1 00:02:26,744 --> 00:02:36,744 این زیرنویس شامل 13 عدد کلمه نامناسب و الفاظ +18 میباشد ارائه‌شده توسط وب‌سایت دیجی‌موویز :.:.: DigiMoviez.Com :.:.: 2 00:02:36,746 --> 00:02:46,746 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت :دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 3 00:02:46,974 --> 00:02:50,134 بدرود، پینکی 4 00:02:55,717 --> 00:02:57,749 !سیب‌زمینی‌ها 5 00:03:01,820 --> 00:03:03,917 سیب‌زمینی‌ها؟ 6 00:03:03,942 --> 00:03:05,940 ...سیب‌زمینی‌ها 7 00:03:05,965 --> 00:03:07,363 ...پینکی 8 00:03:07,390 --> 00:03:09,197 پینکی، منظورت چیـه؟ 9 00:03:13,192 --> 00:03:15,197 پینکی 10 00:03:18,671 --> 00:03:21,604 « چاله‌ی حسرتِ پینکی » 11 00:03:25,169 --> 00:03:40,169 ‫« زیرنویس از علی محمدخانی، iredprincess و امیر ستارزاده » ‫::. H1tmaN & @iredsub & AliMK_Sub .:: 12 00:03:41,127 --> 00:03:43,395 آزاد باش، سیلویا 13 00:03:45,994 --> 00:03:47,331 نگران نباش 14 00:03:47,332 --> 00:03:48,730 من چیزیم نمیشه 15 00:03:48,731 --> 00:03:51,831 من همیشه اینقدر تنها نبودم 16 00:03:51,832 --> 00:03:54,758 کودکیم پُر از آدم بود 17 00:03:58,266 --> 00:04:01,294 بابام می‌گفت کودکی مثل زمان مَستی می‌مونه 18 00:04:01,295 --> 00:04:05,491 همه یادشونـه چیکار کردی، جز خودت 19 00:04:05,492 --> 00:04:08,323 ولی کودکی من اصلاً مثل زمان مستی نبود، سیلویا 20 00:04:08,324 --> 00:04:10,356 ،همه چی رو یادمـه 21 00:04:10,357 --> 00:04:13,557 از همون اولِ اول 22 00:04:13,558 --> 00:04:16,828 ،همیشه احساسِ توی قفس بودن 23 00:04:16,829 --> 00:04:20,226 تنگی و امنیت رو دوست داشتم 24 00:04:22,263 --> 00:04:24,564 تولدِ بیش از موعد شوک بزرگی بود 25 00:04:24,565 --> 00:04:25,928 کامل پُخته نشده بودم و 26 00:04:25,929 --> 00:04:29,131 شبیه بچه خرگوش‌ها بودم 27 00:04:30,032 --> 00:04:33,422 اسمم رو گذاشتن گریس پرودنس پادل 28 00:04:33,423 --> 00:04:36,764 برادر دوقلوم، گیلبرت 29 00:04:36,765 --> 00:04:39,157 پرستار گفت ما دو روحیم 30 00:04:39,158 --> 00:04:41,497 در یک بدن 31 00:04:41,498 --> 00:04:44,195 خوشم اومد 32 00:04:44,196 --> 00:04:47,530 تولدمون برای مادرم خیلی سخت بود و 33 00:04:47,766 --> 00:04:49,918 مُرد 34 00:04:50,904 --> 00:04:52,160 ما اومدیم بیرون از رَحِمش 35 00:04:52,185 --> 00:04:53,346 « انی پادل » 36 00:04:53,371 --> 00:04:56,069 اونم رفت توی قبرش 37 00:04:56,359 --> 00:04:58,413 حلزون‌های مادر هم وقتی بچه‌هاشون به دنیا میان 38 00:04:58,438 --> 00:05:00,198 همین کار رو می‌کنن 39 00:05:01,097 --> 00:05:02,793 مگه نه، سیلویا؟ 40 00:05:03,631 --> 00:05:05,911 « بیمارستان » 41 00:05:06,500 --> 00:05:08,096 ،همینطور که بزرگ‌تر می‌شدم 42 00:05:08,097 --> 00:05:10,630 درد و مصیبت‌های جورواجوری رو پُشت سر گذاشتم 43 00:05:12,229 --> 00:05:16,129 تقی به توقی می‌خورد، می‌رفتم بیمارستان 44 00:05:16,130 --> 00:05:18,590 دکتر گفت مثل یه عروسک چینی‌ام که 45 00:05:18,591 --> 00:05:21,263 حتی اگه بهش زُل بزنی هم می‌شکنه 46 00:05:22,331 --> 00:05:26,257 در نهایت، باید لب آویزونم رو درست می‌کردن 47 00:05:34,665 --> 00:05:36,461 اوضاع خوب پیش نرفت 48 00:05:39,664 --> 00:05:41,663 اونقدر خون از دست دادم که 49 00:05:41,664 --> 00:05:43,865 لازم بود بهم خون بزنن 50 00:05:43,866 --> 00:05:47,665 دکتر از گیلبرت خواست بهم خون بده 51 00:05:58,862 --> 00:06:00,329 اونم قبول کرد 52 00:06:00,330 --> 00:06:04,455 با اینکه فکر می‌کرد با اینکار کُشته میشه 53 00:06:04,456 --> 00:06:06,628 قبل از اینکه بمیرم چقدر وقت دارم؟ 54 00:06:07,799 --> 00:06:10,159 سریع بهش توضیح دادن که نمی‌میره 55 00:06:10,160 --> 00:06:12,155 بدنش خون تازه تولید می‌کنه 56 00:06:14,360 --> 00:06:16,860 اون شب به قهرمانِ همه تبدیل شد 57 00:06:16,861 --> 00:06:19,164 مخصوصاً من 58 00:06:19,863 --> 00:06:21,227 ،بابام برای اینکه خوشحالم کنه 59 00:06:21,228 --> 00:06:24,327 جعبه‌ی جواهرات قدیمیِ مامان رو بهم داد 60 00:06:32,030 --> 00:06:34,431 داخلش، کلکسیونی از حلزون‌ها و 61 00:06:34,432 --> 00:06:36,763 حلقه‌اش بود 62 00:06:36,764 --> 00:06:39,044 اون هم عاشق حلزون‌ها بود و 63 00:06:39,190 --> 00:06:41,228 نرم‌تن‌شناسی هم خونده 64 00:06:41,795 --> 00:06:44,327 با خودم گفتم بهتره حلقه دستِ گیلبرت باشه 65 00:06:45,443 --> 00:06:48,805 تا زمانی که بمیرم اینو از دستم در نمیارم، گریسی 66 00:06:50,603 --> 00:06:53,263 « کارگروهِ مسکن‌سازیِ کالین جی‌وود » 67 00:07:13,212 --> 00:07:14,711 « چرخه‌ی زندگیِ حلزون‌ها » 68 00:07:14,790 --> 00:07:16,956 ،علی‌رغم بدبختی‌هام، سیلویا 69 00:07:16,957 --> 00:07:21,822 من به نیمه‌ی پُر لیوان و روزنه‌های امید باور داشتم 70 00:07:21,823 --> 00:07:25,061 ولی همیشه منفی‌نگر بود 71 00:07:25,062 --> 00:07:28,032 یادمـه اکثر اوقات ناراحت بود 72 00:07:28,033 --> 00:07:31,495 انگار یه رازی داشت که دوست داشت بگه 73 00:07:31,496 --> 00:07:36,564 اون ترکیبی از هولدن کالفیلد، جیمز دین و 74 00:07:36,565 --> 00:07:38,522 چارلی براون در یه کالبد بود 75 00:07:38,523 --> 00:07:40,397 به مردم به چشم تهدید نگاه می‌کرد 76 00:07:41,460 --> 00:07:45,930 تو مدرسه، همیشه جنگجو و محافظ من بود 77 00:07:45,931 --> 00:07:48,422 صورت خرگوشی، صورت خرگوشی 78 00:07:48,423 --> 00:07:50,727 صورت خرگوشی، صورت خرگوشی 79 00:07:52,897 --> 00:07:54,422 بده ببینم 80 00:07:54,910 --> 00:07:56,277 « دستشوییِ پسرانه » 81 00:08:03,664 --> 00:08:05,396 آهای، کودن‌ها 82 00:08:49,795 --> 00:08:51,930 توانسته ترکیبی از مرغ و... زرافه را پرورش دهد 83 00:08:51,931 --> 00:08:53,261 گفت که این موجود تخم می‌گذارد و 84 00:08:53,262 --> 00:08:54,895 گردنِ بسیار درازی دارد 85 00:08:54,896 --> 00:08:57,488 ،خونه‌مون پناهگاهِ ما بود 86 00:08:57,489 --> 00:08:59,949 جایی که توش احساس امنیت می‌کردیم و 87 00:08:59,974 --> 00:09:03,640 کتاب‌ها‌مون رو می‌خوندیم و سریال‌های موردعلاقه‌مون رو می‌دیدیم 88 00:09:03,674 --> 00:09:04,813 « دو رانی » 89 00:09:04,841 --> 00:09:06,753 « اتاق گریسی » 90 00:09:07,227 --> 00:09:10,557 عاشق اتاق خوابم بودم 91 00:09:10,558 --> 00:09:15,964 اونجا همه چیز سر جای خودش بود 92 00:09:16,485 --> 00:09:18,861 زوایای مُنظم برام خیلی مایه‌ی آسودگی بود 93 00:09:19,049 --> 00:09:21,582 همینطور حلزون‌هام، سیلویا 94 00:09:22,633 --> 00:09:25,224 ،اونا دوستام بودن 95 00:09:25,225 --> 00:09:28,291 واسه همین تعداد بیشتری ازشون ساختم 96 00:09:28,292 --> 00:09:30,825 ،می‌دونستم هرگز ترکم نمی‌کنن 97 00:09:30,826 --> 00:09:32,593 بهم صدمه نمی‌زنن 98 00:09:33,630 --> 00:09:35,197 یا نمی‌میرن 99 00:09:37,228 --> 00:09:39,529 مُردن آدما رو دوست نداشتم 100 00:09:41,864 --> 00:09:44,157 دلم می‌خواست نجات‌شون بدم 101 00:09:44,158 --> 00:09:46,230 بی‌خانمان‌ها رو نجات بدم 102 00:09:47,194 --> 00:09:49,729 بی‌خانمان موردعلاقه‌ام جیمز بود 103 00:09:53,229 --> 00:09:56,095 ،یه کریسمس سر تا پاشو تزئین کردم تا 104 00:09:56,096 --> 00:09:58,527 یکمی حس و حال کریسمس بگیره و خوشحال بشه 105 00:09:59,864 --> 00:10:01,846 عاشق چایی‌اش بود 106 00:10:01,871 --> 00:10:02,877 « ویسکی » 107 00:10:09,427 --> 00:10:14,098 آفرین، صاریغ کوچولو. آفرین 108 00:10:15,326 --> 00:10:16,964 اون یه زمانی قاضی بود ولی 109 00:10:16,965 --> 00:10:19,729 به خاطر خودارضایی تو دادگاه برکنار شد 110 00:10:21,895 --> 00:10:23,528 ،اون زمان‌ها 111 00:10:23,529 --> 00:10:26,192 فکر می‌کردم خودارضایی یعنی اینکه غذات رو کاملاً بجویی 112 00:10:27,664 --> 00:10:28,930 یه بار بهم گفت که 113 00:10:28,931 --> 00:10:32,263 خودارضایی سارقِ زمانـه 114 00:10:37,900 --> 00:10:40,528 جیمز اولین حلزون واقعیم رو بهم داد 115 00:10:41,762 --> 00:10:43,659 مامان تو، سیلویا 116 00:10:45,950 --> 00:10:47,890 بهم گفت بذارمش توی یه شیشه‌ی بزرگ و 117 00:10:48,659 --> 00:10:50,290 بهش وجیمایت بدم 118 00:10:50,324 --> 00:10:51,834 « وجیمایت » 119 00:10:51,859 --> 00:10:54,161 ،در حالی که من مشغول نجاتِ دنیا بودم 120 00:10:54,728 --> 00:10:57,063 گیلبرت می‌خواست از بندش رها بشه 121 00:10:57,994 --> 00:11:00,026 بقیه رو آزاد کنه 122 00:11:01,301 --> 00:11:02,480 « میلدرد » 123 00:11:05,295 --> 00:11:09,230 یه بار، طوطی کاکلیِ همسایه‌مون رو فراری داد 124 00:11:14,294 --> 00:11:16,328 !پرواز کن، میلدرد !یالا، پرواز کن 125 00:11:21,663 --> 00:11:23,296 !خداحافظ، میلدرد 126 00:11:23,297 --> 00:11:26,527 گیلبرت گفت تابحال میلدرد رو اینقدر خوشحال ندیده بوده 127 00:11:30,867 --> 00:11:33,597 ،یا مشغول آزاد کردن حیوون‌ها بود 128 00:11:33,598 --> 00:11:35,494 یا داشت نجات‌شون می‌داد 129 00:11:37,360 --> 00:11:40,263 به خطراتش اهمیتی نمی‌داد 130 00:11:42,931 --> 00:11:44,758 !نجاتش میدم، گریسی 131 00:11:49,633 --> 00:11:51,494 !گیلبرت 132 00:11:57,599 --> 00:11:59,423 !یالا، رفیق 133 00:12:11,391 --> 00:12:13,527 !اینجا، گریسی 134 00:12:17,065 --> 00:12:19,894 گیلبرت اونقدر حیوون‌ها رو دوست داشت که 135 00:12:19,895 --> 00:12:22,593 گیاه‌خوار شد 136 00:12:27,792 --> 00:12:31,362 حالا یه دوست‌پسر داره 137 00:12:35,998 --> 00:12:38,527 ببین، گریسی، همدیگه رو بغل کردن 138 00:12:44,996 --> 00:12:47,096 !تخم گذاشتن، ایول 139 00:12:47,097 --> 00:12:49,591 خانواده‌ی کوچیکِ خودمون رو ساختیم 140 00:12:49,592 --> 00:12:52,626 !از تخم در اومدن، گریسی !بچه حلزون 141 00:12:54,033 --> 00:12:58,128 تو رو از بقیه بیشتر دوست داشتم، سیلویا 142 00:12:58,129 --> 00:13:02,228 مارپیچِ صدفت برخلافِ بقیه بود 143 00:13:02,649 --> 00:13:06,189 گیلبرت اسمت رو از روی نویسنده‌ی موردعلاقه‌ی مامان‌مون گذاشت 144 00:13:06,216 --> 00:13:07,515 « حباب شیشه‌ای اثر سیلویا پلات » 145 00:13:10,496 --> 00:13:14,092 ،ولی ویژگی منحصر به فردِ گیلبرت 146 00:13:14,093 --> 00:13:17,692 عشقش به آتیش بود 147 00:13:19,930 --> 00:13:21,758 می‌خواست بخورتش 148 00:13:25,461 --> 00:13:29,428 ساعت‌ها وقتش رو صرف آتیش‌بازی می‌کرد 149 00:13:54,109 --> 00:13:58,095 یادمـه همیشه بوی کبریت سوخته می‌داد 150 00:13:58,122 --> 00:13:59,887 « ناطور دشت اثر جی. دی. سلینجر » 151 00:13:59,912 --> 00:14:03,074 تو مدرسه دخترا واسش غش و ضعف می‌کردن 152 00:14:03,099 --> 00:14:06,159 اون شمع بود و دخترا پروانه 153 00:14:07,330 --> 00:14:11,359 ولی بیشتر به مطالعه و جادو علاقه داشت 154 00:14:11,793 --> 00:14:14,793 گمونم فقط می‌خواست ناپدید بشه 155 00:14:15,154 --> 00:14:17,960 و تمام پول توجیبی‌اش رو تو مغازه‌ی برت خرج می‌کرد 156 00:14:17,985 --> 00:14:18,985 « لوازم شعبده‌بازیِ برت » 157 00:14:24,360 --> 00:14:26,359 برت از اون آدمایی بود که 158 00:14:26,360 --> 00:14:29,790 پدر و مادرها میگن ازشون دوری کنید، سیلویا 159 00:14:29,791 --> 00:14:33,494 یکی که ممکنه بهت آبنباتِ آب‌پزشده تعارف کنه 160 00:14:36,733 --> 00:14:39,093 برت به هر چیزی می‌خورد اِلا جادو 161 00:14:44,632 --> 00:14:46,232 « بسته‌ی ۱۰۰تایی فشفشه » 162 00:14:47,850 --> 00:14:49,553 رؤیای گیلبرت این بود که 163 00:14:49,578 --> 00:14:52,040 یه روزی یه شعبده‌باز خیابونی تو پاریس بشه 164 00:14:53,260 --> 00:14:54,773 « گیلبرت پادلِ شگفت‌انگیز » 165 00:15:03,097 --> 00:15:04,857 !