1 00:00:00,100 --> 00:00:08,100 ‫سی‌نما تقدیم میکند ‫WwW.30NaMa.CoM 2 00:00:20,271 --> 00:00:21,521 ‫« آنچه گذشت » 3 00:00:21,522 --> 00:00:23,523 ‫خانه‌ی آشر مسیر خودش رو در پیش می‌گیره 4 00:00:23,524 --> 00:00:26,235 ‫و تمام کسایی که سد راهش میشن رو ‫به فنا میده 5 00:00:27,695 --> 00:00:29,738 ‫هنوز لیاقت خودت رو در این خانه اثبات نکردی 6 00:00:29,739 --> 00:00:31,281 ‫هرگز از حضور یه زن 7 00:00:31,282 --> 00:00:32,282 ‫در بین‌شون استقبال نمی‌کنن 8 00:00:32,283 --> 00:00:33,825 ‫بی‌استعداد نیست 9 00:00:33,826 --> 00:00:36,369 ‫آخرین باری که تو ‫توی میدان نبرد بودی کی بوده، پیرمرد؟ 10 00:00:36,370 --> 00:00:40,165 ‫گابینیوس؟ اون میزبان ‫مسابقات لودی آپولینارسه؟ 11 00:00:40,166 --> 00:00:43,460 ‫مردی رو می‌بینم ‫که اسیر زنی فتنه‌انگیزه 12 00:00:43,461 --> 00:00:45,336 ‫شاید خانه‌ی آپیتر 13 00:00:45,337 --> 00:00:48,131 ‫چالشی غافل‌گیرکننده باشه 14 00:00:48,132 --> 00:00:50,508 ‫بیش از حد نگرانشی 15 00:00:50,509 --> 00:00:51,801 ‫ولی کی نگران توئه؟ 16 00:00:51,802 --> 00:00:54,554 ‫آپدمک ‫خدای جنگ و فتوحات 17 00:00:54,555 --> 00:00:55,889 ‫پس چرا تصویرش رو می‌کشی؟ 18 00:00:55,890 --> 00:00:57,640 ‫برای یادآوری اینکه ‫چی رو از دست دادم 19 00:00:57,641 --> 00:00:58,767 ‫جون یکی از برادران‌مون رو گرفته 20 00:00:58,768 --> 00:01:00,435 ‫و اجازه میدی زنده بمونه؟ 21 00:01:00,436 --> 00:01:01,686 ‫بهم زخم زد... 22 00:01:01,687 --> 00:01:03,938 ‫و هرکس که جرات کنه ‫و بهش دست بزنه... 23 00:01:03,939 --> 00:01:07,318 ‫با دستان خودم خفه‌ش می‌کنم 24 00:01:08,611 --> 00:01:12,905 ‫« اِسـپـارتـاکـوس: خـانـه‌ی آشـر » 25 00:01:13,991 --> 00:01:16,791 ‫« نـالـایـق » 26 00:01:18,245 --> 00:01:20,622 ‫با حل کردن مشکلات با شمشیر واقعی 27 00:01:20,623 --> 00:01:23,833 ‫جون همچین دارایی باارزشی رو به‌خطر انداختی؟ 28 00:01:23,834 --> 00:01:25,627 ‫جون کرتیکوس چی؟ 29 00:01:25,628 --> 00:01:27,086 ‫اون همینقدر ارزش نداشت؟ 30 00:01:27,087 --> 00:01:28,463 ‫هیچکس پول نمیده 31 00:01:28,464 --> 00:01:30,715 ‫که یه گُه دوپا رو ‫توی میدان مبارزه ببینه 32 00:01:30,716 --> 00:01:32,592 ‫تعداد افراد ماهرمون اونقدر نیست 33 00:01:32,593 --> 00:01:35,053 ‫که مُردن یکیشون ‫برامون بی‌اهمیت باشه 34 00:01:35,054 --> 00:01:37,514 ‫حرف‌های من برات بی‌اهمیته؟ 35 00:01:37,515 --> 00:01:40,476 ‫مردک حکم یه آجر کج‌و‌کوله رو داشت 36 00:01:40,935 --> 00:01:43,395 ‫اکیلیا حکم شالوده رو داره 37 00:01:43,979 --> 00:01:46,147 ‫ورودش به مسابقات لودی آپولینارس 38 00:01:46,148 --> 00:01:47,774 ‫پیشرفت این خانه ‫که همیشه بابتش 39 00:01:47,775 --> 00:01:49,818 ‫آه و ناله می‌کنی رو تضمین می‌کنه! 40 00:01:49,819 --> 00:01:51,862 ‫گابینیوس رو راضی کردی ‫بهمون فرصت بده؟ 41 00:01:54,406 --> 00:01:56,575 ‫وقتی غذا می‌خوردیم ‫هدف در چنگم بود 42 00:01:57,116 --> 00:01:59,829 ‫تا اینکه فضا به تلخی گرایید 43 00:02:00,663 --> 00:02:02,831 ‫قبلاً هم سابقه داشته که صحبت‌هات ‫همچین نتیجه‌ای در پی داشته باشه 44 00:02:02,832 --> 00:02:05,375 ‫خودش خواست باهاش صادق باشم ‫مرتیکه‌ی لندهور 45 00:02:05,376 --> 00:02:06,835 ‫و وقتی حرفم رو صادقانه بهش گفتم 46 00:02:06,836 --> 00:02:09,797 ‫بهش برخورد و بهم دستور داد ‫از جلوی چشم‌هاش گم بشم 47 00:02:10,089 --> 00:02:12,383 ‫پس... بدبخت و بیچاره باقی می‌مونیم 48 00:02:12,675 --> 00:02:14,801 ‫زانو بر زمین و با دهانی باز 49 00:02:14,802 --> 00:02:17,387 ‫که کیر هرکس که بتونه ‫بهمون لطف کنه رو مورد عنایت قرار بدیم 50 00:02:17,388 --> 00:02:19,222 ‫تو حواست به وظایفی باشه 51 00:02:19,223 --> 00:02:21,391 ‫که بابتشون بهت پول دادم 52 00:02:21,392 --> 00:02:22,725 ‫که مهم‌ترینش 53 00:02:22,726 --> 00:02:25,727 ‫آماده کردن اکیلیا ‫برای روبه‌رویی با برادران فراکسه 54 00:02:25,728 --> 00:02:29,107 ‫نه اینکه بدون اجازه‌ی من ‫دست به اقدامی بزنی 55 00:02:29,108 --> 00:02:32,610 ‫بهت گفته بودم اون زن وحشی و سرکشه 56 00:02:32,611 --> 00:02:34,112 ‫ولی به هشدارهام توجهی نکردی 57 00:02:34,113 --> 00:02:35,572 ‫من ارباب کوفتی اینجام 58 00:02:35,573 --> 00:02:37,240 ‫و من مربی کوفتی اینجام 59 00:02:37,241 --> 00:02:39,535 ‫توی میدان مبارزه، حرف من حرفه 60 00:02:40,202 --> 00:02:42,329 ‫خودت رو بالاتر از من تصور می‌کنی؟ 61 00:02:42,954 --> 00:02:46,207 ‫تجریباتم در این مسائل رو ‫فراتر از هر کس دیگه‌ای می‌دونم 62 00:02:46,208 --> 00:02:48,042 ‫اگر وجود اکیلیا 63 00:02:48,043 --> 00:02:51,505 ‫اینقدر برات غیرقابل تحمله ‫پس چرا هنوز زنده‌ست؟ 64 00:02:51,839 --> 00:02:53,439 ‫چون اثبات کرد لایقه 65 00:02:53,757 --> 00:02:55,675 ‫حداقل لایق فرصت بیشتر 66 00:02:55,676 --> 00:02:57,276 ‫آها... 67 00:02:58,804 --> 00:03:01,473 ‫حرف از لیاقت و اثبات کردنش می‌زنی 68 00:03:02,391 --> 00:03:05,268 می‌فرستمت سراغ کاری ‫که توام همین‌کارو بکنی 69 00:03:05,269 --> 00:03:08,730 ‫قراره افتخار چه کاری نصیبم بشه؟ 70 00:03:08,731 --> 00:03:10,773 ‫هر کار کوفتی که ازت بخوام 71 00:03:10,774 --> 00:03:13,777 ‫تا باهاش وفاداریت رو اثبات کنی 72 00:03:20,735 --> 00:03:25,735 ‫« تـرجـمـه: حسین اسماعیلی و امــیــررضــا » 73 00:03:38,010 --> 00:03:39,719 ‫بی‌آبروییم 74 00:03:39,720 --> 00:03:42,597 ‫اربابی نداریم که تخم داشته باشه ‫شکوه و عظمت از دست رفته‌ی 75 00:03:42,598 --> 00:03:44,766 ‫دوران گانیکوس و کریکسوس رو بهمون برگردونه 76 00:03:44,767 --> 00:03:46,684 ‫قهرمان‌های واقعی‌مون 77 00:03:46,685 --> 00:03:49,187 ‫که این سوری کثافت ‫در حد و اندازه‌شون هم نیست! 78 00:03:49,188 --> 00:03:51,065 ‫توی انتخاب حرف‌هات بیشتر دقت کن... 79 00:03:52,274 --> 00:03:55,193 ‫وگرنه مثل همون بلای ناگواری ‫که سر کرتیکوس اومد 80 00:03:55,194 --> 00:03:57,820 ‫ آلت نیم‌وجبی تو هم ‫ از بدنت جدا میشه 81 00:03:57,821 --> 00:04:00,615 ‫این نوبی دست‌آموزش ‫جون یکی از برادرهامون رو گرفت 82 00:04:00,616 --> 00:04:02,211 ‫بدون هیچ عواقبی 83 00:04:02,212 --> 00:04:04,953 ‫با این‌کار همه‌ی ماها که اون رو دوست ‫خودمون می‌دونستیم رو به سخره گرفته 84 00:04:04,954 --> 00:04:06,454 ‫این رو قبول دارم 85 00:04:06,455 --> 00:04:09,582 ‫ولی فرمان‌بردار امر ارباب‌مون هستم 86 00:04:09,583 --> 00:04:11,669 ‫همونطور که همه‌مون باید باشیم 87 00:04:13,754 --> 00:04:15,354 ‫فعلاً 88 00:04:16,048 --> 00:04:17,648 ‫همم 89 00:04:24,932 --> 00:04:26,724 ‫حرف‌های اراتو حقیقت دارن 90 00:04:26,725 --> 00:04:28,893 ‫حتی اگر تمام دنیا رو هم داشته باشن 91 00:04:28,894 --> 00:04:30,687 ‫فایده‌ی چندانی ندارن 92 00:04:30,688 --> 00:04:32,146 ‫مگه آبروی خانه 93 00:04:32,147 --> 00:04:34,149 ‫مهم‌تر از همه‌چیز نیست؟ 