1 00:00:26,240 --> 00:00:29,920 سی‌نما تقدیم می‌کند www.30nama.com 2 00:00:30,000 --> 00:00:32,826 کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما @CinamaSub 3 00:00:32,916 --> 00:00:34,250 ‫پس اوضاعت خوب بوده، درسته؟ 4 00:00:34,333 --> 00:00:35,916 ‫خب، به غیر از این ماجرا؟ 5 00:00:36,000 --> 00:00:38,541 ‫خوب به نظرمی‌رسه. ‫حداقل بهتر از چیزی که تصور می‌کردم 6 00:00:38,625 --> 00:00:40,583 ‫خیلی با دفعه‌ی قبلی که اینجا بودم فرق نداره 7 00:00:40,666 --> 00:00:43,392 ‫گفتنش سخته که داره درد می‌کشه یا نه. ‫خب، حداقل وقتی خوابه نمی‌شه 8 00:00:43,416 --> 00:00:45,166 ‫اما تحت کنترلت بوده، درسته؟ 9 00:00:45,250 --> 00:00:49,041 ‫چون فکرمی‌کنم نکته‌ش همینه که ‫تا حد امکان بدون درد باشه 10 00:00:49,125 --> 00:00:51,041 ‫حرفم اینه که 11 00:00:51,125 --> 00:00:53,250 ‫امیدوارم بتونیم براش راحتش کنیم 12 00:00:53,333 --> 00:00:55,041 ‫نه اینکه ماجرایی از چیزی دربیاد 13 00:00:55,125 --> 00:00:57,725 ‫اگه باهم مخالفیم، بدون داغ کردن، یا داد زدن، 14 00:00:57,750 --> 00:00:59,416 ‫یا هرچی که بخواد ناراحتش کنه، حلش کنیم 15 00:00:59,500 --> 00:01:02,166 ‫مثل آدمای بالغ درستش کنیم، همون‌طوری که هستیم 16 00:01:02,250 --> 00:01:04,559 ‫به‌هرحال، واقعاً نمی‌فهمم چه چیزی برای مخالفت هست 17 00:01:04,583 --> 00:01:06,750 ‫در مجموع، حقیقت تلخ اینه که داره می‌میره 18 00:01:06,833 --> 00:01:09,541 ‫هیچ‌کاری هم از ما برنمیاد که ‫بخوایم جلوی این اتفاق رو بگیریم 19 00:01:09,625 --> 00:01:12,267 ‫نمی‌خوام خشک و سرد باشم، ‫اما برای اون چه اونجا باشه، 20 00:01:12,291 --> 00:01:13,375 ‫چه اینجا مسئله‌ست 21 00:01:13,458 --> 00:01:15,833 ‫درحال حاضر مسائل گذشته مهم نیستن 22 00:01:15,916 --> 00:01:17,833 ‫اگه چیزی برای حل کردن باشه، می‌تونن صبرکنن 23 00:01:17,916 --> 00:01:19,375 ‫واقعاً امیدوارم که موافقت کنی 24 00:01:19,458 --> 00:01:22,583 ‫من ناراحتم. می‌دونم که تو هم هستی. ‫همه‌مون هستیم. سخته. افتضاحه 25 00:01:22,666 --> 00:01:24,458 ‫بیا سخت‌ترش نکنیم، باشه؟ 26 00:01:24,541 --> 00:01:25,583 ‫دیدم که... 27 00:01:26,250 --> 00:01:29,208 ‫دیدم که فرم عدم احیا که درخواست داده بودم ‫امضا نشد 28 00:01:29,291 --> 00:01:30,416 ‫اونم چندین بار 29 00:01:30,500 --> 00:01:31,791 ‫درک می‌کنم، انقدر راحت نیست 30 00:01:31,875 --> 00:01:34,500 ‫خب، راستش، اون موقع بود. ‫حالا خیلی سخت‌تره 31 00:01:34,583 --> 00:01:35,703 ‫الان نمی‌خوام بحث راه بندازم 32 00:01:35,750 --> 00:01:38,416 ‫فقط دار یگم که الان که دکترها رو نمی‌بینه ‫سخت‌تره 33 00:01:38,500 --> 00:01:41,458 ‫باید یه طوری دکترسندرز یا یکی که ‫بتونه شاهد امضاش باشه رو بیارم اینجا، 34 00:01:41,541 --> 00:01:44,291 ‫و اون زمانی که تو اونو می‌بردی ‫خیلی راحت‌تر می‌شد 35 00:01:44,375 --> 00:01:45,833 ‫و نمی‌دونم چقدر برام وقت مونده 36 00:01:45,916 --> 00:01:46,874 ‫برای اون. 37 00:01:46,875 --> 00:01:48,166 ‫مسئله‌ی مهمیه 38 00:01:48,250 --> 00:01:49,583 ‫واقعاً مهمه 39 00:01:49,653 --> 00:01:53,720 ‫مترجمین: ‫سپـهـر طـهـمـاسـبـی و امـیـر مـوذنـی 40 00:01:54,500 --> 00:01:57,208 ‫یه لحظه چشماشو باز کرد 41 00:01:57,291 --> 00:01:59,375 ‫خوب بود. می‌دونه ما اینجاییم 42 00:01:59,458 --> 00:02:01,125 ‫می‌تونم تشخیص بدم که خوشحالش کرد 43 00:02:01,791 --> 00:02:03,750 ‫می‌دونم 44 00:02:04,958 --> 00:02:06,833 ‫قول میدم که کل مدت اینطوری نباشم 45 00:02:06,916 --> 00:02:09,375 ‫قرار نیست کل مدت فقط گریه کنم. ‫فقط فعلاً 46 00:02:10,958 --> 00:02:13,875 ‫می‌دونی، دور بودن از میرابلا و دیوید عجیبه 47 00:02:13,958 --> 00:02:15,166 ‫اما اونم بخشی ازشه 48 00:02:15,250 --> 00:02:17,809 ‫- واقعاً اولین بارمه. ‫- می‌تونستی بیاریشون 49 00:02:17,833 --> 00:02:19,750 ‫نه، نه، خوبه که اینجا نیستن 50 00:02:19,833 --> 00:02:21,041 ‫همینطوری خوبه 51 00:02:21,125 --> 00:02:23,458 ‫خاطره‌ی آخرین دیدارمون رو ترجیح میدم 52 00:02:23,541 --> 00:02:26,541 ‫بهتر بود. ‫اون چیزی که بیشتر دردناکه 53 00:02:26,625 --> 00:02:31,416 ‫اون موقع هم مریض بود، اما باز حضور داشت، 54 00:02:31,500 --> 00:02:33,083 ‫توان داشت 55 00:02:33,833 --> 00:02:37,333 ‫فقط فکرنمی‌کردم اوضاع انقدر زود به اینجا برسه، ‫نه انقدر یهویی 56 00:02:37,416 --> 00:02:41,166 ‫احتمالاً زیادی فیلم دیدم، مخصوصاً از اونایی که ‫برای بچه‌ها ساخته شدن 57 00:02:41,250 --> 00:02:45,166 ‫این چندسال گذشته، همراه با میرابلا، ‫همه‌چی خیلی خوب و عالی بود 58 00:02:45,791 --> 00:02:47,541 ‫حتی اگه اوضاع ناخوشایند میشد، 59 00:02:47,625 --> 00:02:49,958 ‫همه‌چی یه شفافیت و زیبایی خاصی داشت 60 00:02:50,041 --> 00:02:51,708 ‫خیلی حس واقعی بودن میده 61 00:02:51,791 --> 00:02:53,708 ‫ببخشید، دارم غر می‌زنم. به خاطر خستگی پروازه 62 00:02:53,791 --> 00:02:55,541 ‫وقتی پرواز می‌کنم، احساسی‌تر هم می‌شم 63 00:02:57,500 --> 00:02:58,500 ‫به‌هرحال... 64 00:02:59,375 --> 00:03:01,291 ‫خوبه که ما اینجاییم، فقط ما 65 00:03:01,375 --> 00:03:03,833 ‫باید همینطوری باشه. ‫این چیزیه که اون می‌خواست 66 00:03:05,000 --> 00:03:07,708 ‫فکرکنم وسط بحث رسیدم. ‫ببخشید 67 00:03:07,791 --> 00:03:10,791 ‫حالت چطوره، ریچل؟ حس می‌کنم ‫انگار از روز شکرگذاری باهم حرف نزدیم 68 00:03:10,875 --> 00:03:11,875 ‫چطوری؟ 69 00:03:13,583 --> 00:03:14,583 ‫کاملاً خوبم 70 00:03:17,666 --> 00:03:21,125 ‫نمی‌دونم ازم می‌خوای چی بگم. ‫خوبم. فقط همین 71 00:03:21,208 --> 00:03:24,333 ‫خب، قطعاً نشئه‌ست. ‫کل اینجا بوی گند وید میده 72 00:03:24,416 --> 00:03:25,833 ‫البته که اره، نشئه‌م 73 00:03:25,916 --> 00:03:27,083 ‫خیلی هم نشئه‌م 74 00:03:27,166 --> 00:03:29,333 ‫اولین کار صبحم اینه که ویدهارو رول می‌کنم، 75 00:03:29,416 --> 00:03:31,875 ‫بعد درطول روز حداقل سه تا می‌کشم 76 00:03:31,958 --> 00:03:34,041 ‫می‌دونی چرا؟ چون اونطوری به کارام می‌رسم 77 00:03:34,125 --> 00:03:35,405 ‫اهمیتی نمیدم که وید می‌کشی 78 00:03:35,458 --> 00:03:38,017 ‫فقط درست نیست توی خونه‌ای که مریض هست ‫دود کنی 79 00:03:38,041 --> 00:03:39,083 ‫خب، بابایی مشکلی نداره 80 00:03:39,166 --> 00:03:41,458 ‫اه، باور کن، تموم مدت اطرافش می‌کشیدم، 81 00:03:41,541 --> 00:03:43,166 ‫و هیچ‌وقت مشکلی نداشت 82 00:03:43,250 --> 00:03:45,875 ‫درحقیقت، از بوش خوشش میاد 83 00:03:45,958 --> 00:03:47,158 ‫بیشتر از چندبار بهم گفت 84 00:03:47,208 --> 00:03:50,791 ‫مسئله دوده. دود، نه بو. ‫اون مرد داره میمیره. فقط برو بیرون 85 00:03:50,875 --> 00:03:52,666 ‫لعنت بهت، کلاً پنج دقیقه طول کشید 86 00:03:52,750 --> 00:03:55,708 ‫پنج دقیقه، آره؟ ‫تا توی گه‌کاری من سرک بکشی 87 00:03:55,791 --> 00:03:57,583 ‫یه ثانیه پیش می‌گفتی، "بیا فقط کنار بیایم." 88 00:03:57,666 --> 00:04:00,833 ‫آره، آره، بیاید آروم باشیم. ‫دلیلی نداره که این یه مشکل باشه 89 00:04:00,916 --> 00:04:03,333 ‫و همینطور اون، که وید مزخرفش رو ببره بیرون بکشه 90 00:04:03,416 --> 00:04:04,416 ‫وید مزخرف؟ 91 00:04:04,500 --> 00:04:06,458 ‫اه، بیخیال. نه، من سطح بالا می‌گیرم 92 00:04:06,541 --> 00:04:08,666 ‫از اون گه سگی که تو تمام روز می‌کشی نیست، خب؟ 93 00:04:08,750 --> 00:04:10,809 ‫- فکرمی‌کنی یادم رفته؟ ‫- اون مال دبیرستان بود 94 00:04:10,833 --> 00:04:13,000 ‫از اون موقع خیلی بزرگ شدم، برخلاف بعضیا 95 00:04:13,083 --> 00:04:14,166 ‫بزرگ شدی؟ هنوز یه جنده‌ای 96 00:04:14,250 --> 00:04:16,875 ‫ریچل، کیتی، نه. ‫فقط تمومش کنید 97 00:04:17,625 --> 00:04:18,625 ‫ببینید 98 00:04:19,333 --> 00:04:21,500 ‫سلام. داشتی دنبال ما می‌گشتی؟ 99 00:04:22,083 --> 00:04:23,958 ‫لطفاً، لطفاً. بیا بشین 100 00:04:29,291 --> 00:04:31,750 ‫- ببخشید، ما داشتیم... ‫- نه، نیازی به عذرخواهی نیست 101 00:04:31,833 --> 00:04:34,250 ‫درک می‌کنم که چه وضعیت استرس‌زایی می‌تونه باشه 102 00:04:34,333 --> 00:04:35,750 ‫طبیعیه. 103 00:04:35,833 --> 00:04:36,833 ‫دوران سختیه 104 00:04:37,291 --> 00:04:39,916 ‫زمانی که یارم، میرابلا، ‫همراه با پدرتون توی اتاق بود، 105 00:04:40,000 --> 00:04:42,351 ‫امیدوار بودم درباره‌ی این لحظه‌ای که توشیم ‫باهاتون صحبت کنم 106 00:04:42,375 --> 00:04:43,375 ‫"میرابلا؟" 107 00:04:43,458 --> 00:04:45,000 ‫اون اسم دخترمه 108 00:04:45,666 --> 00:04:48,708 ‫واقعاً؟ اسم قشنگیه 109 00:04:48,791 --> 00:04:50,625 ‫- سه سالشه. ‫- اه، خوبه 110 00:04:51,250 --> 00:04:54,291 ‫همچنین خیلی خوبه که ‫توی چنین لحظه‌ای همه‌ی شما اینجایید 111 00:04:54,375 --> 00:04:56,125 ‫همیشه اینطوری نیست 112 00:04:56,208 --> 00:04:57,458 ‫اتفاقات زیادی توی خونواده‌ها میفته 113 00:04:57,541 --> 00:05:00,375 ‫بعضی‌وقتا آدما نمی‌تونن ‫به خاطر دلایل پزشکی حضور داشته باشن 114 00:05:00,458 --> 00:05:03,416 ‫بعضی‌وقتا هم می‌دونین، چیزای دیگه‌ای هستن 115 00:05:04,416 --> 00:05:06,291 ‫فهمیدم که زنش چند سال پیش فوت شده 116 00:05:06,375 --> 00:05:07,375 ‫دوبار ازدواج کرده بود 117 00:05:07,458 --> 00:05:08,458 ‫آره، درسته 118 00:05:08,500 --> 00:05:11,666 ‫حدود 20سال پیش، به خاطر سرطان سینه، درسته؟ 119 00:05:11,750 --> 00:05:14,350 ‫متاسفم که اینو می‌شنوم. ‫نمی‌دونم اون روند چطوری بوده، 120 00:05:14,416 --> 00:05:17,458 ‫اما فکرمی‌کنم مفید باشه که ‫روند اینجا رو درک کنید 121 00:05:17,541 --> 00:05:19,625 ‫مخصوصاً الان که پدرتون خوردن غذا و مایعاتش قطع شده 122 00:05:19,708 --> 00:05:22,416 ‫من، یا میرابلا، یا هردومون، اگه امکانش باشه 123 00:05:22,500 --> 00:05:25,125 ‫هرروز صبح حدوداً همین ساعتا میایم اینجا، 124 00:05:25,208 --> 00:05:27,916 ‫اما شما شماره‌ی منو دارین 125 00:05:28,000 --> 00:05:31,791 ‫تموم تلاشم رو می‌کنم که به هرسوالی جواب بدم ‫یا اگه نیاز باشه بیام اینجا 126 00:05:33,875 --> 00:05:37,083 ‫وقتی فوت کنه، به ما زنگ می‌زنید 127 00:05:37,791 --> 00:05:39,231 ‫می‌تونیم اعلامیه مرگ رو انجام بدیم 128 00:05:39,291 --> 00:05:42,041 ‫مگه اینکه قبلش ‫یه دلیل پزشکی اونو به بیمارستان بکشونه 129 00:05:42,125 --> 00:05:45,166 ‫ببخشید. ‫فقط اینکه اسمش اینه خیلی عجیبه 130 00:05:45,250 --> 00:05:47,708 ‫هربار بهش اشاره می‌کنی ‫دخترم رو تصور می‌کنم 131 00:05:48,750 --> 00:05:50,708 ‫لطفاً، ادامه بده. ببخشید 132 00:05:50,791 --> 00:05:51,791 ‫خب، 133 00:05:52,250 --> 00:05:55,750 ‫خبر خوبیه که پدرتون به خوبی ‫به درمان درد پاسخ میده 134 00:05:56,833 --> 00:05:59,666 ‫سرطانش خیلی پیشرفته‌ست، و ‫زمانی که درد می‌کشیم، 135 00:05:59,750 --> 00:06:01,333 ‫بدنمون به صورت طبیعی سعی می‌کنه باهاش بجنگه، 136 00:06:01,416 --> 00:06:04,166 ‫حتی با اینکه ممکنه ‫بیشتر بهمون صدمه بزنه 137 00:06:04,916 --> 00:06:08,916 ‫راحتی اون احتمالاً روند رو ‫به روشی ارگانیک تسریع می‌کنه 138 00:06:09,000 --> 00:06:12,625 ‫این تفاوت بزرگ بین مراقبت آسایشگاه و بیمارستانه، 139 00:06:12,708 --> 00:06:14,250 ‫که هدفش افزایش عمره 140 00:06:15,000 --> 00:06:17,333 ‫هدف ما همیشه اینه که ‫تا حد امکان بی‌درد باشه 141 00:06:17,416 --> 00:06:19,000 ‫اما مسئله‌ای که هست، 142 00:06:19,083 --> 00:06:21,963 ‫فقط بدن‌هامون نیست که ‫روی مدت زمانی که طول می‌کشه تاثیر میذاره 143 00:06:22,500 --> 00:06:23,976 ‫نمی‌تونم علم پشتش رو براتون بگم، 144 00:06:24,000 --> 00:06:26,434 ‫اما براساس تجربه‌ی 12ساله‌ی کاریم توی آسایشگاه ‫بهتون میگم که 145 00:06:26,458 --> 00:06:28,625 ‫کاملاً برام آشکاره که ذهن 146 00:06:28,708 --> 00:06:30,791 ‫به اندازه‌ی جسم فاکتور بزرگیه 147 00:06:30,875 --> 00:06:32,715 ‫و اونجاست که شما واقعاً می‌تونید کمک بزرگی باشین، 148 00:06:32,750 --> 00:06:35,750 ‫درصورتی که خودشو نگه داره و از ترس ‫نخواد بیرون بره 149 00:06:35,833 --> 00:06:39,125 ‫می‌تونین بهش قوت قلب بدین که 150 00:06:39,208 --> 00:06:40,500 ‫مشکلی نیست 151 00:06:41,666 --> 00:06:44,142 ‫ذهن قدرت درمان یا معکوس کردن بیماری رو نداره، 152 00:06:44,166 --> 00:06:45,083 ‫نه توی مرحله‌ای که هست، 153 00:06:45,166 --> 00:06:47,708 ‫اما اگه بدونه که حالش خوب می‌شه، 154 00:06:48,375 --> 00:06:49,916 ‫و اینکه حال همه‌ی شما خوبه، 155 00:06:50,833 --> 00:06:52,458 ‫می‌تونه تاثیر بزرگی بذاره 156 00:06:54,666 --> 00:06:56,458 ‫-ببخشید، انجل بودی، درسته؟ ‫- اوهوم. 157 00:06:56,541 --> 00:06:58,625 ‫واقعاً با توجه به کاری که می‌کنی، انجل اسم جالبیه 158 00:06:58,708 --> 00:06:59,833 ‫من... می‌خواستم ازت بپرسم، 159 00:06:59,916 --> 00:07:03,208 ‫پدرم قرار بود یه دی‌ان‌آر، یا همون فرم عدم احیا امضا کنه 160 00:07:03,291 --> 00:07:07,041 ‫اما به دلایلی، اون زمان که با دکترها ملاقات داشت اتفاق نیفتاد 161 00:07:07,125 --> 00:07:08,565 ‫هنوز خیلی براش مهمه، 162 00:07:08,625 --> 00:07:11,166 ‫برای همین می‌خواستم بدونم که ‫چقدر زمان داره 163 00:07:11,250 --> 00:07:13,041 ‫درک می‌کنم. یه معادله ریاضیاتی ساده نیست 164 00:07:13,125 --> 00:07:14,125 ‫خب، مشخص نبود 165 00:07:14,166 --> 00:07:18,208 ‫اینطوری بود که انگار هرلحظه ممکنه اتفاق بیفته، ‫یا ممکنه چند روز یا حتی بیشتر طول بکشه 166 00:07:18,291 --> 00:07:19,931 ‫خب، باید ببینیش. خوب به نظرنمی‌رسه 167 00:07:19,958 --> 00:07:21,638 ‫فکرمی‌کنم حدوداً یه ماه پیش بود دیدمش، 168 00:07:21,666 --> 00:07:23,916 ‫اما انگار که سال‌ها گذشته 169 00:07:24,625 --> 00:07:27,583 ‫برنامه، حداقل دراین لحظه اینه که اینجا می‌مونم 170 00:07:27,666 --> 00:07:29,958 ‫نوبتی ازش مراقبت می‌کنیم 171 00:07:30,041 --> 00:07:31,916 ‫وقتی اتفاق بیفته همه باهمیم 172 00:07:32,000 --> 00:07:34,767 ‫مطمئنم اگه می‌رفتم، درست لحظه‌ای که می‌رفتم و دور می‌شدم 173 00:07:34,791 --> 00:07:36,500 ‫اتفاق میفتاد و باید با عجله برمی‌گشتم، می‌دونی؟ 174 00:07:37,416 --> 00:07:38,666 ‫می‌شنوی؟ 175 00:07:38,750 --> 00:07:41,791 ‫صدای کریستیناست که ‫داره توی اتاقش براش می‌خونه 176 00:07:41,875 --> 00:07:44,208 ‫نمی‌دونم. فقط بیا امیدوار باشیم "گریتفول‌دد" نباشه 177 00:07:44,291 --> 00:07:47,625 ‫بلافاصله باعث مرگش می‌شه. ‫دقیقاً مثل من از اون آهنگ متنفر بود 178 00:07:48,375 --> 00:07:51,291 ‫حالش خوبه. خوبه. ‫حداقل مثل همیشه اینطوری به نظرمی‌رسه 179 00:07:51,875 --> 00:07:55,125 ‫امیدوارم آهنگ خوندنش خیلی ادامه پیدا نکنه. ‫می‌تونه منو به کشتن بده 180 00:07:56,375 --> 00:07:58,083 ‫اون... 181 00:07:58,166 --> 00:08:00,041 ‫دقیقاً همونطوریه که همیشه بوده 182 00:08:00,125 --> 00:08:03,000 ‫ازش خواستم یه کار خیلی ساده انجام بده، ‫اون دی‌ان‌ار کوفتی رو امضا کنه، 183 00:08:03,083 --> 00:08:05,375 ‫و حالا انجامش خیلی پیچیده‌تر شده 184 00:08:05,458 --> 00:08:08,258 ‫امیدوار بودم که مسئول آسایشگاه بتونه کمک کنه، ‫اما انگار یه جوری باید 185 00:08:08,291 --> 00:08:11,708 ‫یه پزشک رو به خونه بیارم و وقت بذاریم، 186 00:08:11,791 --> 00:08:14,041 ‫تا ببینیم کی بیدار می‌شه و هوشیاره 187 00:08:14,541 --> 00:08:15,375 ‫الان بیرونه 188 00:08:15,458 --> 00:08:17,809 ‫ازش خواستم که توی خونه چیزی نکشه، و ناراحت شد 189 00:08:17,833 --> 00:08:20,559 ‫انگار نمی‌تونه صبرکنه تا اون بمیره ‫و آپارتمان مال خودش بشه 190 00:08:20,583 --> 00:08:23,041 ‫نمیفهمه که بعد از اون، دیگه به هیچ‌جام نیست که اینجا چیکار می‌کنه 191 00:08:23,125 --> 00:08:24,583 ‫به من ربطی نداره 192 00:08:50,458 --> 00:08:51,541 ‫ریچل، داری چیکار می‌کنی؟ 