1 00:00:01,273 --> 00:00:08,333 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫.:: FilmKio.Com :: 2 00:00:08,358 --> 00:00:15,516 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫فیلمکیو را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫@FilmKio 3 00:00:15,541 --> 00:00:22,741 ‫کانال زیرنویس‌های فیلمکیو: ‫@SubKio 4 00:00:22,766 --> 00:00:32,891 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com :: 5 00:00:32,916 --> 00:00:34,250 ‫خب، اوضاع و احوالت خوب بوده، نه؟ 6 00:00:34,333 --> 00:00:35,916 ‫یعنی، به جز این قضیه؟ 7 00:00:36,000 --> 00:00:38,541 ‫به نظر حالش خوبه. حداقل ‫بهتر از چیزی که تصور می‌کردم 8 00:00:38,625 --> 00:00:40,583 ‫خیلی با دفعه قبلی که اینجا بودم فرق نکرده 9 00:00:40,666 --> 00:00:43,392 ‫سخته بفهمی درد داره یا نه ‫یعنی، حداقل وقتی خوابه 10 00:00:43,416 --> 00:00:45,166 ‫ولی تو حواست به این موضوع بوده، نه؟ 11 00:00:45,250 --> 00:00:49,041 ‫چون فکر می‌کنم مهم‌ترین چیز ‫اینه که تا حد ممکن بدون درد باشه 12 00:00:49,125 --> 00:00:51,041 ‫نکته اینه... گمونم، ‫چیزی که می‌خوام بگم 13 00:00:51,125 --> 00:00:53,250 ‫اینه که امیدوارم بتونیم ‫این رو براش آسون کنیم 14 00:00:53,333 --> 00:00:55,041 ‫یعنی از کاه کوه نسازیم 15 00:00:55,125 --> 00:00:57,725 ‫اگه اختلاف نظر داریم، بدون ‫عصبانیت یا داد و بیداد حلش کنیم، 16 00:00:57,750 --> 00:00:59,416 ‫یا هر چیزی که باعث ناراحتیش بشه 17 00:00:59,500 --> 00:01:02,166 ‫مثل چندتا آدم بزرگ رفتار ‫کنیم، مناسب با سنی که داریم 18 00:01:02,250 --> 00:01:04,559 راستش متوجه نمیشم چه چیزی ‫برای اختلاف نظر داشتن وجود داره 19 00:01:04,583 --> 00:01:06,750 ‫در نهایت، حقیقت تلخ اینه که اون داره می‌میره 20 00:01:06,833 --> 00:01:09,541 ‫هیچ‌کدوم از ما نمی‌تونیم ‫کاری کنیم که جلوش رو بگیریم 21 00:01:09,625 --> 00:01:12,267 ‫نمی‌خوام بی‌احساس باشم، ‫ولی مسئله اینه که کنارش باشیم، 22 00:01:12,291 --> 00:01:13,375 ‫اینجا باشیم 23 00:01:13,458 --> 00:01:15,833 ‫چیزهای گذشته دیگه مهم نیستن، نه الان 24 00:01:15,916 --> 00:01:17,833 ‫اگه چیزی هست که باید راست ‫و ریست بشه، می‌تونه صبر کنه 25 00:01:17,916 --> 00:01:19,375 ‫واقعاً امیدوارم موافق باشی 26 00:01:19,458 --> 00:01:22,583 ‫من ناراحتم. می‌دونم تو هم هستی ‫همه‌مون هستیم. سخته. افتضاحه 27 00:01:22,666 --> 00:01:24,458 ‫بیا سخت‌ترش نکنیم، باشه؟ 28 00:01:24,541 --> 00:01:25,583 ‫من دیدم... 29 00:01:26,250 --> 00:01:29,208 ‫دیدم که عدم احیاء هنوز امضا نشده، ‫همون‌طور که چند بار خواسته بودم 30 00:01:29,291 --> 00:01:30,416 ‫اونم چندین بار 31 00:01:30,500 --> 00:01:31,791 ‫می‌فهمم، کار آسونی نیست 32 00:01:31,875 --> 00:01:34,500 ‫خب، راستش آسون بود ‫الان خیلی سخت‌تر شده 33 00:01:34,583 --> 00:01:35,703 ‫نمی‌خوام بیخودی بزرگش کنم 34 00:01:35,750 --> 00:01:38,416 ‫فقط میگم الان که دیگه ‫پیش دکتر نمیره سخت‌تر شده 35 00:01:38,500 --> 00:01:41,458 ‫باید دکتر سندرز رو بیارم اینجا، یا ‫کسی که بتونه امضاش رو تأیید کنه، 36 00:01:41,541 --> 00:01:44,291 ‫و خیلی ساده‌تر می‌شد امضاش رو گرفت وقتی که می‌بردیش اونجا 37 00:01:44,375 --> 00:01:45,833 ‫و نمی‌دونم چقدر وقت دارم 38 00:01:45,916 --> 00:01:46,874 ‫یا اون داره 39 00:01:46,875 --> 00:01:48,166 ‫مهمه 40 00:01:48,250 --> 00:01:49,583 ‫خیلی مهمه 41 00:01:54,500 --> 00:01:57,208 ‫یه کم چشماش رو باز کرد 42 00:01:57,291 --> 00:01:59,375 ‫خوب بود. میدونه ما اینجاییم 43 00:01:59,458 --> 00:02:01,125 ‫می‌تونستم بفهمم که خوشحالش کرد 44 00:02:01,791 --> 00:02:03,750 ‫می‌دونم 45 00:02:04,958 --> 00:02:06,833 ‫قول میدم همه‌ش اینطوری نباشم 46 00:02:06,916 --> 00:02:09,375 ‫قرار نیست کل مدت گریه کنم. فقط برای الانه 47 00:02:10,958 --> 00:02:13,875 ‫عجیبه که دور باشم، می‌دونی، از میرابلا و دیوید 48 00:02:13,958 --> 00:02:15,166 ‫این هم بخشی از پریشونیمه 49 00:02:15,250 --> 00:02:17,809 ‫- راستش اولین بارمه ‫- می‌تونستی بیاریشون 50 00:02:17,833 --> 00:02:19,750 ‫نه، نه، خوبه که اینجا نیستن 51 00:02:19,833 --> 00:02:21,041 ‫اینجوری بهترن 52 00:02:21,125 --> 00:02:23,458 ‫ترجیح میدم خاطره‌شون از ‫آخرین دیدارمون باقی بمونه 53 00:02:23,541 --> 00:02:26,541 ‫اون موقع حالش بهتر بود. این چیزیه ‫که این وضعیت رو دردناک‌تر می‌کنه 54 00:02:26,625 --> 00:02:31,416 ‫البته هنوز مریض بود، ولی ‫هنوز بیشتر حضور داشت، 55 00:02:31,500 --> 00:02:33,083 ‫خیلی تواناتر بود 56 00:02:33,833 --> 00:02:37,333 ‫فکر نمی‌کردم اوضاع به ‫اینجا برسه، نه اینقدر یهویی 57 00:02:37,416 --> 00:02:41,166 ‫احتمالاً زیادی فیلم دیدم، با ‫میرابلا تو این چند سال اخیر، 58 00:02:41,250 --> 00:02:45,506 ‫مخصوصاً اونایی که برای بچه‌ها ساخته شدن، ‫همه چیز خیلی قشنگ و روشنه 59 00:02:45,791 --> 00:02:47,541 ‫حتی اگه احساسی بشن، 60 00:02:47,625 --> 00:02:49,958 ‫یه زیبایی و وضوحی توشون دیده میشه 61 00:02:50,041 --> 00:02:51,708 ‫این خیلی واقعی به نظر می‌رسه 62 00:02:51,791 --> 00:02:53,708 ‫دارم زیادی حرف می‌زنم ‫ببخشید. به خاطر جت‌لگه 63 00:02:53,791 --> 00:02:55,541 ‫وقتی پرواز می‌کنم ‫حتی احساساتی‌تر میشم 64 00:02:57,500 --> 00:02:58,500 ‫به هر حال... 65 00:02:59,375 --> 00:03:01,291 ‫خوبه که فقط ماییم، فقط خودمون 66 00:03:01,375 --> 00:03:03,833 ‫اینطوری باید باشه. همونطور که اون می‌خواست 67 00:03:05,000 --> 00:03:07,708 ‫گمونم پریدم وسط حرفتون. ببخشید 68 00:03:07,791 --> 00:03:10,791 ‫حالت چطوره، ریچل؟ احساس می‌کنم ‫از روز شکرگزاری به بعد با هم حرف نزدیم 69 00:03:10,875 --> 00:03:11,875 ‫حالت چطوره؟ 70 00:03:13,583 --> 00:03:14,583 ‫من خوبم 71 00:03:17,666 --> 00:03:21,125 ‫نمی‌دونم چی می‌خوای بگم. خوبم. همین دیگه 72 00:03:21,208 --> 00:03:24,333 ‫خب، مشخصه که نشئه‌ست ‫کل خونه بوی گل میده 73 00:03:24,416 --> 00:03:25,833 ‫معلومه که، نشئه‌م 74 00:03:25,916 --> 00:03:27,083 ‫حسابی نشئه‌م 75 00:03:27,166 --> 00:03:29,333 ‫اولین کاری که صبح ‫می‌کنم اینه که یه نخ می‌پیچم، 76 00:03:29,416 --> 00:03:31,875 ‫بعدشم حداقل سه تا دیگه تو طول روز می‌کشم 77 00:03:31,958 --> 00:03:34,041 ‫می‌دونی چرا؟ چون اینجوری کار‌هام رو راه می‌ندازم 78 00:03:34,125 --> 00:03:35,405 ‫برام مهم نیست که گل می‌کشی 79 00:03:35,458 --> 00:03:38,017 ‫فقط درست نیست که تو ‫خونه‌ای بکشی که یکی مریضه 80 00:03:38,041 --> 00:03:39,083 ‫خب، بابا مشکلی نداره 81 00:03:39,166 --> 00:03:41,458 ‫باور کن، تمام این مدت جلوش می‌کشیدم، 82 00:03:41,541 --> 00:03:43,166 ‫و اصلاً اعتراضی نکردش 83 00:03:43,250 --> 00:03:45,875 ‫در واقع، از بوش خوشش میاد 84 00:03:45,958 --> 00:03:47,158 ‫چند بار بهم گفته 85 00:03:47,208 --> 00:03:50,791 ‫دودشه. دود، نه بو. مرده ‫داره می‌میره. فقط برو بیرون 86 00:03:50,875 --> 00:03:52,666 ‫لعنتی، پنج دقیقه طول کشید 87 00:03:52,750 --> 00:03:55,708 ‫پنج دقیقه، نه؟ تا بپری به پر و پام 88 00:03:55,791 --> 00:03:57,583 ‫یه ثانیه پیش می‌گفتی،«بیا با هم کنار بیایم» 89 00:03:57,666 --> 00:04:00,833 ‫آره. آره. بیاین آروم باشیم. دلیلی ‫نداره این موضوع تبدیل به مشکل بشه 90 00:04:00,916 --> 00:04:03,333 ‫و اینکه اون گل آشغالش رو برداره و بره بیرون بکشه 91 00:04:03,416 --> 00:04:04,416 گل آشغال؟ 92 00:04:04,500 --> 00:04:06,458 ‫اوه، لطفاً. نه، من بهترینش رو می‌گیرم 93 00:04:06,541 --> 00:04:08,666 ‫نه اون آت و آشغالی که تو ‫تمام روز می‌کشیدی، درسته؟ 94 00:04:08,750 --> 00:04:10,809 ‫- فکر کردی یادم رفته؟ ‫- اون برای دوران دبیرستان بودش 95 00:04:10,833 --> 00:04:13,000 ‫من از اون موقعه خیلی بزرگ شدم، برخلاف بعضیا 96 00:04:13,083 --> 00:04:14,166 ‫بزرگ شدی؟ هنوزم یه هرزه‌ای 97 00:04:14,250 --> 00:04:16,875 ‫ریچل، کیتی، نه. بیاید تمومش کنیم 98 00:04:17,625 --> 00:04:18,625 ‫نگاه کنین 99 00:04:19,333 --> 00:04:21,500 ‫سلام. دنبال ما می‌گشتی؟ 100 00:04:22,083 --> 00:04:23,958 ‫لطفاً، لطفاً. بیا بشین 101 00:04:23,983 --> 00:04:29,142 «مترجمان: علی مستر و علیرضا نورزاده» ::. Ali Master & MrLightborn11 .:: 102 00:04:29,291 --> 00:04:31,750 ‫- متأسفم، ما داشتیم... ‫- نه. نیازی به عذرخواهی نیست 103 00:04:31,833 --> 00:04:34,250 ‫می‌فهمم چه موقعیت پراسترسیه 104 00:04:34,333 --> 00:04:35,750 ‫طبیعیه 105 00:04:35,833 --> 00:04:36,833 ‫دوران سختیه 106 00:04:37,291 --> 00:04:39,916 ‫درحالی همکارم میرابلا توی اتاق پیش پدرتون‌ـه، 107 00:04:40,000 --> 00:04:42,351 ‫گفتم راجع به وضعیت ‫فعلی باهاتون صحبت کنم 108 00:04:42,375 --> 00:04:43,375 ‫«میرابلا؟» 109 00:04:43,458 --> 00:04:45,000 ‫این اسم دختر منه 110 00:04:45,666 --> 00:04:48,708 ‫- عجب ‫- واقعاً؟ اسم قشنگیه 111 00:04:48,791 --> 00:04:50,625 ‫- سه سالشه ‫- آخی، چه خوب 112 00:04:51,250 --> 00:04:54,291 ‫خیلی خوبه که همگی تو ‫این شرایط اینجا هستید 113 00:04:54,375 --> 00:04:56,125 ‫همیشه اینطوری نیست 114 00:04:56,208 --> 00:04:57,458 ‫تو خانواده‌ها اتفاقات مختلفی میاُفته 115 00:04:57,541 --> 00:05:00,375 ‫گاهی بعضیا به خاطر مشکلات پزشکی نمی‌تونن بیان 116 00:05:00,458 --> 00:05:03,416 ‫گاهی هم، خب، دلایل دیگه‌ای دارن 117 00:05:04,416 --> 00:05:06,291 ‫فهمیدم که همسرشون چند سال پیش فوت کردن 118 00:05:06,375 --> 00:05:07,375 ‫دو بار ازدواج کرده بود 119 00:05:07,458 --> 00:05:08,458 ‫بله، درسته 120 00:05:08,500 --> 00:05:11,666 ‫سرطان سینه، حدود ۲۰ سال پیش، درسته؟ 121 00:05:11,750 --> 00:05:14,350 ‫متأسفم که می‌شنوم. نمی‌دونم اون دوره چطور بود، 122 00:05:14,416 --> 00:05:17,458 ‫ولی فکر می‌کنم الان که پدرتون ‫دیگه غذا و مایعات نمی‌خوره، 123 00:05:17,541 --> 00:05:19,625 ‫بهتره روند کار رو براتون توضیح بدم 124 00:05:19,708 --> 00:05:22,416 ‫من یا میرابلا، یا اگه بشه هر دومون، 125 00:05:22,500 --> 00:05:25,125 ‫هر روز صبح حدود همین ساعت اینجا خواهیم بود، 126 00:05:25,208 --> 00:05:27,916 ‫ولی شماره من رو هم خواهید داشت 127 00:05:28,000 --> 00:05:31,791 ‫تمام تلاشم رو می‌کنم که به سؤالاتتون ‫جواب بدم یا در صورت نیاز بیام اینجا 128 00:05:33,875 --> 00:05:37,083 ‫وقتی ایشون فوت کنن، باید با ما تماس بگیرید 129 00:05:37,791 --> 00:05:39,231 ‫ما می‌تونیم گواهی فوت رو صادر کنیم 130 00:05:39,291 --> 00:05:42,041 ‫مگر اینکه به دلیل پزشکی ‫قبلش به بیمارستان منتقل بشن 131 00:05:42,125 --> 00:05:45,166 ‫ببخشید. فقط خیلی عجیبه که اسمش اینه 132 00:05:45,250 --> 00:05:47,708 ‫هر بار که اسمش رو میارید، ‫دخترم میاد جلوی چشمم 133 00:05:48,750 --> 00:05:50,708 ‫خواهش می‌کنم، ادامه بدید. ببخشید 134 00:05:50,791 --> 00:05:51,791 ‫خب، 135 00:05:52,250 --> 00:05:55,750 ‫خبر خوب اینه که پدرتون به ‫درمان درد خوب جواب میده 136 00:05:56,833 --> 00:05:59,666 ‫سرطانش خیلی پیشرفته‌ست، ‫و وقتی درد داریم، 137 00:05:59,750 --> 00:06:01,333 ‫بدنمون به طور طبیعی سعی ‫می‌کنه باهاش مبارزه کنه، 138 00:06:01,416 --> 00:06:04,166 ‫حتی اگه این کار در ‫واقع بیشتر آزارمون بده 139 00:06:04,916 --> 00:06:08,916 ‫راحتی ایشون احتمالاً روند ‫رو به شکل طبیعی تسریع می‌کنه 140 00:06:09,000 --> 00:06:12,625 ‫این در واقع تفاوت اصلی بین ‫مراقبت آسایشگاهی و بیمارستانیه، 141 00:06:12,708 --> 00:06:14,250 ‫که هدفش طولانی‌تر کردن عمره 142 00:06:15,000 --> 00:06:17,333 ‫هدف ما همیشه کمترین درد ممکنه 143 00:06:17,416 --> 00:06:19,000 ‫ولی نکته دیگه اینه که، 144 00:06:19,083 --> 00:06:21,963 ‫فقط جسم ما نیست که روی ‫مدت زمان مرگ تأثیر میذاره 145 00:06:22,500 --> 00:06:23,976 ‫نمی‌تونم علمش رو براتون توضیح بدم، 146 00:06:24,000 --> 00:06:26,434 ‫ولی می‌تونم بگم تو ۱۲ سالی که ‫تو حوزه آسایشگاهی کار کردم، 147 00:06:26,458 --> 00:06:28,625 ‫برام کاملاً روشن شده که ذهن 148 00:06:28,708 --> 00:06:30,791 ‫به اندازه جسم مهمه 149 00:06:30,875 --> 00:06:32,715 ‫و اینجاست که شما می‌تونید خیلی کمک کنید، 150 00:06:32,750 --> 00:06:35,750 ‫اگه ایشون از ترس داره مقاومت می‌کنه و نمی‌خواد بره 151 00:06:35,833 --> 00:06:39,125 ‫می‌تونید با اطمینان دادن بهش کمک کنید، 152 00:06:39,208 --> 00:06:40,500 ‫که اشکالی نداره 153 00:06:41,666 --> 00:06:44,142 ‫ذهن قدرت درمان یا برگردوندن بیماری رو نداره، 154 00:06:44,166 --> 00:06:45,083 ‫نه تو این مرحله، 155 00:06:45,166 --> 00:06:47,708 ‫ولی اگه بدونه که روبراهه 156 00:06:48,375 --> 00:06:49,916 ‫که شما همگی روبراهین 157 00:06:50,833 --> 00:06:52,458 ‫می‌تونه خیلی مهم باشه 158 00:06:54,666 --> 00:06:56,458 ‫- ببخشید. اسمتون آنجل بود، درسته؟ ‫- بله 159 00:06:56,541 --> 00:06:58,625 ‫آنجل، با توجه به کاری که می‌کنید اسم جالبیه 160 00:06:58,708 --> 00:06:59,833 ‫من... می‌خواستم ازتون بپرسم، 161 00:06:59,916 --> 00:07:03,208 ‫پدرم قرار بود یه فرم دی‌ان‌آر ‫امضا کنه، یعنی فرم عدم احیا 162 00:07:03,291 --> 00:07:07,041 ‫ولی به هر دلیلی، وقتی هنوز پیش ‫دکترهاش می‌رفت این اتفاق نیاُفتاده 163 00:07:07,125 --> 00:07:08,565 ‫با این حال، هنوز براش مهمه، 164 00:07:08,625 --> 00:07:11,166 ‫به همین خاطر می‌خواستم بدونم چقدر وقت داره 165 00:07:11,250 --> 00:07:13,041 ‫متوجهم. یه معادله ریاضی ساده نیست 166 00:07:13,125 --> 00:07:14,125 ‫خب، درست و حسابی نگفتش 167 00:07:14,166 --> 00:07:18,208 ‫به نظر میاد هر لحظه ممکنه اتفاق بیاُفته، ‫یا شاید چند روز، شایدم بیشتر طول بکشه 168 00:07:18,291 --> 00:07:19,931 ‫باید ببینیدش. حالش خوب به نظر نمیاد 169 00:07:19,958 --> 00:07:21,638 ‫گمونم همین یه ماه پیش دیدمش، 170 00:07:21,666 --> 00:07:23,916 ‫ولی الان که نگاهش ‫می‌کنم انگار سال‌ها گذشته 171 00:07:24,625 --> 00:07:27,583 ‫برنامه اینه که، حداقل فعلاً، من اینجا بمونم 172 00:07:27,666 --> 00:07:29,958 ‫همه‌مون به نوبت مراقبش خواهیم بود 173 00:07:30,041 --> 00:07:31,916 ‫وقتی اتفاق بیاُفته، با هم خواهیم بود 174 00:07:32,000 --> 00:07:34,767 ‫مطمئنم اگه برم، درست ‫لحظه‌ای که رفتم و نتونم برگردم 175 00:07:34,791 --> 00:07:36,500 ‫همون موقعیه که اتفاق میاُفته، می‌دونی؟ 176 00:07:37,416 --> 00:07:38,666 ‫صدا رو می‌شنوی؟ 177 00:07:38,750 --> 00:07:41,791 ‫الان کریستینا داره تو اتاقش براش آواز می‌خونه 178 00:07:41,875 --> 00:07:44,208 ‫نمی‌دونم. فقط امیدوارم ‫از گریتفول دد نباشه 179 00:07:44,291 --> 00:07:47,625 ‫اون فوراً می‌کشتش. اون به ‫اندازه من از این موسیقی متنفر بودش 180 00:07:48,375 --> 00:07:51,291 ‫حالش خوبه. خوبه. حداقل، ‫مثل همیشه به نظر خوب میاد 181 00:07:51,875 --> 00:07:55,125 ‫امیدوارم آواز خوندن زیاد طول ‫نکشه. ممکنه من یکی رو بکشه 182 00:07:56,375 --> 00:07:58,083 ‫اون... 183 00:07:58,166 --> 00:08:00,041 ‫دقیقاً همون آدمیه که همیشه بوده 184 00:08:00,125 --> 00:08:03,000 ‫ازش خواستم یه کار ساده انجام بده، ‫و امضاء اون ان‌دی‌آر لعنتی رو بگیره، 185 00:08:03,083 --> 00:08:05,375 ‫که حالا انجامش خیلی پیچیده‌تر شده 186 00:08:05,458 --> 00:08:08,258 ‫امیدوار بودم مسئول آسایشگاه بتونه ‫کمک کنه، ولی به نظر میاد باید یه جوری 187 00:08:08,291 --> 00:08:11,708 ‫یه پزشک رو به خونه بیارم و ‫دوباره زمان‌بندی کنم، یه جوری، 188 00:08:11,791 --> 00:08:14,041 ‫که بدونم کی بیداره و تا حدی هوشیاره 189 00:08:14,541 --> 00:08:15,375 ‫الان بیرونه 190 00:08:15,458 --> 00:08:17,809 ‫ازش خواستم تو خونه ‫سیگار نکشه، و ناراحت شد 191 00:08:17,833 --> 00:08:20,559 ‫انگار نمی‌تونه صبر کنه تا ‫بمیره و آپارتمان مال اون بشه 192 00:08:20,583 --> 00:08:23,041 ‫ببین بعد از اون اصلاً برام ‫مهمه تو خونه چیکار می‌کنه یا نه 193 00:08:23,125 --> 00:08:24,583 ‫دیگه مسئولیت من نیستش 194 00:08:50,458 --> 00:08:51,541 ‫ریچل، داری چیکار می‌کنی؟ 