94 00:04:35,818 --> 00:04:36,859 ‫باید باشه 95 00:04:36,860 --> 00:04:37,986 ‫پس ارباب کوفتی‌مون 96 00:04:37,987 --> 00:04:40,780 ‫با قصد فرستادن زن‌ها به میدان مبارزه ‫آبرومون رو خدشه‌دار کرده 97 00:04:40,781 --> 00:04:43,158 ‫توجه کنید! 98 00:04:46,829 --> 00:04:48,913 ‫قراره برای انجام کاری از اینجا برم 99 00:04:48,914 --> 00:04:52,876 ‫در نبود من و تا زمان برگشتنم ‫کلادوس مربی خواهد بود 100 00:04:59,883 --> 00:05:01,483 ‫ممنونم 101 00:05:02,845 --> 00:05:04,445 ‫افتخار بزرگیه 102 00:05:05,264 --> 00:05:09,018 ‫افتخارش از آن منه ‫که دوست قدیمیم جای من رو می‌گیره 103 00:05:14,356 --> 00:05:15,956 ‫مطمئن شو افراد به‌خوبی تمرین می‌کنن 104 00:05:24,783 --> 00:05:26,383 ‫به تمرین‌تون ادامه بدین 105 00:05:27,244 --> 00:05:29,579 ‫تارکان، اراتو، در مقابل هم 106 00:05:29,580 --> 00:05:31,790 ‫- قرار بگیرید و... ‫- آماده باش! 107 00:05:36,170 --> 00:05:39,923 ‫خشم جوانی در مقابل ‫استاد شمشیربازی قدرتی نداره 108 00:05:44,678 --> 00:05:47,556 ‫وقتی این استادی که میگی اومد ‫بهم خبر بده... 109 00:05:48,348 --> 00:05:50,850 ‫تا همین درسی که بهت دادم رو ‫به اونم بدم 110 00:05:50,851 --> 00:05:52,101 ‫تارکان! 111 00:05:52,102 --> 00:05:54,228 ‫اگر در مقابل حریفی قرار گرفته بودی ‫که پشیزی ارزش داشت 112 00:05:54,229 --> 00:05:57,356 ‫با همچین حمله‌ی بی‌پروایی ‫با سری شکافته و مغزی بیرون‌زده 113 00:05:57,357 --> 00:06:00,694 ‫نقش زمین شده بودی 114 00:06:01,779 --> 00:06:03,379 ‫برید سر جاهاتون 115 00:06:04,198 --> 00:06:06,617 ‫و فرم مبارزه‌ی مناسب بگیرین 116 00:06:10,954 --> 00:06:12,554 ‫چشم مربی 117 00:06:25,552 --> 00:06:27,638 ‫مثل کسی مبارزه می‌کنه ‫که هنوز هم در غل و زنجیره 118 00:06:28,555 --> 00:06:32,726 ‫شاید چیزهای سنگین‌تری ‫دست‌وپاهاش رو بسته 119 00:06:36,814 --> 00:06:38,732 ‫منظورت رو توضیح بده 120 00:06:43,070 --> 00:06:45,364 ‫سایه‌ای در چشم‌هاش دیدم 121 00:06:45,697 --> 00:06:46,948 ‫گویی شبحی وجودش رو تسخیر کرده 122 00:06:46,949 --> 00:06:48,658 ‫کی اونقدر بهش نزدیک بودی 123 00:06:48,659 --> 00:06:50,283 ‫که همچین چیزی رو ببینی؟ 124 00:06:50,284 --> 00:06:52,537 ‫وقتی رفته بودین جاده‌ی آپیا ‫فرصت کردم باهاش صحبت... 125 00:06:52,538 --> 00:06:55,290 ‫بدون حضور من ‫بهش اجازه دادی وارد ویلا بشه؟ 126 00:06:55,832 --> 00:06:57,625 ‫نه، ارباب ‫به همراه نگهبان‌ها... 127 00:06:57,626 --> 00:06:58,626 ‫رفتم دم سلول نوبی... 128 00:06:58,627 --> 00:07:01,462 ‫حق نداری وارد آموزشگاه بشی 129 00:07:01,463 --> 00:07:05,758 ‫اونجا برای شخصی به ظرافت تو ‫امن نیست، حتی با وجود نگهبان 130 00:07:05,759 --> 00:07:09,263 ‫من موش نیستم ‫و مثل موش‌ها از ترس پنهان نمیشم 131 00:07:15,936 --> 00:07:17,604 ‫عذر می‌خوام، ارباب 132 00:07:28,824 --> 00:07:32,076 ‫و متوجه دلیل وجود اون سایه‌ی کوفتی 133 00:07:32,077 --> 00:07:33,677 ‫که دیدی شدی؟ 134 00:07:38,750 --> 00:07:40,419 ‫- نه ‫- نه 135 00:07:41,211 --> 00:07:42,920 ‫با این‌حال... 136 00:07:42,921 --> 00:07:44,255 ‫وقتی متوجه زخم‌های 137 00:07:44,256 --> 00:07:47,217 ‫پشت دستش شدم ‫اوقاتش تلخ‌تر شد 138 00:07:48,093 --> 00:07:49,969 ‫ممکنه چیزی که دلش رو سنگین کرده 139 00:07:49,970 --> 00:07:51,570 ‫با دلیل زخم‌هاش مرتبط باشه 140 00:08:03,525 --> 00:08:05,125 ‫دست نگه دارین 141 00:08:17,039 --> 00:08:19,124 ‫به تمرین‌هاتون ادامه بدین... 142 00:08:24,338 --> 00:08:26,006 تا ما به تمرین‌مون برسیم 143 00:08:28,508 --> 00:08:30,259 ‫باید با شما تمرین کنم؟ 144 00:08:30,260 --> 00:08:32,346 ‫باید شخصاً ببینم چقدر پیشرفت کردی 145 00:08:33,013 --> 00:08:34,430 ‫چشم ارباب 146 00:08:34,431 --> 00:08:37,350 ‫وقتی به مربی زخم زدی ‫به این سبک مبارزه کردی؟ 147 00:08:37,351 --> 00:08:38,308 ‫به سبک مورمیلو؟ 148 00:08:38,309 --> 00:08:39,435 ‫نه ارباب 149 00:08:39,436 --> 00:08:42,396 ‫با شمشیر و مشعل مبارزه کردم ‫بدون این سپر لعنتی 150 00:08:42,397 --> 00:08:44,733 ‫شبیه سبک دایماکاروس 151 00:08:45,192 --> 00:08:48,070 ‫سبکی که شخص اسپارتاکوس ازش استفاده می‌کرد 152 00:08:49,947 --> 00:08:51,547 ‫شمشیر 153 00:08:55,327 --> 00:08:58,205 ‫بیا ببینیم توام به اندازه‌ی اون ‫توانایی داری یا نه 154 00:09:07,089 --> 00:09:09,508 ‫اگر بهتون زخم بزنم تنبیه میشم؟ 155 00:09:11,760 --> 00:09:15,305 ‫اگر همچین کاری بکنی پاداش می‌گیری 156 00:09:20,560 --> 00:09:22,160 ‫شروع کن 157 00:09:38,954 --> 00:09:42,664 ‫این اجناس هم چشم‌ها رو آزار میدن... 158 00:09:42,665 --> 00:09:44,166 ‫و هم باقی حس‌ها رو 159 00:09:44,167 --> 00:09:46,502 ‫تقصیر کیلیکی‌های جانی و بی‌رحمه 160 00:09:46,503 --> 00:09:49,255 ‫که کشتی‌های حامل اجناس ‫ باکیفیت‌تر رو غارت می‌کنن 161 00:09:49,256 --> 00:09:51,716 ‫- گل گفتی ‫- دردی ادامه‌داره 162 00:09:51,717 --> 00:09:53,968 ‫که باید هرچه سریع‌تر توسط افرادی 163 00:09:53,969 --> 00:09:55,469 ‫که قدرت متوقف کردنش رو دارن، رفع بشه 164 00:09:55,470 --> 00:09:57,471 ‫بهتون اطمینان میدم، شوهرم داره در همین راه 165 00:09:57,472 --> 00:09:58,764 ‫تلاش می‌کنه 166 00:09:58,765 --> 00:10:01,058 ‫به درگاه خدایان دعا می‌کنم ‫که تلاش‌هاش گرفتار 167 00:10:01,059 --> 00:10:04,604 ‫سخنرانی‌های خودنمایانه نشه ‫که در مجلس سنا زیاد اتفاق میفته 168 00:10:07,941 --> 00:10:11,485 ‫خوشبختانه شوهر تو ‫ گرفتار همچین مشکلی نیست 169 00:10:11,486 --> 00:10:16,115 ‫که از وظیفه‌ی بی‌اندازه یکنواخت ‫جمع‌آوری مالیاتش 170 00:10:16,116 --> 00:10:17,716 ‫کاملاً راضیه 171 00:10:20,037 --> 00:10:21,637 ‫هوراتیا! 172 00:10:23,623 --> 00:10:25,459 ‫ابرهای شومی در راهن 173 00:10:26,418 --> 00:10:29,795 ‫چه اتفاق غیرمنتظره و فرخنده‌ای ‫که به شما برخوردم 174 00:10:29,796 --> 00:10:31,505 ‫ماچ. ماچ 175 00:10:31,506 --> 00:10:32,631 ‫اگر می‌دونستم... 176 00:10:32,632 --> 00:10:34,800 ‫ماچ، ماچ... دارین در بازار می‌گردین 177 00:10:34,801 --> 00:10:37,846 ‫مسائل‌ مهم‌تر رو کنار می‌گذاشتم... 178 00:10:39,014 --> 00:10:40,723 ‫و بهتون ملحق می‌شدم 179 00:10:40,724 --> 00:10:42,558 ‫ناگهانی تصمیم گرفتیم 180 00:10:42,559 --> 00:10:44,853 ‫اصلاً اهمیتی نداره 181 00:10:46,104 --> 00:10:50,191 ‫هوراتیا، ازت خواهش می‌کنم ‫با اوویدوس در مورد 182 00:10:50,192 --> 00:10:52,778 ‫باز کردن مسیرهای جدید ‫ تجارت غلات صحبت کن 183 00:10:53,612 --> 00:10:56,197 ‫تحت نظارت دقیق ایدیل قبلی 184 00:10:56,198 --> 00:10:58,240 ‫اینقدر درگیر قحطی نبودیم 185 00:10:58,241 --> 00:11:00,951 ‫کسی که به‌شدت لایق ‫اون جایگاه باافتخار بود 186 00:11:00,952 --> 00:11:03,871 ‫شوهرم همین لحظه ‫در جلسه‌ی شورای محترمه 187 00:11:03,872 --> 00:11:06,958 ‫و داره سعی می‌کنه مشکل ‫شهروندان عزیز کاپوآ رو حل کنه 188 00:11:07,834 --> 00:11:10,669 ‫همچین جلسه‌ای رو به شوهرم اطلاع ندادن 189 00:11:10,670 --> 00:11:13,131 ‫همچین جلساتی مخصوص مردان سرشناسه 190 00:11:14,800 --> 00:11:18,637 ‫ممنونم که همچین مسئله‌ی ‫مهمی رو روشن کردی 191 00:11:19,554 --> 00:11:23,099 ‫و کوتاهی می‌کنم اگر حال... 192 00:11:23,100 --> 00:11:25,894 ‫دختر نازنینت رو نپرسم 193 00:11:26,395 --> 00:11:30,815 ‫از زمان مرگ نابهنگام شوهرش ‫به دست اسپارتاکوس 194 00:11:30,816 --> 00:11:33,902 ‫ و سپاهیان شورشیش تا الان ‫ ویلا رو ترک کرده؟ 