم، 1219 01:10:50,666 --> 01:10:51,916 ‫پس به جینی هم نیاز داشتیم. 1220 01:10:53,916 --> 01:10:55,083 ‫آره. 1221 01:10:56,583 --> 01:10:58,291 ‫زود باش. 1222 01:11:06,208 --> 01:11:07,083 ‫از این طرف. 1223 01:11:09,833 --> 01:11:11,250 ‫در کنار آشپزخونه. 1224 01:11:23,750 --> 01:11:24,791 ‫مشکلی نیست. 1225 01:11:31,291 --> 01:11:33,000 ‫از اون طرف. زود باش. 1226 01:11:44,458 --> 01:11:47,333 ‫- ایست! دست‌ها بالا! ‫- تکون نخورید! ایست! 1227 01:11:48,041 --> 01:11:50,083 ‫- بچه‌هامون کجان؟ ‫- پذیرایی. راه بیفتید! 1228 01:11:57,500 --> 01:11:58,625 ‫برو عقب. 1229 01:11:58,708 --> 01:11:59,958 ‫خودت برو عقب. 1230 01:12:01,250 --> 01:12:02,791 ‫حال‌تون خوبه؟ 1231 01:12:05,125 --> 01:12:07,375 ‫ببینید. چیزی که دنبالشید پیش ماست. 1232 01:12:09,875 --> 01:12:11,083 ‫آره. این کلیده. 1233 01:12:11,166 --> 01:12:12,875 ‫باشه؟ همینجاست. 1234 01:12:12,958 --> 01:12:15,375 ‫بذارید بچه‌ها برن اونوقت می‌تونیم ‫یه فکری بکنیم. 1235 01:12:16,041 --> 01:12:17,666 ‫بارون! از اینجا برو! 1236 01:12:18,791 --> 01:12:19,791 ‫اوه، بچه‌ها. 1237 01:12:20,750 --> 01:12:21,583 ‫چاک. 1238 01:12:23,333 --> 01:12:24,875 ‫ببخشید ناامیدتون می‌کنم. 1239 01:12:24,958 --> 01:12:27,458 ‫یه جورهایی امیدوار بودم بهتر از اینا ‫بهتون آموزش داده باشم. 1240 01:12:30,916 --> 01:12:32,583 ‫سلام بچه‌ها. موش زبون‌تون رو خورده؟ 1241 01:12:34,375 --> 01:12:35,333 ‫امیلی، مت. 1242 01:12:35,416 --> 01:12:36,458 ‫قضیه چیه؟ 1243 01:12:37,625 --> 01:12:41,000 ‫- خب، خوشحالم می‌بینم‌تون. ‫- ولی چاک، ما دیدیم که تیر خوردی. اونجا... 1244 01:12:41,083 --> 01:12:44,916 ‫همه‌اش زیر سر خودم بود. به نظرم اومد ‫یه جورهایی انگیزه می‌خواید که ببریدم پیشش. 1245 01:12:45,000 --> 01:12:46,625 ‫پس تو و بارون با هم همدستید، ها؟ 1246 01:12:46,708 --> 01:12:48,250 ‫نه، نه. اون هیچ کاره‌ست. 1247 01:12:48,333 --> 01:12:51,458 ‫فقط باید مطمئن می‌شدیم که ‫نمیری پیش واحد قبلیت غر بزنی، 1248 01:12:51,541 --> 01:12:52,583 ‫واسه همین یه مقدار کثیفش کردیم. 1249 01:12:52,666 --> 01:12:55,791 ‫بارون داشت رد گور و ولکا رو می‌زد، ‫نه که باهاشون همکاری کنه، 1250 01:12:55,875 --> 01:12:58,083 ‫بعد... اون مردی هم بود که بهم شلیک کرد؟ 1251 01:12:58,916 --> 01:12:59,875 ‫سلام کنید رفقا. 1252 01:12:59,958 --> 01:13:03,291 ‫می‌دونی، این روزها چه کارهایی که ‫با تیرهای مشقی نمی‌کنن. 1253 01:13:05,250 --> 01:13:06,541 ‫چاک! 1254 01:13:14,166 --> 01:13:15,250 ‫راستی... 1255 01:13:17,458 --> 01:13:18,666 ‫من کلید رو تحویل می‌گیرم. 1256 01:13:19,458 --> 01:13:20,583 ‫خواهش می‌کنم. 1257 01:13:21,250 --> 01:13:23,625 ‫داری با بچه‌هامون بازی می‌کنی چاک. 1258 01:13:26,208 --> 01:13:27,750 ‫وقتشه ولش کنی مت. 1259 01:13:42,291 --> 01:13:43,291 ‫امنه. 1260 01:14:16,875 --> 01:14:18,041 ‫چی به سر تو اومده؟ 1261 01:14:18,125 --> 01:14:19,333 ‫چه به سر من اومده؟ 1262 01:14:20,250 --> 01:14:21,625 ‫شما دوتا به سرم اومدید. 1263 01:14:21,708 --> 01:14:22,750 ‫این یعنی چی؟ 1264 01:14:23,416 --> 01:14:25,583 ‫این چطور تقصیر ماست؟ 1265 01:14:36,958 --> 01:14:37,791 ‫خب، بذار ببینیم مت. 1266 01:14:37,875 --> 01:14:40,666 ‫دوتا از بهترین مامورهام توی ‫پرواز خروج‌شون دزدیده میشن. 1267 01:14:40,750 --> 01:14:43,958 ‫احتمالاً مُردن. اون کلید، احتمالاً گم شده. 1268 01:14:44,041 --> 01:14:47,416 ‫سازمان من رو مقصر می‌دونست. ‫من تعلیق شده بودم. 1269 01:14:47,500 --> 01:14:49,666 ‫در طی یک سال، کارم رو از دست دادم. 1270 01:14:49,750 --> 01:14:53,625 ‫حقوقم، خونم، ازدواجم، سگم رو هم از دست دادم! 1271 01:14:55,958 --> 01:14:57,000 ‫فقط به خاطر شما دوتا. 1272 01:15:18,541 --> 01:15:20,416 ‫پس قضیه انتقامه؟ 