1 00:00:01,175 --> 00:00:06,289 ‫«ترجمه از رضا فتحی» 2 00:00:06,313 --> 00:00:08,415 ‫[آنچه گذشت...] 3 00:00:08,440 --> 00:00:10,480 ‫دیدی مگی چطوری نگاهم کرد؟ 4 00:00:10,505 --> 00:00:12,827 ‫مگی جوری نگاهت نکرد. ‫اون می‌دونه چه اتفاقی افتاده. 5 00:00:12,852 --> 00:00:14,453 ‫نمی‌دونه با کی اتفاق افتاده. 6 00:00:14,478 --> 00:00:16,182 ‫خب، پس دیر یا زود می‌فهمه. 7 00:00:16,282 --> 00:00:19,783 ‫اسب‌ها به نظرم حال‌شون بهتره، ‫پس من... من میرم. 8 00:00:19,808 --> 00:00:22,256 ‫- بهتره روبن رو با خودت ببری. ‫- مگی، نمی‌دونم. 9 00:00:22,281 --> 00:00:23,957 ‫منظورت اینه نمی‌خوای با شوهر... 10 00:00:23,982 --> 00:00:25,951 ‫زنی که داشتی می‌گاییدیش بری. 11 00:00:27,669 --> 00:00:31,272 ‫- شما باید مگی باشی. ‫- ایشون ستوان اولسنه. 12 00:00:31,297 --> 00:00:34,523 ‫بخش بزرگی از کار من پیدا کردن، 13 00:00:34,548 --> 00:00:36,403 ‫و قرنطینه کردن کارمن ناوارو بود. 14 00:00:37,408 --> 00:00:39,959 ‫اون آدمی که میگه نیست، ‫همه‌ی اینا هم، 15 00:00:39,984 --> 00:00:41,820 ‫واسه هرچی که هستن، ‫چیز خوبی نیست. 16 00:00:44,076 --> 00:00:46,889 ‫ادوارد! کسی اینجا هست؟ 17 00:00:46,921 --> 00:00:48,342 ‫کارمن! برایان! 18 00:00:48,367 --> 00:00:49,568 ‫خدایا. 19 00:00:50,383 --> 00:00:51,584 ‫سلام؟ 20 00:00:52,519 --> 00:00:54,020 ‫سلام؟ 21 00:00:57,424 --> 00:00:59,092 ‫خدایا... 22 00:01:02,126 --> 00:01:05,547 ‫وضعیت... خیلی پیچیده شده. 23 00:01:05,572 --> 00:01:09,135 ‫چون نمی‌دونم اومدی کمکم کنی ‫ یا اومدی کار رو تموم کنی، می‌دونی؟ 24 00:01:09,235 --> 00:01:11,278 ‫ در واقع، ازت می‌خوام یه دلیل خوب برام بیاری 25 00:01:11,303 --> 00:01:14,039 ‫که چرا بعد از کشیدنِ این سیگار ‫ نباید یه تیر توی سرِ تخمی‌ات خالی کنم. 26 00:01:21,832 --> 00:01:30,583 ‫«امپایر بست تی‌وی با افتخار تقدیم میکند» ‫..:::EmpireBestTV.Com:::. ‫«در شبکه‌های اجتماعی» ‫@EmpireBestTV 27 00:01:30,608 --> 00:01:39,513 ‫«امپایر بست تی‌وی، حرفه ای ترین اپلیکیشن دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال» ‫.::: EBTV.App :::. 28 00:03:40,954 --> 00:03:42,689 ‫اومدی کار من رو تموم کنی؟ 29 00:03:43,490 --> 00:03:45,832 ‫اون کسی که کارت رو می‌سازه منم. 30 00:03:45,857 --> 00:03:48,008 ‫قسم می‌خورم، من فقط واسه کمک اومدم اینجا. 31 00:03:48,033 --> 00:03:50,454 ‫بهت گفتم. یه مرد دیگه که ماسک داشت... 32 00:03:50,479 --> 00:03:52,432 ‫- مکنب. ‫- آره. اون... 33 00:03:52,532 --> 00:03:54,848 ‫اون توی خونه‌مون بود. ‫ما همون نزدیکی زندگی می‌کنیم. 34 00:03:54,873 --> 00:03:56,707 ‫چرا هنوز داری دروغ میگی؟! 35 00:03:56,732 --> 00:03:59,147 ‫دروغ نمیگم! به خدا قسم دروغ نمیگم. 36 00:03:59,172 --> 00:04:02,254 ‫دروغ نمیگم! دارم راستش رو میگم، ‫پسر من مریضه. 37 00:04:02,279 --> 00:04:03,694 ‫واقعاً، واقعاً مریضه. 38 00:04:03,719 --> 00:04:05,341 ‫این بخشش کسشره. ‫واسه چی اومدی اینجا؟ 39 00:04:05,366 --> 00:04:08,682 ‫- چون... ‫- واسه چی نرفتی یه بیمارستان کیری، ها؟ 40 00:04:08,782 --> 00:04:09,783 ‫- ها؟! ‫- خواهش می‌کنم. 41 00:04:09,883 --> 00:04:11,518 ‫خواهش می‌کنم، خواهش می‌کنم... 42 00:04:11,618 --> 00:04:12,852 ‫خواهش می‌کنم. 43 00:04:14,988 --> 00:04:17,557 ‫کیر توش! 44 00:04:17,924 --> 00:04:19,492 ‫باشه... 45 00:04:25,999 --> 00:04:28,835 ‫دارم راستش رو میگم، ‫سعی کردیم بریم شهر، ولی... 46 00:04:30,317 --> 00:04:33,420 ‫این قسمتش به نظر کسشر میاد، می‌دونم، 47 00:04:33,445 --> 00:04:35,646 ‫ولی یه چیزی رو کشیدن، باشه؟ 48 00:04:35,671 --> 00:04:37,219 ‫یه خط آبی رو روی زمین کشیدن، 49 00:04:37,244 --> 00:04:39,279 ‫یه چیزی رو علامت زدن، ‫نمی‌دونم اسمش چیه، 50 00:04:39,304 --> 00:04:41,879 ‫یه جورهایی... یه جورهایی یه میدان نیروئه. 51 00:04:41,904 --> 00:04:44,351 ‫اگه از اون خط رد بشی، می‌میری. 52 00:04:48,822 --> 00:04:50,824 ‫ببین داری چی میگی. 53 00:04:52,487 --> 00:04:54,296 ‫یه جوری رفتار می‌کنی که انگار ‫داری واقعیت رو میگی، 54 00:04:54,321 --> 00:04:55,795 ‫انگار من نمی‌دونم دروغ چیه. 55 00:04:55,895 --> 00:04:58,965 ‫- نمی‌دونم الان داری راجع به چی حرف می‌زنی. ‫- همینطوری ادای احمق‌ها رو درار، 56 00:04:59,065 --> 00:05:02,538 ‫- اونوقت من یه گلوله توی شیکمت می‌زنم. ‫- من دروغ نمیگم! 57 00:05:02,563 --> 00:05:06,606 ‫نه در مورد پسرم، نه در مورد اون خط، ‫نه در مورد اون میدان نیروی لعنتی! 58 00:05:06,631 --> 00:05:08,936 ‫انقدر نگو میدان نیرو! 59 00:05:12,145 --> 00:05:14,214 ‫اگه واقعاً مکنب رو دیده بودی، 60 00:05:14,314 --> 00:05:16,310 ‫می‌دونستی اینی که میگی نیست. 61 00:05:16,335 --> 00:05:19,372 ‫باشه، قبوله. ‫پس چه کوفتیه؟ 