195 00:11:34,569 --> 00:11:37,447 ‫به‌نظر نمیاد ویریدیا قصد داشته باشه ‫عزاداریش رو کنار بگذاره 196 00:11:37,906 --> 00:11:40,617 ‫بسیار نگران سلامتیش هستم 197 00:11:41,034 --> 00:11:42,634 ‫معلومه 198 00:11:43,412 --> 00:11:48,125 ‫امیدوارم شاهد این باشم که غم و غصه‌ش ‫توسط عشقی تازه التیام پیدا کنه 199 00:11:49,543 --> 00:11:51,143 ‫همه‌مون امیدواریم 200 00:11:52,129 --> 00:11:55,423 ‫جوون‌ترین پسرم، مانیلیوس 201 00:11:55,424 --> 00:11:59,718 ‫به بلوغ رسیده و دنبال زنی ‫با اصل و نسب می‌گرده. شاید... 202 00:11:59,719 --> 00:12:01,638 ‫لایق این هست که بهش فکر کنیم 203 00:12:03,014 --> 00:12:05,089 ‫ولی ترجیح میدم فرزند شایسته‌م 204 00:12:05,090 --> 00:12:07,853 ‫با کسی در حد و اندازه‌ی خودش ازدواج کنه 205 00:12:10,605 --> 00:12:12,148 ‫زن گابینیوس شریف 206 00:12:12,149 --> 00:12:16,111 ‫صلاح همه رو بهتر می‌دونه 207 00:12:17,279 --> 00:12:21,324 ‫لطفاً به دختر بیچاره‌ت بگو ‫که امیدوارم حالش بهتر بشه 208 00:12:24,619 --> 00:12:27,329 ‫دیدن یه ماده‌خوک ‫غرق در ابریشم و جواهرات 209 00:12:27,330 --> 00:12:29,458 ‫واقعاً شگفت‌انگیزه، مگه نه؟ 210 00:12:30,417 --> 00:12:32,084 ‫گندش بزنن! لعنتی! 211 00:12:32,085 --> 00:12:35,714 ‫خدایان منو نفرین کردن! ‫اگر می‌تونین کمکم کنین! 212 00:12:42,637 --> 00:12:44,848 ‫تو از افراد سوری هستی، مگه نه؟ 213 00:12:46,975 --> 00:12:47,808 ‫همه اینو می‌دونن 214 00:12:47,809 --> 00:12:49,409 ‫بله، واقعاً همه می‌دونن 215 00:12:49,978 --> 00:12:53,231 ‫- هوراتیا هستم، همسر ایدیل ‫- مودستا هستم، همسر... 216 00:12:53,940 --> 00:12:56,066 ‫چه اهمیتی داره؟ 217 00:12:56,067 --> 00:12:58,194 ‫امیدوارم از کشته شدن جنگجوتون 218 00:12:58,195 --> 00:13:01,655 ‫به دست برادران فراکس ‫خیلی دل‌شکسته نشده باشی 219 00:13:01,656 --> 00:13:02,781 ‫چندان بهش فکر نکردم 220 00:13:02,782 --> 00:13:05,034 ‫آره، گمونم تا الان کاملاً 221 00:13:05,035 --> 00:13:06,535 ‫به شکست عادت کردی 222 00:13:06,536 --> 00:13:09,456 ‫با توجه به کیفیت و توانایی‌های جنگجوهاتون 223 00:13:10,665 --> 00:13:13,293 ‫عذر می‌خوام، ولی کار مهمی دارم 224 00:13:15,504 --> 00:13:17,104 ‫برای اربابت؟ 225 00:13:19,007 --> 00:13:21,800 ‫اشتباه می‌کنین، من آزادمردم 226 00:13:21,801 --> 00:13:24,261 ‫بابت اشتباهم عذر می‌خوام 227 00:13:24,262 --> 00:13:28,225 ‫به‌ یاد آوردن این حقیقت کمی سخته 228 00:13:29,100 --> 00:13:32,812 ‫امیدوارم همونطور که لایقش هستین ‫روز خوبی داشته باشین 229 00:13:37,025 --> 00:13:40,277 ‫سن و سالی ازش گذشته ‫ولی هنوز هم خوش‌هیکله 230 00:13:40,278 --> 00:13:42,530 ‫داستان‌هایی در این مورد شنیدم 231 00:13:42,531 --> 00:13:45,074 ‫که چطور شمشیرش قبل از رسیدن به آزادی 232 00:13:45,075 --> 00:13:47,076 ‫وحشی‌ترین حریف‌ها رو به خاک انداخته 233 00:13:47,077 --> 00:13:48,619 ‫امیدوارم از سلاح خودش 234 00:13:48,620 --> 00:13:51,665 ‫استفاده‌های محبت‌آمیزتری بکنه 235 00:13:52,207 --> 00:13:53,541 ‫دارین شأن خودتون رو پایین میارین 236 00:13:53,542 --> 00:13:56,753 ‫اونم برای کسی که کیر رو ‫به آلت‌های خیس‌تر ترجیح میده 237 00:13:57,712 --> 00:14:02,175 ‫بیاین با امید مکالماتی فرهیخته‌تر ‫ بریم برای صرف ناهار 238 00:14:35,125 --> 00:14:37,293 ‫چشم‌هام دارن درست می‌بینن؟ 239 00:14:37,294 --> 00:14:39,920 ‫خدایان لطف کردن ‫که با هم برخورد کردیم، برادر 240 00:14:39,921 --> 00:14:44,342 ‫فایدیس. خیلی از اربابت پراکولوس دور شدی 241 00:14:44,926 --> 00:14:46,968 ‫مرتیکه‌ی بی‌شرف همونقدر از خرج کردن می‌ترسه 242 00:14:46,969 --> 00:14:48,637 ‫که از کنده شدن دست و کیرش 243 00:14:48,638 --> 00:14:50,431 ‫اینجا شرط می‌بندم که بتونم بدهی که 244 00:14:50,432 --> 00:14:53,143 ‫به اشراف‌زاده‌ی پیر ‫بی‌منطق و بی‌رحم دارم رو بدم 245 00:14:53,893 --> 00:14:55,227 ‫اگر بدهیم رو پرداخت نکنم 246 00:14:55,228 --> 00:14:56,687 ‫مرتیکه‌ی خرفت منو برای بیگاری می‌فرسته معادن 247 00:14:56,688 --> 00:14:57,855 ‫پس می‌ذارم به کارات برسی 248 00:14:57,856 --> 00:15:00,983 ‫کجا با این عجله، داداش؟ 249 00:15:00,984 --> 00:15:03,360 ‫چی شده از اون بالا بالاها ‫پاشدی اومدی اینجا؟ 250 00:15:03,361 --> 00:15:05,279 ‫تو نه هیچوقت از این خراب‌شده خوشت میومده 251 00:15:05,280 --> 00:15:06,989 ‫نه از کسایی که توش رفت‌وآمد دارن 252 00:15:06,990 --> 00:15:09,742 ‫بعد از این سال‌ها هنوزم ازش بیزارم ‫ولی کارفرمام 253 00:15:09,743 --> 00:15:12,119 ‫من رو برای انجام کاری حیاتی فرستاده 254 00:15:12,120 --> 00:15:13,913 ‫اون مرتیکه‌ی سوری؟ 255 00:15:18,627 --> 00:15:19,627 ‫هر کاری از زیردستش خواسته 256 00:15:19,628 --> 00:15:21,253 ‫فایدیس برای انجامش کمک می‌کنه 257 00:15:21,254 --> 00:15:22,921 ‫ممنونم. ولی مسئله‌ای خصوصیه 258 00:15:22,922 --> 00:15:24,214 ‫که نیاز به رازداری داره 259 00:15:24,215 --> 00:15:25,799 ‫همیشه دهنت قرص بوده 260 00:15:25,800 --> 00:15:28,935 ‫و حالا که مربی خانه‌ی ‫ تحت حمایت کراسوس شدی 261 00:15:28,936 --> 00:15:30,346 ‫قرص‌تر هم شده 262 00:15:30,347 --> 00:15:34,183 ‫درحالی‌که فایدیس بیچاره ‫با دستمزدی ناچیز برای پراکولوس جون می‌کنه 263 00:15:34,184 --> 00:15:35,893 ‫کافیه امیال سرکشت رو مهار کنی 264 00:15:35,894 --> 00:15:37,061 ‫تا بتونی پیشرفت کنی 265 00:15:37,062 --> 00:15:39,563 ‫امیدوارم خدایان همچین قدرتی بهم بدن 266 00:15:39,564 --> 00:15:42,149 ‫بیا مشروبی بنوشیم ‫و یادی از گذشته‌ها کنیم 267 00:15:42,150 --> 00:15:43,651 ‫که دوشادوش هم می‌جنگیدیم 268 00:15:43,652 --> 00:15:45,543 ‫اخطاری جدی برای هر آشغالی 269 00:15:45,544 --> 00:15:47,864 ‫که جرات می‌کرد بهمون توهین کنه 270 00:15:48,406 --> 00:15:50,992 ‫خوشحال میشم یادی از ‫اون خاطرات خوش کنیم و... 271 00:15:51,534 --> 00:15:55,205 ‫ازت می‌خوام بهم محبت کنی ‫تا بار سختی‌های کنونی سبک‌تر بشه 272 00:15:55,622 --> 00:15:58,499 ‫بخاطر خطاهات اونقدر پست شدی 273 00:15:58,500 --> 00:16:00,376 ‫که با بی‌آبرویی گدایی می‌کنی؟ 274 00:16:00,377 --> 00:16:03,128 ‫کیر تو هرچی آبرو و شرفه 275 00:16:03,129 --> 00:16:05,382 ‫سکه لازم دارم 276 00:16:05,840 --> 00:16:08,551 ‫و تو در جایگاهی هستی ‫که بتونی بهم بدی 277 00:16:09,344 --> 00:16:12,222 ‫بدبختی می‌تونه کسایی که ‫تحملش می‌کنن رو آب‌دیده کنه 278 00:16:12,889 --> 00:16:14,805 ‫حاضر نیستم کسی که اینقدر نیاز داره 279 00:16:14,806 --> 00:16:16,475 ‫مسیر درست‌تری در پیش بگیره رو 280 00:16:16,476 --> 00:16:19,521 ‫از همچین درس حیاتی‌ای محروم کنم 281 00:16:20,689 --> 00:16:22,594 ‫شاید اون سوری 282 00:16:22,595 --> 00:16:24,195 ‫ یا اون اشراف‌زاده‌ی پیر 283 00:16:24,484 --> 00:16:26,084 ‫سخاوت بیشتری نشون بدن 284 00:16:26,486 --> 00:16:29,489 ‫اگر داستان خطاهای گذشته‌ت رو ‫براشون تعریف کنم 285 00:16:30,782 --> 00:16:32,241 ‫مراقب خودت باش... 286 00:16:32,242 --> 00:16:33,992 ‫و دیگه به من فکر هم نکن 287 00:16:33,993 --> 00:16:37,037 ‫کارم باهات تموم... 288 00:16:37,038 --> 00:16:39,958 ‫دفعه‌ی بعدی که من رو دیدی ‫خودت رو بزن به ندیدن 289 00:16:51,469 --> 00:16:53,069 ‫آتش در وجودت زبانه می‌کشه 290 00:16:54,055 --> 00:16:56,433 ‫همونطور که در چشم‌های ‫تراکیه‌ای دیوانه زبانه می‌کشید (اسپارتاکوس) 291 00:16:59,352 --> 00:17:02,147 ‫اونم به جان اربابش سوءقصد کرد 292 00:17:23,710 --> 00:17:26,171 ‫ولی تلاش اون موفقیت‌آمیزتر بود 293 00:17:26,796 --> 00:17:28,396 ‫چرا ناکام می‌مونی؟ 294 00:17:29,340 --> 00:17:31,592 ‫توانایی شمشیرزنی‌ شما از من بهتره 295 00:17:31,593 --> 00:17:32,968 ‫با فاصله‌ی زیاد 296 00:17:32,969 --> 00:17:36,890 ‫ولی ربطی به سوال من نداره. تو... 297 00:17:38,016 --> 00:17:39,616 ‫چرا ناکام می‌مونی؟ 