1273 01:15:20,500 --> 01:15:22,333 ‫نه، نه. قضیه پوله. 1274 01:15:22,416 --> 01:15:24,625 ‫بخش انتقامش آب نطلبیده‌ست. 1275 01:15:29,750 --> 01:15:31,166 ‫وای! 1276 01:15:52,875 --> 01:15:55,208 ‫- بچه‌هامون رو بهمون بده چاک! ‫- قضیه اینطوری پیش میره. 1277 01:15:55,291 --> 01:15:57,375 ‫- ما از اینجا عقب‌نشینی می‌کنیم. ‫- از این قضیه قسر در نمی‌رید. 1278 01:15:57,458 --> 01:15:59,541 ‫- مطمئنی الان می‌خوای بپری وسط حرفم؟ ‫- بذار برن! 1279 01:15:59,625 --> 01:16:01,458 ‫به شرطی که شما مداخله نکنید، ‫فردا همین موقع... 1280 01:16:01,541 --> 01:16:03,208 ‫این دوتا صحیح و سالم برمی‌گردن. 1281 01:16:03,291 --> 01:16:04,333 ‫چیزی نیست عزیزم. 1282 01:16:04,416 --> 01:16:05,833 ‫لطفاً با پلیس تماس نگیرید. 1283 01:16:05,916 --> 01:16:08,208 ‫گروگان‌گیری‌ها معمولاً خوب پیش نمیرن. 1284 01:16:08,291 --> 01:16:09,541 ‫چاک! 1285 01:16:40,625 --> 01:16:42,583 ‫آروم. زود باش. 1286 01:16:49,291 --> 01:16:50,125 ‫آهان، برگشتی. 1287 01:16:51,916 --> 01:16:53,708 ‫آلیس! لیو! 1288 01:16:53,791 --> 01:16:55,750 ‫باید رد اون هلیکوپتر رو بزنیم. 1289 01:16:55,833 --> 01:16:58,083 ‫- کسی شماره‌ی روی دُمش رو دید؟ ‫- نه، خیلی فاصله داشت. 1290 01:17:00,166 --> 01:17:02,625 ‫- دوربین‌های امنیتی. ‫- احسنت. اینجا. 1291 01:17:04,541 --> 01:17:06,833 ‫برگرد جایی که هلیکوپتر فرود میاد. ‫ببین اونجا چی هست. 1292 01:17:10,875 --> 01:17:12,000 ‫آخ. 1293 01:17:13,000 --> 01:17:14,000 ‫حالش خوبه؟ 1294 01:17:14,083 --> 01:17:15,500 ‫- خوبم. آره. ‫- یه لحظه وایسا. 1295 01:17:17,625 --> 01:17:19,750 ‫- برگرد روی بچه‌ها. ‫- باشه. 1296 01:17:22,666 --> 01:17:24,291 ‫وایسا. همینجا. زوم کن. 1297 01:17:24,916 --> 01:17:27,333 ‫- می‌بینی؟ ‫- وایسا. داره یه چیزی رو نشون‌مون میده. 1298 01:17:27,416 --> 01:17:29,458 ‫حلقه‌ی انگشت شستش. ‫حلقه‌ی انگشت شستش رو پوشیده. 1299 01:17:29,541 --> 01:17:30,833 ‫- دقیقاً. ‫- چیش رو؟ 1300 01:17:30,916 --> 01:17:33,833 ‫- یه ردیاب سلامته که روی انگشت شستش می‌پوشه. ‫- اون جی‌پی‌اس داره. 1301 01:17:33,916 --> 01:17:35,250 ‫کامپیوترت کجاست؟ 1302 01:17:35,833 --> 01:17:37,291 ‫خب، وارد اکانتش شدم. 1303 01:17:37,375 --> 01:17:40,000 ‫تایید دو مرحله‌ای؟ بیخیال. 1304 01:17:40,083 --> 01:17:41,000 ‫طول و عرض؟ 1305 01:17:41,083 --> 01:17:46,416 ‫به سمت شمال 51.5076 درجه، ‫به سمت جنوب 0.0994 درجه. 1306 01:17:51,208 --> 01:17:53,083 ‫- تیت مدرن. ‫- لندن. 1307 01:17:55,500 --> 01:17:58,416 ‫اینجا نوشته که امشب ‫واسه یه مراسم رسمی بسته‌ست. 1308 01:17:58,500 --> 01:18:00,583 ‫نایجل، کت‌وشلوار نداری، داری؟ 1309 01:18:00,666 --> 01:18:02,541 ‫معلومه. هر مامور خوبی داره. 1310 01:18:23,041 --> 01:18:25,208 ‫نمی‌تونید اینجا پارک کنید. ‫اسم‌تون توی لیست نیست. 1311 01:18:25,291 --> 01:18:27,291 ‫اوه نه، اسم‌مون توی لیست هست. 1312 01:18:27,375 --> 01:18:29,083 ‫من این رو برمی‌دارم. 1313 01:18:35,333 --> 01:18:37,125 ‫باید فکرش رو می‌کردم. چاک باهوشه. 1314 01:18:37,208 --> 01:18:38,833 ‫خیلی امنیتیه. 1315 01:18:38,916 --> 01:18:42,333 ‫- فلزیاب دارن، مراسم مهمیه. ‫- هیچکس از صف خارج نمیشه. 1316 01:18:48,458 --> 01:18:50,041 ‫پیداشون می‌کنیم، باشه؟ 1317 01:18:51,208 --> 01:18:52,833 ‫- بیا بریم سراغ‌شون. ‫- بسیار خب. بیا. 1318 01:19:14,500 --> 01:19:17,250 ‫نه، گور، نمی‌تونم منتظر بمونم. ‫برام مهم نیست اگه فقط دو ساعت وقت داری. 1319 01:19:17,333 --> 01:19:19,291 ‫بهت گفتم که میاد لندن و امشب میاد. 1320 01:19:19,375 --> 01:19:22,666 ‫بعدش هم در ضمن، چهار نفر از رقیب‌هات ‫همه چیز رو ول کردن که بیان اینجا. 