62 00:05:21,362 --> 00:05:24,432 ‫دارم راستش رو میگم، یه تله‌ست. 63 00:05:24,457 --> 00:05:26,259 ‫یه قفس. 64 00:05:26,359 --> 00:05:30,538 ‫یه قفس نامرئی لعنتی مرگ‌باره. 65 00:05:30,563 --> 00:05:34,706 ‫این که چطور کار می‌کنه ‫خیلی از سواد من بالاتره. 66 00:05:34,731 --> 00:05:37,306 ‫به علاوه، چطور کار کردنش ‫اهمیتی نداره. 67 00:05:37,331 --> 00:05:39,812 ‫چیزی که مهمه اینه که واقعیت داره، 68 00:05:39,837 --> 00:05:42,199 ‫چیز بدیه و اون لعنتی رو نمی‌تونی ببینی! 69 00:05:42,224 --> 00:05:43,943 ‫شورش رو در نیار. 70 00:05:44,044 --> 00:05:46,079 ‫هی، تازه وارد. تراویس. 71 00:05:46,179 --> 00:05:47,681 ‫داری چه غلطی می‌کنی؟ 72 00:05:47,981 --> 00:05:50,183 ‫ببخشید. من... فقط... 73 00:05:50,903 --> 00:05:51,904 ‫خدایا. 74 00:06:10,601 --> 00:06:13,704 ‫اصلاً نمی‌فهمی تله‌ای وجود داره ‫تا دیگه خیلی دیر شده. 75 00:06:13,729 --> 00:06:15,431 ‫فکر می‌کنی داری میری پیاده‌روی، 76 00:06:15,456 --> 00:06:18,682 ‫بعد بوم! به همین سادگی... 77 00:06:18,912 --> 00:06:20,376 ‫می‌میری. 78 00:06:21,022 --> 00:06:24,359 ‫یعنی، اونا اینطوری درستش می‌کنن ‫که هیچکس نفهمه اون تله اونجاست. 79 00:06:24,384 --> 00:06:27,112 ‫فکر می‌کنن خیلی باهوشن. 80 00:06:30,376 --> 00:06:32,341 ‫ولی من می‌دونم وجود داره. 81 00:06:33,252 --> 00:06:35,470 ‫- یه دفعه... ‫- وایسا... 82 00:06:35,495 --> 00:06:38,247 ‫گفتی اونا کین؟ 83 00:06:40,900 --> 00:06:42,002 ‫«مهمان‌ها». 84 00:06:42,102 --> 00:06:44,471 ‫درسته. درسته. 85 00:06:44,571 --> 00:06:47,090 ‫من بودم بهشون می‌گفتم آدم‌های کوچولوی سبز، 86 00:06:47,115 --> 00:06:48,650 ‫ولی تو بهشون میگی مهمان. 87 00:06:48,675 --> 00:06:51,586 ‫هرکدوم از ما هم اینجا... 88 00:06:51,611 --> 00:06:53,780 ‫می‌تونیم یکی از این «مهمان‌ها» باشیم. 89 00:06:54,948 --> 00:06:57,584 ‫حتی تو. درسته؟ 90 00:06:59,219 --> 00:07:01,021 ‫ممکنه باشم. 91 00:07:01,121 --> 00:07:02,155 ‫آره. 92 00:07:02,255 --> 00:07:03,857 ‫هوم. 93 00:07:03,957 --> 00:07:05,442 ‫یه نصیحتی بهتون بکنم. 94 00:07:05,467 --> 00:07:08,075 ‫نذارید مکناب باهاتون بیاد دستشویی. 95 00:07:08,100 --> 00:07:09,702 ‫مگه این که بخواید دست‌مالی بشید. 96 00:07:13,466 --> 00:07:16,202 ‫اوه... 97 00:07:16,227 --> 00:07:18,346 ‫آره، بامزه‌ست. 98 00:07:18,371 --> 00:07:19,973 ‫ولی یه لطفی بهم بکن. 99 00:07:22,075 --> 00:07:23,942 ‫سعی کن به این بخندی. 100 00:07:23,967 --> 00:07:25,979 ‫- خدایا. ‫- آره... 101 00:07:26,079 --> 00:07:27,647 ‫فکر می‌کردم همین رو بگی. 102 00:07:27,747 --> 00:07:30,550 ‫من فقط سعی کردم لبه‌ی تله رو امتحان کنم. 103 00:07:31,052 --> 00:07:33,388 ‫- تقریباً دستم هم بهش نخورد. ‫- لازم نیست کسی اون رو ببینه. 104 00:07:33,413 --> 00:07:34,461 ‫این واقعیه. 105 00:07:34,561 --> 00:07:36,097 ‫این اتفاق داره میفته! 106 00:07:36,122 --> 00:07:38,191 ‫بعد هم یه روزی قرار نیست اتفاق بیفته. 107 00:07:38,291 --> 00:07:40,026 ‫همین الان داره اتفاق میفته. 108 00:07:40,126 --> 00:07:41,461 ‫اونا اینجان. 109 00:07:41,859 --> 00:07:43,567 ‫دارن بین‌مون زندگی می‌کنن! 110 00:07:43,592 --> 00:07:45,700 ‫بسه! برات کافیه. بهت گفته بودم. 111 00:07:45,725 --> 00:07:47,260 ‫کلیدهات رو بهم بده. 112 00:07:48,068 --> 00:07:50,031 ‫همین الان. زود باش. 113 00:07:53,473 --> 00:07:55,050 ‫چطوری باید برم خونه؟ 114 00:07:55,075 --> 00:07:56,710 ‫مشکل من نیست مکنب. 115 00:07:58,184 --> 00:08:00,100 ‫وقتی کلیدهام رو می‌گیری ال گنده‌بک، 116 00:08:00,125 --> 00:08:02,327 ‫باعث میشه مشکل تو باشه. 117 00:08:07,153 --> 00:08:08,655 ‫اون چطور؟ 118 00:08:11,591 --> 00:08:14,027 ‫باشه. تازه‌وارد؟ بیا. 119 00:08:14,127 --> 00:08:15,537 ‫بگیر. 120 00:08:28,174 --> 00:08:29,809 ‫اون زخم. 121 00:08:31,578 --> 00:08:33,613 ‫چشه؟ 122 00:08:35,615 --> 00:08:37,650 ‫واقعاً چه اتفاقی افتاد؟ 123 00:08:38,651 --> 00:08:40,954 ‫گفتم واقعاً چه اتفاقی افتاد. 124 00:08:45,458 --> 00:08:50,130 ‫بعد اصلاً نمی‌دونی این تله‌ی نامرئی ‫چطور کار می‌کنه؟ 125 00:08:50,463 --> 00:08:52,699 ‫معنیش این نیست که واقعیت نداره. 126 00:08:54,342 --> 00:08:56,878 ‫آره، ولی باید یه چیزی داشته باشه، درسته؟ 127 00:08:56,903 --> 00:09:01,107 ‫یه جور انرژی یا یه منبع نیرو. 128 00:09:03,209 --> 00:09:05,011 ‫یه منبع وجود داره. 129 00:09:05,512 --> 00:09:07,480 ‫مثل هیچی که تا حالا دیدی نیست. 130 00:09:07,580 --> 00:09:10,684 ‫اون... رنگارنگه. 131 00:09:10,784 --> 00:09:12,118 ‫و زنده‌ست. 132 00:09:14,209 --> 00:09:16,811 ‫اگه بهش نزدیک بشی، دعوتت می‌کنه، 133 00:09:16,836 --> 00:09:19,939 ‫مثل... مثل آواز یه سایرن می‌مونه. 134 00:09:21,454 --> 00:09:22,255 ‫مثل چی؟ 