1 00:00:00,001 --> 00:00:20,001 ‫سی‌نما تقدیم می‌کند ‫www.30nama.com 2 00:00:35,848 --> 00:00:40,232 ‫« شـوالـیـه‌هـای آلـتو » 3 00:00:41,265 --> 00:00:45,613 ‫[ بر اساس رویدادهای واقعی ] 4 00:00:49,377 --> 00:00:54,413 ‫[ نیویورک سیتی - سال ۱۹۵۷ ] 5 00:01:00,638 --> 00:01:02,871 ‫- سلام، نُرول ‫- عصر بخیر، آقای کاستلو 6 00:01:02,872 --> 00:01:07,872 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 7 00:01:07,873 --> 00:01:12,873 ‫ترجمه از «امــیــررضــا» ‫ARZ_110_SUB@ 8 00:01:19,063 --> 00:01:20,606 ‫این برای توئه، فرانک 9 00:01:23,650 --> 00:01:25,110 ‫این برای توئه، فرانک 10 00:01:38,165 --> 00:01:40,834 ‫آقای کاستلو! آقای کاستلو! 11 00:01:41,376 --> 00:01:42,753 ‫الان آمبولانس خبر می‌کنم 12 00:01:47,466 --> 00:01:49,024 ‫باید بیش‌تر دقت می‌کردم 13 00:01:49,025 --> 00:01:51,470 ‫به جای اینکه توی کوپا تعظیم کنم ‫[ کوپاکابانا ] 14 00:01:52,638 --> 00:01:57,638 ‫That Old Black ♪ ‫♪ Magic - Johnnie Johnston 15 00:02:06,157 --> 00:02:07,903 ‫قبل از اینکه یه تیر ‫توی سرم خالی کنن... 16 00:02:07,986 --> 00:02:11,281 ‫فکر کنم هیچکس نمی‌دونست ‫که من توی جرائم سازمان‌یافته دخیلم 17 00:02:11,782 --> 00:02:16,870 ‫سلاح با خودم حمل نمی‌کردم. ‫محافظ نداشتم. با تاکسی جابه‌جا می‌شدم 18 00:02:20,332 --> 00:02:23,043 ‫به مدت ۳۸ سال فقط ‫با یه زن زندگی کردم 19 00:02:23,836 --> 00:02:24,836 ‫و هر وقت توی روزنامه‌ها 20 00:02:24,837 --> 00:02:27,464 ‫برای یه کار خیریه یا سیاسی ‫اسمم رو می‌نوشتن 21 00:02:27,548 --> 00:02:31,176 ‫معمولاً به عنوان یه قمارباز حرفه‌ای ‫ازم یاد میشد 22 00:02:31,260 --> 00:02:34,346 ‫مثل شخصیت‌های ‫داستان‌های «دیمون رانیون» 23 00:02:34,429 --> 00:02:36,890 ‫«مردان و عروسک‌ها» ‫و اون‌جور چیزها 24 00:02:43,564 --> 00:02:45,357 ‫آهنگ آخر داره اجرا میشه 25 00:02:45,440 --> 00:02:46,817 ‫خوبه 26 00:02:46,900 --> 00:02:49,153 ‫اما سال‌ها بعد، بهترین دوست من، 27 00:02:50,487 --> 00:02:51,697 ‫بهم خیانت کرد 28 00:02:52,114 --> 00:02:54,116 ‫ویتو، نمایش داره تموم میشه 29 00:03:02,499 --> 00:03:04,960 ‫من و ویتو از بچگی با هم دوست بودیم 30 00:03:05,043 --> 00:03:06,670 ‫شما نمی‌دونید، اما قبلاً 31 00:03:06,753 --> 00:03:09,882 ‫ما دوست‌های خوب ‫و صمیمی همدیگه بودیم 32 00:03:09,965 --> 00:03:11,967 ‫و هر دوتامون کلاس نهم ترک تحصیل کردیم ‫و از مدرسه‌ی عادیمون بیرون اومدیم، 33 00:03:12,050 --> 00:03:14,469 ‫ترک تحصیلمون به‌خاطر خنگ بودن نبود، ‫به‌خاطر این بود که جاه‌طلب بودیم 34 00:03:14,553 --> 00:03:16,096 ‫و کلاب اجتماعی «شوالیه‌های آلتو» 35 00:03:16,180 --> 00:03:17,973 ‫جایی بود که توش وقتمون رو می‌گذروندیم 36 00:03:18,056 --> 00:03:19,600 ‫خونه‌مون بود 37 00:03:19,683 --> 00:03:21,393 ‫نمی‌خواستیم مثل پدرهامون ‫تا آخر عمر 38 00:03:21,476 --> 00:03:24,801 ‫خندق بکنیم و توی ‫یه اتاق اجاره‌ای سرد زندگی کنیم 39 00:03:24,802 --> 00:03:26,273 ‫نه، جناب، ما اونطور آدم‌هایی نبودیم 40 00:03:26,356 --> 00:03:30,068 ‫ما توی آمریکا زندگی می‌کردیم. ‫آمریکا سرزمین رویاها و فرصت‌هاست 41 00:03:30,152 --> 00:03:32,070 ‫مثل فیلم «احمق آمریکایی خوش‌تیپ» ‫و اون‌طور چیزها 42 00:03:32,154 --> 00:03:33,155 ‫اما وقتی لاکی ‫[ پلیس نیویورک ] 43 00:03:33,238 --> 00:03:34,281 ‫وارد دنیای سیاست شد، 44 00:03:34,364 --> 00:03:36,017 ‫همه چیز عوض شد 45 00:03:36,018 --> 00:03:37,459 ‫[ جمهوری‌خواه ] [ دموکرات ] 46 00:03:37,576 --> 00:03:39,661 ‫مخصوصاً به از اینکه سازمان تامانی ‫متوجه شد که مهاجرهایی 47 00:03:39,745 --> 00:03:41,288 ‫که قبلاً به خودشون زحمت نمی‌دادن ‫که رای بدن، 48 00:03:41,371 --> 00:03:43,373 ‫در روز انتخابات طلای ناب هستن 49 00:03:43,999 --> 00:03:46,043 ‫من و ویتو به ایتالیایی به همه می‌گفتیم: 50 00:03:46,126 --> 00:03:47,836 ‫«به الاغ رای بدید» ‫(نماد حزب دموکرات) 51 00:03:47,837 --> 00:03:49,158 ‫[ جیمز جِی واکر - نامزد شهرداری ] 52 00:03:49,254 --> 00:03:50,964 ‫یادمه یه بار به ویتو گفتم: 53 00:03:51,048 --> 00:03:53,749 ‫«هی، شاید بتونیم یه رستوران ‫یا یه بار راه بندازیم. نظرت چیه؟» 54 00:03:53,750 --> 00:03:55,761 ‫اون گفت: «نه، خوشم نمیاد» 55 00:03:56,345 --> 00:03:57,679 ‫- باید این رو در نظر بگیریم ‫- گوش کن... 56 00:03:57,763 --> 00:04:01,016 ‫- شوخی نمی‌کنم ‫- من پول می‌گیریم. سرمایه‌گذاری نمی‌کنم 57 00:04:01,099 --> 00:04:03,936 ‫و اون موقع اولین باری بود ‫که متوجه شدم، 58 00:04:04,019 --> 00:04:05,229 ‫«طرز فکرمون مثل هم نیست» 59 00:04:07,147 --> 00:04:08,273 ‫تعظیم کن 60 00:04:08,357 --> 00:04:09,858 ‫اولش خیلی مطمئنم نبودم 61 00:04:09,942 --> 00:04:11,568 ‫که باید تعظیم بکنم یا نه 62 00:04:11,652 --> 00:04:12,903 ‫من اونطور آدمی نبودم 63 00:04:12,986 --> 00:04:14,821 ‫اما بعد از یه مدتی، ‫باید اعتراف کنم که خوشم می‌اومد 64 00:04:14,905 --> 00:04:16,990 ‫سرگرد! اینجا. بیاید اینجا! 65 00:04:17,074 --> 00:04:18,074 ‫آقای هاولی، 66 00:04:18,075 --> 00:04:20,244 ‫به عنوان رئیس انجمن تجار خیابان پنجم، 67 00:04:20,327 --> 00:04:21,620 ‫نظرتون راجع به کار ‫با فرانک کاستلو چیه؟ 68 00:04:21,703 --> 00:04:22,829 ‫فقط می‌تونم بگم امیدوارم 69 00:04:22,913 --> 00:04:24,206 ‫توی تمام مراسم‌های خیریه‌مون 70 00:04:24,289 --> 00:04:25,457 ‫فرانک کاستلو حمایت‌مون کنه 71 00:04:25,540 --> 00:04:27,042 ‫تو با جین و لوئیس برو، 72 00:04:27,125 --> 00:04:28,502 ‫توی رستوران می‌بینمتون 73 00:04:28,585 --> 00:04:29,878 ‫باید برم خونه چند تا کار انجام بدم 74 00:04:29,962 --> 00:04:31,922 ‫باشه. عزیزم، دیر نیایی 75 00:04:32,005 --> 00:04:33,590 ‫مراسم دوست‌داشتنی‌ای بود، 76 00:04:33,674 --> 00:04:35,592 ‫و تا حالا این همه قاضی ‫یک‌جا ندیده بودم 77 00:04:35,676 --> 00:04:37,052 ‫دیر نمیام 78 00:04:37,135 --> 00:04:38,053 ‫آدم‌های خیلی باحالی نیستن 79 00:04:38,136 --> 00:04:39,304 ‫مشکلی برات پیش نمیاد 80 00:04:42,724 --> 00:04:44,726 ‫بعضی‌وقت‌ها فراموش می‌کردم 81 00:04:44,810 --> 00:04:46,478 ‫که یه کسب‌وکارِ میلیارد دلاریِ ‫معمولی رو مدیریت نمی‌کنم 82 00:04:46,561 --> 00:04:49,231 ‫در واقع، توی فکر این بودم ‫که بذارمش کنار، اما... 83 00:04:50,440 --> 00:04:51,984 ‫انتظار چنین اتفاقی رو نداشتم 84 00:04:53,110 --> 00:04:56,488 ‫دکتر رابرتس، ‫با خط داخلی ۱۶ تماس بگیرید 85 00:04:56,571 --> 00:05:00,284 ‫دکتر رابرتس، ‫لطفاً با خط داخلی ۱۶ تماس بگیرید 86 00:05:02,619 --> 00:05:04,538 ‫آقای کاستلو، مرد خوش‌شانسی هستید 87 00:05:04,621 --> 00:05:07,291 ‫گلوله پوست سرتون رو ‫درست بالا گوش راست‌تون پاره کرده، 88 00:05:07,374 --> 00:05:09,501 ‫ولی به جای نفوذ به جمجمه، 89 00:05:09,584 --> 00:05:12,045 ‫به طرز معجزه‌آسایی دور سرتون چرخیده 90 00:05:12,129 --> 00:05:14,172 ‫و نزدیک گوش چپ خارج شده 91 00:05:14,673 --> 00:05:16,925 ‫به مدت چند روز سردرد ‫و فراموشی رو تجربه می‌کنید، 92 00:05:17,009 --> 00:05:17,968 ‫اما مشکل خاصی نیست 93 00:05:18,051 --> 00:05:19,303 ‫ممنون، دکتر 94 00:05:22,180 --> 00:05:23,724 ‫نمی‌خواستم بیایی اینجا 95 00:05:25,017 --> 00:05:26,643 ‫همیشه اون کاری ‫که می‌خوای رو انجام نمیدم 96 00:05:26,727 --> 00:05:28,103 ‫می‌دونم، می‌دونم... 97 00:05:28,186 --> 00:05:30,063 ‫شنیدی چی گفت. مشکل خاصی نیست، ‫همه چیز خوبه 98 00:05:30,522 --> 00:05:31,940 ‫الان چی میشه؟ 99 00:05:32,357 --> 00:05:33,650 ‫هیچی 100 00:05:34,526 --> 00:05:36,278 ‫پیغامش رو متوجه شدم 101 00:05:36,945 --> 00:05:38,071 ‫همین 102 00:05:39,281 --> 00:05:41,283 ‫دیگه بسمه. تمومه 103 00:05:42,200 --> 00:05:43,452 ‫تمومه؟ 104 00:05:46,038 --> 00:05:47,414 ‫می‌دونم باید چیکار کنم 105 00:05:47,497 --> 00:05:48,915 ‫چی... یعنی چی؟ 106 00:05:49,916 --> 00:05:52,169 ‫حرف‌هات رو نمی‌فهمم 107 00:05:52,586 --> 00:05:54,838 ‫برو خونه. توی خونه می‌بینمت، باشه؟ 108 00:05:54,921 --> 00:05:56,214 ‫باشه، عزیزم 109 00:05:56,298 --> 00:05:57,341 ‫خیلی‌خب 110 00:05:58,633 --> 00:05:59,885 ‫خدمه‌ی بیمارستان، 111 00:05:59,968 --> 00:06:01,803 ‫لطفاً به سالن تجاری مراجعه کنید 112 00:06:01,887 --> 00:06:04,806 ‫میشه لطفاً تمامی خدمه ‫به سالن تجاری مراجعه کنن؟ 113 00:06:20,572 --> 00:06:22,491 ‫بفرمایید داخل 114 00:06:25,911 --> 00:06:28,955 ‫آقای کاستلو، من کاراگاه سالرنو هستم 115 00:06:29,039 --> 00:06:30,457 ‫ایشون هم کاراگاه جیم مالینز هستن 116 00:06:30,540 --> 00:06:32,501 ‫حتماً آدمی که بهت شلیک کرده رو دیدی 117 00:06:48,934 --> 00:06:50,727 ‫اسمت رو صدا زده، فرانک 118 00:06:50,811 --> 00:06:53,563 ‫باشه، آره، نه، صدا زده، ‫درسته. اما من چرخیدم 119 00:06:53,647 --> 00:06:56,817 ‫و وقتی چرخیدم، ‫تیر خوردم و افتادم 120 00:06:56,900 --> 00:06:58,944 ‫افتادم روی زمین، و وقتی... 121 00:06:59,027 --> 00:07:02,364 ‫چشمم بهش افتاد، ‫رسیده بود به در خروجی 122 00:07:03,073 --> 00:07:04,074 ‫چی شد؟ 123 00:07:04,825 --> 00:07:06,326 ‫فرار کردی 124 00:07:06,410 --> 00:07:07,702 ‫فقط می‌خواستی یه کار بکنی، ‫ولی فرار کردی 125 00:07:07,786 --> 00:07:09,246 ‫نه. اون اتفاق نیُفتاد 126 00:07:09,329 --> 00:07:10,705 ‫پس چی شد؟ 127 00:07:10,789 --> 00:07:12,416 ‫فقط می‌خواستی کارش رو تموم کنی 128 00:07:12,499 --> 00:07:14,626 ‫باید کاری که شروع کردی رو تموم کنی 129 00:07:14,709 --> 00:07:16,545 ‫باید اون کار رو بکنی، وینسنت 130 00:07:16,628 --> 00:07:18,088 ‫کارش رو تموم کردم. ‫فقط ۶۰ سانت باهاش فاصله داشتم 131 00:07:18,171 --> 00:07:19,798 ‫گلوله‌ی لامصب کمونه کرده 132 00:07:19,881 --> 00:07:22,104 ‫می‌دونی که این پایان ماجرا نبوده. ‫اون آدم‌ها دوباره میان سراغت 133 00:07:22,105 --> 00:07:23,135 ‫این رو می‌دونی، درسته؟ 134 00:07:23,218 --> 00:07:24,636 ‫خب، نمی‌دونم... 135 00:07:24,719 --> 00:07:26,388 ‫من دشمنی ندارم، ‫البته تا جایی که خودم خبر دارم 136 00:07:26,471 --> 00:07:28,296 ‫من خیلی... 137 00:07:28,297 --> 00:07:30,809 ‫- می‌دونم باورتون نمیشه ‫- کاش من می‌تونستم اون حرف رو بزنم 138 00:07:30,892 --> 00:07:32,853 ‫باید با یه تفنگ بادی یا آب‌پاش می‌زدیش 139 00:07:32,936 --> 00:07:35,397 ‫- چه مرگته؟ ‫- نمی‌خواستم سروصدا کنم 140 00:07:35,480 --> 00:07:37,941 ‫سروصدا؟ خب لامصب یه تفنگه. ‫چی میگی برای خودت؟ 141 00:07:38,024 --> 00:07:40,277 ‫- اما خیلی نزدیکش بودم ‫- یه تفنگه 142 00:07:40,360 --> 00:07:42,487 ‫باید سروصدا ایجاد کنه. ‫احمقی یا چی؟ 143 00:07:42,571 --> 00:07:44,030 ‫برای اینکه مطمئن بشم ‫اسمش رو صدا زدم 144 00:07:44,114 --> 00:07:45,740 ‫اسمش رو صدا زدی؟ که چی؟ ‫اصلاً چه فایده‌ای داره؟ 145 00:07:45,824 --> 00:07:47,659 ‫این چیه، فرانک؟ 146 00:07:47,742 --> 00:07:50,704 ‫- اون چیه؟ تو الان... ‫- تاریخش برای هفته‌ی گذشته‌ست 147 00:07:50,787 --> 00:07:54,666 ‫نوشته: «سود خالص کازینو. ‫بعد از کسر بدهی‌ها: ۴۳۴ هزار دلار» 148 00:07:54,749 --> 00:07:56,877 ‫- پول خیلی زیادیه ‫- فرانک، یه کازینو داری؟ 149 00:07:57,294 --> 00:07:58,920 ‫کازینوت کجاست؟ ‫توی لاس وگاسه؟ 150 00:07:59,004 --> 00:08:01,131 ‫نمی‌دونم راجع به چی حرف می‌زنید ‫و اصلاً اون برگه چیه 151 00:08:01,214 --> 00:08:03,967 ‫...وقتی به سر یکی شلیک می‌کنی، ‫خب فکر می‌کنی طرف می‌میره 152 00:08:04,050 --> 00:08:06,553 ‫فکر نمی‌کنی طرف مُرده. ‫شلیکت الکی بوده 153 00:08:06,636 --> 00:08:08,889 ‫دیدی که طرف افتاده؟ ‫یعنی مُرده؟ نه 154 00:08:08,972 --> 00:08:10,432 ‫باید بری نگاه کنی ببینی مُرده یا نه 155 00:08:10,515 --> 00:08:12,309 ‫باید چند بار دیگه هم بهش شلیک کنی 156 00:08:12,392 --> 00:08:13,935 ‫اول شلیک می‌کنی، ‫بعداً سوال می‌پرسی، 157 00:08:14,019 --> 00:08:16,354 ‫- اما مطمئن میشی که مُرده ‫- فکر می‌کردم مُرده 158 00:08:16,438 --> 00:08:19,691 ‫خب نمرده. نمرده. ‫حدس بزن چی شده؟ نمرده 159 00:08:19,774 --> 00:08:22,152 ‫نمی‌دونستم شما قانوناً می‌تونید... 160 00:08:22,235 --> 00:08:24,029 ‫بدون هیچ حکمی... 161 00:08:24,112 --> 00:08:25,739 ‫اونطوری دست بکنید توی جیب من ‫و یه چیزی بردارید 162 00:08:25,822 --> 00:08:27,449 ‫ندیدی از روی زمین برداشتمش؟ 163 00:08:27,532 --> 00:08:29,451 ‫- حتماً افتاده روی زمین ‫- نه، ندیدم 164 00:08:29,534 --> 00:08:30,869 ‫- فرانک... ‫- اون اتفاق افتاده؟ 165 00:08:30,952 --> 00:08:32,746 ‫...بهتره بگی ماجرا چیه 166 00:08:32,829 --> 00:08:34,289 ‫چه خبره، فرانک؟ 167 00:08:34,372 --> 00:08:35,832 ‫من و تو هر دو می‌دونیم ‫که تو می‌دونی کار کی بوده 168 00:08:35,916 --> 00:08:37,626 ‫اگه می‌دونید، پس برید سراغ اونا 169 00:08:37,709 --> 00:08:39,211 ‫چون من نمی‌شناسمشون 170 00:08:39,294 --> 00:08:41,922 ‫آخه... داشت از سرش بیرون می‌اومد 171 00:08:42,005 --> 00:08:43,924 ‫خب باید هم بیاد بیرون 172 00:08:44,007 --> 00:08:45,926 ‫وقتی به سر یه نفر شلیک می‌کنی، ‫خب فکر می‌کنی مُرده 173 00:08:46,009 --> 00:08:47,302 ‫باید دوباره بهش شلیک کنی 174 00:08:47,385 --> 00:08:48,803 ‫- بیخیال ‫- لعنتی 175 00:08:48,887 --> 00:08:50,555 ‫خب، مشخصاً یه شاهد می‌خوایم، درسته؟ 176 00:08:50,639 --> 00:08:52,307 ‫تو قربانی هستی. ‫به سرت شلیک کردن 177 00:08:52,390 --> 00:08:55,727 ‫فرانک، حتماً طرف رو دیدی. ‫فقط باید یه اسم بهمون بگی، فرانک 178 00:08:55,810 --> 00:08:59,022 ‫در آسانسور... داشت باز میشد، و من... 179 00:08:59,105 --> 00:09:00,440 ‫خون زیادی همه‌جا بود 180 00:09:00,524 --> 00:09:02,067 ‫من از کجا می‌دونستم ‫چه اتفاقی قرار بیُفته؟ 181 00:09:02,150 --> 00:09:04,152 ‫باید از اینجا بری. ‫بری مخفی بشی 182 00:09:04,236 --> 00:09:06,530 ‫یه مدت آفتابی نشو. ‫می‌دونی باید چیکار کنی 183 00:09:07,405 --> 00:09:09,032 ‫قایم شو 184 00:09:09,533 --> 00:09:10,992 ‫رفقا، دوست دارم کمک‌تون کنم، 185 00:09:11,076 --> 00:09:13,078 ‫اما نمی‌تونم، چون نمی‌دونم کی... 186 00:09:13,161 --> 00:09:14,788 ‫چیزی ندیدم 187 00:09:14,871 --> 00:09:17,082 ‫چهره‌ی طرف رو ندیدم... ‫نامشخص بود 188 00:09:17,165 --> 00:09:20,335 ‫اطلاعات بیش‌تری ندارم... ‫شرمنده، می‌دونید؟ 189 00:09:20,418 --> 00:09:21,962 ‫نمی‌دونم چی بهتون بگم 190 00:09:23,296 --> 00:09:25,215 ‫نمی‌خواید برم بیمارستان؟ 191 00:09:25,298 --> 00:09:26,967 ‫- یالا. بجنب ‫- برم دوباره بهش شلیک کنم؟ 192 00:09:27,050 --> 00:09:28,260 ‫اینقدر آدم بی‌شعوری نباش 193 00:09:28,343 --> 00:09:30,011 ‫باورم نمیشه الان گفت 194 00:09:30,095 --> 00:09:31,972 ‫می‌خواد بره بیمارستان ‫و بهش شلیک کنه 195 00:09:32,055 --> 00:09:33,682 ‫این بچه چه مرگشه؟ 196 00:09:33,765 --> 00:09:35,642 ‫چی، بار بعدی باید ‫یه راکت‌اندازِ بازوکا بهش بدیم؟ 197 00:09:35,725 --> 00:09:37,310 ‫- نمی‌فهمم ‫- کی اهمیت میده؟ 198 00:09:37,394 --> 00:09:38,937 ‫اون همه تمرین کرد. ‫برای کی مهمه؟ 199 00:09:39,020 --> 00:09:40,939 ‫رفت شمال شهر ‫و اون همه تمرین کرد 200 00:09:41,022 --> 00:09:42,941 ‫بهم می‌گفت: «دارم تمرین می‌کنم، ‫دارم شلیک می‌کنم...» 201 00:09:43,024 --> 00:09:44,568 ‫خب چی شد؟ ‫هیچ غلطی نکردی که 202 00:09:47,988 --> 00:09:49,781 ‫اگه اجازه هست دوست دارم ‫با وکیلم تماس بگیرم 203 00:09:49,864 --> 00:09:51,658 ‫آره، برو. راحت باش 204 00:09:51,741 --> 00:09:52,993 ‫خیلی‌خب 205 00:10:04,671 --> 00:10:06,715 ‫فرانک کاستلو، رئیس مشهور ‫باندهای تبهکاری شهر 206 00:10:06,798 --> 00:10:08,842 ‫و یه کله‌گنده‌ی سیاسی ‫که توی شهر 207 00:10:08,925 --> 00:10:10,510 ‫به عنوان «نخست وزیر» ‫دنیای تبهکاری شناخته میشه... 208 00:10:10,594 --> 00:10:12,137 ‫- چطور همه چیز خراب شد؟ ‫- ...از یه سوءقصد جون سالم به در برد 209 00:10:12,220 --> 00:10:14,723 ‫زمانی که داشته وارد آپارتمان لاکچریش ‫در سنترال پارک وست می‌شده 210 00:10:15,140 --> 00:10:17,475 ‫پلیس میگه مرد مسلح، که از یه هفت تیر ‫با کالیبر ۳۲ استفاده می‌کرده، 211 00:10:17,559 --> 00:10:20,604 ‫و حدوداً ۲۵ سال سن داشته با یه ماشین سدان ‫که راننده داشته فرار کرده 212 00:10:49,674 --> 00:10:51,051 ‫پلیس نگرانه 213 00:10:51,134 --> 00:10:52,761 ‫که شاید این تلاش نافرجام ‫برای کشتن کاستلو 214 00:10:52,844 --> 00:10:55,055 ‫ممکنه نشونه‌ای از رقابت ‫توی محافل جرائم سازمان‌یافته باشه 215 00:10:55,138 --> 00:10:56,473 ‫می‌دونیم که بین موکل تو 216 00:10:56,556 --> 00:10:58,016 ‫و ویتو جنوویزه مشکلاتی وجود داره 217 00:10:58,099 --> 00:10:59,976 ‫فرانک، چندین ساله که چنین شایعاتی ‫همه‌جا پخش شده 218 00:11:00,060 --> 00:11:01,811 ‫پسرها و دخترها، ‫بذارید یه چیزی رو بهتون بگم 219 00:11:01,895 --> 00:11:03,688 ‫من اینجا توی لیندیز هستم، ‫و این چیزی نیست 220 00:11:03,772 --> 00:11:06,483 ‫که بشه با کیک پنیر ‫و شیرینی بلینتز ازش گذشت 221 00:11:06,566 --> 00:11:08,026 ‫آقایون، لازمه بهتون یادآوری کنم 222 00:11:08,109 --> 00:11:10,070 ‫که آقای کاستلو قربانی این ماجرا هستن؟ 223 00:11:10,153 --> 00:11:12,155 ‫اون کسیه که بهش شلیک کردن، ‌خیلی‌خب؟ 224 00:11:12,238 --> 00:11:15,325 ‫پس اگه نمی‌خواید قربانی رو ‫به انجام جرم‌وجنایت متهم کنید، 225 00:11:15,408 --> 00:11:17,035 ‫به نظرم دیگه کارمون تمومه 226 00:11:17,118 --> 00:11:18,745 ‫هی، فرانک، به نظرت کار کی بوده؟ 227 00:11:18,828 --> 00:11:20,330 ‫می‌تونم بگم که مقامات خیلی نگرانن 228 00:11:20,413 --> 00:11:23,083 ‫که ممکنه سوءقصد به جون کاستلو 229 00:11:23,166 --> 00:11:24,751 ‫منجر به یه درگیری ‫خونین مافیایی بشه 230 00:11:24,834 --> 00:11:26,086 ‫که چندین ساله توی این شهر ‫شاهدش نبودیم 231 00:11:26,169 --> 00:11:27,629 ‫هی، فرانک! 232 00:11:27,712 --> 00:11:28,713 ‫می‌دونم باعث شده شهرداری 233 00:11:28,797 --> 00:11:30,090 ‫و سرگرد پلیس 234 00:11:30,173 --> 00:11:33,093 ‫در ساختمان پلیس به شدت نگران بشن 235 00:11:33,176 --> 00:11:34,928 ‫من ویکتور ریزل هستم 236 00:11:39,182 --> 00:11:42,102 ‫- آقای کاستلو! ‫- اینجا رو ببین، فرانک! 237 00:11:42,185 --> 00:11:43,478 ‫فرانک! فراک، اینجا 238 00:11:43,561 --> 00:11:44,896 ‫منتظرم بمون 239 00:11:44,979 --> 00:11:47,232 ‫فرانک، یه لطفی بهم بکن. ‫هیچی نگو، باشه؟ 240 00:11:47,315 --> 00:11:48,817 ‫نظرت چیه، فرانک؟ 241 00:11:49,275 --> 00:11:51,569 ‫هی، هی، هی. ‫برید عقب. هی، هی 242 00:11:54,864 --> 00:11:57,409 ‫فعلاً هیچ نظری نداریم. ‫نظری نداریم 243 00:11:57,492 --> 00:11:59,744 ‫لطفاً تا حال آقای کاستلو بهتر میشه 244 00:11:59,828 --> 00:12:01,913 ‫به حریم شخصی‌شون بذارید، باشه؟ 245 00:12:01,996 --> 00:12:03,915 ‫یالا پسرها. ‫یه امشب رو بذارید استراحت کنیم، 246 00:12:24,935 --> 00:12:25,935 ‫[ پنت هاوس ] 247 00:12:51,004 --> 00:12:52,297 ‫بیا بریم 248 00:12:53,548 --> 00:12:55,467 ‫الان دیگه چه فایده‌ای داره؟ 249 00:12:55,884 --> 00:12:57,010 ‫خیلی فایده داره 250 00:12:57,469 --> 00:13:02,891 ‫شام رو توی رم می‌خوریم. هوم؟ 251 00:13:02,974 --> 00:13:05,810 ‫من فقط... می‌دونی... می‌خوام... 252 00:13:05,894 --> 00:13:08,646 ‫- به هر حال باید برگردیم ‫- چرا؟ چرا؟ 253 00:13:08,730 --> 00:13:11,357 ‫- چون من... ‫- نه، فقط من و توییم 254 00:13:11,441 --> 00:13:12,776 ‫قرارمون همین بود 255 00:13:13,651 --> 00:13:15,612 ‫ما خانواده‌ی مستقلی هستیم 256 00:13:16,154 --> 00:13:17,697 ‫می‌تونیم هر جایی ‫که می‌خوایم زندگی کنیم 257 00:13:18,782 --> 00:13:21,659 ‫درست میگی، می‌دونم. ‫اما باید همین‌جا تمومش کنم 258 00:13:21,743 --> 00:13:23,536 ‫باید این ماجرا رو تموم کنم 259 00:13:23,620 --> 00:13:26,080 ‫باید باهاش سروکله بزنم. ‫من... باید... 260 00:13:26,164 --> 00:13:28,041 ‫باید بفهمم می‌خوام چیکار کنم 261 00:13:28,124 --> 00:13:30,585 ‫بهم قول دادی. ‫گفتی خانواده‌ی مستقلی هستیم 262 00:13:30,668 --> 00:13:33,880 ‫و من و تو و سگ‌ها می‌تونیم... ‫می‌تونیم هر جایی خواستیم زندگی کنیم 263 00:13:33,963 --> 00:13:35,256 ‫اون کار رو می‌کنیم 264 00:13:35,965 --> 00:13:38,426 ‫تصمیمم رو گرفتم، بعد از این کار، ‫دیگه تمومش می‌کنم 265 00:13:38,510 --> 00:13:40,178 ‫اما اول باید این قضیه رو حل کنم 266 00:13:40,261 --> 00:13:42,680 ‫باید مطمئن بشم که قبل از رفتنمون ‫همه چیز مرتبه، 267 00:13:42,764 --> 00:13:45,642 ‫و بعدش می‌ریم. من دیگه کنار می‌کشم، ‫تمومه. دیگه بسمه 268 00:13:47,894 --> 00:13:49,854 ‫اما الان نگرانم. ‫باید این ماجرا رو تموم کنم 269 00:13:49,938 --> 00:13:52,357 ‫ممکنه بار بعدی این‌قدر ‫خوش‌شانس نباشیم 270 00:13:53,900 --> 00:13:56,194 ‫اگه بابی رو نداشتم، 271 00:13:56,277 --> 00:13:59,113 ‫احتمالاً اصلاً از محله خارج نمی‌شدم 272 00:13:59,781 --> 00:14:01,658 ‫هیچکس از محله خارج نمیشد 273 00:14:02,158 --> 00:14:05,912 ‫همه اونجا احساس امنیت ‫و راحتی می‌کردیم 274 00:14:06,621 --> 00:14:08,414 ‫هوای همدیگه رو داشتیم 275 00:14:09,457 --> 00:14:12,377 ‫بابی بهمون نشون داد ‫که به جز مرکز شهر، 276 00:14:12,460 --> 00:14:15,880 ‫کلاب و بقیه‌ی چیزها، ‫این شهر بخش‌های دیگه‌ای هم داره 277 00:14:17,215 --> 00:14:18,842 ‫اون همه خاطره 278 00:14:20,093 --> 00:14:22,303 ‫برای عروسی یه منطقه‌ی بی‌طرف ‫انتخاب کردیم 279 00:14:22,387 --> 00:14:24,222 ‫چون پدر و مادرش فکر می‌کردن 280 00:14:24,305 --> 00:14:27,016 ‫که دختر ۱۷ ساله‌شون، ‫لورتا گایگرمن، 281 00:14:27,100 --> 00:14:29,936 ‫نباید با یه تبهکار ایتالیایی ازدواج کنه 282 00:14:30,019 --> 00:14:32,146 ‫و پدر و مادر من درک نمی‌کردن 283 00:14:32,230 --> 00:14:35,024 ‫که چرا به جای یه دختر پرمدعای یهودی، 284 00:14:35,108 --> 00:14:37,360 ‫داشتم با یه دختر لطیف ایتالیایی ‫ازدواج می‌کردم، می‌دونید 285 00:14:38,945 --> 00:14:41,489 ‫چرا اون همیشه همراهته؟ 286 00:14:42,031 --> 00:14:43,408 ‫کاش همیشه تفنگ باهات نبود 287 00:14:43,491 --> 00:14:45,869 ‫می‌دونی، اگه بگیرنت، ‫‏۵ سال زندانی میشی 288 00:14:45,952 --> 00:14:47,871 ‫هیچکس من رو نمی‌گیره 289 00:14:48,496 --> 00:14:49,873 ‫من که گرفتمت 290 00:14:50,748 --> 00:14:52,500 ‫آره، خب، چون خودم بوسیدمت 291 00:14:53,418 --> 00:14:55,712 ‫ولی پلیس‌ها رو نمی‌بوسم 292 00:15:04,637 --> 00:15:06,556 ‫با اتهام حمل سلاح دستگیر شدم ‫[ هزینه‌ی سند ازدواج: ۱ دلار ] 293 00:15:06,639 --> 00:15:07,891 ‫درست بعد از عروسی 294 00:15:07,974 --> 00:15:09,893 ‫بقیه‌ی ماه‌عسل رو توی زندان بودم ‫[ شوالیه‌های آلتو ] 295 00:15:11,227 --> 00:15:13,062 ‫بعد از اون دیگه هیچ سلاحی حمل نکردم 296 00:15:13,146 --> 00:15:17,066 ‫قاضی تامانی من رو به ۱۱ ماه حبس ‫توی جزیره‌ی «وِلفر» محکوم کرد 297 00:15:17,150 --> 00:15:18,443 ‫و اونجا با مردی هم‌سلول شدم 298 00:15:18,526 --> 00:15:21,738 ‫که توی تقلب توی مسابقات ‫جهانی بیسبال ۱۹۱۹ همکاری کرده بود ‫[ سینسیناتی رِدز، قهرمان جهان سال ۱۹۱۹ ] 299 00:15:21,821 --> 00:15:23,865 ‫گفت همه توی کشور 300 00:15:23,948 --> 00:15:25,408 ‫می‌تونن هر چقدر ‫می‌خوان مشروب بخورن، 301 00:15:25,491 --> 00:15:27,660 ‫اما کسی نمی‌تونست مشروب بفروشه 302 00:15:29,662 --> 00:15:31,164 ‫باورم نمیشد همچین قانونی هست 303 00:15:36,878 --> 00:15:38,546 ‫برای من، ممنوعیت الکل 304 00:15:38,630 --> 00:15:39,547 ‫یه سرزمین ناشناخته بود 305 00:15:39,631 --> 00:15:41,382 ‫خدا آمریکا رو حفظ کنه 306 00:15:48,640 --> 00:15:53,353 ‫♪ Bessie Smith - Me and My Gin ♪ 307 00:15:53,354 --> 00:15:55,813 ‫ممنوعیت الکل قانونی بود ‫که هیچکس نمی‌خواست ازش پیروی کنه ‫[ در این مکان مشروب فروخته نمی‌شود ] 308 00:15:55,897 --> 00:15:57,023 ‫و هیچکس نمی‌خواست اعمالش کنه، 309 00:15:57,106 --> 00:15:58,816 ‫و برای من عالی بود 310 00:16:01,616 --> 00:16:02,616 ‫[ مشروبات مست‌کننده مجاز نیست ] 311 00:16:12,914 --> 00:16:14,832 ‫وقتی دکتر گفت که بچه‌دار شدن 312 00:16:14,916 --> 00:16:15,959 ‫ممکنه جون بابی رو توی خطر بندازه، 313 00:16:16,042 --> 00:16:18,336 ‫کسب‌وکارم تبدیل به خانواده‌م شد 314 00:16:18,711 --> 00:16:20,213 ‫در طول دوران ممنوعیت مشروب 315 00:16:20,296 --> 00:16:22,632 ‫سیاستمدارها و پلیس‌ها رو ‫شریک خودم کردم 316 00:16:24,592 --> 00:16:27,095 ‫مشروب‌فروشی‌ها رو ‫تبدیل به کلاب کردم، 317 00:16:28,513 --> 00:16:30,556 ‫و قماربازی‌های خیابانی رو ‫تبدیل به کازینو کردم 318 00:16:30,640 --> 00:16:33,101 ‫بهترین اسکاچِ وارداتی موجود رو 319 00:16:33,184 --> 00:16:34,852 ‫به طبقه‌ی مرفه عرضه می‌کردم 320 00:16:35,478 --> 00:16:39,482 ‫سال ۱۹۳۷ که لاکی دستگیر شد، ‫ویتو رئیس رؤسا شد 321 00:16:40,149 --> 00:16:42,944 ‫متاسفانه، ویتو هم درگیر ‫یه پرونده‌ی قتل دو انسان شد، 322 00:16:43,027 --> 00:16:45,196 ‫و مسئولیت همه چیز رو به من سپرد 323 00:16:45,279 --> 00:16:47,532 ‫و تصمیم گرفت از کشور خارج بشه 324 00:16:48,366 --> 00:16:51,035 ‫اونطوری می‌خواست ‫با هیئت منصفه روبه‌رو نشه، 325 00:16:51,119 --> 00:16:53,037 ‫پس قبل از اینکه راهی ایتالیا بشه 326 00:16:53,121 --> 00:16:55,206 ‫روی کشتی یه مهمونی سفر بخیر ‫براش گرفتیم 327 00:16:55,915 --> 00:16:59,210 ‫و من یهویی رئیس رؤسا شدم 328 00:16:59,293 --> 00:17:01,254 ‫توی این مهمونی، اون به همه گفت 329 00:17:01,337 --> 00:17:03,631 ‫تا وقتی که برگرده من رئیسم 330 00:17:03,715 --> 00:17:04,757 ‫چون می‌دونست... 