1321 01:19:22,750 --> 01:19:24,750 ‫پس واضحه که به اندازه‌ی کافی دلت نمی‌خوادش. 1322 01:19:25,916 --> 01:19:27,333 ‫اون حرومزاده. 1323 01:19:29,541 --> 01:19:32,083 ‫داره امشب می‌فروشتش. 1324 01:19:32,166 --> 01:19:33,708 ‫برو اونجا... همین الان! 1325 01:19:38,750 --> 01:19:42,708 ‫ممنونم که توی این فرصت کم تشریف آوردید، ‫ولی بهم اعتماد کنید، 1326 01:19:43,958 --> 01:19:45,666 ‫از این که اومدید پشیمون نمی‌شید. 1327 01:19:45,750 --> 01:19:46,750 ‫از اون طرف. 1328 01:19:55,500 --> 01:19:57,958 ‫- چی میگه؟ ‫- باید همینجا باشن. 1329 01:20:09,291 --> 01:20:11,000 ‫دافنی، اوضاع چطوره؟ 1330 01:20:11,083 --> 01:20:12,000 ‫همه چیز مرتبه. 1331 01:20:13,333 --> 01:20:15,166 ‫خانم‌ها و آقایون، بهتون قول یه نمایش رو دادم، 1332 01:20:15,250 --> 01:20:17,250 ‫و دلم می‌خواد منظورم رو تا حد امکان ‫خلاصه برسونم. 1333 01:20:17,333 --> 01:20:19,875 ‫اگه ممکنه به شهر نگاه کنید لطفاً. 1334 01:20:19,958 --> 01:20:23,375 ‫می‌خوام بهتون نشون بدم که چه چیزهایی ممکنن. ‫حالا، دافنی. 1335 01:20:23,458 --> 01:20:24,333 ‫دریافت شد. 1336 01:20:34,125 --> 01:20:35,166 ‫مرحله‌ی دوم دافنه. 1337 01:20:47,375 --> 01:20:48,208 ‫مال ما هم همینطور. 1338 01:21:03,666 --> 01:21:07,083 ‫- داره نمونه‌کار کلید رو نشون میده. ‫- پس دنبال بهترین منظره‌ست. 1339 01:21:07,166 --> 01:21:08,625 ‫دافنی، همه‌شون رو لطفاً دوباره روشن کن. 1340 01:21:14,750 --> 01:21:15,916 ‫باید همینجا باشن. 1341 01:21:16,000 --> 01:21:20,083 ‫اگه اینجا نیستن، یعنی یا زیرمونن ‫یا بالا سرمون. 1342 01:21:21,750 --> 01:21:23,500 ‫- یه لحظه وایسا. ‫- چیه؟ 1343 01:21:23,583 --> 01:21:25,250 ‫اونا آدم‌های چاکن. زود باش. 1344 01:21:33,583 --> 01:21:36,083 ‫درب در حال بسته شدن است. 1345 01:21:37,000 --> 01:21:39,333 ‫ولی حرف من فقط یه نمایش نورانی نیست. 1346 01:21:40,791 --> 01:21:43,166 ‫سد رودخانه‌ی تامس دافنی. ‫کنترلش رو به دست بگیر. 1347 01:21:55,125 --> 01:21:58,583 ‫اونی که اونجاست جلوی اقیانوس اطلس رو می‌گیره ‫که شهر رو غرق نکنه. 1348 01:21:59,083 --> 01:22:02,500 ‫و ما حالا قدرت این رو داریم که ‫فعال یا غیرفعالش کنیم. 1349 01:22:03,416 --> 01:22:04,583 ‫هروقت که دل‌مون بخواد. 1350 01:22:06,000 --> 01:22:07,791 ‫چطوره سد رو باز کنیم دافنی؟ 1351 01:22:19,916 --> 01:22:21,041 ‫قربان، باید این رو ببینید. 1352 01:22:23,416 --> 01:22:26,208 ‫درب‌ها در حال باز شدن هستند. 1353 01:22:32,583 --> 01:22:35,333 ‫- باید بذارید بریم داخل. ‫- اگه نذاریم چی میشه؟ 1354 01:22:44,500 --> 01:22:46,041 ‫چیزی که امشب خدمت‌تون گفتم، 1355 01:22:46,125 --> 01:22:48,958 ‫فقط یه هارد پر از صفر و یک نیست. 1356 01:22:49,791 --> 01:22:51,833 ‫چیزی که دارم می‌فروشم قدرته. 1357 01:22:52,750 --> 01:22:54,375 ‫و اگر به این مسئله علاقمندید... 1358 01:22:55,416 --> 01:22:57,083 ‫کلید همه‌چیزش همینه. 1359 01:23:09,916 --> 01:23:12,500 ‫ام! 1360 01:23:15,750 --> 01:23:17,583 ‫من قیمت مزایده رو از... 1361 01:23:17,666 --> 01:23:21,041 ‫خب، به نظرم خیلی رقم منطقی‌ایه. 1362 01:23:21,125 --> 01:23:22,500 ‫صد و پنجاه میلیون شروع می‌کنم. 1363 01:23:45,791 --> 01:23:48,125 ‫گفتید 200 میلیون؟ 1364 01:23:48,208 --> 01:23:50,541 ‫دویست و... پنجاه میلیون. 1365 01:23:50,625 --> 01:23:53,250 ‫- دویست و پنجاه میلیون؟ ‫- بله. 1366 01:23:55,500 --> 01:23:58,916 ‫خب، برنده‌مون مشخص شد. 250 میلیون دلار ‫برای آقای ایوانوف. 1367 01:23:59,000 --> 01:24:02,666 ‫بعد این رو بهتون بگم، با شناختی که ‫از این آقا دارم، اگه فامیلی توی پاریس دارید، 1368 01:24:02,750 --> 01:24:04,875 ‫بهشون بگید سریع وسایل‌شون رو جمع کنن. 1369 01:24:05,791 --> 01:24:07,916 ‫به نظرتون دارید کجا می‌رید؟ 