ببین، گریسی 166 00:15:06,491 --> 00:15:08,659 همیشه درحال تمرین بود 167 00:15:11,399 --> 00:15:13,032 !لعنتی 168 00:15:17,029 --> 00:15:19,395 اکثر اوقات هم خودش رو می‌سوزوند 169 00:15:22,527 --> 00:15:24,922 به خاطر جرقه‌ها دست‌هامون زخم شده بود و 170 00:15:24,947 --> 00:15:27,747 وقتی دست‌هامون رو کنار هم می‌ذاشتیم 171 00:15:27,812 --> 00:15:30,289 شبیه یه صورت خندان میشدن 172 00:15:30,358 --> 00:15:31,930 !ببین، گریسی 173 00:15:32,269 --> 00:15:35,290 وقتی این کار رو می‌کردیم احساس خیلی خوبی می‌داد 174 00:15:35,510 --> 00:15:38,043 احساسات‌مون یکی میشدن 175 00:15:39,904 --> 00:15:42,073 خیلی از دوقلوها این رو میگن، سیلویا 176 00:15:42,098 --> 00:15:44,092 و حقیقت داره 177 00:15:44,093 --> 00:15:46,192 ،من تمام احساساتش رو حس می‌کردم 178 00:15:46,193 --> 00:15:50,256 شادی و غمش 179 00:15:50,257 --> 00:15:51,556 که ظاهراً چهارمین 180 00:15:51,557 --> 00:15:54,657 عضو خانواده‌ی ما بود 181 00:15:54,658 --> 00:15:57,622 مرگ مادرم یه خلاء تو زندگی‌مون ایجاد کرد 182 00:15:57,623 --> 00:16:00,061 بابام سعی کرد اون خلاء رو پُر کنه ولی 183 00:16:00,062 --> 00:16:02,828 اون هم مشکلات خودش رو داشت 184 00:16:04,148 --> 00:16:05,309 « موش‌ها و آدم‌ها اثر جان استاین‌بک » 185 00:16:05,334 --> 00:16:06,656 بابام فرانسوی بود و 186 00:16:06,657 --> 00:16:11,531 یه زمانی یه انیمیشن‌ساز تو پاریس بود 187 00:16:11,532 --> 00:16:13,465 با یه دوربین بولکس قدیمی 188 00:16:13,490 --> 00:16:15,624 کلی فیلم استاپ‌موشن ساخته 189 00:16:18,128 --> 00:16:20,692 گاهی برامون پخش‌شون می‌کرد 190 00:16:28,567 --> 00:16:30,597 ،برای اینکه پول ساخت آثارش رو در بیاره 191 00:16:30,750 --> 00:16:32,715 تو خیابون‌ها نمایش اجرا می‌کرد 192 00:16:36,335 --> 00:16:37,632 سلام، خانم‌ها و آقایون 193 00:16:37,657 --> 00:16:39,763 من پرسی پادلِ شگفت‌انگیز هستم 194 00:16:39,788 --> 00:16:41,012 مامان اونو تو سفری که 195 00:16:41,037 --> 00:16:42,892 از مجله‌ی «هفته‌نامه‌ی زنان» بُرده بود دید 196 00:16:42,946 --> 00:16:44,213 « پرسی پادلِ شگفت‌انگیز » 197 00:16:52,472 --> 00:16:54,566 پایان نمایش، خانم‌ها و آقایون 198 00:17:00,329 --> 00:17:02,290 !واو 199 00:17:02,315 --> 00:17:04,699 سلام، خانم حلزونی 200 00:17:10,632 --> 00:17:13,397 !خدای من 201 00:17:16,359 --> 00:17:17,591 عاشق شدن و 202 00:17:17,592 --> 00:17:20,126 بابام باهاش برگشت استرالیا 203 00:17:24,408 --> 00:17:27,574 سلام! من پرسی پادلِ شگفت‌انگیز هستم (خیابون برانزویک) 204 00:17:28,914 --> 00:17:30,142 !جقی 205 00:17:31,900 --> 00:17:33,730 !آهای... مراقب باش 206 00:17:44,395 --> 00:17:47,410 وقتی که حرفه‌ی کاریِ بابام توسط یه راننده‌ی مست به پایان رسید 207 00:17:47,435 --> 00:17:49,724 مادرم تازه حامله شده بود 208 00:17:49,725 --> 00:17:54,431 دیگه هرگز نتونست شعبده‌بازی کنه و از کمر به پایین فلج شد 209 00:17:54,432 --> 00:17:56,464 ،بعدش، کم‌کم 210 00:17:56,465 --> 00:17:57,929 ،الکلی شد 211 00:17:57,930 --> 00:18:00,890 درست مثل همون یارویی که با ماشین زیرش کرد 212 00:18:01,866 --> 00:18:04,763 ما همیشه مشکلات مالی داشتیم 213 00:18:04,764 --> 00:18:06,843 بعد از تصادفش بیشتر هم شدن 214 00:18:06,851 --> 00:18:07,960 « باتری مارشال » 215 00:18:07,984 --> 00:18:11,297 حقوق بازنشستگیش به زور پول باتری‌های ویلچرش میشد 216 00:18:13,917 --> 00:18:15,183 برنده شدن تو برگه‌های شانسی 217 00:18:15,316 --> 00:18:18,125 تنها چیزی بود که امید رو در دلش زنده نگه داشته بود 218 00:18:18,244 --> 00:18:20,910 همه جای خونه پر از برگه‌ی شانس بود 219 00:18:22,609 --> 00:18:24,477 ،تازه این که چیزی نیست 220 00:18:24,504 --> 00:18:26,937 بعضی وقتا تو خواب نفسش بند میومد 221 00:18:34,395 --> 00:18:36,563 باید دست می‌زدیم تا بیدار بشه 222 00:18:53,095 --> 00:18:54,590 ،علی‌رغم از فلاکت‌هامون 223 00:18:55,404 --> 00:18:58,204 پیوند خانوادگی‌مون قوی بود و 224 00:18:59,130 --> 00:19:01,695 کلی خوش می‌گذروندیم 225 00:19:01,696 --> 00:19:03,065 !آماده 226 00:19:03,629 --> 00:19:05,722 « بانک ویکتوریا » 227 00:19:10,359 --> 00:19:14,063 شادترین روزمون وقتی بود که سوار ترن‌هواییِ «ملاقه‌ی بزرگ» شدیم 228 00:19:14,096 --> 00:19:15,096 « شهربازی جونا » 229 00:19:17,740 --> 00:19:19,404 ترسناک بود 230 00:19:20,131 --> 00:19:23,065 ترسناک بود چون صد سالش بود 231 00:19:25,763 --> 00:19:27,761 ،بابا احساس زنده بودن می‌کرد 232 00:19:27,762 --> 00:19:29,491 از بندِ جسم و بدنش رها شده بود 233 00:19:36,566 --> 00:19:38,056 ،وقتی که مُرد 234 00:19:38,057 --> 00:19:42,065 دلش می‌خواست سوار ملاقه‌ی بزرگ بشیم و خاکسترش رو از اون بالا پخش کنیم 235 00:19:43,198 --> 00:19:45,084 اون روز حتی بهترم شد 236 00:19:45,109 --> 00:19:48,951 وقتی که تو راه برگشت گیلبرت روی زمین یه برگه‌ی شانسی پیدا کرد 237 00:19:49,025 --> 00:19:50,890 !بیست دلار برنده شدیم 238 00:19:51,985 --> 00:19:53,734 واسه همین بابام ۲۰تا دیگه خرید 239 00:19:55,357 --> 00:19:58,195 حیف شد، بابا 240 00:19:58,196 --> 00:20:00,431 خیلی بدش میومد که ما باید تر و خُشکش می‌کردیم 241 00:20:03,627 --> 00:20:08,457 گمونم قفسش بدنش بود 242 00:20:08,458 --> 00:20:11,322 لیوان اون خالی یا پُر نبود 243 00:20:11,323 --> 00:20:13,296 صرفاً... یه لیوان بود 244 00:20:14,316 --> 00:20:15,389 « !مال پرسیـه، دست نزنید » 245 00:20:15,414 --> 00:20:18,776 علاوه بر اینا به بافتن و آب‌نبات ژله‌ایِ سیاه هم اعتیاد داشت 246 00:20:19,692 --> 00:20:21,956 اون کسی بود که کلاه حلزونیم رو بافت و 247 00:20:21,957 --> 00:20:25,528 این چشم‌های خوشگل رو توپ‌های شعبده‌بازی قدیمیش درست کرد 248 00:20:26,757 --> 00:20:29,062 آبنبات ژله‌ای‌ها باعث میشدن زبونش سیاه بشه و 249 00:20:29,063 --> 00:20:30,596 ...نفسش بوی 250 00:20:30,597 --> 00:20:32,531 تخم رازیانه بده 251 00:20:32,532 --> 00:20:33,656 ببین، گریسی 252 00:20:33,657 --> 00:20:34,930 وقتی که خودش رو به خواب می‌زد 253 00:20:34,931 --> 00:20:37,258 آبنبات‌ها رو روی سرش می‌چیدیم 254 00:20:37,259 --> 00:20:39,197 اجازه می‌داد همچین کارایی بکنیم 255 00:20:44,660 --> 00:20:47,125 اجازه داشتیم هر کاری می‌خوایم بکنیم، سیلویا 256 00:20:50,744 --> 00:20:54,324 می‌گفت کودکی بهترین فصلِ زندگیـه 257 00:20:54,349 --> 00:20:57,846 ابدی نیست ولی همه لیاقت دارن یه خوبشو بگذرونن (چسب) 258 00:20:57,871 --> 00:21:00,265 !پسرم 259 00:21:00,290 --> 00:21:02,173 !آفرین، گیلبرت 260 00:21:02,264 --> 00:21:06,257 خیلی افتخار می‌کرد که گیلبرت می‌خواد اجراکننده بشه و 261 00:21:06,258 --> 00:21:08,224 پا جای پای اون بذاره 262 00:21:10,465 --> 00:21:13,461 !آفرین 263 00:21:13,737 --> 00:21:16,730 اون شب، جعبه‌ی جواهرات مامان رو آوردیم و 264 00:21:16,755 --> 00:21:18,796 تا می‌تونستیم آهنگ خوندیم 265 00:21:18,797 --> 00:21:20,829 ♪ چکاوک مهربون... ♪ 266 00:21:20,830 --> 00:21:23,962 ♪ چکاوک، می‌گیرمت ♪ 267 00:21:23,963 --> 00:21:26,861 ♪ ...سرت رو قطع می‌کنم ♪ 268 00:21:26,862 --> 00:21:28,830 ♪ ...سرت رو قطع می‌کنم ♪ 269 00:21:28,831 --> 00:21:30,696 ♪ !سرت رو! سرت رو ♪ 270 00:21:30,697 --> 00:21:32,728 ♪ !چکاوک! چکاوک ♪ 271 00:21:32,729 --> 00:21:34,894 ♪ ...او او او ♪ 272 00:21:38,561 --> 00:21:40,931 عجب بادگلویی، بابا 273 00:21:40,932 --> 00:21:43,723 بعدش، بابا دوربین قدیمی بولکسش رو آورد و 274 00:21:43,724 --> 00:21:46,857 بهم یاد داد چطوری انیمیشن بسازم 275 00:21:51,152 --> 00:21:54,285 من هم می‌خواستم مثل اون یه انیمیشن‌ساز بشم 276 00:21:57,262 --> 00:22:00,300 واسه حُسن ختام اون شب هم یه مسابقه گذاشتیم تا 277 00:22:00,325 --> 00:22:03,188 ببینیم کی بهترین مدل مو رو درست می‌کنه 278 00:22:06,158 --> 00:22:07,461 من بُردم 279 00:22:10,998 --> 00:22:12,861 ...سکوتِ اون شب رو یادمـه 280 00:22:13,108 --> 00:22:14,843 « خوشه‌های خشم اثر جان استاین‌بک » 281 00:22:14,868 --> 00:22:17,564 ،خاطراتِ بی‌نظیرِ اون روز (هنرمند گرسنگی اثر فرانتس کافکا) 282 00:22:17,565 --> 00:22:19,461 تازه‌ی تازه تو ذهن‌مون بود (خاطرات یک گیشا اثر آرتور گلدن) 283 00:22:21,539 --> 00:22:25,070 ...یه روز بسیار باارزش 284 00:22:26,158 --> 00:22:27,756 ولی گذرا 285 00:22:53,931 --> 00:22:55,923 ...با اینکه دست زدیم 286 00:22:56,764 --> 00:22:58,629 ...ولی این بار 287 00:22:58,630 --> 00:23:00,863 بابام هرگز بیدار نشد 288 00:23:11,834 --> 00:23:14,393 ،پولِ یه مراسم ختم درست‌حسابی رو نداشتیم 289 00:23:14,394 --> 00:23:17,756 ،واسه همین دولت جنازه‌شو سوزوند 290 00:23:17,757 --> 00:23:22,162 خاکسترش رو توی یه جعبه‌ی کارتنی بهمون دادن 291 00:23:22,583 --> 00:23:24,883 ریختمش داخل شیشه‌ی آبنبات ژله‌ای‌هاش 292 00:23:24,896 --> 00:23:26,109 « روحت شاد پرسی پادل » « بهترین بابای دنیا » 293 00:23:26,134 --> 00:23:27,496 مطمئنم خوشش میومد 294 00:23:37,204 --> 00:23:39,564 بهزیستی اومد تا ما رو ببره (دنیس فلوید از بهزیستی) 295 00:23:39,705 --> 00:23:42,205 یالا، شما دوتا. بزنید بریم 296 00:23:44,033 --> 00:23:45,960 و قرار بود ما رو به پرورشگاه‌های جدا 297 00:23:45,961 --> 00:23:48,098 تو ایالت‌های متفاوت بفرستن 298 00:23:50,930 --> 00:23:52,227 ،نه فامیلی داشتیم 299 00:23:52,228 --> 00:23:54,895 نه کسی حاضر بود که ،دوقلو به فرزندی قبول کنه 300 00:23:54,896 --> 00:23:57,923 مخصوصاً دوقلوهای عجیبی مثل ما 301 00:24:06,194 --> 00:24:08,529 مراقبش باش، گیلبرت 302 00:24:16,834 --> 00:24:20,128 بجنید. خداحافظی کنید 303 00:24:20,129 --> 00:24:22,458 خداحافظ، گریسی 304 00:24:22,818 --> 00:24:24,411 خداحافظ، گیلبرت 305 00:24:24,706 --> 00:24:27,039 « گری‌هوند، مردم رو به هم نزدیک می‌کنیم » 306 00:24:30,001 --> 00:24:33,428 اون آخرین باری بود که برادرم رو دیدم 307 00:24:33,429 --> 00:24:37,494 آخرین باری که بوی کبریت سوخته‌ی روی بدنش رو حس کردم 308 00:24:43,299 --> 00:24:46,498 فرصت این رو پیدا نکردیم تا خاکستر بابا رو از روی ملاقه‌ی بزرگ پخش کنیم 309 00:24:54,933 --> 