135 00:09:22,529 --> 00:09:25,567 ‫مثل یه چراغ واسه حشرات می‌مونه. 136 00:09:26,232 --> 00:09:28,001 ‫جذبت می‌کنه. 137 00:09:29,102 --> 00:09:30,603 ‫مجذوبت می‌کنه. 138 00:09:31,171 --> 00:09:33,073 ‫نزدیک و نزدیک‌تر میشی... 139 00:09:34,007 --> 00:09:35,108 ‫تا این که یه دفعه! 140 00:09:40,847 --> 00:09:42,949 ‫یه دلیل بیار که دروغ بگم. 141 00:09:44,451 --> 00:09:46,186 ‫بیشتر آدما دلیل لازم ندارن. 142 00:09:47,654 --> 00:09:49,856 ‫می‌خوای یه راز کوچولو رو بهت بگم؟ 143 00:09:52,158 --> 00:09:53,927 ‫من بیشتر آدما نیستم. 144 00:10:35,635 --> 00:10:37,671 ‫اوه! هی... 145 00:11:24,809 --> 00:11:27,454 ‫[کنترل شرایط دست ما نیست] 146 00:11:59,719 --> 00:12:01,354 ‫ای کیر توش. 147 00:12:11,297 --> 00:12:12,799 ‫اون تو حالت خوبه؟ 148 00:12:16,403 --> 00:12:18,104 ‫دارم میام داخل. 149 00:12:55,875 --> 00:12:57,477 ‫یعنی چی؟ 150 00:14:04,811 --> 00:14:06,680 ‫وای! وای، من فقط... 151 00:14:06,780 --> 00:14:09,015 ‫داشتم بهت سر می‌زدم. 152 00:14:10,517 --> 00:14:12,052 ‫فقط شلیک نکن... 153 00:14:14,387 --> 00:14:15,355 ‫برام مهم نیست. 154 00:14:18,758 --> 00:14:20,760 ‫برام مهم نیست یه نفر... 155 00:14:20,860 --> 00:14:22,996 ‫فکر کنه من هم فقط کسشر میگم. 156 00:14:24,230 --> 00:14:25,432 ‫یه دروغگوام. 157 00:14:26,466 --> 00:14:28,168 ‫عقلم رو از دست دادم. 158 00:14:29,869 --> 00:14:31,438 ‫ولی تو... 159 00:14:36,142 --> 00:14:38,912 ‫توی چشم‌هات می‌بینمش تراویس. 160 00:14:40,880 --> 00:14:42,449 ‫چی رو می‌بینی؟ 161 00:14:43,183 --> 00:14:45,318 ‫از خودت می‌پرسی که... 162 00:14:47,554 --> 00:14:53,026 ‫اگه این دیوونه، این حروم‌زاده‌ی پیر ‫داره واقعیت رو میگه چی؟ 163 00:15:09,109 --> 00:15:12,379 ‫من یه آدم‌فضایی که تغییر قیافه داده نیستم. 164 00:15:13,780 --> 00:15:15,982 ‫یه آدم فضایی که... 165 00:15:16,082 --> 00:15:19,185 ‫تغییر قیافه داده هم دقیقاً همین رو میگه. 166 00:15:22,163 --> 00:15:25,567 ‫فقط خفه شو و تکون نخور. 167 00:15:25,592 --> 00:15:28,094 ‫پس چطور؟ هی. 168 00:15:29,362 --> 00:15:31,598 ‫چطوری ثابت کنم یکی از این مهمان‌ها نیستم؟ 169 00:15:32,766 --> 00:15:34,300 ‫کل داستان همینه. 170 00:15:34,801 --> 00:15:36,202 ‫نمی‌تونی. 171 00:15:37,203 --> 00:15:39,039 ‫مکنب حتماً این رو بهت می‌گفت. 172 00:15:39,139 --> 00:15:41,395 ‫خب، اون دقیقاً باهام حرف نمی‌زد. 173 00:15:41,420 --> 00:15:45,758 ‫فقط یه اسلحه رو گرفت سمت‌مون و روی این ‫وایت‌بورد یه چیزهایی نوشت، واسه همین... 174 00:15:51,918 --> 00:15:54,654 ‫گوش کن... ‫من نمی‌دونم چه اتفاقی افتاده، 175 00:15:54,754 --> 00:15:56,990 ‫یا اینجا داره چه اتفاقی میفته، ولی هی... 176 00:15:57,090 --> 00:15:59,325 ‫می‌دونم که تو کمک می‌خوای. واقعاً می‌خوای. 177 00:15:59,426 --> 00:16:03,712 ‫زنم، اون یه دکتره. ما دارو داریم. ‫اون می‌تونه کمک کنه که... 178 00:16:03,737 --> 00:16:05,265 ‫فکر می‌کردم واسه پسرت کمک می‌خوای. 179 00:16:05,790 --> 00:16:07,458 ‫حالا زنت دکتر شد؟ 180 00:16:07,483 --> 00:16:08,902 ‫نمی‌تونی طبق داستانت پیش بری. 181 00:16:09,002 --> 00:16:11,025 ‫اون مدل دکتر نیست. یه دامپزشکه. 182 00:16:11,050 --> 00:16:14,034 ‫بس کن دیگه. دکتر. دامپزشک. 183 00:16:14,059 --> 00:16:16,161 ‫بچه‌ی مریض. نمی‌دونی اینجا ‫چه اتفاقی افتاده. 184 00:16:22,148 --> 00:16:24,551 ‫یا این که دروغ نمیگی و کمک لازم داری. 185 00:16:25,652 --> 00:16:27,354 ‫وضعیت پیچیده‌ی کیری. 186 00:16:34,227 --> 00:16:38,418 ‫من فقط می‌خواستم یه مقدار کنترل داشته باشم. 187 00:16:38,810 --> 00:16:41,847 ‫بتونم زندگیم رو کنترل کنم، ‫این که چه اتفاقی برام میفته رو. 188 00:16:44,738 --> 00:16:46,439 ‫من چقدر احمقم... 189 00:16:48,074 --> 00:16:49,576 ‫گولش رو خوردم. 190 00:16:52,345 --> 00:16:54,914 ‫تو باهوشی، ذهن بازی داری. 191 00:16:55,015 --> 00:16:57,050 ‫می‌دونی دارم چی میگم. 192 00:16:57,150 --> 00:16:59,928 ‫اون آدم‌های توی تلویزیون، توی اینترنت... 193 00:16:59,953 --> 00:17:03,890 ‫در مورد بشقاب پرنده‌ها حرف می‌زنن، یوفوها... 194 00:17:03,990 --> 00:17:06,526 ‫کالبدگشایی آدم فضایی‌ها. 195 00:17:06,626 --> 00:17:08,228 ‫همه‌اش کسشره. 196 00:17:08,328 --> 00:17:10,991 ‫همه‌اش هم بر اساس چیزهاییه که ‫می‌تونی ببینی‌شون. 197 00:17:11,765 --> 00:17:14,067 ‫یه نفر که لباس لاستیکی پوشیده و اینا. 198 00:17:15,568 --> 00:17:17,537 ‫حرف من اینه، 199 00:17:17,637 --> 00:17:20,015 ‫که هیچکس... 200 00:17:20,040 --> 00:17:21,775 ‫هیچی. 201 00:17:21,875 --> 00:17:23,952 ‫هیچ مکانی وجود نداره. 202 00:17:23,977 --> 00:17:25,412 ‫تراویس، اگه من... 203 00:17:25,512 --> 00:17:28,681 ‫به یک... موجودیت غیرمادی فکر کن. 204 00:17:28,706 --> 00:17:32,453 ‫- پس بشقاب‌پرنده‌ای در کار نیست؟ ‫- وقتی جسم نداری بشقاب‌پرنده واسه چیه؟ 205 00:17:32,526 --> 00:17:34,433 ‫آره، ولی شهاب‌سنگ‌ها؟ 206 00:17:34,699 --> 00:17:37,691 ‫هرسال هزاران شهاب‌سنگ به زمین برخورد می‌کنن. 207 00:17:37,791 --> 00:17:40,721 ‫یه مهمان فقط سوارشون میشه، 208 00:17:40,746 --> 00:17:42,195 ‫هیچکس هم واکنشی نشون نمیده. 209 00:17:42,295 --> 00:17:43,763 ‫بهش فکر کن. 210 00:17:47,233 --> 00:17:49,836 ‫بعد بدن‌مون رو می‌دزدن؟ 211 00:17:49,936 --> 00:17:51,771 ‫نگفتم می‌دزدن. 212 00:17:51,871 --> 00:17:53,707 ‫گفتم توش ساکن میشن. 213 00:17:53,807 --> 00:17:55,275 ‫کنترلش می‌کنن. 214 00:17:58,153 --> 00:17:59,554 ‫هی، گوش کن. 215 00:17:59,579 --> 00:18:02,015 ‫من نیازی ندارم که تو واقعاً باور داشته باشی، 216 00:18:02,040 --> 00:18:04,651 ‫حداقل نه تا وقتی که واقعاً باورش کنی. 217 00:18:06,252 --> 00:18:08,355 ‫فقط خوشحالم هنوز داری گوش می‌کنی. 218 00:18:09,973 --> 00:18:11,541 ‫این یعنی تو ذهن منتقدی داری. 219 00:18:11,566 --> 00:18:12,559 ‫قضاوت نمی‌کنی. 220 00:18:12,659 --> 00:18:14,561 ‫مسخره نمی‌کنی. فقط... 221 00:18:15,501 --> 00:18:17,803 ‫می‌شنوی، شواهد رو می‌سنجی، 222 00:18:18,410 --> 00:18:20,512 ‫بعد خودت تصمیم می‌گیری. 223 00:18:27,841 --> 00:18:29,342 ‫بعدش چیکار می‌کنن؟ 224 00:18:30,844 --> 00:18:32,579 ‫بعد از این که توی بدنت ساکن شدن؟ 225 00:18:34,180 --> 00:18:36,583 ‫هم مهمان‌های خوب داریم، هم مهمان‌های بد. 226 00:18:36,683 --> 00:18:38,485 ‫از یه جا میان. 227 00:18:38,585 --> 00:18:42,555 ‫وقتی سر و کلۀ یه مهمان خوب پیدا می‌شه، ‫یه مهمان بد شکارش می‌کنه. 228 00:18:44,390 --> 00:18:45,291 ‫خب، چرا؟ 229 00:18:45,592 --> 00:18:46,793 ‫چرا اینجا؟ 230 00:18:46,893 --> 00:18:48,762 ‫سوال اصلی همینه. 231 00:18:48,862 --> 00:18:51,398 ‫تو هم دقیقاً روش متمرکز شدی. 232 00:18:51,998 --> 00:18:54,334 ‫تفکر منتقد یعنی همین. 233 00:18:55,301 --> 00:18:58,338 ‫واقعاً تیزی تراویس. واقعاً تیزی. 234 00:19:05,311 --> 00:19:07,514 ‫خب، تو چطور این چیزها رو می‌دونی؟ 235 00:19:16,389 --> 00:19:19,192 ‫اوه، اونجا، نگاه کن. 236 00:19:19,826 --> 00:19:21,027 ‫دقیقاً به موقع. 237 00:19:21,127 --> 00:19:23,229 ‫لعنتی، نه، اون که... 238 00:19:23,329 --> 00:19:26,566 ‫خب، ممکنه یه چیزی باشه. ‫ممکنه هم نباشه. 239 00:19:26,666 --> 00:19:27,534 ‫هوم؟ 240 00:19:35,241 --> 00:19:37,043 ‫یه دقیقه صبر کن. 241 00:19:37,143 --> 00:19:38,712 ‫این پسره دوستمه. 242 00:19:49,389 --> 00:19:50,790 ‫با اسلحه بلده کار کنه؟ 243 00:19:52,592 --> 00:19:55,495 ‫سوال خوبیه. بریم ببینیم؟ 244 00:19:56,896 --> 00:19:58,598 ‫بیا یه دوری بزنیم. 245 00:20:23,590 --> 00:20:26,195 ‫این باعث میشد از دانشگاه افسری بندازنت بیرون. 246 00:20:26,220 --> 00:20:27,460 ‫این رو بده بهم. 247 00:20:29,221 --> 00:20:30,122 ‫شصتت آزاده. 248 00:20:30,997 --> 00:20:32,198 ‫به سمت هدفت نشونه می‌گیری. 249 00:20:33,229 --> 00:20:35,298 ‫انگشت وسط و اشاره‌ات رو هم‌راستا کن. 250 00:20:35,323 --> 00:20:37,404 ‫ساده‌ست، موثره. 251 00:20:52,811 --> 00:20:56,048 ‫قضیه‌ی این عکس‌های شما چیه راستی؟ 252 00:20:57,357 --> 00:20:59,959 ‫شلیک کردن به یه غریبه راحته. 253 00:21:00,060 --> 00:21:01,861 ‫شلیک کردن به یه دوست... 254 00:21:01,961 --> 00:21:03,396 ‫اون کار سختیه. 255 00:21:12,005 --> 00:21:14,574 ‫پس دیگه پلیس نیستی. 256 00:21:15,875 --> 00:21:18,578 ‫من و پلیس مسیرمون از هم جدا شد. درسته. 257 00:21:23,808 --> 00:21:25,976 ‫خوب بود تراویس، فقط بدون که... 258 00:21:26,001 --> 00:21:28,321 ‫شلیک کردن چیزی نیست که نجاتت میده. 259 00:21:28,867 --> 00:21:30,736 ‫یه مهمان، از پوچی ساخته شده. 260 00:21:30,761 --> 00:21:33,809 ‫مثل... بخار یا هوا می‌مونه. 261 00:21:33,834 --> 00:21:36,002 ‫شلیک کردن نمی‌تونه بکشتش. 262 00:21:36,027 --> 00:21:38,131 ‫بعد می‌تونی میزبان رو بکشی. 263 00:21:38,231 --> 00:21:39,833 ‫ولی مهمان؟ 264 00:21:40,757 --> 00:21:43,192 ‫فقط میره توی بدن یکی دیگه. 265 00:21:43,217 --> 00:21:46,006 ‫ولی نکته اینجاست. 266 00:21:46,792 --> 00:21:48,561 ‫ما یه نفر رو تحت نظر داریم. 267 00:21:49,462 --> 00:21:51,731 ‫یه نفر که یه مهمان توش ساکن شده. 268 00:21:51,756 --> 00:21:53,291 ‫خفه شو بابا. 269 00:21:55,115 --> 00:21:57,350 ‫مری آلیس داکر. 270 00:21:59,661 --> 00:22:02,163 ‫درست شبیه یه خانم معمولیه، درسته؟ 271 00:22:02,188 --> 00:22:04,283 ‫- آره. ‫- بهم اعتماد کن، 272 00:22:04,424 --> 00:22:07,027 ‫اون یه مهمانه. 273 00:22:07,486 --> 00:22:08,620 ‫یه بدش. 274 00:22:12,565 --> 00:22:13,900 ‫از کجا می‌دونی؟ 