298 00:17:53,656 --> 00:17:56,074 ‫شاید بتونی با تمرین با مترسک‌های چوبی 299 00:17:56,075 --> 00:17:57,534 ‫بیشتر فکر کنی 300 00:17:57,535 --> 00:18:00,287 ‫با مترسک تمرین کن ‫و عمیق‌تر فکر کن 301 00:18:00,288 --> 00:18:03,833 ‫تا بتونی پاسخ آگاهانه‌تری بدی 302 00:18:31,319 --> 00:18:33,321 ‫گه با شاش می‌جنگه 303 00:18:35,281 --> 00:18:36,991 ‫برای خریدن برنده پیشنهاد بده 304 00:18:38,076 --> 00:18:40,286 ‫بیشتر از ۳ دناری پیشنهاد ندی 305 00:18:45,667 --> 00:18:48,086 ‫به طرز غیرمنتظره‌ای امروز روشن‌تر شد 306 00:18:51,297 --> 00:18:53,174 ‫شراب جلوی دستت نیست 307 00:18:54,342 --> 00:18:57,095 ‫اجازه بده این دست‌های نالایق ‫این اشتباه رو اصلاح کنن 308 00:18:57,470 --> 00:18:58,531 ‫به‌خاطر یه مسئله‌ی کاری این‌جام، 309 00:18:58,555 --> 00:19:00,515 ‫و می‌خوام سریع کارم رو بکنم 310 00:19:01,099 --> 00:19:03,268 ‫پس هر دو به یه دلیل این‌جاییم 311 00:19:03,726 --> 00:19:05,937 ‫شکست‌های اخیر باعث شدن ‫آغل خالی بشه، 312 00:19:06,104 --> 00:19:09,065 ‫پس مجبورم بیام برای پیشکش دادن ‫به میدون مبارزه، گوسفندهای جدید بگیرم 313 00:19:09,232 --> 00:19:10,532 ‫بودن این مردها توی آموزشگاهت 314 00:19:10,692 --> 00:19:12,277 ‫فقط باعث ضعیف‌تر شدنش می‌شه 315 00:19:12,652 --> 00:19:13,952 ‫اونمائوس بزرگ و قدرتمند 316 00:19:14,028 --> 00:19:15,989 ‫از همچین‌جایی به افتخار نرسید؟ 317 00:19:16,531 --> 00:19:18,822 ‫خود باران‌آور در همین اعماق تاریک 318 00:19:18,823 --> 00:19:21,011 ‫به سرنوشتی خشن محکوم نشد؟ 319 00:19:21,035 --> 00:19:23,621 ‫اون مردها استثنایی‌ان، ‫خیلی بعیده نمونه‌ی مشابه‌شون رو 320 00:19:23,788 --> 00:19:26,040 ‫بین این برده‌های ‫به نمایش گذاشته‌شده پیدا کنی 321 00:19:32,505 --> 00:19:34,769 ‫اگه این جهنم تاریک ‫این‌قدر ناراحتت می‌کنه 322 00:19:34,770 --> 00:19:36,360 ‫به‌خاطر چه کاری مجبور شدی بیایی؟ 323 00:19:36,384 --> 00:19:38,219 ‫می‌خوام با آنوبیس حرف بزنم، 324 00:19:38,553 --> 00:19:40,430 ‫قبلاً ناظر گودال‌ها بود 325 00:19:40,597 --> 00:19:43,266 ‫آنوبیس؟ چیکارش داری؟ 326 00:19:43,433 --> 00:19:45,768 ‫شایعه شده غلات زیادی داره 327 00:19:45,935 --> 00:19:48,438 ‫و خونه‌ی ارباب من به غلات نیاز داره 328 00:19:48,563 --> 00:19:51,441 ‫متأسفانه گمراهت کردن 329 00:19:52,191 --> 00:19:53,902 ‫من همین امروز صبح با آنوبیس معامله کردم 330 00:19:54,068 --> 00:19:57,113 ‫و می‌تونم بهت اطمینان بدم ‫که در حال حاضر غلاتی نداره 331 00:19:57,280 --> 00:19:59,657 ‫خب، پس برای یه مأموریت ‫احمقانه فرستاده شدم 332 00:19:59,824 --> 00:20:01,124 ‫حرکت احمقانه اینه 333 00:20:01,868 --> 00:20:03,745 ‫که دست خالی برگردی پیش سوری 334 00:20:04,412 --> 00:20:07,582 ‫یه دوست واقعی اون دست‌های ‫خالی رو پر از غلات می‌کنه 335 00:20:09,250 --> 00:20:10,227 ‫تو غلات داری؟ 336 00:20:10,251 --> 00:20:11,794 ‫- بیش از حد نیاز ‫- به چه قیمتی؟ 337 00:20:11,961 --> 00:20:14,047 ‫حضور گرم تو، 338 00:20:14,631 --> 00:20:17,300 ‫که با شراب و گفتگوی دلنشین ‫شیرین شده باشه 339 00:20:17,759 --> 00:20:20,762 ‫دور از بوی بد این آدم‌های کثیف 340 00:20:22,347 --> 00:20:23,647 ‫پس من دوست توئم 341 00:20:24,182 --> 00:20:27,143 ‫و منم دوست توئم، در حال حاضر 342 00:20:35,984 --> 00:20:38,984 ‫ارائـ ــ.ـه از سـ ـایــت سـ.ـی‌نــمـ.ـا 343 00:20:44,160 --> 00:20:45,460 ‫عـه… 344 00:20:46,287 --> 00:20:47,306 ‫یک لحظه ذهنم مشغول می‌شه 345 00:20:47,330 --> 00:20:49,499 ‫و دختر عزیزم از فرصت استفاده می‌کنه 346 00:20:49,666 --> 00:20:52,367 ‫همون‌طوری بازی می‌کنم ‫که در کودکی پدر عزیزم بهم یاد داده 347 00:20:52,368 --> 00:20:53,795 ‫ازت دعوت می‌کنم 348 00:20:53,962 --> 00:20:55,064 ‫که بیایی توی شهر پیشم 349 00:20:55,088 --> 00:20:57,507 ‫ولی میام می‌بینم داری با پدرت بازی می‌کنی 350 00:20:57,924 --> 00:21:02,053 ‫ترجیح می‌ده ذهنش رو پرورش بده ‫به‌جای این‌که به قدقد کردن مرغ‌ها گوش بده 351 00:21:04,263 --> 00:21:06,474 ‫برای شکست دادن شما ‫باید سال‌های بیشتری تمرین کنم 352 00:21:06,808 --> 00:21:07,952 ‫من شکست رو قبول می‌کنم 353 00:21:07,976 --> 00:21:10,144 ‫فقط داری به این پیرمرد لطف می‌کنی ‫تا باور کنه 354 00:21:10,145 --> 00:21:11,611 ‫که استاد استراتژیه 355 00:21:12,230 --> 00:21:13,606 ‫و از این بابت خیلی ازت ممنونم 356 00:21:13,731 --> 00:21:15,400 ‫فقط در برابر مهارت‌های بی‌نظیرت ‫سر خم کردم 357 00:21:15,566 --> 00:21:16,985 ‫هنوز اول روزه 358 00:21:17,151 --> 00:21:19,654 ‫و نباید لباس آخر شبت رو بپوشی، ویریدیا 359 00:21:19,821 --> 00:21:21,447 ‫برو حموم کن و لباسی بپوش 360 00:21:21,614 --> 00:21:23,992 ‫که درخور دختر یه سناتور نجیب‌زاده باشه 361 00:21:28,871 --> 00:21:30,954 ‫همیشه همه احترام ویژه‌‌ای براش قائلن 362 00:21:30,955 --> 00:21:34,343 ‫همون‌طور که تا ابد دختر محبوبش رو ‫از همه بیشتر دوست خواهد داشت 363 00:21:41,134 --> 00:21:43,511 ‫لوسش می‌کنی و نمی‌ذاری 364 00:21:43,678 --> 00:21:44,947 ‫به دنیای مردان برگرده 365 00:21:44,971 --> 00:21:47,765 ‫داره آروم‌آروم با غم از دست دادن 366 00:21:47,932 --> 00:21:49,232 ‫شوهر عزیزش کنار میاد 367 00:21:49,267 --> 00:21:51,644 ‫اگه بهش سخت بگیریم و به کاری وادارش کنیم ‫فقط مقاومتش بیشتر می‌شه 368 00:21:51,811 --> 00:21:54,105 ‫پس کمکم کن نرمش کنم 369 00:21:54,522 --> 00:21:57,358 ‫این‌که یه دختر بدون شوهر باشه ‫باعث ایجاد شایعه‌هایی می‌شه 370 00:21:57,525 --> 00:22:00,153 ‫نمی‌خوام به‌خاطر حرف‌های مردم ‫اسم‌مون لکه‌دار بشه 371 00:22:00,154 --> 00:22:03,336 ‫مثل همون‌هایی که امروز چندین ساعت ‫باهاشون وقتت رو تلف کردی؟ 372 00:22:03,337 --> 00:22:06,659 ‫فکر نمی‌کردم قدقد کردن مرغ‌های لعنتی ‫برات اصلاً مهم باشه 373 00:22:07,493 --> 00:22:10,413 ‫بیا این بدخلقی رو ‫به خاطره‌ای غیرمهم تبدیل کنیم 374 00:22:10,872 --> 00:22:12,540 ‫و دوباره به تفاهم برسیم 375 00:22:19,047 --> 00:22:22,508 ‫منم همین رو می‌خوام، ‫بیا در مورد مسابقات پیش‌رو 376 00:22:22,675 --> 00:22:26,012 ‫که خیلی سخاوتمندانه می‌خوای ‫میزبان‌شون باشی صحبت کنیم 377 00:22:26,137 --> 00:22:27,156 ‫مشکل‌شون چیه؟ 378 00:22:27,180 --> 00:22:28,556 ‫این بازی‌ها فرصت خیلی خوبی فراهم می‌کنن 379 00:22:28,681 --> 00:22:32,101 ‫تا بعد از یه مدت طولانی از انزوا، ‫ویریدیا رو وارد جامعه کنیم 380 00:22:32,518 --> 00:22:34,173 ‫خودت خیلی خوب می‌دونی 381 00:22:34,174 --> 00:22:36,439 ‫نسبت به مبارزات و گلادیاتورهای ‫شرکت‌کننده چه حسی داره 382 00:22:36,606 --> 00:22:38,191 ‫احساسات رو می‌شه عوض کرد، 383 00:22:38,941 --> 00:22:41,069 ‫مخصوصاً اگه دست‌هایی مهربان 384 00:22:41,360 --> 00:22:42,904 ‫قصد عوض کردن‌شون رو داشته باشن 385 00:22:44,113 --> 00:22:47,075 ‫اوه. چهره‌ش به طرز قابل توجهی درخشید 386 00:22:47,241 --> 00:22:49,190 ‫وقتی از سوری به‌خاطر کمک‌هاش 387 00:22:49,191 --> 00:22:52,080 ‫توی شکست دادن اِسپارتاکوس شورشی ‫تشکر و قدردانی می‌کرد 388 00:22:52,205 --> 00:22:53,307 ‫سوری لعنتی 389 00:22:53,331 --> 00:22:57,210 ‫مثل ماریه که با دندون‌های انسانی لبخند می‌زنه 390 00:22:57,627 --> 00:22:59,253 ‫جونوریه که نباید بهش اعتماد کرد 391 00:22:59,378 --> 00:23:02,507 ‫اعتماد مثل آبه که در شرایط مختلف 392 00:23:02,632 --> 00:23:03,932 ‫بخار می‌شه یا یخ می‌زنه 393 00:23:03,966 --> 00:23:05,194 ‫خیلی معمایی صحبت می‌کنی 394 00:23:05,218 --> 00:23:06,552 ‫پس بذار خیلی ساده بهت بگم 395 00:23:06,719 --> 00:23:09,405 ‫به نظرت چرا به صرف غذا دعوتش کردم؟ 