193 00:08:51,625 --> 00:08:53,416 ‫می‌دونی که اینجا نمی‌تونی اینکارو کنی 194 00:08:54,041 --> 00:08:55,166 ‫ویکتور! 195 00:08:58,291 --> 00:09:00,208 ‫اه، داری چیکار می‌کنی، مرد؟ 196 00:09:00,291 --> 00:09:02,059 ‫دارم این آشغال رو می‌کشم 197 00:09:02,083 --> 00:09:04,083 ‫نباید این بیرون آشغال بکشی 198 00:09:04,166 --> 00:09:05,166 ‫مشکل همینه. 199 00:09:05,833 --> 00:09:07,291 ‫آشغال الان مجازه 200 00:09:07,375 --> 00:09:09,434 ‫چیه، توی دهه‌ی 90 ‫آخرین باری که مصرف کردی گیر کردی؟ 201 00:09:09,458 --> 00:09:10,875 ‫بیخیال 202 00:09:10,958 --> 00:09:12,208 ‫هرشب می‌کشم، 203 00:09:12,291 --> 00:09:15,166 ‫اما وقتی میرسم خونه، توی آپارتمان خودم. 204 00:09:15,250 --> 00:09:16,666 ‫می‌دونی که اینجا چطوریه 205 00:09:16,750 --> 00:09:20,250 ‫این مردم رد میدن ‫وقتی یکی اینجا سیگار می‌کشه 206 00:09:20,333 --> 00:09:22,958 ‫ازم می‌خوان که به پلیس زنگ بزنم. دیوونه کننده‌ست 207 00:09:23,958 --> 00:09:25,625 ‫ببین، چرا نمیری داخل، 208 00:09:25,708 --> 00:09:27,541 ‫جایی که بتونم با یه شکایت بهت زنگ بزنم، 209 00:09:27,625 --> 00:09:29,916 ‫و بتونی بهم بگی برو گمشو بابا؟ 210 00:09:30,000 --> 00:09:31,208 ‫باشه، اه، 211 00:09:32,375 --> 00:09:33,375 ‫آخریشه 212 00:09:45,958 --> 00:09:48,083 ‫می‌دونی، به خاطر خواهر رومخمه. 213 00:09:48,166 --> 00:09:51,958 ‫همش میگه که دود این بابامون رو می‌کشه 214 00:09:52,750 --> 00:09:54,166 ‫وینی چطوره؟ 215 00:09:54,250 --> 00:09:57,291 ‫اه، داره می‌میره، اما ‫نه به خاطر دود وید من 216 00:09:57,375 --> 00:09:59,125 ‫اه، اون فقط یه کوفتی، اه... 217 00:10:00,000 --> 00:10:01,625 ‫همیشه یه چیزی پیدا می‌کنه 218 00:10:01,708 --> 00:10:04,833 ‫و حالا من رو فرستاده این بیرون که آروم شیم ‫و تو اومدی سرم داد می‌زنی 219 00:10:04,916 --> 00:10:06,708 ‫توهین نباشه. ‫می‌دونی که دوستت دارم، ویکتور، 220 00:10:06,791 --> 00:10:09,958 ‫اما اون کسیه که باید سرش داد بزنی نه من. 221 00:10:10,041 --> 00:10:11,041 ‫من، اه.... 222 00:10:11,708 --> 00:10:13,958 ‫فقط دارم سعی می‌کنم خودمو حفظ کنم، می‌دونی؟ 223 00:10:17,333 --> 00:10:19,375 ‫هی، می‌خوای بیای داخل و بهمون ملحق شی؟ 224 00:10:19,458 --> 00:10:20,666 ‫پرستار الاناست که پیداش شه، 225 00:10:20,750 --> 00:10:22,950 ‫و قبل از رسیدنش، همه‌مون می‌تونیم دورش جمع شیم 226 00:10:23,000 --> 00:10:24,041 ‫می‌تونیم براش آهنگ بخونیم 227 00:10:24,125 --> 00:10:26,809 ‫یا اگه بخوای، می‌تونین باهم تنها باشین. اونم اشکالی نداره 228 00:10:26,833 --> 00:10:29,208 ‫خوابیده، اما خیلی آروم به نظرمی‌رسه 229 00:10:29,791 --> 00:10:30,791 ‫مطمئنی؟ 230 00:10:31,916 --> 00:10:32,958 ‫باشه 231 00:10:33,041 --> 00:10:34,750 ‫خب، اگه نظرت عوض شد بیا 232 00:10:35,291 --> 00:10:39,000 ‫نمی‌خوام حس کنی که انگار ‫به فضای خصوصی تو حمله کردیم 233 00:10:49,083 --> 00:10:50,083 ‫کریستینا؟ 234 00:10:50,833 --> 00:10:51,833 ‫کریستینا 235 00:10:55,041 --> 00:10:56,041 ‫بله؟ 236 00:10:58,000 --> 00:10:59,333 ‫اینجا اینطوریه 237 00:10:59,416 --> 00:11:01,375 ‫نه فقط یه کیسه سیب، بلکه سه تا 238 00:11:01,458 --> 00:11:03,458 ‫و می‌دونی چیه؟ همه‌شون قدیمین 239 00:11:03,541 --> 00:11:06,708 ‫نرم شدن، و فقط همینه. ‫جداً می‌تونی بیای خودت ببینی 240 00:11:06,791 --> 00:11:07,958 ‫سه کیسه سیب، 241 00:11:08,041 --> 00:11:10,333 ‫چندتا چاشنی قدیمی که معلوم نیست مال کیه، ‫و فقط همین 242 00:11:10,875 --> 00:11:12,416 ‫واقعاً اون چندسالشه؟ 243 00:11:12,500 --> 00:11:14,333 ‫می‌تونم برم بیرون و یکم خرید کنم 244 00:11:14,416 --> 00:11:16,750 ‫نه، خودم میرم، اما حرفم این نیست 245 00:11:16,833 --> 00:11:19,541 ‫دیمین نُه سالشه، ‫و بهتر می‌تونه از خودش مراقبت کنه 246 00:11:19,625 --> 00:11:22,708 ‫از لحظه‌ای که بابا ناتوان شده، این تموم چیزیه که داشته 247 00:11:22,791 --> 00:11:24,031 ‫تازه فقط چند هفته گذشته 248 00:11:24,083 --> 00:11:26,250 ‫بعد از این ماجرا، چه اتفاقی قراره براش بیفته؟ 249 00:11:26,333 --> 00:11:28,500 ‫یه چیزی رو با خیال راحت می‌تونم بگم که دیگه ما نیستیم 250 00:11:28,583 --> 00:11:31,023 ‫تو اون سر کشور زندگی می‌کنی ‫و خونواده‌ی خودت رو داری 251 00:11:31,083 --> 00:11:34,416 ‫و منم به اندازه‌ی کافی داستان دارم. ‫بیشتر از حد کافی 252 00:11:34,500 --> 00:11:37,666 ‫اون خیلی داغونه، اما نمی‌تونه مشکل من باشه 253 00:11:38,291 --> 00:11:40,416 ‫الان رفته خرید 254 00:11:40,500 --> 00:11:41,958 ‫آره، اونم اینجا می‌مونه 255 00:11:42,041 --> 00:11:44,958 ‫به صورت شیفتی ازش مراقبت می‌کنیم. ‫الان یه پرستار پیششه 256 00:11:45,041 --> 00:11:47,791 ‫روزی چهارساعت میاد اینجا 257 00:11:49,041 --> 00:11:50,041 ‫مشکلی نیست 258 00:11:50,833 --> 00:11:52,625 ‫نه، نمی‌تونم بگم تا کی 259 00:11:52,708 --> 00:11:55,666 ‫هیچ‌کس نمی‌تونه. ‫ و نمی‌خوام حدس بزنم، اما... 260 00:11:55,750 --> 00:11:57,666 ‫...فکرمی‌کنم خیلی زود خونه باشم 261 00:11:59,458 --> 00:12:00,458 ‫چیزی نیست 262 00:12:01,208 --> 00:12:02,291 ‫باشه، ممنون 263 00:12:02,875 --> 00:12:05,958 ‫فقط می‌خوام بشنوم که اونجا اوضاع چطوره. ‫بهتون خوش می‌گذره؟ 264 00:12:07,875 --> 00:12:11,166 ‫...ببینیم که به کدیم جک برمی‌گردن یا نه 265 00:12:14,458 --> 00:12:15,333 ‫اینم از جک 266 00:12:15,416 --> 00:12:17,041 ‫میپره توی هوا... 267 00:12:17,125 --> 00:12:19,708 ‫...و مرتکب یه خطای تهاجمی می‌شه 268 00:12:21,875 --> 00:12:23,833 ‫خطای شخصی برای جک 269 00:12:25,083 --> 00:12:27,726 ‫اریک چه حرکت خوبی انجام داد، 270 00:12:27,750 --> 00:12:30,250 ‫اما مرکز یا چپ زمین رو نگاه کنید. ‫تصمیم خوبی بود. 271 00:12:30,333 --> 00:12:31,250 ‫اون... 272 00:12:31,333 --> 00:12:34,000 ‫دلم برات تنگ شده. ‫خیلی دلم برای هردوتون تنگ شده 273 00:12:34,083 --> 00:12:35,283 ‫هنوز حتی یه روز هم نشده، 274 00:12:35,333 --> 00:12:38,083 ‫و تنها چیزی که می‌تونم بهش فکرکنم ‫برگشتن پیش شماست 275 00:12:38,166 --> 00:12:40,916 ‫چون اینجا دیگه حس خونه بودن نمیده 276 00:12:41,000 --> 00:12:43,208 ‫من خیلی شانس آوردم. ‫نه، هیچ ایده‌ای نداری. باور کن... 277 00:12:43,291 --> 00:12:45,309 ‫...شماره پنج بازی رو شروع می‌کنه 278 00:12:45,333 --> 00:12:48,250 ‫دکر با علائمی شبیه ضربه‌ی مغزی روبرو می‌شه 279 00:12:48,333 --> 00:12:49,333 ‫صدای اونه؟ 280 00:12:49,875 --> 00:12:50,875 ‫آره؟ 281 00:12:51,333 --> 00:12:53,000 ‫آره، لطفاً 282 00:12:55,125 --> 00:12:57,166 ‫فرشته‌ی من 283 00:12:58,541 --> 00:13:01,250 ‫آره، آره، منم. مامانی 284 00:13:01,333 --> 00:13:05,125 ‫سلام، میرابلای شیرین و قشنگم 285 00:13:07,000 --> 00:13:08,500 ‫دلت برام تنگ شده؟ 286 00:13:09,333 --> 00:13:12,166 ‫شنیدم خیلی با بابا خوش گذروندی 287 00:13:13,208 --> 00:13:17,333 ‫نه، گریه‌م گرفت چون خیلی خوشحالم که صداتو می‌شنوم. مامانی ناراحت نیست. 288 00:13:17,416 --> 00:13:18,416 ‫اون... 289 00:13:19,166 --> 00:13:21,375 ‫خوشحاله چون دوستت داره 290 00:13:21,458 --> 00:13:23,250 ‫و نمی‌تونه برای دیدنت صبرکنه 291 00:13:24,375 --> 00:13:25,750 ‫میرابلا، می‌دونی چیه؟ 292 00:13:25,833 --> 00:13:27,083 ‫امروز یه خانمی رو دیدم 293 00:13:27,166 --> 00:13:28,458 ‫به آدما کمک می‌کنه 294 00:13:28,541 --> 00:13:29,833 ‫مثل دکتراست 295 00:13:29,916 --> 00:13:31,541 ‫خب، اون... اون یه دکتره 296 00:13:31,625 --> 00:13:33,333 ‫و حدس بزن اسمش چیه 297 00:13:46,625 --> 00:13:47,833 ‫حالش چطوره؟ 298 00:13:47,916 --> 00:13:49,250 ‫هنوز خوابه 299 00:13:49,333 --> 00:13:51,083 ‫نیم ساعت دیگه از وقتمون با پرستار مونده 300 00:13:51,166 --> 00:13:54,416 ‫ال... السوان... الجوان... ‫الیجان. آدم خوبیه 301 00:13:54,500 --> 00:13:56,541 ‫- بهش غذا بدیم؟ به اندازه هست ‫- می‌تونم بپرسم 302 00:13:56,625 --> 00:13:57,916 ‫شاید. آره 303 00:13:58,000 --> 00:14:00,392 ‫احتمالاً می‌خواد بره خونه. ‫کی می‌دونه چقدر باید تو راه باشه 304 00:14:00,416 --> 00:14:02,208 ‫اما آره، فکرکنم. بیا پیشنهاد بدیم 305 00:14:02,291 --> 00:14:04,375 ‫اگه ازمون متنفر نباشه، خوب می‌شه 306 00:14:05,541 --> 00:14:07,166 ‫و اون چی؟ 307 00:14:08,125 --> 00:14:10,166 ‫نمی‌خوام وارد فضای خصوصیش بشم 308 00:14:17,541 --> 00:14:19,750 ‫بهش خبر میدم که غذا هست و دعوته 309 00:14:19,833 --> 00:14:22,458 ‫باشه. آره، براش غذا درست کردم. ‫می‌تونی بهش بگی 310 00:14:22,541 --> 00:14:24,041 ‫اگه خواست بگو من غذا درست کردم 311 00:14:24,125 --> 00:14:26,041 ‫به پرستار بگو بعد به اون بگو 312 00:14:30,000 --> 00:14:32,958 ‫هرچیز سبزی که باشه. نمی‌دونم چرا. ‫اگه سبز باشه، نمی‌خوره 313 00:14:33,041 --> 00:14:36,416 ‫جداً درنظر گرفتیم که غذاشو رنگ کنیم، ‫مثلاً یکمی رنگ خوراکی بزنیم 314 00:14:36,500 --> 00:14:39,000 ‫جدی میگم. منظورم اینه که اگه یه خیار بنفش باشه که نمی‌فهمه 315 00:14:39,083 --> 00:14:39,916 ‫اوم 316 00:14:40,000 --> 00:14:42,250 ‫خب، شاید وقتی بزرگ‌تر شه گیجش کنه 317 00:14:42,333 --> 00:14:45,250 ‫خب، می‌تونی روش حساب کنی. ‫قرار نیست تنها مورد باشه 318 00:14:45,333 --> 00:14:47,416 ‫وقتی بزرگ‌تر بشن خیلی چیزا گیجشون می‌کنه 319 00:14:47,500 --> 00:14:49,750 ‫اوضاع بهتر شده؟ 320 00:14:49,833 --> 00:14:50,666 ‫با تریسی؟ 321 00:14:50,750 --> 00:14:52,916 ‫بهتر شدن نسبیه. ‫منظورت از بهتر چیه؟ 322 00:14:53,000 --> 00:14:54,458 ‫باهامون حرف می‌زنه؟ آره 323 00:14:54,541 --> 00:14:56,875 ‫یه نوجوون پررو، وگستاخ و از خودراضی 324 00:14:56,958 --> 00:14:59,666 ‫که با ما، مخصوصاً من، مثل یه دشمن رفتار می‌کنه 325 00:14:59,750 --> 00:15:02,430 ‫که تنها کارم به عنوان والدش اینه که ‫نذارم هرکاری می‌خواد بکنه؟ 326 00:15:02,500 --> 00:15:03,583 ‫آره 327 00:15:03,666 --> 00:15:05,500 ‫من... من... 328 00:15:05,583 --> 00:15:06,750 ‫ولش کن، باشه؟ 329 00:15:17,916 --> 00:15:19,166 ‫نظرت راجع به غذا چیه؟ 330 00:15:29,708 --> 00:15:30,868 ‫- چی؟ ‫- غذا 331 00:15:30,916 --> 00:15:32,791 ‫غذایی که برات درست کردم، خوشت اومد؟ 332 00:15:33,625 --> 00:15:36,250 ‫آره، از غذایی که تو درست کردی خوشم اومد. اه... 333 00:15:37,125 --> 00:15:39,291 ‫ممنون بابت این غذایی که تو درست کردی 334 00:15:40,166 --> 00:15:41,750 ‫غذایی که تو درست کردی طعم خوبی میده 335 00:15:41,833 --> 00:15:44,166 ‫اه، شرط‌بندی کردم. ‫روی تیم فینالم 336 00:15:44,250 --> 00:15:47,041 ‫برای همین دارم به گوشیم نگاه می‌کنم. ‫دارم کار می‌کنم 337 00:15:47,125 --> 00:15:49,708 ‫منظورت اینه داری بازی‌ای که روش شرط بستی رو نگاه می‌کنی؟ 338 00:15:49,791 --> 00:15:51,125 ‫آره، من، اه، 339 00:15:51,958 --> 00:15:55,958 ‫روی 413 شرط بستم، اینطوری ده دلارم می‌شه 270 340 00:15:58,125 --> 00:16:00,250 ‫فکرمی‌کنی نگاه کردن نتیجه‌ش رو تغییر میده؟ 341 00:16:05,666 --> 00:16:06,958 ‫برای شام ممنون 342 00:16:19,125 --> 00:16:20,666 ‫نگاش کن حتی ظرف‌هاش هم نمی‌شوره 343 00:17:23,583 --> 00:17:24,958 ‫چرخیدم! 344 00:18:20,083 --> 00:18:21,166 ‫بامزه‌ست 345 00:18:22,208 --> 00:18:23,208 ‫لباست 346 00:18:23,916 --> 00:18:27,666 ‫اوه، آره، توی یکی از جعبه‌‌های توی اتاقم پیداش کردم 347 00:18:27,750 --> 00:18:30,041 ‫باید همه‌شون رو بگردم و هرچی که می‌خوام رو بردارم 348 00:18:30,125 --> 00:18:31,833 ‫و از باقیشون خلاص شم، اما... 349 00:18:32,708 --> 00:18:35,166 ‫آره، خوشحال... بودم که پیداش کردم 350 00:18:35,250 --> 00:18:37,916 ‫هنوز ازشون خوشت میاد، اما هنوز که به برنامه‌ها نمیری، درسته؟ 351 00:18:38,500 --> 00:18:41,083 ‫به این معروف بودم که اگه لازم باشه ‫چندین ساعت رانندگی می‌کردم 352 00:18:41,166 --> 00:18:42,166 ‫جان میر؟ 353 00:18:42,666 --> 00:18:43,666 ‫البته 354 00:18:44,458 --> 00:18:45,791 ‫البته. خونواده خونواده‌ست 355 00:18:46,875 --> 00:18:48,755 ‫نخوابیدی؟ ‫تا ساعت 4 پیش من بودی 356 00:18:48,791 --> 00:18:50,851 ‫وقتی می‌دونم باید برن مدرسه نمی‌تونم بخوابم 357 00:18:50,875 --> 00:18:51,958 ‫داشتم به هر سه تاشون پیام می‌دادم 358 00:18:52,041 --> 00:18:53,961 ‫جی از بچه‌ها بدتره، اما اونجا پیششونه 359 00:18:54,000 --> 00:18:54,875 ‫خب همین خوبه 360 00:18:54,958 --> 00:18:57,000 ‫البته که تریسی صبحونه نخورده 361 00:18:57,083 --> 00:18:59,291 ‫یکم قبلاً خوابیدم، ‫حالا بعداً یکم دیگه می‌خوابم 362 00:18:59,375 --> 00:19:01,291 ‫می‌دونی که هیچ شیفتی انجام نداده، درسته؟ 363 00:19:01,375 --> 00:19:02,375 ‫کی؟ 364 00:19:04,541 --> 00:19:05,625 ‫اوه، اره 365 00:19:05,708 --> 00:19:06,708 ‫نظری ندارم 366 00:19:07,666 --> 00:19:09,750 ‫احتمالاً باید برگردم پیشش 367 00:19:09,833 --> 00:19:12,017 ‫- فقط یکم آب می‌خوام ‫- به نظرت عجیب نیست؟ 368 00:19:12,041 --> 00:19:14,458 ‫از وقتی رسیدیم اینجا، از همه‌ی مسئولیت‌ها پا پس کشیده؟ 369 00:19:15,458 --> 00:19:16,833 ‫قهوه هنوز داغه 370 00:19:16,916 --> 00:19:18,041 ‫ممنون 371 00:19:18,125 --> 00:19:21,375 ‫دارم روی اعلامیه ترحیمش کار می‌کنم. خوب می‌شه ‫اگه بتونی یه بار از روش بخونی 372 00:19:21,458 --> 00:19:23,125 ‫آره، می‌فهمم 373 00:19:23,208 --> 00:19:24,083 ‫اما اگه نمی‌تونه انجامش بده، 374 00:19:24,166 --> 00:19:26,517 ‫یکی رو لازم دارم که بیاد ‫و بتونه امضاش رو تایید کنه 375 00:19:26,541 --> 00:19:28,291 ‫این به شدت براش مهمه 376 00:19:30,500 --> 00:19:34,500 ‫آره، می‌فهمم، اما الان ما اینجاییم ‫و خیلی مریضه که بخواد جایی بره 377 00:19:35,166 --> 00:19:37,750 ‫ممکنه هرلحظه بمیره، پس واقعاً یه راه حل لازم دارم 378 00:19:41,166 --> 00:19:43,041 ‫آره، لطفاً. صبرمی‌کنم 379 00:19:44,750 --> 00:19:47,511 ‫- باید انجل و میرابلا باشن. ‫- آره، باز می‌کنم 380 00:20:06,291 --> 00:20:09,500 ‫فهمیدم که گوش دادن به اون، اوضاع رو بهتر می‌کنه 381 00:20:09,583 --> 00:20:10,583 ‫اوهوم 382 00:20:11,458 --> 00:20:12,458 ‫سلام 383 00:20:13,333 --> 00:20:14,333 ‫صبح بخیر 384 00:20:14,666 --> 00:20:15,666 ‫ریچل بودی، درسته؟ 385 00:20:17,083 --> 00:20:18,416 ‫می‌خوای یه چیزی بپوشی و بیای پیشمون؟ 386 00:20:18,500 --> 00:20:21,041 ‫انجل داشت درباره‌ی اوضاع برامون توضیح می‌داد 387 00:20:21,125 --> 00:20:22,125 ‫حتماً 388 00:20:30,166 --> 00:20:31,291 ‫نظرت راجع به قهوه چیه؟ 389 00:20:33,000 --> 00:20:34,750 ‫خب، آره 390 00:20:34,833 --> 00:20:37,958 ‫داشتم به خواهرات می‌گفتم که به نظر من وینسنت 391 00:20:38,041 --> 00:20:40,666 ‫خیلی دورتر از زمانیه که دیروز دیدمش 392 00:20:40,750 --> 00:20:42,916 ‫نمی‌خوام بگم که می‌دونم کی فوت می‌شه 393 00:20:43,000 --> 00:20:46,708 ‫حدس‌هام همون مقدار که درست بودن اشتباه هم بودن 394 00:20:46,791 --> 00:20:50,458 ‫و افراد کمی رو با وضعیت مشابه با پدر شما دیدم که 395 00:20:50,541 --> 00:20:53,250 ‫برای خیلی طولانی‌تر از چیزی که فکرمی‌کردم دووم آوردن 396 00:20:53,333 --> 00:20:55,875 ‫فقط دارم میگم که، لطفاً خودتون رو آماده کنید، 397 00:20:55,958 --> 00:20:58,333 ‫مخصوصاً برای اون چون حتی ممکنه هوشیاریش کمتر بشه 398 00:20:58,416 --> 00:21:01,083 ‫اخیراً تونستین باهاش مکالمه‌ای داشته باشین؟ 