1 00:02:06,767 --> 00:02:07,967 ‫داستان ‫یوسف و 2 00:02:07,967 --> 00:02:09,367 ‫خواب‌هایش ‫ 3 00:02:09,367 --> 00:02:11,533 اهمیت صبر را ‫به ما 4 00:02:11,967 --> 00:02:13,233 ‫می‌آموزد و 5 00:02:13,233 --> 00:02:14,467 ‫استقامت و ایمان به خــدا 6 00:02:15,667 --> 00:02:18,433 ‫علیرغم مواجهه با چالش های بسیار 7 00:02:19,267 --> 00:02:20,333 و ‫ناکامی ها، یوسف هرگز ‫امید خود را از دست نداد 8 00:02:21,500 --> 00:02:24,533 ‫و در نهایت ‫به موفقیت 9 00:02:24,533 --> 00:02:25,933 ‫و رستگاری بزرگی ‫دست یافت 10 00:02:25,933 --> 00:02:29,700 ‫از صمیم قلبت به پروردگار ‫توکل کن و تکیه نکن به....ا 11 00:06:10,200 --> 00:06:10,933 ‫سلام 12 00:06:12,333 --> 00:06:13,700 ‫چارلی هیز این‌جا ‫زندگی می کنه؟ 13 00:06:16,167 --> 00:06:17,567 ‫می‌دونی کجا ‫زندگی می‌کنه؟ 14 00:06:22,200 --> 00:06:24,200 ‫اگر بخواهیم ‫پیروز شویم 15 00:06:24,200 --> 00:06:26,600 ‫ باید در رویاهای‌مان خلاق باشیم ‫ 16 00:06:27,067 --> 00:06:29,100 ‫هر منفی یک ‫مثبت دارد 17 00:06:29,100 --> 00:06:30,567 ‫به عنوان یک فرد پیروز... 18 00:06:39,400 --> 00:06:41,467 ‫- چارلی هیز، او را می‌شناسید؟ ‫ - آره 19 00:06:42,233 --> 00:06:43,733 ‫- می‌دونی کجا زندگی میکنه؟ ‫ - آره 20 00:07:23,800 --> 00:07:24,567 ‫سلام 21 00:07:43,800 --> 00:07:44,800 ‫چارلی؟ 22 00:07:45,300 --> 00:07:46,233 ‫چارلی ‫هیز؟ 23 00:07:47,400 --> 00:07:48,667 ‫شما کی باشی؟ 24 00:07:59,367 --> 00:08:00,233 ‫‫مسیه 25 00:08:05,967 --> 00:08:06,967 ‫تراویس ‫هرلی 26 00:08:08,567 --> 00:08:09,633 این دیگه چه‌جور اسمیه؟ 27 00:08:09,633 --> 00:08:10,900 ‫همونیه که روم گذاشتن 28 00:08:14,167 --> 00:08:15,067 ‫چطوری منو ‫پیدا کردی؟ 29 00:08:15,633 --> 00:08:16,933 ‫از ‫پلیس‌ها سراعت رو گرفتم 30 00:08:17,833 --> 00:08:19,800 ‫ظاهرا خیلی چیزها در موردت می دونند 31 00:08:21,867 --> 00:08:23,867 ‫در مورد ضمانت‌‫نامه‌ام اومدی اینجا؟ 32 00:08:24,367 --> 00:08:25,633 واسه خاطر تو نیومدم 33 00:08:26,833 --> 00:08:28,433 درمورد خواهرته ‫ - اِ... کدوم یکی؟ 34 00:08:28,433 --> 00:08:29,733 ‫شارلوت 35 00:08:44,267 --> 00:08:45,533 ‫چیز جدیدی پیدا کردن؟ 36 00:08:46,600 --> 00:08:48,567 ‫فقط برای ‫بررسی دوباره پرونده آمدم 37 00:08:49,933 --> 00:08:51,067 ‫مرور پرونده؟ ‫یعنی چی؟ 38 00:08:51,967 --> 00:08:54,067 ‫یعنی یه نگاه دیگه بندازم به اوضاع با یه نگاه تازه 39 00:08:54,933 --> 00:08:57,567 و ‫نظر خانواده رو بپرسم درباره روند رسیدگی به پرونده 40 00:08:58,633 --> 00:09:01,067 ‫هر مدرک جدیدی می‌تونه ‫پرونده را دوباره باز کنه 41 00:09:01,067 --> 00:09:02,833 ‫من یکی امیدت رو ناامید نمی‌کنم 42 00:09:04,100 --> 00:09:07,067 اون بیست سال پیش لعنتی به چشمان تیزبین احتیاج داشتیم 43 00:09:08,533 --> 00:09:09,767 نه ‫الان... 44 00:09:11,800 --> 00:09:13,800 درضمن... من با ‫پلیسا صحبت نمی کنم 45 00:09:14,933 --> 00:09:16,700 به‌خصوص ‫سفیداشون 46 00:09:17,767 --> 00:09:19,167 بزن به چاک 47 00:09:29,533 --> 00:09:30,367 بهت ‫حق می‌دم 48 00:09:32,700 --> 00:09:34,867 ‫می‌دونی کجا می‌تونم ‫خواهرت اِمــا رو پیدا کنم؟ 49 00:09:39,700 --> 00:09:42,067 تو یه کافه تو ‫خیابان اصلی کار می‌کنه 50 00:09:45,233 --> 00:09:47,700 ‫من چند روزی بیشتر توی شهر نیستم. پس... 51 00:09:49,500 --> 00:09:50,833 ‫زیاد لفتش نده... 52 00:09:50,833 --> 00:09:52,300 ‫... اگر یه‌وقت ‫نظرت عوض شد 53 00:10:49,100 --> 00:10:50,000 ‫اِمــــا؟ 54 00:10:52,033 --> 00:10:53,000 ‫بله؟ 55 00:11:01,700 --> 00:11:03,233 ‫اسم من ‫تراویسه 56 00:11:06,733 --> 00:11:08,333 باز دنبال برادرمی؟ 57 00:11:11,067 --> 00:11:11,733 ‫نه 58 00:11:12,733 --> 00:11:14,800 ‫من دارم پرونده شارلوت رو بررسی می‌کنم 59 00:11:26,500 --> 00:11:27,700 ‫اِمـــا 60 00:11:29,067 --> 00:11:29,900 ‫چی ‫می‌خوای؟ 61 00:11:30,667 --> 00:11:32,433 ‫فقط می‌خوام راجع بهش باهات ‫حرف بزنم همین 62 00:11:33,067 --> 00:11:33,733 ‫در مورد ‫چی؟ 63 00:11:34,600 --> 00:11:37,200 ‫درباره شارلوت، ‫درباره تو، درباره پرونده 64 00:11:39,067 --> 00:11:40,667 ‫با برادرم ‫صحبت کردی؟ 65 00:11:41,267 --> 00:11:42,800 ‫آره همین الان دیدمش 66 00:11:43,733 --> 00:11:45,100 اون چی ‫گفت؟ 67 00:11:45,800 --> 00:11:47,700 گفت برم گم‌شم 68 00:11:50,300 --> 00:11:51,067 بهش فکر می کنم 69 00:11:52,400 --> 00:11:54,833 ‫من می‌خوام هرچه زودتر از اینجا برم 70 00:11:55,467 --> 00:11:56,967 پس زیاد طولش نده 71 00:11:57,067 --> 00:11:59,367 اگر خواستی حرف بزنی بهم خبر بده 72 00:12:26,067 --> 00:12:28,467 چون در وادی سایهٔ موت نیز راه روم 73 00:12:29,200 --> 00:12:30,900 ‫از بدی نخواهم ترسید 74 00:12:30,900 --> 00:12:32,667 زیرا تو با من هستی 75 00:12:32,667 --> 00:12:35,900 ‫عصا و چوب‌دستی تو مرا تسلی خواهد داد 76 00:12:35,900 --> 00:12:36,967 ‫صالحان فریاد ‫می‌زنند و 77 00:12:37,567 --> 00:12:39,267 پروردگار می‌شنودشان 78 00:12:55,467 --> 00:12:56,467 ‫سلام 79 00:13:00,700 --> 00:13:02,367 ‫لئون 80 00:13:05,367 --> 00:13:06,533 ‫لئون 81 00:13:10,100 --> 00:13:11,433 ‫تو ‫لئونی؟ 82 00:13:13,767 --> 00:13:15,300 ‫می‌دونی ‫کجاست؟ 83 00:13:16,200 --> 00:13:17,133 ‫لئون؟ 84 00:13:19,433 --> 00:13:20,967 ‫اونجاست 85 00:13:33,867 --> 00:13:35,433 تنها کاری بود که از دستم براومد 86 00:13:36,867 --> 00:13:38,533 منظورم کندن قبرشه 87 00:13:39,567 --> 00:13:41,067 کی مرده؟ 88 00:13:41,900 --> 00:13:43,900 یه سالی می‌شه... همین حدودا 89 00:13:44,667 --> 00:13:46,233 ‫دقیق یادم ‫نیست 90 00:13:46,700 --> 00:13:47,500 ‫چه‌جوری مرد؟ 91 00:13:48,533 --> 00:13:50,933 یه روز صبح رو این صندلی‫ مرده پیداش کردم‫ 92 00:13:51,667 --> 00:13:53,900 ‫زوال عقل آخرش دخلش رو آورد 93 00:13:54,467 --> 00:13:56,233 مگه ‫زوال عقل ‫داشت؟ 94 00:13:57,133 --> 00:13:59,233 آخرش همه‌چی رو از دست داد 95 00:14:00,133 --> 00:14:01,633 حتا ‫نمی‌دونست ‫من کی هستم 96 00:14:02,700 --> 00:14:04,367 اسم خودشم حتا فراموش کرده بود 97 00:14:05,667 --> 00:14:06,567 ‫شما کی ‫هستید؟ 98 00:14:07,567 --> 00:14:08,533 ‫من برادرشم 99 00:14:10,467 --> 00:14:12,233 ‫مردم جوزف ‫صدام می‌کنند 100 00:14:13,400 --> 00:14:14,567 البته قبلنا...ا 101 00:14:15,600 --> 00:14:17,367 ‫این روزها دیگه ‫زیاد آدما رو نمی‌بینم... 102 00:14:18,267 --> 00:14:19,567 مردمن دیگه....!ا 103 00:14:20,967 --> 00:14:22,300 این‌جا زندگی ‫می کنی؟ 104 00:14:22,933 --> 00:14:24,300 این روزا بیشتر اوقات اینجام 105 00:14:25,067 --> 00:14:26,467 و از سگ پیر لئون مراقبت می‌کنم 106 00:14:27,633 --> 00:14:29,567 یه‌وقت شغال‌ها نخورنش 107 00:14:31,300 --> 00:14:33,633 اون حصارها رو ساختن تا اونارو بیرون نگه دارن 108 00:14:35,067 --> 00:14:38,200 ‫اما تازگیا یه راهی پیدا کردن و وارد اینجا می‌شن 109 00:14:40,167 --> 00:14:42,367 ‫راستی اسمت رو بهم نگفتی 110 00:14:43,600 --> 00:14:44,533 ‫تراویس 111 00:14:47,867 --> 00:14:49,067 ‫پلیسی؟ 112 00:14:49,733 --> 00:14:50,567 ‫از کجا ‫فهمیدی؟ 113 00:14:51,233 --> 00:14:52,567 ‫خب... همینجوری 114 00:14:54,067 --> 00:14:55,900 ‫من فقط می‌خواستم با ‫لئون صحبت کنم 115 00:14:55,900 --> 00:14:57,900 ‫اما انگار دیگه امکانش نیست 116 00:14:58,533 --> 00:14:58,933 ‫نه... 117 00:14:59,400 --> 00:15:00,333 ‫... مطمئنا ‫نیست 118 00:15:06,067 --> 00:15:08,067 ‫چیزی هست که بتونم ‫بهت کمک کنم؟ 119 00:15:09,300 --> 00:15:11,067 ‫راستش نمی‌دونم... در مورد 120 00:15:11,067 --> 00:15:13,133 ‫پرونده یه دختره که بیست سال پیش گم شده 121 00:15:14,233 --> 00:15:15,367 اسمش شارلوت ‫هیز بوده 122 00:15:16,500 --> 00:15:18,567 ‫شما چیزی یادت میاد؟ 