1 00:00:01,560 --> 00:00:08,560 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی‌موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:08,560 --> 00:00:15,560 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 3 00:01:12,930 --> 00:01:19,930 ‫مترجم: «محمدعلی sm» ‫در تلگرام mmli_Subs@ 4 00:01:29,550 --> 00:01:36,510 ‫« هفت پرده » 5 00:03:37,140 --> 00:03:40,020 ‫ازم خواسته میشه که ‫برداشت شخصی خودم رو بسازم 6 00:03:42,960 --> 00:03:45,800 ‫من هم همین کار رو می‌کنم 7 00:03:50,500 --> 00:03:52,600 ‫تو پیوسته نظر بر او داری 8 00:03:54,640 --> 00:03:56,540 ‫زیاد به اون می‌نگری 9 00:03:59,130 --> 00:04:01,050 ‫بسا که حادثه‌ای ترسناک را سبب شود 10 00:04:24,010 --> 00:04:25,930 ‫سلام، من کلیا هستم 11 00:04:25,930 --> 00:04:30,100 ‫تو بخش لوازم صحنه‌ی گروه اُپرا کار می‌کنم 12 00:04:30,100 --> 00:04:33,000 ‫می‌خوام بهتون نشون بدم که ‫چطوری 13 00:04:33,000 --> 00:04:35,060 ‫سرِ یوحنای معمدان رو می‌سازم 14 00:04:35,060 --> 00:04:38,020 ‫اگر بعضی‌هاتون داستانش رو نمی‌دونید، 15 00:04:38,020 --> 00:04:41,440 ‫باید بگم که اون پیامبریـه که سرش 16 00:04:41,440 --> 00:04:44,030 ‫توسط زنی به اسم سالومه بریده میشه 17 00:04:44,030 --> 00:04:46,320 ‫بازگشت امبر دیان شگفت‌انگیز رو 18 00:04:46,320 --> 00:04:47,780 ‫خوشامد میگیم 19 00:04:50,910 --> 00:04:55,410 ‫خیلی خوشحالیم که دوباره ‫برگشتی پیش‌مون امبر 20 00:04:55,410 --> 00:04:56,960 ‫و همچنین ورود یوهان میولر 21 00:04:56,960 --> 00:04:59,170 ‫که اولین حضورش در جمع ماست رو 22 00:04:59,170 --> 00:05:01,710 ‫به ایشون خوشامد میگیم 23 00:05:01,710 --> 00:05:03,380 ‫از این که این دو آوازخوان فوق‌العاده 24 00:05:03,380 --> 00:05:04,800 ‫در جمع‌مون هستن، خیلی خوشحالیم 25 00:05:04,800 --> 00:05:07,590 ‫که هردو به همین تازگی از اجرای... 26 00:05:07,590 --> 00:05:09,260 ‫چطور بگم... 27 00:05:09,260 --> 00:05:12,510 ‫پر سروصدای سالومه در اشتوتگارت اومدن 28 00:05:18,810 --> 00:05:22,110 ‫شوهرم قبل از این که فوت کنه 29 00:05:22,110 --> 00:05:24,980 ‫خواسته‌ی خیلی به‌خصوصی ازم کرد 30 00:05:24,990 --> 00:05:27,570 ‫چارلز می‌خواست که ‫یکی از کارآموزهای قبلیش 31 00:05:27,570 --> 00:05:31,820 ‫این بازسازی نمایش سالومه رو کارگردانی کنه 32 00:05:31,830 --> 00:05:35,660 ‫می‌دونم که چارلز موقع ساخت نمایش اصلی 33 00:05:35,660 --> 00:05:39,290 ‫خیلی با جنین نزدیک بود، ‫برای همین 34 00:05:39,290 --> 00:05:41,210 ‫از جنین دعوت می‌کنم که 35 00:05:41,210 --> 00:05:43,960 ‫از برنامه‌هاش در هفته‌های آتی برامون بگه 36 00:05:43,960 --> 00:05:46,510 ‫جنین، مایلی بیای و 37 00:05:46,510 --> 00:05:47,800 ‫برامون صحبت کنی؟ 38 00:05:51,720 --> 00:05:55,350 ‫کار روی این نمایش در چندین سال گذشته 39 00:05:55,350 --> 00:05:56,890 ‫زندگی من رو تغییر داد 40 00:05:58,480 --> 00:06:00,230 ‫هدیه‌ی خیلی بزرگی بود 41 00:06:01,480 --> 00:06:04,780 ‫همونطور که دعوت شدن برای ‫کارگردانی این بازسازی... 42 00:06:07,070 --> 00:06:09,240 ‫یه... 43 00:06:09,240 --> 00:06:10,700 ‫هدیه‌ی بزرگ دیگه‌ست 44 00:06:12,160 --> 00:06:15,080 ‫چارلز قدر یه دنیا برای من ارزش داشت 45 00:06:16,910 --> 00:06:19,330 ‫چارلز برای خیلی‌ها ارزشمند بود 46 00:06:20,670 --> 00:06:22,380 ‫امروز صبح، من... 47 00:06:23,750 --> 00:06:25,170 ‫لحظه‌ای وقت گذاشتم تا 48 00:06:25,170 --> 00:06:28,550 ‫جای محبوبش رو توی سالن تئاتر پیدا کنم 49 00:06:29,630 --> 00:06:32,930 ‫یعنی «پل تمرین» 50 00:06:32,930 --> 00:06:35,350 ‫که صحنه رو به تماشاگران پیوند می‌زنه، 51 00:06:35,350 --> 00:06:37,180 ‫درست بالای گروه گروه ارکسترا. درست... 52 00:06:38,680 --> 00:06:40,730 ‫درست بین این دوفضائـه 53 00:06:42,940 --> 00:06:44,690 ‫و اون... خیلی دوست داشت که اونجا باشه 54 00:06:44,690 --> 00:06:47,650 ‫دوست داشت که... ‫تو دل ماجرا باشه 55 00:06:49,190 --> 00:06:51,200 ‫و حالا ما اومدیم اینجا تا... 56 00:06:53,700 --> 00:06:56,620 ‫یاد قلب و روحش رو 57 00:06:56,620 --> 00:06:59,120 ‫زنده نگه داریم 58 00:06:59,120 --> 00:07:01,060 ‫با بهترین شکلی که توانش رو داریم 59 00:07:05,290 --> 00:07:08,360 ‫برای همین طرح‌های لباس و 60 00:07:08,370 --> 00:07:10,380 ‫برخی از تصاویرِ 61 00:07:10,380 --> 00:07:14,020 ‫نمایش اصلی و ماکتش رو ‫بهتون نشون میدم 62 00:07:15,640 --> 00:07:19,020 ‫تغییراتی که من برای این نمایش ایجاد می‌کنم، 63 00:07:19,020 --> 00:07:22,440 ‫کوچیک اما پرمعنا خواهند بود 64 00:07:22,440 --> 00:07:24,310 ‫اگر هم کسی سوالی داره 65 00:07:24,310 --> 00:07:26,650 ‫در خدمتم که بهش جواب بدم 66 00:07:26,650 --> 00:07:28,270 ‫خیلی ممنون 67 00:07:32,070 --> 00:07:35,530 ‫- اجرای دیوانه‌واری بود ‫- آره 68 00:07:35,530 --> 00:07:36,960 ‫اون صحبتای طولانی‌ای که 69 00:07:36,960 --> 00:07:38,920 ‫درمورد اون نقش داشتیم رو یادتـه؟ 70 00:07:38,920 --> 00:07:41,250 ‫آره، اون صحبت‌ها رو یادمـه 71 00:07:41,250 --> 00:07:43,410 ‫تو تاثیر زیادی روی من گذاشتی 72 00:07:43,420 --> 00:07:44,750 ‫جداً؟ 73 00:07:47,420 --> 00:07:49,960 ‫بعد از اون رفتم لندن تا 74 00:07:49,960 --> 00:07:51,840 ‫از یه معلم محشر کار یاد بگیرم اما 75 00:07:51,840 --> 00:07:54,430 ‫هزینه‌ش خیلی زیاد بود و ‫زودی پولم تموم شد و... 76 00:07:54,430 --> 00:07:56,260 ‫- برگشتم ‫- و به کار ادامه دادی 77 00:07:56,260 --> 00:07:58,050 ‫من کلی نقش‌های ذخیره‌ بازی کردم 78 00:07:58,050 --> 00:07:59,760 ‫یه چندتا کار کوچیک هم کردم 79 00:08:01,180 --> 00:08:04,770 ‫- حالا هم اینجام ‫- نقش ذخیره‌ی یوحنای رو بازی می‌کنی 80 00:08:05,230 --> 00:08:07,080 ‫من هم نقش ذخیره‌ی سالومه رو بازی می‌کنم 81 00:08:07,080 --> 00:08:08,190 ‫- سلام ‫- ریچل هستم 82 00:08:08,190 --> 00:08:10,270 ‫ریچل، من هم جنینم. ‫از آشنایی باهات خوشوقتم. 83 00:08:10,280 --> 00:08:12,780 ‫- همچنین ‫- دوتا بازیگر ذخیره‌م 84 00:08:12,780 --> 00:08:14,860 ‫قراره خوش بگذره 85 00:08:14,860 --> 00:08:17,570 ‫خب، خلاصه‌ی داستان اُپرا اینـه 86 00:08:17,570 --> 00:08:22,500 ‫سالومه می‌خواد که ‫یوحنای معمدان بهش توجه کنه 87 00:08:22,500 --> 00:08:25,710 ‫اون دیوونشـه اما یوحنا خودداری می‌کنه 88 00:08:25,710 --> 00:08:27,920 ‫حتی به سالومه نگاه هم ‫نمی‌کنه چون فکر می‌کنه ‫که 89 00:08:27,920 --> 00:08:30,090 مادر سالومه فاحشه‌ست 90 00:08:30,090 --> 00:08:33,630 ‫برای همین پدر ناتنی سالومه، ‫شاه هرود، 91 00:08:33,630 --> 00:08:38,140 ‫ازش می‌خواد تا این رقص شهوت‌انگیز رو ‫براش انجام بده و 92 00:08:38,140 --> 00:08:40,600 ‫بعد به سالومه میگه که در ازاش 93 00:08:40,600 --> 00:08:43,220 ‫هرچیزی که بخواد رو بهش میده 94 00:08:43,230 --> 00:08:46,230 ‫سالومه هم ازش 95 00:08:46,230 --> 00:08:48,350 ‫سرِ یوحنای معمدان رو می‌خواد که 96 00:08:48,360 --> 00:08:50,190 ‫اینجا دارم روش کار می‌کنم 97 00:08:50,190 --> 00:08:53,690 ‫درخواست می‌کنه که پدر ناتنیش 98 00:08:53,690 --> 00:08:57,150 ‫سر یوحنا رو ببُره و ‫به اون تحویلش بده تا 99 00:08:57,160 --> 00:08:59,910 ‫بالاخره بتونه لب‌هاش رو ببوسه 100 00:09:02,450 --> 00:09:05,870 ‫به‌گمونم متوجه شدید که ‫داستان خیلی عجیبیـه 101 00:09:08,920 --> 00:09:14,300 ‫کیست این زن که مرا می‌نگرد 102 00:09:14,300 --> 00:09:20,140 ‫از نگاهش بیزارم 103 00:09:20,140 --> 00:09:27,600 ‫بهر چه دیدگان زرفامش را از 104 00:09:27,600 --> 00:09:31,110 ‫زیر پلک‌های زر اندوده به من دوخته است؟ 105 00:09:31,110 --> 00:09:36,570 ‫نمی‌دانم کیست 106 00:09:36,570 --> 00:09:40,110 ‫بگوییدش تا دور شود 107 00:09:40,120 --> 00:09:47,080 ‫با او مرا کاری نیست 108 00:09:48,620 --> 00:09:54,960 ‫من، سالومه، دختر هرودیاس 109 00:09:54,960 --> 00:09:59,090 ‫شاهزاده‌ی یهودایم 110 00:09:59,090 --> 00:10:00,800 ‫دور شو ای دختر بابل! 111 00:10:00,800 --> 00:10:01,800 ‫به برگزیده‌ی استاد نزدیک مشو... 112 00:10:01,800 --> 00:10:04,220 ‫یوهان! یوهان، یوهان 113 00:10:04,220 --> 00:10:07,350 ‫به‌هیچ‌عنوان نباید به سالومه نگاه کنی 114 00:10:08,560 --> 00:10:11,060 ‫از همون لحظه‌ای که چشم‌بند رو ‫از چشمات برمی‌داری، 115 00:10:11,060 --> 00:10:13,940 ‫نباید برگردی و نگاهش کنی 116 00:10:13,940 --> 00:10:15,900 ‫یکم عجیبـه 117 00:10:15,900 --> 00:10:19,280 ‫خب، تو می‌خوای که اون توبه کنه و 118 00:10:19,280 --> 00:10:21,280 واسه‌ این که وادارش کنی ‫این کار رو بکنه، 119 00:10:21,280 --> 00:10:23,410 ‫باید ازت بترسـه 120 00:10:23,410 --> 00:10:26,160 ‫باید بهش بفهمونی که تو می‌دونی 121 00:10:26,160 --> 00:10:28,250 ‫اون چه کارهای وحشتناکی انجام داده 122 00:10:28,250 --> 00:10:31,460 ‫خدا اشک و زاری‌های گناهانش رو شنیده 123 00:10:31,460 --> 00:10:34,250 ‫خودت مگه این رو نمیگی؟ 124 00:10:34,250 --> 00:10:37,550 ‫اون باید برای بخشش ازت تمنا کنه و 125 00:10:37,550 --> 00:10:39,920 ‫تا این کار رو نکنه، ‫تو آمادگی دیدنش رو نداری 126 00:10:39,920 --> 00:10:44,180 ‫اما مگه من درموردِ گناهان و ‫گریه‌های مادرش 127 00:10:44,180 --> 00:10:46,140 ‫حرف نمی‌زنم؟ 128 00:10:46,140 --> 00:10:47,600 ‫از نظر من اون یه فاحشه‌ست 129 00:10:47,600 --> 00:10:49,640 ‫تا جایی که به تو مربوطـه ‫اونا لنگه‌ی همن 130 00:10:49,640 --> 00:10:51,850 ‫به مامانش رفته 131 00:10:54,440 --> 00:10:55,900 ‫خیلی‌خب، ادامه میدیم 132 00:11:01,030 --> 00:11:07,410 ‫شهدخت امشب چه زیبا شده! 133 00:11:11,040 --> 00:11:14,710 ‫به ماه نگاه کن 134 00:11:14,710 --> 00:11:19,050 ‫چه عجیب می‌نماید! 135 00:11:19,050 --> 00:11:24,390 ‫مانند زنیست که از گور برخیزد! 136 00:11:25,390 --> 00:11:26,930 فوت کن مامان‌جون 137 00:11:26,930 --> 00:11:29,350 ‫بابا کجاست؟ 138 00:11:29,350 --> 00:11:31,890 ‫بابا، بیا. ‫مامان‌جون می‌خواد شمع‌ها رو فوت کنه. 139 00:11:34,730 --> 00:11:36,730 ‫اون شمع‌ها رو از کجا پیدا کردی لیزی؟ 140 00:11:36,730 --> 00:11:37,770 ‫بابا آوردشون 141 00:11:37,770 --> 00:11:39,900 ‫یکم بزرگن نیستن؟ 142 00:11:39,910 --> 00:11:41,860 ‫می‌خواستیم فشفشه روشن کنیم، یادت رفته؟ 143 00:11:41,860 --> 00:11:43,070 ‫بریم اونا رو جاشون بذاریم 144 00:11:43,070 --> 00:11:45,820 ‫بهتر نیست اول فوت‌شون کنه؟ 145 00:11:45,820 --> 00:11:47,570 ‫پس فشفشه‌ها به چه دردی می‌خورن؟ 146 00:11:47,580 --> 00:11:50,620 ‫باید وقتی کیک رو میاریم، ‫«تولدت مبارک» بخونیم، نه؟ 147 00:11:50,620 --> 00:11:52,580 ‫نمیشه همین شمع‌ها رو فوت کنه؟ 148 00:11:55,830 --> 00:11:57,960 ‫خب دیگه، بیا کمکم فشفشه‌ها رو ‫بذاریم رو کیک 149 00:11:57,960 --> 00:12:02,260 ‫تا همه‌چیز سر جاش باشه، خب؟ 150 00:12:02,260 --> 00:12:03,470 ‫- بیا دیگه ‫- برو عزیزم 151 00:12:03,470 --> 00:12:05,010 ‫آره 152 00:12:05,010 --> 00:12:07,180 ‫فشفشه 153 00:12:10,560 --> 00:12:13,180 ‫- عجیب بود ‫- جون من؟ 154 00:12:13,180 --> 00:12:15,850 ‫خونه‌ای که توشی چطوره؟ 155 00:12:15,850 --> 00:12:17,520 ‫قشنگـه 156 00:12:17,520 --> 00:12:19,730 ‫- مال رئیس‌های مایه‌دار اُپراس؟ ‫- آره، خودشون نیستن 157 00:12:19,730 --> 00:12:22,400 ‫- فکر می‌کردم می‌خوای... ‫- طبقه‌ی بالا چی‌کار می‌کردی؟ 158 00:12:25,450 --> 00:12:28,780 ‫داشتم به دیمیترا، ‫کلکسیون قدیمی سی‌دیت رو نشون می‌دادم 159 00:12:28,780 --> 00:12:31,080 ‫- چرا؟ ‫- هارولد کجاس؟ 160 00:12:34,200 --> 00:12:36,060 ‫هارولد پارسال مُرد مارگو 161 00:12:38,250 --> 00:12:40,710 ‫همه آماده. ‫سه، دو، یک. 162 00:12:40,710 --> 00:12:45,710 ‫تولدت مبارک 163 00:12:45,734 --> 00:12:51,445 ‫تولدت مبارک 164 00:12:51,470 --> 00:12:56,810 ‫تولدت مبارک مارگوی عزیز... 165 00:12:58,230 --> 00:13:00,190 ‫واقعاً لطف کردی اومدی اینجا تا 166 00:13:00,190 --> 00:13:02,320 ‫این کار رو بکنی. ‫می‌دونم چقدر سرت شلوغـه. 167 00:13:02,320 --> 00:13:04,990 ‫مشکلی نیست 168 00:13:04,990 --> 00:13:06,740 ‫خب، اینجا اتاق لوازم صحنه‌ست 169 00:13:08,660 --> 00:13:11,490 یکی از جاهای موردعلاقمـه 170 00:13:11,490 --> 00:13:13,790 ‫تقریباً همه‌ی لوازم صحنه‌ای که 171 00:13:13,790 --> 00:13:16,790 ‫توی تموم نمایش‌های گروه اُپرا بوده رو میشه دید 172 00:13:16,790 --> 00:13:18,330 ‫باورنکردنیـه 173 00:13:18,330 --> 00:13:21,920 ‫میشه‌ گفت یه کلکسیونی هم از 174 00:13:21,920 --> 00:13:24,000 ‫سرهای قطع‌‌شده‌ی بقیه‌ی نمایش‌ها داریم 175 00:13:24,010 --> 00:13:25,590 ‫چه بانمک 176 00:13:27,970 --> 00:13:30,470 ‫خب، همونطور که گفتم، ‫شرکت ازم خواسته 177 00:13:30,470 --> 00:13:34,100 ‫تا این کار رو درمورد این سر بکنم، ‫واسه‌ی بازاریابی نمایش 178 00:13:34,100 --> 00:13:35,720 ‫متوجهم 179 00:13:35,730 --> 00:13:37,140 ‫و آره 180 00:13:37,140 --> 00:13:40,980 ‫گفتم جالب میشه که ‫نظرِ الانِ شما رو هم 181 00:13:40,980 --> 00:13:46,240 ‫درمورد ابزار صحنه، ‫بعد از این همه سال بدونم 182 00:13:46,240 --> 00:13:48,820 ‫باشه 183 00:13:51,830 --> 00:13:55,830 ‫خب، درمورد کار روی این نمایش 184 00:13:55,830 --> 00:13:57,330 ‫بعد از این همه سال بهم بگید 185 00:13:58,620 --> 00:14:01,330 ‫خب، من بیشتر یه تماشاچی بودم 186 00:14:01,330 --> 00:14:02,710 ‫مثل یه‌... کارآموز 187 00:14:04,340 --> 00:14:08,220 ‫درواقع یه تماشاچی برای... ‫کارگردان 188 00:14:08,220 --> 00:14:10,470 ‫آره خب، ما خیلی صحبت می‌کردیم 189 00:14:11,800 --> 00:14:15,640 ‫اما اون موقع من فقط دانش‌آموزِ چارلز بودم 190 00:14:17,480 --> 00:14:20,560 ‫بهم گفتن که اون حضور پررنگی داشته 191 00:14:20,560 --> 00:14:24,770 ‫آره، اون حضور پررنگی داشت 192 00:14:24,770 --> 00:14:27,360 ‫آره، چارلز خیلی حضور پررنگی داشت 193 00:14:27,360 --> 00:14:29,140 ‫چی درموردش می‌تونید بهم بگید؟ 