1 00:00:19,180 --> 00:00:21,580 ‫تیناشا-ساما، حالتون چطوره...؟ 2 00:00:24,510 --> 00:00:27,390 ‫خودم موهاتونو کوتاه می‌کنم! 3 00:00:30,610 --> 00:00:34,100 ‫تو از ساحره‌ای مثل من نمی‌ترسی؟ 4 00:00:34,100 --> 00:00:36,340 ‫البته که ساحره‌ها ترسناکن. 5 00:00:36,660 --> 00:00:39,470 ‫با گذشته‌ی پنج ساحره آشنا هستم. 6 00:00:39,470 --> 00:00:42,810 ‫خونده بودم قبلاً یکبار ‫ یه کشور رو یه‌شبه نابود کردن. 7 00:00:42,810 --> 00:00:45,030 ‫معلومه که چیز رعب‌آوریه! 8 00:00:46,400 --> 00:00:49,820 ‫ولی شما به‌نظر کسی نمیاید که همچین کاری کنه. 9 00:00:49,820 --> 00:00:52,530 ‫حالا کاملاً دیدگاهم نسبت به ساحره‌ها تغییر کرده. 10 00:00:53,130 --> 00:00:54,110 ‫عجب. 11 00:00:54,110 --> 00:00:55,800 ‫شما چطور، تیناشا-ساما؟ 12 00:00:55,800 --> 00:00:58,980 ‫چیزایی وجود داره که ازشون بترسید ‫ یا نتونید تحمل کنید؟ 13 00:00:59,550 --> 00:01:01,330 ‫نتونم تحمل کنم؟ 14 00:01:01,330 --> 00:01:04,060 ‫توی گذشته خیلی چیزا بود، 15 00:01:04,060 --> 00:01:07,370 ‫ولی اکثرشون به مرور زمان از سرم افتادن. 16 00:01:08,380 --> 00:01:10,210 ‫و برای الان بخوام بگم... 17 00:01:10,210 --> 00:01:14,130 ‫دلم نمی‌خواد به‌زور توی تخت کشیده بشم. 18 00:01:14,130 --> 00:01:15,820 ‫منظورتون چیه؟ 19 00:01:15,820 --> 00:01:18,350 ‫مثلاً جوری که یه بچه رو توی تخت می‌ذارن؟ 20 00:01:19,950 --> 00:01:22,530 ‫و اینکه اسکار رو نمی‌تونم تحمل کنم. 21 00:01:22,530 --> 00:01:25,030 ‫هیچ‌وقت نمی‌فهمم داره به چی فکر می‌کنه. 22 00:01:25,540 --> 00:01:30,770 ‫فکر کنم منو شبیه گربه‌ای می‌بینه ‫که از وسط خیابون پیدا کرده. 23 00:01:32,080 --> 00:01:34,030 ‫انگار خیلی خوب باهم کنار میاید. 24 00:01:34,030 --> 00:01:35,180 ‫هان؟ 25 00:01:35,180 --> 00:01:36,510 ‫خیلی خوب؟ 26 00:03:16,810 --> 00:03:20,840 ‫بذارید معرفی کنم، پدر، ‫این ساحره‌ی ماه لاجوردی‌ـه. 27 00:03:20,840 --> 00:03:22,540 ‫قصد دارم به‌عنوان همسرم انتخابش کنم. 28 00:03:22,540 --> 00:03:23,770 ‫از این خبرا نیست! 29 00:03:23,770 --> 00:03:26,220 ‫می‌خواستم ساکت یه گوشه وایسم، ‫ولی باز شروع کردی! 30 00:03:26,220 --> 00:03:29,180 ‫من فقط اینجام تا نفرینش رو باطل کنم. 31 00:03:29,480 --> 00:03:32,910 ‫می‌تونی نفرینِ پسرم رو بشکنی؟ 32 00:03:33,270 --> 00:03:35,810 ‫توی تحلیلش با مشکلاتی مواجه شدم. 33 00:03:36,230 --> 00:03:38,970 ‫مدتی طول می‌کشه تا کامل ازش سر دربیارم. 34 00:03:39,510 --> 00:03:42,460 ‫ولی خب، آخرش یه‌جوری درمانش می‌کنم. 35 00:03:42,460 --> 00:03:43,860 ‫لطفاً خیالتون راحت باشه. 36 00:03:43,860 --> 00:03:46,940 ‫اگه شکست بخوری، ‫باید مسئولیت کاملشو قبول کنی. 37 00:03:46,940 --> 00:03:48,450 ‫انقدر آیه یأس نخون! 38 00:03:48,450 --> 00:03:52,560 ‫بعد مدت‌ها باید یه‌کم شبیه ولیعهد پادشاه رفتار کنی! 39 00:03:51,730 --> 00:03:54,450 ‫انگار رابطه خوبی باهم دارن. 40 00:03:52,560 --> 00:03:53,970 ‫مثلاً چه‌جوری؟ 