396 00:23:09,406 --> 00:23:11,207 ‫متوجه‌ی این نقشه‌هات نمی‌شم 397 00:23:11,208 --> 00:23:13,017 ‫می‌خوام ببینم چقدر به درد بخوره 398 00:23:13,184 --> 00:23:15,103 ‫توی موضوع درگیر بودن پومپه 399 00:23:15,269 --> 00:23:17,105 ‫و کراسوس که حامی سوریه 400 00:23:17,271 --> 00:23:18,815 ‫و چطور ارزشش رو می‌سنجی؟ 401 00:23:19,565 --> 00:23:21,400 ‫با آشکار کردن میل اون 402 00:23:21,401 --> 00:23:23,451 ‫به مطرح کردن یه پیشنهاد توی مجلس سنا 403 00:23:23,945 --> 00:23:26,823 ‫این‌که پومپه رو از دروازه‌های رم دور کنیم 404 00:23:26,989 --> 00:23:28,217 ‫تا بره دنبال دزدان دریایی کیلیکی عوضی 405 00:23:28,241 --> 00:23:29,867 ‫که دریاهای جمهوری رو ناامن کردن 406 00:23:30,034 --> 00:23:33,371 ‫می‌خوای به سوری کثافت اعتماد کنی؟ 407 00:23:34,455 --> 00:23:37,750 ‫حقیقت رو بهش نمی‌گم، ‫خودش هم متوجه نمی‌شه 408 00:23:37,875 --> 00:23:38,977 ‫می‌خوای امتحانش کنی 409 00:23:39,001 --> 00:23:40,795 ‫اگه این خبر به کراسوس برسه، 410 00:23:40,962 --> 00:23:43,714 ‫اون‌وقت می‌فهمیم که سوری ‫خیلی به کراسوس وفاداره 411 00:23:44,132 --> 00:23:45,432 ‫و اگه اون کثافت چیزی بهش نگه؟ 412 00:23:45,591 --> 00:23:49,595 ‫اون‌وقت شاید به درد ‫ارباب توافق‌پذیرتری بخوره، 413 00:23:50,054 --> 00:23:52,265 ‫و شاید حتی کمک‌مون کنه 414 00:23:52,431 --> 00:23:54,684 ‫که بین پومپه و کراسوس صلح برقرار کنیم ‫و از جنگ داخلی جلوگیری کنیم 415 00:23:54,851 --> 00:23:56,853 ‫واقعاً فکر می‌کنی این سوری کثافت 416 00:23:57,019 --> 00:23:59,021 ‫می‌تونه روی مارکوس ‫کراسوس عوضی تأثیر بذاره؟ 417 00:23:59,147 --> 00:24:00,447 ‫حتی یه اهرم ساده می‌تونه 418 00:24:00,565 --> 00:24:03,317 ‫بزرگ‌ترین سنگ‌ها رو جابه‌جا کنه ‫اگه درست ازش استفاده بشه 419 00:24:03,484 --> 00:24:04,784 ‫تنها فایده‌ای که چنین مردی داره 420 00:24:04,902 --> 00:24:06,571 ‫اینه که خوراک کرم‌ها بشه 421 00:24:06,737 --> 00:24:09,157 ‫الان ارباب آموزشگاه خودش نشده 422 00:24:09,323 --> 00:24:10,467 ‫که یه زمانی متعلق به باتیاتوس بود؟ 423 00:24:10,491 --> 00:24:12,535 ‫و خود کراسوس بهش لطف کرد 424 00:24:12,702 --> 00:24:14,036 ‫تنها دلیلی که خونه‌ش هنوز پابرجاست 425 00:24:14,203 --> 00:24:15,997 ‫اینه که مربی کوریس بهش نظارت داره 426 00:24:16,164 --> 00:24:19,500 ‫اگه اون نباشه، سوری نابود می‌شه ‫و کاملاً هم سزاوارشه 427 00:24:19,667 --> 00:24:21,669 ‫درسته. مثل خیلی‌های دیگه، 428 00:24:21,836 --> 00:24:23,963 ‫سوری از مافوق‌هاش قوی‌تر شده 429 00:24:24,130 --> 00:24:27,133 ‫و تلاش می‌کنه قدرت بیشتر ‫و جایگاه بالاتری به دست بیاره 430 00:24:27,300 --> 00:24:30,386 ‫همه‌ی فرومایه‌ها چنین آرزویی دارن 431 00:24:31,137 --> 00:24:33,347 ‫فکر می‌کنی چرا سراغ ما اشراف‌زاده‌ها میان، 432 00:24:33,514 --> 00:24:35,391 ‫و ازمون پول قرض می‌گیرن؟ 433 00:24:35,558 --> 00:24:37,059 ‫قرض دادن پول خیلی نفرت‌انگیزه، 434 00:24:37,226 --> 00:24:38,603 ‫و برادرت اصلاً نباید تو رو به سمت 435 00:24:38,728 --> 00:24:40,028 ‫چنین کار خطرناکی سوق می‌داد 436 00:24:40,188 --> 00:24:42,690 ‫بهتره سرویوس رو وارد بحث نکنیم، 437 00:24:42,857 --> 00:24:46,861 ‫و این حقیقت رو نادیده نگیریم ‫که با همین "کار خطرناک" 438 00:24:47,028 --> 00:24:49,322 ‫می‌تونیم زیورآلاتی رو بخریم 439 00:24:49,989 --> 00:24:51,574 ‫که تو ازشون خوشت میاد 440 00:24:52,617 --> 00:24:54,327 ‫از بحث اصلی دور شدیم 441 00:24:57,872 --> 00:25:00,208 ‫حس می‌کنم تو دوباره ‫برمی‌گردونی‌مون سر بحث اصلی 442 00:25:00,374 --> 00:25:02,752 ‫وقتی نگاه سوری به دخترمون می‌افته 443 00:25:02,919 --> 00:25:05,046 ‫میلی که توی چشم‌هاش نهفته‌ست رو نمی‌بینی؟ 444 00:25:05,213 --> 00:25:08,299 ‫جای تعجب داره؟ ‫دخترمون خیلی خوش‌هیکله، 445 00:25:09,133 --> 00:25:10,433 ‫همون‌طور که مادرش هنوز خوش‌هیکله 446 00:25:10,509 --> 00:25:12,511 ‫به جای این‌که عصبانی بشی ‫چرب‌زبونی می‌کنی 447 00:25:12,678 --> 00:25:16,599 ‫و تو وقتی باید آروم بگیری ‫عصبانی می‌شی 448 00:25:17,058 --> 00:25:18,768 ‫حالا هم برو پیش ویریدیا، 449 00:25:18,893 --> 00:25:21,520 ‫و اون سوری رو از ذهنت بیرون کن 450 00:25:22,230 --> 00:25:23,856 ‫انجام دادن این کار خیلی سخته. اون… 451 00:25:23,981 --> 00:25:26,025 ‫دیگه نمی‌خوام چیزی بشنوم! 452 00:25:29,320 --> 00:25:30,780 ‫اگه مشخص شد ارزشی نداره، 453 00:25:31,322 --> 00:25:33,532 ‫مطمئناً باعث نابودی خودش می‌شه 454 00:25:33,699 --> 00:25:36,953 ‫از این موضوع آرامش‌خاطر بگیر ‫و دیگه این بحث رو تموم کن 455 00:25:49,882 --> 00:25:52,051 ‫- ولش کن ‫- چشم، ارباب 456 00:25:53,010 --> 00:25:56,222 ‫ارزیابی درسته. ‫مشخص شد اکیلیا هنوز نمی‌تونه 457 00:25:56,389 --> 00:25:58,474 ‫زنجیرهایی که مانع ‫پیشرفتش می‌شن رو پاره کنه، 458 00:25:58,975 --> 00:26:01,727 ‫و با این کارش مانع از پیشرفت ‫این خونه‌ی لعنتی می‌شه! 459 00:26:03,271 --> 00:26:04,814 ‫اون نوبی حال همه رو خراب می‌کنه، 460 00:26:04,981 --> 00:26:07,566 ‫از زمانی که رسیده همین‌طور بوده 461 00:26:08,234 --> 00:26:10,361 ‫گاوهای رام‌نشده چوب‌های یوغ ‫زیادی رو می‌شکونن 462 00:26:10,778 --> 00:26:13,322 ‫تا وقتی که یاد می‌گیرن در مسیری ‫که دست قدرتمند هدایت‌شون می‌کنه، حرکت کنن 463 00:26:13,990 --> 00:26:17,034 ‫پس الان باید یه کشاورز بشم؟ ‫و زمین‌های پر از گه رو شخم بزنم؟ 464 00:26:17,201 --> 00:26:18,178 ‫معذرت می‌خوام، ارباب 465 00:26:18,202 --> 00:26:19,429 ‫نمی‌خواستم بدون اجازه حرف بزنم 466 00:26:19,453 --> 00:26:21,330 ‫حضور اکیلیا آزاردهنده‌ست، 467 00:26:21,497 --> 00:26:23,791 ‫و حتی مثل یه حیوان بارکش به درد بخور نیست 468 00:26:23,958 --> 00:26:25,793 ‫شاید بهتر باشه تجدیدنظر بکنید 469 00:26:25,960 --> 00:26:28,754 ‫و آینده رو به امید توانایی‌های خیالی ‫به خطر نندازید 470 00:26:30,298 --> 00:26:33,983 ‫چه حرفی زدم که باعث شده فکر کی ‫ازت مشورت می‌خوام 471 00:26:33,984 --> 00:26:35,428 ‫تا یه راه‌حل پیدا کنم؟ 472 00:26:35,594 --> 00:26:37,096 ‫من فقط می‌خوام… 473 00:26:37,263 --> 00:26:39,432 ‫تو همسر من نیستی، 474 00:26:39,598 --> 00:26:40,898 ‫و منم شوهرت نیستم 475 00:26:41,017 --> 00:26:43,352 ‫که نیاز به نگرانیت داشته باشم! 476 00:26:47,648 --> 00:26:48,948 ‫معذرت می‌خوام 477 00:26:50,318 --> 00:26:51,819 ‫پام رو از حدم فراتر گذاشتم 478 00:27:08,544 --> 00:27:11,464 ‫دوباره چی شده؟ 479 00:27:11,589 --> 00:27:12,889 ‫برو سر جات! 480 00:27:13,007 --> 00:27:14,925 ‫کیرم توی اون جا! 481 00:27:15,051 --> 00:27:19,096 ‫من کنار یه زن لعنتی تمرین نمی‌کنم! 482 00:27:19,263 --> 00:27:21,515 این‌که انسان پستی مثل تو پیشم نباشه 483 00:27:21,640 --> 00:27:22,940 ‫و حواسم رو پرت نکنه یه نعمته 484 00:27:24,935 --> 00:27:28,022 ‫درست از زبونت استفاده کن… 485 00:27:28,606 --> 00:27:30,608 ‫و بیا کیرم رو لیس بزن! 486 00:27:30,775 --> 00:27:32,075 ‫از دستورات پیروی کن، روانی احمق! 487 00:27:33,277 --> 00:27:35,071 ‫ارباب داره نگاه می‌کنه 488 00:27:35,196 --> 00:27:37,031 ‫بمون سر جات، اِراتو! 489 00:27:38,240 --> 00:27:39,742 ‫آروم باش 490 00:27:41,952 --> 00:27:44,455 ‫تارکان و اِراتو! ‫برید بمونید سر جاتون! 