194 00:14:39,500 --> 00:14:42,670 ‫به‌نظرتون چرا سالومه درخواستِ 195 00:14:42,670 --> 00:14:44,080 ‫سر یوحنای معمدان رو می‌کنه؟ 196 00:14:44,090 --> 00:14:45,750 ‫خب، توی اُپرا هم میگه 197 00:14:45,750 --> 00:14:47,170 ‫اون فقط می‌خواسته که... 198 00:14:47,170 --> 00:14:50,590 ‫لب‌هاش رو ببوسه اما ‫اون اجازه نمی‌داده 199 00:14:50,590 --> 00:14:52,760 ‫به‌نظرتون این یکم زیاده‌روی نیست؟ 200 00:14:52,760 --> 00:14:54,970 ‫چرا، زیاده‌رویـه 201 00:14:54,970 --> 00:14:57,890 ‫اما به‌نظرم شما باید بهش به‌عنوان 202 00:14:57,890 --> 00:15:00,930 ‫اولین جرم جنسی ثبت شده توی ‫تاریخ کتاب مقدس نگاه کنید 203 00:15:02,350 --> 00:15:09,110 ‫ای سرزمین فلسطین، 204 00:15:09,110 --> 00:15:16,883 ‫شادی مکن از این که عصایی که 205 00:15:16,908 --> 00:15:22,080 ‫تو را می‌زد، شکسته است 206 00:15:25,880 --> 00:15:29,210 ‫خب امبر، این لحظه‌ایـه که 207 00:15:29,210 --> 00:15:33,550 ‫تو باید خودت رو روی تاب ولو کنی 208 00:15:34,760 --> 00:15:37,640 ‫فقط با دوتا دست بگیرش و ‫آروم خودت رو ولو کن 209 00:15:37,640 --> 00:15:41,730 ‫چون صدای اون مثل یه مخدر می‌مونه 210 00:15:41,730 --> 00:15:44,190 ‫صداش بهت احساس امنیت میده 211 00:15:45,560 --> 00:15:48,480 ‫آره، خوبـه. ‫یوهان... 212 00:15:48,480 --> 00:15:51,110 ‫میشه به مانیتور کنار دوربین ‫نگاه کنی لطفاً؟ 213 00:15:51,110 --> 00:15:54,740 ‫خب... این چه ربطی به من داره؟ 214 00:15:54,740 --> 00:15:58,330 ‫خب، باید اون پشت موقعیتت رو تنظیم کنی و 215 00:15:58,330 --> 00:16:01,750 ‫ما هم باید بتونیم دهنت رو ‫توی مرکز فریم ببینیم 216 00:16:01,750 --> 00:16:03,910 ‫و وقتی داری آواز می‌خونی، ‫کلا از دستت میدیم 217 00:16:03,920 --> 00:16:07,580 ‫خب نمیشه دوربین با من حرکت کنه؟ 218 00:16:07,590 --> 00:16:09,000 ‫دوربین روی سه‌پایه‌ست 219 00:16:09,000 --> 00:16:10,800 ‫خب این مشکل منـه؟ 220 00:16:10,800 --> 00:16:14,130 ‫آره، شرمنده ولی آره 221 00:16:14,130 --> 00:16:18,140 ‫نه! مشکل من، کار من آواز خوندنـه، خب؟ 222 00:16:18,140 --> 00:16:22,220 ‫می‌تونی صدام رو تقویت کنی یا ‫لبام رو برجسته کنی اما 223 00:16:22,230 --> 00:16:26,140 ‫این مسائل فنی مشکل تو ان، نه من! 224 00:16:28,190 --> 00:16:30,860 ‫آدم عوضی‌ایـه 225 00:16:30,860 --> 00:16:34,280 ‫بهتون گفتن که توی نمایش اشتوتگارت چی‌کار کرده؟ 226 00:16:35,660 --> 00:16:37,490 ‫اصلاً... 227 00:16:46,170 --> 00:16:48,960 ‫سلام، پاول هستم. ‫بعد از بوق پیام‌تون رو بذارید. 228 00:16:50,670 --> 00:16:53,050 ‫پاول زیاد بهت سر می‌زنه مامان؟ 229 00:16:53,050 --> 00:16:55,380 ‫آره، خیلی خوبـه 230 00:16:58,010 --> 00:16:59,550 ‫از دیمیترا خوشش میاد 231 00:17:02,180 --> 00:17:05,060 ‫- الان اون بالان؟ ‫- بذار ببینم 232 00:17:05,060 --> 00:17:06,810 ‫دیمیترا؟ 233 00:17:09,520 --> 00:17:11,400 ‫دیمیترا؟ 234 00:17:19,950 --> 00:17:21,830 ‫فکر کردم تماس‌تون تموم شده 235 00:17:21,830 --> 00:17:24,120 ‫نه، من دوباره زنگ زدم 236 00:17:32,500 --> 00:17:33,920 ‫شوهرم اونجاس؟ 237 00:17:33,920 --> 00:17:37,430 ‫فکر نکنم. ‫بذار بالا رو یه نگاه بندازم. 238 00:17:38,930 --> 00:17:40,430 ‫باشه 239 00:17:47,940 --> 00:17:49,730 ‫به‌نظرت باهاش ریخته رو هم؟ 240 00:17:55,230 --> 00:17:59,150 ‫یحیی، من شیفته‌ی جسم تو ام 241 00:17:59,160 --> 00:18:01,410 ‫بدنت به سپیدی سوسن است 242 00:18:01,410 --> 00:18:04,240 ‫به سپیدی برفی که از فراز کوهسار یهودا 243 00:18:04,240 --> 00:18:07,080 ‫به دره‌ها سرازیر گردد 244 00:18:07,080 --> 00:18:11,080 ‫هیچ‌یک و هیچ‌چیز دیگر در جهان ‫به ‌سپیدی‌ بدن تو نیست 245 00:18:12,790 --> 00:18:16,550 ‫بگذار تا بدان دست کشم 246 00:18:18,880 --> 00:18:22,260 ‫دور شو ای دختر بابل 247 00:18:22,260 --> 00:18:25,390 ‫گنه از زن به ‌دنیا چیره گردید 248 00:18:25,390 --> 00:18:27,770 ‫با من سخن مگوی 249 00:18:27,770 --> 00:18:29,940 ‫من نه به آوای تو، 250 00:18:29,940 --> 00:18:32,690 ‫بل به‌ندای حق گوش فرا می‌دهم 251 00:18:35,270 --> 00:18:38,110 ‫برگشتن سراغ متن اصلی خیلی خوبـه 252 00:18:38,110 --> 00:18:40,320 ‫موسیقی تفاوت زیادی ایجاد می‌کنه 253 00:18:40,320 --> 00:18:44,620 ‫اما کلمات... کلمات اسکار وایلد 254 00:18:48,330 --> 00:18:51,960 ‫بدنت به‌سپیدی سوسن است 255 00:18:51,960 --> 00:18:53,960 ‫به‌سپیدیِ 256 00:18:53,960 --> 00:18:56,550 ‫برف کوهسار یهوداست 257 00:18:58,630 --> 00:19:01,760 ‫بگذار تا بدان دست بکشم 258 00:19:06,140 --> 00:19:07,810 ‫خیلی زیباست 259 00:19:20,150 --> 00:19:21,610 ‫زیباست. ‫زیباست. 260 00:19:28,620 --> 00:19:32,330 ‫بذار پوستش بیفته. ‫بذار همونطوری بیفته. 261 00:19:32,330 --> 00:19:35,330 ‫عالیـه. ‫خب، حالا بازش کن. 262 00:19:35,330 --> 00:19:38,090 ‫حالا می‌خوام یکیش رو بچشی 263 00:19:39,760 --> 00:19:41,300 ‫می‌خوام واقعاً مزه‌ش کنی 264 00:19:41,300 --> 00:19:44,430 ‫حس کن که وقتی نمی‌بینی، ‫بقیه حواست تیزتر میشن 265 00:19:44,430 --> 00:19:47,470 ‫طعم قدرتمندش رو حس کن 266 00:19:48,970 --> 00:19:50,970 ‫یه حس رو از خودت بگیری 267 00:19:50,980 --> 00:19:53,060 ‫بقیه‌شون تیزتر میشن 268 00:19:53,060 --> 00:19:56,730 ‫واقعی‌تر میشن. ‫شدیدتر. 269 00:19:56,730 --> 00:19:58,360 ‫یادت باشه 270 00:19:58,360 --> 00:20:00,780 ‫وظیفه‌ی تو به‌عنوان یه هنرمند اینـه 271 00:20:40,440 --> 00:20:43,530 ‫سالومه توی هوس برانگیختش غرق شده 272 00:20:43,530 --> 00:20:45,860 ‫اما چیه که اون رو برانگیخته کرده؟ 273 00:20:45,860 --> 00:20:49,120 ‫ریشه‌ی شیفتگیِ جنون‌آمیزش چیه؟ 274 00:20:49,120 --> 00:20:52,740 ‫شیفتگی جنون‌آمیز. ‫دیالوگ موردعلاقه‌ی جدیدم. 275 00:20:52,750 --> 00:20:54,870 ‫چی؟ 276 00:20:54,870 --> 00:20:58,790 ‫ممنون. به‌نظرت معنیش چیه لیزی؟ 277 00:20:58,790 --> 00:21:02,300 ‫نمی‌دونم. ‫نمی‌دونم این از کجا به ذهنت رسیده. 278 00:21:02,300 --> 00:21:03,880 ‫- نمی‌دونی؟ ‫- نه 279 00:21:03,880 --> 00:21:06,630 ‫- تو چه مدت بهش رسیدی؟ ‫- یکی دو روز 280 00:21:06,630 --> 00:21:08,130 ‫آخه چیز بزرگی نبود 281 00:21:08,140 --> 00:21:10,930 ‫چیز بزرگیـه مامان. ‫داری یه نمایش رو کارگردانی می‌کنی. 282 00:21:10,930 --> 00:21:12,820 ‫خب، دارم بازسازیش می‌کنم عزیزم 283 00:21:15,230 --> 00:21:18,480 ‫الو؟ ‫آره، دیدی چی گفت؟ 284 00:21:18,480 --> 00:21:20,310 ‫اگه منتشرش کنن که عالی میشه 285 00:21:20,310 --> 00:21:23,230 ‫- پیش‌نویس جدید رو خوندی؟ ‫- نه، همش رو که نه 286 00:21:23,230 --> 00:21:25,320 ‫اما عاشق اون دیالوگ شیفتگی جنون‌آمیز شدم 287 00:21:27,740 --> 00:21:30,160 ‫این رو همین حالا بازنویسی کردم 288 00:21:30,160 --> 00:21:31,450 ‫همین حالا برات خوندمش 289 00:21:31,450 --> 00:21:33,870 ‫آره، نه، نه. ‫دیالوگ نمایش رو میگم. 290 00:21:33,870 --> 00:21:36,370 ‫همون که... 291 00:21:36,370 --> 00:21:39,750 ‫پدر سالومه میگه که ‫اون رو بیش‌ از حد دوست داره 292 00:21:41,920 --> 00:21:43,880 ‫جنین، پیوسته نظر بر او داری 293 00:21:45,630 --> 00:21:47,670 زیاد به اون می‌نگری 294 00:21:47,680 --> 00:21:50,140 ‫خب، اون متن من نیست. ‫من ننوشتمش. 295 00:21:50,140 --> 00:21:52,220 ‫آره اما... ‫اما توی نمایش که هست 296 00:21:52,220 --> 00:21:55,180 ‫تو گفتی که... کلش رو بخونم 297 00:21:55,180 --> 00:21:58,440 ‫- تو نمایشنامه‌ی اسکار وایلده ‫- آره 298 00:21:58,440 --> 00:22:00,480 ‫اینطوری خیره‌شدن به دیگران 299 00:22:00,480 --> 00:22:02,810 ‫کار خطرناکیـه 300 00:22:02,820 --> 00:22:04,820 ‫ممکنه فاجعه‌ای رخ بده 301 00:22:04,820 --> 00:22:06,320 ‫درموردِ... 302 00:22:06,320 --> 00:22:09,320 ‫درمورد جدایی‌مون به لیزی چیزی گفتی؟ 303 00:22:10,950 --> 00:22:12,990 ‫نه، به‌گمونم یکم می‌ترسم 304 00:22:12,990 --> 00:22:14,450 ‫فقط... 305 00:22:14,450 --> 00:22:16,620 ‫فقط بهش گفتم که... ‫این سری فرق می‌کنه 306 00:22:16,620 --> 00:22:18,660 ‫- چه فرقی؟ ‫- این که تو رفتی 307 00:22:18,660 --> 00:22:20,170 ‫واسه کارگردانی نمایش و... 308 00:22:21,750 --> 00:22:23,790 ‫می‌خوایم بدونیم که این جدایی طولانی‌مدت 309 00:22:23,790 --> 00:22:25,550 ‫چه حسی بهمون میده 310 00:22:25,550 --> 00:22:26,920 ‫آخه... 311 00:22:26,920 --> 00:22:29,720 ‫به‌نظرت نباید درموردش با همدیگه حرف می‌زدیم؟ 312 00:22:29,720 --> 00:22:32,640 ‫- قبلاً حرف زدیم ‫- نه، سه‌نفری منظورمـه 313 00:22:32,640 --> 00:22:36,260 ‫باشه. فردا می‌بینمت. 314 00:22:36,270 --> 00:22:38,350 ‫به‌نظرم باید پافشاری کنی جنین 315 00:22:38,350 --> 00:22:40,060 ‫اونا باید نکته‌های کارگردان رو 316 00:22:40,060 --> 00:22:43,480 ‫توی برنامه‌شون قرار بدن 317 00:22:43,480 --> 00:22:45,190 ‫آخه کلی از ایده‌های نمایش 318 00:22:45,190 --> 00:22:48,150 ‫از تو الهام گرفته شده، نه؟ 319 00:22:48,150 --> 00:22:50,780 ‫شیفتگی جنون‌آمیز و این چیزا 320 00:22:56,700 --> 00:23:03,580 ‫زلفانت ماننده‌ی خوشه‌های انگور سیاهست که 321 00:23:06,880 --> 00:23:11,090 ‫بر تاک‌های ادوم 322 00:23:11,090 --> 00:23:14,590 ‫در سرزمین ادومیه آویخته باشد 323 00:23:14,600 --> 00:23:16,100 ‫یه توقف کوتاه می‌کنیم 324 00:23:16,100 --> 00:23:19,270 ‫خب، وقتی سالومه با این جزئیات 325 00:23:19,270 --> 00:23:22,520 ‫میگه که چقدر دلش می‌خواد ‫به بدن یوحنای معمدان دست بزنه و 326 00:23:22,520 --> 00:23:25,190 ‫همچنین به موهاش و لب‌هاش... 327 00:23:25,190 --> 00:23:28,020 ‫یه رابطه‌ی محرک کاملاً‌ جدا اینجا رخ میده 328 00:23:28,030 --> 00:23:32,110 ‫می‌تونی دیالوگ دوم که درموردِ... 329 00:23:32,110 --> 00:23:34,530 ‫زیبایی سالومه‌ست رو بخونی؟ 330 00:23:34,530 --> 00:23:36,620 ‫- آره ‫- تمرین ششم 331 00:23:42,920 --> 00:23:49,340 ‫شهدخت سالومه امشب چه زیبا شده! 332 00:23:54,090 --> 00:23:56,970 ‫ممنون. همش‌ به‌خاطر درد و حسرتـه 333 00:23:56,970 --> 00:24:00,470 ‫چیزیـه که تو رو... 334 00:24:00,470 --> 00:24:01,980 ‫وادار می‌کنه که در نهایت... 335 00:24:03,390 --> 00:24:05,730 ‫- ...خودت رو بکشی، درستـه؟ ‫- آره 336 00:24:05,730 --> 00:24:07,980 ‫چون نمی‌تونی بهش برسی 337 00:24:07,980 --> 00:24:11,900 ‫دقیقاً همون حسیـه که با نرسیدن به ‫یوحنای معمدان بهت دست میده 338 00:24:11,900 --> 00:24:14,570 ‫تو هم به نارابوت علاقه‌ی پنهان داری و 339 00:24:14,570 --> 00:24:17,280 ‫اون هیچ توجهی به تو نداره. ‫اون... 340 00:24:17,280 --> 00:24:19,080 ‫تو اصلاً وجود نداری... 341 00:24:19,080 --> 00:24:21,540 ‫مال اونـه و وقتی می‌شنوی که... 342 00:24:21,540 --> 00:24:25,500 ‫وقتی کسی چنین صدایی رو می‌شنوه 343 00:24:25,500 --> 00:24:27,330 ‫میشه یه بار دیگه بخونی لطفاً؟ 344 00:24:27,330 --> 00:24:34,470 ‫شهدخت سالومه امشب چه زیبا شده! 345 00:24:35,470 --> 00:24:39,510 ‫وقتی چنین صدایی رو می‌شنوی و ‫می‌دونی که اون... 346 00:24:39,510 --> 00:24:44,180 ‫قادر به داشتن چنین عشقیـه اما ‫عشقش برای تو نیست... 347 00:24:44,190 --> 00:24:45,810 ‫برای تو نیست، ‫برای اونـه 348 00:24:45,810 --> 00:24:47,980 ‫- همم ‫- جنون‌آمیزه 349 00:24:47,980 --> 00:24:50,320 ‫احساسات... 350 00:24:52,320 --> 00:24:55,820 ‫احساسات به‌طرز دیوانه‌واری در هم می‌ریزن، نه؟ 351 00:24:55,820 --> 00:24:57,820 ‫و موقعی که سالومه داره میگه که 352 00:24:57,820 --> 00:25:00,580 ‫چقدر برای لمس کردن موهای یوهان معمدان 353 00:25:00,580 --> 00:25:03,500 ‫شوق داره... 354 00:25:03,500 --> 00:25:06,120 ‫چیزی رو درون تو شعله‌ور می‌کنه 355 00:25:06,120 --> 00:25:09,000 ‫الهام‌بخش اینـه که تو ‫موهای نارابوت رو لمس کنی 356 00:25:11,340 --> 00:25:14,670 ‫خیلی‌خب. خیلی‌خب، ‫برگردیم صحنه‌ی اول 357 00:25:21,470 --> 00:25:27,100 ‫این موی توست که مرا شیفته‌ی خود ساخته 358 00:25:27,100 --> 00:25:31,860 ‫ای یحیی 359 00:25:31,860 --> 00:25:38,240 ‫زلفانت ماننده‌ی 360 00:25:41,870 --> 00:25:49,370 ‫خوشه‌های انگور سیاهست که 361 00:25:49,380 --> 00:25:51,080 ‫در سرزمین ادومیه آویخته باشد 362 00:25:54,000 --> 00:25:56,090 ‫خیلی دوستش داشتیم، ‫فقط فکر می‌کنیم که 363 00:25:56,090 --> 00:25:59,060 ‫اون هدف و کارکردی که ‫توی بیانیه‌ی کارگردان بوده رو نداره 364 00:25:59,060 --> 00:26:01,050 ‫کارکرد؟ ببخشید... 365 00:26:01,050 --> 00:26:03,510 ‫یعنی می‌خواید از ‫نوشته‌‌های قبلی چارلز استفاده کنید؟ 366 00:26:03,510 --> 00:26:06,560 ‫- آره، هنوز مناسبن ‫- واقعاً این رو میگی؟ 367 00:26:06,560 --> 00:26:09,100 ‫ننسی، به‌نظرت چارلز نمی‌خواسته که من 368 00:26:09,100 --> 00:26:10,940 ‫نوشته‌های کارگردانی خودم رو منتشر کنم؟ 369 00:26:10,940 --> 00:26:13,570 ‫اون بود که من رو برای این بازسازی دعوت کرد 370 00:26:14,980 --> 00:26:16,940 ‫این تصمیم بیتریسـه 371 00:26:16,940 --> 00:26:18,860 ‫اوه، پس چیزیـه که زنش می‌خواد 372 00:26:20,030 --> 00:26:24,450 ‫پس یعنی‌ به‌عنوان آخرین ‫خواسته‌های خودش برای شوهرش. 373 00:26:24,450 --> 00:26:26,740 ‫آره، گفتم که، بیتریس این رو خواسته 374 00:26:26,750 --> 00:26:28,410 ‫ببین، حتی اگه تو برنامه 375 00:26:28,410 --> 00:26:30,920 ‫به‌عنوان بیانیه کارگردان چاپش نکنیم، 376 00:26:30,920 --> 00:26:32,580 ‫شاید جاهای دیگه‌ای هم ‫بشه منتشرش کرد 377 00:26:32,590 --> 00:26:35,210 ‫- مثلاً کجا؟ ‫- مثلاً توی مصاحبه‌ها 378 00:26:35,210 --> 00:26:39,630 ‫راستش یه درخواستی هم داشتم. ‫یه پادکست هست... 379 00:26:39,630 --> 00:26:41,430 ‫باشه، حتماً 380 00:26:41,430 --> 00:26:44,430 ‫راستش یه ایده‌ای هم داشتم که ‫یه نشریه درست کنی، 381 00:26:44,430 --> 00:26:46,680 ‫تا بتونیم بذاریمش توی سایت، ‫مثل یه‌جور دفتر خاطرات 382 00:26:46,680 --> 00:26:48,560 ‫که بعد از این سال‌ها، ‫ارزش این کار رو 383 00:26:48,560 --> 00:26:50,480 ‫نشون بده. ‫می‌تونی با گوشی خودت بگیری. 