195 00:08:51,625 --> 00:08:53,416 ‫می‌دونی که نباید اینجا این کار رو بکنی 196 00:08:54,041 --> 00:08:55,166 ‫ویکتور! 197 00:08:58,291 --> 00:09:00,208 ‫آه. چه غلطی می‌کنی مرد؟ 198 00:09:00,291 --> 00:09:02,059 ‫کل فازم رو خراب کردی 199 00:09:02,083 --> 00:09:04,083 ‫نباید اینجا فاز بگیری 200 00:09:04,166 --> 00:09:05,166 ‫مشکل همینه 201 00:09:05,833 --> 00:09:07,291 ‫این چیزا الان قانونیه 202 00:09:07,375 --> 00:09:09,434 ‫چیه، تو دهه ۹۰ گیر ‫کردی که آخرین بار کشیدی؟ 203 00:09:09,458 --> 00:09:10,875 ‫برو بابا 204 00:09:10,958 --> 00:09:12,208 ‫من هر شب می‌کشم، 205 00:09:12,291 --> 00:09:15,166 ‫ولی وقتی میرم خونه، داخل آپارتمان خودم 206 00:09:15,250 --> 00:09:16,666 ‫می‌دونی اینجا چه جوریاست 207 00:09:16,750 --> 00:09:20,250 ‫این آدما دیوونه میشن وقتی ‫کسی یه سیگار اینجا بکشه 208 00:09:20,333 --> 00:09:22,958 ‫ازم می‌خوان پلیس رو خبر کنم. اوضاعیه 209 00:09:23,958 --> 00:09:25,625 ‫ببین، چرا خونه نیستی، 210 00:09:25,708 --> 00:09:27,541 ‫تا که فقط بتونم زنگ بزنم و غر بزنم 211 00:09:27,625 --> 00:09:29,916 ‫و تو بهم بگی برم در کونم بذارم؟ 212 00:09:30,000 --> 00:09:31,208 ‫باشه، آه، 213 00:09:32,375 --> 00:09:33,375 ‫آخرین پکه 214 00:09:45,958 --> 00:09:48,083 ‫می‌دونی، بخاطر خواهر هرزمه مگه، نه؟ 215 00:09:48,166 --> 00:09:51,958 ‫داره سعی می‌کنه بهم بگه ‫دود داره پدرمون رو می‌کشه 216 00:09:52,750 --> 00:09:54,166 ‫وینی چطوره؟ 217 00:09:54,250 --> 00:09:57,291 ‫آه، داره می‌میره، ولی نه ‫به خاطر دود گل من 218 00:09:57,375 --> 00:09:59,125 ‫اون فقط یه، آه... 219 00:10:00,000 --> 00:10:01,625 ‫همیشه باید یه چیزی باشه 220 00:10:01,708 --> 00:10:04,833 ‫و حالا من انداخته بیرون و سعی دارم رلکس کنم، ولی تو اومدی سرم داد بکشی 221 00:10:04,916 --> 00:10:06,708 ‫بی‌احترامی نمی‌کنم. می‌دونی ‫که دوستت دارم، ویکتور، 222 00:10:06,791 --> 00:10:09,958 ‫ولی اون کسیه که باید بهش داد بزنی، نه من 223 00:10:10,041 --> 00:10:11,041 ‫من، آه... 224 00:10:11,708 --> 00:10:13,958 ‫فقط سعی دارم اوضاعم رو حفظ کنم، می‌دونی؟ 225 00:10:17,333 --> 00:10:19,375 ‫هی، می‌خوای بیای تو و به ما ملحق بشی؟ 226 00:10:19,458 --> 00:10:20,666 ‫پرستار همین الاناست که برسه، 227 00:10:20,750 --> 00:10:22,950 ‫و می‌تونیم همه دورش جمع بشیم قبل از اینکه بیاد 228 00:10:23,000 --> 00:10:24,041 ‫می‌تونیم براش بخونیم 229 00:10:24,125 --> 00:10:26,809 ‫یا اگه بخوای، می‌تونی تو و ‫اون دوتایی تنها باشید. اونم خوبه 230 00:10:26,833 --> 00:10:29,208 ‫فقط خوابه، ولی خیلی آروم به نظر می‌رسه 231 00:10:29,791 --> 00:10:30,791 ‫مطمئنی؟ 232 00:10:31,916 --> 00:10:32,958 ‫باشه 233 00:10:33,041 --> 00:10:34,750 ‫خب، اگه نظرت عوض شد بگو 234 00:10:35,291 --> 00:10:39,000 ‫نمی‌خوام به هیچ‌وجه حس کنی که ما به به حریم تو تجاوز کردیم 235 00:10:49,083 --> 00:10:50,083 ‫کریستینا؟ 236 00:10:50,833 --> 00:10:51,833 ‫کریستینا 237 00:10:55,041 --> 00:10:56,041 ‫بله؟ 238 00:10:58,000 --> 00:10:59,333 ببین اینجا چی داریم 239 00:10:59,416 --> 00:11:01,375 ‫فقط یه کیسه سیب نیست، سه کیسه سیب‌ـه 240 00:11:01,458 --> 00:11:03,458 ‫و می‌دونی چیه؟ همه‌شون به نظر کهنه میان 241 00:11:03,541 --> 00:11:06,708 ‫نرم شدن، و دیگه هیچ. واقعاً، خودت می‌تونی ببینی 242 00:11:06,791 --> 00:11:07,958 ‫سه کیسه سیب، 243 00:11:08,041 --> 00:11:10,333 ‫چند تا چاشنی که نمی‌دونم ‫از کِی مونده، و دیگه هیچ 244 00:11:10,875 --> 00:11:12,416 ‫یعنی واقعاً، سنش چقدره؟ 245 00:11:12,500 --> 00:11:14,333 ‫می‌تونم الان برم و یه‌کم خرید بکنم 246 00:11:14,416 --> 00:11:16,750 ‫نه، من میرم، ولی موضوع این نیست 247 00:11:16,833 --> 00:11:19,541 ‫دامین نه سالشه، و می‌تونه ‫بهتر از این از خودش مراقبت کنه 248 00:11:19,625 --> 00:11:22,708 ‫به محض اینکه بابا ناتوان شد، ‫یعنی، این همه چیزیه که داره 249 00:11:22,791 --> 00:11:24,031 ‫و این فقط برای چند هفته‌ی اخیره 250 00:11:24,083 --> 00:11:26,250 ‫بعدش چه بلایی سرش میاد؟ 251 00:11:26,333 --> 00:11:28,500 ‫می‌تونم یه چیز رو بهت بگم، ما قرار نیست پیشش باشیم 252 00:11:28,583 --> 00:11:31,023 ‫تو اون طرف کشور زندگی می‌کنی و ‫خانواده‌ای داری که باید ازشون مراقبت کنی 253 00:11:31,083 --> 00:11:34,416 ‫و من خودم به اندازه کافی ‫مشغله دارم. بیشتر از اندازه کافی 254 00:11:34,500 --> 00:11:37,666 ‫اون خیلی بگاست، ولی ‫نمی‌تونه مشکل من بشه 255 00:11:38,291 --> 00:11:40,416 ‫الان داره خرید می‌کنه 256 00:11:40,500 --> 00:11:41,958 ‫آره، اون هم اینجا میمونه 257 00:11:42,041 --> 00:11:44,958 ‫ما نوبتی مراقبشیم. الان یه پرستار باهاشه 258 00:11:45,041 --> 00:11:47,791 ‫اون هر روز چهار ساعت ‫میادش، تقریباً همین موقعه‌ها 259 00:11:49,041 --> 00:11:50,041 ‫چیزی نیست 260 00:11:50,833 --> 00:11:52,625 ‫نه، نمی‌تونم حدس بزنم چقدر طول می‌کشه 261 00:11:52,708 --> 00:11:55,666 ‫هیچ‌کس نمی‌تونه. و نمی‌خوام حدس بزنم، ولی... 262 00:11:55,750 --> 00:11:57,666 ‫...فکر می‌کنم به زودی خونه باشم 263 00:11:59,458 --> 00:12:00,458 ‫چیزی نیست 264 00:12:01,208 --> 00:12:02,291 ‫چیزی نیست. ممنون 265 00:12:02,875 --> 00:12:05,958 ‫فقط می‌خوام بدونم اوضاع اونجا ‫چطوره. به شما خوش می‌گذره؟ 266 00:12:31,333 --> 00:12:34,000 ‫دلم براتون تنگ شده. دلم برای هر دوتون خیلی تنگ شده 267 00:12:34,083 --> 00:12:35,283 ‫هنوز حتی یه روزم نشده، 268 00:12:35,333 --> 00:12:38,083 ‫و تمام چیزی که بهش فکر ‫می‌کنم اینه که برگردم پیش شما 269 00:12:38,166 --> 00:12:40,916 ‫چون اینجا دیگه خونه نیستش 270 00:12:41,000 --> 00:12:43,208 ‫من خیلی خوش‌شانسم. نه، ‫هیچ تصوری نداری. باورم کن... 271 00:12:48,333 --> 00:12:49,333 ‫خودشه؟ 272 00:12:49,875 --> 00:12:50,875 ‫بله؟ 273 00:12:51,333 --> 00:12:53,000 ‫بله، لطفاً 274 00:12:55,125 --> 00:12:57,166 ‫فرشته من 275 00:12:58,541 --> 00:13:01,250 ‫آره. آرم، خودمم. مامانم 276 00:13:01,333 --> 00:13:05,125 ‫سلام، مِیرابلای عزیز و زیبای من 277 00:13:07,000 --> 00:13:08,500 ‫دلت برام تنگ شده؟ 278 00:13:09,333 --> 00:13:12,166 ‫شنیدم با پاپا خیلی خوش می‌گذرونی 279 00:13:13,208 --> 00:13:17,333 ‫نه. من دارم گریه می‌کنم چون خیلی خوشحالم ‫که صدای تو رو می‌شنوم. مامان ناراحت نیستش 280 00:13:17,416 --> 00:13:18,416 ‫اون... 281 00:13:19,166 --> 00:13:21,375 ‫اون خوشحاله چون تو رو دوست داره 282 00:13:21,458 --> 00:13:23,250 ‫و بی‌صبرانه منتظر دیدنته 283 00:13:24,375 --> 00:13:25,750 ‫مِیرابلا، می‌دونی چیه؟ 284 00:13:25,833 --> 00:13:27,083 ‫امروز با یه خانم آشنا شدم 285 00:13:27,166 --> 00:13:28,458 ‫اون به مردم کمک می‌کنه 286 00:13:28,541 --> 00:13:29,833 ‫اون شبیه یه دکتره 287 00:13:29,916 --> 00:13:31,541 ‫خب، او درواقعه یه دکتره 288 00:13:31,625 --> 00:13:33,333 ‫و حدس بزن اسمش چیه 289 00:13:46,625 --> 00:13:47,833 ‫حالش چطوره؟ 290 00:13:47,916 --> 00:13:49,250 ‫هنوز خوابه 291 00:13:49,333 --> 00:13:51,083 ‫پرستار نیم ساعت دیگه اینجاست 292 00:13:51,166 --> 00:13:54,416 ‫عل... علسوان... عله‌خوان... علیجان. مهربونه 293 00:13:54,500 --> 00:13:56,541 ‫- باید بهش غذا بدیم؟ به اندازه کافی داریم ‫- می‌تونم بپرسم 294 00:13:56,625 --> 00:13:57,916 ‫شاید. آره 295 00:13:58,000 --> 00:14:00,392 ‫احتمالاً می‌خواد بره خونه. چه ‫کسی میدونه چقدر باید تا اینجا راه بیاد 296 00:14:00,416 --> 00:14:02,208 ‫ولی آره، گمونم. بیا تعارف کنیم 297 00:14:02,291 --> 00:14:04,375 ‫در هر صورت باعث میشه ‫حداقل ازمون متنفر نباشه 298 00:14:05,541 --> 00:14:07,166 ‫و اون چطور؟ 299 00:14:08,125 --> 00:14:10,166 ‫نمی‌خوام به حریم خصوصی‌اش ورود کنم 300 00:14:17,541 --> 00:14:19,750 ‫بهش میگم که غذا هست و دعوتش می‌کنم 301 00:14:19,833 --> 00:14:22,458 ‫باشه. خیلی‌خب، من براش غذا ‫درست کردم. می‌تونی بهش بگی 302 00:14:22,541 --> 00:14:24,041 ‫من براش غذا درست کردم اگه که خواست 303 00:14:24,125 --> 00:14:26,041 ‫به پرستار بگو، بعدشم به اون 304 00:14:30,000 --> 00:14:32,958 ‫هر چیزی که سبز باشه. نمی‌دونم ‫چرا. اگر سبز باشه، نمی‌خوره 305 00:14:33,041 --> 00:14:36,416 ‫جدی فکر کردیم که غذاش رو کمی ‫رنگ کنیم، فقط یه‌ذره رنگ خوراکی 306 00:14:36,500 --> 00:14:39,000 ‫جدی میگم. منظورم اینه که ‫نمی‌فهمه اگه حتی خیارش بنفش باشه 307 00:14:39,083 --> 00:14:39,916 ‫همم 308 00:14:40,000 --> 00:14:42,250 ‫خب، شاید وقتی بزرگتر میشه، گیجش کنه 309 00:14:42,333 --> 00:14:45,250 ‫خب، می‌تونی مطمئن باشی ‫این تنها مورد نمیشه 310 00:14:45,333 --> 00:14:47,416 ‫چیزای زیادی وجود داره که ‫وقتی بزرگتر میشن، گیجشون می‌کنه 311 00:14:47,500 --> 00:14:49,750 ‫اوضاع کمی بهتر شده؟ 312 00:14:49,833 --> 00:14:50,666 ‫با تریسی؟ 313 00:14:50,750 --> 00:14:52,916 ‫بهتر بودن نسبی‌ـه. منظورت از بهتر چیه؟ 314 00:14:53,000 --> 00:14:54,458 ‫آیا داره با ما صحبت می‌کنه؟ بله 315 00:14:54,541 --> 00:14:56,875 ‫آیا اون بیشتر اوقات یه ‫نوجوان بی‌ادب و لوسه، 316 00:14:56,958 --> 00:14:59,666 ‫ما رو به خصوص من رو مثل یه دشمن می‌بینه 317 00:14:59,750 --> 00:15:02,430 ‫که تنها کارش به عنوان والد اینه که ‫جلوی اون رو از انجام خواسته‌هاش بگیره؟ 318 00:15:02,500 --> 00:15:03,583 ‫بله 319 00:15:03,666 --> 00:15:05,500 ‫من نمی‌خوام... من نمی‌خوام... 320 00:15:05,583 --> 00:15:06,750 ‫بیا این کار رو نکنیم، باشه؟ 321 00:15:17,916 --> 00:15:19,166 ‫غذا چطوره؟ 322 00:15:29,708 --> 00:15:30,868 ‫- چی؟ ‫- غذا 323 00:15:30,916 --> 00:15:32,791 ‫غذایی که درست کردم، ازش لذت می‌بری؟ 324 00:15:33,625 --> 00:15:36,250 ‫آره، من غذایی که درست ‫کردی رو دوست دارم. اه... 325 00:15:37,125 --> 00:15:39,291 ‫بابت غذایی که درست کردی ممنونم 326 00:15:40,166 --> 00:15:41,750 ‫غذایی که درست کردی مزه‌اش خوبه 327 00:15:41,833 --> 00:15:44,166 ‫اه، من یه شرط‌بندی کردم ‫من توی تیم نهایی هستم 328 00:15:44,250 --> 00:15:47,041 ‫به همین خاطر دارم به تلفن‌ام ‫نگاه می‌کنم. من دارم کار می‌کنم 329 00:15:47,125 --> 00:15:49,708 ‫منظورت اینه که داری به بازی‌ای ‫که روش شرط بستی نگاه می‌کنی؟ 330 00:15:49,791 --> 00:15:51,125 ‫آره. من، اه، 331 00:15:51,958 --> 00:15:55,958 ‫روی ۴۱۳ شرط بستم، ۱۰ ‫دلار گذاشتم تا ۲۷۰ دلار ببرم 332 00:15:58,125 --> 00:16:00,250 ‫فکر می‌کنی تماشا کردنش نتیجه رو عوض می‌کنه؟ 333 00:16:05,666 --> 00:16:06,958 ‫ممنونم بابت شام 334 00:16:19,125 --> 00:16:20,666 ‫ببین حتی نرفت ظرفاش رو بشوره 335 00:17:23,583 --> 00:17:24,958 ‫‫من چرخیدم! 336 00:18:20,083 --> 00:18:21,166 ‫چه جالب 337 00:18:22,208 --> 00:18:23,208 ‫پیراهن‌ات 338 00:18:23,916 --> 00:18:27,666 ‫آه، آره. من اینو تو یکی از ‫جعبه‌های اتاقمون پیدا کردم 339 00:18:27,750 --> 00:18:30,041 ‫باید همه‌شون رو بررسی کنم ‫و هر چی می‌خوام با خودم ببرم 340 00:18:30,125 --> 00:18:31,833 ‫و بقیه رو دور بریزم، اما... 341 00:18:32,708 --> 00:18:35,166 ‫آره، خوشحال شدم که پیداش کردم 342 00:18:35,250 --> 00:18:37,916 ‫هنوز هم این‌ها رو دوست داری، ولی ‫هنوز که به کنسرت‌هاشون نمیری، نه؟ 343 00:18:38,500 --> 00:18:41,083 ‫اگه لازم باشه، چند ساعتم رانندگی می‌کنم 344 00:18:41,166 --> 00:18:42,166 ‫جان مایر؟ 345 00:18:42,666 --> 00:18:43,666 ‫البته 346 00:18:44,458 --> 00:18:45,791 ‫البته. خونواده خانواده‌ست 347 00:18:46,875 --> 00:18:48,755 ‫مگه خواب نبودی؟ تو تا ۴ صبح پیشش بودی 348 00:18:48,791 --> 00:18:50,851 ‫وقتی می‌دونم باید به ‫مدرسه برن نمی‌تونم بخوابم 349 00:18:50,875 --> 00:18:51,958 ‫به همه‌شون پیامک می‌زدم 350 00:18:52,041 --> 00:18:53,961 ‫جی از بچه‌ها بدتره، اما ‫اون‌ها رو به موقع رسوند 351 00:18:54,000 --> 00:18:54,875 ‫که این خوبه حداقل 352 00:18:54,958 --> 00:18:57,000 ‫البته تریسی صبحانه‌ش رو نخورد 353 00:18:57,083 --> 00:18:59,291 ‫یه‌کم پیش یه‌ذره خوابیدم ‫بعداً هم یه‌کم می‌خوابم 354 00:18:59,375 --> 00:19:01,291 ‫می‌دونی که اون هنوز نوبتش رو نرفته، نه؟ 355 00:19:01,375 --> 00:19:02,375 ‫کی؟ 356 00:19:04,541 --> 00:19:05,625 ‫آه، آره 357 00:19:05,708 --> 00:19:06,708 ‫نمی‌دونم 358 00:19:07,666 --> 00:19:09,750 ‫احتمالاً باید برم پیشش 359 00:19:09,833 --> 00:19:12,017 ‫- قبلش یه جرعه آب می‌خورم ‫- این برات عجیب نیست؟ 360 00:19:12,041 --> 00:19:14,458 ‫از وقتی اومدیم اینجا، اون ‫بی‌خیال تمام مسئولیت‌هاش شده؟ 361 00:19:15,458 --> 00:19:16,833 ‫قهوه هنوز داغه 362 00:19:16,916 --> 00:19:18,041 ‫ممنون 363 00:19:18,125 --> 00:19:21,375 ‫دارم روی آگهی فوتش کار می‌کنم ‫خوب میشه هر وقت تونستی، بخونیش 364 00:19:21,458 --> 00:19:23,125 ‫بله، می‌فهمم 365 00:19:23,208 --> 00:19:24,083 ‫اما اگر نتونه، 366 00:19:24,166 --> 00:19:26,517 ‫نیاز دارم کسی بیاد اینجا ‫که بتونه امضاش رو تأیید کنه 367 00:19:26,541 --> 00:19:28,291 ‫این برای اون خیلی مهمه 368 00:19:30,500 --> 00:19:34,500 ‫متوجه‌ام، بله، ولی الان اینجایم و اون ‫خیلی بیمارتر از اینه که بخواد بره جایی 369 00:19:35,166 --> 00:19:37,750 ‫هر لحظه ممکنه بمیره، پس ‫واقعاً به یه راه‌حل نیاز دارم 370 00:19:41,166 --> 00:19:43,041 ‫بله، لطفاً. منتظر می‌مونم 371 00:19:44,750 --> 00:19:47,511 ‫- حتماً آنجل و میرا بلا هستن ‫- آره بازش می‌کنم 372 00:20:06,291 --> 00:20:09,500 ‫به نظرم گوش دادن به ‫این، اوضاع رو بهتر می‌کنه 373 00:20:09,583 --> 00:20:10,583 ‫هوم 374 00:20:11,458 --> 00:20:12,458 ‫سلام 375 00:20:13,333 --> 00:20:14,333 ‫صبح بخیر 376 00:20:14,666 --> 00:20:15,666 ‫ریچل، درسته؟ 377 00:20:17,083 --> 00:20:18,416 ‫لباس بپوش و به ما ملحق شو 378 00:20:18,500 --> 00:20:21,041 ‫آنجل داشت به ما می‌گفت که اوضاع چطوره 379 00:20:21,125 --> 00:20:22,125 ‫باشه 380 00:20:30,166 --> 00:20:31,291 ‫قهوه می‌خوای؟ 381 00:20:33,000 --> 00:20:34,750 ‫پس، بله 382 00:20:34,833 --> 00:20:37,958 ‫به خواهرهات می‌گفتم که وینسنت به نظر من 383 00:20:38,041 --> 00:20:40,666 ‫وضعش خیلی بدتر از وقتی که دیروز دیدمش، شده 384 00:20:40,750 --> 00:20:42,916 ‫نمی‌خوام بگم می‌دونم کی می‌میره 385 00:20:43,000 --> 00:20:46,708 ‫به نظرم حدس‌هام به همون اندازه‌ای ‫که اشتباه بوده درست هم بوده، 386 00:20:46,791 --> 00:20:50,458 ‫و من چند نفر رو در شرایط مشابه پدر شما دیدم که 387 00:20:50,541 --> 00:20:53,250 ‫بیشتر از چیزی که فکر می‌کردم، دووم آوردند 388 00:20:53,333 --> 00:20:55,875 ‫فقط میگم، لطفاً آماده باشین، 389 00:20:55,958 --> 00:20:58,333 ‫به‌خصوص برای اینکه ‫هوشیاریش حتی کمتر بشه 390 00:20:58,416 --> 00:21:01,083 ‫تونستید اخیراً مکالمه‌ای داشته باشید؟ 