491 00:28:14,402 --> 00:28:16,987 ‫می‌دونید کی جلوتون ایستاده؟ 492 00:28:17,113 --> 00:28:18,739 ‫من کلادوس هستم! 493 00:28:19,490 --> 00:28:22,618 ‫من توی میدون مبارزه ‫آنتوس رو شکست دادم 494 00:28:22,785 --> 00:28:24,954 ‫کامولوس با ضربه‌ی شمشیر من 495 00:28:25,121 --> 00:28:26,421 ‫به زانو دراومد! 496 00:28:27,790 --> 00:28:31,794 ‫مگنیتیوس قهرمان پیشین ‫همین خونه هم به دست من کشته شد 497 00:28:32,503 --> 00:28:35,089 ‫باید از دستورات اطاعت کنید ‫و به این آموزشگاه 498 00:28:35,214 --> 00:28:36,715 ‫احترام زیادی بذارید، 499 00:28:36,882 --> 00:28:39,301 ‫وگرنه خون‌تون رو می‌ریزم ‫روی زمین همین آموزشگاه! 500 00:28:41,720 --> 00:28:43,180 ‫خوب به این هشدار دقت کنید 501 00:28:44,432 --> 00:28:48,561 ‫ببینید وقتی هدف داشته باشید ‫چه کارهایی می‌شه انجام داد 502 00:28:48,727 --> 00:28:51,439 ‫شما هم هدف داشته باشید… 503 00:28:52,231 --> 00:28:56,360 ‫و شاید یه روز، داستان‌های بی‌نظیری 504 00:28:57,069 --> 00:28:58,571 ‫از شکوه و عظمتی که داشتید گفته بشه 505 00:29:19,717 --> 00:29:21,017 ‫معذرت می‌خوام 506 00:29:21,760 --> 00:29:24,555 ‫پیغامی برای ارباب آورده شده 507 00:29:25,723 --> 00:29:27,141 ‫بدش به من 508 00:29:36,358 --> 00:29:37,658 ‫برم بهشون خبر بدم؟ 509 00:29:38,611 --> 00:29:39,911 ‫نه 510 00:29:42,072 --> 00:29:43,372 ‫اون‌قدر موضوع مهمی نیست ‫که مزاحمش بشیم 511 00:29:43,491 --> 00:29:46,160 ‫خودم شخصاً به اسم اون ‫به این موضوع رسیدگی می‌کنم 512 00:29:47,161 --> 00:29:48,461 ‫بانو 513 00:30:05,137 --> 00:30:08,933 ‫تو رو به عنوان یه برده‌ی عادی می‌بینه 514 00:30:09,099 --> 00:30:10,399 ‫من یه مرد آزادم، 515 00:30:10,809 --> 00:30:12,686 ‫و در ازای خدمتی که می‌کنم، ‫سکه دریافت می‌کنم 516 00:30:12,853 --> 00:30:16,023 ‫و برای برداشتن ‫جسد پوسیده‌ی برادران عزیزمون 517 00:30:16,190 --> 00:30:19,158 ‫از روی صلیب چقدر دریافت کردی؟ 518 00:30:19,485 --> 00:30:23,239 ‫پراکولوس عوضی چنین چیزی رو بهت گفته؟ 519 00:30:24,281 --> 00:30:26,951 ‫مردان زورمند شاید بتونن ‫چنین حقیقت‌هایی رو 520 00:30:27,117 --> 00:30:28,452 ‫از دهان‌های بی‌میل بیرون بکشن 521 00:30:29,161 --> 00:30:32,998 ‫ولی من که چنین زوری ندارم… 522 00:30:33,832 --> 00:30:35,132 ‫باید از مهارت‌های دیگه‌ای استفاده کنم 523 00:30:35,292 --> 00:30:37,503 ‫خیلی دوست دارم بدونم آدمی مثل تو 524 00:30:37,670 --> 00:30:39,255 ‫با استفاده از چه مهارت‌هایی ‫می‌تونه چنین کاری بکنه 525 00:30:39,421 --> 00:30:42,341 ‫اوه، آدم‌های زیادی بودن 526 00:30:42,508 --> 00:30:45,052 ‫که با تن دلنشین صدای من قانع شدن، ولی… 527 00:30:46,679 --> 00:30:47,979 ‫من گوش دادن رو بیشتر می‌پسندم 528 00:30:49,014 --> 00:30:53,060 ‫آدم‌های مغرور اغلب رازهایی رو آشکار می‌کنن ‫که می‌تونم ازشون به نفع خودم استفاده کنم 529 00:30:54,270 --> 00:30:56,981 ‫برای کسایی که ذهن تیزی داشته باشن ‫راه‌های زیادی برای پیروزی هست 530 00:30:57,398 --> 00:30:59,483 ‫بدون این‌که به سلاح و زور نیاز باشه 531 00:31:00,526 --> 00:31:02,278 ‫نگرش نادری داری، 532 00:31:02,778 --> 00:31:04,780 ‫حتی به عنوان یه مربی مشهور 533 00:31:05,781 --> 00:31:08,325 ‫باعث شرم‌ساریه که سوری نمی‌تونه 534 00:31:08,492 --> 00:31:11,662 ‫جوری که لایقش هستی بهت احترام بذاره 535 00:31:12,413 --> 00:31:15,332 ‫هوم. چیزی که توی خونه‌ی من اتفاق نمی‌افته 536 00:31:17,042 --> 00:31:18,270 ‫پیشنهادی داری؟ 537 00:31:18,294 --> 00:31:21,130 ‫فقط دارم نظرم رو می‌گم 538 00:31:21,297 --> 00:31:25,009 ‫در مورد این‌که چه اتفاقاتی ‫ممکنه در آینده بیُفته 539 00:31:25,843 --> 00:31:29,263 ‫می‌ترسم آینده برای خونه‌ای که به‌خاطر ‫شکست‌های پی‌درپی بدنام شده 540 00:31:29,430 --> 00:31:31,765 ‫خیلی تیره و تار باشه 541 00:31:32,850 --> 00:31:34,150 ‫درسته 542 00:31:34,602 --> 00:31:35,978 ‫باخت‌ها روی هم جمع می‌شن 543 00:31:36,645 --> 00:31:38,689 ‫ولی برخلاف سوری، 544 00:31:38,856 --> 00:31:40,858 ‫خونه‌ی من توی میدون جنگ 545 00:31:41,400 --> 00:31:42,700 ‫موقعیت و گلادیاتور داره 546 00:31:43,277 --> 00:31:47,031 ‫تصور کن چه موفقیت‌هایی به دست میاد ‫اگه به‌جای آموزش‌های ضعیف الان، 547 00:31:47,197 --> 00:31:49,366 ‫مربی‌ای بالای سر گلادیاتورهام باشه که… 548 00:31:50,159 --> 00:31:51,952 ‫قدرتمندتر و باهوش‌تره 549 00:31:52,369 --> 00:31:54,538 ‫شکست‌های پی‌درپی این خونه رو 550 00:31:54,913 --> 00:31:56,099 ‫می‌اندازی گردن مربیت؟ 551 00:31:56,123 --> 00:31:58,417 ‫کسی رو مقصر می‌کنم که سزاوارشه 552 00:31:58,584 --> 00:32:01,629 ‫مربی فعلی مغزی مثل سنگ داره 553 00:32:02,463 --> 00:32:05,674 ‫و مردهایی که ذهن تیزی ندارن، ‫به ندرت به اوج آسمون‌ها می‌رسن 554 00:32:05,799 --> 00:32:07,593 ‫و فقط یه احمق از صخره پایین می‌پره 555 00:32:07,760 --> 00:32:10,721 ‫و انتظار داره به طرز معجزه‌آسایی ‫دو تا بال دربیاره 556 00:32:11,263 --> 00:32:14,642 ‫و پرنده‌ی باز باید از کجا بفهمه بال داره 557 00:32:14,767 --> 00:32:17,561 ‫اگه بهش اجازه خروج از قفس رو ندن؟ 558 00:32:19,855 --> 00:32:22,941 ‫چنین پرنده‌ای تا کجا می‌تونه اوج بگیره؟ 559 00:32:23,692 --> 00:32:25,778 ‫بالاتر از دیوارهای یه آموزشگاه، 560 00:32:27,488 --> 00:32:31,909 ‫و توسط بادهای پرتلاطم فرصت‌ها ‫به بالا برده می‌شه 561 00:32:34,662 --> 00:32:37,498 ‫اون آدمی که انتظار داشتم، نیستی 562 00:32:38,415 --> 00:32:42,086 ‫خب، باعث افتخارمه ‫که فراتر از انتظار ظاهر شدم 563 00:33:01,063 --> 00:33:02,363 ‫اکیلیا! 564 00:33:06,568 --> 00:33:07,868 ‫بیا جلو 565 00:33:08,445 --> 00:33:09,863 ‫بیا ببینیم تفکر عاقلانه 566 00:33:10,030 --> 00:33:11,615 ‫به نتیجه‌ی مطلوب منجر شده یا نه 567 00:33:11,782 --> 00:33:13,158 ‫ارباب 568 00:33:13,659 --> 00:33:14,959 ‫شروع کن 569 00:33:18,997 --> 00:33:21,667 ‫حرف‌هایی که ارباب بهت زد منصفانه نبودن 570 00:33:22,251 --> 00:33:24,002 ‫ولی حقیقت داشتن 571 00:33:25,379 --> 00:33:28,173 ‫می‌شه حقیقت‌های تلخ رو ‫با لحنی مهربانانه بیان کرد 572 00:33:28,549 --> 00:33:30,092 ‫حقم بود 573 00:33:31,385 --> 00:33:33,178 ‫من همسرش نیستم… 574 00:33:34,763 --> 00:33:36,515 ‫پس باید جایگاهم رو بدونم 575 00:33:37,474 --> 00:33:41,729 ‫و من نباید محروم شدنت ‫از عشق رو شاهد باشم 576 00:33:44,898 --> 00:33:47,025 ‫بودنت بیشتر از هر کلمه‌ای ‫دلم رو گرم می‌کنه 577 00:33:52,156 --> 00:33:56,660 ‫اگه بهم احازه بدی… ‫جاهای دیگه‌ت رو هم گرم می‌کنم 578 00:34:01,832 --> 00:34:03,959 ‫از مهربونی و لطفت ممنونم 579 00:34:05,002 --> 00:34:06,879 ‫خیلی وقته منتظرم این کلمات رو 580 00:34:07,004 --> 00:34:08,630 ‫از دهنت بشنوم 581 00:34:12,426 --> 00:34:15,721 ‫مسیا، تو بهترین دوست من هستی 582 00:34:18,014 --> 00:34:18,867 ‫دوست؟ 