275 00:22:14,075 --> 00:22:15,110 ‫آدم‌هایی که من باهاشون کار می‌کنم، 276 00:22:15,135 --> 00:22:16,871 ‫کارول و مایلو... 277 00:22:16,896 --> 00:22:18,531 ‫اونایی که توی همون چت روم که نشونت دادم بودن، 278 00:22:19,428 --> 00:22:21,931 ‫الان دو ساله که دارن تعقیبش می‌کنن. 279 00:22:21,956 --> 00:22:24,419 ‫همینطوری بی‌دلیل تعقیبش می‌کنن؟ 280 00:22:24,444 --> 00:22:26,864 ‫تفکر منتقدت همینه. 281 00:22:26,889 --> 00:22:28,056 ‫اه، خدایا! 282 00:22:28,081 --> 00:22:30,250 ‫این سوال منم بود. 283 00:22:30,583 --> 00:22:32,627 ‫ولی بهم اعتماد کن، 284 00:22:32,652 --> 00:22:34,224 ‫دلایل خودشون رو دارن. 285 00:22:34,249 --> 00:22:37,390 ‫اصلاً توی روتین روزانه‌اش تفاوتی ایجاد نشد، 286 00:22:37,490 --> 00:22:39,634 ‫تا دو هفته پیش. 287 00:22:39,659 --> 00:22:42,395 ‫بعد یه دفعه واقعاً فعال شد. 288 00:22:43,129 --> 00:22:45,803 ‫اسلحه خرید، دست‌بند زیپی خرید، 289 00:22:45,828 --> 00:22:47,997 ‫همه جوره خودش رو مجهز کرد، 290 00:22:48,022 --> 00:22:49,483 ‫انگار داشت خودش رو آماده می‌کرد. 291 00:22:49,508 --> 00:22:51,164 ‫خدایا، نمی‌دونم والا. 292 00:22:51,202 --> 00:22:54,703 ‫خب، ما می‌دونیم، واسه همین... 293 00:22:54,728 --> 00:22:56,042 ‫رفتار مری آلیس، 294 00:22:56,142 --> 00:22:58,144 ‫فعالیت‌های شهاب‌سنگی... 295 00:22:58,244 --> 00:23:00,947 ‫نشون میدن یه مهمان دیگه داره میاد. 296 00:23:00,972 --> 00:23:02,494 ‫یه خوبش. 297 00:23:08,121 --> 00:23:09,456 ‫این رو بچسبون. 298 00:23:10,957 --> 00:23:13,360 ‫نمی‌دونیم کی اقدام می‌کنه، 299 00:23:13,535 --> 00:23:15,136 ‫ولی به زودی این اتفاق میفته. 300 00:23:15,161 --> 00:23:16,463 ‫وقت داره می‌گذره. 301 00:23:16,563 --> 00:23:18,473 ‫وقتی اون مهمان خوب بیاد اینجا، 302 00:23:18,498 --> 00:23:21,101 ‫مری آلیس میره شکارش کنه. 303 00:23:21,201 --> 00:23:24,364 ‫وقتی این کار رو کرد، ما اون رو شکار می‌کنیم. 304 00:23:24,389 --> 00:23:26,124 ‫اون هم ما رو درست می‌بره پیشش. 305 00:23:28,367 --> 00:23:29,302 ‫بعدش چی؟ 306 00:23:31,419 --> 00:23:34,055 ‫بعدش همه چیز رو نجات می‌دیم. 307 00:23:34,080 --> 00:23:35,548 ‫بعدش این میشه. 308 00:23:37,095 --> 00:23:39,681 ‫[چشم‌آبی، فعالیت شدیده. به زودی می‌رسن.] 309 00:23:39,706 --> 00:23:41,601 ‫[چشم‌آبی: دریافت شد.] 310 00:23:41,626 --> 00:23:46,868 ‫«زیرنویس پارسی اختصاصی و‌بـسـایـت ا‌مـپـایـر‌بـسـت‌تـی‌و‌ی» 311 00:23:46,893 --> 00:23:48,495 ‫مطمئنی؟ 312 00:23:50,930 --> 00:23:53,466 ‫آخه، تو چطور این چیزها رو می‌دونی؟ 313 00:23:56,269 --> 00:23:58,071 ‫اگه تو... 314 00:24:01,074 --> 00:24:02,542 ‫نمی‌دونم... 315 00:24:03,176 --> 00:24:04,878 ‫دنبال هیچ و پوچ باشی چی؟ 316 00:24:22,062 --> 00:24:23,530 ‫چشم‌آبی عزیزم. 317 00:24:24,731 --> 00:24:26,900 ‫آبی‌ترین چشم‌هایی که تا حالا دیدی. 318 00:24:28,301 --> 00:24:30,070 ‫دخترم آلیسا. 319 00:24:34,541 --> 00:24:37,210 ‫ده سال پیش... 320 00:24:37,310 --> 00:24:38,945 ‫خیلی قبل از این که بیام اینجا، 321 00:24:40,080 --> 00:24:43,983 ‫آلیسا، یه دفعه... ‫رفت توی جنگل قدم بزنه. 322 00:24:45,285 --> 00:24:46,986 ‫همین. 323 00:24:47,087 --> 00:24:48,388 ‫قدم بزنه. 324 00:24:48,888 --> 00:24:51,257 ‫بعد وقتی برگشت فرق کرده بود. 325 00:24:51,358 --> 00:24:53,393 ‫یه مهمان... 326 00:24:53,493 --> 00:24:55,362 ‫یه خوبش... 327 00:24:55,462 --> 00:24:56,896 ‫توش ساکن شده بود. 328 00:24:57,430 --> 00:24:58,898 ‫فکر کردم... 329 00:24:59,866 --> 00:25:02,635 ‫نمی‌دونم چی فکر کردم. ‫سعی کردم به اورژانس زنگ بزنم. 330 00:25:02,736 --> 00:25:04,938 ‫ولی تلفن قطع شده بود. 331 00:25:05,905 --> 00:25:09,809 ‫اون تله رو دیگه گذاشته بودن ‫و آلیسا شکار شده بود. 332 00:25:12,579 --> 00:25:15,415 ‫بعدش یه مهمان بد در خونه‌مون رو زد. 333 00:25:16,149 --> 00:25:19,419 ‫اسم من آدامه، اومدم کمک کنم. 334 00:25:19,925 --> 00:25:21,860 ‫مثل نیروهای امداد لباس پوشیده بود، 335 00:25:21,885 --> 00:25:24,024 ‫شبیه کسی بود که کمک می‌کرد. 336 00:25:24,124 --> 00:25:26,180 ‫می‌خواستم خیال خودم رو راحت کنم، 337 00:25:26,205 --> 00:25:28,628 ‫ولی با عقل جور در نمی‌اومد. 338 00:25:29,863 --> 00:25:32,966 ‫از چهره‌ام متوجه شد شک دارم، ‫یه اسلحه گرفت سمتم. 339 00:25:35,068 --> 00:25:36,603 ‫خشکم زد. 340 00:25:37,881 --> 00:25:39,916 ‫یه بطری از یه مایعی هم داشت، 341 00:25:39,941 --> 00:25:41,602 ‫بعد یه ذره ازش رو خورد، 342 00:25:41,627 --> 00:25:43,796 ‫آلیسا رو مجبور کرد یه ذره بخوره. 