123 00:15:19,367 --> 00:15:20,233 ‫آره... 124 00:15:21,867 --> 00:15:22,433 ‫... یادمه 125 00:15:23,667 --> 00:15:26,700 ‫می‌دونی که شّر پرونده‌اش رو خیلی زود از سرشون باز کردن ‫داستان مال خیلی وقت پیشه 126 00:15:26,967 --> 00:15:28,300 ‫می‌دونم... ‫فقط من رو فرستادن اینجا 127 00:15:28,300 --> 00:15:30,367 تا دوباره یه نگاهی به پرونده بندازم 128 00:15:32,133 --> 00:15:32,467 ‫خب... 129 00:15:33,433 --> 00:15:34,733 خوش اومدی... ‫حالا که این‌همه راه اومدی 130 00:15:35,500 --> 00:15:37,600 خوب به دور و ورت نگاه کن 131 00:15:41,900 --> 00:15:44,333 نه... فکر کنم همه‌چی رو قبلا دیدن 132 00:15:46,767 --> 00:15:48,067 ‫ممنون بابت ‫وقتی که گذاشتی 133 00:15:58,400 --> 00:16:00,833 ‫و می‌دانیم پروردگار ‫در همه چیز خیری نهاده 134 00:16:00,833 --> 00:16:03,500 ‫برای آنانی که او را دوست می‌دارند 135 00:16:03,500 --> 00:16:06,167 ‫و در راه هدف او فراخوانده شده‌‫اند 136 00:16:06,833 --> 00:16:08,200 ‫یوسف به داشتن ‫خواب‌هایی معروف 137 00:16:08,200 --> 00:16:10,433 ‫بود که آینده‌اش را ‫پیش‌بینی می‌کرد 138 00:16:10,433 --> 00:16:12,633 و نیز ‫آینده خانواده‌اش را 139 00:16:13,433 --> 00:16:15,700 ‫یوسف هرگز امید خود ‫را از دست نداد و 140 00:16:15,700 --> 00:16:19,367 در‫نهایت به موفقیت رسید... پیروزی و رستگاری بزرگ 141 00:16:20,400 --> 00:16:22,500 ‫مهم این است که به یاد ‫داشته باشید که 142 00:16:22,500 --> 00:16:25,333 همه ‫رویاها لزوما از طرف پروردگار نیستند 143 00:16:55,367 --> 00:16:56,467 تف به روحش...ا 144 00:18:13,967 --> 00:18:15,667 ‫برد کامپیوترش سوخته 145 00:18:16,667 --> 00:18:17,833 و دیگه از جاش تکون نمی‌خوره 146 00:18:18,333 --> 00:18:19,500 ‫لعنتی 147 00:18:20,833 --> 00:18:22,467 ‫به پلیس ‫زنگ زدی؟ 148 00:18:22,867 --> 00:18:24,200 چه ‫فایده؟ 149 00:18:25,067 --> 00:18:26,133 ‫آره 150 00:18:26,867 --> 00:18:28,367 ‫هیچ کمکی هم بهت نمی کرد 151 00:18:29,867 --> 00:18:30,700 ‫بچه‌های این دور و ورن دیگه 152 00:18:31,567 --> 00:18:33,233 وحشی شدن لعنتیا 153 00:18:33,900 --> 00:18:35,333 از دست ‫پلیسا هم کاری برنمیاد 154 00:18:36,667 --> 00:18:37,700 امروز می‌گیرنشون 155 00:18:38,233 --> 00:18:41,433 فرداش دوباره میان بیرون و روز از نو 156 00:18:42,600 --> 00:18:44,533 تعمیرش ‫چقدر طول می‌کشه؟ 157 00:18:45,733 --> 00:18:47,233 ‫باید یه برد جدید سفارش بدم از شهر بیاد 158 00:18:48,367 --> 00:18:50,900 کم کم چند روزی طول می‌کشه، تازه اگه تو انبار موجود داشته باشن 159 00:18:51,633 --> 00:18:52,233 ‫مشکل موجودبودنش تو انباره 160 00:18:52,967 --> 00:18:55,133 این روزا ‫هیچکی جنس تو انبار لعنتیش نگه نمی‌داره 161 00:18:56,967 --> 00:18:58,600 ‫هیچ‌کدوم از این جنازه‌ها راه می‌رن؟ 162 00:19:00,667 --> 00:19:01,667 ‫همه از دم مرخصن 163 00:19:03,867 --> 00:19:04,867 ‫به جز ‫اون یکی 164 00:19:05,667 --> 00:19:06,500 ‫اون هنوز روشن می‌شه 165 00:19:08,533 --> 00:19:09,933 می‌تونم واست تمیز و روبه‌راهش کنم 166 00:19:10,767 --> 00:19:11,767 و بهت اجاره بدم 167 00:20:59,800 --> 00:21:00,967 ماشینت چی شد؟ 168 00:21:03,100 --> 00:21:04,367 ‫مشکل ‫موتوری 169 00:21:05,400 --> 00:21:06,633 ‫مشکل ‫موتوری؟! 170 00:21:08,167 --> 00:21:08,667 ‫آره 171 00:21:09,233 --> 00:21:10,467 همینو گفتم 172 00:21:16,300 --> 00:21:17,433 ‫مشکل ‫موتوری 173 00:21:42,467 --> 00:21:44,633 ‫چرا به من زنگ ‫زدی، چارلی؟ 174 00:21:49,600 --> 00:21:50,767 ‫گوش کن، من دلم نمی‌خواد اینجا باشم... 175 00:21:52,167 --> 00:21:54,667 تو هم که نمی‌خوای حرف ‫بزنی اصلا نمی‌دونم چه غلطی دارم می‌کنم 176 00:22:06,933 --> 00:22:08,433 ‫چطوره بریم یه دوری بزنیم؟ 177 00:22:29,467 --> 00:22:30,833 محلش اونجا بود 178 00:22:31,633 --> 00:22:32,333 محل چی؟ 179 00:22:32,900 --> 00:22:33,867 ‫جایی که بردنش 180 00:23:07,200 --> 00:23:08,433 همینه 181 00:23:12,333 --> 00:23:14,467 بومی‌هایی که از اونجا رد می‌شدن 182 00:23:15,233 --> 00:23:16,400 ‫به پلیس گفته بودن که ‫شارلوت رو 183 00:23:16,400 --> 00:23:18,133 درست حوالی غروب در حال قدم ‫زدن اینجا دیده بودن‫ 184 00:23:19,533 --> 00:23:22,400 که چندتا نون و بطری شیر دستش بوده 185 00:23:23,133 --> 00:23:23,933 ‫کجا داشته ‫می‌رفته؟ 186 00:23:24,667 --> 00:23:26,133 داشته برمی‌گشته به خونه‌اش 187 00:23:27,067 --> 00:23:27,833 کیا دیده بودنش؟ 188 00:23:28,233 --> 00:23:30,533 یکی از بومی‌های اینجا بود که چند سال پیش مرد 189 00:23:32,167 --> 00:23:35,467 خودت کجا بودی، وقتی ‫شارلوت گم شد؟ 190 00:23:35,467 --> 00:23:36,867 ‫چرا می‌پرسی؟ 191 00:23:39,233 --> 00:23:40,833 ‫من خونه ‫پسرعموم بودم 192 00:23:41,567 --> 00:23:42,567 کی گم شدنش رو گزارش کرده بود؟ 193 00:23:43,900 --> 00:23:45,633 ‫اواخر همان شب ‫مامان با ایستگاه پلیس 194 00:23:45,733 --> 00:23:46,867 ‫تماس گرفت و بهشون گفت ‫که شارلوت گم شده 195 00:23:47,433 --> 00:23:48,233 ‫پلیسا اومدن دم در ‫خونه 196 00:23:48,667 --> 00:23:50,367 نمی‌خواستن مامان فردا صبح پاشه بره ایستگاه پلیس 197 00:23:50,367 --> 00:23:52,533 و ‫فقط بهش گفتن که اون حتما خودش گذاشته رفته 198 00:23:53,400 --> 00:23:54,567 ‫و دو هفته ‫بعد ... 199 00:23:54,567 --> 00:23:55,933 بالاخره پلیسا ازخر شیطون اومدن پایین 200 00:23:57,133 --> 00:23:58,533 البته نه برای گشتن به دنبال شارلوت 201 00:23:58,533 --> 00:24:00,433 بلکه افتادن به بازجویی از تمام اهالی بومی‫ شهر... 202 00:24:00,433 --> 00:24:01,867 که کوپن‌های غذای بچه‌ها رو خرید و فروش می‌کردند 203 00:24:03,100 --> 00:24:04,900 ‫ما سه تا بچه بودیم با سه تا ‫پدر مختلف 204 00:24:05,733 --> 00:24:08,233 برا همین مدام مادرمون ‫رو سرزنش می‌کردند که مادر بدی بوده 205 00:24:09,567 --> 00:24:10,733 بعدش هم اومدن ‫دنبال من 206 00:24:11,933 --> 00:24:13,700 ولی حتا تا یک سال بعدش هم ‫دنبال لئون نرفتن 207 00:24:14,767 --> 00:24:16,233 که دیگه ‫خیلی دیر شده بود، اونطور که باید پیگیرش نشدن 208 00:24:17,267 --> 00:24:18,933 ‫پلیسا خیلی کند و بی‌خیال دنبال ماجرا رو گرفتن 209 00:24:21,567 --> 00:24:23,533 ‫ این گل‌ها ‫رو کی اینجا می‌ذاره؟ 210 00:24:24,067 --> 00:24:24,867 ‫نمی‌‫دونم 211 00:24:25,800 --> 00:24:27,800 چندین ساله که ‫مردم اینارو می‌زارن اینجا 212 00:24:28,767 --> 00:24:30,467 یه ‫یادبودی هم براش درست کردیم ‫اونجا روی زمین... 213 00:24:30,467 --> 00:24:32,167 ‫... اما مدام خرابش می‌کنن 214 00:24:39,633 --> 00:24:40,700 ‫معمولاً بهم اخطار می‌دن 215 00:24:40,700 --> 00:24:42,367 اگه اینجوری توی خیابون مشروب بخورم 216 00:24:42,367 --> 00:24:43,833 ‫امروز ولی هیچی نگفتن 217 00:24:45,567 --> 00:24:47,233 ‫باید به خاطر ‫تو باشه 218 00:24:59,400 --> 00:25:00,967 ‫می‌دونی ‫لئون مرده؟ 219 00:25:06,200 --> 00:25:06,867 کی؟ 220 00:25:07,633 --> 00:25:09,167 حدود یه سال پیش 221 00:25:13,667 --> 00:25:16,167 دیروز برادرش جوزف رو دیدم 222 00:25:17,967 --> 00:25:19,267 اون ‫قبر لئون رو نشونم داد 223 00:25:23,267 --> 00:25:24,667 از کجا معلوم که اون قبره خالی نباشه 224 00:25:26,167 --> 00:25:29,067 حتما گذاشته در رفته... به این راحتی‌ها مردنی نبود 225 00:25:30,567 --> 00:25:32,267 ‫جوزف گفت که ‫زوال عقل داشته 226 00:25:32,267 --> 00:25:33,633 ‫... حافظه‌اش ‫رو از دست داده بوده 227 00:25:35,933 --> 00:25:36,900 خوش به حالش 228 00:25:39,333 --> 00:25:41,067 کاش من هم از این شانس‌ها داشتم 229 00:25:45,067 --> 00:25:47,867 پرونده رو دوباره باز نمی‌کنن... می‌کنن؟ 230 00:25:48,533 --> 00:25:50,300 ‫بستگی داره که چی پیدا کنیم 231 00:26:30,200 --> 00:26:31,067 ‫چه ‫می‌خوای؟ 232 00:26:32,267 --> 00:26:33,267 ‫فقط یه ‫قهوه... 233 00:26:33,267 --> 00:26:33,967 ‫...سفید. (با شیر) 234 00:27:00,867 --> 00:27:02,300 ‫سفیدیش (شیرش) بسه برات؟ 235 00:27:07,600 --> 00:27:08,733 نمی‌خوام حرف بزنم 236 00:27:09,300 --> 00:27:10,333 ‫چیزی برا گفتن ندارم 237 00:27:32,167 --> 00:27:33,100 ‫این یکی ‫چی؟ 238 00:27:36,433 --> 00:27:37,400 ‫حباب رنگیش ‫خیلی بزرگ نیست 239 00:27:38,267 --> 00:27:39,733 من ‫دوستش دارم، ‫نگهش می‌دارم 240 00:27:40,967 --> 00:27:43,067 ‫خسته‌شدم، می‌‫خوام برم خونه 241 00:27:43,900 --> 00:27:45,967 ‫چرا زک اصلا کار نمی‌کنه؟ 