41 00:03:53,970 --> 00:03:57,660 ‫برای شروع می‌تونی نظرات بیخودی رو کنار بذاری! 42 00:03:54,850 --> 00:03:56,810 ‫واقعاً باهم کنار میان. 43 00:03:57,660 --> 00:03:58,420 ‫بازم چیزی هست؟ 44 00:04:01,880 --> 00:04:06,720 ‫شانس آوردیم که بعد از شکست ‫ جانور اهریمنی،‌ ساحره به‌شدت مجروح شد. 45 00:04:07,020 --> 00:04:09,180 ‫به لطف اون بود که دستمون به این رسید. 46 00:04:09,180 --> 00:04:12,180 ‫منظورت ساحره‌ی ماه لاجوردی‌ـه؟ 47 00:04:12,180 --> 00:04:13,100 ‫درسته. 48 00:04:13,100 --> 00:04:15,650 ‫تا جایی که می‌دونم، قوی‌ترین ساحره‌ست. 49 00:04:17,500 --> 00:04:18,820 ‫به به. 50 00:04:18,820 --> 00:04:20,500 ‫ببین اینجا چی داریم. 51 00:04:21,280 --> 00:04:23,850 ‫شما جادوگرها اهل کدوم کشور هستید؟ 52 00:04:24,740 --> 00:04:26,860 ‫تو اینجا چیکار می‌کنی؟ 53 00:04:26,860 --> 00:04:31,060 ‫فکر کردم باید ترتیب اون توله‌سگی ‫ که اینجا بود رو بدم، 54 00:04:31,060 --> 00:04:33,160 ‫ولی ظاهراً اون دختر بهش رسیدگی کرده. 55 00:04:33,160 --> 00:04:36,630 ‫اون مدت‌هاست که داره دنبالت می‌گرده. 56 00:04:36,930 --> 00:04:38,460 ‫می‌دونم. 57 00:04:38,460 --> 00:04:42,590 ‫وقتی زمان مناسبش برسه، ‫خودم می‌رم پیداش ‌کنم. 58 00:04:42,980 --> 00:04:45,050 ‫مطمئنم اونم خوشحال می‌شه. 59 00:04:45,550 --> 00:04:47,020 ‫خوشحال؟ 60 00:04:47,020 --> 00:04:48,690 ‫معلومه. 61 00:04:48,690 --> 00:04:51,270 ‫تمام این مدت می‌خواست منو ببینه. 62 00:04:53,530 --> 00:04:56,850 ‫توی هر تاریخی، همیشه از بالا بهش نگاه می‌کنی. 63 00:04:56,850 --> 00:04:58,750 ‫توی هر تاریخی؟ 64 00:04:58,750 --> 00:05:00,320 ‫منظورت چیه؟ 65 00:05:00,320 --> 00:05:02,180 ‫به تو مربوط نمی‌شه. 66 00:05:03,070 --> 00:05:05,150 ‫من تماشاچی‌ای بیش نیستم. 67 00:05:05,540 --> 00:05:09,540 ‫اینو داری می‌گی، ‫ ولی به‌نظر میاد داری مداخله می‌کنه. 68 00:05:09,970 --> 00:05:11,710 ‫مسئله مهمی نیست. 69 00:05:12,430 --> 00:05:14,420 ‫به وقوع اتفاقاتی که باید بیفتن کمک می‌کنیم. 70 00:05:14,820 --> 00:05:17,620 ‫این تنها هدف گونه ماست. 71 00:05:17,620 --> 00:05:20,340 ‫و اگه نذارم همینطوری بری چطور؟ 72 00:05:22,840 --> 00:05:24,180 ‫میرالیس، فرار کن! 73 00:05:27,510 --> 00:05:30,970 ‫اون دختر برای من ارزشمنده. 74 00:05:31,260 --> 00:05:33,270 ‫اجازه دخالت‌های بی‌مورد رو نمی‌دم. 75 00:05:34,590 --> 00:05:35,710 ‫والت! 76 00:05:36,560 --> 00:05:38,180 ‫صبر کن، والت! 77 00:05:38,180 --> 00:05:42,430 ‫نــــــــه! 78 00:05:47,420 --> 00:05:49,590 ‫پس توی این جنگل اتفاق میفتاده. 79 00:05:50,140 --> 00:05:51,820 ‫اینجا خیلی بزرگه ها. 80 00:05:52,370 --> 00:05:54,210 ‫نباید این‌کارو کنیم. 81 00:05:54,210 --> 00:05:56,880 ‫نُه‌تا روستایی تا الان مرده پیدا شدن، 82 00:05:56,880 --> 00:05:59,330 ‫جسدشون همه خشک و پژمرده شده بود! 83 00:05:59,330 --> 00:06:03,300 ‫برای همین باید هرچه سریع‌تر دلیلشو پیدا کنیم. 84 00:06:04,700 --> 00:06:06,660 ‫واقعاً بهتره برگردیم! 85 00:06:06,660 --> 00:06:09,760 ‫اگه تیناشا-ساما خبردار بشه، خیلی عصبانی می‌شه ها! 86 00:06:09,760 --> 00:06:11,300 ‫اینطوری بهتره که. 87 00:06:11,300 --> 00:06:14,930 ‫وقتی اطرافم پرسه می‌زنه، ‫نمی‌ذاره دست به سیاه سفید بزنم. 88 00:06:14,930 --> 00:06:18,480 ‫ولی اگه چیزی حصار دفاعی‌مو لمس کنه، می‌فهمه، 89 00:06:18,480 --> 00:06:21,020 ‫پس باید تمام حملاتی که سمتم میاد رو جاخالی بدم. 90 00:06:21,020 --> 00:06:23,270 ‫ترجیح می‌دم بفهمه... 91 00:06:28,210 --> 00:06:29,290 ‫مروارید؟ 92 00:06:30,450 --> 00:06:31,440 ‫اعلی‌حضرت! 93 00:06:31,440 --> 00:06:33,170 ‫اینجا مروارید رشد می‌کنه! 94 00:06:33,170 --> 00:06:34,790 ‫زده به سرت؟ 95 00:06:34,790 --> 00:06:36,250 ‫ولی انگار واقعاً... 96 00:06:40,420 --> 00:06:41,310 ‫لازار! 97 00:06:41,950 --> 00:06:42,840 ‫ها... 98 00:06:42,840 --> 00:06:44,800 ‫اینا دیگه چی‌ان؟ 99 00:06:44,800 --> 00:06:45,960 ‫گیاه‌های آدم‌خوار؟ 100 00:06:46,330 --> 00:06:48,290 ‫ا ـ اینان که آدما رو می‌کشن؟ 101 00:06:48,290 --> 00:06:49,220 ‫که اینطور. 102 00:06:49,220 --> 00:06:52,070 ‫واقعاً انگار رطوبت رو از بدن شکارشون می‌مکن. 103 00:06:54,260 --> 00:06:55,040 ‫لازار! 104 00:06:55,040 --> 00:06:56,150 ‫این پشت منتظر بمون! 105 00:06:56,580 --> 00:06:57,850 ‫اعلی‌حضرت، اونجا! 106 00:06:58,310 --> 00:06:59,390 ‫گنده‌ترین‌شونه. 107 00:07:06,360 --> 00:07:08,320 ‫لعنتی! سمّ! 108 00:07:08,320 --> 00:07:09,900 ‫لازار، بیا فرار کنیم! 109 00:07:20,580 --> 00:07:21,580 ‫لازار! 110 00:07:21,580 --> 00:07:22,590 ‫حالت خوبه؟! 111 00:07:23,040 --> 00:07:25,950 ‫توی این جنگل چیکار می‌کنی؟ 112 00:07:44,990 --> 00:07:45,980 ‫لازار. 113 00:07:46,860 --> 00:07:48,190 ‫حالت چطوره؟ 114 00:07:49,150 --> 00:07:51,570 ‫اعلی‌حضرت، من... 115 00:07:51,570 --> 00:07:53,400 ‫دیگه جات امنه. 116 00:07:53,400 --> 00:07:55,030 ‫اون بهمون پادزهر داد. 117 00:07:55,030 --> 00:07:56,270 ‫کی؟ 118 00:07:58,830 --> 00:08:00,200 ‫صبح به‌خیر. 119 00:08:01,340 --> 00:08:03,330 ‫خـ ـ خیلی ممنونم. 120 00:08:04,170 --> 00:08:06,250 ‫ببخشید، شما کی هستید؟ 121 00:08:06,770 --> 00:08:07,880 ‫من؟ 122 00:08:07,880 --> 00:08:10,080 ‫اسمم لوکرتزیاـست، 123 00:08:10,080 --> 00:08:13,010 ‫ولی افراد کمی به این اسم صدام می‌زنن. 124 00:08:13,410 --> 00:08:16,510 ‫همه منو به اسم ساحره‌ی جنگل ممنوعه می‌شناسن. 125 00:08:25,290 --> 00:08:27,110 ‫تیناشا هنوزم مثل قبله؟ 126 00:08:27,410 --> 00:08:28,900 ‫می‌شناسیش؟ 127 00:08:28,900 --> 00:08:29,820 ‫البته. 128 00:08:30,250 --> 00:08:33,380 ‫از همون زمان که ساحره شد می‌شناسمش. 129 00:08:34,570 --> 00:08:39,330 ‫معلوم بود خودشه، چون اون تنها کسیه که ‫ می‌تونه حصار دفاعی ایجاد کنه. 130 00:08:39,330 --> 00:08:41,020 ‫الان مشغول چه کاریه؟ 131 00:08:41,020 --> 00:08:42,940 ‫هنوز توی برجش مخفی شده؟ 