391 00:21:02,166 --> 00:21:04,375 ‫- بله. خب مکالمه‌های کوچیک ‫- همم 392 00:21:04,458 --> 00:21:08,166 ‫گاهی پیش میاد که اون چند ‫کلمه در جواب چیزی میگه 393 00:21:08,250 --> 00:21:10,517 ‫شده که منو با کسی اشتباه ‫گرفته باشه یا چیزی بخواد 394 00:21:10,541 --> 00:21:12,291 ‫که با عقل جور نمیگه 395 00:21:12,375 --> 00:21:16,125 ‫اوم هنوزم به نظر می‌رسه فکر ‫می‌کنه که کاری یا یه ددلاینی داره 396 00:21:16,208 --> 00:21:17,375 ‫کار خیلی مهمه 397 00:21:17,458 --> 00:21:19,791 ‫یعنی حتی اگر کار به ‫دردنخوری باشه، می‌دونی، 398 00:21:19,875 --> 00:21:22,375 ‫و فرد نتونه برای روز بازنشستگی‌اش صبر کنه 399 00:21:22,458 --> 00:21:26,875 ‫با این حال، می‌تونه چرخه آشنایی‌ای ‫باشه که الان بهش نیاز داریم 400 00:21:28,583 --> 00:21:31,708 ‫امیدوارم شما همه، اگر بخواید، 401 00:21:31,791 --> 00:21:35,875 ‫هر فرصتی که دارید برای گفتن هر چیزی ‫که احساس می‌کنید باید گفته بشه، استفاده کنید 402 00:21:36,750 --> 00:21:37,750 ‫اگر بخواید 403 00:21:38,291 --> 00:21:39,666 ‫الان بهترین زمانه 404 00:21:39,750 --> 00:21:41,083 ‫فرم عدم احیاء 405 00:21:42,083 --> 00:21:44,226 ‫- بله ‫- سختِ که کسی رو اینجا آورد ، 406 00:21:44,250 --> 00:21:46,809 ‫و حالا با توجه بهچیزی که گفتی، به ‫نظر می‌رسه حتی غیرممکن‌تر شده 407 00:21:46,833 --> 00:21:49,541 ‫بله، بله. می‌فهمم که این واقعاً برای شما مهمه 408 00:21:49,625 --> 00:21:50,458 ‫برای اون 409 00:21:50,541 --> 00:21:53,250 ‫من می‌دونم چه اتفاقی می‌افته، چه ‫چیزهایی ممکنه بدون یکی از این‌ها بیاُفته 410 00:21:53,333 --> 00:21:55,708 ‫پیراپزشک‌های آمبولانس دنده‌های ‫مادر یکی از دوستان نزدیکم رو شکستند، 411 00:21:55,791 --> 00:21:56,666 ‫تقریباً همه‌شون رو، 412 00:21:56,750 --> 00:21:59,333 ‫سعی داشتن زنده‌ش کنم اونم بعد از ‫اینکه تقریباً به آرامی درگذشته بود 413 00:21:59,416 --> 00:22:01,750 ‫زن بیچاره برای سه هفته ‫دیگه کاملاً مرگ مغزی موند 414 00:22:01,833 --> 00:22:03,375 ‫کاملاً شکسته و کبود 415 00:22:03,458 --> 00:22:05,291 ‫و این چیزی نیست که پدر من بخواد 416 00:22:05,375 --> 00:22:07,333 ‫وقتی که میره، باید اجازه داشته باشه بره 417 00:22:07,416 --> 00:22:08,496 ‫این رو می‌فهمی، درسته؟ 418 00:22:08,541 --> 00:22:10,250 ‫بله. بله 419 00:22:10,916 --> 00:22:12,041 ‫گاهی... 420 00:22:13,125 --> 00:22:15,166 ‫گاهی اوقات، مردم فوراً با آمبولانس تماس نمی‌گیرند 421 00:22:15,250 --> 00:22:17,583 ‫وقتی که فکر می‌کنند عزیزشون فوت کرده 422 00:22:18,208 --> 00:22:20,708 ‫گاهی اوقات، مطمئن نیستند، 423 00:22:20,791 --> 00:22:23,625 ‫و این ممکنه تماس رو برای مدتی به تأخیر بندازه 424 00:22:24,625 --> 00:22:25,791 ‫درسته. درسته 425 00:22:25,875 --> 00:22:28,875 ‫ولی اگر اون یهو به دلایلی نیاز به ‫رفتن به بیمارستان داشته باشه چی؟ 426 00:22:29,375 --> 00:22:32,750 ‫من به شدت به وجود دستور عدم احیا معتقدم 427 00:22:33,458 --> 00:22:34,875 ‫فقط نمی‌تونم امضاشون کنم 428 00:22:46,708 --> 00:22:48,458 ‫- بله؟ ‫- ببین، قضیه اینه 429 00:22:48,541 --> 00:22:50,221 ‫می‌فهمم که نمی‌خوای بری تو اتاقش 430 00:22:50,250 --> 00:22:52,809 ‫آره، من تا ساعت چهار صبح اونجا ‫بودم و کریستینا از اون موقع اونجاست 431 00:22:52,833 --> 00:22:54,033 ‫ممنون می‌شیم کمک کنی 432 00:22:54,083 --> 00:22:56,934 ‫همه با مرگ به روش خودشون کنار ‫میان و من نمی‌خوام بهت بگم چه کاری بکنی 433 00:22:56,958 --> 00:22:58,000 ‫این بین تو و اونه 434 00:22:58,083 --> 00:22:59,923 ‫و هرطور که فکر می‌کنی باید زندگیت رو بچرخونی 435 00:22:59,958 --> 00:23:02,142 ‫ولی چیزی که ازت می‌خوام اینه که مثل یه نوجوان رفتار نکنی 436 00:23:02,166 --> 00:23:03,526 ‫و توی دستشویی قایمکی سیگار نکشی 437 00:23:03,583 --> 00:23:05,625 ‫این قایمکی نیست. کل جا بوی سیگار میده 438 00:23:05,708 --> 00:23:08,392 ‫و من ازت نمی‌خوام که این کار رو به خاطر اون ‫بکنی، حتی اگر اون نتونه از جانب خودش صحبت کنه 439 00:23:08,416 --> 00:23:09,541 ‫من به خاطر خودم ازت می‌خوام 440 00:23:09,625 --> 00:23:11,583 ‫می‌خوام به من و خواسته‌هام احترام بذاری، 441 00:23:11,666 --> 00:23:14,166 ‫و تا زمانی که اون زنده‌ست و من ‫اینجام، بیرون سیگار بکشی. همین 442 00:23:14,250 --> 00:23:16,226 ‫بعد از اون، اینجا خونه تو ‫میشه. اسم تو روی قرارداده 443 00:23:16,250 --> 00:23:18,351 ‫آزاد خواهی بود هر کاری که می‌خوای ‫بکنی، و من هیچ حق اظهار نظری نخواهم داشت 444 00:23:18,375 --> 00:23:20,495 ‫می‌خوای سیب‌های گندیده توی ‫یخچالت باشه؟ به من مربوط نیست 445 00:23:20,541 --> 00:23:23,061 ‫می‌خوای تمام روز و شب گل بکشی؟ به من مربوط نیست 446 00:23:23,125 --> 00:23:25,208 ‫ولی فعلاً، هر وقت که می‌خوای ‫بیرون بری و سیگار بکشی، 447 00:23:25,291 --> 00:23:27,333 ‫فکر کن،«من به کیتی احترام می‌ذارم،» 448 00:23:27,416 --> 00:23:29,916 ‫و من می‌دونم که تو به ‫من احترام می‌ذاری، باشه؟ 449 00:23:31,083 --> 00:23:32,083 ‫باشه 450 00:23:51,833 --> 00:23:54,153 ‫نمی‌خوام در موردش بشنوم، ویکتور. حوصله‌اش رو ندارم 451 00:23:54,208 --> 00:23:57,041 ‫- ریچل ‫- ببین، من تو رو دوست دارم، ویکتور، ولی برو درتو بذار 452 00:23:57,125 --> 00:23:59,045 ‫فقط با هر کسی که می‌خوای تماس ‫بگیر، هر کاری که می‌خوای بکن 453 00:23:59,083 --> 00:24:02,500 ‫واقعاً برام مهم نیست. تنها چیزی ‫که می‌دونم اینه که این چیزها قانونی‌ان 454 00:24:05,291 --> 00:24:06,458 ‫همینه‌ها 455 00:24:07,833 --> 00:24:09,500 ‫بکش بیرون ازمون 456 00:24:15,666 --> 00:24:17,041 ‫چطوری؟ خوبی؟ 457 00:24:17,125 --> 00:24:19,458 ‫می‌دونی، می‌دونی ‫داریم می‌گذرونیم دیگه 458 00:24:19,541 --> 00:24:21,625 ‫آره، می‌دونم 459 00:24:21,708 --> 00:24:23,208 ‫خیلی خوب می‌دونم، برادر 460 00:24:23,708 --> 00:24:25,851 ‫می‌خواستم بگم بشین، ولی می‌بینم بچه‌هات پیشتن 461 00:24:25,875 --> 00:24:26,875 ‫آه، روبراهیم 462 00:24:26,958 --> 00:24:30,166 ‫آه، تا بفهمی از اینجا رفتن. نگران نباش 463 00:24:30,250 --> 00:24:32,291 ‫میرن برا خودشون یه نخ گنده آتیش کنن، نه؟ 464 00:24:32,375 --> 00:24:35,166 ‫- چه‌بدونم والا ‫- آره 465 00:24:36,541 --> 00:24:37,625 ‫بچه‌های لعنتی 466 00:24:53,500 --> 00:24:55,750 ‫اومدم بیرون، گفتم یکم هوای تازه بخورم 467 00:24:57,541 --> 00:25:00,916 ‫ساده‌ست که فراموش کنی ‫بیرونی هم وجود داره، می‌دونی؟ 468 00:25:01,000 --> 00:25:03,000 ‫خوبه که یه کمی بیرون بری و نفس بکشی 469 00:25:04,815 --> 00:25:05,965 ‫ 470 00:25:06,833 --> 00:25:11,458 ‫مدت‌هاست اینجا ننشستم، شاید سال‌ها، 471 00:25:11,541 --> 00:25:14,500 ‫اما خوبه... یادم رفته بود چجوریاست 472 00:25:16,458 --> 00:25:19,291 ‫خوب یادمه که اینجا ‫می‌نشستم و کمی وقت می‌گذروندم 473 00:25:19,375 --> 00:25:21,250 ‫یادمه که لازمش داشتم 474 00:25:22,250 --> 00:25:25,375 ‫عجیبه چه چیزهایی رو که فراموش ‫می‌کنیم، چیزهایی که برات خوبن، 475 00:25:25,458 --> 00:25:28,583 ‫مثل اینکه فقط برای یه دقیقه ‫از همه چیز فاصله بگیری 476 00:25:31,666 --> 00:25:32,666 ‫حالت چطوره؟ 477 00:25:33,208 --> 00:25:35,500 ‫می‌دونم که این نمی‌تونه آسون باشه، 478 00:25:35,583 --> 00:25:38,333 ‫اینکه کیتی و من به این شکل به حریمت هجوم آوردیم 479 00:25:38,416 --> 00:25:40,208 ‫اوه، این حریم من نیستش 480 00:25:40,291 --> 00:25:42,875 ‫نه. خب، هست. یعنی، مال بابا و توئه، 481 00:25:42,958 --> 00:25:46,625 ‫اما، می‌دونی، به زودی مال تو میشه 482 00:25:47,250 --> 00:25:48,809 ‫تو فکرشم که خرت و پرتام رو بردارم، 483 00:25:48,833 --> 00:25:51,000 ‫یا بریزم تو سطل آشغال ‫یا برگردونم خونه خودم 484 00:25:51,500 --> 00:25:53,500 ‫متأسفم که این همه مدت ‫این وسایل رو اونجا گذاشتم 485 00:25:53,541 --> 00:25:55,541 ‫نمی‌ذارم تو درگیرشون بشی 486 00:25:55,625 --> 00:25:57,666 ‫آه، برام مهم نیست 487 00:25:57,750 --> 00:25:59,750 ‫تو اتاق من نیست، به من مربوط نیست 488 00:25:59,833 --> 00:26:03,208 ‫خب، برای من مهمه. و فقط ‫میگم که دلیلی نداره اونجا بمونه 489 00:26:03,291 --> 00:26:04,541 ‫من جای زیادی دارم 490 00:26:05,041 --> 00:26:06,583 ‫خیلی زیاد 491 00:26:07,458 --> 00:26:10,708 ‫فکر کنم برای یه بچه دیگه هم ‫جا داره وقتی که وقتش برسه، 492 00:26:10,791 --> 00:26:13,000 ‫اما میرابلا همین جوریش ‫هم بلای جونمه، می‌دونی؟ 493 00:26:13,083 --> 00:26:16,375 ‫تصور کردن دو تا سخته، ‫اما میگن که راحت‌تر میشه 494 00:26:17,583 --> 00:26:19,291 ‫حداقل این رو میگن 495 00:26:19,375 --> 00:26:20,666 ‫می‌دونم که دیوید آماده‌ست 496 00:26:22,000 --> 00:26:23,000 ‫تو چطور؟ 497 00:26:25,291 --> 00:26:26,541 ‫من چی؟ 498 00:26:26,625 --> 00:26:27,625 ‫بچه‌ها 499 00:26:27,958 --> 00:26:29,250 ‫بچه می‌خوای؟ 500 00:26:30,375 --> 00:26:31,791 ‫ببخشید، اما تو دیوونه‌ای 501 00:26:31,875 --> 00:26:33,750 ‫بی‌احترامی نباشه، فقط یکم خل و چلی 502 00:26:34,791 --> 00:26:35,791 ‫جدی؟ 503 00:26:38,166 --> 00:26:39,833 ‫منظورت از «دیوونه» چیه؟ 504 00:26:39,916 --> 00:26:42,541 ‫چطور؟ به چه معنی، واقعاً؟ 505 00:26:42,625 --> 00:26:43,791 ‫آه، نمی‌دونم 506 00:26:43,875 --> 00:26:45,795 ‫شاید به خاطر اون قارچ‌ها و ‫این چیزهایی که مصرف کردی 507 00:26:45,833 --> 00:26:48,125 ‫گریتفول دد و این چیزها. یعنی، ‫این‌ها چیزای دیوونه‌واری هستن 508 00:26:50,375 --> 00:26:51,375 ‫آره 509 00:26:52,916 --> 00:26:53,916 ‫آره، درسته 510 00:27:01,166 --> 00:27:03,083 ‫می‌دونی... هوم... 511 00:27:04,583 --> 00:27:07,541 ‫می‌دونی، واقعاً اینطوری نیست 512 00:27:07,625 --> 00:27:09,500 ‫مطمئنم برای بعضی‌ها هست، اما... 513 00:27:11,208 --> 00:27:13,250 ‫برای من هرگز اینطوری نبوده 514 00:27:15,000 --> 00:27:18,750 ‫باشه، باشه، داشتم شوخی می‌کردم ‫من... نئشه‌م. همین. فراموشش کن 515 00:27:18,833 --> 00:27:21,958 ‫اوه، نه، نه. من تو ‫فکر بچه‌دار شدن نیستم 516 00:27:22,041 --> 00:27:23,375 ‫مشکلی نیست 517 00:27:23,458 --> 00:27:25,083 ‫باور کن، قبلاً خیلی این حرف رو شنیدم 518 00:27:25,166 --> 00:27:28,166 ‫مردم این تصویر رو از من ‫دارن که لخت تو گل و لای هستم 519 00:27:28,250 --> 00:27:30,958 ‫و از این کار‌های وودستاکی می‌کنم، ‫اما... اما واقعیت اینه که کنسرت‌ها، 520 00:27:31,041 --> 00:27:34,375 ‫این... فقط یه گروه از آدمایی ‫هستن که به هم کمک می‌کنن 521 00:27:34,458 --> 00:27:35,458 ‫همین 522 00:27:37,916 --> 00:27:38,916 ‫همه 523 00:27:40,000 --> 00:27:43,250 ‫به واسطه این عشق به موسیقی به هم وصل هستن، 524 00:27:43,333 --> 00:27:47,000 ‫که بهشون اجازه میده به هم وصل بشن، ‫و ارتباط برقرار کنن، و مراقب هم باشن 525 00:27:47,083 --> 00:27:48,500 ‫این برای کساییه که 526 00:27:48,583 --> 00:27:51,291 ‫جایی دیگه‌ای این رو پیدا نکردن، بهشون داده نشده، 527 00:27:51,375 --> 00:27:52,833 ‫و مجبور بودن 528 00:27:54,208 --> 00:27:55,666 ‫خودشون پیداش کنن 529 00:28:00,291 --> 00:28:02,541 ‫آره. حداقل برای بعضی‌ها، نه همه 530 00:28:07,833 --> 00:28:09,958 ‫شاید بهتر باشه کمی قدم بزنم 531 00:28:12,041 --> 00:28:13,958 ‫یه خورده خورد و خوراک می‌گیرم 532 00:28:14,041 --> 00:28:16,583 ‫چیزی خاص می‌خوای، چیزی تو ذهنته؟ 533 00:28:16,666 --> 00:28:18,166 ‫نه، ردیفم. مرسی 534 00:28:19,583 --> 00:28:21,541 ‫باشه. تا بعد 535 00:28:21,625 --> 00:28:22,625 ‫آره 536 00:28:24,750 --> 00:28:25,791 ‫تا بعد 537 00:28:35,497 --> 00:28:38,083 ‫شمارهتون رو از دفتر دکتر رابرت سندرز گرفتم 538 00:28:38,166 --> 00:28:40,541 ‫به عنوان جایی که می‌تونن ‫برای ویزیت خانگی بیان 539 00:28:41,583 --> 00:28:44,541 ‫خب، پدرم... پدرم خیلی مریضه 540 00:28:44,625 --> 00:28:45,625 ‫داره می‌میره 541 00:28:46,625 --> 00:28:47,791 ‫مرسی. بله 542 00:28:47,875 --> 00:28:50,041 ‫و اون می‌خواد فرم عدم احیا رو امضا کنه، 543 00:28:50,066 --> 00:28:51,482 ‫اما خیلی مریضه که خودش بیاد 544 00:28:52,375 --> 00:28:54,083 ‫بله، اون هوشیاره 545 00:28:54,166 --> 00:28:57,208 ‫منظورم اینه که نه همیشه. اون درحال ‫حاضر ازش تو خونه مراقبت میشه 546 00:28:57,291 --> 00:28:59,601 ‫- فکر می‌کنین دکتر... ‫- کیتی؟ کیتی؟ 547 00:28:59,625 --> 00:29:02,250 ‫نفس کشیدنش خیلی ‫عجیبه. یه اتفاقی داره می‌افته 548 00:29:05,333 --> 00:29:06,726 ‫بابا؟ 549 00:29:06,750 --> 00:29:08,934 ‫- ریچل، باید بیای ‫- بابا، می‌شنوی منو؟ 550 00:29:08,958 --> 00:29:10,291 ‫نفس کشیدنش، مشکلی پیش اومده 551 00:29:10,375 --> 00:29:11,500 ‫بابا؟ 552 00:29:11,583 --> 00:29:14,583 ‫- نمی‌فهمم. هیچ... اون ‫- پاسخ نمیده. خوب. ام... 553 00:29:14,666 --> 00:29:17,083 ‫باشه، فکر می‌کنم باید... ام، ‫فکر می‌کنم باید زنگ بزنیم۹۱۱ 554 00:29:17,166 --> 00:29:18,642 ‫- نه ‫- بهتره زنگ بزنیم 555 00:29:18,666 --> 00:29:20,875 ‫- نه. باید زنگ بزنیم آنجل ‫- باشه 556 00:29:52,958 --> 00:29:54,642 ‫- حالش خوبه ‫- حالش خوبه 557 00:29:54,666 --> 00:29:56,375 ‫حالش خوبه 558 00:30:06,000 --> 00:30:07,000 ‫اوه 559 00:30:12,625 --> 00:30:15,416 ‫وای خدای من 560 00:30:16,625 --> 00:30:18,291 ‫آره، این خیلی عجیب بود 561 00:30:18,791 --> 00:30:19,951 ‫فکر کردم... 562 00:30:20,750 --> 00:30:23,000 ‫نمی‌دونم 563 00:30:23,083 --> 00:30:25,083 ‫خب، می‌دونم که اون حرومی سگ جونه 564 00:30:25,166 --> 00:30:27,476 ‫تا وقتی که خودش نخواد نمیره 565 00:30:27,500 --> 00:30:29,851 ‫- داری جشن می‌گیری؟ ‫- بهتره که جشن بگیرم 566 00:30:29,875 --> 00:30:33,101 ‫می‌دونستم دلیلی هست که شراب گرفتم ‫نمی‌دونستم برای جشن گرفتن زندگیه 567 00:30:33,125 --> 00:30:34,958 ‫اما، هی، برات کمی می‌ریزم 568 00:30:35,541 --> 00:30:39,125 ‫آه، فقط کمی... فقط یکم ‫آنجل گفت به زودی میاد 569 00:30:39,208 --> 00:30:41,168 ‫ما واقعاً نباید وقتی میاد مهمونی بگیریم 570 00:30:41,250 --> 00:30:42,541 ‫این ممکنه وجه خوبی نداشته باشه 571 00:30:42,625 --> 00:30:43,750 ‫آنجل (فرشته) 572 00:30:43,833 --> 00:30:45,666 ‫بیشتر شبیه فرشته مرگه 573 00:30:46,833 --> 00:30:48,166 ‫فقط بنوش 574 00:30:48,666 --> 00:30:50,375 ‫به سلامتی بابا 575 00:30:58,208 --> 00:30:59,125 ‫اوه 576 00:31:02,041 --> 00:31:04,500 ‫یه‌کم پیش فهمیدی آنجل چی می‌گفت؟ 