242 00:27:49,167 --> 00:27:51,333 کاری به زک نداشته باش... کارتو بکن 243 00:27:52,567 --> 00:27:54,167 اینجا دیگه چیزی به‌جز آشغال باقی نمونده 244 00:27:55,433 --> 00:27:57,833 ‫اگه الان تسلیم بشیم دیگه ‫هیچ شانسی نخواهیم داشت 245 00:27:59,533 --> 00:28:01,867 بجنب تا ‫خورشید غروب نکرده 246 00:28:11,100 --> 00:28:13,233 ‫ببین، فوقش می‌تونم برا اینا شصتا بهت بدم 247 00:28:13,667 --> 00:28:14,833 ‫شصت ‫دلار؟ 248 00:28:15,767 --> 00:28:17,733 شوخیت گرفته لعنتی؟ 249 00:28:23,533 --> 00:28:25,367 قیمت خوبی بهت گفتم، قبول کن خیلی خوب گفتم 250 00:28:29,700 --> 00:28:30,367 ‫دخترا... ‫بهشن پس بدین! 251 00:28:31,467 --> 00:28:32,800 ‫ما صدقه‌بگیر نیستیم! 252 00:28:33,233 --> 00:28:34,067 بهش ‫پس ‫بده! 253 00:28:35,567 --> 00:28:36,167 ‫جسی 254 00:28:36,467 --> 00:28:37,233 ‫آوا 255 00:29:09,767 --> 00:29:11,367 ‫زک... درو ‫باز کن 256 00:29:11,967 --> 00:29:12,967 یا همین الان درو باز می‌کنی 257 00:29:13,067 --> 00:29:14,933 یا باید بری یه جای دیگه برای زندگی پیدا کنی 258 00:29:21,400 --> 00:29:23,067 ‫مدرسه‌ات گفته ‫هفته پیش اصلا مدرسه نرفتی... 259 00:29:23,567 --> 00:29:24,300 ‫...درسته؟ 260 00:29:25,300 --> 00:29:27,133 به نفعته که فردا خودت رو تو مدرسه نشون بدی... 261 00:29:27,133 --> 00:29:28,433 وگرنه دیگه زحمت خونه آمدن رو به خودت نده!ا 262 00:29:58,067 --> 00:29:59,233 کارآگاه ری ‫سامرز هستم 263 00:30:00,200 --> 00:30:02,900 ‫ساعت 10:05، ‫10 مه 2003 است 264 00:30:03,667 --> 00:30:05,000 ‫لطفا نام و سن ‫خود را اعلام کنید 265 00:30:06,500 --> 00:30:09,500 ‫لئون کاتمور، ‫48 ساله 266 00:30:10,600 --> 00:30:11,533 سیگار می‌خوای؟ 267 00:30:12,100 --> 00:30:12,800 ‫آره... 268 00:30:13,300 --> 00:30:14,367 ‫...خودم سیگارم رو می‌پیچیم 269 00:30:14,867 --> 00:30:15,467 ‫کجا زندگی ‫می کنید؟ 270 00:30:16,533 --> 00:30:19,067 یک معدن کنار جاده حصار دینگو دارم 271 00:30:19,833 --> 00:30:20,900 ‫چه مدته ‫اونجا هستید؟ 272 00:30:22,233 --> 00:30:23,200 نزدیک به ‫ده سال 273 00:30:23,967 --> 00:30:24,967 اونجا ‫با کی ‫زندگی می‌کنی؟ 274 00:30:25,700 --> 00:30:26,933 ‫بیشتر اوقات ‫فقط خودم تنها هستم 275 00:30:28,167 --> 00:30:30,567 ‫آیا دختری محلی به اسم شارلوت هیز رو می‌‫شناسید؟ 276 00:30:31,367 --> 00:30:32,100 ‫نه، ‫نمی‌شناسمش 277 00:30:32,933 --> 00:30:33,867 ‫آیا تا به حال ‫او را دیده‌اید؟ 278 00:30:34,767 --> 00:30:36,200 ‫نه، اصلا نمی‌دونم ‫چه شکلیه 279 00:30:37,433 --> 00:30:39,233 ‫من فقط توی اخبار در مورد موضوع ‫شنیدم 280 00:30:39,767 --> 00:30:40,800 ‫چی ‫شنیدی؟ 281 00:30:41,800 --> 00:30:42,933 ‫که گم ‫شده 282 00:30:43,667 --> 00:30:46,233 ‫روز یک‌شنبه پنجم می بوده... 283 00:30:47,167 --> 00:30:48,933 ‫یادت میاد اون ‫روز چکار کردی؟ 284 00:30:49,633 --> 00:30:51,500 مال ‫خیلی وقت پیشه... چیزی یادم نیست 285 00:30:52,367 --> 00:30:53,967 ‫اما یک‌شنبه‌ها می‌رم کلیسا 286 00:30:55,000 --> 00:30:56,267 ‫آیا اغلب به ‫کلیسا می‌روید؟ 287 00:30:57,933 --> 00:30:59,100 ‫وقتی احساس ‫نیاز می کنم 288 00:31:01,133 --> 00:31:02,633 ‫خب ما شنیدیم که شما اونجا بازدیدکننده‌های زیادی ‫دارید 289 00:31:03,967 --> 00:31:06,900 یه سری از اهالی بومی از شما شاکی هستند 290 00:31:08,467 --> 00:31:09,933 و می‌گن که دخترای جوان بومی رو می‌بری اونجا...!ا 291 00:31:10,933 --> 00:31:13,267 و بهشون مشروب می‌خورونی و ... باقی ماجرا....درسته؟ 292 00:31:14,100 --> 00:31:15,633 ‫من اونجا فقط چند تا مهمونی داشتم 293 00:31:15,633 --> 00:31:17,200 اگر منظورتون اینه 294 00:31:17,933 --> 00:31:19,067 چه‌جور مهمونی؟ 295 00:31:20,133 --> 00:31:22,967 هیچی... ملت خودشون رو رها می‌کردن و لذت می‌بردن 296 00:31:24,100 --> 00:31:25,967 تا حالا به بچه‌ها هم مشروب دادی؟ 297 00:31:26,700 --> 00:31:27,900 ‫راستش ‫یادم نمیاد... 298 00:31:28,367 --> 00:31:29,233 مال خیلی ‫وقت پیش بوده 299 00:31:30,500 --> 00:31:31,633 آیا ماشینت یه ‫فورد سبز رنگه؟ 300 00:31:32,333 --> 00:31:33,233 فورد ‫لیزر؟ 301 00:31:33,600 --> 00:31:34,267 ‫آره 302 00:31:46,467 --> 00:31:47,633 ‫آیا ماشینت یه ‫فورد سبز رنگه؟ 303 00:31:48,300 --> 00:31:49,067 فورد ‫لیزر؟ 304 00:31:49,533 --> 00:31:50,133 ‫آره 305 00:31:51,067 --> 00:31:52,067 ‫هنوز ‫داریش؟ 306 00:31:53,933 --> 00:31:54,967 یه ‫مشکلی ‫با ... 307 00:31:55,067 --> 00:31:56,067 ‫... کل ماشین مشکل داشت ‫لعنتی 308 00:31:56,633 --> 00:31:57,567 ‫یه ذره ‫گنده و لکنته بود 309 00:31:58,867 --> 00:32:00,333 توی اون ماشین اتفاقی افتاده بود؟ 310 00:32:00,667 --> 00:32:01,367 ‫لئون؟ 311 00:32:01,900 --> 00:32:02,567 ‫لئون؟ 312 00:32:03,833 --> 00:32:05,367 اگه چیزی به یادت آمده ‫به ما بگو لئون؟ 313 00:32:06,267 --> 00:32:06,833 ‫آره 314 00:32:07,300 --> 00:32:08,467 ‫دارید وقت‌تون رو ‫تلف می‌کنید 315 00:33:39,833 --> 00:33:41,567 Limbo خوش آمد می‌گیم به همه اهالی 316 00:33:42,400 --> 00:33:43,733 ‫درهای ما به روی ‫همه باز است 317 00:33:45,067 --> 00:33:48,567 ‫Limbo واقعی اشاره ‫دارد به یک لبه یا مرز 318 00:33:49,500 --> 00:33:51,700 ‫اشاره به ‫لبه جهنم 319 00:33:52,600 --> 00:33:54,367 ‫برزخ ‫پدرسالاران... 320 00:33:54,367 --> 00:33:56,100 ‫... به عنوان وضعیت موقت کسانی که... 321 00:33:57,300 --> 00:33:58,533 ‫... با وجود گناهانی که انجام داده‌اند ممکن است در صف دوست‌داران 322 00:33:59,600 --> 00:34:00,767 پروردگار درگذشته باشند 323 00:34:01,700 --> 00:34:02,367 ‫اما هنوز نتوانسته‌اند وارد ‫بهشت ​​شوند... 324 00:34:03,500 --> 00:34:05,133 ‫... تا رستگاری ‫توسط عیسی مسیح... 325 00:34:05,700 --> 00:34:06,733 ‫... آن را ‫ممکن سازد 326 00:34:08,667 --> 00:34:11,233 ‫مسیح به ما بشارت داد که ‫او خواهد آمد... 327 00:34:12,200 --> 00:34:13,567 ‫و در دومین ‫آمدنش... 328 00:34:14,433 --> 00:34:17,067 زنده و مرده را داوری خواهد کرد 329 00:34:18,333 --> 00:34:20,800 ‫قضاوتی که در آن انسان‌ها را جدا خواهد کرد... 330 00:34:22,300 --> 00:34:25,300 چونان که یک چوپان ‫جدا می‌کند گوسفندها را از بزها 331 00:34:28,233 --> 00:34:29,600 خواهید دید که گرداگرد مسیح... 332 00:34:30,567 --> 00:34:32,500 همانا اهل بهشت هستند 333 00:34:33,433 --> 00:34:34,167 در نور ‫طلایی هستند 334 00:34:35,333 --> 00:34:37,500 ‫نوری که احاطه‌شان کرده طلایی است 335 00:34:40,867 --> 00:34:42,167 ‫همین نور ‫طلایی... 336 00:34:42,667 --> 00:34:44,200 که هرچه جلوتر می‌‫رود دور از مسیح... 337 00:34:45,133 --> 00:34:46,067 ‫... شروع به تغییر ‫رنگ می کند ... 338 00:34:46,667 --> 00:34:47,500 ‫... و به ‫تدریج ... 339 00:34:47,733 --> 00:34:49,167 ‫هر چه دورتر ‫می‌شود... 340 00:34:49,900 --> 00:34:51,567 ‫از طلایی به قرمز ‫تبدیل می شود... 341 00:34:52,400 --> 00:34:53,567 ‫و آنان که در نور ‫قرمزاند 342 00:34:54,233 --> 00:34:55,533 ‫... نفرین‌‫شده‌اند 343 00:35:02,367 --> 00:35:04,367 Limbo خوش آمد می‌گیم به همه اهالی 344 00:35:05,067 --> 00:35:06,767 ‫درهای ما به روی ‫همه باز است 345 00:35:07,533 --> 00:35:08,533 ‫برزخ ‫واقعی... 346 00:35:08,833 --> 00:35:11,133 ‫... اشاره به ‫یک لبه یا مرز ... 347 00:35:11,967 --> 00:35:14,400 ‫...با اشاره ‫به لبه جهنم 348 00:35:46,967 --> 00:35:47,533 ‫بله؟ 349 00:35:49,067 --> 00:35:50,167 ‫منم... 350 00:35:52,067 --> 00:35:53,133 ‫...چارلی. 351 00:35:54,400 --> 00:35:54,833 ‫گرفتاری؟ 352 00:35:56,167 --> 00:35:57,567 ‫نه کاری ندارم 353 00:35:58,867 --> 00:35:59,900 ‫من... ‫ام... 354 00:36:02,467 --> 00:36:03,667 می‌خوام یه‌چیزی بهت بگم 355 00:36:06,300 --> 00:36:07,900 خب.... باشه بگو 356 00:36:09,867 --> 00:36:10,867 ‫نه توی ‫تلفن 357 00:36:46,300 --> 00:36:48,267 از بومی‌های سیاه خوشت نمیاد؟ درست می‌گم؟ 358 00:36:51,067 --> 00:36:52,600 راستش کلا از هیچ کس زیاد خوشم نمیاد 359 00:36:53,667 --> 00:36:56,200 ‫اکثر مردم هم خیلی به من اهمیت نمی‌دن 360 00:36:58,200 --> 00:37:00,267 چند باری سر و کارم با بومی‌های سیاه افتاده 361 00:37:00,933 --> 00:37:02,467 خیلی آدمای باحالی نیستن 362 00:37:03,867 --> 00:37:04,733 واسه ‫کی؟ 