331 00:17:04,841 --> 00:17:06,884 ‫که می‌تونه به من اعتماد کنه 332 00:17:06,968 --> 00:17:08,636 ‫و من ازش دزدی نمی‌کنم 333 00:17:08,720 --> 00:17:10,054 ‫و درست هم فکر می‌کرد 334 00:17:10,138 --> 00:17:11,764 ‫من هیچوقت اون کار رو نمی‌کنم 335 00:17:12,890 --> 00:17:14,934 ‫اما جنگ جهانی دوم شروع شد، ‫[ جنگ! ] 336 00:17:15,018 --> 00:17:17,020 ‫و چندین سال توی ایتالیا گیر افتاد 337 00:17:20,344 --> 00:17:21,344 ‫[ ژاپن تسلیم می‌شود! ] 338 00:17:32,368 --> 00:17:35,038 ‫وقتی موفق شد برگرده، ‫تمام دنیا تغییر کرده بود 339 00:17:38,583 --> 00:17:40,001 ‫آقای جینوویزه 340 00:17:40,543 --> 00:17:42,295 ‫در طول زندگی‌تون، 341 00:17:42,378 --> 00:17:45,089 ‫از جمله سال‌هایی که خارج ‫از کشور یک فراری بودید، 342 00:17:45,590 --> 00:17:48,926 ‫تمامی کسانی که می‌خواستن علیه‌تون ‫شهادت بدن یا مُردن، یا ناپدید شدن 343 00:17:49,010 --> 00:17:51,054 ‫و اخیراً، همین هفته‌ی گذشته، 344 00:17:51,137 --> 00:17:54,932 ‫یه شاهد که تحت بازداشت محافظتی ‫همین دادگاه بود 345 00:17:55,016 --> 00:17:56,642 ‫بعد از خوردن یه لیوان قهوه مُرد 346 00:17:56,726 --> 00:17:59,604 ‫اونقدر مرگ موش توش ریخته شده بود ‫که برای کشتن ۸ تا اسب کافی بود 347 00:17:59,687 --> 00:18:01,564 ‫نمی‌تونم به جای هیئت منصفه حرف بزنم، 348 00:18:01,647 --> 00:18:04,317 ‫اما با خوشحالی حاضرم شما رو ‫به مرگ با صندلی برقی محکوم کنم 349 00:18:05,485 --> 00:18:06,569 ‫اگه بتونم 350 00:18:07,945 --> 00:18:09,614 ‫پرونده بسته شد 351 00:18:12,533 --> 00:18:13,576 ‫ویتو 352 00:18:14,202 --> 00:18:15,787 ‫سلام. به خونه خوش اومدی 353 00:18:16,370 --> 00:18:18,122 ‫وقتی ویتو توی اون پرونده تبرئه شد، 354 00:18:18,206 --> 00:18:21,167 ‫رؤسا توی «شوالیه‌های آلتو» ‫یه مهمونی براش گرفتن 355 00:18:22,043 --> 00:18:24,796 ‫همه اونجا بودن. ‫حتی ریچی بویاردو، 356 00:18:24,879 --> 00:18:26,672 ‫رئیس مناطق مرزیِ ‫نیویورک و نیوجرسی هم اومده بود 357 00:18:26,756 --> 00:18:30,301 ‫بویاردو برای رؤسای نیویورک ‫مثل یه داور بود 358 00:18:30,384 --> 00:18:31,594 ‫همه ازش خوششون می‌اومد 359 00:18:32,011 --> 00:18:34,138 ‫جو بونانو از برانکس 360 00:18:34,222 --> 00:18:35,932 ‫تامی لوکیزی از کویینز 361 00:18:36,808 --> 00:18:38,893 ‫جو پروفاچی از بروکلین 362 00:18:38,976 --> 00:18:42,021 ‫آلبرت آناستازیا که سواحل ‫بروکلین رو مدیریت می‌کرد 363 00:18:42,105 --> 00:18:43,147 ‫با وجود اینکه روزنامه‌ها نوشته بودن 364 00:18:43,231 --> 00:18:45,024 ‫که سازمان «آدم‌کش‌های حرفه‌ای» ‫رو مدیریت می‌کرده 365 00:18:45,108 --> 00:18:46,901 ‫و تونی بندر هم اومده بود، 366 00:18:46,984 --> 00:18:50,029 ‫محرم راز، دوست صمیمی ‫و مشاور ویتو 367 00:18:50,113 --> 00:18:52,198 ‫توی اون جمعیت، ‫که ریچی بوی هم حضور داشت، 368 00:18:52,281 --> 00:18:53,699 ‫آلبرت بهترین دوست من بود 369 00:18:53,783 --> 00:18:56,452 ‫به خونه خوش اومدی، ویتو 370 00:18:58,913 --> 00:19:00,832 ‫فرانک کجاست؟ فرانک نیومده؟ 371 00:19:00,915 --> 00:19:02,500 ‫- کی؟ نه، اینجا نیست ‫- نیومده 372 00:19:02,583 --> 00:19:04,627 ‫زیاد نمیاد اینجا 373 00:19:04,710 --> 00:19:05,837 ‫چی شده؟ 374 00:19:06,337 --> 00:19:08,214 ‫اون باید اینجا باشه. ‫مثلاً رئیسه 375 00:19:08,297 --> 00:19:09,799 ‫باید اینجا باشه، درسته؟ 376 00:19:09,882 --> 00:19:11,801 ‫به نظرم باید اینجا باشه، آره. اما... 377 00:19:11,884 --> 00:19:13,970 ‫نمی‌خواد خیلی جلب توجه کنه 378 00:19:14,053 --> 00:19:16,973 ‫خیلی وقت بود که ویتو غایب بود 379 00:19:17,056 --> 00:19:18,933 ‫می‌خواست جایگاه قبلیش رو ‫به دست بیاره 380 00:19:19,016 --> 00:19:20,309 ‫رئیس رؤسا بشه، 381 00:19:20,393 --> 00:19:22,228 ‫اما کارگروه مخالفت کرد 382 00:19:22,311 --> 00:19:25,148 ‫کارگروهی متشکل از ۶۰ رئیس برتر ‫از سراسر کشور 383 00:19:25,231 --> 00:19:28,442 ‫که با ریاست من به مدت ۱۵ سال 384 00:19:28,526 --> 00:19:31,529 ‫آرامش، رفاه و همکاری ‫با سیاستمدارها رو تجربه کرده بودن 385 00:19:31,612 --> 00:19:33,030 ‫و نمی‌خواستن تغییری صورت بگیره 386 00:19:33,114 --> 00:19:34,907 ‫مخصوصاً بعد از اینکه شایعه شد 387 00:19:34,991 --> 00:19:36,576 ‫ویتو توی ایتالیا مواد معامله می‌کرده 388 00:19:36,659 --> 00:19:38,619 ‫اون پرونده‌ی قتل بسته شد، ‫و تو تبرئه شدی 389 00:19:38,703 --> 00:19:40,246 ‫- ها؟ ‫- پرونده‌ی قتل بسته شد 390 00:19:40,329 --> 00:19:42,540 ‫تبرئه شدی 391 00:19:42,623 --> 00:19:44,876 ‫بین خودمون بمونه، باید امشب می‌اومد... 392 00:19:44,959 --> 00:19:46,335 ‫البته، البته 393 00:19:46,419 --> 00:19:47,920 ‫اما فردا خودت برو به دیدنش 394 00:19:48,004 --> 00:19:49,881 ‫باید التماسش کنم چیزی ‫که مال خودمه رو بهم بده 395 00:19:49,964 --> 00:19:51,340 ‫- نه ‫- منم برای همین... 396 00:19:51,424 --> 00:19:53,467 ‫بعضی‌وقت‌ها نیازه 397 00:19:53,551 --> 00:19:54,719 ‫که از یه‌کم دیپلماسی استفاده کنی 398 00:19:54,802 --> 00:19:55,887 ‫می‌دونی منظورم چیه؟ 399 00:19:55,970 --> 00:19:58,764 ‫فقط مهربون باش. ‫مصمم، اما مهربون 400 00:20:00,099 --> 00:20:02,143 ‫آره، می‌دونم، درسته، ‫مزخرفه. آره 401 00:20:02,226 --> 00:20:04,228 ‫با این همه قاضی لعنتی ‫و اون ماجراها 402 00:20:04,312 --> 00:20:06,772 ‫اون قاضی‌ها بهم هیچی ندادن 403 00:20:06,856 --> 00:20:09,609 ‫هیچی. هیچی بهم ندادن... ‫یعنی واقعاً هیچی 404 00:20:09,692 --> 00:20:12,778 ‫ویتو، بدون اون تبرئه شدی. ‫بهش نیاز نداشتی. کون لقش 405 00:20:12,862 --> 00:20:14,447 ‫به حرف‌هام گوش میدی؟ ‫بهم هیچی نداد 406 00:20:14,530 --> 00:20:16,866 ‫- هیچی ‫- می‌دونم اون... درست میگی 407 00:20:16,949 --> 00:20:18,075 ‫حرومزاده‌ی متکبر 408 00:20:18,159 --> 00:20:20,119 ‫می‌دونم، می‌دونم. حق با توئه 409 00:20:20,203 --> 00:20:22,038 ‫من برمی‌گردم ولی بهم احترام نمی‌ذاره 410 00:20:22,121 --> 00:20:25,124 ‫- باید اینجا کنارم باشه ‫- معلومه که باید اینجا باشه 411 00:20:25,583 --> 00:20:28,336 ‫از پلیس‌ها می‌ترسه. ‫می‌ترسه دستگیرش کنن 412 00:20:28,419 --> 00:20:30,046 ‫همسرش کنترلش می‌کنه 413 00:20:30,129 --> 00:20:32,465 ‫می‌دونه من اینجام. ‫باید می‌اومد اینجا 414 00:20:32,548 --> 00:20:35,468 ‫حرکت زشتی کردن. باید می‌اومدن. ‫کاملاً درسته 415 00:20:37,637 --> 00:20:40,014 ‫برای اینکه من و ویتو این گفتگو رو داشته باشیم، ‫[ شیرینی فروشی دورا ] 416 00:20:40,097 --> 00:20:42,433 ‫گفتم: «بیا بریم به شیرینی ‫فروشی دورا. چرا که نه؟» 417 00:20:42,516 --> 00:20:43,851 ‫وقتی بچه بودیم اونجا رو پیدا کردیم 418 00:20:43,935 --> 00:20:45,436 ‫همیشه می‌رفتیم اونجا 419 00:20:45,519 --> 00:20:47,438 ‫اونجا همه جور کاری می‌کردیم 420 00:20:48,064 --> 00:20:49,273 ‫مؤثره 421 00:20:49,774 --> 00:20:52,109 ‫اما ویتو رو می‌شناختم، ‫و این رو می‌دونستم 422 00:20:52,193 --> 00:20:54,904 ‫که اگه به خواسته‌ش نرسه، 423 00:20:54,987 --> 00:20:56,239 ‫سعی می‌کنه به زور بگیرش 424 00:21:41,117 --> 00:21:43,703 ‫شرمنده که نتونستم توی مهمونی بازگشتت ‫توی کلاب شرکت کنم 425 00:21:43,786 --> 00:21:45,663 ‫گفتم شاید بهتر باشه ‫من اونجا نباشم 426 00:21:45,746 --> 00:21:47,415 ‫نمی‌خواستم توجه‌ها رو ‫به خودم جلب کنم 427 00:21:47,498 --> 00:21:50,167 ‫خوب بود. خیلی خوب بود ‫که همه رو دیدم... 428 00:21:50,251 --> 00:21:51,669 ‫- مشکلی نیست. نگران نباش ‫- حتماً خوب بوده 429 00:21:51,752 --> 00:21:53,129 ‫- خوب بود ‫- آره، خوبه 430 00:21:53,212 --> 00:21:55,006 ‫نه، خوشحالم که ‫بهت خوش گذشته. خب... 431 00:21:55,089 --> 00:21:57,508 ‫نظرت چیه؟ ‫می‌خوای چیکار کنی؟ 432 00:21:59,969 --> 00:22:01,595 ‫اول از همه چیز، ‫به این فکر می‌کنم که: 433 00:22:01,679 --> 00:22:03,556 ‫«همه چیزهایی که توی دوران غیبت ‫از دست دادم رو بده بهم» 434 00:22:03,639 --> 00:22:06,142 ‫ویتو، خیلی وقته غایت بودی. ‫همه چیز تغییر کرده 435 00:22:06,225 --> 00:22:08,311 ‫- مثل قبل نیست ‫- می‌دونم. درک می‌کنم 436 00:22:08,394 --> 00:22:10,146 ‫ببین، در حق همه خوبی کردی 437 00:22:10,229 --> 00:22:12,106 ‫خدا حفظت کنه. برای خیلی‌ها ‫پول زیادی درآوردی 438 00:22:12,189 --> 00:22:15,234 ‫ولی من شاملش نشدم، اما مشکلی نیست. ‫چیکار می‌تونم بکنم؟ 439 00:22:15,693 --> 00:22:17,903 ‫- خب، برای همین اومدیم اینجا ‫- آره، برای همین اومدیم اینجا 440 00:22:17,987 --> 00:22:19,905 ‫برای همین باید دنبال چیزی بگردم 441 00:22:19,989 --> 00:22:21,824 ‫که من رو مثل قدیم ‫به جایگاهم برمی‌گردونه، چون... 442 00:22:21,907 --> 00:22:24,869 ‫بهم مرکز شهر ‫و بخش غربی رو دادی، خوبه 443 00:22:24,952 --> 00:22:27,288 ‫اما کافی نیست. اصلاً کافی نیست. ‫بیش‌تر از اینا می‌خوام 444 00:22:27,371 --> 00:22:29,248 ‫می‌دونی، وقتی داشتم می‌رفتم ‫همه چیز رو به تو سپردم 445 00:22:29,332 --> 00:22:30,708 ‫پس باید این قضیه رو حل کنیم 446 00:22:30,791 --> 00:22:32,543 ‫وگرنه باید دنبال چیز دیگه‌ای بگردم 447 00:22:32,626 --> 00:22:34,712 ‫- که من رو به جایگاهم برگردونه ‫- خب، امیدوارم من... 448 00:22:35,171 --> 00:22:37,465 ‫امیدوارم اون چیزی که توی ذهن منه ‫مد نظرت نباشه، 449 00:22:37,548 --> 00:22:39,342 ‫چون به نفع هیچکس نیست 450 00:22:39,425 --> 00:22:42,136 ‫بعضی‌ها می‌خوان ‫اون مسیر رو امتحان کنن 451 00:22:42,219 --> 00:22:44,263 ‫کسایی که باهاشون حرف می‌زنم. ‫و اونا دنبال... 452 00:22:44,347 --> 00:22:47,350 ‫می‌دونم با چه کسایی حرف می‌زنی. ‫با اون رفقا، 453 00:22:47,433 --> 00:22:49,810 ‫دنبال دردسر می‌گردی، ‫باید باهات روراست باشم 454 00:22:49,894 --> 00:22:52,188 ‫الان اوضاعمون خیلی خوبه 455 00:22:52,271 --> 00:22:53,981 ‫شرایط خوبی داریم. الان 456 00:22:54,899 --> 00:22:57,026 ‫بیا فقط... یه راه‌حل پیدا کنیم 457 00:22:57,109 --> 00:22:59,570 ‫بذار راجع بهش فکر کنم. ‫یذار یه راهی پیدا کنم 458 00:22:59,653 --> 00:23:02,573 ‫یه راهی که برای تو ‫و برای همه بهتر باشه 459 00:23:02,990 --> 00:23:05,576 ‫می‌فهمی؟ بیا اول ‫این روش رو امتحان کنیم 460 00:23:05,659 --> 00:23:07,703 ‫بهتره عجولانه هیچ کاری نکنیم 461 00:23:07,787 --> 00:23:09,330 ‫بیا هوشمندانه عمل کنیم 462 00:23:09,413 --> 00:23:10,915 ‫فقط بهم یه‌کم زمان بده. ‫یه راهی پیدا می‌کنم 463 00:23:10,998 --> 00:23:13,918 ‫اما اگه بخوای اون یکی راه رو ‫در پیش بگیری، مشکلات زیادی 464 00:23:14,001 --> 00:23:16,128 ‫برای آدم‌های زیادی درست می‌کنی. ‫اونا هم صدمه آسیب می‌بینن 465 00:23:16,504 --> 00:23:18,172 ‫این رو بهت قول میدم 466 00:23:18,255 --> 00:23:19,799 ‫باید مراقب اون شرایط باشیم 467 00:23:19,882 --> 00:23:21,717 ‫خیلی‌خب. آدم‌هایی ‫که باهاشون حرف می‌زنم، 468 00:23:21,801 --> 00:23:23,344 ‫اونا مخالف نیستن 469 00:23:23,427 --> 00:23:25,846 ‫هیچ مشکلی باهاش ندارن. ‫خیلی هم علاقه‌مندن 470 00:23:25,930 --> 00:23:28,140 ‫- خیلی برام ارزش داره ‫- اونا مشکلی ندارن، 471 00:23:28,224 --> 00:23:30,434 ‫اما این که تو مشکلی نداری بده 472 00:23:30,518 --> 00:23:32,228 ‫مشکلی بزرگی به وجود میاد 473 00:23:32,645 --> 00:23:34,397 ‫نه، نه. نه، نه، نه 474 00:23:35,064 --> 00:23:36,482 ‫نه، نه، نه، نه 475 00:23:36,565 --> 00:23:37,608 ‫برو 476 00:23:39,443 --> 00:23:40,820 ‫فرانک، گوش کن 477 00:23:40,903 --> 00:23:43,030 ‫توی ماجرای اسکاچ، ‫مانع فروشت نشد 478 00:23:43,114 --> 00:23:44,448 ‫عرضه و تقاضا بود 479 00:23:44,532 --> 00:23:45,825 ‫هیچکس بهتر از تو درک نمی‌کنه 480 00:23:45,908 --> 00:23:48,411 ‫عرضه و تقاضا. ‫اونا تقاضا می‌کنن، ما عرضه می‌کنیم 481 00:23:48,494 --> 00:23:50,996 ‫- دوتاش یکی‌ان ‫- یکی نیستن. بیخیال 482 00:23:51,080 --> 00:23:53,791 ‫نه، یکی نیستن. ‫توی این یکی پول بیش‌تری کاسب میشی 483 00:23:53,874 --> 00:23:55,334 ‫پول خیلی بیش‌تری توشه 484 00:23:55,418 --> 00:23:56,836 ‫قدیم‌ها، 485 00:23:56,919 --> 00:23:59,296 ‫یه کامیون پر از اسکاچ ‫باعث میشد ۵۰ دلار جریمه بشی 486 00:23:59,380 --> 00:24:00,673 ‫و وقتی یه پولی می‌ذاشتی ‫کف دست پلیس 487 00:24:00,756 --> 00:24:02,508 ‫می‌برد می‌رسوندت در خونه 488 00:24:02,591 --> 00:24:05,094 ‫اما اگه الان با ۳۰ گرم بگیرنت، 489 00:24:05,177 --> 00:24:06,804 ‫ممکنه حکم ۲۰ سال حبس بهت بدن 490 00:24:06,887 --> 00:24:08,305 ‫چی میگی برای خودت؟ ‫اصلاً یکی نیستن 491 00:24:08,389 --> 00:24:09,682 ‫و می‌دونن توی ترکیه چه خبره 492 00:24:09,765 --> 00:24:11,058 ‫می‌دونن توی مارسی چه خبره 493 00:24:11,142 --> 00:24:12,935 ‫همچنین از جزایر کُرس ‫و پالرمو خبر دارن 494 00:24:13,018 --> 00:24:16,063 ‫می‌دونن، و یه لیستی دارن ‫که اسم بیش‌تر از ۱۱۵ نفر توش نوشته شده 495 00:24:16,147 --> 00:24:17,815 ‫نباید اسمت توی اون لیست باشه 496 00:24:17,898 --> 00:24:20,401 ‫نمی‌خوام اسمت اونجا باشه. ‫نباید باشه 497 00:24:20,484 --> 00:24:22,111 ‫چی، تو... ‫الان وکیل شدی؟ 498 00:24:22,194 --> 00:24:24,697 ‫نه، وکیل نیستم، ‫اما به حرف‌های وکیل‌ها گوش میدم 499 00:24:24,780 --> 00:24:26,449 ‫و همیشه به روش خودشون ‫بهم مشاوره میدن 500 00:24:26,532 --> 00:24:28,576 ‫که چه کارهایی انجام بدم ‫و چه کارهایی انجام ندم 501 00:24:28,659 --> 00:24:30,661 ‫و اون کار رو نمی‌تونم بکنم. نه 502 00:24:35,082 --> 00:24:36,625 ‫به هیچ وجه 503 00:24:36,709 --> 00:24:38,836 ‫این اِسفاچاتلا. ‫این اِسفاچاتلا، 504 00:24:38,919 --> 00:24:41,338 ‫انگار صد ساله اینجاست 505 00:24:42,715 --> 00:24:44,592 ‫خیلی‌خب، بعداً راجع بهش حرف می‌زنیم 506 00:24:48,760 --> 00:24:51,656 ‫[ شوالیه‌های آلتو ] 507 00:25:04,361 --> 00:25:06,155 ‫خوبه، بنی 508 00:25:12,036 --> 00:25:14,246 ‫هی، اون کیه؟ ها؟ 509 00:25:14,330 --> 00:25:15,956 ‫آنا ویجیو 510 00:25:16,040 --> 00:25:19,960 ‫صاحب کلاب «زبرا»ست. ‫اونی که توی خیابون هشتمه 511 00:25:20,377 --> 00:25:21,754 ‫همون کلاب همجنس‌گراها رو میگی؟ 512 00:25:21,837 --> 00:25:23,631 ‫- همون کلاب شبانه؟ ‫- آره، آره، آره 513 00:25:23,714 --> 00:25:26,300 ‫وقتی داشتن طلاق می‌گرفتن ‫از شوهرش دزدیدش 514 00:25:26,759 --> 00:25:28,844 ‫طی دوران جنگ بود. ‫تو خارج بودی 515 00:25:28,928 --> 00:25:30,471 ‫کی این رو خرید؟ 516 00:25:30,554 --> 00:25:31,889 ‫- کجا میری؟ ‫- می‌خوام تا خونه قدم بزنم 517 00:25:31,972 --> 00:25:33,349 ‫- صبر کن. کجا میری؟ ‫- بعداً می‌بینمت 518 00:25:33,432 --> 00:25:34,517 ‫می‌خوام برم سلامی بکنم 519 00:25:38,729 --> 00:25:39,855 ‫سلام، بنی 520 00:25:40,356 --> 00:25:42,608 ‫- کارهای خانم رو انجام میدی؟ ‫- قطعاً 521 00:25:42,691 --> 00:25:43,984 ‫سرش که نمی‌خوای کلاه بذاری؟ 522 00:25:44,068 --> 00:25:46,237 ‫- نه، جناب. حتماً. باشه ‫- باهاش خوب حساب کن 523 00:25:46,820 --> 00:25:48,113 ‫اسم من ویتوئه 524 00:25:48,864 --> 00:25:50,908 ‫کامل می‌شناسمت 525 00:25:50,991 --> 00:25:53,077 ‫نمی‌دونم خبر خوبیه یا بد، اما... 526 00:25:53,536 --> 00:25:55,204 ‫- به نظر من که خوبه ‫- خوبه 527 00:25:55,913 --> 00:25:57,039 ‫چه طالبی‌ایه 528 00:25:57,414 --> 00:25:58,916 ‫می‌دونی چطور باید ‫یه طالبی خوب انتخاب کنی؟ 529 00:25:58,999 --> 00:26:01,335 ‫آره، نه، باید سخت باشه 530 00:26:01,418 --> 00:26:03,087 ‫نرمه، اصلاً خوب نیست 531 00:26:09,301 --> 00:26:11,887 ‫صاحب اون کلابی؟ ‫همونی که شب‌ها بازه؟ 532 00:26:12,304 --> 00:26:13,889 ‫- آره ‫- جدی؟ 533 00:26:13,973 --> 00:26:15,641 ‫- یه شب حتماً باید بیایی ‫- شاید بیام 534 00:26:15,724 --> 00:26:17,268 ‫می‌دونی، یه روز میام سراغت 535 00:26:17,351 --> 00:26:19,436 ‫یه روز برام شام درست کن. یه شب 536 00:26:36,328 --> 00:26:38,205 ‫جبران می‌کنی 537 00:26:43,711 --> 00:26:45,588 ‫حرف‌هام با ویتو توی شیرینی فروشی 538 00:26:45,671 --> 00:26:47,756 ‫اصلاً تاثیری نداشتن. ‫عجیب هم نیست 539 00:26:47,840 --> 00:26:49,675 ‫می‌بینید، هشدارهام رو نادیده گرفت 540 00:26:49,758 --> 00:26:52,761 ‫و کسب‌وکارش رو بزرگ و بزرگ‌تر می‌کرد 541 00:26:52,845 --> 00:26:54,680 ‫و مشکلات بیش‌تری به وجود می‌آورد 542 00:26:54,763 --> 00:26:56,181 ‫...میان و فکر می‌کنن 543 00:26:56,265 --> 00:26:58,100 ‫توی یه فروشگاه بزرگ هستن 544 00:26:58,183 --> 00:27:01,061 ‫طوری بهم علامت میده ‫انگار داره برام بستنی می‌خره 545 00:27:01,145 --> 00:27:02,563 ‫می‌خواید برم؟ 546 00:27:02,646 --> 00:27:04,565 ‫نه، نه، نه. بمون. ‫هیچ کاری نکن 547 00:27:06,066 --> 00:27:07,693 ‫باورم نمیشه این کار رو برام کردی! 548 00:27:07,776 --> 00:27:10,029 ‫وای، خدا، خیلی خوشگله 549 00:27:10,112 --> 00:27:13,240 ‫یکی از بزرگ‌ترین باندهای قاچاق ‫مواد مخدر سال‌های اخیر متلاشی شد 550 00:27:13,324 --> 00:27:15,492 ‫- چطورم؟ ‫- عالی. فقط از روم رد نشی 551 00:27:15,576 --> 00:27:17,578 ‫هروئین و تریاک توقیف‌شده 552 00:27:17,661 --> 00:27:20,289 ‫قطب اصلی موج عظیمی از مواد مخدر ‫به ارزش میلیون‌ها دلار بود 553 00:27:20,372 --> 00:27:22,041 ‫که می‌تونست به بازار ملی ‫مواد مخدر تزریق بشه 554 00:27:22,124 --> 00:27:24,168 ‫این مواد مخدر غیرقانونی از چین کمونیست 555 00:27:24,251 --> 00:27:26,378 ‫از طریق هنگ‌کنگ ‫به کشور قاچاق شده بود 556 00:27:26,462 --> 00:27:27,671 ‫ماجرا بزرگ و بزرگ‌تر شد 557 00:27:27,755 --> 00:27:29,340 ‫درست زمانی که پلیس فدرال 558 00:27:29,423 --> 00:27:31,258 ‫مواد مخدر رو دشمن شماره‌ی یک اعلام کرد 559 00:27:33,927 --> 00:27:36,597 ‫و من تا جایی که می‌تونستم ‫ازش فاصله گرفتم 560 00:27:37,473 --> 00:27:39,433 ‫به سلامتی ملکه‌ی کویینز 561 00:27:39,850 --> 00:27:41,310 ‫مرکز شهر رو به ویتو دادم، 562 00:27:41,393 --> 00:27:43,145 ‫از گرینیچ ویلج تا وال استریت 563 00:27:43,228 --> 00:27:44,647 ‫سال‌ها شرایط خوبی داشت 564 00:27:44,730 --> 00:27:46,565 ‫تا اینکه کنترلش افتاد دست اون 565 00:27:48,108 --> 00:27:50,986 ‫و بعدش یهویی، ‫راجع به جنگ خبر می‌شنیدم، 566 00:27:51,070 --> 00:27:53,530 ‫راحع به نزاع، ‫پیدا شدن جسد توی خیابون‌ها 567 00:27:55,866 --> 00:27:57,493 ‫دوست نداشتم توی شهر باشم 568 00:27:57,576 --> 00:28:00,162 ‫وقت بیش‌تری رو توی سندز پوینتِ گذروندم ‫[ خانه‌ی ویلاییِ سندز پوینتِ کاستلو ] 569 00:28:00,954 --> 00:28:03,874 ‫اوه، چه غافلگیری خوبی. ‫پول توی جیبت پیدا کردم 570 00:28:03,957 --> 00:28:06,210 ‫احساس می‌کنم توی ‫اون یکی جیب هم پول هست 571 00:28:06,293 --> 00:28:07,378 ‫اوه، آره 572 00:28:08,253 --> 00:28:10,923 ‫عزیزم، عزیزم. یه روزی فراموش می‌کنم، 573 00:28:11,006 --> 00:28:13,175 ‫و صاحب خشک‌شویی پولدار میشه 574 00:28:13,258 --> 00:28:15,177 ‫هی، می‌شناسمت. ‫چیزی رو فراموش نمی‌کنی 575 00:28:15,260 --> 00:28:18,013 ‫نمی‌فهمم چرا باید ‫از هر دوتا جیبت استفاده بکنی 576 00:28:18,972 --> 00:28:20,849 ‫چون... رول بزرگ پول‌ها... 577 00:28:20,933 --> 00:28:22,017 ‫خط اتو رو خراب می‌کنه 578 00:28:22,101 --> 00:28:24,019 ‫من دو تا رول درست می‌کنم. ‫اونطوری کوچیک‌تر میشن 579 00:28:24,103 --> 00:28:26,355 ‫یکی برای زندگی شخصی. ‫یکی هم برای کسب‌وکار 580 00:28:27,231 --> 00:28:28,440 ‫می‌دونی، 581 00:28:28,941 --> 00:28:31,777 ‫قرض دادن پول یکی از بهترین روش‌ها ‫برای از دست دادن پول‌هاته 582 00:28:32,319 --> 00:28:33,529 ‫و دوست‌هات 583 00:28:34,113 --> 00:28:35,489 ‫آره، خب، من یه ترفندی بلدم 584 00:28:35,572 --> 00:28:37,491 ‫اوه، آره، حتماً. فقط تو 585 00:28:37,908 --> 00:28:39,576 ‫- یکی دیگه از ترفندهات ‫- آره 586 00:28:39,660 --> 00:28:41,870 ‫- کاری که می‌کنم اینه که... ‫- اوهوم 587 00:28:41,954 --> 00:28:44,123 ‫وقتی یکی می‌خواد ‫ازم پول قرض بگیره، 588 00:28:44,748 --> 00:28:47,835 ‫یه ۱۰۰ دلاری اضافی می‌ذارم. ‫یک یا اصلاً دوتا ۱۵۰ دلاری اضافه می‌ذارم 589 00:28:47,918 --> 00:28:49,962 ‫اگه چیزی راجع بهش بهم نگن... 590 00:28:51,255 --> 00:28:53,674 ‫اونوقت می‌دونم که نمی‌تونم بهشون ‫اعتماد کنم. به چه دردی می‌خورن؟ 591 00:28:54,425 --> 00:28:55,592 ‫وای، خدا 592 00:28:55,676 --> 00:28:57,636 ‫- اشتباه میگم؟ ‫- خیلی باهوشی 593 00:28:58,429 --> 00:28:59,555 ‫باید مدیر یه بانک بشی 594 00:28:59,638 --> 00:29:01,140 ‫آره. مدیر یه بانک هستم 595 00:29:11,483 --> 00:29:13,318 ‫بابی و فرانک کجان؟ 596 00:29:13,402 --> 00:29:15,612 ‫یه کاری براشون پیش اومد. ‫خب، یه کاری برای فرانک پیش اومد 597 00:29:15,696 --> 00:29:17,740 ‫پس نتونستن بیان، می‌دونی 598 00:29:17,823 --> 00:29:19,241 ‫اما الان خودم تنها رو کنارت داری 599 00:29:19,324 --> 00:29:21,368 ‫- خب، خیلی خوبه ‫- درسته 600 00:29:23,036 --> 00:29:24,788 ‫خب، شاید یه روز دیگه 601 00:29:24,872 --> 00:29:26,331 ‫حتماً. حتماً، آره 602 00:29:26,415 --> 00:29:28,375 ‫فرانک بهم گفت یه مسئله‌ی کاری هست 603 00:29:28,459 --> 00:29:29,793 ‫که باید بهش رسیدگی کنه... 604 00:29:30,753 --> 00:29:32,254 ‫بابی، آره، خب... 605 00:29:32,921 --> 00:29:35,466 ‫یه چیزی... نمی‌دونم، اشکالی نداره 606 00:29:35,549 --> 00:29:37,384 ‫از همسر فرانک خوشت میاد؟ 607 00:29:37,468 --> 00:29:39,803 ‫همسرش... بابی آدم خوبیه. ‫می‌دونی، خانم خیلی خوبیه 608 00:29:39,887 --> 00:29:43,182 ‫یه‌کم... آدم متفاوتیه نسبت به... 609 00:29:43,265 --> 00:29:44,767 ‫مثل تو نیست 610 00:29:44,850 --> 00:29:47,060 ‫- منظورت چیه؟ ‫- نه، اون... 611 00:29:47,686 --> 00:29:50,272 ‫اون... یهودیه، اون... 612 00:29:50,689 --> 00:29:53,567 ‫ببین، خیلی راحت می‌تونم بگم به نظرم... 613 00:29:54,193 --> 00:29:55,861 ‫بینشون چه خبره، 614 00:29:56,528 --> 00:29:58,530 ‫اما من... می‌دونم چرا... 615 00:29:58,614 --> 00:30:02,201 ‫حس می‌کنم می‌دونم چرا فرانک ‫قرار رو کنسل کرد. دلیلش رو می‌دونم 616 00:30:02,284 --> 00:30:03,619 ‫انگار ناامید شدی 617 00:30:03,702 --> 00:30:06,038 ‫یه‌کم ناامید شدم 618 00:30:06,121 --> 00:30:11,460 ‫چون من و فرانک دوست‌های ‫قدیمی هستیم و... خب... 619 00:30:11,543 --> 00:30:13,504 ‫چند وقته که با هم دوستید؟ 620 00:30:13,587 --> 00:30:15,589 ‫خیلی وقته. خیلی خیلی خیلی وقته 621 00:30:15,672 --> 00:30:16,840 ‫- از بچگی؟ ‫- ها؟ 622 00:30:16,924 --> 00:30:18,634 ‫- از وقتی بچه بودیم، آره ‫- بچگی... 623 00:30:19,051 --> 00:30:21,136 ‫با هم کارهای عجیب زیادی انجام دادیم 624 00:30:21,220 --> 00:30:22,805 ‫احتمالاً وقتی بچه بودی 625 00:30:22,888 --> 00:30:23,722 ‫یه هیولا کوچولو بودی 626 00:30:23,806 --> 00:30:25,265 ‫خب، می‌دونی... 627 00:30:25,349 --> 00:30:26,934 ‫- من... ‫- ظالم بودی 628 00:30:27,017 --> 00:30:29,686 ‫فرانک یه جورایی آدم منطقی‌تریه 629 00:30:29,770 --> 00:30:32,564 ‫دوست داره توی کارش ‫یه‌کم بیش‌تر احتیاط کنه، 630 00:30:32,648 --> 00:30:34,691 ‫و به نفعشه، که خیلی خوبه 631 00:30:34,775 --> 00:30:37,152 ‫می‌دونی، تلاش می‌کنه ‫با بقیه به یه توافقی برسه 632 00:30:37,236 --> 00:30:39,780 ‫ولی من اینطورم که ‫«این کار رو بکن وگرنه...» 633 00:30:39,863 --> 00:30:41,448 ‫- روش کار من اونطوره ‫- درسته 634 00:30:41,532 --> 00:30:43,450 ‫کافیه. تموم شد. ‫به سمت جلو می‌ریم. تموم 635 00:30:43,534 --> 00:30:45,160 ‫اما تو از اونایی که... 636 00:30:46,245 --> 00:30:47,704 ‫«از کوره درمیرن؟» 637 00:30:47,788 --> 00:30:49,581 ‫ممکنه، بعضی‌وقت‌ها 638 00:30:49,665 --> 00:30:51,083 ‫وقتی حرف می‌زنی اصلاً ملاحظه‌ نمی‌کنی؟ 639 00:30:51,166 --> 00:30:53,752 ‫فرانک... از وقتی وارد رابطه شده ‫خیلی تغییر کرده 640 00:30:53,836 --> 00:30:58,298 ‫اما خب اون اتفاق برای انسان‌ها می‌افته، ‫می‌دونی، و اون... 641 00:30:58,382 --> 00:31:00,717 ‫دیگه خیلی اینجا نمیاد، 642 00:31:00,801 --> 00:31:02,344 ‫خیلی به محله‌ی قدیمی نمیاد، پس... 643 00:31:02,427 --> 00:31:05,264 ‫بعضی‌وقت‌ها یادش میره ‫کجا بزرگ شده و چی... 644 00:31:05,347 --> 00:31:08,934 ‫همسرش نگهش می‌داره اونطرف شهر، 645 00:31:09,017 --> 00:31:10,811 ‫- که می‌دونی، خیلی... ‫- درسته 646 00:31:11,270 --> 00:31:13,355 ‫می‌دونی چیه؟ خوشحالم که نیومد 647 00:31:13,772 --> 00:31:15,858 ‫- بذار نوشیدنی سفارش بدیم... ‫- حتماً 648 00:31:15,941 --> 00:31:18,819 ‫- ...و یه چیزی برای خوردن ‫- خیلی الان دلم مارتینی می‌خواد 649 00:31:29,746 --> 00:31:31,290 ‫شاید زنه بتونه آرومش کنه 650 00:31:31,748 --> 00:31:34,209 ‫چی میگی برای خودت؟ ‫هیچ فرقی ندارن 651 00:31:34,293 --> 00:31:36,003 ‫ویتو داره با خودش ازدواج می‌کنه 652 00:31:51,143 --> 00:31:52,728 ‫مهمون امشب رئیس جدید 653 00:31:52,811 --> 00:31:54,271 ‫اداره‌ی فدرال مبارزه با مواد مخدره، 654 00:31:54,354 --> 00:31:56,023 ‫سرگرد هری آنزلینگر 655 00:31:56,106 --> 00:31:57,691 ‫از اینکه اینجا هستم ‫خیلی خوشحالم، ویک 656 00:31:58,233 --> 00:31:59,610 ‫بذارید با گفتن این موضوع شروع کنم 657 00:31:59,693 --> 00:32:01,778 ‫این کشور تهدید روزافزون مواد مخدر 658 00:32:01,862 --> 00:32:06,117 ‫که از اروپا وارد می‌شه رو ‫اصلاً جدی نگرفته! 659 00:32:06,118 --> 00:32:08,869 ‫دستگیری اخیر سر دسته‌ی ‫تبهکارهای نیویورک، بیگ جان اُرمنتو 660 00:32:08,952 --> 00:32:12,956 ‫توسط سرگرد آنزلینگر ‫و نیروهای مبارزه با مواد مخدرش 661 00:32:13,040 --> 00:32:14,750 ‫فقط آغاز یه مبارزه 662 00:32:14,833 --> 00:32:17,544 ‫علیه تهدید روزافزون مواد مخدره 663 00:32:19,087 --> 00:32:20,505 ‫سرگرد آنزلینگر... 664 00:32:20,589 --> 00:32:22,215 ‫- تونی ‫- ...یکی از معدود آدم‌هاییه... 665 00:32:22,299 --> 00:32:23,467 ‫- اینجام ‫- درسته 666 00:32:23,550 --> 00:32:25,344 ‫...که این مشکل رو جدی گرفته 667 00:32:25,427 --> 00:32:27,804 ‫باید شهرمون رو تمیز کنیم. باید... 668 00:32:27,888 --> 00:32:29,264 ‫کی داره این مزخرفات رو گوش میده؟ 669 00:32:29,348 --> 00:32:31,099 ‫این لامصب رو خاموش کنید. ‫خاموشش کنید 670 00:32:31,183 --> 00:32:33,185 ‫- چشم ‫- آره، بزنش یه چیز دیگه 671 00:32:33,268 --> 00:32:35,228 ‫این... 672 00:32:36,438 --> 00:32:38,774 ‫همیشه آدم‌هایی هستن که می‌خوان 673 00:32:38,857 --> 00:32:41,234 ‫با انجام دادن کاری که فکر می‌کنن ‫رئیس می‌خواد، پیشرفت کنن 674 00:32:42,402 --> 00:32:45,989 ‫ولی بعداً می‌فهمن که اشتباه کردن 675 00:32:55,082 --> 00:32:56,500 ‫- سلام. چطوری؟ ‫- حالت چطوره؟ 676 00:32:56,583 --> 00:32:58,752 ‫آقای ریزل، میشه امضا بدید؟ 677 00:32:58,835 --> 00:33:00,587 ‫نه، نه، نه. نمی‌تونم، نمی‌تونم 678 00:33:07,844 --> 00:33:09,388 ‫آقای ریزل، حالتون خوبه؟ 679 00:33:09,471 --> 00:33:10,514 ‫ویکتور، چی شد؟ 680 00:33:10,631 --> 00:33:13,841 ‫[ گوینده‌ی رادیو مبارز با جنایت ‫در تایمز اسکوئر نابینا شد ] ‫و اونا همیشه دردسر درست می‌کنن 681 00:33:13,842 --> 00:33:15,769 ‫امروز، ویکتور ریزل 682 00:33:15,852 --> 00:33:17,938 ‫از بیمارستان نیویورک مرخص شد 683 00:33:18,021 --> 00:33:20,983 ‫دکتر گفت که سولفوریک اسید ‫به طور دائم 684 00:33:21,066 --> 00:33:24,236 ‫چشم‌های این مقاله‌نویس محبوب ‫و مبارز با جنایت رو نابود کرده 685 00:33:24,319 --> 00:33:26,154 ‫مقامات هنوز دنبال کسی می‌گردن 686 00:33:26,238 --> 00:33:28,198 ‫که اسید به چشم‌های ریزل پاشید 687 00:33:28,281 --> 00:33:29,583 ‫ویتو اصلاً دوست نداشت 688 00:33:29,584 --> 00:33:31,243 ‫که بدون اجازه‌ش کسی کاری بکنه 689 00:33:31,326 --> 00:33:33,537 ‫وگرنه مشکل به وجود می‌اومد 690 00:33:34,621 --> 00:33:36,289 ‫ویتو در واقع 691 00:33:36,915 --> 00:33:38,959 ‫توی یه شهر کوچیک ‫در دامنه‌ی کوه وزوویوس به دنیا اومد 692 00:33:39,042 --> 00:33:40,752 ‫پس دیگه چی می‌تونم بهتون بگم؟ 693 00:33:41,753 --> 00:33:43,213 ‫چطور به یکی هشدار می‌دید 694 00:33:43,296 --> 00:33:44,965 ‫که کنار یه کوه آتشفشان بزرگ شده؟ 695 00:33:46,008 --> 00:33:47,759 ‫هشدار براش یه چیز عادیه 696 00:33:49,177 --> 00:33:51,221 ‫- چیه؟ ‫- اون اینجاست 697 00:33:51,304 --> 00:33:53,557 ‫تمام این محله مال اونه، ‫ولی میاد اینجا 698 00:33:54,224 --> 00:33:55,851 ‫نگاه نکن. نگاه نکن. نگاه نکن. 699 00:33:55,934 --> 00:33:58,311 ‫نکن. نگاه نکن. تابلو بازی درنیار، بیخیال 700 00:33:58,395 --> 00:34:00,689 ‫- اون اینجا زندگی می‌کنه، ویتو ‫- می‌دونم. می‌بینمش 701 00:34:00,772 --> 00:34:01,940 ‫می‌دونم. همیشه می‌بینمش 702 00:34:02,024 --> 00:34:03,942 ‫یه‌کم زیادی می‌بینمش 703 00:34:04,651 --> 00:34:06,028 ‫اما اشکالش کجاست؟ 704 00:34:06,111 --> 00:34:07,738 ‫همیشه میاد اینجا غذا می‌خوره 705 00:34:07,821 --> 00:34:09,072 ‫نیومده اینجا که... 706 00:34:09,156 --> 00:34:11,116 ‫از اومدن هدف خاصی نداره 707 00:34:11,199 --> 00:34:12,826 ‫چه فکری می‌کنه؟ 708 00:34:12,909 --> 00:34:14,661 ‫اینکه می‌تونه بیاد اینجا ‫و وانمود کنه هیچ اتفاقی نیُفتاده؟ 709 00:34:14,745 --> 00:34:16,329 ‫شما طلاق گرفتید. اون... 710 00:34:16,413 --> 00:34:17,914 ‫همین. دیگه با هم نیستید 711 00:34:17,998 --> 00:34:20,167 ‫دیده که ما اینجاییم 712 00:34:20,250 --> 00:34:22,753 ‫وقتی اومد داخل و ما رو دید ‫باید راهش رو می‌کشید و می‌رفت 713 00:34:23,295 --> 00:34:24,838 ‫اگه وقتی ما می‌اومدیم ‫اون از قبل اینجا می‌بود، 714 00:34:24,921 --> 00:34:26,131 ‫اونطوری قضیه فرق می‌داشت 715 00:34:26,214 --> 00:34:27,758 ‫اما ما اول اومدیم 716 00:34:28,258 --> 00:34:29,551 ‫اشکالش اینه 717 00:34:30,093 --> 00:34:32,179 ‫- بیخیال. مهم نیست ‫- صبر کن. داره میاد 718 00:34:35,474 --> 00:34:36,349 ‫سلام 719 00:34:36,433 --> 00:34:37,601 ‫- بعداً می‌بینمت ‫- آره 720 00:34:40,479 --> 00:34:43,523 ‫- می‌خوای باهاش حرف بزنم؟ ‫- نه. نه. باهاش حرف نزن 721 00:34:43,940 --> 00:34:45,275 ‫نه، باهاش حرف نزن 722 00:34:45,358 --> 00:34:46,693 ‫- چرا که نه؟ میرم ‫- باهاش حرف نزن 723 00:34:46,777 --> 00:34:48,445 ‫- نه، نه، نه ‫- ویتو 724 00:34:48,945 --> 00:34:50,989 ‫به نظرم باید بیخیال باشی. ‫اینقدر سخت نگیر 725 00:34:51,073 --> 00:34:52,199 ‫بیخیالم 726 00:34:52,949 --> 00:34:54,159 ‫همین الان فراموشش کردم 727 00:34:55,285 --> 00:34:57,746 ‫خب، نیاز نیست نگران باشی 728 00:34:57,829 --> 00:34:59,164 ‫راجع به چی حرف می‌زنی؟ 729 00:34:59,831 --> 00:35:01,958 ‫تموم شد. فراموش کردم 730 00:35:12,746 --> 00:35:14,468 ‫[ راه خود را به سوی ‫قله جهان هموار می‌کند! ] 731 00:35:16,348 --> 00:35:18,517 ‫این کت پوست خز خیلی بهم میاد، عزیزم 732 00:35:18,600 --> 00:35:19,726 ‫اوهوم 733 00:35:20,393 --> 00:35:22,229 ‫تو حتی حوله‌ی حموم هم بهت میاد 734 00:35:30,237 --> 00:35:31,488 ‫سلام، سیلویو 735 00:35:32,030 --> 00:35:33,824 ‫- چطوری؟ ‫- سلام 736 00:35:33,907 --> 00:35:36,159 ‫می‌خوام چند لحظه باهات حرف بزنم. ‫بیا طبقه‌ی پایین 737 00:35:36,243 --> 00:35:38,078 ‫می‌ریم به مارکوچو. ‫نوشیدنی به حساب من 738 00:35:40,997 --> 00:35:42,290 ‫خودمون یه آدم مشترک ‫توی زندگی‌مون داریم 739 00:35:42,374 --> 00:35:44,251 ‫- می‌خوام ازت چند تا سوال بپرسم ‫- حتماً 740 00:35:49,089 --> 00:35:51,550 ‫حرومزاده‌ی... 741 00:35:51,633 --> 00:35:54,344 ‫می‌خوای مجبورم بکنی اون کار رو ‫بکنم، عوضی.... اوه، نه، نه، ها؟ 742 00:35:54,427 --> 00:35:56,179 ‫نمی‌دونی باید راهت رو بکشی ‫و بری، مادرجنده؟ 743 00:35:56,263 --> 00:35:58,807 ‫نمی‌دونی باید وارد نشی؟ 744 00:36:05,522 --> 00:36:08,024 ‫...دور همسر من می‌پلکی. ‫فکر می‌کنی می‌تونی 745 00:36:08,108 --> 00:36:09,693 ‫جلو من و بقیه اون کار رو بکنی؟ 746 00:36:12,737 --> 00:36:14,531 ‫...اونطوری توی محله می‌چرخی؟ 747 00:36:14,614 --> 00:36:16,366 ‫می‌خوای من رو ‫یه آدم حقیر نشون بدی؟ 748 00:36:16,449 --> 00:36:18,702 ‫اون الان زن منه، فهمیدی؟ ‫زن منه 749 00:36:21,621 --> 00:36:23,456 ‫دوست داری تو محله بچرخی 750 00:36:23,540 --> 00:36:25,167 ‫و من رو مثل یه آدم بی‌ارزش نشون بدی؟ 751 00:36:27,752 --> 00:36:31,173 ‫اون با من ازدواج کرده! با من! ‫زن منه، مال منه، من، من! 752 00:36:31,241 --> 00:36:33,241 ‫[ اوج التهاب ] 753 00:36:33,633 --> 00:36:36,219 ‫نفر دوم فلک‌زده‌ی بیچاره‌ای بود 754 00:36:36,303 --> 00:36:38,638 ‫که رفته بود بالا ‫یه هوایی عوض کنه و... 755 00:36:39,514 --> 00:36:41,516 ‫خب، بدشانسی آورد 756 00:36:42,642 --> 00:36:44,102 ‫همه می‌دونستن قضیه چی بوده 757 00:36:44,186 --> 00:36:46,396 ‫کشیش‌ها می‌دونستن. پلیس می‌دونست 758 00:36:46,479 --> 00:36:48,398 ‫تمام محله می‌دونستن. ‫همه در جریان بودن 759 00:36:48,481 --> 00:36:50,859 ‫می‌خواید چیکار کنید؟ ‫می‌خواید چی بگید؟ 760 00:37:05,081 --> 00:37:07,042 ‫اوضاع بین آنا و پلیس فدرال، 761 00:37:07,709 --> 00:37:09,211 ‫خیلی خراب شد 762 00:37:13,298 --> 00:37:15,926 ‫سال‌های بعد از به قتل رسیدن ‫شوهر آنا توسط ویتو، 763 00:37:16,009 --> 00:37:17,302 ‫دیگه هیچی مثل قبل نشد 764 00:37:23,850 --> 00:37:27,312 ‫مثل یه زن دیوونه ‫اینجا پیش فرانکی بوی موندم 765 00:37:27,395 --> 00:37:29,814 ‫خیلی ناامیدم کردی 766 00:37:29,898 --> 00:37:31,733 ‫فکر می‌کردم دوست منی 767 00:37:32,192 --> 00:37:34,319 ‫توی کسب‌وکارم منزوی شدم. تو... 768 00:37:34,402 --> 00:37:36,613 ‫هیچکس نباید چنین چیزی رو تجربه کنه 769 00:37:36,696 --> 00:37:37,948 ‫آره... می‌دونم که خبر داری 770 00:37:38,031 --> 00:37:40,116 ‫و تو و فرانک احتمالاً 771 00:37:40,200 --> 00:37:42,577 ‫دارید حسابی به من می‌خندید 772 00:37:47,290 --> 00:37:49,542 ‫نباید روزی ۱۰ بار زنگ بزنه 773 00:37:49,626 --> 00:37:51,670 ‫فردا حرف می‌زنم. الان نه 774 00:37:56,383 --> 00:37:57,676 ‫می‌دونم باید چیکار کنم 775 00:38:06,476 --> 00:38:08,603 ‫قوز بالای قوز این بود که ‫فرانکی بوی به آنا خبر داد 776 00:38:08,687 --> 00:38:11,106 ‫که ویتو پول کش می‌رفته 777 00:38:11,523 --> 00:38:12,899 ‫اون تصمیمی بود 778 00:38:12,983 --> 00:38:15,151 ‫که فرانکی بوی قطعاً از گرفتنش ‫پشیمون میشد 779 00:38:15,152 --> 00:38:18,152 ‫ارائــ ـه از ـسایـ ـت سـ ـ ـی‌نـ ـمـ ـا 780 00:38:34,587 --> 00:38:36,381 ‫ویتوی مادرجنده 781 00:38:36,464 --> 00:38:39,009 ‫می‌دونستم اینجا داری ‫پول من رو کش میری 782 00:38:39,092 --> 00:38:40,844 ‫همیشه این کار رو می‌کردی، ویتو؟ 783 00:38:40,927 --> 00:38:43,555 ‫همه‌شون رو برنمی‌دارم. ‫فقط سهم خودم رو برمی‌دارم 784 00:38:43,638 --> 00:38:45,181 ‫سهمت از چی؟ فاحشه‌هات؟ 785 00:38:45,265 --> 00:38:47,142 ‫وقتی باهات حرف می‌زنم ‫به صورتم نگاه کن 786 00:38:47,225 --> 00:38:48,310 ‫چرا بهم احترام نمی‌ذاری؟ 787 00:38:48,393 --> 00:38:49,436 ‫لطفاً آروم باش 788 00:38:49,519 --> 00:38:50,812 ‫- آروم باش ‫- چرا؟ 789 00:38:50,895 --> 00:38:52,397 ‫- آروم باش ‫- داری توجه همه رو جلب می‌کنی 790 00:38:52,480 --> 00:38:54,524 ‫تو هم سرت توی کار خودت باشه. چطوره؟ 791 00:38:54,607 --> 00:38:56,151 ‫- سرت توی کار خودت باشه ‫- باشه. آنا، به من نگاه کن 792 00:38:56,234 --> 00:38:57,736 ‫فکر می‌کنی ازت می‌ترسم؟ 793 00:38:57,819 --> 00:39:00,613 ‫- پول منه ‫- داری چه غلطی می‌کنی؟ 794 00:39:00,697 --> 00:39:02,657 ‫- اون پول لامصب مال منه ‫- بیخیال. هی. هی 795 00:39:02,741 --> 00:39:03,908 ‫پولم رو پس بده 796 00:39:04,743 --> 00:39:07,537 ‫حرومزاده. می‌کشونمت به دادگاه 797 00:39:07,620 --> 00:39:09,622 ‫- آنا. هی، آروم باش ‫- دروغ نمیگم! 798 00:39:09,706 --> 00:39:10,999 ‫می‌خوایم چیکارش کنیم؟ 799 00:39:11,082 --> 00:39:12,792 ‫اون زن دیوونه‌ست 800 00:39:12,876 --> 00:39:15,003 ‫- تو هیچی نداری! همه‌ش مال منه! ‫- آنا، آروم باش. آروم 801 00:39:15,086 --> 00:39:16,588 ‫خیلی‌خب 802 00:39:16,671 --> 00:39:18,048 ‫- فقط نفس بکش، آنا ‫- عوضیِ پول‌دوستیه 803 00:39:18,131 --> 00:39:19,382 ‫داره چیکار می‌کنه؟ 804 00:39:19,466 --> 00:39:20,759 ‫انگار داره آرومش می‌کنه 805 00:39:20,842 --> 00:39:22,635 ‫آرومش می‌کنه؟ ‫«آرومش می‌کنه»؟ 806 00:39:22,719 --> 00:39:24,971 ‫چیزی که من دارم می‌بینم ‫آروم کردن نیست 807 00:39:25,055 --> 00:39:26,723 ‫به نظرت داره چیکار می‌کنه؟ 808 00:39:26,806 --> 00:39:28,224 ‫- داره آرومش می‌کنه ‫- نمی‌دونم. دارم از تو می‌پرسم 809 00:39:28,308 --> 00:39:30,602 ‫آرومش می‌کنه؟ ‫اون کار آروم کردنه؟ 810 00:39:31,019 --> 00:39:33,188 ‫پسره داره سعی می‌کنه کمک‌مون بده 811 00:39:33,271 --> 00:39:35,648 ‫- به نظر من که اونطور نیست... ‫- زنه دیوونه شده 812 00:39:35,732 --> 00:39:37,859 ‫می‌دونم دیوونه‌ست، ‫اما اونجا رو ببین... 813 00:39:37,942 --> 00:39:39,527 ‫ببین چطور... 814 00:39:40,028 --> 00:39:42,322 ‫به نظرم داری الکی بزرگش می‌کنی 815 00:39:42,405 --> 00:39:43,865 ‫من نمی... 816 00:39:43,948 --> 00:39:45,492 ‫پسره فقط سعی می‌کنه ‫به خودمون کمک کنه، همین 817 00:39:45,575 --> 00:39:47,327 ‫اونطوری کسی رو آروم نمی‌کنن 818 00:39:47,786 --> 00:39:49,579 ‫فقط چون از هم جدا شدیم... 819 00:39:49,662 --> 00:39:50,997 ‫آنا 820 00:39:51,081 --> 00:39:52,499 ‫...می‌خواد من رو ‫از کلاب خودم بندازه بیرون 821 00:39:52,582 --> 00:39:53,917 ‫می‌شنوی چی میگم؟ 822 00:39:54,000 --> 00:39:57,337 ‫واقعاً حرومزاده‌ی مادرجنده‌ایه 823 00:39:57,420 --> 00:39:59,422 ‫با بد کسی درافتاده 824 00:39:59,506 --> 00:40:01,716 ‫توی کلاب مچش رو گرفتم 825 00:40:01,800 --> 00:40:06,012 ‫که داشت با اون دست‌های ورم‌کرده‌ش 826 00:40:06,096 --> 00:40:08,390 ‫پول‌ها رو از توی صندوق کش می‌رفت 827 00:40:08,473 --> 00:40:10,642 ‫- آنا؟ آنا... ‫- بذار یه چیزی رو بهت بگم 828 00:40:10,725 --> 00:40:12,268 ‫آنا، من... باید برم 829 00:40:12,352 --> 00:40:13,853 ‫بیش‌تر از چیزی که دزدیده رو ازش می‌گیرم... 830 00:40:17,232 --> 00:40:19,651 ‫- بازم آنا بود ‫- آره 831 00:40:19,734 --> 00:40:22,320 ‫داره عقلش رو از دست میده، ‫و داره من رو هم دیوونه می‌کنه 832 00:40:22,404 --> 00:40:24,697 ‫باید به ویتو زنگ بزنی 833 00:40:24,781 --> 00:40:27,033 ‫- باید با ویتو حرف بزنی ‫- نمی‌تونم باهاش حرف بزنم 834 00:40:27,117 --> 00:40:28,410 ‫باید باهاش حرف بزنی 835 00:40:28,493 --> 00:40:30,245 ‫الان داشت تهدید می‌کرد 836 00:40:30,328 --> 00:40:31,704 ‫که می‌خواد ببرش به دادگاه، 837 00:40:31,788 --> 00:40:32,997 ‫و اون کار رو می‌کنه 838 00:40:33,081 --> 00:40:34,666 ‫دارم بهت میگم، ‫نباید توی ماجرا دخالت کنیم 839 00:40:34,749 --> 00:40:36,000 ‫بذار خودشون حلش کنن 840 00:40:36,084 --> 00:40:38,086 ‫متاسفم. می‌دونم خیلی سخته 841 00:40:38,169 --> 00:40:39,921 ‫اگه به ویتو زنگ بزنم ‫قضیه بدتر میشه 842 00:40:40,004 --> 00:40:41,464 ‫آه، خیلی مطمئن نباش 843 00:40:41,548 --> 00:40:43,883 ‫عزیزم، دارم میگم قضیه بدتر میشه 844 00:40:44,551 --> 00:40:46,761 ‫فعلاً بیخیال شو 845 00:40:47,178 --> 00:40:50,932 ‫اگه می‌دونستم رابطه‌ی ‫ویتو و آنا قراره اینطور بشه، 846 00:40:51,015 --> 00:40:53,143 ‫بیش‌تر باهاشون حرف می‌زدم. ‫یه چیزی می‌گفتم 847 00:40:53,226 --> 00:40:55,186 ‫اما ویتو خیلی یه دنده‌ست 848 00:40:55,270 --> 00:40:56,146 ‫نمیشه نظرش رو عوض کرد 849 00:40:56,229 --> 00:40:57,522 ‫ویتو، باید بری 850 00:40:57,605 --> 00:40:58,857 ‫زن من چه ربطی... 851 00:40:58,940 --> 00:41:00,066 ‫اصلاً چرا باهاش حرف می‌زنی؟ 852 00:41:00,150 --> 00:41:01,651 ‫مشاور ازدواجی؟ 853 00:41:01,734 --> 00:41:03,653 ‫ویتو، روزی ۱۰ بار ‫به بابی زنگ می‌زنه 854 00:41:03,736 --> 00:41:05,363 ‫باید چیکار کنیم؟ ‫گوشی رو جواب ندیم؟ 855 00:41:05,447 --> 00:41:06,656 ‫هیچ کاری نکنیم؟ ‫اصلاً چیکار می‌تونیم بکنیم؟ 856 00:41:06,739 --> 00:41:08,324 ‫بابت تماس‌ها متاسفم 857 00:41:08,408 --> 00:41:09,909 ‫اما گوش کن، اون... ‫حالش خوبه. عصبانیه 858 00:41:09,993 --> 00:41:11,494 ‫خب، یعنی مضطربه 859 00:41:11,578 --> 00:41:12,996 ‫چه کاری از دستتون برمیاد؟ ‫چیز خاصی نیست. خوبه 860 00:41:12,997 --> 00:41:14,580 ‫[ آنا جنوویزه در مقابل ویتو جنوویزه ] ‫[ دادگاه عالی نیوجرسی ] 861 00:41:14,581 --> 00:41:17,417 ‫این مرد کسب‌وکارم رو تصاحب کرد، 862 00:41:17,500 --> 00:41:19,627 ‫و می‌خواد من رو نابود کنه 863 00:41:19,711 --> 00:41:23,047 ‫میگه ورشکسته شده. ‫اما دروغ میگه 864 00:41:23,131 --> 00:41:26,092 ‫میلیون‌ها دلار پول داره 865 00:41:26,176 --> 00:41:27,844 ‫چندین هزار دلار می‌گیره 866 00:41:27,927 --> 00:41:31,014 ‫هر هفته چندین هزار دلار ‫پولِ معاف از مالیات می‌گیره 867 00:41:31,097 --> 00:41:34,851 ‫من ظروف طلای ۲۴ عیار و پلاتین داشتم 868 00:41:35,435 --> 00:41:37,979 ‫نقره‌جاتم از بهترین مارک‌های دنیا بودن 869 00:41:38,062 --> 00:41:41,733 ‫هر هفته مهمونی می‌گرفتیم 870 00:41:41,816 --> 00:41:44,736 ‫‏۲۵ تا ۳۰ تا آدم می‌اومد 871 00:41:44,819 --> 00:41:47,780 ‫از نیویورک هنرمند استخدام می‌کردیم 872 00:41:48,865 --> 00:41:53,620 ‫‏۳۰ تا لباس مجلسی ‫توی اتاق لباس‌هام داشتم 873 00:41:53,703 --> 00:41:56,331 ‫پس هر چیزی هم که گفت، 874 00:41:56,831 --> 00:41:59,876 ‫به من اعتماد کنید، خانم قاضی، ‫پول زیادی داره 875 00:41:59,959 --> 00:42:03,796 ‫خودش توی گرینیچ ویلج ‫یه کلاب شبانه داره 876 00:42:03,880 --> 00:42:06,299 ‫توی ویرجینیا پیست ‫مسابقات سگ‌دوانی داره 877 00:42:06,382 --> 00:42:08,051 ‫کی چنین پیستی داره؟ 878 00:42:08,134 --> 00:42:12,347 ‫هر هفته کیسه‌های کاغذی ‫پر از پول براش میارن! 879 00:42:12,430 --> 00:42:13,890 ‫هر هفته 880 00:42:13,973 --> 00:42:16,601 ‫و باور کنید، خانم قاضی، مطمئنم. ‫با چشم‌های خودم دیدم 881 00:42:16,684 --> 00:42:18,686 ‫و بذارید یه چیز دیگه رو بگم، 882 00:42:19,103 --> 00:42:21,105 ‫با اینکه خیلی عجیب به نظر می‌رسه، 883 00:42:21,189 --> 00:42:22,815 ‫هنوزم دوستش دارم 884 00:42:23,274 --> 00:42:25,818 ‫می‌دونم. خیلی دیوونه‌ام 885 00:42:26,361 --> 00:42:29,072 ‫اما اگه بخواد با من باشه، ‫همین امروز برمی‌گردم پیشش 886 00:42:29,864 --> 00:42:31,032 ‫حقیقت رو دارم میگم 887 00:42:32,283 --> 00:42:35,453 ‫حتی با دوست خوبش ‫فرانک کاستلو هم حرف زدم، 888 00:42:35,912 --> 00:42:38,915 ‫کسی که توی این شهر ‫مرد خیلی مهمیه 889 00:42:38,998 --> 00:42:41,793 ‫و روی شوهر من تاثیر زیادی می‌ذاره 890 00:42:41,876 --> 00:42:42,919 ‫چی شد؟ 891 00:42:43,503 --> 00:42:45,338 ‫فرانک باهاش حرف زد، 892 00:42:45,421 --> 00:42:48,091 ‫و حتی اون کار هم فایده‌ای نداشت 893 00:42:48,758 --> 00:42:51,344 ‫پس می‌دونید، نمی‌دونم چی بگم 894 00:42:51,427 --> 00:42:52,887 ‫حتی به حرف‌های فرانک ‫کاستلو هم گوش نداد، 895 00:42:52,971 --> 00:42:55,557 ‫و از همون بچگی ‫دوست‌های صمیمی همدیگه‌ان 896 00:42:56,933 --> 00:42:58,560 ‫حتی به حرف‌های ‫فرانک هم گوش نداد 897 00:42:58,561 --> 00:43:01,061 ‫[ جنجالی که فرانک کاستلو ‫نمی‌تواند سروسامانش دهد ] 898 00:43:01,062 --> 00:43:02,605 ‫چطور ممکنه؟ 899 00:43:03,022 --> 00:43:05,608 ‫باورم نمیشه که توی دادگاه ‫اسم تو رو آورده 900 00:43:06,276 --> 00:43:07,735 ‫اگه ویتو پول می‌داد بهش، 901 00:43:07,819 --> 00:43:09,988 ‫اصلاً کارشون به دادگاه نمی‌کشید. من... 902 00:43:10,071 --> 00:43:11,864 ‫اگه من پول رو می‌دادم، ‫خیلی خوب میشد 903 00:43:11,948 --> 00:43:13,825 ‫- اما نتونستم، خدا نکنه ‫- قضیه درمورد پول نیست 904 00:43:13,908 --> 00:43:15,785 ‫ویتو مثل یه تیکه آشغال ‫با زنش رفتار می‌کرد 905 00:43:15,868 --> 00:43:17,537 ‫برای همین کار به اینجا کشیده 906 00:43:17,620 --> 00:43:19,706 ‫زنه دیوونه‌ست. مرده روانیه 907 00:43:19,789 --> 00:43:22,166 ‫و الان اسم تو توی روزنامه‌ست 908 00:43:22,959 --> 00:43:24,836 ‫باید این روزهای سخت رو پشت سر گذاشت 909 00:43:25,962 --> 00:43:27,922 ‫خانم قاضی، باید اعتراف کنم ‫که این خانم یه معماست 910 00:43:28,006 --> 00:43:28,965 ‫یه معمای بزرگ 911 00:43:29,507 --> 00:43:30,967 ‫به عنوان همسرم باهام زندگی کرد، 912 00:43:31,050 --> 00:43:32,885 ‫ولی بعدش از پشت بهم ‫خنجر می‌زنه، خانم قاضی 913 00:43:33,553 --> 00:43:36,014 ‫شهادت میده که من یه تبهکارم 914 00:43:36,514 --> 00:43:37,849 ‫همه‌ی مشکلاتم از همون‌جا شروع شدن 915 00:43:37,932 --> 00:43:40,184 ‫من دوست دارم توی خونه باشم. ‫یه شوهر فداکارم 916 00:43:40,268 --> 00:43:41,352 ‫خودش هم میگه 917 00:43:42,186 --> 00:43:44,355 ‫از بددهنی همسرم تعجب کردم 918 00:43:44,772 --> 00:43:46,065 ‫به نظر من، اون یه زن بیماره 919 00:43:46,149 --> 00:43:47,400 ‫که وارد دوران یائسگی شده 920 00:43:47,483 --> 00:43:48,860 ‫و برای همون من رو ترک کرد 921 00:43:48,943 --> 00:43:50,236 ‫به نظرم اصلاً نمی‌دونسته ‫که داره چیکار می‌کنه 922 00:43:50,320 --> 00:43:51,237 ‫یا چی میگه، خانم قاضی 923 00:43:51,321 --> 00:43:52,822 ‫بهش وفادار نبودید؟ 924 00:43:53,698 --> 00:43:55,825 ‫خانم قاضی، خودتون من رو ببینید. ‫به نظرتون من رومئوئم؟ 925 00:43:55,908 --> 00:43:58,453 ‫ها؟ 926 00:43:59,579 --> 00:44:00,622 ‫شما رو اینطور توصیف کردن: 927 00:44:00,705 --> 00:44:02,248 ‫«رئیس گروه‌های تبهکاری» 928 00:44:02,332 --> 00:44:03,958 ‫- مسخره‌ست ‫- گفتن میلیونر هستید 929 00:44:04,042 --> 00:44:05,543 ‫کاش بودم 930 00:44:05,627 --> 00:44:07,337 ‫لطف داشتن، خانم قاضی، ‫اما اینا دروغن 931 00:44:07,420 --> 00:44:08,720 ‫تنها درآمدی که دارم از طریق 932 00:44:08,721 --> 00:44:10,840 ‫مدیریت شرکت تجاری «کولونیال» ‫توی خیابون واشینگتونه 933 00:44:10,923 --> 00:44:13,551 ‫کاغذ باطله‌ها رو ‫از دفترهای منهتن جمع می‌کنیم 934 00:44:13,635 --> 00:44:15,470 ‫مدارک مالیاتی هم دارم. ‫می‌تونم ثابت کنم 935 00:44:15,928 --> 00:44:17,555 ‫تک تک کلماتی... 936 00:44:17,639 --> 00:44:20,475 ‫که الان از دهن این آقا خارج شدن 937 00:44:20,558 --> 00:44:22,101 ‫کامل دروغ بودن 938 00:44:22,185 --> 00:44:23,770 ‫چطوره یه لطفی به همه‌مون بکنی ‫و دهنت رو ببندی؟ 939 00:44:23,853 --> 00:44:25,605 ‫خیلی بهتر میشه 940 00:44:25,688 --> 00:44:27,315 ‫- الان عقلش سر جاش نیست ‫- به نظرم دیوونه‌ای 941 00:44:27,398 --> 00:44:28,900 ‫- نه. آره، خب، من دیوونه‌ام ‫- دیوونه‌ای 942 00:44:28,983 --> 00:44:30,610 ‫یه بازیگری 943 00:44:30,693 --> 00:44:33,196 ‫الان داری برای همه آدم‌های ‫توی این دادگاه کوفتی فیلم بازی می‌کنی 944 00:44:33,279 --> 00:44:35,156 ‫- و همه‌شون می‌دونن ‫- خانم 945 00:44:35,239 --> 00:44:38,034 ‫- بهترین بازیگر دنیایی ‫- لطفاً خودتون رو کنترل کنید 946 00:44:38,117 --> 00:44:40,787 ‫از کلارک گیبل هم بهتر بازی می‌کنی. ‫نشسته همین‌جا 947 00:44:40,870 --> 00:44:42,622 ‫و قلبم شکسته 948 00:44:42,705 --> 00:44:45,333 ‫که باید اصلاً اینجا باشم ‫و التماس کنم پولم رو پس بده 949 00:44:45,416 --> 00:44:47,877 ‫برای اون پول زحمت کشیده بودم. باشه؟ 950 00:44:47,960 --> 00:44:51,589 ‫و اون سعی کرد همه‌ی ‫کسب‌وکار من رو تصاحب کنه 951 00:44:51,673 --> 00:44:53,091 ‫میشه لطفاً خودتون رو کنترل کنید؟ 952 00:44:53,174 --> 00:44:54,300 ‫کلاً عادتشه 953 00:44:54,384 --> 00:44:56,177 ‫همه‌ چیز رو می‌خواد تصاحب کنه 954 00:44:56,260 --> 00:44:57,845 ‫- مگه نه؟ عادته؟ ‫- سکوت کنید... 955 00:44:57,929 --> 00:44:59,889 ‫- دوست داری همه چیز رو تصاحب کنی ‫- ...و سعی کنید آروم باشید 956 00:44:59,972 --> 00:45:01,891 ‫و بعدش هم تصاحبش می‌کنی 957 00:45:01,974 --> 00:45:03,309 ‫نمی‌دونم باید چی بگم، خانم قاضی 958 00:45:03,393 --> 00:45:04,769 ‫الان عقلش سر جاش نیست 959 00:45:04,852 --> 00:45:06,771 ‫همه‌ی پول‌هاش رو ‫خرج فاحشه‌ها می‌کنه 960 00:45:06,854 --> 00:45:08,815 ‫پول‌هاش اینطور خرج میشن، ‫خرج جنده‌های کثیف میشن 961 00:45:08,898 --> 00:45:10,441 ‫اونطور خرجشون می‌کنه. ‫برای همین... 962 00:45:10,525 --> 00:45:11,943 ‫شاید هم واقعاً ورشکسته شدی 963 00:45:12,026 --> 00:45:13,695 ‫- خانم ‫- شاید ورشکسته شدی، ویتو 964 00:45:13,778 --> 00:45:15,405 ‫شاید چون همه‌ی پول‌هات رو 965 00:45:15,488 --> 00:45:16,489 ‫خرج فاحشه‌ها کردی 966 00:45:16,572 --> 00:45:18,032 ‫خانم جنوویزه. خانم 967 00:45:18,116 --> 00:45:19,909 ‫- آروم باشید ‫- نمی‌دونم چی بگم 968 00:45:19,992 --> 00:45:22,412 ‫اینجا به لطف تو ‫تبدیل به یه سیرک شده 969 00:45:22,495 --> 00:45:24,163 ‫تو یه دلقکی، نه؟ 