577 00:31:05,291 --> 00:31:08,000 ‫تا وقتی بابا کاملاً نمرده به کسی زنگ نزن 578 00:31:08,083 --> 00:31:10,250 ‫اینکه تمام و کمال مطمئن بشی یارو نفس نمی‌کشه 579 00:31:13,541 --> 00:31:16,541 ‫باید برگردم اتاقش و مطمئن شم همه چی مرتبه 580 00:31:18,791 --> 00:31:21,398 ‫فرشته مرگ میاد و اونو با خودش می‌بره 581 00:31:23,083 --> 00:31:24,083 ‫برو دیگه 582 00:31:32,116 --> 00:31:33,767 ‫این کارو نکن. بس کن دیگه 583 00:31:33,791 --> 00:31:35,892 ‫نه، باید هر دوتاشو ببینم. روی هر دوتاش شرط بستم 584 00:31:35,916 --> 00:31:37,791 ‫مهم نیست. فقط یکیشو نگاه کن 585 00:31:37,875 --> 00:31:39,916 ‫خیلی رو مخه که هی این کانال اون کانال می‌کنی 586 00:31:40,000 --> 00:31:41,920 ‫هر کدوم که مهم‌تره رو انتخاب کن و بهش بچسب 587 00:31:41,958 --> 00:31:44,059 ‫اصلاً نمی‌دونم تو هیچ‌کدومشون چه خبره 588 00:31:44,083 --> 00:31:45,723 ‫فقط هی این کانال اون کانال، این کانال اون کانال می‌کنی 589 00:31:46,833 --> 00:31:47,833 ‫نه؟ 590 00:31:50,865 --> 00:31:52,083 ‫ممنون 591 00:31:57,332 --> 00:31:59,458 ‫باید بریم بیرون اینو بکشیم 592 00:32:01,000 --> 00:32:03,375 ‫درخواست شده 593 00:32:04,000 --> 00:32:05,333 ‫داریم بازی می‌بینیم 594 00:32:06,500 --> 00:32:09,750 ‫ببخشید، ارزشش رو نداره 595 00:32:09,833 --> 00:32:11,625 ‫اصلاً مشکلی نیست. این کار منه 596 00:32:11,708 --> 00:32:14,559 ‫خوشحالم که زنگ زدید وقتی ‫نزدیک بودم و تونستم سریع بیام 597 00:32:14,583 --> 00:32:16,708 ‫نیم ساعت دیگه داشتم می‌رفتم کوئینز 598 00:32:16,791 --> 00:32:19,250 ‫خب، مسلماً خوشحالیم که هنوز پیش ماست، 599 00:32:19,333 --> 00:32:22,666 ‫اما درباره صدایی که موقع ‫سخت شدن نفسش درآورد... 600 00:32:22,750 --> 00:32:25,791 ‫نگرانی ما اینه که درد داره 601 00:32:25,875 --> 00:32:28,250 ‫بله، و میرابلا الان داره این رو بررسی می‌کنه 602 00:32:28,333 --> 00:32:31,500 ‫مقاومت به قطره‌چکان قطعاً بالا میره، همین‌طور دردش 603 00:32:31,583 --> 00:32:34,375 ‫حتماً پیشنهاد می‌کنم مورفینش رو افزایش بدیم 604 00:32:34,916 --> 00:32:37,000 ‫فقط... یه مرز باریکیه که باید پیداش کنیم 605 00:32:37,083 --> 00:32:39,041 ‫به اندازه‌ای که کمکش کنه، ولی نکشتش 606 00:32:39,541 --> 00:32:41,581 ‫وقتی میرابلا آماده باشه، میاد بیرون و بهمون میگه 607 00:32:41,625 --> 00:32:44,583 ‫ولی حالا می‌فهمی که قبلاً چی می‌گفتم، نه؟ 608 00:32:44,666 --> 00:32:45,875 ‫می‌تونستیم به اورژانس زنگ بزنیم 609 00:32:45,958 --> 00:32:48,351 ‫اگه نفس کشیدنش مدتی اونجوری ‫ادامه پیدا می‌کرد، زنگ می‌زدیم 610 00:32:48,375 --> 00:32:50,708 ‫مشخص بود درد داره، ‫و ما نمی‌دونیم چیکار کنیم 611 00:32:50,791 --> 00:32:53,333 ‫من می‌دونم. من انجامش دادم. و باور کنین، این آخرین چیزی که کسی می‌خواد 612 00:32:53,416 --> 00:32:55,000 ‫اون حالت بینابینه 613 00:32:55,083 --> 00:32:57,791 ‫همه‌مون می‌خوایم تا جای ممکن با آرامش از دنیا بره 614 00:32:57,875 --> 00:32:59,115 ‫ولی میرابلا می‌تونه کمک کنه 615 00:32:59,166 --> 00:33:01,958 ‫بهمون میگه دقیقاً چقدر بیشتر میشه تجویز کرد 616 00:33:02,041 --> 00:33:03,333 ‫اگه دوباره همون اتفاق بیاُفته چی؟ 617 00:33:03,416 --> 00:33:05,791 ‫درد داره و ما بیشتر از ‫اونچه توصیه می‌کنه بهش بدیم 618 00:33:07,083 --> 00:33:10,833 ‫خب، نمی‌تونین عمداً این کارو بکنین. تو ‫این شهر به چشم قتل بهش نگاه می‌کنن، 619 00:33:10,916 --> 00:33:13,083 ‫تو بیشتر این کشور در حال حاضر، 620 00:33:13,166 --> 00:33:15,541 ‫حتی اگه خود بیمار درخواستش کرده باشه 621 00:33:15,625 --> 00:33:18,083 ‫تنها راهی که می‌تونین این ‫کارو بکنین اینه که اشتباهی کنین، 622 00:33:18,166 --> 00:33:20,125 ‫که غیرعمدی باشه 623 00:33:20,208 --> 00:33:22,708 ‫شاید یکی مقدارش رو درست اندازه نگرفته باشه 624 00:33:22,791 --> 00:33:25,291 ‫گاهی اوقات، اگه مقدارش فقط یکم ‫بیشتر باشه، می‌تونه کشنده باشه 625 00:33:25,375 --> 00:33:30,083 ‫نمی‌دونم، ولی اشتباهاتی رخ میدن، ‫و این نوع خطاها طبیعی هستن، نه؟ 626 00:33:30,916 --> 00:33:33,166 ‫متأسفم که درد داشت 627 00:33:33,250 --> 00:33:35,809 ‫می‌فهمم که دیدنش چقدر براتون وحشتناک بوده، 628 00:33:35,833 --> 00:33:40,208 ‫اما الان اینجا پیش شماست و نه تو بیمارستان 629 00:33:40,291 --> 00:33:44,541 ‫با این امید که همه چیز تا ‫حد ممکن با آرامش پیش بره 630 00:33:45,333 --> 00:33:46,791 ‫فرشته مرگ مادرجنده 631 00:33:46,875 --> 00:33:48,541 ‫گفتم یا نگفتم؟ 632 00:33:49,083 --> 00:33:51,392 ‫اون سعی داره کمک کنه ‫تو داری ازش می‌پرسی 633 00:33:51,416 --> 00:33:53,833 ‫آه، می‌دونم، و واقعاً کمک ‫می‌کنه. باور کن، قدردانم 634 00:33:53,916 --> 00:33:57,625 ‫ولی قصد ندارم همونطور که آنجل پیشنهاد ‫داد تصادفاً به بابامون بیش از حد دارو بدم 635 00:33:57,708 --> 00:33:59,166 ‫فقط نمی‌خوام درد بکشه 636 00:33:59,250 --> 00:34:01,541 ‫بهتره تا وقتی پرستار اینجاست ‫درباره شام تصمیم بگیریم 637 00:34:01,625 --> 00:34:03,083 ‫باشه. نمی‌خوای هنوز بری اون کوچه 638 00:34:03,166 --> 00:34:04,226 ‫اشکالی نداره 639 00:34:04,250 --> 00:34:06,392 ‫شراب می‌خوای؟ دو تا ‫گیلاس تو این بطری مونده‌ها 640 00:34:06,416 --> 00:34:08,166 ‫- یه بطری دیگه هم هست اگه بخوایم... ‫- ردیفم 641 00:34:19,291 --> 00:34:20,291 ‫ریچل؟ 642 00:34:26,458 --> 00:34:28,458 ‫بله. مشکلی پیش اومده؟ 643 00:34:28,541 --> 00:34:30,458 ‫مشکلی پیش اومده؟ تو بگو 644 00:34:30,541 --> 00:34:33,708 ‫ببین، لطفاً شروع نکن، باشه؟ ‫همونطور که خواستی بیرون سیگار کشیدیم 645 00:34:34,250 --> 00:34:36,208 ‫الان تو اتاق منیم و داریم به خودمون می‌رسیم 646 00:34:36,291 --> 00:34:39,291 ‫فکر نمی‌کنی یکم عجیبه؟ یعنی، ‫یه جورایی غیرعادی نیست؟ 647 00:34:39,375 --> 00:34:42,041 ‫که الان تو این موقعیت یه ‫غریبه رو به خونه آوردی 648 00:34:42,125 --> 00:34:45,041 ‫درسته که وقتی ممکنه هر لحظه ‫از دنیا بره یه غریبه اینجا باشه؟ 649 00:34:45,125 --> 00:34:46,208 ‫اون غریبه نیست 650 00:34:46,291 --> 00:34:48,583 ‫من و بنجی مدتیه با هم می‌پلکیم 651 00:34:49,208 --> 00:34:52,166 ‫فقط چون تو نمی‌شناسیش به ‫این معنی نیست که غریبه‌ست 652 00:34:53,250 --> 00:34:55,125 ‫و بابا ازش خوشش میاد. مهم اینه 653 00:34:57,416 --> 00:34:58,416 ‫باشه 654 00:35:01,458 --> 00:35:02,458 ‫باشه 655 00:35:05,750 --> 00:35:08,125 ‫به نظرم بهتر یه‌کم بهش آسون بگیری 656 00:35:08,208 --> 00:35:09,583 ‫کل زندگیش آسونه 657 00:35:16,708 --> 00:35:19,625 ‫یعنی، خیلی ترسناک بود ‫مطمئن بودم دیگه رفتنیه 658 00:35:19,708 --> 00:35:22,666 ‫صدای نفس کشیدنش عجیب بود، صورتش... 659 00:35:22,750 --> 00:35:25,125 ‫پسر، امیدوارم بتونم اون ‫تصویر رو از ذهنم پاک کنم 660 00:35:26,375 --> 00:35:28,750 ‫آره، الان بهش بیشتر دادن. خوابیده 661 00:35:28,833 --> 00:35:30,875 ‫نمی‌دونم دیگه فرصت دیگه‌ای پیش میاد یا نه 662 00:35:31,583 --> 00:35:34,500 ‫من خوبم. یعنی یحتمل ‫به زودی برگردم خونه 663 00:35:35,666 --> 00:35:37,000 ‫چیزی نیست. چیزی نیست 664 00:35:38,041 --> 00:35:42,875 ‫کیتی چند ساعت پیش شروع کرد به ‫نوشیدن، و می‌دونی، اون و ریچل، فقط... 665 00:35:44,625 --> 00:35:47,666 ‫به هر حال، چیزی نیست 666 00:35:47,750 --> 00:35:48,958 ‫همه چیز روبراهه 667 00:36:04,208 --> 00:36:05,208 ‫چیه؟ 668 00:36:06,125 --> 00:36:08,726 ‫هیچی. فقط... نمی‌خوام کون ‫خوابآلودت میاد سر و کله بزنم 669 00:36:08,750 --> 00:36:12,166 ‫- به اندازه کافی مشکل دارم ‫- حالم خوبه. خوابم نمیاد 670 00:36:13,416 --> 00:36:16,517 ‫- منو با اون هرزه‌های اون بیرون یکی نبین ‫- اوه، بس کن. اونا خواهرای منن 671 00:36:16,541 --> 00:36:18,291 ‫من می‌تونم بهشون بگم هرزه، تو نمی‌تونی 672 00:36:18,875 --> 00:36:19,916 ‫آره، باشه 673 00:36:20,000 --> 00:36:23,250 ‫اینا خواهراتن که بهت میگن برو ‫بیرون سیگار بکش. اینجا خونه خودته 674 00:36:23,333 --> 00:36:25,125 ‫- جدی میگم. حوصله دردسر ندارم ‫- باشه 675 00:36:25,208 --> 00:36:26,791 ‫باشه. هیس! صدات رو بیار پایین 676 00:36:26,875 --> 00:36:29,375 ‫باشه، ولی می‌دونی که این مزخرفه، درسته؟ 677 00:36:29,458 --> 00:36:31,684 ‫و می‌دونی که مجبور نیستی ‫هر چی اونا میگن رو انجام بدی 678 00:36:31,708 --> 00:36:35,083 ‫تمام این مدت تو بودی که تو این ‫خونه از بابات مراقبت می‌کردی 679 00:36:35,583 --> 00:36:37,684 ‫و یهو شده خونه اونا؟ اونا این کارو می‌کردن؟ 680 00:36:37,708 --> 00:36:39,291 ‫- برو بابا ‫- بس کن 681 00:36:39,375 --> 00:36:41,642 ‫لطفاً، بخاطر من آروم باش ‫تو فقط... داری داد می‌زنی 682 00:36:41,666 --> 00:36:43,875 ‫تمام چیزی که دارم میگم اینه که 683 00:36:45,375 --> 00:36:46,791 ‫خواهرت کجا زندگی می‌کنه؟ 684 00:36:47,541 --> 00:36:48,875 ‫بروکلین؟ 685 00:36:48,958 --> 00:36:50,541 ‫و کی میاد اینجا؟ 686 00:36:50,625 --> 00:36:52,500 ‫ماهی یه بار، در بهترین حالت 687 00:36:52,583 --> 00:36:53,625 ‫حتی اونم نه 688 00:36:54,416 --> 00:36:55,416 ‫این خیلی مزخرفه 689 00:36:55,500 --> 00:36:57,833 ‫و می‌دونی که اینم باید بکوبی روش 690 00:36:57,916 --> 00:37:01,333 ‫و اون یکی؟ از ظاهرش ‫معلومه که تو این دنیا نیست 691 00:37:02,625 --> 00:37:04,583 ‫- باشه ‫- اوه، من تو این کار خوبم 692 00:37:05,208 --> 00:37:06,125 ‫آره، من تو این کار خوبم 693 00:37:06,208 --> 00:37:07,458 ‫حتی اگه یه چیز رو خوب بفهمم، 694 00:37:07,541 --> 00:37:10,000 ‫اونم اینه که کی یه نفر داره چرت و ‫پرت میگه یا عقلش سر جاش نیست 695 00:37:10,791 --> 00:37:11,958 ‫و تو اینطوری نیستی 696 00:37:13,583 --> 00:37:15,000 ‫تو هیچ‌کدوم از این چیزها نیستی 697 00:37:16,125 --> 00:37:18,833 ‫ببین، ممکنه اونا طوری رفتار کنن ‫که... انگار همه چی رو می‌دونن، 698 00:37:19,666 --> 00:37:20,666 ‫ولی نمی‌دونن 699 00:37:21,557 --> 00:37:22,557 ‫باشه؟ 700 00:37:25,166 --> 00:37:26,166 ‫می‌فهمی؟ 701 00:37:29,375 --> 00:37:30,375 ‫فهمیدم 702 00:37:33,916 --> 00:37:35,476 ‫‫«بعد از ترک گارد ساحلی، 703 00:37:35,500 --> 00:37:38,250 ‫وینسنت کلاس‌های مدیریت بازرگانی ‫رو در کالج شبانه بی‌ام‌سی‌سی گذروند 704 00:37:38,333 --> 00:37:41,750 ‫جایی که عاشق دختری آروم و چشم ‫سبزی شد که پشت سرش می‌نشست 705 00:37:41,833 --> 00:37:46,375 ‫دختره در سال ۱۹۷۸ اسمش ‫شد مارگارت دایسون، 706 00:37:47,125 --> 00:37:49,541 ‫و اونا والدین دوست‌داشتنی دو دختر شدن 707 00:37:49,625 --> 00:37:51,958 ‫مارگارت در سال ۱۹۹۴ ‫تسلیم سرطان سینه شد، 708 00:37:52,041 --> 00:37:55,041 ‫بعد از یک نبرد طولانی که ‫وینسنت همواره کنارش بود 709 00:37:55,125 --> 00:37:56,565 ‫سه سال بعد... 710 00:37:59,833 --> 00:38:02,416 ‫سه سال بعد، وینسنت با ‫سارا برادسکی ازدواج کرد، 711 00:38:02,500 --> 00:38:04,666 ‫که دختر جوانش رو مثل دختر خودش بزرگ کرد 712 00:38:04,750 --> 00:38:08,041 ‫سارا هم قبل از وینسنت بعد ‫از نبرد خودش با...» 713 00:38:14,208 --> 00:38:16,128 ‫می‌دونی، به اندازه کافی غذا برای هر دوتون هست 714 00:38:16,166 --> 00:38:18,166 ‫اگر که می‌خوای به ریچل ‫بگی و به ما ملحق بشید 715 00:38:18,250 --> 00:38:19,333 ‫باشه، ممنون 716 00:38:20,083 --> 00:38:21,458 ‫خب، از آشناییت خوشحال شدم 717 00:38:40,208 --> 00:38:42,000 ‫اوه، ما قبلاً همدیگه رو دیدیم 718 00:38:43,291 --> 00:38:44,750 ‫حتی خیلی وقت پیش نبودش 719 00:38:45,416 --> 00:38:46,791 ‫شاید چند ماه پیش 720 00:38:47,291 --> 00:38:49,500 ‫- یادت نمیاد؟ ‫- مطمئن نیستم 721 00:38:49,583 --> 00:38:50,416 ‫نه، نه، یادم نمیاد 722 00:38:50,500 --> 00:38:53,750 ‫اوم، پس فکر کنم آخرین ‫باری بود که اینجا بودی، شاید، 723 00:38:53,833 --> 00:38:55,666 ‫چون خیلی وقت پیش بودش، نه؟ 724 00:38:57,375 --> 00:38:59,500 ‫راستش، همین‌جا بود، دقیقاً تو همین اتاق 725 00:38:59,583 --> 00:39:01,333 ‫من و وینی داشتیم یه بازی می‌دیدیم 726 00:39:01,833 --> 00:39:02,833 ‫مسابقه باکس - بولز بودش 727 00:39:03,875 --> 00:39:06,625 ‫راستش، ما این کارو زیاد می‌کردیم ‫با هم خیلی بازی تماشا می‌کردیم 728 00:39:06,708 --> 00:39:08,666 ‫- چه خوب ‫- واقعاً هم خوب بودش 729 00:39:10,458 --> 00:39:12,583 ‫اون همیشه باعث میشد ‫اینجا احساس راحتی کنم 730 00:39:14,125 --> 00:39:16,083 ‫و من همیشه مشتاق دیدنش بودم 731 00:39:16,958 --> 00:39:20,083 ‫گاهی اوقات، حتی چیزی نمی‌گفتیم ‫فقط می‌نشستیم و تماشا می‌کردیم 732 00:39:20,166 --> 00:39:21,166 ‫فقط تماشا 733 00:39:22,875 --> 00:39:24,083 ‫بعضی وقت‌ها، حرف می‌زدیم 734 00:39:24,833 --> 00:39:25,833 ‫راجع به چیزهای چرت و پرت 735 00:39:26,250 --> 00:39:27,250 ‫درباره زندگی حرف می‌زدیم 736 00:39:27,833 --> 00:39:28,833 ‫تو این مایه‌ها 737 00:39:29,583 --> 00:39:30,958 ‫پیرمردها 738 00:39:31,041 --> 00:39:32,041 ‫بعضی‌هاشون اینجوری‌ان 739 00:39:32,083 --> 00:39:35,541 ‫منظورم اینه، نه همشون، ولی من ‫معمولاً می‌تونم باهاشون کنار بیام 740 00:39:36,125 --> 00:39:37,833 ‫اونا گاهی یه نوع خردمندی دارن 741 00:39:38,666 --> 00:39:40,458 ‫یا هست، یا نیست 742 00:39:43,208 --> 00:39:45,088 ‫این چیزی بود که از همون ‫اول درباره وینسنت دوست داشتم 743 00:39:45,125 --> 00:39:46,684 ‫می‌تونستم بفهمم لحظه‌ای که منو دید، 744 00:39:46,708 --> 00:39:49,375 ‫یه چیزهایی رو فهمید که من نمی‌خوام بگم، 745 00:39:49,458 --> 00:39:51,541 ‫که نیازی نیست بگم، چون منم همین‌طوری‌ام 746 00:39:51,625 --> 00:39:53,945 ‫به نظر میاد شما رابطه خوبی داشتید 747 00:39:54,000 --> 00:39:55,250 ‫خوشحالم که اینو می‌شنوم 748 00:39:58,083 --> 00:39:59,958 ‫منظورم اینه که، منم می‌تونم آدم‌ها رو بفهمم 749 00:40:01,333 --> 00:40:03,208 ‫حتی لازم نیست چیزی بگن 750 00:40:04,208 --> 00:40:05,708 ‫ولی من می‌تونم کل قضیه‌شون رو بفهمم 751 00:40:06,791 --> 00:40:08,208 ‫یا حداقل بیشترش رو 752 00:40:09,500 --> 00:40:12,875 ‫آره، وقتی کسی بهم نگاه ‫می‌کنه راحته، ولی در واقع... 753 00:40:14,791 --> 00:40:15,816 ‫هیچی ازم نمی‌بنه 754 00:40:15,916 --> 00:40:17,316 ‫مطمئن نیستم منظورت رو می‌فهمم 755 00:40:17,375 --> 00:40:18,559 ‫اگه نمی‌خوای به ما ملحق بشی... 756 00:40:18,583 --> 00:40:21,166 ‫فقط میگم به اندازه کافی غذا برای هر دوتون هست 757 00:40:21,250 --> 00:40:23,000 ‫می‌تونی دو تا بشقاب با خودت ببری 758 00:40:23,083 --> 00:40:24,208 ‫می‌بینی؟ 759 00:40:24,291 --> 00:40:25,708 ‫حالا... حالا می‌فهمم داری چیکار می‌کنی 760 00:40:25,791 --> 00:40:27,583 ‫یعنی، شاید واضح باشه، 761 00:40:27,666 --> 00:40:30,041 ‫ولی من می‌تونم قبل از اینکه حتی یه کلمه بگی بفهمم 762 00:40:30,125 --> 00:40:31,365 ‫اونم فقط با رد شدن از کنار شما دو تا 763 00:40:31,416 --> 00:40:33,666 ‫فکر می‌کنم داری قضیه رو اشتباه متوجه میشی 764 00:40:33,750 --> 00:40:35,500 ‫من هیچی رو اشتباه متوجه نمیشم 765 00:40:36,375 --> 00:40:38,000 ‫قطعاً اشتباه نفهمیدم 766 00:40:39,083 --> 00:40:40,375 ‫درواقع کاملاً می‌فهمم 767 00:40:40,458 --> 00:40:44,125 ‫حتی عمل تعارف کردن غذا... نوعی مالکیته 768 00:40:44,750 --> 00:40:45,666 ‫تا حالا به این فکر کردی؟ 769 00:40:45,750 --> 00:40:49,875 ‫فکر کنم من بیشتر از شما دو تا ‫سال‌هاست که پشت این میز نشستم 770 00:40:49,958 --> 00:40:50,833 ‫اون پدر ماست 771 00:40:50,916 --> 00:40:53,333 ‫آره، ولی فکر می‌کنی کی اینجا بوده؟ 