343 00:25:45,045 --> 00:25:48,081 ‫بعد از خونه کشیدش بیرون، 344 00:25:48,181 --> 00:25:49,582 ‫من رفتم دنبال‌شون. 345 00:25:50,325 --> 00:25:51,693 ‫ولی اونا فقط... 346 00:25:51,718 --> 00:25:54,087 ‫یه جوری از تله رد شدن که انگار هیچی نبود. 347 00:25:54,821 --> 00:25:58,158 ‫وقتی من به لبه‌ی تله رسیدم، 348 00:25:58,258 --> 00:26:01,127 ‫اون درد وحشتناک بود. 349 00:26:01,227 --> 00:26:03,830 ‫یعنی، انگار همه چیز درد می‌کرد. 350 00:26:04,497 --> 00:26:07,734 ‫ولی یه جوری، به پشت افتادم. 351 00:26:08,435 --> 00:26:10,170 ‫قطعاً دوباره سعی کردم بلند شم، 352 00:26:10,270 --> 00:26:11,938 ‫و ازش عبور کنم، ولی... 353 00:26:12,872 --> 00:26:15,175 ‫این دفعه می‌فهمیدم که تله نزدیکه، 354 00:26:15,275 --> 00:26:16,843 ‫چون می‌تونستم حسش کنم. 355 00:26:17,243 --> 00:26:18,878 ‫مطمئنم حس می‌کنم که... 356 00:26:18,978 --> 00:26:22,048 ‫همین الان یکی از اون تله‌ها نزدیکه. 357 00:26:23,049 --> 00:26:24,684 ‫اون درد... 358 00:26:26,953 --> 00:26:28,021 ‫بعد هم... 359 00:26:28,588 --> 00:26:30,190 ‫یه جایی اون... 360 00:26:31,424 --> 00:26:33,760 ‫اون تله یه دفعه ناپدید شد. 361 00:26:34,494 --> 00:26:35,895 ‫بعد... 362 00:26:35,995 --> 00:26:38,631 ‫مشخصاً تا اون موقع اونا هم ناپدید شده بودن. 363 00:26:44,437 --> 00:26:46,639 ‫اون آلیسا رو برد. 364 00:26:49,242 --> 00:26:50,777 ‫جای دوری نه. 365 00:26:51,611 --> 00:26:53,079 ‫معلوم شد که... 366 00:26:53,913 --> 00:26:56,983 ‫خب، به نظرم یه نفر منتظرش بوده. 367 00:26:59,085 --> 00:27:03,323 ‫یه نفر که می‌تونست اون مهمانی که توی آلیسا ‫ساکن شده رو بهش منتقل کنه. 368 00:27:03,629 --> 00:27:06,265 ‫که اون مهمان بد ولش کنه. 369 00:27:08,061 --> 00:27:08,962 ‫نه. 370 00:27:10,330 --> 00:27:12,132 ‫من آلیسا رو... 371 00:27:13,733 --> 00:27:16,036 ‫صبح روز بعدش پیدا کردم، 372 00:27:16,136 --> 00:27:17,737 ‫مُرده بود. 373 00:27:19,239 --> 00:27:20,907 ‫گلوش رو بریده بودن، 374 00:27:21,007 --> 00:27:24,744 ‫انداخته بودنش توی یه سطل آشغال ‫پشت یه خواروبار فروشی. 375 00:27:48,207 --> 00:27:49,075 ‫این... 376 00:27:49,169 --> 00:27:52,826 ‫این چیزیه که اون مهمان مجبورش کرد بخوره. 377 00:27:52,851 --> 00:27:54,853 ‫این... این همون مایعه. 378 00:27:58,411 --> 00:27:59,946 ‫این مال توئه. 379 00:28:01,614 --> 00:28:03,416 ‫- چی؟ نه، من نمی‌تونم... ‫- چرا، چرا. 380 00:28:03,516 --> 00:28:05,151 ‫چرا، چرا، چرا. 381 00:28:13,626 --> 00:28:15,061 ‫ممنونم. 382 00:28:35,515 --> 00:28:37,183 ‫هیچکس صدمه نمی‌بینه؟ 383 00:28:39,452 --> 00:28:41,021 ‫اگه من بتونم کمک کنم نه. 384 00:28:50,530 --> 00:28:52,298 ‫از من می‌خوای چیکار کنم؟ 385 00:28:53,800 --> 00:28:56,169 ‫ازت می‌خوام ماشین رو برونی. 386 00:29:02,609 --> 00:29:05,745 ‫ ♪ یه اسب می‌خوام، یه گوسفند می‌خوام ♪ 387 00:29:05,845 --> 00:29:08,682 ‫ ♪ می‌خوام یه خواب خوب داشته باشم ♪ 388 00:29:09,249 --> 00:29:13,620 ‫ ♪ توی خونه‌ای در دل روستا زندگی کنم ♪ 389 00:29:13,720 --> 00:29:16,453 ‫بیا، یه دست‌بند زیپی بگیر. 390 00:29:19,359 --> 00:29:21,928 ‫- باید باهاش چیکار کنم؟ ‫- محض احتیاط. 391 00:29:31,571 --> 00:29:33,973 ‫ ♪ می‌خوام جابه‌جا بشم، می‌خوام برم ♪ 392 00:29:34,074 --> 00:29:37,277 ‫ ♪ می‌خوام به همۀ کسایی که می‌شناسم بگم ♪ 393 00:29:37,377 --> 00:29:41,548 ‫ ♪ دنبال یه خونه در دل روستا می‌گردم ♪ 394 00:29:41,648 --> 00:29:43,383 ‫ ♪ دل روستا ♪ 395 00:29:43,483 --> 00:29:45,185 ‫میشه خفه شی؟ 396 00:29:46,219 --> 00:29:47,354 ‫ثابت بمون. 397 00:29:57,330 --> 00:29:58,598 ‫خودشه؟ 398 00:30:00,626 --> 00:30:02,952 ‫مادرجنده! 399 00:30:02,977 --> 00:30:04,546 ‫من قبلاً اون ماشین رو دیدم. 400 00:30:04,571 --> 00:30:06,646 ‫نه، اون نیست. 401 00:30:06,671 --> 00:30:08,093 ‫اون کیری هیدنه. 402 00:30:08,118 --> 00:30:09,546 ‫هیدن کیه؟ 403 00:30:09,571 --> 00:30:11,319 ‫هیدن اون عوضی‌ایه که جاش اومدی. 404 00:30:11,344 --> 00:30:12,712 ‫این ماسک اونه که قراره بپوشیش. 405 00:30:12,812 --> 00:30:14,366 ‫جای اون؟ فکر کردم ما... 406 00:30:14,391 --> 00:30:15,786 ‫اون تخمی الان دختره رو می‌ترسونه. 407 00:30:15,811 --> 00:30:18,433 ‫هیدن عضو گروه برادران ما بود. 408 00:30:18,458 --> 00:30:21,371 ‫تا این که پیش‌دستی کرد و رید به همه چی. ‫بهت گفتم اون روانیه. 409 00:30:25,445 --> 00:30:29,420 ‫آره. درسته. گورت رو از اینجا گم کن. 410 00:30:30,785 --> 00:30:33,406 ‫کثافت زیادی نزدیک شده. 411 00:30:33,431 --> 00:30:35,467 ‫مشکلی نیست. مشکلی نداریم. 412 00:30:42,509 --> 00:30:44,077 ‫می‌بینمش. 413 00:30:51,685 --> 00:30:53,219 ‫خودشه. 414 00:30:53,520 --> 00:30:54,654 ‫بریم. 415 00:30:54,754 --> 00:30:56,890 ‫وای. ببین، ببین. 416 00:31:01,070 --> 00:31:02,604 ‫کمک آورده. 417 00:31:02,629 --> 00:31:04,664 ‫شبیه قاتل‌هاست. 418 00:31:04,764 --> 00:31:07,354 ‫مطمئنم بهش آموزش داده که دقیقاً ‫همین کار رو بکنه. 419 00:31:07,379 --> 00:31:08,468 ‫خدایا. 