399 00:21:02,166 --> 00:21:04,375 ‫- آره، خب، چندتا کوچیک ‫- اوهوم 400 00:21:04,458 --> 00:21:08,166 ‫بعضی وقتا درجواب یه سری چیزا ‫چندتا کلمه میگه 401 00:21:08,250 --> 00:21:10,517 ‫فکرکرد من یکی دیگم، یا یه چیزی خواست 402 00:21:10,541 --> 00:21:12,291 ‫که منطقی نیست 403 00:21:12,375 --> 00:21:16,125 ‫به نظرمی‌رسه هنوز فکرمی‌کنه که کار داره ‫یا محدودیت زمانی کاری داره 404 00:21:16,208 --> 00:21:17,375 ‫کار مسئله بزرگیه 405 00:21:17,458 --> 00:21:19,791 ‫حتی اگه کارش داغون بوده 406 00:21:19,875 --> 00:21:22,375 ‫و بی‌صبرانه برای روز بازنشستگی لحظه‌شماره کرده باشه. 407 00:21:22,458 --> 00:21:26,875 ‫باز هم این می‌تونست چرخه‌ی آشنایی‌ای باشه ‫که الان بهش نیاز داره 408 00:21:28,583 --> 00:21:31,708 ‫امیدوارم شما هم، اگه می‌خواید، 409 00:21:31,791 --> 00:21:35,875 ‫از هر لحظه‌ای که می‌تونید استفاده کنید ‫و هرچی که حس می‌کنید باید گفته شه رو بیان کنید 410 00:21:36,750 --> 00:21:37,750 ‫اگه می‌خواید 411 00:21:38,291 --> 00:21:39,666 ‫الان وقتشه 412 00:21:39,750 --> 00:21:41,083 ‫این فرم دی‌ان‌آره 413 00:21:42,083 --> 00:21:44,226 ‫- درسته. ‫- همین‌طوریش آوردن یکی به اینجا سخته، 414 00:21:44,250 --> 00:21:46,809 ‫و حالا با چیزی که تو گفتی، حس می‌کنم ‫حتی غیرممکن‌تر باشه 415 00:21:46,833 --> 00:21:49,541 ‫آره، آره، درک می‌کنم واقعاً برات مهمه 416 00:21:49,625 --> 00:21:50,458 ‫برای اون 417 00:21:50,541 --> 00:21:53,250 ‫می‌دونم بدون یکی از اونا، چه اتفاقی می‌تونه بیفته 418 00:21:53,333 --> 00:21:55,708 ‫تکنسین‌های فوریت‌های پزشکی دنده‌های مادر دوست نزدیکم رو شکستن، 419 00:21:55,791 --> 00:21:56,666 ‫تقریباً همشون رو، 420 00:21:56,750 --> 00:21:59,333 ‫سعی می‌کردن بعد از این‌که در آرامش فوت شد ‫اون رو برگردونن 421 00:21:59,416 --> 00:22:01,750 ‫زن بیچاره سه هفته‌ی دیگه همینطوری موند 422 00:22:01,833 --> 00:22:03,375 ‫کاملاً داغون و پر از کبودی 423 00:22:03,458 --> 00:22:05,291 ‫و این چیزی نیست که پدرم بخواد 424 00:22:05,375 --> 00:22:07,333 ‫وقتی بره، باید اجازه داشته باشه راحت بره 425 00:22:07,416 --> 00:22:08,496 ‫این رو متوجهی، درسته؟ 426 00:22:08,541 --> 00:22:10,250 ‫بله. بله 427 00:22:10,916 --> 00:22:12,041 ‫بعضی‌وقتا... 428 00:22:13,125 --> 00:22:15,166 ‫بعضی‌وقتا، مردم وقتی می‌فهمن که 429 00:22:15,250 --> 00:22:17,583 ‫عزیزشون فوت شده، فوراً به تکنسین‌ها زنگ نمی‌زنن 430 00:22:18,208 --> 00:22:20,708 ‫بعضی‌وقتا، کاملاً مطمئن نیستن، 431 00:22:20,791 --> 00:22:23,625 ‫و این می‌تونه یه مدت اون تماس رو عقب بندازه 432 00:22:24,625 --> 00:22:25,791 ‫درسته. درسته 433 00:22:25,875 --> 00:22:28,875 ‫اما اگه به دلایلی نیاز باشه که ‫یهویی بره بیمارستان چی؟ 434 00:22:29,375 --> 00:22:32,750 ‫من به دستورات فرم عدم احیا عمیقاً باور دارم 435 00:22:33,458 --> 00:22:34,875 ‫فقط نمی‌تونم امضاشون کنم 436 00:22:46,708 --> 00:22:48,458 ‫- بله؟ ‫- یه چیزی 437 00:22:48,541 --> 00:22:50,221 ‫درک می‌کنم نمی‌خوای بری توی اتاقش 438 00:22:50,250 --> 00:22:52,809 ‫البته، تا 4 صبح اونجا بودم، و از اون موقع ‫کریستینا اونجاست 439 00:22:52,833 --> 00:22:54,033 ‫بابت کمکت ممنونیم 440 00:22:54,083 --> 00:22:56,934 ‫اما ببین هرکسی به روش خودش با مرگ کنار میاد، ‫و نمی‌خوام بهت بگم چیکار کنی 441 00:22:56,958 --> 00:22:58,000 ‫اون بین تو و اونه 442 00:22:58,083 --> 00:22:59,923 ‫و هرطوری که فکرمی‌کنی باید زندگیت رو اداره کنی 443 00:22:59,958 --> 00:23:02,142 ‫اما چیزی که ازت می‌خوام اینه که ‫مثل یه نوجوون رفتار نکنی 444 00:23:02,166 --> 00:23:03,526 ‫و یواشکی توی دستشویی وید نکشی 445 00:23:03,583 --> 00:23:05,625 ‫اصلاً مخفیانه نیست. ‫کل اینجا بو میده 446 00:23:05,708 --> 00:23:08,392 ‫اصلاً ازت نمی‌خوام که به خاطر اون انجامش ندی، ‫حتی با اینکه خودش نمی‌تونه صحبت کنه 447 00:23:08,416 --> 00:23:09,541 ‫برای خودم ازت می‌خوام 448 00:23:09,625 --> 00:23:11,583 ‫ازت می‌خوام که به من و خواسته‌هام احترام بذاری 449 00:23:11,666 --> 00:23:14,166 ‫و تا اون زنده‌ست و من اینجام، بیرون بکشی. همین. 450 00:23:14,250 --> 00:23:16,226 ‫بعدش، اینجا خونه‌ی خودت میشه. ‫اسمت میره روی اجاره نامه 451 00:23:16,250 --> 00:23:18,351 ‫آزاد میشی تا هرکاری که می‌خوای انجام بدی، و ‫من هیچ حرفی نمی‌زنم 452 00:23:18,375 --> 00:23:20,495 ‫سیب‌های فاسد توی یخچالت می‌خوای؟ ‫به من ربطی نداره 453 00:23:20,541 --> 00:23:23,061 ‫می‌خوای کل روز و شب نشئه کنی؟ به من ربطی نداره 454 00:23:23,125 --> 00:23:25,208 ‫اما فعلا، هروقت میری بیرون که وید بکشی، 455 00:23:25,291 --> 00:23:27,333 ‫به این فکرکن که "دارم به کیتی احترام میذارم" 456 00:23:27,416 --> 00:23:29,916 ‫و می‌دونم که داری بهم احترام میذاری، باشه؟ 457 00:23:31,083 --> 00:23:32,083 ‫باشه 458 00:23:51,833 --> 00:23:54,153 ‫نمی‌خوام درباره‌ش بشنوم، ویکتور. ‫حوصله‌شو ندارم 459 00:23:54,208 --> 00:23:57,041 ‫- ریچل. ‫- ببین، دوستت دارم، ویکتور، اما جداً گمشو 460 00:23:57,125 --> 00:23:59,045 ‫فقط به هرکی که دلت می‌خواد زنگ بزن، هرکاری که می‌خوای بکن 461 00:23:59,080 --> 00:24:01,546 ‫واقعاً هیچ اهمیتی نمیدم. ‫فقط می‌دونم که این آشغال مجازه 462 00:24:05,291 --> 00:24:06,458 ‫بالاخره جواب داد 463 00:24:07,833 --> 00:24:09,500 ‫داره با اون مزخرفاتش گورشو گم می‌کنه 464 00:24:15,666 --> 00:24:17,041 ‫اوضاعت چطوره؟ حالت خوبه؟ 465 00:24:17,125 --> 00:24:19,458 ‫می‌‌دونی، فقط دارم سعی می‌کنم بگذرونم 466 00:24:19,541 --> 00:24:21,625 ‫اه، آره، می‌دونم 467 00:24:21,708 --> 00:24:23,208 ‫البته که می‌دونم، برادر 468 00:24:23,708 --> 00:24:25,851 ‫دلم می‌خواد بگم بیای بشینی، اما ‫می‌بینم که کوچولوها همراهتن 469 00:24:25,875 --> 00:24:26,875 ‫اه، همه‌چی خوبه 470 00:24:26,958 --> 00:24:30,166 ‫اه، اونا خودشون خیلی زود میان بیرون. ‫نگرانش نباش 471 00:24:30,250 --> 00:24:32,291 ‫یدونه گنده‌شو روشن می‌کنن، می‌دونی که؟ 472 00:24:32,375 --> 00:24:35,166 ‫- نظری ندارم. نظری ندارم. ‫- آره 473 00:24:36,541 --> 00:24:37,625 ‫بچه‌های کوفتی 474 00:24:53,500 --> 00:24:55,750 ‫اومدم بیرون، فکرکردم بهتره یکم هوا بخورم 475 00:24:57,541 --> 00:25:00,916 ‫راحت می‌شه فراموش کرد که بیرون وجود داره، می‌دونی؟ 476 00:25:01,000 --> 00:25:03,000 ‫خوبه که بیای بیرون و نفس تازه کنی 477 00:25:06,833 --> 00:25:11,458 ‫خیلی وقته که اینجا نبودم، احتمالاً سال‌ها گذشته 478 00:25:11,541 --> 00:25:14,500 ‫اما ... خوبه. اینجا رو یادم رفته بود 479 00:25:16,458 --> 00:25:19,291 ‫قطعاً یادمه که کلی وقت این بیرون می‌نشستم 480 00:25:19,375 --> 00:25:21,250 ‫یادمه که بهش نیاز داشتم 481 00:25:22,250 --> 00:25:25,375 ‫عجیبه چیزایی رو فراموش می‌کنیم که برامون خوبن، 482 00:25:25,458 --> 00:25:28,583 ‫مثل بیرون اومدن و کنار کشیدن برای یه دقیقه 483 00:25:31,666 --> 00:25:32,666 ‫حالت چطوره؟ 484 00:25:33,208 --> 00:25:35,500 ‫می‌دونم این نمی‌تونه آسون باشه، 485 00:25:35,583 --> 00:25:38,333 ‫که من و کیتی به فضای خصوصیت پا گذاشتیم 486 00:25:38,416 --> 00:25:40,208 ‫اه، این فضای خصوصی من نیست 487 00:25:40,291 --> 00:25:42,875 ‫نه. خب، هست. ‫یعنی، مال بابا و توئه، 488 00:25:42,958 --> 00:25:46,625 ‫اما می‌دونی، به زودی مال تو می‌شه 489 00:25:47,250 --> 00:25:48,809 ‫برنامه دارم که وسایلم رو از اینجا خارج کنم، 490 00:25:48,833 --> 00:25:51,000 ‫چه توی زباله‌دونی چه توی خونه 491 00:25:51,500 --> 00:25:53,500 ‫ببخشید اونا رو همینطوری اونجا ول کردم 492 00:25:53,541 --> 00:25:55,541 ‫این‌طوری نمیذارم بمونن 493 00:25:55,625 --> 00:25:57,666 ‫اه، اهمیتی نمیدم 494 00:25:57,750 --> 00:25:59,750 ‫اتاق من نیست، به من ربطی نداره 495 00:25:59,833 --> 00:26:03,208 ‫خب، من میدم. و فقط دارم میگم که ‫دلیلی نداره اونجا بمونه 496 00:26:03,291 --> 00:26:04,541 ‫خودم کلی جا دارم 497 00:26:05,041 --> 00:26:06,583 ‫یه عالمه 498 00:26:07,458 --> 00:26:10,708 ‫فکرمی‌کنم حتی برای این کافی باشه که یه بچه‌ی دیگه هم بیاد، 499 00:26:10,791 --> 00:26:13,000 ‫اما میرابلا دست گیره، می‌دونی؟ 500 00:26:13,083 --> 00:26:16,375 ‫تصور دوتاشون سخته، اما میگن آسون‌تر می‌شه 501 00:26:17,583 --> 00:26:19,291 ‫حداقل چیزیه که میگن 502 00:26:19,375 --> 00:26:20,666 ‫می‌دونم دیوید آماده‌ست 503 00:26:22,000 --> 00:26:23,000 ‫تو چی؟ 504 00:26:25,291 --> 00:26:26,541 ‫من چی؟ 505 00:26:26,625 --> 00:26:27,625 ‫بچه 506 00:26:27,958 --> 00:26:29,250 ‫بچه می‌خوای؟ 507 00:26:30,375 --> 00:26:31,791 ‫ببخشید، اما تو دیوونه‌ای 508 00:26:31,875 --> 00:26:33,750 ‫توهین نباشه، فقط یکمی خلی 509 00:26:34,791 --> 00:26:35,791 ‫واقعاً؟ 510 00:26:38,166 --> 00:26:39,833 ‫منظورت چیه "دیوونه"؟ 511 00:26:39,916 --> 00:26:42,541 ‫چطور؟ چجوری؟ 512 00:26:42,625 --> 00:26:43,791 ‫اه، نمی‌دونم 513 00:26:43,875 --> 00:26:45,795 ‫شاید به خاطر اون قارچ‌ها و چیزاییه که مصرف کردی 514 00:26:45,833 --> 00:26:48,125 ‫گریتفول دد کوفتی ‫واقعاً خزه 515 00:26:50,375 --> 00:26:51,375 ‫آره 516 00:26:52,916 --> 00:26:53,916 ‫آره، درسته 517 00:27:01,166 --> 00:27:03,083 ‫می‌دونی... همم... 518 00:27:04,583 --> 00:27:07,541 ‫می‌دونی، واقعاً اونطوری نیست 519 00:27:07,625 --> 00:27:09,500 ‫مطمئنم برای بعضیا هست، اما... 520 00:27:11,208 --> 00:27:13,250 ‫هیچ‌وقت برای من اونطوری نبوده 521 00:27:15,000 --> 00:27:18,750 ‫باشه، باشه، فقط دارم حرف اضافه می‌زنم. ‫من... من نشئه‌م. همین. فراموشش کن 522 00:27:18,833 --> 00:27:21,958 ‫اه، نه، نه. ‫به داشتن بچه فکرنمی‌کنم 523 00:27:22,041 --> 00:27:23,375 ‫اشکالی نداره 524 00:27:23,458 --> 00:27:25,083 ‫بهم اعتماد کن، توی گذشته خیلی اینطوری بودم 525 00:27:25,166 --> 00:27:28,166 ‫مردم این تصویر رو از من داشتن که توی گل لخت بودم 526 00:27:28,250 --> 00:27:30,958 ‫و تموم اون ماجراهای وودستاک، ‫اما حقیقت... حقیقت اینه که برنامه‌ها 527 00:27:31,041 --> 00:27:34,375 ‫فقط... فقط یه گروه از آدمان ‫مراقب همدیگه هستن 528 00:27:34,458 --> 00:27:35,458 ‫همین 529 00:27:37,916 --> 00:27:38,916 ‫همه... 530 00:27:40,000 --> 00:27:43,250 ‫با این عشق به موسیقی باهم ارتباط دارن 531 00:27:43,333 --> 00:27:47,000 ‫که بهشون اجازه میده پیوند برقرار کنن ‫ارتباط بگیرن و اهمیت بدن 532 00:27:47,083 --> 00:27:48,500 ‫برای کساییه که 533 00:27:48,583 --> 00:27:51,291 ‫اونو جای دیگه‌ای پیدا نکردن، یا بهشون داده نشده 534 00:27:51,375 --> 00:27:52,833 ‫و مجبور بودن که 535 00:27:54,208 --> 00:27:55,666 ‫برای خودشون پیداش کنن 536 00:28:00,291 --> 00:28:02,541 ‫آره، حداقل برای بعضیا، نه همه 537 00:28:07,833 --> 00:28:09,958 ‫احتمالاً باید یکمی راه برم 538 00:28:12,041 --> 00:28:13,958 ‫میرم یکم غذا بگیرم 539 00:28:14,041 --> 00:28:16,583 ‫چیز خاصی نمی‌خوای؟ 540 00:28:16,666 --> 00:28:18,166 ‫نه، خوبم. ممنون 541 00:28:19,583 --> 00:28:21,541 ‫باشه، زودی می‌بینمت 542 00:28:21,625 --> 00:28:22,625 ‫آره 543 00:28:24,750 --> 00:28:25,791 ‫می‌بینمت 544 00:28:35,541 --> 00:28:38,083 ‫شماره‌ی شمارو دفتر دکتر رابرت سندرز بهم دادن 545 00:28:38,166 --> 00:28:40,541 ‫به عنوان یه مکان که بتونم باهاش تماس بگیرم 546 00:28:41,583 --> 00:28:44,541 ‫خب، پدرم... پدرم خیلی مریضه 547 00:28:44,625 --> 00:28:45,625 ‫داره می‌میره 548 00:28:46,625 --> 00:28:47,791 ‫ممنون. آره 549 00:28:47,875 --> 00:28:50,041 ‫و می‌خواد فرم عدم احیا رو امضا کنه، 550 00:28:50,125 --> 00:28:51,541 ‫اما خیلی مریضه که بیاد 551 00:28:52,375 --> 00:28:54,083 ‫آره، هوشیاره 552 00:28:54,166 --> 00:28:57,208 ‫خب، نه همیشه. ‫توی خونه تحت مراقبته 553 00:28:57,291 --> 00:28:59,601 ‫- فکرمی‌کنید دکتر... ‫- کیتی؟ کیتی؟ 554 00:28:59,625 --> 00:29:02,250 ‫نفس کشیدنش، واقعاً عجیب شده ‫یه اتفاقی داره میفته 555 00:29:05,333 --> 00:29:06,726 ‫بابایی؟ 556 00:29:06,750 --> 00:29:08,934 ‫- ریچل، باید بیای. ‫- بابا، صدامو می‌شنوی؟ 557 00:29:08,958 --> 00:29:10,291 ‫نفس کشیدنش یه جوریه، یه مشکلی هست 558 00:29:10,375 --> 00:29:11,500 ‫بابا؟ 559 00:29:11,583 --> 00:29:14,583 ‫نمی‌فهمم. هیچ... ‫جواب نمیده. باشه، ام... 560 00:29:14,666 --> 00:29:17,083 ‫خب، فکرکنم باید... ام، باید به 911 زنگ بزنیم 561 00:29:17,166 --> 00:29:18,642 ‫- نه. ‫- باید بزنیم 562 00:29:18,666 --> 00:29:20,875 ‫- نه، فکرکنم باید به انجل زنگ بزنم ‫- باشه 563 00:29:52,958 --> 00:29:54,642 ‫- حالش خوبه. ‫اون خوبه 564 00:29:54,666 --> 00:29:56,375 ‫حالش خوبه 565 00:30:06,000 --> 00:30:07,000 ‫اوه 566 00:30:12,625 --> 00:30:15,416 ‫اوه خدای من 567 00:30:16,625 --> 00:30:18,291 ‫آره، دیوونه‌کننده بود 568 00:30:18,791 --> 00:30:19,951 ‫فکرمی‌کردم... 569 00:30:20,750 --> 00:30:23,000 ‫نمی‌دونم 570 00:30:23,083 --> 00:30:25,083 ‫خب، می‌دونم که اون واقعاً قویه 571 00:30:25,166 --> 00:30:27,476 ‫تا وقتی آماده نشده نمی‌شه چیزی گفت 572 00:30:27,500 --> 00:30:29,851 ‫- داری جشن میگیری؟ ‫- بهتره که بگیریم 573 00:30:29,875 --> 00:30:33,101 ‫می‌دونستم یه دلیلی داشت که شراب آوردم. ‫نمی‌دونستم برای جشن زندگی باشه 574 00:30:33,125 --> 00:30:34,958 ‫اما هی، یکم برات می‌ریزم 575 00:30:35,541 --> 00:30:39,125 ‫اه، فقط...فقط یکم. ‫انجل گفت خیلی زود می‌رسه 576 00:30:39,208 --> 00:30:41,168 ‫وقتی می‌رسه، واقعاً نباید مشغول جشن گرفتن باشیم 577 00:30:41,250 --> 00:30:42,541 ‫می‌تونه جلوه‌ی بدی داشته باشه 578 00:30:42,625 --> 00:30:43,750 ‫انجل ‫(انجل = فرشته) 579 00:30:43,833 --> 00:30:45,666 ‫فرشته‌ی مرگ بیشتر بهش می‌خوره 580 00:30:46,833 --> 00:30:48,166 ‫فقط بخور 581 00:30:48,666 --> 00:30:50,375 ‫به سلامتی پدر 582 00:30:58,208 --> 00:30:59,125 ‫اوه 583 00:31:02,041 --> 00:31:04,500 ‫فهمیدی قبلاً چی می‌گفت، درسته، انجل رو میگم؟ 584 00:31:05,291 --> 00:31:08,000 ‫به اون یا کس دیگه‌ای زنگ نزن ‫تا زمانی که پدر کامل مرده باشه 585 00:31:08,083 --> 00:31:10,250 ‫مطمئن شید نفس نمی‌کشه و بعد زنگ بزنید 586 00:31:13,541 --> 00:31:16,541 ‫باید برگردم توی اتاقش ‫و مطمئن شم اوضاع خوبه 587 00:31:18,791 --> 00:31:21,000 ‫فرشته‌ی مرگ میاد و اونو می‌بره 588 00:31:23,083 --> 00:31:24,083 ‫برو 589 00:31:26,666 --> 00:31:29,333 ‫کاملاً توی زمین مقابل، با دست راست اون رو میندازه 590 00:31:29,416 --> 00:31:30,976 ‫و اون بازی، اون.... 591 00:31:31,000 --> 00:31:33,767 ‫- بازی با... ‫- اونکارو نکن. نکن. 592 00:31:33,791 --> 00:31:35,892 ‫نه، باید هردو رو ببینم. ‫روی هردو پول گذاشتم 593 00:31:35,916 --> 00:31:37,791 ‫مهم نیست. فقط یکی رو ببین 594 00:31:37,875 --> 00:31:39,916 ‫همش عوض کردن آزاردهنده‌ست 595 00:31:40,000 --> 00:31:41,920 ‫اونی که بیشتر مهمه رو انتخاب کن و به همون بچسب 596 00:31:41,958 --> 00:31:44,059 ‫الان اصلاً نمی‌دونم با هرکدومشون چه خبره 597 00:31:44,083 --> 00:31:45,723 ‫همش عقب جلو، عقب جلو 598 00:31:46,833 --> 00:31:47,833 ‫نه؟ 599 00:31:48,583 --> 00:31:52,083 ‫- نیگل هیز کارت خوب بود ‫- ممنون 600 00:31:52,166 --> 00:31:55,416 ‫کسب مالکیت اضافی. ‫چطور اینکارو می‌کنی؟‌کل وجودت رو میذاری 601 00:31:55,500 --> 00:31:56,833 ‫گاسر داره انجامش میده 602 00:31:57,333 --> 00:31:59,458 ‫باید بریم بیرون مصرف کنیم 603 00:31:59,541 --> 00:32:00,976 ‫...