132 00:08:42,940 --> 00:08:46,000 ‫نه، الان به‌عنوان محافظ من کار می‌کنه. 133 00:08:46,000 --> 00:08:47,280 ‫عــه؟ 134 00:08:47,280 --> 00:08:50,100 ‫پس یعنی از اون برج بالا رفتی؟ 135 00:08:50,100 --> 00:08:53,470 ‫برای من به‌نظر چالش طاقت‌فرسایی بود. 136 00:08:53,780 --> 00:08:56,740 ‫اعلی‌حضرت عملاً تنهایی از اون برج بالا رفتن! 137 00:08:56,740 --> 00:08:58,180 ‫چی؟ واقعاً؟ 138 00:08:58,560 --> 00:09:00,020 ‫فوق‌العاده‌ست. 139 00:09:00,020 --> 00:09:01,640 ‫چه پیمانی باهاش بستی؟ 140 00:09:01,640 --> 00:09:04,020 ‫ازش خواستی سلطه‌ی دنیا رو بهت بده؟ 141 00:09:04,020 --> 00:09:05,490 ‫شاید. 142 00:09:05,490 --> 00:09:08,550 ‫اعلی‌حضرت می‌خوان با تیناشا-ساما ازدواج کنن! 143 00:09:09,270 --> 00:09:11,440 ‫لازار، چرا... 144 00:09:12,940 --> 00:09:14,360 ‫عجب، عجب. 145 00:09:14,360 --> 00:09:15,600 ‫ممنونم. 146 00:09:15,600 --> 00:09:17,600 ‫البته دست رد به سینه‌م زد، 147 00:09:17,600 --> 00:09:19,370 ‫پس در عوض محافظم شد. 148 00:09:20,930 --> 00:09:22,190 ‫متأسفم. 149 00:09:22,630 --> 00:09:24,190 ‫ولی خوشم اومد. 150 00:09:24,190 --> 00:09:26,330 ‫هرچند قرار نیست کار آسونی باشه. 151 00:09:26,650 --> 00:09:28,180 ‫کار سختیه؟ 152 00:09:28,900 --> 00:09:30,540 ‫معلومه که سخته. 153 00:09:30,540 --> 00:09:34,610 ‫اون دختر انقدر جادوگر ارواح بوده، 154 00:09:34,610 --> 00:09:36,860 ‫که دنبال پیدا کردن هیچ مردی نیست. 155 00:09:36,860 --> 00:09:38,260 ‫منظورت چیه؟ 156 00:09:38,610 --> 00:09:43,900 ‫بین جادوگرها، افسونگرهای ارواح ‫از این نظر منحصربه‌فردن که باید باکره بمونن. 157 00:09:44,610 --> 00:09:47,100 ‫حین ترکیب ارواح در رابطه جنسی، 158 00:09:47,100 --> 00:09:51,330 ‫قدرت جادویی مورد نیاز برای اجرای جادوی روح ‫ به‌طور چشمگیری افزایش پیدا می‌کنه. 159 00:09:54,700 --> 00:09:59,010 ‫البته با سطح قدرتی که اون داره، ‫اونقدرا تفاوت زیادی ایجاد نمی‌کنه. 160 00:09:59,010 --> 00:10:02,150 ‫براش مشکلی نداره که یکبار ازدواج رو امتحان کنه. 161 00:10:07,350 --> 00:10:10,330 ‫اگه دلت بخواد، می‌تونم بهت کمک کنم. 162 00:10:10,850 --> 00:10:13,060 ‫می‌خوای داروی تقویت جنسی بهت بدم؟ 163 00:10:13,060 --> 00:10:18,490 ‫معجون‌های معمولی روش جواب نمی‌دن، ‫ولی اونایی که من می‌سازم شاید کار کنن. 164 00:10:18,890 --> 00:10:20,100 ‫نه، ممنون. 165 00:10:21,090 --> 00:10:23,460 ‫خیلی‌خب، در این صورت... 166 00:10:25,110 --> 00:10:28,110 ‫چطوره یه‌چیز خیلی جالب‌تر بهت بدم؟ 167 00:10:34,910 --> 00:10:36,660 ‫وای، چه ترسناک. 168 00:10:36,660 --> 00:10:39,780 ‫برخلاف تیناشا، مبارزه نقطه‌قوتم نیست. 169 00:10:39,780 --> 00:10:40,820 ‫پس می‌شه بهم رحم کنی؟ 170 00:10:41,120 --> 00:10:42,300 ‫خواهیم دید. 171 00:10:42,300 --> 00:10:43,820 ‫ا ـ اعلی‌حضرت. 172 00:10:43,820 --> 00:10:48,580 ‫اون نجات‌مون داده، و درمورد ‫مرگ‌های مرموز هم که فهمیدیم. 173 00:10:48,580 --> 00:10:50,870 ‫بیاید دیگه برگردیم. 174 00:10:50,870 --> 00:10:51,700 ‫باشه. 175 00:10:52,630 --> 00:10:54,570 ‫هرموقع خواستید می‌تونید بهم سر بزنید. 176 00:11:05,310 --> 00:11:08,780 ‫توی مدتی که نبودم، با مشکلی مواجه نشدید؟ 177 00:11:09,550 --> 00:11:11,600 ‫مـ ـ من که چیزی یادم نمیاد. 178 00:11:11,600 --> 00:11:13,130 ‫چیزی نبوده. 179 00:11:13,130 --> 00:11:14,560 ‫خوبه که اینو می‌شنوم. 180 00:11:15,300 --> 00:11:18,520 ‫مرتب‌کردن وسایل جادویی‌تونو تموم کردید؟ 181 00:11:18,520 --> 00:11:20,280 ‫بله، یه‌جورایی. 182 00:11:20,280 --> 00:11:25,170 ‫خیلی چیزا دارم که بدقلقن، ‫پس نمی‌تونستم به آشنام بسپرمشون. 183 00:11:25,170 --> 00:11:27,130 ‫عذر می‌خوام که قصر رو ترک کردم. 184 00:11:27,130 --> 00:11:28,380 ‫مسئله مهمی نیست. 185 00:11:28,380 --> 00:11:31,810 ‫اتفاقاً به‌نظرم بیشتر باید استراحت کنین... 186 00:11:31,810 --> 00:11:32,970 ‫یه‌کم می‌رم هواخوری. 187 00:11:32,970 --> 00:11:34,220 ‫عا، چشم. 188 00:11:39,230 --> 00:11:41,760 ‫چی شده؟ چیزی بهم چسبیده؟ 189 00:11:42,140 --> 00:11:43,740 ‫نه، چیزی نیست. 190 00:11:44,590 --> 00:11:47,470 ‫اسکار، حالت بد نیست؟ 191 00:11:47,470 --> 00:11:48,860 ‫کاملاً سرحالم. 192 00:11:48,860 --> 00:11:50,430 ‫یهو چی شده می‌پرسی؟ 193 00:11:50,430 --> 00:11:51,940 ‫خب پس هیچی. 194 00:12:13,500 --> 00:12:15,390 ‫صبح به‌خیر. 195 00:12:15,390 --> 00:12:17,670 ‫اسکار، خوب تونستی بخوابی؟ 196 00:12:18,220 --> 00:12:19,170 ‫آره. 197 00:12:19,630 --> 00:12:21,330 ‫اصلاً خسته نیستم. 198 00:12:24,700 --> 00:12:26,180 ‫اسکار. 199 00:12:28,930 --> 00:12:30,350 ‫چیزی شده؟ 200 00:12:31,110 --> 00:12:32,970 ‫نه، هیچی نیست. 201 00:12:33,410 --> 00:12:36,210 ‫فقط حس کردم یاد یه‌چیزی افتادم. 202 00:12:36,210 --> 00:12:38,030 ‫هنوز حالت جا نیومده. 203 00:12:38,030 --> 00:12:40,190 ‫لطفاً خواب کامل داشته باش. 204 00:12:40,190 --> 00:12:42,110 ‫گفتم که خوب خوابیدم. 205 00:12:42,550 --> 00:12:45,410 ‫چرا حالا انقدر نگران خوابیدن منی؟ 206 00:12:45,410 --> 00:12:46,720 ‫همینطوری. 207 00:12:46,720 --> 00:12:49,470 ‫فقط اگه می‌شه نذار توی کارت اختلال ایجاد کنه. 208 00:12:52,540 --> 00:12:54,100 ‫زن عجیبیه. 209 00:12:57,930 --> 00:12:59,970 ‫صـ ـ صبحتون به‌خیر. 210 00:12:59,970 --> 00:13:01,740 ‫صبح شما هم به‌خیر. 211 00:13:01,740 --> 00:13:04,900 ‫تا یادم نرفته،‌ یه درخواست کوچیک ازتون داشتم. 212 00:13:04,900 --> 00:13:06,890 ‫چـ ـ چیه؟ 213 00:13:06,890 --> 00:13:10,100 ‫اسکار اخیراً خواب درست‌وحسابی داره؟ 214 00:13:11,330 --> 00:13:12,530 ‫به‌گمونم. 215 00:13:12,530 --> 00:13:15,590 ‫اونطوری نیست که تا دیروقت بیدار بمونه. 216 00:13:16,060 --> 00:13:17,520 ‫جدی؟ 217 00:13:17,520 --> 00:13:18,770 ‫جدی. 218 00:13:18,770 --> 00:13:21,480 ‫درمورد معشوقه‌های جدیدش چی؟ 219 00:13:22,230 --> 00:13:23,360 ‫کی رو می‌گین؟ 220 00:13:23,360 --> 00:13:24,500 ‫اسکار. 221 00:13:25,410 --> 00:13:26,450 ‫نخیر. 222 00:13:28,900 --> 00:13:30,410 ‫جدی هیچ‌کس؟ 223 00:13:30,700 --> 00:13:32,140 ‫راست می‌گم، کسی نیست. 224 00:13:32,610 --> 00:13:34,540 ‫اوه، حسودی می‌کنین؟ 225 00:13:34,540 --> 00:13:37,090 ‫این خزعبلات رو برای خوابت بذار. 226 00:13:38,260 --> 00:13:38,930 ‫معـ... 227 00:13:39,330 --> 00:13:41,080 ‫معشوقه؟! 228 00:13:41,080 --> 00:13:46,330 ‫خودش ظاهراً بی‌خبره، ‫ولی این چندوقت نیروی حیاتش بی‌ثبات بوده. 229 00:13:46,330 --> 00:13:49,890 ‫اگه معشوقه داشت، بهتر بود فقط عمومیش می‌کرد. 230 00:13:49,890 --> 00:13:52,250 ‫فکر می‌کردم هیچ‌کس به‌قدر کافی شجاعت نداره. 231 00:13:52,250 --> 00:13:54,440 ‫تصورش یه‌ذره سخته... 232 00:13:54,440 --> 00:13:57,480 ‫بوی عطر همه‌جاشو برداشته. 233 00:13:57,780 --> 00:13:59,850 ‫گمونم خودش متوجه نمی‌شه. 234 00:14:02,340 --> 00:14:06,250 ‫امروز اول‌وقت دیدمش، ‫ولی چیز خاصی متوجه نشدم. 235 00:14:06,250 --> 00:14:07,220 ‫چی؟ 236 00:14:07,220 --> 00:14:10,700 ‫وقتی کنارش وایمیسی کاملاً مشخصه. 237 00:14:11,180 --> 00:14:11,990 ‫وایسا ببینم... 238 00:14:20,820 --> 00:14:22,850 ‫شرمنده، باید برم. 239 00:14:25,340 --> 00:14:27,400 ‫چـ ـ چه ترسناک. 240 00:14:27,400 --> 00:14:29,310 ‫کی جرئت خیانت بهشو داره؟ 241 00:14:29,730 --> 00:14:31,970 ‫قضیه چی بود؟ 242 00:14:32,710 --> 00:14:33,850 ‫اسکار! 243 00:14:34,420 --> 00:14:35,810 ‫مشکل چیه، تیناشا؟ 244 00:14:36,570 --> 00:14:38,040 ‫خودتو به اون راه نزن! 245 00:14:38,040 --> 00:14:41,090 ‫چرا بهم نگفتی لوکرتزیا رو دیدی؟! 246 00:14:42,050 --> 00:14:45,190 ‫چون فکر نمی‌کردم مسئله مهمی باشه چیزی نگفتم. 247 00:14:45,190 --> 00:14:46,110 ‫شرمنده. 248 00:14:46,470 --> 00:14:49,240 ‫اگه دیدار با یه ساحره مسئله مهمی نباشه، 249 00:14:49,240 --> 00:14:51,700 ‫اونوقت دیگه هیچی تو زندگی ارزش نداره! 250 00:14:51,700 --> 00:14:53,740 ‫شاید همینطور باشه. 251 00:14:53,740 --> 00:14:56,920 ‫خواهشاً درمورد این کمبود احساس خطرت یه‌فکری بکن! 252 00:14:56,920 --> 00:14:59,880 ‫بهت گفتم که حملات ذهنی همچنان روت اثر داره! 253 00:14:59,880 --> 00:15:02,170 ‫اعتماد‌به‌نفس یه‌چیزه، 254 00:15:02,170 --> 00:15:04,380 ‫ولی اگه به‌کشتنت بده یه‌گوشه نمی‌شینم. 255 00:15:04,690 --> 00:15:06,010 ‫به‌کشتنم بده؟ 256 00:15:06,010 --> 00:15:08,090 ‫خوشبختانه این‌دفعه رو فهمیدم. 257 00:15:08,690 --> 00:15:11,540 ‫این افسون خودشو به‌عنوان معشوقه‌ت ‫ توی رؤیاهات پنهان می‌کنه 258 00:15:11,540 --> 00:15:15,650 ‫و به‌تدریج نیروی حیاتت رو ‫ از طریق رابطه جنسی می‌گیره. 259 00:15:15,650 --> 00:15:20,360 ‫اگه سریع عمل کنه، قربانی توی کمتر از یک‌هفته می‌میره. 260 00:15:20,360 --> 00:15:21,150 ‫چی؟ 261 00:15:22,180 --> 00:15:25,320 ‫حتماً هرشب خواب‌های شهوانی داری. 262 00:15:25,320 --> 00:15:28,280 ‫شرط می‌بندم موقع بیدار شدن از یادت می‌رن. 263 00:15:28,280 --> 00:15:30,340 ‫تو از کجا تونستی بفهمی؟ 264 00:15:30,910 --> 00:15:32,160 ‫بو. 265 00:15:32,160 --> 00:15:37,030 ‫بوی شدیدی از گل، ‫چیزی شبیه عطر خانم‌ها روته. 266 00:15:37,030 --> 00:15:40,290 ‫سر همین شک افتادم که شاید معشوقه داشته باشی. 267 00:15:40,290 --> 00:15:41,360 ‫ندارم. 268 00:15:41,360 --> 00:15:43,790 ‫اون هیچی، واقعاً انقدر بو می‌دم؟ 269 00:15:44,570 --> 00:15:45,790 ‫که اینطور. 270 00:15:46,580 --> 00:15:50,360 ‫انگار من تنها کسی‌ام ‫ که می‌تونه این بو رو تشخیص بده. 271 00:15:50,360 --> 00:15:51,820 ‫اون منحرف عوضی. 272 00:15:52,430 --> 00:15:54,540 ‫خب باید چیکار کنیم؟ 273 00:15:54,540 --> 00:15:56,420 ‫امشب نفرین رو برمی‌دارم. 274 00:15:56,420 --> 00:15:59,220 ‫همین الانشم نیروی حیاتت داره به‌هم می‌ریزه. 275 00:15:59,220 --> 00:16:03,270 ‫اگه به‌زور بخوایم از خارج افسونی اجرا کنیم ‫شاید به قیمت جونت تموم بشه. 276 00:16:04,270 --> 00:16:05,650 ‫به عبارتی... 277 00:16:05,970 --> 00:16:08,480 ‫به‌زور از داخل نفرین رو برمی‌داریم. 278 00:16:08,480 --> 00:16:10,400 ‫مجبوریم به زور متوسل شیم، ها؟ 279 00:16:10,400 --> 00:16:12,070 ‫فقط ساکت شو و بگیر بخواب. 280 00:16:52,660 --> 00:16:53,700 ‫اسکار. 281 00:17:12,550 --> 00:17:13,610 282 00:17:17,730 --> 00:17:18,810 ‫تیناشا. 283 00:17:22,430 --> 00:17:23,930 ‫چه بی‌سلیقه. 284 00:17:31,410 --> 00:17:32,570 ‫اسکار؟ 285 00:17:35,150 --> 00:17:36,020 ‫دستام! 286 00:17:36,800 --> 00:17:39,360 ‫اسکار... 287 00:17:40,310 --> 00:17:42,830 ‫لطفاً بس کن... 288 00:17:45,300 --> 00:17:47,660 ‫خواهش می‌کنم... 289 00:17:47,660 --> 00:17:50,000 ‫کمکم کن... 290 00:17:50,620 --> 00:17:52,010 ‫تمومش کن... 291 00:17:53,150 --> 00:17:53,840 ‫تمومش کن! 292 00:17:56,830 --> 00:17:57,800 ‫بکشش. 293 00:18:13,810 --> 00:18:14,930 ‫تیناشا... 294 00:18:31,430 --> 00:18:32,870 ‫خسته نباشی. 295 00:18:34,110 --> 00:18:36,870 ‫تمام نیروی حیاتی که ازت دزدیده بود رو پس گرفتی. 296 00:18:39,580 --> 00:18:40,630 ‫کاری نکن... 297 00:18:41,910 --> 00:18:43,820 ‫تو رو بکشم. 298 00:18:44,640 --> 00:18:46,430 ‫اون من نبودم. 299 00:18:46,720 --> 00:18:47,820 ‫کلی می‌گم. 300 00:18:48,640 --> 00:18:49,660 ‫چرا؟ 301 00:18:50,210 --> 00:18:52,520 ‫تا وقتی اون شمشیر رو به‌دست بگیری، 302 00:18:53,150 --> 00:18:57,740 ‫بالأخره ممکنه روزی برسه که مجبور باشی منم بکشی. 303 00:18:58,170 --> 00:18:59,970 ‫داری جدی حرف می‌زنی؟ 304 00:18:59,970 --> 00:19:00,740 ‫البته. 305 00:19:03,030 --> 00:19:04,030 ‫وایسا! 306 00:19:04,030 --> 00:19:06,620 ‫امشب خواب خوبی داشته باشی. 307 00:19:14,270 --> 00:19:16,130 ‫لوکرتزیا! 308 00:19:16,130 --> 00:19:18,050 ‫مشتاق دیدار، تیناشا. 309 00:19:18,400 --> 00:19:20,980 ‫اوه، بدنت رو رشد دادی؟ 310 00:19:20,980 --> 00:19:22,600 ‫تو مشکلت چیه؟! 311 00:19:22,600 --> 00:19:24,510 ‫خیلی سلیقه مزخرفی داری! 312 00:19:24,510 --> 00:19:27,770 ‫بخش مزخرفش جوریه که نفرین رو شکستی. 313 00:19:27,770 --> 00:19:30,730 ‫فکر نمی‌کردم کاری کنی گردنتو بشکنه. 314 00:19:31,010 --> 00:19:34,170 ‫سریعترین روش بود، و دلمم خنک شد. 315 00:19:34,170 --> 00:19:38,200 ‫باید مشخص باشه که من باهاش پیمان بستم. 316 00:19:38,200 --> 00:19:39,810 ‫چرا باید همچین کاری کنی؟ 317 00:19:40,410 --> 00:19:43,660 ‫به‌عنوان خوش‌آمدگویی بعد این‌همه مدت درنظرش بگیر. 318 00:19:44,000 --> 00:19:46,380 ‫با اون خوش‌آمدگویی نزدیک بود یکی رو بکشی. 319 00:19:48,290 --> 00:19:49,010 ‫خب؟ 320 00:19:49,010 --> 00:19:51,200 ‫صاحب اون پیمان چی گفت؟ 321 00:19:51,200 --> 00:19:54,640 ‫عصبانی شد که مجبورش کردم گردنمو بشکنه. 322 00:19:54,640 --> 00:19:56,770 ‫منم باشم عصبانی می‌شم. 323 00:19:56,770 --> 00:19:58,500 ‫حتماً حس بدی داره. 324 00:19:58,500 --> 00:20:01,840 ‫به‌عنوان مالک آکاشیا، خیلی خونسرده... 325 00:20:01,840 --> 00:20:04,060 ‫ولی خیلی مرد خوبیه ها. 326 00:20:04,060 --> 00:20:06,050 ‫اگه علاقه نداری، می‌شه من بگیرمش؟ 327 00:20:06,050 --> 00:20:07,900 ‫برو بگیرش، چه بهتر. 328 00:20:09,460 --> 00:20:11,030 ‫حالا که فکر می‌کنم، نه. 329 00:20:11,030 --> 00:20:13,310 ‫چیه؟ نظرت عوض شد؟ 330 00:20:13,310 --> 00:20:17,400 ‫نه، فقط ترکیب‌کردن خون ساحره باهاش فکر بدیه. 331 00:20:17,400 --> 00:20:20,660 ‫اوه، درگیر اون قضایا شده، مگه نه؟ 332 00:20:21,090 --> 00:20:22,990 ‫ساحره سکوت، آره؟ 333 00:20:24,510 --> 00:20:26,700 ‫شکستنش قراره وقت‌گیر باشه. 334 00:20:27,100 --> 00:20:28,660 ‫بذار ببینم... 335 00:20:30,630 --> 00:20:31,500 ‫بیا. 336 00:20:31,500 --> 00:20:32,410 ‫اینو بگیر. 337 00:20:32,740 --> 00:20:33,910 ‫برای عذرخواهی. 338 00:20:35,710 --> 00:20:37,290 ‫خون و اسپرم بدنش. 339 00:20:37,700 --> 00:20:40,920 ‫احتمال می‌دم اونا بیشتر توسط نفرین ‫ تحت‌تأثیر قرار گرفته باشن. 340 00:20:40,920 --> 00:20:42,800 ‫اینارو ازش گرفتی؟ 341 00:20:42,800 --> 00:20:46,880 ‫باید یه‌فکری به‌حال این عادتت بکنی ‫که هرچی می‌بینی انبار می‌کنی. 342 00:20:46,880 --> 00:20:49,100 ‫یه‌کم زیادی عصبی نیستی؟ 343 00:20:49,380 --> 00:20:54,330 ‫می‌دونی، اون افسون ‫ برای درست‌کردن یه کپی ازت نبود. 344 00:20:54,330 --> 00:20:57,780 ‫من فقط خواسته‌های خودشو منعکس کردم. 345 00:20:58,290 --> 00:21:01,180 ‫از اولش تقصیر کیه که ما داریم دعوا می‌کنیم؟ 346 00:21:01,180 --> 00:21:03,180 ‫خودت، واسه اینکه لجبازی،‌ بد می‌گم؟ 347 00:21:04,570 --> 00:21:06,580 ‫چرا نمی‌ری ازش عذرخواهی کنی؟ 348 00:21:07,850 --> 00:21:11,040 ‫فکر می‌کنم خیلی برات ارزش قائله. 349 00:21:19,150 --> 00:21:19,930 ‫می‌تونی بیای. 350 00:21:26,050 --> 00:21:26,900 ‫بیا اینجا. 351 00:21:33,310 --> 00:21:34,050 ‫آه... 352 00:21:48,070 --> 00:21:49,410 ‫متأسفم. 353 00:21:55,950 --> 00:21:57,330 ‫معذرت می‌خوام... 354 00:03:08,200 --> 00:03:12,960 ‫~ چیزی که جنگل آرزویش را دارد ~ 355 00:23:35,390 --> 00:23:39,930 ‫~ به‌تصویر کشیدن امید زندگی ~