1370 01:24:08,916 --> 01:24:11,041 ‫بارون. 1371 01:24:11,125 --> 01:24:12,041 ‫چطور پیدامون کردید؟ 1372 01:24:12,125 --> 01:24:14,583 ‫ما ام‌آی‌6 هستیم مت. ‫شما دوتا فراری بین‌المللی‌اید. 1373 01:24:15,166 --> 01:24:17,500 ‫- کارم همینه. ‫- پس می‌دونی بچه‌هامون پیش‌شونن درسته؟ 1374 01:24:17,583 --> 01:24:20,333 ‫این رو هم می‌دونم که فکر می‌کردی ‫من یه مامور نفوذی‌ام امیلی. 1375 01:24:22,291 --> 01:24:26,291 ‫گوش کن، می‌تونید بعداً دستگیرمون کنید. ‫فقط بذار خانواده‌مون رو پیدا کنیم. 1376 01:24:28,166 --> 01:24:32,166 ‫حالا که می‌دونم نیومدید اینجا ‫که کلید رو بفروشید دستگیرتون نمی‌کنم. 1377 01:24:35,333 --> 01:24:36,500 ‫همراهم بیاید. 1378 01:24:40,208 --> 01:24:41,291 ‫دست‌ها بالا! 1379 01:24:41,375 --> 01:24:43,208 ‫تو، همونجا بمون! 1380 01:24:46,291 --> 01:24:48,166 ‫- چاک! ‫- اون در رو پوشش بدید! 1381 01:24:48,250 --> 01:24:50,250 ‫- چاک، بچه‌هامون کجا رفتن؟ ‫- بخوابید روی زمین! 1382 01:25:04,833 --> 01:25:06,583 ‫- کارت خوب بود. ‫- ممنون که متوجه شدی. 1383 01:25:06,666 --> 01:25:08,625 ‫خب، نذار ذهنت رو درگیر کنه. کلید رو پیدا کن. 1384 01:25:10,958 --> 01:25:11,916 ‫چاک! 1385 01:25:17,583 --> 01:25:19,750 ‫تیم دو، بچه‌ها رو همین الان ببر توی قایق. 1386 01:25:19,833 --> 01:25:20,875 ‫زود باش. 1387 01:25:29,708 --> 01:25:30,958 ‫ولم کن! 1388 01:25:31,041 --> 01:25:32,833 ‫ولم کن! ول کن! 1389 01:25:36,083 --> 01:25:37,000 ‫هی! 1390 01:25:46,708 --> 01:25:49,250 ‫داریم کجا می‌ریم؟ 1391 01:25:50,375 --> 01:25:53,500 ‫زود باش، بریم. بگید عجله کنن! 1392 01:25:53,583 --> 01:25:55,125 ‫بشین. 1393 01:25:56,000 --> 01:25:56,875 ‫گور کلید رو می‌خواد. 1394 01:25:56,958 --> 01:25:58,291 ‫پیش ما نیست. 1395 01:26:10,000 --> 01:26:12,875 ‫اگه جای تو بودم از جام تکون نمی‌خوردم. ‫هنوز تیراندازیش خیلی خوبه. 1396 01:26:22,875 --> 01:26:27,000 ‫موتورهامون رو بردن. ‫دارن به سمت شرق میرن. 1397 01:26:39,333 --> 01:26:40,750 ‫دارن به سمت شمال رودخونه میرن. 1398 01:26:40,833 --> 01:26:41,708 ‫من از اون طرف میرم. 1399 01:26:47,375 --> 01:26:49,125 ‫مراقب باشید! دارم رد میشم! 1400 01:26:52,416 --> 01:26:54,083 ‫زود باشید! 1401 01:27:31,375 --> 01:27:34,250 ‫دافنی، توی سر قرارمون می‌بینمت، ‫کلید رو هم بیار. 1402 01:27:34,333 --> 01:27:35,250 ‫همین الان. 1403 01:27:55,375 --> 01:27:57,458 ‫مراقب باش! مراقب باش! 1404 01:27:57,541 --> 01:27:59,041 ‫چاک سد رو باز کرده. 1405 01:27:59,125 --> 01:28:02,750 ‫همین که وارد آب‌های آزاد بشه، دیگه رفته، ‫بچه‌ها هم به کارش نمیان! 1406 01:28:02,833 --> 01:28:05,083 ‫باید به اون قایق برسیم! 1407 01:28:14,875 --> 01:28:17,083 ‫اتاق خالیه. اثری از کلید نیست. 1408 01:28:17,166 --> 01:28:19,250 ‫چاک هم توی تامسه، ‫داره به سمت شرق میره. 1409 01:28:20,833 --> 01:28:22,583 ‫- اوه نه. ‫- چیه؟ 1410 01:28:22,666 --> 01:28:24,291 ‫سد باز شده. 1411 01:28:24,375 --> 01:28:28,291 ‫من با پلیس دریایی تماس می‌گیرم، قایق‌ها رو ‫اعزام می‌کنم. تو وندی، اون سد رو ببند. 1412 01:28:47,541 --> 01:28:49,958 ‫بیا. می‌خواید بهمون ملحق بشید برای... 1413 01:28:50,041 --> 01:28:51,916 ‫هی بچه‌ها، میشه این رو نگه دارید؟ 1414 01:28:53,125 --> 01:28:54,250 ‫هی! صبر کن! 1415 01:28:59,750 --> 01:29:01,625 ‫باشه، یه قایق پیدا کردم. تو کجایی؟ 1416 01:29:01,708 --> 01:29:02,666 ‫ساعت یازدهتم. 1417 01:29:02,750 --> 01:29:03,666 ‫به سمت جنوب. 1418 01:29:04,166 --> 01:29:05,750 ‫بیا پایین. می‌گیرمت. 1419 01:29:28,666 --> 01:29:31,000 ‫نمی‌تونن سد رو ببندن. 1420 01:29:31,083 --> 01:29:32,541 ‫یه جوری کنترل سیستم رو به دست گرفتن. 1421 01:29:32,625 --> 01:29:35,583 ‫این کلید لعنتی کجاست وندی؟ 