970 00:45:24,247 --> 00:45:25,998 ‫یه تبهکار نیستی، یه دلقکی 971 00:45:26,082 --> 00:45:28,042 ‫مایه‌ی ناامیدی هستی 972 00:45:28,126 --> 00:45:30,378 ‫ویتو مطبوعات محلی رو دعوت کرد... 973 00:45:30,461 --> 00:45:32,130 ‫آره، باور کردنی نیست 974 00:45:32,213 --> 00:45:33,923 ‫مطبوعات محلی رو دعوت کرد 975 00:45:34,006 --> 00:45:36,092 ‫به خونه‌ی کوچیکی که ‫توی شهر فریهولدِ نیوجرسی خریده بود، 976 00:45:36,175 --> 00:45:38,886 ‫تا به دادگاه نشون بده که ‫یه آدم معمولی و زحمتکشه 977 00:45:38,970 --> 00:45:40,763 ‫آروم باشید. آره، ‫انتظار داشتید چطور باشه؟ 978 00:45:40,847 --> 00:45:43,975 ‫انتظار داشتید چند نفر ‫با مسلسل اینجا باشن؟ 979 00:45:44,058 --> 00:45:45,351 ‫زیادی فیلم نگاه می‌کنید 980 00:45:45,435 --> 00:45:46,519 ‫زیادی به حرف‌های پلیس گوش می‌دید 981 00:45:46,602 --> 00:45:48,104 ‫امیدوارم گرسنه‌تون باشه 982 00:45:48,187 --> 00:45:50,857 ‫باید مطمئن بشم که همه‌تون ‫با خوشحالی از خونه‌م می‌رید 983 00:45:50,940 --> 00:45:52,608 ‫اگه خوشحال نباشید، ‫منم خوشحال نیستم، 984 00:45:52,692 --> 00:45:54,026 ‫و اونوقت توی دردسر می‌افتم 985 00:45:54,110 --> 00:45:55,820 ‫پس باید راجع به من ‫مطالب خوبی بنویسید 986 00:45:55,903 --> 00:45:58,072 ‫همسرتون شهادت داده که شما ‫رئیس لاتاری بودید 987 00:45:58,156 --> 00:45:59,615 ‫- بخت‌آزمایی غیرقانونی؟ ‫- آره 988 00:45:59,699 --> 00:46:00,908 ‫با توجه به حرف‌های اون و بقیه، 989 00:46:00,992 --> 00:46:02,618 ‫من باید رئیس هزار جا باشم 990 00:46:02,702 --> 00:46:04,454 ‫علاوه‌بر بخت‌آزمایی، ‫میگن من رئیس فلانم، 991 00:46:04,537 --> 00:46:06,789 ‫رئیس بهمانم... ‫من رئیس همه چیزم 992 00:46:06,873 --> 00:46:09,083 ‫اما می‌دونید چیه؟ ‫هر چیزی که دوست دارید بنویسید 993 00:46:09,584 --> 00:46:11,586 ‫اینم چند تا سوسیس خدمت شما 994 00:46:11,669 --> 00:46:13,963 ‫بعد از خوردن غذا، ‫هر کاری خواستید بکنید 995 00:46:14,046 --> 00:46:15,590 ‫ازم بازجویی کنید. ‫هر کاری که دوست داشتید 996 00:46:15,673 --> 00:46:17,049 ‫صبر کنید، به کمدم نگاه کنید 997 00:46:17,133 --> 00:46:19,385 ‫‏۵ تا کت‌وشلوار دارم، ‫‏۵ جفت کفش دارم 998 00:46:19,469 --> 00:46:22,263 ‫تقریباً ۵ سالی میشه ‫که کت‌وشلوار جدید نخریدم 999 00:46:22,346 --> 00:46:23,681 ‫آره، شرمنده، یه‌کم خاک گرفته 1000 00:46:23,765 --> 00:46:25,141 ‫نظرتون چیه؟ 1001 00:46:25,224 --> 00:46:26,309 ‫دیروز گذاشتمش اونجا ‫تا شما رو گول بزنم؟ ها؟ 1002 00:46:28,394 --> 00:46:30,730 ‫عمارت من با دیوارهای تخته‌گچی رو ببینید 1003 00:46:30,813 --> 00:46:32,482 ‫ببینید کجا می‌خوابم. ‫اونجا می‌خوابم 1004 00:46:32,565 --> 00:46:34,484 ‫فکر می‌کنید نگران میشم ‫اگه کنار پنجره بخوابم 1005 00:46:34,567 --> 00:46:36,194 ‫چون ممکنه مشکلی پیش بیاد 1006 00:46:36,277 --> 00:46:38,070 ‫نگران این باشم که شاید یکی بیاد ‫و از پشت پنجره بهم شلیک کنه، ها؟ نه 1007 00:46:38,154 --> 00:46:39,572 ‫چیزی برای نگرانی ندارم 1008 00:46:39,655 --> 00:46:41,532 ‫تخت اینجاست، ‫پنجره هم اونجاست. خب؟ 1009 00:46:41,616 --> 00:46:42,992 ‫اگه می‌خواستم چیزی رو پنهان کنم، 1010 00:46:43,075 --> 00:46:44,285 ‫اجازه نمی‌دادم شما بیاید داخل 1011 00:46:44,368 --> 00:46:45,912 ‫بهم اعتماد کنید. یالا 1012 00:46:45,995 --> 00:46:47,288 ‫بیاید بریم توی اتاق‌های دیگه. ‫یه‌کم نوشیدنی میل کنیم 1013 00:46:47,371 --> 00:46:50,708 ‫ویتو تونست بازخورد مثبت ‫مطبوعات رو بگیره 1014 00:46:50,792 --> 00:46:52,794 ‫تا اینکه قاضی به نفع آنا ‫رای رو صادر کرد 1015 00:46:52,877 --> 00:46:55,713 ‫آنا حق نفقه و کنترل کلاب زبرا رو گرفت 1016 00:46:55,797 --> 00:46:57,757 ‫خدایا، باعث شد ویتو دیوونه بشه 1017 00:46:57,840 --> 00:46:59,091 ‫روانی شد 1018 00:47:01,950 --> 00:47:06,950 ‫♪ Tea for Two - Irving Caesar ♪ 1019 00:47:59,777 --> 00:48:01,237 ‫ظرف چند ماه، 1020 00:48:01,654 --> 00:48:04,323 ‫عواقب اشاره‌ی آنا به ارتباط من 1021 00:48:04,407 --> 00:48:07,451 ‫با ویتو توی دادگاه، برام فاجعه‌بار شد 1022 00:48:07,535 --> 00:48:09,161 ‫تیتر روزنامه اون رو ‫اینطور معرفی می‌کنه ‫(سناتور اِستیس کیفاور از تِنِسی) 1023 00:48:09,245 --> 00:48:12,081 ‫«فرانک کاستلوی قمارباز» 1024 00:48:12,707 --> 00:48:14,166 ‫و حتی از اون نقل می‌کنه که پرسیده: 1025 00:48:14,250 --> 00:48:16,752 ‫«فکر می‌کنن کی هستم؟ سوپرمن؟» 1026 00:48:16,836 --> 00:48:20,006 ‫خب، فکر نمی‌کنیم که اون سوپرمنه 1027 00:48:20,089 --> 00:48:22,008 ‫در پرتو خشونت‌های سازمان‌یافته‌ی امروزی 1028 00:48:22,091 --> 00:48:23,342 ‫و تهدید روزافزون مواد مخدر، 1029 00:48:23,426 --> 00:48:24,969 ‫این جلسات برای بررسی ‫این موضوع تشکیل میشن 1030 00:48:25,052 --> 00:48:27,221 ‫که چطور مردی مثل فرانک کاستلو، 1031 00:48:27,305 --> 00:48:29,974 ‫یه قمارباز حرفه‌ایِ سابقه‌دار، 1032 00:48:30,057 --> 00:48:32,685 ‫به‌خاطر ضرب و شتم 1033 00:48:32,768 --> 00:48:35,104 ‫تا حمل اسلحه، 1034 00:48:35,187 --> 00:48:37,231 ‫هنوز اونقدر ارتباطات سیاسی داره 1035 00:48:37,315 --> 00:48:41,360 ‫که می‌تونه شهردارها، قاضی‌ها ‫و مقامات شهری رو نامزد کنه، 1036 00:48:41,444 --> 00:48:44,655 ‫و شهرهای ما رو در معرض ‫فساد شهری قرار بده 1037 00:48:44,739 --> 00:48:47,366 ‫اسمش حتی به عنوان همراه نزدیکِ 1038 00:48:47,450 --> 00:48:50,870 ‫تبهکار ویتو جنوویزه توی ‫یه پرونده‌ی خانوادگی ذکر شده 1039 00:48:51,412 --> 00:48:52,955 ‫به نظرم خوشگل افتادی، فرانک 1040 00:48:53,039 --> 00:48:54,707 ‫شبیه، آه... خیلی شاهانه به نظر می‌رسی 1041 00:48:54,790 --> 00:48:57,209 ‫به هر حال، فقط موضع‌گیری سیاسیه 1042 00:48:57,293 --> 00:48:58,878 ‫کیفاور می‌خواد برای ‫ریاست جمهوری بنویسه 1043 00:48:58,961 --> 00:49:00,296 ‫و این کارها فقط تبلیغاته 1044 00:49:00,379 --> 00:49:01,297 ‫می‌خواد از شهرت تو استفاده کنه 1045 00:49:01,380 --> 00:49:03,007 ‫عکست از نزدیک گرفته شده 1046 00:49:03,090 --> 00:49:04,634 ‫نگران بودم که نکنه یه‌کم بزرگ ‫و چاق به نظر برسی 1047 00:49:04,717 --> 00:49:05,885 ‫اما خوب افتادی 1048 00:49:05,968 --> 00:49:07,136 ‫- زیر چونه‌ت چربی جمع نشده ‫- اوه، خب، من... 1049 00:49:07,219 --> 00:49:09,221 ‫ها؟ بدون شک... ‫خب، می‌دونی... 1050 00:49:09,305 --> 00:49:10,932 ‫نمی‌خوام که... 1051 00:49:11,015 --> 00:49:12,099 ‫- ممنون بابت تعریفت ‫- گوش کن، خیلی شاهانه به نظر می‌رسی 1052 00:49:12,183 --> 00:49:13,643 ‫- ها؟ ‫- انگار یه آدم سلطنتی هستی 1053 00:49:13,726 --> 00:49:16,145 ‫آره. سلطنتی 1054 00:49:16,854 --> 00:49:18,230 ‫خب این یعنی چی؟ ‫منظورت چیه؟ 1055 00:49:18,314 --> 00:49:20,775 ‫- نظرت چیه؟ ‫- راحته. می‌ریم دادگاه 1056 00:49:20,858 --> 00:49:22,985 ‫از متمم پنجم استفاده می‌کنی. ‫بعدش می‌ریم ناهار می‌خوریم ‫(حق سکوت) 1057 00:49:23,069 --> 00:49:25,404 ‫پس فقط متمم پنجم. ‫همین رو میگی؟ 1058 00:49:26,280 --> 00:49:28,616 ‫یه مشکلی در این مورد دارم. ‫باید راجع بهش حرف بزنیم 1059 00:49:29,033 --> 00:49:32,453 ‫من می‌خرم، فرانک. ‫خیلی‌خب؟ پول ناهار رو من میدم 1060 00:49:32,536 --> 00:49:34,622 ‫خیلی... پیشنهاد وسوسه‌کننده‌ایه 1061 00:49:34,705 --> 00:49:37,249 ‫که توی اون دفتر مجلل جدیدت ‫که خودم پولش رو دادم غذا بخوریم 1062 00:49:37,333 --> 00:49:39,126 ‫حالا باید اجاره رو هم بدیم، فرانک، 1063 00:49:39,210 --> 00:49:40,711 ‫پس ازت می‌خوام تحت کنترل باشی 1064 00:49:40,795 --> 00:49:42,630 ‫آره، آره، می‌دونم. ‫منم می‌خوام 1065 00:49:42,713 --> 00:49:44,006 ‫منم می‌خوام توی ‫همون موقعیت نگهت دارم، 1066 00:49:44,090 --> 00:49:45,633 ‫تا وقتی که نذاری توی دردسر بیُفتم، 1067 00:49:45,716 --> 00:49:47,051 ‫می‌تونم توی اون موقعیت نگهت دارم 1068 00:49:47,134 --> 00:49:48,386 ‫...از برنامه‌مون 1069 00:49:48,469 --> 00:49:49,762 ‫حالا وقتش رسیده که مهمون ‫مرموزمون رو دعوت کنیم 1070 00:49:49,845 --> 00:49:51,180 ‫از اونجایی که کارشناس‌هامون 1071 00:49:51,263 --> 00:49:53,224 ‫مهمون‌مون رو خیلی سریع می‌شناسن، 1072 00:49:53,307 --> 00:49:55,059 ‫چشم‌هاشون رو بستیم 1073 00:49:55,142 --> 00:49:56,644 ‫همه چشم‌بندهاشون رو زدن؟ 1074 00:49:56,727 --> 00:49:58,229 ‫- آره ‫- آره! 1075 00:49:58,312 --> 00:49:59,605 ‫مهمون مرموز میشه بیایی داخل، 1076 00:49:59,689 --> 00:50:01,232 ‫و لطفاً امضا کنی؟ 1077 00:50:08,739 --> 00:50:11,492 ‫حالا بیا و بشین کنار من 1078 00:50:11,575 --> 00:50:12,952 ‫خب، همونطور که می‌دونید، 1079 00:50:13,035 --> 00:50:14,203 ‫چون مهمون ویژه‌ست، 1080 00:50:14,286 --> 00:50:15,871 ‫از تشریفات معمول صرف‌نظر می‌کنیم 1081 00:50:15,955 --> 00:50:17,790 ‫و مستقیم می‌ریم سراغ سوالات کلی 1082 00:50:18,332 --> 00:50:20,710 ‫از خانم فرانسیس شروع می‌کنیم 1083 00:50:21,293 --> 00:50:23,170 ‫توی صنعت سرگرمی هستی؟ 1084 00:50:27,717 --> 00:50:28,801 ‫نه 1085 00:50:28,884 --> 00:50:30,386 ‫نه. یه سوالتون پرید 1086 00:50:30,469 --> 00:50:32,304 ‫- ‏۹ تا سوال دیگه مونده ‫- چی؟ نه؟ 1087 00:50:32,388 --> 00:50:36,892 ‫اشکالی نداره؟ اینکه یه سناتور میره ‫توی یه مسابقه‌ی تلویزیونی شرکت می‌کنه؟ 1088 00:50:36,976 --> 00:50:40,104 ‫می‌خوام ببینم چطور درمورد ‫دوست‌های سیاسیش حرف می‌زنه 1089 00:50:40,187 --> 00:50:42,148 ‫که توی تنسی رشوه می‌گیرن 1090 00:50:42,857 --> 00:50:45,192 ‫یا معاون‌های کلانتری که روزهای تعطیل 1091 00:50:45,276 --> 00:50:46,902 ‫توی کازینوها ماشین پارک می‌کنن! 1092 00:50:46,986 --> 00:50:48,320 ‫بذار راجع به اون حرف بزنه 1093 00:50:48,738 --> 00:50:50,031 ‫اطلاعات زیادی داری 1094 00:50:50,114 --> 00:50:51,032 ‫باید خودت جلسات دادرسی داشته باشی 1095 00:50:51,115 --> 00:50:52,408 ‫آره 1096 00:50:52,491 --> 00:50:54,035 ‫اگه داشتم، الان اینجا ‫این برنامه رو نگاه نمی‌کردم 1097 00:50:54,836 --> 00:50:55,836 ‫نه 1098 00:50:56,162 --> 00:50:58,873 ‫توی سیاست فدرال فعالیت داری؟ 1099 00:50:59,248 --> 00:51:00,374 ‫آره 1100 00:51:00,458 --> 00:51:02,334 ‫در حال حاضر درگیر 1101 00:51:02,418 --> 00:51:04,879 ‫یه تحقیقات معروف هستی؟ 1102 00:51:04,962 --> 00:51:06,047 ‫آره 1103 00:51:06,422 --> 00:51:09,717 ‫در سمت حق و درست ‫اون تحقیقات هستی؟ 1104 00:51:09,800 --> 00:51:12,762 ‫- امیدوارم ‫- اوه، صداش آشناست 1105 00:51:12,845 --> 00:51:14,513 ‫سناتور کیفاور نیستی؟ 1106 00:51:14,597 --> 00:51:16,891 ‫آره. درسته 1107 00:51:17,400 --> 00:51:21,212 ‫[ کمیته‌ی سنای ایالات متحده ‫برای تحقیق درمورد جرم در تجارت بین‌ایالتی ] 1108 00:51:23,230 --> 00:51:24,940 ‫محترمانه از جواب دادن امتناع می‌کنم... 1109 00:51:25,024 --> 00:51:26,734 ‫...به پرسش‌های شما، ‫به این دلیل که... 1110 00:51:26,817 --> 00:51:29,570 ‫...جوابم ممکنه باعث بشه ‫در معرض اتهام قرار بگیرم 1111 00:51:29,653 --> 00:51:31,489 ‫محترمانه از جواب دادن امتناع می‌کنم 1112 00:51:31,572 --> 00:51:33,991 ‫به این دلیل که جوابم ممکنه ‫باعث بشه در معرض... 1113 00:51:34,075 --> 00:51:35,409 ‫...در معرض اتهام قرار بگیرم 1114 00:51:35,493 --> 00:51:37,244 ‫...جوابم ممکنه باعث بشه ‫در معرض اتهام قرار بگیرم 1115 00:51:37,328 --> 00:51:39,205 ‫محترمانه از جواب دادن امتناع می‌کنم 1116 00:51:39,288 --> 00:51:42,458 ‫به این دلیل که جوابم ممکنه باعث بشه ‫در معرض اتهام قرار بگیرم ‫[ جنوویزه ۱۵۰ بار به متمم پنجم استناد کرد ] 1117 00:51:42,541 --> 00:51:45,711 ‫وکیل ارشد هالی ادامه‌ی ‫سوال‌ها رو می‌پرسه 1118 00:51:45,795 --> 00:51:49,048 ‫آقای پروفاچی، شما مدیر شرکت ‫روغن زیتون بلا میا 1119 00:51:49,131 --> 00:51:51,967 ‫در خیابان ۷۹اُم بنسون‌هرست، ‫بروکلین، نیویورک سیتی هستید؟ 1120 00:51:52,426 --> 00:51:54,261 ‫از جواب دادن امتناع می‌کنم 1121 00:51:54,345 --> 00:51:58,140 ‫به این دلیل که جوابم ممکنه باعث بشه ‫در معرض اتهام قرار بگیرم 1122 00:51:58,224 --> 00:52:00,726 ‫آقای پروفاچی، دارم راجع به ‫عنوان شغلی‌تون سوال می‌پرسم 1123 00:52:00,810 --> 00:52:02,770 ‫از جواب دادن امتناع می‌کنم 1124 00:52:02,853 --> 00:52:04,855 ‫به این دلیل که جوابم ممکنه باعث بشه ‫در معرض اتهام قرار بگیرم 1125 00:52:04,939 --> 00:52:06,899 ‫اسم‌تون توی دفتر تلفن ‫با این عنوان ثبت شده 1126 00:52:06,982 --> 00:52:09,401 ‫از جواب دادن امتناع می‌کنم ‫به این دلیل که... 1127 00:52:09,485 --> 00:52:11,946 ‫دفتر تلفن! ‫حداقل می‌تونید به این سوال جواب بدید 1128 00:52:12,780 --> 00:52:14,615 ‫از جواب دادن امتناع می‌کنم 1129 00:52:14,698 --> 00:52:17,576 ‫به این دلیل که جوابم ممکنه باعث بشه ‫در معرض اتهام قرار بگیرم 1130 00:52:17,660 --> 00:52:21,122 ‫باشه، آقای پروفاچی، بیاید فقط... ‫از سوالات ساده شروع کنیم. باشه؟ 1131 00:52:23,332 --> 00:52:24,500 ‫چند سالتونه؟ 1132 00:52:25,626 --> 00:52:27,962 ‫محترمانه از جواب دادن ‫امتناع می‌کنم به این دلیل که... 1133 00:52:28,045 --> 00:52:29,296 ‫چطور می‌تونید از جواب دادن امتناع کنید؟ 1134 00:52:29,380 --> 00:52:31,382 ‫دارم درمورد تاریخ تولدتون سوال می‌پرسم 1135 00:52:33,050 --> 00:52:34,718 ‫یه جواب ممکنه باعث بشه ‫یه سوال دیگه رو هم جواب بدم 1136 00:52:36,137 --> 00:52:37,179 ‫- باورت میشه؟ ‫- نه 1137 00:52:37,263 --> 00:52:39,098 ‫من نمی‌تونم اون کار رو بکنم. نمی‌تونم 1138 00:52:39,640 --> 00:52:41,684 ‫خب، مجبوری. ‫همه دارن به متمم پنجم استناد می‌کنن 1139 00:52:41,767 --> 00:52:44,019 ‫خب، اگه به اون استناد کنم، اونوقت... 1140 00:52:44,103 --> 00:52:45,521 ‫بعدش کی بهم زنگ می‌زنه؟ هیچکس 1141 00:52:45,604 --> 00:52:47,439 ‫آدم‌های خاصی رو می‌شناسم که... 1142 00:52:47,523 --> 00:52:49,859 ‫خیلی می‌ترسن. ‫خطر نمی‌کنن 1143 00:52:49,942 --> 00:52:51,610 ‫وقتی به اون متمم استناد کنم، 1144 00:52:51,694 --> 00:52:53,112 ‫اون افراد دیگه بهم زنگ نمی‌زنن 1145 00:52:53,195 --> 00:52:55,072 ‫نمی‌خوان باهام ارتباطی داشته باشن 1146 00:52:55,156 --> 00:52:57,700 ‫چون همه می‌دونن که فقط ‫افراد مجرم به متمم پنجم استناد می‌کنن 1147 00:52:57,783 --> 00:52:59,535 ‫خودت می‌دونی 1148 00:52:59,618 --> 00:53:00,953 ‫به کمیته چی بگم، فرانک؟ 1149 00:53:01,036 --> 00:53:02,788 ‫بگو احضاریه نیاز نیست. جورج 1150 00:53:02,872 --> 00:53:04,665 ‫داوطلبانه شهادت میدم 1151 00:53:04,748 --> 00:53:07,001 ‫نه. به عنوان وکیلت، باید بگم ‫که مخالف شهادت دادنت هستم 1152 00:53:07,084 --> 00:53:08,377 ‫اعتراف می‌کنم که قبلاً ‫قاچاقچی مشروب بودم 1153 00:53:08,460 --> 00:53:11,255 ‫اعتراف می‌کنم که ۱۱ ماه ‫به‌خاطر حمل سلاح حبس کشیدم 1154 00:53:11,338 --> 00:53:13,007 ‫یه جرم کوچیک بوده. ‫‏۳۰ سال ازش می‌گذره 1155 00:53:13,090 --> 00:53:14,758 ‫آخه امروز من یه قمارباز حرفه‌ای‌ام 1156 00:53:14,842 --> 00:53:17,344 ‫توی املاک و مستغلات کار می‌کنم. ‫به خیریه‌ها کمک می‌کنم 1157 00:53:17,428 --> 00:53:18,804 ‫- مالیات میدم ‫- آره. می‌دونم 1158 00:53:18,888 --> 00:53:20,264 ‫دیگه می‌خوان ازم چی بپرسن؟ ‫من فقط همین‌ها رو می‌دونم 1159 00:53:20,347 --> 00:53:21,515 ‫دیگه تامانی هال نیست، فرانک 1160 00:53:21,599 --> 00:53:24,685 ‫سناتورهای فدرال آمریکا ‫اونجا نشستن، خیلی‌خب؟ 1161 00:53:24,768 --> 00:53:27,438 ‫و هفته‌ی گذشته همه‌شون ‫توی اون مسابقه‌ی تلویزیونی نبودن 1162 00:53:27,521 --> 00:53:29,231 ‫فقط سیاستمدارن، جورج 1163 00:53:29,315 --> 00:53:30,858 ‫اگه چند دلار بذاری توی جیبشون، 1164 00:53:30,941 --> 00:53:32,443 ‫میرن پی کارشون، می‌دونی؟ 1165 00:53:32,860 --> 00:53:34,612 ‫فقط باید بدونی چند دلار 1166 00:53:34,695 --> 00:53:37,239 ‫‏۲ دلار، ۱۰ دلار، ‫‏۵۰ دلار، هزاران دلار 1167 00:53:37,323 --> 00:53:39,116 ‫هیچ فرقی نداره. همه‌شون... 1168 00:53:39,200 --> 00:53:40,576 ‫توی یه ثانیه می‌تونی بخریشون 1169 00:53:40,659 --> 00:53:41,785 ‫خیلی‌خب 1170 00:53:41,869 --> 00:53:43,204 ‫فقط بهشون میگم ‫از چیزی خبر ندارم 1171 00:53:44,205 --> 00:53:46,081 ‫خانم‌ها و آقایون، ‫[ تلویزیون کیفاور - جلسات استماع ‫سنا درمورد جرائم ] 1172 00:53:46,165 --> 00:53:47,958 ‫در حالی که این اولین ‫جلسه‌ی استماع کنگره‌ست 1173 00:53:48,042 --> 00:53:50,377 ‫که به صورت زنده ‫از تلویزیون پخش میشه، 1174 00:53:50,461 --> 00:53:52,963 ‫آقای کاستلو قبول کردن که حاضر بشن 1175 00:53:53,047 --> 00:53:55,132 ‫و داوطلبانه شهادت بدن 1176 00:53:55,216 --> 00:53:57,301 ‫پس برای حفظ حریم خصوصی، 1177 00:53:57,384 --> 00:53:59,845 ‫در طول شهادت، 1178 00:53:59,929 --> 00:54:04,183 ‫دوربین‌ها چهره‌ی آقای ‫کاستلو رو نشون نمیدن 1179 00:54:04,892 --> 00:54:05,976 ‫آقای هالی 1180 00:54:06,060 --> 00:54:07,686 ‫- واقعاً؟ ‫- پخش زنده‌ست 1181 00:54:09,480 --> 00:54:11,065 ‫تا حالا با اسمی 1182 00:54:11,148 --> 00:54:12,691 ‫به جز «فرانک کاستلو» شناخته شدید؟ 1183 00:54:12,775 --> 00:54:14,735 ‫مثلاً «فرانسیسکو کاستیلیا»؟ 1184 00:54:15,236 --> 00:54:17,112 ‫کاستیلیا اسم خانوادگی‌مون بود 1185 00:54:17,196 --> 00:54:19,490 ‫اسم مادرم «ساوریو» بود 1186 00:54:20,032 --> 00:54:21,492 ‫داره از دست‌هاش استفاده می‌کنه 1187 00:54:21,575 --> 00:54:23,077 ‫دارن نوع سیگاری ‫که می‌کشه رو نشون میدن 1188 00:54:23,160 --> 00:54:24,495 ‫این چیه، تبلیغ سیگار؟ 1189 00:54:24,578 --> 00:54:26,747 ‫می‌دونی، خیلی از مردم مهاجر، 1190 00:54:26,830 --> 00:54:29,541 ‫وقتی به آمریکا میان، ‫از اسم خانوادگی‌شون استفاده می‌کنن 1191 00:54:29,625 --> 00:54:31,627 ‫منم وقتی بچه بودم، ‫از اسم خانوادگیم استفاده کردم 1192 00:54:31,710 --> 00:54:33,379 ‫وقتی جمله‌ی «از اسم خانوادگیم ‫استفاده کردم» رو می‌گید 1193 00:54:33,462 --> 00:54:34,922 ‫به زبان انگلیسی صحبت نکردید 1194 00:54:35,005 --> 00:54:37,174 ‫«ممکنه استفاده کرده باشم» ‫از نظر دستور زبان اشتباهه 1195 00:54:37,258 --> 00:54:39,301 ‫خب، شرمنده، آقای هالی 1196 00:54:39,385 --> 00:54:40,552 ‫من مثل شما آدم تحصیل‌کرده‌ای نیستم 1197 00:54:43,722 --> 00:54:45,057 ‫شما قاچاقچی مشروب بودید 1198 00:54:45,140 --> 00:54:46,684 ‫- درسته؟ ‫- آره، بودم 1199 00:54:46,767 --> 00:54:48,727 ‫و همه‌ی آدم‌های این کشور 1200 00:54:48,811 --> 00:54:50,145 ‫که اون زمان یه قطره مشروب خوردن 1201 00:54:50,229 --> 00:54:51,814 ‫با من همکار بودن 1202 00:54:51,897 --> 00:54:54,108 ‫به متمم پنجم استناد کن، ‫به اون متمم لامصب... 1203 00:54:54,191 --> 00:54:55,442 ‫فرانک 1204 00:54:55,526 --> 00:54:57,403 ‫چه مرگشه؟ 1205 00:54:57,486 --> 00:54:59,446 ‫فکر می‌کنم با مردی ‫به اسم جان اُرمنتو آشنایی دارید 1206 00:55:00,322 --> 00:55:01,615 ‫باهاش آشنایی دارم، آره 1207 00:55:01,699 --> 00:55:03,158 ‫در جریان هستید که 1208 00:55:03,242 --> 00:55:04,910 ‫جان اُرمنتو اخیراً 1209 00:55:04,994 --> 00:55:06,412 ‫به اتهام توطئه مواد مخدر محکوم ‫و در خطر حبس ابد قرار داره؟ 1210 00:55:06,495 --> 00:55:08,247 ‫خیلی به این مسائل توجه نکردم 1211 00:55:08,330 --> 00:55:09,790 ‫راجع به چیزهایی حرف می‌زنه ‫که نباید درموردشون حرف بزنه 1212 00:55:09,873 --> 00:55:11,709 ‫به خطر رو به رشد مواد مخدر 1213 00:55:11,792 --> 00:55:12,876 ‫توی این کشور توجه کردید؟ 1214 00:55:13,794 --> 00:55:15,838 ‫کجا... چی، مگه کودنی؟ 1215 00:55:15,921 --> 00:55:17,298 ‫چه مرگشه؟ 1216 00:55:17,923 --> 00:55:19,133 ‫دیوونه شده 1217 00:55:19,633 --> 00:55:21,677 ‫- داره عصبانیم می‌کنه ‫- می‌دونم 1218 00:55:21,760 --> 00:55:24,513 ‫این راهنمایی رو گوش کن: ‫«به متمم پنجم استناد کن!» 1219 00:55:24,596 --> 00:55:26,307 ‫اون‌قدر توجه کردم که می‌دونم 1220 00:55:26,390 --> 00:55:28,267 ‫یه تجارت کثیف و مصیبت‌باره 1221 00:55:28,350 --> 00:55:29,852 ‫و باید خودمون رو از شرش خلاص کنیم 1222 00:55:29,935 --> 00:55:32,396 ‫محکوم کردن مواد مخدر خیلی ‫شرافتمندانه‌ست، آقای کاستلو 1223 00:55:32,479 --> 00:55:34,315 ‫شهروند شریف. آقای قانونمند 1224 00:55:34,398 --> 00:55:35,691 ‫خفه شو بابا 1225 00:55:35,774 --> 00:55:36,779 ‫اما چطور خودمون رو 1226 00:55:36,780 --> 00:55:38,444 ‫از شر بقیه‌ی رذیلت‌های ‫جامعه خلاص کنیم؟ 1227 00:55:38,527 --> 00:55:39,945 ‫همون کاری که خودتون انجام می‌دید؟ 1228 00:55:40,029 --> 00:55:41,447 ‫قمار غیرقانونی 1229 00:55:43,615 --> 00:55:45,242 ‫خب، برای انجام اون کار، آقای هالی، 1230 00:55:45,326 --> 00:55:48,120 ‫باید همه‌ی زمین‌های ‫مسابقات اسب‌دوانی رو بسوزونید 1231 00:55:48,203 --> 00:55:49,412 ‫و همه‌ی اسب‌ها رو بُکشید 1232 00:55:51,915 --> 00:55:54,460 ‫شاید فکر کنید خنده‌داره، آقای کاستلو، 1233 00:55:54,543 --> 00:55:56,570 ‫اما دو دشمن بزرگ امروزی ما 1234 00:55:56,571 --> 00:55:59,214 ‫جنایتکارها و کمونیست‌ها هستن 1235 00:55:59,715 --> 00:56:01,508 ‫اوه، یه حرومزاده‌ی دست‌کج دیگه 1236 00:56:01,592 --> 00:56:03,510 ‫یه عوضی... همه‌شون مثل همن 1237 00:56:03,594 --> 00:56:05,679 ‫یه مشت دله دزد 1238 00:56:05,763 --> 00:56:08,140 ‫- بذارید یه سوالی ازتون بپرسم، آقای کاستلو ‫- همه‌شون دزدن 1239 00:56:08,557 --> 00:56:11,185 ‫اصلاً چرا خواستید شهروند آمریکا باشید؟ 1240 00:56:11,852 --> 00:56:13,103 ‫چرا؟ 1241 00:56:14,313 --> 00:56:15,856 ‫خب، چون عاشق این کشورم 1242 00:56:15,939 --> 00:56:17,775 ‫خودت چرا خواستی شهروند آمریکا باشی؟ 1243 00:56:17,858 --> 00:56:19,401 ‫آره. آره 1244 00:56:19,485 --> 00:56:21,945 ‫ولی ۱۵ نسل از شما ‫اینجا به دنیا اومده 1245 00:56:22,029 --> 00:56:24,823 ‫مگه پدربزرگ‌های اونا، ‫و پدرِ پدربزرگ‌های اونا، 1246 00:56:24,907 --> 00:56:26,575 ‫و چندین نسل قبلی اونا... 1247 00:56:26,658 --> 00:56:28,077 ‫اونا خیلی قبل‌تر از ما دزدی می‌کردن... 1248 00:56:28,160 --> 00:56:29,703 ‫سر همه کلاه گذاشتن 1249 00:56:29,787 --> 00:56:31,497 ‫الان برای ما باکلاس و مغرور شدن 1250 00:56:31,580 --> 00:56:32,831 ‫از روزی که شهروند اینجا شدید، 1251 00:56:32,915 --> 00:56:34,708 ‫چه کار مفیدی برای ‫این کشور انجام دادید؟ 1252 00:56:37,336 --> 00:56:38,462 ‫مالیات‌هام رو پرداخت کردم 1253 00:56:42,966 --> 00:56:44,468 ‫به خاطر دارید که... 1254 00:56:45,886 --> 00:56:48,097 ‫که توی خونه‌تون با شهردار ویلیام اُدوایر 1255 00:56:48,180 --> 00:56:50,391 ‫و چند تا قاضی و رهبران ‫تامانی هال جلسه داشتید؟ 1256 00:56:51,934 --> 00:56:53,894 ‫- الان شروع شد ‫- باشه، اُدوایر 1257 00:56:53,977 --> 00:56:55,354 ‫اُدوایر 1258 00:56:57,189 --> 00:56:59,149 ‫اوه، فرانک، باورم نمیشه 1259 00:57:00,859 --> 00:57:02,611 ‫مربوط به دوران جنگ بوده 1260 00:57:08,117 --> 00:57:10,661 ‫آدم‌های زیادی به خونه‌م رفت‌وآمد داشتن 1261 00:57:11,078 --> 00:57:12,663 ‫زمانی که شهردار اُدوایر 1262 00:57:12,746 --> 00:57:13,914 ‫هنوز دادستان منطقه‌ی بروکلین بود 1263 00:57:14,790 --> 00:57:16,308 ‫زمانی که داشت آلبرت آناستازیا رو 1264 00:57:16,309 --> 00:57:18,168 ‫به‌خاطر «آدم‌کش‌های حرفه‌ای» ‫محاکمه می‌کرد 1265 00:57:18,252 --> 00:57:20,003 ‫اون دوران خونه‌ی شما می‌اومد؟ 1266 00:57:20,087 --> 00:57:21,755 ‫گیر افتاد. گیرش انداختن 1267 00:57:28,345 --> 00:57:29,680 ‫ببخشید 1268 00:57:29,763 --> 00:57:31,682 ‫جناب وکیل، می‌تونم یه لیوان آب بخورم؟ 1269 00:57:31,765 --> 00:57:33,767 ‫- گلوم عفونت کرده ‫- بفرمایید، جناب 1270 00:57:35,853 --> 00:57:37,604 ‫گلوت عفونت کرده؟ 1271 00:57:37,688 --> 00:57:39,189 ‫دهن گشادی داری. ‫و حالا مثل خر گیر افتادی 1272 00:57:39,273 --> 00:57:41,191 ‫نمی‌دونی باید چه غلطی بکنی 1273 00:57:41,859 --> 00:57:43,902 ‫آقای کاستلو، فقط می‌خوایم بدونیم 1274 00:57:43,986 --> 00:57:46,822 ‫شهردار اُدوایر زمانی ‫که دادستان منطقه‌ی بروکلین بود 1275 00:57:46,905 --> 00:57:48,657 ‫چند بار اومده به خونه‌ی شما؟ 1276 00:57:48,740 --> 00:57:51,118 ‫یه بار؟ دو بار؟ ده بار؟ 1277 00:57:51,660 --> 00:57:53,454 ‫مهم‌تر از همه چیز، چرا می‌اومده اونجا؟ 1278 00:57:53,537 --> 00:57:55,289 ‫نمی‌تونه خودش رو نجات بده. ‫بد جور گیر افتاده 1279 00:57:55,372 --> 00:57:56,874 ‫خفه شو، حرومزاده‌ی خبرچین 1280 00:57:56,957 --> 00:57:58,500 ‫نمی‌تونه نجات پیدا کنه 1281 00:57:58,584 --> 00:57:59,877 ‫دلیل برگزاری اون جلسات ‫توی خونه‌ی شما 1282 00:57:59,960 --> 00:58:01,920 ‫برای جلب حمایت تامانی هال ‫از اُدوایر به عنوان شهردار، 1283 00:58:02,004 --> 00:58:03,672 ‫و برای متوقف کردن محکمه‌ی 1284 00:58:03,755 --> 00:58:05,632 ‫آلبرت آناستازیا و ‫سازمان «آدم‌کش‌های حرفه‌ای» بود؟ 1285 00:58:05,716 --> 00:58:06,884 ‫بله یا خیر؟ 1286 00:58:18,979 --> 00:58:21,106 ‫نمی‌دونی باید چه گهی بخوری 1287 00:58:21,190 --> 00:58:22,983 ‫چه غلطی داری می‌کنی؟ ‫متمم پنجم! 1288 00:58:23,066 --> 00:58:24,359 ‫بد جور گیر افتاده 1289 00:58:24,443 --> 00:58:25,235 ‫می‌خوای چیکار کنی؟ ‫راست میگه 1290 00:58:25,319 --> 00:58:27,070 ‫گیرش انداختن 1291 00:58:27,154 --> 00:58:28,614 ‫در رو باز کردی، ‫حالا اونا هم هجوم میارن داخل 1292 00:58:28,697 --> 00:58:30,532 ‫حرومزاده‌های پروتستان 1293 00:58:30,616 --> 00:58:32,409 ‫آره، مجبور نیستی جواب بدی 1294 00:58:33,368 --> 00:58:36,955 ‫آقای رئیس، چون موکل من ‫داوطلبانه داره شهادت میده، 1295 00:58:37,039 --> 00:58:38,624 ‫میشه فردا برگرده 1296 00:58:38,707 --> 00:58:40,250 ‫تا سوال‌هاتون رو بهتر جواب بده؟ 1297 00:58:40,334 --> 00:58:41,919 ‫نه 1298 00:58:42,002 --> 00:58:44,171 ‫آقای رئیس، برای اینکه به حقیقت برسیم، 1299 00:58:44,254 --> 00:58:46,340 ‫شاهد باید الان جواب سوال‌ها رو بده 1300 00:58:46,423 --> 00:58:47,883 ‫تا وقتی هنوز سوگندش ادامه داره 1301 00:58:47,966 --> 00:58:49,384 ‫و نمی‌تونه با شاهدهای دیگه 1302 00:58:49,468 --> 00:58:51,136 ‫خاطراتش رو مرور کنه 1303 00:58:52,012 --> 00:58:53,680 ‫شاهد ادامه بده 1304 00:58:53,764 --> 00:58:55,599 ‫چند بار توی خونه‌تون با اُدوایر ‫جلسه داشتید؟ 1305 00:58:55,682 --> 00:58:57,434 ‫آقای رئيس، من داوطلبانه شهادت دادم 1306 00:58:57,518 --> 00:59:00,020 ‫خیلی ممنون میشم ‫اگه بذارید فردا 1307 00:59:00,103 --> 00:59:01,146 ‫که حالم بهتر میشه، برگردم 1308 00:59:01,897 --> 00:59:03,232 ‫حق انتخاب ندارید 1309 00:59:03,315 --> 00:59:05,150 ‫حق انتخاب نداری. راست میگه 1310 00:59:05,234 --> 00:59:06,401 ‫آخه کی داوطلب میشه؟ 1311 00:59:06,485 --> 00:59:08,320 ‫فرانک عقلش رو از دست داده! 1312 00:59:08,403 --> 00:59:09,738 ‫نه، نباید اونجا باشی 1313 00:59:09,821 --> 00:59:11,532 ‫باید به متمم پنجم استناد کنی 1314 00:59:11,615 --> 00:59:13,325 ‫به اون متمم لامصب استناد کن! 1315 00:59:13,408 --> 00:59:15,827 ‫چه مرگت شده؟ ‫فرانک، خدایا 1316 00:59:15,911 --> 00:59:18,997 ‫فرانک، چه مرگته؟ 1317 00:59:20,249 --> 00:59:21,583 ‫من متهم هستم؟ 1318 00:59:22,084 --> 00:59:23,043 ‫نه 1319 00:59:23,502 --> 00:59:25,212 ‫این یه دادگاه قانونیه؟ 1320 00:59:25,879 --> 00:59:26,588 ‫نه 1321 00:59:26,672 --> 00:59:28,048 ‫من بازداشتم؟ 1322 00:59:28,131 --> 00:59:29,174 ‫نیستید 1323 00:59:30,092 --> 00:59:31,885 ‫خب، پس میرم 1324 00:59:31,969 --> 00:59:33,595 ‫برو. خوبه 1325 00:59:33,679 --> 00:59:35,305 ‫بالاخره داره میره 1326 00:59:37,224 --> 00:59:39,017 ‫جلسه‌ی استماع کنگره رو ترک نکنید 1327 00:59:39,101 --> 00:59:43,438 ‫توهین به کنگره‌ست. ‫ممکنه دستگیر بشید 1328 00:59:45,190 --> 00:59:47,234 ‫- هی، فرانک ‫- آقای کاستلو! 1329 00:59:47,317 --> 00:59:50,404 ‫بذار بگم، راجع به آمریکا ‫باید به یه چیزی فکر کرد 1330 00:59:50,487 --> 00:59:52,239 ‫می‌خوام مطمئن بشم که شما... 1331 00:59:52,656 --> 00:59:54,074 ‫- خفه شو بمیر، عوضی ‫- رفت 1332 00:59:54,157 --> 00:59:55,659 ‫خب، مجبور شد بره 1333 00:59:56,076 --> 00:59:58,161 ‫داشتن ازش می‌پرسیدن که ‫با اُدوایر چیکار می‌کرده 1334 00:59:58,245 --> 00:59:59,746 ‫مجبور شد بره 1335 00:59:59,830 --> 01:00:02,958 ‫فقط سیاسته. ‫کاری که فرانک برای آلبرت کرد 1336 01:00:03,041 --> 01:00:04,668 ‫معلومه که می‌خوان بفهمن 1337 01:00:04,751 --> 01:00:07,629 ‫هر کاری که اون کرده ‫توی این اتاق دفن میشه، 1338 01:00:07,713 --> 01:00:09,256 ‫وارد تلویزیون نمیشه 1339 01:00:09,339 --> 01:00:12,175 ‫می‌دونید، اُدوایر به همه ‫حکم مرگ می‌داد 1340 01:00:12,259 --> 01:00:13,093 ‫- آره ‫- یادتونه؟ 1341 01:00:13,176 --> 01:00:14,678 ‫و بعدش نوبت آلبرت بود 1342 01:00:14,761 --> 01:00:17,639 ‫اما قبل از شروع محاکمه، 1343 01:00:17,723 --> 01:00:21,143 ‫اُدوایر از سمت دادستانی استعفا میده ‫تا بره شهردار بشه 1344 01:00:21,226 --> 01:00:22,477 ‫خیلی یهویی، درسته؟ 1345 01:00:22,561 --> 01:00:23,562 ‫- جوی، درست میگم؟ ‫- بیخیال 1346 01:00:23,645 --> 01:00:24,688 ‫کی رو مسخره می‌کنید؟ 1347 01:00:24,771 --> 01:00:26,273 ‫اُدوایر قبلاً پلیس بوده 1348 01:00:26,356 --> 01:00:28,191 ‫هیچ پولی نداره، هیچ ارتباطی نداره 1349 01:00:28,275 --> 01:00:29,735 ‫هیچی نداره 1350 01:00:29,818 --> 01:00:31,111 ‫ولی یهویی توی انتخابات ‫شهرداری شرکت می‌کنه 1351 01:00:31,194 --> 01:00:33,155 ‫و تامانی هال هم ‫پشتش رو داره. معلومه 1352 01:00:33,339 --> 01:00:35,215 ‫همه‌ش نقشه‌ی فرانک بوده 1353 01:00:35,299 --> 01:00:37,801 ‫ویتو، می‌خوان بفهمن ‫توی سیاستمدارها با کی در ارتباطه 1354 01:00:37,885 --> 01:00:39,428 ‫می‌خوان بدونن ‫همین رو می‌خوان یا نه 1355 01:00:39,511 --> 01:00:41,221 ‫- دنبال همین هستن ‫- می‌دونن 1356 01:00:41,305 --> 01:00:43,640 ‫مخصوصاً بعد از اینکه رِلِس ‫از پنجره افتاد پایین 1357 01:00:43,724 --> 01:00:46,060 ‫چون اُدوایر رِلِس رو پرت کرد پایین 1358 01:00:46,143 --> 01:00:47,853 ‫و یهویی فرانک همه چیز رو مرتب کرد 1359 01:00:47,936 --> 01:00:50,856 ‫یادتونه از طبقه‌ی شیشم پرت شد پایین؟ 1360 01:00:50,939 --> 01:00:52,204 ‫در صورتی که شبانه‌روزی 1361 01:00:52,205 --> 01:00:54,401 ‫توسط پلیس‌های ‫خود اُدوایر تحت نظر بود 1362 01:00:54,485 --> 01:00:56,195 ‫می‌تونید... این بهتون چی رو ‫ثابت می‌کنه، ها؟ 1363 01:00:56,278 --> 01:00:58,489 ‫اون اِیب رِلِس رو از پنجره پرت کرد بیرون 1364 01:00:58,572 --> 01:01:01,784 ‫چون اُدوایر داشت به فرانک ‫کمک می‌کرد، درسته؟ 1365 01:01:01,867 --> 01:01:04,286 ‫و پلیس‌ها گفتن... پلیس‌ها گفتن 1366 01:01:04,370 --> 01:01:06,497 ‫«رِلِس می‌خواست فرار کنه» 1367 01:01:06,580 --> 01:01:08,874 ‫کی با یه ملحفه‌ی ۱.۵ متری 1368 01:01:08,957 --> 01:01:10,292 ‫از طبقه‌ی شیشم می‌پره بیرون؟ 1369 01:01:10,376 --> 01:01:11,460 ‫- آخه... ‫- درسته 1370 01:01:11,543 --> 01:01:13,796 ‫درسته. شما... ‫این مزخرفات رو باور می‌کنید؟ 1371 01:01:13,879 --> 01:01:15,631 ‫اُدوایر؟ من که باور نکردم 1372 01:01:15,714 --> 01:01:17,466 ‫تا وقتی که اُدواینر شهردار شد 1373 01:01:17,549 --> 01:01:19,259 ‫این بهت چه چیزی رو ‫ثابت می‌کنه، ویتو؟ 1374 01:01:19,343 --> 01:01:21,220 ‫- اون جون آلبرت رو نجات داد ‫- آره 1375 01:01:21,845 --> 01:01:23,263 ‫به نظر خودت بهم ‫چی رو ثابت می‌کنه؟ 1376 01:01:23,347 --> 01:01:25,349 ‫فرانک نفوذ سیاسی زیادی داره، می‌دونی؟ 1377 01:01:25,432 --> 01:01:26,266 ‫دارم بهت میگم 1378 01:01:26,350 --> 01:01:28,435 ‫اگه تونست آلبرت رو نجات بده، 1379 01:01:28,519 --> 01:01:29,937 ‫بهت چی رو ثابت می‌کنه؟ 1380 01:01:30,771 --> 01:01:32,231 ‫- خیلی‌خب ‫- فرانک قدرت داره 1381 01:01:32,761 --> 01:01:35,186 ‫درمورد ارتباطات سیاسی فرانک ‫چه چیزی بهت ثابت میشه؟ 1382 01:01:35,187 --> 01:01:35,901 ‫نکته همینه 1383 01:01:35,984 --> 01:01:38,320 ‫محض رضا خدا، تونست ‫یه شهردار رو انتخاب کنه 1384 01:01:39,405 --> 01:01:42,032 ‫یکی از نکات منفی محاکمه‌ها 1385 01:01:42,116 --> 01:01:44,576 ‫اینه که ارتباط آناستازیا 1386 01:01:44,660 --> 01:01:45,911 ‫و وفاداریش به من رو لو دادن 1387 01:01:46,495 --> 01:01:48,997 ‫و با شناختی که از ویتو دارم، ‫خوب نیست 1388 01:01:49,081 --> 01:01:50,082 ‫اصلاً خوشش نمیاد 1389 01:01:53,042 --> 01:01:57,991 ‫[ سال ۱۹۵۷ ] 1390 01:01:57,992 --> 01:02:02,992 ‫♪ Money - Barrett Strong ♪ 1391 01:02:05,431 --> 01:02:06,890 ‫داشتم به سمت یه جلسه می‌رفتم 1392 01:02:06,974 --> 01:02:08,809 ‫جلسه‌ای با ویتو توی «والدورف» 1393 01:02:08,892 --> 01:02:12,146 ‫و به شدت از دستش عصبانی بودم 1394 01:02:12,229 --> 01:02:14,857 ‫به‌خاطر توهین به کنگره ‫‏۱۴ ماه حبس کشیده بودم 1395 01:02:14,940 --> 01:02:16,900 ‫اگه آنا توی اون دادگاه خانواده 1396 01:02:16,984 --> 01:02:18,735 ‫به ارتباط من و ویتو اشاره نمی‌کرد 1397 01:02:18,819 --> 01:02:21,989 ‫هیچکدوم از این اتفاق‌ها نمی‌افتادن 1398 01:02:22,614 --> 01:02:25,993 ‫دوباره توی ذهن خیلی از مردم ‫تبدیل به یه تبهکار شده بودم 1399 01:02:26,076 --> 01:02:27,786 ‫فقط نیاز بود ویتو پول آنا رو بده 1400 01:02:27,870 --> 01:02:30,038 ‫فقط همین. ‫اونطور قال قضیه کنده میشد 1401 01:02:30,122 --> 01:02:32,040 ‫و تاکتیک‌های خشونت‌آمیز ویتو ‫توی مرکز شهر 1402 01:02:32,124 --> 01:02:34,376 ‫مشکلات مختلفی برامون درست می‌کردن 1403 01:02:34,460 --> 01:02:37,129 ‫دیگه مشارکت مداومش ‫توی قضیه‌ی مواد مخدر رو نگم، 1404 01:02:37,212 --> 01:02:40,090 ‫که می‌ترسیدم به زودی ‫یقه‌مون رو بگیره 1405 01:02:40,174 --> 01:02:41,550 ‫و همه‌مون رو بیچاره کنه 1406 01:02:41,633 --> 01:02:43,552 ‫عصبانی بودم. ‫خونم رو به جوش آورده بود، 1407 01:02:43,635 --> 01:02:46,472 ‫و باید جلوش رو می‌گرفتم ‫که دیگه از اون کارهای دیوونه‌وار نکنه 1408 01:03:04,615 --> 01:03:05,616 ‫خب، چه خبره؟ 1409 01:03:05,699 --> 01:03:06,992 ‫خب، از کجا شروع کنم؟ 1410 01:03:07,868 --> 01:03:09,495 ‫اینکه پلیس فدرال ‫می‌خواد زندانیت کنه... 1411 01:03:09,578 --> 01:03:12,414 ‫برای این حرف‌ها گفتی بیام؟ ‫دلیلش همینه؟ ها؟ 1412 01:03:12,498 --> 01:03:13,499 ‫برای حرف زدن راجع به این موضوع؟ 1413 01:03:13,582 --> 01:03:15,250 ‫بهت هشدار داده بودم. ‫ببین چقدر گرفتار شدیم 1414 01:03:15,334 --> 01:03:16,752 ‫بار قبلی خیلی صبور بودم 1415 01:03:16,835 --> 01:03:18,253 ‫باهات صحبت کردم 1416 01:03:18,337 --> 01:03:20,088 ‫چیکار کردی؟ هیچی. ‫چه فایده‌ای برام داشت؟ 1417 01:03:20,172 --> 01:03:21,173 ‫به کجا رسیدم؟ 1418 01:03:21,256 --> 01:03:22,591 ‫همه‌مون رو بیچاره می‌کنی 1419 01:03:22,674 --> 01:03:24,301 ‫چقدر ساده باید بهت بگم؟ 1420 01:03:24,384 --> 01:03:25,844 ‫منتظرت موندم 1421 01:03:25,928 --> 01:03:28,263 ‫خیلی منتظرت موندم تا من رو ‫به جایگاه اولم برگردونی 1422 01:03:28,347 --> 01:03:29,640 ‫تا من رو توی مسیر درست قرار بدی 1423 01:03:29,723 --> 01:03:30,891 ‫ولی تو چیکار کردی؟ هیچی 1424 01:03:30,974 --> 01:03:32,267 ‫- هیچی ‫- خیلی‌خب 1425 01:03:32,351 --> 01:03:34,561 ‫تو باعث شدی من مثل یه گدا ‫به نظر برسم 1426 01:03:34,645 --> 01:03:36,271 ‫چه وضعشه؟ فرانک 1427 01:03:36,355 --> 01:03:39,024 ‫ویتو. ویتو، فقط موضوع زمانه 1428 01:03:39,107 --> 01:03:40,984 ‫داری توی مسیر خطرناکی قدم برمی‌داری، 1429 01:03:41,068 --> 01:03:42,361 ‫و خودت هم می‌دونی 1430 01:03:42,444 --> 01:03:44,321 ‫و قبلاً توی مسیرهای خطرناک نبودیم؟ 1431 01:03:44,404 --> 01:03:46,156 ‫یهویی دیگه نمی‌تونیم ‫وارد اون مسیرها بشیم؟ 1432 01:03:46,240 --> 01:03:48,033 ‫این راهیه که من حاضر نیستم ‫توش قدم بردارم، 1433 01:03:48,116 --> 01:03:49,952 ‫چون تو می‌خوای ‫همه‌مون رو بیچاره کنی 1434 01:03:50,035 --> 01:03:50,869 ‫این راه درست نیست 1435 01:03:50,953 --> 01:03:52,454 ‫خودت می‌دونی که دیر یا زود 1436 01:03:52,538 --> 01:03:53,664 ‫دستگیر میشی 1437 01:03:53,747 --> 01:03:55,082 ‫توی اون پرونده‌ی ۲ تا قتل تبرئه شدی 1438 01:03:55,165 --> 01:03:56,917 ‫دنبال راهی می‌گردن که بگیرنت. ‫می‌خوان بگیرنت 1439 01:03:57,000 --> 01:03:58,085 ‫و حتماً می‌گیرنت 1440 01:03:58,168 --> 01:04:00,462 ‫حتماً می‌گیرنت. خودت می‌دونی 1441 01:04:00,546 --> 01:04:02,714 ‫به حرف من گوش ندادی. ‫کار خودت رو کردی 1442 01:04:02,798 --> 01:04:04,633 ‫اما باید بدونی که یقه‌مون رو می‌گیره 1443 01:04:04,716 --> 01:04:07,511 ‫بهتره یه چیزی رو یادمون باشه. ‫به‌خاطر من الان توی این موقعیتی 1444 01:04:07,594 --> 01:04:09,805 ‫به‌خاطر من. من 1445 01:04:10,722 --> 01:04:12,057 ‫و اگه جای تو بودم، موافقت می‌کردم 1446 01:04:12,140 --> 01:04:13,141 ‫چون خیلی بزرگ و مهمه 1447 01:04:13,225 --> 01:04:14,560 ‫باید بهت بگم، خیلی بزرگه 1448 01:04:14,643 --> 01:04:16,812 ‫هیچکس دوست نداره دستگیر بشه، ‫اما خطریه که به جون می‌خریش 1449 01:04:16,895 --> 01:04:18,855 ‫- من؟ من به جون می‌خرمش ‫- آره، اما تو جای من نیستی 1450 01:04:18,939 --> 01:04:19,940 ‫جای من نیستی 1451 01:04:20,023 --> 01:04:21,316 ‫و من موافق نیستم، و... 1452 01:04:21,400 --> 01:04:23,735 ‫نباید ادامه بدی. ‫بهت مشکوک شدن 1453 01:04:23,819 --> 01:04:25,612 ‫چند بار باید این حرف رو بزنم؟ 1454 01:04:25,696 --> 01:04:26,989 ‫موضوع فقط زمانه 1455 01:04:27,072 --> 01:04:28,782 ‫همین‌الانش هم ۲ تا ‫قتل رو به پات نوشتن 1456 01:04:29,283 --> 01:04:30,993 ‫اون خطر رو به جون خریدی. ‫حالا ببین نتیجه‌ش چیه 1457 01:04:31,076 --> 01:04:32,160 ‫همه چیز رو دادی به من 1458 01:04:32,244 --> 01:04:33,495 ‫اون خطر رو به جون خریدی 1459 01:04:33,579 --> 01:04:36,582 ‫فرار کردی به ایتالیا. ‫مدت زیادی اونجا بودی 1460 01:04:36,665 --> 01:04:38,292 ‫برای همین توی موقعیت من نیستی 1461 01:04:38,375 --> 01:04:40,377 ‫چون از کنترل خارج شدی. ‫غیر قابل پیش‌بینی هستی 1462 01:04:40,460 --> 01:04:41,795 ‫یه گاوچرون مستی 1463 01:04:41,878 --> 01:04:43,880 ‫- چیکار می‌کنی؟ ‫- آقای قانونمند 1464 01:04:43,964 --> 01:04:45,841 ‫آقای شهروند خوب. ‫آقای کمک‌کننده به خیریه 1465 01:04:45,924 --> 01:04:48,051 ‫با بقیه‌ی اون مزخرفاتِ ‫شهروند خوب بودن 1466 01:04:48,135 --> 01:04:50,345 ‫فکر می‌کنی تو رو هم نمی‌گیرن؟ ها؟ 1467 01:04:50,429 --> 01:04:52,639 ‫می‌خوای توی خیریه ‫و اون‌جور کارها شریک باشی؟ 1468 01:04:52,723 --> 01:04:53,974 ‫خیلی خوبه، فرانک 1469 01:04:54,057 --> 01:04:55,892 ‫اما یادت نره، تو یه قاچاقچی هستی 1470 01:04:55,976 --> 01:04:57,519 ‫یه تبهکاری. بیخیال 1471 01:04:57,603 --> 01:04:58,812 ‫راجع به چی حرف می‌زنیم؟ 1472 01:04:58,895 --> 01:05:00,188 ‫نمی‌خوای با مواد مخدر قاطی بشی 1473 01:05:00,272 --> 01:05:01,440 ‫چون ممکنه یه روزی بگیرنت؟ 1474 01:05:01,523 --> 01:05:02,983 ‫نگران دستگیر شدنی؟ 1475 01:05:03,066 --> 01:05:04,026 ‫همین الان هم دستگیر شدی 1476 01:05:04,109 --> 01:05:06,028 ‫به متمم پنجم استناد نمی‌کنی، ‫و چه اتفاقی می‌افته؟ 1477 01:05:06,111 --> 01:05:07,029 ‫‏۱۸ ماه رفتی زندان 1478 01:05:07,112 --> 01:05:08,614 ‫- ‏۱۸ ماه ‫- ‏۱۴ 1479 01:05:08,697 --> 01:05:10,282 ‫آره. ۱۴، ۱۸، فرقی نداره 1480 01:05:10,365 --> 01:05:11,491 ‫و ما چقدر حبس کشیدیم؟ هیچی 1481 01:05:11,575 --> 01:05:13,368 ‫از متمم پنجم استفاده کردیم ‫و دهنمون رو باز نکردیم 1482 01:05:13,452 --> 01:05:16,330 ‫و اصلاً برای همین برای آدم‌هایی مثل ما ‫متمم پنجم رو به وجود آوردن 1483 01:05:16,413 --> 01:05:18,457 ‫و حالا شرط می‌بندم می‌خوای 1484 01:05:18,540 --> 01:05:20,167 ‫شبیه اون سناتورهای قاچاقچی 1485 01:05:20,250 --> 01:05:22,002 ‫که توی اون کمیته بودن، بشی 1486 01:05:22,586 --> 01:05:24,671 ‫می‌خوای شبیه اونا باشی؟ ‫بیخیال. تو شبیه اونا نیستی 1487 01:05:24,755 --> 01:05:27,090 ‫اونا آدم‌های عجیبی‌ان. ‫اونا... اونا... اونا... 1488 01:05:27,174 --> 01:05:28,717 ‫اهل یه سیاره‌ی دیگه‌ان 1489 01:05:28,800 --> 01:05:30,802 ‫و صاحب این کشور لامصب هستن 1490 01:05:30,886 --> 01:05:33,430 ‫اونقدر تبهکارهای بزرگی هستن ‫که ما نمی‌تونیم خوابش رو هم ببینیم، 1491 01:05:33,513 --> 01:05:34,556 ‫و خودت می‌دونی 1492 01:05:35,057 --> 01:05:36,308 ‫و گلوت عفونت کرده؟ 1493 01:05:36,391 --> 01:05:38,310 ‫قضیه‌ی عفونت چیه، ها؟ 1494 01:05:38,393 --> 01:05:39,728 ‫داستان چی بود؟ 1495 01:05:39,811 --> 01:05:41,563 ‫می‌خواستی با حرف زدن ‫از چیزی نجات پیدا کنی 1496 01:05:41,647 --> 01:05:42,981 ‫که نمیشه با حرف زدن ‫ازش خلاص شد 1497 01:05:43,065 --> 01:05:44,941 ‫یهویی می‌خوای هم ‫توی کار باشی، هم نباشی 1498 01:05:45,025 --> 01:05:46,068 ‫می‌خوای نصفه و نیمه قاچاقچی باشی 1499 01:05:46,151 --> 01:05:47,819 ‫نمی‌تونی هم خدا رو داشته باشی ‫و هم خرما رو 1500 01:05:47,903 --> 01:05:49,613 ‫یا این‌کاره‌ای، یا نیستی 1501 01:05:49,696 --> 01:05:51,448 ‫و چه باشی، چه نباشی، 1502 01:05:51,531 --> 01:05:54,254 ‫به این معنی نیست که ‫تو هم مثل من گیر نمی‌افتی 1503 01:05:54,255 --> 01:05:55,202 ‫و نابود نمیشی 1504 01:05:55,285 --> 01:05:56,328 ‫هیچ فرقی نداره 1505 01:05:56,828 --> 01:05:58,163 ‫بیخیال. ساده‌لوح نباش 1506 01:05:58,246 --> 01:06:00,123 ‫کنترل این اوضاع دست ما نیست، ‫دست کَس دیگه‌ایه 1507 01:06:00,207 --> 01:06:01,500 ‫و جایگاه خودمون کجاست؟ 1508 01:06:01,583 --> 01:06:02,751 ‫تازه اول نردبونیم 1509 01:06:02,834 --> 01:06:04,795 ‫و دارم بهت میگم، ‫اون اتفاق نباید بیُفته 1510 01:06:04,878 --> 01:06:06,421 ‫خودت هم می‌دونی. ‫نمی‌تونه اتفاق بیُفته 1511 01:06:06,505 --> 01:06:08,006 ‫ویتو، ویتو، ویتو، گوش کن 1512 01:06:08,090 --> 01:06:10,509 ‫چون حکم مرگ داره 1513 01:06:13,095 --> 01:06:15,013 ‫یه اشتباه خیلی بزرگه 1514 01:06:15,097 --> 01:06:16,223 ‫ببین، هر کاری می‌خوای بکن 1515 01:06:16,306 --> 01:06:17,933 ‫می‌خوای یه دیپلمات باشی؟ ‫به خودت ربط داره 1516 01:06:18,016 --> 01:06:20,018 ‫من؟ من یه تبهکارم 1517 01:06:20,769 --> 01:06:23,480 ‫یه قاچاقچی‌ام. همین. ‫زندگی من همینه 1518 01:06:28,527 --> 01:06:30,195 ‫به در بسته خورده بودیم 1519 01:06:30,278 --> 01:06:31,655 ‫می‌دونستم که به هیچ عنوان 1520 01:06:31,738 --> 01:06:34,449 ‫هیچوقت نمی‌تونم ‫نظر ویتو رو عوض کنم 1521 01:06:34,533 --> 01:06:36,368 ‫اما این‌که بخواد من رو بکشه؟ 1522 01:06:36,451 --> 01:06:38,829 ‫هیچوقت حتی به ذهنم هم نرسیده بود 1523 01:06:42,249 --> 01:06:44,876 ‫من پول می‌گیریم. سرمایه‌گذاری نمی‌کنم 1524 01:06:44,960 --> 01:06:47,421 ‫من پول می‌گیریم. سرمایه‌گذاری نمی‌کنم 1525 01:06:47,504 --> 01:06:49,840 ‫من پول می‌گیریم. سرمایه‌گذاری نمی‌کنم 1526 01:06:54,136 --> 01:06:55,429 ‫این برای توئه، فرانک 1527 01:06:56,263 --> 01:06:59,474 ‫لوئیس پریما و کیلی اِسمیت! 1528 01:06:59,558 --> 01:07:01,351 ‫...باید برم خونه چند تا کار انجام بدم 1529 01:07:01,435 --> 01:07:02,811 ‫...حتماً آدمی که بهت ‫شلیک کرده رو دیدی 1530 01:07:03,812 --> 01:07:05,063 ‫اونجا ایستاده بوده 1531 01:07:05,147 --> 01:07:06,481 ‫الان چی میشه؟ 1532 01:07:06,565 --> 01:07:07,983 ‫پیغامش رو متوجه شدم 1533 01:07:13,780 --> 01:07:15,198 ‫مهمون نمی‌خوای؟ 1534 01:07:15,949 --> 01:07:17,409 ‫اوه، آره. ببین چی شده 1535 01:07:19,077 --> 01:07:20,245 ‫کار مندیه 1536 01:07:20,328 --> 01:07:22,456 ‫- مندی غافلگیرم کرد ‫- آره 1537 01:07:22,539 --> 01:07:25,625 ‫از پوست خزی که باقی مونده بود ‫این دو تا رو درست کرده 1538 01:07:25,709 --> 01:07:28,670 ‫- چقدر خوب. آره ‫- خوشگل نیستن؟ باشه 1539 01:07:28,754 --> 01:07:30,505 ‫خیلی لطف کرده. ‫می‌خوای ببرمشون؟ 1540 01:07:30,589 --> 01:07:31,965 ‫آره. ببرشون یه‌کم پیاده‌روی کنن 1541 01:07:32,048 --> 01:07:33,759 ‫- خیلی‌خب ‫- می‌خوای همراهت بیام؟ 1542 01:07:33,842 --> 01:07:35,552 ‫نه، مشکلی نیست. ‫زود برمی‌گردیم 1543 01:07:35,635 --> 01:07:38,305 ‫یه‌کم هوا سرده، ‫ولی خب زود برمی‌گردیم 1544 01:07:38,388 --> 01:07:40,766 ‫من... سگ‌ها رو نمیگم 1545 01:07:41,266 --> 01:07:42,809 ‫باشه 1546 01:07:44,227 --> 01:07:45,061 ‫باشه 1547 01:07:45,145 --> 01:07:46,772 ‫ویتو می‌دونه که می‌خوای بکشی کنار؟ 1548 01:07:46,855 --> 01:07:48,690 ‫معلومه که می‌دونه. ‫از اول تنها خواسته‌ش همین بوده 1549 01:07:48,774 --> 01:07:50,567 ‫همین. نگران نباش 1550 01:07:51,234 --> 01:07:52,235 ‫خوبه 1551 01:07:52,944 --> 01:07:54,780 ‫چون تنها خواسته‌ی من هم همینه 1552 01:07:54,863 --> 01:07:57,616 ‫می‌دونم، می‌دونم، ‫می‌دونم. چیزی نیست 1553 01:07:57,699 --> 01:07:58,700 ‫مراقب باش 1554 01:08:08,168 --> 01:08:09,169 ‫یالا 1555 01:08:10,545 --> 01:08:11,546 ‫بجنبید 1556 01:08:12,422 --> 01:08:13,423 ‫یالا 1557 01:08:19,095 --> 01:08:20,430 ‫بیاید دیگه. بجنبید 1558 01:08:21,056 --> 01:08:22,265 ‫خیلی ‌خب، آماده‌اید؟ 1559 01:08:24,434 --> 01:08:26,186 ‫دارم در رو باز می‌کنم. بیاید بریم 1560 01:08:27,103 --> 01:08:28,396 ‫بریم، یالا 1561 01:08:29,272 --> 01:08:31,358 ‫همینطور که داشتم ‫از توی پارک رد می‌شدم، 1562 01:08:31,441 --> 01:08:33,735 ‫فهمیدم که یه باری ‫از روی دوشم برداشته شده 1563 01:08:34,277 --> 01:08:36,112 ‫ریچی بوی رو فرستادم ‫تا با ویتو حرف بزنه 1564 01:08:36,196 --> 01:08:37,614 ‫و بهش بگه که می‌خوام بکشم کنار 1565 01:08:37,697 --> 01:08:39,199 ‫تموم. من دیگه نیستم 1566 01:08:39,282 --> 01:08:40,283 ‫و کارگروه... 1567 01:08:40,367 --> 01:08:42,285 ‫خب خودشون می‌تونن ‫مشکلشون با ویتو رو حل کنن 1568 01:08:43,245 --> 01:08:44,913 ‫من؟ فقط می‌خوام استراحت کنم 1569 01:08:44,996 --> 01:08:47,958 ‫برم سفر و از سال‌های ‫باقی‌مونده‌ی زندگیم با بابی لذت ببرم 1570 01:08:51,586 --> 01:08:52,712 ‫ببین بابی چیکار می‌کنه 1571 01:08:53,755 --> 01:08:55,841 ‫مجبورم می‌کنه این لباس‌ها رو ‫براشون بپوشم 1572 01:08:55,924 --> 01:08:58,093 ‫- خیلی نازن ‫- چون سردشونه 1573 01:08:58,176 --> 01:08:59,511 ‫- این یکی رو ببین ‫- آره 1574 01:08:59,594 --> 01:09:01,763 ‫- آره ‫- اون... خب... 1575 01:09:03,098 --> 01:09:04,975 ‫زندگی‌شون از ما بهتره 1576 01:09:05,058 --> 01:09:06,184 ‫واقعاً همینطوره 1577 01:09:07,310 --> 01:09:08,603 ‫شکی نیست 1578 01:09:09,729 --> 01:09:10,897 ‫خب، چی گفت؟ 1579 01:09:10,981 --> 01:09:12,274 ‫ویتو حرفت رو باور نمی‌کنه 1580 01:09:12,357 --> 01:09:13,733 ‫مسخره‌ست 1581 01:09:13,817 --> 01:09:15,402 ‫نمی‌دونم چرا باور نمی‌کنه 1582 01:09:15,902 --> 01:09:18,113 ‫خب... می‌شناسمش 1583 01:09:18,196 --> 01:09:19,614 ‫مشخصاً می‌دونم منظورت چیه 1584 01:09:19,698 --> 01:09:22,284 ‫این... مشکل ویتو همینه 1585 01:09:23,743 --> 01:09:26,246 ‫اومده خونه. بهت اعتماد نداره 1586 01:09:27,163 --> 01:09:30,166 ‫بدون اجازه به جونت سوءقصد کرد 1587 01:09:31,084 --> 01:09:33,753 ‫چی می‌خواد جلوش رو بگیره ‫که یه بار دیگه بدون اجازه 1588 01:09:33,837 --> 01:09:35,797 ‫سوءقصد نکنه؟ 1589 01:09:36,882 --> 01:09:39,467 ‫باید قانعش کنی که واقعاً ‫می‌خوای بکشی کنار 1590 01:09:39,551 --> 01:09:41,428 ‫آره، آره. اما... 1591 01:09:44,723 --> 01:09:45,724 ‫می‌دونی چیه؟ 1592 01:09:47,893 --> 01:09:49,895 ‫بهش بگو پسره رو مجبور کنه ‫که خودش رو تحویل پلیس بده 1593 01:09:49,978 --> 01:09:50,812 ‫ها؟ 1594 01:09:50,896 --> 01:09:53,064 ‫به ویتو بگو وینسنت رو مجبور کنه ‫که خودش رو تحویل بده 1595 01:09:53,148 --> 01:09:54,649 ‫- جدی میگی؟ ‫- جدی میگم 1596 01:09:55,775 --> 01:09:57,235 ‫می‌دونی که دارن دنبالش می‌گردن 1597 01:09:57,319 --> 01:09:58,153 ‫که چی؟ 1598 01:09:58,236 --> 01:09:59,195 ‫خودش رو تحویل میده، 1599 01:09:59,279 --> 01:10:00,822 ‫من قسم می‌خورم ‫که اون بهم شلیک نکرده 1600 01:10:00,906 --> 01:10:02,824 ‫می‌خوان چیکار کنن؟ ‫من شاهد اصلی‌ام 1601 01:10:03,408 --> 01:10:04,993 ‫تموم. پرونده بسته میشه 1602 01:10:05,076 --> 01:10:07,495 ‫چون بهترین مدرکه 1603 01:10:07,579 --> 01:10:09,873 ‫پسره رو مقصر نمی‌دونم 1604 01:10:10,498 --> 01:10:13,168 ‫همین. آزاد میشه. همه... 1605 01:10:13,793 --> 01:10:15,420 ‫مشکلی برای هیچکس پیش نمیاد 1606 01:10:15,503 --> 01:10:18,548 ‫اون پسر میره خونه‌شون. ‫ویتو بالاخره به قدرت می‌رسه 1607 01:10:18,632 --> 01:10:20,842 ‫منم از اینجا میرم. ‫بازنشسته میشم. همین 1608 01:10:21,635 --> 01:10:22,969 ‫تموم 1609 01:10:23,053 --> 01:10:24,596 ‫اینا رو بهشون بگو 1610 01:10:24,679 --> 01:10:26,389 ‫و مطمئن شو که ویتو مطمئن میشه 1611 01:10:26,473 --> 01:10:28,558 ‫که پسره یه ضامن هم همراهش هست، 1612 01:10:28,642 --> 01:10:29,643 ‫علاوه بر وکیلش، 1613 01:10:29,726 --> 01:10:30,769 ‫و اینکه پلیس می‌دونه 1614 01:10:30,852 --> 01:10:32,270 ‫کِی و دقیقاً کجا قراره ملاقات کنن 1615 01:10:32,354 --> 01:10:33,605 ‫تا اشتباهی رخ نده 1616 01:10:34,272 --> 01:10:36,650 ‫باشه، به ویتو خبر میدم ‫و جوابش رو میارم برات 1617 01:10:36,733 --> 01:10:37,734 ‫خیلی‌خب 1618 01:10:41,363 --> 01:10:42,489 ‫روز خوبیه 1619 01:10:43,865 --> 01:10:46,451 ‫یه‌کم سرده. ‫برای سگ‌ها خیلی سرده 1620 01:10:46,534 --> 01:10:48,870 ‫سگ‌ها زندگی خوبی دارن. نگاه کن 1621 01:10:49,621 --> 01:10:50,580 ‫لباس براشون پوشیده 1622 01:10:50,664 --> 01:10:52,082 ‫می‌ترسم خفتم کنن 1623 01:10:52,165 --> 01:10:54,125 ‫دارم توی پارک قدم می‌زنم، ‫یه دزد میاد سراغم... 