420 00:31:08,568 --> 00:31:10,036 ‫بسیار خب، بریم. 421 00:31:35,662 --> 00:31:37,364 ‫گیرت آوردم. 422 00:31:58,852 --> 00:32:01,688 ‫اون زنه‌ی جلوی در. می‌بینیش؟ 423 00:32:02,174 --> 00:32:04,510 ‫اون حتماً مهمان خوب‌مونه. 424 00:32:05,792 --> 00:32:07,260 ‫فقط به نظر مریض میاد. 425 00:32:07,459 --> 00:32:10,501 ‫خدایا. اون شهاب‌سنگ کمتر از 48 ساعت قبل... 426 00:32:10,526 --> 00:32:11,939 ‫خورده بیخ گوشش. این واقعیته. 427 00:32:11,964 --> 00:32:16,445 ‫هدف‌مون، آماده و مسلح میاد اینجا. این حقیقته. 428 00:32:16,470 --> 00:32:20,832 ‫اون زنه هم داره دقیقاً مثل کسی رفتار می‌کنه ‫که یه نفر توش ساکن شده. 429 00:32:20,857 --> 00:32:23,977 ‫همینطوری می‌خوایم بریم و یه نفر رو متهم کنیم ‫که یه آدم‌فضایی قاتله؟ 430 00:32:25,440 --> 00:32:27,542 ‫بعد با اون یکی زنه چیکار کنیم؟ بدزدیمش؟ 431 00:32:27,567 --> 00:32:29,435 ‫- تراویس. ‫- من فقط... من فقط دارم سعی می‌کنم... 432 00:32:29,460 --> 00:32:32,585 ‫می‌خوای همینطوری اینجا بشینی و شاهد ‫افتادن اتفاقات بد واسه اون خانواده باشی؟ 433 00:32:35,334 --> 00:32:37,569 ‫یا می‌خوای جون چند نفر رو نجات بدی؟ 434 00:32:50,804 --> 00:32:53,106 ‫- لعنت بهش! لعنتی! ‫- باشه. 435 00:32:54,307 --> 00:32:55,442 ‫لعنتی. 436 00:33:13,393 --> 00:33:15,895 ‫چشم‌هاتون رو باز کنید پسرها! ‫چشم‌هاتون رو باز کنید! 437 00:33:15,995 --> 00:33:18,198 ‫این دیوونگیه. 438 00:33:29,609 --> 00:33:32,278 ‫- دارن حرکت می‌کنن! ‫- من چیکار کنم؟ 439 00:33:32,379 --> 00:33:33,947 ‫فقط استخر رو آماده کن. 440 00:33:34,047 --> 00:33:36,090 ‫نه، وایسا. بیخیال. ‫ما واقعاً نمی‌خوایم... 441 00:33:36,115 --> 00:33:38,351 ‫تراویس، خواهش می‌کنم! 442 00:33:41,154 --> 00:33:43,990 ‫امنه! 443 00:33:48,962 --> 00:33:50,330 ‫اونجا! 444 00:33:55,301 --> 00:33:56,870 ‫کیر توش، زود باش. 445 00:33:57,470 --> 00:33:59,673 ‫زود باش. خدا لعنتش کنه. لعنتی. 446 00:34:33,206 --> 00:34:35,542 ‫تیر خورد، تیر خورد! 447 00:34:45,652 --> 00:34:47,954 ‫لعنتی! لعنتی. 448 00:34:59,799 --> 00:35:01,267 ‫لعنتی. 449 00:35:01,368 --> 00:35:03,837 ‫لعنتی، لعنتی، لعنتی، لعنتی، لعنتی. 450 00:35:40,040 --> 00:35:41,741 ‫مکنب! 451 00:35:42,142 --> 00:35:44,177 ‫همونجا بمون! 452 00:35:55,822 --> 00:35:57,323 ‫خدایا... 453 00:36:14,574 --> 00:36:17,485 ‫وقت نداریم تراویس! متاسفم! 454 00:36:17,510 --> 00:36:18,611 ‫مکنب! 455 00:36:18,712 --> 00:36:20,246 ‫وایسا، خواهش می‌کنم! 456 00:36:20,347 --> 00:36:23,016 ‫- من رو تنها نذار! ‫- داره تله رو کار می‌ذاره! 457 00:36:23,116 --> 00:36:25,185 ‫وایسا، خواهش می‌کنم! 458 00:36:25,485 --> 00:36:27,554 ‫نه! 459 00:36:32,692 --> 00:36:34,227 ‫اوه، کیر توش. 460 00:36:36,096 --> 00:36:37,230 ‫خواهش می‌کنم... 461 00:36:37,673 --> 00:36:39,422 ‫خواهش می‌کنم جواب بده، خواهش می‌کنم جواب بده. 462 00:36:39,447 --> 00:36:41,434 ‫لطفاً تنهام نذار... اوه... 463 00:36:41,534 --> 00:36:44,946 ‫زود باش مکنب. خواهش می‌کنم، ‫خواهش می‌کنم تنهام نذار... 464 00:36:44,971 --> 00:36:47,974 ‫اه! 465 00:37:30,050 --> 00:37:31,918 ‫پس اون مهمان... 466 00:37:32,018 --> 00:37:33,787 ‫وارد بدن تو شد؟ 467 00:37:34,854 --> 00:37:36,656 ‫اون صدای توی سرم؟ 468 00:37:37,824 --> 00:37:39,459 ‫اون صدایی که صدای منه؟ 469 00:37:42,128 --> 00:37:44,564 ‫یه صدای دیگه هم اونجا بود. 470 00:37:45,732 --> 00:37:47,334 ‫داد می‌زد. 471 00:37:47,734 --> 00:37:49,202 ‫عصبانی بود. 472 00:37:49,302 --> 00:37:52,839 ‫صداش خیلی کوبنده بود. 473 00:37:56,574 --> 00:37:59,244 ‫بعد همه چیز عجیب و... 474 00:37:59,269 --> 00:38:02,916 ‫گیج‌کننده شد، ‫بعد حس می‌کردم دارم غرق میشم. 475 00:38:03,016 --> 00:38:05,051 ‫ولی نمردم. فقط... 476 00:38:05,151 --> 00:38:07,087 ‫غرق می‌شدم، 477 00:38:07,187 --> 00:38:09,856 ‫همینطوری توی پوچی غرق می‌شدم و غرق می‌شدم. 478 00:38:10,890 --> 00:38:15,695 ‫سعی کردم باهاش مبارزه کنم. ‫سعی کردم شنا کنم و به سطح بیام. 479 00:38:17,764 --> 00:38:19,032 ‫بعد... 480 00:38:19,132 --> 00:38:20,600 ‫این کار رو کردم. 481 00:38:21,401 --> 00:38:24,137 ‫فقط یه لحظه، ازش عبور کردم. 482 00:38:24,237 --> 00:38:26,606 ‫بعد خودم بودم. 483 00:38:28,341 --> 00:38:30,744 ‫و می‌تونستم هرچیزی بگم. 484 00:38:33,847 --> 00:38:35,548 ‫گفتم بس کن. 485 00:38:37,050 --> 00:38:38,685 ‫لطفاً بس کن. 486 00:38:42,255 --> 00:38:43,890 ‫ولی نکرد. 487 00:39:08,448 --> 00:39:10,717 ‫تو... تو کی هستی؟ 488 00:39:11,584 --> 00:39:13,486 ‫من کجام؟ 