363 00:37:05,967 --> 00:37:06,967 ‫شاید واسه ‫هر دو طرف 364 00:37:10,267 --> 00:37:12,600 بومی‌های سفید می گن ‫ما باید بی‌خیال این حرفا بشیم 365 00:37:13,933 --> 00:37:15,967 ‫گذشته‌ها ‫گذشته 366 00:37:17,600 --> 00:37:20,600 ‫بیست سال زمان زیادیه، اما انگار همین دیروز بود 367 00:37:21,933 --> 00:37:23,267 ‫برای ما زمان ‫زیادی نیست 368 00:37:29,533 --> 00:37:31,233 ماها ‫می‌بینیم وقتی که یه بچه ‫سفیدپوست گم می‌شه 369 00:37:31,900 --> 00:37:32,933 ‫پلیس چطوری با جدیت دنبال پرونده می‌ره 370 00:37:34,333 --> 00:37:35,567 توی اخبار... توی رادیو... همه‌جا.. 371 00:37:36,700 --> 00:37:38,700 ‫... سگ‌های ردیاب و هلی‌کوپترهای لعنتی 372 00:37:41,200 --> 00:37:42,400 ولی درمورد خواهر من فقط گفتند که خودش گذاشته رفته 373 00:37:42,400 --> 00:37:44,400 اصلا به تخم‌شون هم نبود 374 00:37:45,233 --> 00:37:46,467 ‫هیچ‌کس اهمیت ‫نمیداد... میدونی 375 00:37:49,100 --> 00:37:49,900 ‫هیچ‌کدوم هرگز ‫اهمیتی نداده 376 00:37:51,067 --> 00:37:52,667 آدمای عوضی مثل تو میان و می‌رن 377 00:37:53,300 --> 00:37:54,633 و ‫هیچ‌وقت هیچ‌‫چیزی عوض نمی‌شه 378 00:38:06,767 --> 00:38:09,800 ‫از جریان مهمونی‌های خونه لئون چی می‌دونی؟ 379 00:38:10,600 --> 00:38:11,633 خیلی از ‫بچه‌ها معمولا گذرشون به اونجا خورده 380 00:38:12,567 --> 00:38:13,767 مشروب و مواد مجانی فت و فراون بود براشون 381 00:38:14,333 --> 00:38:14,833 خودت هم ‫تا حالا ‫رفتی؟ 382 00:38:15,500 --> 00:38:15,933 ای... یه ‫چند ‫باری 383 00:38:16,600 --> 00:38:17,333 خب... چه شکلی بود؟ 384 00:38:18,167 --> 00:38:19,567 ملت فقط حال می‌کردن 385 00:38:20,967 --> 00:38:21,467 دل‌شون فقط به همین چیزا خوش بود 386 00:38:21,933 --> 00:38:22,667 مثلا احساس ‫خوشبختی می‌کردن 387 00:38:25,333 --> 00:38:27,633 خبر داری که آیا لئون اصلا با شارلوت ارتباط داشته؟ 388 00:38:29,067 --> 00:38:29,867 فکر نمی کنم 389 00:38:31,567 --> 00:38:33,667 ‫اما همه میدونن که اون از دخترای ‫سیاه خوشش میومده 390 00:38:35,900 --> 00:38:36,900 بزار یه رازی رو بهت بگم 391 00:38:39,233 --> 00:38:40,767 ‫حدود یک ماه بعد از گم‌شدن ‫شارلوت 392 00:38:41,767 --> 00:38:43,400 یه شب لئون در حال مستی توی یه بار 393 00:38:44,433 --> 00:38:46,233 با یکی از بومی‌ها به اسم استونی 394 00:38:46,233 --> 00:38:48,300 بهش ‫گفته که اون یکی رو کشته 395 00:38:49,267 --> 00:38:50,767 ولی ‫استونی هرگز نرفت این داستان رو ‫به پلیسا بگه 396 00:38:51,567 --> 00:38:52,633 ‫چرا اینو به ‫من می گی؟ 397 00:38:53,633 --> 00:38:54,900 ‫چرا اون سئوال رو از‫م پرسیدی؟ 398 00:38:55,667 --> 00:38:57,433 کاری که نداری... داری؟ 399 00:38:59,233 --> 00:39:00,967 ‫این یارو استونی ‫الان کجاست؟ 400 00:39:01,967 --> 00:39:02,867 باس همین دور و ورا باشه 401 00:39:34,500 --> 00:39:35,667 همین‌جا وایسا 402 00:39:47,100 --> 00:39:47,767 ‫دایی 403 00:40:08,300 --> 00:40:09,167 دایی ‫ 404 00:40:09,167 --> 00:40:10,667 به این بابا بگو ‫چی می‌دونی 405 00:40:17,533 --> 00:40:18,700 ظاهرا دلش نمی‌خواد با ‫من صحبت کنه؟ 406 00:40:19,500 --> 00:40:21,367 ‫اشکال نداره دایی... ‫می‌توانی بهش بگی 407 00:40:44,833 --> 00:40:46,400 می‌گه داشتن با لئون توی بار مشروب می‌خوردن 408 00:40:46,400 --> 00:40:48,067 داستان مال ‫خیلی وقت پیش بوده 409 00:40:48,067 --> 00:40:49,133 ‫و لئون بهش گفت که یک ‫نفر رو کشته 410 00:40:50,233 --> 00:40:51,433 ‫چرا به ‫پلیس نگفته؟ 411 00:40:52,167 --> 00:40:53,767 ‫خب قبلا محکومیت داشته 412 00:40:53,933 --> 00:40:54,867 و اگه می‌گفته درجا بازداشتش می‌کردن 413 00:40:54,867 --> 00:40:56,100 حکم ‫برای ‫چی؟ 414 00:40:56,100 --> 00:40:58,467 هیچی... ‫فقط جریمه‌های پرداخت‌‫نشده و مستی تو خیابان 415 00:40:59,767 --> 00:41:01,233 ببینم این بابا با بدنش حرف می‌زنه؟ 416 00:41:01,967 --> 00:41:03,067 اینو بده ببینم 417 00:41:22,533 --> 00:41:23,700 می‌گه شاید توی فورمایل‌کریک باشه 418 00:41:23,700 --> 00:41:24,833 ‫می‌دونی ‫کجاست؟ 419 00:41:24,833 --> 00:41:27,167 یه معدن قدیمیه... یه جایی سمت غرب شهر 420 00:41:28,233 --> 00:41:29,567 ‫لئون بهش گفته اون که کشته کی بوده؟ 421 00:41:30,667 --> 00:41:32,567 ‫نه، اما فکر می کنه که شاید شارلوت بوده باشه 422 00:41:33,333 --> 00:41:34,767 ‫هرچند... هر کس دیگه‌ای هم می‌تونسته باشه 423 00:41:42,800 --> 00:41:43,467 ‫ممنون 424 00:42:21,433 --> 00:42:23,067 ‫اینجا بالای صدتا گودال باید باشه 425 00:42:24,067 --> 00:42:25,533 ‫نصف‌شون پر ‫شدن 426 00:42:26,533 --> 00:42:27,933 ‫این‌جا اصلا چه جایی بوده؟ 427 00:42:29,367 --> 00:42:30,767 ‫قبلا یه اردوگاه قدیمی بومی‌های سیاه بوده 428 00:42:32,367 --> 00:42:34,300 این اطراف توی نخاله‌های سفیدپوستا می‌چرخیدن 429 00:42:35,400 --> 00:42:37,067 دنبال ‫هر چیزی که ا احیانا به‌جا مونده باشه 430 00:42:39,900 --> 00:42:43,567 سنگ‫عقیق می‌دادن به‌جاش آرد و چای و شکر می‌گرفتن 431 00:42:47,733 --> 00:42:49,100 حرفای استونی ‫رو باور می‌کنی؟ 432 00:42:50,533 --> 00:42:51,133 ‫آره 433 00:42:52,067 --> 00:42:52,767 ولی در مورد ‫لئون مطمئن نیستم 434 00:42:53,867 --> 00:42:55,200 ‫مردم خیلی چیزا درباره‌اش می‌گن 435 00:42:55,200 --> 00:42:56,600 به‌خصوص وقتی که مست می‌کنن 436 00:42:59,900 --> 00:43:02,233 ‫چرا پلیسا همش ‫دنبالتن؟ 437 00:43:03,400 --> 00:43:05,067 - فکر می کنی من شارلوت رو کشتم؟ ‫ - نه 438 00:43:07,367 --> 00:43:08,167 واسه من پاپوش دوختن 439 00:43:08,600 --> 00:43:09,067 کیا؟ 440 00:43:09,567 --> 00:43:10,600 ‫دو تا از ‫پسربچه‌های محلی 441 00:43:12,067 --> 00:43:14,400 قبل از من اونا اولین مظنونای پلیس بودن 442 00:43:14,400 --> 00:43:15,467 بعدش سعی کردن خودشون رو نجات بدن 443 00:43:15,467 --> 00:43:16,533 با انداختن من توی دردسر 444 00:43:16,767 --> 00:43:17,900 برای چی پلیس بهشون مظنون ‫بود؟ 445 00:43:18,133 --> 00:43:20,200 ‫چه‌می‌دونم... چون سیاه‌پوست سابقه‌دار بودن 446 00:43:21,800 --> 00:43:22,667 هنوز این دور و ور هستن؟ 447 00:43:23,467 --> 00:43:24,900 ‫یکی‌شون ‫هنوز زنده است 448 00:43:26,100 --> 00:43:27,233 ‫اسمش ‫اسکار پورتره 449 00:43:27,333 --> 00:43:27,933 حرف می‌زنه؟ 450 00:43:28,267 --> 00:43:28,833 ‫بستگی ‫داره 451 00:43:29,167 --> 00:43:29,900 به چی؟ 452 00:43:30,667 --> 00:43:32,700 که به یک پلیس سفید اعتماد بکنه یا نه 453 00:43:35,867 --> 00:43:37,533 توی شهر تو یه اوراقی کار می‌‫کنه 454 00:43:38,433 --> 00:43:40,567 سراغ اسکار رو بگیر... ‫همه اونجا می‌شناسنش 455 00:43:42,167 --> 00:43:43,333 ‫من خودم ‫می‌برمت اما... 456 00:43:43,333 --> 00:43:45,233 ‫... چند سال پیش با مشت زدم یه چشمش رو ناقص کردم 457 00:44:44,933 --> 00:44:45,533 ‫مامان 458 00:44:46,567 --> 00:44:48,967 ‫این سگه اومده تو حیاط... می‌تونیم نگهش داریم؟ 459 00:45:05,700 --> 00:45:06,867 ‫چه خبرا؟ 460 00:45:12,300 --> 00:45:13,067 باشه...خوبه 461 00:45:20,767 --> 00:45:21,767 ‫پیام من رو گرفتی؟ 462 00:45:23,567 --> 00:45:24,367 به جایی رسیدی؟ 463 00:45:25,267 --> 00:45:26,167 ‫نه ‫هنوز 464 00:45:28,433 --> 00:45:30,267 ‫بچه‌های خوشگلی داری 465 00:45:31,067 --> 00:45:31,800 خودت هم داری؟ 466 00:45:32,700 --> 00:45:33,767 ‫بچه؟....آ‫ها، آره 467 00:45:34,400 --> 00:45:35,467 یه پسر ‫دارم... مثلا! 468 00:45:37,333 --> 00:45:38,333 این مثلا ‫یعنی ‫چی؟ 469 00:45:40,400 --> 00:45:41,833 داستانش طولانیه 470 00:45:43,833 --> 00:45:44,800 ببین کی اینجاس؟ 471 00:45:45,467 --> 00:45:46,433 ‫این جسیه 472 00:45:47,333 --> 00:45:48,167 ‫سلام ‫جسی 473 00:45:48,600 --> 00:45:49,433 ‫تو کی ‫هستی؟ 474 00:45:50,433 --> 00:45:51,833 ‫این عمو ‫تراویسه 475 00:45:52,433 --> 00:45:53,800 ‫اومده یه ‫سلامی بکنه 476 00:45:56,133 --> 00:45:58,200 می‌دونی سیگار کشیدن می‌کشدت؟ 477 00:45:59,500 --> 00:46:01,100 ‫آره می‌دونم 478 00:46:01,967 --> 00:46:03,267 ‫اهل کجایی؟ 