1 00:00:32,765 --> 00:00:40,765 ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو .:: FilmKio.Com ::. 2 00:00:44,766 --> 00:00:52,766 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت فیلمکیو را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @FilmKio 3 00:00:52,791 --> 00:00:57,291 ‫یه افسانه باستانی یونانی در مورد ‫یه یارویی هست که زیادی رفته بالا 4 00:01:03,541 --> 00:01:08,416 ‫اسمش ایکاروس بوده و ‫یه جفت بال دست‌ساز داشته 5 00:01:11,208 --> 00:01:14,291 ‫و فکر کرده می‌تونه همینطوری ‫تا ابد اوج بگیره... 6 00:01:14,375 --> 00:01:18,125 ‫بالاتر از همه بره، حتی بالاتر از خدایان 7 00:01:22,208 --> 00:01:27,125 ‫و می‌دونسته اگه زیادی به ‫خورشید نزدیک بشه چه اتفاقی می‌افته 8 00:01:28,750 --> 00:01:30,166 ‫ولی بازم بهش نزدیک شده 9 00:01:37,119 --> 00:01:45,119 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین .:: FilmKio.Com ::. 10 00:01:56,452 --> 00:02:03,452 :کانال زیرنویس‌های فیلمکیو @SubKio 11 00:02:15,142 --> 00:02:23,142 ‫مترجمان: « داوود آجرلو و عاطفه بدوی » ‫::. Highbury & Atefeh Badavi .:: 12 00:02:23,167 --> 00:02:26,167 ‫[لیو وارداکیس، پسر خانواده وارداکیس] ‫[در سن ۳۲ سالگی فوت کرد] 13 00:02:26,192 --> 00:02:29,333 ‫افسانه ایکاروس در جزیره کریت اتفاق افتاده 14 00:02:32,916 --> 00:02:36,333 ‫و به ظاهر هیچکس در اونجا از ‫داستانش عبرت نگرفته 15 00:02:38,750 --> 00:02:41,125 ‫البته، منم نگرفتم 16 00:02:42,458 --> 00:02:43,833 ‫هنوز نه 17 00:02:46,500 --> 00:02:48,708 ‫مسئله افسانه‌ها همینه 18 00:02:48,791 --> 00:02:50,625 ‫راحت میشه نادیده‌شون گرفت 19 00:02:55,833 --> 00:03:01,000 ‫خونواده این یارو که سقوط کرد ‫پولدار بودن، خیلی پولدار 20 00:03:01,083 --> 00:03:03,500 ‫توی کار کشتیرانی بودن 21 00:03:03,583 --> 00:03:06,125 ‫با خشونت و اخاذی این ‫جزیره رو اداره می‌کردن 22 00:03:06,208 --> 00:03:07,833 ‫و فقط از یه طرف یونانی بودن 23 00:03:08,916 --> 00:03:11,375 ‫خیلی آدم باید گستاخ باشه 24 00:03:11,458 --> 00:03:14,250 ‫خطای مرگبار خدایان و بقیه ماست 25 00:03:19,875 --> 00:03:21,708 ‫خوش اومدین، آقای بالی 26 00:03:21,791 --> 00:03:23,500 ‫خیلی ممنونم 27 00:03:23,583 --> 00:03:26,303 ‫- بفرمایین، از اقامت‌تون لذت ببرید ‫- باشه، روز خوش 28 00:03:26,333 --> 00:03:29,416 ‫امیدوارم چیزی که دنبالشی رو پیدا کنی 29 00:03:29,500 --> 00:03:32,083 ‫منم امیدوارم. ممنونم 30 00:03:32,166 --> 00:03:33,916 ‫خواهش می‌کنم 31 00:03:34,000 --> 00:03:36,416 ‫با بلیت هواپیما یه پیامی فرستاد 32 00:03:37,416 --> 00:03:40,041 ‫گفت دنبال بنز قهوه‌ای کلاسیک بگرد 33 00:03:40,125 --> 00:03:42,125 ‫حرفی از شلوار سفید نزده 34 00:03:47,916 --> 00:03:49,125 ‫خانم وارداکیس 35 00:03:49,208 --> 00:03:51,041 ‫- می‌تونی پنه‌لوپه صدام کنی ‫- باشه 36 00:03:51,125 --> 00:03:53,875 ‫- خیلی ازت ممنونم که اومدی، آقای بالی ‫- همون نیک بگی خوبه 37 00:03:53,958 --> 00:03:55,833 ‫سالی برنهام از دوستان منه 38 00:03:55,916 --> 00:03:59,250 ‫بهم گفت که در مورد یه مشکل ‫کوچیک در آتن کمکش کردی 39 00:03:59,333 --> 00:04:02,013 ‫ببخشید، میشه یه لطفی ازت بخوام؟ ‫میشه عینک آفتابی‌تو برداری؟ 40 00:04:02,083 --> 00:04:03,750 ‫- ببخشید؟ ‫- قصد بی‌احترامی ندارم 41 00:04:03,833 --> 00:04:06,666 ‫فقط دوست دارم وقتی با آدم‌ها ‫حرف می‌زنم توی چشم‌هاشون نگاه کنم 42 00:04:09,250 --> 00:04:12,583 ‫منم مشکل خودمو دارم، و نمی‌تونم ‫به پلیس محلی نمی‌تونم اعتماد کنم 43 00:04:12,666 --> 00:04:14,958 ‫- آخه چرا؟ ‫- خونواده شوهرم صاحبشونه 44 00:04:15,041 --> 00:04:17,125 ‫وارداکیس‌ها اینجا حکم خدایان رو دارن 45 00:04:17,208 --> 00:04:19,125 ‫و توی کریت، هیچکس با ‫خدایان درنمی‌افته 46 00:04:19,208 --> 00:04:21,208 ‫آها 47 00:04:22,625 --> 00:04:24,666 ‫برادر شوهرمو دو روز پیش دفن کردیم 48 00:04:24,750 --> 00:04:26,333 ‫موقع بالا رفتن از صخره‌های ‫جزیره مُرد 49 00:04:26,416 --> 00:04:28,166 ‫در موردش خوندم. بهتون تسلیت میگم 50 00:04:28,250 --> 00:04:29,791 ‫تصادف وحشتناکیه 51 00:04:29,875 --> 00:04:31,291 ‫قتل ـه 52 00:04:33,000 --> 00:04:34,166 ‫هیچکس در موردش تحقیق نمی‌کنه 53 00:04:34,250 --> 00:04:36,958 ‫برای خونواده شوهرم این ‫روایت صورت چندان خوشی نداره 54 00:04:37,041 --> 00:04:38,708 ‫شرکت کشتیرانی یوریتوس ‫رو می‌چرخونن 55 00:04:38,791 --> 00:04:39,958 ‫درسته، می‌دونم 56 00:04:40,041 --> 00:04:43,416 ‫آره. هر چیزی به جز یه تصادف ‫ممکن بود بازار سهام رو دچار آشفتگی کنه... 57 00:04:43,500 --> 00:04:44,958 ‫و نمی‌تونن چنین چیزی رو قبول کنن 58 00:04:45,041 --> 00:04:47,416 ‫یه کارآگاه خصوصی لازم دارم ‫تا ته و توی قضیه رو برام دربیاره 59 00:04:47,500 --> 00:04:48,666 ‫پول دارم 60 00:04:48,750 --> 00:04:51,375 ‫سوالم از شما اینه، چرا؟ 61 00:04:51,458 --> 00:04:53,375 ‫شوهرت مرد قدرتمندیه 62 00:04:53,458 --> 00:04:57,125 ‫شاید برای اون، خونواده‌ش ‫و خونواده‌ت مشکل درست بشه 63 00:04:57,208 --> 00:05:00,125 ‫قبل از اینکه با شوهرم آشنا بشم ‫لیو رو می‌شناختم 64 00:05:00,208 --> 00:05:01,875 ‫آدم خوبی بود 65 00:05:01,958 --> 00:05:03,416 ‫از دوستانم بود 66 00:05:03,500 --> 00:05:05,708 ‫و اگه من این کار رو نکنم، هیچکس نمی‌کنه 67 00:05:07,875 --> 00:05:09,500 ‫دستمزدت رو دو برابر می‌کنم 68 00:05:10,791 --> 00:05:12,083 ‫خب، ممنونم 69 00:05:12,166 --> 00:05:13,916 ‫این موضوع باید بین خودمون بمونه 70 00:05:14,000 --> 00:05:16,583 ‫هیچکس نباید بدونه تو ‫برای من کار می‌کنی 71 00:05:16,666 --> 00:05:18,083 ‫البته 72 00:05:20,458 --> 00:05:22,458 ‫یه جا برای اقامتت در نظر گرفتم 73 00:05:24,208 --> 00:05:26,250 ‫می‌تونی دنبالم بیای 74 00:05:26,333 --> 00:05:30,833 ‫توی آتن کارآگاه خصوصی بودم و ‫دنبال شوهرها و زنهای خیانت کار می‌رفتم... 75 00:05:30,916 --> 00:05:33,875 ‫ولی این موضوع حس متفاوتی داشت 76 00:05:33,958 --> 00:05:38,666 ‫بیشتر حس یه همدست رو بهم داد ‫تا یه کارآگاه خصوصی رو 77 00:06:21,291 --> 00:06:23,208 ‫اینجا کجاست؟ 78 00:06:23,291 --> 00:06:24,875 ‫چند سال پیش پیداش کردم 79 00:06:24,958 --> 00:06:27,291 ‫راهب‌ها یه کتابخونه بزرگ دارن ‫که گذاشتن ازش استفاده کنم 80 00:06:27,375 --> 00:06:32,166 ‫توی یه صومعه حبسم کرد که آخرین ‫جاییه که دلم می‌خواست باشم 81 00:06:33,958 --> 00:06:36,458 ‫دنبال رستگاری نبودم 82 00:06:36,541 --> 00:06:39,000 ‫نه کلیسا می‌خوام و نه اعتراف 83 00:06:39,083 --> 00:06:40,791 ‫نه، ممنونم 84 00:06:55,333 --> 00:06:56,750 ‫پدر 85 00:06:58,750 --> 00:07:00,416 ‫ایشون آقای بالی هستن 86 00:07:02,125 --> 00:07:03,875 ‫به صومعه خوش اومدین 87 00:07:03,958 --> 00:07:06,416 ‫سعی می‌کنم زحمتی نداشته باشم 88 00:07:26,958 --> 00:07:30,083 ‫نوشیدن یه حساب و کتابی داره 89 00:07:30,166 --> 00:07:33,791 ‫و اگه درست حساب کرده باشم، ‫باعث میشه همه چی به کلی یادم بره 90 00:07:35,333 --> 00:07:36,916 ‫هیچ خاطره‌ای نداشتهب اشم 91 00:07:43,125 --> 00:07:44,875 ‫عالی بودی، عزیزم 92 00:08:53,541 --> 00:08:55,083 ‫ده دقیقه 93 00:08:55,166 --> 00:08:57,166 ‫فقط همینقدر زمان نیاز دارم 94 00:09:02,041 --> 00:09:06,666 ‫جراحاتش با سقوط از ‫ارتفاع ۳۰ متری تطابق داره 95 00:09:06,750 --> 00:09:10,125 ‫چندین شکستگی جمجمه، ‫ضربه مغزی شدید 96 00:09:10,208 --> 00:09:13,958 ‫و این چیه؟ روی انگشت‌هاش؟ 97 00:09:14,041 --> 00:09:15,916 ‫گچ صخره‌نوردی 98 00:09:16,000 --> 00:09:18,750 ‫و چرا انگشت‌ها شکستن؟ 99 00:09:18,833 --> 00:09:22,375 ‫در مورد صخره‌نوردها رایجه. ‫به دستها فشار زیادی میاد 100 00:09:22,458 --> 00:09:24,250 ‫حتما سعی داشته از یه جایی آویزون بشه 101 00:09:24,333 --> 00:09:26,583 ‫پس به خاطر نقص در وسایل اتفاق افتاده؟ 102 00:09:26,666 --> 00:09:29,041 ‫نه. اصلا وسایلی در کار نبوده 103 00:09:30,166 --> 00:09:31,875 ‫بدون هیچ تجهیزات و ‫طنابی صعود کرده 104 00:09:31,958 --> 00:09:33,416 ‫خیلی خطرناک نیست؟ 105 00:09:34,500 --> 00:09:36,375 ‫به ظاهر هست 106 00:09:36,458 --> 00:09:37,750 ‫کارمون تموم شد؟ 107 00:09:37,833 --> 00:09:38,958 ‫آره، یه مورد دیگه 108 00:09:39,041 --> 00:09:41,416 ‫اسم افسر مسئول پرونده رو داری؟ 109 00:09:41,500 --> 00:09:44,375 ‫جورج منسا 110 00:09:44,458 --> 00:09:45,875 ‫خیلی ممنونم 111 00:09:45,958 --> 00:09:49,125 ‫گاهی از هویج استفاده می‌کنی 112 00:09:49,208 --> 00:09:51,458 ‫گاهی از چماق 113 00:09:51,541 --> 00:09:54,208 ‫گاهی هم مثل سگ دروغ میگی 114 00:10:03,541 --> 00:10:05,184 ‫کارآگاه منسا؟ ‫کی راه‌ت داد بیای اینجا؟ 115 00:10:05,208 --> 00:10:06,208 ‫ببخشید مزاحم شدم 116 00:10:06,291 --> 00:10:08,916 ‫از شرکت بیمه عمر ایسترن گلوبال اومدم 117 00:10:09,000 --> 00:10:11,666 ‫مسئول دفتر تحقیقات ‫شعبه آمریکامون هستم 118 00:10:11,750 --> 00:10:13,833 ‫لیو وارداکیس ازمون ‫بیمه عمر خریده بود 119 00:10:13,916 --> 00:10:15,250 ‫اینو نگاه کن 120 00:10:15,333 --> 00:10:17,493 ‫وقتی بچه بودم مثل همین ‫سگ داشتم. سلام، عزیزم 121 00:10:18,416 --> 00:10:19,625 ‫سلام 122 00:10:19,708 --> 00:10:22,708 ‫اگه مشکلی نیست، باید بگم سرم شلوغه، پس... 123 00:10:22,791 --> 00:10:26,125 ‫آره، تا جایی که به من مربوطه ‫این دیدار تشریفاتی ـه 124 00:10:26,208 --> 00:10:29,541 ‫یه آدم پولدار از یه صخره افتاده ‫چون زیادی مغرور بوده که طناب ببره... 125 00:10:29,625 --> 00:10:31,125 ‫ولی به یه سری جزییات نیاز دارم 126 00:10:31,208 --> 00:10:33,000 ‫می‌تونستی زنگ بزنی 127 00:10:33,083 --> 00:10:35,309 ‫خیلی زحمتت کمتر می‌شد ‫که این همه راه تا اینجا بیای... 128 00:10:35,333 --> 00:10:37,125 ‫تا بفهمی پرونده بسته شده 129 00:10:37,208 --> 00:10:39,392 ‫مطمئنم نیستم متوجه باشی ‫پای چقدر پول وسطه 130 00:10:39,416 --> 00:10:42,333 ‫یه بیمه بسیار با ارزشه، ‫پس شرکت نمی‌خواد چنین... 131 00:10:42,416 --> 00:10:44,684 ‫مقدار زیاد پول رو سرسری پرداخت کنه ‫بدون اینکه یکی رو از نزدیک بفرسته... 