1422 01:29:38,958 --> 01:29:39,875 ‫اوه! 1423 01:29:41,250 --> 01:29:42,125 ‫اه! 1424 01:29:47,625 --> 01:29:49,125 ‫- سلام جینی پیگ. ‫- سلام. 1425 01:29:49,208 --> 01:29:51,458 ‫آره، فقط می‌خواستم ببینم ‫می‌خواستی کجا باشم. 1426 01:29:51,541 --> 01:29:53,833 ‫چون من... من آماده‌ام. ‫واسه هرچیزی آماده‌ام. 1427 01:29:53,916 --> 01:29:56,041 ‫نایج، همونجا بمون فعلاً. 1428 01:29:56,125 --> 01:29:56,958 ‫ولی... نه، ولی من... 1429 01:29:57,041 --> 01:29:58,375 ‫اوه. 1430 01:30:23,625 --> 01:30:24,458 ‫وای! 1431 01:30:40,875 --> 01:30:42,875 ‫باورم نمیشه این اتفاق افتاد. 1432 01:30:50,083 --> 01:30:52,083 ‫اوه پسر! 1433 01:30:52,583 --> 01:30:54,291 ‫این وحشتناکه! 1434 01:30:55,041 --> 01:30:56,375 ‫خیلی باحاله. 1435 01:30:57,375 --> 01:30:59,875 ‫کل قضیه واقعاً خیلی باحال بود. 1436 01:31:00,458 --> 01:31:01,458 ‫خیلی متاسفم. 1437 01:31:02,250 --> 01:31:03,875 ‫خدایا. حالت خوبه؟ 1438 01:31:03,958 --> 01:31:05,791 ‫از هیچیش فیلم نگرفتی؟ ‫نه، معلومه که ازش فیلم نگرفتی. 1439 01:31:05,875 --> 01:31:07,500 ‫اوه، بی‌هوش شده. 1440 01:31:09,083 --> 01:31:10,875 ‫خدایا، آره! 1441 01:31:10,958 --> 01:31:13,041 ‫اوه! 1442 01:31:24,833 --> 01:31:27,041 ‫بسیار خب. 1443 01:31:27,125 --> 01:31:28,791 ‫جینی پیگ. 1444 01:31:28,875 --> 01:31:32,208 ‫- کلید پیش منه. ‫- نایج، داری می‌ترکونی. 1445 01:31:35,333 --> 01:31:36,833 ‫کلید پیش نایجله. 1446 01:31:36,916 --> 01:31:39,125 ‫تکرار می‌کنم، کلید پیش نایجله. 1447 01:31:39,208 --> 01:31:41,916 ‫به نایجل بگو همین الان سد رو ببنده. 1448 01:31:46,875 --> 01:31:48,541 ‫نایج، سد رو ببند. 1449 01:31:48,625 --> 01:31:49,666 ‫آره! خیالت راحت. 1450 01:31:49,750 --> 01:31:51,416 ‫این کار رو می‌تونم بکنم. ‫این کار رو می‌کنم بکنم. 1451 01:31:51,500 --> 01:31:53,750 ‫عالیه. همون چیزیه که داشتی ‫در موردش مطالعه می‌کردی. 1452 01:31:53,833 --> 01:31:57,916 ‫فکر نمی‌کنم به این فصلش رسیده باشم. ‫لعنتی، لعنتی، لعنتی. ببخشید سرم خورد بهت. 1453 01:31:58,000 --> 01:31:59,416 ‫باشه، خب... 1454 01:31:59,500 --> 01:32:02,666 ‫- مامور خوبی باش نایج. ‫- درسته، پاک شو، پاک شو، پاک شو، پاک شو. 1455 01:32:04,250 --> 01:32:08,791 ‫آره، این هیچ کاری نمی‌کنه. ‫کنترل، همینه. کنترل زد. 1456 01:32:08,875 --> 01:32:11,083 ‫بازم هیچی. یه لحظه. 1457 01:32:12,125 --> 01:32:13,166 ‫ببخشید. سلام، ببخشید. 1458 01:32:13,250 --> 01:32:15,625 ‫میشه یه لحظه بیدار شی و یه کمی ‫توی این بهم بکنی؟ 1459 01:32:15,708 --> 01:32:18,000 ‫نمی‌تونی این کار رو بکنی. ‫معلومه که نمی‌تونی این کار رو بکنی. 1460 01:32:34,750 --> 01:32:35,875 ‫مامان! 1461 01:32:36,875 --> 01:32:38,250 ‫همینطوری اونجا واینسید! 1462 01:32:41,083 --> 01:32:42,250 ‫خدایا. 1463 01:32:46,750 --> 01:32:48,791 ‫میشه لطفاً به همدیگه کمک کنید؟ 1464 01:32:48,875 --> 01:32:50,166 ‫باشه؟ 1465 01:32:52,541 --> 01:32:53,541 ‫هی! 1466 01:32:54,583 --> 01:32:55,916 ‫بیا اینجا! 1467 01:33:01,083 --> 01:33:03,125 ‫ولم کن! ول کن! 1468 01:33:16,500 --> 01:33:17,583 ‫جلیقه‌های نجات! 1469 01:33:22,333 --> 01:33:23,791 ‫اه! 1470 01:33:28,166 --> 01:33:30,666 ‫به نایجل بگو همین الان سد رو ببنده! 1471 01:33:30,750 --> 01:33:33,000 ‫نایجل، سد رو ببند. 1472 01:33:33,583 --> 01:33:36,083 ‫هی، سیری، میشه بهم بگی چطور... 1473 01:33:36,166 --> 01:33:38,125 ‫نه، نایجل، همین الان انجامش بده! 1474 01:33:38,208 --> 01:33:40,583 ‫بله جینی پیگ. خیلی عذر می‌خوام. 1475 01:33:40,666 --> 01:33:42,458 ‫من فقط... یکی یکی بگو. 1476 01:33:42,541 --> 01:33:44,708 ‫دارم تلاشم رو می‌کنم. دارم تلاشم رو می‌کنم! 1477 01:33:45,291 --> 01:33:46,166 ‫چطور؟ 