از طرف دیگه میره 604 00:32:01,000 --> 00:32:03,375 ‫درخواست شده 605 00:32:04,000 --> 00:32:05,333 ‫داریم بازی رو نگاه می‌کنیم 606 00:32:06,500 --> 00:32:09,750 ‫ببخشید، ارزششو نداره 607 00:32:09,833 --> 00:32:11,625 ‫اصلاً مشکلی نیست. کارمه 608 00:32:11,708 --> 00:32:14,559 ‫خوشحالم که تماس گرفتی چون نزدیک بودم ‫و تونستم سریع بیام 609 00:32:14,583 --> 00:32:16,708 ‫سی دقیقه دیرتر، میرفتم به سمت کویینز 610 00:32:16,791 --> 00:32:19,250 ‫خب، مشخصاً، خوشحالیم که هنوز باهامونه، 611 00:32:19,333 --> 00:32:22,666 ‫اما درباره‌ی صدایی که موقع سنگین شدن نفس‌هاش درمیاورد... 612 00:32:22,750 --> 00:32:25,791 ‫نگرانیم، نگرانیمون، اینه که داره درد می‌کشه 613 00:32:25,875 --> 00:32:28,250 ‫آره، و همین الان حتماً میرابلا داره بررسیش می‌کنه 614 00:32:28,333 --> 00:32:31,500 ‫مقاومت دربرابر سرم بالا میره، و درد هم بیشتر می‌شه 615 00:32:31,583 --> 00:32:34,375 ‫مطمئناً پیشنهاد میکنم که ‫مورفین رو افزایش بدیم 616 00:32:34,916 --> 00:32:37,000 ‫یه خط ظریف هست که باید بفهمیمش 617 00:32:37,083 --> 00:32:39,041 ‫به اندازه‌ای که کمکش کنه، ولی اون رو نکشه 618 00:32:39,541 --> 00:32:41,581 ‫زمانی که میرابلا آماده باشه، ‫میاد و بهمون میگه 619 00:32:41,625 --> 00:32:44,583 ‫اما حالا فهمیدی چی داشتم می‌گفتم؟ 620 00:32:44,666 --> 00:32:45,875 ‫ممکن بود به 911 زنگ بزنیم 621 00:32:45,958 --> 00:32:48,351 ‫قطعاً می‌زدیم اگه اون نفس کشیدنش ادامه پیدا می‌کرد 622 00:32:48,375 --> 00:32:50,708 ‫مشخص بود که داره درد می‌کشه، ‫و نمی‌دونیم باید چیکار کنیم 623 00:32:50,791 --> 00:32:53,333 ‫من می‌دونم. و باور کنید، آخرین چیزی که هرکسی می‌خواد 624 00:32:53,416 --> 00:32:55,000 ‫داشتن این وضعیته 625 00:32:55,083 --> 00:32:57,791 ‫ما همه می‌خوایم که این اتفاق ‫تا حد امکان آروم باشه 626 00:32:57,875 --> 00:32:59,115 ‫اما میرابلا می‌تونه کمکمون کنه 627 00:32:59,166 --> 00:33:01,958 ‫دقیقاً بهمون میگه که چه مقدار دیگه باید دوز اضافه کنیم 628 00:33:02,041 --> 00:33:03,333 ‫اگه همین اتفاق بیفته چی؟ 629 00:33:03,416 --> 00:33:05,791 ‫درد بکشه و از چیزی که پیشنهاد میده ‫بیشتر بهش بدیم 630 00:33:07,083 --> 00:33:10,833 ‫خب، نمی‌تونید عمداً اینکارو انجام بدین. ‫توی این شهر به عنوان قتل درنظرگرفته می‌شه 631 00:33:10,916 --> 00:33:13,083 ‫الان بیشتر این کشور این‌طوریه 632 00:33:13,166 --> 00:33:15,541 ‫حتی اگه توسط خود مریض درخواست بشه 633 00:33:15,625 --> 00:33:18,083 ‫تنها راهی که می‌تونید اینکارو کنید ‫با اشتباهه 634 00:33:18,166 --> 00:33:20,125 ‫انگار غیرعمدی بوده 635 00:33:20,208 --> 00:33:22,708 ‫شاید یکی مقدار رو به درست اندازه‌گیری نکرده 636 00:33:22,791 --> 00:33:25,291 ‫بعضی‌وقتا، اگه مقدار زیادی باشه، می‌تونه مرگبار بشه 637 00:33:25,375 --> 00:33:30,083 ‫نمی‌دونم، اما اشتباهات رخ میدن ‫و تصادفات طبیعی هستن، درسته؟ 638 00:33:30,916 --> 00:33:33,166 ‫ببخشید که داشت درد می‌کشید 639 00:33:33,250 --> 00:33:35,809 ‫درک می‌کنم که چقدر می‌تونه وحشتناک باشه که ‫شاهد این صحنه باشید 640 00:33:35,833 --> 00:33:40,208 ‫اما اون اینجا پیش شماست و با امید الکی به این که 641 00:33:40,291 --> 00:33:44,541 ‫اوضاع تا حد امکان در آرامش پیش بره توی بیمارستان نیست 642 00:33:45,333 --> 00:33:46,791 ‫فرشته‌ی کوفتی مرگ 643 00:33:46,875 --> 00:33:48,541 ‫گفتم یا نگفتم؟ 644 00:33:49,083 --> 00:33:51,392 ‫داره سعی می‌کنه کمک کنه. ‫تو بودی که ازش پرسیدی 645 00:33:51,416 --> 00:33:53,833 ‫اه، می‌دونم و کمک می‌کنه. ‫باور کن، ازش ممنونم 646 00:33:53,916 --> 00:33:57,625 ‫اما قصد ندارم به صورت اتفاقی ‫همون‌طوری که انجل گفت پدرمون رو اوردوز کنم 647 00:33:57,708 --> 00:33:59,166 ‫فقط نمی‌خوام درد بکشه 648 00:33:59,250 --> 00:34:01,541 ‫باید یه فکری برای شام کنیم ‫تا پرستار هنوز اینجاست 649 00:34:01,625 --> 00:34:03,083 ‫خب. اگه نمی‌خوای بری اونجا 650 00:34:03,166 --> 00:34:04,226 ‫اشکالی نداره 651 00:34:04,250 --> 00:34:06,392 ‫شراب می‌خوای؟ ‫دوتا شیشه دیگه تو بطری مونده 652 00:34:06,416 --> 00:34:08,166 ‫- یکی دیگه هست اگه بخوایم... ‫- نه خوبم 653 00:34:19,291 --> 00:34:20,291 ‫ریچل؟ 654 00:34:26,458 --> 00:34:28,458 ‫آره. مشکلی هست؟ 655 00:34:28,541 --> 00:34:30,458 ‫مشکلی هست؟ تو بگو 656 00:34:30,541 --> 00:34:33,708 ‫ببین، لطفاً شروع نکن، باشه؟ ‫همونطور که گفتی بیرون کشیدیم 657 00:34:34,250 --> 00:34:36,208 ‫حالا توی اتاقم داریم استراحت می‌کنیم 658 00:34:36,291 --> 00:34:39,291 ‫فکرنمی‌کنی یکم عجیبه؟ ‫منظورم اینه که یکم عجیبه، نه؟ 659 00:34:39,375 --> 00:34:42,041 ‫توی همچین موقعیتی یه آدم رو همینطوری میاری تو خونه 660 00:34:42,125 --> 00:34:45,041 ‫فکرمی‌کنی کار درستیه الان که ممکنه هرلحظه فوت کنه ‫یه غریبه تو خونه باشه؟ 661 00:34:45,125 --> 00:34:46,208 ‫غریبه نیست 662 00:34:46,291 --> 00:34:48,583 ‫من و بنجی یه مدته که باهمیم 663 00:34:49,208 --> 00:34:52,166 ‫فقط چون تو اون رو نمی‌شناسی ‫به این معنی نیست که غریبه‌ست 664 00:34:53,250 --> 00:34:55,125 ‫و بابایی ازش خوشش میومد. همین مهمه 665 00:34:57,416 --> 00:34:58,416 ‫باشه 666 00:35:01,458 --> 00:35:02,458 ‫خیلی‌خب 667 00:35:05,750 --> 00:35:08,125 ‫فکرمی‌کنم باید آسون‌تر بگیری 668 00:35:08,208 --> 00:35:09,583 ‫کاملاً در آسودگیه 669 00:35:16,708 --> 00:35:19,625 ‫خب، وحشتناک بود. ‫خیلی مطمئن بودم که رفتنیه 670 00:35:19,708 --> 00:35:22,666 ‫تنفسش ترسناک شده بود، چهره‌ش... 671 00:35:22,750 --> 00:35:25,125 ‫پسر، امیدوارم بتونم اون تصویر رو از ذهنم خارج کنم 672 00:35:26,375 --> 00:35:28,750 ‫آره، الان بیشتر بهش میدن. ‫خوابیده 673 00:35:28,833 --> 00:35:30,875 ‫نمی‌دونم دوباره فرصت حرف زدن پیش میاد یا نه 674 00:35:31,583 --> 00:35:34,500 ‫من خوبم. حداقل این یعنی ‫باید زودتر برگردم خونه 675 00:35:35,666 --> 00:35:37,000 ‫چیزی نیست. چیزی نیست. 676 00:35:38,041 --> 00:35:42,875 ‫چندساعت پیش کیتی الکل خوردن رو شروع کرد ‫و می‌دونی، اون و ریچل، فقط... 677 00:35:44,625 --> 00:35:47,666 ‫به‌هرحال، مشکلی نیست. 678 00:35:47,750 --> 00:35:48,958 ‫همه‌چی خوبه 679 00:35:58,125 --> 00:36:00,958 ‫چه داستانی بوده. ‫سومین مدافع 680 00:36:01,041 --> 00:36:03,125 ‫داره از قهرمانی ملی دفاع می‌کنه 681 00:36:04,208 --> 00:36:05,208 ‫چیه؟ 682 00:36:06,125 --> 00:36:08,726 ‫هیچی. من فقط... نمی‌تونم الان با خواب تو هم کنار بیام 683 00:36:08,750 --> 00:36:12,166 ‫- به اندازه‌ی کافی ماجرا دارم. ‫- حس خوبی دارم. نمی‌خوام بخوابم 684 00:36:13,416 --> 00:36:16,517 ‫- منو با اون هرزه‌ها نفرست بیرون. ‫- اه، بیخیال. اونا خواهرامن. 685 00:36:16,541 --> 00:36:18,291 ‫من می‌تونم بهشون بگم هرزه، تو نمی‌تونی 686 00:36:18,875 --> 00:36:19,916 ‫آره، البته 687 00:36:20,000 --> 00:36:23,250 ‫اونا خواهرای تو هستن که بهت میگن بیرون وید بکشی. ‫اینجا خونه‌ی توئه 688 00:36:23,333 --> 00:36:25,125 ‫- واقعاً میگم. دراما نمی‌خوام. ‫- باشه 689 00:36:25,208 --> 00:36:26,791 ‫خیلی‌خب! صداتو پایین بیار 690 00:36:26,875 --> 00:36:29,375 ‫باشه، اما می‌دونی این مزخرفه، درسته؟ 691 00:36:29,458 --> 00:36:31,684 ‫و می‌دونی که لازم نیست به هرمزخرفی که میگن گوش کنی 692 00:36:31,708 --> 00:36:35,083 ‫تموم این مدت تو بودی که ‫اینجا از پدرت مراقبت می‌کردی 693 00:36:35,583 --> 00:36:37,684 ‫و یهویی، خونه‌ی اونا شد؟ ‫مگه اونا انجامش می‌دادن؟ 694 00:36:37,708 --> 00:36:39,291 ‫- برید گمشید بابا. ‫- تمومش کن 695 00:36:39,375 --> 00:36:41,642 ‫لطفاً، به خاطر من ساکت باش. ‫الان... داری داد می‌زنی 696 00:36:41,666 --> 00:36:43,875 ‫تنها... تنها حرفم اینه که 697 00:36:45,375 --> 00:36:46,791 ‫خواهرات کجا زندگی می‌کنن؟ 698 00:36:47,541 --> 00:36:48,875 ‫بروکلین؟ 699 00:36:48,958 --> 00:36:50,541 ‫و کی میاد اینجا؟ 700 00:36:50,625 --> 00:36:52,500 ‫در بهترین حالت، ماهی یکبار 701 00:36:52,583 --> 00:36:53,625 ‫نه حتی اون مقدار 702 00:36:54,416 --> 00:36:55,416 ‫اون کاملاً مزخرفه 703 00:36:55,500 --> 00:36:57,833 ‫و می‌دونی اون باید بدونه درچه جایگاهیه 704 00:36:57,916 --> 00:37:01,333 ‫و اون یکی؟ با نگاه کردن بهش، می‌تونی بگی که ‫کلا توی این سیاره نیست 705 00:37:02,625 --> 00:37:04,583 ‫- خیلی‌خب. ‫- اه، کارم خوبه 706 00:37:05,208 --> 00:37:06,125 ‫آره، کارم خوبه 707 00:37:06,208 --> 00:37:07,458 ‫اگه الان یه چیزی ببینم، 708 00:37:07,541 --> 00:37:10,000 ‫اونم اینه که یکی فقط چرت میگه ‫یا عقلش رو از دست داده 709 00:37:10,791 --> 00:37:11,958 ‫و اون تو نیستی 710 00:37:13,583 --> 00:37:15,000 ‫تو هیچ‌کدوم از اونا نیستی 711 00:37:16,125 --> 00:37:18,833 ‫ببین، شاید طوری رفتار کنن که انگار... اوضاع رو می‌فهمن، 712 00:37:19,666 --> 00:37:20,666 ‫اما نمی‌فهمن 713 00:37:21,291 --> 00:37:22,291 ‫باشه؟ 714 00:37:25,166 --> 00:37:26,166 ‫فهمیدی؟ 715 00:37:29,375 --> 00:37:30,375 ‫فهمیدم 716 00:37:33,916 --> 00:37:35,476 ‫"پس از ترک گارد ساحلی، 717 00:37:35,500 --> 00:37:38,250 ‫وینسنت توی بی‌ام‌سی‌سی کلاس‌های شبانه گرفت 718 00:37:38,333 --> 00:37:41,750 ‫جایی که عاشق دختر چشم سبز، ساکت پشت سرش شد 719 00:37:41,833 --> 00:37:46,375 ‫توی 1978 مارگارت دایسون شد، 720 00:37:47,125 --> 00:37:49,541 ‫و والدین دوست‌داشتنی دوتا دختر شدن، 721 00:37:49,625 --> 00:37:51,958 ‫مارگارت توی 1994 به سرطان سینه مبتلا شد، 722 00:37:52,041 --> 00:37:55,041 ‫یه مبارزه‌ی طولانی داشت و ‫وینسنت تموم مدت کنارش بود 723 00:37:55,125 --> 00:37:56,565 ‫سه سال بعد... 724 00:37:59,833 --> 00:38:02,416 ‫سه سال بعد، وینسنت با سارا برادسکی ازدواج کرد، 725 00:38:02,500 --> 00:38:04,666 ‫که دختر جوونی بود ‫که روی پای خودش بزرگ شده بود 726 00:38:04,750 --> 00:38:08,041 ‫سارا هم کارش به مرگ ختم شد ‫بعد از مبارزه‌ش با..." 727 00:38:14,208 --> 00:38:16,128 ‫می‌دونی، غذای کافی برای هردوتون هست 728 00:38:16,166 --> 00:38:18,166 ‫اگه می‌خوای به ریچل بگو و بهمون ملحق شید 729 00:38:18,250 --> 00:38:19,333 ‫باشه، ممنون 730 00:38:20,083 --> 00:38:21,458 ‫خب، از دیدنت خوشحالم 731 00:38:40,208 --> 00:38:42,000 ‫اه، ما قبلاً همدیگه رو دیدیم 732 00:38:43,291 --> 00:38:44,750 ‫اصلاً اونقدرا هم قبل نبود 733 00:38:45,416 --> 00:38:46,791 ‫شاید چند ماه پیش 734 00:38:47,291 --> 00:38:49,500 ‫- یادت نمیاد؟ ‫- مطمئن نیستم. 735 00:38:49,583 --> 00:38:50,416 ‫نه، نه، یادم نمیاد 736 00:38:50,500 --> 00:38:53,750 ‫اه، پس فکرکنم آخرین باری بود که اینجا بودی، شاید، 737 00:38:53,833 --> 00:38:55,666 ‫چون خیلی وقت پیش بود، درسته؟ 738 00:38:57,375 --> 00:38:59,500 ‫درواقع همینجا بود، توی همین اتاق 739 00:38:59,583 --> 00:39:01,333 ‫من و وینی داشتیم بازی رو نگاه می‌کردیم 740 00:39:01,833 --> 00:39:02,833 ‫باکس دربرابر بولز 741 00:39:03,875 --> 00:39:06,625 ‫راستش خیلی اینکارو می‌کردیم. ‫کلی بازی باهم نگاه کردیم 742 00:39:06,708 --> 00:39:08,666 ‫- خوبه. ‫- واقعاً بود. 743 00:39:10,458 --> 00:39:12,583 ‫همیشه باعث می‌شد حس کنم که توی خونه‌م 744 00:39:14,125 --> 00:39:16,083 ‫و همیشه برای دیدنش مشتاق بودم 745 00:39:16,958 --> 00:39:20,083 ‫بعضی‌وقتا، اصلاً چیزی نمی‌گفتیم. ‫فقط می‌نشستیم و نگاه می‌کردیم 746 00:39:20,166 --> 00:39:21,166 ‫فقط نگاه می‌کردیم 747 00:39:22,875 --> 00:39:24,083 ‫بعضی‌وقتا، حرف می‌زدیم 748 00:39:24,833 --> 00:39:25,833 ‫کلی مزخرفات 749 00:39:26,250 --> 00:39:27,250 ‫درباره‌ی زندگی حرف می‌زدیم 750 00:39:27,833 --> 00:39:28,833 ‫چیزایی مثل اون 751 00:39:29,583 --> 00:39:30,958 ‫آدمای پیر 752 00:39:31,041 --> 00:39:32,041 ‫بعضیا مثل اونن 753 00:39:32,083 --> 00:39:35,541 ‫خب، نه همه‌شون، اما ‫معمولاً می‌تونم باهاشون کنار بیام 754 00:39:36,125 --> 00:39:37,833 ‫بعضی‌وقتا یه خردمندی‌ای دارن 755 00:39:38,666 --> 00:39:40,458 ‫بعضیا دارن، بعضیا ندارن 756 00:39:43,208 --> 00:39:45,088 ‫از همون اول اینو درباره‌ی ‫وینسنت دوست داشتم 757 00:39:45,125 --> 00:39:46,684 ‫از لحظه‌ای که من رو دید می‌تونستم بگم که 758 00:39:46,708 --> 00:39:49,375 ‫یه سری چیزایی که نمی‌خوام بگم رو فهمید 759 00:39:49,458 --> 00:39:51,541 ‫چیزایی که نیازی نیست بگم، ‫چون منم مثل خودشم 760 00:39:51,625 --> 00:39:53,945 ‫به نظرمی‌رسه شما رابطه‌ی خوبی داشتین 761 00:39:54,000 --> 00:39:55,250 ‫واقعاً از شنیدنش خوشحالم 762 00:39:58,083 --> 00:39:59,958 ‫خب، منم می‌تونم آدما رو بفهمم 763 00:40:01,333 --> 00:40:03,208 ‫اصلاً لازم نیست چیزی بگن 764 00:40:04,208 --> 00:40:05,708 ‫می‌تونم کل قضیه رو بفهمم 765 00:40:06,791 --> 00:40:08,208 ‫یا حداقل، بیشترش رو 766 00:40:09,500 --> 00:40:12,875 ‫آره، اینکه فقط یکی نگام کنه آسونه، اما... 767 00:40:14,791 --> 00:40:15,833 ‫درونم رو ببینه فرق داره 768 00:40:15,916 --> 00:40:17,316 ‫مطمئن نیستم فهمیده باشم چی میگی 769 00:40:17,375 --> 00:40:18,559 ‫اگه نمی‌خوای بهمون ملحق شی بگو... 770 00:40:18,583 --> 00:40:21,166 ‫فقط دارم میگم که برای هردوتون به اندازه‌ی کافی ‫غذا هست 771 00:40:21,250 --> 00:40:23,000 ‫می‌تونی دوتا بشقاب هم با خودت ببری 772 00:40:23,083 --> 00:40:24,208 ‫می‌بینی؟ 773 00:40:24,291 --> 00:40:25,708 ‫حالا من... می‌فهمم داری چیکار می‌کنی 774 00:40:25,791 --> 00:40:27,583 ‫خب، شاید خیلی واضحه، 775 00:40:27,666 --> 00:40:30,041 ‫اما وقتی داشتم از کنارتون رد می‌شدم، می‌تونستم بفهمم 776 00:40:30,125 --> 00:40:31,365 ‫که دقیقاً چی می‌خوای بگی 777 00:40:31,416 --> 00:40:33,666 ‫فکرمی‌کنم سوتفاهم شده برات 778 00:40:33,750 --> 00:40:35,500 ‫هیچ مزخرفی برام سوتفاهم نشده 779 00:40:36,375 --> 00:40:38,000 ‫قطعاً سوتفاهم نشده 780 00:40:39,083 --> 00:40:40,375 ‫کاملاً هم درست فهمیدم 781 00:40:40,458 --> 00:40:44,125 ‫حتی عمل پیشنهاد غذا هم... حس مالکیته 782 00:40:44,750 --> 00:40:45,666 ‫تا حالا بهش فکرکردی؟ 783 00:40:45,750 --> 00:40:49,875 ‫فکرمی‌کنم توی این سال‌ها خیلی بیشتر از شما دوتا ‫پشت این میز نشسته باشم 784 00:40:49,958 --> 00:40:50,833 ‫اون پدر ماست 785 00:40:50,916 --> 00:40:53,333 ‫آره، فکرمی‌کنی کی اینجا بوده؟ 786 00:40:56,625 --> 00:40:59,750 ‫اون... اون از خودش دفاع نمی‌کنه 787 00:41:01,250 --> 00:41:04,125 ‫منظورم اینه که، ریچل، اون می‌تونه... می‌تونه از پس خودش بربیاد، 788 00:41:04,208 --> 00:41:06,168 ‫که یکی از چیزاییه که ‫راجع به اون دختر دوست دارم، 789 00:41:06,208 --> 00:41:08,416 ‫اما از خودش دفاع نمی‌کنه 790 00:41:08,500 --> 00:41:10,708 ‫مخصوصاً اطراف شما دوتا. کی... 791 00:41:10,791 --> 00:41:12,911 ‫فکرکنم فهمیدیم. ممنون ‫قطعاً به اندازه‌ی کافی شنیدیم 792 00:41:12,958 --> 00:41:14,250 ‫نه، نه، نه، نشنیدین، 793 00:41:14,333 --> 00:41:17,833 ‫چون شاید یه جوری رفتار نمی‌کردین ‫که انگار تموم این مدت اینجا بودین 794 00:41:19,333 --> 00:41:21,750 ‫کی داشته پیرمردتون رو دستشویی می‌برده؟ 795 00:41:22,958 --> 00:41:23,958 ‫کی... 796 00:41:24,583 --> 00:41:26,833 ‫کی قرص‌هارو... از توی اون 797 00:41:26,916 --> 00:41:29,083 ‫ظرف پلاستیکی احمقانه با برچسب روز‌ها جدا می‌کرده 798 00:41:29,166 --> 00:41:31,375 ‫دقیقاً همون‌طوری که مامانم 799 00:41:32,083 --> 00:41:34,375 ‫اینکارو برای بابام انجام می‌داد ‫وقتی که فوت شد؟ 800 00:41:34,458 --> 00:41:35,791 ‫خب، الان بهش زنگ می‌زنم 801 00:41:35,875 --> 00:41:37,625 ‫وقتشه که از جلومون گمشی 802 00:41:37,708 --> 00:41:39,875 ‫می‌تونم بوی هرکوفتی که خوردی رو حس کنم 803 00:41:39,958 --> 00:41:41,318 ‫اون دختر بیچاره بهش غذا می‌داد 804 00:41:42,833 --> 00:41:44,601 ‫وقتی اون چیزی جز سیب نمی‌خورد، 805 00:41:44,625 --> 00:41:46,708 ‫کی بود که اونا رو قاچ می‌کرد ‫و بهش می‌داد که بخوره؟ 806 00:41:46,791 --> 00:41:48,271 ‫شما هیچ کوفتی رو نمی‌فهمید 807 00:41:48,333 --> 00:41:50,666 ‫ریچل، دوست‌پسر مست کوفتیت 808 00:41:50,750 --> 00:41:52,790 ‫یا هرکی که هست رو از جلو چشممون ببر 809 00:41:52,833 --> 00:41:54,353 ‫نمی‌خوام اینجا باشه. باید بره 810 00:41:54,416 --> 00:41:56,625 ‫زودباش، بنجی. ‫بیا از اینجا بریم 811 00:41:58,875 --> 00:42:02,083 ‫می‌خوام از وینسنت خداحافظی کنم. ‫اشکالی نداره؟ می‌تونم خداحافظی کنم؟ 812 00:42:02,666 --> 00:42:04,208 ‫حتماً، البته 813 00:42:04,291 --> 00:42:05,625 ‫باهام میای؟ 814 00:42:06,291 --> 00:42:07,750 ‫من این بیرون می‌مونم 815 00:43:10,125 --> 00:43:11,416 ‫اه، پسر 816 00:43:19,083 --> 00:43:21,416 ‫ممنون. خیلی ممنونم 817 00:43:22,083 --> 00:43:25,541 ‫خیلی مفیده که هرروز میای ‫و این ساعت‌ها مراقبش هستی 818 00:43:25,625 --> 00:43:27,541 ‫یکم بهمون وقت میده که توی اتاق نباشیم 819 00:43:27,625 --> 00:43:29,250 ‫یکم نفس تازه کنیم، می‌دونی؟ 820 00:43:29,791 --> 00:43:32,458 ‫بعضی‌وقتا، همه‌ش درکنار هم، یکم زیادی میشه 821 00:43:32,541 --> 00:43:34,166 ‫من... من راجع به قبل متاسفم 822 00:43:35,166 --> 00:43:37,833 ‫اوضاع یکم استرس‌زا شد. ‫فکرکنم خودت همه‌ش رو دیدی 823 00:43:37,916 --> 00:43:38,958 مشکلی نیست 824 00:43:39,040 --> 00:43:40,250 خب پس، فردا ساعت 5 غروب بیام؟ 825 00:43:40,330 --> 00:43:42,830 ،بله، مگر این که تا قبل از اون موقع اتفاقی بیوفته 826 00:43:42,910 --> 00:43:43,950 اگه چیزی شد، زنگ می‌زنم 827 00:43:44,450 --> 00:43:46,160 حس می‌کنم که... نمی‌دونم 828 00:43:47,200 --> 00:43:50,870 ،حالا می‌بینیم فردا چی پیش میاد ولی من... نمی‌دونم چقدر دیگه دووم میاره 829 00:43:50,950 --> 00:43:53,410 اون... حالش خوب نیست 830 00:43:55,290 --> 00:43:56,160 ببخشید 831 00:43:56,250 --> 00:43:58,200 ببخشید. می‌دونم که باید برین 832 00:43:58,290 --> 00:44:00,450 واقعا ممنون که امروز اومدین 833 00:44:00,540 --> 00:44:02,700 فردا حتما می‌بینیمتون 834 00:44:11,290 --> 00:44:12,750 ♪ ...روی کفش‌هاش ♪ 835 00:44:13,540 --> 00:44:17,750 ♪ بدون این که بپرسم می‌دونستم ♪ ♪ که از موسیقی بلوز خوشش میاد ♪ 836 00:44:17,830 --> 00:44:20,950 ♪ گل رو سرش بود ♪ 837 00:44:21,040 --> 00:44:23,540 ♪ بین موهاش ♪ 838 00:44:23,620 --> 00:44:28,910 ♪ همون موقع فهمیدم ♪ ♪ که مثل بقیه دخترها نیست ♪ 839 00:45:14,450 --> 00:45:15,450 ریچل؟ 840 00:45:28,540 --> 00:45:30,680 می‌شه یه چیزی بگم؟ یه دقیقه واستا - علاقه‌ای ندارم بشنوم - 841 00:45:30,700 --> 00:45:33,000 ...هنوز که چیزی نگفتم - علاقه‌ای به شنیدن حرف‌هات ندارم - 842 00:45:33,080 --> 00:45:35,640 ...خب، می‌خوام بگم که - خیلی خب، ببین قضیه از این قراره - 843 00:45:35,660 --> 00:45:38,500 .لازم نیست با هم دیگه حرف بزنیم حرفی برای گفتن نداریم. منم چیزی نمی‌خوام بشنوم 844 00:45:38,580 --> 00:45:41,100 ،فقط تا موقعی که اینجایی هرکاری لازمه رو انجام بده. بعدش همه چی تمومه 845 00:45:41,120 --> 00:45:44,330 .از ما به خیر و از شما به سلامت تا اون موقع، می‌تونیم به هم دیگه کاری نداشته باشیم 846 00:45:44,410 --> 00:45:46,550 این کار نه عملیه و نه به نظرم درست 847 00:45:46,580 --> 00:45:48,200 خب، مسئله تو نیستی که نظرت مهم باشه 848 00:45:48,290 --> 00:45:50,290 .مسئله درمورد هیچکدوم از ما نیست مسئله درمورد پدرمون‌ـه 849 00:45:50,370 --> 00:45:51,930 اوه، پدرمون. چه بامزه - چرا؟ - 850 00:45:51,950 --> 00:45:55,540 ،هروقت یه چیزی از من می‌خوای بهش می‌گی پدرمون 851 00:45:55,620 --> 00:45:57,330 معمولا ولی می‌گی پدرم 852 00:45:57,410 --> 00:45:59,450 حرف مفت نزن - قضیه چیه؟ - 853 00:45:59,540 --> 00:46:02,370 ،خب، دارم سعی می‌کنم ازش معذرت خواهی کنم ...ولی همونطور که می‌بینی 854 00:46:02,450 --> 00:46:04,870 ریدم تو این عذر خواهیت 855 00:46:06,540 --> 00:46:07,370 آفرین 856 00:46:07,450 --> 00:46:09,410 آفرین. وقتی پدرمون اون اتاق رو به مرگه،در رو محکم می‌بندی؟ 857 00:46:09,450 --> 00:46:11,080 !سلیطه لوس کسکش 858 00:46:11,790 --> 00:46:13,270 چه گوهی داری می‌خوری؟ 859 00:46:13,330 --> 00:46:15,790 !نه! نه - داری چه گوهی می‌خوری؟ - 860 00:46:15,870 --> 00:46:18,250 .نه، روحتم خبر نداره می‌زنم شل و پلت می‌کنم 861 00:46:18,330 --> 00:46:20,010 من رو شل و پل می‌کنی؟ - !آره - 862 00:46:20,040 --> 00:46:23,200 !ولگردی بیش نیستی، همین و بس ...یه سیریش بی‌پول 863 00:46:23,290 --> 00:46:26,040 ،خیلی خب کریستینا این جنده رو از این خونه بنداز بیرون 864 00:46:26,120 --> 00:46:29,370 بیا جلو ببینم - !بس کنین - 865 00:46:29,450 --> 00:46:30,580 !یس کنین 866 00:46:31,250 --> 00:46:35,160 !از جفتتون متنفرم! جفتتون عوضی هستین !مثل بچه‌ها رفتار می‌کنین کسکش‌ها 867 00:46:37,450 --> 00:46:40,580 سلام 868 00:47:01,580 --> 00:47:02,580 سلام 869 00:47:03,250 --> 00:47:05,750 یه چند دقیقه از پیشش رفتم تا وسایلم رو جمع کنم. حالش خوبه 870 00:47:05,830 --> 00:47:07,040 چرا وسایلت رو جمع کردی؟ 871 00:47:07,120 --> 00:47:08,950 به نظرم بهتره برای یه مدت برگردم خونه 872 00:47:10,450 --> 00:47:11,500 الان دیر وقته 873 00:47:11,580 --> 00:47:13,200 به نظرم به نفع همه است که برم 874 00:47:13,290 --> 00:47:15,660 اگه اتفاقی افتاد، بهم اطلاع بده و زود برمی‌گردم 875 00:47:15,750 --> 00:47:17,750 .به هرحال یه اتفاقی قراره بیوفته خودت هم این رو می‌دونی 876 00:47:17,830 --> 00:47:19,040 ...کریستینا 877 00:47:19,120 --> 00:47:20,560 نمی‌دونم چی از جون من می‌خوای 878 00:47:20,620 --> 00:47:22,750 مشخصه که یه مشکلی بین ما سه نفر هست 879 00:47:22,830 --> 00:47:24,580 روحم هم خبر نداشت بین ما هم مشکلی هست 880 00:47:24,660 --> 00:47:26,830 ،در هر حال، اون اینجا زندگی می‌کنه تو هم اون طرف کشور 881 00:47:26,910 --> 00:47:28,670 منطقیه که من اون شخصی باشم که یه مدت از اینجا بره 882 00:47:28,750 --> 00:47:32,290 ببخشید، پدر قراره بمیره و تو هم اون موقع اینجا نخواهی بود 883 00:47:32,370 --> 00:47:33,580 و هیچوقت من رو به این خاطر نخواهی بخشید 884 00:47:33,660 --> 00:47:35,370 ببخشید. نمی‌خوام که بری 885 00:47:35,450 --> 00:47:38,500 می‌خوام ما سه نفر ،یه راهی پیدا کنیم 886 00:47:38,580 --> 00:47:42,830 ،یه راهی که هرطور شده با هم کنار بیایم، حداقل برای این چند وقت 887 00:47:42,910 --> 00:47:44,250 ...فکر کردم مشکلی بین ما نیست 888 00:47:44,330 --> 00:47:45,870 بین من و تو 889 00:47:45,950 --> 00:47:47,370 خیلی جا خوردم 890 00:47:48,080 --> 00:47:49,870 کیتی، عصبانی بودم 891 00:47:50,540 --> 00:47:51,950 اعصابم بهم ریخت 892 00:47:52,040 --> 00:47:53,870 بذار خودم رو خالی کنم، باشه؟ 893 00:47:53,950 --> 00:47:55,040 ترسیده بودم 894 00:47:57,370 --> 00:47:58,660 بیا دور هم بشینیم 895 00:47:59,370 --> 00:48:00,540 هر سه‌تامون 896 00:48:01,410 --> 00:48:03,500 می‌تونیم در اتاقش رو هم باز بذاریم 897 00:48:03,580 --> 00:48:05,660 که اگه چیزی شد، متوجه بشیم 898 00:48:06,250 --> 00:48:07,250 نمی‌دونم 899 00:48:08,200 --> 00:48:10,700 ،می‌دونی که حین حرفامون قراره بره اون دنیا 900 00:48:10,790 --> 00:48:13,080 نه، فکر نکنم 901 00:48:14,040 --> 00:48:16,660 مخصوصا اگه بشنوه که داریم با هم حرف می‌زنیم 902 00:48:37,540 --> 00:48:39,100 فکر نکنم بهمون ملحق بشه 903 00:48:52,080 --> 00:48:53,410 سلام - سلام - 904 00:48:55,620 --> 00:48:58,660 چند وقتیه کیتی داره روی آگهی ترحیم بابا کار می‌کنه 905 00:49:00,450 --> 00:49:01,330 خیلی خب 906 00:49:01,410 --> 00:49:03,750 ،داشت برام می‌خوندش 907 00:49:03,830 --> 00:49:05,870 و بعد از شنیدن چیزایی که نوشته بود 908 00:49:05,950 --> 00:49:09,750 ،باعث شد که فکر کنم هرکدوممون داستان‌های کاملا متفاوتی از هم داریم 909 00:49:10,620 --> 00:49:14,580 ،این که چه نقشی در زندگیمون داره یا داشت 910 00:49:14,660 --> 00:49:17,620 ،همه‌مون رو بزرگ کرده ولی در مقاطع زمانی مختلف 911 00:49:17,700 --> 00:49:20,950 ،زندگی متفاوتی نسبت بهم داشتیم حتی با این که داخل یه خونه بزرگ شدیم 912 00:49:21,040 --> 00:49:23,250 ،یعنی خب، قبل از این که به سن نوجوانی برسم جفتتون از خونه نقل مکان کرده بودین 913 00:49:23,330 --> 00:49:26,750 خلاصه که منطقیه که ما... با هم فرق داریم 914 00:49:26,830 --> 00:49:29,830 بابت حرفی که زدم، عذر می‌خوام 915 00:49:30,500 --> 00:49:32,580 از هیچکدومتون متنفر نیستم 916 00:49:32,660 --> 00:49:34,870 به نظرم آدم‌های عوضی نیستین 917 00:49:35,500 --> 00:49:36,660 ،عصبانی بودم 918 00:49:37,450 --> 00:49:38,330 ترسیده بودم 919 00:49:38,410 --> 00:49:40,540 اوضاع چیزی شده بود که نمی‌خواستم اتفاق بیوفته 920 00:49:41,120 --> 00:49:42,120 عذر می‌خوام 921 00:49:43,080 --> 00:49:44,160 مسئله‌ای نیست 922 00:49:44,950 --> 00:49:46,370 مشکل تو نبودی 923 00:49:47,910 --> 00:49:50,580 یعنی خب، عب نداره 924 00:49:51,830 --> 00:49:55,040 ،لازم نبود عذر خواهی بکنی ولی عذر خواهیت رو می‌پذیرم 925 00:49:55,120 --> 00:49:58,540 .آره، مشکلی نیست کریستینا البته که عذر خواهیت رو می‌پذیرم 926 00:49:59,200 --> 00:50:01,620 عذر می‌خوام که گرفتار این مسائل شدی 927 00:50:07,410 --> 00:50:08,250 ...خب 928 00:50:08,330 --> 00:50:11,450 چند ساعت پیش قبل از این که اوضاع از کنترل خارج بشه، منم داشتم سعی می‌کردم عذر خواهی کنم 929 00:50:11,540 --> 00:50:12,660 عذر خواهی بابت چی؟ 930 00:50:12,750 --> 00:50:16,120 خب، اولا که به خاطر انتقاد از تو برای سیب‌هایی که تو یخچال بودن 931 00:50:16,200 --> 00:50:18,470 .نمی‌دونستم برای بابا بودن ببخشید. ایکاش می‌دونستم 932 00:50:18,500 --> 00:50:20,290 و همون مسئله کافی بود؟ 933 00:50:20,370 --> 00:50:22,410 اون سیب‌ها 934 00:50:23,370 --> 00:50:24,700 باعث شد داستان دستت بیاد 935 00:50:24,790 --> 00:50:27,830 یکی از مسائل بود. مسئله‌ای بود که درموردش اشتباه برداشت کردم 936 00:50:27,910 --> 00:50:29,080 حرف دیگه‌ای هم داری بزنی؟ 937 00:50:30,620 --> 00:50:31,620 البته 938 00:50:34,790 --> 00:50:37,410 از همون اول، متوجه بودم که اومدم خونه تو 939 00:50:37,500 --> 00:50:39,370 چرت نگو. خونه تو هم هست 940 00:50:39,450 --> 00:50:40,700 .من این رو می‌دونم ...تو هم می‌دونی 941 00:50:40,790 --> 00:50:42,950 .ولی تو اینجا زندگی می‌کنی اسم تو داخل اجاره نامه خونه است 942 00:50:43,040 --> 00:50:44,470 بار دومی هست که پای این اجاره نامه رو وسط می‌کشی 943 00:50:44,500 --> 00:50:46,450 داستان چیه؟ منظورت از این حرف‌ها چیه؟ 944 00:50:46,540 --> 00:50:48,700 و تو هم بحثش رو پیش کشیدی. بیرون از خونه 945 00:50:48,790 --> 00:50:50,410 پس داستان چیه؟ 946 00:50:50,500 --> 00:50:53,370 ،هیچی. فقط این مسئله که وقتی بابا بمیره اینجا مال تو میشه 947 00:50:53,450 --> 00:50:55,760 و فکر می‌کنی من این رو می‌خوام؟ که این خونه به جاییمه؟ 948 00:50:55,790 --> 00:50:56,910 ...ببخشید. بیاین 949 00:50:57,000 --> 00:51:00,750 .بیاین صدامون رو بالا نبریم اگه اتفاقی بیوفته، باید صدای اتاقش رو بشنویم 950 00:51:01,620 --> 00:51:04,830 باشه؟ فکر نکنم هیچکدوممون 951 00:51:04,910 --> 00:51:06,950 ،منظوری جز قراری که گذاشته شده داشته باشه 952 00:51:07,040 --> 00:51:07,910 قراری که گذاشته شده؟ 953 00:51:08,000 --> 00:51:10,370 ول کن ریچل، البته که براش اهمیت قائلی 954 00:51:10,450 --> 00:51:12,330 ولی خونه‌ای که بهت می‌رسه هم معامله خوبیه 955 00:51:12,410 --> 00:51:13,660 بیا صادق باشیم 956 00:51:13,750 --> 00:51:15,500 کسی تو کل شهر، همچین اجاره‌ای نمی‌ده 957 00:51:15,580 --> 00:51:17,330 نمی‌شه بهش گفت اجاره. مبلغی نیست اصلا 958 00:51:17,410 --> 00:51:18,410 معامله خوبیه 959 00:51:18,500 --> 00:51:21,050 برات خوشحالم. می‌خوام اینجا مال تو بشه - خب گور باباش پس - 960 00:51:21,080 --> 00:51:22,080 نمی‌خوامش 961 00:51:22,790 --> 00:51:23,790 حالا چی؟ 962 00:51:23,870 --> 00:51:25,660 .مسخره بازی در نیار چرا آخه بخوای بری؟ 963 00:51:25,750 --> 00:51:28,910 چون بعدش دیگه کاری به کار هم نداریم و همه می‌رن پی کار خودشون 964 00:51:29,000 --> 00:51:30,450 حرف‌هات منطقی نیست 965 00:51:30,540 --> 00:51:32,340 کریستینا، می‌شه توضیح بدی داستان چیه؟ 966 00:51:32,370 --> 00:51:34,120 مطمئن نیستم - خودت رو نزن به نفهمی - 967 00:51:34,200 --> 00:51:35,950 ریدم دهنت - خیلی خب - 968 00:51:36,040 --> 00:51:38,040 جفتتون، بس کنین 969 00:51:56,580 --> 00:51:57,660 همه چی مرتبه 970 00:52:03,870 --> 00:52:04,870 به نظرم 971 00:52:06,120 --> 00:52:07,660 ریچل داشت سعی می‌کرد بپرسه که 972 00:52:08,790 --> 00:52:10,830 بعد از مرگ بابا، چی ارتباط ما رو حفظ می‌کنه؟ 973 00:52:12,200 --> 00:52:14,500 ارتباط ما نه 974 00:52:14,580 --> 00:52:17,500 یعنی خب، رابطه شما دوتا واضحه دیگه، نه؟ 975 00:52:18,120 --> 00:52:20,790 و داستان تو رو هم می‌فهمم کریستینا 976 00:52:20,870 --> 00:52:22,910 چند هزار مایل اونورتر داری زندگی می‌کنی 977 00:52:23,000 --> 00:52:24,080 بچه داری 978 00:52:24,160 --> 00:52:25,950 احتمالا چندتا دیگه هم از لا پات می‌پرن بیرون 979 00:52:26,040 --> 00:52:28,970 .تو هم زندگی خودت رو داری با این شهر حال نمی‌کنی. می‌فهمم 980 00:52:29,000 --> 00:52:31,040 پس فقط رابطه‌ات با کیتی برات مهمه؟ 981 00:52:31,080 --> 00:52:31,910 نبابا اصلا 982 00:52:32,000 --> 00:52:34,700 نه، تو حداقل جوری تظاهر می‌کنی که ما نقاط اشتراک با هم داریم 983 00:52:34,790 --> 00:52:36,700 می‌بینی؟ می‌خواستم همین رو بگم 984 00:52:36,790 --> 00:52:40,580 ،هر کدوم داستان‌های خودمون رو داریم ولی داستان بقیه رو نمی‌دونیم 985 00:52:40,660 --> 00:52:41,950 فکر می‌کنیم می‌دونیم 986 00:52:42,040 --> 00:52:44,580 ...ولی شاید 987 00:52:44,660 --> 00:52:48,160 شاید قبل از این که چندتا بچه دیگه از لا پام بپرن بیرون، که خیلی حرف زشتیه 988 00:52:48,250 --> 00:52:49,500 می‌پرن بیرون دیگه - نه، چیزی نمی‌پره بیرون - 989 00:52:49,580 --> 00:52:51,450 پریدن نداریم. پروسه‌اش اینطوری نیست 990 00:52:51,540 --> 00:52:52,910 خیلی خب. به نظر من که شبیه بیرون پریدنه 991 00:52:53,500 --> 00:52:55,870 خیلی خب، قبل از این که تصمیم بگیرم ،خانواده‌ام رو بزرگتر کنم 992 00:52:55,950 --> 00:52:58,250 ...اونم تازه اگر تصمیم بگیرم 993 00:52:58,330 --> 00:53:01,160 کارهایی هستن که امیدوار بودم انجامشون بدم 994 00:53:01,250 --> 00:53:02,250 مثلا چی؟ 995 00:53:02,330 --> 00:53:04,410 آخه خب دیگه چیکار می‌خوای بکنی؟ 996 00:53:04,500 --> 00:53:06,830 ...زندگیت الانشم عالیه 997 00:53:06,910 --> 00:53:10,160 .من می‌دونم، همه می‌دونن به همه این رو میگی 998 00:53:10,250 --> 00:53:11,250 همچین فکری می‌کنی؟ 999 00:53:11,330 --> 00:53:15,120 فکر می‌کنی وقتی عکس‌های میرابلا رو ،نشونت می‌دم یا درمورد زندگیم حرف می‌زنم 1000 00:53:15,200 --> 00:53:16,660 منظورم اینه؟ 1001 00:53:21,080 --> 00:53:22,080 کیتی؟ 1002 00:53:23,120 --> 00:53:25,200 تو هم همچین برداشتی داری؟ 1003 00:53:27,580 --> 00:53:30,120 خب لعنت به این وضع 1004 00:53:30,200 --> 00:53:31,580 جدی می‌گم، لعنت به این وضع 1005 00:53:31,660 --> 00:53:35,620 .همچین منظوری نداشتم ...اصلا همچین منظوری 1006 00:53:35,700 --> 00:53:37,830 ...صبرکن، ببخشید من 1007 00:53:38,330 --> 00:53:41,410 واقعا قصد نداشتم چیزی بگم ...که ناراحتت بکنه، باشه؟ من 1008 00:53:42,790 --> 00:53:44,580 به نظرم فکر کردم که خیلی تابلوـه 1009 00:53:44,660 --> 00:53:47,370 آخه خب، هیچوقت نمی‌شنوم که درمورد چیزی غر بزنی 1010 00:53:47,450 --> 00:53:50,620 به جز وقتی که می‌گی میرابلا سبزیجات سبز رنگ نمی‌خوره 1011 00:53:50,700 --> 00:53:53,000 من فقط همچین برداشتی کردم 1012 00:53:53,080 --> 00:53:55,080 اصلا حرف‌هام رو فراموش کن 1013 00:53:57,120 --> 00:54:00,790 قبل از این که بچه‌های بیشتری به دنیا بیاری، می‌خواستی چیکار کنی؟ 1014 00:54:05,200 --> 00:54:10,500 خب اولا که امیدوار بودم که یه رابطه‌ای بین من و خودت درست کنم 1015 00:54:18,290 --> 00:54:19,700 خیلی لطف داری، کریستینا 1016 00:54:22,000 --> 00:54:23,000 منتها 1017 00:54:25,040 --> 00:54:27,910 فکر کردم همین الانش هم یه رابطه‌ای بین ما هست 1018 00:54:28,410 --> 00:54:30,950 نه، یه رابطه واقعی - همینه که هست - 1019 00:54:33,370 --> 00:54:34,370 ...ببین 1020 00:54:36,950 --> 00:54:38,160 بیاین همه چی رو فراموش کنیم 1021 00:54:39,370 --> 00:54:41,370 یعنی خب، ما آدم‌های متفاوتی هستیم 1022 00:54:41,450 --> 00:54:44,540 ،شما دوتا حداقل ،خواهر خونی هم دیگه هستین 1023 00:54:45,410 --> 00:54:46,500 جفتتون یه مادر رو داشتین 1024 00:54:46,580 --> 00:54:48,410 و یه پدر رو - معلومه خب - 1025 00:54:49,080 --> 00:54:50,080 خودم می‌دونم 1026 00:54:50,830 --> 00:54:53,870 باشه؟ ولی حرفم اینه که اون بابای منم هست 1027 00:54:53,950 --> 00:54:56,830 ،همونقدر که بابای شما دوتاست بابای منم هست 1028 00:54:56,910 --> 00:55:00,450 ولی تو یه بابای دیگه هم داشتی - که هیچوقت باهاش آشنا نشدم - 1029 00:55:00,540 --> 00:55:03,290 که وقتی چهار سالم بود، مرد 1030 00:55:03,370 --> 00:55:06,500 .ولی به هرحال پدرت بود وقتی اون پدر تو بود، وینسنت هم پدر ما بود 1031 00:55:08,700 --> 00:55:09,910 بفرما 1032 00:55:10,950 --> 00:55:13,290 مسئله همینجاست 1033 00:55:17,250 --> 00:55:20,000 من قبل از اون 1034 00:55:21,160 --> 00:55:22,250 پدری نداشتم 1035 00:55:23,200 --> 00:55:24,200 باشه؟ 1036 00:55:25,330 --> 00:55:27,330 کجای این حرف رو متوجه نمی‌شی؟ 1037 00:55:28,910 --> 00:55:31,580 اون بابایی من بوده 1038 00:55:32,160 --> 00:55:36,870 ،پس اونی که تو اون اتاق تو این خونه 1039 00:55:38,250 --> 00:55:39,250 داره میره اون دنیا 1040 00:55:40,330 --> 00:55:41,700 بابای منه 1041 00:55:41,790 --> 00:55:42,790 می‌فهمی؟ 1042 00:55:43,910 --> 00:55:45,950 بابای منه 1043 00:55:46,910 --> 00:55:49,790 بابای منه، باشه؟ 1044 00:55:50,620 --> 00:55:53,370 .می‌دونم. می‌دونم ...نمی‌گم که نیست. فقط دارم می‌گم 1045 00:56:18,620 --> 00:56:22,290 ،می‌دونین، چون فقط من غر نمی‌زنم دلیل نمی‌شه مشکلی ندارم 1046 00:56:28,040 --> 00:56:30,620 من به خاطر اون اینجا موندم 1047 00:56:32,120 --> 00:56:33,790 نه به خاطر این خونه کوفتی 1048 00:56:39,330 --> 00:56:40,580 وای خدا 1049 00:57:28,080 --> 00:57:30,160 ،فکر کنم واقعا یه نفر رو پیدا کردم که بیاد 1050 00:57:30,250 --> 00:57:31,660 یه دکتر، که اون فرم رو امضا کنه 1051 00:57:31,750 --> 00:57:32,750 خوبه 1052 00:57:32,830 --> 00:57:35,790 ببخشید، وسط نرمشت مزاحم شدم - نه، اشکال نداره. آخراشه - 1053 00:57:36,700 --> 00:57:37,830 قهوه می‌خوای؟ 1054 00:57:37,910 --> 00:57:38,910 البته 1055 00:57:55,330 --> 00:57:58,580 مشکل هوشیار کردن باباست وقتی که دکتر بیاد 1056 00:57:59,080 --> 00:58:00,790 آره، یکم سخته 1057 00:58:00,870 --> 00:58:02,710 دیشب چیز خاصی بهم نگفت 1058 00:58:02,790 --> 00:58:05,250 ،چند بار زیر لب یه چیزایی گفت منتها چیزی متوجه نشدم 1059 00:58:05,330 --> 00:58:06,330 منم همینطور 1060 00:58:06,830 --> 00:58:08,430 به نظرت کار اشتباهیه که بهش قهوه بدیم؟ 1061 00:58:09,290 --> 00:58:10,330 خیلی خب، شاید بهتره ندیم 1062 00:58:10,410 --> 00:58:12,830 فقط یه بار دیگه لازمه هوشیار بشه. همین 1063 00:58:12,910 --> 00:58:14,330 می‌دونم که در توانش هست 1064 00:58:14,410 --> 00:58:16,050 چه قهوه خوبیه. ممنون 1065 00:58:19,950 --> 00:58:22,160 .بابت دیشب عذر می‌خوام از کنترل خارج شد 1066 00:58:23,870 --> 00:58:24,870 منم همینطور 1067 00:58:30,120 --> 00:58:36,000 ،بعد از این که دیروز همه با هم صحبت کردیم متوجه یه چیزی شدم 1068 00:58:36,080 --> 00:58:37,080 خیلی مسخره است 1069 00:58:37,120 --> 00:58:40,370 ،چندین سال پیش باید متوجهش می‌شدم ولی به هردلیلی نشدم 1070 00:58:41,080 --> 00:58:42,830 ،این که مادر اونم مرد درست مثل مادر ما 1071 00:58:44,660 --> 00:58:47,450 به جز بابا، اینم یه نقطه اشتراک دیگه است که با هم داریم 1072 00:58:47,540 --> 00:58:49,750 وقتی مادرش مرد، هیچوقت درموردش صحبت نکردیم 1073 00:58:49,830 --> 00:58:50,950 اون موقع کم سن و سال بودی 1074 00:58:51,500 --> 00:58:52,790 آره. همه‌مون بودیم 1075 00:58:53,500 --> 00:58:56,660 احتمالا کم سن و سال‌تر از اونی بودیم که واقعا درموردش صحبت کنیم 1076 00:59:22,160 --> 00:59:23,250 دکتر اومده 1077 00:59:23,750 --> 00:59:27,540 ...میشه بری سراغ... تا منم برم سر 1078 00:59:29,450 --> 00:59:31,160 قهوه می‌خورین؟ تازه گذاشتم دم بکشه 1079 00:59:31,250 --> 00:59:33,450 آب و آبمیوه هم داریم 1080 00:59:33,540 --> 00:59:35,540 ایشون تو این اتاقه 1081 00:59:35,620 --> 00:59:39,290 ،پرستارش تا ساعت سه نمیاد ولی امیدوارم بتونیم بیدارش کنیم 1082 00:59:39,370 --> 00:59:41,080 بابا؟ بابا، حالت چطوره؟ 1083 00:59:41,160 --> 00:59:43,120 .کریستینا هستم ایشون پدرمون هستن 1084 00:59:43,200 --> 00:59:44,970 ...بیاین... بیاین اهرم تخت رو بکشیم تا 1085 00:59:45,000 --> 00:59:47,500 بیاین دکمه‌اش رو بزنیم تا یکم صاف‌تر بشه. آره 1086 00:59:47,580 --> 00:59:49,500 داشتن استراحت می‌کردن 1087 00:59:49,580 --> 00:59:50,700 چند کلمه‌ای داشت حرف می‌زد 1088 00:59:59,040 --> 01:00:00,080 بفرمایید 1089 01:00:01,330 --> 01:00:02,970 خیلی خب. عالیه - آره - 1090 01:00:03,370 --> 01:00:04,620 ...به نظرم دیگه 1091 01:00:05,410 --> 01:00:07,500 ایکاش قبلا با ایشون آشنا می‌شدین 1092 01:00:08,410 --> 01:00:11,000 ،چند ماه پیش وقتی هنوز سرحال بودن 1093 01:00:11,080 --> 01:00:12,680 زیادی شلوغش کرده بودم 1094 01:00:12,750 --> 01:00:14,330 طرف فقط چک کرد ببینه ضربان داره یا نه 1095 01:00:14,410 --> 01:00:16,950 ،طرف 550 دلار گرفت ده دقیقه‌ای اومد و رفت 1096 01:00:17,040 --> 01:00:20,000 ،چه حالی میده کارت این باشه ولی آره، حداقل دیگه کارهاش انجام شد 1097 01:00:21,580 --> 01:00:24,450 .خب، بهش بگو مجبوره جای بحثی نیست 1098 01:00:25,830 --> 01:00:28,450 ،نمی‌شه که همه‌‌ـش من آدم بده باشم 1099 01:00:28,540 --> 01:00:29,830 که من مادر بدجنس باشم 1100 01:00:30,370 --> 01:00:32,080 اوضاع همینجوریش هم اینجا قاراشمیش هستش 1101 01:00:32,160 --> 01:00:33,910 .اینجا هم همینم متوجه نمی‌شم چرا 1102 01:00:34,000 --> 01:00:37,500 متوجه نمی‌شم چرا من برای همه همچین آدمی می‌شم. عادلانه نیست 1103 01:00:37,580 --> 01:00:40,700 .من همچین آدمی نیستم کسی بهم مجال نمی‌ده آدم دیگه‌ای باشم 1104 01:00:45,040 --> 01:00:46,580 هیچی، ولش کن 1105 01:00:46,660 --> 01:00:47,700 باشه 1106 01:00:47,790 --> 01:00:50,750 .بذار تریسی هرکاری می‌خواد بکنه دیگه دست من نیست 1107 01:00:51,410 --> 01:00:52,450 بعدا حرف می‌زنیم 1108 01:00:58,500 --> 01:01:00,910 چه گل پسر کوچولو موچولی 1109 01:01:01,000 --> 01:01:02,870 یا نکنه گنده‌ای؟ 1110 01:01:02,950 --> 01:01:05,790 آب دهنت رو می‌ریزی همه جا 1111 01:01:06,290 --> 01:01:07,200 خدایا 1112 01:01:07,290 --> 01:01:09,330 چه سگ خوبیه، مگه نه؟ 1113 01:01:09,410 --> 01:01:12,120 حتما مثلا یه اسب هم غذا می‌خوره 1114 01:01:23,870 --> 01:01:24,870 سلام 1115 01:01:28,660 --> 01:01:30,660 آره، همین. فهمیدی چی‌ می‌خوام 1116 01:01:31,370 --> 01:01:33,090 .باید زودتر مغازه‌ات رو باز کنی می‌دونی که، نه؟ 1117 01:01:33,160 --> 01:01:35,080 چرا آخه ساعت 10 صبح؟ 1118 01:01:35,160 --> 01:01:37,500 به همین خاطر وضع این محله اینقدر به فنا رفته 1119 01:01:37,580 --> 01:01:40,620 .باید مغازه علف فروشی خودم رو باز کنم شبانه روزی و این حرف‌ها 1120 01:01:40,700 --> 01:01:43,290 که هرچی می‌خوای رو بگیری و بعدش گورت رو گم کنی، می‌فهمی چی می‌گم؟ 1121 01:01:43,370 --> 01:01:45,910 آره. عمده فروشی و این چیزا 1122 01:01:46,000 --> 01:01:47,330 خیلی خب 1123 01:01:47,410 --> 01:01:50,250 ،واقعا قرار نیست مغازه باز کنم پس نگران نباش 1124 01:01:53,750 --> 01:01:54,750 صبح بخیر 1125 01:01:58,200 --> 01:01:59,370 سلام 1126 01:01:59,450 --> 01:02:00,450 حالتون چطوره؟ 1127 01:02:03,540 --> 01:02:04,540 نفسی میاد و میره 1128 01:02:05,450 --> 01:02:07,080 خوبه. خوبه 1129 01:02:07,620 --> 01:02:09,660 تازه پدرتون رو دیدم 1130 01:02:09,750 --> 01:02:12,000 می‌بینم که بالاخره یکی رو پیدا کردین فرم عدم احیا رو امضا کنه 1131 01:02:12,080 --> 01:02:12,950 آره 1132 01:02:13,040 --> 01:02:14,700 آره، یه دکتر امروز صبح اومد 1133 01:02:14,790 --> 01:02:18,620 و تونست امضاش کنه؟ یعنی خب می‌دونست داستان از چه قراره؟ 1134 01:02:18,700 --> 01:02:19,540 آره 1135 01:02:19,620 --> 01:02:21,080 عجیبه 1136 01:02:21,160 --> 01:02:22,160 یعنی خب خوبه 1137 01:02:23,700 --> 01:02:26,160 مسئله‌ای که می‌خواستم ...با خواهرهاتون در میون بذارم اینه که 1138 01:02:26,830 --> 01:02:28,120 ،می‌دونم شنیدن این حرف سخته 1139 01:02:28,750 --> 01:02:32,700 ولی خیلی متعجب می‌شم اگه پدرتون دوباره هوشیاریش رو به دست بیاره 1140 01:02:33,290 --> 01:02:35,790 خوشبختانه، به نظر میاد که راحتن 1141 01:02:36,660 --> 01:02:38,160 درمورد از الان به بعد هم 1142 01:02:38,250 --> 01:02:41,330 من و هم میرابلا به محض این که بتونیم میایم 1143 01:02:41,410 --> 01:02:43,410 ،و تا جایی که بتونیم کارهاشون رو انجام می‌دیم 1144 01:02:43,500 --> 01:02:46,790 ولی مسائلی هستن که ما جوابی براشون نداریم 1145 01:02:46,870 --> 01:02:49,120 ،دقیقا زمانی که متوجه شدین ایشون فوت کردن 1146 01:02:49,200 --> 01:02:52,370 .اگه می‌شه زمانش رو یادداشت کنین البته خب می‌دونین 1147 01:02:52,450 --> 01:02:55,330 .لازم نیست تا ثانیه دقیق باشه ما متوجه هستیم 1148 01:02:55,950 --> 01:02:58,790 ،هروقت تونستین تو اون بازه زمانی یه زمانی رو مشخص کنین 1149 01:02:59,750 --> 01:03:03,660 شاید بد نباشه از الان تصمیم بگیرین ،هر کدومتون قراره چیکار کنه 1150 01:03:03,750 --> 01:03:06,120 ،کی تماس می‌گیره کی اطلاعات رو ثبت می‌کنه 1151 01:03:07,660 --> 01:03:09,160 شما به هم دیگه نیاز پیدا خواهید کرد 1152 01:03:09,750 --> 01:03:11,660 خوبه که سه نفر هستین 1153 01:03:11,750 --> 01:03:14,910 به نظر میاد که دارین می‌گین دیگه تمومه 1154 01:03:16,830 --> 01:03:18,790 انگار دیگه رسیدیم 1155 01:03:19,580 --> 01:03:20,750 به ته خط 1156 01:03:22,120 --> 01:03:24,750 آره، ولی مگه قرار نبود دیروز باشه؟ 1157 01:03:25,410 --> 01:03:29,660 یعنی خب توهین نباشه، ولی ما می‌دونیم که ایشون داره فوت می‌کنه. آره می‌فهمیم 1158 01:03:29,750 --> 01:03:31,120 ،می‌گین نمی‌تونین زمانش رو مشخص کنین 1159 01:03:31,200 --> 01:03:36,000 ولی بعدش میاین و هر روز می‌گین دیگه تمومه 1160 01:03:36,080 --> 01:03:38,580 ،نمی‌خوام از طرف بقیه حرفی بزنم 1161 01:03:38,660 --> 01:03:41,120 ولی من دیگه خسته شدم. می‌فهمین چی می‌گم؟ 1162 01:03:41,200 --> 01:03:44,330 خیلی سخته. این خداحافظی خیلی طول کشیده 1163 01:03:44,410 --> 01:03:46,090 آره، قطعا دیروز قرار بود دیگه تموم بشه 1164 01:03:46,120 --> 01:03:47,450 و امروز - آره - 1165 01:03:47,540 --> 01:03:49,870 ببخشید که به نظر بی‌خودی شلوغ می‌کنم 1166 01:03:49,950 --> 01:03:52,000 قطعا همچین قصدی ندارم 1167 01:03:52,790 --> 01:03:55,410 منتها همه چی داره به ته خط می‌رسه 1168 01:03:55,950 --> 01:03:57,750 به همین خاطر من اینجام - می‌دونیم - 1169 01:03:58,620 --> 01:04:02,120 .و شما عالین بودین باور کنین، همه‌مون قدردان شما هستیم 1170 01:04:02,830 --> 01:04:04,370 دیشب، شب طولانی بود 1171 01:04:05,080 --> 01:04:06,160 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم 1172 01:04:06,250 --> 01:04:08,910 طرف هر روز میاد و میگه دیگه قراره بمیره 1173 01:04:09,000 --> 01:04:11,620 اوضاع همینطوریش هم به اندازه کافی بد هست، ولی طرف خیلی شلوغش می‌کنه 1174 01:04:11,700 --> 01:04:12,700 می‌دونم. می‌دونم 1175 01:04:12,790 --> 01:04:15,660 صبح بخیر. باباتون قراره بمیره 1176 01:04:15,750 --> 01:04:18,080 می‌شه یه لیوان قهوه بدین بهم؟ 1177 01:04:18,160 --> 01:04:20,160 شما دوتا چتونه؟ 1178 01:04:20,250 --> 01:04:22,870 ببخشید. باید... دهنم رو ببندم 1179 01:04:22,950 --> 01:04:25,500 .نه، راست می‌گی ،باید حرفای جدید بهمون بزنه 1180 01:04:25,580 --> 01:04:30,370 مثلا بگه باباتون به زودی شروع می‌کنه به تردستی، تا ببینه اصلا بهش گوش می‌دیم یا نه 1181 01:04:30,450 --> 01:04:31,450 تردستی؟ 1182 01:04:32,250 --> 01:04:34,040 آره، حالا هرکاری 1183 01:04:34,120 --> 01:04:36,790 تردستی؟ چرا تردستی آخه؟ بابا تردستی بلد نیست 1184 01:04:36,870 --> 01:04:38,680 می‌تونه اون حرکت رو بزنه که سکه رو غیب می‌کنه 1185 01:04:38,700 --> 01:04:39,620 !آره 1186 01:04:39,700 --> 01:04:40,700 ...خیلی خب، بفرما 1187 01:04:40,790 --> 01:04:42,160 آره، آره، آره 1188 01:04:43,000 --> 01:04:47,870 باباتون به زودی قراره شروع کنه به غیب کردن سکه 1189 01:04:47,950 --> 01:04:50,660 .آره، خوشم اومد این شد حرف حساب 1190 01:04:50,750 --> 01:04:52,370 نشئه‌ای. ولی آره، موافقم 1191 01:04:52,450 --> 01:04:54,040 می‌خوای بری پیشش؟ 1192 01:04:56,370 --> 01:04:58,910 ،اگه می‌خوای البته. بهت فشار نمیارم ...ولی اگه 1193 01:04:59,700 --> 01:05:03,120 می‌خوای چه با ما و چه بدون ما بری پیشش، امیدوارم بهمون بگی 1194 01:05:07,080 --> 01:05:08,750 خیلی خب، به هرحال من قراره پیشش باشم 1195 01:05:08,830 --> 01:05:11,200 اگه اتفاقی افتاد، زنگ می‌زنم 1196 01:05:11,700 --> 01:05:13,580 اگه سکه‌ای چیزی یهو غیب شد 1197 01:05:22,250 --> 01:05:25,540 نمی‌خوام رابطه‌مون بعد از مرگ بابا تموم بشه 1198 01:05:28,950 --> 01:05:30,330 کدوم رابطه رو می‌گی اونوقت؟ 1199 01:05:30,410 --> 01:05:32,370 خب، تو می‌خوای چجوری باشه؟ 1200 01:05:46,290 --> 01:05:48,120 نه، تلفن رو جواب بده 1201 01:05:48,200 --> 01:05:49,200 !تریسی 1202 01:05:51,410 --> 01:05:55,080 و تکل تیم بنت بر روی جیمی هانت که به سرعت انجام میشه 1203 01:05:55,160 --> 01:05:56,620 نتیجه میشه این 1204 01:05:57,250 --> 01:05:59,160 بنت، توپی که از دستش افتاده بود رو دوباره به دست میاره 1205 01:06:00,450 --> 01:06:02,170 برام مهم نیست که رفته بودی ناهار بخوری 1206 01:06:02,200 --> 01:06:04,220 بازیکن گوشه‌ای که خیلی خشن ...بازی می‌کنه، هیچ مشکلی با 1207 01:06:04,250 --> 01:06:05,250 تریسی؟ 1208 01:06:05,790 --> 01:06:07,760 این‌ها از اون بازیکن‌های گوشه‌ای هستن ،که دلت می‌خواد بازیشون رو ببینی 1209 01:06:07,790 --> 01:06:11,750 از اون دسته بازیکن‌هایی که خیلی راحت در عقب زمین، دفاع می‌کنن 1210 01:06:12,200 --> 01:06:13,200 نمی‌تونم 1211 01:06:14,040 --> 01:06:15,120 تریسی؟ 1212 01:06:16,330 --> 01:06:18,750 ...همچین بازیکن‌های دفاعی 1213 01:06:19,870 --> 01:06:21,120 تریسی، گوش کن 1214 01:06:21,620 --> 01:06:23,500 ازت می‌خوام یه لحظه دندون به جیگر بگیری و بهم گوش بدی 1215 01:06:24,250 --> 01:06:25,950 این کار رو نکن 1216 01:06:26,040 --> 01:06:28,330 تریسی، دارم ازت خواهش می‌کنم ...این کار رو نکن 1217 01:06:28,410 --> 01:06:31,290 !تریسی 1218 01:06:39,870 --> 01:06:41,750 مطمئنی حداقل یه نصفه هم نمی‌خوای بخوری؟ 1219 01:06:41,830 --> 01:06:43,350 نه، واقعا گرسنه نیستم 1220 01:06:48,160 --> 01:06:50,040 می‌دونم عجیبه، ولی نوشتن باید این برچسب رو بزنیم 1221 01:06:50,120 --> 01:06:51,160 مشکلی نیست 1222 01:06:52,160 --> 01:06:53,840 تعارف می‌کنی؟ واقعا چیزی نمی‌خوای؟ 1223 01:06:53,870 --> 01:06:56,000 من که همیشه خدا گرسنمه - واقعا؟ - 1224 01:06:56,500 --> 01:06:58,340 می‌خوای یکم استراحت کنی؟ اگه بخوای، می‌تونم یکم برم پیشش بشینم 1225 01:06:58,370 --> 01:07:01,120 نه مشکلی ندارم. می‌خوای بری پیشش؟ 1226 01:07:01,200 --> 01:07:05,160 .چون می‌تونیم با هم پیشش باشیم مسئله‌ای نیست. من فقط داشتم براش کتاب می‌خوندم 1227 01:07:05,250 --> 01:07:07,250 نه، لازم نیست. یه سری کار دارم انجام بدم 1228 01:07:15,540 --> 01:07:16,910 می‌دونی ریچل کجا رفت؟ 1229 01:07:50,450 --> 01:07:51,540 کریستینا؟ 1230 01:07:55,330 --> 01:07:56,330 کریستینا؟ 1231 01:07:58,250 --> 01:07:59,250 هی 1232 01:08:05,250 --> 01:08:07,160 اینجایی که - آره - 1233 01:08:08,700 --> 01:08:10,330 یه لحظه داشتم استراحت می‌کردم. چی شده؟ 1234 01:08:10,410 --> 01:08:13,040 .هیچی. استراحتت رو بکن همه چی مرتبه 1235 01:08:38,910 --> 01:08:41,290 مرده؟ - نه - 1236 01:08:41,870 --> 01:08:44,040 ،نه، اگه همچین اتفاقی بیوفته بهت زنگ می‌زنیم 1237 01:08:46,040 --> 01:08:47,040 نمی‌دونم آخه 1238 01:08:48,200 --> 01:08:49,950 عجیبه که همینطوری اونجا نشستی 1239 01:08:52,870 --> 01:08:54,950 اگه گرسنه‌ای، کیتی غذا پخته - باشه - 1240 01:08:57,040 --> 01:08:58,910 ،تو این خراب شده همه چی خیلی عجیب شده 1241 01:08:59,000 --> 01:09:02,950 ،فقط دارم یه لحظه استراحت می‌کنم قبل از این که برگردم پیش بابا 1242 01:09:04,370 --> 01:09:05,370 خیلی خب 1243 01:09:06,790 --> 01:09:07,790 آره 1244 01:09:08,700 --> 01:09:11,040 .باید برم یه نگاه به نتایج بندازم یه شرط 16 تایی بستم 1245 01:09:11,120 --> 01:09:13,580 ...قرار نیست درست از آب در بیاد، ولی 1246 01:09:14,660 --> 01:09:15,660 خدا رو چه دیدی 1247 01:09:28,950 --> 01:09:29,950 حالت خوبه؟ 1248 01:09:30,750 --> 01:09:32,000 خوبم 1249 01:09:35,330 --> 01:09:36,330 خیلی خب 1250 01:09:44,330 --> 01:09:45,870 بیا. بیا، این رو بخور 1251 01:09:47,250 --> 01:09:48,250 ممنون 1252 01:09:49,910 --> 01:09:51,830 قربانت 1253 01:10:30,660 --> 01:10:31,660 سلام، بابایی 1254 01:10:32,200 --> 01:10:34,410 ضرایب شرط بندی مشخص شدن 1255 01:10:35,450 --> 01:10:37,370 برای کلیپرز +125 عه 1256 01:10:37,910 --> 01:10:39,200 و برای بوفالو بیلز هم -200 عه 1257 01:10:39,290 --> 01:10:41,290 برای تایتانز -145 عه 1258 01:10:41,370 --> 01:10:42,790 برای وایکینگز -900 عه 1259 01:10:43,290 --> 01:10:44,700 برای متز -115 عه 1260 01:10:44,790 --> 01:10:47,580 و برای ایگلز هم -220 عه 1261 01:10:47,660 --> 01:10:48,660 ...یعنی 1262 01:10:49,660 --> 01:10:52,290 اگه 20 دلار بذاری، 724 دلار و خورده‌ای گیرت میاد 1263 01:10:53,000 --> 01:10:55,290 پشمات ریخت، مگه نه؟ 1264 01:11:07,160 --> 01:11:08,160 آره 1265 01:11:31,500 --> 01:11:33,290 خوشحالم که می‌بینمتون. بفرمایید داخل 1266 01:11:39,410 --> 01:11:41,200 حالشون چطوره؟ حال پدرتون؟ 1267 01:11:41,290 --> 01:11:45,250 ،هنوز پیش ما هستن نفسی میاد و میره 1268 01:11:50,000 --> 01:11:51,830 گرسنه‌ هستین؟ سوپ درست کردم 1269 01:11:53,910 --> 01:11:55,700 نه؟ قهوه چطور؟ 1270 01:11:56,290 --> 01:11:57,870 خیلی خب 1271 01:11:59,700 --> 01:12:01,540 ،خب، اگه نظرتون عوض شد خبرم کنین 1272 01:12:01,620 --> 01:12:02,870 از همه چی زیاد درست کردم 1273 01:12:04,580 --> 01:12:08,250 قراره بری حموم؟ آره؟ با اردکی؟ دیگه کیا باهات میان؟ 1274 01:12:09,370 --> 01:12:10,370 حبابی؟ 1275 01:12:10,910 --> 01:12:12,160 چه بابایی خوبی داری 1276 01:12:13,500 --> 01:12:15,330 از طرف منم یکم شلپ شلوپ کن، باشه؟ 1277 01:12:18,290 --> 01:12:19,290 هی 1278 01:12:19,750 --> 01:12:20,750 هی 1279 01:12:23,500 --> 01:12:24,870 الان کار داری 1280 01:12:24,950 --> 01:12:27,700 نه، چیزی نیست. همه چی مرتبه 1281 01:12:27,790 --> 01:12:30,790 ،فقط... فقط می‌خواستم خبرتون رو بگیرم دلم برای خونه تنگ شده 1282 01:12:33,200 --> 01:12:35,370 حتما. ممنون 1283 01:12:37,540 --> 01:12:38,910 ...تکیه بدین 1284 01:12:40,330 --> 01:12:42,370 حواستون به طرز نشستنتون باشه 1285 01:12:43,790 --> 01:12:46,250 یادتون باشه که پایه و اساس مراقبه 1286 01:12:47,120 --> 01:12:50,660 اینه که فقط بشینین و بدونین که جاتون امنه 1287 01:12:51,660 --> 01:12:52,910 ...بقیه ابعاد 1288 01:13:24,700 --> 01:13:26,250 حالت چطوره ریچل؟ 1289 01:13:27,830 --> 01:13:28,870 خوبم 1290 01:13:30,540 --> 01:13:31,540 حال بابا چطوره؟ 1291 01:13:32,830 --> 01:13:33,950 نفسی میاد 1292 01:13:34,700 --> 01:13:35,700 و میره 1293 01:13:36,700 --> 01:13:37,790 خوبه 1294 01:13:38,910 --> 01:13:39,910 آره 1295 01:13:40,660 --> 01:13:43,870 خب، می‌دونی که چی باید بهت بگم دیگه، نه؟ 1296 01:13:44,540 --> 01:13:45,910 درمورد سیگار کشیدن این بیرون 1297 01:13:47,200 --> 01:13:49,290 خب، بیا فرض کنیم که بهت گفتم، باشه؟ 1298 01:13:51,200 --> 01:13:52,200 آره، آره 1299 01:13:52,910 --> 01:13:53,910 ممنون 1300 01:14:40,620 --> 01:14:42,580 چند بار در روز نرمش می‌کنی؟ 1301 01:14:42,660 --> 01:14:44,080 هروقت بتونم 1302 01:14:44,160 --> 01:14:46,500 ،معمولا وقتش رو ندارم ولی بهم کمک می‌کنه 1303 01:14:47,830 --> 01:14:49,370 می‌خوای بهم ملحق بشی؟ 1304 01:14:49,450 --> 01:14:50,330 ممنون 1305 01:14:50,410 --> 01:14:53,660 شاید وقتی بچه‌ها بزرگتر شدن یا از خونه رفتن، شروع کنم 1306 01:14:56,040 --> 01:14:57,700 چیزی برای نوشتن به فکرم نمی‌رسه 1307 01:14:58,200 --> 01:15:00,330 به نظرم باید از ریچل کمک بخوای 1308 01:15:01,040 --> 01:15:02,040 جان من؟ 1309 01:15:09,830 --> 01:15:10,830 کار داری؟ 1310 01:15:12,700 --> 01:15:16,910 .دارم روی آگهی ترحیمش کار می‌کنم امیدوار بودم بتونی توی نوشتنش بهم کمک کنی 1311 01:15:18,830 --> 01:15:20,750 بلد نیستم چطوری از این چیزها بنویسم 1312 01:15:20,830 --> 01:15:21,950 منم همینطور 1313 01:15:22,450 --> 01:15:23,750 وینسنت به کارش 1314 01:15:23,830 --> 01:15:26,040 توی دپارتمان خدمات اداری شهر، افتخار می‌کرد 1315 01:15:26,120 --> 01:15:28,910 بعد از 32 سال سابقه و محبوب بین همکارانش 1316 01:15:29,000 --> 01:15:30,040 او در سمت ناظر ارشد، بازنشسته شد 1317 01:15:30,080 --> 01:15:33,500 ،وینسنت برای سرسپردگی‌اش به خانواده و دوستانش 1318 01:15:33,580 --> 01:15:35,700 ،روحیه دوستانه‌اش ،ذکاوت گرم منشانه‌اش 1319 01:15:35,790 --> 01:15:37,750 ،و عشق تزلزل ناپذیرش برای تیم متز در یادها خواهند ماند 1320 01:15:41,580 --> 01:15:42,580 همین؟ 1321 01:15:43,040 --> 01:15:44,040 فعلا 1322 01:15:44,660 --> 01:15:47,910 ،و می‌دونم خیلی... خشک به نظر میاد 1323 01:15:48,000 --> 01:15:51,000 ولی مطمئن نیستم چطور تو چند کلمه، زندگیش رو خلاصه کنم 1324 01:15:51,580 --> 01:15:53,140 ،به نظرم تا الان خیلی خوب نوشتی 1325 01:15:53,160 --> 01:15:55,330 نمی‌دونم کی همچین آگهی‌هایی رو می‌خونه. نمی‌دونم 1326 01:15:55,410 --> 01:15:57,410 ،اگه طرف رو می‌شناختی خب می‌شناختی کی بوده دیگه 1327 01:15:57,500 --> 01:15:59,870 بیشتر میشه گفت یه جور سابقه است ،که آدم داشته باشه 1328 01:15:59,950 --> 01:16:03,250 ،که بگی همچین آدمی هم بوده اگه کسی دلش می‌خواد بدونه 1329 01:16:03,330 --> 01:16:05,160 حاضرم شرط ببندم 1330 01:16:05,950 --> 01:16:09,040 ،که هرچی بنویسی بازم کسی متوجه نمی‌شه، باشه؟ 1331 01:16:09,750 --> 01:16:11,750 ،با چندتا سلیطه خل و چل ازدواج کرد 1332 01:16:11,830 --> 01:16:13,370 چندتا سلیطه خل و چل رو هم بزرگ کرد 1333 01:16:13,450 --> 01:16:14,450 ممنون 1334 01:16:15,290 --> 01:16:17,250 خیلی خب. یه چیز جدی می‌خوای، باشه 1335 01:16:17,750 --> 01:16:19,160 ...وینسنت 1336 01:16:20,620 --> 01:16:21,750 عاشق تیم جتس بود 1337 01:16:21,830 --> 01:16:22,700 خب، نوشتم 1338 01:16:22,790 --> 01:16:25,500 عاشقه اینه که به هر چرت و پرتی بخنده 1339 01:16:26,040 --> 01:16:27,870 عاشق فیلم‌های قدیمی‌ـه 1340 01:16:28,950 --> 01:16:30,330 گرامافون گوش می‌ده 1341 01:16:31,870 --> 01:16:32,870 ...اون 1342 01:16:33,750 --> 01:16:36,040 ...بعضی وقت‌ها... بعضی وقت‌ها زنگ می‌زنه به 1343 01:16:36,660 --> 01:16:39,660 کانال‌های رادیویی خبری و باهاشون بحث می‌کنه 1344 01:16:40,790 --> 01:16:45,580 اعصابش خرد می‌شه ،و شروع می‌کنه داد و بی‌داد کردن 1345 01:16:45,660 --> 01:16:47,080 بعدش یادش می‌ره اصلا چرا اعصابش خرد شده بود 1346 01:16:48,000 --> 01:16:51,620 خیلی چیزها به تخمشه 1347 01:16:51,700 --> 01:16:53,160 که همه باید به تخمشون بگیرن 1348 01:16:53,250 --> 01:16:57,580 خیلی چیزها به تخمشه که همه باید به تخمشون بگیرن 1349 01:16:57,660 --> 01:16:58,700 آره، راست می‌گی 1350 01:16:58,790 --> 01:17:01,080 هر حرفی بزنم راسته - می‌دونم - 1351 01:17:01,160 --> 01:17:02,950 و این از چیزی که من نوشتم، جالب‌تره 1352 01:17:03,500 --> 01:17:05,200 ولی درنهایت، اینم فقط یه لیست از خصوصیاته 1353 01:17:05,290 --> 01:17:06,290 سعیم رو کردم 1354 01:17:07,830 --> 01:17:11,500 ،یه روز، این مال بعد از فوت سارا بود 1355 01:17:11,580 --> 01:17:14,100 و کیتی، تو هم تازه برای دانشگاه رفته بودی ،یا شایدم تابستون قبل رفتنت بود 1356 01:17:14,120 --> 01:17:18,000 ولی تو توی شهر نبودی ...و ریچل تو هم 1357 01:17:18,620 --> 01:17:21,620 خیلی شب‌ها رو بیرون از خونه می‌گذروندی، خلاصه که زیاد پیش میومد 1358 01:17:21,700 --> 01:17:25,910 که من و بابا شب‌ها، تنها تو خونه با هم باشیم 1359 01:17:26,000 --> 01:17:27,660 ،من چندان کمکی برای تکالیف مدرسه نیاز نداشتم 1360 01:17:27,750 --> 01:17:31,500 ،و خب می‌دونین اونم هنوز عزادار بود 1361 01:17:32,120 --> 01:17:35,370 ولی بعضی وقت‌ها بعد از شام 1362 01:17:35,450 --> 01:17:37,080 با هم یه فیلم یا یه قسمت سریال نگاه می‌کردیم 1363 01:17:37,160 --> 01:17:39,700 و این دورانیه که هنوز خیلی بهش فکر می‌کنم 1364 01:17:39,790 --> 01:17:42,160 همه چی... آروم بود 1365 01:17:43,290 --> 01:17:49,540 ،خلاصه، یه شب به خاطر چیزی که داشتیم نگاه می‌کردیم خیلی اعصباش بهم ریخت 1366 01:17:49,620 --> 01:17:52,580 یادم نمیاد چی بود، جز این که یه نفر ،داشت توش می‌مرد 1367 01:17:52,660 --> 01:17:55,120 و می‌خواست بهم توضیح بده 1368 01:17:55,200 --> 01:17:58,870 که مرگی که داشتیم تو فیلم تماشا می‌کردیم 1369 01:17:58,950 --> 01:18:02,790 ،هیچ ارتباطی با مرگ توی زندگی واقعی نداره 1370 01:18:02,870 --> 01:18:06,040 ،که توی کتاب‌ها و فیلم‌ها 1371 01:18:06,120 --> 01:18:08,200 و هرچیزی که سعی کرده مرگ رو به تصویر بکشه، خوب در نیاورده 1372 01:18:08,290 --> 01:18:10,160 همین کار که سعی کنی ،مرگ رو به تصویر بکشی 1373 01:18:10,250 --> 01:18:12,250 ،یا با کلمات توصیفش کنی کار رو خراب کرد 1374 01:18:12,330 --> 01:18:16,330 .همه این‌ها یه دروغ گنده است ...مثلا فیلمی که داشتیم نگاهش می‌کردیم 1375 01:18:16,410 --> 01:18:18,200 نوک زبونمه 1376 01:18:19,290 --> 01:18:22,410 تنها راه خلاصه کردن زندگی یه آدم 1377 01:18:22,500 --> 01:18:25,580 تنها راه نشون دادن 1378 01:18:26,410 --> 01:18:31,330 ،کارهایی که کردن، آدمی که بودن ...جوری که عشق ورزیدن، و جاهایی که 1379 01:18:32,250 --> 01:18:34,250 چی شده؟ - نه چیزی نیست. خوابیدن - 1380 01:18:34,330 --> 01:18:35,620 فقط دیگه باید برم 1381 01:18:37,410 --> 01:18:38,620 خیلی عجیب بود 1382 01:18:39,330 --> 01:18:40,930 وای خدا، فکر کردم اتفاقی افتاده 1383 01:18:41,000 --> 01:18:42,040 منم همینطور 1384 01:18:42,120 --> 01:18:43,540 خیلی وضع عجیبیه 1385 01:18:43,620 --> 01:18:46,500 .یعنی خب، همه‌مون نگران بودیم کار اشتباهی بود 1386 01:18:46,580 --> 01:18:48,750 می‌رم بدرقه‌اش کنم 1387 01:18:48,830 --> 01:18:50,410 چی؟ نه، صبرکن ببینم 1388 01:18:50,500 --> 01:18:52,950 .همینطوری ما رو توی خماری نذار ...داشتی بهمون می‌گفتی 1389 01:18:54,830 --> 01:18:56,540 بابا درمورد مردن چی گفت 1390 01:18:57,040 --> 01:18:58,040 صحیح 1391 01:18:59,500 --> 01:19:03,950 این که تنها راه بیان این موضوع که مرگ واقعا چه حسی داره 1392 01:19:04,040 --> 01:19:05,120 نبودن یه شخصه 1393 01:19:05,200 --> 01:19:07,750 بقیه چیزها خیالی هستن 1394 01:19:10,000 --> 01:19:12,290 خیلی خب 1395 01:19:13,500 --> 01:19:14,660 ...پس یعنی 1396 01:19:15,700 --> 01:19:16,950 چیزی ننویس 1397 01:19:17,580 --> 01:19:19,370 ...به نظرم بابا داشت سعی می‌کرد بگه که 1398 01:19:19,450 --> 01:19:22,750 ،تا بعد از مرگش واقعا نمی‌فهمیم چه آدمی بوده 1399 01:19:23,500 --> 01:19:26,910 ولی به نظرم وقتی هنوز مردم زنده هستن هم می‌دونم چطور آدمی هستن، مگه نه؟ 1400 01:19:27,000 --> 01:19:28,160 آره 1401 01:19:29,450 --> 01:19:31,120 ،یه جورایی. خب 1402 01:19:31,910 --> 01:19:33,500 آدمی که الان هستن 1403 01:19:34,660 --> 01:19:35,580 ...به من 1404 01:19:37,620 --> 01:19:39,250 ...به من ربطی نداره، ولی 1405 01:19:40,450 --> 01:19:43,330 ،بحث‌هات با تریسی رو شنیدم ...ولی مسئله اینه که 1406 01:19:43,410 --> 01:19:46,120 ،اون الان به عنوان یه نوجوان همچین آدمیه 1407 01:19:46,200 --> 01:19:47,500 خودت هم این رو می‌دونی 1408 01:19:47,580 --> 01:19:49,250 به نظرم منظور بابا 1409 01:19:50,000 --> 01:19:51,000 کلا 1410 01:19:51,910 --> 01:19:52,830 همه چی بود 1411 01:19:52,910 --> 01:19:55,500 قشنگ همه چی، می‌فهمی؟ 1412 01:19:56,000 --> 01:19:59,830 ،تمام دوران‌ها مختلف تمام شخصیت‌های مختلفی که می‌تونیم داشته باشیم 1413 01:20:01,080 --> 01:20:03,250 منظورش همه چی بود 1414 01:20:07,200 --> 01:20:08,200 آره 1415 01:20:10,120 --> 01:20:12,120 با تریسی، این چیزها رو راحت فراموش می‌کنم 1416 01:20:12,790 --> 01:20:14,700 انگار تا ابد قراره اینطوری باشه 1417 01:20:14,790 --> 01:20:16,120 نه 1418 01:20:16,200 --> 01:20:18,450 ،وقتی بزرگتر بشه هم هنوز قراره لوس باشه 1419 01:20:18,540 --> 01:20:20,160 ولی یه جور لوس متفاوت 1420 01:20:23,160 --> 01:20:24,290 دارم شوخی می‌کنم 1421 01:20:24,370 --> 01:20:25,370 آره، می‌دونم 1422 01:20:32,200 --> 01:20:35,200 ببخشید که بیشتر اینجا نبودم تا بهت کمک کنم 1423 01:20:36,000 --> 01:20:37,200 می‌دونم خیلی سخت بود 1424 01:20:40,250 --> 01:20:41,370 عب نداره 1425 01:20:43,830 --> 01:20:45,040 دوست داشتم اینطوری باشه 1426 01:20:47,450 --> 01:20:48,540 ولی ممنون 1427 01:20:48,620 --> 01:20:51,040 و امیدوارم از اینجا نری 1428 01:20:51,120 --> 01:20:52,120 چرا؟ 1429 01:20:52,540 --> 01:20:55,040 چون دوست دارم این آپارتمان تو خانواده بمونه 1430 01:21:01,620 --> 01:21:03,870 می‌خواین با هم دیگه بریم تو اتاقش؟ 1431 01:21:06,330 --> 01:21:08,290 پاشین، بیاین بریم 1432 01:21:22,660 --> 01:21:25,330 ببین کی اومده 1433 01:21:26,870 --> 01:21:28,660 سلام 1434 01:21:31,370 --> 01:21:33,200 بابایی، سلام. منم 1435 01:21:33,290 --> 01:21:34,290 بلند 1436 01:21:35,790 --> 01:21:37,040 چی گفتی بابایی؟ 1437 01:21:38,160 --> 01:21:40,830 .متوجه نشدم می‌خوای جات رو عوض کنم؟ 1438 01:21:41,620 --> 01:21:43,040 لطفا دوباره بگو؟ 1439 01:21:43,120 --> 01:21:44,830 به نظرم بابا می‌خواد بلندش کنیم 1440 01:21:44,910 --> 01:21:47,330 واقعا؟ - بابا؟ - 1441 01:21:48,120 --> 01:21:49,850 !حواست به تابلو نقاشی باشه - خیلی خب - 1442 01:21:49,870 --> 01:21:51,010 وای خدا - ...بچه‌ها - 1443 01:21:51,040 --> 01:21:53,140 بچه‌ها، مطمئنین این ایده خوبیه؟ - آروم برین - 1444 01:21:53,160 --> 01:21:54,620 خیلی خب. لطفا مراقب باش 1445 01:21:54,700 --> 01:21:56,870 حواست به پاش باشه - دنبالم بیا - 1446 01:21:56,950 --> 01:21:58,640 حواست باشه - بیا بابایی - 1447 01:21:58,660 --> 01:22:01,160 صاف نگهش داره - خیلی خب - 1448 01:22:01,250 --> 01:22:03,250 خیلی خب - داریم می‌بریمش - 1449 01:22:06,410 --> 01:22:08,200 خیلی خب. حله 1450 01:22:09,040 --> 01:22:10,540 به نظرم می‌خواد رو صندلیش بشینه 1451 01:22:10,620 --> 01:22:13,830 رو صندلیش؟ این کار درستیه؟ اگه یک دفعه مجبور شدیم ببریمش جایی چی؟ 1452 01:22:14,410 --> 01:22:15,410 کجا آخه؟ 1453 01:22:15,750 --> 01:22:18,620 خیلی خب - خیلی خب، باشه - 1454 01:22:19,580 --> 01:22:22,000 بیا - آره، یه صندلی دیگه بیار - 1455 01:22:25,830 --> 01:22:27,390 میاریش؟ - آره، آوردمش - 1456 01:22:27,870 --> 01:22:29,620 دستگاه مانیتور رو بیار اینجا 1457 01:22:29,700 --> 01:22:31,180 خیلی خب - خیلی خب، صبر کنین - 1458 01:22:31,700 --> 01:22:34,580 پات. پات رو می‌خوام بلند کنم، بابایی، باشه؟ 1459 01:22:34,660 --> 01:22:37,050 قفل چرخ صندلی رو بزن - آره، چرخش رو قفل کن - 1460 01:22:46,080 --> 01:22:48,080 یک، دو، سه 1461 01:22:56,330 --> 01:22:59,160 من سیمش رو وصل می‌کنم 1462 01:22:59,250 --> 01:23:00,700 بفرما. بیا 1463 01:23:00,790 --> 01:23:02,450 ممنون 1464 01:23:02,950 --> 01:23:05,290 مراقب باش 1465 01:23:05,370 --> 01:23:06,690 پیداش کردی؟ - آره - 1466 01:23:08,000 --> 01:23:09,470 خیلی خب، وصلش کردم - خیلی خب - 1467 01:23:09,500 --> 01:23:11,080 اکسیژنش در جریانه 1468 01:23:11,160 --> 01:23:13,580 خیلی خب 1469 01:23:13,660 --> 01:23:15,120 آره 1470 01:23:25,300 --> 01:23:26,500 سلام 1471 01:23:28,580 --> 01:23:30,850 چیکار کنیم؟ - فکر نکنم باید بهش غذا بدیم - 1472 01:23:30,870 --> 01:23:34,000 .می‌تونیم دور هم بشینیم فیلمی یا بازی چیزی نگاه کنیم 1473 01:23:34,080 --> 01:23:35,160 ...آره 1474 01:23:35,250 --> 01:23:36,910 ،تایتانز گند زد به شرط بندیمون 1475 01:23:37,000 --> 01:23:40,200 ولی هنوز می‌تونیم بازی بیلز رو نگاه کنیم، اگه می‌خوای 1476 01:23:42,500 --> 01:23:43,870 می‌خوای نگاه کنیم؟ 1477 01:23:43,950 --> 01:23:45,750 برش گردونیم تا بتونه ببینه - آره - 1478 01:23:50,160 --> 01:23:51,700 خیلی خب - خیلی خب - 1479 01:23:57,120 --> 01:23:59,660 چه قاب مزخرفی شد 1480 01:23:59,750 --> 01:24:00,870 بابایی 1481 01:24:20,160 --> 01:24:22,660 ...همگی، لطفا فقط 1482 01:24:26,160 --> 01:24:28,950 ...این صدا - ...بابا - 1483 01:24:29,040 --> 01:24:30,750 !صبرکن، نباید بکنیش 1484 01:24:43,160 --> 01:24:45,910 نه، نه، نه - ...نه، نه، نه، من - 1485 01:24:46,000 --> 01:24:47,370 نه. بذار بلند شم 1486 01:24:49,910 --> 01:24:52,000 ...هنوزم 1487 01:24:52,750 --> 01:24:54,200 بیشتر از این حرفا تو چنته دارم 1488 01:25:28,040 --> 01:25:29,700 خیلی خب، اینقدر متعجب بهم نگاه نکنین 1489 01:25:29,790 --> 01:25:31,450 به اندازه کافی، تو تخت خواب دراز کشیدم 1490 01:25:46,000 --> 01:25:48,870 ...و... ممنون که سعیت رو کردی، ولی 1491 01:25:51,700 --> 01:25:52,700 نه 1492 01:25:53,250 --> 01:25:54,540 ریچل خواهر توـه 1493 01:25:55,870 --> 01:25:57,120 دختر منه 1494 01:25:58,410 --> 01:26:01,080 مثل دختر خودم بزرگش نکردم 1495 01:26:01,160 --> 01:26:02,500 واقعا دختر منه 1496 01:26:02,580 --> 01:26:04,540 ،اگه ارتباط خونی تاثیری روش داشت 1497 01:26:04,620 --> 01:26:06,660 پدر خیلی متفاوتی می‌داشت 1498 01:26:06,750 --> 01:26:09,000 یه بابایی مثل بابای من می‌داشتین 1499 01:26:09,080 --> 01:26:11,750 بابام یه عوضی کسکش بود 1500 01:26:11,830 --> 01:26:13,250 خب، خودتون می‌دونین دیگه 1501 01:26:13,330 --> 01:26:15,620 ...ما ارتباط خویشاوندی داشتیم، ولی 1502 01:26:16,950 --> 01:26:18,870 اون اصلا پدر خوبی نبود 1503 01:26:23,540 --> 01:26:26,950 حتی تصورش رو هم نمی‌تونی بکنی 1504 01:26:27,540 --> 01:26:29,450 ،که ریچل چقدر بهت اهمیت می‌ده 1505 01:26:29,540 --> 01:26:31,700 که چقدر براش مهمی 1506 01:26:31,790 --> 01:26:34,870 ،وقتی برای دانشگاه رفتی ،از خونه نقل مکان کردی 1507 01:26:34,950 --> 01:26:37,290 هیچوقت اینقدر ناراحت ندیده بودمش 1508 01:26:37,370 --> 01:26:40,540 خب، به غیر از وقتی که مادرش مریض شد و از بین ما رفت 1509 01:26:43,160 --> 01:26:44,950 مدام منتظر روزی بودم 1510 01:26:45,040 --> 01:26:48,370 که جفتتون بالاخره بفهمین که چرا اینقدر با هم دعوا می‌کنین 1511 01:26:50,370 --> 01:26:52,000 این که چقدر شبیه به هم هستین 1512 01:26:52,540 --> 01:26:54,830 ،می‌خوام وقتی مردم همه‌تون سعی کنین این کار رو انجام بدین 1513 01:26:54,910 --> 01:26:57,790 می‌دونم که داشتن یه رابطه بهتر با هم، ممکنه 1514 01:26:58,620 --> 01:27:01,870 ،بعد از مردنم ،باز هم با هم در ارتباط خواهید بود 1515 01:27:01,950 --> 01:27:03,370 اصلا به خاطر مردنم ارتباطتون نزدیک‌تر هم میشه 1516 01:27:03,450 --> 01:27:04,620 مطمئنم 1517 01:27:08,830 --> 01:27:09,830 کریستینا 1518 01:27:13,700 --> 01:27:14,700 ،کریستینا 1519 01:27:16,410 --> 01:27:18,120 می‌دونم که بهت ظلم شد 1520 01:27:19,330 --> 01:27:22,500 حرف‌هات درمورد اون زمانی که با هم فیلم می‌دیدیم رو شنیدم 1521 01:27:24,580 --> 01:27:28,500 اون موقع تنها زمانی بود که عصبانیتم رو سر تو خالی نکردم 1522 01:27:29,000 --> 01:27:31,290 بقیه هم بهت اهمیت نمی‌دادن 1523 01:27:32,580 --> 01:27:34,540 نمی‌تونم با کلمات بگم که چقدر متاسفم 1524 01:27:36,620 --> 01:27:38,120 ...آخه تو خیلی 1525 01:27:38,200 --> 01:27:40,830 ،از زمانی که شروع کردی به راه رفتن 1526 01:27:40,910 --> 01:27:43,370 انگار به کسی نیازی نداشتی 1527 01:27:43,450 --> 01:27:45,040 می‌شد تنهات گذاشت 1528 01:27:45,120 --> 01:27:47,790 ،و بعدش وقتی مامانت فوت شد به نظر حالت خوب میومد 1529 01:27:47,870 --> 01:27:50,540 و باید متوجه می‌شدم ،که همچین چیزی شدنی نیست 1530 01:27:50,620 --> 01:27:52,120 ،که تو هم به اندازه من، ناراحت بودی 1531 01:27:52,200 --> 01:27:55,200 ولی به قدری در عذاب بودم که نمی‌تونستم این موضوع رو ببینم 1532 01:27:57,040 --> 01:27:59,370 ...و بعدش دوباره عاشق شدم. و بعدش من 1533 01:28:03,580 --> 01:28:06,200 دختر تو، هیچ کمبودی رو حس نخواهد کرد 1534 01:28:07,830 --> 01:28:12,410 ،تو و عشقت نسبت به دخترت و دیوید 1535 01:28:12,500 --> 01:28:16,660 و هر بچه دیگه‌ای که اگه تصمیم بگیری به دنیا بیاری، رو دیدم 1536 01:28:16,750 --> 01:28:19,580 و ازت ممنونم 1537 01:28:20,950 --> 01:28:24,620 ازت ممنونم که بهتر از من بودی 1538 01:28:24,700 --> 01:28:26,040 که بیشتر تلاش کردی 1539 01:28:29,950 --> 01:28:31,660 لعنتی، عاشق این شهرم 1540 01:28:34,160 --> 01:28:35,580 مبهوتش می‌شم 1541 01:28:37,040 --> 01:28:42,250 ،درست مثل سوسک‌ها و علف‌های هرزه به هر نحوی، دووم میاریم 1542 01:28:44,250 --> 01:28:47,750 قطعا دلم برای ارواح 1543 01:28:48,540 --> 01:28:51,200 و خاطراتی که تو هر کوچه و خیابون دارم، تنگ می‌شه 1544 01:28:53,750 --> 01:28:55,750 به نظرم خودم هم قراره به زودی تبدیل بشم به یه خاطره 1545 01:28:59,040 --> 01:29:05,160 ،به غیر از مادرهاتون یه عشق واقعی دیگه هم داشتم 1546 01:29:05,250 --> 01:29:07,330 وقتی خیلی جوون بودم، عاشق شدم 1547 01:29:07,410 --> 01:29:09,370 تابستونی که رفتم توی گارد ساحلی کار کنم 1548 01:29:10,370 --> 01:29:13,040 اسمش بلیس بود [به معنی سعادت و خوشی] 1549 01:29:14,250 --> 01:29:16,950 می‌دونم، ولی همچین اسمی ،توی ایرلند همچین هم غیرمعمول نیست 1550 01:29:17,040 --> 01:29:18,250 ،و طرف هم ایرلندی بود 1551 01:29:18,910 --> 01:29:19,910 اهل محله کویینز بود 1552 01:29:21,160 --> 01:29:23,580 ،و مثل همه شما 1553 01:29:24,450 --> 01:29:25,950 ،مثل مادرهاتون 1554 01:29:26,660 --> 01:29:28,330 می‌تونست از پس خودش بربیاد 1555 01:29:28,950 --> 01:29:31,910 ،ولی تا قبل از اون با کسی مثل بلیس، آشنا نشده بودم 1556 01:29:32,620 --> 01:29:35,500 بیشتر از هرکسی که تا اون موقع ،باهاش آشنا شده بودم 1557 01:29:35,580 --> 01:29:38,830 چیزهای مختلف براش جالب بودن 1558 01:29:38,910 --> 01:29:40,370 شاید بعد از اون هم کسی مثل اون رو ندیده باشم 1559 01:29:40,950 --> 01:29:42,370 ،به نظرش زندگی 1560 01:29:44,370 --> 01:29:48,290 دنیا و مردم، جالب بودن 1561 01:29:52,040 --> 01:29:54,790 و آدم کنارش کیف می‌کرد 1562 01:29:54,870 --> 01:29:56,450 ازش سیر نمی‌شدم 1563 01:29:56,950 --> 01:30:00,540 می‌خواستم دیدم مثل اون بشه 1564 01:30:00,620 --> 01:30:03,120 تلاش کردم که دیدم مثل اون بشه 1565 01:30:05,700 --> 01:30:07,450 و بعدش رفتم 1566 01:30:08,410 --> 01:30:10,330 ،و وقتی از گارد ساحلی خارج شدم 1567 01:30:11,790 --> 01:30:12,950 ،دیگه نامه نفرستادم 1568 01:30:13,040 --> 01:30:15,830 و خب رسم زمونه جوریه که آدم‌ها از هم دور می‌شن 1569 01:30:17,040 --> 01:30:22,410 ،درواقع دیگه نه هم دیگه رو دیدیم نه به هم دیگه برخوردیم 1570 01:30:23,120 --> 01:30:25,830 به جز یک بار 1571 01:30:26,410 --> 01:30:28,660 هرکدوممون بین دوستامون بودیم و داشتیم تو خیابون از کنار هم رد می‌شدیم 1572 01:30:28,750 --> 01:30:29,910 خیلی گذرا 1573 01:30:33,290 --> 01:30:37,790 ،وقتی دستش رو گرفتم و گفتم: سلام 1574 01:30:38,660 --> 01:30:41,950 اون گفت: هنوز من رو یادته؟ 1575 01:30:44,290 --> 01:30:47,200 گفتم: البته 1576 01:30:47,870 --> 01:30:50,370 تو زندگیم رو عوض کردی 1577 01:30:52,410 --> 01:30:53,830 حرفم باعث شد لبخند بزنه 1578 01:30:55,540 --> 01:30:58,410 ،ولی اگه عذاب وجدانی در زندگی داشته باشم 1579 01:30:58,500 --> 01:31:01,370 ....اینه شاید من باید 1580 01:31:02,250 --> 01:31:04,370 شاید من می‌تونستم بهتر خودم رو ابراز کنم 1581 01:31:06,290 --> 01:31:07,830 من این مسئله رو یاد نگرفتم 1582 01:31:08,580 --> 01:31:09,580 ...من 1583 01:31:10,750 --> 01:31:13,450 می‌دونیم که همه‌مون با حداقل یه پشیمانی از دنیا می‌ریم 1584 01:31:14,410 --> 01:31:16,790 ...ولی من 1585 01:31:18,540 --> 01:31:22,910 می‌خوام درمورد عشق بدونین 1586 01:31:24,790 --> 01:31:27,910 چیزی که به طرز بنیادینی من رو عوض کرد 1587 01:31:28,700 --> 01:31:30,200 بابا؟ 1588 01:31:31,660 --> 01:31:32,660 چیزی که باعث شد 1589 01:31:34,250 --> 01:31:35,250 من همچین آدمی بشم 1590 01:31:36,120 --> 01:31:37,120 بابایی 1591 01:31:37,160 --> 01:31:38,350 بابا - بابایی - 1592 01:31:38,370 --> 01:31:39,540 بابا؟ - بابا؟ - 1593 01:31:39,620 --> 01:31:41,000 ...کسی که - !بابا - 1594 01:31:41,080 --> 01:31:42,200 ...من 1595 01:31:42,290 --> 01:31:44,500 بابا - نه، نه، نه - 1596 01:31:44,580 --> 01:31:46,620 بابا - بابایی، بابا - 1597 01:31:47,410 --> 01:31:48,410 !بابا 1598 01:33:17,290 --> 01:33:18,290 بابا مرده 1599 01:34:43,580 --> 01:34:48,160 ♪ یه روز، پنج‌تا اردک کوچولو رفتن بیرون ♪ 1600 01:34:48,910 --> 01:34:53,290 ♪ به پشت کوه‌ها و اون دور دورا ♪ 1601 01:34:54,080 --> 01:34:59,040 ♪ :اردک مادر گفت ♪ ♪ کواک، کواک، کواک، کواک ♪ 1602 01:34:59,870 --> 01:35:04,620 ♪ ولی فقط چهارتا اردک کوچولو دوباره برگشتن ♪ 1603 01:35:18,950 --> 01:35:23,250 ♪ یه روز، چهارتا اردک کوچولو رفتن بیرون ♪ 1604 01:35:23,330 --> 01:35:27,370 ♪ پشت کوه‌ها و اون دور دورا ♪ 1605 01:35:27,450 --> 01:35:30,950 ♪ :اردک مادر گفت ♪ ♪ کواک، کواک، کواک، کواک ♪ 1606 01:35:31,660 --> 01:35:35,700 ♪ ولی فقط سه تا اردک کوچولو دوباره برگشتن ♪ [هشدار عدم احیا: احیا مریض صورت نگیرد] 1607 01:35:36,540 --> 01:35:40,870 ♪ یه روز، سه‌تا اردک کوچولو رفتن بیرون ♪ 1608 01:35:40,950 --> 01:35:45,250 ♪ به پشت کوه‌ها و اون دور دورا ♪ 1609 01:35:45,330 --> 01:35:49,950 ♪ :اردک مادر گفت ♪ ♪ کواک، کواک، کواک، کواک ♪ 1610 01:35:50,040 --> 01:35:54,700 ♪ ولی فقط دوتا اردک کوچولو دوباره برگشتن ♪ 1611 01:35:57,620 --> 01:36:02,200 ♪ یه روز، دوتا اردک کوچولو رفتن بیرون ♪ 1612 01:36:02,290 --> 01:36:06,540 ♪ به پشت کوه‌ها و اون دور دورا ♪ 1613 01:36:06,620 --> 01:36:10,950 ♪ :اردک مادر گفت ♪ ♪ کواک، کواک، کواک، کواک ♪ 1614 01:36:11,040 --> 01:36:15,790 ♪ ولی فقط یه دونه اردک کوچولو دوباره برگشت ♪ 1615 01:36:36,250 --> 01:36:40,330 ♪ یه روز، یه دونه اردک کوچولو رفت بیرون ♪ 1616 01:36:40,410 --> 01:36:44,200 ♪ به پشت کوه‌ها و اون دور دورا ♪ 1617 01:36:44,700 --> 01:36:48,660 ♪ :اردک مادر گفت ♪ ♪ کواک، کواک، کواک، کواک ♪ 1618 01:36:48,750 --> 01:36:51,910 ♪ ...ولی هیچکدوم از اردک‌ها ♪ 1619 01:36:52,000 --> 01:36:53,790 ♪ برنگشتن ♪ 1620 01:36:55,040 --> 01:36:56,500 حالت چطوره، ریچ؟ 1621 01:36:58,790 --> 01:37:00,000 خبرش رو شنیدم 1622 01:37:00,700 --> 01:37:01,870 تسلیت می‌گم 1623 01:37:03,040 --> 01:37:04,660 رو به راهی؟ 1624 01:37:08,040 --> 01:37:09,040 آره 1625 01:37:10,450 --> 01:37:11,500 حالم خوبه 1626 01:37:14,540 --> 01:37:15,540 ممنون، ویکتور 1627 01:37:15,586 --> 01:37:22,453 ‫مترجمین: ‫سپـهـر طـهـمـاسـبـی و امـیـر مـوذنـی 1628 01:37:26,410 --> 01:37:31,700 ♪ یه روز، اردک مادر غمگین رفت بیرون ♪ 1629 01:37:32,250 --> 01:37:37,080 ♪ به پشت کوه‌ها و اون دور دورا ♪ 1630 01:37:37,580 --> 01:37:43,120 ♪ :اردک بابا گفت ♪ ♪ بیپ، بیپ، بیپ ♪ 1631 01:37:44,000 --> 01:37:45,410 ♪ !بــــــیـــــپ ♪ 1632 01:37:45,466 --> 01:37:48,706 ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید @officialcinama 1633 01:37:51,330 --> 01:37:54,186 و بعدش همه اون اردک‌های خل و چل دوباره برگشتن 1634 01:37:54,240 --> 01:37:56,720 بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال www.30nama.com 1635 01:37:57,000 --> 01:38:04,000 «سه دخترش»