1624 01:10:55,126 --> 01:10:57,045 ‫و فقط لباس‌هاشون رو نمی‌بره، ‫خودشون رو هم می‌بره 1625 01:10:57,128 --> 01:10:59,339 ‫بابی من رو می‌کُشه. ‫دیگه نمی‌تونم برگردم خونه 1626 01:10:59,422 --> 01:11:00,423 ‫وای، خدا 1627 01:11:00,507 --> 01:11:02,342 ‫اون تنها چیزیه که بابی ازم می‌خواد 1628 01:11:02,425 --> 01:11:04,803 ‫این سگ‌های لعنتی. ‫همه چیز مربوط به اوناست 1629 01:11:04,886 --> 01:11:06,137 ‫- آره. گوش کن... ‫- می‌دونی 1630 01:11:06,221 --> 01:11:07,222 ‫اینا بچه‌هامونن 1631 01:11:07,973 --> 01:11:09,766 ‫- سگ‌ها رو ببین ‫- آره 1632 01:11:11,184 --> 01:11:12,519 ‫باشه، خوبه 1633 01:11:33,707 --> 01:11:34,958 ‫- سلام، فرانک ‫- سلام 1634 01:11:35,500 --> 01:11:36,835 ‫- سلام ‫- سلام. آره 1635 01:11:37,419 --> 01:11:38,628 ‫بذار ببینمت 1636 01:11:38,712 --> 01:11:41,131 ‫ببین اون حیوون چیکارت کرده 1637 01:11:41,214 --> 01:11:42,382 ‫- این دیگه چیه؟ ‫- گله دیگه 1638 01:11:42,465 --> 01:11:43,425 ‫برای تو گرفتم 1639 01:11:43,508 --> 01:11:44,718 ‫- برای من؟ ‫- آره دیگه 1640 01:11:45,301 --> 01:11:47,971 ‫لطف کردی. خدایا. آل 1641 01:11:48,054 --> 01:11:50,223 ‫- پس داری می‌کشی کنار؟ ‫- آره 1642 01:11:50,306 --> 01:11:51,766 ‫قبول کردی که پسره برگرده؟ 1643 01:11:51,850 --> 01:11:52,851 ‫آره. آره 1644 01:11:52,934 --> 01:11:55,562 ‫می‌دونی، برای من، آلبرت... 1645 01:11:55,645 --> 01:11:57,105 ‫دیگه خوشم از غافلگیری نمیاد 1646 01:11:57,188 --> 01:11:59,607 ‫خدایا، فرانک. ‫نمی‌تونی بکشی کنار 1647 01:12:01,693 --> 01:12:03,570 ‫تمومه. من... باید... 1648 01:12:03,653 --> 01:12:05,405 ‫نباید تموم بشه. ‫کار اشتباهی کرده 1649 01:12:05,488 --> 01:12:07,490 ‫می‌دونم اشتباه بوده. ‫اما که چی؟ بشین 1650 01:12:07,574 --> 01:12:08,908 ‫مهمه 1651 01:12:08,992 --> 01:12:11,119 ‫برخلاف قوانین عمل کرده. باشه؟ 1652 01:12:11,202 --> 01:12:12,662 ‫بدون قوانین، 1653 01:12:12,746 --> 01:12:14,330 ‫شبیه گاوچرون‌ها و سره‌پوست‌ها می‌شیم 1654 01:12:14,414 --> 01:12:15,749 ‫قوانین دیگه وجود ندارن 1655 01:12:15,832 --> 01:12:17,417 ‫دیگه زمونه عوض شده. ‫الان یه دوران دیگه‌ست 1656 01:12:17,500 --> 01:12:19,544 ‫شاید برای تو عوض شده. ‫برای من هنوز همونه 1657 01:12:19,627 --> 01:12:21,671 ‫برای من هنوز مهمه ‫که اون حرومزاده چیکار کرده 1658 01:12:21,755 --> 01:12:23,006 ‫بذار بکشمش 1659 01:12:23,089 --> 01:12:25,717 ‫مشکل حل میشه. ‫بعدش برمی‌گردیم سراغ قوانین‌مون 1660 01:12:25,800 --> 01:12:27,510 ‫به روش تو کارمون رو انجام می‌دیم 1661 01:12:27,594 --> 01:12:28,928 ‫ببین. ببین... 1662 01:12:29,012 --> 01:12:30,346 ‫هیچ اتفاقی نیُفتاد 1663 01:12:30,430 --> 01:12:31,806 ‫من کشته نشدم. ‫تیرش خطا رفت 1664 01:12:31,890 --> 01:12:33,475 ‫من اینجام، دارم حرف می‌زنم 1665 01:12:33,558 --> 01:12:35,226 ‫همه چیز خوبه. مشکلی نیست. من... 1666 01:12:35,727 --> 01:12:37,496 ‫نمی‌خوام به‌خاطر چیزی ‫که دیگه نمی‌خوامش 1667 01:12:37,497 --> 01:12:38,354 ‫کشته بشم 1668 01:12:38,438 --> 01:12:40,356 ‫چی میگی برای خودت؟ 1669 01:12:40,440 --> 01:12:42,442 ‫اگه قرار باشه کسی کشته بشه، ‫قطعاً تو اون فرد نیستی 1670 01:12:42,525 --> 01:12:44,235 ‫نه. نمی‌خوام کسی کشته بشه 1671 01:12:44,319 --> 01:12:45,320 ‫بیخیال 1672 01:12:47,322 --> 01:12:48,656 ‫نمی‌خوام هیچکس بمیره 1673 01:12:49,783 --> 01:12:50,784 ‫باشه؟ 1674 01:12:52,368 --> 01:12:53,369 ‫باشه 1675 01:12:53,453 --> 01:12:55,830 ‫گوش کن، تو مراقب اون برآمدگی ‫روی سرت باشه 1676 01:12:55,914 --> 01:12:56,748 ‫خیلی‌خب 1677 01:12:56,831 --> 01:12:58,208 ‫من حواسم به بقیه‌ی چیزها هست 1678 01:12:58,291 --> 01:13:00,168 ‫و تا وقتی حلش نکردم، 1679 01:13:00,251 --> 01:13:01,711 ‫بذار یه تفنگ همراهت باشه 1680 01:13:01,795 --> 01:13:03,463 ‫ممنون بابت گل 1681 01:13:04,547 --> 01:13:05,590 ‫تا دم در همراهت میام 1682 01:13:07,217 --> 01:13:08,343 ‫- سلام ‫- آلبرت بود؟ 1683 01:13:08,426 --> 01:13:09,928 ‫آره، اومده بود من رو ببینه 1684 01:13:10,011 --> 01:13:12,055 ‫سلامی بکنه، ببینه حالم چطوره. همین 1685 01:13:12,722 --> 01:13:14,057 ‫گل هم آورده 1686 01:13:16,309 --> 01:13:17,352 ‫لطف کرده 1687 01:13:19,020 --> 01:13:21,106 ‫- حالت خوبه؟ ‫- همه چیز خوبه 1688 01:13:21,189 --> 01:13:22,774 ‫- مطمئنی؟ ‫- صد در صد 1689 01:13:24,135 --> 01:13:28,135 ‫ارائـ ـــه از سـ ـایــت سـ ـی‌نــمـ ـا 1690 01:14:09,696 --> 01:14:12,615 ‫لطفاً، آلبرت، قبل از اینکه شروع کنیم، 1691 01:14:12,699 --> 01:14:14,659 ‫می‌دونم سوالاتی داری 1692 01:14:14,742 --> 01:14:16,077 ‫راجع بهشون حرف زدیم 1693 01:14:16,161 --> 01:14:17,537 ‫درمورد چی حرف می‌زنی؟ 1694 01:14:17,620 --> 01:14:19,122 ‫کاری که انجام شده ‫دیگه مربوط به گذشته‌ست 1695 01:14:19,205 --> 01:14:21,207 ‫به عنوان یه امر داخلی 1696 01:14:21,291 --> 01:14:22,792 ‫بین خانواده‌ی خودشون ‫در نظر گرفته میشه 1697 01:14:22,876 --> 01:14:24,836 ‫تصمیمش با خود فرانک و ویتوئه 1698 01:14:24,919 --> 01:14:26,171 ‫نه هیچکس دیگه‌ای 1699 01:14:26,254 --> 01:14:28,298 ‫به جون رئیسش سوءقصد کرده 1700 01:14:29,048 --> 01:14:31,718 ‫تنها دلیل ریاست فرانک ‫اینه که ویتو اون رو رئیس کرد 1701 01:14:31,801 --> 01:14:33,261 ‫یادته، آلبرت 1702 01:14:33,344 --> 01:14:36,222 ‫خب ویتو قبل از فرانک رئیس بوده 1703 01:14:36,306 --> 01:14:37,140 ‫درسته؟ 1704 01:14:37,223 --> 01:14:40,727 ‫تازه، ریچی میگه که فرانک قبول کرده ‫داوطلبانه کنار بکشه 1705 01:14:40,810 --> 01:14:42,770 ‫- درسته؟ ‫- باید بهش احترام گذاشت 1706 01:14:42,854 --> 01:14:45,481 ‫آره، خب، فرانک توی قبول کردن ‫زیاده‌روی کرده 1707 01:14:45,565 --> 01:14:47,275 ‫خدایا. بعد از اتفاقی که افتاد، 1708 01:14:47,358 --> 01:14:49,485 ‫اصلاً نباید بخوام اجازه بگیرم 1709 01:14:49,569 --> 01:14:51,321 ‫به ما ربطی نداره 1710 01:14:51,404 --> 01:14:53,740 ‫داری تو کاری دخالت می‌کنی ‫که اصلاً دخالت نیاز نداره 1711 01:14:53,823 --> 01:14:55,450 ‫خودشون باید تصمیم بگیرن 1712 01:14:55,533 --> 01:14:56,659 ‫برای من که اونطور نیست 1713 01:14:56,743 --> 01:14:57,869 ‫برای من کاملاً واضحه 1714 01:14:57,952 --> 01:15:00,288 ‫طرف به جون رئیسش سوءقصد کرده 1715 01:15:00,371 --> 01:15:02,415 ‫- حکم مرگ داره ‫- آلبرت. لطفاً 1716 01:15:02,498 --> 01:15:04,083 ‫هیچکس نمُرده 1717 01:15:04,167 --> 01:15:06,211 ‫نیازی نیست عجولانه کاری بکنیم 1718 01:15:06,294 --> 01:15:08,213 ‫اگه ویتو نمی‌دونه کاری ‫که کرده اشتباه بوده، 1719 01:15:08,296 --> 01:15:09,797 ‫پس ویتو هیچی سرش نمیشه 1720 01:15:09,881 --> 01:15:11,799 ‫- بیخیال. بیخیال ‫- آلبرت 1721 01:15:11,883 --> 01:15:13,384 ‫هی، تمومش کن 1722 01:15:13,468 --> 01:15:15,011 ‫- آروم باش، خیلی‌خب؟ ‫- آروم باشم؟ 1723 01:15:15,094 --> 01:15:16,387 ‫و چی، شما همه احمقید؟ 1724 01:15:17,222 --> 01:15:18,598 ‫اگه توی نطفه خفه‌ش نکنیم، 1725 01:15:18,681 --> 01:15:21,226 ‫کی می‌تونه بگه که پس فردا ‫یکی نمیاد سراغ خودتون؟ 1726 01:15:21,309 --> 01:15:22,936 ‫اگه بذارید اون قسر در بره، 1727 01:15:23,019 --> 01:15:24,312 ‫برای همه چراغ سبز به حساب میاد 1728 01:15:24,395 --> 01:15:27,106 ‫کافیه. کافیه 1729 01:15:27,190 --> 01:15:28,274 ‫از قبل رای‌گیری کردیم 1730 01:15:28,358 --> 01:15:32,195 ‫ریچی گفت که شخص فرانک ‫رایش با ما ۳ نفر یکی بوده 1731 01:15:32,278 --> 01:15:33,154 ‫تمومه 1732 01:15:33,238 --> 01:15:35,448 ‫ما ۴ نفر در مقابل تو 1733 01:15:35,531 --> 01:15:36,783 ‫قوانین اینطور میگن 1734 01:15:36,866 --> 01:15:38,785 ‫- اگه می‌خوای طبق قوانین پیش بریم ‫- جدی؟ 1735 01:15:38,868 --> 01:15:42,121 ‫و تا هفته‌ی گذشته هیچکس ‫به جون یه رئیس سوءقصد نکرده بود 1736 01:15:42,747 --> 01:15:44,290 ‫تا هفته‌ی گذشته! 1737 01:15:44,374 --> 01:15:46,751 ‫یکی به جون یه رئیس سوءقصد کرد! 1738 01:15:47,835 --> 01:15:49,295 ‫بهم بگید اشتباه می‌کنم 1739 01:15:49,379 --> 01:15:51,130 ‫یالا، بجنبید. بهم بگید 1740 01:15:51,214 --> 01:15:52,882 ‫بگید دیگه. بگید اشتباه می‌کنم 1741 01:15:54,926 --> 01:15:57,887 ‫بعد از کاری که ویتو کرد، ‫اصلاً برای کشتنش نیاز به اجازه ندارم 1742 01:15:57,971 --> 01:16:01,224 ‫اگه علیه یه رئیس کاری بکنی، ‫حکم مرگ داره 1743 01:16:01,307 --> 01:16:02,767 ‫و همه‌تون این رو می‌دونید 1744 01:16:07,981 --> 01:16:09,107 ‫شما... 1745 01:16:11,067 --> 01:16:13,444 ‫آلبرت، برگرد. برگرد بیا اینجا 1746 01:16:13,528 --> 01:16:14,654 ‫کجا میری؟ 1747 01:16:14,655 --> 01:16:19,655 ‫♪ Tutti Frutti - Little Richard ♪ 1748 01:16:23,871 --> 01:16:25,540 ‫باورت میشه که این آهنگ معروف شده؟ 1749 01:16:26,499 --> 01:16:28,251 ‫- زمونه عوض شده ‫- آره 1750 01:16:29,127 --> 01:16:31,546 ‫از صبح نشستی جلو تلویزیون 1751 01:16:31,629 --> 01:16:32,922 ‫حالت خوبه؟ 1752 01:16:33,006 --> 01:16:35,758 ‫آره، آره. فقط... دارم از همین الان ‫بازنشستگی رو تمرین می‌کنم 1753 01:16:36,509 --> 01:16:38,594 ‫آره. کاش اونطور باشه 1754 01:16:39,095 --> 01:16:40,638 ‫پخش این برنامه رو قطع کردیم 1755 01:16:40,722 --> 01:16:42,015 ‫چون یه خبر فوری داریم 1756 01:16:42,557 --> 01:16:45,601 ‫وینسنت جیگانتی، ‫فرد مسلح فراری ۲۸ ساله 1757 01:16:45,685 --> 01:16:47,520 ‫که برای بازجویی 1758 01:16:47,603 --> 01:16:50,189 ‫در ارتباط با سوءقصد ناموفق ماه گذشته 1759 01:16:50,273 --> 01:16:53,067 ‫به جون فرانک کاستلو، رئیس احتمالی ‫باند تبهکاری نیویورک، تحت تعقیب بود 1760 01:16:53,651 --> 01:16:54,944 ‫خودش رو تحویل داده 1761 01:16:55,028 --> 01:16:58,031 ‫الان برمی‌گردیم به برنامه‌ی عادی 1762 01:16:59,282 --> 01:17:00,283 ‫می‌دونستی 1763 01:17:04,412 --> 01:17:05,413 ‫امیدوارم بودم این اتفاق بیُفته 1764 01:17:07,415 --> 01:17:08,624 ‫قراره اون رئیس بشه؟ 1765 01:17:09,834 --> 01:17:11,044 ‫خب، تمام این کارها برای همونه 1766 01:17:12,545 --> 01:17:13,629 ‫بهش اعتماد داری؟ 1767 01:17:14,213 --> 01:17:15,631 ‫تنها خواسته‌ش همین بوده 1768 01:17:15,715 --> 01:17:17,967 ‫خب، قبلاً هم به خواسته‌ش رسیده بود 1769 01:17:18,551 --> 01:17:19,802 ‫آره، خب... 1770 01:17:20,470 --> 01:17:22,430 ‫اون عشق بود. ‫این کسب‌وکاره 1771 01:17:27,117 --> 01:17:30,374 ‫[ دادستانی در مقابل وینسنت جیگانتی ] ‫[ سال ۱۹۵۷، ۱۲ سپتامبر ] 1772 01:17:35,735 --> 01:17:38,279 ‫آقای کیث، مستقیماً به متهم اشاره می‌کنم 1773 01:17:38,363 --> 01:17:40,156 ‫آقای وینسنت جیگانتی 1774 01:17:40,239 --> 01:17:41,616 ‫ایشون همون مردیه 1775 01:17:41,699 --> 01:17:43,493 ‫که روز تیر خوردن آقای کاستلو دیدیدش؟ 1776 01:17:44,786 --> 01:17:46,287 ‫مطمئن نیستم 1777 01:17:46,829 --> 01:17:49,582 ‫همون شب برای پلیس ‫این مرد رو توصیف کردید 1778 01:17:49,665 --> 01:17:51,000 ‫آره، اما الان تغییر کرده 1779 01:17:51,084 --> 01:17:55,004 ‫توی شناسایی متهم مشکل دارید؟ 1780 01:17:55,088 --> 01:17:55,922 ‫آره، درسته 1781 01:17:56,005 --> 01:17:58,883 ‫حقیقت داره که شما قانوناً ‫چشم راست‌تون بینایی نداره 1782 01:17:58,966 --> 01:18:00,843 ‫و چشم دیگه‌تون بیناییش شدیداً محدوده؟ 1783 01:18:00,927 --> 01:18:02,804 ‫- یک یا دو؟ ‫- دو 1784 01:18:02,887 --> 01:18:03,971 ‫دکترم اینطور گفته 1785 01:18:04,055 --> 01:18:05,515 ‫اجازه هست 1786 01:18:05,598 --> 01:18:08,601 ‫گزارش چشم پزشک ‫آقای کیث رو به دادگاه ارائه بدم؟ 1787 01:18:08,684 --> 01:18:10,686 ‫- یک یا دو؟ ‫- دو 1788 01:18:11,104 --> 01:18:13,022 ‫میشه حداقل اعتراف کنید ‫که کسی بهتون شلیک کرده؟ 1789 01:18:13,106 --> 01:18:14,065 ‫آره 1790 01:18:14,148 --> 01:18:16,818 ‫- می‌خواسته جونتون رو بگیره ‫- آره 1791 01:18:16,901 --> 01:18:18,361 ‫اسمتون رو صدا زد 1792 01:18:19,112 --> 01:18:20,113 ‫آره 1793 01:18:20,196 --> 01:18:22,407 ‫دیگه فاصله‌تون بیش‌تر از ۲ متر نبوده 1794 01:18:22,490 --> 01:18:24,450 ‫پس چطور قیافه‌ش رو ندیدید؟ 1795 01:18:25,743 --> 01:18:27,120 ‫داشتم اونطرف رو نگاه می‌کردم 1796 01:18:27,912 --> 01:18:31,165 ‫از نظر ما متهم، وینسنت جیگانتی، 1797 01:18:31,249 --> 01:18:33,418 ‫از همه‌ی اتهامات تبرئه میشه 1798 01:18:33,501 --> 01:18:35,503 ‫از شما هیئت منصفه بابت ‫خدمات‌تون تشکر می‌کنیم 1799 01:18:35,586 --> 01:18:37,004 ‫هیئت منصفه می‌تونن برن 1800 01:18:41,134 --> 01:18:42,260 ‫نمی‌دونم چی بگم، فرانک 1801 01:18:42,343 --> 01:18:44,595 ‫- ممنون ‫- باشه، پسرجون. نگران نباش 1802 01:18:45,138 --> 01:18:46,597 ‫مرد خوبی هستی، فرانک. ممنون 1803 01:18:46,681 --> 01:18:48,349 ‫- بهش دست دادی ‫- خب؟ 1804 01:18:48,433 --> 01:18:50,726 ‫اون می‌خواست... ‫اون می‌خواست تو رو بکشه، فرانک 1805 01:18:50,810 --> 01:18:53,104 ‫اون فقط یه پیام‌رسان ‫بوده، جورج. بریم 1806 01:19:06,742 --> 01:19:07,577 ‫سلام 1807 01:19:08,536 --> 01:19:10,830 ‫- اون کار درست رو انجام داد، ها؟ ‫- هی، بیا اینجا. بیا 1808 01:19:11,747 --> 01:19:13,249 ‫وینسنت، چی میگی برای خودت؟ 1809 01:19:13,332 --> 01:19:15,835 ‫کدوم کار درست؟ کدوم؟ ‫«کار درست رو انجام داد» 1810 01:19:15,918 --> 01:19:16,961 ‫چی میگی برای خودت؟ 1811 01:19:17,044 --> 01:19:18,713 ‫کار درست رو به‌خاطر خودش انجام داد 1812 01:19:18,796 --> 01:19:20,840 ‫چی میگی؟ ‫«کار درست» 1813 01:19:22,633 --> 01:19:24,802 ‫آره، حتماً، اما هنوزم... ‫من آزادم، می‌دونید 1814 01:19:24,886 --> 01:19:26,137 ‫تو آزادی. تو اینجایی 1815 01:19:26,220 --> 01:19:28,014 ‫زنده‌ای. هنوزم داری نفس می‌کشی 1816 01:19:28,097 --> 01:19:30,516 ‫می‌دونی دیگه کی ‫هنوز داره نفس می‌کشه؟ ها؟ 1817 01:19:30,600 --> 01:19:32,894 ‫کی؟ ها؟ ها؟ 1818 01:19:32,977 --> 01:19:34,270 ‫دهنت رو باز نکنی 1819 01:19:34,353 --> 01:19:36,230 ‫دیگه کی زنده‌ست، ها؟ 1820 01:19:36,898 --> 01:19:38,107 ‫آره، خیلی‌خب 1821 01:19:38,649 --> 01:19:40,735 ‫وینی که آزاد شد، ‫بازنشستگی من دیگه مشکلی نداشت 1822 01:19:40,818 --> 01:19:42,445 ‫ولی فقط در صورتی که می‌تونستم ‫آلبرت رو ساکت نگه دارم 1823 01:19:42,528 --> 01:19:44,238 ‫تا وقتی که ویتو رو ‫به‌خاطر قاچاق دستگیر کنن 1824 01:19:44,322 --> 01:19:45,531 ‫قهوه‌ی زیادی داریم 1825 01:19:45,615 --> 01:19:47,283 ‫اگه کسی بازم قهوه می‌خواد بگه 1826 01:19:47,867 --> 01:19:49,702 ‫می‌خوایم بریم توی اون یکی اتاق 1827 01:19:49,785 --> 01:19:50,786 ‫پاشو بریم 1828 01:20:01,088 --> 01:20:04,008 ‫خب، باید یه لطفی بهم بکنی 1829 01:20:05,384 --> 01:20:06,594 ‫هر چیزی که بخوای 1830 01:20:07,136 --> 01:20:08,137 ‫اون نه 1831 01:20:09,555 --> 01:20:10,556 ‫چی؟ 1832 01:20:11,140 --> 01:20:12,808 ‫ازت می‌خوام بری یه جایی 1833 01:20:12,892 --> 01:20:14,143 ‫من؟ 1834 01:20:14,227 --> 01:20:15,770 ‫آره، حتماً، فقط من 1835 01:20:16,354 --> 01:20:17,897 ‫و باید برم کجا؟ 1836 01:20:19,524 --> 01:20:21,400 ‫- کوبا ‫- چی میگی؟ 1837 01:20:21,984 --> 01:20:26,572 ‫پلیس فدرال ویتو رو به‌خاطر ‫مواد مخدر تحت نظر داره 1838 01:20:26,656 --> 01:20:28,533 ‫پس هیئت منصفه‌ی ‫ویژه‌ای تشکیل میشه 1839 01:20:28,616 --> 01:20:30,368 ‫تو هم حتماً توی لیست شاهدین هستی 1840 01:20:30,952 --> 01:20:32,078 ‫لعنت بهش 1841 01:20:32,620 --> 01:20:34,163 ‫خدا لعنتش کنه، می‌دونستم 1842 01:20:34,247 --> 01:20:35,915 ‫بهت گفتم اون دلال لعنتی 1843 01:20:35,998 --> 01:20:37,792 ‫همه‌مون رو بدبخت و بیچاره می‌کنه 1844 01:20:40,836 --> 01:20:42,630 ‫در جریانی که آلبرت می‌خواد بره کوبا؟ 1845 01:20:43,381 --> 01:20:44,924 ‫- آره، منم شنیدم ‫- آره 1846 01:20:45,007 --> 01:20:46,425 ‫چرا می‌خواد بره اونجا؟ 1847 01:20:47,009 --> 01:20:48,636 ‫نشنیدی؟ نمی‌دونستی؟ 1848 01:20:48,719 --> 01:20:49,720 ‫نه 1849 01:20:51,013 --> 01:20:52,014 ‫من... 1850 01:20:52,098 --> 01:20:54,392 ‫همه خبر داشتن. ‫فکر می‌کردم تو هم می‌دونی 1851 01:20:55,893 --> 01:20:57,311 ‫خب، چرا می‌خواد بره به کوبا؟ 1852 01:20:58,062 --> 01:20:59,564 ‫برای همین نباید اینجا باشی 1853 01:21:00,189 --> 01:21:02,400 ‫خبری از استرداد و احضاریه نیست 1854 01:21:02,483 --> 01:21:04,527 ‫هیئت منصفه‌ای نیست. ‫اونجا هیچی... 1855 01:21:04,610 --> 01:21:05,945 ‫هاوانا تنها جای امنه 1856 01:21:06,028 --> 01:21:07,029 ‫جدی میگی؟ 1857 01:21:07,113 --> 01:21:08,364 ‫می‌تونی مثل همین‌جا 1858 01:21:08,447 --> 01:21:09,490 ‫اونجا هم کارهات رو بکنی 1859 01:21:09,574 --> 01:21:11,117 ‫مشکلی وجود نداره 1860 01:21:11,200 --> 01:21:12,368 ‫میشه ردیفش کرد 1861 01:21:12,451 --> 01:21:14,704 ‫می‌خوای پاشم این ‫همه راه رو برم تا کوبا؟ 1862 01:21:14,787 --> 01:21:17,456 ‫از میامی تا اونجا ‫یه سفر هوایی ۳۵ دقیقه‌ایه 1863 01:21:17,540 --> 01:21:19,709 ‫هی، چیزی نیست. فقط... 1864 01:21:19,792 --> 01:21:22,169 ‫تنها نکته‌ی مهم اینه ‫که توی این کشور نباشی 1865 01:21:22,753 --> 01:21:24,922 ‫میلیون‌ها کیلومتر با هیئت منصفه ‫فاصله داشته باشی 1866 01:21:25,006 --> 01:21:25,881 ‫متوجهی؟ 1867 01:21:26,340 --> 01:21:27,758 ‫فرانک داره اون رو می‌فرسته بره 1868 01:21:27,842 --> 01:21:29,719 ‫به عنوان یه پیشکشی برای تو 1869 01:21:29,802 --> 01:21:31,762 ‫خب، برای اینکه بهت نشون بده 1870 01:21:31,846 --> 01:21:34,223 ‫که داره حفاظتش رو کنار می‌ذاره 1871 01:21:34,599 --> 01:21:36,767 ‫و وقتی من کوبا باشم ‫چه اتفاقی برای تو می‌افته؟ 1872 01:21:36,851 --> 01:21:39,520 ‫من؟ من... من که بازنشسته میشم 1873 01:21:39,604 --> 01:21:41,897 ‫بازنشسته شدم. ‫از اینجا میرم. دیگه نیستم 1874 01:21:41,981 --> 01:21:44,150 ‫قبلاً هم بهت گفتم... ‫ماجرا از این قراره 1875 01:21:44,233 --> 01:21:45,234 ‫می‌خوام برم به رُم 1876 01:21:45,318 --> 01:21:47,653 ‫و بعد از اینکه ریاست رو به اون دادم ‫یه شام خوش‌مزه اونجا بخورم 1877 01:21:47,737 --> 01:21:49,864 ‫آره، ولی خب چرا داره ‫می‌فرستش به کوبا؟ 1878 01:21:49,947 --> 01:21:51,324 ‫خب، پس بفرستش کجا؟ 1879 01:21:51,407 --> 01:21:53,618 ‫نمی‌دونم. چرا اونجا؟ ‫چرا نفرستادش به برزیل؟ 1880 01:21:53,701 --> 01:21:55,119 ‫چرا نفرستادش یه جای دورتر 1881 01:21:55,202 --> 01:21:56,746 ‫تا یه اقیانوس بین‌مون باشه؟ 1882 01:21:56,829 --> 01:21:58,289 ‫چرا می‌فرستش یه جای نزدیک؟ 1883 01:21:58,372 --> 01:22:00,041 ‫خب، کوبا کشور خوبیه 1884 01:22:00,583 --> 01:22:03,085 ‫اصلاً به این فکر نکردی ‫که قضیه‌ی کوبا بیش‌تر از این حرف‌هاست؟ 1885 01:22:03,169 --> 01:22:05,254 ‫- اونجا یه قماربازی هست ‫- آره 1886 01:22:05,338 --> 01:22:07,340 ‫هیچوقت فکر نکردی که شاید ‫برای اون باشه؟ برای قماربازی؟ 1887 01:22:07,882 --> 01:22:09,258 ‫به نظر من که اینطوره 1888 01:22:10,426 --> 01:22:11,636 ‫یه چیزی زیر سرشه 1889 01:22:11,719 --> 01:22:15,014 ‫وقتی اون داره محاکمه میشه، ‫تو برای خودت توی هاوانایی 1890 01:22:15,097 --> 01:22:15,931 ‫آها 1891 01:22:16,015 --> 01:22:17,475 ‫و از همه چیز فاصله داری 1892 01:22:20,978 --> 01:22:23,189 ‫خیلی‌خب. کارگروه دنبال یکی می‌گرده 1893 01:22:23,272 --> 01:22:25,149 ‫که جای اون رو بگیره 1894 01:22:27,443 --> 01:22:28,486 ‫می‌دونی منظورم چیه؟ 1895 01:22:33,074 --> 01:22:35,660 ‫بهشون گفتم که تو بهترین گزینه‌ای 1896 01:22:36,285 --> 01:22:38,329 ‫یکی مثل تو که طبق قوانین جلو میره 1897 01:22:38,412 --> 01:22:39,413 ‫و کار درست رو انجام میده 1898 01:22:39,497 --> 01:22:42,166 ‫از اینجا فاصله داری و توی هاوانایی، ‫سرت توی کار خودته 1899 01:22:42,708 --> 01:22:45,336 ‫چراغ خاموش. توی دردسر نمی‌افتی 1900 01:22:46,420 --> 01:22:49,382 ‫بهشون نشون میدی ‫که چه کارهایی ازت برمیاد 1901 01:22:53,010 --> 01:22:54,011 ‫من... 1902 01:22:55,012 --> 01:22:56,472 ‫تو رو پیشنهاد دادم 1903 01:22:58,015 --> 01:22:59,058 ‫می‌فهمی؟ 1904 01:23:01,435 --> 01:23:02,895 ‫ضمانتت رو کردم 1905 01:23:06,649 --> 01:23:07,858 ‫کِی برم؟ 1906 01:23:08,693 --> 01:23:09,819 ‫هر چی سریع‌تر 1907 01:23:09,902 --> 01:23:11,904 ‫می‌خواد من رو دور بزنه. ‫دارم بهت میگم 1908 01:23:11,987 --> 01:23:13,489 ‫نمی‌دونم. به نظر من اونطور نیست 1909 01:23:13,572 --> 01:23:15,533 ‫می‌خواد من رو گدامانند نشون بده 1910 01:23:15,616 --> 01:23:17,326 ‫- من می‌شناسمش ‫- نه. فکر نکنم 1911 01:23:17,410 --> 01:23:19,453 ‫من فرانک رو بیش‌تر از تو می‌شناسم 1912 01:23:19,537 --> 01:23:21,414 ‫می‌دونم که یه چیزی زیر سرشه 1913 01:23:22,415 --> 01:23:23,416 ‫تونی... 1914 01:23:26,335 --> 01:23:27,712 ‫یه خبرایی هست 1915 01:23:29,505 --> 01:23:31,966 ‫باشه، می‌تونی کمکم بدی. ‫می‌تونی. برو 1916 01:23:34,093 --> 01:23:35,428 ‫- باشه ‫- حالتون چطوره، جناب؟ 1917 01:23:35,511 --> 01:23:37,263 ‫سلام، زینگرلا. بیا اینجا ببینم 1918 01:23:38,013 --> 01:23:39,724 ‫سریع برمی‌گردم، باشه؟ 1919 01:23:39,807 --> 01:23:41,434 ‫مراقب مادرت باش 1920 01:23:41,517 --> 01:23:43,352 ‫- آروم ‫- کمکش بده. باشه، خوبه 1921 01:23:44,019 --> 01:23:45,980 ‫خیلی‌خب، عزیزدلم. ‫خیلی طولش نمیدم 1922 01:23:46,063 --> 01:23:47,440 ‫- بعداً می‌بینمت، باشه؟ ‫- دوستت دارم 1923 01:23:47,523 --> 01:23:48,941 ‫- مطمئن شو که اون رو می‌بندن ‫- باشه 1924 01:23:49,024 --> 01:23:50,025 ‫- خوب ببندیدش ‫- خیلی‌خب 1925 01:23:50,109 --> 01:23:51,402 ‫...محوطه‌ی ضربه‌زن 1926 01:23:51,485 --> 01:23:52,486 ‫حالا توی موقعیت قرار می‌گیره 1927 01:23:52,570 --> 01:23:53,863 ‫بازیکنان محوطه‌ی بیرونی ‫به سمت چپ متمایل میشن 1928 01:23:53,946 --> 01:23:54,780 ‫توپ‌انداز بازیکن حریف رو بررسی می‌کنه 1929 01:23:54,864 --> 01:23:56,490 ‫توپ رو برتاب می‌کنه، ‫یه پرتاب قوس‌دار 1930 01:23:56,574 --> 01:23:57,408 ‫خطای اول 1931 01:23:58,534 --> 01:23:59,535 ‫باید بریم 1932 01:24:00,244 --> 01:24:02,580 ‫خب، هوادارن میلواکی که اومده بودن ‫تیم‌شون رو تشویق بکنن 1933 01:24:02,663 --> 01:24:04,999 ‫الان یه‌کم نگران به نظر می‌رسن 1934 01:24:05,583 --> 01:24:08,085 ‫چون انگار باب بوهل یه‌کم ‫توی پرتاب توپ مشکل داره 1935 01:24:09,170 --> 01:24:10,963 ‫منتل از بیس اول فاصله داره، ‫پرتاب به بیس دوم انجام میشه 1936 01:24:11,046 --> 01:24:13,382 ‫توپ از شوندینس رد میشه ‫و به سمت وسط زمین میره 1937 01:24:13,466 --> 01:24:15,384 ‫درحالی که منتل بلند میشه، ‫شوندینس تعادلش رو از دست میده 1938 01:24:15,468 --> 01:24:17,386 ‫و پرتاب به سمت بیس دوم انجام میشه ‫در حالی که «برا» به کمک میاد 1939 01:24:17,470 --> 01:24:19,096 ‫اون رسید، و منتل هم ‫به بیس سوم رسید 1940 01:24:21,682 --> 01:24:23,476 ‫شوندینس وقت استراحت می‌خواد 1941 01:24:24,769 --> 01:24:28,014 ‫پرتاب به سمت راستِ ‫بیس دوم انجام شده بود 1942 01:24:28,105 --> 01:24:29,857 ‫و شوندینس رفت توپ رو بگیره، 1943 01:24:29,940 --> 01:24:30,900 ‫اما نتونست... 1944 01:24:30,983 --> 01:24:31,984 ‫یه ساعت منتظرم بمون 1945 01:24:32,067 --> 01:24:33,861 ‫راحت باش. عجله‌ای نیست 1946 01:24:33,944 --> 01:24:36,155 ‫توپ‌انداز خطا می‌کنه، 1947 01:24:37,156 --> 01:24:39,116 ‫و میکی منتل تونست ‫به بیس سوم برسه 1948 01:24:39,700 --> 01:24:41,118 ‫برا هم به بیس اول رسید 1949 01:24:42,203 --> 01:24:43,788 ‫...سعی کرد جلوش رو بگیره 1950 01:24:43,871 --> 01:24:45,581 ‫مدافع‌های تیم «بِرِیوز» جلوتر میان 1951 01:24:46,457 --> 01:24:47,875 ‫پرتاب سوم انجام میشه 1952 01:24:47,958 --> 01:24:50,294 ‫یه ضربه‌ی محکم می‌زنه ‫و توپ رو به مرکز زمین می‌فرسته 1953 01:24:52,671 --> 01:24:54,465 ‫زمین می‌خوره ‫و توپ از دستش می‌افته 1954 01:24:54,548 --> 01:24:56,467 ‫و به این شکل میکی منتل امتیاز می‌گیره 1955 01:24:58,552 --> 01:24:59,678 ‫آرون زمین خورد... 1956 01:25:03,599 --> 01:25:05,059 ‫خوبه. ممنون، عزیزم 1957 01:25:05,142 --> 01:25:07,228 ‫خیلی خوبن. ممنون 1958 01:25:08,521 --> 01:25:10,648 ‫و هوادارها یه نفس راحت می‌کشن 1959 01:25:10,731 --> 01:25:12,900 ‫چون چیزی که به نظر می‌رسید 1960 01:25:12,983 --> 01:25:14,819 ‫یه فاجعه برای تیم بریوزه، جبران شد 1961 01:25:14,902 --> 01:25:16,320 ‫و یه امتیاز گرفتن 1962 01:25:18,030 --> 01:25:20,658 ‫فعلاً بازی ۲ بر صفر دنبال میشه. ‫تیم نیویورک جلوئه 1963 01:25:21,617 --> 01:25:23,035 ‫دفاع‌های بیرونی در موقعیت عادی 1964 01:25:23,118 --> 01:25:24,495 ‫شوندینس و آدکاک 1965 01:25:24,578 --> 01:25:25,830 ‫در عمق سمت راست زمین قرار دارن 1966 01:25:25,913 --> 01:25:27,414 ‫پرتاب می‌کنه، یه ضربه آروم ‫به سمت راست زمین 1967 01:25:27,498 --> 01:25:29,583 ‫بوهل به استقبال توپ میاد. ‫توپ داره غلت می‌زنه. خطا 1968 01:25:32,461 --> 01:25:35,923 ‫یه برخورد جزئی بین سیمپسون ‫و بوهل درون زمین... 1969 01:25:36,882 --> 01:25:38,467 ‫عاشق خونه‌ی جدیدمون میشی 1970 01:25:38,968 --> 01:25:40,427 ‫خیلی خوشحال میشی 1971 01:25:41,428 --> 01:25:42,429 ‫پسر خوب 1972 01:25:43,347 --> 01:25:45,099 ‫خواهرت رو ببین 1973 01:25:45,182 --> 01:25:47,059 ‫کاوینگتون سمت چپ، ‫آرون در مرکز زمین، 1974 01:25:47,142 --> 01:25:48,143 ‫هیزل در سمت راست 1975 01:25:48,227 --> 01:25:49,687 ‫متیوز توی بیس سوم، ‫لوگان بین بیس دوم و سوم 1976 01:25:49,770 --> 01:25:51,313 ‫شوندینس توی بیس دوم، ‫آدکاک توی بیس اول 1977 01:25:51,397 --> 01:25:52,565 ‫توپ‌انداز بازیکن حریف رو نگاه می‌کنه. ‫حالا پرتاب می‌کنه 1978 01:25:52,648 --> 01:25:54,567 ‫ضربه زده شد، ‫توپ به سمت بیس دوم میره 1979 01:25:54,650 --> 01:25:56,902 ‫شوندینس حرکت می‌کنه. ‫توپ رو می‌گیره 1980 01:25:56,986 --> 01:25:59,196 ‫برا به سمت بیس اصلی میاد، ‫و پرتاب انجام میشه 1981 01:25:59,280 --> 01:26:01,490 ‫ممنون. می‌ذارمشون اینجا 1982 01:26:04,285 --> 01:26:05,452 ‫...