00:24:57,192 زندگی‌مون زیر و رو 310 00:24:57,193 --> 00:25:00,359 و مشقت‌بار شده بود، سیلویا 311 00:25:00,360 --> 00:25:03,594 چاره‌ای نداشتیم جز اینکه رو به جلو حرکت کنیم 312 00:25:03,595 --> 00:25:05,246 رو به بالا 313 00:25:05,271 --> 00:25:06,631 رو به کنار 314 00:25:07,670 --> 00:25:10,889 « به کانبرا، امن‌ترین شهر استرالیا، خوش اومدید » 315 00:25:11,162 --> 00:25:14,998 ،من رو فرستادن پیش یه زوجِ بی‌بچه تو کانبرا 316 00:25:14,999 --> 00:25:18,560 شهری که سه سال پشت سر هم جایزه‌ی امن‌ترین شهر رو بُرده بود 317 00:25:20,426 --> 00:25:23,046 بعضیا حتی موقع رانندگی هم کلاه ایمنی می‌ذاشتن 318 00:25:25,901 --> 00:25:28,014 « چیپسی به شکل الویس پیدا شد » 319 00:25:29,234 --> 00:25:33,065 اون قدیما، کانبرا مثل الان جای هیجان‌انگیزی نبود 320 00:25:35,629 --> 00:25:40,263 گمونم «آروم گرفتن» کلمه‌ی درستی واسه‌ی وصف احساسم تو اون زمان نیست 321 00:25:41,131 --> 00:25:44,164 ضربه‌ی روحی خورده» کلمه‌ی درست‌تریـه» 322 00:25:46,165 --> 00:25:49,263 جدایی از گیلبرت مضطربم کرده بود 323 00:25:50,966 --> 00:25:53,324 ،ولی تو و خواهر برادرهات، سیلویا 324 00:25:53,791 --> 00:25:56,026 شما زندگی رو برام راحت‌تر کردید 325 00:25:58,922 --> 00:26:00,589 چقدر خوشگل شده 326 00:26:01,925 --> 00:26:05,125 ،پدر و مادر جدیدم ،ایان و نارل 327 00:26:05,556 --> 00:26:08,630 به قدر کافی... خوب بودن 328 00:26:08,631 --> 00:26:09,931 اون حساب‌دارهایِ 329 00:26:09,932 --> 00:26:12,002 کارخونه‌ای بودن که چراغ راهنمایی و رانندگی می‌ساخت 330 00:26:12,027 --> 00:26:13,706 « بخش چراغ‌های راهنمایی و رانندگی » 331 00:26:13,731 --> 00:26:15,027 آدمای خیرخواهی بودن و 332 00:26:15,100 --> 00:26:16,953 معتادِ کتاب‌های خودیاری بودن (زود خوب شو) 333 00:26:19,971 --> 00:26:21,854 !صبح بخیر - !سلام - 334 00:26:22,771 --> 00:26:25,745 باور داشتن یه مقدار مناسب از عزت نفس 335 00:26:25,770 --> 00:26:27,110 درمانِ هر چیزیـه 336 00:26:27,137 --> 00:26:28,411 « جایزه برای شجاع‌ترین دختر، گریس » 337 00:26:28,436 --> 00:26:31,657 هر هفته، یه لوح تقدیر جدید بهم می‌دادن 338 00:26:31,658 --> 00:26:35,098 !بچه کوچولومون. بهت افتخار می‌کنیم 339 00:26:35,897 --> 00:26:37,761 حالا، اینو ببین 340 00:26:37,762 --> 00:26:39,097 !هنر انگشتام 341 00:26:39,098 --> 00:26:41,758 آخر هفته‌ها، نتبال بازی می‌کردن (بازی شبیه بسکتبال) 342 00:26:43,132 --> 00:26:45,393 گریسی، توپ رو میدی بهمون؟ 343 00:26:45,394 --> 00:26:47,626 سعی کردن من رو هم وادار کنن باهاشون بازی کنم 344 00:26:50,127 --> 00:26:51,758 برو که رفتیم 345 00:26:54,026 --> 00:26:55,090 !بگیرش 346 00:26:56,464 --> 00:26:57,692 !ای وای 347 00:26:59,033 --> 00:27:01,195 ایان! چه بلایی سرش اومد؟ 348 00:27:01,196 --> 00:27:03,530 حق با توئـه، عزیزم - عزیزم؟ - 349 00:27:03,531 --> 00:27:05,228 !داره کبود میشه 350 00:27:05,253 --> 00:27:07,024 گاهی تظاهر می‌کردم حمله‌ی آسم بهم دست داده 351 00:27:07,049 --> 00:27:09,159 !میگم، نارل، بهتره بری اسپری رو بیاری 352 00:27:09,160 --> 00:27:10,831 دروغ گفتن حس بدی داشت ولی 353 00:27:10,832 --> 00:27:13,423 به خودِ ورزش کردن حساسیت داشتم 354 00:27:13,424 --> 00:27:15,192 حالت خوبـه، عزیزم؟ 355 00:27:15,193 --> 00:27:17,461 !نفس بکش، قندعسل، نفس بکش 356 00:27:25,197 --> 00:27:28,725 رنگ موردعلاقه‌شون بِژ بود 357 00:27:31,033 --> 00:27:34,227 حتی چندتا خوکچه‌ی هندی هم داشتن که اونا هم بِژ بودن 358 00:27:34,228 --> 00:27:37,329 خیلی‌خب، ما دیگه می‌ریم، قندعسل 359 00:27:37,996 --> 00:27:40,230 فعلاً - خداحافظ - 360 00:27:41,364 --> 00:27:43,927 شنبه‌ها، می‌رفتن سوئیچ‌پارتی 361 00:27:43,928 --> 00:27:45,128 حاضری، عشقم؟ 362 00:27:45,129 --> 00:27:47,197 به شدت مشتاق امشبم، عزیزم 363 00:27:49,383 --> 00:27:51,404 مهمونی تاخت‌زنی و رابطه‌ی ضربدری بود، سیلویا 364 00:27:52,465 --> 00:27:54,156 !دریل 365 00:27:59,650 --> 00:28:00,776 ،اون قدیما 366 00:28:00,884 --> 00:28:04,116 فکر می‌کردم تاخت زدن یه معنی دیگه داره 367 00:28:06,527 --> 00:28:09,193 مدرسه‌ی جدیدم طبق انتظار بد بود 368 00:28:09,194 --> 00:28:10,654 !گریس پادل 369 00:28:10,709 --> 00:28:12,539 حواست کجاست 370 00:28:16,036 --> 00:28:18,136 سعی کردم دوست پیدا کنم 371 00:28:18,716 --> 00:28:19,812 « صورت خرگوشی » 372 00:28:19,836 --> 00:28:23,661 ولی گیلبرت اونجا نبود که انگشت‌هاشون رو بشکنه 373 00:28:23,817 --> 00:28:25,663 ...پس 374 00:28:25,664 --> 00:28:27,657 ،پس آزار و اذیت‌شون رو به جون خریدم 375 00:28:27,850 --> 00:28:32,291 برگشتم خونه و با دوستای گِلی‌ام بازی کردم 376 00:28:32,706 --> 00:28:35,126 دلم برای گیلبرت پر می‌کشید 377 00:28:35,440 --> 00:28:36,971 برای هم نامه می‌نوشتیم و 378 00:28:36,996 --> 00:28:39,956 تمام پول‌هام رو جمع می‌کردم تا بتونم برم دیدنش 379 00:28:40,010 --> 00:28:42,429 « باغ بهشتی عدن » « باغ سیب » 380 00:28:42,536 --> 00:28:45,372 فرستاده بودنش پیش یه خانواده‌ی کشاورز 381 00:28:45,397 --> 00:28:47,064 نزدیک پرث زندگی کنه 382 00:28:48,497 --> 00:28:50,705 خانواده‌ی من قطعاً بهتر بودن، سیلویا (وِین) 383 00:28:51,427 --> 00:28:54,291 اون بدجوری از خانواده‌اش بدش میومد (دوین - شین - بن) 384 00:28:55,645 --> 00:28:57,058 ،گریسیِ عزیز 385 00:28:57,083 --> 00:29:00,651 پدر و مادر جدیدم، روث و اوون، خیلی عجیبن و 386 00:29:00,899 --> 00:29:03,299 هر روز یه جور دعای عجیب می‌کنن 387 00:29:11,561 --> 00:29:14,089 روزی چهار بار مجبورم می‌کنن دعا کنم 388 00:29:15,424 --> 00:29:17,230 ،میگن هر چی بیشتر دعا کنم 389 00:29:17,231 --> 00:29:19,877 دردِ فقدانِ بابا کم‌رنگ‌تر میشه 390 00:29:21,591 --> 00:29:24,476 واقعاً سنتی‌ان و حتی گوشی هم ندارن (مسیح نوزاد داره نگاهتون می‌کنه) 391 00:29:25,951 --> 00:29:28,655 هممون باید به خودمون آهنربا وصل کنیم 392 00:29:30,161 --> 00:29:32,529 میگن هاله و روح‌مون رو متعادل نگه می‌داره و 393 00:29:32,817 --> 00:29:35,085 ما رو از شَر شیطان دور می‌کنه 394 00:29:36,786 --> 00:29:40,522 روث بدجوری شیفته‌ی مرغ عشق‌هاشـه 395 00:29:41,523 --> 00:29:44,818 گمونم اونا رو بیشتر از بچه‌های خودش دوست داره 396 00:29:48,343 --> 00:29:50,173 !سیب خودتون رو بپرستید 397 00:29:50,566 --> 00:29:54,093 مدرسه و کلیسای خودشون رو ساختن (مناجات‌ها) 398 00:29:55,065 --> 00:29:58,124 اوون کشیشـه 399 00:29:58,125 --> 00:30:00,092 !روح‌تون رو پاکیزه کنید 400 00:30:04,726 --> 00:30:09,461 شیاطین‌تون رو دور کنید و !میوه‌تون رو بپرستید 401 00:30:18,261 --> 00:30:19,994 اوون زخم معده داره و 402 00:30:19,995 --> 00:30:21,721 شیطان رو مقصرش می‌دونه 403 00:30:21,748 --> 00:30:22,748 « قرص معده » 404 00:30:30,752 --> 00:30:33,344 برادرای جدیدم همگی شل‌مغزن 405 00:30:33,918 --> 00:30:35,044 « تیم مسیح » 406 00:30:35,069 --> 00:30:37,929 یکی‌شون همیشه به آدم زُل می‌زنه 407 00:30:42,567 --> 00:30:45,494 !مسیح نوزاد رو بپرستید 408 00:30:48,563 --> 00:30:52,161 بعد از مدرسه باید تو باغ کار کنم 409 00:30:52,162 --> 00:30:55,428 برادرام وظایف بهتری دارن 410 00:30:57,430 --> 00:31:00,527 روث میگه اگه می‌خوام ،یه باغ‌دارِ موفق بشم 411 00:31:00,528 --> 00:31:04,428 باید از صفر شروع کنم و کم‌کم ترقی کنم 412 00:31:06,227 --> 00:31:08,428 ترجیح میدم دستم بره زیر ساطور 413 00:31:13,988 --> 00:31:16,358 ،بهرحال، همشون می‌تونن برن به درک 414 00:31:16,383 --> 00:31:18,157 چون وقتی به قدر کافی بزرگ بشم و 415 00:31:18,158 --> 00:31:19,422 ،پول در بیارم 416 00:31:19,423 --> 00:31:21,327 میام دنبالت 417 00:31:21,328 --> 00:31:24,692 ‫از اون بیابون بزرگ و سوزان رد میشم 418 00:31:25,897 --> 00:31:27,356 ‫با همدیگه فرار می‌کنیم پاریس 419 00:31:27,357 --> 00:31:29,326 ‫خودم میشم آتش‌خوار 420 00:31:30,999 --> 00:31:33,890 ‫تو هم میشی یه انیمیشن‌ساز قهار! 421 00:31:37,333 --> 00:31:40,038 ‫« گریس شگفت‌انگیز » 422 00:31:42,094 --> 00:31:44,728 ‫همه‌چی عالی میشه 423 00:31:53,958 --> 00:31:57,411 ‫« پنج سال بعد » 424 00:31:59,428 --> 00:32:01,731 ‫نامه‌های گیلبرت نور امید رو ‫توی دلم روشن کردن، 425 00:32:01,732 --> 00:32:04,492 ‫بخاطر همین سعی کردم با زندگی مدارا کنم، ‫(کتابخونه‌ی کانبرا) 426 00:32:04,493 --> 00:32:06,927 ‫با گذشت زمان، 427 00:32:06,928 --> 00:32:10,431 ‫غم و غصه‌هام رو می‌ریختم توی خودم 428 00:32:10,432 --> 00:32:11,723 ‫توی اوقات فراغتم، 429 00:32:11,724 --> 00:32:14,760 ‫داوطلبانه توی کتابخونه‌ی محله‌مون ‫مشغول به کار شدم 430 00:32:16,166 --> 00:32:20,728 ‫یکی از وظایفم این بود که ‫طراحی‌های زشت پسرها رو پاک کنم 431 00:32:22,457 --> 00:32:25,190 ‫اتفاقاً همونجا بود که با پینکی آشنا شدم 432 00:32:27,428 --> 00:32:31,260 ‫وقتی که داشت کتاب‌ها رو ‫توی سطل زباله می‌ریخت، دیدمش 433 00:32:31,261 --> 00:32:33,689 ‫خیال کرده بود دریچه‌ی عودت کتاب‌هاست 434 00:32:33,690 --> 00:32:36,527 ‫چند ماهی هم بود که همچین کاری می‌کرد 435 00:32:37,194 --> 00:32:39,660 ‫ببخشید؟ 436 00:32:39,661 --> 00:32:40,690 ‫آم... 437 00:32:40,691 --> 00:32:43,726 ‫بهش که توضیح دادم، ‫خیلی شرمنده شد 438 00:32:43,727 --> 00:32:45,094 ‫ای بابا 439 00:32:45,095 --> 00:32:47,564 ‫نگران نباش، به کسی چیزی نمیگم 440 00:32:47,565 --> 00:32:49,861 ‫دستت طلا، عزیزم 441 00:32:49,862 --> 00:32:52,223 ‫از جوراب‌های پنبه‌ایت خیر ببینی 442 00:32:52,224 --> 00:32:53,958 ‫اسمت چیـه؟ 443 00:32:53,959 --> 00:32:55,958 ‫گریس پادل 444 00:32:55,959 --> 00:32:58,397 ‫من پینکی‌ام 445 00:32:58,398 --> 00:32:59,892 ‫پینکی خالی 446 00:32:59,893 --> 00:33:01,727 ‫مثل شِر 447 00:33:01,728 --> 00:33:04,189 ‫یا لیبراچی 448 00:33:04,190 --> 00:33:06,155 ‫یا شاهزاده 449 00:33:06,156 --> 00:33:08,759 ‫کازانوا! 450 00:33:08,760 --> 00:33:10,428 ‫پاپای 451 00:33:11,395 --> 00:33:13,556 ‫بخاطر اینـه که بهم میگن پینکی ‫(انگشت کوچیکه) 452 00:33:13,557 --> 00:33:16,423 ‫حین رقص توی بارسلون قطع شد 453 00:33:16,448 --> 00:33:17,385 ‫« چهارگربه » 454 00:33:22,093 --> 00:33:23,791 ‫آخ! 455 00:33:27,494 --> 00:33:30,155 ‫چرا سر و شکلت رو شبیه مورچه‌ها کردی؟ 