1478 01:33:47,291 --> 01:33:49,250 ‫لطفاً. لطفاً. 1479 01:33:51,833 --> 01:33:53,416 ‫اوه! چی؟ 1480 01:33:54,250 --> 01:33:56,791 ‫اوه، راستش عالیه. 1481 01:33:57,833 --> 01:33:59,833 ‫لعنتی، داره اتفاق میفته. 1482 01:34:00,333 --> 01:34:01,291 ‫باشه. 1483 01:34:02,375 --> 01:34:04,083 ‫اوه... 1484 01:34:04,166 --> 01:34:06,458 ‫امیدوارم با این دکمه لندن رو سیل نبره. 1485 01:34:29,875 --> 01:34:31,583 ‫انجامش دادم؟ 1486 01:34:34,958 --> 01:34:35,958 ‫زود باشید، بزنید بریم! 1487 01:34:36,041 --> 01:34:37,666 ‫برید، برید، برید! برید، برید، برید! 1488 01:34:41,583 --> 01:34:43,458 ‫- مامان. ‫- بهم اعتماد داری؟ 1489 01:34:43,541 --> 01:34:44,958 ‫بهت اعتماد دارم. 1490 01:34:45,041 --> 01:34:46,125 ‫مامان! 1491 01:34:49,541 --> 01:34:51,250 ‫نیازی نیست مامان. خودم می‌تونم. 1492 01:34:56,666 --> 01:34:58,791 ‫لیو! لیو! 1493 01:34:58,875 --> 01:34:59,750 ‫بله؟ 1494 01:34:59,833 --> 01:35:01,166 ‫حالت خوبه؟ 1495 01:35:01,250 --> 01:35:02,958 ‫- اومدم اینجا تو رو نجات بدم. ‫- چی؟ 1496 01:35:06,416 --> 01:35:07,333 ‫مت! 1497 01:35:10,833 --> 01:35:12,416 ‫پاره‌اش کن! 1498 01:35:12,500 --> 01:35:14,916 ‫درست میگی چاک. ‫گروگان‌گیری‌ها خوب پیش نمیرن. 1499 01:35:41,958 --> 01:35:43,041 ‫موفق شدم. 1500 01:35:43,916 --> 01:35:45,958 ‫موفق شدم! 1501 01:35:46,041 --> 01:35:47,041 ‫من موفق شدم! 1502 01:35:47,125 --> 01:35:50,500 ‫دیدی چیکار کردم؟ ‫هیچکس اینجا نیست باهاش جشن بگیرم! 1503 01:35:50,583 --> 01:35:51,916 ‫ولی اهمیتی نداره! 1504 01:35:52,000 --> 01:35:57,250 ‫توی ام‌آی‌6 اینطوری کار می‌کنیم... ‫توی برنامه‌ی تمرینیش. 1505 01:36:14,125 --> 01:36:16,958 ‫اوه، من خیلی خوشحالم. 1506 01:36:17,041 --> 01:36:19,750 ‫گوش کن، امروز کارت باورنکردنی بود. 1507 01:36:19,833 --> 01:36:20,958 ‫- واقعاً؟ ‫- آره! 1508 01:36:21,041 --> 01:36:23,250 ‫کپسول آتش‌نشانی، انگشت شستت. 1509 01:36:23,333 --> 01:36:25,041 ‫یعنی، خیلی هوشمندانه بود. 1510 01:36:25,125 --> 01:36:27,375 ‫باورم نمیشه. فکر می‌کردم شوکه بشی. 1511 01:36:27,916 --> 01:36:28,750 ‫چی؟ 1512 01:36:28,833 --> 01:36:31,333 ‫- فکر می‌کردی شوکه میشم؟ ‫- نه. هرگز. 1513 01:36:31,416 --> 01:36:32,375 ‫هرگز. هرگز این فکر رو نکردم. 1514 01:36:32,458 --> 01:36:33,958 ‫اتفاقا وقتی برگردیم، 1515 01:36:34,041 --> 01:36:36,333 ‫قراره کل روز رو بشینیم بازی کامپیوتری کنیم. 1516 01:36:36,416 --> 01:36:39,583 ‫- از خونه هم نمی‌ذارم بری بیرون. ‫- ولی می‌تونم واسه کانر تعریف کنم، درسته؟ 1517 01:36:39,666 --> 01:36:41,041 ‫هیچی نمی‌تونی به کانر بگی. 1518 01:36:41,125 --> 01:36:44,041 ‫بهشون می‌گیم که تب غده‌ای گرفته بودی. 1519 01:36:49,375 --> 01:36:52,791 ‫خدایا. ببخشید انقدر فشارت میدم. 1520 01:36:52,875 --> 01:36:55,125 ‫فقط خیلی خوشحالم که جات امنه. 1521 01:36:55,208 --> 01:36:56,958 ‫اشکال نداره. خوشم میاد. 1522 01:36:58,791 --> 01:37:00,666 ‫- خوشحالم این دوتا هم میونه‌ـَشون درست شد. ‫- آره. 1523 01:37:02,666 --> 01:37:05,416 ‫چه خبره این همه بغل ؟ 1524 01:37:06,708 --> 01:37:09,250 ‫یکم زیادی تویِ آمریکا بودی. 1525 01:37:14,458 --> 01:37:15,416 ‫هوم... 1526 01:37:21,041 --> 01:37:22,166 ‫بجنب بیا. 1527 01:37:22,250 --> 01:37:25,625 ‫اگه متوجه نشدین، بگم که من دروازه رو بستم ! 1528 01:37:25,708 --> 01:37:26,833 ‫دسخوش داداش. 1529 01:37:33,458 --> 01:37:36,916 ‫فقط قول بده دیگه از این کارا نکنیم، خب ؟ 1530 01:37:37,000 --> 01:37:39,541 ‫قول میدم دیگه از این کارا نکنیم ! 1531 01:37:39,625 --> 01:37:42,416 ‫آره، عمراً دیگه از این کارا بکنیم. 1532 01:37:42,500 --> 01:37:45,333 ‫نمیخوام استرس بهتون بدم ولی فکر کنم به بازی بتونیم برسیم. 