132 00:10:44,708 --> 00:10:46,000 ‫تا پشت کار رو بگیره 133 00:10:46,083 --> 00:10:47,791 ‫خونواده خوش‌تیپی هستن. ‫عجب خاکسپاری بوده، نه؟ 134 00:10:47,875 --> 00:10:49,791 ‫نمی‌دونم انتظار داری چی پیدا کنی 135 00:10:49,875 --> 00:10:51,851 ‫گزارش رسمی اینو یه ‫مرگ تصادفی عنوان کرده 136 00:10:51,875 --> 00:10:54,250 ‫- شاهدی هست؟ ‫- نه 137 00:10:54,333 --> 00:10:56,000 ‫زمان مرگ کی بوده؟ 138 00:10:56,083 --> 00:10:57,875 ‫توی گزارش هست 139 00:10:57,958 --> 00:11:00,166 ‫- عالیه. می‌تونم ببینمش؟ ‫- نه 140 00:11:01,541 --> 00:11:06,125 ‫بدشانسیه که وقتی می‌افتی ‫هیچکس نزدیکت نباشه، مگه نه؟ 141 00:11:06,208 --> 00:11:08,041 ‫مهم نیست نظر من چیه 142 00:11:09,083 --> 00:11:12,666 ‫بخش جرم‌شناسی کی ‫علت اصلی مرگ رو اعلام کرد؟ 143 00:11:12,750 --> 00:11:15,083 ‫یه روز بعد از اینکه در هفته پیش مُرد 144 00:11:18,000 --> 00:11:22,375 ‫دو روز پیش، با یه دوربین ‫به مراسم خاکسپاریش رفتی 145 00:11:23,916 --> 00:11:25,916 ‫انگار همه اونجا بودن 146 00:11:28,125 --> 00:11:31,125 ‫مادرسالار و بیوه، آدری وارداکیس 147 00:11:31,208 --> 00:11:34,458 ‫برادر دوقلوی لیو، الیاس 148 00:11:34,541 --> 00:11:37,541 ‫مدیر عامل با همسر بی‌نقصش 149 00:11:37,625 --> 00:11:42,000 ‫قبیله‌ای درخور یکی از ‫داستان‌های تولستوی، درسته؟ 150 00:11:42,083 --> 00:11:44,500 ‫هر کدوم به شکل خودش ناراحته 151 00:11:44,583 --> 00:11:47,500 ‫ولی کی از لیو ناراحت بوده؟ 152 00:11:47,583 --> 00:11:49,625 ‫باید چند تا ایده داشته باشی 153 00:11:50,958 --> 00:11:55,000 ‫اگه بتونم نیم ساعت به این مدارک قبل از ‫اینکه بایگانی بشه نگاهی بندازم عالی میشه 154 00:11:55,083 --> 00:11:59,000 ‫امکانش هست بتونی کمکم کنی، دوست من؟ 155 00:11:59,083 --> 00:12:01,291 ‫- الان چیزی که گفتی مثلا یونانی بود؟ ‫- یونانیم 156 00:12:01,375 --> 00:12:04,541 ‫سگم از تو بیشتر یونانیه 157 00:12:04,625 --> 00:12:06,375 ‫ببین، فقط می‌خوام یه نگاه کوچیک... 158 00:12:06,458 --> 00:12:08,083 ‫بس کن 159 00:12:08,166 --> 00:12:12,125 ‫طبق قانون یونان رشوه دادن ‫مجازات حبس داره... 160 00:12:12,208 --> 00:12:14,750 ‫پس اگه چیزی که از جیبت ‫درمیاد پول باشه... 161 00:12:20,208 --> 00:12:21,708 ‫چند روزی توی شهر هستم 162 00:12:21,791 --> 00:12:23,476 ‫در مورد پرونده تغییری ایجاد شد، بهم خبر بده 163 00:12:23,500 --> 00:12:27,166 ‫- پرونده بسته شده ‫- اینو یه بار گفتی 164 00:12:27,250 --> 00:12:29,583 ‫زون گیا پانتا 165 00:12:29,666 --> 00:12:32,166 ‫مشخصه یه ذره یونانیم ضعیف شده 166 00:12:32,250 --> 00:12:33,416 ‫بگو معنیش چی میشه؟ 167 00:12:33,500 --> 00:12:35,500 ‫تا ابد زندگی می‌کنن 168 00:12:35,583 --> 00:12:37,500 ‫اینو به لیو وارداکیس بگو 169 00:12:46,750 --> 00:12:48,166 ‫ببخشید... 170 00:12:48,250 --> 00:12:52,875 ‫می‌دونین از کجا می‌تونم قایق ‫زون گیا پانتا رو پیدا کنم؟ 171 00:12:52,958 --> 00:12:55,583 ‫- بله، اونجا سمت چپه. ‫- زون گیا پانتا؟ 172 00:12:55,666 --> 00:12:57,250 ‫- ممنونم ‫- خواهش 173 00:13:04,333 --> 00:13:06,791 ‫بعضی از روزها، خدایان طرف توان 174 00:13:22,208 --> 00:13:27,666 ‫خونواده بدون هیچ ناراحتی روی ‫قایق ۲۵۰ میلیون دلاری‌شون نشستن 175 00:13:34,166 --> 00:13:36,958 ‫آدم‌های پولدار همیشه گناهکار به نظر میان... 176 00:13:37,041 --> 00:13:39,541 ‫و این یارو هم استثنا نبود 177 00:13:43,125 --> 00:13:46,166 ‫پا برهنه با شلوار سفیدش داره ‫با غرور راه میره 178 00:14:02,333 --> 00:14:04,166 ‫روز سختی روی قایق ـه 179 00:14:44,500 --> 00:14:45,666 ‫لعنتی 180 00:15:13,665 --> 00:15:15,665 ‫[محل صخره‌نوردی عمومی] 181 00:15:39,666 --> 00:15:41,791 ‫الیاس وارداکیس 182 00:15:44,166 --> 00:15:47,083 ‫برادرش به تازگی به خاطر ‫صعود آزاد مُرده... 183 00:15:47,166 --> 00:15:50,166 ‫ولی بدون طناب رفته صعود 184 00:15:52,500 --> 00:15:55,583 ‫شاید بشه گفت اعتماد به نفس داشته 185 00:15:55,666 --> 00:15:58,541 ‫من که میگم می‌خواسته ‫یه چیزی رو ثابت کنه 186 00:16:00,750 --> 00:16:03,000 ‫درست مثل ایکاروس 187 00:16:03,083 --> 00:16:05,916 ‫بعضی آدم‌ها نیاز دارن ‫حس کنن از بقیه بالاترن 188 00:16:09,375 --> 00:16:11,291 ‫امروز کلی صخره‌نورد اینجاست 189 00:16:11,375 --> 00:16:14,041 ‫معمولا بیشتر هم هست. هوا خیلی گرمه 190 00:16:14,125 --> 00:16:16,416 ‫- صعود می‌کنی؟ ‫- نه، چندان علاقه‌ای بهش ندارم 191 00:16:16,500 --> 00:16:18,916 ‫نیک بالی هستم. اومدم ‫در مورد لیو باهات حرف بزنم 192 00:16:19,000 --> 00:16:20,642 ‫از سرویس اطلاعات ملی اومدم 193 00:16:20,666 --> 00:16:22,583 ‫یه آمریکایی در سرویس اطلاعات یونان؟ 194 00:16:22,666 --> 00:16:24,708 ‫می‌دونم. راستش یه غیربومی ‫آمریکایی یونانیم 195 00:16:24,791 --> 00:16:28,416 ‫لهجه‌م اصلا خوب نیست، ‫ولی یه جوری سر می‌کنم 196 00:16:28,500 --> 00:16:30,416 ‫چند تایی از ما توی سازمان هستن 197 00:16:30,500 --> 00:16:32,166 ‫در چنین شرایطی که روی شرکت‌تون... 198 00:16:32,250 --> 00:16:35,500 ‫از اون‌طرف آب(آمریکا) سرمایه‌گذاری هنگفتی شده باشه منو میارن وسط 199 00:16:35,583 --> 00:16:37,458 ‫خب، البته 200 00:16:37,541 --> 00:16:38,875 ‫میشه کارت شناسایی‌تو ببینم؟ 201 00:16:38,958 --> 00:16:40,666 ‫حتما 202 00:16:40,750 --> 00:16:42,750 ‫و می‌دونی، خوب شد پرسیدی 203 00:16:42,833 --> 00:16:44,708 ‫همه چنین درخواستی ندارن 204 00:16:45,708 --> 00:16:49,541 ‫سعی دارم محتاط باشم، با احترام میگم، ‫ولی اگه می‌خوای... 205 00:16:49,625 --> 00:16:53,208 ‫می‌تونم الان برم و بعد با ‫چند تا مامور دیگه برگردم 206 00:16:53,291 --> 00:16:55,958 ‫می‌تونستیم خونه و ماشینت رو بگردیم... 207 00:16:56,041 --> 00:16:58,458 ‫نباید کسی مزاحم مادرم بشه 208 00:16:58,541 --> 00:17:00,916 ‫بسیار خب، پس بذار یه قهوه مهمونت کنم 209 00:17:04,333 --> 00:17:07,583 ‫مطمئنی چیزی نمی‌خوای؟ قهوه؟ 210 00:17:09,333 --> 00:17:11,958 ‫از اتفاقی که برای برادرت ‫افتاد چی می‌تونی بهم بگی؟ 211 00:17:13,791 --> 00:17:17,333 ‫بهم گفتن که پلیس ‫تحقیقات رو مختومه کرده 212 00:17:17,416 --> 00:17:21,000 ‫آره، کردن. آخه به خاطر وضعیت خونواده‌ت... 213 00:17:21,083 --> 00:17:24,833 ‫مهمه که ما بیایم وسط و ‫از ته و توی ماجرا سر دربیاریم 214 00:17:24,916 --> 00:17:28,166 ‫هر گونه شکی مبنی بر وجود ‫فعالیت مجرمانه رو از بین ببریم 215 00:17:28,250 --> 00:17:30,291 ‫فکر می‌کنی چنین اتفاقی افتاده؟ 216 00:17:31,916 --> 00:17:35,500 ‫اگه ناراحت نمیشی میشه از ‫صبح روز مرگ برادرت شروع کنیم؟ 217 00:17:35,583 --> 00:17:36,833 ‫کجا بودی؟ 218 00:17:36,916 --> 00:17:38,000 ‫تو خونه روی تخت 219 00:17:38,083 --> 00:17:40,500 ‫زنم اومد تو، بیدارم کرد، ‫بهم گفت جسد لیو پیدا شده 220 00:17:40,583 --> 00:17:42,458 ‫و ساعت چند بود؟ 221 00:17:42,541 --> 00:17:46,458 ‫تقریبا هشت و نیم. زنم معمولا ساعت هفت ‫میره شنا و صبحونه‌شو کنار استخر می‌خوره 222 00:17:50,416 --> 00:17:52,296 ‫آخرین باری که برادرت رو ‫زنده دیدی کی بود؟ 223 00:17:53,541 --> 00:17:55,958 ‫سه هفته قبل از مرگش 224 00:17:56,041 --> 00:17:59,208 ‫سه هفته؟ از آخرین باری ‫که برادرت رو دیدی؟ 225 00:17:59,291 --> 00:18:01,291 ‫اینقدر عجیبه؟ 226 00:18:01,375 --> 00:18:03,291 ‫تو آخرین بار برادرت رو کی دیدی؟ 227 00:18:04,375 --> 00:18:05,416 ‫برادری ندارم 228 00:18:05,500 --> 00:18:08,125 ‫خب، پس خونواده‌ت چی، ‫مادرت، پدرت، زنت 229 00:18:12,666 --> 00:18:13,750 ‫اینجا یه جزیره‌ست 230 00:18:13,833 --> 00:18:16,000 ‫گفتم شاید بیشتر از این ‫با هم رو در رو می‌شدین 231 00:18:18,833 --> 00:18:20,753 ‫به هر حال که اینو می‌شنوی، ‫پس خودم بهت میگم 232 00:18:20,791 --> 00:18:23,958 ‫آخرین باری که لیو و من ‫کنار هم بودیم، دعوا کردیم 233 00:18:24,041 --> 00:18:26,916 ‫باشه. در مورد چی بود؟ 234 00:18:27,000 --> 00:18:28,541 ‫یادم نمیاد 235 00:18:28,625 --> 00:18:30,541 ‫مست بودیم 236 00:18:30,625 --> 00:18:32,833 ‫پدرم از بچگی ما رو ‫به جون هم انداخت... 237 00:18:32,916 --> 00:18:34,958 ‫وقتی چهار سالمون بود ‫بهمون دستکش بوکس داد 238 00:18:35,041 --> 00:18:37,916 ‫این عادت رومون موند 239 00:18:39,041 --> 00:18:42,041 ‫پس شما دو تا، با هم ‫رابطه خوبی نداشتین؟ 240 00:18:44,041 --> 00:18:47,166 ‫دوقلوهای تک‌زاگ بودیم، آقای بالی [ همسان ] 241 00:18:47,250 --> 00:18:49,708 ‫نمیشه از این به کسی نزدیکتر شد 242 00:18:51,333 --> 00:18:53,583 ‫عاشق برادرم بودم 243 00:18:53,666 --> 00:18:56,041 ‫ای کاش کنارش می‌بودم 244 00:18:58,625 --> 00:19:04,208 ‫خب، حتما برای شما، خونواده ‫و همسرت باید خیلی سخت باشه 245 00:19:04,291 --> 00:19:07,083 ‫همسرت با برادرت صمیمی بود؟ 246 00:19:08,625 --> 00:19:10,208 ‫راستش نه 247 00:19:17,625 --> 00:19:19,000 ‫عذر می‌خوام 248 00:19:19,083 --> 00:19:21,500 ‫یه مورد کاری دارم که ‫باید بهش رسیدگی کنم 249 00:19:21,583 --> 00:19:23,226 ‫زندگی مدیرعامل یه شرکت ‫بین‌المللی مثل یوریتوس 250 00:19:23,250 --> 00:19:24,916 ‫گوش کن، من قهوه رو حساب می‌کنم 251 00:19:25,000 --> 00:19:26,916 ‫خیلی سخاوت به خرج دادی ‫که وقت گذاشتی 252 00:19:27,000 --> 00:19:28,458 ‫اگه چیز دیگه‌ای به ذهنت رسید... 253 00:19:28,541 --> 00:19:30,851 ‫یا اگه مادرت تمایل داشت حرف بزنه... 254 00:19:30,875 --> 00:19:32,375 ‫ببین، خوشحال میشم کمکت کنم 255 00:19:32,458 --> 00:19:34,875 ‫ولی به مادرم کاری نداشته باش 256 00:19:34,958 --> 00:19:37,278 ‫در عرض ۱۸ ماه شوهر و ‫پسرشو از دست داده 257 00:19:37,333 --> 00:19:39,083 ‫نمی‌خوام چیز دیگه‌ای ناراحتش کنه 258 00:19:55,041 --> 00:19:56,625 ‫همه‌شو شنیدی؟ 