489 00:40:16,016 --> 00:40:17,684 ‫مکنب! 490 00:40:17,784 --> 00:40:18,918 ‫مکنب! 491 00:40:19,285 --> 00:40:20,854 ‫کدوم گوری رفتی؟! 492 00:40:27,327 --> 00:40:28,962 ‫تراویس. تراویس؟ 493 00:40:29,062 --> 00:40:30,096 ‫تراویس! 494 00:40:30,196 --> 00:40:32,866 ‫اوه، گه توش! 495 00:40:37,337 --> 00:40:40,607 ‫باشه... بهم نگاه کن... بهم نگاه کن... 496 00:40:40,707 --> 00:40:43,443 ‫باید... باید از اینجا ببریمت. 497 00:40:43,543 --> 00:40:46,046 ‫باید... باید ببریمت بیمارستان. 498 00:40:49,282 --> 00:40:51,951 ‫تو... چی داری میگی؟ 499 00:40:52,052 --> 00:40:52,952 ‫کیر توش! 500 00:41:34,294 --> 00:41:37,797 ‫خیلی به گا رفته بودم، ‫رفتم خونه‌ی اولسن. 501 00:41:41,534 --> 00:41:43,837 ‫فکر هم می‌کردم کار خوبیه، می‌دونی؟ 502 00:41:44,838 --> 00:41:47,774 ‫چون فقط می‌خواستم از اونجا برم. 503 00:41:47,874 --> 00:41:48,875 ‫قایم بشم. 504 00:42:02,389 --> 00:42:04,791 ‫دیدم که رفت توی اون سیلوی تخمی. 505 00:42:05,492 --> 00:42:07,694 ‫دیدم که تله رو کار گذاشت. 506 00:42:08,495 --> 00:42:10,563 ‫بعد چیکار کردم؟ 507 00:42:11,364 --> 00:42:13,066 ‫همونجا وایسادم. 508 00:42:16,302 --> 00:42:18,138 ‫شاید می‌تونستم جلوش رو بگیرم. 509 00:42:19,873 --> 00:42:22,242 ‫شاید می‌تونستم جلوی کل این مسائل رو بگیرم. 510 00:42:23,821 --> 00:42:27,458 ‫ولی حتماً یه راهی هست که اون تله‌ی تخمی رو ‫خاموش کنیم، درسته؟ 511 00:42:27,483 --> 00:42:31,718 ‫تنها کسی که می‌تونه متوقفش کنه ‫همون مهمانیه که ساختتش. 512 00:42:33,386 --> 00:42:35,355 ‫هرکس دیگه‌ای باشه، اون می‌کشتش. 513 00:42:36,056 --> 00:42:39,993 ‫به خودش جذب‌شون می‌کنه، ‫مثل پروانه و آتیش، 514 00:42:41,161 --> 00:42:42,295 ‫بعدش اونا رو می‌کشه. 515 00:44:05,211 --> 00:44:06,980 ‫من نمی‌خوام بمیرم. 516 00:44:09,549 --> 00:44:11,951 ‫اینجا نه، اینطوری نه. 517 00:44:14,754 --> 00:44:16,856 ‫ولی حداقل اینطوری... 518 00:44:17,924 --> 00:44:21,094 ‫دیگه لازم نیست تنها بمیرم. 519 00:44:23,897 --> 00:44:26,766 ‫خواهش می‌کنم، التماست می‌کنم. 520 00:44:27,400 --> 00:44:29,302 ‫التماست می‌کنم. 521 00:44:29,402 --> 00:44:32,072 ‫فقط باید بذاری برم. 522 00:44:55,495 --> 00:44:57,130 ‫خاله جولیم... 523 00:44:59,399 --> 00:45:03,236 ‫اون تنها کسی توی خانواده‌مه که ‫به من اهمیت می‌داد. 524 00:45:05,405 --> 00:45:07,007 ‫وقتی بچه بودم مُرد. 525 00:45:07,907 --> 00:45:10,810 ‫اون به این چیزها اعتقاد داشت. 526 00:45:11,644 --> 00:45:13,346 ‫مریخی‌ها... 527 00:45:14,547 --> 00:45:16,282 ‫نورهای توی آسمون... 528 00:45:17,717 --> 00:45:19,786 ‫این که ما تنها نیستیم. 529 00:45:25,625 --> 00:45:27,961 ‫ای کاش می‌تونستم بهش بگم درست می‌گفت. 530 00:45:30,697 --> 00:45:33,099 ‫اتفاقاً... 531 00:45:34,668 --> 00:45:36,369 ‫شاید بتونم. 532 00:45:38,738 --> 00:45:40,540 ‫نه، نه، نه، نه، نه، نه. 533 00:46:05,131 --> 00:46:06,800 ‫روبن! 534 00:46:07,667 --> 00:46:08,968 ‫جیمز! 535 00:46:23,583 --> 00:46:24,984 ‫جیمز. 536 00:46:26,619 --> 00:46:27,954 ‫نمی‌ذاره برم! 537 00:46:29,622 --> 00:46:31,124 ‫داره نزدیک‌تر میشه! 538 00:46:33,727 --> 00:46:35,462 ‫تنهام نذار! 539 00:46:35,562 --> 00:46:36,629 ‫صبر کن! 540 00:46:49,261 --> 00:46:51,363 ‫یه تبر پیدا کردم. می‌تونم بیارمت بیرون. 541 00:46:51,990 --> 00:46:53,994 ‫از دیوار فاصله بگیر! 542 00:46:54,019 --> 00:46:56,049 ‫نمی‌تونم! فقط... همین الان انجامش بده! 543 00:47:30,095 --> 00:47:31,397 ‫باید بریم خونه. 544 00:47:36,923 --> 00:47:39,292 ‫من خونه ندارم! 545 00:47:51,671 --> 00:47:53,506 ‫واسه این کارها وقت نداریم! 546 00:48:04,284 --> 00:48:05,385 ‫عذر می‌خوام. 547 00:48:13,960 --> 00:48:15,462 ‫یه دفعه‌ای اتفاق افتاد. 548 00:48:17,443 --> 00:48:19,646 ‫این چیزها یه دفعه‌ای اتفاق نمیفتن. 549 00:48:24,571 --> 00:48:25,972 ‫باید بریم. 550 00:48:27,422 --> 00:48:28,723 ‫نمی‌تونیم همینطوری ولش کنیم. 551 00:48:28,748 --> 00:48:30,784 ‫روبن، همه توی خونه در خطرن. 552 00:48:30,809 --> 00:48:31,943 ‫باید بریم. 553 00:48:34,514 --> 00:48:35,415 ‫سواری بلدی؟ 554 00:48:36,683 --> 00:48:38,218 ‫کون لقت. 555 00:48:56,036 --> 00:48:58,071 ‫آرلو! 556 00:49:15,422 --> 00:49:16,556 ‫خدایا. 557 00:49:19,359 --> 00:49:21,428 ‫آرلو! هی. 558 00:49:21,861 --> 00:49:25,165 ‫آرلو. خدایا. حالت خوبه؟ 559 00:49:26,633 --> 00:49:27,767 ‫خدایا. 560 00:49:27,791 --> 00:49:37,079 ‫«امپایر بست تی‌وی کهکشانی از فیلم و سریال» ‫.:::EmpireBestTV.Com:::. ‫«در شبکه‌های اجتماعی» ‫@EmpireBestTV 561 00:49:37,103 --> 00:49:45,336 ‫«امپایر بست تی‌وی، حرفه ای ترین اپلیکیشن دانلود و تماشای آنلاین فیلم و سریال» ‫.::: EBTV.App :::. 562 00:49:45,360 --> 00:49:50,466 ‫«ترجمه از رضا فتحی»