384 00:26:50,480 --> 00:26:53,020 ‫تو تدوینش بهت کمک می‌کنیم. ‫حتی می‌تونی... 385 00:26:53,020 --> 00:26:55,730 ‫اگه دلت خواست، ‫شخصی‌ترش هم بکنی 386 00:26:55,730 --> 00:26:58,690 ‫- شخصی‌تر از چی؟ ‫- چیزی که اینجا نوشتی 387 00:26:58,690 --> 00:27:00,650 ‫فکر می‌کنی این شخصیـه؟ 388 00:27:00,650 --> 00:27:02,110 ‫نیست؟ 389 00:27:06,660 --> 00:27:08,120 ‫یه چیز دیگه... 390 00:27:08,120 --> 00:27:10,410 ‫اون روز موقع سخنرانی چیزی گفتی که 391 00:27:10,410 --> 00:27:13,210 ‫یکم نگران‌مون کرد، ‫این که می‌خوای تو نمایش اصلی 392 00:27:13,210 --> 00:27:14,670 ‫تغییر ایجاد کنی 393 00:27:14,670 --> 00:27:16,590 ‫گفتم که، تغییرات کوچیک 394 00:27:16,590 --> 00:27:19,460 ‫کوچیک اما پرمعنا 395 00:27:19,470 --> 00:27:21,300 ‫درستـه 396 00:27:33,690 --> 00:27:35,900 ‫ازم خواسته شده که ‫برداشت شخصی خودم رو بسازم 397 00:27:37,230 --> 00:27:38,480 ‫پس من هم همین کار رو می‌کنم 398 00:27:38,480 --> 00:27:41,900 ‫اصل ماجرا همینـه. ‫این که اون اصلاً بهم نگاه نمی‌کنه. 399 00:27:41,900 --> 00:27:43,490 ‫این برای توئـه چارلز 400 00:27:43,490 --> 00:27:45,950 ‫سالومه داره همین رو التماس می‌کنه، 401 00:27:45,950 --> 00:27:47,480 ‫این که اون هیچوقت نگاهم نمی‌کنه 402 00:27:47,480 --> 00:27:49,040 ‫کسی که می‌خواست من اینجا باشم 403 00:27:49,040 --> 00:27:51,290 ‫آره چون اگه این کار رو می‌کرد ‫حتماً عاشقش می‌شد 404 00:27:51,290 --> 00:27:54,210 ‫دقیقاً. اما این حس رو بهت داده که ‫حتماً عاشقش می‌شده؟ 405 00:27:54,210 --> 00:27:55,290 ‫حالا هم برگشتم 406 00:27:56,840 --> 00:27:58,380 ‫بدون تو 407 00:27:59,420 --> 00:28:01,300 ‫تنهایی 408 00:28:01,300 --> 00:28:04,800 ‫که تنهایی بازیگرهای ذخیره‌ی سالومه و ‫یوحنای معمدان رو ببینم 409 00:28:04,800 --> 00:28:07,760 ‫درمورد نقش‌هایی صحبت کنم که ‫شاید هیچوقت بازی نکنن 410 00:28:09,180 --> 00:28:11,560 ‫تنهایی سالن ارکستر خالی رو ببینم، 411 00:28:11,560 --> 00:28:14,560 ‫از روی مکان موردعلاقت توی اونجا 412 00:28:14,560 --> 00:28:16,610 ‫پلی که بین دو دنیای متفاوت بود 413 00:28:22,530 --> 00:28:25,200 ‫تنهایی تاب‌بازی یه‌نفر رو ببینم 414 00:28:25,200 --> 00:28:27,160 ‫که خاطرش از بچگی توی ذهنم بوده 415 00:28:35,330 --> 00:28:38,290 ‫آخر همون شب ‫یه کلیپ از نمایشی که 416 00:28:38,290 --> 00:28:41,710 ‫چندین سال پیش کارگردانی کردی رو می‌بینم 417 00:28:41,710 --> 00:28:43,210 ‫اون لباس سفید بزرگ 418 00:28:43,220 --> 00:28:45,630 ‫چقدر بی‌نقص 419 00:28:45,630 --> 00:28:48,350 ‫انگار جفت‌شون یه تیکه از پارچه‌ی جادویی بودن 420 00:28:51,140 --> 00:28:53,770 ‫چقدر دقیق سایه‌ی پدرم 421 00:28:53,770 --> 00:28:56,690 روی پروژکتور فیلم خونگی اون دختر 422 00:28:56,690 --> 00:28:58,150 افتاد بود 423 00:29:07,240 --> 00:29:10,950 ‫تو جزئیات خیلی زیادی ازم خواستی چارلز 424 00:29:10,950 --> 00:29:12,740 ‫منم با میل خودم رعایت‌شون کردم 425 00:29:12,750 --> 00:29:15,040 ‫چون تو بهم احساس دوست‌داشته شدن دادی 426 00:29:18,210 --> 00:29:20,920 ‫دختری که با چشمای بسته ‫وسط جنگل قدم می‌زنه 427 00:29:22,880 --> 00:29:25,470 ‫و توی سایه‌ی پدرش، 428 00:29:25,470 --> 00:29:27,550 ‫یعنی پدر من، 429 00:29:27,550 --> 00:29:31,760 ‫که تو با چنین جزئیات ظریفی ‫کارگردانی کردی که 430 00:29:31,760 --> 00:29:33,220 ‫دستش رو سمتش دراز کنه 431 00:29:37,270 --> 00:29:39,730 ‫همینطوری بیا دنبالم 432 00:29:41,900 --> 00:29:44,570 ‫یکم دیگه می‌رسی به یه باتلاق 433 00:29:44,570 --> 00:29:46,690 ‫هروقت بهت گفتم، ‫یه قدم بلند بردار 434 00:29:46,700 --> 00:29:49,780 ‫مکث نکن. ادامه بده. ‫قدم بلند. 435 00:29:49,780 --> 00:29:51,820 ‫قدم بلند. ‫آفرین. 436 00:29:51,830 --> 00:29:56,660 ‫ماه را امشب نگاهی عجیب است 437 00:29:56,660 --> 00:29:58,250 ‫برسان زن مجنونیست که 438 00:29:58,250 --> 00:30:00,830 ‫- برسان زن مجنونیست که ‫- از هر سو در تکاپو است 439 00:30:00,830 --> 00:30:02,250 ‫تکاپو 440 00:30:02,250 --> 00:30:05,000 ‫این‌ها حرف‌های پدرم به من بودن چارلز 441 00:30:05,010 --> 00:30:07,380 ‫از نمایشی که جفت‌تون رو تسخیر کرده بود 442 00:30:08,720 --> 00:30:12,470 ‫اولش می‌خواستم مجسمه‌ی سر رو درست کنم 443 00:30:12,470 --> 00:30:14,560 ‫و از روش سنتی‌تر استفاده نکنم که 444 00:30:14,560 --> 00:30:18,060 ‫سر آوازخون رو با گچ قالب می‌گیرن 445 00:30:18,060 --> 00:30:20,310 ‫من توی هنرستان مجسمه‌سازی خوندم و 446 00:30:20,310 --> 00:30:24,820 ‫از این روش کندتر واقعاً لذت می‌‌برم 447 00:30:24,820 --> 00:30:27,280 ‫خب، برای شروع... 448 00:30:30,660 --> 00:30:32,200 ‫از یوهان خواستم که برام 449 00:30:32,200 --> 00:30:34,260 ‫از آلمان یه چندتا عکس از چهرش بفرسته تا 450 00:30:34,260 --> 00:30:37,620 ‫یه ایده‌ی کلی از فرم صورتش بگیرم 451 00:30:37,620 --> 00:30:40,540 ‫و این کار رو شروع کردم و... 452 00:30:40,540 --> 00:30:42,210 ‫به‌نظر خیلی خوب شده 453 00:30:42,210 --> 00:30:45,630 ‫قدم بعدی اینـه که یوهان رو بیارم توی استودیو و 454 00:30:45,630 --> 00:30:49,760 ‫روی جزئیات بیشتری از صورتش کار کنم 455 00:30:52,010 --> 00:30:54,220 ‫واقعاً عجیبـه 456 00:30:54,220 --> 00:30:57,850 ‫راستش معمولاً‌ قالب می‌گیرن 457 00:30:57,850 --> 00:30:59,390 ‫آره، می‌دونم 458 00:30:59,390 --> 00:31:01,810 ‫اما کسی که معمولاً ‫این کار رو می‌کنه،‌ یعنی رئیسم، 459 00:31:01,810 --> 00:31:04,150 ‫مریض شده 460 00:31:04,150 --> 00:31:07,320 ‫اما با این روش کمتر اذیت میشی 461 00:31:07,320 --> 00:31:09,990 ‫بعضی‌وقتا که رو صورت آوازخون‌ها ‫اون چیز رو می‌ذارن 462 00:31:09,990 --> 00:31:11,740 ‫یکم وحشت می‌کنن 463 00:31:11,760 --> 00:31:14,880 ‫پس داری سنتی کار می‌کنی 464 00:31:15,660 --> 00:31:19,450 ‫خب می‌تونم قالب درست کنم. ‫بلدم اما... 465 00:31:19,450 --> 00:31:22,370 ‫این مجسمه هم صد در صد جواب میده 466 00:31:22,370 --> 00:31:24,210 ‫عکس‌هایی که هم که برام فرستادی 467 00:31:24,210 --> 00:31:26,880 ‫واقعاً مفید بودن. ‫یه‌کله شروع کردم 468 00:31:29,420 --> 00:31:31,670 ‫یه‌کله شروع کردی که کله‌م رو بسازی 469 00:31:34,430 --> 00:31:35,890 ‫دقیقاً 470 00:31:38,600 --> 00:31:42,140 ‫یهو خیلی جدی شدی 471 00:31:42,140 --> 00:31:45,650 ‫امبر چی درموردم بهت گفته؟ 472 00:31:47,400 --> 00:31:49,780 ‫چرا فکر کردی درموردت ‫چیزی بهم گفته؟ 473 00:31:49,780 --> 00:31:52,450 ‫همم، شنیدم همدیگه رو می‌شناسید 474 00:31:54,660 --> 00:31:58,620 ‫آره، خیلی‌وقت پیش دوست هم بودیم 475 00:31:58,620 --> 00:32:00,040 ‫اینجا؟ 476 00:32:00,040 --> 00:32:03,210 ‫آره، قبل این که رفت 477 00:32:07,880 --> 00:32:09,960 ‫«و دنیا را فتح کرد» 478 00:32:09,960 --> 00:32:11,760 ‫آره، درستـه 479 00:32:11,760 --> 00:32:14,130 ‫آره، امبره دیگه. ‫دنیا رو فتح کرد. 480 00:32:14,130 --> 00:32:17,550 ‫به‌نظرت اون خیلی خودش رو 481 00:32:17,550 --> 00:32:19,760 ‫تحویل می‌گیره، نه؟ 482 00:32:19,770 --> 00:32:23,430 ‫خب، اعتماد به‌نفس زیای داره. ‫آره، همیشه اینطوری بوده. 483 00:32:23,440 --> 00:32:24,980 ‫همم 484 00:32:26,310 --> 00:32:28,650 ‫البته درمورد نمایش آخری که توی اروپا 485 00:32:28,650 --> 00:32:29,860 ‫انجام دادید بهم گفت 486 00:32:29,860 --> 00:32:31,480 ‫اشتوتگارت، آره؟ 487 00:32:31,490 --> 00:32:33,440 ‫انگار خیلی پرتنش بوده 488 00:32:33,450 --> 00:32:35,950 ‫وارد جزئیات هم شد؟ 489 00:32:38,200 --> 00:32:41,740 ‫فقط گفت که تفسیر متفاوتی بوده 490 00:32:41,750 --> 00:32:44,290 ‫خیلی فیزیکی بود 491 00:32:44,290 --> 00:32:46,830 ‫خیلی هم برهنه بود 492 00:32:46,830 --> 00:32:51,130 ‫احتمالاً‌ بهت گفته که از ‫یه سری خط قرمزها عبور کردم 493 00:32:51,130 --> 00:32:55,050 ‫- خب، اون... ‫- می‌دونم اون همچین فکری می‌کنه اما 494 00:32:55,050 --> 00:32:57,680 ‫من فقط به حرف کارگردان گوش می‌کردم 495 00:32:57,680 --> 00:32:59,140 ‫کارم رو می‌کرد 496 00:33:06,810 --> 00:33:07,810 ‫اوه 497 00:33:08,940 --> 00:33:10,310 ‫اوه، عاشق اینجاشم 498 00:33:12,190 --> 00:33:14,030 ‫- همم ‫- بار اولی که این... 499 00:33:30,340 --> 00:33:31,710 ‫- سلام ‫- سلام 500 00:33:31,710 --> 00:33:33,960 ‫- جنین هستم ‫- منم چارلی‌ام. خوشوقتم 501 00:33:33,960 --> 00:33:35,630 ‫- خوشوقتم ‫- تنهاتون می‌ذارم 502 00:33:35,630 --> 00:33:37,800 ‫- ممنون ننسی ‫- ممنون 503 00:33:37,800 --> 00:33:39,140 ‫ممنون که قبول کردی 504 00:33:39,140 --> 00:33:40,970 ‫مشتاقانه منتظر بودم تا باهات صحبت کنم 505 00:33:40,970 --> 00:33:43,810 ‫خب، من هم چیزای خیلی خوبی ‫درمورد پادکستت شنیدم 506 00:33:43,810 --> 00:33:45,520 ‫اوه، بله، بله 507 00:33:45,520 --> 00:33:47,600 ‫آوازخون‌ها دوست دارن پست مصاحبه‌هاشون رو بذارن 508 00:33:47,600 --> 00:33:49,440 ‫که طرفدارها باهاشون آشنا شن 509 00:33:49,440 --> 00:33:52,480 ‫- حتماً، حتماً ‫- راستش... 510 00:33:52,480 --> 00:33:53,980 ‫معمولاً با کارگردان‌ها صحبت نمی‌کنم 511 00:33:53,980 --> 00:33:57,240 ‫خب، قابل درکـه، نه؟ 512 00:33:57,240 --> 00:33:59,660 ‫بله 513 00:33:59,660 --> 00:34:01,740 ‫میشه اول یه فنجون چایی برات بیارم؟ 514 00:34:01,740 --> 00:34:04,330 ‫آم... نه ممنون 515 00:34:04,330 --> 00:34:06,080 ‫لازم نیست 516 00:34:06,080 --> 00:34:07,910 ‫یه لیوان آب چطور؟ 517 00:34:07,910 --> 00:34:09,620 ‫بله، حتماً 518 00:34:13,090 --> 00:34:15,590 ‫- چه تشکیلات قشنگی ‫- بله، ممنون 519 00:34:15,590 --> 00:34:18,550 ‫سه‌سوته میام. ‫شاید یکم دور و برم کثیف باشه. 520 00:34:18,550 --> 00:34:21,340 ‫ممنون، لازم نیست... 521 00:34:26,020 --> 00:34:28,230 ‫تو... 522 00:34:28,230 --> 00:34:31,310 ‫یکم زیادی شیک کردی 523 00:34:31,310 --> 00:34:34,020 ‫نمی‌دونستم چه‌خبره یا 524 00:34:34,020 --> 00:34:35,730 ‫چی ازم می‌خوای برای همین... 525 00:34:35,730 --> 00:34:39,530 ‫فکر کردی دوربین داریم؟ 526 00:34:39,530 --> 00:34:42,910 ‫- نمی‌دونم ‫- دوست داشتی ازت فیلم بگیرم؟ 527 00:34:45,910 --> 00:34:49,870 ‫دلیل درخواستم برای مصاحبه این بود که... 528 00:34:49,870 --> 00:34:52,370 ‫من یکم درمورد این نمایش وسواس دارم 529 00:34:52,380 --> 00:34:55,210 ‫- اوه ‫- به‌نظرم خیلی جالبـه که 530 00:34:55,210 --> 00:34:56,960 ‫برگشتی بازسازیش کنی 531 00:34:56,960 --> 00:34:59,880 ‫آخه اون موقع حتماً خیلی جوون بودی 532 00:34:59,880 --> 00:35:03,510 ‫خب، احتمالاً از اون چیزی که ‫به‌نظر میاد سنم بیشتره 533 00:35:03,510 --> 00:35:06,350 ‫آره، باشه. اما... 534 00:35:06,350 --> 00:35:08,470 ‫عه... 535 00:35:08,480 --> 00:35:11,890 ‫تو کارگردان اُپرا نیستی. ‫آخه درموردت تحقیق کردم و... 536 00:35:11,890 --> 00:35:14,820 ‫بیشتر تئاتر منطقه‌ای انجام میدی، درستـه؟ ‫بیشتر تو کار نمایشگاه‌های تجاری‌‌ای؟ 537 00:35:14,820 --> 00:35:17,400 ‫بهتر نیست شروع کنم؟ ‫آخه نمی‌خوام... 538 00:35:17,400 --> 00:35:21,110 ‫وقت رو تلف کنم چون که ‫اوضاع یکم بهم‌ریخته‌ست 539 00:35:21,110 --> 00:35:23,610 ‫خب، الان شروع کردیم دیگه 540 00:35:23,620 --> 00:35:24,740 ‫اوه 541 00:35:26,490 --> 00:35:27,580 ‫رو ضبطیم 542 00:35:29,250 --> 00:35:31,960 ‫- باشه، عالیـه ‫- اوه! 543 00:35:33,920 --> 00:35:36,800 ‫ببخشید. داشت یادم می‌رفت. 544 00:35:38,840 --> 00:35:41,670 ‫چندتا... کلوچه واست آوردم 545 00:35:44,090 --> 00:35:46,890 ‫فقط مراقب باش بی‌صدا بخوی 546 00:35:46,890 --> 00:35:49,810 ‫باشه. خیلی ممنون. 547 00:35:49,810 --> 00:35:51,390 ‫موقع ضبط نباید صدای جویدن بیاد. 548 00:35:53,310 --> 00:35:55,020 ‫- خوبـه؟ ‫- آره 549 00:35:55,020 --> 00:35:56,810 ‫خیلی‌خب 550 00:35:56,820 --> 00:36:00,030 ‫اصلاً نمایش عجیب‌غریبیـه 551 00:36:00,030 --> 00:36:03,820 ‫این یوحنای معمدان بدجوری دلش سالومه رو می‌خواد 552 00:36:03,820 --> 00:36:05,780 ‫همیشه همینطوره 553 00:36:05,780 --> 00:36:09,120 ‫عین یه‌جور هیولای گرسنه‌ی جنسی می‌مونه، 554 00:36:09,120 --> 00:36:10,790 ‫یا یه‌جور رهبر فرقه یا همچین چیزی 555 00:36:10,790 --> 00:36:12,710 ‫اما حرفایی که می‌زنه 556 00:36:12,710 --> 00:36:15,080 ‫هیچ ربطی به رفتاری که می‌کنه نداره 557 00:36:15,080 --> 00:36:16,880 ‫یعنی عملاً... 558 00:36:16,880 --> 00:36:19,800 ‫داره بدن لختش رو می‌ماله و سالومه ‫همش میگه که 559 00:36:19,800 --> 00:36:25,060 ‫چقدر موهاش و پوستش و لباش خوشگلن 560 00:36:27,510 --> 00:36:29,100 ‫چیه؟ 561 00:36:34,140 --> 00:36:35,600 ‫خبر نداشتی؟ 562 00:36:37,190 --> 00:36:38,650 ‫نمایش رو میگم 563 00:36:38,650 --> 00:36:41,570 ‫نه، نه چون توی آلمان بود، نه؟ 564 00:36:41,570 --> 00:36:43,400 ‫- اوهوم ‫- اشتوتگارت 565 00:36:43,400 --> 00:36:45,110 ‫ربطی به نمایش ما نداشت 566 00:36:45,110 --> 00:36:47,360 ‫آره، اما مگه باهاش در تماس نیستی؟ 567 00:36:47,370 --> 00:36:49,990 ‫با امبر؟ 