479 00:46:04,733 --> 00:46:06,833 ‫من اهل... 480 00:46:07,800 --> 00:46:09,300 ‫...اون بالاهام 481 00:46:10,867 --> 00:46:12,267 ‫یعنی آدم فضایی هستی؟ 482 00:46:13,767 --> 00:46:14,967 پس ‫سفینه فضایی‌ت کو؟ 483 00:46:16,433 --> 00:46:17,433 اوناهاش 484 00:46:19,967 --> 00:46:23,167 اون لکنته که بیشتر بهش می‌خوره آشغال فضایی باشه!ا 485 00:46:24,533 --> 00:46:25,067 چند سالته؟ 486 00:46:25,533 --> 00:46:26,400 ‫به اندازه کافی بزرگ شدم 487 00:46:27,700 --> 00:46:29,333 خیلی زرنگ و پررویی... مگه نه؟ 488 00:46:41,467 --> 00:46:42,400 سرت شلوغه؟ 489 00:46:45,767 --> 00:46:46,933 می‌خوام یه چیزی بهت نشون بدم 490 00:47:13,833 --> 00:47:15,100 همینه 491 00:47:17,200 --> 00:47:19,167 البته یه تیر جدید جاش گذاشتن 492 00:47:20,800 --> 00:47:22,300 ‫ماشین مامان رو نصف کرد 493 00:47:23,533 --> 00:47:25,700 همیشه نگرانش بودم که به خودش آسیبی نزنه 494 00:47:27,733 --> 00:47:29,233 مدام سرزنشش می‌کردن 495 00:47:31,533 --> 00:47:32,567 و همیشه می‌گفت که سخت‌ترین دردش این بوده که 496 00:47:33,667 --> 00:47:35,867 نتونسته دخترش رو به خاک بسپره 497 00:47:36,567 --> 00:47:38,233 ‫و حقیقت ماجرا روشن بشه 498 00:47:40,767 --> 00:47:41,600 ‫چارلی... 499 00:47:43,433 --> 00:47:44,533 ‫... اون دیگه از دست رفته 500 00:47:47,200 --> 00:47:49,100 از اون به بعد دیگه روی پای خودم وایسادم... 501 00:47:49,600 --> 00:47:50,600 ‫... با بچه‌هاش 502 00:47:51,767 --> 00:47:52,333 ‫و زک... 503 00:47:53,300 --> 00:47:54,400 ‫... پنج ساله بود که ازش گرفتمش 504 00:47:55,400 --> 00:47:57,333 ‫...و تازگیا افتاده به دردسر درست کردن 505 00:47:58,800 --> 00:48:00,533 ‫سال‌هاست که پدرش رو ندیده 506 00:48:05,833 --> 00:48:08,367 ببینم لئون کاتمور رو که پارسال مرد می‌شناسی؟ 507 00:48:10,633 --> 00:48:12,133 چیزی یادم نمیاد 508 00:48:14,900 --> 00:48:16,267 قبل از گم‌شدن شارلوت اصلا 509 00:48:16,267 --> 00:48:18,167 باهاش ارتباطی داشتی؟ 510 00:48:19,467 --> 00:48:20,267 ‫چطور؟ 511 00:48:22,633 --> 00:48:24,133 ‫اینجا شهر ‫کوچیکیه 512 00:48:26,600 --> 00:48:29,367 ‫آیا تابه‌حال به یکی از اون مهمانی‌ها رفتی؟ 513 00:48:34,667 --> 00:48:36,500 ‫فکر می‌کنی اون ‫شارلوت رو برده؟ 514 00:48:39,300 --> 00:48:40,433 نمی‌‫دونم 515 00:48:41,533 --> 00:48:42,600 ‫مردم یه چیزایی ‫می‌گن دیگه 516 00:48:51,900 --> 00:48:53,067 ‫اون ‫چارلیه 517 00:48:54,933 --> 00:48:57,067 ‫اهمیشه میاد اون ‫بالا وامیسته اما... 518 00:48:58,067 --> 00:48:59,300 ‫... هیچ‌وقت پایین نمیاد 519 00:49:10,267 --> 00:49:12,100 غذایی هست که دوست نداشته باشی؟ 520 00:49:13,967 --> 00:49:15,267 ‫چطور مگه؟ 521 00:49:17,267 --> 00:49:19,467 می‌خواستم برای شام جمعه دعوتت کنم 522 00:49:20,200 --> 00:49:21,733 ‫...البته اگه ‫کاری نداری 523 00:49:26,500 --> 00:49:28,067 فکر نکنم کار درستی باشه 524 00:49:29,333 --> 00:49:30,300 ‫چرا؟ 525 00:49:37,067 --> 00:49:38,200 ‫خب... به‌هرحال ‫دعوتی 526 00:49:39,333 --> 00:49:42,533 ‫اگر تا ساعت شش نیای بدون تو شروع می‌کنیم 527 00:50:20,333 --> 00:50:21,133 تویی؟ 528 00:50:23,733 --> 00:50:25,067 چه بلایی سر ماشینت اومده؟ 529 00:50:26,367 --> 00:50:29,600 اون بچه‌های وحشی که ندزدیدنش؟ دزدیدنش؟ 530 00:50:29,600 --> 00:50:30,767 نه...فقط یک ‫مشکل موتوری 531 00:50:31,433 --> 00:50:32,667 ‫مشکل ‫موتوری 532 00:50:34,767 --> 00:50:36,467 پس این ماشین جدیدته 533 00:50:37,133 --> 00:50:38,300 ‫آره خب 534 00:50:40,967 --> 00:50:43,467 یه چند روزی باید همین دور و ور سر کنم 535 00:50:45,767 --> 00:50:46,567 ‫چند ‫روز؟ 536 00:50:47,133 --> 00:50:48,267 ‫آره ظاهرا 537 00:50:49,000 --> 00:50:50,167 ‫خب می‌خوای ‫چیکار کنی؟ 538 00:50:50,667 --> 00:50:52,000 ‫خیلی مطمئن ‫نیستم 539 00:50:55,633 --> 00:50:56,133 ‫خب... 540 00:50:57,133 --> 00:50:59,667 فکر کنم بهتره ‫بیای تو یه فنجان قهوه بخوری 541 00:51:05,133 --> 00:51:07,467 اینجا خیلی عقیق پیدا می‌کنید؟ 542 00:51:08,967 --> 00:51:10,667 ای... به اندازه بخور و نمیر 543 00:51:11,633 --> 00:51:12,767 همچین کار ‫هیجان‌انگیزی هم نیست 544 00:51:13,833 --> 00:51:15,433 ‫همیشه معدنچی ‫بودی؟ 545 00:51:16,267 --> 00:51:19,367 ‫قبلا تو شهر تو یه بیمارستان کار می‌کردم 546 00:51:19,700 --> 00:51:20,367 آهان 547 00:51:20,633 --> 00:51:21,800 ‫اونجا ‫کارت چی بود؟ 548 00:51:23,067 --> 00:51:24,600 آدم دست‌به‌آچاری بودم 549 00:51:25,067 --> 00:51:27,400 ‫هرچی که تعمیر لازم داشت درستش می‌کردم 550 00:51:29,567 --> 00:51:31,833 ‫چرا لئون هرگز ‫از اینجا نرفت؟ 551 00:51:33,133 --> 00:51:35,100 خب... راستش 552 00:51:35,700 --> 00:51:37,067 یه چند باری به سرش زد 553 00:51:37,500 --> 00:51:38,567 یعنی هر دو بهش فکر کردیم 554 00:51:39,933 --> 00:51:43,367 ‫قرار نبود از کاری که نکردیم فرار کنیم ‫ 555 00:51:44,867 --> 00:51:45,567 ‫تازه... 556 00:51:46,733 --> 00:51:47,700 ‫...دیگه جایی واسه رفتن نداشتیم 557 00:51:49,067 --> 00:51:52,133 ‫‫وقتی متهمش کردن اوضاع چه ریختی بود؟ 558 00:51:53,067 --> 00:51:55,167 ‫می‌دونی که شهرای کوچیک چه شکلی هستن 559 00:51:59,167 --> 00:52:00,567 ‫مردم حرف ‫می‌زنن... 560 00:52:03,867 --> 00:52:05,433 ‫... یه چیزایی ‫می گن 561 00:52:09,433 --> 00:52:10,600 و ‫قبل از اینکه متوجه بشی همه اون حرفا رو 562 00:52:10,600 --> 00:52:12,467 چنان ‫باور می‌کنن که انگار تو ‫کتاب مقدس گفته 563 00:52:19,333 --> 00:52:21,733 ‫ماشین لئون اون موقع چی بود؟ 564 00:52:23,067 --> 00:52:25,367 ‫فکر کنم یه فورد ‫کوچولو بود 565 00:52:29,067 --> 00:52:30,367 فورد ‫لیزر 566 00:52:31,267 --> 00:52:32,200 الان کجاس؟ 567 00:52:33,233 --> 00:52:34,567 فروختش 568 00:52:35,067 --> 00:52:35,900 کی؟ 569 00:52:37,067 --> 00:52:38,333 خیلی وقت پیش 570 00:52:41,133 --> 00:52:42,867 ‫یادت هست به ‫کی فروخت؟ 571 00:52:44,067 --> 00:52:45,367 ‫یه بابایی توی ‫شهر ... 572 00:52:45,933 --> 00:52:47,267 ‫... یادم ‫نیست 573 00:52:49,100 --> 00:52:50,133 ‫آره می‌فهمم... 574 00:52:50,133 --> 00:52:51,633 ‫... مدت‫ها پیش 575 00:52:52,433 --> 00:52:53,433 ‫خیلی وقت گذشته ازش 576 00:52:54,967 --> 00:52:56,300 ای‌‫کاش می‌تونستم به اون خانواده کمک کنم 577 00:52:56,300 --> 00:52:59,133 ‫کمی آرامش پیدا کنن، ‫واقعا دلم می‌خواست می‌تونستم 578 00:52:59,767 --> 00:53:01,200 ‫گاهی اوقات که نمی‌تونی ... 579 00:53:01,867 --> 00:53:03,333 حقیقت ‫رو پیدا کنی 580 00:53:05,700 --> 00:53:07,900 ‫باید یه راه دیگه برای آرامش خودت پیدا کنی 581 00:53:09,900 --> 00:53:11,533 ‫می‌دونی همه‌چی ‫یه آشفتگی بزرگه 582 00:53:12,333 --> 00:53:14,200 ‫هیچ کس دیگه نمی‌دونه کی به کیه چی به چیه 583 00:53:14,933 --> 00:53:16,467 همه فقط تو این منجلاب زندگی می‌کنیم 584 00:53:20,533 --> 00:53:21,533 ‫گوش ‫بده! 585 00:53:24,733 --> 00:53:25,933 ‫شنیدی؟ 586 00:53:32,367 --> 00:53:34,300 دارن نزدیک‌‫تر می‌شن 587 00:53:38,200 --> 00:53:39,900 ‫حالم خوب ‫نیست 588 00:53:40,833 --> 00:53:42,733 ‫من باید ‫دراز بکشم 589 00:53:43,633 --> 00:53:45,800 ‫- کمک می‌خوای؟ ‫ - نه... خودم از پسش برمیام 590 00:53:53,067 --> 00:53:53,933 ‫مصاحبه دوم با ‫چارلی هیز... 591 00:53:54,933 --> 00:53:56,267 ‫... برادر ناتنی شارلوت هیز 592 00:53:57,200 --> 00:53:58,467 ‫توسط کارآگاه ری سامرز... 593 00:53:59,633 --> 00:54:02,500 ‫... ایستگاه پلیس لیمبو، ‫9 جولای 2002 594 00:54:03,067 --> 00:54:03,633 خب ‫چارلی... 595 00:54:04,667 --> 00:54:06,833 ‫... فقط می‌خواهم بدونی که هر وقت که خواستی ‫می‌تونی بری 596 00:54:07,167 --> 00:54:07,500 ‫باشه 597 00:54:08,800 --> 00:54:10,567 ‫چه جور آدمی می‌تونه یه ‫دختر کوچک رو بکشه؟ 598 00:54:11,467 --> 00:54:13,267 ‫یه آدم مریض... من اینطور فکر می کنم 599 00:54:14,067 --> 00:54:15,067 من چه می‌‌دونم 600 00:54:16,100 --> 00:54:16,833 ‫من فقط می‌خوام بدونم ‫چه اتفاقی افتاده 601 00:54:17,900 --> 00:54:19,533 ‫فقط می‌خوام که شارلوت برگرده خونه 602 00:54:20,533 --> 00:54:21,800 ‫ما اظهارات تو رو ‫بررسی کردیم 603 00:54:22,733 --> 00:54:23,733 ‫پسرعموهات ‫گفتن که تو با اونها بودی 604 00:54:25,133 --> 00:54:26,633 از ‫الان بهت بگم که این شهادت تو دادگاه ارزشی نداره 605 00:54:27,867 --> 00:54:29,900 چون ‫همه پسر عموهات سابقه‌دارن ... 606 00:54:30,900 --> 00:54:31,733 ‫...درست ‫مثل خودت 607 00:54:32,767 --> 00:54:34,767 هیچ ارتباطی با این ماجرا داشتی چارلی؟ 608 00:54:35,500 --> 00:54:35,933 ‫خیر 609 00:54:36,733 --> 00:54:37,833 ‫هیچ دخالتی نداشتم 610 00:54:37,833 --> 00:54:39,367 - اما مطمئنم که داشتی ‫ - نه 611 00:54:40,100 --> 00:54:40,933 ما می دونیم ‫که کار تو بوده 612 00:54:42,133 --> 00:54:44,367 دو تا شاهد داریم که می‌گن کار تو بوده 613 00:54:45,100 --> 00:54:45,867 ‫چه ‫شاهدی؟ 614 00:54:46,600 --> 00:54:47,233 ‫دو نفر از افراد محلی 615 00:54:47,733 --> 00:54:48,967 ‫خب اون لعنتیا دارن ‫دروغ می‌گن 616 00:54:50,533 --> 00:54:52,400 ‫اون دختر خوشگلی بود... هی چارلی 617 00:54:53,333 --> 00:54:54,867 تو ‫سعی کردی با شارلوت سکس کنی 618 00:54:55,600 --> 00:54:56,733 ‫و اون مقاومت کرد 619 00:54:57,267 --> 00:54:58,067 ‫تو اونو ‫زدی... 620 00:54:59,067 --> 00:54:59,867 ‫...و بعد کشتیش 621 00:55:00,667 --> 00:55:03,067 همچین قصدی نداشتی، اما اتفاقی که افتاده همینه... مگه نه چارلی؟ 622 00:55:04,367 --> 00:55:06,467 اون درخت صمغ بزرگ رو ‫می‌شناسی؟ همون که از جلوش رد شدیم؟ 623 00:55:07,067 --> 00:55:07,867 می‌دونی واسه چه کاریه؟ 624 00:55:08,700 --> 00:55:09,967 واسه آویزون کردن سیاهای دروغگویی 625 00:55:10,667 --> 00:55:11,733 ‫...‫مثل تو 626 00:55:13,233 --> 00:55:14,133 بزارید من برم 627 00:55:14,567 --> 00:55:15,733 ‫چی گفتی ‫چارلی؟ 628 00:55:17,133 --> 00:55:18,067 ‫چی ‫گفتی؟ 629 00:55:18,067 --> 00:55:18,900 ‫گفتم بزارید من ‫از اینجا بروم 630 00:55:19,867 --> 00:55:21,700 ‫بیا رفیق، ‫ولش کن 631 00:55:22,267 --> 00:55:24,067 تو می‌تونی همین الان همه این فشارهایی که روت هست رو تموم کنی 632 00:55:24,067 --> 00:55:25,333 ‫گفتم که بزارید از این خراب‌شده ‫برم بیرون 633 00:59:51,700 --> 00:59:52,733 ‫اسکار؟ 634 00:59:53,333 --> 00:59:54,200 ‫لعنتی چی‌‫کار کرده؟ 635 00:59:55,067 --> 00:59:56,367 ‫هیچی فقط می‌خوام باهاش حرف بزنم 636 01:00:00,233 --> 01:00:01,633 ‫اون یوته ‫سفیده 637 01:00:12,200 --> 01:00:13,100 ‫اسکار 638 01:00:36,000 --> 01:00:36,733 ‫اسکار 639 01:00:37,100 --> 01:00:37,733 ‫تراویس 640 01:00:37,933 --> 01:00:38,600 ‫ممنونم ‫که اومدی 641 01:00:39,033 --> 01:00:39,800 نگران نباش 642 01:00:40,467 --> 01:00:41,633 ‫پس اینجا بود؟ 643 01:00:55,433 --> 01:00:56,767 حدود ‫بیست سال پیش از این 644 01:00:57,367 --> 01:00:58,367 ‫پلیسا آمدند و ‫من و پسرعموم 645 01:00:58,367 --> 01:00:59,800 ‫کنی رو از تو خیابون گرفتن 646 01:01:00,600 --> 01:01:01,900 و همینجا از ماشین پیاده کردن 647 01:01:02,400 --> 01:01:03,067 بعدش ‫چی ‫شد؟ 648 01:01:04,100 --> 01:01:05,900 ما رو تا اون دکله کشوندن‫ 649 01:01:06,433 --> 01:01:07,100 ‫و بهمون دستبند زدن 650 01:01:08,400 --> 01:01:10,300 ‫سعی کردن ما رو وادار کنن که به قتل شارلوت اعتراف کنیم 651 01:01:11,500 --> 01:01:13,733 با خشونت ‫ما رو روی تمام این سنگ‌ها می‌کشوندن 652 01:01:13,733 --> 01:01:15,333 اون‌وقتا خیلی لاغر بودم 653 01:01:16,100 --> 01:01:17,133 و به راحتی به این ور و اون‌ور پرتم می‌کردن 654 01:01:17,900 --> 01:01:19,067 ‫گفتند اگر اعتراف نکنیم 655 01:01:19,067 --> 01:01:21,100 ما هم به ‫جهنم می رویم 656 01:01:22,533 --> 01:01:23,333 کتکت هم زدند؟ 657 01:01:25,367 --> 01:01:26,467 ‫اینجا رو ‫می‌بینی؟ 658 01:01:27,733 --> 01:01:29,200 حسابی از خجالت‌مون دراومدند 659 01:01:31,467 --> 01:01:33,133 تابه‌حال به کسی در این ‫مورد گفتید؟ 660 01:01:33,733 --> 01:01:34,800 ‫فقط فک و فامیل 661 01:01:37,867 --> 01:01:39,333 خب بالاخره چه‌جوری از دست پلیسا ‫خلاص شدید؟ 662 01:01:40,267 --> 01:01:41,500 آخرش یه داستانی سر هم کردیم بهشون تحویل دادیم 663 01:01:41,500 --> 01:01:42,767 گفتیم که کار چارلی بوده 664 01:01:43,700 --> 01:01:44,967 اون لعنتیا هیچ‌جوری دست از سرمون برنمی‌داشتن 665 01:01:44,967 --> 01:01:46,300 تا چیزی که می‌خواستن رو از ما بگیرن 666 01:01:47,600 --> 01:01:50,300 ‫و پسر‫عموت کنی... 667 01:01:51,100 --> 01:01:51,967 ‫... چه بلایی سر اون آمد؟ 668 01:01:52,733 --> 01:01:54,167 اونا با کنی خیلی بدتر برخورد کردن 669 01:01:54,800 --> 01:01:56,933 ‫اتفاقات بد زیادی سر این جریان براش رخ داد 670 01:01:57,800 --> 01:01:59,333 و طفلی جوونک آخرش خودش رو کشت... 671 01:02:00,767 --> 01:02:02,400 ‫بچه‌ها بیشتر و بیشتر درگیر دردسر و مشکل می‌شن 672 01:02:03,567 --> 01:02:05,067 ‫کنی واسه یه ماجرای دیگه پاش به زندان کشید... 673 01:02:06,333 --> 01:02:08,367 ‫... و آخرش هم چند سال پیش اونجا جون خودش رو گرفت 674 01:02:10,067 --> 01:02:11,967 ‫به نظرت لئون کاتمور ‫شارلوت را کشته؟ 675 01:02:12,967 --> 01:02:15,300 خب ‫همه اینو می‌دانستن که اون دخترای سیاه رو دوست ‫داره 676 01:02:16,633 --> 01:02:18,333 ‫یه روز صبح بعد از مهمونی من ‫و دوست‌دخترم 677 01:02:18,333 --> 01:02:20,067 توی یه کاراوانش از خواب بیدار شدیم 678 01:02:20,667 --> 01:02:21,733 خیلی سخت ‫بیدار شدیم 679 01:02:22,133 --> 01:02:23,500 فکر می‌کنم که یه چیزایی توی مشروبامون می‌ریخت 680 01:02:24,233 --> 01:02:27,067 ‫اگر کار اون نبوده، دیگه نمی دونیم کار چه کسی می‌تونسته باشه 681 01:02:29,833 --> 01:02:31,867 قصد داری بفهمی چه اتفاقی ‫برای شارلوت افتاد؟ 682 01:02:33,967 --> 01:02:35,367 ‫این کار من ‫نیست رفیق 683 01:03:27,167 --> 01:03:28,067 ‫اِمـــا؟ 684 01:03:28,600 --> 01:03:29,267 ‫هــا؟ 685 01:03:29,667 --> 01:03:30,333 تو کی ‫هستی؟ 686 01:03:31,667 --> 01:03:33,167 ‫من فقط ‫خواستم بگم... 687 01:03:33,933 --> 01:03:35,167 ‫...واقعا ‫متاسفم... 688 01:03:36,267 --> 01:03:37,533 ‫... برا اتفاقی که واسه خانواده شما ‫افتاد 689 01:03:38,433 --> 01:03:39,467 راجع به چی حرف می‌زنی؟ 690 01:03:41,367 --> 01:03:42,133 تو کی ‫هستی؟ 691 01:03:48,833 --> 01:03:50,833 ‫دخترا همین الان ‫سوار ماشین بشین 692 01:03:53,200 --> 01:03:53,867 ‫کی ‫بود؟ 693 01:03:53,867 --> 01:03:56,067 ‫هیچ‌کس، برو بالا 694 01:05:02,500 --> 01:05:03,133 پس آمدی 695 01:05:04,700 --> 01:05:06,200 ‫آره... 696 01:05:08,067 --> 01:05:09,200 ‫پس بهتره ‫بیای تو 697 01:05:28,067 --> 01:05:29,067 ‫خوب ... ‫چطوره؟ 698 01:05:30,733 --> 01:05:31,467 ای... 699 01:05:33,467 --> 01:05:34,633 ‫... بهتر از مال ‫هتله 700 01:05:40,100 --> 01:05:42,067 تو دوست‌پسر ‫جدید مامانی؟ 701 01:05:44,933 --> 01:05:45,467 ‫جسی 702 01:05:46,367 --> 01:05:47,700 ‫این چه حرف زشتی بود زدی؟! 703 01:05:48,367 --> 01:05:49,367 ‫اشکال نداره 704 01:05:50,367 --> 01:05:51,333 ‫خیلی هم اشکال داره 705 01:05:52,133 --> 01:05:52,800 ‫شامت ‫را بخور 706 01:05:54,400 --> 01:05:55,333 ‫فقط ‫همین... 707 01:05:55,500 --> 01:05:57,333 ‫...مامان دوست‌پسرهای ‫زیادی داشته 708 01:05:58,133 --> 01:05:59,567 ‫جسی،...‫بسه دیگه 709 01:06:05,133 --> 01:06:06,500 ‫اِمــا گفت که ‫تو پلیسی 710 01:06:06,500 --> 01:06:07,500 ‫تو واقعا ‫پلیسی؟ 711 01:06:08,667 --> 01:06:09,400 ‫آره 712 01:06:10,933 --> 01:06:12,333 اصلا شبیه ‫پلیسا نیستی 713 01:06:14,200 --> 01:06:15,267 ‫شبیه چی هستم؟ 714 01:06:17,467 --> 01:06:18,533 فروشنده ‫مواد مخدر 715 01:06:22,200 --> 01:06:22,733 ‫آوا 716 01:06:24,567 --> 01:06:25,400 ‫چایی‌ت ‫را بخور 717 01:06:27,400 --> 01:06:29,067 من اما اصلا دلم نمی‌خواد پلیس بشم 718 01:06:29,267 --> 01:06:30,067 ‫چرا؟ 719 01:06:30,367 --> 01:06:32,733 ‫چون اونا گذاشتن یه نفر عمه شارلوت رو ببره 720 01:06:36,633 --> 01:06:38,267 ‫و عموم رو هم زندانی کردند... 721 01:06:38,767 --> 01:06:39,633 ‫...پدر اینو 722 01:06:42,133 --> 01:06:42,967 ‫خجالت‌‫آوره 723 01:06:44,667 --> 01:06:46,433 ‫آره، واقعا مایه خجالته 724 01:06:47,900 --> 01:06:49,333 ‫چرا پلیس ‫شدی؟ 725 01:06:51,167 --> 01:06:53,067 فکر کنم دوست دارم آدم بدا رو دستگیر کنم 726 01:06:54,067 --> 01:06:56,100 ‫خب این دور و ور یه عالم آدم بد هست 727 01:06:56,467 --> 01:06:57,100 ‫واقعا؟ 728 01:06:57,800 --> 01:06:58,700 ‫آره... همه ‫جا هستن 729 01:06:59,700 --> 01:07:01,300 عمه‌‫اِمــا همیشه اینو می‌گه 730 01:07:04,800 --> 01:07:05,400 خب... ‫بسه دیگه 731 01:07:06,267 --> 01:07:06,900 ‫بسه 732 01:07:07,067 --> 01:07:08,367 پاشید برید ‫مسواک بزنید 733 01:07:08,367 --> 01:07:09,133 نخیرم 734 01:07:10,167 --> 01:07:11,400 ‫جسی... بجنب! 735 01:07:12,400 --> 01:07:13,567 داریم شام می‌خوریم هنوز 736 01:07:13,567 --> 01:07:16,067 ‫به اندازه کافی ‫خوردی... پاشو ببینم 737 01:07:58,933 --> 01:07:59,500 ‫باشه... 738 01:08:00,700 --> 01:08:01,900 ‫... وقت خواب ‫شما دو نفر رسیده 739 01:08:06,500 --> 01:08:08,433 ‫می‌خوام به عمو تراویس شب‌بخیر ‫بگم 740 01:08:08,433 --> 01:08:09,433 ‫من هم ‫همینطور. 741 01:08:13,067 --> 01:08:14,133 ‫عمو‫ تراویس 742 01:08:14,767 --> 01:08:15,633 احضار شدی 743 01:08:22,167 --> 01:08:23,833 ‫آوا می‌خواد یه چیزی بهت بگه 744 01:08:26,433 --> 01:08:28,633 ‫- شب‌بخیر عمو تراویس ‫ - شب‌بخیر عمو تراویس 745 01:08:30,067 --> 01:08:30,633 ‫شب‌‫بخیر 746 01:08:32,367 --> 01:08:33,567 ‫- عمو ‫تراویس - بله 747 01:08:34,533 --> 01:08:35,467 ‫مامان گفت که می‌‫خواهی کمک کنی 748 01:08:35,467 --> 01:08:37,633 عمه‫شارلوت رو پیدا کنی، درسته؟ 749 01:08:42,667 --> 01:08:43,500 دیگه وقت ‫خوابه 750 01:08:44,100 --> 01:08:44,767 ‫عمو ‫تراویس 751 01:08:45,600 --> 01:08:46,200 ‫بله 752 01:08:47,367 --> 01:08:48,867 ‫دوست‌‫دختر داری؟ 753 01:08:50,067 --> 01:08:51,467 از دست شما ‫دوتا... بسه دیگه 754 01:08:54,600 --> 01:08:55,400 ‫شب‌بخیر ‫بچه‌ها 755 01:08:55,800 --> 01:08:56,467 ‫شب‌‫بخیر 756 01:08:57,967 --> 01:08:58,467 ‫خوب ‫بخوابید 757 01:09:05,400 --> 01:09:06,533 ‫زک کجاست امشب‫؟ 758 01:09:08,167 --> 01:09:09,433 از ‫دیشب نیومده ‫خونه 759 01:09:11,333 --> 01:09:12,733 دیگه از دستش خسته شدم و نمی‌کشم 760 01:09:16,467 --> 01:09:18,467 ‫شاید بد نباشه اگه بتونی از طرف من باهاش یه صحبتی بکنی 761 01:09:19,200 --> 01:09:20,800 ‫من نمی دونم ‫چی باید بگم 762 01:09:22,567 --> 01:09:23,767 ‫فقط یه‌کمی باهاش حرف بزن 763 01:09:24,733 --> 01:09:25,767 یه چیزایی رو باید از زبان یه مرد بشنوه 764 01:09:27,067 --> 01:09:30,233 راستش من آدم مناسبی واسه این کار نیستم اصلا 765 01:09:31,200 --> 01:09:32,867 ‫من خودم چند ساله که پسر خودم رو ندیدم 766 01:09:33,633 --> 01:09:34,267 ‫چرا؟ 767 01:09:36,467 --> 01:09:37,700 ‫بیشتر به ‫خاطر مادرش. 768 01:09:37,700 --> 01:09:41,300 دوباره ازدواج کرده و ‫زندگی جدیدی رو آغاز کرده 769 01:09:42,900 --> 01:09:46,500 ‫اصل ماجرا این بود که خیلی با هم جور نبودیم 770 01:09:48,433 --> 01:09:51,667 ظاهرا ‫بالاخره یه آدم بهتری پیدا کرد ه، حدس می‌زنم 771 01:09:53,933 --> 01:09:54,533 ‫و ‫پسرت؟ 772 01:09:55,100 --> 01:09:56,467 ‫پسرم هم خیلی ‫دوستش داره... 773 01:09:57,633 --> 01:09:59,467 من هم خیلی زود از قاب زندگیش خارج شدم... 774 01:10:00,267 --> 01:10:02,400 ‫... و فکر کنم بهتره که فقط زنم براش بمونه 775 01:10:03,467 --> 01:10:06,233 این بهترین راه‌حل واسه همه‌مون بود 776 01:10:14,333 --> 01:10:15,833 اغلب خوابش رو می‌بینم 777 01:10:16,700 --> 01:10:17,633 ‫همیشه 778 01:10:20,333 --> 01:10:22,400 شاید همین منو سر پا نگه می‌داره 779 01:10:30,400 --> 01:10:31,567 نمی‌خوای جواب بدی؟ 780 01:10:31,567 --> 01:10:33,733 ‫نه، رئیسمه ... بعدا بهش زنگ می‌زنم 781 01:10:46,400 --> 01:10:47,600 ‫این کار ‫شارلوته 782 01:10:49,167 --> 01:10:50,400 عاشق ‫نقاشی بود 783 01:10:52,467 --> 01:10:54,367 می‌خواست وقتی بزرگ شد یک ‫هنرمند بشه 784 01:10:55,100 --> 01:10:56,700 ‫به نظر می‌‫رسه که واقعا هم هنرمند بوده 785 01:11:00,400 --> 01:11:01,767 معنی این علامت‌ها چیه؟ 786 01:11:02,900 --> 01:11:04,100 اون‌ها نشان خانواده ‫هستند 787 01:11:04,100 --> 01:11:04,800 ‫خواهر... 788 01:11:05,633 --> 01:11:06,200 ‫...برادر... 789 01:11:06,467 --> 01:11:07,067 ‫...مادر. 790 01:11:08,733 --> 01:11:09,400 ‫‫پدر توشون نیست؟ 791 01:11:10,800 --> 01:11:11,333 ‫نه 792 01:11:12,400 --> 01:11:14,833 ‫ما پدران رو جدا از خانواده می‌کشیم 793 01:11:31,733 --> 01:11:32,867 فکر کنم یه‌کم مست شدم 794 01:11:34,700 --> 01:11:35,567 باید یه‌کم آب بخورم 795 01:11:35,567 --> 01:11:36,900 باشه... من برات میارم 796 01:12:13,633 --> 01:12:14,467 بیا...‫آبت 797 01:12:27,833 --> 01:12:28,933 ‫فکر کنم ‫بهتره که من دیگه برم 798 01:13:28,067 --> 01:13:28,667 ‫آره 799 01:13:33,267 --> 01:13:34,533 ‫شما کجا ‫هستید؟ 800 01:13:37,600 --> 01:13:39,700 ‫آره، باشه من هم تو راهم 801 01:14:32,467 --> 01:14:34,500 توی جاده لعنتی این‌ور اون‌ور می‌رفت 802 01:14:34,500 --> 01:14:36,667 مست مسته... یه تفنگ هم تو ماشینه 803 01:14:37,500 --> 01:14:39,633 ‫این رو داد به من و ‫گفت بهت زنگ بزنم 804 01:14:40,700 --> 01:14:43,467 ‫باشه رفیق من مراقبش هستم و می‌رسونمش خونه‌اش 805 01:14:43,467 --> 01:14:45,833 ‫ببین من باید بازداشتش کنم 806 01:14:46,533 --> 01:14:48,167 ‫گفتم که من بهش ‫رسیدگی می کنم 807 01:15:01,133 --> 01:15:02,067 ‫چارلی 808 01:15:06,500 --> 01:15:07,267 ‫چارلی 809 01:15:13,367 --> 01:15:15,067 ‫لعنتی چیکار ‫می‌کنی؟ 810 01:15:19,333 --> 01:15:21,067 با این تفنگ کوفتی کجا داشتی می‌رفتی؟ 811 01:16:21,067 --> 01:16:22,633 ‫دلم برای ‫شارلوت تنگ شده 812 01:16:26,533 --> 01:16:28,067 ‫دلم برای ‫شارلوت تنگ شده 813 01:16:33,367 --> 01:16:35,200 ‫دلم برای بچه‌های ‫لعنتی‌ام تنگ شده 814 01:16:37,633 --> 01:16:38,967 ‫من اونجا ‫نبودم 815 01:16:41,533 --> 01:16:42,867 ‫من اونجا ‫نبودم 816 01:16:45,667 --> 01:16:46,967 ‫من اونجا ‫نبودم 817 01:18:36,133 --> 01:18:39,167 این دور ور چیزی در مورد شارلوت به گوشت نخورده؟ 818 01:18:40,700 --> 01:18:41,933 مثلا چی؟ 819 01:18:42,933 --> 01:18:44,933 ‫مثلا کی ممکنه اون رو برده باشه؟ 820 01:18:46,100 --> 01:18:48,367 این مردم روانی لعنتی مدام در موردش حرف می‌زنن 821 01:18:51,067 --> 01:18:51,967 خب آره 822 01:18:52,367 --> 01:18:53,733 فهمیدم 823 01:18:56,367 --> 01:18:58,067 ‫اِمــا گفت ‫تو پلیسی؟ 824 01:18:58,333 --> 01:18:59,333 ‫آره 825 01:19:00,233 --> 01:19:00,900 کسی رو هم ‫کشتی؟ 826 01:19:07,567 --> 01:19:08,233 ‫آره 827 01:19:08,833 --> 01:19:11,067 یه بار یه نفر رو کشتم 828 01:19:14,167 --> 01:19:15,433 واسه‌چی کشتیش؟ 829 01:19:19,133 --> 01:19:21,467 ‫من تو گروه مبارزه بامواد مخدر بودم و اون‌موقع ... 830 01:19:23,267 --> 01:19:24,800 ‫... اوضاع از کنترل ‫خارج شد 831 01:19:25,933 --> 01:19:28,300 ‫وقتی با آدمای ناباب بگردی 832 01:19:28,767 --> 01:19:29,833 دیر یا ‫زود، چیزهای 833 01:19:30,500 --> 01:19:32,067 ‫دیوانه‌کننده‌ای ‫رخ می‌ده 834 01:19:34,367 --> 01:19:36,067 ‫مواد هم ‫مصرف کردی؟ 835 01:19:38,300 --> 01:19:40,133 ‫آره ‫مصرف کردم 836 01:19:43,400 --> 01:19:45,067 هنوز هم می‌کنم‫ 837 01:19:47,800 --> 01:19:49,233 چرت نگو 838 01:19:50,400 --> 01:19:52,333 ‫نه، ...راست می‌گم 839 01:19:53,900 --> 01:19:55,933 تو تنها کسی هستی ‫که تا‌به‌حال اینو بهش گفتم 840 01:19:57,800 --> 01:19:59,200 ‫پس اگر نمی‌‫خوای مثل من بشی... 841 01:19:59,200 --> 01:20:01,967 ‫... بهترین کار اینه که به حرف مادرت گوش کنی 842 01:20:04,700 --> 01:20:05,967 ‫اون مادر ‫من نیست 843 01:20:06,667 --> 01:20:09,433 ‫اِمــا واسه شما مثل یه مادر می‌مونه مگه نه؟ 844 01:20:17,700 --> 01:20:18,867 ‫کی ‫می‌ری؟ 845 01:20:19,367 --> 01:20:20,367 معلوم نیست 846 01:20:22,500 --> 01:20:23,900 ای‌‫کاش من هم می‌تونستم برم 847 01:20:25,067 --> 01:20:27,000 از این خراب‌شده لعنتی می‌زدم بیرون 848 01:20:28,900 --> 01:20:30,900 ‫مهم نیست کجا برم یا کجا زندگی کنم... 849 01:20:30,900 --> 01:20:33,933 ‫منم تو تمام زندگیم همینو گفتم، رفیق 850 01:20:36,267 --> 01:20:38,033 ‫آخرین بار کی پدرت رو دیدی؟ 851 01:20:39,800 --> 01:20:41,433 خیلی وقت پیش 852 01:20:42,933 --> 01:20:44,200 ‫می‌خوای ‫ببینیش؟ 853 01:20:45,100 --> 01:20:46,100 ‫چرا باید بخوام بینمش؟ 854 01:20:47,000 --> 01:20:48,467 ‫چون اون می‌خواد ‫تو رو ببینه... 855 01:20:49,000 --> 01:20:52,167 ‫... و فکر می کنم تو هم دلت ‫می‌خواد که ببینیش 856 01:20:55,800 --> 01:20:56,967 ‫کفش‌‫های خوشگلیه 857 01:21:00,667 --> 01:21:01,933 ‫اینجا چه ‫خبره؟ 858 01:21:05,900 --> 01:21:08,133 اونا دنبال چند تا پسر می‌گردن برای کندن بوته‌ها 859 01:21:08,133 --> 01:21:08,933 واسه ‫چی؟ 860 01:21:09,633 --> 01:21:10,867 کاسبی ‫مردونه! 861 01:21:19,633 --> 01:21:20,533 ‫باشه... ‫برو 862 01:21:23,500 --> 01:21:24,200 برو 863 01:21:39,200 --> 01:21:39,767 ‫تراویس 864 01:21:41,067 --> 01:21:41,667 ‫منم 865 01:21:41,667 --> 01:21:42,867 ‫سعی کردم باهات تماس بگیرم 866 01:21:43,533 --> 01:21:45,300 ‫بررسی پرونده‌ات لغو شد 867 01:21:46,267 --> 01:21:47,467 فردا لازمت داریم 868 01:21:47,633 --> 01:21:49,067 دوتا پرونده جدید قتل دارم که باید روشون کار کنی 869 01:21:49,933 --> 01:21:51,533 ‫به محض اینکه به شهر برگشتی بهم خبر بده 870 01:21:52,200 --> 01:21:53,067 ‫بعدا بهت زنگ می‌‌زنم 871 01:22:16,567 --> 01:22:17,367 ‫اسکار 872 01:22:18,667 --> 01:22:19,567 ‫چیه؟ 873 01:22:35,233 --> 01:22:36,567 ‫همین پایین... ‫سمت راست 874 01:23:11,767 --> 01:23:13,100 اسلحه داری با خودت؟ 875 01:23:15,600 --> 01:23:16,333 ‫آره 876 01:23:19,467 --> 01:23:20,267 خوبه 877 01:23:37,067 --> 01:23:38,067 می‫گه مستقیم ‫ادامه بده 878 01:23:38,533 --> 01:23:39,333 بپیچ سمت پایین 879 01:24:08,800 --> 01:24:09,733 از اینجا دیگه باید ‫پیاده بری... 880 01:24:10,967 --> 01:24:12,167 خودت تنهایی‫... 881 01:25:51,933 --> 01:25:53,333 ‫از کجا از این ‫موضوع باخبر شدی؟ 882 01:25:54,433 --> 01:25:56,200 همینجوری از این و اون شنیدم 883 01:25:57,233 --> 01:25:58,533 ‫دیگه چی ‫شنیدی؟ 884 01:25:59,833 --> 01:26:00,700 همین... دیگه ‫هیچی... 885 01:26:01,133 --> 01:26:02,300 ‫...فقط ‫همین 886 01:27:00,067 --> 01:27:01,967 چند وقته سگم ‫رو ندیدم 887 01:27:04,367 --> 01:27:06,367 داشتی می‌آمدی تو جاده ندیدیش؟ 888 01:27:07,467 --> 01:27:08,800 ‫نه، ...من ‫سگی ندیدم 889 01:27:11,433 --> 01:27:12,900 هیج‌وقت جایی نمی‌رفت 890 01:27:15,167 --> 01:27:16,667 باید یه اتفاقی براش افتاده باشه 891 01:27:18,067 --> 01:27:19,700 ‫شاید رفته یه گوشه تا بمیره 892 01:27:20,700 --> 01:27:22,500 ‫حیوونا گاهی اوقات ‫این کارو می‌کنند 893 01:27:30,067 --> 01:27:31,533 ‫ماشین لئون ‫رو پیدا کردم 894 01:27:33,733 --> 01:27:35,700 ‫اون رو نفروخته بود... مگه نه؟ 895 01:27:38,333 --> 01:27:39,767 ‫مال اون ‫نیست 896 01:27:41,167 --> 01:27:42,500 ‫نمی‌تونه مال ‫اون باشه 897 01:27:43,900 --> 01:27:44,867 خودم ‫چک کردم 898 01:27:46,367 --> 01:27:47,800 ‫شماره شاسی‌اش ‫مطابقت داشت 899 01:27:50,867 --> 01:27:52,800 ‫فقط یه ماشین ‫سوخته... 900 01:27:53,433 --> 01:27:54,800 خب چی رو نشون می‌ده؟... 901 01:27:58,500 --> 01:28:00,067 من که ‫نگفتم سوخته بود 902 01:28:06,433 --> 01:28:08,900 ‫نگفتم ‫سوخته 903 01:28:22,900 --> 01:28:25,067 ‫اگر می‌گی ‫نبوده پس ماشین... 904 01:28:26,300 --> 01:28:27,433 ‫... باشه... 905 01:28:35,400 --> 01:28:36,733 ‫اونو ‫دید 906 01:28:38,900 --> 01:28:39,867 ‫چی ‫گفتی 907 01:28:44,433 --> 01:28:45,933 ‫اونو ‫دیدش... 908 01:28:46,500 --> 01:28:48,067 ‫...توی ‫خیابان... 909 01:28:49,433 --> 01:28:51,067 ‫... همون روزی که گم شد 910 01:28:52,800 --> 01:28:55,700 ‫لئون اونو همون روزی دید که بعدش گم شد 911 01:28:57,933 --> 01:28:58,833 ‫از کجا ‫می دونی؟ 912 01:29:00,733 --> 01:29:02,067 ‫من خودم هم دیدمش 913 01:29:04,167 --> 01:29:05,467 ‫من باهاش بودم 914 01:29:08,500 --> 01:29:11,433 ‫بعدش چه اتفاقی افتاد بعد از ‫اینکه هر دوی شما دیدینش؟ 915 01:29:13,100 --> 01:29:14,667 ‫ما فقط ‫رانندگی کردیم 916 01:29:16,433 --> 01:29:17,400 ‫فقط... 917 01:29:18,367 --> 01:29:19,533 ‫... ادامه ‫دادیم 918 01:29:22,600 --> 01:29:23,833 برنگشتید؟ 919 01:29:26,333 --> 01:29:27,067 ‫نه 920 01:29:31,300 --> 01:29:32,067 ‫جوزف 921 01:29:34,367 --> 01:29:35,700 ‫دور نزدی و برنگشتی؟ 922 01:29:39,200 --> 01:29:39,867 ‫نه 923 01:29:44,400 --> 01:29:46,167 ‫چرا هیچ‌کدوم‌تون به پلیس چیزی نگفتید 924 01:29:46,167 --> 01:29:48,067 که ‫شارلوت رو کنار جاده دیدیم؟ 925 01:29:49,067 --> 01:29:52,067 اون‌وقت می‌افتادند دنبال ما... 926 01:29:52,700 --> 01:29:53,833 بی هیچ دلیلی‫... 927 01:29:56,200 --> 01:29:58,467 فکر نمی‌کردیم که آخرش چی می‌شه 928 01:30:06,467 --> 01:30:07,933 ‫تو اونو ‫گرفتی، نه؟ 929 01:30:09,300 --> 01:30:09,933 تو ‫سگش ‫رو بردی 930 01:30:10,767 --> 01:30:12,000 ‫من سگی ندیدم 931 01:30:16,133 --> 01:30:17,133 ‫دروغگو 932 01:30:20,867 --> 01:30:21,700 ‫کجاست؟ 933 01:30:25,900 --> 01:30:26,867 ‫کجاست؟ 934 01:30:30,433 --> 01:30:31,100 ‫کجاست؟ 935 01:31:17,067 --> 01:31:18,067 داری می‌ری؟ 936 01:31:19,833 --> 01:31:20,633 فردا ‫صبح 937 01:31:22,100 --> 01:31:22,967 به این زودی؟ 938 01:31:24,367 --> 01:31:25,200 ‫آره 939 01:31:27,833 --> 01:31:29,667 ‫ببین... در مورد دیشب متاسفم 940 01:31:30,500 --> 01:31:33,133 ‫- زیادی مشروب خورده بودم ‫ - نه من متاسفم 941 01:31:36,633 --> 01:31:39,200 قرار نیست پرونده ‫شارلوت رو دوباره به جریان بندازن 942 01:31:42,667 --> 01:31:43,200 ‫چرا؟ 943 01:31:44,600 --> 01:31:45,967 ‫بررسی لغو ‫شده 944 01:31:46,467 --> 01:31:47,767 ‫به‌هرحال فعلا که لغو شده 945 01:31:50,800 --> 01:31:51,567 آخه چرا؟ 946 01:31:54,100 --> 01:31:55,133 روندش پیچیده ‫است 947 01:31:57,833 --> 01:32:00,667 ‫متاسفم، ای‌کاش می‌‫تونستم بهتون کمک کنم، اما... 948 01:32:01,167 --> 01:32:02,267 ‫...باید ‫برم 949 01:32:02,267 --> 01:32:06,067 در جواب سئوالت که پرسیدی آیا به اون مهمونی‌ها می‌رفتم 950 01:32:07,167 --> 01:32:07,900 باید بگم که ...آره ‌رفتم 951 01:32:09,900 --> 01:32:12,300 ‫حدود یک سال قبل از گم‌شدن شارلوت... 952 01:32:13,800 --> 01:32:16,267 یه بار با چند تا از دوستام رفتم مهمونی لئون 953 01:32:18,300 --> 01:32:19,800 ‫اولین باری بود که اونجا می‌رفتم 954 01:32:24,167 --> 01:32:25,900 ‫و بعد صبح روز بعدش از ‫خواب بیدار شدم 955 01:32:36,367 --> 01:32:39,133 ‫شاید اگر چیزی می‌گفتم، داستان ‫همه‌چیز فرق می‌کرد 956 01:32:43,067 --> 01:32:43,833 اشکالی نداره 957 01:32:46,833 --> 01:32:47,867 ‫مشکلی نیست 958 01:33:39,833 --> 01:33:40,867 ‫چه خبرا زک؟ 959 01:33:44,167 --> 01:33:44,900 ‫ای 960 01:34:13,567 --> 01:34:14,333 بپر بالا 961 01:34:30,700 --> 01:34:31,633 خوبی؟ 962 01:34:32,767 --> 01:34:33,800 ‫کجا داریم ‫میریم؟ 963 01:35:13,133 --> 01:35:13,933 همینجا 964 01:35:23,400 --> 01:35:24,900 ‫برو پایین ‫برو دیگه 965 01:35:45,567 --> 01:35:46,333 چقدر ‫بزرگ شدی 966 01:35:52,600 --> 01:35:53,867 ‫موهات رو خودت زدی؟ 967 01:35:55,067 --> 01:35:55,800 ‫آره 968 01:35:57,300 --> 01:35:58,067 حال ‫خواهرت ‫چطوره؟ 969 01:35:58,567 --> 01:35:58,833 ‫خوبه 970 01:35:59,400 --> 01:36:00,800 کجا هست الان؟ 971 01:36:01,567 --> 01:36:02,467 ‫- مدرسه ‫- مدرسه 972 01:36:03,467 --> 01:36:04,167 ‫مدرسه ‫می‌ری؟ 973 01:36:05,267 --> 01:36:05,900 ‫ای... بعضی وقتا 974 01:36:06,800 --> 01:36:07,433 یعنی چی بعضی وقتا؟ 975 01:36:08,600 --> 01:36:10,500 ‫- هر از گاهی ‫ - هر از گاهی 976 01:36:11,433 --> 01:36:12,267 تو هم مثل خودمی 977 01:38:32,467 --> 01:38:33,200 ‫مرسی ‫رفیق 978 01:38:33,667 --> 01:38:34,300 ‫بی‌خیال 979 01:40:06,433 --> 01:40:07,300 ‫جوزف 980 01:40:17,367 --> 01:40:18,200 ‫جوزف 981 01:40:42,267 --> 01:40:43,067 ‫جوزف