583 00:34:18,891 --> 00:34:20,391 ‫این کلمه بهترین معادل برای کساییه 584 00:34:20,516 --> 00:34:22,518 ‫که خیلی به همدیگه اهمیت می‌دن 585 00:34:29,275 --> 00:34:30,819 ‫پس بیا با هم دوست باشیم 586 00:34:31,402 --> 00:34:34,281 ‫و افکار سرگردان رو ‫به فراموشی محکوم کنیم 587 00:34:45,918 --> 00:34:48,253 ‫شاید خدایان امروز بهمون لطف کنن 588 00:34:48,837 --> 00:34:51,422 ‫و اونا همدیگه رو بُکُشن 589 00:34:57,094 --> 00:34:58,072 ‫خوبه 590 00:34:58,096 --> 00:34:59,932 ‫از جسم چابک زنانه‌ت ‫در مقابل یه حریف سنگین‌تر 591 00:35:00,098 --> 00:35:01,642 ‫به نفع خودت استفاده کن 592 00:35:08,273 --> 00:35:10,400 ‫ولی خیلی اعتماد به نفس نداشته باش 593 00:35:14,321 --> 00:35:18,200 ‫اگه یه اشتباه کوچیک بکنی ‫ممکنه زنده از میدون مبارزه خارج نشی 594 00:35:41,557 --> 00:35:43,684 ‫دوباره می‌پرسم، 595 00:35:43,851 --> 00:35:45,936 ‫چرا ناکام می‌مونی؟ 596 00:36:04,037 --> 00:36:05,337 ‫ناکام موندی 597 00:36:20,178 --> 00:36:21,478 ‫ناکام موندی 598 00:36:48,290 --> 00:36:49,590 ‫چرا… 599 00:36:49,750 --> 00:36:51,460 ‫ناکام… 600 00:36:51,627 --> 00:36:53,503 ‫می‌مونی؟ 601 00:37:03,305 --> 00:37:05,474 ‫چون نالایقم 602 00:37:05,641 --> 00:37:07,517 ‫مسئولیتم رو رها کرده‌م! 603 00:37:07,643 --> 00:37:09,019 ‫و خاطرات… 604 00:37:09,186 --> 00:37:11,063 ‫ذهن رو اسیر می‌کنن! 605 00:37:27,746 --> 00:37:29,748 ‫باری که به دوش می‌کشی، 606 00:37:30,415 --> 00:37:32,918 ‫خاطراتی که از سرزمینت داری، 607 00:37:33,710 --> 00:37:36,713 ‫خاطراتت از عشق، خانواده، ‫پیروزی‌ها و حادثه‌های غم‌انگیز… 608 00:37:36,880 --> 00:37:40,801 ‫برای چشم‌هایی که توی میدون مبارزه ‫تو رو تماشا می‌کنن، اهمیتی ندارن 609 00:37:41,843 --> 00:37:42,779 ‫گذشته… 610 00:37:42,803 --> 00:37:45,222 ‫تعیین نمی‌کنه ما چه کسی هستیم 611 00:37:46,181 --> 00:37:49,434 ‫چیزی که اهمیت داره همین زمان حاله 612 00:37:51,520 --> 00:37:53,981 ‫الان می‌شه آینده رو ساخت 613 00:38:11,873 --> 00:38:13,333 ‫تمریناتت رو ادامه بده 614 00:38:15,377 --> 00:38:16,677 ‫و سرنوشتت رو به دست بگیر، 615 00:38:16,962 --> 00:38:19,381 ‫و قهرمان این خونه‌ی لامصب بشو 616 00:38:56,418 --> 00:38:59,046 ‫هیکل من در برابر اکیلیا رو چطور می‌بینی؟ 617 00:38:59,171 --> 00:39:00,714 ‫شما مثل یه غول بودید، ارباب 618 00:39:00,839 --> 00:39:02,507 ‫از تو نپرسیدم 619 00:39:02,674 --> 00:39:04,801 ‫ولی نمی‌تونم افکارم رو بیان نکنم 620 00:39:05,969 --> 00:39:07,679 ‫همون‌طوری بودید که گفتم، 621 00:39:08,597 --> 00:39:11,600 ‫بی‌نظیر در برابر مردان، ‫و شایسته‌ی زنان 622 00:39:12,684 --> 00:39:16,063 ‫جواب یه برده به ارباب رو نمی‌خوام… 623 00:39:20,692 --> 00:39:22,110 ‫دوست دارم هیلارا… 624 00:39:22,569 --> 00:39:23,869 ‫به آشر جواب بده 625 00:39:34,915 --> 00:39:36,666 ‫خیلی ناراحتم… 626 00:39:38,710 --> 00:39:41,838 ‫که هیچ‌وقت توی میدون مبارزه دیده نشدید 627 00:39:46,218 --> 00:39:48,178 ‫اگه دیده می‌شدم… 628 00:39:50,889 --> 00:39:52,933 ‫یه قهرمان بی‌بدیل می‌شدم 629 00:39:55,393 --> 00:39:57,479 ‫برای کسایی که شما رو دوست دارن 630 00:39:59,523 --> 00:40:01,608 ‫تا ابد یه قهرمان بی‌بدیل خواهید بود 631 00:40:23,296 --> 00:40:26,800 ‫می‌خوام برم حموم ‫تا کثیفی‌های امروز رو بشورم 632 00:40:26,967 --> 00:40:28,844 ‫همین‌طوری که هستید می‌خوامتون، 633 00:40:30,011 --> 00:40:31,805 ‫یه خدا در بین انسان‌ها 634 00:41:36,077 --> 00:41:37,579 ‫برو شراب بیار 635 00:41:38,538 --> 00:41:40,373 ‫منتظر بمون تا احضار بشی 636 00:42:04,439 --> 00:42:06,441 ‫سرگرمی فراهم‌شده برات جالب نیست؟ 637 00:42:06,608 --> 00:42:09,319 ‫اولین مبارزه هیجان زیادی نداره 638 00:42:09,486 --> 00:42:12,656 ‫با شروع شدن مبارزه‌ی اصلی ‫انسان‌ها به وجد میان 639 00:42:12,822 --> 00:42:14,008 ‫هوم 640 00:42:14,032 --> 00:42:17,160 ‫پس بهتره همین اول بریم ‫سراغ اتفاق مورد انتظار 641 00:42:35,845 --> 00:42:37,222 ‫برای همه‌ی کسایی که میان پیشت 642 00:42:37,389 --> 00:42:40,809 ‫چنین سرگرمی‌ای فراهم می‌کنی؟ 643 00:42:40,934 --> 00:42:45,230 ‫بزرگان کاپوآ و رم با چنین سرگرمی‌ای ‫خیلی خشنود می‌شن 644 00:42:45,814 --> 00:42:47,774 ‫چیزی که ارباب قبلی خونه‌ی سوری 645 00:42:47,941 --> 00:42:49,442 ‫خودش پذیرفته بودش 646 00:42:51,194 --> 00:42:53,405 ‫من هنوز در تعجبم 647 00:42:53,530 --> 00:42:55,865 ‫که زنانی با جایگاه اجتماعی بالا، ‫خودشون رو کوچیک می‌کنن 648 00:42:56,032 --> 00:42:57,784 ‫و به چنین سرگرمی‌های مبتذلی تن می‌دن 649 00:42:58,410 --> 00:43:00,662 ‫اشتهای اونا از اشتهای 650 00:43:00,829 --> 00:43:02,129 ‫شوهران بی‌اشتیاق‌شون بیشتره 651 00:43:02,289 --> 00:43:04,958 ‫شگفت‌زده می‌شی وقتی بفهمی 652 00:43:05,125 --> 00:43:06,425 ‫چه کسایی وارد این نوع سرگرمی‌ها شدن 653 00:43:06,835 --> 00:43:09,296 ‫مطمئناً هیچ‌کدوم‌شون آدم‌های محترم این شهر نیستن 654 00:43:09,838 --> 00:43:12,173 یعنی همسر ایدیل، محترم نیست؟ 655 00:43:12,340 --> 00:43:15,010 ‫هوراتیا؟ 656 00:43:17,053 --> 00:43:18,596 ‫و دوست‌هاش چی؟ 657 00:43:19,055 --> 00:43:21,016 ‫مودستا؟ نه 658 00:43:21,182 --> 00:43:24,853 ‫متأسفانه شجاعت تحریک میل رو نداره 659 00:43:24,978 --> 00:43:27,314 ‫ولی همسر محترم گابینیوس مهربان، 660 00:43:27,480 --> 00:43:29,941 ‫از همه نظر فرق داره 661 00:43:30,066 --> 00:43:31,609 ‫کاسوتیا؟ 662 00:43:33,778 --> 00:43:35,530 ‫خلق و خوی اون زن تیزتره 663 00:43:35,697 --> 00:43:37,198 ‫از تیغه‌ی صیقل‌خورده‌ی یه شمشیر 664 00:43:38,408 --> 00:43:41,953 ‫چطور وارد چنین رابطه‌ی ‫پر فراز و نشیبی شدی؟ 665 00:43:42,787 --> 00:43:46,249 ‫مثل خیلی از زن‌هایی ‫که به اون سن می‌رسن، 666 00:43:46,416 --> 00:43:48,877 ‫دلش یاد روزگار و محبتی رو کرده 667 00:43:49,002 --> 00:43:52,172 ‫که با گذر زمان از بین رفته 668 00:43:53,340 --> 00:43:56,760 ‫با کلمات و تعریف‌های مهربانانه ‫می‌شه تیزترین تیغه‌ها رو کند کرد 669 00:43:56,926 --> 00:43:59,137 ‫سوری چنین درکی نداره 670 00:43:59,304 --> 00:44:01,056 ‫که بتونه اشراف رو ‫با اهدافش هم‌سو کنه 671 00:44:01,222 --> 00:44:04,601 ‫توی سخنوری توانایی نداره، 672 00:44:05,727 --> 00:44:08,688 ‫برای همین آدم‌های بزرگ و مهم ‫ازش دوری می‌کنن 673 00:44:09,397 --> 00:44:10,697 ‫چیزیه که خیلی مهم نیست 674 00:44:10,732 --> 00:44:14,194 ‫اگه زیر نظر یه ارباب سپاس‌گزار کار کنی 675 00:44:20,075 --> 00:44:22,035 ‫دیگه خیلی این‌جا موندم 676 00:44:22,744 --> 00:44:24,120 ‫گفتی غلات داری 677 00:44:24,746 --> 00:44:26,915 ‫مطمئن می‌شم کامل راضی باشی 678 00:44:27,540 --> 00:44:31,086 ‫و سپیده‌دم تحویل داده می‌شه، ‫وقتی که طوفان فروکش می‌کنه 679 00:44:33,421 --> 00:44:34,721 ‫ممنون 680 00:44:36,466 --> 00:44:38,176 ‫دیگه باید مرخص بشم… 681 00:44:39,219 --> 00:44:42,389 ‫تا زمانی که می‌تونم سر پا بمونم 682 00:44:43,848 --> 00:44:46,893 ‫چه پیشنهاد شگفت‌انگیزی می‌شه ارائه داد 683 00:44:47,060 --> 00:44:50,980 ‫به امید اینکه برای مدتی طولانی ‫در چنین نور درخشانی غوطه‌ور شد؟ 684 00:44:53,817 --> 00:44:56,486 ‫- مدرک ‫- چه مدرکی؟ 685 00:44:57,153 --> 00:44:59,561 ‫می‌خوام جنگجویانم رو توی موقعیتی ‫که سزاوارش هستن، ببینم 686 00:44:59,562 --> 00:45:02,492 ‫یعنی توی مسابقات لودی آپولینارس 687 00:45:04,994 --> 00:45:07,277 ‫می‌خوای برای خونه‌ای جایگاه تضمین کنم 688 00:45:07,278 --> 00:45:08,996 ‫که توش به تو بی‌احترامی می‌شه 689 00:45:08,997 --> 00:45:11,960 ‫و باعث موفقیت سوری بشم؟ 690 00:45:12,127 --> 00:45:14,921 ‫من اون جنگجوها رو تمرین دادم، ‫نه اون سوری بی‌پدر 691 00:45:15,672 --> 00:45:17,632 ‫اونا حاصل تلاش‌های من هستن 692 00:45:17,799 --> 00:45:21,136 ‫پیروزی توی میدون مبارزه، ‫اعتبار من رو افزایش می‌ده 693 00:45:21,137 --> 00:45:24,681 ‫و برای کسی که بعداً بخواد من رو مربی ‫آموزشگاهش بکنه، مزیت زیادی داره 694 00:45:25,223 --> 00:45:29,269 ‫و اگه یه پیشنهاد مطلوب به گوش برسه 695 00:45:29,436 --> 00:45:31,104 ‫و اون پیشنهاد در خدمت ‫برآورده کردن خواسته باشه؟ 696 00:45:36,609 --> 00:45:40,113 ‫اون‌وقت شاید دوباره با هم شراب بخوریم ‫و گفتگو کنیم 697 00:46:18,401 --> 00:46:19,861 ‫معذرت می‌خوام 698 00:46:27,035 --> 00:46:28,335 ‫سکه یا خون؟ 699 00:46:33,082 --> 00:46:34,382 ‫پس خون 700 00:46:41,132 --> 00:46:43,134 ‫آره، حروم‌زاده! 701 00:47:47,574 --> 00:47:49,659 ‫الان آبرو و شرفت چطوره؟ 702 00:47:51,160 --> 00:47:53,496 ‫فایدیس، کس‌کش عوضی! 703 00:47:54,480 --> 00:47:55,999 ‫از جونم بگذر! التماست می‌کنم! 704 00:47:56,165 --> 00:47:57,625 ‫الان زیاد توی کار بخشش نیستم 705 00:47:57,792 --> 00:47:59,544 ‫خشم به کسی نازل می‌شه که اشتباه کرده! 706 00:47:59,711 --> 00:48:01,879 ‫این من نیستم که مرگت رو می‌خوام! 707 00:48:02,046 --> 00:48:04,090 ‫کی بهت دستور داده این کار رو بکنی؟ 708 00:48:10,555 --> 00:48:12,015 ‫فایدیس! 709 00:48:53,765 --> 00:48:55,808 ‫گذشته تعیین نمی‌کنه من کی هستم 710 00:48:58,978 --> 00:49:02,440 ‫گذشته تعیین نمی‌کنه من کی هستم 711 00:49:04,484 --> 00:49:06,653 ‫گذشته تعیین نمی‌کنه من کی هستم 712 00:49:18,081 --> 00:49:19,874 ‫اکیلیا 713 00:49:20,041 --> 00:49:21,341 ‫احضار شدی 714 00:49:33,137 --> 00:49:35,264 ‫بهم گفته شده کسایی بین شما هستن 715 00:49:35,390 --> 00:49:37,725 ‫که با شاگرد اخیر مشکل دارن 716 00:49:38,476 --> 00:49:42,105 ‫و می‌گن جایی در بین برادران نداره 717 00:49:43,064 --> 00:49:46,567 ‫بیایید این نگرانی‌ها رو به فراموشی بسپاریم 718 00:49:47,402 --> 00:49:48,702 ‫ارباب 719 00:49:49,696 --> 00:49:52,615 ‫معذرت می‌خوام، اما اون ‫هنوز روی پل امتحان نشده، 720 00:49:52,782 --> 00:49:54,325 ‫کاری که بقیه‌ی ماها انجامش دادیم 721 00:49:59,664 --> 00:50:02,542 ‫تا حالا تونستی یه قطره خون ‫از مربیت بریزی؟ 722 00:50:03,459 --> 00:50:04,478 ‫هوم؟ 723 00:50:04,502 --> 00:50:07,714 ‫هیچ‌کدوم از شما بی‌عرضه‌ها تونستید؟ 724 00:50:09,882 --> 00:50:11,151 ‫همین‌الان حرف‌تون رو بزنید 725 00:50:11,175 --> 00:50:12,927 ‫و جهل‌تون رو برطرف کنید 726 00:50:15,179 --> 00:50:19,443 ‫اکیلیا توی این خونه ‫فقط باید خودش رو به یه نفر ثابت کنه، 727 00:50:19,444 --> 00:50:20,814 ‫و من… 728 00:50:20,977 --> 00:50:23,646 ‫کامل ازش راضی‌ام 729 00:50:26,941 --> 00:50:28,359 ‫زانو بزن 730 00:50:38,369 --> 00:50:40,869 ‫ذهنت رو به هدفی باشکوه معطوف کن 731 00:50:40,870 --> 00:50:42,957 ‫که باعث افتخار خونه‌ی آشر بشه… 732 00:50:43,666 --> 00:50:46,377 ‫و قسم وفاداری گلادیاتورها رو با آغوش باز بپذیر 733 00:50:47,920 --> 00:50:49,297 ‫حرف‌های من رو تکرار کن 734 00:50:50,089 --> 00:50:54,427 ‫من جسم، ذهن و اراده‌م رو اختصاص می‌دم ‫به شکوه این آموزشگاه 735 00:50:54,594 --> 00:50:57,430 ‫و فرمان‌های اربابم 736 00:50:57,847 --> 00:51:01,893 ‫من جسم، ذهن و اراده‌م رو اختصاص می‌دم… 737 00:51:02,518 --> 00:51:04,896 ‫به شکوه این آموزشگاه… 738 00:51:05,938 --> 00:51:07,356 ‫و فرمان‌های اربابم 739 00:51:07,523 --> 00:51:10,623 ‫قسم می‌‌خورم که در پی یافتن شکوه ‫در میدون مبارزه 740 00:51:10,624 --> 00:51:14,655 ‫سوزانده و زنجیر بشم، کتک بخورم ‫یا با شمشیر کشته بشم 741 00:51:16,115 --> 00:51:19,494 ‫قسم می‌‌خورم که در پی یافتن شکوه 742 00:51:19,660 --> 00:51:20,960 ‫در میدون مبارزه 743 00:51:21,871 --> 00:51:23,915 ‫سوزانده و زنجیر بشم… 744 00:51:24,957 --> 00:51:28,503 ‫کتک بخورم، یا با شمشیر کشته بشم 745 00:51:30,630 --> 00:51:32,465 ‫سوگند یاد شد 746 00:51:49,690 --> 00:51:51,901 ‫الان اون هم یکی از برادرانه 747 00:51:52,276 --> 00:51:55,530 ‫با این سوگند، تمامی اختلافات ‫باید کنار گذاشته بشن 748 00:51:58,741 --> 00:52:00,117 ‫مربی! 749 00:52:03,246 --> 00:52:06,040 ‫پراکولوس عوضی علیه ما اقدام کرده؟ 750 00:52:06,624 --> 00:52:08,615 ‫فایدیس شرور به این معروفه ‫که هر وقت لازم باشه 751 00:52:08,616 --> 00:52:10,476 ‫خدمت‌کار و نوچه‌ی اونه 752 00:52:10,477 --> 00:52:12,463 ‫و ازش اعتراف گرفتی؟ 753 00:52:12,630 --> 00:52:15,716 ‫نه، از دستم فرار کرد… 754 00:52:15,883 --> 00:52:18,302 ‫بیشتر دقت کن 755 00:52:18,886 --> 00:52:21,430 ‫وگرنه باید همین زخم رو ‫روی بدن خودت مداوا کنی 756 00:52:23,391 --> 00:52:24,660 ‫زنده می‌مونم، 757 00:52:24,684 --> 00:52:26,978 ‫و بعد از این هر اتفاقی ‫که بیُفته رو برکت می‌بینم 758 00:52:27,395 --> 00:52:29,480 ‫از شنیدن این حرف‌ها خوش‌حالم 759 00:52:32,316 --> 00:52:33,544 ‫کاری که می‌خواستی انجام بدی چی؟ 760 00:52:33,568 --> 00:52:35,820 ‫چیزی که ازت خواستم رو به دست آوردی؟ 761 00:52:36,320 --> 00:52:38,030 ‫با آپیتر صحبت کردم و شراب خوردم 762 00:52:38,197 --> 00:52:40,783 ‫و همون‌طور که بهم گفتی ‫اعتمادش رو جلب کردم 763 00:52:40,950 --> 00:52:43,160 ‫و به دیدار اتفاقی‌تون ‫توی گودال‌هایی که همیشه 764 00:52:43,161 --> 00:52:44,911 ‫بهشون سر می‌زنه، شک نکرد؟ 765 00:52:44,912 --> 00:52:46,330 ‫فکر می‌کنه من رو فرستادی اون‌جا 766 00:52:46,455 --> 00:52:48,708 ‫تا از آنوبیس غلات بگیرم 767 00:52:50,585 --> 00:52:52,461 ‫و توی چه وضعیتی ترکش کردی؟ 768 00:52:53,212 --> 00:52:56,549 ‫با این امید که من مربی آموزشگاهش بشم، 769 00:52:57,049 --> 00:52:59,385 ‫البته اگه بتونه کاسوتیا رو وادار کنه 770 00:52:59,552 --> 00:53:00,852 ‫ما رو وارد مسابقات شوهرش کنه 771 00:53:01,429 --> 00:53:03,764 ‫خودت رو کامل ثابت کردی 772 00:53:04,473 --> 00:53:07,393 ‫استراحت کن تا حالت خوب بشه 773 00:53:10,730 --> 00:53:12,523 ‫و پراکولوس چی؟ 774 00:53:16,235 --> 00:53:19,280 ‫خون‌ریزی رو با خون‌ریزی جواب می‌دیم… 775 00:53:20,031 --> 00:53:22,950 ‫اونم توی زمان و مکانی که خودمون بخوایم 776 00:53:37,506 --> 00:53:40,051 ‫پزشک نیاز دارم! 777 00:53:45,431 --> 00:53:46,891 ‫کارت رو انجام دادی؟ 778 00:53:47,934 --> 00:53:48,952 ‫کوریس هنوز زنده‌ست، 779 00:53:48,976 --> 00:53:51,270 ‫ولی به شدت زخمی شده 780 00:53:51,771 --> 00:53:54,941 ‫بدهی به شوهرت تسویه شد، 781 00:53:55,107 --> 00:53:58,319 ‫همون‌طور که توی پاسخ ‫به پیغام امروز توافق شد، 782 00:53:58,486 --> 00:53:59,786 ‫و من… 783 00:54:02,114 --> 00:54:04,909 ‫حالا حساب‌ها صاف شدن 784 00:54:29,090 --> 00:54:34,090 ‫« تـرجـمـه: حسین اسماعیلی و امــیــررضــا » 785 00:54:34,091 --> 00:54:39,091 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 786 00:54:39,092 --> 00:54:44,092 ‫[ کانال تلگرام حسین اسماعیلی ] ‫[ @BDSubs ] 787 00:54:44,093 --> 00:54:59,093 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫WwW.30NaMa.CoM