568 00:36:49,990 --> 00:36:51,490 ‫نه، معلومـه که نه 569 00:36:55,120 --> 00:36:56,630 ‫پس کارهاش رو دنبالش نمی‌کنی 570 00:36:57,670 --> 00:36:59,500 ‫نه 571 00:36:59,500 --> 00:37:01,880 ‫ما خیلی وقت پیش کات کردیم 572 00:37:04,340 --> 00:37:06,590 ‫وقتی که از پیشت رفت تا ‫دنیا رو فتح کنه 573 00:37:09,970 --> 00:37:12,020 ‫عجیبـه این حرف رو می‌زنی 574 00:37:13,560 --> 00:37:15,430 ‫اما این دقیقاً‌ عمون عبارتیـه که 575 00:37:15,440 --> 00:37:18,940 ‫یوهان گفت، ‫فقط به زبون آلمانی گفتش 576 00:37:18,940 --> 00:37:21,440 ‫که بعد مجبور شد واسم ترجمش کنه 577 00:37:21,440 --> 00:37:25,150 ‫و فتح دنیا رو اینطوری تلفظ کرد... 578 00:37:39,210 --> 00:37:40,750 ‫ریچل... 579 00:37:48,390 --> 00:37:50,510 ‫امبر واقعاً‌ خوش‌شانس بوده 580 00:37:55,270 --> 00:37:59,190 ‫هیچ‌چیزی، مطلقاً هیچ‌چیزی ‫رو... 581 00:37:59,190 --> 00:38:02,960 بیشتر از این دوست ندارم که ‫تو رو روی صحنه ببینم 582 00:38:06,110 --> 00:38:08,110 ‫بالاخره فرصتش پیش میاد 583 00:38:08,110 --> 00:38:09,570 ‫فقط منتظر باش 584 00:38:13,170 --> 00:38:15,740 ‫ - دوستت دارم ‫- منم دوستت دارم 585 00:38:19,580 --> 00:38:21,000 ‫سختـه 586 00:38:21,000 --> 00:38:23,090 ‫نقش ذخیره‌ی کسی بودن ‫می‌تونه عذاب‌آور باشه 587 00:38:23,090 --> 00:38:25,630 ‫بخشی از اون هم قدردان این فرصتـه. 588 00:38:25,630 --> 00:38:28,010 ‫حالا هم بیشتر با نقشش آشنا شده. 589 00:38:28,010 --> 00:38:30,050 ‫- تو لیست نمایش‌هاشـه ‫ - آره 590 00:38:30,050 --> 00:38:32,340 ‫کسی چه می‌دونه، ‫اگه شانس ریچل بگه 591 00:38:32,350 --> 00:38:33,930 ‫شاید حتی فرصت کنه که بازی کنه 592 00:38:33,930 --> 00:38:35,680 ‫مثلاً اگه بلایی سر من بیاد 593 00:38:35,680 --> 00:38:38,810 ‫- آره، مثلاً اگه بکشمت ‫- ایول 594 00:38:38,810 --> 00:38:40,480 ‫اینطوری به آرزوش می‌رسه 595 00:38:40,480 --> 00:38:42,600 ‫که من رو بکشی؟ 596 00:38:42,610 --> 00:38:45,440 ‫که فرصت گیرش بیاد 597 00:38:45,440 --> 00:38:47,610 ‫خب، من اومدم شیش‌تا اجرا انجام بدم 598 00:38:47,610 --> 00:38:50,780 ‫سالم بمونم و... ‫نمیرم 599 00:38:52,030 --> 00:38:53,620 ‫البته 600 00:38:56,620 --> 00:38:59,750 ‫نگو که واقعاً ازم می‌خوای ‫بیخیال یکی از اجراهام بشم؟ 601 00:39:14,550 --> 00:39:16,310 ‫حتی اگه می‌خواستم هم... 602 00:39:18,020 --> 00:39:20,180 ‫که فقط بهت لطف کنم، ‫به این سادگیا نیست 603 00:39:20,190 --> 00:39:21,520 ‫دکتر باید واسم نسخه بنویسـه... 604 00:39:21,520 --> 00:39:23,150 ‫درستـه 605 00:39:23,150 --> 00:39:26,230 ‫و من اینطوری خرج زندگیم رو در میارم کلیا 606 00:39:26,230 --> 00:39:29,490 ‫اگه نخونم، پول نمی‌گیرم 607 00:39:29,490 --> 00:39:31,110 ‫پولم می‌رسه به بازیگر ذخیره 608 00:39:31,110 --> 00:39:33,530 ‫البته امبر 609 00:39:37,620 --> 00:39:40,200 ‫جنین، تو از اون خونه متنفری 610 00:39:40,210 --> 00:39:41,750 و هروقت پات رو اونجا می‌ذاری 611 00:39:41,750 --> 00:39:43,750 یه بلایی سرت میاد و حالت بد میشه 612 00:39:43,750 --> 00:39:46,500 ‫اما لیزی همچین حسی نداره 613 00:39:46,500 --> 00:39:48,710 ‫قضیه درمورد لیزی نیست 614 00:39:48,710 --> 00:39:50,380 ‫می‌دونم داریم درمورد خیال تو حرف می‌زنیم 615 00:39:50,380 --> 00:39:52,340 ‫اتفاقی که تو اون خونه افتاد خیال نبود 616 00:39:52,340 --> 00:39:54,510 ‫می‌دونم. می‌دونم اما... 617 00:39:54,510 --> 00:39:57,140 ‫فکری که درمورد من و دیمیترا می‌کنی، خیالـه 618 00:39:59,350 --> 00:40:01,230 ‫پس یعنی... یعنی باهاش نمی‌خوابی؟ 619 00:40:05,940 --> 00:40:07,730 ‫توی خونه نه 620 00:40:07,730 --> 00:40:10,940 ‫اوه، چون حد و حدود رو رعایت می‌کنی 621 00:40:10,940 --> 00:40:14,030 ‫درموردش حرف زده بودیم... 622 00:40:14,030 --> 00:40:15,990 ‫قرار بود باهمدیگه روراست باشیم 623 00:40:15,990 --> 00:40:18,280 ‫آره، اما نه این که با دوستای هم بخوابیم 624 00:40:18,280 --> 00:40:19,830 ‫خب، اون که دوست‌مون نیست. ‫پرستاره. 625 00:40:19,830 --> 00:40:22,120 ‫مراقب مادرمـه و بهش پول میدیم 626 00:40:22,120 --> 00:40:24,790 ‫می‌دونم اما رابطه‌ی بین‌مون ‫هرلحظه می‌تونه تموم بشه 627 00:40:26,420 --> 00:40:28,000 ‫و من عاشقتم 628 00:40:28,000 --> 00:40:29,550 ‫خودت هم این رو می‌دونی 629 00:40:32,050 --> 00:40:33,760 قرار بود با خودمون خلوت کنیم 630 00:40:36,430 --> 00:40:39,510 مگه همین کار رو نمی‌کنی؟ خلوت نمی‌کنی؟ 631 00:40:41,390 --> 00:40:43,770 ‫توافق کرده بودیم 632 00:40:43,770 --> 00:40:46,100 ‫حرفی که درمورد خونه‌ی مادرم زدی و 633 00:40:46,100 --> 00:40:50,190 ‫همه‌ی کارهایی که بابام ‫اونجا باهام کرده... 634 00:40:50,190 --> 00:40:52,320 ‫چه... 635 00:40:52,320 --> 00:40:55,490 ‫چه ربطی به تو و دیمیترا داره؟ 636 00:40:55,490 --> 00:40:58,320 ‫نه، من درمورد دیمیترا حرف نمی‌زدم 637 00:40:58,320 --> 00:40:59,580 ‫لیزی رو می‌گفتم 638 00:40:59,580 --> 00:41:01,240 ‫باشه ولی الان داریم دیمیترا رو میگیم 639 00:41:01,240 --> 00:41:03,330 ‫خب، اون کسیـه که مراقب مادرتـه 640 00:41:03,330 --> 00:41:04,790 ‫خب؟ 641 00:41:11,750 --> 00:41:13,300 ‫گفتم که... 642 00:41:15,090 --> 00:41:17,220 ‫فکر خوبی نیست که 643 00:41:17,220 --> 00:41:20,720 ‫الان درموردش حرف بزنیم 644 00:41:20,720 --> 00:41:22,970 ‫نمی‌تونی برگردی توی اون فضا، 645 00:41:22,970 --> 00:41:25,980 ‫به اُپرا و گذشته‌ت با چارلز و 646 00:41:25,980 --> 00:41:29,610 ‫انتظار داشته باشی که ‫تاثیری روت نذاره 647 00:41:29,610 --> 00:41:31,520 ‫با اوضاع مامانت و 648 00:41:31,520 --> 00:41:35,530 ‫مرگ بابات توی سال گذشته... 649 00:41:37,450 --> 00:41:38,910 ‫اوضاع مامانم... 650 00:41:40,160 --> 00:41:41,580 ‫کدوم بخشش؟ 651 00:41:42,870 --> 00:41:44,660 ‫تو مادرت رو دوست داری جنین؟ 652 00:41:44,660 --> 00:41:46,370 ‫زن خاصی نیست؟ 653 00:41:47,750 --> 00:41:50,840 ‫این نامه‌ی عاشقانه‌ی من به توئـه مارگو، ‫همسر زیبایم، 654 00:41:52,670 --> 00:41:55,960 ‫که این دختر خوشگل و فرشته رو بهم دادی 655 00:41:58,890 --> 00:42:01,180 ‫اون بی‌نقص و فوق‌العاده باهوشـه 656 00:42:01,180 --> 00:42:02,640 ‫خیلی بااستعداده 657 00:42:07,690 --> 00:42:09,190 ‫هی، قداره داریم؟ 658 00:42:10,480 --> 00:42:12,230 ‫آره، واسه چه کاری؟ 659 00:42:12,230 --> 00:42:14,730 ‫واسه مادر سالومه 660 00:42:14,730 --> 00:42:16,690 ‫- که چی‌کار کنه؟ ‫- سر ببره 661 00:42:18,240 --> 00:42:21,910 ‫خب، مگه قرار نبود نگهبان این کار رو... 662 00:42:21,910 --> 00:42:23,530 ‫با تبر بکنه؟ 663 00:42:23,540 --> 00:42:25,740 ‫آره خب، اول میگم با تبر بزنه و 664 00:42:25,750 --> 00:42:28,080 ‫بعدش هم به مادرش میگم که ‫با قداره این کار رو بکنه 665 00:42:28,080 --> 00:42:30,750 ‫یعنی اون سر یوحنای معمدان رو می‌بُره 666 00:42:30,750 --> 00:42:32,920 ‫نه، قطعی نیست. ‫مشخص نیست. 667 00:42:32,920 --> 00:42:35,210 ‫فقط یه فکری به ذهنم رسید که اون بیاد و 668 00:42:35,210 --> 00:42:37,550 ‫سر یوحنای معمدان رو به دخترش تقدیم کنه 669 00:42:37,550 --> 00:42:39,680 ‫خیلی‌خب، می‌ذارتش تو یه سینی و تقدیم می‌کنه 670 00:42:39,680 --> 00:42:43,010 ‫اوم... نه 671 00:42:43,010 --> 00:42:44,720 ‫به‌نظرم... 672 00:42:44,720 --> 00:42:48,230 ‫سینی خوب نیست. ‫فکر کنم تشت بهتر باشه. 673 00:42:48,230 --> 00:42:49,850 ‫مگه نه؟ فکر کنم... 674 00:42:49,850 --> 00:42:52,850 ‫تو یه تشت پلاستیکی شافاف به اون اندازه 675 00:42:52,860 --> 00:42:55,690 ‫و راستش این که... 676 00:42:55,690 --> 00:42:57,860 ‫نارنگی واقعی می‌خوام. ‫چون لازم‌شون دارم. 677 00:42:57,860 --> 00:43:00,030 ‫می‌خوام که... 678 00:43:00,030 --> 00:43:01,530 ‫می‌خوام توی صحنه باشن 679 00:43:01,530 --> 00:43:02,910 ‫باشه، باشه 680 00:43:02,910 --> 00:43:04,830 ‫پس شد یه تشت‌ پلاستیکی شفاف با 681 00:43:04,830 --> 00:43:06,540 ‫نارنگی و سر داخلش 682 00:43:06,540 --> 00:43:08,200 ‫نه، نه، نارنگی‌ها باید... 683 00:43:08,200 --> 00:43:12,580 ‫اول تشت پلاستیکی شفاف رو ‫ می‌ذاریم رو صحنه و 684 00:43:12,580 --> 00:43:15,090 ‫بعد هم واسه سَر ازش استفاده می‌کنیم 685 00:43:15,090 --> 00:43:17,170 ‫حله،‌ فهمیدم ‫خب، می‌تونم... 686 00:43:17,170 --> 00:43:19,590 ‫قداره و تشت پیدا کنم و 687 00:43:19,590 --> 00:43:21,380 ‫چندتا نارنگی هم می‌خریم 688 00:43:21,380 --> 00:43:23,970 ‫عالیـه. ‫همه‌شون رو هم واسه تمرین فردا می‌خوام. 689 00:43:23,970 --> 00:43:25,550 ‫- یه کاریش می‌کنم ‫- ممنون 690 00:43:25,560 --> 00:43:28,640 ‫عالیـه. ‫نظرت درمورد این چیه؟ 691 00:43:30,020 --> 00:43:31,560 ‫این قالبـه؟ 692 00:43:31,560 --> 00:43:33,730 ‫نه، خودم ساختمش 693 00:43:33,730 --> 00:43:35,480 ‫چرا؟ 694 00:43:36,820 --> 00:43:38,570 ‫آخه گفتم... 695 00:43:38,570 --> 00:43:41,060 ‫لازم نیست حتماً اونطوری درستش کنیم 696 00:43:42,410 --> 00:43:44,110 ‫احتمالاً بهتره یه تجدید نظر بکنی... 697 00:43:44,120 --> 00:43:46,530 ‫چون که... 698 00:43:46,530 --> 00:43:49,080 ‫اگه قرار باشه ضبط کنیم... 699 00:43:49,080 --> 00:43:51,330 ‫به‌خاطر نمای بسته اینطوری خوب نمیشه 700 00:43:55,170 --> 00:43:57,290 ‫درستـه 701 00:43:57,300 --> 00:44:01,840 ‫خب، میشه بهش نگاه کنی و ‫بگی که 702 00:44:01,840 --> 00:44:03,590 ‫چه مشکلاتی داره؟ 703 00:44:03,590 --> 00:44:06,180 ‫خب، به‌نظرم... 704 00:44:06,180 --> 00:44:10,180 ‫کارت خیلی خوب بوده اما ‫حس درستی بهم نمیده 705 00:44:10,180 --> 00:44:11,480 ‫خیلی‌خب. میشه دلیلش رو بدونم؟ 706 00:44:11,480 --> 00:44:14,060 ‫چون که... مجسمه‌ست 707 00:44:14,060 --> 00:44:16,520 ‫و مجسمه به مرور زمان عوض میشه 708 00:44:16,520 --> 00:44:17,770 ‫هرچی روش کار کنی، ‫کامل‌تر میشه 709 00:44:17,770 --> 00:44:20,480 ‫اما قالب... ‫مثل عکس می‌مونه 710 00:44:20,490 --> 00:44:22,490 ‫یه عکس از صورت یه شخصـه 711 00:44:22,490 --> 00:44:25,780 ‫که قالب‌گیری میشه، ‫عین ماسک یادبود 712 00:44:25,780 --> 00:44:27,620 ‫پس یعنی... 713 00:44:27,620 --> 00:44:30,700 ‫یعنی وقتی دارم ماسک رو می‌سازم 714 00:44:30,700 --> 00:44:33,370 ‫باید شکل و شمایل خاصی بهش بدم؟ 715 00:44:33,370 --> 00:44:34,960 ‫واسه چی؟ 716 00:44:34,960 --> 00:44:38,170 ‫مثلاً نشون بدم که صورتش ‫داره چه چیزی رو توصیف می‌کنه 717 00:44:38,170 --> 00:44:39,750 ‫سوال خوبی کردی... 718 00:44:42,510 --> 00:44:43,970 ‫با این قضیه کنار اومده 719 00:44:45,430 --> 00:44:47,010 ‫این که سرش بریده بشه؟ 720 00:44:47,010 --> 00:44:49,350 ‫این که می‌دونه باید قربانی بشه 721 00:44:51,520 --> 00:44:53,850 ‫- خب، من دیگه برم. مشکلی نیست؟ ‫- نه، ممنون 722 00:44:53,850 --> 00:44:55,480 ‫ممنون 723 00:44:57,730 --> 00:45:02,030 ‫به‌نظرم کار منطقی‌تر اینـه که امبر... 724 00:45:02,030 --> 00:45:04,740 ‫تندتند این‌ها رو برداره 725 00:45:04,740 --> 00:45:06,530 ‫ترجیح میدم سر جام بمونم و تماشا کنم 726 00:45:06,530 --> 00:45:08,410 ‫جنین، نمیشه که نارنگی‌ها رو 727 00:45:08,410 --> 00:45:10,030 ‫قِل بدی تو جایگاه ارکسترا 728 00:45:10,030 --> 00:45:11,830 ‫- باشه ‫- ببخشید 729 00:45:11,830 --> 00:45:14,120 ‫نمی‌فهمم زن من چی‌کار می‌کنه 730 00:45:14,120 --> 00:45:16,040 ‫بالاخره کی سر رو می‌بُره؟ 731 00:45:16,040 --> 00:45:17,580 ‫خب، مشخص نیست. ‫شاید جفت‌تون. 732 00:45:17,580 --> 00:45:19,330 ‫اما... 733 00:45:19,340 --> 00:45:22,340 ‫یه نفر واسه بریدن سر کافیـه 734 00:45:22,340 --> 00:45:24,840 ‫معمولاً‌ با تبر این کار رو می‌کنن، ‫حالا تو قداره آوردی 735 00:45:24,840 --> 00:45:27,510 ‫یه نگهبان فرستادن که این کار رو بکنه 736 00:45:27,510 --> 00:45:29,260 ‫و حالا جفت‌تون 737 00:45:29,260 --> 00:45:31,930 ‫باید مسئولیت کامل کاری که ‫می‌کنید رو قبول کنید 738 00:45:31,930 --> 00:45:34,350 ‫ببخشید، متوجه نمیشم 739 00:45:34,350 --> 00:45:37,690 ‫لازم نیست متوجه بشی. ‫فقط باید مطمئن باشی 740 00:45:37,690 --> 00:45:39,480 ‫این کاریـه که لازمـه بکنی 741 00:45:39,480 --> 00:45:42,730 ‫سالومـه رقصیده چون می‌خواسته چیزی رو بگه 742 00:45:42,730 --> 00:45:46,030 ‫نه که مجبور باشه چیزی رو به کسی ثابت کنه 743 00:45:46,030 --> 00:45:48,030 ‫و مهم‌تر از همه، به تو 744 00:45:58,330 --> 00:46:00,420 ‫توفان یکی از درخت‌های 745 00:46:00,420 --> 00:46:01,790 ‫خونه‌ای که توشم رو شکونده 746 00:46:03,210 --> 00:46:05,260 ‫خسارت خاصی وارد نکرده 747 00:46:05,260 --> 00:46:08,590 ‫اما مالکین که برگردن، ‫می‌بینن که شکسته 748 00:46:09,300 --> 00:46:12,520 ‫عکسش رو واسه‌شون فرستادم تا ‫راحت‌تر کنار بیان 749 00:46:14,720 --> 00:46:16,430 ‫عجیبـه که دورت پر از 750 00:46:16,430 --> 00:46:18,900 ‫عکس‌های خونوادگی یه نفر دیگه باشه 751 00:46:20,650 --> 00:46:22,640 ‫مخصوصاً وقتی دارم به خونواده‌ای که 752 00:46:22,640 --> 00:46:24,680 ‫قولش رو بهم دادی، فکر می‌کنم 753 00:46:25,940 --> 00:46:29,150 ‫اصلاً همچین خونواده‌ای رو باور داشتی چارلز؟ 754 00:46:29,160 --> 00:46:31,410 ‫سعی می‌کنم باهات حرف بزنم چارلز 755 00:46:31,410 --> 00:46:35,080 ‫واقعاً... حاضر بودی اون رو ‫به‌خاطر من ترک کنی؟ 756 00:46:35,080 --> 00:46:36,750 ‫جوری که انگار پیشمی 757 00:46:36,750 --> 00:46:43,750 ‫« دیـ.جی.مــو.ویـ.ز » 758 00:46:44,300 --> 00:46:47,000 ‫ازم خواسته شده که ‫برداشت شخصی خودم رو بسازم 759 00:46:50,800 --> 00:46:52,350 ‫من هم همین کار رو می‌کنم 760 00:46:53,470 --> 00:46:55,640 ‫وانمود می‌کنم که می‌تونی حرفام رو بشنوی 761 00:46:59,100 --> 00:47:00,980 ‫حس موهام مثلِ 762 00:47:00,980 --> 00:47:04,480 ‫حس موهای آوازخونیـه که ‫خیلی‌وقت پیش کارگردانش بودی 763 00:47:16,990 --> 00:47:20,040 ‫دیدم که چقد تسخیر شد 764 00:47:20,040 --> 00:47:22,120 ‫یادمـه که خودم چقدر تسخیر شدم 765 00:47:24,000 --> 00:47:25,590 ‫شیفتگیِ جنون‌آمیزش 766 00:47:29,170 --> 00:47:30,630 ‫چطوری برت گردونم؟ 767 00:47:33,510 --> 00:47:35,050 ‫چیزی که داشتیم رو برگردونم؟ 