259 00:19:58,625 --> 00:20:00,708 ‫بهتر نیست دو تایی بهش گوش کنیم؟ 260 00:20:00,791 --> 00:20:02,916 ‫می‌تونیم یادداشت‌ها ‫رو با هم مقایسه کنیم 261 00:20:07,541 --> 00:20:09,809 ‫آره، خب، اول باید بهم بگی ‫واقعا کی هستی... 262 00:20:09,833 --> 00:20:14,083 ‫چون یه بار از شرکت بیمه هستی ‫و حالا شدی مامور اطلاعات 263 00:20:14,166 --> 00:20:17,250 ‫کارآگاه پلیس نیویورک بودم 264 00:20:17,333 --> 00:20:19,916 ‫حالا توی آتن کارآگاه خصوصی شدم 265 00:20:20,000 --> 00:20:21,083 ‫چرا آتن؟ 266 00:20:21,166 --> 00:20:23,333 ‫چون عموم یه آپارتمان داره 267 00:20:23,416 --> 00:20:26,000 ‫یه آپارتمان آشغاله، ولی اجاره‎ش ارزونه 268 00:20:26,083 --> 00:20:28,166 ‫جایی که آدم می‌تونه بهش فرار کنه 269 00:20:28,250 --> 00:20:29,666 ‫از چی فرار می‌کنی؟ 270 00:20:32,416 --> 00:20:33,750 ‫از چیزهای خونوادگی 271 00:20:33,833 --> 00:20:35,500 ‫ببین 272 00:20:35,583 --> 00:20:40,000 ‫می‌تونم تصور کنم خونواده وارداکیس ‫با افراد این جزیره چطوری رفتار می‌کنن... 273 00:20:40,083 --> 00:20:42,125 ‫پس اینم می‌تونم تصور کنم ‫چرا یه پلیس خوب مثل تو... 274 00:20:42,208 --> 00:20:45,375 ‫می‌خواد هر طور شده اونا ‫رو توی مخمصه بندازه 275 00:20:45,458 --> 00:20:47,500 ‫پس بهتر نیست تو و من... 276 00:20:50,875 --> 00:20:52,583 ‫یه ذره بهم کمک کنیم؟ 277 00:20:57,541 --> 00:20:59,583 ‫بیخیال 278 00:21:03,250 --> 00:21:05,976 ‫آخرین باری که برادرتو زنده دیدی کی بود؟ 279 00:21:06,000 --> 00:21:08,160 ‫سه هفته قبل از مرگش 280 00:21:08,208 --> 00:21:10,708 ‫از وقتی برادرت رو ‫دیدی سه هفته گذشته؟ 281 00:21:10,791 --> 00:21:12,833 ‫عجیبه؟ 282 00:21:12,916 --> 00:21:16,375 ‫تو آخرین بار کی برادرت رو دیدی؟ 283 00:21:16,458 --> 00:21:17,625 ‫برادری ندارم 284 00:21:17,708 --> 00:21:19,748 ‫خب، خونواده‌ت چی، مادرت، پدرت... 285 00:21:19,791 --> 00:21:22,250 ‫زنت 286 00:21:22,333 --> 00:21:24,392 ‫باهوشه. توپ رو انداخت توی زمین من. ‫زیر فشار خوب عمل می‌کنه 287 00:21:24,416 --> 00:21:26,056 ‫- فکر می‌کنی چیزی رو قایم می‌کنه؟ ‫- آره 288 00:21:26,125 --> 00:21:28,125 ‫داشت با حلقه ازدواجش ور می‌رفت... 289 00:21:28,208 --> 00:21:30,000 ‫و چونه‌شو می‌خاروند 290 00:21:30,083 --> 00:21:33,375 ‫اگه خاروندن نشونه گناهکار بودن بود که سگم ‫باید بین ۲۰ سال تا حبس ابد می‌افتاد زندان 291 00:21:33,458 --> 00:21:35,750 ‫خونواده‌ت، زنت 292 00:21:36,833 --> 00:21:39,625 ‫همسرت با برادرت صمیمی بود؟ 293 00:21:41,083 --> 00:21:42,291 ‫راستش نه 294 00:21:42,375 --> 00:21:43,625 ‫همونجا تردید کرد 295 00:21:43,708 --> 00:21:45,142 ‫و زیادی تاکید کرد، می‌خواست ‫سریع تمومش کنه 296 00:21:45,166 --> 00:21:48,208 ‫به یه چیز یا یکی حسودی می‌کنه. ‫می‌تونم حسش کنم 297 00:21:48,291 --> 00:21:51,000 ‫ولی هر چیزی که یه مرد ‫ممکنه بخواد رو داره 298 00:21:51,083 --> 00:21:53,625 ‫پول، قدرت، یه زن خوشگل 299 00:21:53,708 --> 00:21:55,625 ‫اگه کسی قرار بوده حسودی کنه، لیو بوده 300 00:21:55,708 --> 00:21:58,333 ‫آره، مشکل منم با همین قسمتشه. ‫یه چیزی جور درنمیاد 301 00:21:58,416 --> 00:22:01,583 ‫- میشه یه نسخه از اون فایل صوتی رو برام بفرستی؟ ‫- آره، باشه 302 00:22:03,958 --> 00:22:05,625 ‫این کیه؟ 303 00:22:05,708 --> 00:22:08,625 ‫یانیس دیمیتریوست 304 00:22:08,708 --> 00:22:10,500 ‫کار چاق‌کن محلی 305 00:22:10,583 --> 00:22:13,708 ‫وقتی کله‌گنده‌ها میان توی شهر، ‫هر چی لازم داشته باشن براشون جور می‌کنه 306 00:22:13,791 --> 00:22:16,125 ‫مواد مخدر، مهمونی، زن 307 00:22:16,208 --> 00:22:17,875 ‫اون و الیاس دوستان خوبی هستن 308 00:22:17,958 --> 00:22:20,333 ‫ببخشید، باید برم 309 00:22:20,416 --> 00:22:23,833 ‫پس هنوزم فکر می‌کنی یه آدم ‫پولدار بوده که از روی یه سنگ سر خورده؟ 310 00:22:23,916 --> 00:22:26,250 ‫- هنوزم فکر می‌کنی پرونده مختومه‌‌س؟ ‫- از لحاظ رسمی، حتما 311 00:22:27,291 --> 00:22:29,625 ‫غیررسمی، هرگز این فکر رو نکردم 312 00:22:29,708 --> 00:22:31,708 ‫ولی می‌دونی، بیا بین خودمون بمونه 313 00:22:31,791 --> 00:22:34,333 ‫این دیوارها گوشهای بزرگی دارن 314 00:22:53,500 --> 00:22:54,541 ‫ممنونم 315 00:22:54,625 --> 00:22:56,291 ‫عاشقش شدم 316 00:22:56,375 --> 00:22:57,916 ‫خواهش می‌کنم، فرزندم 317 00:23:05,958 --> 00:23:07,875 ‫با الیاس حرف زدی؟ 318 00:23:07,958 --> 00:23:09,458 ‫آره 319 00:23:12,333 --> 00:23:14,642 ‫باید قبل از اینکه با کسی توی ‫این خونواده حرف بزنی ازم بپرسی 320 00:23:14,666 --> 00:23:17,875 ‫الیاس به برادرش حسودی می‌کرده؟ 321 00:23:18,958 --> 00:23:20,250 ‫چرا باید حسودی کنه؟ 322 00:23:20,333 --> 00:23:21,767 ‫نمی‌دونم. سعی دارم ‫همینو بفهمم 323 00:23:21,791 --> 00:23:23,875 ‫ولی قبل از آشنا شدن با اون ‫لیو رو می‌شناختی، نه؟ 324 00:23:23,958 --> 00:23:25,083 ‫درسته 325 00:23:25,166 --> 00:23:27,083 ‫می‌خوای در موردش بهم بگی؟ 326 00:23:27,166 --> 00:23:28,916 ‫چی می‌خوای بدونی؟ 327 00:23:29,000 --> 00:23:30,666 ‫تمام داستان رو بهم بگو 328 00:23:31,750 --> 00:23:34,541 ‫باشه، هفته اول توی آکسفورد... 329 00:23:34,625 --> 00:23:36,125 ‫با لیو آشنا شدم 330 00:23:37,625 --> 00:23:41,916 ‫از خونواده پولداری نبودم، برای همین باید ‫جون می‌کندم تا بورسیه بگیرم 331 00:23:42,916 --> 00:23:44,416 ‫چیز دیگه‌ای می‌خوای؟ 332 00:23:44,500 --> 00:23:46,340 ‫نه اینکه بخوای کمکم کنی ‫یه مقاله بنویسم... 333 00:23:46,375 --> 00:23:49,059 ‫ولی حتی با بورسیه هم ‫مجبور بودم یه کار دیگه گیر بیارم... 334 00:23:49,083 --> 00:23:50,416 ‫تا هزینه‌ها رو بدم 335 00:23:50,500 --> 00:23:51,750 ‫میشه برات نوشیدنی بخرم؟ 336 00:23:51,833 --> 00:23:54,583 ‫برای دوست یا زندگی ‫اجتماعی هیچ وقت آزادی نداشتم 337 00:23:54,666 --> 00:23:55,809 ‫از یه ذره فشار خوشم میاد... 338 00:23:55,833 --> 00:23:58,708 ‫ولی این جلوی لیو رو نگرفت ‫تا باهام گپ نزنه 339 00:23:58,791 --> 00:24:00,083 ‫عجیب بود 340 00:24:00,166 --> 00:24:01,517 ‫آره، اولش واقعا نمی‌دونستم ‫چه برداشتی کنم 341 00:24:01,541 --> 00:24:04,125 ‫می‌دونی، این بچه پولدار که ‫به بهترین مدارس شبانه‌روزی... 342 00:24:04,208 --> 00:24:06,125 ‫در تمام زندگیش رفته و... 343 00:24:06,208 --> 00:24:09,125 ‫و داره بهم توجه نشون میده 344 00:24:09,208 --> 00:24:11,500 ‫خیلی جذاب بود، بد برداشت نکن... 345 00:24:11,583 --> 00:24:15,708 ‫ولی همیشه یه چیز خاص بود... 346 00:24:15,791 --> 00:24:20,208 ‫خیلی سعی می‌کرد و ‫به نظر خیلی درمونده و نیازمند می‌اومد... 347 00:24:20,291 --> 00:24:23,375 ‫اولش که حرف زدیم گفتی ‫مهربون و دوست‌داشتنی بوده 348 00:24:23,458 --> 00:24:26,000 ‫حالا میگی درمونده و نیازمند بوده، ‫پس کدوم یکی؟ 349 00:24:26,083 --> 00:24:27,875 ‫خب، هر دو می‌تونه درست باشه 350 00:24:29,208 --> 00:24:30,625 ‫باشه 351 00:24:30,708 --> 00:24:32,958 ‫و بهم بگو الیاس چطوری ‫وارد این ماجرا شد 352 00:24:34,250 --> 00:24:35,916 ‫دیروقته. باید برم 353 00:24:37,000 --> 00:24:38,851 ‫سعی دارم بفهمم اینجا ‫چه اتفاقی افتاده، باشه؟ 354 00:24:38,875 --> 00:24:40,916 ‫تو منو وارد این ماجرا کردی 355 00:24:41,000 --> 00:24:43,416 ‫تا حالا کاری کردی که ازش پشیمون بشی؟ 356 00:24:43,500 --> 00:24:47,916 ‫و مهم نیست چقدر سعی کنی ‫تا درستش کنی... 357 00:24:48,000 --> 00:24:50,791 ‫به هر حال نمی‌تونی؟ 358 00:24:52,333 --> 00:24:53,958 ‫آره 359 00:24:54,041 --> 00:24:56,041 ‫برای همین نیویورک رو ترک کردی؟ 360 00:25:04,166 --> 00:25:06,250 ‫فردا به جایی که اتفاق افتاد می‌برمت 361 00:25:36,500 --> 00:25:37,666 ‫هی 362 00:25:40,083 --> 00:25:41,708 ‫چیه؟ هنوز کارم تموم نشده 363 00:25:41,791 --> 00:25:43,500 ‫باورم نمیشه که می‌تونم باهات باشم 364 00:25:43,583 --> 00:25:45,783 ‫- بس کن. ‫- برای چی اینقدر شیک کردی؟ 365 00:25:45,833 --> 00:25:48,208 ‫- میرم دیدن یکی. ‫- جدی؟ چقدر باحال 366 00:25:48,291 --> 00:25:50,666 ‫- آره ‫- کی؟ 367 00:25:51,916 --> 00:25:53,291 ‫دارم بازجویی میشم؟ 368 00:25:53,375 --> 00:25:59,208 ‫دقیقا اولین باری که واقعا ‫حسودی کردم رو یادمه 369 00:25:59,291 --> 00:26:02,666 ‫هنوز از هیچ خط قرمزی عبور نکرده بود 370 00:26:02,750 --> 00:26:05,083 ‫ولی اهمیتی نداشت 371 00:26:05,166 --> 00:26:09,583 ‫از اون به بعد، مثل این بود ‫که مسموم شدم 372 00:26:14,333 --> 00:26:15,666 ‫تسخیرم کرد 373 00:26:17,500 --> 00:26:20,458 ‫و اینقدر بهش گیر دادم که ‫ازدواج‌مونو نابود کردم 374 00:26:24,500 --> 00:26:27,291 ‫ولی منو توی کارم بهتر کرد 375 00:26:29,083 --> 00:26:31,750 ‫شناختن چنین حسادتی... 376 00:26:33,416 --> 00:26:36,750 ‫الان بهم امکان دیدن چیزی ‫که در خودم دیدم رو در مظنونین میده 377 00:26:42,000 --> 00:26:45,208 ‫فرض می‌کنم که می‌خوای ‫آپارتمان لیو رو ببینی 378 00:26:45,291 --> 00:26:46,375 ‫درسته؟ 379 00:26:46,458 --> 00:26:48,250 ‫آره 380 00:26:57,125 --> 00:26:59,875 ‫با کاوش کردن درد بقیه مردم... 381 00:27:02,291 --> 00:27:05,750 ‫می‌تونم یه جوری روی ‫درد خودم چسب زخم بزنم 382 00:27:28,708 --> 00:27:31,416 ‫پس فرد فوت شده به ‫زن برادرش نظر داشته 383 00:27:36,375 --> 00:27:38,791 ‫مادر هم مشخصه یه آدم دیوونه‌س 384 00:27:42,000 --> 00:27:45,041 ‫و بعد همیشه یه دوست این وسط هست 385 00:27:45,042 --> 00:27:47,042 ‫[ویکتوریا لیکاکی] 386 00:28:10,458 --> 00:28:11,666 ‫صبح‌بخیر 387 00:28:12,833 --> 00:28:14,583 ‫هنوز باز نکردم 388 00:28:16,750 --> 00:28:19,250 ‫نوشیدنی نمی‌خوام 389 00:28:19,333 --> 00:28:21,166 ‫مطمئنی؟ 390 00:28:22,625 --> 00:28:26,000 ‫می‌خواستم از لیو وارداکیس ازت بپرسم 391 00:28:26,083 --> 00:28:27,642 ‫دوستشی، نه؟ توی خاکسپاریش بودی 392 00:28:27,666 --> 00:28:30,583 ‫ویکتوریا لیکاکی هستی، نه؟ 393 00:28:30,666 --> 00:28:32,750 ‫بله 394 00:28:32,833 --> 00:28:37,916 ‫الیاس بهم گفت اون و لیو چند هفته قبل از مرگ ‫لیو توی یه میخونه با هم دعوا کردن 395 00:28:38,000 --> 00:28:40,583 ‫توی همین میخونه بوده؟ 396 00:28:42,500 --> 00:28:44,458 ‫ام... 397 00:28:44,541 --> 00:28:46,166 ‫دوست الیاسی؟ 398 00:28:46,250 --> 00:28:49,333 ‫خب، یه کم باهاش حرف زدم... 399 00:28:49,416 --> 00:28:51,583 ‫ولی راستش مطمئن نیستم ‫چه حسی در موردش داشته باشم 400 00:28:56,833 --> 00:28:58,333 ‫چی می‌خوای بدونی؟ 401 00:28:58,416 --> 00:29:00,208 ‫کی دعوا رو شروع کرد؟ 402 00:29:01,291 --> 00:29:04,041 ‫نشنیدم. سرمون شلوغ بود 403 00:29:04,125 --> 00:29:06,541 ‫اصلا نمی‌دونی سر چی دعوا کردن؟ 404 00:29:06,625 --> 00:29:07,791 ‫نه 405 00:29:07,875 --> 00:29:10,458 ‫ممکنه در مورد پول بوده باشه؟ 406 00:29:10,541 --> 00:29:12,708 ‫لیو نیازی به پول نداشت 407 00:29:12,791 --> 00:29:15,083 ‫از کسب و کار خونوادگی حقوق داشت 408 00:29:15,166 --> 00:29:16,541 ‫بیشتر به خاطر حفظ ظاهر 409 00:29:16,625 --> 00:29:21,416 ‫آدری وارداکیس به ظواهر ‫خیلی اهمیت میده 410 00:29:21,500 --> 00:29:23,500 ‫انگلیسی ـه، ولی ‫با یه خونواده یونانی وصلت کرده... 411 00:29:23,583 --> 00:29:27,083 ‫پس همیشه سعی داره مثل ‫یونانی‌ها رفتار کنه 412 00:29:27,166 --> 00:29:29,833 ‫یه کلمه‌ای براش داریم 413 00:29:31,583 --> 00:29:32,750 ‫کلمه خوبی نیست 414 00:29:32,833 --> 00:29:35,500 ‫آره، به نظر خیلی بد میاد 415 00:29:35,583 --> 00:29:38,500 ‫پس به لیو اعتماد نداشته که ‫کار رو بسپره بهش؟ 416 00:29:38,583 --> 00:29:42,250 ‫بیشتر یه آدم خلاق بود 417 00:29:42,333 --> 00:29:45,541 ‫و خونواده‌ش فکر می‌کردن ‫همین ضعیفش کرده 418 00:29:46,625 --> 00:29:48,041 ‫ولی... 419 00:29:49,416 --> 00:29:50,625 ‫لیو قوی بود 420 00:29:50,708 --> 00:29:51,916 ‫استقامت زیادی داشت 421 00:29:52,000 --> 00:29:55,791 ‫می‌تونست توی مسیرش بمونه، خب؟ 422 00:29:55,875 --> 00:29:57,375 ‫در موردش اشتباه می‌کردن 423 00:29:57,458 --> 00:29:59,458 ‫و در مورد الیاس 424 00:30:00,500 --> 00:30:02,541 ‫عجب. الیاس چرا؟ 425 00:30:04,333 --> 00:30:07,083 ‫مرد مزخرفیه 426 00:30:08,958 --> 00:30:11,791 ‫لیو از اینکه برادرش چطور ‫با مردم برخورد می‌کنه متنفر بود 427 00:30:11,875 --> 00:30:13,375 ‫به خصوص با زنش 428 00:30:14,375 --> 00:30:16,458 ‫لیو عاشق پنه‌لوپه بود؟ 429 00:30:21,083 --> 00:30:22,875 ‫اوهوم 430 00:30:22,958 --> 00:30:25,250 ‫الیاس چه حسی در موردش داشت؟ 431 00:30:25,333 --> 00:30:27,375 ‫از کجا بدونم؟ 432 00:30:27,458 --> 00:30:29,666 ‫و تو چی؟ 433 00:30:30,791 --> 00:30:35,166 ‫برات سخت بود که لیو نسبت ‫به پنه‌لوپه حس داشت؟ 434 00:30:36,250 --> 00:30:38,333 ‫ببخشید، من... 435 00:30:38,416 --> 00:30:41,583 ‫قضاوت نمی‌کنم. می‌دونم ‫چه حسی داره 436 00:30:44,083 --> 00:30:45,625 ‫لیو دوستم بود 437 00:30:45,708 --> 00:30:47,625 ‫ولی جایگاه‌مو می‌دونم 438 00:30:47,708 --> 00:30:51,291 ‫پسر یه میلیاردر بود و من ‫دختر یه کافه‌چیم 439 00:30:51,375 --> 00:30:53,500 ‫پنه‌لوپه هم از خونواده پولداری نبود 440 00:30:53,583 --> 00:30:55,750 ‫خب، من پنه‌لوپه نیستم 441 00:30:57,958 --> 00:31:00,500 ‫هیچکدوم نیستیم 442 00:31:00,583 --> 00:31:02,583 ‫فکر می‌کنی با مرد اشتباهی ازدواج کرده؟ 443 00:31:02,666 --> 00:31:06,041 ‫زندگیش با لیو خیلی آسونتر می‌شد 444 00:31:06,125 --> 00:31:09,791 ‫ولی گمونم الیاس اون ‫مسابقه رو برد 445 00:31:09,875 --> 00:31:11,750 ‫چون همیشه همین اتفاق می‌افته 446 00:31:11,833 --> 00:31:13,375 ‫الیاس باید برنده بشه 447 00:31:13,458 --> 00:31:15,833 ‫حتی اگه به معنای کشتن برادرش باشه؟ 448 00:31:18,208 --> 00:31:20,625 ‫شاید ازش خوشم نیاد، ‫ولی بعید می‌دونم چنین کاری از دستش بربیاد 449 00:31:20,708 --> 00:31:23,375 ‫اگه لیو الیاس رو تهدید کرده... 450 00:31:23,458 --> 00:31:26,041 ‫خودت گفتی که لیو از طرز برخورد ‫الیاس با مردم خوشش نمی‌اومده... 451 00:31:26,125 --> 00:31:28,625 ‫و حتی اگه یه داستان داشته، ‫یه چیز خیلی آبدار... 452 00:31:28,708 --> 00:31:30,142 ‫و تهدید کرده علنیش کنه... 453 00:31:30,166 --> 00:31:33,791 ‫چیزی که می‌تونسته به مدیر عامل ‫یه شرکت یک میلیارد دلاری آسیب بزنه... 454 00:31:33,875 --> 00:31:36,041 ‫- روی قیمت سهام تاثیر بذاره... ‫- نمی‌دونم 455 00:31:36,125 --> 00:31:39,416 ‫خب، الیاس شرکت رو می‌چرخونه، ‫ولی آدری خونواده رو کنترل می‌کنه 456 00:31:39,500 --> 00:31:40,541 ‫متوجهی؟ 457 00:31:40,625 --> 00:31:43,041 ‫آها 458 00:31:43,125 --> 00:31:45,666 ‫ولی من کیم... 459 00:31:45,750 --> 00:31:47,726 ‫نه، نه، نه، ادامه بده. ‫منظورت چیه آدری... 460 00:31:47,750 --> 00:31:48,791 ‫ببخشید، متاسفم 461 00:31:50,333 --> 00:31:52,500 ‫یعنی نباید جلوی این خونواده بایستی 462 00:31:52,583 --> 00:31:54,041 ‫آدمی مثل من نمی‌تونه 463 00:31:55,958 --> 00:31:57,958 ‫من فقط مشروب می‌ریزم 464 00:32:08,833 --> 00:32:10,375 ‫قضاوت نمی‌کنم 465 00:32:28,291 --> 00:32:31,208 ‫لیو از وقتی بچه بود از ‫اون صخره بالا می‌رفت 466 00:32:33,958 --> 00:32:37,458 ‫به محض اینکه در مورد این سانحه شنیدم ‫فهمیدم یه چیزی درست نیست 467 00:32:37,541 --> 00:32:40,125 ‫امیدوارم هر کسی که اونو کشته رو پیدا کنی 468 00:33:00,291 --> 00:33:02,708 ‫زود باش. وقت زیادی ندارم 469 00:33:02,791 --> 00:33:03,916 ‫چی شده؟ 470 00:33:04,000 --> 00:33:06,291 ‫برای انتخاب دوباره فرماندار ‫امشب مهمونی گرفتن 471 00:33:06,375 --> 00:33:08,333 ‫تمام خونواده قراره اونجا باشن 472 00:33:09,833 --> 00:33:12,041 ‫باید باحال باشه 473 00:33:31,416 --> 00:33:33,541 ‫اینجا قایقش رو پیدا کردن 474 00:33:33,625 --> 00:33:36,208 ‫همیشه اینقدر ساکته؟ 475 00:33:36,291 --> 00:33:38,416 ‫آره، فقط از راه آب میشه اومد اینجا 476 00:33:38,500 --> 00:33:40,958 ‫برای همین لیو دوست داشت ‫از اینجا بره بالا 477 00:33:41,041 --> 00:33:44,166 ‫خیلی دورافتاده و آرامش‌بخشه 478 00:33:44,250 --> 00:33:45,916 ‫یه جای عالی برای کشتن یه نفر 479 00:33:47,125 --> 00:33:48,333 ‫ببخشید 480 00:33:53,666 --> 00:33:55,875 ‫اینجا جسدشو پیدا کردن 481 00:33:55,958 --> 00:33:58,208 ‫- درست همینجا؟ ‫- آره 482 00:33:58,291 --> 00:33:59,500 ‫خدایا 483 00:34:00,500 --> 00:34:03,166 ‫با یکی توی سردخونه حرف زدم 484 00:34:03,250 --> 00:34:04,875 ‫گفت از ۳۰ متری افتاده 485 00:34:04,958 --> 00:34:06,958 ‫یه راه برای رسیدن به بالا هست. ‫می‌تونم نشونت بدم 486 00:34:31,625 --> 00:34:32,750 ‫باشه 487 00:34:34,208 --> 00:34:36,541 ‫پس بدون طناب از این صخره بالا اومده؟ 488 00:34:36,625 --> 00:34:37,833 ‫آره 489 00:34:37,916 --> 00:34:40,375 ‫آره، هر دو برادر با صعود آزاد بزرگ شدن 490 00:34:40,458 --> 00:34:43,791 ‫باباشون مصمم بود که این کار ‫اونا رو برای کسب و کار آماده می‌کنه 491 00:34:43,875 --> 00:34:45,875 ‫آدری از یه جنبه دیگه فشار می‌اورد 492 00:34:45,958 --> 00:34:49,541 ‫در مورد اون جنبه روانی داشت ‫و لیو به خاطر همین خیلی آسیب دید 493 00:34:49,625 --> 00:34:52,083 ‫با ویکتوریا لیکاکی حرف زدم 494 00:34:52,166 --> 00:34:54,791 ‫اونم فکر می‌کنه لیو به قتل رسیده 495 00:34:54,875 --> 00:34:56,892 ‫احتمالا اولین چیزیه که اون ‫و من سرش توافق داریم 496 00:34:56,916 --> 00:34:57,958 ‫ازش خوشت نمیاد؟ 497 00:34:58,041 --> 00:35:00,500 ‫فکر می‌کنه من قلب لیو رو شکستم 498 00:35:00,583 --> 00:35:03,333 ‫و شکستی؟ 499 00:35:06,583 --> 00:35:10,500 ‫می‌دونستم لیو دوقلو داره، ‫ولی تا اون موقع ندیده بودمش 500 00:35:10,583 --> 00:35:12,083 ‫اسمش چیه؟ 501 00:35:12,166 --> 00:35:14,000 ‫پنه‌لوپه 502 00:35:14,083 --> 00:35:15,916 ‫هنوز باهاش نخوابیدی؟ 503 00:35:17,541 --> 00:35:19,581 ‫الیاس با پدرشون کار می‌کرد... 504 00:35:19,625 --> 00:35:21,625 ‫پس یه ترم رو دیرتر شروع کرده بود 505 00:35:34,833 --> 00:35:36,708 ‫یه شب پیامی گرفتم... 506 00:35:36,791 --> 00:35:38,416 ‫که می‌گفت میشه با هم ‫درس بخونیم یا نه 507 00:35:38,500 --> 00:35:41,500 ‫با اون همه شیفتی که کار می‌کردم ‫داشتم عقب می‌افتادم... 508 00:35:41,583 --> 00:35:44,916 ‫پس واقعا خوشحال شدم ‫چنین چیزی خواسته 509 00:35:56,958 --> 00:35:58,125 ‫به سلامتی 510 00:36:02,208 --> 00:36:03,458 ‫هی 511 00:36:09,750 --> 00:36:12,500 ‫- کتابهاتو نیاوردی؟ ‫- نیازی بهشون نداریم 512 00:36:12,583 --> 00:36:14,642 ‫- خودش بود، ولی... ‫- چی کار می‌کنی؟ 513 00:36:14,666 --> 00:36:16,250 ‫فرق داشت 514 00:36:16,333 --> 00:36:19,458 ‫اعتماد به نفسی داشت که ‫لیو هرگز نداشت 515 00:36:19,541 --> 00:36:21,500 ‫انگار که کاملا حواسش ‫به زمان حال بود 516 00:36:21,583 --> 00:36:23,250 ‫اگه ازم بخوای میرم 517 00:36:52,875 --> 00:36:56,125 ‫و اون شب اصلا نفهمیدی ‫اون الیاس بوده نه لیو؟ 518 00:36:58,333 --> 00:36:59,750 ‫می‌دونستم 519 00:37:04,416 --> 00:37:07,666 ‫الیاس و من یواش یواش ‫با هم قرار گذاشتیم 520 00:37:09,333 --> 00:37:13,708 ‫با پدر و مادرش آشنا شدم و مشخص بود ‫که آدری اونو بیشتر دوست داره 521 00:37:15,625 --> 00:37:17,500 ‫خیلی ازش محافظت می‌کرد 522 00:37:20,166 --> 00:37:24,500 ‫اصلا نمی‌دونستم لیو تا چه حد ‫از خونواده کنار گذاشته شده 523 00:37:26,291 --> 00:37:29,500 ‫یا چقدر حس رقابتش با ‫برادرش شدید بود 524 00:37:34,166 --> 00:37:37,250 ‫حتما برای لیو خیلی دردناک بوده 525 00:37:37,333 --> 00:37:39,541 ‫که عاشقت بوده 526 00:37:40,541 --> 00:37:43,166 ‫و شاهد عشق تو به برادرش بوده 527 00:37:46,083 --> 00:37:47,250 ‫آره 528 00:37:53,791 --> 00:37:58,375 ‫الیاس و لیو در آخرین باری که همدیگه ‫رو دیدن و قبل از مرگ لیو با هم دعوا کردن 529 00:37:58,418 --> 00:38:02,918 لیو چیزی درباره شوهرت می‌دونست که منجر به قتلش بشه؟ 530 00:38:02,918 --> 00:38:04,876 توسط کی؟ 531 00:38:04,876 --> 00:38:08,293 یکی که به‌خاطر منفعت شخصیش ترجیح می‌داده الیاس در راس قدرت بمونه 532 00:38:10,418 --> 00:38:11,626 می‌خوام با آدری صحبت کنم 533 00:38:11,626 --> 00:38:13,668 نمی‌شه 534 00:38:13,668 --> 00:38:18,043 اگه لیو داشته الیاس و شرکت رو تهدید می‌کرده و خانواده‌ش رو 535 00:38:18,043 --> 00:38:19,543 آدری حتما خبر داشته 536 00:38:19,543 --> 00:38:22,793 آره. ولی اگه بدونه هم چیزی به تو نمی‌گه 537 00:38:22,793 --> 00:38:25,709 برای همین می‌خوام وقتی مسئله رو مطرح می‌کنم واکنشش رو ببینم 538 00:38:25,709 --> 00:38:27,709 نمی‌تونی نزدیکش بشی 539 00:38:27,709 --> 00:38:30,001 .یه تیم امنیتی کامل همراهیش می‌کنن الیاس هم از وقتی پدرش فوت کرده 540 00:38:30,001 --> 00:38:31,876 خیلی مراقبشه 541 00:38:31,876 --> 00:38:33,834 آره 542 00:38:33,834 --> 00:38:37,501 ...خیلی‌خب. چیز چی... مراسم امشب 543 00:38:37,501 --> 00:38:40,209 مراسم انتخاب مجدد چی؟ - خصوصیه. روی قایق تفریحی هم برگزار می‌شه - 544 00:38:40,209 --> 00:38:42,043 ...خصوصیه یعنی نکنه داری ازش محافظت می‌کنی؟ 545 00:38:42,043 --> 00:38:43,834 نه. اصلا - پس اسمم رو به لیست دعوتی‌ها اضافه کن - 546 00:38:43,834 --> 00:38:45,626 نمی‌تونم. متوجه نیستی 547 00:38:45,626 --> 00:38:47,959 .بابا من سعی دارم کمکت کنم می‌خوای جواب سوالاتت رو پیدا کنی یا نه؟ 548 00:38:47,959 --> 00:38:50,501 ...اگه الیاس بفهمه من ترتیب این کار رو دادم 549 00:38:50,501 --> 00:38:53,418 نمی‌فهمه. هیچ‌کس متوجه نمی‌شه 550 00:38:57,668 --> 00:38:59,793 باشه. ردیفش می‌کنم 551 00:38:59,793 --> 00:39:02,709 خیلی‌خب - خیلی‌خب - 552 00:39:03,918 --> 00:39:05,668 البته با این سر و ریخت نمی‌تونی بیای 553 00:39:05,668 --> 00:39:07,501 برات لباس می‌فرستم 554 00:39:07,501 --> 00:39:10,084 وایسا ببینم. مگه سر و ریختم چشه؟ 555 00:39:11,876 --> 00:39:15,668 کت و شلواری که برام فرستاد از یه ماشین نسبتا خوب هم گرون‌تر بود 556 00:39:16,876 --> 00:39:19,709 حالا رنگ شلوارش رو حدس بزنین - خوش‌آمدید جناب. از مهمانی لذت ببرید - 557 00:39:20,622 --> 00:39:28,622 فــیــلـ.ـمــکــیـو رو تو گوگل سرچ کن 558 00:39:41,709 --> 00:39:42,876 سرتون رو درد نمیارم 559 00:39:42,876 --> 00:39:45,459 از تمام کسانی که امشب در حمایت از انتخاب مجدد فرماندارمون 560 00:39:45,459 --> 00:39:48,834 کوستاس جرونتاس در این جمع حضور یافتن کمال تشکر رو دارم 561 00:39:48,834 --> 00:39:50,043 ...کوستاس 562 00:39:55,668 --> 00:39:57,876 این جزیره همواره مأمن امنی برای خانواده‌ی ما بوده 563 00:39:57,876 --> 00:40:00,168 مخصوصا در این هفته‌ی گذشته 564 00:40:00,168 --> 00:40:03,126 که دوران بسیار سختی رو از سر گذروندیم 565 00:40:03,126 --> 00:40:05,459 فرماندار جرونتاس و کل نیروی پلیس 566 00:40:05,459 --> 00:40:08,876 کاری کردن که من و خانواده‌م کاملا اینجا احساس امنیت داشته باشیم 567 00:40:08,876 --> 00:40:12,334 که وقتی عزیزی رو از دست می‌دین مهم‌ترین مسئله‌ست 568 00:40:12,334 --> 00:40:14,668 متشکرم دوست عزیز 569 00:40:14,668 --> 00:40:18,743 و به یاری شما دوستان عزیز می‌تونیم به این مرد بزرگوار فرصتی مجدد بدیم تا یک دوره‌ی دیگه از امنیت خود اطمینان داشته باشیم 570 00:40:19,793 --> 00:40:22,959 از همه‌ی شما ممنونم که امشب تشریف آوردید 571 00:40:22,959 --> 00:40:26,376 و از حمایت‌تون کمال تشکر رو دارم 572 00:40:33,138 --> 00:40:35,293 کارت عالی بود - ممنونم مادر - 573 00:40:37,126 --> 00:40:38,209 خوشحال شدم دیدم‌تون 574 00:40:38,209 --> 00:40:40,293 خیلی زیبا شدی نیکی - لطف دارین - 575 00:40:54,376 --> 00:40:55,793 ویسکی 576 00:41:00,501 --> 00:41:03,126 صحبت‌های الیاس واقعا عالی بود 577 00:41:03,126 --> 00:41:04,918 عذر می‌‌خوام. خودم رو معرفی نکردم 578 00:41:04,918 --> 00:41:06,626 نیک هستم. از دوستان لیو 579 00:41:06,626 --> 00:41:09,709 .خانواده‌م قبلا برای تعطیلات به اینجا میومدن البته هنوز هم میان 580 00:41:09,709 --> 00:41:12,246 با تعداد دیگه‌ای از دوستان باهم وقت می‌گذروندیم 581 00:41:12,334 --> 00:41:15,376 احتمالا ویکتوریا رو بشناسید - بله، البته - 582 00:41:15,376 --> 00:41:19,043 .بهتون تسلیت عرض می‌کنم عمیقا متاسف شدم خانم وارداکیس 583 00:41:19,043 --> 00:41:20,334 متشکرم 584 00:41:23,876 --> 00:41:26,001 لیو بسیار مهربان بود 585 00:41:26,001 --> 00:41:27,168 و خلاق 586 00:41:28,251 --> 00:41:30,334 رویاپرداز بود - بله - 587 00:41:30,334 --> 00:41:32,209 همین‌طوره 588 00:41:32,209 --> 00:41:35,626 و به‌‌نظر می‌رسه باوجود اتفاقات رخ داده الیاس حالش خوبه 589 00:41:35,626 --> 00:41:37,293 واقعا مرگش عجیب بود 590 00:41:39,043 --> 00:41:41,876 باورم نمی‌شه که می‌گن سانحه بوده، شما چی؟ 591 00:41:41,876 --> 00:41:45,168 .آخه لیو صخره‌نورد ماهری بود امکان نداره به همین سادگی سقوط کرده باشه 592 00:41:47,043 --> 00:41:49,668 عادت کردم ملت من و خانواده‌م رو هدف قرار بدن 593 00:41:50,959 --> 00:41:53,209 پس بیا این خوش و بش‌ها رو کنار بذاریم و بریم سر اصل مطلب نیک 594 00:41:53,209 --> 00:41:55,293 چرا رفتی یه دست کت و شلوار خریدی و اومدی اینجا؟ 595 00:41:55,293 --> 00:41:56,793 چی می‌خوای؟ 596 00:41:57,876 --> 00:41:59,834 صرفا سعی دارم بفهمم چه بلایی سر دوستم اومده 597 00:41:59,834 --> 00:42:00,918 ازش فاصله بگیر 598 00:42:00,918 --> 00:42:03,126 بهت گفتم دست از سرش بردار - می‌شناسیش؟ - 599 00:42:03,126 --> 00:42:04,834 گفت مامور سازمان اطلاعاته و داره روی مرگ لیو تحقیق می‌کنه 600 00:42:04,834 --> 00:42:07,209 .یه روده‌ی راست تو شکمش نیست کارآگاه خصوصیه 601 00:42:07,209 --> 00:42:10,043 کی استخدامت کرده؟ ویکتوریا؟ 602 00:42:10,043 --> 00:42:11,459 متاسفانه اجازه ندارم هویت کارفرمام رو افشا کنم 603 00:42:11,459 --> 00:42:13,793 مرگ برادر من یه سانحه بوده 604 00:42:13,793 --> 00:42:15,793 من این‌طور فکر نمی‌کنم - با رشوه دادن به کارکنان سردخونه - 605 00:42:15,793 --> 00:42:17,626 سعی داری همین رو ثابت کنی؟ - 606 00:42:17,626 --> 00:42:19,743 یا با پرسه زدن اطراف پاسگاه پلیس؟ واقعا ترحم‌برانگیزه 607 00:42:19,768 --> 00:42:22,626 از این لحظه به بعد هیچ‌کس با این مرد همکاری نکنه. متوجهین؟ 608 00:42:22,626 --> 00:42:24,959 حالا تا نیومدم پرتت کنم خودت گورت رو از قایقم گم کن بیرون 609 00:42:24,959 --> 00:42:27,543 عجب. این رو اعتراف حساب کنم؟ 610 00:42:27,543 --> 00:42:29,209 برگرد آتن 611 00:42:29,209 --> 00:42:32,084 یا بهتر از اون، به نیویورک 612 00:42:32,084 --> 00:42:34,334 برو پیش زن و بچه‌ت که به امون خدا ول‌شون کردی 613 00:42:46,668 --> 00:42:48,918 جناب فرماندار، عذرخواهی بنده رو بپذیرید 614 00:42:48,918 --> 00:42:50,668 بعضی‌ها تو مصرف مشروب زیاده‌روی کردن 615 00:42:50,668 --> 00:42:52,876 گاهی مردم تو قایق‌های تفریحی از خود بی‌خود می‌شن 616 00:43:20,293 --> 00:43:22,543 رئیسم باهام تماس گرفت 617 00:43:22,543 --> 00:43:25,501 اگه تو فاصله‌ی یه‌متریت دیده بشم از کار معلقم می‌کنن 618 00:43:29,251 --> 00:43:31,084 نمی‌تونم ریسک کنم 619 00:43:33,084 --> 00:43:34,626 پس بهتره بری 620 00:43:41,126 --> 00:43:42,543 آره 621 00:43:44,793 --> 00:43:48,001 شاید بهتر باشه... کلا بیخیال ماجرا شی 622 00:43:50,459 --> 00:43:54,293 قضیه هرچی که هست ارزشش رو نداره 623 00:43:54,293 --> 00:43:57,293 پلیس‌ها حاضر نیستن دوباره پرونده رو باز کنن 624 00:43:57,293 --> 00:43:58,959 ول کن برو 625 00:43:58,959 --> 00:44:01,626 به زندگیت برس 626 00:44:02,793 --> 00:44:05,959 کدوم زندگی؟ من که زندگی ندارم 627 00:44:05,959 --> 00:44:09,001 اینجور آدم‌ها می‌تونن زندگی کنن 628 00:44:09,001 --> 00:44:10,126 همه چیز دارن 629 00:44:10,126 --> 00:44:11,959 به هرچی اراده کنن می‌رسن 630 00:44:11,959 --> 00:44:14,084 پول دارن 631 00:44:14,084 --> 00:44:17,209 عینهو مدل‌ها لباس می‌پوشن 632 00:44:17,209 --> 00:44:19,043 تمام دنیا می‌خوان خایه‌مالیش رو بکنن 633 00:44:19,043 --> 00:44:21,918 ولی می‌دونی چیه؟ یارو ترسیده 634 00:44:21,918 --> 00:44:25,126 وحشت کرده، باید هم بکنه 635 00:44:28,834 --> 00:44:31,459 مراقب باش دوست عزیز 636 00:44:31,459 --> 00:44:35,126 همچین آدمی یه چیزی رو دوبار نمی‌گه 637 00:44:35,126 --> 00:44:36,626 بهتره بری 638 00:44:43,543 --> 00:44:45,251 درست می‌گفت 639 00:44:45,251 --> 00:44:46,834 البته که حق با اون بود 640 00:44:46,834 --> 00:44:48,043 ...اما 641 00:44:50,043 --> 00:44:52,751 من هیچ‌وقت نتونستم راحت از چیزی دست بکشم 642 00:45:07,918 --> 00:45:12,584 .وقتی مچش رو گرفتم، هیچ خجالت نکشید کلی دلیل واسه توجیه خودش ردیف کرد 643 00:45:13,918 --> 00:45:17,168 گفت بیش از اندازه کار می‌کنم و می‌نوشم 644 00:45:17,168 --> 00:45:19,876 و این‌که دیگه با من خوشحال نبوده 645 00:45:19,876 --> 00:45:23,043 ولی... تونستم دست بکشم؟ 646 00:45:26,334 --> 00:45:28,543 درست می‌شه 647 00:45:33,709 --> 00:45:35,709 همه چیز درست می‌شه 648 00:46:03,043 --> 00:46:06,618 هر انسان عاقل دیگه‌ای بود قبل از صبحانه جزیره رو ترک می‌کرد 649 00:46:08,751 --> 00:46:12,626 اما قهوه‌ی راهب‌ها حرف نداره 650 00:46:14,084 --> 00:46:17,584 و خب من هم عاقل نیستم 651 00:46:31,123 --> 00:46:35,450 [ به دستور مقامات محلی تعطیل شد ] [ تا اطلاع ثانوی پلمپ می‌باشد ] 652 00:46:36,626 --> 00:46:37,626 نمی‌دونم 653 00:46:37,626 --> 00:46:41,334 یعنی خب الیاس شرکت رو می‌چرخونه ‫ولی آدری خونواده رو کنترل می‌کنه 654 00:46:41,334 --> 00:46:42,668 متوجهین؟ 655 00:47:36,334 --> 00:47:39,543 ایکاروس خودش بال‌هاش رو نساخت 656 00:47:39,543 --> 00:47:42,251 بلکه پدرش براش درست‌شون کرد 657 00:47:42,251 --> 00:47:46,418 الیاس هم هیچ‌وقت خودش پولی درنیاورده بود 658 00:47:46,418 --> 00:47:49,168 و ظاهرا مشکل هم با این‌که همیشه دستش تو جیب پدرش باشه نداشت 659 00:48:00,895 --> 00:48:03,044 [ نیک بالی ] 660 00:49:35,334 --> 00:49:37,001 چیزی نیاز داشتی بگو داداش همه چی دارم 661 00:49:43,626 --> 00:49:45,668 سلام داداش. چه پیراهن قشنگی پوشیدی 662 00:50:20,793 --> 00:50:22,584 وایسا. تکون نخور 663 00:50:22,584 --> 00:50:24,376 آمریکاییه رو دیدی؟ 664 00:50:25,751 --> 00:50:28,043 آمریکاییه رو می‌گم. یانیس دنبالش می‌گرده 665 00:50:53,001 --> 00:50:54,376 خوشش اومد 666 00:50:55,709 --> 00:50:57,543 بهت که گفتم جزیره رو ترک کنی 667 00:50:59,668 --> 00:51:01,209 یه حرف رو دوبار تکرار نمی‌کنم 668 00:51:01,209 --> 00:51:03,834 یه بار دیگه اینجا ببینیمت دخلت رو میاریم 669 00:51:49,584 --> 00:51:51,584 مشکلی با کتک خوردن ندارم 670 00:51:53,668 --> 00:51:55,918 عزت و شرافت خاصی درش نهفته‌ست 671 00:51:57,918 --> 00:52:00,001 اما این به این معنی نیست که آدم بخشنده‌ای باشم 672 00:52:06,376 --> 00:52:08,251 ...اگه من رو بزنین 673 00:52:09,584 --> 00:52:11,418 ضربه‌تون بی‌جواب نمی‌مونه 674 00:52:14,459 --> 00:52:17,793 همون‌طور که اگه زنم رو بگایین 675 00:52:17,793 --> 00:52:19,668 دست رو دست نمی‌ذارم یه گوشه تماشا کنم 676 00:52:46,204 --> 00:52:47,352 [ محوطه‌ی باستانی لتو ] 677 00:52:47,376 --> 00:52:50,501 مرسی که اون شب تو قایق لوم ندادی 678 00:52:50,501 --> 00:52:53,001 چه بلایی سرت اومده؟ 679 00:52:55,876 --> 00:52:58,876 ‫فقط دوست دارم وقتی با آدم‌ها ‫حرف می‌زنم توی چشم‌هاشون نگاه کنم 680 00:53:04,418 --> 00:53:06,168 کار کی بوده؟ 681 00:53:08,418 --> 00:53:12,751 دیشب الیاس رو تا کیتیرا تعقیب کردم دیدم به یانیس پول داد 682 00:53:12,751 --> 00:53:14,043 .دیدنم باید بیش‌تر احتیاط می‌کردم 683 00:53:14,043 --> 00:53:15,709 کار الیاسه؟ 684 00:53:15,709 --> 00:53:17,251 خب از نظر فنی، یانیس 685 00:53:17,251 --> 00:53:19,751 ممکن بود بکشنت 686 00:53:19,751 --> 00:53:22,001 آره. اما اگه شستش خبردار شه تو من رو استخدام کردی 687 00:53:22,001 --> 00:53:23,918 فکر می‌کنی با خودت چی کار می‌کنه؟ 688 00:53:23,918 --> 00:53:26,209 ازش نمی‌ترسم - شاید بهتر باشه بترسی - 689 00:53:27,876 --> 00:53:29,126 بیا 690 00:53:34,584 --> 00:53:38,376 قدمت این ویرانه‌ها به قرن هفتم قبل از میلاد می‌رسه 691 00:53:38,376 --> 00:53:40,959 شهر رو به نام الهه‌ای به اسم لتو نام‌گذاری کردن 692 00:53:40,959 --> 00:53:44,001 افسانه‌ها می‌گن زئوس عاشقش شده 693 00:53:44,001 --> 00:53:45,709 اما خب با هرا ازدواج کرده بوده 694 00:53:45,709 --> 00:53:48,918 افسانه‌ی پشت اون ویرانه‌ها رو برام تعریف کرد 695 00:53:48,918 --> 00:53:52,459 داستان خدایان جزیره و حسادت‌هاشون 696 00:53:52,459 --> 00:53:54,709 از این داستان یاد می‌گیریم که نباید به خدایان خیانت کرد 697 00:53:54,709 --> 00:53:56,751 اما الیاس که خدا نیست 698 00:53:56,751 --> 00:53:58,668 توی این جزیره چرا، هست 699 00:53:59,834 --> 00:54:02,668 و امثال یانیس عملا سگ دست‌آموزشن 700 00:54:03,751 --> 00:54:05,751 به محض این‌که میایم اینجا باهاش تماس می‌گیره 701 00:54:05,751 --> 00:54:07,918 هرچی بخواد براش فراهم می‌کنه - شنیده بودم - 702 00:54:07,918 --> 00:54:10,543 مواد مخدر، پارتی 703 00:54:10,543 --> 00:54:11,959 و زن 704 00:54:13,334 --> 00:54:15,459 راحت باش. نمی‌خواد مراعات حال من رو بکنی 705 00:54:15,459 --> 00:54:18,043 می‌دونم شوهرم با زن‌های دیگه هم رابطه داره 706 00:54:19,251 --> 00:54:21,084 سال‌هاست قضیه به همین منواله 707 00:54:21,084 --> 00:54:23,168 بعد از ازدواج‌مون شروع کرد 708 00:54:23,168 --> 00:54:26,876 همون اول به روش آوردم ولی یه جورهایی انگار همیشه من مقصر بودم 709 00:54:26,876 --> 00:54:29,834 انگار که من وادارش کرده باشم 710 00:54:29,834 --> 00:54:32,168 چرا ازش جدا نشدی؟ 711 00:54:32,168 --> 00:54:33,334 خیلی‌ها اینکار رو می‌کنن 712 00:54:33,334 --> 00:54:35,709 فکر نمی‌کنی اگه به همین سادگی‌ها بود تا الان هزار بار رفته بودم؟ 713 00:54:35,709 --> 00:54:37,709 سعی کردم 714 00:54:37,709 --> 00:54:39,293 بهم گوش نمی‌کنه 715 00:54:39,293 --> 00:54:42,043 .بهش می‌گم می‌خوام ترکش کنم اون هم می‌گه که اجازه نمی‌ده 716 00:54:44,168 --> 00:54:47,168 مدام می‌گه که چقدر دوستم داره و عاشقمه 717 00:54:47,168 --> 00:54:51,626 و اگه ترکش کنم خودش رو می‌کشه، یا من رو 718 00:54:51,626 --> 00:54:53,376 و قول می‌ده که عوض بشه 719 00:54:53,376 --> 00:54:54,709 که هرکاری بگم می‌کنه 720 00:54:54,709 --> 00:54:57,876 بدبختی اینه که واقعا هم این کار رو می‌‌کنه عوض می‌شه 721 00:54:57,876 --> 00:55:00,043 .منتها یه مدت کوتاه فقط تا وقتی که متقاعدم کنه 722 00:55:03,584 --> 00:55:06,168 می‌دونم این حرف‌ها نشونه‌ی ضعفه 723 00:55:06,168 --> 00:55:08,126 که خب همین‌طور هم هست 724 00:55:08,126 --> 00:55:10,293 هرگز به اندازه‌ی کافی قوی نبودم 725 00:55:10,293 --> 00:55:12,418 برای همین به صورت مخفیانه با لیو رابطه داشتی؟ 726 00:55:14,584 --> 00:55:17,709 کش موت رو توی خونه‌ش جا گذاشته بودی 727 00:55:17,709 --> 00:55:20,793 همونی بود که موقع شنا توی ویلا استفاده‌ کردی 728 00:55:21,793 --> 00:55:23,709 بهم دروغ گفتی 729 00:55:23,709 --> 00:55:25,626 من با این خیال پا تو مهمونی گذاشتم که قضیه‌ی باج‌گیریه 730 00:55:25,626 --> 00:55:28,751 و کسب و کار خانوادگی درخطره 731 00:55:28,751 --> 00:55:29,959 و دست آدری توی کاره 732 00:55:29,959 --> 00:55:33,834 ازت پرسیدم دلیلی وجود داشته که الیاس بخواد به لیو حسادت کنه؟ 733 00:55:33,834 --> 00:55:35,001 و گفتی نه - تکذیب نکردم - 734 00:55:35,001 --> 00:55:36,543 اما تمام این مدت رابطه‌ی عاشقانه‌تون رو ازم پنهان کردی 735 00:55:36,543 --> 00:55:39,043 چرا بهم نگفتی؟ - نمی‌تونستم ریسک کنم - 736 00:55:40,293 --> 00:55:42,084 هنوز بهت اعتماد نداشتم 737 00:55:43,084 --> 00:55:45,209 یعنی الان داری؟ 738 00:55:45,209 --> 00:55:46,459 شاید 739 00:55:46,459 --> 00:55:48,168 تو چی؟ می‌تونی بهم اعتماد کنی؟ 740 00:55:48,168 --> 00:55:50,084 مطمئن نیستم. آخه به شوهرت خیانت کردی 741 00:55:55,376 --> 00:55:57,251 الیاس از رابطه‌مون خبر نداره 742 00:55:57,251 --> 00:55:59,459 اما من فکر می‌کنم می‌دونه 743 00:55:59,459 --> 00:56:01,334 حس می‌کردم داره به یه چیزی حسودی می‌کنه 744 00:56:01,334 --> 00:56:03,834 حالا دیگه می‌دونم. برادرش با زنش خوابیده 745 00:56:03,834 --> 00:56:06,668 .واسه همین هم زده کشتتش یه داستان کاملا کلیشه‌ای 746 00:56:06,668 --> 00:56:08,168 الان فقط مونده ثابتش کنم 747 00:56:09,709 --> 00:56:13,709 کسی می‌تونسته با شنا کردن به ساحلی که لیو توش مُرد برسه؟ 748 00:56:13,709 --> 00:56:17,376 در امتداد هر دوطرف حدود سه کیلومتر ساحل صخره‌ای وجود داره 749 00:56:17,376 --> 00:56:19,209 جریان آب هم خیلی قویه 750 00:56:19,209 --> 00:56:21,543 با قایق چی؟ 751 00:56:21,543 --> 00:56:23,709 چون گفتی صخره‌ها از راه خشکی قابل‌دسترسی نیست 752 00:56:23,709 --> 00:56:25,626 پس هر کی کشتتش باید از طریق ساحل اقدام می‌کرده 753 00:56:25,626 --> 00:56:27,334 و بعد هم از راه دریا برمی‌گشته 754 00:56:27,334 --> 00:56:30,793 اگه با شنا نمی‌شه بهش رسید پس احتمالا قایقی در کار بوده 755 00:56:31,793 --> 00:56:34,293 اولین باری که رفتیم اونجا یه سری ماهیگیر نزدیک ساحل دیدم 756 00:56:34,293 --> 00:56:35,793 شاید کسی چیزی دیده باشه 757 00:56:35,793 --> 00:56:38,126 اگه هم دیده باشن خیال کردی میان به تو چیزی بگن؟ 758 00:56:39,459 --> 00:56:41,043 نباید به خدایان خیانت کرد 759 00:56:41,043 --> 00:56:42,584 آره منظورم همینه 760 00:56:42,584 --> 00:56:45,168 الیاس عملا تمام ساکنین این جزیره رو خریده 761 00:56:45,168 --> 00:56:47,951 شاید همه‌ی همه هم نه 762 00:56:50,709 --> 00:56:52,043 سلام 763 00:56:52,043 --> 00:56:53,251 یکی طلبت. دمت گرم 764 00:56:53,251 --> 00:56:55,709 خواهش می‌کنم - ببین. می‌خوام یه لطفی در حقم بکنی - 765 00:56:55,709 --> 00:56:57,209 مگه نگفتی یکی طلبم؟ 766 00:56:57,209 --> 00:56:59,543 .قول می‌دم آخریش باشه می‌شه بیای همدیگه رو ببینیم؟ 767 00:56:59,543 --> 00:57:02,251 فکر نکنم بشه بالی 768 00:57:02,251 --> 00:57:05,626 پنه‌لوپه وارداکیس. خب؟ اون استخدامم کرده 769 00:57:07,418 --> 00:57:11,668 اذیت نکن دیگه. تو که بهتر از من می‌دونی که این شهر به یه خونه‌تکونی اساسی احتیاج داره 770 00:57:15,209 --> 00:57:18,584 برنامه‌ی ماهیگیرهای جزیره رو می‌خوام 771 00:57:18,584 --> 00:57:21,501 مخصوصا اون‌هایی که تو قسمت شمالی فعالیت می‌کنن 772 00:57:21,501 --> 00:57:23,251 ...شماره جوازهاشون 773 00:57:23,251 --> 00:57:25,376 و این‌که کدوم قایق‌ها تو کدوم حوضه آبریزی فعالیت می‌کنن 774 00:57:25,376 --> 00:57:26,668 وایسا 775 00:57:27,668 --> 00:57:31,334 اطلاعات مربوط به... قسمت شمالی؟ 776 00:57:31,334 --> 00:57:32,751 آره 777 00:57:32,751 --> 00:57:34,209 خیلی‌خب. می‌خوای بدونی کدوم قایق‌ها اونجا کار می‌کنن 778 00:57:38,501 --> 00:57:42,709 این قایقه چی؟ بی‌ال۴۲ 779 00:57:42,709 --> 00:57:44,918 چشه؟ - روزی که لیو وارداکیس فوت کرده - 780 00:57:44,918 --> 00:57:46,834 روی آب بوده 781 00:57:46,834 --> 00:57:50,376 اما از چندین ماه قبل هیچ صیدی تو پرونده‌ش ثبت نشده 782 00:57:50,376 --> 00:57:52,251 بعد از اون روز هم صیدی نداشته 783 00:57:52,251 --> 00:57:54,043 عجیبه - عادی نیست، درسته؟ - 784 00:57:54,043 --> 00:57:55,334 آره 785 00:58:00,334 --> 00:58:04,184 بی‌ال۴۲ متعلق به نیکوس آداموسه جوازش هم به اسم خودشه 786 00:58:04,209 --> 00:58:04,834 می‌شناختمش 787 00:58:04,834 --> 00:58:06,084 می‌شناختیش؟ 788 00:58:06,084 --> 00:58:07,876 منظورت چیه؟ یعنی طرف مُرده؟ 789 00:58:07,876 --> 00:58:10,418 شیش ماه پیش. سکته کرد 790 00:58:11,751 --> 00:58:13,751 خیلی‌خب 791 00:58:13,751 --> 00:58:16,376 .باید بریم بی‌ال۴۲ رو پیدا کنیم می‌شه ببینمش؟ 792 00:58:42,793 --> 00:58:44,334 سلام. عصر بخیر 793 00:58:44,334 --> 00:58:46,459 خوش آمدید آقا 794 00:58:46,459 --> 00:58:47,959 بیا باهامون یه پیک بزن 795 00:59:04,293 --> 00:59:05,709 ...کسی قایقی به اسم 796 00:59:05,709 --> 00:59:07,668 بی‌ال۴۲ می‌شناسه؟ 797 00:59:19,959 --> 00:59:22,959 سلام رفیق - یانیس امشب قایقه رو می‌فرسته آفریقا - 798 00:59:22,959 --> 00:59:24,209 ناموسا؟ - آره - 799 00:59:24,209 --> 00:59:27,418 اگه شماره سریالش مطابقت داشته باشه مدارک کافی برای دستگیریش داریم 800 00:59:27,418 --> 00:59:29,668 باشه. آدرس رو برام بفرست 801 00:59:29,668 --> 00:59:31,876 دارم می‌رم سمت اسکله - باشه. میام سمتت - 802 00:59:31,876 --> 00:59:33,209 می‌بینمت - باشه - 803 00:59:35,709 --> 00:59:37,126 ...آقایون 804 00:59:37,126 --> 00:59:39,584 ازتون ممنونم 805 00:59:40,001 --> 00:59:41,168 خدانگهدار 806 00:59:46,668 --> 00:59:50,001 فکر می‌کنی قراره قایقه رو بفرستن یا مطمئنی؟ 807 00:59:50,001 --> 00:59:51,918 مطمئنم - باشه - 808 00:59:51,918 --> 00:59:55,584 می‌خوان بفرستشن دِ گامبیا 809 00:59:55,584 --> 00:59:57,209 خیلی‌خب 810 00:59:57,209 --> 00:59:58,709 دِ گامبیا؟ [ the: حرف معرفه ] 811 00:59:58,709 --> 00:59:59,793 آره 812 00:59:59,793 --> 01:00:01,751 شماها این‌طوری می‌گین؟ حرف معرفه می‌ذارین قبلش؟ 813 01:00:01,751 --> 01:00:03,918 آره. قبلش «دِ» میاد - تا حالا ندیده بودم کسی این‌طوری بگه - 814 01:00:03,918 --> 01:00:05,209 گامبیای خالیه دیگه 815 01:00:05,209 --> 01:00:10,459 نه، «د گامبیا»ست یکی از تنها جاهایی که قبلش حرف معرفه میاد 816 01:00:10,459 --> 01:00:13,334 جدی؟ ما برانکس رو این‌طوری می‌گیم [ شمالی‌ترین محلات شهر نیویورک، شمال منهتن ] 817 01:00:13,334 --> 01:00:14,959 دِ برانکس»؟» 818 01:00:16,001 --> 01:00:19,376 دِ برانکس»؟» - می‌دونی کجا رو می‌گم دیگه بابا. ایستگاه‌مون کردی؟ - 819 01:00:19,376 --> 01:00:20,584 نه 820 01:00:20,584 --> 01:00:22,251 پس خیال کردی مردم برانکس خالی می‌گن؟ 821 01:00:22,251 --> 01:00:24,168 مثلا می‌گم بزن بریم برانکس؟ 822 01:00:25,168 --> 01:00:26,876 آره. این‌طور نیست؟ 823 01:00:26,876 --> 01:00:29,668 این قضیه واسه بروکلین هم صدق می‌کنه؟ 824 01:00:29,668 --> 01:00:32,168 نه. واسه اون حرف معرفه استفاده نمی‌کنیم 825 01:00:32,168 --> 01:00:34,459 کجاش خنده‌دار بود؟ 826 01:00:34,459 --> 01:00:37,168 وقتی برای برانکس استفاده می‌شه چرا برای بروکلین نشه؟ 827 01:00:37,168 --> 01:00:38,668 نمی‌دونم والا 828 01:00:43,543 --> 01:00:45,418 حالا چرا قبل از گامبیا به کارش می‌برین؟ 829 01:00:45,418 --> 01:00:47,584 به‌خاطر رودخونه 830 01:00:47,584 --> 01:00:50,084 رودخونه‌ی گامبیا. دِ گامبیا - نمی‌دونستم رودخونه‌ست - 831 01:00:50,084 --> 01:00:53,418 حالا برانکس رو چرا اون‌طوری می‌گین؟ - نمی‌دونم. هیچ‌کی نمی‌دونه - 832 01:00:54,709 --> 01:00:57,126 اهل اونجا نیستی؟ - تو کویینز بزرگ شدم - 833 01:00:58,126 --> 01:01:00,001 کویینز هم حرف معرفه نداره 834 01:01:00,001 --> 01:01:01,543 همون خودش خالی 835 01:02:45,959 --> 01:02:47,209 کسی اونجاست؟ 836 01:02:48,985 --> 01:02:50,388 [ بی‌ال۴۲ ] 837 01:02:59,751 --> 01:03:01,584 پلیس 838 01:03:21,709 --> 01:03:24,293 خیلی‌خب. برو 839 01:03:25,376 --> 01:03:28,376 برو. چیزیم نیست 840 01:03:29,793 --> 01:03:31,251 برو 841 01:05:24,543 --> 01:05:27,584 قبل از این‌که باهاش آشنا بشم پاش به این ماجرا کشیده شده بود 842 01:05:27,584 --> 01:05:30,168 اما من باعث شدم اوضاع وخیم‌تر بشه 843 01:05:30,168 --> 01:05:32,251 نذاشتم عقب‌نشینی کنه 844 01:05:33,251 --> 01:05:35,251 و حالا خونش گردن من بود 845 01:05:38,084 --> 01:05:40,168 همه‌ش تقصیر من شد 846 01:06:18,084 --> 01:06:19,501 فکر می‌کنی چیزی رو قایم می‌کنه؟ 847 01:06:19,501 --> 01:06:21,501 به یه چیز یا یکی حسودی می‌کنه 848 01:06:21,501 --> 01:06:22,751 ‫می‌تونم حسش کنم 849 01:06:22,751 --> 01:06:25,376 درد می‌تونه روشنایی‌بخش باشه و چشم‌های آدم رو باز کنه 850 01:06:26,459 --> 01:06:29,168 در عین حال ممکنه آدم رو به قعر ظلمت فروبکشه 851 01:06:29,168 --> 01:06:31,959 رفیق، می‌خوام یه لطفی در حقم بکنی 852 01:06:31,959 --> 01:06:34,209 .یه شماره تلفن دارم می‌خوام آدرسش رو برام پیدا کنی 853 01:06:35,415 --> 01:06:37,927 وقتی از روی حسادت دست به کاری می‌زنید 854 01:06:37,951 --> 01:06:40,126 خودتون هم می‌دونین کاری که دارید انجام می‌دید اشتباهه 855 01:06:42,001 --> 01:06:43,126 اما به هرصورت انجامش می‌دین 856 01:06:50,459 --> 01:06:52,418 چرا انگشت‌هاش شکستن؟ 857 01:06:53,418 --> 01:06:55,626 ‫اگه کسی قرار بوده حسودی کنه، لیو بوده 858 01:08:09,783 --> 01:08:13,043 [ شرکت کشتیرانی یوریتوس ] 859 01:08:16,417 --> 01:08:17,914 [ خدمات حمل و نقل بین‌المللی بی‌دردسر و آسان ] 860 01:08:27,543 --> 01:08:29,584 مچت رو گرفتم 861 01:08:38,084 --> 01:08:40,334 سلام - نذار الیاس از خونه بره بیرون - 862 01:08:40,334 --> 01:08:42,418 دارم میام اونجا. در رو برام باز کن 863 01:08:42,418 --> 01:08:43,959 داری میای خونه‌مون؟ 864 01:08:43,959 --> 01:08:45,876 آره. حلش کردم 865 01:08:45,876 --> 01:08:47,763 فهمیدی چطور لیو رو کشته؟ 866 01:08:47,866 --> 01:08:52,075 .نگهبان رو بفرست بره و پنج دقیقه دیگه بیا در رو باز کن 867 01:08:53,584 --> 01:08:55,043 پنج دقیقه دیگه، خب؟ 868 01:09:51,126 --> 01:09:53,543 این کار درست نیست. باید بری - کجاست؟ - 869 01:09:53,543 --> 01:09:55,751 می‌خوای چه کار کنی؟ - گوش کن - 870 01:09:55,751 --> 01:09:57,168 دیگه دستش رو شده. خب؟ 871 01:09:57,168 --> 01:09:58,793 بگو کجاست 872 01:10:00,709 --> 01:10:02,084 تو تراسه 873 01:10:03,459 --> 01:10:06,084 زنگ بزن پلیس. به آدری هم بگو بیاد 874 01:10:08,876 --> 01:10:10,168 نیک؟ 875 01:10:10,168 --> 01:10:12,459 باید بهم اعتماد کنی 876 01:10:12,459 --> 01:10:14,751 برو آدری رو صدا کن. بیرون می‌بینمت 877 01:10:31,501 --> 01:10:33,918 پنی؟ 878 01:10:33,918 --> 01:10:35,626 کی دم در بود؟ 879 01:10:46,543 --> 01:10:48,918 تو توی خونه‌م چه کار می‌کنی؟ 880 01:10:50,001 --> 01:10:53,376 می‌دونی اینجا خونه‌ی تو نیست 881 01:10:55,459 --> 01:10:57,959 الان زنگ می‌زنم پلیس بیاد - دارن میان - 882 01:10:59,084 --> 01:11:00,865 چرا باید تو راه باشن؟ 883 01:11:00,890 --> 01:11:03,751 چند دقیقه دیگه دلیلش رو بهت می‌گم منتها می‌خوام مادرت هم باشه و بشنوه 884 01:11:03,751 --> 01:11:05,501 بدون اجازه وارد شدی. باید از اینجا بری 885 01:11:05,501 --> 01:11:07,501 خانم وارداکیس، دقت کردین که پسرتون از بعد از فوت برادرش 886 01:11:07,501 --> 01:11:10,459 قادر نبوده به وظایفش به عنوان مدیرعامل عمل کنه؟ 887 01:11:10,459 --> 01:11:11,751 داره مزخرف می‌گه 888 01:11:11,751 --> 01:11:13,459 اولین باری که همدیگه رو ملاقات کردیم خودم رو به جای مامور سازمان اطلاعات جا زدم 889 01:11:13,459 --> 01:11:15,501 ...اون هم کاملا باورم کرد چون گفتم 890 01:11:15,501 --> 01:11:18,334 روی شرکت‌تون از اون‌طرف آب سرمایه‌‌گذاری هنگفتی شده 891 01:11:18,334 --> 01:11:20,126 البته 892 01:11:21,584 --> 01:11:24,709 اما من بررسی کردم و شرکت کشتیرانی یوریتوس 893 01:11:24,709 --> 01:11:25,959 هیچ‌ سرمایه‌گذار آمریکایی‌ای نداره، درسته؟ 894 01:11:25,959 --> 01:11:27,959 بلکه سرمایه‌تون از طریق تسهیلات اعتباری بانکی در سوئیس تامین می‌شه 895 01:11:27,959 --> 01:11:29,501 چی داره می‌گه؟ - نمی‌دونم - 896 01:11:29,501 --> 01:11:31,459 همه رو از خودش درآورده - نه اتفاقا مدرک هم دارم - 897 01:11:31,459 --> 01:11:34,043 می‌شه یه نسخه از اون فایل صوتی رو برام بفرستی؟ - ‫- آره، باشه 898 01:11:34,043 --> 01:11:35,668 ‫در چنین شرایطی که... 899 01:11:35,668 --> 01:11:38,793 روی شرکت‌تون از اون‌طرف آب سرمایه‌گذاری هنگفتی شده باشه من رو میارن وسط 900 01:11:38,793 --> 01:11:41,209 .البته ‫می‌شه کارت شناساییت رو ببینم؟ 901 01:11:41,209 --> 01:11:42,959 این صدای من نیست - صدای خودته - 902 01:11:42,959 --> 01:11:45,251 اما نه صدای الیاس، چون تو الیاس نیستی 903 01:11:45,251 --> 01:11:48,084 خانم وارداکیس، ایشون لیو ان 904 01:11:48,084 --> 01:11:50,334 زده به سرت 905 01:11:50,334 --> 01:11:53,209 تو برادرت رو کشتی و جاش رو گرفتی 906 01:11:53,209 --> 01:11:55,459 الیاس اون روز صبح رفته بود صخره‌نوردی نه تو 907 01:11:55,459 --> 01:11:56,918 اما از اونجایی که از بچگی از این صخره‌ها 908 01:11:56,918 --> 01:11:59,168 بالا می‌رفتین، می‌دونستی کجا می‌تونی پیداش کنی، درسته؟ 909 01:11:59,168 --> 01:12:02,168 این آقا چی می‌گه الی؟ - مسته. به حرف‌هاش گوش نکن - 910 01:12:02,168 --> 01:12:05,626 ساحل از سمت خشکی قابل دسترسی نیست و می‌دونستی الیاس قایق موتوری رو برمی‌داره 911 01:12:05,626 --> 01:12:07,043 پس یه قایق دیگه احتیاج داشتی 912 01:12:07,043 --> 01:12:08,334 پس رفتی سراغ یانیس 913 01:12:10,168 --> 01:12:11,501 منتها در قالب الیاس 914 01:12:11,501 --> 01:12:13,459 اون هم یه قایق با مجوز ماهیگیری برات جور کرد 915 01:12:13,459 --> 01:12:17,459 که اگه هم توجه کسی رو جلب کرد طبیعی به‌نظر برسه 916 01:12:18,709 --> 01:12:21,876 بعدش هم منتظرت موند تا بری کارت رو انجام بدی و برگردی 917 01:12:21,876 --> 01:12:26,168 .من موقعی که برادرم فوت شد خوابیده بودم پنه‌لوپه هم می‌‌تونه حرفم رو تایید کنه، مگه نه؟ 918 01:12:26,168 --> 01:12:29,293 من رفته بودم شنا کنم 919 01:12:29,293 --> 01:12:31,084 خودت بهم گفته بودی 920 01:12:31,084 --> 01:12:34,376 معمولا ساعت هفت میره شنا و صبحونه‌ش رو کنار استخر می‌خوره 921 01:12:35,459 --> 01:12:37,834 این یعنی حدودا ۹۰ دقیقه وقت داشتی 922 01:12:39,459 --> 01:12:44,209 که بتونی قبل از برادرت خودت رو به بالای صخره برسونی 923 01:13:10,126 --> 01:13:12,834 .از ارتفاع ۳۰ متری سقوط کرد و بر اثر ضربه جون باخت درست همون‌طور که نقشه‌ کشیده بودی 924 01:13:14,334 --> 01:13:17,418 .از زمان دانشگاه به خونش تشنه بودی از وقتی که پنه‌لوپه رو از چنگت درآورده بود 925 01:13:19,126 --> 01:13:24,543 چون تو باید این زن فوق‌العاده رو به پدر و مادرت معرفی می‌کردی نه الیاس 926 01:13:24,543 --> 01:13:28,543 بعد از گذشت این همه سال هنوز هم نتونسته بودی ببخشیش 927 01:13:28,543 --> 01:13:31,668 اما نمی‌خواستی صرفا بکشیش 928 01:13:31,668 --> 01:13:33,293 می‌خواستی جاش رو بگیری 929 01:14:05,293 --> 01:14:07,501 مطمئن بودی حتی اگه کالبدشکافیش هم کنن کسی بهت مظنون نمی‌شه 930 01:14:07,501 --> 01:14:08,709 این رو هم خودت بهم گفتی 931 01:14:08,709 --> 01:14:11,918 ‫دوقلوهای ‌تک‌زاگ بودیم، آقای بالی 932 01:14:11,918 --> 01:14:13,626 ‫نمی‌شه از این به کسی نزدیک‌تر شد 933 01:14:13,626 --> 01:14:15,834 «تک‌زاگ» 934 01:14:15,834 --> 01:14:20,251 .مجبور شدم معنیش رو سرچ کنم به این معنیه که دی‌ان‌ای‌تون کاملا باهم تطابق داره 935 01:14:20,251 --> 01:14:23,334 واقعا دست خوش. کلک بی‌نظیری سوار کردی 936 01:14:23,334 --> 01:14:24,709 موفق شدی همه رو فریب بدی 937 01:14:24,709 --> 01:14:26,709 مادرت 938 01:14:26,709 --> 01:14:29,376 دوست صمیمی برادرت 939 01:14:29,376 --> 01:14:31,084 حتی با زنش خوابیدی 940 01:14:38,668 --> 01:14:40,626 می‌دونستم. می‌دونستم 941 01:14:40,626 --> 01:14:43,418 حس کردم یه چیزی عوض شده ولی بهم گفتی صرفا به‌خاطر غم از دست دادن برادرته 942 01:14:43,418 --> 01:14:45,001 وایسا ببینم - بگو که دروغ می‌گه - 943 01:14:45,001 --> 01:14:45,907 بگو دروغ می‌گه - معلومه که دروغ می‌گه - 944 01:14:45,932 --> 01:14:46,185 نه 945 01:14:46,209 --> 01:14:47,293 بهش حسادت می‌کرد 946 01:14:47,293 --> 01:14:49,793 پنه‌لوپه ماجرای اون شبی که قاپش رو زده بود برام تعریف کرد 947 01:14:49,793 --> 01:14:51,043 چی بهت گفته؟ - چی کار می‌کنی؟ - 948 01:14:51,043 --> 01:14:53,418 خفه شو 949 01:14:53,418 --> 01:14:55,251 چی بهت گفته؟ 950 01:14:57,001 --> 01:15:01,626 گفت برادرت با این‌که شبیهت بود ولی با تو فرق داشت 951 01:15:01,626 --> 01:15:03,834 خیلی 952 01:15:15,959 --> 01:15:17,501 راست می‌گه؟ 953 01:17:10,709 --> 01:17:13,209 شامپاین میل دارید آقا؟ 954 01:17:14,168 --> 01:17:15,584 نه ممنون 955 01:17:26,668 --> 01:17:28,751 بهم گوش نمی‌کنه 956 01:17:28,751 --> 01:17:31,376 .بهش می‌گم می‌خوام ترکش کنم اون هم می‌گه که اجازه نمی‌ده 957 01:17:31,376 --> 01:17:32,751 چرا گوش نمی‌کنی؟ 958 01:17:32,751 --> 01:17:35,609 .من حالم با تو خوب نیست احساس خفقان و درموندگی می‌کنم 959 01:17:38,043 --> 01:17:40,209 قتل - فکر می‌کنی چنین اتفاقی افتاده؟ - 960 01:17:40,209 --> 01:17:41,918 بهم اعتماد داری؟ 961 01:17:41,918 --> 01:17:43,584 خفه شو 962 01:17:44,668 --> 01:17:45,876 می‌دونستم 963 01:17:45,876 --> 01:17:47,793 ‫و اگه من این کار رو نکنم، هیچکس نمی‌کنه 964 01:18:16,459 --> 01:18:17,834 نیک 965 01:18:23,043 --> 01:18:24,459 اینجا چه کار می‌کنی؟ 966 01:18:26,459 --> 01:18:29,001 اولین بار که همدیگه رو دیدیم 967 01:18:29,001 --> 01:18:32,501 گفتی سالی برنهام من رو بهت معرفی کرده 968 01:18:34,584 --> 01:18:36,376 ولی حقیقت نداشت، مگه نه؟ 969 01:18:41,126 --> 01:18:43,168 متوجه نمی‌شم 970 01:18:43,168 --> 01:18:46,959 چون رابطه‌ی من و سالی به جای خوبی ختم نشد 971 01:18:48,334 --> 01:18:52,418 پس حدس می‌زنم برات گفته که آدم داغونیم 972 01:18:52,418 --> 01:18:55,751 و از اونجایی که یکی رو می‌خواستی که بتونی رو انگشتت بچرخونیش کاملا مورد مناسبی بودم 973 01:18:55,751 --> 01:18:58,459 اصلا نمی‌فهمم چی داری بهم می‌بافی 974 01:18:58,459 --> 01:19:00,043 دیگه نیازی نیست دروغ بگی 975 01:19:00,043 --> 01:19:01,584 به من نمی‌خواد دروغ بگی 976 01:19:03,751 --> 01:19:07,751 تو هواپیما یاد حرفت افتادم 977 01:19:09,001 --> 01:19:12,876 من رو یاد حرف زنم انداخت 978 01:19:14,751 --> 01:19:18,376 گفتی می‌خواستی از همسرت جدا شی اما اون بهت اجازه نمی‌داده 979 01:19:23,626 --> 01:19:25,626 از اول خبر داشتی 980 01:19:26,834 --> 01:19:28,709 می‌خواستی الیاس بمیره 981 01:19:59,293 --> 01:20:00,959 هردومون این رو می‌خواستیم 982 01:20:02,251 --> 01:20:04,668 نقشه این بود 983 01:20:04,668 --> 01:20:07,918 ،که من بذارم برم اون هم کنترل شرکت رو دست بگیره 984 01:20:07,918 --> 01:20:10,793 به عنوان الیاس؟ 985 01:20:10,793 --> 01:20:12,959 نه، لیو 986 01:20:14,084 --> 01:20:16,334 چیزی که همیشه می‌خواست 987 01:20:16,334 --> 01:20:18,334 اما شرکت براش اهمیتی نداشت 988 01:20:18,334 --> 01:20:20,209 تنها چیزی که از روز اول می‌خواست تو بودی 989 01:20:22,209 --> 01:20:24,209 نمی‌دونستم تا این حد دوستم داره 990 01:20:26,418 --> 01:20:30,876 پس تو به لیو گفتی الیاس اون روز صبح داره می‌ره صخره‌نوردی 991 01:20:37,501 --> 01:20:41,084 یانیس هم فقط اون قایق رو براش جور کرده بود اما سوارش نشد 992 01:20:44,376 --> 01:20:46,334 تو همراهش بودی 993 01:20:52,918 --> 01:20:54,501 آره 994 01:20:54,501 --> 01:20:57,501 ولی وقتی برگشت نقشه رو به کل عوض کرد 995 01:21:02,668 --> 01:21:05,126 متوجه شدم. چون برنامه این بود که تو بعدش بری 996 01:21:05,126 --> 01:21:06,834 اما بهت اجازه نداد 997 01:21:06,834 --> 01:21:08,001 اوهوم 998 01:21:08,001 --> 01:21:09,751 درست مثل برادرش 999 01:21:09,751 --> 01:21:11,418 ...خب باهم فرق داشتن 1000 01:21:16,668 --> 01:21:19,084 ...رابطه‌م با الیاس 1001 01:21:19,084 --> 01:21:22,001 پیچیده بود، ولی تمام کارهاش از روی عشق بود 1002 01:21:23,418 --> 01:21:25,293 عشق واقعی 1003 01:21:25,293 --> 01:21:27,334 اما با لیو... ترسناک بود 1004 01:21:34,043 --> 01:21:36,418 ...بهم گفت 1005 01:21:38,334 --> 01:21:42,293 گفت که یه بار از دستم داده و اجازه نمی‌ده دوباره این اتفاق تکرار بشه 1006 01:21:44,084 --> 01:21:48,334 که نهایتا تسلیم می‌شم و یاد می‌گیرم دوستش داشته باشم 1007 01:21:49,626 --> 01:21:52,668 که نسبت به برادرش شوهر بهتری برام می‌شه 1008 01:21:56,043 --> 01:21:58,001 پس برای همین به کمک من احتیاج داشتی 1009 01:21:58,001 --> 01:21:59,793 که دستش رو رو کنم 1010 01:22:01,418 --> 01:22:03,668 و به محض این‌که جذب شدم کار رو برام راحت کردی 1011 01:22:26,168 --> 01:22:28,334 نه اونقدرها هم 1012 01:22:28,334 --> 01:22:30,418 چرا 1013 01:22:34,501 --> 01:22:36,334 چرا ماجرا رو به آدری نگفتی؟ 1014 01:22:36,334 --> 01:22:38,376 نمی‌تونستم 1015 01:22:41,001 --> 01:22:42,834 حرفم رو باور نمی‌کرد 1016 01:22:42,834 --> 01:22:49,126 حتی اگه باور می‌کرد هم لیو یه راهی پیدا می‌کرد که همه چیز رو بندازه گردن من 1017 01:22:50,876 --> 01:22:55,501 احتیاج داشتم یکی حقیقت رو بفهمه 1018 01:22:55,501 --> 01:22:58,209 می‌دونستم آدری که بفهمه بی‌کار نمی‌شینه 1019 01:22:58,209 --> 01:23:01,584 ...ولی فکر نمی‌ ...فکر نمی‌کردم که 1020 01:23:23,793 --> 01:23:25,793 !نیک. نیک 1021 01:23:29,001 --> 01:23:30,543 حالا چی می‌شه؟ 1022 01:23:33,334 --> 01:23:35,168 هیچی 1023 01:23:35,168 --> 01:23:37,459 خودت رو نجات دادی 1024 01:23:37,459 --> 01:23:39,584 بابت این سرزنشت نمی‌کنم 1025 01:23:40,918 --> 01:23:43,251 مردی که دوستش داشتی نتونست زندگی‌ای که سزاوارشی رو برات بسازه 1026 01:23:43,251 --> 01:23:45,376 وقتی گفتی نمی‌خوای ادامه بدی 1027 01:23:45,376 --> 01:23:47,043 باید می‌ذاشت بری 1028 01:23:47,043 --> 01:23:49,251 تو به زنت اجازه دادی بره؟ 1029 01:23:53,959 --> 01:23:55,959 می‌خواستم بکشمش 1030 01:23:57,084 --> 01:23:59,001 و اون مردی که باهاش رابطه داشت رو 1031 01:23:59,001 --> 01:24:01,126 ...نزدیک هم بود همین کار رو بکنم. تو وجودم 1032 01:24:02,834 --> 01:24:04,459 حسش می‌کنم 1033 01:24:07,751 --> 01:24:09,376 ولی این کار رو نکردی 1034 01:25:07,084 --> 01:25:08,918 تو هم خودت رو نجات دادی 1035 01:25:11,959 --> 01:25:14,043 به کسی صدمه نزدی 1036 01:25:15,543 --> 01:25:18,168 و دخترت هم پدرش رو داره هم مادرش رو 1037 01:25:21,668 --> 01:25:24,709 من به کارش نمیام - از تو آتن نمی‌تونی براش پدری کنی - 1038 01:25:27,709 --> 01:25:30,376 .تو مرد خوبی هستی نیک بهتر از چیزی که خودت فکر می‌کنی 1039 01:26:20,668 --> 01:26:22,209 چی در گوشش گفتی؟ 1040 01:26:26,251 --> 01:26:28,334 حالا دیگه آزاد شدم 1041 01:26:32,168 --> 01:26:33,709 آزادی 1042 01:26:35,084 --> 01:26:36,918 آرزوی ایکاروس همین بود 1043 01:26:38,001 --> 01:26:40,084 آرزویی که منجر به مرگش شد 1044 01:26:41,668 --> 01:26:44,459 ...همون چیزی که پنه‌لوپه می‌خواست و 1045 01:26:44,459 --> 01:26:46,584 حاضر بود به‌خاطرش آدم بکشه 1046 01:26:58,376 --> 01:27:01,334 دوست دارم خودم رو مردی آزاد بدونم 1047 01:27:03,626 --> 01:27:05,626 اما مطمئن نیستم که واقعا باشم 1048 01:27:07,168 --> 01:27:09,209 من هم مثل هرکس دیگه‌ای قید و بندهایی دارم 1049 01:27:15,209 --> 01:27:16,751 ...اما در اون لحظه 1050 01:27:18,918 --> 01:27:21,959 از پرواز به سمت خورشید خسته شدم بودم 1051 01:27:26,168 --> 01:27:27,876 چی کار داری؟ 1052 01:27:30,084 --> 01:27:32,084 می‌خوام با کلیو صحبت کنم 1053 01:27:39,751 --> 01:27:41,168 سلام 1054 01:27:42,459 --> 01:27:44,709 بابایی؟ - سلام عزیزم - 1055 01:27:44,709 --> 01:27:46,668 کجایی؟ 1056 01:27:46,668 --> 01:27:48,501 داری میای خونه؟ 1057 01:27:49,501 --> 01:27:51,501 آره عزیزم 1058 01:27:51,525 --> 01:27:59,525 ‫مترجمان: « داوود آجرلو و عاطفه بدوی » ‫::. Highbury & Atefeh Badavi .:: 1059 01:27:59,549 --> 01:28:19,549 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین .:: FilmKio.Com ::. 1060 01:29:37,262 --> 01:29:38,302 «گرمای کشنده»