برای نیویورک 1983 01:26:06,036 --> 01:26:07,872 ‫سیمپسون ضربه‌ای بلند 1984 01:26:07,955 --> 01:26:09,874 ‫به سمت جایگاه پرتابگر می‌زنه. ‫از بیس دوم جلوتر میره 1985 01:26:09,957 --> 01:26:11,250 ‫شوندینس توپ رو می‌گیره 1986 01:26:11,834 --> 01:26:14,879 ‫خیلی عالی کار کرد، ‫اما نتونست پرتاب خوبی داشته باشه 1987 01:26:14,962 --> 01:26:17,214 ‫و یوگی برا به بیس اصلی می‌رسه 1988 01:26:17,298 --> 01:26:19,174 ‫پس سیمپسون... 1989 01:26:45,993 --> 01:26:47,077 ‫...ضربه‌ی خوبی می‌زنه 1990 01:26:47,161 --> 01:26:49,204 ‫سومین توپ رو پرتاب می‌کنه 1991 01:26:49,288 --> 01:26:50,331 ‫خیلی‌خب 1992 01:26:51,332 --> 01:26:52,499 ‫خیلی‌خب، آره 1993 01:26:52,583 --> 01:26:54,710 ‫اگه چیزی شنیدم بهت خبر میدم 1994 01:27:04,053 --> 01:27:05,054 ‫چی شده؟ 1995 01:27:05,763 --> 01:27:06,764 ‫آلبرت 1996 01:27:08,807 --> 01:27:10,100 ‫مُرده. مُرده 1997 01:27:11,936 --> 01:27:13,520 ‫وای، خدا. چه اتفاقی افتاده؟ 1998 01:27:15,606 --> 01:27:16,857 ‫به حرف من گوش داد 1999 01:27:17,816 --> 01:27:19,109 ‫به حرف‌های من اعتماد کرد 2000 01:27:19,944 --> 01:27:22,196 ‫و فکر می‌کرد اوضاعش خوبه 2001 01:27:23,030 --> 01:27:25,699 ‫نمی‌تونی خودت رو مقصر ‫کارهای دیگران بدونی 2002 01:27:26,283 --> 01:27:28,535 ‫برای کاری که کردم ‫باید خودم رو مقصر بدونم 2003 01:27:32,331 --> 01:27:33,832 ‫به اِلسا زنگ بزنم؟ 2004 01:27:35,250 --> 01:27:36,752 ‫آره، آره. فقط بهش بگو... 2005 01:27:38,003 --> 01:27:40,965 ‫بگو باید یه راهی پیدا کنم، و... 2006 01:27:41,048 --> 01:27:43,092 ‫و آماده بشه که بعد از مراسم تشییع 2007 01:27:43,175 --> 01:27:47,388 ‫بچه‌ها رو برداره و بره به تورنتو ‫خونه‌ی مادرش 2008 01:27:49,139 --> 01:27:51,558 ‫می‌دونستم که با مردن آلبرت، ‫شانس کمی برای زنده موندن دارم 2009 01:27:51,642 --> 01:27:53,018 ‫اما با بودن کنار ویتو یاد گرفتم 2010 01:27:53,102 --> 01:27:55,521 ‫که معمولاً همین شانس کوچیک، ‫تنها فرصتیه که داری 2011 01:27:55,604 --> 01:27:57,356 ‫پس می‌خواستم ازش استفاده کنم 2012 01:27:57,982 --> 01:27:59,733 ‫پس به یه نقشه نیاز داشتم 2013 01:27:59,817 --> 01:28:02,111 ‫اما سوال اصلی این بود ‫که «چه نقشه‌ای؟» 2014 01:28:02,653 --> 01:28:04,822 ‫باید یه راهی برای خلاص شدن ‫از شر ویتو پیدا می‌کردم، 2015 01:28:05,406 --> 01:28:07,199 ‫اما طوری که معلوم نباشه کار من بوده 2016 01:28:22,715 --> 01:28:24,675 ‫عاشقت بود. خیلی دوستت داشت 2017 01:28:48,365 --> 01:28:49,366 ‫بریم اونجا 2018 01:28:49,450 --> 01:28:51,410 ‫آره، بهتره کسی نشنوه 2019 01:28:52,244 --> 01:28:53,829 ‫جای خوبیه 2020 01:28:54,830 --> 01:28:56,123 ‫کسی نمی‌شنوه 2021 01:28:57,082 --> 01:28:58,125 ‫پس من باید... 2022 01:29:00,961 --> 01:29:02,004 ‫نمی‌دونم 2023 01:29:03,255 --> 01:29:05,340 ‫باید می‌دونستم این اتفاق می‌افته. ‫نمی‌دونم چی... 2024 01:29:05,424 --> 01:29:07,009 ‫چه انتظاری ازش داشتی؟ 2025 01:29:07,551 --> 01:29:08,927 ‫خیلی‌ها می‌ترسن 2026 01:29:09,470 --> 01:29:12,014 ‫خیلی‌ها جلوی خودش ‫یا پشت سرش این حرف رو می‌زنن 2027 01:29:13,057 --> 01:29:16,310 ‫- می‌دونی که برای ویتو مهم نیست ‫- آره 2028 01:29:16,393 --> 01:29:18,604 ‫- هیچی براش مهم نیست ‫- برای من مهمه 2029 01:29:19,271 --> 01:29:23,108 ‫چون تا وقتی اون جام رو نگیره ‫من نمی‌تونم برم، پس... 2030 01:29:25,319 --> 01:29:27,237 ‫در حال حاضر تو نگرانی اصلیم هستی 2031 01:29:28,572 --> 01:29:30,574 ‫انگار دوباره به نقطه‌ی اول برگشتیم 2032 01:29:30,657 --> 01:29:31,742 ‫برگشتیم توی خیابون‌ها 2033 01:29:31,825 --> 01:29:33,535 ‫برگشتیم به وقتی که... همون اول 2034 01:29:33,619 --> 01:29:35,996 ‫فرانک، اون هیچوقت از خیابون‌ها خارج نشد 2035 01:29:36,914 --> 01:29:37,998 ‫اصلاً خیابون‌ها رو ترک نکرد 2036 01:29:38,082 --> 01:29:38,916 ‫آره 2037 01:29:39,666 --> 01:29:42,044 ‫اصلاً رفتار درستی نداره. لطفاً 2038 01:29:42,586 --> 01:29:43,629 ‫انگار ما... 2039 01:29:44,213 --> 01:29:45,714 ‫کسی درس عبرت نمی‌گیره 2040 01:29:45,798 --> 01:29:48,548 ‫مثل دایناسورهایی هستیم ‫که نمی‌دونن قراره منقرض بشن 2041 01:29:49,343 --> 01:29:51,678 ‫هیچوقت نمی‌دونیم ‫کِی قراره بمیریم. این... 2042 01:29:52,763 --> 01:29:55,516 ‫هر کسی مخالف ویتو باشه، 2043 01:29:56,391 --> 01:29:58,185 ‫ویتو یه جنگ شروع می‌کنه. ‫باهاش دشمن میشه 2044 01:29:58,463 --> 01:29:59,670 ‫هی 2045 01:30:00,062 --> 01:30:01,480 ‫باید یه کاری بکنی 2046 01:30:02,648 --> 01:30:03,649 ‫هر کاری 2047 01:30:05,317 --> 01:30:07,361 ‫تقصیر تو نیست. ‫کی فکرش رو می‌کرد؟ 2048 01:30:07,444 --> 01:30:09,071 ‫کی چنین اتفاقی رو تصور می‌کرد؟ 2049 01:30:09,154 --> 01:30:11,532 ‫- هیچوقت ‫- توی روز روشن 2050 01:30:11,615 --> 01:30:13,909 ‫توی آرایشگاه. ‫کی فکرش رو می‌کرد؟ 2051 01:30:13,992 --> 01:30:14,993 ‫هیچکس 2052 01:30:16,463 --> 01:30:18,413 ‫- اما باید شجاع باشی ‫- باشه 2053 01:30:18,497 --> 01:30:20,207 ‫- باشه؟ تو شجاعی ‫- آره 2054 01:30:20,290 --> 01:30:22,126 ‫باید به‌خاطر بچه‌هات شجاع باشی 2055 01:30:24,253 --> 01:30:26,880 ‫می‌دونی می‌خوام چیکار کنم؟ ‫می‌خوام همه رو خبر کنم 2056 01:30:28,715 --> 01:30:31,260 ‫- چی؟ ‫- می‌خوام یه... جلسه برگزار کنم 2057 01:30:31,969 --> 01:30:33,720 ‫- خونه‌ی من برگزار کردیم ‫- می‌دونم 2058 01:30:33,804 --> 01:30:36,014 ‫- قبول نکردن ‫- نه. اون فقط خودمون ۵ نفر بودیم 2059 01:30:36,098 --> 01:30:37,266 ‫دارم همه رو میگم 2060 01:30:37,349 --> 01:30:39,226 ‫منظورم یه کارگروه ملیه 2061 01:30:39,810 --> 01:30:41,145 ‫از قضیه‌ی لاکی که ۳۰ سال پیش بود 2062 01:30:41,228 --> 01:30:42,563 ‫تا الان چنین جلسه‌ای برگزار نشده 2063 01:30:42,646 --> 01:30:43,981 ‫آره، می‌دونم، می‌دونم 2064 01:30:44,064 --> 01:30:45,899 ‫برای همین فکر می‌کنم ‫ویتو قبول می‌کنه 2065 01:30:45,983 --> 01:30:47,568 ‫چون همیشه می‌خواد کارهاش رو 2066 01:30:47,651 --> 01:30:49,027 ‫به روش لاکی انجام بده 2067 01:30:49,111 --> 01:30:51,488 ‫و اینطوری، توی اون جلسه، 2068 01:30:51,572 --> 01:30:53,490 ‫جلوی همه قدرت رو میدم بهش 2069 01:30:54,366 --> 01:30:56,410 ‫دیگه حتی اگه بخوام هم ‫نمی‌تونم پسش بگیرم 2070 01:30:56,994 --> 01:30:58,871 ‫ولی وقتی به قدرت برسه، 2071 01:30:58,954 --> 01:31:00,372 ‫باید هر کاری که میگه رو انجام بدیم 2072 01:31:00,455 --> 01:31:01,790 ‫- می‌دونم ‫- اون رئیس میشه 2073 01:31:02,499 --> 01:31:04,334 ‫و می‌دونی منظورم چیه 2074 01:31:04,418 --> 01:31:05,669 ‫ریچ، می‌دونم 2075 01:31:06,587 --> 01:31:08,964 ‫اما کاریه که باید انجامش بدم 2076 01:31:09,047 --> 01:31:10,591 ‫پس فقط میگم... 2077 01:31:11,633 --> 01:31:13,260 ‫ازت می‌خوام ترتیبش رو بدی 2078 01:31:14,219 --> 01:31:15,804 ‫اون کار رو می‌کنی؟ 2079 01:31:15,888 --> 01:31:17,556 ‫می‌خوای کجا برگزارش کنی؟ 2080 01:31:17,639 --> 01:31:19,892 ‫جو باربرا چطوره؟ اون... 2081 01:31:19,975 --> 01:31:21,351 ‫حالش چطوره؟ ‫اوضاعش خوبه؟ 2082 01:31:21,435 --> 01:31:22,561 ‫باربرا؟ 2083 01:31:23,187 --> 01:31:25,063 ‫خوبه، قلبش مشکل داشت 2084 01:31:25,606 --> 01:31:28,609 ‫اما توی شمال یه مزرعه داره. ‫خیلی دوره، تقریباً نزدیک کاناداست 2085 01:31:29,151 --> 01:31:31,320 ‫و تمام زمین‌های اطرافش هم مال خودشه 2086 01:31:31,403 --> 01:31:33,280 ‫جای آرامش‌بخش و آرومیه 2087 01:31:33,363 --> 01:31:34,698 ‫بهترین مکانه 2088 01:31:34,781 --> 01:31:35,866 ‫خیلی‌خب 2089 01:31:35,949 --> 01:31:37,492 ‫خیلی‌خب، اونجا برگزارش می‌کنیم 2090 01:31:37,576 --> 01:31:39,870 ‫- همون‌جا برگزارش می‌کنم ‫- امیدارم بتونیم 2091 01:31:39,953 --> 01:31:42,164 ‫اما بهت گفت، ‫همه به حرفش گوش میدن 2092 01:31:42,247 --> 01:31:43,415 ‫می‌دونم 2093 01:31:43,498 --> 01:31:44,958 ‫اون رئیس میشه 2094 01:31:45,626 --> 01:31:46,960 ‫حتی من، فرانک 2095 01:31:47,586 --> 01:31:49,087 ‫می‌دونی منظورم چیه 2096 01:31:50,797 --> 01:31:52,549 ‫نمی‌خوام به ریچی بوی چیزی بگم 2097 01:31:52,633 --> 01:31:55,302 ‫چون اگه چیزی نمی‌دونست ‫به نفعش می‌بود 2098 01:31:56,261 --> 01:31:58,013 ‫هر چقدر کم‌تر بدونه، بهتره 2099 01:32:00,823 --> 01:32:01,823 ‫[ میشیگان ] 2100 01:32:01,824 --> 01:32:02,824 ‫[ نوادا ] 2101 01:32:02,825 --> 01:32:03,825 ‫[ فلوریدا ] 2102 01:32:03,826 --> 01:32:04,390 ‫[ ایلینوی ] 2103 01:32:13,487 --> 01:32:16,657 ‫زبونم رو گاز می‌گیرم. ‫و زنم میره خرید 2104 01:32:16,740 --> 01:32:19,576 ‫کارهای مختلفی می‌کنه. ‫برای هر ثانیه یه برنامه داره 2105 01:32:20,702 --> 01:32:21,995 ‫من از تیم جاینتز خوشم میاد 2106 01:32:22,079 --> 01:32:24,873 ‫ولی میگم همیشه روی ‫برد اونا شرط نمی‌بندم 2107 01:32:26,667 --> 01:32:28,335 ‫هیچ آدمی نیست. ‫پس مردم کجان؟ 2108 01:32:28,418 --> 01:32:30,337 ‫توی ایالت خودمون هر وقت میرم بیرون... 2109 01:32:30,420 --> 01:32:32,005 ‫آدم‌های زیادی می‌بینم. ‫باهاشون حرف می‌زنم 2110 01:32:32,089 --> 01:32:33,465 ‫اینجا همه‌ش درخته 2111 01:32:33,548 --> 01:32:34,758 ‫درخت‌های خوشگلی‌ان، اما... 2112 01:32:35,509 --> 01:32:36,551 ‫هیچ آدمی نیست 2113 01:32:40,889 --> 01:32:42,975 ‫باشه. آره 2114 01:32:43,558 --> 01:32:44,559 ‫باشه 2115 01:32:47,104 --> 01:32:49,690 ‫بازم دربان بود 2116 01:32:49,773 --> 01:32:52,063 ‫میگه ریچی اونقدر پایین منتظر مونده 2117 01:32:52,064 --> 01:32:53,235 ‫که پلیس اومده سراغش 2118 01:32:53,318 --> 01:32:55,320 ‫خیلی‌خب. بگو دارم میرم پایین 2119 01:32:55,404 --> 01:32:57,072 ‫مطمئنی حتماً باید بری؟ 2120 01:32:57,155 --> 01:32:58,156 ‫آره، مجبورم 2121 01:32:58,657 --> 01:33:00,659 ‫الان فقط ریچی رو داری 2122 01:33:00,742 --> 01:33:02,327 ‫مشکلی نیست. اشکالی نداره 2123 01:33:03,662 --> 01:33:05,080 ‫ممکنه یه تله باشه 2124 01:33:05,163 --> 01:33:07,416 ‫نه، نه. برای تله دیگه ‫خیلی دیره، عزیزم 2125 01:33:08,625 --> 01:33:10,836 ‫مشکلی برام پیش نمیاد. ‫خودت می‌بینی. چیزی نیست 2126 01:33:24,474 --> 01:33:26,935 ‫بیخیال. چی... ‫دیوونه شدی؟ 2127 01:33:27,019 --> 01:33:28,520 ‫معلومه که یه نقشه‌ای داره 2128 01:33:29,104 --> 01:33:30,397 ‫نمی‌فهمم 2129 01:33:30,480 --> 01:33:32,441 ‫- این بار فرق می‌کنه ‫- چی؟ یادت رفته؟ 2130 01:33:32,524 --> 01:33:33,358 ‫قبلاً هم ازم دزدی کرده 2131 01:33:33,442 --> 01:33:34,901 ‫دوستم بود. از پشت بهم خنجر زد 2132 01:33:34,985 --> 01:33:36,403 ‫چطور میگی «نقشه‌ای نداره»؟ 2133 01:33:36,486 --> 01:33:38,405 ‫اون مربوط به گذشته‌ست. ‫الان شرایط تغییر کرده 2134 01:33:38,488 --> 01:33:39,823 ‫اون مردم رو احمق فرض می‌کنه 2135 01:33:39,906 --> 01:33:41,408 ‫تو رو احمق فرض نکرد 2136 01:33:41,491 --> 01:33:42,826 ‫مردم رو احمق فرض می‌کنه. تونی 2137 01:33:43,368 --> 01:33:45,620 ‫از وقتی که تیر خورده، 2138 01:33:45,704 --> 01:33:47,456 ‫تا الان چیکار کرده؟ بهم بگو 2139 01:33:47,539 --> 01:33:49,499 ‫هیچی. هیچ کاری نکرده 2140 01:33:49,583 --> 01:33:50,917 ‫این چی رو بهت ثابت می‌کنه؟ 2141 01:33:51,001 --> 01:33:53,045 ‫به هر حال می‌خوام ‫مراقبش باشی. همین 2142 01:33:53,128 --> 01:33:54,171 ‫می‌خواد چیکار کنه؟ 2143 01:33:54,254 --> 01:33:55,630 ‫من از کجا بدونم ‫می‌خواد چیکار کنه... 2144 01:33:55,714 --> 01:33:57,466 ‫یه کاری می‌کنه. این رو مطمئنم 2145 01:33:57,549 --> 01:33:59,509 ‫اون هوشمندانه تصمیم می‌گیره 2146 01:33:59,593 --> 01:34:00,594 ‫فقط مراقبش باش 2147 01:34:00,677 --> 01:34:03,055 ‫دارم بهت میگم، ‫هیچ کاری نمی‌کنه 2148 01:34:03,138 --> 01:34:04,139 ‫خب... 2149 01:34:05,474 --> 01:34:07,059 ‫تو از کجا می‌دونی چه برنامه‌ای داره؟ 2150 01:34:07,851 --> 01:34:09,603 ‫من؟ من از کجا بدونم؟ نمی‌دونم 2151 01:34:09,686 --> 01:34:11,146 ‫خب، آره. از کجا می‌دونی؟ 2152 01:34:11,229 --> 01:34:12,898 ‫تازه گفتی می‌دونی. ‫خودم شنیدم 2153 01:34:13,774 --> 01:34:15,817 ‫اخیراً که باهاش حرف نزدی، ها؟ 2154 01:34:15,901 --> 01:34:17,694 ‫- ها؟ ‫- باهاش ارتباط داشتی؟ 2155 01:34:17,778 --> 01:34:19,696 ‫- نه، اصلاً نزدیکش نشدم ‫- با فرانک ارتباط نداشتی؟ 2156 01:34:19,780 --> 01:34:21,604 ‫منظورم اینه که بدون آلبرت، 2157 01:34:21,605 --> 01:34:22,699 ‫هیچ قدرتی نداره 2158 01:34:22,783 --> 01:34:24,201 ‫تو دست بالاتر رو داری 2159 01:34:24,284 --> 01:34:26,078 ‫خودمون می‌ریم اونجا، ‫حلقه‌ت رو می‌بوسه 2160 01:34:26,870 --> 01:34:28,955 ‫تو رئیس میشی. ‫همه چیز مال تو میشه 2161 01:34:29,039 --> 01:34:31,333 ‫و اونوقت هر کاری که دلمون ‫می‌خواد می‌کنیم، ویتو 2162 01:34:31,416 --> 01:34:33,543 ‫آره، اون... خب... 2163 01:34:44,846 --> 01:34:46,098 ‫دیر می‌رسیم 2164 01:34:49,101 --> 01:34:50,143 ‫اوه 2165 01:34:50,227 --> 01:34:51,978 ‫ببینید. پالمایراست 2166 01:34:52,729 --> 01:34:54,022 ‫- ها ‫- پالمِیرا؟ 2167 01:34:54,606 --> 01:34:56,650 ‫- قضیه‌ی «پالمرا» چیه؟ ‫- «پالمایرا» 2168 01:34:56,733 --> 01:34:57,901 ‫«پالمایرا». «پالمرا». حالا هر چی 2169 01:34:57,984 --> 01:34:59,778 ‫- پالمایرا، نیویورک. خب... ‫- چی شده؟ 2170 01:34:59,861 --> 01:35:00,862 ‫چی میگی؟ 2171 01:35:00,946 --> 01:35:02,197 ‫قضیه‌ی مورمون‌ها از اینجا شروع شد 2172 01:35:02,280 --> 01:35:03,990 ‫مورمون‌ها اهل یوتا هستن. ‫همه این رو می‌دونن 2173 01:35:04,074 --> 01:35:04,908 ‫اونا مالک یوتا هستن 2174 01:35:04,991 --> 01:35:06,743 ‫- اینا رو از کجا می‌خونی؟ ‫- نمی‌دونستی؟ 2175 01:35:06,827 --> 01:35:07,911 ‫نه، دارم بهتون میگم. ‫اهل پالمایرا هستن 2176 01:35:07,994 --> 01:35:08,829 ‫نه، نه، نه 2177 01:35:08,912 --> 01:35:10,288 ‫اینجا کارشون رو شروع کردن 2178 01:35:10,372 --> 01:35:12,207 ‫مورمون‌ها اینجا کتاب مقدس ‫طلایی‌شون رو پیدا کردن 2179 01:35:12,290 --> 01:35:13,208 ‫اینجا دفن شده بود 2180 01:35:13,291 --> 01:35:15,502 ‫اصلاً از همین‌جا مذهب‌شون رو شروع کردن 2181 01:35:15,585 --> 01:35:16,837 ‫خیلی‌خب، بذار ببینم درست فهمیدم 2182 01:35:16,920 --> 01:35:19,256 ‫مورمون‌ها توی «پالمرا» ‫یه کتاب مقدس طلایی از زیر خاک درآوردن، 2183 01:35:19,339 --> 01:35:21,049 ‫و بعدش دیگه زمین رو نَکَندن، 2184 01:35:21,133 --> 01:35:23,468 ‫و بعدش گاری‌های سرپوشیده رو ‫به یوتا منتقل کردن، 2185 01:35:23,552 --> 01:35:25,554 ‫و وسط بیابون یه مذهب رو شروع کردن؟ 2186 01:35:25,637 --> 01:35:27,681 ‫آره، مذهب‌شون رو همینطوری ‫شروع کردن 2187 01:35:27,764 --> 01:35:29,224 ‫داری همین رو میگی؟ 2188 01:35:29,307 --> 01:35:30,976 ‫- این چیزیه که من می‌دونم ‫- چیزیه که تو می‌دونی 2189 01:35:31,059 --> 01:35:32,227 ‫خب، پس هیچی بارت نیست 2190 01:35:32,310 --> 01:35:34,146 ‫اگه یه نفر توی پالمِیرا 2191 01:35:34,229 --> 01:35:35,272 ‫یه کتاب مقدس طلایی پیدا کنه، 2192 01:35:35,355 --> 01:35:37,649 ‫همون‌جا می‌مونه و بیش‌تر ‫حفاری می‌کنه، درسته؟ 2193 01:35:37,732 --> 01:35:38,859 ‫- درسته ‫- تو باشی اون کار رو نمی‌کنی؟ 2194 01:35:38,942 --> 01:35:40,777 ‫- آره، ویتو... ‫- می‌دونم که من می‌کنم. مگه نه؟ 2195 01:35:40,861 --> 01:35:41,695 ‫ویتو درست میگه 2196 01:35:41,778 --> 01:35:43,488 ‫دنبال کتاب‌های مقدس طلایی ‫بیش‌تری می‌گردم 2197 01:35:43,572 --> 01:35:45,365 ‫ویتو، برای کسی مهم نیست 2198 01:35:45,449 --> 01:35:46,950 ‫فقط می‌خوام منطقی جواب بدم 2199 01:35:47,033 --> 01:35:48,160 ‫کدوم آدمی مکانی رو ترک می‌کنه 2200 01:35:48,243 --> 01:35:49,703 ‫که توش یه کتاب مقدس طلایی پیدا کرده 2201 01:35:49,786 --> 01:35:51,872 ‫و میره وسط یه بیابون؟ 2202 01:35:51,955 --> 01:35:54,499 ‫کی؟ یه نفر رو مثال بزن ‫که اون کار رو می‌کنه 2203 01:35:54,583 --> 01:35:55,500 ‫ها؟ 2204 01:35:55,584 --> 01:35:57,335 ‫خب، من که اون کار رو نمی‌کنم 2205 01:35:57,419 --> 01:35:58,920 ‫- یکی رو مثال بزن ‫- من همون‌جا می‌مونم 2206 01:35:59,004 --> 01:36:00,213 ‫- وینسنت، یکی رو مثل بزن دیگه ‫- بقیه‌ی جاها رو هم می‌گردم 2207 01:36:00,297 --> 01:36:02,340 ‫- کی؟ تو؟ من؟ کی؟ ‫- نمی‌دونم، مورمون‌ها 2208 01:36:02,424 --> 01:36:03,675 ‫هیچوقت به حرف‌هاش فکر نمی‌کنه 2209 01:36:03,758 --> 01:36:04,593 ‫آخه کی اون کار رو می‌کنه؟ 2210 01:36:04,676 --> 01:36:05,969 ‫می‌دونی چیه؟ ‫بذار خودم بگم 2211 01:36:06,052 --> 01:36:08,430 ‫اون مادرجنده‌ی احمقی 2212 01:36:08,513 --> 01:36:11,766 ‫که تنها کاری که می‌خواست ‫توی زندگی کیریش انجام بده رو خراب کرد 2213 01:36:11,850 --> 01:36:13,852 ‫و حالا باعث شده من مجبور بشم 2214 01:36:13,935 --> 01:36:16,885 ‫خودم رو جلوی اون حرومزاده‌ی ‫خبرچین خوار کنم 2215 01:36:16,938 --> 01:36:18,773 ‫و با التماس چیزی ‫که مال خودمه رو بگیرم 2216 01:36:18,857 --> 01:36:20,692 ‫وای، وای 2217 01:36:20,775 --> 01:36:22,986 ‫- تونی. تونی، جلوش رو بگیر ‫- هی، ویتو، ویتو 2218 01:36:23,069 --> 01:36:24,654 ‫بس کنید. الان تصادف می‌کنم 2219 01:36:24,738 --> 01:36:26,156 ‫همه‌مون رو به کشتن میدی 2220 01:36:26,239 --> 01:36:27,491 ‫گند زدی 2221 01:36:27,574 --> 01:36:28,575 ‫کیرم توی مورمون‌ها 2222 01:36:28,658 --> 01:36:30,785 ‫راجع به کتاب مقدس طلایی ‫و پالمِیرا حرف می‌زنی؟ 2223 01:36:30,869 --> 01:36:31,870 ‫اینقدر درمورد کتاب مقدس حرف نزن 2224 01:36:31,953 --> 01:36:33,997 ‫شلیک کردن رو یاد بگیر، کودن 2225 01:36:34,080 --> 01:36:35,332 ‫کتاب مقدس کوفتی 2226 01:36:35,415 --> 01:36:37,918 ‫یه گلوله داشتی ‫و تیرت خطا رفته 2227 01:36:39,336 --> 01:36:41,254 ‫تق، تق، تق، تق، تق 2228 01:36:41,338 --> 01:36:42,255 ‫ها؟ 2229 01:36:42,339 --> 01:36:44,049 ‫یک، دو، سه، چهار، پنج. شیش 2230 01:36:44,132 --> 01:36:44,966 ‫شمردن بلدی؟ 2231 01:36:45,050 --> 01:36:46,384 ‫در آسانسور داشت باز میشد 2232 01:36:46,468 --> 01:36:48,595 ‫خب که چی؟ اگه یکی توش می‌بود، ‫تق، تق 2233 01:36:48,678 --> 01:36:49,513 ‫تموم شد 2234 01:36:49,596 --> 01:36:50,847 ‫اصلاً چرا با تو حرف می‌زنیم؟ 2235 01:36:50,931 --> 01:36:51,848 ‫یا خدا 2236 01:36:51,932 --> 01:36:53,558 ‫مورمون‌ها برای کسی مهم نیستن 2237 01:36:53,642 --> 01:36:56,186 ‫یه پالمِیرایی نشونت میدم، احمق بی‌شعور 2238 01:36:56,269 --> 01:36:58,355 ‫- برای یک‌بار هم که شده حرف مهمی بزن ‫- دقیقاً 2239 01:36:58,438 --> 01:37:00,065 ‫این‌ها رو از کجا یاد گرفتی؟ 2240 01:37:00,148 --> 01:37:01,191 ‫- مامان بهم گفت ‫- «مامان بهم گفت» 2241 01:37:01,274 --> 01:37:03,401 ‫احمقانه‌ست. مطمئنم ‫مادرت این رو بهت نگفته 2242 01:37:03,485 --> 01:37:04,319 ‫بهم گفت 2243 01:37:04,402 --> 01:37:06,029 ‫بیخیال مورمون‌ها بشید 2244 01:37:06,112 --> 01:37:08,365 ‫فقط برسونمون به اونجا. ‫از این خراب‌شده ببرمون بیرون 2245 01:37:08,448 --> 01:37:10,742 ‫داریم می‌ریم به سمت یه اجلاس. ‫اجلاس توئه 2246 01:37:11,535 --> 01:37:13,328 ‫آروم باش. از مسیر لذت ببر 2247 01:37:13,729 --> 01:37:15,729 ‫♪ Anything Goes - Frank Sinatra ♪ 2248 01:37:16,578 --> 01:37:17,500 ‫[ نیویورک ] 2249 01:37:17,679 --> 01:37:18,739 ‫[ اوهایو ] 2250 01:37:18,870 --> 01:37:19,656 ‫[ نوادا ] 2251 01:37:27,272 --> 01:37:27,874 ‫[ ایلینوی ] 2252 01:37:27,875 --> 01:37:28,467 ‫[ فلوریدا ] 2253 01:37:28,468 --> 01:37:29,209 ‫[ میشیگان ] 2254 01:37:34,545 --> 01:37:35,145 ‫[ نوادا ] 2255 01:37:35,146 --> 01:37:35,789 ‫[ نیویورک ] 2256 01:37:39,396 --> 01:37:40,480 ‫همه چیز خوبه؟ 2257 01:37:41,147 --> 01:37:43,400 ‫- آقایون، ایشون همسرم ویکی هستن ‫- سلام. سلام 2258 01:37:43,483 --> 01:37:44,651 ‫خیلی خوشحالیم که اومدید 2259 01:37:44,734 --> 01:37:45,652 ‫چه ضیافت زیباییه 2260 01:37:45,735 --> 01:37:48,071 ‫- اون هم جوزف جونیوره ‫- پسر بزرگیه 2261 01:37:48,822 --> 01:37:50,615 ‫ایشون هم داکسه. ‫به داکس سلام کنید 2262 01:37:50,699 --> 01:37:51,950 ‫- سلام ‫- سلام، خیلی تعریفتون رو شنیدم 2263 01:37:52,033 --> 01:37:53,201 ‫تعرف نکنید، غذا بخورید 2264 01:37:53,285 --> 01:37:54,911 ‫خیلی غذا درست کردم. بخورید 2265 01:37:54,995 --> 01:37:57,247 ‫آره. خیلی خوب به نظر می‌رسه. ‫عالیه. ممنون 2266 01:37:57,789 --> 01:37:58,790 ‫فلوریدا؟ 2267 01:37:59,958 --> 01:38:00,959 ‫میامی؟ 2268 01:38:02,043 --> 01:38:03,587 ‫کِی می‌خوای دعوتمون کنی؟ 2269 01:38:03,670 --> 01:38:04,504 ‫هر وقت که بخواید 2270 01:38:04,588 --> 01:38:05,797 ‫هیچوقت دعوتمون نمی‌کنه 2271 01:38:05,880 --> 01:38:08,133 ‫ایشون تامی هستن. ‫همسرم ویکی هستن 2272 01:38:08,216 --> 01:38:10,051 ‫جو باربرا بزرگ‌ترین 2273 01:38:10,135 --> 01:38:12,178 ‫توزیع‌کننده‌ی مشروبات الکلی ‫توی شمال ایالت نیویورک بود 2274 01:38:12,262 --> 01:38:15,203 ‫سال‌های زیادی بود که نمی‌ذاشتم اداره‌ی ‫نظارت بر مشروبات الکلی ایالت بره سراغش 2275 01:38:15,682 --> 01:38:17,225 ‫پس برام کاری نداره 2276 01:38:17,309 --> 01:38:19,519 ‫که چندتا پلیس ایالتی فضول ‫بفرستم اونجا 2277 01:38:19,603 --> 01:38:21,896 ‫تا اونجا رو زیر نظر داشته باشن ‫و همه چیز رو بریزن به هم 2278 01:38:23,315 --> 01:38:27,277 ‫اداره‌ی مالیات ایالت می‌خواد ‫از همه‌ی فعالیت‌ها باخبر بشه، درسته؟ 2279 01:38:27,360 --> 01:38:30,280 ‫آره. همه‌مون اخطار اداره‌ی نظارت ‫بر مشروبات رو دریافت کردیم 2280 01:38:30,363 --> 01:38:32,407 ‫‏۲۰ تا ماشین وارد «مک‌فال» شدن 2281 01:38:32,490 --> 01:38:34,034 ‫ماشین‌های بزرگ ‫با صندوق‌های بزرگ 2282 01:38:34,117 --> 01:38:36,832 ‫ممکنه پر از مشروبات ‫قاچاقی کانادایی باشن 2283 01:38:36,833 --> 01:38:38,079 ‫چندین گزارش ناشناس دریافت کردیم 2284 01:38:38,163 --> 01:38:42,407 ‫که مشروبات الکلی قاچاقی ‫از کانادا به مزرعه‌ی باربرا برده میشن 2285 01:38:42,626 --> 01:38:44,628 ‫آره. شاید درست میگی 2286 01:38:45,170 --> 01:38:46,171 ‫می‌خوام برم به مک‌فال 2287 01:38:46,254 --> 01:38:48,006 ‫و چند تا شماره پلاک بردارم 2288 01:38:49,674 --> 01:38:50,717 ‫حمایتم کن 2289 01:38:50,718 --> 01:38:52,809 ‫[ نیویورک، بزرگراه شمال ] 2290 01:38:57,140 --> 01:38:59,225 ‫اونجا یه کافی‌شاپ هست. ‫بریم یه قهوه‌ای بخوریم 2291 01:39:00,602 --> 01:39:02,103 ‫از قهوه‌ی قبلی که خوردی ‫زمان زیادی نگذشته، فرانک 2292 01:39:02,187 --> 01:39:03,563 ‫نه، بریم یکی دیگه بخوریم 2293 01:39:03,647 --> 01:39:05,273 ‫پاهامون رو دراز می‌کنیم، ‫یه‌کم استراحت می‌کنیم 2294 01:39:06,149 --> 01:39:08,276 ‫- تا فردا صبح به اونجا نمی‌رسیم ‫- می‌رسیم 2295 01:39:08,360 --> 01:39:09,903 ‫لازم نیست سر وقت اونجا باشیم 2296 01:39:09,986 --> 01:39:10,820 ‫حالا که تو میگی، باشه 2297 01:39:10,904 --> 01:39:12,739 ‫- مشکلی نیست ‫- باشه 2298 01:39:12,822 --> 01:39:14,949 ‫آروم‌آروم، آروم‌آروم 2299 01:39:17,160 --> 01:39:19,621 ‫اونجاست. جاده‌ی ۱۷. ‫از سمت راست برو 2300 01:39:19,704 --> 01:39:21,456 ‫می‌بینمش، می‌بینمش 2301 01:39:21,539 --> 01:39:22,999 ‫کور که نیستم 2302 01:39:24,042 --> 01:39:25,502 ‫یه بهونه‌ی دیگه بهش نده 2303 01:39:26,044 --> 01:39:27,379 ‫از راست برو 2304 01:39:33,151 --> 01:39:34,441 ‫[ خروجی ] 2305 01:39:46,356 --> 01:39:48,191 ‫نمی‌خوام زمان زیادی اونجا باشم 2306 01:39:48,900 --> 01:39:50,777 ‫- جدی میگی؟ ‫- بهت گفتم 2307 01:39:50,860 --> 01:39:52,987 ‫می‌ریم و برمی‌گردیم. ‫سلام، خداحافظ. تموم 2308 01:39:53,071 --> 01:39:54,948 ‫بهش مقام رو میدم. ‫بعدش برمی‌گردیم 2309 01:39:55,031 --> 01:39:57,033 ‫- مهمونی رو برای تو و اون گرفتن ‫- ویتو رو می‌شناسم 2310 01:39:57,117 --> 01:39:59,202 ‫نمی‌خوام حتی به این فکر کنه ‫که قراره بمونم 2311 01:39:59,285 --> 01:40:00,120 ‫درسته 2312 01:40:00,203 --> 01:40:02,205 ‫هر چقدر بیش‌تر بمونی ‫و با آدم‌های بیش‌تری حرف بزنی، 2313 01:40:02,288 --> 01:40:03,707 ‫ویتو فکر می‌کنه ‫یه نقشه‌ای زیر سرته 2314 01:40:03,790 --> 01:40:05,041 ‫دقیقاً. دقیقاً 2315 01:40:05,125 --> 01:40:06,668 ‫می‌دونی، شما پیش هم بزرگ شدید 2316 01:40:06,751 --> 01:40:07,752 ‫بچگی‌تون رو کنار هم گذروندید 2317 01:40:07,836 --> 01:40:09,421 ‫- با هم دزدی کردید ‫- آره 2318 01:40:09,504 --> 01:40:10,839 ‫و حالا به این سن رسیدید، 2319 01:40:10,922 --> 01:40:13,216 ‫و حالا با هم دشمن شدید؟ 2320 01:40:13,299 --> 01:40:16,469 ‫می‌دونی، ما... ‫با هم کارهای زیادی کردیم 2321 01:40:16,553 --> 01:40:18,221 ‫وقتی بچه بودید، فرق داشت 2322 01:40:18,304 --> 01:40:19,597 ‫می‌دونی، به هم اعتماد داشتید 2323 01:40:19,681 --> 01:40:21,725 ‫اما الان بزرگ شدید، ‫و اون به تو اعتماد نداره 2324 01:40:21,808 --> 01:40:23,643 ‫- خطرناکه ‫- آره، می‌دونم 2325 01:40:23,727 --> 01:40:25,395 ‫یارو روانیه 2326 01:40:27,981 --> 01:40:29,691 ‫آره، و باید مراقب حرف‌هات باشی 2327 01:40:29,774 --> 01:40:31,401 ‫باید مراقب باشی ‫که به چه کسایی دست میدی 2328 01:40:31,484 --> 01:40:33,153 ‫باید مراقب باشی ‫که گونه‌های چه کسایی رو می‌بوسی 2329 01:40:33,695 --> 01:40:35,780 ‫فکر می‌کنه یه توطئه‌ست 2330 01:40:35,864 --> 01:40:37,824 ‫مشکل اونطور آدم‌هایی همینه 2331 01:40:37,907 --> 01:40:39,743 ‫می‌دونی، چیزی که بهش مشکوکن 2332 01:40:39,826 --> 01:40:41,953 ‫دقیقاً همون کاریه ‫که خودشون انجام میدم 2333 01:40:42,036 --> 01:40:43,329 ‫و چون خودشون انجامش میدن، 2334 01:40:43,413 --> 01:40:45,123 ‫فکر می‌کنن بقیه هم انجامش میدن 2335 01:40:45,206 --> 01:40:47,041 ‫و باید مراقب اونطور آدم‌هایی باشی 2336 01:40:47,125 --> 01:40:48,251 ‫اوهوم. درسته 2337 01:40:48,252 --> 01:40:50,848 ‫[ جاده‌ی خصوصی مک‌فال ] 2338 01:40:50,920 --> 01:40:53,173 ‫اونجاست. جاده‌ی مک‌فال 2339 01:40:53,256 --> 01:40:55,633 ‫دیگه وقتش بود. ‫فکر کردم ردش کردیم 2340 01:41:06,770 --> 01:41:07,771 ‫هی، هی، هی 2341 01:41:07,854 --> 01:41:09,856 ‫آروم‌تر. آروم‌تر. ‫کجا میری؟ 2342 01:41:10,398 --> 01:41:12,817 ‫سریع نرو. آروم‌تر. ‫هی، هی، هی 2343 01:41:12,901 --> 01:41:14,152 ‫بالا نرو. بالا نرو 2344 01:41:14,235 --> 01:41:15,236 ‫چیکار می‌کنی؟ 2345 01:41:16,029 --> 01:41:19,032 ‫الان گیر می‌افتی. ‫الان گیر می‌کنی 2346 01:41:19,115 --> 01:41:20,450 ‫وقتی ماشین رو اینطور پارک کردی 2347 01:41:20,533 --> 01:41:22,911 ‫من چطور می‌خوام پیاده بشم؟ ‫چیکار می‌کنی؟ 2348 01:41:22,994 --> 01:41:25,038 ‫برگرد عقب. برگرد 2349 01:41:25,121 --> 01:41:27,373 ‫ماشین رو نگه دار، ‫پیاده می‌شیم و با پا می‌ریم 2350 01:41:27,457 --> 01:41:28,792 ‫همین‌جا پارکش کن. خوبه 2351 01:41:29,834 --> 01:41:31,294 ‫در رو براتون باز می‌کنم 2352 01:41:37,509 --> 01:41:39,594 ‫این چه وضع پارک کردنه؟ ‫چه مرگته آخه؟ 2353 01:41:42,472 --> 01:41:43,389 ‫ویتو 2354 01:41:44,224 --> 01:41:45,767 ‫- سلام ‫- خیلی خوش‌تیپ شدی 2355 01:41:46,309 --> 01:41:48,394 ‫- از دیدنت خوشحالم ‫- منم از دیدنت خوشحالم 2356 01:41:50,021 --> 01:41:51,147 ‫ایشون همسر ویکیه 2357 01:41:51,940 --> 01:41:53,107 ‫اینم جوزف جونیوره 2358 01:41:53,191 --> 01:41:55,193 ‫سلام، جو. ‫از آشنایی باهات خوشحالم 2359 01:41:55,985 --> 01:41:57,111 ‫خونه رو با سنگ درست کردم 2360 01:41:57,654 --> 01:41:59,447 ‫توی زیرزمین، گره‌های کاج داریم 2361 01:41:59,531 --> 01:42:00,949 ‫- اتاق پذیرایی... ‫- چی دارید؟ 2362 01:42:01,032 --> 01:42:02,283 ‫گره‌های کاج 2363 01:42:02,367 --> 01:42:04,786 ‫- کاج گره‌دار ‫- کاج گره‌دار، درسته 2364 01:42:04,869 --> 01:42:06,454 ‫عقلت رو از دست دادی؟ 2365 01:42:06,996 --> 01:42:10,291 ‫اتاق پذیرایی ۱۵۰ متر مربعه 2366 01:42:10,375 --> 01:42:11,292 ‫خوبه 2367 01:42:11,376 --> 01:42:13,461 ‫اصرار داشت که روکشش ‫از چوب کاج باشه 2368 01:42:13,545 --> 01:42:14,879 ‫آره، چوب. درک می‌کنم 2369 01:42:14,963 --> 01:42:16,506 ‫هی، جوزف، گِل رو نگاه کردی؟ 2370 01:42:16,589 --> 01:42:17,423 ‫آره، بابا 2371 01:42:17,507 --> 01:42:18,383 ‫دوباره برو 2372 01:42:18,466 --> 01:42:20,260 ‫نمی‌خوام کسی توی گِل گیر بکنه 2373 01:42:20,343 --> 01:42:21,803 ‫می‌دونم. خشکه 2374 01:42:21,886 --> 01:42:23,513 ‫امروز صبح خودم بررسیش کردم 2375 01:42:23,596 --> 01:42:26,015 ‫خوبه، دوباره برو بررسیش کن. ‫مطمئن شو 2376 01:42:26,808 --> 01:42:29,143 ‫اینجا باید همه‌ی کارها رو ‫خودم انجام بدم، ویتو. شرمنده 2377 01:42:29,227 --> 01:42:30,895 ‫کار خوبی می‌کنه. ‫تنها راهش هم همینه 2378 01:42:32,605 --> 01:42:34,732 ‫اِد، گزارش جدیدی از قاچاق مشروبات 2379 01:42:34,816 --> 01:42:36,818 ‫از کانادا به نیویورک دریافت کردیم 2380 01:42:37,485 --> 01:42:39,028 ‫تماس رو ردیابی کردیم 2381 01:42:39,112 --> 01:42:40,488 ‫از یه باجه‌ی تلفن ‫توی دیترویت تماس گرفته 2382 01:42:40,572 --> 01:42:41,906 ‫تماس‌گیرنده ناشناسه 2383 01:42:41,990 --> 01:42:42,991 ‫دریافت شد 2384 01:42:57,192 --> 01:43:02,192 ‫Who's Your Little ♪ ‫♪ Who-Zis! - Dean Martin 2385 01:43:08,516 --> 01:43:09,684 ‫کارل، کارل 2386 01:43:09,767 --> 01:43:12,186 ‫همیشه قایم میشی. ‫بیا اینجا، یالا 2387 01:43:12,729 --> 01:43:14,898 ‫اونقدر گنده‌ای که نمی‌تونی قایم بشی. ‫دیگه نمی‌تونی قایم بشی 2388 01:43:14,981 --> 01:43:18,394 ‫به عنوان تسویه حساب برای ترتیب دادن ‫عملیات آرایشگاه علیه آلبرت 2389 01:43:18,610 --> 01:43:21,446 ‫گامبینو به عنوان رئیس جدید ‫خانواده‌ی آلبرت انتخاب شد 2390 01:43:22,071 --> 01:43:24,407 ‫الان اوضاع اونطوریه که باید باشه 2391 01:43:24,490 --> 01:43:26,534 ‫- فرانک کجاست؟ ‫- میاد 2392 01:43:26,618 --> 01:43:28,286 ‫گفت نمی‌خواد خیلی زود بیاد 2393 01:43:28,369 --> 01:43:30,538 ‫گفت نمی‌خواد مزاحم کاری بشه 2394 01:43:30,622 --> 01:43:31,748 ‫فرانک رو که می‌شناسی 2395 01:43:31,831 --> 01:43:33,791 ‫گفت: «امروز باید روز مخصوص تو باشه» 2396 01:43:34,459 --> 01:43:35,585 ‫مثل یه دیپلمات 2397 01:43:35,668 --> 01:43:36,711 ‫آره 2398 01:43:37,962 --> 01:43:39,255 ‫امروز روز مخصوص توئه 2399 01:43:39,339 --> 01:43:40,840 ‫خیلی برات خوشحالیم، ویتو 2400 01:44:03,279 --> 01:44:04,280 ‫پلیس! 2401 01:44:05,239 --> 01:44:07,283 ‫- چه خبره؟ ‫- بابا، پلیس! 2402 01:44:07,367 --> 01:44:09,535 ‫- کدوم پلیس؟ کجا؟ ‫- صبر کن، چی... 2403 01:44:09,619 --> 01:44:11,579 ‫جایی که ماشین‌ها پارک شدن 2404 01:44:11,663 --> 01:44:13,164 ‫دارن پلاک‌ها رو یادداشت می‌کنن 2405 01:44:13,247 --> 01:44:14,582 ‫چی میگی برای خودت؟ 2406 01:44:14,666 --> 01:44:16,501 ‫- الان دیدمشون ‫- نه! 2407 01:44:16,584 --> 01:44:17,961 ‫وقتی بچه بودیم یاد گرفتیم 2408 01:44:18,044 --> 01:44:20,964 ‫به محض اینکه کلمه‌ی ‫«پلیس» رو می‌شنوی، باید فرار کنی 2409 01:44:23,758 --> 01:44:25,510 ‫من رو دیدن. دارن فرار می‌کنن 2410 01:44:25,593 --> 01:44:27,637 ‫نمی‌دونم چرا دارن فرار می‌کنن 2411 01:44:27,720 --> 01:44:29,055 ‫حتماً یه چیزی زیر سرشونه 2412 01:44:29,138 --> 01:44:30,765 ‫چند تا ماشین بفرست اینجا 2413 01:44:30,848 --> 01:44:32,725 ‫تا گواهینامه و مدارکشون رو بگیریم 2414 01:44:32,809 --> 01:44:35,998 ‫دریافت شد، توی جاده‌ی ۱۷ ‫و مک‌فال می‌بینمت 2415 01:44:36,729 --> 01:44:39,023 ‫وقت خوش گذرونیه! 2416 01:44:52,203 --> 01:44:54,038 ‫- یالا. بجنبید ‫- خیلی‌خب 2417 01:44:54,122 --> 01:44:55,540 ‫- مشکلی برات پیش نمیاد؟ ‫- آره 2418 01:44:57,236 --> 01:44:57,769 ‫[ نوادا ] 2419 01:45:03,840 --> 01:45:05,133 ‫لعنت بهت، جوی 2420 01:45:05,216 --> 01:45:06,676 ‫برو، حرومزاده‌ی گنده‌بک 2421 01:45:07,385 --> 01:45:09,137 ‫آدم لطیف بیهوده. بجنب 2422 01:45:13,391 --> 01:45:15,351 ‫- در رو باز کن. بجنب ‫- سوئیچ نیستش 2423 01:45:15,435 --> 01:45:17,478 ‫- یالا. فکر کن ‫- بهم استرس نده 2424 01:45:17,562 --> 01:45:18,396 ‫آروم باش 2425 01:45:18,479 --> 01:45:20,023 ‫گوش کن، اگه تفنگ همراهته ‫بندازش دور 2426 01:45:20,523 --> 01:45:22,108 ‫- چیکار می‌کنی؟ بجنب ‫- نمی‌فهمم 2427 01:45:22,191 --> 01:45:23,484 ‫از ماشین بندازش بیرون 2428 01:45:25,903 --> 01:45:27,530 ‫حتماً تصادفی چیزی شده 2429 01:45:27,531 --> 01:45:28,526 ‫آره 2430 01:45:28,960 --> 01:45:29,991 ‫حتماً تصادف شده 2431 01:45:30,074 --> 01:45:32,201 ‫از شرش خلاص شو دیگه. ‫بندازش بیرون و گازش رو بگیر 2432 01:45:55,099 --> 01:45:56,851 ‫- گندش بزنن ‫- از گِل ببرش بیرون 2433 01:45:56,934 --> 01:45:57,977 ‫تکون نمی‌خوره 2434 01:45:59,812 --> 01:46:01,606 ‫دومین ماشین پلیس بود 2435 01:46:01,689 --> 01:46:02,899 ‫صبر کن. آره، بزن کنار 2436 01:46:02,982 --> 01:46:05,902 ‫ببین، «مزرعه‌ی سیب». ‫بزن کنار. بریم چند تا سیب بگیریم 2437 01:46:05,985 --> 01:46:07,403 ‫- جدی میگی؟ ‫- آره 2438 01:46:07,487 --> 01:46:09,322 ‫تازه پاییز هم هست، فصل سیبه 2439 01:46:09,405 --> 01:46:12,781 ‫بهترین سیب‌های مکینتاش ‫و سیب سبز گرنی اسمیت دنیا رو دارن 2440 01:46:12,782 --> 01:46:13,618 ‫یالا، بزن کنار 2441 01:46:13,701 --> 01:46:15,036 ‫- نمی‌دونستم کشاورزی ‫- آره 2442 01:46:22,168 --> 01:46:24,670 ‫گواهینامه و مدارک، لطفاً 2443 01:46:25,254 --> 01:46:27,298 ‫چه خبره، مامور؟ ‫کسی از بانک سرقت کرده؟ 2444 01:46:27,381 --> 01:46:28,800 ‫خونه‌ی آقای باربرا بودید؟ 2445 01:46:28,883 --> 01:46:29,926 ‫اونجا دارید چیکار می‌کنید؟ 2446 01:46:30,009 --> 01:46:32,345 ‫می‌دونی، مجبور نیستیم ‫جواب اون سوال رو بدیم 2447 01:46:32,428 --> 01:46:34,555 ‫ولی مشکلی نیست. ‫جو یه‌کم ناخوش احواله، 2448 01:46:34,639 --> 01:46:36,766 ‫و ما هم اومدیم بهش سری بزنیم ‫بگیم امیدواریم زود خوب بشه 2449 01:46:36,849 --> 01:46:38,059 ‫- فقط همین ‫- آره 2450 01:46:38,142 --> 01:46:40,019 ‫- دیر می‌رسیم ‫- نه 2451 01:46:40,561 --> 01:46:43,106 ‫نمی‌خوام دیر برسم، فرانک. ‫تو می‌خوای دیر برسی 2452 01:46:43,189 --> 01:46:45,733 ‫ریچ، نمی‌تونی دیر برسی. ‫مهمونی منه 2453 01:46:45,817 --> 01:46:47,985 ‫تو مهمون منی. ‫نمی‌تونی دیر برسی 2454 01:46:49,153 --> 01:46:50,571 ‫سیب معمولی‌ان 2455 01:46:50,655 --> 01:46:51,656 ‫می‌خوای؟ 2456 01:46:51,739 --> 01:46:52,949 ‫فقط لطفاً عجله کن 2457 01:46:53,032 --> 01:46:54,033 ‫خیلی خوبن 2458 01:46:54,117 --> 01:46:57,537 ‫کارت شناسایی نشونم بدید، لطفاً 2459 01:46:58,037 --> 01:46:59,330 ‫فکر می‌کردم هیچوقت نمیگی 2460 01:47:02,125 --> 01:47:04,127 ‫هیچکدومتون سوابق کیفری ندارید؟ 2461 01:47:04,210 --> 01:47:06,504 ‫تنها سوالی که جواب میدم ‫اینه که قدم چنده 2462 01:47:06,587 --> 01:47:07,713 ‫- چنده؟ ‫- ۱۸۹ 2463 01:47:08,840 --> 01:47:10,800 ‫روی گواهینامه نوشته ۱۷۷ 2464 01:47:10,883 --> 01:47:11,926 ‫باشه. دستگیرم کن 2465 01:47:17,098 --> 01:47:19,392 ‫دستورات مامور رو دنبال کنید 2466 01:47:24,730 --> 01:47:26,399 ‫- سلام، جناب ‫- حالتون چطوره؟ 2467 01:47:26,482 --> 01:47:27,483 ‫اونجا بزن کنار 2468 01:47:28,151 --> 01:47:29,652 ‫هی! هی، بمون! 2469 01:47:39,370 --> 01:47:41,455 ‫نزدیک جاده‌ایم، ببینید. ‫یه جاده اونجاست. یالا 2470 01:47:41,539 --> 01:47:42,373 ‫باشه 2471 01:47:42,456 --> 01:47:43,624 ‫شاید بتونیم تاکسی‌ای چیزی بگیریم 2472 01:47:43,708 --> 01:47:46,586 ‫آره. برای یه تاکسی دست تکون بده، جو 2473 01:47:48,963 --> 01:47:50,882 ‫باشه؟ خیلی‌خب؟ 2474 01:47:58,890 --> 01:48:01,017 ‫- اوه، حرومزاده... ‫- دستگیر شدیم 2475 01:48:01,100 --> 01:48:02,852 ‫- مادرجنده ‫- این دیگه چیه؟ 2476 01:48:02,935 --> 01:48:04,270 ‫خدایا 2477 01:48:09,025 --> 01:48:10,193 ‫بمونید همون‌جا 2478 01:48:10,276 --> 01:48:12,695 ‫- چه مشکلی پیش اومده، مامور؟ ‫- ما شکارچی هستیم. شکارچی‌ایم 2479 01:48:21,287 --> 01:48:23,414 ‫فرانک، اینجا چه خبره؟ 2480 01:48:24,165 --> 01:48:26,125 ‫نگاه کن. جاده رو بستن 2481 01:48:26,209 --> 01:48:29,003 ‫- آره ‫- اینجا یه اتفاقی افتاده 2482 01:48:29,754 --> 01:48:31,214 ‫خب، ازش رد می‌شیم 2483 01:48:31,297 --> 01:48:32,423 ‫با آرامش جلو می‌ریم 2484 01:48:33,424 --> 01:48:36,052 ‫آروم‌آروم می‌ریم، می‌دونی؟ 2485 01:48:36,552 --> 01:48:37,720 ‫ببین 2486 01:48:38,262 --> 01:48:40,473 ‫- یا مادر مقدس، فرانک، ببین ‫- آره، آره 2487 01:48:49,232 --> 01:48:50,358 ‫همه‌ی رؤسا 2488 01:48:52,526 --> 01:48:53,694 ‫چه خبره، فرانک؟ 2489 01:48:55,154 --> 01:48:56,280 ‫یا خدا، فرانک 2490 01:48:57,031 --> 01:48:58,991 ‫اونا فرانک زیتو و جوی آیدا 2491 01:48:59,075 --> 01:49:00,534 ‫از فیلادلفیا هستن 2492 01:49:01,118 --> 01:49:02,161 ‫اونم نیک سیولاست 2493 01:49:03,412 --> 01:49:06,707 ‫سانتو ترافیکنتی. ‫از هاوانا اومده 2494 01:49:12,296 --> 01:49:15,144 ‫اون هوشمندانه تصمیم می‌گیره. ‫اون هوشمندانه تصمیم می‌گیره 2495 01:49:15,145 --> 01:49:16,801 ‫اون هوشمندانه تصمیم می‌گیره 2496 01:49:19,303 --> 01:49:20,972 ‫فرانک، اینجا چه خبره؟ 2497 01:49:23,683 --> 01:49:25,184 ‫نمی‌دونم 2498 01:49:27,144 --> 01:49:29,522 ‫منم نمی‌دونم چی شده. آره 2499 01:49:30,648 --> 01:49:32,525 ‫- فرانک، خداروشکر ‫- اینجا رو ببین 2500 01:49:32,608 --> 01:49:33,818 ‫جلوی ما رو نمی‌گیرن 2501 01:49:37,405 --> 01:49:38,406 ‫نگاه کن 2502 01:49:39,073 --> 01:49:40,449 ‫باورم نمیشه 2503 01:49:43,703 --> 01:49:45,538 ‫خداروشکر دیر رسیدیم، فرانک 2504 01:49:52,753 --> 01:49:53,879 ‫نمی‌دونم، فرانک 2505 01:49:54,547 --> 01:49:56,048 ‫یه جای کار می‌لنگه 2506 01:50:00,886 --> 01:50:01,887 ‫فرانک... 2507 01:50:03,389 --> 01:50:04,515 ‫چیکار کردی؟ 2508 01:50:13,524 --> 01:50:15,443 ‫اِد، دارم تماس گروهبان سالرنو رو ‫وصل می‌کنم 2509 01:50:15,526 --> 01:50:17,611 ‫از نیروهای ویژه‌ی اداره‌ی پلیس نیویورک 2510 01:50:18,195 --> 01:50:19,405 ‫دریافت شد 2511 01:50:19,488 --> 01:50:20,489 ‫آره، کارت عالی بوده، گروهبان 2512 01:50:20,573 --> 01:50:22,199 ‫چه خبر بوده؟ 2513 01:50:22,283 --> 01:50:23,284 ‫خودمون هم نمی‌دونیم 2514 01:50:23,367 --> 01:50:25,411 ‫اصلاً نمی‌دونیم چرا فرار کردن 2515 01:50:25,494 --> 01:50:27,413 ‫هر کی یه طرف می‌دوید 2516 01:50:27,496 --> 01:50:29,373 ‫تبهکارهای سرار کشورن 2517 01:50:29,915 --> 01:50:31,834 ‫اما ۳۶ تاشون شناسایی شدن 2518 01:50:31,917 --> 01:50:33,085 ‫آره، آره، آفرین 2519 01:50:33,169 --> 01:50:36,922 ‫اما یه نفر به اسم فرانک کاستلو ‫توی اون فهرست نیست؟ 2520 01:50:38,007 --> 01:50:40,468 ‫- فرانک کاستلو، همون کله‌گنده؟ ‫- دقیقاً 2521 01:50:40,551 --> 01:50:42,470 ‫- عجب ‫- اون رئیس رؤساست 2522 01:50:42,553 --> 01:50:43,596 ‫حتماً اونجا بوده 2523 01:50:43,679 --> 01:50:45,306 ‫احتمالاً اون جلسه رو مدیریت می‌کرده 2524 01:50:46,098 --> 01:50:48,017 ‫امکان نداره اونجا نبوده باشه 2525 01:50:49,643 --> 01:50:52,021 ‫شرمنده. نیست. کاستلو نداریم 2526 01:50:52,104 --> 01:50:53,773 ‫گروهبان، حتماً شوخی می‌کنی 2527 01:50:53,856 --> 01:50:55,316 ‫حتماً اونجاست 2528 01:50:55,399 --> 01:50:56,984 ‫شاید از یه اسم دیگه استفاده می‌کنه؟ 2529 01:50:57,068 --> 01:50:58,778 ‫- چی بود؟ ‫- کاستیلیا 2530 01:50:58,861 --> 01:51:01,572 ‫کاستیلیا. یا فرانک ساوریو؟ 2531 01:51:01,655 --> 01:51:02,656 ‫باید اونجا باشه 2532 01:51:02,740 --> 01:51:03,991 ‫ناسلامتی رئیس رؤساست 2533 01:51:04,075 --> 01:51:05,076 ‫آه... 2534 01:51:06,869 --> 01:51:11,624 ‫شرمنده. نه کاستیلیا هست، ‫و نه ساوریو 2535 01:51:12,333 --> 01:51:14,335 ‫- چیز دیگه‌ای می‌خواید؟ ‫- منطقی نیست 2536 01:51:15,878 --> 01:51:17,630 ‫خیلی زود متوجه شدن 2537 01:51:17,713 --> 01:51:20,341 ‫با اون همه گواهینامه و مدارک 2538 01:51:20,424 --> 01:51:21,342 ‫که پلیس‌ها گرفتن، 2539 01:51:21,884 --> 01:51:23,594 ‫بالاخره متوجه شدن 2540 01:51:23,677 --> 01:51:26,347 ‫که مافیا یه سازمان جنایی سراسری بود 2541 01:51:26,348 --> 01:51:27,931 ‫[ پلیس گردهمایی مافیا ‫در آپالاچین را خراب کرد ] 2542 01:51:27,932 --> 01:51:30,070 ‫[ دستگیری ۶۲ نفر از رؤسای مافیا ‫در یورشی در شمال ] 2543 01:51:30,726 --> 01:51:33,479 ‫تا اون زمان، جی. ادگار هوور، رئیس اِف‌بی‌آی، ‫[ انجمن‌های مخفی ایتالیا - مافیا وجود دارد ] 2544 01:51:34,563 --> 01:51:37,608 ‫منکر سراسری بودن ‫جنایت سازمان‌یافته بود 2545 01:51:37,609 --> 01:51:40,444 ‫[ مکان معروف جلسه‌ی مافیا در شمال نیویورک ] ‫اما به‌خاطر اون جریان آپالاچین، 2546 01:51:40,528 --> 01:51:42,238 ‫همه‌ی جهان متوجه شدن ‫[ بررسی جرائم سازمان‌یافته آغاز خواهد شد ] 2547 01:51:42,321 --> 01:51:43,781 ‫توی تمام روزنامه‌ها پخش شده بود 2548 01:51:43,864 --> 01:51:45,616 ‫پس دیگه مجبور شد قبول کنه 2549 01:51:45,699 --> 01:51:47,660 ‫و محاکمه‌ی همه رو شروع کرد 2550 01:51:47,743 --> 01:51:50,454 ‫مثلاً دومینو همه چیز نابود شد 2551 01:51:50,455 --> 01:51:51,371 ‫[ والاچی ۵ رئیس تبهکار ‫در نیویورک را نام برد ] 2552 01:51:51,372 --> 01:51:54,166 ‫و من خیلی مراقب بودم. ‫هیچ اثری از خودم به جا نذاشتم 2553 01:51:56,094 --> 01:51:58,626 ‫[ دو نفر دیگر در جلسه‌ی ‫دادرسی باند تبهکار زندانی شدند ] 2554 01:52:01,632 --> 01:52:04,718 ‫در‍ واقع، تنها رازی که بی‌جواب می‌مونه 2555 01:52:05,594 --> 01:52:07,590 ‫اینه که چطور چند تا مهاجر بی‌سواد 2556 01:52:07,591 --> 01:52:08,889 ‫و بزهکار نوجوون، 2557 01:52:08,973 --> 01:52:10,933 ‫که حتی انگلیسی بلد نبودن، ‫وقتی رسیدن اینجا، 2558 01:52:11,016 --> 01:52:14,148 ‫تونستن یه اتحادیه‌ی ‫ملی میلیاردی بسازن 2559 01:52:14,186 --> 01:52:16,647 ‫بدون اینکه پلیس‌ها ‫یا سیاستمدارها چیزی بفهمن 2560 01:52:16,730 --> 01:52:18,732 ‫خب، صبر کنید، پلیس‌ها و سیاستمدارها 2561 01:52:18,816 --> 01:52:20,234 ‫صد البته می‌دونستن 2562 01:52:20,317 --> 01:52:22,736 ‫فقط موضوع اینه که ما بهشون رشوه دادیم ‫تا چیزی ندونن 2563 01:52:24,822 --> 01:52:25,823 ‫بیا بریم. یالا 2564 01:52:29,160 --> 01:52:30,953 ‫ویتو تونست چند ماهی 2565 01:52:31,036 --> 01:52:32,621 ‫به عنوان رئیس رؤسا خودنمایی کنه، 2566 01:52:32,705 --> 01:52:34,005 ‫قبل از اینکه پلیس فدرال دستگیرش کنه 2567 01:52:34,780 --> 01:52:35,692 ‫[ جنوویزه به‌خاطر پرونده‌ی ‫مواد مخدر زندانی شد ] 2568 01:52:35,749 --> 01:52:37,209 ‫ویتو به ۱۶ سال حبس محکوم شد 2569 01:52:37,293 --> 01:52:39,753 ‫به‌خاطر واردات و توزیع مواد مخدر 2570 01:52:42,047 --> 01:52:45,551 ‫به دلیل رسانه‌ای شدن موضوع، ‫هیچکس نتونست قسر در بره 2571 01:52:51,724 --> 01:52:54,935 ‫به جز چند نفر، همه رو گرفتن 2572 01:52:55,019 --> 01:52:57,396 ‫ویتو ریاست رو به وینسنت داد 2573 01:52:57,480 --> 01:53:00,399 ‫اما طفلک مجبور بود ‫با حوله‌ی حموم بیاد بیرون 2574 01:53:00,483 --> 01:53:01,650 ‫و وانمود کنه که دیوونه شده 2575 01:53:01,734 --> 01:53:03,861 ‫تا بتونه از دست قانون فرار کنه 2576 01:53:03,944 --> 01:53:06,071 ‫چون اون هم محکوم میشد 2577 01:53:06,155 --> 01:53:07,948 ‫باورنکردنی بود. خب... 2578 01:53:08,032 --> 01:53:10,451 ‫اون حرکت حوله پوشیدنِ مسخره ‫حدوداً ۱۰ سال جواب داد 2579 01:53:10,534 --> 01:53:12,953 ‫تا این‌که بالاخره دستگیر و زندانی شد، 2580 01:53:13,037 --> 01:53:15,206 ‫و توی همون زندان مُرد 2581 01:53:16,123 --> 01:53:17,958 ‫حتی منم یه مدت حبس بودم ‫[ قمار باز خودش را تسلیم کرد ] 2582 01:53:18,042 --> 01:53:19,877 ‫به‌خاطر فرار مالیاتی 2583 01:53:19,960 --> 01:53:21,545 ‫یه دوره من رو فرستادن به آتالانتا 2584 01:53:21,629 --> 01:53:23,923 ‫و ویتو هم دوران حبس به‌خاطر ‫مواد رو اونجا می‌گذروند 2585 01:53:24,465 --> 01:53:26,592 ‫همه می‌دونستن که بین ما چی گذشته 2586 01:53:26,675 --> 01:53:28,886 ‫زندان‌بان نمی‌خواست ‫تا وقتی ما اونجاییم 2587 01:53:28,969 --> 01:53:30,721 ‫هیچ درگیری‌ای پیش بیاد، پس... 2588 01:53:31,263 --> 01:53:33,265 ‫می‌ترسید چند تا آدم کله‌خراب فکر کنن 2589 01:53:33,349 --> 01:53:35,809 ‫هنوز با هم درگیریم ‫و مشکل به وجود بیارن 2590 01:53:36,685 --> 01:53:38,020 ‫خب، هیچ خبری نبود 2591 01:53:38,103 --> 01:53:40,022 ‫ما حتی توی زندان آتالانتا کنار هم بودیم 2592 01:53:40,731 --> 01:53:42,983 ‫اونجا بودیم، دو تا پیرمرد ‫که توی یه سلول نشسته بودیم 2593 01:53:43,526 --> 01:53:45,152 ‫فقط برای اینکه زندان‌بان رو ‫راضی نگه داریم 2594 01:53:45,819 --> 01:53:47,071 ‫ویتو می‌دونست که من ‫همه چیز رو خراب کردم 2595 01:53:47,154 --> 01:53:50,032 ‫و به پلیس زنگ زدم ‫و جلسه‌ی توی آپالاچین رو لو دادم 2596 01:53:50,574 --> 01:53:51,992 ‫اما خب اون موقع دیگه چه فرقی داشت؟ 2597 01:53:52,076 --> 01:53:53,744 ‫همه چی تموم شده بود. ‫چه کاری از دست کسی برمی‌اومد؟ 2598 01:53:54,328 --> 01:53:57,039 ‫درمورد دوران کودکی ‫و روزگار گذشته با هم حرف زدیم 2599 01:53:57,706 --> 01:53:58,791 ‫خوب بود 2600 01:53:59,542 --> 01:54:01,168 ‫خوشحالم که تونستیم حرف بزنیم 2601 01:54:04,088 --> 01:54:06,423 ‫ویتو سال ۱۹۶۹ مُرد 2602 01:54:07,383 --> 01:54:10,094 ‫توی بیمارستان زندان فدرال، ‫شهر اسپرینگفیلد، ایالت میزوری 2603 01:54:10,177 --> 01:54:11,554 ‫نارسایی احتقانی قلب 2604 01:54:12,680 --> 01:54:13,722 ‫و راستی، 2605 01:54:13,806 --> 01:54:16,892 ‫وقتی آنا مُرد، ‫توی مقبره‌ی ویتو خاکش کردن 2606 01:54:17,434 --> 01:54:19,353 ‫فکر کنم آنا واقعاً عاشق ویتو بود 2607 01:54:19,436 --> 01:54:22,481 ‫باور کردنش سخته، ‫اما فکر کنم حقیقت داره 2608 01:54:24,400 --> 01:54:25,651 ‫و بابی... 2609 01:54:26,860 --> 01:54:30,072 ‫برام یکی از... همینی که اینجاست. ‫یه اِسلاید پروژکتور گرفت 2610 01:54:30,864 --> 01:54:34,702 ‫اما بیش‌تر از توی خونه بودن لذت می‌برم 2611 01:54:35,578 --> 01:54:37,955 ‫گل رِز پرورش میدم. ‫خیلی خوبن 2612 01:54:40,334 --> 01:54:41,615 ‫[ سی و ششمین نمایشگاه سالانه‌ی باغ ] 2613 01:54:43,586 --> 01:54:46,171 ‫از اسب‌ها ارزون‌ترن، ‫و بوی بهتری هم دارن 2614 01:54:47,840 --> 01:54:50,676 ‫یهویی دیدم بابی توی ‫یه مسابقه اسمم رو نوشته بود 2615 01:54:51,260 --> 01:54:53,137 ‫و من اول شدم 2616 01:54:53,220 --> 01:54:54,847 ‫یا شاید هم بابی پول داده بود به داور 2617 01:54:54,930 --> 01:54:55,931 ‫من از کجا بدونم؟ 2618 01:54:56,432 --> 01:54:57,516 ‫بابی درست می‌گفت 2619 01:54:57,600 --> 01:54:59,602 ‫خوشحالم که شرکت کردم. ‫باحال بود 2620 01:54:59,685 --> 01:55:02,396 ‫فقط آدم‌های گل‌دوست بودن. ‫نمی‌دونستن من کی‌ام 2621 01:55:03,981 --> 01:55:06,567 ‫و حتی اگه می‌دونستن، ‫میشه گفت براشون مهم نبود 2622 01:55:11,864 --> 01:55:12,865 ‫آره 2623 01:55:15,909 --> 01:55:18,829 ‫وقتی ما رسیدیم اینجا، 2624 01:55:18,912 --> 01:55:21,498 ‫بیش‌تر سرخ‌پوست‌ها رو کشته بودن، 2625 01:55:21,582 --> 01:55:24,126 ‫طلاها رو برداشته بودن، ‫نفت رو هم بالا کشیده بودن 2626 01:55:24,209 --> 01:55:25,461 ‫و برای ما... 2627 01:55:25,462 --> 01:55:30,549 ‫فقط آمریکایی‌های تشنه، و پلیس‌ها ‫و سیاستمدارهای فاسد باقی مونده بود 2628 01:55:31,091 --> 01:55:32,509 ‫ولی ما هم بیش‌ترین ‫استفاده رو ازشون کردیم 2629 01:55:35,554 --> 01:55:37,806 ‫الان دیگه زمونه‌ی دیگه‌ای شده. خیلی... 2630 01:55:39,808 --> 01:55:40,851 ‫و شوالیه‌های آلتو؟ 2631 01:55:40,934 --> 01:55:42,186 ‫خب، شوالیه‌های آلتو... 2632 01:55:44,229 --> 01:55:45,522 ‫زندگی ادامه داره 2633 01:55:46,982 --> 01:55:47,983 ‫همین 2634 01:56:04,432 --> 01:56:09,432 ‫ترجمه از «امــیــررضــا» ‫ARZ_110_SUB@ 2635 01:56:09,433 --> 01:56:14,433 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫officialcinama@ 2636 01:56:14,434 --> 01:56:17,434 ‫[ فرانک کاستلو در سن ۸۲ سالگی 2637 01:56:17,435 --> 01:56:20,435 ‫در بیمارستان پزشکان در ‫‏۱۸ فوریه‌ی ۱۹۷۳ با آرامش در گذشت 2638 01:56:20,436 --> 01:56:24,088 ‫همسرش در کنار بسترش بود ] 2639 01:56:24,089 --> 01:56:44,089 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫www.30nama.com