768 00:47:38,310 --> 00:47:40,500 ‫کتاب تصاویری که ‫درست کرده بودی رو آوردم 769 00:47:42,900 --> 00:47:44,690 ‫مثل یه کتاب مقدس دستم می‌گیرمش 770 00:47:48,190 --> 00:47:51,260 ‫عطر ملایمی ازش مونده 771 00:47:57,410 --> 00:47:59,880 ‫‏استنشاقت 772 00:48:03,500 --> 00:48:06,250 ‫ردپای مبهم روحت، چارلز 773 00:48:10,340 --> 00:48:12,380 ‫رقص زیبای انگشتاش 774 00:48:12,380 --> 00:48:14,430 ‫که از لب‌های اون انرژی می‌گیرن 775 00:48:16,680 --> 00:48:18,140 ‫لب‌های تو 776 00:48:24,560 --> 00:48:26,520 ‫ماه را امشب نگاهی عجیب است 777 00:48:29,280 --> 00:48:31,190 ‫برسان زن مجنونیست که 778 00:48:31,190 --> 00:48:34,740 ‫از هر سو در تکاپوی عاشقان است 779 00:48:39,200 --> 00:48:41,290 ‫وقتی می‌بینمش، ‫تو رو کنارم حس می‌کنم 780 00:48:44,670 --> 00:48:47,250 ‫جوری که انگشتات رو ‫روی پوستم می‌کشیدی 781 00:48:51,380 --> 00:48:53,470 ‫شوک الکتریکی لمس دستت 782 00:48:58,850 --> 00:49:00,220 ‫بودن درون روحم 783 00:49:06,230 --> 00:49:07,900 ‫خیلی دلم می‌خواستت 784 00:49:11,900 --> 00:49:14,530 ‫و تو درون مرا از آتش پر ساختی... 785 00:49:15,700 --> 00:49:19,120 ‫از چه رو به من نگاه نیافکندی؟ 786 00:49:19,120 --> 00:49:21,790 ‫اگر به من نظر کرده بودی 787 00:49:21,790 --> 00:49:23,330 ‫به من مهر می‌یافتی 788 00:49:26,120 --> 00:49:28,170 ‫می‌دانم که خواستار من می‌شدی 789 00:49:34,340 --> 00:49:36,130 ‫از آوازخون‌های جدید با لباس‌هاشون 790 00:49:36,130 --> 00:49:38,010 ‫واسه اولین بار فیلم گرفتم 791 00:49:38,010 --> 00:49:40,550 ‫با همکارهای قدیمی‌شون مو نمی‌‌زنن 792 00:49:40,550 --> 00:49:42,140 ‫عالی شدی کارولین 793 00:49:42,140 --> 00:49:43,640 ‫وقتی بهشون میگم خوشگل شدن 794 00:49:43,640 --> 00:49:45,680 ‫خنده‌‌ی عصبی می‌کنن 795 00:49:45,690 --> 00:49:48,480 ‫اما می‌دونم هیچوقت به اون ‫از خودبی‌خود شدنی که 796 00:49:48,480 --> 00:49:50,520 ‫تو با آوازخون‌هات داشتی، نمی‌رسن 797 00:49:50,520 --> 00:49:52,770 ‫- جای من کجاس؟ ‫- اوه، اونجاس 798 00:49:52,780 --> 00:49:55,030 ‫دیگه واسه تشویق چی‌کارشون کنم چارلز... 799 00:49:57,110 --> 00:49:58,860 ‫که مثل تو صدشون رو بذارن 800 00:50:01,910 --> 00:50:03,990 ‫هرگز! 801 00:50:04,000 --> 00:50:10,670 ‫بر لبانت بوسه خواهم داد یحیی 802 00:50:10,670 --> 00:50:13,710 ‫بر لبانت بوسه خواهم داد 803 00:50:13,710 --> 00:50:18,010 ‫شهدخت، تو که همچون باغ اسپرغمی، 804 00:50:18,010 --> 00:50:21,010 ‫تویی که کبوتر کبوترانی 805 00:50:21,010 --> 00:50:23,010 ‫به این مرد نگاه مکن 806 00:50:23,010 --> 00:50:26,850 ‫با او سخن مگو 807 00:50:26,850 --> 00:50:30,900 ‫من تاب تحمل ندارم... 808 00:50:30,900 --> 00:50:31,770 ‫لب بر لبت خواهم... 809 00:50:31,770 --> 00:50:33,230 ‫کارولین؟ 810 00:50:36,530 --> 00:50:39,490 ‫امکانش هست بتونی ‫سرت رو بالا و پایین کنی؟ 811 00:50:41,320 --> 00:50:44,950 ‫چون می‌خوام که... ‫می‌خوام... 812 00:50:44,950 --> 00:50:47,370 ‫خیلی واضح نشون بدی که... 813 00:50:47,370 --> 00:50:48,620 ‫داری چی‌کار می‌کنی 814 00:50:49,670 --> 00:50:51,880 ‫اگه ببینی امبر داره چی‌کار می‌کنه 815 00:50:51,880 --> 00:50:54,210 ‫می‌تونی استیصال رو 816 00:50:54,210 --> 00:50:55,920 ‫تو کل بدنش حس کنی 817 00:50:55,920 --> 00:51:01,050 ‫دوست دارم این حس بهم دست بده که... 818 00:51:01,050 --> 00:51:03,720 ‫تو هم دقیقاً همونقدر نیازمندی 819 00:51:03,720 --> 00:51:07,060 ‫پس اگه میشه یه ذره بیشتر... 820 00:51:07,060 --> 00:51:09,100 ‫تحرک داشته باش 821 00:51:09,100 --> 00:51:11,600 ‫توی اون لحظه 822 00:51:11,600 --> 00:51:14,560 ‫- یعنی میگی به امبر نگاه کنم ‫- نه، نه، نه 823 00:51:14,570 --> 00:51:17,280 ‫تو پیش نارابوت بمون 824 00:51:17,280 --> 00:51:19,570 ‫فقط یکم بیشتر... 825 00:51:19,570 --> 00:51:21,950 ‫- باشه ‫- به‌نظرم بهتره 826 00:51:21,950 --> 00:51:25,120 ‫بهتره برگردیم اتاق تمرین 827 00:51:25,120 --> 00:51:27,330 ‫باید مسئول صحنه‌های جنسی رو بیاریم 828 00:51:28,580 --> 00:51:30,330 ‫واسه این‌جور کارا اون باید باشه 829 00:51:30,330 --> 00:51:32,040 ‫مسئول صحنه‌های جنسی 830 00:51:32,040 --> 00:51:33,880 ‫- آره ‫- آره 831 00:51:33,880 --> 00:51:36,630 ‫اون موقع برای تو مهم بود؟ و این که... 832 00:51:36,630 --> 00:51:39,380 ‫الان برات مهمـه؟ 833 00:51:39,380 --> 00:51:42,090 ‫ببخشید چی؟ ‫چی مهم بود؟ 834 00:51:42,090 --> 00:51:45,010 ‫این که حس کنی روی صحنه ‫واقعاً دارن سکس می‌کنن 835 00:51:45,010 --> 00:51:47,220 ‫درستـه 836 00:51:47,220 --> 00:51:50,180 ‫خب، سعیم بر اینـه که... 837 00:51:50,180 --> 00:51:53,600 ‫- مفهوم اصلی رو محقق کنم ‫- بله اما الان نمایش خودتـه 838 00:51:53,600 --> 00:51:55,940 ‫- یه جاهاییش آره ‫- و هرجور انرژی شهوانی‌ای که 839 00:51:55,940 --> 00:51:58,020 ‫قبلاً وجود داشته، ‫لزومی نداره که 840 00:51:58,030 --> 00:52:00,110 ‫با چیزی که الان داریم، یکی باشه، درستـه؟ 841 00:52:00,110 --> 00:52:03,740 ‫آخه تو اون آدم سابق نیستی و 842 00:52:03,740 --> 00:52:06,990 ‫اون هم اون آدم سابق نیست 843 00:52:06,990 --> 00:52:08,370 ‫چارلز مُرده 844 00:52:08,370 --> 00:52:10,330 ‫همم 845 00:52:10,330 --> 00:52:11,830 ‫البته 846 00:52:11,830 --> 00:52:14,580 ‫پس قطعاً همون آدم نیست 847 00:52:17,290 --> 00:52:19,630 ‫پس کامل میریم پایین 848 00:52:19,630 --> 00:52:23,930 ‫کمرمون کامل می‌خوابه و ‫بعد برمی‌گردیم... عالیـه 849 00:52:23,930 --> 00:52:26,430 ‫بعد کامل برمی‌گردی عقب، ‫مثل حرکت خم رو به عقب... 850 00:52:26,430 --> 00:52:28,850 ‫تقریباً مثل حرکت کششی «گربه‌گاو» می‌مونه 851 00:52:28,850 --> 00:52:30,720 ‫کجاس؟ 852 00:52:30,720 --> 00:52:34,020 ‫همین الان پیام داد. ‫۱۵ دقیقه دیر می‌رسه. 853 00:52:34,020 --> 00:52:37,360 ‫خب، فکر نکنم بدون اون بتونیم این کار رو بکنیم 854 00:52:37,360 --> 00:52:39,440 ‫این مسئول صحنه‌های جنسی به دردم نمی‌خوره 855 00:52:39,440 --> 00:52:41,530 ‫- دارم وقتم رو حروم می‌کنم ‫- خب چاره‌ای نداریم 856 00:52:41,530 --> 00:52:44,280 ‫واسه این‌جور صحنه‌ها، ‫مسئول صحنه‌های جنسی می‌خوایم 857 00:52:44,280 --> 00:52:46,990 ‫همم... جداً؟ 858 00:52:46,990 --> 00:52:49,120 ‫آره، الزامیـه 859 00:52:49,120 --> 00:52:50,830 ‫خب امبر، بس کن 860 00:52:53,580 --> 00:52:55,960 ‫لوک، میشه یه لحظه بیای دنبالم لطفاً؟ 861 00:52:58,630 --> 00:53:01,050 ‫خوبـه. خیلی خوبـه. ‫جنبه‌ی فیزیکیش... 862 00:53:01,050 --> 00:53:02,960 ‫کار رو اون جنبه عالیـه اما باید 863 00:53:02,970 --> 00:53:04,920 ‫یه چیزی بهش فرمون بده، نه؟ 864 00:53:04,930 --> 00:53:07,680 ‫باید از اتفاقاتی که ‫داره می‌افته الهام بگیری 865 00:53:07,680 --> 00:53:11,010 ‫باید یه چیزی به حرکت درت بیاره 866 00:53:11,020 --> 00:53:14,480 ‫که بیشتر توی روح و بدنتـه 867 00:53:14,480 --> 00:53:16,520 ‫پس اون که داره درموردِ 868 00:53:16,520 --> 00:53:20,610 ‫زیبایی موهای یوحنای معمدان می‌خونه... 869 00:53:20,610 --> 00:53:22,400 ‫تو از این موسیقی به‌عنوان یه مجوز ‫و 870 00:53:22,400 --> 00:53:27,110 یه فرصت استفاده می‌کنی که 871 00:53:27,110 --> 00:53:30,660 ‫اون رو لمس کنی. ‫خب؟ 872 00:53:30,660 --> 00:53:34,290 ‫از اونجایی بزنید که میگه ‫موهاش فوق‌العاده‌ست 873 00:53:38,460 --> 00:53:41,250 ‫یهو این قابلیت رو پیدا می‌کنی که 874 00:53:41,250 --> 00:53:44,340 ‫از طریق انگشتات، ‫هرچیزی که 875 00:53:44,340 --> 00:53:47,800 ‫سالومه می‌تونه فقط با ‫آهنگ بخونه رو بیان ‌کنی 876 00:53:54,100 --> 00:53:56,890 ‫این موی توست... 877 00:53:58,730 --> 00:54:00,610 ‫که مرا شیفته‌ی تو ساخته 878 00:54:00,610 --> 00:54:03,040 ‫بذار موهات رو لمس کنم 879 00:54:05,650 --> 00:54:07,070 ‫ممنون 880 00:54:12,870 --> 00:54:15,580 ‫جلوی صحنه هم داره اتفاقات عجیبی می‌افته 881 00:54:16,960 --> 00:54:20,540 ‫و هرکاری که انجام میدی از کنترل خارج میشه 882 00:54:20,540 --> 00:54:21,750 ‫به سالومه فکر کن 883 00:54:21,750 --> 00:54:23,920 ‫اون داره تموم زورش رو می‌زنه تا 884 00:54:23,920 --> 00:54:26,670 ‫سر این مرد دیوونه رو قطع کنه 885 00:54:28,760 --> 00:54:31,300 ‫پس هدف این قربانی کردن که 886 00:54:31,300 --> 00:54:34,000 ‫تبدیل میشه به یکی از ‫فجیع‌ترین صحنه‌هایی که 887 00:54:34,000 --> 00:54:35,430 ‫تاحالا روی صحنه دیدی، چیه؟ 888 00:54:35,430 --> 00:54:39,270 ‫علاقه‌ست؟ شکنجه‌ست؟ ‫چیه؟ 889 00:54:39,270 --> 00:54:42,770 ‫اما هرچیزی که هست، ‫اون احساسی که ازش الهام می‌گیری، 890 00:54:42,770 --> 00:54:44,820 ‫اون احساس داره تجزیت می‌کنه 891 00:54:46,650 --> 00:54:49,280 ‫دردناک و زیباست 892 00:54:49,280 --> 00:54:53,160 ‫پس-پس تو فقط واسه اون نمی‌خوری... 893 00:54:53,160 --> 00:54:58,870 ‫بلکه اینقدر عصاره‌ی وجودش رو می‌بلعی که... 894 00:54:58,870 --> 00:55:01,960 ‫چاره‌ای جز این نداره که ‫تفنگ رو برداره و 895 00:55:01,960 --> 00:55:05,080 ‫بگیره سمت سرش و ‫شلیک کنه تا بمیره 896 00:55:06,300 --> 00:55:09,470 ‫درست موقعی که داره ارضا میشه 897 00:55:09,470 --> 00:55:11,090 ‫انفجار 898 00:55:15,180 --> 00:55:17,180 ‫بعدش سالومه تفنگی رو که اون همین حالا 899 00:55:17,180 --> 00:55:19,810 ‫خودش رو باهاش کشت رو برمی‌داره و 900 00:55:19,810 --> 00:55:24,060 ‫میاد سمت جلوی صحنه و ‫می‌گیره سمت سرش 901 00:55:24,060 --> 00:55:25,980 ‫انگار که می‌خواد خودش رو بکشه 902 00:55:38,790 --> 00:55:40,870 ‫نمی‌فهمم. ‫داری جاسوسیم رو می‌کنی؟ 903 00:55:40,870 --> 00:55:42,500 ‫معلومـه که نه 904 00:55:42,500 --> 00:55:44,790 ‫اومدم تا هرجوری که می‌تونم ‫ازت حمایت کنم 905 00:55:44,790 --> 00:55:46,590 ‫پس نمی‌فهمم چی میگی 906 00:55:46,590 --> 00:55:49,010 ‫مدیریت یکم درموردِ 907 00:55:49,010 --> 00:55:51,340 ‫ایده‌هایی که موقع سخنرانی داشتی نگرانـه 908 00:55:51,340 --> 00:55:54,050 ‫- بیتریس ‫- درمورد ایجاد تغییرات 909 00:55:54,050 --> 00:55:57,220 ‫گفتم که تغییرات کوچیکی‌ان 910 00:55:57,220 --> 00:55:59,640 ‫آره اما یهو میگی که سالومه 911 00:55:59,640 --> 00:56:02,520 ‫به خودش شلیک کنه 912 00:56:02,520 --> 00:56:04,060 ‫چی؟ 913 00:56:04,060 --> 00:56:06,980 ‫ناروبوت به خودش شلیک می‌کنه 914 00:56:06,980 --> 00:56:10,360 ‫اما بعد زنه تفنگ رو برمی‌داره و... 915 00:56:10,360 --> 00:56:12,240 ‫فقط به خودکشی فکر می‌کنه 916 00:56:14,320 --> 00:56:17,080 ‫خودش رو که نمی‌کشه 917 00:56:17,080 --> 00:56:19,580 ‫اگه خودش رو بکشه که اُپرا 918 00:56:19,580 --> 00:56:22,540 ‫همونجا تموم میشه اما اینطور نیست. ‫مگه نه؟ 919 00:56:22,540 --> 00:56:23,870 ‫اگه بمیره 920 00:56:23,870 --> 00:56:28,250 ‫دیگه کسی نمی‌تونه دیالوگ نقشش رو بخونه 921 00:56:28,250 --> 00:56:30,710 ‫پس سر چی میشه؟ 922 00:56:30,710 --> 00:56:33,800 ‫پس این همه تمرین‌هامون چی میشن؟ ‫مسخره‌ست 923 00:56:33,800 --> 00:56:36,760 ‫اما خب این ایده‌ها رو درمورد مادرش و... 924 00:56:36,760 --> 00:56:38,600 ‫قداره‌هه بیان می‌کنی... 925 00:56:38,600 --> 00:56:41,390 ‫من باید بهشون بگم. ‫فقط خواستم بدونی. 926 00:56:41,390 --> 00:56:42,890 ‫پس داری جاسوسیم رو می‌کنی 927 00:56:42,890 --> 00:56:45,560 ‫ببین، همه‌مون متوجه هستیم که ممکنه 928 00:56:45,560 --> 00:56:47,730 ‫حس تضاد درمورد این قضایا بهت دست بده اما... 929 00:56:47,730 --> 00:56:49,530 ‫نه،‌ اینطور نیست. ‫واقعاً همچین حسی نمیده. 930 00:56:49,530 --> 00:56:50,980 ‫وقتی انتخاب کردم... 931 00:56:52,240 --> 00:56:53,860 ‫وقتی این کار رو قبول کردم 932 00:56:53,860 --> 00:56:57,240 ‫به خودم قول دادم که به ‫بهترین نحو نمایشش بدم، خب؟ 933 00:56:57,240 --> 00:56:59,160 ‫پس می‌تونی به مدیریت بگی که 934 00:56:59,160 --> 00:57:02,080 ‫اونا تصمیم عجیبی گرفتن که ‫این رو بازسازی کنن 935 00:57:02,080 --> 00:57:04,640 ‫با توجه به این که همه فکر می‌کردن 936 00:57:04,640 --> 00:57:07,780 ‫چارلز یکم یه دنده‌ست. 937 00:57:08,460 --> 00:57:11,550 ‫با این‌حال مدیریت ۳۰ سال رو 938 00:57:11,550 --> 00:57:13,460 ‫با اون زندگی مشترک داشته 939 00:57:13,470 --> 00:57:16,720 ‫این تصمیم بیتریس بوده. ‫نمایش موفقیـه. 940 00:57:16,720 --> 00:57:20,220 ‫باشه، اما مجبور نبوده که ‫خواسته‌ی احمقانه‌ی اون رو برآورده کنه 941 00:57:20,220 --> 00:57:22,890 ‫لازم نبوده کسی اون درخواست رو جدی بگیره 942 00:57:22,890 --> 00:57:26,020 ‫اگه بازسازی نمی‌کردن که ‫کسی ازشون شکایت نمی‌کرد 943 00:57:26,020 --> 00:57:28,060 ‫اصلاً لازم نبود کسی بدونه. ‫لازم نبود من بدونم. 944 00:57:28,060 --> 00:57:30,230 ‫اینطوری حتی الان وسط این بحث نبودیم، کثی 945 00:57:34,780 --> 00:57:36,570 ‫ببین، من باید برگردم 946 00:57:36,570 --> 00:57:37,990 ‫بچه‌ها دیگه استراحت‌شون رو کردن و... 947 00:57:37,990 --> 00:57:39,910 ‫آره، باشه 948 00:57:48,630 --> 00:57:50,670 ‫دخترت برآنست که بهر من رقص کند 949 00:57:52,000 --> 00:57:55,010 ‫آیا تو رقص نخواهی کرد سالومه؟ 950 00:57:55,010 --> 00:57:58,470 ‫این واقعاً آموزنده بود 951 00:57:58,470 --> 00:58:00,930 ‫اگر بهر من رقص کنی، 952 00:58:00,930 --> 00:58:02,930 ‫توانی خواست خود را بگویی تا 953 00:58:02,930 --> 00:58:04,310 ‫من برآورم 954 00:58:04,310 --> 00:58:06,390 ‫اما این من رو به سوال بعدیم می‌رسونه 955 00:58:08,190 --> 00:58:10,610 ‫شنیدم که داری درمورد تجربه‌ت ‫یه‌جور خاطره‌نویسی می‌کنی 956 00:58:10,610 --> 00:58:12,520 ‫مثل یه‌جور... 957 00:58:12,520 --> 00:58:13,900 ‫نامه‌ی آخر به چارلزه؟ 958 00:58:17,320 --> 00:58:19,660 ‫نشریه،‌ بله... ‫در نظر داشتمش 959 00:58:19,660 --> 00:58:22,990 ‫بله، به‌نظرم خیلی خوب میشه که... 960 00:58:24,790 --> 00:58:27,790 ‫درمورد تجربم... 