456 00:33:30,156 --> 00:33:32,157 ‫آم... 457 00:33:33,498 --> 00:33:35,331 ‫نه، من حلزونم 458 00:33:37,298 --> 00:33:39,193 ‫چه بانمک 459 00:33:39,194 --> 00:33:41,396 ‫خودم هم قبلاً فکر می‌کردم کبوترم 460 00:33:43,656 --> 00:33:45,856 رسماً یه تخته‌اش کم بود و 461 00:33:45,857 --> 00:33:49,725 ‫بوی زنجبیل و مغازه‌های اجناس دست‌دوم می‌داد 462 00:33:53,057 --> 00:33:54,593 ‫کله‌کیری! 463 00:33:55,693 --> 00:33:57,789 ‫سرتاپا مخمل کبریتی پوشیده بود و 464 00:33:57,790 --> 00:34:01,360 ‫چین‌وچروک‌های صورتش بیشتر از کت‌ش بود 465 00:34:01,361 --> 00:34:03,190 ‫به حدی که نمی‌شد لباسش رو 466 00:34:03,191 --> 00:34:05,224 ‫از پوست بدنش تشخیص داد 467 00:34:05,225 --> 00:34:07,159 ‫به غیر تو، سیلویا، 468 00:34:07,160 --> 00:34:09,528 ‫پینکی اولین رفیق واقعیم بود 469 00:34:10,697 --> 00:34:13,024 ‫تنها رفیق واقعیم 470 00:34:15,094 --> 00:34:17,493 ‫زندگی فوق‌العاده‌ای داشت 471 00:34:17,494 --> 00:34:20,197 ‫با خودم فکر کردم شاید یه روزی فیلم زندگیش رو ساختم 472 00:34:21,262 --> 00:34:23,263 ‫شفق قطبی رو دیده بود 473 00:34:24,425 --> 00:34:28,397 ‫توی «دریای مُرده» شنا کرده بود (در مرز اُردن، معروف به بحر المیّت) 474 00:34:30,726 --> 00:34:33,924 ‫توی مشروب‌فروشی شنیتسل هم لخت رقصیده 475 00:34:36,189 --> 00:34:38,049 ‫« شنیتس و ممه » 476 00:34:33,925 --> 00:34:35,296 ‫ 477 00:34:40,965 --> 00:34:42,999 ‫برنده‌ی مسابقه‌ی ریش‌زنبوری شد 478 00:34:43,699 --> 00:34:45,798 ‫نوبت منـه 479 00:34:45,799 --> 00:34:48,560 ‫با یه میمون برفی حموم کرده بود 480 00:34:50,525 --> 00:34:52,857 ‫با جان دنور توی یه بالگرد... (خواننده‌ی فقید آمریکایی) 481 00:34:53,863 --> 00:34:55,029 ‫عشق‌بازی کرده بود 482 00:34:55,030 --> 00:34:58,230 «منو ببرید خونه، جاده‌های روستایی» (آهنگی از جان دنور به همین نام) 483 00:35:00,995 --> 00:35:02,659 ‫یه دفعه هم 484 00:35:03,594 --> 00:35:05,624 ‫با فیدل کاسترو پینگ‌پونگ بازی کرده بود 485 00:35:10,327 --> 00:35:11,525 ‫تابحال یک بار هم مریض نشده 486 00:35:11,526 --> 00:35:14,358 ‫راز عمر درازش، اِماله‌ی قهوه و 487 00:35:14,359 --> 00:35:16,864 ‫روزانه یه پیک شراب زنجبیل بود 488 00:35:19,426 --> 00:35:22,058 بیشتر از جفت شوهرهاش عمر کرده بود 489 00:35:22,059 --> 00:35:23,724 ‫اولیش، هکتور که 490 00:35:23,725 --> 00:35:26,597 ‫درست یه هفته بعد از ازدواج‌شون فوت می‌کنه 491 00:35:26,598 --> 00:35:28,423 ‫مراقب باش، عزیزدلم 492 00:35:28,424 --> 00:35:29,698 ‫آخ! 493 00:35:31,531 --> 00:35:33,065 ‫بدبخت شدم 494 00:35:33,195 --> 00:35:37,273 ‫« آرامگاه ابدی هکتور سانتاماریا » 495 00:35:37,892 --> 00:35:41,824 ‫شوهر دومش بیل، پستچی بود 496 00:35:43,098 --> 00:35:45,662 ‫روی نامه‌های پینکی، ‫نامه‌ی فدایت‌شوم می‌نوشت 497 00:35:47,423 --> 00:35:48,992 ‫رزهای سرخ، 498 00:35:48,993 --> 00:35:50,762 ‫دسته‌دسته بنفشه، 499 00:35:50,763 --> 00:35:52,365 ‫من میشم نامه‌ات، 500 00:35:52,366 --> 00:35:54,630 ‫تو هم بشو تمبرم 501 00:35:54,631 --> 00:35:56,356 ‫تو همچون ابرها، 502 00:35:56,357 --> 00:35:58,696 ‫من همچون آسمان، 503 00:35:58,697 --> 00:36:01,257 ‫بذار که غرقِت بشم 504 00:36:01,258 --> 00:36:03,056 ‫غرق میون جفت لِنگات 505 00:36:03,057 --> 00:36:04,497 ‫لبخند 506 00:36:07,627 --> 00:36:10,692 ‫یه عکس هم از نمای نزدیک بگیر، آقای دمیل 507 00:36:12,860 --> 00:36:15,823 ‫تازه عازم سفرشون توی استرالیا شده بودن... 508 00:36:15,824 --> 00:36:17,994 ‫یکمی برو چپ، عزیزدلم 509 00:36:17,995 --> 00:36:19,622 ‫...که طبیعت گذاشت تو کاسه‌شون 510 00:36:23,357 --> 00:36:25,023 ‫نه! 511 00:36:27,091 --> 00:36:28,728 ‫بدبخت شدم 512 00:36:30,559 --> 00:36:37,130 ‫« آرامگاه ابدی بیل کلارک » 513 00:36:37,392 --> 00:36:39,391 ‫مراقب باشید، بچه‌ها 514 00:36:39,392 --> 00:36:41,630 ‫حسابی پوست‌کلفت بود و 515 00:36:41,631 --> 00:36:43,791 ‫کُلی شغل داشت 516 00:36:44,927 --> 00:36:46,296 ‫کله‌کیری! 517 00:36:47,259 --> 00:36:48,128 ‫کله‌کیری! 518 00:36:48,129 --> 00:36:50,292 ‫اما هیچکدوم ادامه‌دار نبودن ‫(دفتر مدیر) 519 00:36:50,293 --> 00:36:52,696 ‫اخراجی 520 00:36:52,697 --> 00:36:54,757 ‫تولد 80 سالگیش، 521 00:36:54,758 --> 00:36:58,956 ‫رفت تو کار تبلیغات تیکه‌های آناناس 522 00:37:01,592 --> 00:37:04,758 ‫از شوخ‌طبعیش که دیگه نگم براتون 523 00:37:06,726 --> 00:37:09,122 ‫راننده‌ی کامیون پُست شوهر مرحومش شد و 524 00:37:09,123 --> 00:37:12,063 ‫یادمـه یه دفعه بهم گفته بود ‫دلش می‌خواد با آرامش توی خواب بمیره 525 00:37:12,064 --> 00:37:14,822 ‫عینهو پسرعموش که راننده اتوبوس بود 526 00:37:14,823 --> 00:37:18,930 ‫نه که مثل مسافرهاش ‫از شدت ترس جیغ و داد بکشه 527 00:37:18,931 --> 00:37:20,829 ‫معلوم نبود راست میگه یا شوخیـه 528 00:37:20,830 --> 00:37:22,999 کلاً تشخیص جدی و شوخیش سخت بود 529 00:37:24,963 --> 00:37:28,032 ‫خونه‌اش بی‌نظیر بود 530 00:37:28,833 --> 00:37:30,267 ‫« صندوق پستی » 531 00:37:30,801 --> 00:37:32,729 ‫بوی پفیلا و نفتالین می‌داد 532 00:37:38,561 --> 00:37:41,428 ‫یه مجموعه‌ی خیلی بزرگی از جوایز داشت 533 00:37:41,429 --> 00:37:44,722 ‫بعدش فهمیدم جوایز آدم‌های دیگه‌ای بود که ‫« پرش با نیزه » 534 00:37:44,723 --> 00:37:46,923 ‫توی مغازه‌های دست‌دوم پیدا کرده بود ‫« برنی کلیفورد » 535 00:37:46,924 --> 00:37:48,400 ‫« جوایز رو دستمال بزن » 536 00:37:48,401 --> 00:37:50,555 ‫« قوطی بیسکوئیت رو پیدا کن » 537 00:37:50,580 --> 00:37:51,998 « به فیدل زنگ بزن » ‫« باز برگه‌ی یادداشت بخر » 538 00:37:51,999 --> 00:37:54,895 ‫برگه‌ی یادداشت از در و دیوار می‌بارید 539 00:37:54,896 --> 00:37:57,263 ‫حافظه‌اش وحشتناک بود 540 00:37:59,800 --> 00:38:01,390 ‫آلزایمر شده بود کابوس شب‌هاش و 541 00:38:01,391 --> 00:38:03,689 ‫رو آورد به یادگیری تپ‌دنس 542 00:38:03,690 --> 00:38:05,890 ‫یه جایی خونده بود ‫از زوال عقل پیشگیری می‌کنه 543 00:38:09,865 --> 00:38:11,260 ‫اعتقادی به بانک نداشت و 544 00:38:11,261 --> 00:38:13,790 ‫همه‌ی پس‌اندازهاش رو ‫توی یه قوطی قدیمی نگه می‌داشت 545 00:38:13,791 --> 00:38:17,422 ‫می‌گفت رازهاش رو هم همونجا نگه می‌داره 546 00:38:17,423 --> 00:38:18,656 ‫جونم برات بگه، گریسی 547 00:38:18,657 --> 00:38:22,131 ‫کمتر قوطی بیسکوئیتی پیدا میشه که ‫توش بیسکوئیت باشه 548 00:38:23,660 --> 00:38:25,822 اصلاً قوطی مرموزش رو نمی‌دیدم 549 00:38:25,823 --> 00:38:28,655 ‫همیشه جاش رو تغییر می‌داد و 550 00:38:28,656 --> 00:38:31,791 ‫اکثراً هم اصلاً یادش نمیومد کجا گذاشته 551 00:38:33,032 --> 00:38:36,360 ‫خونه‌اش پُر بود از یه‌عالمه نهال که 552 00:38:36,361 --> 00:38:41,897 ‫بعدا اقرار کرد ماریجوانا بودن 553 00:38:41,898 --> 00:38:45,355 ‫عاشق این بود که با حشیش، ‫بیسکوئیت‌های زنجبیلی آدمکی درست کنه 554 00:38:45,356 --> 00:38:47,456 ‫چون، به نقل از خودش، 555 00:38:47,457 --> 00:38:49,890 ‫درد آرتروزش رو آروم می‌کردن 556 00:38:50,601 --> 00:38:52,723 ‫از باغبونی هم لذت می‌بُرد 557 00:38:52,724 --> 00:38:55,456 ‫بخصوص وقتی‌که ‫احساس بدبختی بهش دست می‌داد 558 00:38:55,457 --> 00:38:57,790 ‫اسمش رو گذاشته بود چاله‌ی حسرت 559 00:38:57,791 --> 00:39:02,356 ‫دلش می‌خواست خاکسترش رو ‫توی چاله‌ی حسرتش بپاشن تا 560 00:39:02,357 --> 00:39:04,498 ‫به طبیعت برگرده و 561 00:39:04,499 --> 00:39:07,032 ‫بشه کود واسه سبزیجاتش 562 00:39:08,162 --> 00:39:11,197 ‫با باغبونی خیالت راحتـه 563 00:39:17,867 --> 00:39:19,697 ‫مینی‌گلف هم دوست داشت 564 00:39:19,698 --> 00:39:22,296 ‫حتی یه زمین گلف هم برای خودش درست کرده بود 565 00:39:33,799 --> 00:39:37,329 ‫ها ها! زدم تو خال! 566 00:39:37,330 --> 00:39:40,522 ‫اما چیزی که شخصیت پینکی رو جذاب می‌کرد ‫(خانه‌ی سالمندان) 567 00:39:40,523 --> 00:39:42,356 ‫عادت روز دوشنبه‌هاش بود 568 00:39:42,357 --> 00:39:43,626 ‫آروم، آروم 569 00:39:43,627 --> 00:39:47,898 ‫می‌رفت دیدن آدم‌های بی‌کس‌وتنها و ‫دست‌هاشون رو می‌گرفت 570 00:39:47,899 --> 00:39:50,827 ‫می‌گفت سالمندها مشتاق یه چیزن و 571 00:39:50,828 --> 00:39:52,690 ‫اون هم قدرت لمس آدم‌هاست 572 00:39:52,691 --> 00:39:56,063 ‫بی‌سروصدا، در کمال آرامش کنارشون می‌نشست 573 00:39:56,064 --> 00:40:00,098 ‫حرکتی به این کوچیکی، ‫اما به شدت آرامش‌بخش 574 00:40:02,562 --> 00:40:06,131 ‫بیسکوئیت زنجبیلی آدمکیِ ‫حشیشی‌اش هم بی‌تأثیر نبود 575 00:40:06,200 --> 00:40:07,424 ‫« طاقت بیار » 576 00:40:10,795 --> 00:40:15,164 ‫پینکی بهم گفته بود که هیچوقت ‫دست پدر و مادرش رو نگرفته بود 577 00:40:15,864 --> 00:40:17,961 ‫دلیلش رو نگفت 578 00:40:17,962 --> 00:40:22,190 ‫خط قرمزش دوران کودکیش بود 579 00:40:22,191 --> 00:40:24,329 ‫یوهو! 580 00:40:25,191 --> 00:40:26,459 ‫جونم برات بگه، 581 00:40:26,460 --> 00:40:29,730 ‫زندگی این نیست که ‫خودت رو اسیر گذشته کنی، گریسی 582 00:40:29,731 --> 00:40:33,230 ‫بلکه باید رو به جلو باشی 583 00:40:33,231 --> 00:40:36,963 ‫توی دل آشغال پاشغال‌های کانبرا، ‫حکم یه تیکه جواهر رو داشت 584 00:40:36,964 --> 00:40:39,795 ‫توی زندگیش چیزهای زیادی یاد گرفته بود، 585 00:40:39,796 --> 00:40:42,389 ‫درحالیکه من هیچی تو چنته نداشتم 586 00:40:44,792 --> 00:40:47,795 ‫دوستی با پینکی باعث شد ‫غم و غصه‌هام و احساس فقدانم 587 00:40:47,796 --> 00:40:50,161 ‫آروم بگیره 588 00:40:50,162 --> 00:40:54,465 ‫گمونم ژلوفنی بود که می‌خواستم، 589 00:40:54,466 --> 00:40:57,189 ‫ویتامینی برای امید 590 00:40:59,368 --> 00:41:00,730 ‫ای بابا 591 00:41:00,731 --> 00:41:03,230 ‫سری بعدی می‌ترکونی، گریسی 592 00:41:05,934 --> 00:41:09,131 ‫سال‌ها به سرعت می‌گذشت، سیلویا 593 00:41:12,434 --> 00:41:14,129 ‫جدای از پینکی، 594 00:41:14,130 --> 00:41:16,059 ‫نامه‌های گیلبرت تنها چیزی بود که 595 00:41:16,060 --> 00:41:18,428 ‫بهم احساس زنده بودن می‌داد 596 00:41:29,799 --> 00:41:32,560 ‫دلم برای گیلبرت پَر می‌کشید 597 00:41:56,073 --> 00:41:58,100 ‫« سالن مدرسه‌ی کانبرا » 598 00:41:58,164 --> 00:42:00,158 ‫همچنان تموم فکر و ذکر ایان و نارل 599 00:42:00,159 --> 00:42:01,831 ‫سلامت روان من بود و 600 00:42:01,832 --> 00:42:03,591 ‫من رو به کلاس‌های توسعه‌ی فردی فرستادن ‫(تو قهرمان زندگی خودتی) 601 00:42:03,592 --> 00:42:06,393 ‫کلاسی که قرار بود ‫باعث افزایش اندورفینم بشه، 602 00:42:06,394 --> 00:42:10,464 ‫چاکرام رو متعادل کنه و ‫باعث پاکسازی چشم سومم بشه 603 00:42:10,465 --> 00:42:13,727 ‫حاضر، آماده، شروع (کریگ هستم، درمانگر قلب) 604 00:42:13,728 --> 00:42:15,627 ‫ها! ها! 605 00:42:15,628 --> 00:42:21,495 ‫ها! ها! ها! 606 00:42:21,496 --> 00:42:27,363 ‫ها! ها! ها! 607 00:42:27,364 --> 00:42:29,465 ‫ها! ها! 608 00:42:29,466 --> 00:42:30,695 ‫ها! 609 00:42:30,696 --> 00:42:33,227 ‫ها! 610 00:42:33,228 --> 00:42:35,660 ‫کریگ! 611 00:42:35,661 --> 00:42:39,631 ‫- معالجه‌ام کن! معالجه‌ام کن! ‫- معالجه‌ات می‌کنم، ویکی 612 00:42:39,632 --> 00:42:41,594 ‫- معالجه‌ات می‌کنم ‫- کریگ! 613 00:42:42,899 --> 00:42:46,495 ‫- کریگ! ‫- ویک 614 00:42:47,560 --> 00:42:51,098 ‫توی اون کلاس‌ها، ‫تیکه از وجودم مُرد، سیلویا 615 00:42:51,692 --> 00:42:55,138 ‫« چیپس و ماهی » 616 00:42:55,333 --> 00:42:56,848 ‫« چیکو رول، 50 سنت » 617 00:43:04,695 --> 00:43:09,664 ‫توسعه‌ی فردی صرفاً یه درمان سریع و سطحی بود ‫(تو قهرمان زندگی خودتی) 618 00:43:09,665 --> 00:43:12,230 ‫اصلاً هم نتیجه‌بخش نبود 619 00:43:12,231 --> 00:43:16,197 ‫صرفاً می‌خواستم دنیا وایسه تا ‫بتونم پیاده شم 620 00:43:17,900 --> 00:43:21,428 ‫بلوغ از راه رسید و ‫هدایاش رو نثارم کرد 621 00:43:22,360 --> 00:43:24,791 ‫دوست داشتم دوست‌پسر داشته باشم 622 00:43:31,996 --> 00:43:33,194 ‫حتی وقتی پینکی متقاعدم کرد که ‫(سالن آرایشی اسنیپ‌وتیپ) 623 00:43:33,195 --> 00:43:35,626 ‫موهام رو فِر کنم هم ‫آب از آب تکون نخورد 624 00:44:03,963 --> 00:44:05,528 ‫عجب مدل مویی 625 00:44:07,024 --> 00:44:08,659 ‫ها ها! 626 00:44:14,024 --> 00:44:16,329 ‫کله‌کیری! 627 00:44:17,062 --> 00:44:18,892 ‫آروم، خوشگلم 628 00:44:18,893 --> 00:44:20,729 ‫بهش توجه نکن 629 00:44:20,730 --> 00:44:22,796 ‫به نظرم که محشر شدیم 630 00:44:22,797 --> 00:44:24,864 ‫خدا رو شکر پینکی رو داشتم 631 00:44:24,865 --> 00:44:27,424 ‫انگار پینکی من رو به فرزندخوندگی گرفته بود 632 00:44:27,425 --> 00:44:29,324 ‫بخصوص وقتی که دیگه ایان و نارل 633 00:44:29,325 --> 00:44:31,457 ‫مثل قدیم پیشم نبودن 634 00:44:31,458 --> 00:44:33,491 ‫کِشتی‌های تفریحی لختی پیدا کرده بودن و 635 00:44:33,492 --> 00:44:35,324 ‫چندین هفته پشت‌سرهم ‫خبری ازشون نمی‌شد 636 00:44:35,325 --> 00:44:37,660 ‫- یوهو! ‫- صبح بخیر 637 00:44:37,661 --> 00:44:39,659 ‫سلام! 638 00:44:46,331 --> 00:44:49,363 ‫همچنان جای خالی خونواده‌ام رو حس می‌کردم و 639 00:44:49,364 --> 00:44:55,197 ‫سعی داشتم با حلزون‌های بیشتری ‫این جای خالی رو پُر کنم 640 00:44:57,766 --> 00:44:59,860 ‫اگه چیزی شبیه به حلزون‌ها می‌دیدم، 641 00:44:59,861 --> 00:45:02,930 ‫بی‌بروبرگرد باید مال من می‌شد 642 00:45:02,931 --> 00:45:06,359 ‫بدجوری روش قفلی زده بودم، سیلویا 643 00:45:06,360 --> 00:45:10,258 ‫اتاقم حکم معبد حلزون‌ها رو داشت 644 00:45:10,259 --> 00:45:14,197 ‫خودم شده بودم محتکر حلزون 645 00:45:19,832 --> 00:45:22,890 ‫دلم واسه گیلبرت لَک زده بود 646 00:45:24,229 --> 00:45:26,861 ‫نامه‌هاش بهم امید می‌داد 647 00:45:26,862 --> 00:45:29,722 ‫اما کم‌کم دلشوره گرفتم 648 00:45:29,723 --> 00:45:31,890 ‫حس می‌کردم همه‌چی رو بهم نمیگه 649 00:45:32,897 --> 00:45:34,528 ‫گریسی عزیزم، 650 00:45:34,529 --> 00:45:38,457 ‫هیچی زندگی توی باغ‌بهشتی ‫شبیه به خود بهشت نیست 651 00:45:38,458 --> 00:45:41,426 ‫گیلبرت! ‫برگرد سر کارت! 652 00:45:41,427 --> 00:45:44,795 ‫روث به خونم تشنه بود 653 00:45:44,796 --> 00:45:46,696 ‫اما به کتفم هم نیست 654 00:45:46,697 --> 00:45:49,090 ‫شرمنده، روث 655 00:45:49,091 --> 00:45:54,362 ‫متنفره از اینکه به جای مامان، ‫روث صداش می‌زنم و 656 00:45:54,363 --> 00:45:57,461 ‫همچنین از اینکه اجازه نمیدم ‫اوون سرم رو کچل کنه 657 00:45:58,694 --> 00:46:01,759 ‫واسه یه قرون، دوزار ازم بیگاری می‌کشیدن 658 00:46:04,130 --> 00:46:05,956 ‫اینجا کسی نیست که بشه باهاش درددل کرد ‫(پس‌انداز) 659 00:46:08,095 --> 00:46:09,527 ‫سعی می‌کنم صمیمانه رفتار کنم 660 00:46:09,528 --> 00:46:12,827 ‫اما دین مسخره‌شون ‫همه‌شون رو شستشوی مغزی داده 661 00:46:14,262 --> 00:46:16,824 ‫برادرها که ازم بیزار بودن 662 00:46:17,765 --> 00:46:19,528 ‫بچه کونی 663 00:46:33,065 --> 00:46:35,456 ‫اوون مجبورم می‌کنه انجیل بخونم و 664 00:46:35,457 --> 00:46:37,389 ‫روث... 665 00:46:37,390 --> 00:46:39,059 ‫به زور گوشت به خوردم میده 666 00:46:39,060 --> 00:46:40,924 ‫سلام، خوک کوچولو‌ها 667 00:46:47,226 --> 00:46:48,559 ‫بخور! 668 00:46:48,560 --> 00:46:51,296 ‫بازی با آتیش رو برام قدغن کرده 669 00:46:51,297 --> 00:46:56,094 ‫مخش تاب داره، خیال می‌کنه شعبده فسق و فجوره (زنهار! لوسیفر در کمین است) 670 00:46:56,095 --> 00:46:57,493 ‫هر روز بیشتر از دیروز 671 00:46:57,494 --> 00:47:01,256 ‫بهم آهن‌ربا می‌چسبونه تا ‫هاله‌ام رو تطهیر کنه 672 00:47:01,257 --> 00:47:03,065 ‫ولی برام مهم نیست 673 00:47:04,595 --> 00:47:07,861 ‫پشت کلیسا قایم میشم و ‫با یکی از برادرهام 674 00:47:07,862 --> 00:47:09,894 ‫روی هنرم کار می‌کنم 675 00:47:09,895 --> 00:47:12,461 ‫انگار که از من خوشش میاد 676 00:47:13,496 --> 00:47:17,626 ‫روث خیال می‌کنه لوسیفر ‫می‌خواد روحم رو به تاراج ببره 677 00:47:19,360 --> 00:47:21,422 ‫بخاطر همین سعی کردن ‫من رو غسل تعمید بدن، 678 00:47:21,423 --> 00:47:23,461 ‫تا شیطان رو از وجودم خارج کنن 679 00:47:37,334 --> 00:47:38,993 ‫خود را غرق نموده 680 00:47:38,994 --> 00:47:42,089 ‫تا از شر شیاطین خلاص شوید! 681 00:47:44,593 --> 00:47:47,098 ‫وانمود کردم تسخیر شدم 682 00:47:47,099 --> 00:47:50,089 ‫چندتا از قرص‌های جوشان اوون رو ‫توی جیبم قایم کردم 683 00:47:51,094 --> 00:47:53,161 ‫وای! 684 00:47:53,162 --> 00:47:55,056 ‫روده‌بُر شدم 685 00:47:57,862 --> 00:47:59,495 ‫بن خیلی خوشش اومد 686 00:48:06,461 --> 00:48:09,093 ‫روث همیشه سعی داشت ‫من رو کنترل کنه 687 00:48:09,094 --> 00:48:11,431 ‫حتی یه سری می‌خواست چیزخورم کنه 688 00:48:17,061 --> 00:48:18,725 ‫بخورش 689 00:48:35,060 --> 00:48:36,791 ‫ولی من که خر نیستم 690 00:48:38,556 --> 00:48:41,428 ‫قرص‌ها رو توی جیبم قایم کردم 691 00:48:43,362 --> 00:48:46,722 ‫به قول روث، ‫عشق مسیح مجانی نیست 692 00:48:46,723 --> 00:48:49,531 ‫بخاطر همین هم هرچی درمیاریم رو، گریسی 693 00:48:49,532 --> 00:48:51,356 ‫تقدیم مسیح می‌کنیم 694 00:48:51,357 --> 00:48:53,124 ‫نذر برای مسیح 695 00:48:53,125 --> 00:48:55,758 ‫نذر برای مسیح 696 00:49:01,230 --> 00:49:05,157 ‫نذر برای مسیح ‫نذر برای مسیح 697 00:49:05,158 --> 00:49:07,230 ‫آ باریکلا 698 00:49:16,699 --> 00:49:19,890 ‫گیلبرت! 699 00:49:21,795 --> 00:49:25,626 ‫بعدش هم مسیح همه‌ی پول‌ها رو ‫تقدیم اوون می‌کنه 700 00:49:27,129 --> 00:49:29,960 ‫ممنونم، مسیح‌جان 701 00:49:29,961 --> 00:49:31,824 ‫تقدیم فسق و فجورش 702 00:49:32,356 --> 00:49:33,356 ‫« ماکینگ‌برد تکیلا » 703 00:49:33,825 --> 00:49:38,155 ‫اوضاع و احوال چطوره، اوون؟ ‫همون همیشگی؟ 704 00:49:42,375 --> 00:49:44,100 ‫« ویسکی 18 ساله » 705 00:49:44,194 --> 00:49:45,956 ‫شب خوش 706 00:49:50,067 --> 00:49:53,563 نذر برای مسیح،‏ ویسکی هم برای اوون 707 00:50:06,293 --> 00:50:08,431 ‫یه مُشت آدم دورو! 708 00:50:09,599 --> 00:50:11,291 ‫ولی کاری کردم که تقاصش رو پس بدن 709 00:50:11,292 --> 00:50:14,422 ‫فرار کنید، یالا. برید! 710 00:50:21,401 --> 00:50:23,529 ‫از اینجا متنفرم 711 00:50:23,530 --> 00:50:25,356 ‫نه! 712 00:50:25,357 --> 00:50:27,693 ‫مرغ عشق‌هام! 713 00:50:28,565 --> 00:50:30,593 ‫آخ که چقدر ازش بدم میاد 714 00:50:31,863 --> 00:50:33,891 ‫تنبیه‌ام کرد 715 00:50:33,892 --> 00:50:35,560 ‫اون هم ناجور 716 00:50:43,458 --> 00:50:45,626 ‫محکم نگهش دارید 717 00:50:47,767 --> 00:50:51,425 ‫گناهکارها باید مجازات بشن، گیلبرت 718 00:50:51,426 --> 00:50:54,355 ‫باب 24 لاویان: چشم در برابر چشم 719 00:50:54,356 --> 00:50:56,531 ‫دندان در برابر دندان 720 00:50:59,327 --> 00:51:02,758 ‫ای جعبه‌ی لذت‌های شریرانه، بسوز! 721 00:51:02,759 --> 00:51:06,858 ‫تنبیه‌ام کرد اما ککم هم نگزید 722 00:51:06,859 --> 00:51:08,263 ‫خوبم 723 00:51:10,128 --> 00:51:12,791 ‫بگذریم، دیگه بهتره برم 724 00:51:14,067 --> 00:51:16,559 ‫دارم پول‌هام رو جمع می‌کنم تا ‫زودتر از اینجا فرار کنم و 725 00:51:16,560 --> 00:51:19,263 ‫از دل این بیابون رد شم و ‫بیام دنبالت 726 00:51:32,567 --> 00:51:34,560 ‫طاقت بیار، گریسی 727 00:51:35,896 --> 00:51:37,725 ‫همه‌چی روبراهـه 728 00:51:39,533 --> 00:51:41,331 ‫به‌زودی می‌بینمت 729 00:51:41,332 --> 00:51:42,860 ‫ایشالا 730 00:51:42,861 --> 00:51:45,725 ‫دوستت دارم، گیلبرت 731 00:51:45,749 --> 00:51:55,877 ‫دیـــجی‌موویـــز @‫در تلگرام: iredsub @AliMK_Sub 732 00:51:55,901 --> 00:51:59,230 ‫بالأخره ظلم و جورِ بلوغ به پایان رسید، سیلویا 733 00:52:00,294 --> 00:52:03,065 ‫فصل نوجوونی‌مون به سر رسید 734 00:52:04,194 --> 00:52:05,557 ‫حباب! 735 00:52:05,558 --> 00:52:07,495 ‫اما وقتی که ایان و نارل 736 00:52:07,496 --> 00:52:11,692 ‫رفتن یه اقامتگاه برهنگی‌گرایانه توی سوئد، ‫تنهاتر شدم 737 00:52:12,967 --> 00:52:15,359 ‫حیف شد نتونستیم باهم ارتباط بگیریم 738 00:52:15,360 --> 00:52:18,058 ‫همون خونواده‌ای هم که داشتیم 739 00:52:18,059 --> 00:52:20,291 ‫دیگه از بین رفته بود 740 00:52:20,292 --> 00:52:22,131 ‫پای توئـه؟ 741 00:52:22,200 --> 00:52:23,361 ‫« چشمه‌های پریکلی » ‫« اقامتگاه برهنگی‌گرایانه » 742 00:52:24,625 --> 00:52:25,809 ‫« کتابخونه‌ی کانبرا » 743 00:52:25,833 --> 00:52:28,092 ‫علی‌رغم گرفتاری‌هام، سیلویا 744 00:52:28,093 --> 00:52:30,124 ‫سعی می‌کردم نیمه‌ی پُر لیوان رو ببینم و ‫« مطالعه باحالـه » 745 00:52:30,125 --> 00:52:32,032 ‫اجتماعی‌تر باشم 746 00:52:34,627 --> 00:52:37,355 ‫یادمه با چه آدم‌های جالبی توی کتابخونه 747 00:52:37,356 --> 00:52:39,032 ‫روبرو می‌شدم 748 00:52:40,525 --> 00:52:44,692 ولی خودشون اهل ماجراجویی نبودن و از خوندن تجربیات بقیه لذت می‌بردن 749 00:52:45,527 --> 00:52:48,923 ‫گویا دوست‌پسر داشتن واسم شده بود خواب و خیال 750 00:52:50,427 --> 00:52:54,758 ‫حس می‌کردم نامرئی‌ام و ‫کم‌کم دارم محو میشم 751 00:53:01,461 --> 00:53:04,728 ‫پینکی تنها کسی بود که ‫به زندگیم رنگ می‌بخشید، 752 00:53:04,729 --> 00:53:06,331 ‫همچنان پُر از شور و هیجان 753 00:53:07,423 --> 00:53:08,732 ‫حالا دیگه ایده‌ی دست دیگران رو گرفتنش 754 00:53:08,733 --> 00:53:11,030 ‫یه خیریه‌ی تموم‌عیار شده بود 755 00:53:11,031 --> 00:53:13,156 ‫حتی افرادی که یه عمر ‫بیکار بودن رو متقاعد کرد که 756 00:53:13,157 --> 00:53:14,725 ‫بیان کمکش 757 00:53:16,393 --> 00:53:19,365 ‫خونه به خونه می‌رفتیم 758 00:53:19,366 --> 00:53:21,098 ‫دست تو دست همه می‌ذاشتیم 759 00:53:30,726 --> 00:53:33,323 ‫گمونم به مرور زمان، ‫از دست دادن خونواده‌ام 760 00:53:33,324 --> 00:53:36,329 ‫باعث شد بگی‌نگی سرد و بی‌روح بشم 761 00:53:40,692 --> 00:53:42,828 ‫فکر می‌کردم ایمن‌تره که بخوام 762 00:53:42,829 --> 00:53:45,362 ‫توی خیالاتم زندگی کنم 763 00:53:46,527 --> 00:53:48,522 ‫بابا حتماً ازم ناامید می‌شد 764 00:53:48,523 --> 00:53:51,032 ‫اگه می‌دید به رمان‌های آشغال متوسل شدم 765 00:53:51,934 --> 00:53:55,522 ‫دیگه خودم بودم و ‫چندتا دزد دریایی جذاب و 766 00:53:55,523 --> 00:53:57,795 ‫سه‌تا خوکچه هندی شاد و شنگول که 767 00:53:57,796 --> 00:54:00,426 ‫به باکرگیم پوزخند می‌زدن 768 00:54:00,427 --> 00:54:03,829 ‫قشنگ به اون کلیشه‌ها دامن زده بودم، سیلویا 769 00:54:03,830 --> 00:54:06,327 ‫شده بودم یه منزوی منفور 770 00:54:06,328 --> 00:54:09,389 ‫سرتاپام شده بود پشم اون خوکچه‌ها، 771 00:54:09,390 --> 00:54:11,494 ‫زرق و برق یه آدم بی‌کس‌وتنها 772 00:54:17,425 --> 00:54:19,362 ‫وقتی بیش از پیش حوصلم سر رفت، 773 00:54:20,692 --> 00:54:24,124 ‫به تمایلات جدیدم پی بردم 774 00:54:26,262 --> 00:54:29,923 ‫دزدی شده بود سرگرمی جدیدم 775 00:54:31,164 --> 00:54:35,129 ‫خریدن، احتکار و حالا دزدی 776 00:54:35,130 --> 00:54:38,422 ‫شده بودن خوشی‌های زودگذرم و ‫حواسم رو از دنیای 777 00:54:38,423 --> 00:54:40,692 ‫کسالت‌بارم پرت می‌کردن 778 00:54:42,032 --> 00:54:45,696 ‫دنیایی که کم‌کم رو به فروپاشی رفت 779 00:54:50,195 --> 00:54:53,857 ‫اون شب سه‌تا خوکچه از دست دادم 780 00:54:56,692 --> 00:54:59,065 ‫توی حیاط پشتی سوزوندمشون و 781 00:55:00,000 --> 00:55:02,395 ‫خاکسترشون رو توی شیشه‌های کوچولو ریختم 782 00:55:02,396 --> 00:55:05,999 ‫انگار که زده بودم تو کار ادویه‌های خوکچه‌ای ‫(جعفری، ریحون، دارچین) 783 00:55:10,164 --> 00:55:13,722 ‫زندگیم دیگه به قهقهرا کشیده شده بود و 784 00:55:13,723 --> 00:55:16,791 ‫دیگه کنترلی روی اوضاع نداشتم 785 00:55:18,162 --> 00:55:21,030 ‫خودم با صبر و حوصله ‫دست خودم رو گرفتم تا 786 00:55:21,031 --> 00:55:24,159 ‫گیلبرت بیاد و نجاتم بده 787 00:55:24,160 --> 00:55:26,360 ‫همون‌طوری که توی منطقه‌ی امن 788 00:55:26,361 --> 00:55:29,923 ‫سنگر حلزونیم پناه گرفته بودم، 789 00:55:30,631 --> 00:55:32,297 ‫تنها، 790 00:55:32,298 --> 00:55:33,728 ‫بی‌عشق و 791 00:55:33,729 --> 00:55:35,956 ‫محبوس شده بودم 792 00:55:45,363 --> 00:55:48,464 ‫اما همین که به فکر ‫رفتن به صومعه افتادم... 793 00:55:49,797 --> 00:55:51,491 ‫از دل تموم بدبختی‌های زندگیم 794 00:55:51,492 --> 00:55:54,329 ‫نور امیدی بهم تابید 795 00:56:01,797 --> 00:56:03,890 ‫اسمش کن بود 796 00:56:06,462 --> 00:56:10,331 ‫شیفته‌ی پمپ بادش بود 797 00:56:13,698 --> 00:56:14,864 ‫جلوم ایستاده بود، 798 00:56:14,865 --> 00:56:18,164 ‫حتی خوشمزه‌تر از چیکو رول‌ها 799 00:56:24,191 --> 00:56:25,999 ‫بَه، سلام 800 00:56:28,062 --> 00:56:30,890 ‫اجازه هست... 801 00:56:30,891 --> 00:56:34,062 ‫ازم اجازه گرفت برگ‌های دم خونه رو جمع کنه 802 00:56:34,063 --> 00:56:36,629 ‫وقتی می‌دیدمش صورتم گُل می‌نداخت و 803 00:56:36,630 --> 00:56:38,763 ‫شورتم خیس می‌شد 804 00:56:38,764 --> 00:56:41,630 ‫عشق در نگاه اول بود 805 00:56:41,631 --> 00:56:45,255 ‫اون «آدونیسِ کانبرا» بود (الهه‌ی طبیعت در یونان باستان) 806 00:56:45,256 --> 00:56:47,131 ‫یه کادونیس (ترکیب دو کلمه‌ی کانبرا و آدونیس) 807 00:56:52,832 --> 00:56:55,326 ‫تعمیرکار مایکروفر بود و 808 00:56:55,327 --> 00:56:57,860 ‫بهم گفته بود بدجور سطحی و 809 00:56:57,861 --> 00:57:00,023 ‫تک‌بُعدیـه 810 00:57:00,024 --> 00:57:03,796 ‫می‌گفت اگه پیاز بود و پوست می‌کَندیش، 811 00:57:03,797 --> 00:57:06,131 ‫چیزی جز پیاز عایدت نمی‌شد 812 00:57:07,128 --> 00:57:08,798 ‫مثل من سرگرمی‌های خودش رو داشت و 813 00:57:08,799 --> 00:57:12,756 ‫عاشق چسبوندن کاسه‌های شکسته بود 814 00:57:12,757 --> 00:57:15,593 ‫یجور هنر ژاپنی بود به اسم کینتسوگی که 815 00:57:15,594 --> 00:57:20,126 ‫به فلسفه‌ی اینکه هرچیزی می‌تونه مثل روح 816 00:57:20,127 --> 00:57:22,489 ‫التیام پیدا کنه، معتقد بود و 817 00:57:22,490 --> 00:57:25,230 ‫تاریخچه‌ی تَرَک‌هامون رو جشن بگیریم 818 00:57:26,164 --> 00:57:27,831 ‫کن می‌گفت من مثل یه کاسه‌ی شکسته‌ام که 819 00:57:27,832 --> 00:57:30,322 ‫دلش می‌خواد زخم‌هام رو التیام ببخشه و 820 00:57:30,323 --> 00:57:32,560 ‫ترک‌هام رو چسب بزنه (معنی دوم: بذاره لای کون و ممه‌هام) 821 00:57:32,585 --> 00:57:34,580 ‫« استخر کانبرا » 822 00:57:34,901 --> 00:57:38,394 ‫به‌قدری باملاحظه بود و به فکر جامعه که 823 00:57:38,395 --> 00:57:41,595 ‫داوطلب شد عضو نجات غریق استخر محله‌مون بشه 824 00:57:43,397 --> 00:57:45,131 ‫عه، سلام 825 00:57:46,425 --> 00:57:48,593 ‫اون بدجور خاطرخواهم بود و 826 00:57:48,594 --> 00:57:52,494 ‫حتی یه ایستگاه میلک‌شیک ‫توی آشپزخونه‌ام ساخت 827 00:58:05,230 --> 00:58:07,696 ‫یه ماهی با هم قرار می‌ذاشتیم و بعدش... 828 00:58:07,697 --> 00:58:08,927 ‫نظرت چیه؟ 829 00:58:09,000 --> 00:58:11,000 « با من ازدواج می‌کنی؟ » 830 00:58:20,296 --> 00:58:23,098 ‫گفت واقعاً دوستم داره 831 00:58:23,797 --> 00:58:25,660 ‫عاشق ویژگی‌های خاصمـه 832 00:58:27,329 --> 00:58:30,327 ‫با یه میلک‌شیکِ دیگه جشن گرفتیم 833 00:58:30,328 --> 00:58:32,458 ‫گفت می‌خواد واسم یه چیز مخصوص درست کنه 834 00:58:32,459 --> 00:58:36,157 ‫یه قاشق از این. و دارچین! 835 00:58:36,158 --> 00:58:37,891 ‫- نه! ‫- چی؟ 836 00:58:37,892 --> 00:58:39,230 ‫من... 837 00:58:40,394 --> 00:58:43,429 ‫اون خاکستر خوکچه‌ی هندی‌مـه 838 00:58:43,430 --> 00:58:45,392 ‫هر آدم عادی‌ای بود خیال می‌کرد دیوونه‌ام که 839 00:58:45,393 --> 00:58:47,057 ‫خاکستر خوکچه‌ی هندی رو نگه داشتم 840 00:58:48,225 --> 00:58:50,263 ‫ولی اون همچین فکری نکرد 841 00:58:51,798 --> 00:58:54,225 ‫اون سر تا پام رو دوست داشت، 842 00:58:54,226 --> 00:58:57,098 ‫حتی کون و سینه‌های لرزونم رو 843 00:59:01,360 --> 00:59:04,495 ‫آره. عالیه. آره! 844 00:59:05,892 --> 00:59:07,398 ‫آره 845 00:59:07,399 --> 00:59:08,563 ‫عالیه، گریسی 846 00:59:08,564 --> 00:59:09,524 ‫اسباب‌کشی کرد پیش من و 847 00:59:09,525 --> 00:59:12,164 ‫بالأخره باکرگیم رو از دست دادم 848 00:59:12,165 --> 00:59:13,800 ‫« کلینیک اسپرم کانبرا » 849 00:59:13,900 --> 00:59:16,362 ‫به هر دری می‌زدیم که باردار بشم 850 00:59:17,097 --> 00:59:20,064 ‫ولی به کن گفتن که عقیمـه، 851 00:59:20,065 --> 00:59:22,927 ‫به خاطر اون همه مایکروفری که تعمیر کرده بود 852 00:59:22,928 --> 00:59:24,961 ‫بخشکی شانس 853 00:59:24,962 --> 00:59:27,262 ‫ولی من اونقدر هم ناامید نبودم 854 00:59:27,263 --> 00:59:30,629 ‫وضعم بهتر از چیزی بود که توقع داشتم، سیلویا 855 00:59:30,630 --> 00:59:32,158 ‫یه کادونیس داشتم 856 00:59:32,159 --> 00:59:34,257 ‫یه گله خوکچه‌ی هندی و 857 00:59:34,258 --> 00:59:36,828 ‫یه دسته حلزون 858 00:59:36,829 --> 00:59:38,593 ‫بگو سیب، گریسی! 859 00:59:39,864 --> 00:59:41,830 ‫تاریخ عروسی رو تعیین کردیم و 860 00:59:41,831 --> 00:59:43,858 ‫این خبر خوب رو به گیلبرت دادیم 861 00:59:43,859 --> 00:59:46,000 ‫« گیلبرت عزیز، دارم ازدواج می‌کنم! ‫اسمش کن‌ـه و خیلی تو دل بروئـه. جدی خیلی ‫عاشق همدیگه‌ایم و چشم انتظار توییم که بیای.» 862 00:59:46,060 --> 00:59:48,059 ‫واو! 863 00:59:48,060 --> 00:59:50,560 ‫آهای بن، حدس بزن چی شده؟ 864 00:59:54,497 --> 00:59:58,096 ‫کن بهش پول داد که ‫بلیت هواپیما بگیره و بیاد کانبرا 865 00:59:58,097 --> 01:00:01,226 ‫از گیلبرت خواستم که ساقدوشم باشه 866 01:00:01,227 --> 01:00:04,758 ‫نگه داشتن گل هم افتاد گردنِ پینکی 867 01:00:07,163 --> 01:00:09,994 ‫بالأخره دوباره داشتیم می‌شدیم یه خانواده 868 01:00:09,995 --> 01:00:12,527 ‫بالأخره می‌تونستم خاکسترِ بابا رو پخش کنم 869 01:00:14,700 --> 01:00:16,996 ‫حالا لیوانم پُرِ پر بود و 870 01:00:16,997 --> 01:00:19,593 روزنه‌ی امید، شده بود چشمه‌ی امید 871 01:00:20,832 --> 01:00:23,026 ‫گیلبرت قرار بود باهامون زندگی کنه 872 01:00:23,027 --> 01:00:25,560 ‫فردا می‌رسه اینجا! ‫(گیلبرت 18اُم می‌رسه!) 873 01:00:25,561 --> 01:00:27,561 ‫« لانه‌ی عشق نارل و ایان » 874 01:00:30,230 --> 01:00:35,659 ‫هیچوقت اینقدر خوشحال و خوش‌بین نبودم ‫(اتاق گیلبرت) 875 01:00:37,660 --> 01:00:40,660 ‫« مدرسه‌ی فیلم‌سازی کانبرا، ‫همین الان ثبت‌نام کنید!» 876 01:01:02,896 --> 01:01:04,596 ‫بسته دارید 877 01:01:04,597 --> 01:01:06,428 ‫من میرم دم در 878 01:01:06,429 --> 01:01:07,429 ‫« پیک کانبرا » 879 01:01:11,000 --> 01:01:13,000 ‫« برای گریس پادل » 880 01:01:18,291 --> 01:01:21,329 ‫واسه توئـه، عزیزم 881 01:01:25,028 --> 01:01:26,629 ‫گریس عزیز، 882 01:01:26,630 --> 01:01:28,356 ‫روث هستم، 883 01:01:28,357 --> 01:01:30,356 ‫مادرخونده‌ی گیلبرت 884 01:01:30,357 --> 01:01:32,195 ‫در کمال ناراحتی باید بهت بگم که 885 01:01:32,196 --> 01:01:35,122 ‫گیلبرت توی یه آتیش‌سوزی وحشتناک فوت شد 886 01:01:37,159 --> 01:01:39,095 ‫کلیسامون سوخت و خاکستر شد، 887 01:01:39,096 --> 01:01:43,197 ‫و اون نتونست از وسط شعله‌های آتیش فرار کنه 888 01:01:46,198 --> 01:01:51,090 ‫هفته‌ی پیش، فهمیدم گیلبرت و پسرم بن... 889 01:01:51,091 --> 01:01:53,131 ‫با هم لواط می‌کنن 890 01:01:58,762 --> 01:02:00,231 ‫لوسیفر! 891 01:02:00,232 --> 01:02:02,494 ‫مطمئنم تو هم موافقی تنها راه چاره این بود که 892 01:02:02,495 --> 01:02:06,993 ‫پاکسازی اونا از بیماری همجنس‌گرایی 893 01:02:06,994 --> 01:02:08,423 ‫طبق سنت و شیوه‌ای که 894 01:02:08,424 --> 01:02:11,256 ‫پروردگارمون بهمون آموخته... 895 01:02:11,257 --> 01:02:13,000 ‫ناجی‌مون 896 01:02:13,000 --> 01:02:14,000 ‫« از بین‌برنده‌ی شیطان » 897 01:02:14,063 --> 01:02:16,590 ‫این کار ساده‌ای نبود 898 01:02:16,591 --> 01:02:20,393 ‫نمی‌تونستیم فقط با دعا ‫همجنس‌گرایی رو دور کنیم 899 01:02:20,394 --> 01:02:23,960 ‫پس تنها راه‌حل این بود که به هر دو شوک بدیم 900 01:02:23,961 --> 01:02:26,458 ‫تا شیاطین رو بکِشیم بیرون، 901 01:02:26,459 --> 01:02:28,828 ‫پلیدی رو از روح‌شون در بیاریم و 902 01:02:28,829 --> 01:02:31,290 ‫هاله‌ی معنوی‌شون رو اصلاح کنیم 903 01:02:31,291 --> 01:02:34,190 ‫خارج شو، خارج شو، پلیدی! 904 01:02:34,191 --> 01:02:36,189 ‫بیا بیرون، شیطان! 905 01:02:40,699 --> 01:02:43,926 ‫وقتش رسیده! 906 01:02:43,927 --> 01:02:46,761 ‫روح‌شون رو پاکسازی کنید! 907 01:02:48,697 --> 01:02:50,890 ‫باید از این مرض تطهیر بشن 908 01:02:53,763 --> 01:02:56,263 ‫همجنس‌گرایی، دور شو! 909 01:02:56,929 --> 01:02:59,322 ‫همجنس‌گرایی، خارج شو! 910 01:02:59,323 --> 01:03:01,498 ‫روح‌شون رو پاکسازی کنید! 911 01:03:01,499 --> 01:03:04,296 ‫لوسیفر، بیا بیرون! 912 01:03:05,468 --> 01:03:07,894 ‫شیاطین‌تون رو بیرون کنید و 913 01:03:07,895 --> 01:03:10,560 ‫همجنس‌گرایی رو با این شوک کنار بذارید! 914 01:03:33,764 --> 01:03:35,527 ‫کافیه 915 01:03:37,128 --> 01:03:39,494 ‫عالیه، عالیه 916 01:03:39,495 --> 01:03:44,323 ‫خوشحالم که بگم این پاکسازی ‫برای پسرم موفقیت‌آمیز بوده 917 01:03:44,324 --> 01:03:45,957 ‫ولی برای برادرت... 918 01:03:45,958 --> 01:03:47,027 ‫آخ! 919 01:03:47,028 --> 01:03:49,524 ‫شیطان دست از سرش برنمی‌داره 920 01:03:49,525 --> 01:03:53,726 ‫و شیطان چنان سرتاسر وجودش رو گرفته بود که 921 01:03:57,093 --> 01:03:59,927 ‫بهم حمله‌ور شد 922 01:03:59,928 --> 01:04:03,494 ‫لوسیفر! 923 01:04:12,191 --> 01:04:13,923 ‫بگیریدش 924 01:04:16,193 --> 01:04:18,264 ‫نگاه کنید، یه فرشته 925 01:04:22,960 --> 01:04:25,726 ‫دروغگو! 926 01:04:29,258 --> 01:04:30,956 ‫ای یهودا! 927 01:04:32,097 --> 01:04:34,322 ‫داره فرار می‌کنه! بگیریدش! ‫(بنزین) 928 01:04:47,725 --> 01:04:49,893 ‫بعدش بدو بدو رفت سمتِ کلیسامون و 929 01:04:49,894 --> 01:04:51,791 ‫آتیشش زد! 930 01:05:20,191 --> 01:05:21,893 ‫نه! 931 01:05:21,894 --> 01:05:23,659 ‫گیلبرت، بس کن! 932 01:05:33,391 --> 01:05:35,965 ‫بعدش خودش رو قربانی کرد، 933 01:05:35,966 --> 01:05:39,390 ‫به کفاره‌ی گناهانش 934 01:05:39,391 --> 01:05:41,391 ‫ما سعی کردیم نجاتش بدیم 935 01:05:41,392 --> 01:05:44,598 ‫ولی شعله‌ها زبونه کشیده بودن 936 01:05:44,599 --> 01:05:47,365 ‫پروردگار مهربان روحش رو نزد خودش برد 937 01:05:50,289 --> 01:05:52,131 ‫بذارید بیام بیرون! 938 01:05:53,768 --> 01:05:57,189 ‫و لوسیفر این جنگ رو باخت 939 01:06:13,329 --> 01:06:16,622 ‫هم‌اکنون مُطهر شده و ‫به عیسی مسیح نوزاد پیوسته 940 01:06:16,623 --> 01:06:18,526 ‫براش یه مراسم یادبود گرفتیم و 941 01:06:18,527 --> 01:06:21,291 ‫مطمئنیم الان جای بهتریـه، 942 01:06:21,292 --> 01:06:24,527 ‫پیش خدا و مسیح نوزاد 943 01:06:29,025 --> 01:06:32,423 ‫لطفاً اون ظرفی که خاکستر ‫برادرتون توش هست رو بردارید 944 01:06:32,424 --> 01:06:34,759 ‫گمونم به صلاحـه که پیش تو باشه ‫(خدا بیامرز گیلبرت اپلبی) 945 01:06:34,760 --> 01:06:39,389 ‫دوباره میگم، خیلی متأسفم که ‫این خبر ناگوار رو بهتون دادم 946 01:06:39,390 --> 01:06:41,261 ‫گیلبرت آدم خوبی بود، 947 01:06:41,262 --> 01:06:46,225 ‫که متأسفانه تحت تأثیر تمایلات ناپسند قرار گرفت 948 01:06:46,226 --> 01:06:48,464 ‫ما همیشه براش دعا خواهیم کرد، 949 01:06:48,465 --> 01:06:49,997 ‫شما هم بکنید 950 01:06:49,998 --> 01:06:53,824 ‫در کمال تأسف و هم‌دردی، ‫روث و اوون اپلبی 951 01:07:04,959 --> 01:07:08,530 ‫واسه دوقلوها، از دست دادنِ یه قُل ‫مثل از دست دادنِ یه چشم می‌مونه، سیلویا 952 01:07:09,891 --> 01:07:13,758 ‫دیگه هیچوقت دنیا رو مثل سابق نمی‌بینی 953 01:07:15,798 --> 01:07:19,459 ‫اندوه مثل بی‌حسی و کرختی می‌مونه، 954 01:07:19,460 --> 01:07:22,000 ‫مزه‌ی دهنت رو تلخ می‌کنه، 955 01:07:22,500 --> 01:07:25,131 ‫دلت رو سنگین می‌کنه 956 01:07:26,995 --> 01:07:28,857 ‫طوری که حتی نمی‌تونی اشک بریزی 957 01:07:29,633 --> 01:07:31,197 ‫اشک ریختن جرئت می‌خواد 958 01:07:32,329 --> 01:07:35,158 ‫من دیگه به روزنه‌های امید و 959 01:07:35,159 --> 01:07:37,422 ‫نیمه‌ی پر لیوان باور نداشتم 960 01:07:37,423 --> 01:07:39,659 ‫لیوان من تیکه‌تیکه شده بود 961 01:07:40,392 --> 01:07:42,396 ‫مادرم رو از دست داده بودم 962 01:07:42,397 --> 01:07:44,122 ‫پدرم، 963 01:07:44,123 --> 01:07:45,725 ‫برادرم 964 01:07:53,633 --> 01:07:56,959 ‫خوشبختانه، پینکی رو داشتم 965 01:07:56,960 --> 01:07:58,289 ‫سلام، گریس 966 01:07:58,290 --> 01:07:59,930 ‫و کن 967 01:07:59,931 --> 01:08:03,758 ‫جرعه‌های عشق و محبتش، بهم انگیزه می‌داد 968 01:08:06,533 --> 01:08:08,723 ‫ولی به طرز عجیبی 969 01:08:08,724 --> 01:08:12,755 ‫حلزون‌هام مثل خانواده‌ی واقعی‌م ‫به نظر می‌اومدن 970 01:08:12,756 --> 01:08:16,290 ‫خانواده‌ی واقعی هم مثل حلزون‌ها، ‫در شرایط سخت به همدیگه پناه می‌برن 971 01:08:16,291 --> 01:08:18,725 ‫دسته هر چی بزرگتر، شانس بقا بیشتر 972 01:08:21,465 --> 01:08:26,165 ‫از لحاظ احساسی به تک‌تک‌شون وابستگی داشتم 973 01:08:26,166 --> 01:08:30,857 ‫واسه همین هرگز نمی‌تونستم ‫هیچ کدوم‌تون رو دور بندازم 974 01:08:32,160 --> 01:08:35,056 ‫پس مدام می‌خریدم، 975 01:08:35,057 --> 01:08:36,992 ‫اضافه می‌کردم و 976 01:08:36,993 --> 01:08:38,890 ‫می‌دزدیدم 977 01:08:38,891 --> 01:08:40,891 ‫« بهشت لوازم‌التحریر » 978 01:08:40,892 --> 01:08:41,892 ‫« چسب » 979 01:08:41,893 --> 01:08:43,893 ‫« مدادتراش‌ها » 980 01:08:49,467 --> 01:08:50,564 ‫بالأخره... 981 01:08:50,565 --> 01:08:52,422 ‫ببخشید، خانم 982 01:08:52,423 --> 01:08:54,531 ‫گیر افتادم ‫(حراست) 983 01:08:54,532 --> 01:08:57,197 ‫از خجالت آب شدم 984 01:08:59,964 --> 01:09:02,329 ‫و عواقبی هم داشت 985 01:09:05,367 --> 01:09:07,367 ‫« دادگاه قضایی کانبرا ‫احضاریه‌ی دزدی: خانم گریس پادل » 986 01:09:07,368 --> 01:09:09,363 ‫گریسی 987 01:09:17,863 --> 01:09:19,463 ‫و بعدش... 988 01:09:20,763 --> 01:09:23,098 ‫اوضاع حتی بدتر هم شد 989 01:09:24,325 --> 01:09:26,089 ‫عشق می‌تونه کور باشه 990 01:09:28,130 --> 01:09:32,263 ‫می‌تونه تاریکی و سیاهی رو مخفی کنه 991 01:09:37,131 --> 01:09:40,728 ‫انگار پیازِ کن هم لایه‌هایی داشته 992 01:09:40,729 --> 01:09:42,692 ‫اون منو دوست نداشت 993 01:09:43,665 --> 01:09:45,957 ‫اون عاشق چربی‌هام بود! 994 01:09:52,898 --> 01:09:55,890 ‫بهشون یجور... فتیش داشت 995 01:09:57,030 --> 01:09:58,765 ‫اون نمی‌خواست کاسه‌ام رو درست کنه 996 01:09:58,766 --> 01:10:01,431 ‫می‌خواست پرش کنه، ‫و پرش کنه؛ 997 01:10:01,432 --> 01:10:03,362 ‫و پرش کنه... 998 01:10:04,259 --> 01:10:05,923 ‫با چربی 999 01:10:05,924 --> 01:10:09,456 ‫اینکه خودم واسه خودم قفس بسازم، یه بحثـه 1000 01:10:09,457 --> 01:10:10,956 ‫یه‌مقدار اردک، واسه خوش‌شانسی ‫(چربی اردک) 1001 01:10:10,957 --> 01:10:14,322 ‫ولی فرق داره که یکی دیگه منو زندانی کنه 1002 01:10:14,323 --> 01:10:15,491 ‫عالیه، گریس 1003 01:10:15,492 --> 01:10:18,324 ‫می‌دونستم که اون هیکل گنده‌ام رو دوست داره 1004 01:10:18,325 --> 01:10:19,828 ‫ولی قضیه به همین ختم نمی‌شد 1005 01:10:19,829 --> 01:10:22,162 ‫آره! عالیه ‫(چربی، پای، روغن، خامه، پنیر) 1006 01:10:22,163 --> 01:10:26,696 ‫گفت هر چقدر چاق‌تر میشم، بیشتر دوستم داره 1007 01:10:26,697 --> 01:10:29,191 ‫و حالا فهمیدم چرا 1008 01:10:29,192 --> 01:10:32,158 ‫عجب احمقی بودم 1009 01:10:32,159 --> 01:10:34,329 ولی تا همینجا دیگه کافیه 1010 01:11:03,533 --> 01:11:05,122 ‫شرمنده، گریسی 1011 01:11:23,935 --> 01:11:27,664 ‫پینکی اومد پیشم و ‫به جراحاتم رسیدگی کرد 1012 01:11:27,665 --> 01:11:30,500 ‫خونده بودم حلزون‌ها وقتی نیاز به ترمیم دارن، 1013 01:11:30,501 --> 01:11:32,861 ‫به خواب زمستونی میرن 1014 01:11:32,862 --> 01:11:35,191 ‫یه هفته خوابیدم و 1015 01:11:35,192 --> 01:11:37,494 ‫با شیطاین درونم گلاویز شدم 1016 01:11:55,158 --> 01:11:57,330 ‫وااااای! 1017 01:12:00,796 --> 01:12:02,895 ‫از خودم متنفر بودم 1018 01:12:02,896 --> 01:12:06,224 باعث و بانیش، همین احتکار کردنم بود 1019 01:12:06,225 --> 01:12:07,930 ‫باعث شد فقیر بمونم و 1020 01:12:07,931 --> 01:12:12,729 ‫فقیر بودن منو از گیلبرت دور نگه داشت 1021 01:12:12,730 --> 01:12:14,264 ‫با پولی که هدر دادم 1022 01:12:14,265 --> 01:12:18,629 ‫می‌تونستم ده دوازده‌تا بلیت هواپیما ‫بخرم و برم دیدنش، سیلویا 1023 01:12:18,630 --> 01:12:21,329 ‫حالا، اون مُرده بود 1024 01:12:29,698 --> 01:12:31,428 ‫گریسی 1025 01:12:35,193 --> 01:12:36,527 ‫ناهارت رو آوردم 1026 01:12:38,162 --> 01:12:40,824 ‫پینکی برام رژیم غذایی سفت و سختی چید 1027 01:12:41,692 --> 01:12:44,890 ‫و زندگی یکم قابل‌تحمل‌تر شد 1028 01:12:45,933 --> 01:12:48,657 ‫وقتی که داشتم یواش‌یواش از ‫تاریکیم بیرون می‌اومدم، 1029 01:12:48,658 --> 01:12:52,428 ‫کم‌کم متوجه شدم که پینکی ‫چقدر سالخورده شده بود 1030 01:12:54,933 --> 01:12:56,963 ‫هیچ‌وقت یادم نمیره روزی رو که فهمیدم 1031 01:12:56,964 --> 01:12:59,423 ‫علائم اولیه‌ی زوال عقل رو داره، 1032 01:12:59,424 --> 01:13:01,063 ‫وقتی دیدم برشتوک رو گذاشته جلوش و 1033 01:13:01,064 --> 01:13:05,164 ‫خیال می‌کنه پازلـه و باید تیکه‌هاش رو ‫کنار هم بچینه تا عکس خروس در بیاد 1034 01:13:06,231 --> 01:13:09,329 ‫همین چند ماه پیش بود، سیلویا 1035 01:13:11,032 --> 01:13:13,994 ‫تشخیص دادن که آلزایمر داره و 1036 01:13:13,995 --> 01:13:16,455 ‫وضعیتش خیلی سریع رو به وخامت رفت 1037 01:13:16,456 --> 01:13:18,522 ‫پینکی داری چیکار می‌کنی؟ 1038 01:13:18,523 --> 01:13:21,396 ‫دنبال یه چیزی می‌گردم 1039 01:13:21,397 --> 01:13:22,527 ‫چی؟ 1040 01:13:25,962 --> 01:13:27,626 ‫نمی‌دونم 1041 01:13:32,062 --> 01:13:34,192 ‫نقش‌مون جابجا شد 1042 01:13:34,193 --> 01:13:37,164 ‫حالا نوبت من بود که ازش مراقبت کنم 1043 01:13:39,459 --> 01:13:43,296 ‫داروهام 1044 01:13:45,530 --> 01:13:48,459 ‫یه روز، تصمیم گرفت که دیگه ‫از رخت‌خواب بیرون نیاد 1045 01:13:48,460 --> 01:13:52,056 ‫اون چیزه رو بهت گفتم که یادم نمیاد؟ 1046 01:13:52,057 --> 01:13:55,992 ‫همونی که دنبالش می‌گردم ولی نمی‌دونم چیه؟ 1047 01:13:55,993 --> 01:13:59,223 ‫مغز مسخره 1048 01:13:59,224 --> 01:14:01,161 ‫مریضی مسخره 1049 01:14:01,162 --> 01:14:03,993 ‫اسم اون یارو آلمانیه که 1050 01:14:03,994 --> 01:14:05,927 ‫مریضیش رو گرفتم چیه؟ 1051 01:14:05,928 --> 01:14:08,861 ‫گوگنهایمرز؟ 1052 01:14:08,862 --> 01:14:11,794 ‫آره، گوگنهایمرز 1053 01:14:11,795 --> 01:14:13,827 ‫آروم باش، پینکی 1054 01:14:13,828 --> 01:14:15,428 ‫مهم نیست 1055 01:14:16,499 --> 01:14:18,191 ‫گریسی 1056 01:14:18,192 --> 01:14:21,395 ‫عجب دوست بی‌نظیری هستی 1057 01:14:50,698 --> 01:14:53,693 ‫بدرود، پینکی 1058 01:14:59,596 --> 01:15:01,662 ‫سیب‌زمینی‌ها! 1059 01:15:05,861 --> 01:15:08,288 ‫سیب‌زمینی‌ها؟ 1060 01:15:08,289 --> 01:15:10,627 ‫سیب‌زمینی‌ها... 1061 01:15:10,628 --> 01:15:11,960 ‫پینکی... 1062 01:15:11,961 --> 01:15:14,197 ‫پینکی، منظورت چیه؟ 1063 01:15:17,994 --> 01:15:20,197 ‫پیکی 1064 01:15:50,797 --> 01:15:53,329 ‫بدرود، پینکی 1065 01:16:17,929 --> 01:16:20,362 ‫آزاد باش، سیلویا 1066 01:16:42,095 --> 01:16:45,794 ‫سیب‌زمینی‌ها؟ سیب‌زمینی‌ها؟ 1067 01:16:45,795 --> 01:16:48,494 ‫سیلویا... 1068 01:16:48,495 --> 01:16:51,494 ‫شاید می‌خواسته آخرین ‫وعده‌ی غذاییش این باشه؟ 1069 01:16:54,465 --> 01:16:56,827 ‫تف توی این زندگی! 1070 01:16:56,828 --> 01:16:59,330 ‫لعنت به این زندگی 1071 01:16:59,331 --> 01:17:00,829 ‫عجب... 1072 01:17:00,830 --> 01:17:04,429 ‫عجب معمای مسخره‌ای! 1073 01:17:04,430 --> 01:17:06,089 ‫لعنت بهش! 1074 01:17:10,127 --> 01:17:11,960 ‫من خیلی تنهام 1075 01:17:11,961 --> 01:17:15,626 ‫خیلی... تک و تنهام 1076 01:17:26,495 --> 01:17:29,027 ‫صورت‌خرگوشی، صورت‌خرگوشی، 1077 01:17:29,028 --> 01:17:31,157 ‫صورت‌خرگوشی، صورت‌خرگوشی، 1078 01:17:31,158 --> 01:17:32,459 ‫عالیه، گریسی 1079 01:17:32,460 --> 01:17:34,195 ‫- گریس پادل! ‫- چه مدل موی قشنگی! 1080 01:17:34,196 --> 01:17:36,861 ‫شما دو نفر، یالا. بیاید بریم 1081 01:17:36,862 --> 01:17:38,894 ‫از اینجا متنفرم 1082 01:17:38,895 --> 01:17:40,724 ‫به زودی فرار می‌کنم و 1083 01:17:40,725 --> 01:17:42,490 ‫از این بیابون عبور می‌کنم و ‫میام سراغت 1084 01:17:42,491 --> 01:17:44,262 ‫در کمال ناراحتی باید بهت بگم که 1085 01:17:44,263 --> 01:17:47,260 ‫گیلبرت توی یه آتیش‌سوزی وحشتناک فوت شد 1086 01:17:47,261 --> 01:17:49,758 ‫آتیش، آتیش، آتیش... 1087 01:18:07,260 --> 01:18:09,428 ‫سیب‌زمینی‌ها! 1088 01:18:12,928 --> 01:18:15,263 ‫سیب‌زمینی‌ها! 1089 01:18:31,000 --> 01:18:33,000 ‫« گریس » 1090 01:18:37,325 --> 01:18:39,197 ‫گریس عزیز، 1091 01:18:39,198 --> 01:18:44,160 ‫اگه داری اینو می‌خونی، ‫یعنی من مُردم و هفت کفن پوسوندم، 1092 01:18:44,161 --> 01:18:46,996 ‫و تو قوطی بیسکوئیتم رو پیدا کردی 1093 01:18:46,997 --> 01:18:51,060 ‫همینطور چیزایی که می‌خواستم مال تو باشه 1094 01:18:51,061 --> 01:18:53,591 ‫چندین روزه که خوابیدی، 1095 01:18:53,592 --> 01:18:56,928 ‫و باید قبل اینکه مغزم کاملاً فاسد بشه 1096 01:18:56,929 --> 01:18:59,626 ‫چیزای مهمی رو بهت بگم 1097 01:19:01,294 --> 01:19:05,027 ‫پیری واقعاً آزاردهنده‌ست 1098 01:19:05,028 --> 01:19:07,657 ‫بدون اینکه بفهمی از راه می‌رسه 1099 01:19:07,658 --> 01:19:11,230 ‫یه روز یه سیب رو به دندون می‌کِشی و 1100 01:19:12,863 --> 01:19:14,725 ‫دندون‌هات همونجا گیر می‌کنن 1101 01:19:16,266 --> 01:19:19,798 ‫می‌خوای چین و چروک ‫جوراب‌شلواریت رو صاف کنی 1102 01:19:19,799 --> 01:19:23,429 ‫بعدش می‌فهمی که اصلاً ‫جوارب‌شلواری پات نیست 1103 01:19:24,960 --> 01:19:28,255 ‫بگذریم، از موضوع منحرف شدم 1104 01:19:28,256 --> 01:19:30,428 ‫رازهام 1105 01:19:31,128 --> 01:19:33,995 ‫اول از همه، من یتیم بودم 1106 01:19:33,996 --> 01:19:36,762 ‫و توی یتیم‌خونه بزرگ شدم 1107 01:19:36,763 --> 01:19:39,356 ‫بعد از جنگ جهانی اول 1108 01:19:39,357 --> 01:19:41,525 ‫جای افتضاحی بود، 1109 01:19:41,526 --> 01:19:45,296 ‫که منو شب و روز توی گهواره نگه می‌داشتن 1110 01:19:46,029 --> 01:19:49,058 ‫نه بلندم می‌کردن و نه بغلم می‌گرفتن 1111 01:19:49,059 --> 01:19:51,159 ‫تنها راه ارتباطیم 1112 01:19:51,160 --> 01:19:54,261 ‫پسر کوچولوی کناریم بود 1113 01:19:54,262 --> 01:19:59,191 ‫نه، تجربیات وحشتناکی رو که ‫به خاطر دارم، برات نمیگم 1114 01:19:59,192 --> 01:20:00,623 ‫ولی می‌خوام بهت بگم 1115 01:20:00,624 --> 01:20:04,594 ‫زندانی شدن چه حسی داره 1116 01:20:04,595 --> 01:20:06,389 ‫توی قفس بودن 1117 01:20:06,390 --> 01:20:09,795 ‫در این حد بگم که وحشتناک بود 1118 01:20:09,796 --> 01:20:12,556 ‫ولی، در طی سال‌های بعدش، 1119 01:20:12,557 --> 01:20:16,491 ‫فهمیدم که بدترین قفس‌ها 1120 01:20:16,492 --> 01:20:21,361 ‫اونایی هستن که خودمون ‫واسه خودمون درست می‌کنیم 1121 01:20:21,362 --> 01:20:25,659 ‫تو هم برای خودت یه قفس درست کردی، گریسی 1122 01:20:26,701 --> 01:20:30,590 ‫درِ قفس تو هیچ‌وقت قفل نبوده 1123 01:20:30,591 --> 01:20:33,824 ‫ولی ترس‌هات تو رو به دام انداختن 1124 01:20:37,392 --> 01:20:40,461 ‫از شر اون حلزون‌ها خلاص شو! 1125 01:20:41,259 --> 01:20:44,226 ‫خودت رو آزاد کن 1126 01:20:44,227 --> 01:20:47,327 ‫از شر اون دیدگاه مسخره خلاص شو 1127 01:20:47,328 --> 01:20:51,794 ‫حالا وقتشـه که پوسته‌ات رو رها کنی 1128 01:20:51,795 --> 01:20:53,923 ‫خودت رو از چیزایی که انبار کردی خلاص کن 1129 01:20:55,796 --> 01:20:57,494 ‫از نو شروع کن 1130 01:20:58,326 --> 01:21:02,059 ‫ایرادی نداره که یه‌کم واسه خودت دلسوزی کنی، 1131 01:21:02,060 --> 01:21:04,395 ‫ولی وقتشـه اینو رها کنی و به راهت ادامه بدی 1132 01:21:05,434 --> 01:21:07,793 ‫درد و ناراحتی همیشه هست، 1133 01:21:07,794 --> 01:21:10,060 ‫ولی زندگی همینـه دیگه 1134 01:21:10,061 --> 01:21:13,155 ‫باید سینه‌ سپر کنی و باهاش روبرو بشی 1135 01:21:13,156 --> 01:21:15,065 ‫شجاع باش 1136 01:22:04,000 --> 01:22:08,894 ‫بگذریم، می‌خوام ازت تشکر کنم گریسی 1137 01:22:08,895 --> 01:22:11,260 ‫تو بی‌نظیر بودی 1138 01:22:11,261 --> 01:22:15,731 ‫چیزی به پایان عمرم نمونده 1139 01:22:15,732 --> 01:22:19,225 ‫وقتشـه واسه مرگ آماده بشم 1140 01:22:19,226 --> 01:22:21,960 ‫واسه اولین بار توی زندگیم، 1141 01:22:21,961 --> 01:22:25,126 ‫حس می‌کنم از چیزی که به نظر میام پیرترم 1142 01:22:25,127 --> 01:22:27,659 ‫تازه مثل بیضه‌ی آویزوون می‌مونم 1143 01:22:28,766 --> 01:22:31,159 ‫زندگی مثل یه پارچه‌ی بافتنیـه که 1144 01:22:31,160 --> 01:22:35,357 ‫هر تار و پودش یه خاطره و تجربه‌ست 1145 01:22:35,358 --> 01:22:39,326 ‫زندگی یعنی مزه‌مزه کردنِ لذت‌های کوچیک 1146 01:22:39,327 --> 01:22:44,164 ‫مثل سیگار کشیدن توی بارون 1147 01:22:46,330 --> 01:22:50,725 ‫یا پوشیدن بلوزی که تازه شستی و خشکش کردی 1148 01:22:51,533 --> 01:22:53,357 ‫سرگردانی دیگه بسه 1149 01:22:53,358 --> 01:22:58,091 ‫وقتشـه جفت‌مون هم از این مرحله عبور کنیم 1150 01:22:58,092 --> 01:23:00,228 ‫همونطور که گفتم، 1151 01:23:00,229 --> 01:23:04,698 ‫زندگی رو فقط میشه وقتی فهمید که ‫به عقب نگاه کنی، 1152 01:23:04,699 --> 01:23:08,997 ‫ولی مجبوریم رو به جلو زندگی کنیم 1153 01:23:08,998 --> 01:23:13,059 ‫حلزون‌ها هیچ‌وقت از مسیرشون برنمی‌گردن 1154 01:23:13,060 --> 01:23:16,164 ‫همیشه رو به جلو میرن 1155 01:23:16,165 --> 01:23:20,224 ‫وقتشـه تو هم مثل حلزون‌ها ‫رد درخشانی توی سرتاسر دنیا 1156 01:23:20,225 --> 01:23:22,428 ‫از خودت به جا بذاری 1157 01:23:23,534 --> 01:23:25,826 ‫و یادت باشه، هیچ‌وقت... 1158 01:23:25,827 --> 01:23:28,626 ‫هیچ‌وقت به عقب برنگرد 1159 01:23:35,527 --> 01:23:39,591 ‫همگی قیام کنید. ‫دادگاه رسمیـه. 1160 01:23:39,592 --> 01:23:43,992 ‫خانم پادل، جرم شما جدی‌ـه 1161 01:23:43,993 --> 01:23:45,360 ‫دزدی به‌هرحال دزدیـه 1162 01:23:45,361 --> 01:23:48,627 ‫چه یه الماس باشه چه یه خیار 1163 01:23:48,628 --> 01:23:50,897 ‫و اگه روباهی رو که مرغ‌هات رو می‌دزده ببخشی، 1164 01:23:50,898 --> 01:23:53,428 ‫اون‌وقت گوسفندت رو هم می‌دزده 1165 01:23:56,225 --> 01:23:57,857 ‫هر چند... 1166 01:23:59,062 --> 01:24:00,524 ‫از چهره‌ات می‌خونم که 1167 01:24:00,525 --> 01:24:03,098 ‫حسابی پشیمون و خجالت‌زده‌ای 1168 01:24:04,000 --> 01:24:07,357 ‫و پشیمونی حقیقی خودش کم مجازاتی نیست 1169 01:24:07,358 --> 01:24:10,197 ‫می‌دونم آدم مهربونی هستی 1170 01:24:10,198 --> 01:24:13,357 ‫همونطور که سال‌ها پیش، ‫وقتی در سخت‌ترین شرایط بودم، 1171 01:24:13,358 --> 01:24:15,924 ‫یه دخترکی مهربونی رو نشونم داد 1172 01:24:19,391 --> 01:24:21,892 ‫آفرین، صاریغ کوچولو 1173 01:24:21,893 --> 01:24:23,063 ‫آفرین 1174 01:24:23,064 --> 01:24:25,358 ‫اون دختر کوچولو بهم امید و شجاعت داد که 1175 01:24:25,359 --> 01:24:27,796 ‫از نو شروع کنم و از... 1176 01:24:27,797 --> 01:24:30,198 ‫عادت‌های بدم دوری کنم 1177 01:24:31,427 --> 01:24:34,458 ‫شاید دستت کج باشه، خانم پادل 1178 01:24:34,459 --> 01:24:36,796 ‫ولی می‌دونم قلبت از طلاست 1179 01:24:36,797 --> 01:24:39,492 ‫و یه عالمه کار خیر کردی 1180 01:24:39,493 --> 01:24:44,322 ‫بدین‌وسیله تو رو رفع اتهام می‌کنم 1181 01:24:44,323 --> 01:24:46,696 ‫پرونده مختومه میشه 1182 01:24:54,000 --> 01:24:57,000 ‫« یک سال بعد » 1183 01:24:59,001 --> 01:25:02,001 ‫« مدرسه‌ی فیلم‌سازی کانبرا » 1184 01:25:03,002 --> 01:25:05,002 ‫« احتیاط کنید! لبه‌های این تابلو تیز هستن » 1185 01:25:08,527 --> 01:25:11,664 ‫زندگی برام تجربیات چالش‌برانگیزی داشت 1186 01:25:11,665 --> 01:25:15,023 ‫ولی بوی گل‌های رُز بهتر بودن 1187 01:25:15,024 --> 01:25:19,725 ‫و بالأخره داشتم کم‌کم همونی می‌شدم که ‫همیشه می‌خواستم 1188 01:25:19,726 --> 01:25:21,726 ‫« فستیوال فیلم کانبرا » 1189 01:25:21,865 --> 01:25:23,761 ‫یه فیلم راجع به زندگیم ساختم 1190 01:25:23,762 --> 01:25:24,762 ‫« انتقام حلزون » 1191 01:25:24,763 --> 01:25:25,763 ‫« روایت‌شده توسط اِدنا اوریج » 1192 01:25:40,666 --> 01:25:42,000 ‫« پایان » 1193 01:25:43,667 --> 01:25:45,758 ‫زیاد خوب نبود 1194 01:25:46,567 --> 01:25:48,692 ‫ولی یه چند نفری اومدن تماشا 1195 01:25:48,693 --> 01:25:51,795 ‫حتی بعدش جلسه‌ی پرسش و پاسخ داشتم 1196 01:25:51,796 --> 01:25:55,024 ‫کسی... سؤالی نداره؟ 1197 01:26:04,298 --> 01:26:06,256 ‫خب 1198 01:26:06,257 --> 01:26:08,131 ‫ممنون که اومدید 1199 01:26:09,300 --> 01:26:11,164 ‫آره 1200 01:26:13,094 --> 01:26:14,659 ‫من یه سؤال دارم 1201 01:26:17,633 --> 01:26:21,362 ‫به جادو اعتقاد داری؟ 1202 01:26:33,663 --> 01:26:35,398 ‫گیلبرت؟ 1203 01:26:35,399 --> 01:26:38,857 ‫آره، خودمم 1204 01:26:39,867 --> 01:26:42,890 ‫از اون بیابون عبور کردم 1205 01:27:17,000 --> 01:27:27,000 ‫« زیرنویس از علی محمدخانی، iredprincess و امیر ستارزاده » ‫::. H1tmaN & @iredsub & AliMK_Sub .:: 1206 01:27:31,000 --> 01:27:33,000 ‫« خاطرات آنه فرانک » 1207 01:27:34,001 --> 01:27:37,001 ‫« دزد دریایی با موهای سرخ » 1208 01:27:42,927 --> 01:27:46,065 ‫کمی زمان برد که باور کنم ‫گیلبرت زنده‌ست 1209 01:27:53,492 --> 01:27:55,461 ‫چطوری از آتیش‌سوزی فرار کرده بود 1210 01:27:59,430 --> 01:28:02,726 ‫اینکه خاکسترش فقط و فقط... 1211 01:28:02,727 --> 01:28:04,362 ‫خاکستر بودن 1212 01:28:05,734 --> 01:28:09,000 ‫ظرف خاکسترش حالا تغییر کاربری داد 1213 01:28:09,001 --> 01:28:10,264 ‫« آب‌نبات » 1214 01:28:12,459 --> 01:28:15,928 ‫چرخه‌ی زندگی ادامه پیدا کرد 1215 01:28:15,929 --> 01:28:19,329 ‫و کار تو تموم شد، سیلویا 1216 01:28:21,066 --> 01:28:25,230 ‫همگی بالأخره از قفس‌هامون آزاد شدیم 1217 01:28:29,365 --> 01:28:32,824 ‫با اینکه خانواده‌مون یه‌کم کوچیک شده بود... 1218 01:28:34,865 --> 01:28:37,197 ‫ولی دوباره پیش هم بودیم 1219 01:28:43,230 --> 01:28:47,329 ‫فقط یه چیزی مونده بود که باید رهاش کنیم 1220 01:28:47,330 --> 01:28:48,430 ‫« پرسی پادل، بهترین بابا » 1221 01:28:48,500 --> 01:28:55,000 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 1222 01:28:55,099 --> 01:28:58,296 ‫گیلبرت هنوز بوی کبریت سوخته می‌داد 1223 01:28:59,801 --> 01:29:03,530 ‫خورشید در حال غروب پوست‌مون رو قلقلک می‌داد 1224 01:29:03,531 --> 01:29:05,560 ‫دو روح‌مون رو... 1225 01:29:06,864 --> 01:29:09,527 ‫و قلب‌مون که یکی بود 1226 01:29:10,000 --> 01:29:20,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMovieZ 1227 01:29:20,024 --> 01:29:25,024 امیدواریم لذت برده باشید!‏ 1403/08/04