772 00:40:56,625 --> 00:40:59,750 ‫اون... اون از خودش دفاع نمی‌کنه 773 00:41:01,250 --> 00:41:04,125 ‫منظورم اینه که، ریچل، اون... اون ‫می‌تونه... می‌تونه از پس خودش بربیاد، 774 00:41:04,208 --> 00:41:06,168 ‫که یکی از چیزهاییه که عاشقشم تو اون دختر، 775 00:41:06,208 --> 00:41:08,416 ‫ولی از خودش دفاع نمی‌کنه 776 00:41:08,500 --> 00:41:10,708 ‫مخصوصاً جلوی شما دو تا. کی... 777 00:41:10,791 --> 00:41:12,911 ‫فهمیدیم. ممنون. قطعاً به اندازه کافی شنیدیم 778 00:41:12,958 --> 00:41:14,250 ‫نه، نه، نه، نشنیدید، 779 00:41:14,333 --> 00:41:17,833 ‫چون شاید اگه شنیده بودید اینجوری رفتار ‫نمی‌کردید که انگار تمام این مدت اینجا بودید 780 00:41:19,333 --> 00:41:21,750 ‫کی پدرتون رو تا حالا برده دستشویی؟ 781 00:41:22,958 --> 00:41:23,958 ‫کی... 782 00:41:24,583 --> 00:41:26,833 ‫کی قرص‌ها رو 783 00:41:26,916 --> 00:41:29,083 ‫تو اون ظرف پلاستیکی احمقانه که ‫روزهاش روش نوشته شده، تقسیم کرده 784 00:41:29,166 --> 00:41:31,375 ‫دقیقاً همونطور که دیدم مادرم 785 00:41:32,083 --> 00:41:34,375 ‫همین کار رو برای پدرش می‌کرد وقتی داشت از دنیا می‌رفت؟ 786 00:41:34,458 --> 00:41:35,791 ‫باشه، من بهش زنگ می‌زنم 787 00:41:35,875 --> 00:41:37,625 ‫وقتشه که از جلوی چشم‌مون گم بشی 788 00:41:37,708 --> 00:41:39,875 ‫بوی هر چیزی که خوردی رو از اینجا می‌تونم حس کنم 789 00:41:39,958 --> 00:41:41,318 ‫اون دختر بیچاره بهش غذا داده 790 00:41:42,833 --> 00:41:44,601 ‫وقتی که دیگه نمی‌خواست ‫چیزی جز سیب بخوره، 791 00:41:44,625 --> 00:41:46,708 ‫کی براش سیب خرد می‌کرد و بهش می‌داد؟ 792 00:41:46,791 --> 00:41:48,271 ‫شما هیچی حالیتون نیست لعنتی 793 00:41:48,333 --> 00:41:50,666 ‫ریچل، این دوست پسر مست عوضیت رو 794 00:41:50,750 --> 00:41:52,790 ‫از جلوی چشم ما گم کن، یا هر کوفتی که هست 795 00:41:52,833 --> 00:41:54,353 ‫نمی‌خوام اینجا باشه. باید بره 796 00:41:54,416 --> 00:41:56,625 ‫بیا بریم بنجی. بیا از این خراب شده بریم بیرون 797 00:41:58,875 --> 00:42:02,083 ‫می‌خوام با وینسنت خداحافظی کنم ‫اشکالی نداره؟ می‌تونم خداحافظی کنم؟ 798 00:42:02,666 --> 00:42:04,208 ‫آره، حتماً 799 00:42:04,291 --> 00:42:05,625 ‫تو هم باهام میای داخل؟ 800 00:42:06,291 --> 00:42:07,750 ‫من همین بیرون می‌مونم 801 00:43:10,125 --> 00:43:11,416 ‫وای پسر 802 00:43:19,516 --> 00:43:21,849 ‫ممنون. خیلی ممنون 803 00:43:22,083 --> 00:43:25,541 ‫خیلی مثمر ثمر بوده که هر روز میای ‫و این ساعت‌ها رو ازش نگه‌داری می‌کنی 804 00:43:25,625 --> 00:43:27,541 ‫بهمون فرصت میده یه کم از اتاق بیرون باشیم 805 00:43:27,625 --> 00:43:29,250 ‫می‌دونی، یه نفسی تازه کنیم 806 00:43:29,791 --> 00:43:32,458 ‫گاهی وقتا، همه با هم تو یه جا بودن خیلی سخت میشه 807 00:43:32,541 --> 00:43:34,166 ‫من... بابت اتفاق یه‌کم متأسفم 808 00:43:35,166 --> 00:43:37,833 ‫اوضاع یه کم استرسی شد ‫گمونم همه چیز رو دیدی 809 00:43:37,916 --> 00:43:38,958 ‫مشکلی نیست 810 00:43:39,041 --> 00:43:40,250 ‫پس، فردا ساعت ۵ عصر؟ 811 00:43:40,333 --> 00:43:42,833 ‫آره، مگه اینکه قبلش اتفاقی بیاُفته 812 00:43:42,916 --> 00:43:43,958 ‫اگه اینطور شد زنگ می‌زنم 813 00:43:44,458 --> 00:43:46,166 ‫حس می‌کنم... نمی‌دونم 814 00:43:47,208 --> 00:43:50,875 ‫ببینیم فردا چطور میشه، ولی... ‫نمی‌دونم چقدر دیگه طول می‌کشه 815 00:43:50,958 --> 00:43:53,416 ‫اون... حالش خوب نیست 816 00:43:55,291 --> 00:43:56,166 ‫متأسفم 817 00:43:56,250 --> 00:43:58,208 ‫ببخشید. می‌دونم باید بری 818 00:43:58,291 --> 00:44:00,458 ‫واقعاً، ممنون بابت امروز 819 00:44:00,541 --> 00:44:02,708 ‫مطمئنم فردا می‌بینمت 820 00:44:11,291 --> 00:44:12,750 ‫‫♪ ...روی کفش‌هاش♪ 821 00:44:13,541 --> 00:44:17,750 ‫‫♪و بدون اینکه بپرسم فهمیدم که عاشق بلوزه♪ 822 00:44:17,833 --> 00:44:20,958 ‫‫♪اون بغونیا قرمز گذاشته بود♪ 823 00:44:21,041 --> 00:44:23,541 ‫‫♪لای موهای فرش♪ 824 00:44:23,625 --> 00:44:28,916 ‫‫♪همون لحظه فهمیدم که مثل بقیه دخترا نیستش♪ 825 00:44:30,525 --> 00:44:37,525 فیــلــ مــکیو رو ســرچ کـن 826 00:45:14,458 --> 00:45:15,458 ‫ریچل؟ 827 00:45:28,541 --> 00:45:30,684 می‌شه یه چیزی بگم؟ یه دقیقه صبر کن - علاقه‌ای ندارم - 828 00:45:30,708 --> 00:45:33,000 ...من که هنوز چیزی نگفتم - هرچی هست، علاقه‌ای بهش ندارم - 829 00:45:33,083 --> 00:45:35,642 ...خب، می‌خوام بگم - گوش کن، مسئله اینه که - 830 00:45:35,666 --> 00:45:38,506 .لازم نیست حرفی باهم بزنیم نه حرفی واسه گفتن هست، نه می‌خوام چیزی بشنوم 831 00:45:38,583 --> 00:45:41,101 فقط کاری که لازمه رو بکن. بعدش دیگه تموم 832 00:45:41,125 --> 00:45:44,333 .کاری باهم نخواهیم داشت بهتره تا اون موقع، مزاحمِ همدیگه نشیم 833 00:45:44,416 --> 00:45:46,559 این رفتار نه کاربردیه، نه به‌نظرم درسته 834 00:45:46,583 --> 00:45:48,208 خب، مسئله تو نیستی 835 00:45:48,291 --> 00:45:50,291 .نه، مسئله هیچ‌کدوم‌مون نیستیم مسئله پدرمونه 836 00:45:50,375 --> 00:45:51,934 پدرمون. چه جالب - چرا؟ - 837 00:45:51,958 --> 00:45:55,541 فقط مواقعی که یه چیزی از من می‌خوای می‌گی پدرمون 838 00:45:55,625 --> 00:45:57,333 معمولاً می‌گی پدرم 839 00:45:57,416 --> 00:45:59,458 مسخره‌بازی درنیار - اینجا چه‌خبره؟ - 840 00:45:59,541 --> 00:46:02,375 خب، دارم سعی می‌کنم ازش ...عذرخواهی کنم، ولی همون‌طور که می‌بینی 841 00:46:02,458 --> 00:46:04,875 جدی کیرم تو عذرخواهیت 842 00:46:06,541 --> 00:46:07,375 به به 843 00:46:07,458 --> 00:46:09,418 آفرین. وقتی توی اتاق بغلی داره می‌میره، در رو می‌کوبی روی هم؟ 844 00:46:09,458 --> 00:46:11,083 هرزه‌ی لوس 845 00:46:11,791 --> 00:46:13,271 چه گهی می‌خوری؟ 846 00:46:13,333 --> 00:46:15,791 نه، نه - چی کار می‌کنی؟ - 847 00:46:15,875 --> 00:46:18,250 .نه، چیزی نمی‌دونی دیگه می‌زنم نابودت می‌کنم 848 00:46:18,333 --> 00:46:20,017 تو من رو نابود می‌کنی؟ - آره - 849 00:46:20,041 --> 00:46:23,208 !توی یه ولگرد حرومزاده‌ای یه انگلِ بی‌پولی 850 00:46:23,291 --> 00:46:26,041 خیلی‌خب کریستینا، این جنده رو از اینجا ببر 851 00:46:26,125 --> 00:46:29,375 بیا ببینم - بس کنید - 852 00:46:29,458 --> 00:46:30,583 بس کنید 853 00:46:31,250 --> 00:46:35,166 !از جفت‌تون متنفرم، لاشی‌ها مثل بچه‌ها می‌مونید 854 00:46:37,458 --> 00:46:40,583 کریستینا، کجا می‌ری؟ 855 00:47:01,583 --> 00:47:02,583 هی 856 00:47:03,250 --> 00:47:05,750 .تازه از اتاقش اومدم، که وسایلم رو جمع کنم حالش خوبه 857 00:47:05,833 --> 00:47:07,041 چرا وسایلت رو جمع کردی؟ 858 00:47:07,125 --> 00:47:08,958 به‌نظرم بهتره تا یه مدت برم خونه 859 00:47:10,458 --> 00:47:11,500 دیره 860 00:47:11,583 --> 00:47:13,208 به‌نظرم اگر برم بهتره 861 00:47:13,291 --> 00:47:15,666 اگر چیزی عوض شد، خبرم کن تا برگردم 862 00:47:15,750 --> 00:47:17,750 .یه چیزی عوض می‌شه خودت هم می‌دونی 863 00:47:17,833 --> 00:47:19,041 ...کریستینا 864 00:47:19,125 --> 00:47:20,565 نمی‌دونم ازم چی می‌خوای... 865 00:47:20,625 --> 00:47:22,750 مشخصا ما سه تا یه مشکلی داریم 866 00:47:22,833 --> 00:47:24,583 اصلا نمی‌دونستم بین ماست 867 00:47:24,666 --> 00:47:26,833 ،در هرصورت، اون اینجا زندگی می‌کنه تو دور از اینجا زندگی می‌کنی 868 00:47:26,916 --> 00:47:28,676 منطقیه که من یه مدت برم 869 00:47:28,750 --> 00:47:32,291 ببخشید، اون می‌میره و تو اینجا نخواهی بود 870 00:47:32,375 --> 00:47:33,583 و اون موقع، هیچ‌وقت من رو نمی‌بخشی 871 00:47:33,666 --> 00:47:35,375 شرمنده. نمی‌خوام بری 872 00:47:35,458 --> 00:47:38,500 می‌خوام سه‌تایی یه فکریش بکنیم 873 00:47:38,583 --> 00:47:42,833 هرکاری از دست‌مون برمیاد بکنیم تا باهم کنار بیایم. اقلاً موقتاً 874 00:47:42,916 --> 00:47:44,250 ...فکر می‌کردم من و تو 875 00:47:44,333 --> 00:47:45,875 مشکلی نداریم 876 00:47:45,958 --> 00:47:47,375 غافلگیر شدم 877 00:47:48,083 --> 00:47:49,875 کیتی، عصبانی بودم 878 00:47:50,541 --> 00:47:51,958 خشمگین شدم 879 00:47:52,041 --> 00:47:53,875 اجازه بده من هم حرف بزنم دیگه 880 00:47:53,958 --> 00:47:55,041 ترسیده بودم 881 00:47:57,375 --> 00:47:58,666 هی، بیا بشینیم 882 00:47:59,375 --> 00:48:00,541 سه‌تایی بشینیم 883 00:48:01,416 --> 00:48:03,500 می‌تونیم این در رو باز بذاریم 884 00:48:03,583 --> 00:48:05,666 اگر چیزی بشه، می‌شنویم 885 00:48:06,250 --> 00:48:07,250 نمی‌دونم 886 00:48:08,208 --> 00:48:10,708 می‌دونی موقع صحبت‌مون می‌میره 887 00:48:10,791 --> 00:48:13,083 نه، بعید می‌دونم 888 00:48:14,041 --> 00:48:16,666 به‌خصوص اگر بشنوه که همگی داریم باهم صحبت می‌کنیم 889 00:48:37,541 --> 00:48:39,101 بعید می‌دونم بیاد 890 00:48:52,083 --> 00:48:53,416 سلام - سلام - 891 00:48:55,625 --> 00:48:58,666 کیتی این مدت روی آگهی فوتِ بابا کار می‌کرده 892 00:49:00,458 --> 00:49:01,333 خیلی‌خب 893 00:49:01,416 --> 00:49:03,750 یه‌کم پیش داشت برام می‌خوندش 894 00:49:03,833 --> 00:49:05,875 و بعد از شنیدنش 895 00:49:05,958 --> 00:49:09,750 به این فکر افتادم که هرکدوم روایت‌های خیلی متفاوتی داریم 896 00:49:10,625 --> 00:49:14,583 اینکه کیه و برای هرکدوم‌مون چه نقشی داره 897 00:49:14,666 --> 00:49:17,625 ،همه‌مون رو اون بزرگ کرد ولی در زمان‌های متفاوت 898 00:49:17,708 --> 00:49:20,958 ،زندگی‌های متفاوتی داشتیم حتی اگر در یک خونه بوده باشیم 899 00:49:21,041 --> 00:49:23,250 و قبل از اینکه به سن نوجوانی برسم جفت‌تون از خونه رفته بودید 900 00:49:23,333 --> 00:49:26,750 پس منطقیه که باهم فرق داشته باشیم 901 00:49:26,833 --> 00:49:29,833 بابت حرفی که یه‌کم پیش زدم عذر می‌خوام 902 00:49:30,500 --> 00:49:32,583 از هیچ‌کدوم‌تون متنفر نیستم 903 00:49:32,666 --> 00:49:34,875 از نظرم شما دوتا لاشی نیستید 904 00:49:35,500 --> 00:49:36,666 عصبانی بودم 905 00:49:37,458 --> 00:49:38,333 ترسیده بودم 906 00:49:38,416 --> 00:49:40,541 همون چیزی شد که نمی‌خواستم بشه 907 00:49:41,125 --> 00:49:42,125 عذر می‌خوام 908 00:49:43,083 --> 00:49:44,166 باشه، حالا هرچی 909 00:49:44,958 --> 00:49:46,375 مشکل‌مون این نبود 910 00:49:47,916 --> 00:49:50,583 ایرادی نداره 911 00:49:50,666 --> 00:49:51,750 ...آه 912 00:49:51,833 --> 00:49:55,041 ،نیازی به عذرخواهی نیست ولی عذرخواهیت پذیرفته شد 913 00:49:55,125 --> 00:49:58,541 .آره، ایرادی نداره، کریستینا عذرخواهیت پذیرفته شد 914 00:49:59,208 --> 00:50:01,625 من عذر می‌خوام که پای تو به قضیه ما باز شد 915 00:50:07,416 --> 00:50:08,250 ...خب 916 00:50:08,333 --> 00:50:11,458 من هم قبل از اینکه اوضاع قاراشمیش بشه، می‌خواستم عذرخواهی کنم 917 00:50:11,541 --> 00:50:12,666 بابت چی؟ 918 00:50:12,750 --> 00:50:16,125 بابت اینکه به‌خاطر سیب‌ها بهت گیر دادم 919 00:50:16,208 --> 00:50:18,476 .نمی‌دونستم واسه بابان عذر می‌خوام. ای‌کاش می‌دونستم 920 00:50:18,500 --> 00:50:20,291 و این تفاوتی ایجاد می‌کنه؟ 921 00:50:20,375 --> 00:50:22,416 ...سیب‌ها 922 00:50:23,375 --> 00:50:24,708 همه‌چیز رو مشخص می‌کنن 923 00:50:24,791 --> 00:50:27,833 یکی از چیزهایی بود که درباره‌ش اشتباه فکر کردم 924 00:50:27,916 --> 00:50:29,083 چیز دیگه‌ای هم هست؟ 925 00:50:30,625 --> 00:50:31,625 حتما 926 00:50:34,791 --> 00:50:37,416 از همون اولش، می‌دونستم که توی خونه‌ی توئم 927 00:50:37,500 --> 00:50:39,375 چرند نگو، اینجا خونه تو هم هست 928 00:50:39,458 --> 00:50:40,708 ...من می‌دونم، تو هم می‌دونی 929 00:50:40,791 --> 00:50:42,958 .ولی تو اینجا زندگی می‌کنی اسمِ تو توی قرارداده 930 00:50:43,041 --> 00:50:44,476 این دومین باریه که بحثِ قرارداد رو میاری وسط 931 00:50:44,500 --> 00:50:46,458 جریانش چیه؟ می‌خوای چی بگی؟ 932 00:50:46,541 --> 00:50:48,708 تو هم بیرون از خونه بحثش رو پیش کشیدی 933 00:50:48,791 --> 00:50:50,416 پس جریانش چیه؟ 934 00:50:50,500 --> 00:50:53,375 هیچی. این حقیقته که وقتی بمیره اینجا می‌شه خونه‌ی تو 935 00:50:53,458 --> 00:50:55,767 بعد فکر کردی من این رو می‌خوام؟ فکرکردی اینجا برام مهمه؟ 936 00:50:55,791 --> 00:50:56,916 ...شرمنده، بیاید 937 00:50:57,000 --> 00:51:00,750 .بیاید صدامون رو بیاریم پایین که صدای اتاقش بیاد 938 00:51:01,625 --> 00:51:04,833 باشه؟ بعید می‌دونم هیچ‌کدوم 939 00:51:04,916 --> 00:51:06,958 منظور دیگه‌ای جز اون‌چه که فهمیده شده داشته باشیم 940 00:51:07,041 --> 00:51:07,916 اون‌چه که فهمیده شده؟ 941 00:51:08,000 --> 00:51:10,375 بی‌خیال ریچل، معلومه که بهش اهمیت می‌دی 942 00:51:10,458 --> 00:51:12,333 ولی اینجا خونه خوبیه 943 00:51:12,416 --> 00:51:13,666 بیا صادق باشیم 944 00:51:13,750 --> 00:51:15,500 هیچ‌کس توی شهر همچین اجاره‌ای نمی‌ده 945 00:51:15,583 --> 00:51:17,333 اصلا چنین نرخ اجاره‌ای وجود نداره 946 00:51:17,416 --> 00:51:18,416 این خوبه 947 00:51:18,500 --> 00:51:21,059 برات خوش‌حالم. می‌خوام داشته باشیش - خب پس کیر توش - 948 00:51:21,083 --> 00:51:22,083 نمی‌خوامش 949 00:51:22,791 --> 00:51:23,791 حالا چی؟ 950 00:51:23,875 --> 00:51:25,666 خر نباش، چرا باید بری آخه؟ 951 00:51:25,750 --> 00:51:28,916 چون بعدش کارمون باهم تمومه و این قضیه هم تموم می‌شه 952 00:51:29,000 --> 00:51:30,458 اصلا منطقی نیست 953 00:51:30,541 --> 00:51:32,341 کریستینا، می‌تونی توضیح بدی که قضیه چیه؟ 954 00:51:32,375 --> 00:51:34,125 بعید می‌دونم - خودت رو نزن به کسخلی - 955 00:51:34,208 --> 00:51:35,958 کون لقت - خیلی‌خب - 956 00:51:36,041 --> 00:51:38,041 هی، بس کنید 957 00:51:56,583 --> 00:51:57,666 همه‌چیز مرتبه 958 00:52:03,875 --> 00:52:04,875 ...فکرکنم 959 00:52:06,125 --> 00:52:07,666 ...منظور ریچل اینه که 960 00:52:08,791 --> 00:52:10,833 بعد از مُردنش، چه چیزی ما رو به‌هم وصل می‌کنه؟ 961 00:52:12,208 --> 00:52:14,500 ما نه 962 00:52:14,583 --> 00:52:17,500 تکلیف شما دوتا مشخصه، درسته؟ 963 00:52:18,125 --> 00:52:20,791 و درکت می‌کنم، کریستینا 964 00:52:20,875 --> 00:52:22,916 هزاران کیلومتر اونورتر زندگی می‌کنی 965 00:52:23,000 --> 00:52:24,083 خودت بچه داری 966 00:52:24,166 --> 00:52:25,958 احتمالا می‌خوای چندتا بچه دیگه هم بندازی بیرون 967 00:52:26,041 --> 00:52:28,976 .زندگیِ خودت رو داری دنبال زندگی شهری نیستی، می‌فهمم 968 00:52:29,000 --> 00:52:31,040 پس فقط به رابطه‌ت با کیتی اهمیت می‌دی؟ 969 00:52:31,083 --> 00:52:31,916 اصلاً و ابداً 970 00:52:32,000 --> 00:52:34,708 نه، اقلا جوری وانمود می‌کنی که انگار وجه مشترک بیش‌تری داریم 971 00:52:34,791 --> 00:52:36,708 دیدی؟ منظورم همین بود 972 00:52:36,791 --> 00:52:40,583 ،هرکدوم داستان‌های خودمون رو داریم ولی داستانِ اون یکی رو نمی‌دونیم 973 00:52:40,666 --> 00:52:41,958 فکر می‌کنیم می‌دونیم 974 00:52:42,041 --> 00:52:44,583 ...ولی شاید... خب 975 00:52:44,666 --> 00:52:48,166 شاید قبل از اینکه چندتا بچه دیگه بندازم بیرون، که خب خیلی حرف چندش‌آوریه 976 00:52:48,250 --> 00:52:49,500 حقیقت داره - چیزی نمی‌افته بیرون - 977 00:52:49,583 --> 00:52:51,458 .از این خبرها نیست بچه نمی‌افته بیرون 978 00:52:51,541 --> 00:52:52,916 باشه، واسه من که شبیه بیرون افتادنه 979 00:52:53,500 --> 00:52:55,875 باشه. خب، قبل از اینکه تصمیم به گسترش خانواده‌م بگیرم 980 00:52:55,958 --> 00:52:58,250 ...اگر چنین تصمیمی بگیرم 981 00:52:58,333 --> 00:53:01,166 امیدوار بودم یه سری کارها رو بکنم... 982 00:53:01,250 --> 00:53:02,250 مثلا چی؟ 983 00:53:02,333 --> 00:53:04,416 آحه چه کاری دوست داری بکنی؟ 984 00:53:04,500 --> 00:53:06,833 زندگیت بی‌نقصه 985 00:53:06,916 --> 00:53:10,166 .هم من می‌دونم، هم بقیه خودت به همه می‌فهمونیش 986 00:53:10,250 --> 00:53:11,250 واقعا همچین فکری می‌کنین؟ 987 00:53:11,333 --> 00:53:15,125 وقتی عکس‌های میرابلا رو نشون‌تون می‌دم یا از زندگیم براتون می‌گم 988 00:53:15,208 --> 00:53:16,666 فکر می‌کنین می‌خوام بگم زندگیم بی‌نقصه؟ 989 00:53:21,083 --> 00:53:22,083 کیتی؟ 990 00:53:23,125 --> 00:53:25,208 تو چنین برداشتی می‌کنی؟ 991 00:53:27,583 --> 00:53:30,125 پشم‌هام 992 00:53:30,208 --> 00:53:31,583 واقعا پشم‌هام 993 00:53:31,666 --> 00:53:35,625 .اصلا چنین قصدی ندارم ...اصلا 994 00:53:35,708 --> 00:53:37,833 وایسا، شرمنده 995 00:53:38,333 --> 00:53:41,416 نمی‌خواستم حرفی بزنم ...که بهت بر بخوره، من 996 00:53:42,791 --> 00:53:44,583 فکر می‌کردم مشخص باشه 997 00:53:44,666 --> 00:53:47,375 آخه اصلا پیش نمیاد بابت چیزی غر بزنی 998 00:53:47,458 --> 00:53:50,625 مثلا ته شکایتت اینه که میرابلا سبزیجاتش رو نمی‌خوره 999 00:53:50,708 --> 00:53:53,000 این صرفاً برداشتِ منه 1000 00:53:53,083 --> 00:53:55,083 حرفی که زدم رو فراموش کن 1001 00:53:57,125 --> 00:54:00,791 می‌خواستی قبل از اینکه باز هم بچه‌دار شی، چی کار کنی؟ 1002 00:54:05,208 --> 00:54:10,500 مثلا می‌خواستم با شما یک رابطه ایجاد کنم 1003 00:54:14,500 --> 00:54:15,500 آه 1004 00:54:18,291 --> 00:54:19,708 چه قشنگ، کریستینا 1005 00:54:22,000 --> 00:54:23,000 جدی می‌گم 1006 00:54:25,041 --> 00:54:27,916 فکر می‌کردم رابطه داریم 1007 00:54:28,416 --> 00:54:30,958 نه، یه رابطه واقعی - همینه که هست - 1008 00:54:33,375 --> 00:54:34,375 ...ببین 1009 00:54:36,958 --> 00:54:38,166 بیا بی‌خیالش بشیم 1010 00:54:39,375 --> 00:54:41,375 می‌دونی، ما آدم‌های متفاوتی هستیم 1011 00:54:41,458 --> 00:54:44,541 شما دوتا اقلاً هم‌خون هستید 1012 00:54:45,416 --> 00:54:46,500 مادرهاتون یکی‌ان 1013 00:54:46,583 --> 00:54:48,416 و همین‌طور پدر - نه بابا؟ - 1014 00:54:49,083 --> 00:54:50,083 خودم می‌دونم 1015 00:54:50,833 --> 00:54:53,875 باشه؟ ولی می‌خوام بگم که بابای من هم هست 1016 00:54:53,958 --> 00:54:56,833 ،می‌دونید، همون‌جوری که بابای شماست بابای من هم هست 1017 00:54:56,916 --> 00:55:00,458 ولی یه پدر دیگه هم داشتی - که هیچ‌وقت نشناختمش - 1018 00:55:00,541 --> 00:55:03,291 و وقتی چهار سالم بود مُرد 1019 00:55:03,375 --> 00:55:06,500 .ولی همچنان پدرت بود و اون موقع، وینسنت برای ما پدری می‌کرد 1020 00:55:08,708 --> 00:55:09,916 همینه 1021 00:55:10,958 --> 00:55:13,291 قضیه همینه 1022 00:55:17,250 --> 00:55:20,000 ...من، قبل از اون 1023 00:55:21,166 --> 00:55:22,250 پدری نداشتم 1024 00:55:23,208 --> 00:55:24,208 صحیح؟ 1025 00:55:25,333 --> 00:55:27,333 چیش رو نمی‌فهمی؟ 1026 00:55:28,916 --> 00:55:31,583 برام پدری کرده 1027 00:55:32,166 --> 00:55:36,875 ...پس اینی که اونجا توی اتاقه 1028 00:55:38,250 --> 00:55:39,250 ...پدر منه 1029 00:55:40,333 --> 00:55:41,708 که داره می‌میره 1030 00:55:41,791 --> 00:55:42,791 می‌دونی؟ 1031 00:55:43,916 --> 00:55:45,958 بابای منه 1032 00:55:46,916 --> 00:55:49,791 اون بابای منه، باشه؟ 1033 00:55:50,625 --> 00:55:53,375 .می‌دونم، نمی‌گم که نیست ...صرفا 1034 00:55:53,458 --> 00:55:54,458 هیس 1035 00:56:18,625 --> 00:56:22,291 می‌دونید، صرفا چون گله نمی‌کنم به این معنی نیست که مشکلی ندارم 1036 00:56:28,041 --> 00:56:30,625 من به‌خاطر پدرم، اینجا بودم 1037 00:56:32,125 --> 00:56:33,791 نه به‌خاطر این خونه مسخره 1038 00:56:39,333 --> 00:56:40,583 وای خدا 1039 00:57:28,083 --> 00:57:30,166 فکرکنم یکی رو پیدا کردم که میاد 1040 00:57:30,250 --> 00:57:31,666 یه دکتره که می‌تونه فرمه رو امضا کنه 1041 00:57:31,750 --> 00:57:32,750 خوبه 1042 00:57:32,833 --> 00:57:35,791 شرمنده، داری کششی کار می‌کنی - نه، آخرهاشه - 1043 00:57:36,708 --> 00:57:37,833 قهوه می‌خوری؟ 1044 00:57:37,916 --> 00:57:38,916 حتما 1045 00:57:55,333 --> 00:57:58,583 مسئله اینجاست که وقتی دکتر میاد بابا باید هوشیار باشه 1046 00:57:59,083 --> 00:58:00,791 آره، اینش سخته 1047 00:58:00,875 --> 00:58:02,715 دیشب حرفی بهم نزد 1048 00:58:02,791 --> 00:58:05,250 زیر لب یه چیزهایی گفت ولی نفهمیدم 1049 00:58:05,333 --> 00:58:06,333 من هم همین‌طور 1050 00:58:06,833 --> 00:58:08,433 به‌نظرت اشتباه‌ست که بهش قهوه بدیم؟ 1051 00:58:09,291 --> 00:58:10,333 خیلی‌خب، ندیم بهتره 1052 00:58:10,416 --> 00:58:12,833 فقط باید یه‌بار دیگه هوشیار بشه. همین 1053 00:58:12,916 --> 00:58:14,333 می‌دونم که از پسش برمیاد 1054 00:58:14,416 --> 00:58:16,056 .قهوه‌ش خوبه ممنون 1055 00:58:19,958 --> 00:58:22,166 .بابت دیشب متاسفم اوضاع قاراشمیش شد 1056 00:58:23,875 --> 00:58:24,875 من هم متاسفم 1057 00:58:30,125 --> 00:58:36,000 دیروز، بعد از اینکه همگی باهم صحبت کردیم، یه چیزی رو فهمیدم 1058 00:58:36,083 --> 00:58:37,083 احمقانه‌ست 1059 00:58:37,125 --> 00:58:40,375 باید چند سال پیش می‌فهمیدم که خب نفهمیدم 1060 00:58:41,083 --> 00:58:42,833 اون هم اینه که هم مادر اون مُرد هم مادر ما 1061 00:58:44,666 --> 00:58:47,458 به جز بابا، این هم یه وجه مشترک دیگه‌مونه 1062 00:58:47,541 --> 00:58:49,750 وقتی مادرش مُرد، هیچ‌وقت درباره‌ش باهاش صحبت نکردیم 1063 00:58:49,833 --> 00:58:50,958 بچه بودی 1064 00:58:51,500 --> 00:58:52,791 آره. همه بچه بودیم 1065 00:58:53,500 --> 00:58:56,666 احتمالا سن‌مون کم‌تر از این حرف‌ها بود که بخوایم درست و حسابی، درباره‌ش صحبت کنیم 1066 00:59:22,166 --> 00:59:23,250 دکتره رسید 1067 00:59:23,750 --> 00:59:27,541 ...می‌تونی مادامی که من 1068 00:59:29,458 --> 00:59:31,166 قهوه می‌خوری؟ تازه دمه 1069 00:59:31,250 --> 00:59:33,458 آب و آبمیوه هم داریم 1070 00:59:33,541 --> 00:59:35,541 همین‌جاست 1071 00:59:35,625 --> 00:59:39,291 پرستار تا ساعت سه نمیاد ولی احتمالا بتونیم بیدارش کنیم 1072 00:59:39,375 --> 00:59:41,083 بابا؟ بابا، حالت چطوره؟ 1073 00:59:41,166 --> 00:59:43,125 .من کریستینا هستم این پدرمون وینسنته 1074 00:59:43,208 --> 00:59:44,976 ...بیاید اهرم رو بکشیم تا 1075 00:59:45,000 --> 00:59:47,500 بیاید دکمه رو بزنیم تا یه خرده بلندش کنیم 1076 00:59:47,583 --> 00:59:49,500 داره استراحت می‌کنه 1077 00:59:49,583 --> 00:59:50,708 چند کلمه باهامون حرف زد 1078 00:59:59,041 --> 01:00:00,083 خیلی‌خب 1079 01:00:01,333 --> 01:00:02,973 خیلی‌خب، عالیه - آره - 1080 01:00:03,375 --> 01:00:04,625 ...به‌گمونم 1081 01:00:05,416 --> 01:00:07,500 ای‌کاش می‌تونستی ببینیش 1082 01:00:08,416 --> 01:00:11,000 کاش چند ماه پیش که سرحال بود می‌دیدیش 1083 01:00:11,083 --> 01:00:12,683 چیزی نیست که بخوای بابتش ناراحت بشی 1084 01:00:12,750 --> 01:00:14,333 بابتش، صرفا به ضربان نیاز داشت 1085 01:00:14,416 --> 01:00:16,958 واسه ده دقیقه، پونصد و پنجاه دلار گرفت 1086 01:00:17,041 --> 01:00:20,000 .بایستی زندگی خوبی داشته باشه ولی آره، اقلاً انجام شد 1087 01:00:21,583 --> 01:00:24,458 .بهش بگو مجبوره جای بحث نداره 1088 01:00:25,833 --> 01:00:28,458 نباید من رو آدم بده و مادر بدجنس 1089 01:00:28,541 --> 01:00:29,833 جلوه بدین 1090 01:00:30,375 --> 01:00:32,083 اوضاع اینجا به اندازه کافی سخت هست 1091 01:00:32,166 --> 01:00:33,916 .اینجا هم همین جلوه رو دارم نمی‌فهمم 1092 01:00:34,000 --> 01:00:37,500 نمی‌دونم چطور واسه همه آدم بده می‌شم. منصفانه نیست 1093 01:00:37,583 --> 01:00:40,708 من همچین آدمی نیستم. هیچ‌کس بهم فضای کافی رو نمی‌ده تا چیز دیگه‌ای باشم 1094 01:00:45,041 --> 01:00:46,583 هیچی، بی‌خیالش 1095 01:00:46,666 --> 01:00:47,708 خیلی‌خب 1096 01:00:47,791 --> 01:00:50,750 .بذار تریسی هرکاری می‌خواد بکنه دستِ من نیست 1097 01:00:51,416 --> 01:00:52,458 بعداً صحبت می‌کنیم 1098 01:00:58,500 --> 01:01:00,916 تو یه پسر بچه مودبی 1099 01:01:01,000 --> 01:01:02,875 یه پسر گنده، هان؟ 1100 01:01:02,958 --> 01:01:05,791 مثل یه پسر گنده همه‌ش آبِ دهنت آویزونه 1101 01:01:06,291 --> 01:01:07,208 وای خدا 1102 01:01:07,291 --> 01:01:09,333 عجب سگ خوبیه، هان؟ 1103 01:01:09,416 --> 01:01:12,125 شرط می‌بندم که این سگ مثل یه اسب، غذا می‌خوره 1104 01:01:23,875 --> 01:01:24,875 سلام 1105 01:01:27,208 --> 01:01:28,208 آه 1106 01:01:28,666 --> 01:01:30,666 .آره، درسته بیا 1107 01:01:31,375 --> 01:01:33,095 باید زودتر باز کنین، می‌دونین؟ 1108 01:01:33,166 --> 01:01:35,083 واسه چی ساعت ده صبح باز می‌کنین؟ 1109 01:01:35,166 --> 01:01:37,500 واسه همینه که این محله داره به‌گا می‌ره 1110 01:01:37,583 --> 01:01:40,625 باید بانگ‌فروشیِ بیست و چهار ساعته خودم رو راه بندازم. اون هم بدون مسخره‌بازی 1111 01:01:40,708 --> 01:01:43,291 شعارم می‌شه «جنس‌تون رو بردارید «و گم شید بیرون 1112 01:01:43,375 --> 01:01:45,916 آره. عمده‌فروشیش می‌کنم 1113 01:01:46,000 --> 01:01:47,333 خیلی‌خب، پسر 1114 01:01:47,416 --> 01:01:50,250 .نمی‌خوام بازش کنم پس نگرانش نباش 1115 01:01:53,750 --> 01:01:54,750 صبح به‌خیر 1116 01:01:58,208 --> 01:01:59,375 سلام 1117 01:01:59,458 --> 01:02:00,458 حالت چطوره؟ 1118 01:02:01,791 --> 01:02:02,791 ...آه 1119 01:02:03,541 --> 01:02:04,541 گله‌ای ندارم 1120 01:02:05,458 --> 01:02:07,083 خوبه. خوبه 1121 01:02:07,625 --> 01:02:09,666 تازه به پدرت سر زدم 1122 01:02:09,750 --> 01:02:12,000 می‌بینم که تونستید فرمِ عدم احیا رو امضا کنید 1123 01:02:12,083 --> 01:02:12,958 آره 1124 01:02:13,041 --> 01:02:14,708 آره، یه دکتره امروز صبح اومد 1125 01:02:14,791 --> 01:02:18,625 و تونست امضاش کنه؟ می‌دونست چی به چیه؟ 1126 01:02:18,708 --> 01:02:19,541 آره 1127 01:02:19,625 --> 01:02:21,083 تعجب‌آوره 1128 01:02:21,166 --> 01:02:22,166 البته چیز خوبیه 1129 01:02:23,708 --> 01:02:26,166 ...می‌خواستم به خواهرهات بگم که 1130 01:02:26,833 --> 01:02:28,125 می‌دونم شنیدنش سخته 1131 01:02:28,750 --> 01:02:32,708 ولی اگر پدرتون، دوباره به‌هوش بیاد واقعا غافلگیر می‌شم 1132 01:02:33,291 --> 01:02:35,791 خوش‌بختانه به‌نظر راحت میاد 1133 01:02:36,666 --> 01:02:38,166 در رابطه با اتفاقات بعدش باید بگم 1134 01:02:38,250 --> 01:02:41,333 که من و میرابلا، به محض اینکه بتونیم خودمون رو می‌رسونیم 1135 01:02:41,416 --> 01:02:43,416 و تا جایی که بتونیم کمک می‌کنیم 1136 01:02:43,500 --> 01:02:46,791 ولی یه سری چیزها هم هست که نمی‌تونیم پاسخگوشون باشیم 1137 01:02:46,875 --> 01:02:49,125 اینکه دقیقا کی متوجه شدید که فوت شده 1138 01:02:49,208 --> 01:02:52,375 البته اگر بتونید زمانش رو ثبت کنید، خوب می‌شه 1139 01:02:52,458 --> 01:02:55,333 .لازم نیست ثانیه‌ش هم قید بشه درک‌تون می‌کنیم 1140 01:02:55,958 --> 01:02:58,791 هروقت تونستید، دقیقه‌ش رو مشخص کنید 1141 01:02:59,750 --> 01:03:03,666 شاید بهتر باشه بین خودتون تقسیم وظایف کنید 1142 01:03:03,750 --> 01:03:06,125 ،کی تماس می‌گیره کی جزئیات رو ثبت می‌کنه 1143 01:03:07,666 --> 01:03:09,166 به همدیگه نیاز خواهید داشت 1144 01:03:09,750 --> 01:03:11,666 خوبه که سه‌تایید 1145 01:03:11,750 --> 01:03:14,916 انگاری داری می‌گی که این تهشه 1146 01:03:16,833 --> 01:03:18,791 ...و الان اینجاییم 1147 01:03:19,583 --> 01:03:20,750 رسیدیم به آخر خط 1148 01:03:22,125 --> 01:03:24,750 آره، ولی مگه دیروز همین بساط رو نداشتیم؟ 1149 01:03:25,416 --> 01:03:29,666 .توهین نباشه‌ها، می‌دونیم داره می‌میره درک می‌کنیم 1150 01:03:29,750 --> 01:03:31,125 می‌گی نمی‌تونی تاریخش رو مشخص کنی 1151 01:03:31,208 --> 01:03:36,000 ولی هر روز میای اینجا و می‌گی دیگه این تهشه 1152 01:03:36,083 --> 01:03:38,583 نمی‌خوام به‌جای اونا صحبت کنم 1153 01:03:38,666 --> 01:03:41,125 ولی داره می‌ره رو مخِ من یکی 1154 01:03:41,208 --> 01:03:44,333 .خیلی شده خیلی وقته قراره باهاش خداحافظی کنیم 1155 01:03:44,416 --> 01:03:46,096 آره، قطعاً دیروز بود 1156 01:03:46,125 --> 01:03:47,458 و همین‌طور امروز - آره - 1157 01:03:47,541 --> 01:03:49,875 ببخشید اگر وحشت بی‌مورد ایجاد کردم 1158 01:03:49,958 --> 01:03:52,000 قطعا چنین نیتی نداشتم 1159 01:03:52,791 --> 01:03:55,416 صرفا اوضاع درحال پایانه 1160 01:03:55,958 --> 01:03:57,750 واسه همین اینجام - می‌دونیم - 1161 01:03:58,625 --> 01:04:02,125 .و خیلی هم کمک کردی باور کن که ممنونتیم 1162 01:04:02,833 --> 01:04:04,375 دیروقت بود 1163 01:04:05,083 --> 01:04:06,166 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم 1164 01:04:06,250 --> 01:04:08,916 یارو هر روز میاد اینجا و می‌گه که قراره بمیره 1165 01:04:09,000 --> 01:04:11,625 ،همین‌جوریش اوضاع بد هست ولی این یارو دیگه خیلی دراماتیکه 1166 01:04:11,708 --> 01:04:12,708 می‌دونم، می‌دونم 1167 01:04:12,791 --> 01:04:15,666 «صبح به‌خیر. باباتون قراره بمیره» 1168 01:04:15,750 --> 01:04:18,083 «می‌شه یه‌کم قهوه برام بریزید؟» 1169 01:04:18,166 --> 01:04:20,166 شما دوتا چه‌تون شده؟ 1170 01:04:20,250 --> 01:04:22,875 ببخشید، نباید چیزی بگم 1171 01:04:22,958 --> 01:04:25,500 .نه، حق با توئه باید یه‌کم تغییر رویه بده 1172 01:04:25,583 --> 01:04:30,375 مثلا واسه اینکه محک‌مون بزنه که داریم گوش می‌دیم یا نه، بگه به‌زودی تردستی می‌کنه 1173 01:04:30,458 --> 01:04:31,458 تردستی؟ 1174 01:04:32,250 --> 01:04:34,041 .آره، یه چیزی همین‌جوری بگه حالا هرچی که می‌خواد باشه 1175 01:04:34,125 --> 01:04:36,791 تردستی چرا؟ بابا که بلد نیست 1176 01:04:36,875 --> 01:04:38,684 قبلا می‌تونست سکه غیب کنه 1177 01:04:38,708 --> 01:04:39,625 آره 1178 01:04:39,708 --> 01:04:40,708 ...خیلی‌خب 1179 01:04:40,791 --> 01:04:42,166 آره، آره 1180 01:04:43,000 --> 01:04:47,875 پدرتون، الان‌هاست که یه سکه» «ناپدید کنه 1181 01:04:47,958 --> 01:04:50,666 .آره، با این حال می‌کنم برام منطقیه 1182 01:04:50,750 --> 01:04:52,375 .خیلی نشئه‌ای، ولی آره موافقم 1183 01:04:52,458 --> 01:04:54,041 می‌خوای بری پیشش؟ 1184 01:04:56,375 --> 01:04:58,916 اگر می‌خوای... بهت فشار نمیارم‌ها ...ولی اگر می‌خوای 1185 01:04:59,708 --> 01:05:03,125 ،که با ما یا بدون ما وارد بشی امیدوارم بگی 1186 01:05:07,083 --> 01:05:08,750 خیلی‌خب، من می‌رم پیشش 1187 01:05:08,833 --> 01:05:11,208 اگر چیزی شد، صداتون می‌کنم 1188 01:05:11,708 --> 01:05:13,583 اگر سکه غیب شد صداتون می‌کنم 1189 01:05:22,250 --> 01:05:25,541 دوست ندارم رابطه‌مون بعد از مرگش، به‌پایان برسه 1190 01:05:28,958 --> 01:05:30,333 چه رابطه‌ای؟ 1191 01:05:30,416 --> 01:05:32,375 خب، دوست داری چه رابطه‌ای باشه؟ 1192 01:05:46,291 --> 01:05:48,125 نه، تلفن رو جواب می‌دی 1193 01:05:48,208 --> 01:05:49,208 تریسی 1194 01:05:51,416 --> 01:05:55,083 تیم بنت، فوراً به جیمی هانت تکل زد 1195 01:05:55,166 --> 01:05:56,625 اینجوری می‌شه دیگه 1196 01:05:57,250 --> 01:05:59,166 از یک فامبل، جون سالم به‌در می‌بره 1197 01:06:00,458 --> 01:06:02,178 برام مهم نیست که داشتی ناهار می‌خوردی 1198 01:06:02,208 --> 01:06:04,226 ...یک کرنربک بسیار تهاجمی... 1199 01:06:04,250 --> 01:06:05,250 تریسی؟ 1200 01:06:05,791 --> 01:06:07,767 دوست دارم بازی چنین کرنربک‌هایی رو تماشا کنم 1201 01:06:07,791 --> 01:06:11,750 اونایی که مشکلی با تکل زدن ...توی بک‌فیلد ندارن 1202 01:06:12,208 --> 01:06:13,208 نمی‌تونم 1203 01:06:14,041 --> 01:06:15,125 تریسی؟ 1204 01:06:16,333 --> 01:06:18,750 ...این مدافعان... 1205 01:06:19,875 --> 01:06:21,125 تریسی، گوش کن 1206 01:06:21,625 --> 01:06:23,500 ازت می‌خوام دست برداری و به حرفم گوش بدی 1207 01:06:24,250 --> 01:06:25,958 این کار رو نکن 1208 01:06:26,041 --> 01:06:28,333 تریسی، ازت می‌خوام ...که با 1209 01:06:28,416 --> 01:06:31,291 تریسی 1210 01:06:39,875 --> 01:06:41,750 مطمئنی که حداقل نصفش رو نمی‌خوای؟ 1211 01:06:41,833 --> 01:06:43,353 نه، واقعا گرسنه‌م نیست 1212 01:06:48,166 --> 01:06:50,041 می‌دونم عجیبه، ولی روش نوشته همین کار رو بکنید 1213 01:06:50,125 --> 01:06:51,166 ایرادی نداره 1214 01:06:52,166 --> 01:06:53,846 واقعا؟ هیچی میل نداری؟ 1215 01:06:53,875 --> 01:06:56,000 من که اینجا همیشه گرسنه‌م - واقعا؟ - 1216 01:06:56,500 --> 01:06:58,340 می‌خوای یه استراحتی به خودت بدی؟ اگر بخوای، می‌تونم برم پیشش بشینم 1217 01:06:58,375 --> 01:07:01,125 من مشکلی ندارم. تو خودت می‌خوای بری پیشش باشی؟ 1218 01:07:01,208 --> 01:07:05,166 .چون می‌تونیم باهم بریم پیشش ایرادی نداره، چون دارم براش کتاب می‌خونم 1219 01:07:05,250 --> 01:07:07,250 .نه، ایرادی نداره خودم کار دارم 1220 01:07:15,541 --> 01:07:16,916 می‌دونی ریچل کجا رفت؟ 1221 01:07:17,500 --> 01:07:18,500 نه 1222 01:07:50,458 --> 01:07:51,541 کریستینا؟ 1223 01:07:55,333 --> 01:07:56,333 کریستینا؟ 1224 01:07:58,250 --> 01:07:59,250 هی 1225 01:08:04,333 --> 01:08:05,166 اوه 1226 01:08:05,250 --> 01:08:07,166 اینجایی - آره - 1227 01:08:08,708 --> 01:08:10,333 صرفا یه لحظه با خودم خلوت کرده بودم. چی شده؟ 1228 01:08:10,416 --> 01:08:13,041 .هیچی، خلوت کن همه‌چیز مرتبه 1229 01:08:38,916 --> 01:08:41,291 مُرد؟ - نه - 1230 01:08:41,875 --> 01:08:44,041 نه، اگر چنین چیزی می‌شد صدات می‌کردیم 1231 01:08:46,041 --> 01:08:47,041 نمی‌دونم 1232 01:08:48,208 --> 01:08:49,958 صرفا اینجا نشستنت عجیبه 1233 01:08:52,875 --> 01:08:54,958 کیتی غذا درست کرده - آره - 1234 01:08:57,041 --> 01:08:58,916 جو خیلی عجیبی شده 1235 01:08:59,000 --> 01:09:02,958 صرفا می‌خوام یه‌کم با خودم خلوت کنم و بعدش برگردم پیش بابا 1236 01:09:04,375 --> 01:09:05,375 باشه 1237 01:09:06,791 --> 01:09:07,791 خیلی‌خب 1238 01:09:08,708 --> 01:09:11,041 .بهتره برم نتایج رو چک کنم شرط ترکیبی بستم 1239 01:09:11,125 --> 01:09:13,583 ...برنده نمی‌شم‌ها، ولی 1240 01:09:14,666 --> 01:09:15,666 کسی چه می‌دونه 1241 01:09:28,958 --> 01:09:29,958 حالت خوبه؟ 1242 01:09:30,750 --> 01:09:32,000 خوبم 1243 01:09:35,333 --> 01:09:36,333 خیلی‌خب 1244 01:09:44,333 --> 01:09:45,875 بیا، این رو بخور 1245 01:09:47,250 --> 01:09:48,250 ممنون 1246 01:09:49,916 --> 01:09:51,833 قربانت 1247 01:10:30,666 --> 01:10:31,666 سلام بابا 1248 01:10:32,208 --> 01:10:34,416 ضریب‌ها به این شکلن 1249 01:10:35,458 --> 01:10:37,375 ‫کلیپرز، ۱۲۵+ 1250 01:10:37,916 --> 01:10:39,208 ‫بیلز ۲۰۰- 1251 01:10:39,291 --> 01:10:41,291 ‫تایتانز ۱۴۵- 1252 01:10:41,375 --> 01:10:42,791 ‫وایکینگز ۹۰۰- 1253 01:10:43,291 --> 01:10:44,708 ‫متس ۱۱۵- 1254 01:10:44,791 --> 01:10:47,583 ‫و ایگلز ۲۲۰- 1255 01:10:47,666 --> 01:10:48,666 ...پس 1256 01:10:49,666 --> 01:10:52,291 با ۲۰ دلار می‌تونم ۷۲۴ دلار و خرده‌ای به جیب بزنم 1257 01:10:53,000 --> 01:10:55,291 دیوانه‌واره، نه؟ 1258 01:11:07,166 --> 01:11:08,166 آره 1259 01:11:31,500 --> 01:11:33,291 .از دیدنت خوش‌حالم بیا تو 1260 01:11:39,416 --> 01:11:41,208 حال پدرت چطوره؟ 1261 01:11:41,291 --> 01:11:45,250 .هنوز زنده‌ست داره می‌جنگه 1262 01:11:50,000 --> 01:11:51,833 غذا می‌خوری؟ سوپ درست کردم 1263 01:11:53,916 --> 01:11:55,708 نه؟ قهوه چطور؟ 1264 01:11:56,291 --> 01:11:57,875 خیلی‌خب 1265 01:11:59,708 --> 01:12:01,548 خب، اگر نظرت عوض شد بهم بگو 1266 01:12:01,625 --> 01:12:02,875 خیلی زیاد درست کردم 1267 01:12:04,583 --> 01:12:08,250 عه، می‌خوای بری حموم؟ با آقا اردکه؟ دیگه کی؟ 1268 01:12:09,375 --> 01:12:10,375 حباب خانم؟ 1269 01:12:10,916 --> 01:12:12,166 عجب بابای خوبی داری‌ها 1270 01:12:13,500 --> 01:12:15,333 از طرف من هم آب بپاش روش، باشه؟ 1271 01:12:18,291 --> 01:12:19,291 هی 1272 01:12:19,750 --> 01:12:20,750 هی 1273 01:12:23,500 --> 01:12:24,875 دستت بنده 1274 01:12:24,958 --> 01:12:27,708 .نه، هیچی، هیچی همه‌چیز مرتبه 1275 01:12:27,791 --> 01:12:30,791 .صرفا دلم خواست یه سلامی بکنم احساس غریبی کردم 1276 01:12:33,208 --> 01:12:35,375 حتما. ممنون 1277 01:12:37,541 --> 01:12:38,916 تکیه بده 1278 01:12:40,333 --> 01:12:42,375 به طرز نشستنت آگاه باش 1279 01:12:43,791 --> 01:12:46,250 ...یادت باشه که اساس مدیتیشن 1280 01:12:47,125 --> 01:12:50,666 اینه که بشینی و احساس امنیت کنی 1281 01:12:51,666 --> 01:12:52,916 ...بقیه جوانبش 1282 01:13:24,708 --> 01:13:26,250 حالت چطوره ریچل؟ 1283 01:13:27,833 --> 01:13:28,875 خوبم 1284 01:13:30,541 --> 01:13:31,541 بابات چطوره؟ 1285 01:13:32,833 --> 01:13:33,958 می‌جنگه 1286 01:13:34,708 --> 01:13:35,708 هنوز زنده‌ست 1287 01:13:36,708 --> 01:13:37,791 خوبه 1288 01:13:38,916 --> 01:13:39,916 آره 1289 01:13:40,666 --> 01:13:43,875 می‌دونی که می‌خوام بهت چی بگم دیگه؟ 1290 01:13:44,541 --> 01:13:45,916 درباره سیگار کشیدن در اینجا 1291 01:13:47,208 --> 01:13:49,291 فرض کن گفتم، باشه؟ 1292 01:13:51,208 --> 01:13:52,208 باشه، باشه 1293 01:13:52,916 --> 01:13:53,916 ممنون 1294 01:14:40,625 --> 01:14:42,583 روزانه چند بار این کار رو می‌کنی؟ 1295 01:14:42,666 --> 01:14:44,083 هروقت که بتونم 1296 01:14:44,166 --> 01:14:46,500 معمولا وقتش رو ندارم ولی بهم کمک می‌کنه 1297 01:14:47,833 --> 01:14:49,375 می‌خوای بهم ملحق بشی؟ 1298 01:14:49,458 --> 01:14:50,333 ممنون 1299 01:14:50,416 --> 01:14:53,666 شاید وقتی بچه‌ها بزرگ‌تر شدن و از خونه رفتن، شروع کردم 1300 01:14:56,041 --> 01:14:57,708 نوشتنش برام سخته 1301 01:14:58,208 --> 01:15:00,333 به‌نظرم بهتره از ریچل بخوای 1302 01:15:01,041 --> 01:15:02,041 واقعا؟ 1303 01:15:09,833 --> 01:15:10,833 سرت شلوغه؟ 1304 01:15:12,708 --> 01:15:16,916 .دارم روی اعلامیه ترحیمش کار می‌کنم امیدوار بودم بهم کمک کنی 1305 01:15:18,833 --> 01:15:20,750 از این چیزها سر درنمیارم 1306 01:15:20,833 --> 01:15:21,958 من هم همین‌طور 1307 01:15:22,458 --> 01:15:23,750 وینسنت از کار کردن 1308 01:15:23,833 --> 01:15:26,041 برای سازمان خدمات اداری شهری مفتخر بود 1309 01:15:26,125 --> 01:15:28,916 بعد از سی و دو سال، به عنوانِ سرپرستِ ارشد، بازنشسته شد 1310 01:15:29,000 --> 01:15:30,040 و بین همکارانش، محبوب بود 1311 01:15:30,083 --> 01:15:33,500 وینسنت جهت فداکاریش برای خانواده و دوستانش 1312 01:15:33,583 --> 01:15:35,708 مهمان‌نوازیش و شوخ‌طبعیش 1313 01:15:35,791 --> 01:15:37,750 و عشق بی‌قید و شرطش به گروه جتز، در یادها باقی می‌مونه 1314 01:15:41,583 --> 01:15:42,583 همین؟ 1315 01:15:43,041 --> 01:15:44,041 تا الان آره 1316 01:15:44,666 --> 01:15:47,916 و می‌دونم خیلی خشک به‌نظر میاد 1317 01:15:48,000 --> 01:15:51,000 ولی نمی‌دونم چطوری زندگیش رو توی چند کلمه، خلاصه کنم 1318 01:15:51,583 --> 01:15:53,142 تا الان که خوب بوده 1319 01:15:53,166 --> 01:15:55,333 .نمی‌دونم اینا رو کی می‌خونه نمی‌دونم 1320 01:15:55,416 --> 01:15:57,416 اگر می‌شناختیش، خب می‌شناختیش دیگه 1321 01:15:57,500 --> 01:15:59,875 یه‌جور حالت ثبتی داره 1322 01:15:59,958 --> 01:16:03,250 ،اینجوریه که اگر کسی کنجکاوه این آقا وجود داشته 1323 01:16:03,333 --> 01:16:05,166 باهات شرط می‌بندم 1324 01:16:05,958 --> 01:16:09,041 هرچی بنویسی، بقیه متوجه نمی‌شن 1325 01:16:09,750 --> 01:16:11,750 بنویس با چندتا جنده روانی ازدواج کرد 1326 01:16:11,833 --> 01:16:13,375 چندتا جنده روانی هم بزرگ کرد 1327 01:16:13,458 --> 01:16:14,458 ممنون 1328 01:16:15,291 --> 01:16:17,250 .خیلی‌خب، پس جدیه باشه 1329 01:16:17,750 --> 01:16:19,166 ...وینسنت 1330 01:16:20,625 --> 01:16:21,750 گروه جتز رو دوست داشت 1331 01:16:21,833 --> 01:16:22,708 آره، نوشتمش 1332 01:16:22,791 --> 01:16:25,500 دوست داره به چیزهای مسخره بخنده 1333 01:16:26,041 --> 01:16:27,875 فیلم‌های قدیمی دوست داره 1334 01:16:28,958 --> 01:16:30,333 آهنگ‌های صفحه‌های گرامافون رو گوش می‌ده 1335 01:16:30,416 --> 01:16:31,416 ...آه 1336 01:16:31,875 --> 01:16:32,875 ...اون 1337 01:16:33,750 --> 01:16:36,041 ...بعضی وقت‌ها 1338 01:16:36,666 --> 01:16:39,666 به اخبار رادیویی زنگ می‌زنه و باهاشون بحث می‌کنه 1339 01:16:40,791 --> 01:16:45,583 ،بدجوری قاطی می‌کنه سرشون داد می‌زنه 1340 01:16:45,666 --> 01:16:47,083 و بعد دلیلش رو یادش می‌ره 1341 01:16:48,000 --> 01:16:51,625 خیلی چیزهایی که نباید به کیرت باشه 1342 01:16:51,708 --> 01:16:53,166 به کیرش نیست 1343 01:16:53,250 --> 01:16:57,583 خیلی چیزهایی که نباید به کیرت باشه ...به کیرش هم نیست 1344 01:16:57,666 --> 01:16:58,708 اینش راسته 1345 01:16:58,791 --> 01:17:01,083 هرچی گفتم راسته - می‌دونم - 1346 01:17:01,166 --> 01:17:02,958 این از چیزی که من نوشتم، جالب‌تره 1347 01:17:03,500 --> 01:17:05,208 ولی این هم صرفا یه لیسته 1348 01:17:05,291 --> 01:17:06,291 سعی‌م رو کردم 1349 01:17:07,833 --> 01:17:11,500 یک روز... این قضیه مال بعد از مرگ ساراست 1350 01:17:11,583 --> 01:17:14,101 ،و کیتی، تازه رفته بودی دانشگاه یا تابستون سال قبلش بود 1351 01:17:14,125 --> 01:17:18,000 ولی اینجا نبودی ...و ریچل، تو 1352 01:17:18,625 --> 01:17:21,625 ،شب‌‌های زیادی رو بیرون می‌موندی پس خیلی غیرعادی نبود 1353 01:17:21,708 --> 01:17:25,916 که با پدرم، شب‌ها تنها باشیم 1354 01:17:26,000 --> 01:17:27,666 واسه تکالیف مدرسه‌م به کمک زیادی، نیاز نداشتم 1355 01:17:27,750 --> 01:17:31,500 و اون هم هنوز عزادار بود 1356 01:17:32,125 --> 01:17:35,375 ولی بعضی وقت‌ها بعد از شام 1357 01:17:35,458 --> 01:17:37,083 یه فیلم یا یه سریالی می‌دیدیم 1358 01:17:37,166 --> 01:17:39,708 و هنوز خیلی به اون دوران فکر می‌کنم 1359 01:17:39,791 --> 01:17:42,166 آروم بود 1360 01:17:43,291 --> 01:17:49,541 خب، یه شب، فیلمی که دیدیم خیلی براش ناراحت‌کننده بود 1361 01:17:49,625 --> 01:17:52,583 نمی‌دونم چی بود، فقط یکی توش داشت می‌مرد 1362 01:17:52,666 --> 01:17:55,125 و می‌خواست برام توضیح بده 1363 01:17:55,208 --> 01:17:58,875 مرگی که توی فیلم شاهدش هستیم 1364 01:17:58,958 --> 01:18:02,791 هیچ ارتباطی با مرگِ واقعی نداره 1365 01:18:02,875 --> 01:18:06,041 می‌خواست بگه که کتاب‌ها و فیلم‌ها 1366 01:18:06,125 --> 01:18:08,208 و هرچیز دیگه‌ای که سعی داشته مرگ رو نشون بده، اشتباه نشون داده 1367 01:18:08,291 --> 01:18:10,166 و ابزارش از طریق تصاویر و کلمات 1368 01:18:10,250 --> 01:18:12,250 باعث شده اشتباه نشون داده بشه 1369 01:18:12,333 --> 01:18:16,333 .دروغ بزرگی بوده ...مثل چیزی که داشتیم می‌دیدیم 1370 01:18:16,416 --> 01:18:18,208 یادم میاد 1371 01:18:19,291 --> 01:18:22,416 تنها راه خلاصه کردن زندگی یه نفر 1372 01:18:22,500 --> 01:18:25,583 و تنها راه داشتن دید واقع‌بینانه 1373 01:18:26,416 --> 01:18:31,333 کاری که کردن، شخصیت‌شون ...نحوه ابراز علاقه‌شون 1374 01:18:32,250 --> 01:18:34,250 چی شده؟ - نه، نه، خوابیده - 1375 01:18:34,333 --> 01:18:35,625 فقط وقتشه برم 1376 01:18:37,416 --> 01:18:38,625 دیوانه‌وار بود 1377 01:18:39,333 --> 01:18:40,933 وای خدا، فکر کردم یه اتفاقی افتاده 1378 01:18:41,000 --> 01:18:42,041 من هم همین‌طور 1379 01:18:42,125 --> 01:18:43,541 این واقعا دیوانه‌واره 1380 01:18:43,625 --> 01:18:46,500 .یهو پریشون شدیم این کار اشتباهه 1381 01:18:46,583 --> 01:18:48,750 می‌رم بدرقه‌ش کنم 1382 01:18:48,833 --> 01:18:50,416 چی؟ نه، یه لحظه وایسا 1383 01:18:50,500 --> 01:18:52,958 .اینجوری تو خماری نذارمون ...می‌خواستی 1384 01:18:54,833 --> 01:18:56,541 حرف بابا درباره مرگ رو بهمون بگو 1385 01:18:57,041 --> 01:18:58,041 راست می‌گی 1386 01:18:59,500 --> 01:19:03,958 می‌گفت تنها ابراز احساسی ...که مرگ به‌دنبال داره 1387 01:19:04,041 --> 01:19:05,125 از طریق عدم حضوره 1388 01:19:05,208 --> 01:19:07,750 بقیه چیزها صرفاً خیالاتن 1389 01:19:10,000 --> 01:19:12,291 خیلی‌خب 1390 01:19:13,500 --> 01:19:14,666 ...پس اساساً 1391 01:19:15,708 --> 01:19:16,958 نباید چیزی بنویسی 1392 01:19:17,583 --> 01:19:19,375 به‌نظرم منظور بابا این بوده که 1393 01:19:19,458 --> 01:19:22,750 تا بعد از مرگش، نمی‌دونیم چه‌جور آدمی بوده 1394 01:19:23,500 --> 01:19:26,916 ولی به‌نظرم وقتی آدم‌ها زنده‌ن باز هم می‌دونم چه‌جور آدمی هستن، نه؟ 1395 01:19:27,000 --> 01:19:28,166 آره 1396 01:19:29,458 --> 01:19:31,125 .یه‌جورهایی آره ...خب 1397 01:19:31,916 --> 01:19:33,500 می‌دونیم الان چه‌جور آدمی هستن 1398 01:19:34,666 --> 01:19:35,583 ...من 1399 01:19:37,625 --> 01:19:39,250 ...به من مربوط نمی‌شه‌ها، ولی 1400 01:19:40,458 --> 01:19:43,333 شنیدم که داشتی با تریسی ...بحث می‌کردی ولی می‌دونی 1401 01:19:43,416 --> 01:19:46,125 اون الان یه نوجوونه 1402 01:19:46,208 --> 01:19:47,500 خودت هم این رو می‌دونی 1403 01:19:47,583 --> 01:19:49,250 ...به‌نظرم منظور بابا 1404 01:19:50,000 --> 01:19:51,000 ...چیز بود 1405 01:19:51,916 --> 01:19:52,833 کل این قضیه 1406 01:19:52,916 --> 01:19:55,500 ...همه‌ش، می‌دونی 1407 01:19:56,000 --> 01:19:59,833 دوران‌های متفاوت و آدم‌های متفاوتی ...که می‌تونیم باشیم 1408 01:20:01,083 --> 01:20:03,250 می‌دونی، توی طول عمرمون 1409 01:20:07,208 --> 01:20:08,208 آره 1410 01:20:10,125 --> 01:20:12,125 در رابطه با تریسی، آدم این رو سریع فراموش می‌کنه 1411 01:20:12,791 --> 01:20:14,708 انگار که قراره تا ابد اینجوری بمونه 1412 01:20:14,791 --> 01:20:16,125 نه 1413 01:20:16,208 --> 01:20:18,458 بزرگ‌تر که بشه باز هم لوس می‌مونه 1414 01:20:18,541 --> 01:20:20,166 ولی یه نوع دیگه از لوس بودن 1415 01:20:23,166 --> 01:20:24,291 دارم شوخی می‌کنم 1416 01:20:24,375 --> 01:20:25,375 آره، می‌دونم 1417 01:20:32,208 --> 01:20:35,208 شرمنده که بیش‌تر اینجا نبودم تا کمکت کنم 1418 01:20:36,000 --> 01:20:37,208 می‌دونم برات سخت بود 1419 01:20:40,250 --> 01:20:41,375 طوری نیست 1420 01:20:43,833 --> 01:20:45,041 اتفاقا باهاش حال کردم 1421 01:20:47,458 --> 01:20:48,541 ولی ممنون 1422 01:20:48,625 --> 01:20:51,041 و امیدوارم از اینجا نری 1423 01:20:51,125 --> 01:20:52,125 چرا؟ 1424 01:20:52,541 --> 01:20:55,041 چون می‌خوام آپارتمان بین خانواده‌مون بمونه 1425 01:21:01,625 --> 01:21:03,875 می‌خواید الان با همدیگه بریم داخل؟ 1426 01:21:06,333 --> 01:21:08,291 یالا، بیاید بریم 1427 01:21:22,666 --> 01:21:25,333 ببین کی‌ها اومدن 1428 01:21:26,875 --> 01:21:28,666 سلام 1429 01:21:31,375 --> 01:21:33,208 سلام بابایی، منم 1430 01:21:33,291 --> 01:21:34,291 بلند 1431 01:21:35,791 --> 01:21:37,041 چی گفتی، بابایی؟ 1432 01:21:38,166 --> 01:21:40,833 .متوجه نمی‌شم می‌خوای جابجات کنم؟ 1433 01:21:41,625 --> 01:21:43,041 یه‌بار دیگه می‌گی؟ 1434 01:21:43,125 --> 01:21:44,833 فکرکنم بابا می‌خواد بلندش کنیم که بشینه 1435 01:21:44,916 --> 01:21:47,333 واقعا؟ - بابا؟ - 1436 01:21:48,125 --> 01:21:49,851 حواست به تابلو باشه - باشه - 1437 01:21:49,875 --> 01:21:51,017 وای خدا - ...بچه‌ها - 1438 01:21:51,041 --> 01:21:53,142 بچه‌ها، این ایده خوبیه؟ - صرفا آروم برو - 1439 01:21:53,166 --> 01:21:54,625 خیلی‌خب، مواظب باش لطفا 1440 01:21:54,708 --> 01:21:56,875 مواظب پاش باش - دنبالم بیا - 1441 01:21:56,958 --> 01:21:58,642 مواظب باش - برو بابا - 1442 01:21:58,666 --> 01:22:01,166 صاف ببریدش - خیلی‌خب - 1443 01:22:01,250 --> 01:22:03,250 خیلی‌خب - خارجش کردیم - 1444 01:22:03,333 --> 01:22:04,375 اوه 1445 01:22:06,416 --> 01:22:08,208 خیلی‌خب 1446 01:22:09,041 --> 01:22:10,541 فکرکنم می‌خواد روی صندلیش بشینه 1447 01:22:10,625 --> 01:22:13,833 روی صندلیش؟ کار عاقلانه‌ایه؟ اگر لازم باشه که یهو جابجاش کنیم چی؟ 1448 01:22:14,416 --> 01:22:15,416 کجا؟ 1449 01:22:15,750 --> 01:22:18,625 خیلی‌خب - باشه - 1450 01:22:19,583 --> 01:22:22,000 بیا - آره، اون یکی صندلی رو بیار - 1451 01:22:24,250 --> 01:22:25,250 اوه 1452 01:22:25,833 --> 01:22:27,393 داریش؟ - آره، دارمش - 1453 01:22:27,875 --> 01:22:29,625 مانیتور رو بیار اینجا 1454 01:22:29,708 --> 01:22:31,188 خیلی‌خب - خیلی‌خب، وایسا - 1455 01:22:31,708 --> 01:22:34,583 پاهات رو بلند می‌کنم بابا، باشه؟ 1456 01:22:34,666 --> 01:22:37,059 قفلش کن - باشه - 1457 01:22:46,083 --> 01:22:48,083 یک، دو، سه 1458 01:22:56,333 --> 01:22:59,166 آره، می‌زنمش تو برق 1459 01:22:59,250 --> 01:23:00,708 خیلی‌خب، بیا 1460 01:23:00,791 --> 01:23:02,458 باشه. ممنون 1461 01:23:02,958 --> 01:23:05,291 مواظب باش 1462 01:23:05,375 --> 01:23:06,695 زدی؟ - آره - 1463 01:23:08,000 --> 01:23:09,476 وصل شد - خیلی‌خب - 1464 01:23:09,500 --> 01:23:11,083 اکسیژن داره جریان پیدا می‌کنه 1465 01:23:11,166 --> 01:23:13,583 خیلی‌خب 1466 01:23:13,666 --> 01:23:15,125 آره 1467 01:23:28,583 --> 01:23:30,851 چی کار کنیم؟ بعید می‌دونم غذا خوردن براش مناسب باشه 1468 01:23:30,875 --> 01:23:34,000 .باهم وقت می‌گذرونیم می‌تونیم فیلمی بازی‌ای چیزی ببینیم 1469 01:23:34,083 --> 01:23:35,166 ...آره 1470 01:23:35,250 --> 01:23:36,916 تایتان‌ها شرطمون رو خراب کردن 1471 01:23:37,000 --> 01:23:40,208 ولی اگر بخوای، می‌تونیم بازی بیلز رو تماشا کنیم 1472 01:23:42,500 --> 01:23:43,875 تماشا کنیم؟ 1473 01:23:43,958 --> 01:23:45,758 بچرخونش - باشه - 1474 01:23:50,166 --> 01:23:51,708 خیلی‌خب - خیلی‌خب - 1475 01:23:51,791 --> 01:23:55,666 هی 1476 01:23:57,125 --> 01:23:59,666 افتضاح بود 1477 01:23:59,750 --> 01:24:00,875 اوه، بابایی 1478 01:24:20,166 --> 01:24:22,666 ...دخترها، لطفا 1479 01:24:26,166 --> 01:24:28,958 ...این صدا - ...بابا - 1480 01:24:29,041 --> 01:24:30,750 وایسا، نمی‌تونی 1481 01:24:43,166 --> 01:24:45,916 نه، نه، نه - نه، نه - 1482 01:24:46,000 --> 01:24:47,375 نه، بذارید کارم رو بکنم 1483 01:24:49,916 --> 01:24:52,000 ...هنوز 1484 01:24:52,750 --> 01:24:54,208 قوت دارم 1485 01:25:28,041 --> 01:25:29,708 خیلی‌خب، شوکه نشید 1486 01:25:29,791 --> 01:25:31,458 به اندازه کافی، توی تخت بودم 1487 01:25:42,750 --> 01:25:43,750 اوه 1488 01:25:44,375 --> 01:25:45,375 ...آه 1489 01:25:46,000 --> 01:25:48,875 ...ممنونم که سعی‌تون رو کردید، ولی 1490 01:25:51,708 --> 01:25:52,708 نه 1491 01:25:53,250 --> 01:25:54,541 ریچل خواهرته 1492 01:25:55,875 --> 01:25:57,125 دخترمه 1493 01:25:58,416 --> 01:26:01,083 مثل دختر خودم، بزرگش نکردم 1494 01:26:01,166 --> 01:26:02,500 چون دختر خودمه 1495 01:26:02,583 --> 01:26:04,541 اگه نسبت خونی براش مهم بود 1496 01:26:04,625 --> 01:26:06,666 یه پدر دیگه می‌داشت 1497 01:26:06,750 --> 01:26:09,000 یه پدری، مثل پدر من 1498 01:26:09,083 --> 01:26:11,750 پدرم، آدمِ عوضی‌ای بود 1499 01:26:11,833 --> 01:26:13,250 این رو که خودتون می‌دونید 1500 01:26:13,333 --> 01:26:15,625 ...نسبتِ خونی داشتیم، ولی 1501 01:26:16,958 --> 01:26:18,875 نمی‌شد اسمش رو پدر گذاشت 1502 01:26:23,541 --> 01:26:26,958 نمی‌دونی که 1503 01:26:27,541 --> 01:26:29,458 ریچل چقدر دوستت داره 1504 01:26:29,541 --> 01:26:31,708 و چقدر براش مهمی 1505 01:26:31,791 --> 01:26:34,875 وقتی رفتی دانشگاه و از خونه رفتی 1506 01:26:34,958 --> 01:26:37,291 به‌طرز بی‌سابقه‌ای ناراحت شد 1507 01:26:37,375 --> 01:26:40,541 مشابه‌ش رو فقط موقعی که مادرش مریض شد و فوت کرد دیدم 1508 01:26:43,166 --> 01:26:44,958 خیلی منتظر موندم 1509 01:26:45,041 --> 01:26:48,375 تا بالاخره بفهمید که چرا این‌قدر دعوا می‌کنید 1510 01:26:50,375 --> 01:26:52,000 چقدر به‌هم شباهت دارید 1511 01:26:52,541 --> 01:26:54,833 می‌خوام وقتی مُردم سعی‌تون رو بکنید 1512 01:26:54,916 --> 01:26:57,791 می‌دونم می‌تونید رابطه بهتری بسازید 1513 01:26:58,625 --> 01:27:01,875 بعد از مُردنم، در ارتباط خواهید بود 1514 01:27:01,958 --> 01:27:03,375 حتی شاید ارتباطتون پررنگ‌تر هم بشه 1515 01:27:03,458 --> 01:27:04,625 مطمئنم 1516 01:27:08,833 --> 01:27:09,833 کریستینا 1517 01:27:13,708 --> 01:27:14,708 کریستینا 1518 01:27:16,416 --> 01:27:18,125 می‌دونم بهت ظلم شده 1519 01:27:19,333 --> 01:27:22,500 شنیدم خاطره فیلم دیدن‌مون رو تعریف کردی 1520 01:27:22,583 --> 01:27:24,500 ...آم 1521 01:27:24,583 --> 01:27:28,500 تنها دفعه‌ای بود که خشمم رو سرت خالی نکردم 1522 01:27:29,000 --> 01:27:31,291 بقیه هم همین‌طور 1523 01:27:32,583 --> 01:27:34,541 واقعا از صمیم قلبم متاسفم 1524 01:27:36,625 --> 01:27:38,125 ...از همون 1525 01:27:38,208 --> 01:27:40,833 از همون لحظه که پا گرفتی 1526 01:27:40,916 --> 01:27:43,375 به کسی نیازی نداشتی 1527 01:27:43,458 --> 01:27:45,041 می‌شد تنهات گذاشت 1528 01:27:45,125 --> 01:27:47,791 و وقتی مادرت هم فوت شد به‌نظر نمی‌اومد مشکلی داشته باشی 1529 01:27:47,875 --> 01:27:50,541 و باید می‌فهمیدم که این ممکن نیست 1530 01:27:50,625 --> 01:27:52,125 و تو هم به اندازه من داشتی عذاب می‌کشیدی 1531 01:27:52,208 --> 01:27:55,208 ولی درد زیادی می‌کشیدم و نمی‌‌تونستم درک کنم 1532 01:27:57,041 --> 01:27:59,375 ...و بعدش دوباره عاشق شدم و 1533 01:28:02,125 --> 01:28:03,125 ...آه 1534 01:28:03,583 --> 01:28:06,208 دخترت، چیزی تو دلش نمی‌مونه 1535 01:28:07,833 --> 01:28:12,416 دیدم که چقدر بچه‌ت و دیوید رو دوست داری 1536 01:28:12,500 --> 01:28:16,666 و اگر بخوای باز هم بچه‌دار بشی اونا رو هم همون‌قدر دوست داری 1537 01:28:16,750 --> 01:28:19,583 و ازت ممنونم 1538 01:28:20,958 --> 01:28:24,625 ممنون که بهتر از من عمل کردی 1539 01:28:24,708 --> 01:28:26,041 که بیش‌تر تلاش کردی 1540 01:28:29,958 --> 01:28:31,666 بدجوری عاشقِ این شهرم 1541 01:28:34,166 --> 01:28:35,583 برام حیرت‌آوره 1542 01:28:37,041 --> 01:28:42,250 ،مثل سوسک‌های بین علف‌ها یه‌جوری راه‌مون رو پیدا می‌کنیم 1543 01:28:44,250 --> 01:28:47,750 واقعا دلم برای اشباح و خاطراتی که توی 1544 01:28:48,541 --> 01:28:51,208 بلوک به بلوکِ این محله دارم، تنگ می‌شه 1545 01:28:53,750 --> 01:28:55,750 به‌گمونم خودم هم به‌زودی خاطره می‌شم 1546 01:28:59,041 --> 01:29:05,166 به جز مادرهاتون، عاشق یکی دیگه هم بودم 1547 01:29:05,250 --> 01:29:07,333 این عشق، زمانی که خیلی جوون بودم به دلم افتاد 1548 01:29:07,416 --> 01:29:09,375 تابستونی که به گارد ساحلی پیوستم 1549 01:29:10,375 --> 01:29:13,041 اسمش بلیس بود 1550 01:29:14,250 --> 01:29:16,958 می‌دونم، توی ایرلند اسم رایجیه 1551 01:29:17,041 --> 01:29:18,250 و ایرلندی هم بود 1552 01:29:18,916 --> 01:29:19,916 اهل کوئینز بود 1553 01:29:21,166 --> 01:29:23,583 ...و مثل همه‌تون 1554 01:29:24,458 --> 01:29:25,958 ...مثل مادران‌تون 1555 01:29:26,666 --> 01:29:28,333 از پسِ خودش برمی‌اومد 1556 01:29:28,958 --> 01:29:31,916 ولی تا اون موقع، کسی رو مثلِ بلیس، ندیده بودم 1557 01:29:32,625 --> 01:29:35,500 بیش از هرکس دیگه‌ای که تا اون موقع دیدم 1558 01:29:35,583 --> 01:29:38,833 به چیزهای مختلف و زیادی، علاقه داشت 1559 01:29:38,916 --> 01:29:40,375 شاید حتی بعدش هم، مشابه‌ش رو ندیده باشم 1560 01:29:40,958 --> 01:29:42,375 ...از نظرش، زندگی 1561 01:29:44,375 --> 01:29:48,291 جهان و مردم، جالب بودن 1562 01:29:52,041 --> 01:29:54,791 و هم‌نشینی باهاش، آدم رو سرمست می‌کرد 1563 01:29:54,875 --> 01:29:56,458 از بودنش، سیر نمی‌شدم 1564 01:29:56,958 --> 01:30:00,541 می‌خواستم دنیا رو مثل اون ببینم 1565 01:30:00,625 --> 01:30:03,125 تلاشم هم کردم 1566 01:30:05,708 --> 01:30:07,458 و بعدش رفتم 1567 01:30:08,416 --> 01:30:10,333 و وقتی از گارد ساحلی خارج شدم 1568 01:30:11,791 --> 01:30:12,958 دیگه نامه‌ای رد و بدل نشد 1569 01:30:13,041 --> 01:30:15,833 ،و زندگی، طبق روال خودش جدامون کرد 1570 01:30:17,041 --> 01:30:22,416 درواقع، دیگه با همدیگه قرار نذاشتیم و اتفاقی همدیگه رو ندیدیم 1571 01:30:23,125 --> 01:30:25,833 به جز یه‌بار 1572 01:30:26,416 --> 01:30:28,666 هرکدوم بین گروه خودمون بودیم و توی خیابون، از کنار همدیگه رد شدیم 1573 01:30:28,750 --> 01:30:29,916 خیلی کوتاه بود 1574 01:30:33,291 --> 01:30:37,791 وقتی دستش رو گرفتم و سلام کردم 1575 01:30:38,666 --> 01:30:41,958 «گفت «هنوز من رو یادت میاد؟ 1576 01:30:44,291 --> 01:30:47,208 گفتم «معلومه که آره 1577 01:30:47,875 --> 01:30:50,375 «تو زندگیم رو عوض کردی 1578 01:30:52,416 --> 01:30:53,833 لبخند زد 1579 01:30:55,541 --> 01:30:58,416 ولی اگر عذاب وجدانی داشته باشم 1580 01:30:58,500 --> 01:31:01,375 ...به‌خاطر اینه که شاید بهتر بود 1581 01:31:02,250 --> 01:31:04,375 می‌تونستم بهتر، ابراز وجود کنم 1582 01:31:06,291 --> 01:31:07,833 عبرت بزرگی توش نبود 1583 01:31:08,583 --> 01:31:09,583 ...من 1584 01:31:10,750 --> 01:31:13,458 می‌دونیم که همه‌مون حداقل با یک پشیمونی‌ای می‌میریم 1585 01:31:14,416 --> 01:31:16,791 ...ولی من 1586 01:31:18,541 --> 01:31:22,916 می‌خوام عشق رو درک کنید 1587 01:31:24,791 --> 01:31:27,916 چیزی که باعث تغییری اساسی در من شد 1588 01:31:28,708 --> 01:31:30,208 بابا؟ 1589 01:31:31,666 --> 01:31:32,666 ...شخصیتم رو 1590 01:31:34,250 --> 01:31:35,250 شکل داد 1591 01:31:36,125 --> 01:31:37,125 بابایی 1592 01:31:37,166 --> 01:31:38,351 بابا - بابایی - 1593 01:31:38,375 --> 01:31:39,541 بابا؟ - بابا - 1594 01:31:39,625 --> 01:31:41,000 ...که - بابا - 1595 01:31:41,083 --> 01:31:42,208 ...من 1596 01:31:42,291 --> 01:31:44,500 بابا - نه، نه، نه - 1597 01:31:44,583 --> 01:31:46,625 بابا - بابایی، بابایی، بابا - 1598 01:31:47,416 --> 01:31:48,416 بابا 1599 01:31:57,541 --> 01:31:59,791 [ ...در همدردی ] 1600 01:31:59,791 --> 01:32:02,458 [ اطلاعات مهم گواهی فوت ] 1601 01:32:16,416 --> 01:32:18,750 هوم 1602 01:33:17,291 --> 01:33:18,291 بابا مُرده 1603 01:34:31,394 --> 01:34:42,505 «مترجمان: علی مستر و علیرضا نورزاده» ::. Ali Master & MrLightborn11 .:: 1604 01:34:43,583 --> 01:34:48,166 ♪ پنج‌تا اردک کوچولو، یه روز رفتن بیرون ♪ 1605 01:34:48,916 --> 01:34:53,291 ♪ رفتن اون سر تپه و دور شدن ♪ 1606 01:34:54,083 --> 01:34:59,041 ♪ مادر اردک گفت: کواک، کواک ♪ 1607 01:34:59,875 --> 01:35:04,625 ♪ ولی فقط چهارتا از اردک کوچولوها برگشتن ♪ 1608 01:35:18,958 --> 01:35:23,250 ♪ چهار اردک کوچولو، یه روز رفتن بیرون ♪ 1609 01:35:23,333 --> 01:35:27,375 ♪ رفتن اون سر تپه و دور شدن ♪ 1610 01:35:27,458 --> 01:35:30,958 ♪ مادر اردک گفت: کواک، کواک ♪ 1611 01:35:31,666 --> 01:35:35,708 ♪ ولی فقط سه‌تا از اردک کوچولوها برگشتن ♪ 1612 01:35:36,541 --> 01:35:40,875 ♪ سه اردک کوچولو، یه روز رفتن بیرون ♪ 1613 01:35:40,958 --> 01:35:45,250 ♪ رفتن اون سر تپه و دور شدن ♪ 1614 01:35:45,333 --> 01:35:49,958 ♪ مادر اردک گفت: کواک، کواک ♪ 1615 01:35:50,041 --> 01:35:54,708 ♪ ولی فقط دوتا از اردک کوچولوها برگشتن ♪ 1616 01:35:57,625 --> 01:36:02,208 ♪ دو اردک کوچولو، یه روز رفتن بیرون ♪ 1617 01:36:02,291 --> 01:36:06,541 ♪ رفتن اون سر تپه و دور شدن ♪ 1618 01:36:06,625 --> 01:36:10,958 ♪ مادر اردک گفت: کواک، کواک ♪ 1619 01:36:11,041 --> 01:36:15,791 ♪ ولی فقط یکی از اردک کوچولوها برگشت ♪ 1620 01:36:25,085 --> 01:36:27,459 « مترجمان: علی مستر و علیرضا نورزاده » ::. Ali_master & MrLightborn11 .:: 1621 01:36:36,250 --> 01:36:40,333 ♪ یک اردک کوچولو، یه روز رفت بیرون ♪ 1622 01:36:40,416 --> 01:36:44,208 ♪ رفت اون سر تپه و دور شد ♪ 1623 01:36:44,708 --> 01:36:48,666 ♪ مادر اردک گفت: کواک، کواک ♪ 1624 01:36:48,750 --> 01:36:51,916 ♪ ...ولی هیچ‌کدوم از پنج اردک کوچولو ♪ 1625 01:36:52,000 --> 01:36:53,791 ♪ برنگشتن ♪ 1626 01:36:55,041 --> 01:36:56,500 حالت چطوره، ریچ؟ 1627 01:36:58,791 --> 01:37:00,000 خبرش به گوشم رسید 1628 01:37:00,708 --> 01:37:01,875 متاسفم 1629 01:37:03,041 --> 01:37:04,666 حالت خوبه؟ 1630 01:37:08,041 --> 01:37:09,041 آره 1631 01:37:10,458 --> 01:37:11,500 خوبم 1632 01:37:14,541 --> 01:37:15,541 ممنون، ویکتور 1633 01:37:26,416 --> 01:37:31,708 ♪ مادر اردک غمگین، یه روز رفت بیرون ♪ 1634 01:37:32,250 --> 01:37:37,083 ♪ رفت اون سر تپه و دور شد ♪ 1635 01:37:37,583 --> 01:37:43,125 ♪ بابا اردک گفت: بیپ، بیپ ♪ 1636 01:37:44,000 --> 01:37:45,416 ♪ بیپ ♪ 1637 01:37:51,333 --> 01:37:55,208 بعدش همه‌ی اون اردک‌های کوچولوی دیوونه برگشتن 1638 01:37:56,540 --> 01:38:05,909 «سه دختر او» 1639 01:38:05,934 --> 01:38:15,934 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین .:: FilmKio.Com ::.