961 00:58:27,790 --> 00:58:31,790 ‫تجربه‌ای که توی این نمایش ‫کسب می‌کنم بنویسم 962 00:58:31,790 --> 00:58:34,670 ‫چندتا فیلم هم با گوشیم 963 00:58:34,670 --> 00:58:36,510 ‫از پشت صحنه‌ها می‌گیرم 964 00:58:36,510 --> 00:58:39,470 ‫و به‌نظرم... چیز جالبی ازش در میاد 965 00:58:39,470 --> 00:58:44,350 ‫هنوز مطمئن نیستم اما ‫برای من مهمـه که... 966 00:58:44,350 --> 00:58:46,640 ‫اون فیلم رو داشته باشم 967 00:58:46,640 --> 00:58:50,230 ‫خب، خیلی جالب به‌نظر میاد. ‫و این که... 968 00:58:51,810 --> 00:58:54,860 ‫میشه درمورد رابطه‌تون 969 00:58:54,860 --> 00:58:56,280 ‫در حین نمایش اصلی بپرسم؟ 970 00:58:56,280 --> 00:58:57,360 ‫منظورت چیه؟ 971 00:58:57,360 --> 00:58:59,400 ‫منظورم رابطه‌ت با چارلزه 972 00:59:01,530 --> 00:59:02,780 ‫رابطه‌ی کاری‌مون 973 00:59:03,870 --> 00:59:07,250 ‫خب، یکم فراتر از اون نرفت؟ 974 00:59:07,250 --> 00:59:09,370 ‫این رو همه‌ی کسایی که اینجان می‌دونن 975 00:59:09,370 --> 00:59:12,460 ‫ترجیح میدم درموردش صحبت نکنم 976 00:59:12,460 --> 00:59:15,880 ‫اگه میشه درموردش حرف نزنیم 977 00:59:15,880 --> 00:59:17,670 ‫البته 978 00:59:17,670 --> 00:59:20,840 ‫چطوره که من یه چیزی رو ‫باهات درمیون بذارم؟ 979 00:59:20,840 --> 00:59:23,090 ‫من چارلز رو می‌شناختم 980 00:59:23,100 --> 00:59:25,180 ‫چارلز یه‌بار یه داستانی رو برام تعریف کرد 981 00:59:26,270 --> 00:59:29,640 ‫درمورد این که کل قسمت رقص توی اُپرا 982 00:59:29,640 --> 00:59:32,020 ‫براساسِ... 983 00:59:32,020 --> 00:59:35,440 ‫اتفاقیـه که بین شما و پدرتون افتاده 984 00:59:35,440 --> 00:59:36,940 ‫تو دنیای واقعی 985 00:59:38,530 --> 00:59:40,290 ‫و من این سعادت رو داشتم که 986 00:59:40,290 --> 00:59:42,700 ‫نوشته‌هایی که می‌خواستی توی ‫برنامه منتشر کنی رو ببینم 987 00:59:42,700 --> 00:59:44,620 ‫به‌نظرم فوق‌العاده بی‌احترامی بود که 988 00:59:44,620 --> 00:59:46,600 ‫نخواستن ازش استفاده کنن 989 00:59:48,620 --> 00:59:50,080 ‫اما... 990 00:59:53,500 --> 00:59:55,790 ‫شیفتگی شما توی دیالوگِ هرود به سالومه 991 00:59:55,790 --> 00:59:57,760 ‫برام خیلی جالب بود 992 00:59:58,100 --> 01:00:00,920 ‫این که بیش از حد دوست‌تون داشته 993 01:00:00,920 --> 01:00:04,220 ‫چارلز بهم گفته بود که پدرت ‫ویدیوهای عجیبی از 994 01:00:04,220 --> 01:00:07,600 ‫زمانی که بچه بودی و باهاش ‫می‌رفتی جنگل، می‌ساخته و 995 01:00:07,600 --> 01:00:09,850 موقع اون رقص‌های عجیب، ‫ازت فیلم می‌گرفته 996 01:00:09,850 --> 01:00:12,560 ‫حست درمورد این الهام که... 997 01:00:12,560 --> 01:00:14,810 ‫خیلی واضح... 998 01:00:14,810 --> 01:00:16,690 ‫نقش بزرگی توی این نمایش داشته، چیه؟ 999 01:00:32,160 --> 01:00:33,790 ‫من... 1000 01:00:33,790 --> 01:00:36,750 ‫فکر کنم باید استراحت کنم 1001 01:00:38,500 --> 01:00:40,010 ‫ببخشید 1002 01:00:43,470 --> 01:00:45,760 ‫چیزی شده؟ 1003 01:00:45,760 --> 01:00:47,930 ‫بیتریس می‌خواد باهات حرف بزنه 1004 01:00:47,930 --> 01:00:49,930 ‫باد روی پوستت رو حس می‌کنی؟ 1005 01:00:49,930 --> 01:00:51,640 ‫آره 1006 01:00:51,640 --> 01:00:54,270 ‫آره؟ الان حساس‌تر شده، مگه نه؟ 1007 01:00:54,270 --> 01:00:57,310 ‫- به‌راستی، سالومه... ‫- یکی از حواست رو از خودت بگیر 1008 01:00:57,310 --> 01:00:58,770 ‫بقیه‌شون تیزتر میشن 1009 01:00:58,770 --> 01:01:00,280 ‫زیبایی‌ات به دشواری‌ام گرفتار ساخت 1010 01:01:00,280 --> 01:01:03,110 ‫شدیدتر میشن. ‫این رو یادت باشه. 1011 01:01:03,110 --> 01:01:04,990 ‫زیبایی‌ات سخت مرا به دشواری‌ام گرفتار ساخت 1012 01:01:04,990 --> 01:01:07,200 ‫وظیفه‌ی تو به‌عنوان یه هنرمند اینـه 1013 01:01:10,950 --> 01:01:12,950 ‫و من پُر بر تو نگریستم 1014 01:01:14,830 --> 01:01:18,320 ‫پیوسته مهر بر تو داشته‌ام، ‫بسا که دلبسته‌ات بودم 1015 01:01:20,170 --> 01:01:22,460 ‫روز خوبی داشته 1016 01:01:22,460 --> 01:01:24,670 ‫آره مامان؟ 1017 01:01:24,680 --> 01:01:26,300 ‫اگه اون میگه آره 1018 01:01:26,300 --> 01:01:27,760 ‫اوه 1019 01:01:30,470 --> 01:01:31,890 ‫می‌دونی من کجام؟ 1020 01:01:33,100 --> 01:01:35,850 ‫کارت رو می‌کنی 1021 01:01:35,850 --> 01:01:37,850 ‫و کارم چیه؟ 1022 01:01:37,850 --> 01:01:40,060 ‫نمایش می‌سازی 1023 01:01:40,070 --> 01:01:41,780 ‫همیشه نمایش دوست داشتی 1024 01:01:43,070 --> 01:01:45,320 ‫دوست‌ داری داستان سر هم کنی 1025 01:01:47,860 --> 01:01:49,780 ‫به دخترت افتخار می‌کنی؟ 1026 01:01:49,780 --> 01:01:51,240 ‫آره بابا 1027 01:01:51,240 --> 01:01:53,200 ‫دیدی؟ 1028 01:01:53,200 --> 01:01:55,640 ‫به داستان‌هایی که سر هم می‌کنم افتخارمی‌کنی؟ 1029 01:01:57,620 --> 01:01:59,670 ‫می‌دونی من قراره تا کِی نیام خونه مامان؟ 1030 01:02:00,880 --> 01:02:03,090 ‫مطمئن نیستم 1031 01:02:03,090 --> 01:02:04,630 ‫از دیمیترا بپرس. ‫اون می‌دونه. 1032 01:02:05,720 --> 01:02:07,180 ‫حتی ساعت دقیقش رو هم می‌دونه 1033 01:02:14,930 --> 01:02:16,770 ‫تا آخر ماه 1034 01:02:16,770 --> 01:02:20,400 ‫آره. دقیقاً. ‫به‌اندازه‌ی کافی وقت هست. 1035 01:02:25,240 --> 01:02:27,940 ‫الان براش سوال شده که من خبر دارم یا نه 1036 01:02:28,410 --> 01:02:31,740 ‫این احتمالاً همونجوریـه که ‫بیتریس از من تو ذهنش ساخته بود 1037 01:02:33,410 --> 01:02:35,450 ‫همسرت 1038 01:02:35,450 --> 01:02:38,290 ‫عین یه خطر کوچیک مسخره. ‫یه عشق زودگذر دیگه. 1039 01:02:40,250 --> 01:02:43,380 ‫اصلاً چی درمورد اتفاقاتی که ‫توی اون خونه افتاده، می‌دونه؟ 1040 01:02:45,300 --> 01:02:49,090 ‫تصور می‌کنم که برمی‌گرده و ‫یه نگاهی به عکس خونوادگی‌مون می‌اندازه و 1041 01:02:49,090 --> 01:02:52,550 ‫یهو از داستانی که بازگو می‌کنه می‌ترسه 1042 01:02:52,550 --> 01:02:54,780 ‫این که چطوری پدرم ‫کلی نمایش برام می‌خوند و 1043 01:02:54,780 --> 01:02:57,770 ‫مجبورم می‌کرد کلی از ‫صحنه‌ها رو بازی کنم 1044 01:02:57,770 --> 01:03:00,310 ‫آرمان‌های هنریش برای من 1045 01:03:01,810 --> 01:03:06,610 ‫درست مثل آرمان‌های خودش، ‫همیشه ناکام موند 1046 01:03:08,110 --> 01:03:10,820 ‫حالا که بیخیال ایده‌ی مجسمه شدیم 1047 01:03:10,820 --> 01:03:14,030 ‫می‌خوایم روش سنتی‌تر رو امتحان کنیم 1048 01:03:14,030 --> 01:03:17,160 ‫پس اولین قدمی که قراره ببینید 1049 01:03:17,160 --> 01:03:22,000 ‫اینـه که من یه لایه از ژل پترولیوم رو ‫روی صورت یوهان قرار میدم و 1050 01:03:22,000 --> 01:03:26,670 ‫بعد روش از ژل آلژیینات نرم استفاده می‌کنم که 1051 01:03:26,670 --> 01:03:29,300 ‫تموم اجزای صورتش رو به خودش می‌گیره و 1052 01:03:29,300 --> 01:03:32,510 ‫توی اون مرحله باید خیلی سریع عمل کنم چون 1053 01:03:32,510 --> 01:03:34,680 ‫فوق‌العاده سریع خشک میشه 1054 01:03:34,680 --> 01:03:37,310 ‫مثلا تو کمتر از ۱۰ دقیقه سفت میشه 1055 01:03:38,020 --> 01:03:39,600 ‫خب... 1056 01:03:39,600 --> 01:03:43,100 ‫منم شدم موش آزمایشگاهیت 1057 01:03:43,100 --> 01:03:46,770 ‫آره، به این نتیجه رسیدم که 1058 01:03:46,780 --> 01:03:49,030 ‫صورت انسان جزئیات بیشتری داره 1059 01:03:49,030 --> 01:03:52,110 ‫باید عین واقعیت باشه، ‫مخصوصاً واسه پخش از تلویزیون 1060 01:03:52,110 --> 01:03:54,780 ‫نگران نباش. ‫من به این چیزا عادت دارم. 1061 01:03:56,370 --> 01:03:58,540 ‫همیشه همینطوریـه 1062 01:03:58,540 --> 01:04:00,500 ‫ببخشید که وقتت رو تلف کردم 1063 01:04:00,500 --> 01:04:02,920 ‫حرفشم نزن 1064 01:04:02,920 --> 01:04:06,000 ‫تماشای کار کردنت برام لذت‌بخشـه 1065 01:04:10,510 --> 01:04:14,340 ‫میشه نگهش دارم؟ ‫مجسمه رو میگم 1066 01:04:15,640 --> 01:04:17,350 ‫آره به گمونم 1067 01:04:20,850 --> 01:04:24,480 ‫وقتی برگشتم خونه، ‫میدمش به نمایشگاه ملی 1068 01:04:27,190 --> 01:04:29,150 ‫خیلی‌خب،‌ می‌خوام بمالمش به لبات 1069 01:04:29,150 --> 01:04:31,030 ‫پس اگه میشه صحبت نکن 1070 01:04:31,030 --> 01:04:33,820 ‫لب‌هام مهر و موم میشن 1071 01:04:33,820 --> 01:04:35,070 ‫نه، نه 1072 01:04:35,070 --> 01:04:38,240 ‫بس کن... ‫بس کن! 1073 01:04:38,240 --> 01:04:40,410 ‫بس کن! 1074 01:04:42,000 --> 01:04:46,250 ‫این اتفاق غیرمنتظره بود 1075 01:04:46,250 --> 01:04:49,920 ‫آوازخونی که نقش یوحنای معمدان رو بازی می‌کنه 1076 01:04:49,920 --> 01:04:51,460 ‫بهم دست‌درازی کرد 1077 01:04:53,550 --> 01:04:57,180 ‫اون آیه که توی کتاب مقدس ‫درمورد قضاوت نکردنـه، چی بود؟ 1078 01:05:04,640 --> 01:05:06,150 ‫اوضاع... 1079 01:05:07,520 --> 01:05:09,070 ‫واقعاً‌ پیچیده شده 1080 01:05:12,030 --> 01:05:15,490 ‫وقتی من و تو داشتیم روی اون پروژه ‫توی مدرسه کار می‌کردیم... 1081 01:05:18,620 --> 01:05:20,080 ‫اوضاع... 1082 01:05:21,120 --> 01:05:22,290 ‫خیلی پرتنش بودن 1083 01:05:24,370 --> 01:05:26,710 ‫بین چارلز و تو 1084 01:05:26,710 --> 01:05:28,210 ‫اوهوم 1085 01:05:31,590 --> 01:05:33,090 ‫و... 1086 01:05:34,880 --> 01:05:36,680 ‫و چیزای دیگه هم بودن 1087 01:05:41,720 --> 01:05:43,970 ‫حس می‌کردم که یه خبرهایی هست 1088 01:05:43,980 --> 01:05:45,810 ‫الکی میگی 1089 01:05:45,810 --> 01:05:47,400 ‫نه 1090 01:05:48,770 --> 01:05:50,270 ‫چطوری؟ 1091 01:05:51,940 --> 01:05:53,610 ‫تمام این مدت... 1092 01:05:54,820 --> 01:05:57,400 ‫حواسم بهت بود 1093 01:05:57,410 --> 01:05:59,060 ‫نمی‌تونستم ازت چشم بردارم 1094 01:06:00,740 --> 01:06:05,410 ‫مشخص بود که اصلاً تو هپروتی 1095 01:06:07,120 --> 01:06:09,980 ‫می‌خواستم کمکت کنم که ‫یه راه فرار پیدا کنی 1096 01:06:13,880 --> 01:06:15,460 ‫یه‌جایی 1097 01:06:15,470 --> 01:06:16,970 ‫همینجاها... 1098 01:06:18,470 --> 01:06:20,720 ‫احساس مبهم آزاردهنده‌ای هست 1099 01:06:24,100 --> 01:06:27,520 ‫مطمئن نبودن به چیزی که یادمـه و 1100 01:06:27,520 --> 01:06:29,650 ‫چیزی که واقعاً اتفاق افتاده 1101 01:06:34,990 --> 01:06:36,780 ‫اون دختر چشم‌پوشش رو برمی‌داره و 1102 01:06:36,780 --> 01:06:39,140 ‫وقتی که اون مرد فرار می‌کنه ‫به جلو خیره میشه 1103 01:06:42,780 --> 01:06:45,660 ‫چشم‌پوش رو توی دستش حس می‌کنه 1104 01:06:45,660 --> 01:06:48,500 ‫و وقتی باهاش ور میره، ‫سایه‌های دیگه هم ظاهر میشن 1105 01:06:54,800 --> 01:06:56,710 ‫مردان گرسنه‌ 1106 01:06:56,720 --> 01:06:59,380 ‫موقع رقصیدن برای پدرش، ‫بهش نگاه می‌کنند 1107 01:07:00,720 --> 01:07:02,220 ‫و برای اون‌ها 1108 01:07:10,940 --> 01:07:13,460 ‫من هیچوقت موافق مدلی که ‫این هیولاهای تاریک رو 1109 01:07:13,460 --> 01:07:15,970 ‫به تصویر می‌کشیدی، نبودم 1110 01:07:16,610 --> 01:07:20,100 ‫این که سالومه رو عین رقصنده‌های برهنه ‫توی کلوب‌ها نمایش می‌دادی 1111 01:07:20,100 --> 01:07:23,240 ‫که واسه یه‌مشت مشتری هیز می‌رقصید 1112 01:07:23,240 --> 01:07:25,990 ‫هیچوقت اونطوری نبود 1113 01:07:25,990 --> 01:07:28,830 ‫طبق چیزایی که یادمـه 1114 01:07:28,830 --> 01:07:30,420 ‫طبق چیزایی که بهت گفتم 1115 01:07:34,710 --> 01:07:36,670 ‫اونا لمسش کردن 1116 01:07:36,670 --> 01:07:38,170 ‫دست‌مالیش کردن 1117 01:07:40,340 --> 01:07:42,010 ‫بهشون اجازه داده بود؟ 1118 01:07:44,050 --> 01:07:45,560 ‫هیچوقت این رو مشخص نکردی 1119 01:07:50,600 --> 01:07:52,480 ‫این همزاد تاریک رو 1120 01:07:55,980 --> 01:07:57,900 ‫نه، هیچوقت اینطوری نبود 1121 01:08:00,200 --> 01:08:01,700 ‫من که همچین حسی ندارم 1122 01:08:05,080 --> 01:08:08,080 ‫یادمـه که دندون‌های نیش و ‫چنگا‌ل‌های شوم و 1123 01:08:08,080 --> 01:08:11,160 ‫بال‌های وحشتناک‌شون رو سمتم می‌آوردن 1124 01:08:14,040 --> 01:08:16,110 ‫یادمـه که حس می‌کردم گیر افتادم 1125 01:08:16,800 --> 01:08:18,630 ‫اما جایی نبود که بتونم فرار کنم 1126 01:08:30,850 --> 01:08:32,640 ‫حالا این دفعه... 1127 01:08:33,640 --> 01:08:35,920 ‫چیز متفاوتی رو امتحان می‌کنم 1128 01:08:36,560 --> 01:08:39,730 ‫و حالا می‌خوام درخت‌ها رو حس کنم 1129 01:08:39,730 --> 01:08:41,490 ‫می‌خوام حس کنم که انگار توی جنگلیم 1130 01:08:41,490 --> 01:08:44,110 ‫نه توی اعماقش بلکه فقط می‌خوام ‫حس کنم که تو جنگلـه 1131 01:08:44,110 --> 01:08:47,410 ‫می‌خوام درخت‌ها و شاخه‌ها با 1132 01:08:47,410 --> 01:08:49,700 ‫حس ترسی که شاهدشن، زنده بشن 1133 01:08:51,370 --> 01:08:52,540 ‫می‌خوام حس کنم که... 1134 01:08:52,540 --> 01:08:57,170 ‫وقتی سالومه داره رقص هفت پرده‌ی ‫هولناکش رو اجرا می‌کنه، 1135 01:08:57,170 --> 01:08:59,520 ‫روح‌شون در عذابه 1136 01:09:00,260 --> 01:09:01,840 ‫می‌تونی کاری کنی که حس کنیم بدنش 1137 01:09:01,840 --> 01:09:03,670 ‫داره جوون‌تر میشه؟ 1138 01:09:03,680 --> 01:09:05,760 ‫از یه زن تبدیل میشه به یه دختر کوچیک 1139 01:09:07,970 --> 01:09:10,640 ‫و بعدش یه فریاد می‌خوام، ‫می‌خوام که... 1140 01:09:13,310 --> 01:09:16,150 ‫محشره. آره، حرف نداره... ‫بعد بزرگ‌تر میشه 1141 01:09:16,150 --> 01:09:18,270 ‫بزرگ‌تر از این. ‫بزرگ‌تر. 1142 01:09:28,910 --> 01:09:31,540 ‫من، سالومه، 1143 01:09:31,540 --> 01:09:33,950 ‫دختر هرودیاس، 1144 01:09:33,960 --> 01:09:35,580 ‫شاهزاده‌ی یهودایم 1145 01:09:50,970 --> 01:09:52,720 ‫نظر امبر درمورد رقصنده‌های باله چیه؟ 1146 01:09:52,720 --> 01:09:55,810 ‫دلم می‌خواد بشکونم‌شون 1147 01:09:55,810 --> 01:09:57,980 ‫- جدی میگی؟ ‫- اوهوم، کاملاً 1148 01:09:57,980 --> 01:09:59,690 ‫فقط چشمام رو می‌بندم 1149 01:10:09,700 --> 01:10:17,040 ‫مرا واگذار تا بوسه بر دهانت زنم 1150 01:10:19,710 --> 01:10:22,670 ‫نفرین بر تو باد... 1151 01:10:22,670 --> 01:10:26,720 ‫ای دخترِ مادری سیه‌کار 1152 01:10:26,720 --> 01:10:29,680 ‫لعن بر تو 1153 01:10:35,140 --> 01:10:41,110 ‫از لبانت بوسه برخواهم گرفت یحیی 1154 01:10:43,020 --> 01:10:46,530 ‫مرا خواستِ نگریستن بر تو نیست 1155 01:10:46,530 --> 01:10:50,780 ‫من بر تو نظر نخواهم کرد 1156 01:10:50,780 --> 01:10:54,990 ‫تو نفرین‌زده‌ای 1157 01:10:56,580 --> 01:11:00,790 ‫تو نفرین‌زده‌ای 1158 01:11:05,710 --> 01:11:10,680 ‫تو نفرین‌زده‌ای 1159 01:12:28,840 --> 01:12:31,760 ‫این دهان توست که منش می‌طلبم 1160 01:12:34,590 --> 01:12:39,440 ‫چون اناری شکافته به‌ضرب خنجر عاج است... 1161 01:12:48,070 --> 01:12:50,230 ‫تو وانگذاری مرا تا بر لبت بوسه دهم 1162 01:13:00,120 --> 01:13:01,240 ‫نه... 1163 01:13:01,250 --> 01:13:03,910 ‫بس کن! ‫بس کن! 1164 01:13:05,120 --> 01:13:08,920 ‫نمی‌فهمم. ‫برنامه‌ریزی شده بود؟ 1165 01:13:08,920 --> 01:13:10,800 ‫منظورت چیه؟ 1166 01:13:10,800 --> 01:13:13,170 ‫خودت ازش خواستی این کار رو بکنه؟ 1167 01:13:14,260 --> 01:13:19,100 ‫نه، نه. معلومـه که نه. ‫بهش گفتم بس کنه. 1168 01:13:19,100 --> 01:13:20,930 ‫- باشه اما... ‫- و اون ادامه داد 1169 01:13:22,430 --> 01:13:26,230 ‫چرا الان به این فکر افتادی که ‫خبرش رو پخش کنی؟ 1170 01:13:26,230 --> 01:13:28,690 ‫مگه چندروز پیش اتفاق نیفتاده؟ 1171 01:13:28,690 --> 01:13:32,230 ‫هفته‌ی پیش که داشتم قالب صورتش رو می‌گرفتم 1172 01:13:32,240 --> 01:13:35,110 ‫و قالب رو هم کامل گرفتی، 1173 01:13:35,110 --> 01:13:36,700 ‫این رو فعلاً روشن کنیم 1174 01:13:36,700 --> 01:13:39,120 ‫این اتفاق افتاد و 1175 01:13:39,120 --> 01:13:41,580 ‫تو بعدش قالب‌گیری رو کامل کردی 1176 01:13:41,580 --> 01:13:45,080 ‫یه مدت طول کشید تا ‫به‌طور کامل هضمش کنم 1177 01:13:48,960 --> 01:13:51,130 ‫خودتون ازم خواستید همه‌چیز رو 1178 01:13:51,130 --> 01:13:54,130 ‫موقع ساخت سر یوحنای معمدان مستند کنم و 1179 01:13:54,130 --> 01:13:55,590 ‫این یعنی همه‌چیز 1180 01:13:56,760 --> 01:13:58,260 ‫باشه 1181 01:13:58,260 --> 01:14:01,560 ‫اما این یه فیلم از... 1182 01:14:01,560 --> 01:14:03,970 ‫یه تجاوز هم هست 1183 01:14:03,980 --> 01:14:06,440 ‫تجاوز جنسی 1184 01:14:06,440 --> 01:14:08,100 ‫و داری افشاش می‌کنی 1185 01:14:09,610 --> 01:14:11,230 ‫درستـه 1186 01:14:11,230 --> 01:14:13,480 ‫درست قبل از افتتاحیه‌ی نمایش 1187 01:14:16,530 --> 01:14:18,200 ‫چرا؟ 1188 01:14:20,240 --> 01:14:21,620 ‫من... 1189 01:14:21,620 --> 01:14:25,450 ‫فقط دارم کاری رو می‌کنم که ‫بهم گفته شد انجام بدم 1190 01:14:25,460 --> 01:14:28,250 ‫یه ایمیل از تیم بازاریابی برام اومده که گفته 1191 01:14:28,250 --> 01:14:31,840 ‫می‌تونم هرکاری که دلم می‌خواد بکنم 1192 01:14:31,840 --> 01:14:34,250 ‫که می‌تونم قضیه رو شخصی کنم 1193 01:14:34,260 --> 01:14:37,760 ‫که این قضیه هم خیلی شخصی شد 1194 01:14:37,760 --> 01:14:39,930 ‫حس می‌کنم این مسئولیت رو دارم که 1195 01:14:39,930 --> 01:14:41,800 ‫همه رو در جریان بذارم 1196 01:14:41,800 --> 01:14:44,430 ‫ما وظیفه نداریم که موافقت‌مون رو اعلام کنیم 1197 01:14:44,430 --> 01:14:45,850 ‫جداً؟ 1198 01:14:45,850 --> 01:14:48,980 ‫قرار نیست موافقت‌تون رو اعلام کنید؟ 1199 01:14:48,980 --> 01:14:51,480 ‫وقتی که خواستم فیلم رو منتشر کنم 1200 01:14:51,480 --> 01:14:52,940 ‫این پیامیـه که گروه اُپرا 1201 01:14:52,940 --> 01:14:55,820 ‫می‌خواد به همه اعلام کنه؟ 1202 01:14:55,820 --> 01:14:58,320 ‫فکر نمی‌کنم ایده‌ی خوبی باشه که 1203 01:14:58,320 --> 01:15:01,030 ‫جلوی من رو واسه افشای این قضیه بگیرید 1204 01:15:01,030 --> 01:15:02,330 ‫خودش خبر داره؟ 1205 01:15:04,830 --> 01:15:08,910 ‫یوهان رو میگم. ‫می‌دونه همچین برنامه‌ای داری؟ 1206 01:15:08,920 --> 01:15:10,420 ‫هنوز نه 1207 01:15:14,500 --> 01:15:16,590 ‫خیلی‌خب 1208 01:15:19,300 --> 01:15:21,090 ‫چی‌کار می‌تونیم بکنیم تا ‫تجدیدنظر کنی؟ 1209 01:15:22,390 --> 01:15:25,810 ‫می‌دونم این اتفاق ‫خیلی برات آزاردهنده بوده، کلیا 1210 01:15:25,810 --> 01:15:28,310 ‫نمی‌خوام این رو کوچیک جلوه بدم 1211 01:15:28,310 --> 01:15:30,900 ‫امکانش هست که بتونیم ‫راه‌حلی پیدا کنیم؟ 1212 01:15:32,650 --> 01:15:38,110 ‫خواهانم که هم ایدون 1213 01:15:40,360 --> 01:15:44,870 ‫در تشتی سیمین 1214 01:15:44,870 --> 01:15:48,540 ‫بی‌گمان آری، ‫در تشتی سیمین 1215 01:15:48,540 --> 01:15:50,870 ‫چی‌کار داره می‌کنه؟ 1216 01:15:50,870 --> 01:15:54,250 ‫- منظورت چیه؟ ‫- امبر چی‌کار داره می‌کنه؟ 1217 01:15:54,250 --> 01:15:59,300 ‫چه را خواهانی در تشت سیم‌فام؟ 1218 01:15:59,300 --> 01:16:02,220 ‫سالومه‌ی شیرین و زیبا 1219 01:16:02,220 --> 01:16:05,430 ‫تو که از تمامی دوشیزگانِ سرزمین یهودا زیباتری 1220 01:16:05,430 --> 01:16:07,700 ‫چرا الان کلاً تو یه یه اُپرای دیگه‌ایـه؟ 1221 01:16:08,640 --> 01:16:11,940 ‫اجراش مشکلی داره؟ 1222 01:16:11,940 --> 01:16:15,190 ‫هرآنچه باشد بفرمانم بهره‌ات خواهند داشت 1223 01:16:15,190 --> 01:16:17,360 ‫من... 1224 01:16:17,360 --> 01:16:20,360 ‫نمی‌فهمم. ‫فکر می‌کردم... 1225 01:16:20,360 --> 01:16:22,450 ‫میشه یه لحظه وایسیم؟ 1226 01:16:23,820 --> 01:16:26,280 ‫خب با چیش مشکل داری؟ 1227 01:16:26,280 --> 01:16:27,370 ‫چیست خواست تو سالومه؟ 1228 01:16:27,370 --> 01:16:28,370 ‫دستت رو بذار رو صورتت 1229 01:16:28,370 --> 01:16:30,080 ‫آره، عالیـه. ‫همینطوری. 1230 01:16:30,080 --> 01:16:31,830 ‫شهوت‌انگیزه. ‫این کلمه رو بلدی. 1231 01:16:31,830 --> 01:16:33,920 ‫بعضی‌ها با این کلمه مشکل دارن 1232 01:16:33,920 --> 01:16:35,580 ‫اما کلمه‌ی قشنگیـه. ‫بد نیست. 1233 01:16:35,590 --> 01:16:37,790 ‫ببخشید، چی‌کار داره می‌کنه؟ ‫چی‌کار داره می‌کنه؟ 1234 01:16:37,800 --> 01:16:39,960 ‫چرا دستت رو صورتت اینطوریه؟ 1235 01:16:39,960 --> 01:16:41,300 ‫بازیگوشی می‌کنی؟ 1236 01:16:41,300 --> 01:16:43,430 ‫سر یحیی! 1237 01:16:43,430 --> 01:16:45,760 ‫بس کنید. بس کنید. ‫ببخشید. 1238 01:16:45,760 --> 01:16:47,930 ‫آه! نیک کلامیست دخترم 1239 01:16:47,930 --> 01:16:48,930 ‫نیک کلامیست 1240 01:16:48,930 --> 01:16:51,890 ‫بس کنید، بس کنید، بس کنید. ‫ببخشید. 1241 01:16:51,890 --> 01:16:54,140 ‫ببخشید. ‫یه موردِ... 1242 01:16:54,150 --> 01:16:56,770 ‫- تمرین منـه. ببخشیدا ‫- فقط یه لحظه بهم وقت بدید 1243 01:16:56,770 --> 01:16:59,070 ‫- مسخره‌ست ‫- خیلی مهمـه، خب؟ 1244 01:16:59,070 --> 01:17:01,780 ‫امبر، چیز خبیث یا... 1245 01:17:01,780 --> 01:17:04,450 ‫- موذی یا بازیگوشی‌ای ‫- برگردید قسمت رقص 1246 01:17:04,450 --> 01:17:06,660 ‫- ...تو این صحنه وجود نداره ‫- لطفاً برگردید سر حرف «کیو» 1247 01:17:06,660 --> 01:17:09,450 ‫- تو یه دختر سکسی نیستی ‫- حرف بزرگ «کیو» غیرموکد 1248 01:17:09,450 --> 01:17:12,080 ‫تو از این تصمیمت خوشحال نیستی 1249 01:17:12,080 --> 01:17:13,500 ‫غیرموکد اجراش می‌کنیم 1250 01:17:13,500 --> 01:17:16,330 ‫چیزی نیست که بخوای ازش لذت ببری 1251 01:17:16,330 --> 01:17:19,040 ‫برای پدرت لخت نرقصیدی که 1252 01:17:19,050 --> 01:17:22,380 ‫اجازه بدی یه مشت غریبه ‫مثل یه بازی مسخره 1253 01:17:22,380 --> 01:17:24,970 ‫بهت تجاوز کنن 1254 01:17:24,970 --> 01:17:27,120 ‫به این دلیل این رقص مسخره رو ‫قبول کردی که 1255 01:17:27,120 --> 01:17:29,640 ‫می‌خواستی عاجزانه به ‫یوحنای معمدان نشون بدی که 1256 01:17:29,640 --> 01:17:31,560 ‫عاشقشی 1257 01:17:31,560 --> 01:17:34,480 ‫خب؟ و این هیولا داره ‫از این قضیه سود می‌بره 1258 01:17:34,480 --> 01:17:37,650 ‫مادرت هم سر جاش وایساده و ‫تماشا می‌کنه 1259 01:17:37,650 --> 01:17:41,440 ‫این کار رو به جون خریدی ‫چون می‌خوای یه‌جوری 1260 01:17:41,440 --> 01:17:43,940 ‫خودت رو از پدرت و 1261 01:17:43,940 --> 01:17:46,150 ‫هرچیزی که نشون میده، رها کنی 1262 01:17:46,160 --> 01:17:49,780 ‫سر یوحنای معمدان رو ‫واسه این می‌خوای که ثابت کنی 1263 01:17:49,780 --> 01:17:52,410 ‫لیاقت عشق ورزیده شدن رو داری 1264 01:17:52,410 --> 01:17:57,120 ‫تو فقط یه بازیچه برای نیازهای شوم پدرت 1265 01:17:57,120 --> 01:17:59,080 ‫که باید ارضاشون کنه، نیستی 1266 01:17:59,090 --> 01:18:03,880 ‫این کاریـه که تو باید برای خودت انجام بدی 1267 01:18:03,880 --> 01:18:05,170 ‫خب؟ 1268 01:18:05,170 --> 01:18:07,930 ‫این کار حالت رو بهتر می‌کنه؟ 1269 01:18:07,930 --> 01:18:10,300 ‫همه‌چیز رو عوض می‌کنه؟ 1270 01:18:10,300 --> 01:18:11,550 ‫نمی‌دونی که 1271 01:18:11,560 --> 01:18:13,770 ‫نتیجه‌ی کارهات چیه 1272 01:18:17,400 --> 01:18:19,180 ‫درحال حاضر هیچی جز دردت 1273 01:18:19,180 --> 01:18:20,800 ‫برات واضح نیست 1274 01:19:25,460 --> 01:19:26,710 ‫بهر من برقص 1275 01:19:28,300 --> 01:19:29,840 ‫بهر من برقص 1276 01:19:32,720 --> 01:19:34,890 ‫بگذار تا بدان دست کشم 1277 01:19:46,230 --> 01:19:48,780 ‫ماه را امشب نگاهی عجیب است 1278 01:19:48,780 --> 01:19:50,400 ‫او را هم نگاهی عجیب است؟ 1279 01:20:31,570 --> 01:20:33,610 ‫بیا دنبالم 1280 01:20:33,610 --> 01:20:35,120 ‫بیا دنبال صدام 1281 01:20:41,910 --> 01:20:43,870 ‫ادامه بده، ادامه بده. ‫ادامه بده. 1282 01:21:28,500 --> 01:21:32,170 ‫آروم آروم، خودت رو ولو کن 1283 01:21:32,170 --> 01:21:35,380 ‫موقع این کار، گوش کن ببین چی میگم 1284 01:21:35,380 --> 01:21:38,010 ‫حرفام رو یادت بمونه. ‫بهت احساس امنیت میدن. 1285 01:21:48,770 --> 01:21:50,400 ‫چرا از دیمیترا خواستی همچین کاری کنه؟ 1286 01:21:50,400 --> 01:21:53,940 ‫ببخشید اما مجبور نیستم به تو توضیح بدم پاول 1287 01:21:53,940 --> 01:21:56,570 ‫همیشه عذابم می‌داد، خب؟ 1288 01:21:56,570 --> 01:21:59,410 ‫- باشه، فقط خیلی... ‫- چیـه؟ رو اعصابـه؟ 1289 01:21:59,410 --> 01:22:02,240 ‫- باورنکردنیـه ‫- آره، باورنکردنیـه 1290 01:22:02,240 --> 01:22:04,580 ‫می‌دونی چی باورنکردنی‌تره؟ ‫به دیمیترا گفتم که 1291 01:22:04,580 --> 01:22:06,960 ‫مشکلی با رابطه‌تون ندارم به شرط این که 1292 01:22:06,960 --> 01:22:09,130 ‫این کار رو واسم بکنه 1293 01:22:13,130 --> 01:22:15,420 ‫و رو راست هم بودی؟ 1294 01:22:15,420 --> 01:22:20,300 ‫که اگه با نقاشی اون کار رو بکنه... 1295 01:22:20,300 --> 01:22:22,890 ‫مشکلی با رابطه‌ی بین‌مون نداری 1296 01:22:27,390 --> 01:22:29,650 ‫خیلی‌خب... 1297 01:22:30,860 --> 01:22:32,820 ‫خب دیگه 1298 01:22:32,820 --> 01:22:34,440 ‫می‌بینی مارگو؟ 1299 01:22:35,780 --> 01:22:38,030 ‫وای... خدایا 1300 01:22:39,280 --> 01:22:41,530 ‫چه بلایی سر صورت هارولد اومده؟ 1301 01:22:43,200 --> 01:22:45,160 ‫دخترت ازم خواست این کار رو بکنم 1302 01:22:47,000 --> 01:22:49,620 ‫چرا؟ 1303 01:22:49,630 --> 01:22:52,960 ‫مطمئن نیستم مارگو. ‫توضیحی نداد. 1304 01:22:52,960 --> 01:22:54,420 ‫پس چرا این کار رو کردی؟ 1305 01:22:59,090 --> 01:23:01,010 ‫چون که... 1306 01:23:01,010 --> 01:23:04,010 ‫دیگه نمی‌خواد هروقت که اومد اینجا سر بزنه، ‫صورتش رو ببینه 1307 01:23:09,980 --> 01:23:11,850 ‫پس... 1308 01:23:11,860 --> 01:23:13,270 ‫دلیلی به ذهنت نمی‌رسه؟ 1309 01:23:17,320 --> 01:23:20,780 ‫جنین فکر می‌کنه که هارولد ‫مرد خیلی بدی بود 1310 01:23:20,780 --> 01:23:22,240 ‫چرا؟ 1311 01:23:23,660 --> 01:23:25,790 ‫اون عاشقش بود 1312 01:23:25,790 --> 01:23:27,120 ‫خب مشکلش چیه؟ 1313 01:23:30,870 --> 01:23:32,670 ‫بیش از حد عاشقش بود 1314 01:23:38,720 --> 01:23:42,220 ‫یعنی چی؟ 1315 01:23:47,850 --> 01:23:50,600 ‫اگه خواستی می‌تونی بذاری ‫نقاشی همینطوری بمونه 1316 01:23:57,360 --> 01:23:58,900 ‫من اذیتت می‌کنم 1317 01:24:09,410 --> 01:24:11,040 ‫چطور انتظار داری که موافق باشم؟ 1318 01:24:11,040 --> 01:24:14,880 ‫چون می‌تونی با یه ‫ارکسترای واقعی بخونی ریچل 1319 01:24:14,880 --> 01:24:18,000 ‫این آرزوی دیرینه‌ت بود. ‫گه توش. 1320 01:24:18,010 --> 01:24:20,840 ‫به این میگن اخاذی. ‫تو از شرکت اخاذی کردی. 1321 01:24:20,840 --> 01:24:22,510 ‫که بذارن بازی کنم 1322 01:24:22,510 --> 01:24:25,090 ‫با امبر حرف زدم و 1323 01:24:25,100 --> 01:24:27,390 ‫اونم قبول کرد 1324 01:24:27,390 --> 01:24:29,350 ‫- خب اینطوری که بدتره ‫- واسه چی؟ 1325 01:24:29,350 --> 01:24:31,730 ‫- بازم پولش رو میدن؟ ‫- خب، اخه... 1326 01:24:31,730 --> 01:24:35,560 ‫قاعدتاً پولش باید به‌ تو ‫می‌رسید اما اینطوری... 1327 01:24:35,560 --> 01:24:37,400 ‫همینطوری یه پولی بهش میدیم 1328 01:24:37,400 --> 01:24:39,030 ‫نه، وارد جزئیات نشدیم 1329 01:24:39,030 --> 01:24:41,070 ‫- عین باج سبیل؟ ‫- نه، اینطوری نیست 1330 01:24:41,070 --> 01:24:43,110 ‫یا که برگردی و بیشتر باج بگیری 1331 01:24:43,110 --> 01:24:45,320 ‫باشه، چرا یه جوری به قضیه نگاه می‌کنی که 1332 01:24:45,320 --> 01:24:46,950 ‫انگار مثلاً جرم کردم؟ 1333 01:24:46,950 --> 01:24:49,900 ‫چون فقط اینطوری میشه به ‫این قضیه نگاه کرد کلیا 1334 01:24:50,830 --> 01:24:54,080 ‫شاید اصلاً از همون اول ‫همش زیر سر خودت بوده 1335 01:24:57,920 --> 01:25:01,300 ‫ریچل، چطوری می‌تونی این رو بهم بگی؟ 1336 01:25:01,300 --> 01:25:04,630 ‫اون بهم دست‌درازی کرد 1337 01:25:04,640 --> 01:25:09,260 ‫زیر سر من نبود. ‫بهش گفتم بس کنه اما گوش نکرد. 1338 01:25:11,600 --> 01:25:14,440 ‫- و از کلش هم فیلم گرفتی ‫- آره، چون گروه اُپرا 1339 01:25:14,440 --> 01:25:16,060 ‫گفته بود این کار رو بکنم 1340 01:25:17,690 --> 01:25:20,150 ‫اونم می‌دونست دوربین داره فیلم می‌گیره؟ 1341 01:25:20,150 --> 01:25:22,240 ‫آره 1342 01:25:22,240 --> 01:25:23,610 ‫یعنی کامل اطلاع داشت؟ 1343 01:25:23,610 --> 01:25:25,740 ‫آره، همین الان گفتم 1344 01:25:25,740 --> 01:25:27,660 ‫وای خدا. ‫تو هم مثل اونایی. 