1533 01:38:12,083 --> 01:38:15,291 ‫خیلی خب، اگه بتونه اینو گل کنه، بُردیم ! 1534 01:38:15,375 --> 01:38:17,333 ‫بسه ! داری وضع رو بدتر میکنی ! 1535 01:38:17,416 --> 01:38:20,208 ‫شرمنده مربی، اصلاً نمیتونم نگاش کنم. ‫نمیشه ! 1536 01:38:20,291 --> 01:38:21,291 ‫نفس عمیق... 1537 01:38:21,375 --> 01:38:23,416 ‫- نفس عمیق اژدهایی بکش ! ‫- نفس عمیق اژدهایی میکشم ! 1538 01:38:27,250 --> 01:38:28,416 ‫نگران نباش عزیزم. 1539 01:38:28,916 --> 01:38:31,291 ‫تویِ خونواده ما، خانم‌ها هیچوقت ‫شلیک‌هاشون خطا نمیره. 1540 01:38:31,375 --> 01:38:34,416 ‫اونم درست مثل مامان‌بزرگش شجاعه ! 1541 01:38:42,541 --> 01:38:44,250 ‫ایول ! 1542 01:38:44,333 --> 01:38:46,666 ‫- وای ! ایول ! ‫- عه... 1543 01:38:48,083 --> 01:38:49,416 ‫یوهو ! 1544 01:38:51,541 --> 01:38:54,875 ‫آره، ایول ! اینه ! 1545 01:38:54,958 --> 01:38:56,625 ‫من هنوزم انگلیسیم عزیزم ! 1546 01:38:56,708 --> 01:38:58,833 ‫دختر من اینو گل کرد ! 1547 01:38:58,916 --> 01:39:00,666 ‫ایول ! 1548 01:39:04,000 --> 01:39:05,458 ‫- تو موفق شدی ! ‫- آره، تونستم ! 1549 01:39:05,541 --> 01:39:07,458 ‫یوهو ! 1550 01:39:10,208 --> 01:39:12,083 ‫هوی سیبیل فابریک، گمشو عقب. 1551 01:39:12,166 --> 01:39:13,083 ‫همینقدر خوبه. 1552 01:39:13,166 --> 01:39:14,791 ‫برو عقب میگمت، برو اون پشت ! 1553 01:39:17,750 --> 01:39:20,416 ‫خب، خیلی خوش گذشت شما هم بودین. 1554 01:39:20,500 --> 01:39:23,583 ‫- راستی گفتی کی قراره برگردی خونه ؟ ‫- کی گفته قراره برگردم خونه ؟ 1555 01:39:23,666 --> 01:39:25,208 ‫- راستی مامان... ‫- جونم عزیزم ؟ 1556 01:39:25,291 --> 01:39:28,208 ‫به نظرت میشه یکم برم پیش آنالیس ‫درس بخونم ؟ 1557 01:39:28,291 --> 01:39:29,791 ‫نمیخواد بهم دروغ بگی عزیزم. 1558 01:39:29,875 --> 01:39:32,833 ‫اگه میخوای بری با دوستات جشن بگیری ‫برو جشن بگیر، اشکالی نداره. 1559 01:39:32,916 --> 01:39:36,375 ‫نه جدی باید درس بخونم. ‫من و لیو کلی از مدرسه عقبیم. 1560 01:39:37,083 --> 01:39:38,458 ‫باشه، حله. 1561 01:39:38,541 --> 01:39:43,125 ‫راستی اگه دوشنبه وقتت آزاده ‫میتونیم باهم فیلم ببینیم اگه میخوای. 1562 01:39:45,916 --> 01:39:46,750 ‫آم... 1563 01:39:47,708 --> 01:39:49,500 ‫آره، چرا که نه. 1564 01:39:49,583 --> 01:39:52,541 ‫اگه تو دوست داشته باشی، من هستم. 1565 01:39:52,625 --> 01:39:54,375 ‫باشه خوبه. 1566 01:39:54,458 --> 01:39:55,750 ‫- آماده این ؟ بریم ؟ ‫- آره. 1567 01:39:55,833 --> 01:39:56,916 ‫- باشه. ‫- خوش بگذره بچه‌ها. 1568 01:39:57,000 --> 01:39:58,083 ‫خدافظ. 1569 01:40:06,208 --> 01:40:08,625 ‫- الآن میتونی گریه کنی، رفتتش. ‫- من که گریه نمیکنم. 1570 01:40:09,208 --> 01:40:10,750 ‫داری گریه میکنی عزیزم. 1571 01:40:10,833 --> 01:40:11,833 ‫چقدر زیباست ! 1572 01:40:13,500 --> 01:40:14,416 ‫خب... 1573 01:40:15,708 --> 01:40:19,291 ‫راستی یه پرونده واسه این یارو آنالیس درست کردم... 1574 01:40:19,375 --> 01:40:21,250 ‫- خوبه. ‫- البته اگه آنالیس اسم واقعیش باشه. 1575 01:40:21,333 --> 01:40:22,166 ‫- خوبه. ‫- نخیر. 1576 01:40:22,250 --> 01:40:23,125 ‫- نه ! ‫- مثل اینکه نه ! 1577 01:40:23,208 --> 01:40:25,333 ‫- ما از این کارا نمیکنیم. ‫- ظاهراً از این کارا نمیکنیم. 1578 01:40:25,416 --> 01:40:28,458 ‫اگه میخوای آمار خودش و این سیبیل فابریکه رو در بیاریم... 1579 01:40:28,541 --> 01:40:29,750 ‫مدل مأمور مخفی‌ها... 1580 01:40:29,833 --> 01:40:31,500 ‫بالاخره باید یجوری از نوه‌ـَم محافظت کنم ! 1581 01:40:31,583 --> 01:40:32,958 ‫اون نوه تو نیستش ! 1582 01:40:33,041 --> 01:40:34,000 ‫- گرفتی ؟ ‫- آره. 1583 01:40:34,083 --> 01:40:36,666 ‫آره بهش اعتماد داریم خودمون. ‫نمیخواد دوستاشو بررسی کنیم. 1584 01:40:37,666 --> 01:40:38,916 ‫آم... 1585 01:40:39,000 --> 01:40:41,291 ‫چطوره شما دوتا برین، یکم با همدیگه وقت بگذرونین ؟ 1586 01:40:41,375 --> 01:40:42,916 ‫- واقعاً ؟ ‫- اوهوم. 1587 01:40:43,000 --> 01:40:44,625 ‫من حواسم به لیو هست. 1588 01:40:44,708 --> 01:40:47,875 ‫یکم با هم تمرین کنیم. ‫منم ریز و پیز اِس‌آی‌اِس رو بهش یاد بدم ! 1589 01:40:47,958 --> 01:40:49,375 ‫- تو فقط تو بخش اطلاعات و تکنولوژی هستی. ‫- خب راستش... 1590 01:40:49,458 --> 01:40:50,625 ‫امشب رو راحت باشین ! 1591 01:40:50,708 --> 01:40:51,958 ‫ممنون. 1592 01:40:52,041 --> 01:40:54,375 ‫بعد از کلی وقت، یه شب رو بدون بچه‌هاییم ! 1593 01:40:54,458 --> 01:40:56,750 ‫خودت میدونی که قراره چیکار کنیم ؟ 1594 01:40:56,833 --> 01:40:58,041 ‫- بخوابیم ! ‫- بگیریم بخوابیم ! 1595 01:40:58,125 --> 01:41:01,750 ‫- لحظه شماری میکنم واسه یکم خواب ! ‫- ولی دخترمون هم ترکوند ! 1596 01:41:01,833 --> 01:41:04,375 ‫- خب... ‫- یعنی یه بُرد بدست آوردیم، از اون بُرد گُنده‌هاش ! 1597 01:41:04,458 --> 01:41:06,208 ‫چه بُرد بزرگی ! 1598 01:41:06,291 --> 01:41:08,125 ‫- خیلی بهت افتخار میکنم. ‫- بیا اینجا عشقم... 1599 01:41:08,208 --> 01:41:09,458 ‫تروخدا نکنین ! 1600 01:41:09,541 --> 01:41:11,750 ‫بارون ؟ ‫ناموساً ؟! 1601 01:41:11,833 --> 01:41:13,958 ‫چیه خب ؟ ‫یعنی نمیتونم بیام به یه رفیق قدیمی سلام کنم ؟ 1602 01:41:14,041 --> 01:41:15,000 ‫- نخیر ! ‫- نخیر ! 1603 01:41:16,625 --> 01:41:17,791 ‫حواست که بهش هست مَت ؟ 1604 01:41:17,875 --> 01:41:20,041 ‫البته که هست. ‫15 ساله زن و شوهریم. 1605 01:41:20,125 --> 01:41:23,083 ‫- منظورم این نبود. ‫- ما دوتا بچه داریم بارون ! 1606 01:41:23,916 --> 01:41:26,333 ‫- دوتا بچه داریم داداش. ‫- امیلی چی ؟ تو خوشحالی ؟ 1607 01:41:26,416 --> 01:41:28,583 ‫- آره بابا اوکیم. ‫- بیخیال داداش. 1608 01:41:28,666 --> 01:41:31,375 ‫بابا داشتم شوخی میکردم ‫شماها هم که کلاً جنبه ندارین ! 1609 01:41:31,458 --> 01:41:32,750 ‫- درست. ‫- بعله. 1610 01:41:32,833 --> 01:41:35,041 ‫- واسه کار اومدم. ‫- ما قرار نیست برگردیم سر کار بارون. 1611 01:41:35,125 --> 01:41:38,291 ‫- این یه دفعه هم اجباری و ناخواسته بود. ‫- اگه شرایط حساس نبود نمیومدم سراغتون. 1612 01:41:38,375 --> 01:41:40,583 ‫مرسی که حالا حضوری اومدی ‫ولی ایمیل هم میدادی اوکی بود. 1613 01:41:40,666 --> 01:41:42,625 ‫مشکل اینه که جسد چاک پیدا نشد. 1614 01:41:44,208 --> 01:41:45,583 ‫جفتتون رو لازم داریم. 1615 01:41:45,666 --> 01:41:48,333 ‫حالا شاید مَت رو خیلی لازم نداشته باشیم... 1616 01:41:48,416 --> 01:41:52,375 ‫ولی امیلی، تو باید یکی از اعضایِ خونوادتو بیاری تو کار. 1617 01:41:52,458 --> 01:41:54,666 ‫مطمئنم مامانم خوشحال میشه ‫تویِ مأموریتتون شرکت کنه. 1618 01:41:54,750 --> 01:41:57,041 ‫- فقط بری باهاش یه صحبتی داشته باشی... ‫- منظورم مامانت نبود. 1619 01:41:58,500 --> 01:41:59,375 ‫عه... 1620 01:42:00,000 --> 01:42:01,166 ‫منظورم بابات بود. 1621 01:42:01,750 --> 01:42:02,791 ‫بابات ؟! 1622 01:42:02,875 --> 01:42:06,208 ‫آره، مگه درباره بابام چیزی بهت نگفته بودم ؟ 1623 01:42:06,732 --> 01:42:10,732 (: امیدوارم لذت برده باشید :) 1624 01:42:11,256 --> 01:42:18,256 «امپایر بست تی‌وی کهکشانی از فیلم و سریال» .:::EmpireBestTV.Com:::. «در شبکه‌های اجتماعی» @EmpireBestTV 1625 01:42:18,780 --> 01:42:25,780 «امپایر بست تی‌وی، حرفه ای ترین اپلیکیشن دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال» .::: EBTV.App :::. 1626 01:42:26,304 --> 01:42:31,304 ترجمه شده توسط کوروش عوض پور و رضا فتحی 1627 01:42:31,828 --> 01:42:36,828 E-Mail : Mr.kourosh@yahoo.com Telegram : @rezfathi