1345 01:25:41,460 --> 01:25:43,510 ‫ریچل... 1346 01:25:44,760 --> 01:25:48,140 ‫من این کار رو... برای تو می‌کنم 1347 01:25:50,310 --> 01:25:52,930 ‫واسه‌ی خودم نیست 1348 01:25:52,930 --> 01:25:54,680 ‫کلیا... 1349 01:25:54,690 --> 01:25:57,100 ‫واسه اینـه که دوستت دارم 1350 01:25:57,100 --> 01:25:58,610 ‫چطوری می‌تونی این رو بگی؟ 1351 01:26:01,480 --> 01:26:02,940 ‫اون بهت تجاوز کرده 1352 01:26:04,070 --> 01:26:05,280 ‫یعنی هیچ حسی... 1353 01:26:05,280 --> 01:26:07,530 ‫- درمورد این قضیه نداری؟ ‫- معلوم که دارم 1354 01:26:07,530 --> 01:26:10,120 ‫می‌دونستی دوربین داره فیلمش رو می‌گیره 1355 01:26:10,120 --> 01:26:13,200 ‫می‌دونستی که می‌تونی با کاری که کرده 1356 01:26:13,200 --> 01:26:15,000 ‫جرمش رو ثابت کنی اما 1357 01:26:15,000 --> 01:26:17,620 ‫با این‌حال این نقشه رو کشیدی؟ 1358 01:26:17,620 --> 01:26:20,330 ‫نه، بعد از این که اون اتفاق افتاد 1359 01:26:20,340 --> 01:26:22,710 ‫این نقشه به ذهنم رسید 1360 01:26:27,010 --> 01:26:28,010 ‫کلیا... 1361 01:26:29,510 --> 01:26:32,430 ‫کاری که می‌خوای انجام بدی اشتباهـه 1362 01:26:35,640 --> 01:26:37,350 ‫چی‌کار می‌خوای بکنی؟ 1363 01:26:38,730 --> 01:26:40,230 ‫با اون فیلم؟ 1364 01:26:56,160 --> 01:26:58,040 ‫نمی‌دونم 1365 01:26:58,040 --> 01:26:59,830 ‫بهتر نیست برگردیم اجرای افتتاحیه؟ 1366 01:26:59,830 --> 01:27:03,250 ‫فقط پنج دقیقه پیاده‌رویـه. ‫زودی می‌تونیم بزنیم بیرون. 1367 01:27:03,250 --> 01:27:04,420 ‫خب، باید ادای احترام کنی 1368 01:27:04,420 --> 01:27:07,550 ‫آره، باید یه ادای احترام حسابی بکنم 1369 01:27:07,550 --> 01:27:09,380 ‫فقط می‌خوام این لحظه رو با تو جشن بگیرم 1370 01:27:09,380 --> 01:27:10,970 ‫خودمون دوتایی 1371 01:27:13,510 --> 01:27:17,310 ‫دیشب خواب دیدم که ‫تونستم نقش رو بازی کنم 1372 01:27:17,310 --> 01:27:19,350 ‫از اون خوابای استرسی بود؟ 1373 01:27:21,270 --> 01:27:22,610 ‫منظورت چیه؟ 1374 01:27:22,610 --> 01:27:24,730 ‫مثلاً دهنت رو باز می‌کنی و ‫هیچی بیرون نمیاد 1375 01:27:24,730 --> 01:27:26,400 ‫یا واسه امتحان دیر کردی ‫یا نمی‌دونی... 1376 01:27:26,400 --> 01:27:27,940 ‫...چه جوابی به سوالا بدی 1377 01:27:27,950 --> 01:27:29,530 ‫اوه، عالی شد 1378 01:27:29,530 --> 01:27:31,320 ‫نه، عالی اجرا کردم 1379 01:27:31,320 --> 01:27:34,450 ‫خونه‌ی من نیست. ‫خب، اصلاً تعجب‌آور نیست. 1380 01:27:34,450 --> 01:27:36,620 ‫باریکلا 1381 01:27:36,620 --> 01:27:39,210 ‫حتی بعد از این که سرم رو بریدن، ‫به خوندن ادامه دادم 1382 01:27:39,210 --> 01:27:41,620 ‫جداً؟ چه کارآمد 1383 01:27:45,760 --> 01:27:46,800 ‫عجیب بود 1384 01:27:46,800 --> 01:27:48,630 ‫آره معلومـه. ‫به‌سلامتی. 1385 01:27:51,760 --> 01:27:54,640 ‫سخت‌ترین بخش اُپراست 1386 01:27:54,640 --> 01:27:56,010 ‫چی؟ 1387 01:27:56,010 --> 01:27:58,810 ‫قبل این که سر رو بوس کنه 1388 01:27:58,810 --> 01:28:00,390 ‫زیادی واسش آواز می‌خونه 1389 01:28:03,190 --> 01:28:05,480 ‫خب، فعلاً کار خاصی نمیشه کرد 1390 01:28:13,870 --> 01:28:16,620 ‫بر لبانت بوسه خواهم داد، ‫یوحنای معمدان 1391 01:28:21,830 --> 01:28:24,260 ‫مرا خواست نگریستن بر تو نیست 1392 01:28:25,090 --> 01:28:26,590 ‫تو نفرین‌زده‌ای 1393 01:28:29,260 --> 01:28:30,760 ‫باشه 1394 01:28:32,380 --> 01:28:34,590 ‫این موی توست که مرا شیفته‌ی خود ساخته 1395 01:28:38,640 --> 01:28:40,230 ‫در جهان چیزی به مانند 1396 01:28:41,810 --> 01:28:43,400 ‫زلفان تو نیست 1397 01:28:44,440 --> 01:28:47,110 ‫بدان زمان که ماه رخ خود را پنهان می‌دارد و 1398 01:28:47,110 --> 01:28:49,650 ‫ستارگان از نمودن خود هرسناکند 1399 01:28:51,650 --> 01:28:53,240 ‫مرا بگذار تا به مویت دست آزم 1400 01:29:04,290 --> 01:29:09,250 ‫سر یحیی! 1401 01:29:09,250 --> 01:29:10,300 ‫نه! 1402 01:29:10,300 --> 01:29:15,510 ‫آه! نیک کلامیست دخترم 1403 01:29:28,570 --> 01:29:30,190 ‫میشه این رو پر کنی؟ 1404 01:29:33,400 --> 01:29:34,860 ‫قضیه چیه؟ 1405 01:30:14,900 --> 01:30:16,860 ‫که برده‌است انگشتر مرا؟ 1406 01:30:22,990 --> 01:30:25,750 ‫بر انگشت راستم انگشتری بود 1407 01:30:27,670 --> 01:30:29,580 ‫چه کس نوشیده است جام مرا؟ 1408 01:30:30,920 --> 01:30:33,630 ‫می در جام من بود 1409 01:30:33,630 --> 01:30:36,550 ‫لبالب از شراب بود 1410 01:30:39,850 --> 01:30:41,390 ‫فکر می‌کردم به توافق رسیدیم 1411 01:30:41,390 --> 01:30:43,430 ‫- رسیده بودیم ‫- یعنی کار خودش رو کرده؟ 1412 01:30:43,430 --> 01:30:45,810 ‫- اینطور که معلومـه ‫- دیگه رفت توی اینترنت؟ 1413 01:30:45,810 --> 01:30:47,520 ‫آره، اینطور که من دیدم 1414 01:30:49,270 --> 01:30:54,030 ‫یقین دارم که مصیبتی روی خواهد داد 1415 01:31:14,090 --> 01:31:17,550 ‫آوائی به گوش نمی‌رسد 1416 01:31:17,550 --> 01:31:20,930 ‫نمی‌شنوم چیزی 1417 01:31:20,930 --> 01:31:24,810 ‫چرا این مرد فریاد برنمی‌آورد؟ 1418 01:31:27,850 --> 01:31:32,350 ‫آه اگر کسی آهنگ جان من کند، 1419 01:31:32,360 --> 01:31:35,650 ‫سر فرود نخواهم آورد، ‫بانگ برمی‌دارم و 1420 01:31:35,650 --> 01:31:39,280 ‫به‌ مصاف می‌ایستم... 1421 01:31:39,280 --> 01:31:43,120 ‫بزن نعمان، تو را می‌گویم 1422 01:31:45,120 --> 01:31:46,830 ‫بعدش معذرت‌خواهی کردم و 1423 01:31:46,830 --> 01:31:48,750 ‫نمی‌دونم دیگه چی‌کار باید بکنم... 1424 01:31:48,750 --> 01:31:50,620 ‫بس کن، لطفاً بس کن. ‫بسه. 1425 01:31:54,670 --> 01:31:57,250 ‫اما... 1426 01:31:57,260 --> 01:31:59,590 ‫هنوز پرده‌ی آخر بهم می‌رسه؟ 1427 01:32:19,030 --> 01:32:27,010 ‫آه! تو وا نگذاری مرا، ‫تا بر لبت... 1428 01:32:27,410 --> 01:32:35,340 ‫بوسه دهم، یحیی! 1429 01:32:40,340 --> 01:32:47,010 ‫نیک، هم ایدون لبت را خواهم بوسید 1430 01:33:10,620 --> 01:33:16,330 ‫چون بر میوه‌‌ای رسیده 1431 01:33:16,330 --> 01:33:19,040 ‫شاهدخت خشمگینی که به زور به ‫چیزی که می‌خواست رسید 1432 01:33:19,050 --> 01:33:27,040 ‫بر آن دندان خواهم فشرد 1433 01:33:33,060 --> 01:33:35,400 ‫پدرناتنیش بهش التماس می‌کنه که ‫نظرش رو عوض کنه 1434 01:33:37,270 --> 01:33:39,690 ‫میگه، می‌دونم سوگند یاد کردم 1435 01:33:41,740 --> 01:33:43,360 ‫من همیشه عاشقت بودم 1436 01:33:45,030 --> 01:33:46,910 ‫شاید بیش از اندازه عاشقت بودم 1437 01:34:05,050 --> 01:34:09,180 ‫رهبر ارکست تریبونش رو رها می‌کنه و ‫میره روی صحنه 1438 01:34:09,180 --> 01:34:11,890 ‫پرده که بالا میره، ‫سالومه رو میشه دید 1439 01:34:11,890 --> 01:34:14,850 ‫لباسش رو سرتاسر خون گرفته بود 1440 01:34:14,850 --> 01:34:18,650 ‫دستای قرمزش رو به ‫سمت تماشاگران مشتاق تکون میده 1441 01:34:18,650 --> 01:34:21,270 ‫از موزیسین‌های توی جایگاه ارکسترا 1442 01:34:21,270 --> 01:34:23,650 ‫قدردانی می‌کنه 1443 01:34:23,650 --> 01:34:25,780 ‫وقتی دارم این فیلم رو می‌گیرم 1444 01:34:25,780 --> 01:34:27,610 ‫کاملاً‌ آگاهم که الان من هم باید 1445 01:34:27,610 --> 01:34:29,700 ‫پشت صحنه باشم 1446 01:34:35,250 --> 01:34:37,160 ‫دوربین رو برمی‌گردونم روی صحنه و 1447 01:34:37,170 --> 01:34:38,870 ‫می‌بینم که سالومه به رهبر ارکسترا 1448 01:34:38,880 --> 01:34:41,500 ‫اشاره می‌کنه که تشویقش کنن 1449 01:34:42,800 --> 01:34:45,260 ‫اینجا جاییـه که الان باید باشم 1450 01:34:48,390 --> 01:34:50,510 ‫ادای احترام کنم 1451 01:34:50,510 --> 01:34:53,650 ‫اما متوجه میشن که من اهل نمایش نیستم 1452 01:34:57,100 --> 01:34:59,900 ‫هنوز دارن برات دست می‌زنن چارلز 1453 01:35:01,730 --> 01:35:03,900 ‫با وجود تمومی تغییراتی که ایجاد کردم 1454 01:35:23,710 --> 01:35:25,550 ‫مال من به‌موقع حاضر میشه؟ 1455 01:35:28,760 --> 01:35:30,840 ‫نه 1456 01:35:30,840 --> 01:35:33,300 ‫امشب مجبوریم از سر اون استفاده کنیم 1457 01:35:33,300 --> 01:35:34,680 ‫یکم دور از ذهنـه 1458 01:35:34,680 --> 01:35:36,390 ‫خب، چاره‌ای نداریم 1459 01:35:36,390 --> 01:35:39,940 ‫باید رو ماسک تو هم کار کنیم اما ‫یکم زمان می‌بره 1460 01:35:39,940 --> 01:35:42,400 ‫البته باید واسه فیلم‌برداری حاضرش کنیم 1461 01:35:42,400 --> 01:35:44,570 ‫فیلم‌برداری؟ 1462 01:35:44,570 --> 01:35:46,780 ‫یعنی من هم تو پخش هستم؟ 1463 01:35:49,450 --> 01:35:51,450 ‫وای 1464 01:35:51,450 --> 01:35:53,240 ‫خیلی خوش‌شانسی 1465 01:35:56,410 --> 01:35:58,040 ‫اگه گند بزنم چی؟ 1466 01:35:59,980 --> 01:36:01,620 ‫اگه نتونم رهبر ارکسترا رو ببینم چی؟ 1467 01:36:01,620 --> 01:36:04,250 ‫آخه چشم‌بند دارم 1468 01:36:04,250 --> 01:36:05,750 ‫چشم‌بنده اونورش پیداست 1469 01:36:08,550 --> 01:36:10,130 ‫نه، مطمئن باش می‌ترکونی 1470 01:36:11,760 --> 01:36:14,850 ‫می‌دونم که چقدر تو و ریچل زحمت کشیدید 1471 01:36:16,770 --> 01:36:18,930 ‫ترجیح می‌دادم با اون اجرا کنم 1472 01:36:18,930 --> 01:36:20,520 ‫با ریچل 1473 01:36:20,520 --> 01:36:23,520 ‫خب، اختیارش دست تو نیست 1474 01:36:39,160 --> 01:36:41,460 ‫ببخشید 1475 01:36:41,460 --> 01:36:44,130 ‫- نمی‌خواستم ‫- نه، اشکالی نداره 1476 01:36:49,090 --> 01:36:51,670 ‫مطمئنم که تو و ریچل 1477 01:36:51,670 --> 01:36:55,340 ‫تیم خیلی بی‌نظیری می‌شدید 1478 01:36:58,600 --> 01:37:00,850 ‫یه روزی هم بالاخره نوبت اون میشه 1479 01:37:00,850 --> 01:37:02,310 ‫یه روزی 1480 01:37:07,070 --> 01:37:08,360 ‫از گفت‌وگومون 1481 01:37:08,360 --> 01:37:11,440 ‫فهمیده بود که مجسمه فایده نداره 1482 01:37:11,440 --> 01:37:13,360 ‫که قالب‌گیری دقیق‌تر بود 1483 01:37:13,360 --> 01:37:16,660 ‫- حاضری؟ ‫- حتی اگه اذیت‌کننده‌تر بود 1484 01:37:20,580 --> 01:37:23,290 ‫خیلی‌خب، چشمات رو باز نکن، ‫بسته نگه‌شون دار 1485 01:37:23,290 --> 01:37:25,370 ‫- بازشون نکن ‫- چرا؟ 1486 01:37:25,380 --> 01:37:26,540 ‫چون یکم از چسب‌ها 1487 01:37:26,540 --> 01:37:28,130 ‫ممکنه تو مژه‌هات گیر کرده باشن و 1488 01:37:28,130 --> 01:37:30,380 ‫نباید بهشون آسیب بزنی 1489 01:37:30,380 --> 01:37:31,920 ‫نه، نباید بزنم 1490 01:37:35,010 --> 01:37:37,850 ‫یکم دیگه 1491 01:37:39,850 --> 01:37:42,180 ‫خیلی‌خب 1492 01:37:42,180 --> 01:37:46,400 ‫حالا آروم بازشون کن 1493 01:37:46,400 --> 01:37:48,230 ‫همم 1494 01:37:48,230 --> 01:37:52,570 ‫با احساس رضایتی ‫به صورتش خیره میشه 1495 01:37:52,570 --> 01:37:55,200 ‫افتخار می‌کنه به این که 1496 01:37:55,200 --> 01:37:58,240 ‫این آینه‌های جادویی رو ساخته 1497 01:37:58,240 --> 01:37:59,620 ‫دخترم به‌جا می‌کند که... 1498 01:38:04,120 --> 01:38:07,330 ‫هرودیاس میگه که سالومه تصمیم درستی گرفته 1499 01:38:07,330 --> 01:38:09,380 ‫بالاخره بعد از سال‌ها سوء استفاده‌ی شوهرش 1500 01:38:09,380 --> 01:38:11,550 ‫از دخترش، آماده‌ست تا زهرش رو بریزه 1501 01:38:11,550 --> 01:38:13,420 ‫مثل یه جور عدالت عجیب 1502 01:38:14,550 --> 01:38:17,380 ‫این تفسیر منه چارلز 1503 01:38:17,390 --> 01:38:19,850 ‫هیچ ایده‌ای ندارم که تو ‫چطوری می‌ساختیش 1504 01:38:22,060 --> 01:38:23,640 ‫تشت‌ خالی رو که بهش میدن 1505 01:38:23,640 --> 01:38:27,020 ‫فقط ده دقیقه فرصت داره که ‫با خون مصنوعی پرش کنه 1506 01:38:27,020 --> 01:38:29,400 ‫قسمت چالشیش بعد از اینه 1507 01:38:29,400 --> 01:38:32,730 ‫سر رو برمی‌داره، ‫می‌ذارتش زیر دستش 1508 01:38:32,730 --> 01:38:35,150 ‫بعدش عین مادری که با سربلندی ‫به بچش شیر میده 1509 01:38:35,150 --> 01:38:38,070 ‫فرمول مخصوص رو خیلی طبیعی 1510 01:38:38,070 --> 01:38:41,030 ‫داخل زخم‌های سرِ بریُده‌شده می‌ریزه 1511 01:38:41,030 --> 01:38:43,950 ‫باید اون حفره رو به‌قدری پر کنه که 1512 01:38:43,950 --> 01:38:46,910 ‫تا انتهای تک‌نوازی آخرش 1513 01:38:46,920 --> 01:38:49,830 ‫خون روی لباس سالومه شُره کنه 1514 01:38:57,590 --> 01:39:01,220 ‫یوحنا برای اون به‌قدری زیبا بود ‫که... 1515 01:39:01,220 --> 01:39:03,810 اگه می‌تونست سالومه رو ببینه 1516 01:39:03,810 --> 01:39:06,810 ‫اون هم عاشقش می‌شد 1517 01:39:06,810 --> 01:39:09,770 ‫که معمای عشق 1518 01:39:09,770 --> 01:39:12,310 ‫از معمای مرگ بزرگ‌تره 1519 01:39:19,070 --> 01:39:22,780 ‫بی‌رحم است دختر تو 1520 01:39:22,780 --> 01:39:25,620 ‫به‌حقیقت اهریمنی‌ست! 1521 01:39:25,620 --> 01:39:28,040 ‫نیک می‌شمارم آنچه را که دخترم به‌جای آورده است و 1522 01:39:28,040 --> 01:39:30,290 ‫من اکنون در اینجا خواهم ماند 1523 01:39:30,290 --> 01:39:33,790 ‫آه، زن تبه‌کار سخن می‌گوید! 1524 01:39:33,800 --> 01:39:38,300 ‫بیا، در اینجا نخواهم ماند 1525 01:39:38,300 --> 01:39:41,680 ‫بهت میگم بیا 1526 01:39:41,680 --> 01:39:45,680 ‫بی‌گمان مصیبتی هراس‌انگیز روی خواهد داد 1527 01:40:03,620 --> 01:40:05,870 ‫سلام، چطور بود؟ 1528 01:40:05,870 --> 01:40:08,290 ‫هنوز تموم نشده 1529 01:40:08,290 --> 01:40:11,000 ‫خیلی دلم می‌خواست اونجا باشم 1530 01:40:11,000 --> 01:40:14,670 ‫توی رختکَنم. ‫داره لبام رو بوس می‌کنه. 1531 01:40:19,630 --> 01:40:21,470 ‫همین حالا گفت که معمای عشق 1532 01:40:21,470 --> 01:40:24,050 ‫از معمای مرگ بزرگ‌تره 1533 01:40:26,010 --> 01:40:30,140 ‫الان میگه که عشق مزه‌ی تلخی داره 1534 01:40:30,140 --> 01:40:32,060 ‫دارن صدام می‌زنن 1535 01:40:42,950 --> 01:40:47,990 ‫آخر لب تو را بوسیدم ای یحیی 1536 01:40:47,990 --> 01:40:51,840 ‫دهان تو را بوسیدم 1537 01:42:30,840 --> 01:42:37,840 ‫« سالومه » ‫« مترجم فارسی نمایشنامه: سیروس بهروزی » 1538 01:42:37,840 --> 01:42:45,540 ‫مترجم: «محمدعلی sm» ‫در تلگرام mmli_Subs@ 1539 01:42:45,540 --> 01:42:52,540 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی‌موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 1540 01:42:52,540 --> 01:42:59,540 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez