1 00:00:01,000 --> 00:00:11,000 ارائه‌ای از وب‌سایت دیجی موویز :.:.: DigiMoviez.Com :.:.: 2 00:00:21,554 --> 00:00:26,081 ‫همه چی رو از چشم‌هات خوندم ‫تموم بلاهایی که دوست داشتی سرش بیاری 3 00:00:26,397 --> 00:00:27,784 ‫تموم چیزهایی که حقش بود 4 00:00:29,354 --> 00:00:31,114 کارما به هیچکس رحم نمی‌کنه 5 00:00:34,506 --> 00:00:44,506 دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی @DigiMoviez 6 00:01:05,832 --> 00:01:07,336 ‫« شاید: آگاتا ویگز » 7 00:01:07,563 --> 00:01:08,564 ‫اریکا 8 00:01:09,102 --> 00:01:11,455 ‫از دفتر بهم گفتن کارم داشتی 9 00:01:11,479 --> 00:01:14,500 ‫آره. ولی... باشه واسه بعد 10 00:01:14,524 --> 00:01:17,003 ‫مطمئنی؟ ‫این همه تا اینجا اومدی، بگو خب 11 00:01:17,027 --> 00:01:18,945 ‫به نظرت واقعاً کار آگاتا ویگز بوده؟ 12 00:01:19,988 --> 00:01:21,686 ‫آدم مغزش سوت می‌کشه، نه؟ 13 00:01:21,711 --> 00:01:25,187 ‫ظاهراً ویگز چهار ساله که ‫زندگی رو براش جهنم کرده 14 00:01:25,212 --> 00:01:27,661 ‫اون رو مقصر مرگ پسرش توی تصادف می‌دونه 15 00:01:28,246 --> 00:01:30,273 ‫الان هم نایل جارویس پلیس رو خبر کرده؟ 16 00:01:31,249 --> 00:01:32,893 ‫ویگز داشت یه کتاب راجع‌بهش می‌نوشت 17 00:01:32,917 --> 00:01:36,063 ‫گزارش یه آدمرباییِ احتمالی رو داد 18 00:01:36,087 --> 00:01:38,858 ‫واسه همین اف‌بی‌آی رو در جریان گذاشتن 19 00:01:38,882 --> 00:01:42,469 ‫قضیه با ویدئوهایی که ‫توی لپ‌تاپ ویگز بودن هم همخوانی داره 20 00:01:43,553 --> 00:01:44,530 ‫خداوندا 21 00:01:44,554 --> 00:01:47,742 ‫آره. ساعت‌ها تصاویر ضبط‌شده ‫با برچسب زمانی تهیه کرده 22 00:01:47,766 --> 00:01:50,101 ‫تا همین چند ساعت پیش طفلکی رو زنده نگه داشته بود 23 00:01:54,514 --> 00:01:56,549 ‫بردار 24 00:01:57,793 --> 00:01:59,291 ‫جواب نمیدی؟ 25 00:01:59,316 --> 00:02:00,359 ‫اگه اجازه بدی 26 00:02:00,695 --> 00:02:01,905 ‫آره، راحت باش 27 00:02:02,405 --> 00:02:03,990 ‫من میرم پایین 28 00:02:07,325 --> 00:02:09,327 ‫الو؟ اگی؟ 29 00:02:09,454 --> 00:02:10,622 ‫کجایی؟ 30 00:02:11,247 --> 00:02:12,280 ‫اگی؟ 31 00:02:12,477 --> 00:02:13,603 ‫لعنتی 32 00:02:57,919 --> 00:02:59,462 ‫اگی، اون کجاست؟ 33 00:03:01,506 --> 00:03:02,506 ‫اگی؟ 34 00:03:03,508 --> 00:03:04,634 ‫اگی! 35 00:03:31,619 --> 00:03:33,597 ‫- اگی؟ ‫- شلی، خدای من 36 00:03:33,621 --> 00:03:34,849 ‫خدای من، شکرت 37 00:03:34,873 --> 00:03:36,892 ‫کجایی؟ چه خبر شده؟ 38 00:03:36,916 --> 00:03:38,602 ‫حق با من بود. کار نایله! 39 00:03:38,626 --> 00:03:42,314 ‫اون تدی فنیگ رو کشت و ‫جسدش رو گذاشت توی... اتاق کوپر 40 00:03:42,338 --> 00:03:44,441 ‫تا همه فکر کنن کار من بوده، چون... 41 00:03:44,465 --> 00:03:46,652 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب. ‫آروم باش، آروم باش. 42 00:03:46,676 --> 00:03:47,862 ‫من ازش مدرک داشتم و 43 00:03:47,886 --> 00:03:51,365 ‫دادمش به یکی که نمی‌تونم برم پیشش، ‫واسه همین می‌خوام تو بهش زنگ بزنی 44 00:03:51,389 --> 00:03:53,284 ‫اگی، گوش کن. هرچی که شده، 45 00:03:53,308 --> 00:03:56,036 ‫باید قبل از این که اوضاع بد شه، ‫بیای به پلیس بگی 46 00:03:56,060 --> 00:03:57,847 ‫هرچی که شده؟ چی؟ 47 00:03:57,872 --> 00:03:59,205 ‫ببین، فقط... 48 00:03:59,230 --> 00:04:01,333 ‫منظورت چیه؟ ‫فکر می‌‌کنی دارم خالی می‌بندم؟ 49 00:04:01,357 --> 00:04:04,962 ‫نه، منظورم اینه الان فقط باید بهم بگی... 50 00:04:04,986 --> 00:04:06,112 ‫که کجایی، 51 00:04:06,821 --> 00:04:08,215 ‫تا بیایم کمکت کنیم 52 00:04:08,239 --> 00:04:10,658 ‫بیاید؟ تو با کی‌ها؟ 53 00:04:12,160 --> 00:04:13,661 ‫نکنه پیش پلیسی؟ 54 00:04:15,705 --> 00:04:17,266 ‫الان پیش اونایی، نه؟ 55 00:04:17,290 --> 00:04:19,651 ‫اگی، خواهش می‌کنم، فقط بذار کمکت کنم 56 00:04:19,751 --> 00:04:20,751 ‫لعنتی 57 00:04:21,252 --> 00:04:22,420 ‫اگی! 58 00:04:25,215 --> 00:04:27,050 ‫لعنتی! به‌خشکی شانس! 59 00:04:34,390 --> 00:04:37,036 ‫خب، خودم می‌رسونمش. ‫می‌تونم توی ماشین مصاحبه کنم. 60 00:04:37,060 --> 00:04:39,038 ‫- مسئله این نیست ‫- مسئله؟ 61 00:04:39,062 --> 00:04:41,457 ‫من فقط گفتم با ‫مجله‌ی تامیز مصاحبه دارم و 62 00:04:41,481 --> 00:04:43,788 ‫تو هزار جور حرف در آوردی که ‫چقدر نسبت بهت آدم بی‌تفاوتی‌ام 63 00:04:43,813 --> 00:04:45,461 ‫چون هر کاری که بخوای می‌کنی 64 00:04:45,485 --> 00:04:47,546 ‫بدون این که بپرسی من و کوپر ‫چه کارهایی سرمون ریخته 65 00:04:47,570 --> 00:04:51,133 ‫خب، برو کارگاهت و یه دور ماساژ بگیر، ‫یا هر کاری که دوست داری بکن، 66 00:04:51,157 --> 00:04:52,843 ‫من هم کوپر رو با خودم می‌برم، خب؟ 67 00:04:52,867 --> 00:04:54,386 ‫دیگه چی از جون من می‌خوای؟ 68 00:04:54,410 --> 00:04:56,180 ‫من نمی‌خوام برم! 69 00:04:56,204 --> 00:05:00,386 ‫هی، کوپر! با من جر و بحث نکن! ‫حالا هم کفشت رو بردار و بپوش 70 00:05:00,411 --> 00:05:02,561 ‫- اگی، خواهش می‌کنم ‫- چیه؟ گفتی ببر، من هم دارم... 71 00:05:02,585 --> 00:05:04,379 ‫اگی، کوپر کجاست؟ 72 00:05:10,438 --> 00:05:20,438 ‫« ترجمه از امیر فرحناک » ‫::. t.me/FarahSub .:: 73 00:05:21,411 --> 00:05:27,525 ‫« هیولای درونم » 74 00:05:27,550 --> 00:05:29,552 ‫« قسمت هشتم/پایانی » 75 00:05:29,577 --> 00:05:32,090 ‫« کلام آخر » 76 00:05:39,580 --> 00:05:41,976 ‫- اریکا؟ ‫- جک. ببخشید مزاحم شدم 77 00:05:42,000 --> 00:05:43,811 ‫یه لطفی می‌کنی؟ یه مورد اضطراریه 78 00:05:43,835 --> 00:05:45,104 ‫آره، حتماً. چی شده؟ 79 00:05:45,128 --> 00:05:47,731 ‫- مدیسون جارویس رو یادته؟ ‫- آره 80 00:05:47,755 --> 00:05:51,759 ‫یادداشت خودکشیش. ‫می‌خوام از بایگانی درش بیاری. 81 00:05:52,385 --> 00:05:54,637 ‫نسخه‌ی دیجیتالیش کارت رو راه میندازه؟ 82 00:05:54,966 --> 00:05:57,378 ‫تا یه ساعت دیگه می‌تونم وارد ‫پایگاه اطلاعاتی بشم و 83 00:05:57,403 --> 00:05:58,774 ‫یه کپی خوب برات بگیرم 84 00:06:01,769 --> 00:06:03,122 ‫اریکا؟ 85 00:06:03,146 --> 00:06:04,147 ‫صدام رو می‌شنوی؟ 86 00:06:04,802 --> 00:06:06,332 ‫بذار خودم باهات تماس می‌گیرم 87 00:06:06,357 --> 00:06:07,357 ‫باشه 88 00:06:18,661 --> 00:06:20,031 ‫فکر خوبی نیست 89 00:06:20,872 --> 00:06:22,999 ‫دست‌هات رو بذار رو سرت. همین الان! 90 00:06:58,159 --> 00:07:00,244 ‫شستم خبردار شده بود که ‫داری بهم دروغ میگی 91 00:07:00,745 --> 00:07:02,598 ‫وقتی گفتی برایان ابوت ‫هیچ نقشه‌ای تو سرش نیست، 92 00:07:02,622 --> 00:07:04,435 ‫باید به حس ششم خودم اعتماد می‌کردم 93 00:07:05,708 --> 00:07:08,252 ‫فکر کردم به یه تفاهمی رسیدیم 94 00:07:09,337 --> 00:07:11,945 ‫تا اینجای کار برات احترام قائل بودم 95 00:07:19,806 --> 00:07:22,076 ‫دیگه چی رو داری ازم پنهون می‌کنی؟ 96 00:07:22,100 --> 00:07:23,876 ‫با برایان چیکار کردی؟ 97 00:07:24,519 --> 00:07:26,698 ‫نمی‌دونم داری راجع‌به چی حرف می‌زنی 98 00:07:28,106 --> 00:07:29,982 ‫ما همچین توافقی نکردیم 99 00:07:30,942 --> 00:07:32,669 ‫هیچ کدوم از این اتفاقات قرار نبود بیفته 100 00:07:32,693 --> 00:07:34,153 ‫ولی کاریه که شده و 101 00:07:34,779 --> 00:07:36,270 ‫پای تو هم توش بازه 102 00:07:36,531 --> 00:07:37,615 ‫درست عینهو خودم 103 00:07:38,574 --> 00:07:41,011 ‫تو تصمیم گرفتی از خانواده‌ات محافظت کنی 104 00:07:41,035 --> 00:07:42,520 ‫من هم همین کار رو می‌کنم 105 00:07:42,870 --> 00:07:45,397 ‫واسه خانواده‌ام دست به ‫هر کاری که مجبور باشم می‌زنم 106 00:07:46,624 --> 00:07:48,352 ‫پس، اگه داری چیزی رو پنهون می‌کنی... 107 00:07:48,376 --> 00:07:49,853 ‫چیزی رو پنهون نمی‌کنم 108 00:07:49,877 --> 00:07:51,188 ‫خب، شرمنده این بار... 109 00:07:51,212 --> 00:07:53,381 ‫اعتمادی به حرف‌هات ندارم 110 00:08:00,513 --> 00:08:02,807 ‫هرچی که می‌دونی، ‫یا فکر می‌کنی که می‌دونی رو 111 00:08:03,975 --> 00:08:04,975 ‫فراموشش کن 112 00:08:07,770 --> 00:08:09,939 ‫لاأقل بگو چه بلایی سر برایان اومد 113 00:08:12,775 --> 00:08:14,193 ‫من اگه جای تو بودم، 114 00:08:14,694 --> 00:08:18,602 ‫بیشتر نگران خانواده‌ی خودم می‌شدم 115 00:08:26,783 --> 00:08:28,742 ‫« سگ‌صفت، نامه‌ای به پدرم » 116 00:08:35,622 --> 00:08:38,256 ‫« فصل دوازدهم » ‫« سوگواریِ مرگ یک دروغ » 117 00:08:57,153 --> 00:08:58,905 ‫عموی محبوبم چطوره؟ 118 00:08:59,489 --> 00:09:01,449 ‫یه سری به اریکا برتون زدم 119 00:09:02,742 --> 00:09:04,159 ‫دیگه موی دماغ نمیشه 120 00:09:04,827 --> 00:09:05,827 ‫مطمئنی؟ 121 00:09:06,294 --> 00:09:07,784 ‫بچه‌هاش رو دوست داره 122 00:09:07,809 --> 00:09:09,644 ‫می‌دونه که شوخی نداریم 123 00:09:11,209 --> 00:09:12,579 ‫پس، اوضاع ردیفه 124 00:09:12,919 --> 00:09:13,919 ‫باید ببینیم چی میشه 125 00:09:14,481 --> 00:09:17,041 ‫دارم میرم خونه‌ی پدرت 126 00:09:17,066 --> 00:09:18,885 ‫که بهش چی بگی؟ 127 00:09:18,910 --> 00:09:20,716 ‫چیزهای کوچیک 128 00:09:20,741 --> 00:09:23,655 ‫بالاخره یکی باید بهش بگه که ‫پسرش قراره سرتیتر خبرها شه 129 00:09:23,679 --> 00:09:25,389 ‫- باید برم ‫- نایل؟ 130 00:09:27,183 --> 00:09:28,351 ‫حرومی! 131 00:09:29,727 --> 00:09:32,537 ‫بالگردها تو آسمون دارن می‌چرخن و 132 00:09:32,562 --> 00:09:35,523 ‫پلیس توی خیابون میل‌ریور ‫ایست‌بازرسی گذاشته 133 00:09:35,942 --> 00:09:37,318 ‫می‌دونی چی شده؟ 134 00:09:39,153 --> 00:09:40,947 ‫بهتره قبلش بشینی 135 00:09:42,907 --> 00:09:47,221 ‫اول آب انگور رو ‫توی بشکه‌های بزرگ می‌ریزن و 136 00:09:47,245 --> 00:09:49,306 ‫بعدش بهش یه چیزی ‫به اسم مُخمر اضافه می‌کنن و 137 00:09:49,330 --> 00:09:51,183 ‫می‌ذارن یه مدت بمونه 138 00:09:51,207 --> 00:09:52,768 ‫مخمر دیگه چیه؟ 139 00:09:52,792 --> 00:09:53,769 ‫مخمر چیه؟ 140 00:09:53,793 --> 00:09:54,835 ‫مخمر... 141 00:09:56,796 --> 00:09:59,106 ‫بخدا اگه بدونم مخمر چیه 142 00:09:59,131 --> 00:10:00,609 ‫اما کارش اینه که آب انگور رو 143 00:10:00,633 --> 00:10:02,945 ‫تبدیل به چیزی می‌کنه که ‫آدم‌بزرگ‌ها وقت‌هایی که 144 00:10:02,969 --> 00:10:05,983 ‫خیلی خوشحال یا خیلی ناراحتن ‫دوست دارن بخورن 145 00:10:06,008 --> 00:10:07,319 ‫یه قلپ می‌خوای؟ 146 00:10:07,344 --> 00:10:08,429 ‫آره؟ 147 00:10:13,980 --> 00:10:15,040 ‫عمو ریک! 148 00:10:15,064 --> 00:10:16,416 ‫مزاحم که نشدم؟ 149 00:10:16,440 --> 00:10:20,278 ‫نه، خیلی از وقت خوابش گذشته. ‫بجنب، برو بخواب. 150 00:10:22,822 --> 00:10:23,864 ‫برو 151 00:10:25,533 --> 00:10:27,719 ‫می‌دونی، ریکی، ده سال پیش، 152 00:10:27,743 --> 00:10:31,515 ‫سه هزار دلار واسه این بطری شراب دادم و ‫الان قیمتش ۱۵ هزار دلاره 153 00:10:31,539 --> 00:10:33,291 ‫تازه اگه بتونی پیدا کنی! 154 00:10:33,791 --> 00:10:34,917 ‫اما... 155 00:10:35,459 --> 00:10:41,220 ‫بعد از این که بنیتز رو ‫سر جاش نشوندم، حسابی می‌چسبه 156 00:10:42,216 --> 00:10:45,362 ‫توی ساختمون شهرداری ‫باهم خبرش رو اعلام می‌کنیم 157 00:10:45,386 --> 00:10:46,596 ‫ببین، مارتی 158 00:10:48,222 --> 00:10:50,158 ‫خودت به زودی از این ماجرا خبردار میشی 159 00:10:50,182 --> 00:10:53,723 ‫- آگاتا ویگز، همسایه‌ی نایل... ‫- اون کتابه برام مهم نیست. بره به درک 160 00:10:53,748 --> 00:10:56,793 ‫اون در واقع... به جرم قتل تحت تعقیبه 161 00:10:58,566 --> 00:10:59,947 ‫- چی؟ ‫- آره 162 00:11:00,282 --> 00:11:02,727 ‫یکی از محلی‌ها مفقود شدش 163 00:11:02,752 --> 00:11:04,927 ‫چند هفته پیش خبرش ‫توی تمامی خبرگزاری‌ها پخش شده بود 164 00:11:04,952 --> 00:11:07,389 ‫فکر کردن لابد خودش رو غرق کرده 165 00:11:07,414 --> 00:11:11,763 ‫امشب پلیس‌ها جسدش رو ‫توی خونه‌ی ویگز پیدا کردن 166 00:11:11,787 --> 00:11:13,868 ‫قبل از این که پلیس‌ها برسن، ‫فلنگو بسته و در رفته 167 00:11:14,248 --> 00:11:17,686 ‫پس، گمونم اون کتابه دیگه ‫قرار نیست چوب لا چرخمون بذاره 168 00:11:17,710 --> 00:11:21,315 ‫شاید نایل یاد بگیره که ‫نباید به هر کس و ناکسی اعتماد کنه 169 00:11:21,339 --> 00:11:24,342 ‫- خوب بلده دست رو کی بذاره ‫- آره 170 00:11:25,217 --> 00:11:27,650 ‫گفتی جسدش رو توی خونه‌ی ویگز پیدا کردن؟ 171 00:11:28,220 --> 00:11:29,197 ‫چطوری؟ 172 00:11:29,221 --> 00:11:32,933 ‫راستش... نایل تماس گرفت و اطلاع داد 173 00:11:33,793 --> 00:11:35,211 ‫گمونم... 174 00:11:35,376 --> 00:11:37,913 ‫لابد یه چیزی دیده دیگه 175 00:11:39,023 --> 00:11:41,091 ‫داری داروغ میگی، ریکی 176 00:11:41,942 --> 00:11:43,152 ‫نه، دروغ کجا بود؟ 177 00:11:43,736 --> 00:11:45,589 ‫- آره، داری دروغ میگی ‫- چرا باید بهت دروغ بگم؟ 178 00:11:45,613 --> 00:11:46,923 ‫- نه، دیدی! ‫- چیکار کردم مگه؟ 179 00:11:46,947 --> 00:11:48,634 ‫با شستت دماغت رو مالیدی 180 00:11:48,658 --> 00:11:50,510 ‫- از بچگی همین کار رو می‌کردی ‫- بیخیال 181 00:11:50,534 --> 00:11:53,257 ‫واسه من آسمون‌ریسمون نباف ‫که بگی خالی نمی‌بندی 182 00:11:53,282 --> 00:11:56,057 ‫میشه آروم بگیری؟ ‫گفتم حتماً دلت می‌خواد زودتر بدونی 183 00:11:56,082 --> 00:11:58,125 ‫- داستانش مفصله ‫- من رو نگاه کن! 184 00:11:59,881 --> 00:12:02,759 ‫حالا زبون وا کن و بگو چی شده 185 00:12:03,821 --> 00:12:06,544 ‫کار نایل بود؟ ‫بازم همون کار رو کرده؟ 186 00:12:06,676 --> 00:12:09,929 ‫- اگه بخوای دروغ تحویلم بدی، بخدا... ‫- ترتیب همه چی رو دادم، خب؟ 187 00:12:13,702 --> 00:12:15,789 ‫ای بر پدرت لعنت! 188 00:12:15,814 --> 00:12:18,454 ‫هی، هی، هی! ‫گوش بده چی میگم. مارتی، مارتی. 189 00:12:18,479 --> 00:12:19,772 ‫دست‌بردار نیست! 190 00:12:20,356 --> 00:12:22,542 ‫- خدایا، دست‌بردار نیست ‫- الان شلوغش نکن 191 00:12:22,566 --> 00:12:24,753 ‫- هی، گوش بده چی میگم ‫- تا ابد می‌خواد ادامه بده 192 00:12:24,777 --> 00:12:26,838 ‫گوش بده چی میگم! ‫مشکلی نیست، خب؟ 193 00:12:26,862 --> 00:12:29,099 ‫تو... تو می‌دونستی اینجوری میشه 194 00:12:29,124 --> 00:12:30,800 ‫- شستت خبردار شده بود! ‫- مهم نیست 195 00:12:30,825 --> 00:12:34,170 ‫مهم اینه که اومد پیشم و ‫ما هم ترتیبش رو دادیم 196 00:12:34,195 --> 00:12:37,766 ‫این خط و این نشون، ‫هیچ ارتباطی بین نایل و این یارو نیست 197 00:12:37,790 --> 00:12:38,767 ‫هیچ ارتباطی! 198 00:12:38,791 --> 00:12:40,633 ‫پس، چرا کشتش، ریکی؟ 199 00:12:40,658 --> 00:12:42,576 ‫چون مریضه، مارتی! 200 00:12:43,462 --> 00:12:45,548 ‫چون دست خودش نیست! 201 00:12:47,925 --> 00:12:49,969 ‫- باید بهم اعتماد کنی ‫- نه 202 00:12:50,469 --> 00:12:52,869 ‫- مراقب تو و خودمون بودم ‫- ای داد... 203 00:12:52,894 --> 00:12:54,622 ‫لازم نیست هیچ کاری کنی 204 00:12:54,647 --> 00:12:56,858 ‫حتی یه کلوم هم نمی‌خواد چیزی... 205 00:12:57,893 --> 00:13:00,396 ‫مارتی، چی شده؟ مارتی؟ هی! 206 00:13:02,022 --> 00:13:03,607 ‫مارتی؟ هی، هی! 207 00:13:04,108 --> 00:13:05,943 ‫مارتی؟ 208 00:13:07,027 --> 00:13:10,076 ‫اولش فکر کردم فقط فکر و خیاله 209 00:13:11,282 --> 00:13:14,845 ‫یکم مشروب خوردیم. ‫خیلی حال خوشی نداشتم. 210 00:13:14,869 --> 00:13:17,830 ‫رفتم بالا تا دستشویی 211 00:13:18,914 --> 00:13:20,726 ‫بعدش یه صدایی شنیدم 212 00:13:20,750 --> 00:13:24,128 ‫صدای کوبش که از اتاق پسرش می‌اومد. ‫واسه همین... 213 00:13:25,129 --> 00:13:26,314 ‫رفتم در رو باز کنم که 214 00:13:26,338 --> 00:13:28,803 ‫دیدم پشت سرمه و میگه: ‫«نمی‌تونی بری اون تو» 215 00:13:29,925 --> 00:13:31,653 ‫از تو چشم‌هاش معلوم بود 216 00:13:31,677 --> 00:13:32,845 ‫غم نبود 217 00:13:33,429 --> 00:13:34,429 ‫ترس بود 218 00:13:35,598 --> 00:13:38,726 ‫یه بخشی از وجودم می‌دونست 219 00:13:39,477 --> 00:13:41,313 ‫نتونستم نادیده بگیرم، ‫واسه همین... 220 00:13:41,360 --> 00:13:43,438 ‫امروز صبح زنگ زدم پلیس 221 00:13:44,273 --> 00:13:45,316 ‫آخه فقط... 222 00:13:46,484 --> 00:13:48,611 ‫اصلاً سر در نمیارم 223 00:13:49,111 --> 00:13:50,672 ‫مردم از کوره در میرن 224 00:13:50,696 --> 00:13:53,407 ‫شاید از اولش هم همچین آدمی بود 225 00:13:54,366 --> 00:13:56,535 ‫آدم هیچوقت ذات واقعی دیگران رو نمی‌فهمه 226 00:13:57,995 --> 00:14:02,958 ‫اگه اونجوری تو اتاق حبسش کرده بود، ‫چرا تو رو دعوت کرد؟ 227 00:14:04,668 --> 00:14:07,129 ‫شاید دنبال دی‌ان‌ای من بود. ‫کسی چمی‌دونه؟ 228 00:14:07,630 --> 00:14:09,463 ‫حتماً می‌خواسته برام پاپوش درست کنه 229 00:14:10,090 --> 00:14:12,927 ‫از من و کتابش استفاده کنه تا ‫کارهاش رو لاپوشونی کنه 230 00:14:15,137 --> 00:14:19,659 ‫کی بهتر از من که بلاگردونش بشم؟ ‫نقشی که خوب باهاش آشنام. 231 00:14:19,683 --> 00:14:21,408 ‫همسایه‌ی روانی 232 00:14:21,644 --> 00:14:23,604 ‫تو که بهتر از هر کسی این رو می‌دونی 233 00:14:31,654 --> 00:14:33,632 ‫خوبی؟ 234 00:14:33,656 --> 00:14:34,656 ‫آره 235 00:14:35,574 --> 00:14:36,742 ‫فقط خسته‌ام 236 00:14:37,993 --> 00:14:40,847 ‫شاید بهتره دراز بکشی. ‫روز سختی داشتی. 237 00:14:40,871 --> 00:14:41,871 ‫آره 238 00:14:45,125 --> 00:14:48,963 ‫واقعاً حرفی که زدی از ته دلت بود؟ 239 00:14:50,506 --> 00:14:52,216 ‫راجع‌به بچه‌دار شدن 240 00:14:53,843 --> 00:14:55,177 ‫معلومه که از ته دلم بود 241 00:14:57,346 --> 00:14:59,463 ‫می‌دونم براش برنامه‌ای نداشتیم 242 00:14:59,488 --> 00:15:01,243 ‫آدم برنامه‌اش عوض میشه 243 00:15:01,268 --> 00:15:03,103 ‫باید خودت رو باهاش سازگار کنی 244 00:15:09,191 --> 00:15:10,293 ‫چیه؟ چه خبر شده؟ 245 00:15:10,317 --> 00:15:12,570 ‫لایلاست. الو؟ 246 00:15:16,073 --> 00:15:17,449 ‫کدوم بیمارستان؟ 247 00:15:54,653 --> 00:15:57,007 ‫تونستیم جلوی خونریزی فعال رو بگیریم، 248 00:15:57,031 --> 00:15:58,592 ‫اما خیلی مهمه که ورم رو کنترل کنیم 249 00:15:58,616 --> 00:16:00,688 ‫چی شده؟ من... من پسرشم 250 00:16:00,713 --> 00:16:04,220 ‫- داشتم وضعیت پدرتون رو... ‫- نه، از اول شروع کن 251 00:16:04,245 --> 00:16:06,641 ‫پدرتون خونریزی درون‌جمجمه‌ای داشته 252 00:16:06,665 --> 00:16:07,934 ‫پارگی عروق خونی 253 00:16:07,958 --> 00:16:10,604 ‫موجب خون‌ریزی قابل توجهی ‫توی نیم‌کره‌ی چپ مغزش شده 254 00:16:10,628 --> 00:16:13,662 ‫داریم تلاش می‌کنیم با کمای القایی ‫ورم مغز رو کنترل کنیم 255 00:16:13,687 --> 00:16:16,456 ‫مشخصاً خطرهایی داره، اما... 256 00:16:16,481 --> 00:16:19,026 ‫فشاری که توی سرشه ‫ممکنه جونش رو بگیره 257 00:16:29,563 --> 00:16:30,648 ‫ممنون 258 00:16:50,327 --> 00:16:52,776 ‫« چهارشنبه، ۲۹اُم اکتبر » 259 00:16:55,538 --> 00:16:56,934 ‫« مخاطبین » 260 00:16:57,750 --> 00:16:58,750 ‫« اریکا برتون » 261 00:16:59,218 --> 00:17:00,427 ‫گندش بزنن 262 00:17:01,011 --> 00:17:03,305 ‫نه، نه. گه توش! ریدم به این شانس! 263 00:17:09,520 --> 00:17:11,122 ‫وایسا، خلبانم گم شده! 264 00:17:11,146 --> 00:17:12,332 ‫کوپر، تمومش کن! 265 00:17:12,356 --> 00:17:15,585 ‫ببخیشد. دارم پسرم رو می‌رسونم. ‫دکتر نوبت داره. 266 00:17:15,609 --> 00:17:17,003 ‫میشه یه بار دیگه بپرسید؟ 267 00:17:17,027 --> 00:17:19,839 ‫وقتی با پدرتون مصاحبه کردم، ‫گفتن دیگه باهم صحبت نمی‌کنید 268 00:17:19,863 --> 00:17:20,840 ‫خواستم بدونم که... 269 00:17:20,864 --> 00:17:23,218 ‫قبل از این که کتاب رو بنویسم هم ‫خیلی باهم صحبت نمی‌کردیم 270 00:17:23,242 --> 00:17:25,011 ‫درسته، اما باهم در ارتباط بودید؟ 271 00:17:25,035 --> 00:17:27,639 ‫- سالی دو بار به پدرم زنگ می‌زدم ‫- خلبانم رو می‌خوام! 272 00:17:27,663 --> 00:17:29,557 ‫می‌دونید، کریسمس و تولدش 273 00:17:29,581 --> 00:17:31,726 ‫- بدون خلبان، هواپیمام بلند نمیشه ‫- اون که هیچوقت تولدم رو یادش نبود 274 00:17:31,750 --> 00:17:34,062 ‫- هی، بسه! عزیزم... ‫- گفتم خلبانم رو می‌خوام! 275 00:17:34,086 --> 00:17:35,897 ‫بعداً پیداش می‌کنیم. بهت که گفتم 276 00:17:35,921 --> 00:17:38,441 ‫- خانم ویگز، اگه الان زمان مناسبی نیست... ‫- نه مشکلی نیست 277 00:17:38,465 --> 00:17:39,591 ‫آمم... 278 00:17:40,175 --> 00:17:41,822 ‫ببخشید. سؤال‌تون چی بود؟ 279 00:17:41,847 --> 00:17:43,904 ‫چرا دیگه با پدرتون صحبت نمی‌کنید؟ 280 00:17:43,929 --> 00:17:45,740 ‫خلبانم گم‌وگور شد 281 00:17:45,764 --> 00:17:47,575 ‫درسته. نه، اون بود که ازم شکایت کرد 282 00:17:47,599 --> 00:17:49,786 ‫گفت از داستانش دارم پول در میارم... 283 00:17:49,810 --> 00:17:50,810 ‫لعنت بهت! 284 00:19:08,430 --> 00:19:09,473 ‫چی؟ 285 00:19:24,947 --> 00:19:26,156 ‫سلام. صبح بخیر 286 00:19:27,574 --> 00:19:28,951 ‫سلام، جیم، حالت چطوره؟ 287 00:19:30,368 --> 00:19:33,222 ‫تامی، بیا اینجا بهم کمک کن ‫پالت‌ها رو جابجا کنم 288 00:19:33,247 --> 00:19:35,374 ‫باشه، صبر کن. الان میام. 289 00:19:39,837 --> 00:19:42,256 ‫فکر کنم امروز این پالت‌ها رو بفرستیم 290 00:19:49,471 --> 00:19:52,307 ‫تو این دوتا رو ببرش آلونک 291 00:20:27,328 --> 00:20:28,970 ‫« شاید: آگاتا ویگز » 292 00:20:34,683 --> 00:20:35,727 ‫الو؟ 293 00:20:35,752 --> 00:20:37,620 ‫- الو، اریکا؟ ‫- بله؟ 294 00:20:37,644 --> 00:20:38,876 ‫منم، اگی ویگز 295 00:20:39,188 --> 00:20:40,540 ‫چرا بهم زنگ نزدی؟ 296 00:20:40,564 --> 00:20:42,800 ‫دفتر خاطرات مدیسون رو ‫به رئیست نشون دادی؟ 297 00:20:44,610 --> 00:20:45,610 ‫الو؟ 298 00:20:46,361 --> 00:20:47,487 ‫صدام رو می‌شنوی؟ 299 00:20:48,363 --> 00:20:49,462 ‫متأسفم 300 00:20:49,740 --> 00:20:50,908 ‫تو کی هستی؟ 301 00:20:51,408 --> 00:20:54,244 ‫گفتم که. منم، آگاتا ویگز 302 00:20:54,828 --> 00:20:59,045 ‫پلیس دنبالمه. ‫واقعاً به کمکت احتیاج دارم. 303 00:21:00,667 --> 00:21:02,985 ‫متأسفانه نمی‌دونم ‫راجع‌به چی داری صحبت می‌کنی 304 00:21:04,087 --> 00:21:06,377 ‫چی میگی؟ چه خبر شده؟ 305 00:21:06,590 --> 00:21:07,591 ‫چرا... 306 00:21:13,472 --> 00:21:14,687 ‫فهمیدم چی شد 307 00:21:14,890 --> 00:21:16,337 ‫اومدن سراغت، نه؟ 308 00:21:18,060 --> 00:21:19,770 ‫تهدیدت می‌کنن؟ 309 00:21:20,979 --> 00:21:22,665 ‫باشه. آمم... 310 00:21:22,689 --> 00:21:25,275 ‫خیلی‌خب، فقط خوب گوش بده چی میگم. ‫خواهش می‌کنم. 311 00:21:25,859 --> 00:21:27,954 ‫لاأقل دفتر خاطرات رو پس بده که... 312 00:21:28,779 --> 00:21:31,406 ‫وقتی خودم رو تحویل میدم، ‫بتونم به پلیس نشونش بدم 313 00:21:32,658 --> 00:21:33,742 ‫اون تنها مدرکیه که دارم 314 00:21:34,243 --> 00:21:35,428 ‫متأسفم، نمی‌تونم 315 00:21:35,452 --> 00:21:36,679 ‫اریکا، خواهش می‌کنم... 316 00:21:36,703 --> 00:21:38,455 ‫ار... اریکا؟ 317 00:22:09,528 --> 00:22:12,406 ‫فردا می‌خواست ‫توی ساختمون شهرداری باشه 318 00:22:13,865 --> 00:22:15,635 ‫واسه وقتی که ‫بنیتز خبر رو اطلاع‌رسانی می‌کنه 319 00:22:15,659 --> 00:22:18,287 ‫الان دیگه خودم به جاش میرم 320 00:22:19,011 --> 00:22:20,804 ‫خبرگزاری‌ها که از خداشونه 321 00:22:29,506 --> 00:22:31,484 ‫حرفی تو دلته؟ 322 00:22:31,508 --> 00:22:33,236 ‫پدرت یه پاش لب گوره 323 00:22:33,260 --> 00:22:35,655 ‫اونوقت تو به فکر یه ‫کنفرانس خبری کوفتی‌ای؟ 324 00:22:35,679 --> 00:22:38,890 ‫- من به فکر میراث اونم ‫- به خاطر توئه که اینجاست 325 00:22:39,433 --> 00:22:40,767 ‫می‌فهمی دیگه؟ 326 00:22:43,061 --> 00:22:44,604 ‫می‌دونست دارم دروغ میگم 327 00:22:45,480 --> 00:22:46,940 ‫برات لاپوشونی می‌کنم 328 00:22:47,816 --> 00:22:52,061 ‫همونطور که توی لحظه به لحظه‌ی ‫اون زندگی نکبت‌بارت این کار رو کردم 329 00:22:52,750 --> 00:22:54,353 ‫حرف دهنت رو بفهم، عمو ریک 330 00:22:54,378 --> 00:22:56,397 ‫از وقتی که از رحم مادرت بیرون اومدی، 331 00:22:56,422 --> 00:22:58,359 ‫می‌خواستی پدرت رو جون به لب کنی 332 00:22:58,384 --> 00:23:01,265 ‫شاید پنجاه سال طول کشید ‫تا تو رو خوب بشناسه 333 00:23:01,290 --> 00:23:02,917 ‫من از اولش هم می‌شناختمت 334 00:23:04,958 --> 00:23:09,775 ‫اون همیشه‌ی خدا هوات رو داشت 335 00:23:09,800 --> 00:23:11,928 ‫حتی وقتی که گفتم این کار رو نکنه 336 00:23:17,971 --> 00:23:19,632 ‫تو لایقش نبودی 337 00:23:19,890 --> 00:23:20,890 ‫حتی سر سوزنی! 338 00:23:25,794 --> 00:23:27,159 ‫« نینا » 339 00:23:28,690 --> 00:23:30,025 ‫بگیر بشین، ریک 340 00:23:30,609 --> 00:23:31,753 ‫الو 341 00:23:31,777 --> 00:23:34,255 ‫سلام. حالت چطوره؟ 342 00:23:34,279 --> 00:23:36,380 ‫خوبم. من... 343 00:23:36,405 --> 00:23:37,531 ‫من... 344 00:23:38,867 --> 00:23:40,702 ‫یه چند ساعتی رو خوابیدم 345 00:23:41,620 --> 00:23:44,039 ‫خوبه. بابات چطوره؟ 346 00:23:44,581 --> 00:23:45,624 ‫خبر جدیدی نشد؟ 347 00:23:46,124 --> 00:23:48,144 ‫تا از کما بیرون نیاد کسی چیزی نمی‌دونه 348 00:23:48,168 --> 00:23:50,730 ‫ممکنه چند هفته یا چند ماه طول بکشه 349 00:23:52,547 --> 00:23:55,695 ‫گفتم قبل از این که بیام بیمارستان ‫یه سری به لایلا بزنم 350 00:23:56,551 --> 00:23:58,637 ‫واقعاً لازم نیست بیای، نینا 351 00:23:59,888 --> 00:24:01,571 ‫می‌خوام کنارت باشم 352 00:24:01,596 --> 00:24:04,950 ‫مگه با یکی از هنرمندها ‫توی گالری قرار نداشتی؟ 353 00:24:04,975 --> 00:24:08,830 ‫داریم واسه یه نمایش جدید آماده می‌شیم، ‫اما الیس گفت به جای من میره گالری 354 00:24:08,855 --> 00:24:10,333 ‫نه. بهتره خودت بری 355 00:24:10,357 --> 00:24:13,126 ‫بهتره خودت بری. ‫اینجا کاری غیر از انتظار کشیدن نداریم. 356 00:24:13,151 --> 00:24:16,947 ‫عمو هم صندلیِ کنار تختِ بابا رو گرفته، پس... 357 00:24:17,406 --> 00:24:19,157 ‫مطمئنی نمی‌خوای بیام؟ 358 00:24:20,200 --> 00:24:21,993 ‫امشب خونه می‌بینمت 359 00:24:22,494 --> 00:24:23,494 ‫دوستت دارم 360 00:24:25,414 --> 00:24:26,414 ‫من هم دوستت دارم 361 00:24:35,674 --> 00:24:36,675 ‫یکم بالاتر؟ 362 00:24:37,843 --> 00:24:39,987 ‫آره، آره. البته اگه پسنده 363 00:24:40,011 --> 00:24:42,055 ‫- چشم، خانم ‫- آره، خوبه 364 00:24:45,684 --> 00:24:51,082 ‫نگران اینی نقاشی «داخائو» ‫به مذاق کلکسیونرها خوش نیاد؟ 365 00:24:51,106 --> 00:24:54,401 ‫واسه بعضی‌هاشون، شاید. ‫ولی واسه همینه اثر قدرتمندیه. 366 00:24:55,485 --> 00:24:58,922 ‫مادربزرگ و پدربزرگم سال ۱۹۳۳ ‫توی باواریا زندگی می‌کردن 367 00:24:59,698 --> 00:25:02,423 ‫با اردوگاه کار اجباری ‫کمتر از دو کلیومتر فاصله داشتن 368 00:25:02,868 --> 00:25:04,411 ‫دودش معلوم بود 369 00:25:04,911 --> 00:25:06,456 ‫صدای گریه‌ها رو می‌شنیدن و 370 00:25:06,481 --> 00:25:10,768 ‫ادعا می‌کردن که نمی‌دونن چه خبره 371 00:25:11,050 --> 00:25:14,220 ‫خارق‌العاده‌ست که انسان ‫تصمیم می‌گیره چه چیزهایی رو ببینه 372 00:25:15,213 --> 00:25:17,984 ‫من میرم یه فنجون قهوه درست کنم. ‫شما هم میل دارید؟ 373 00:25:18,008 --> 00:25:19,259 ‫بله، لطفاً 374 00:25:32,694 --> 00:25:34,940 ‫فوریت‌های پزشکی، ‫مورد اورژانسی‌تون چیه؟ 375 00:25:35,525 --> 00:25:38,278 ‫من آگاتا ویگزم. ‫پلیس داره دنبالم می‌گرده. 376 00:25:40,155 --> 00:25:42,282 ‫آماده‌ام که خودم رو تحویل بدم 377 00:25:54,377 --> 00:25:56,189 ‫- خدای من ‫- نیومدم که بلایی سرت بیارم 378 00:25:56,213 --> 00:25:57,315 ‫فقط می‌خوام صحبت کنم 379 00:25:57,339 --> 00:25:59,317 ‫پلیس داره میاد. ‫خودم باهاشون تماس گرفتم. 380 00:25:59,341 --> 00:26:03,696 ‫می‌تونی خودت چک کنی، ‫اما قبل از رسیدن‌شون خیلی وقت نداریم 381 00:26:03,721 --> 00:26:06,199 ‫گوش بده چی میگم. ‫من تدی فنیگ رو نکشتم. 382 00:26:06,224 --> 00:26:07,643 ‫قسم می‌خورم. کار من نبوده. 383 00:26:07,668 --> 00:26:10,900 ‫به یاد و خاطر پسرم قسم می‌خورم 384 00:26:13,146 --> 00:26:14,773 ‫آدم‌های بی‌گناه فرار نمی‌کنن 385 00:26:15,398 --> 00:26:17,241 ‫می‌دونستم هیچکس حرفم رو باور نمی‌کنه 386 00:26:18,235 --> 00:26:19,951 ‫اما انتظار داری من باور کنم 387 00:26:19,976 --> 00:26:22,797 ‫چون به نظرم... ته دلت... 388 00:26:22,822 --> 00:26:27,907 ‫یا شاید نه اون ته‌ها، ‫شاید بخشی از وجودت بدونه اینا کار نایله 389 00:26:27,940 --> 00:26:29,054 ‫اون تدی رو کشت 390 00:26:29,079 --> 00:26:32,714 ‫همونطوری که مدیسون رو کشت و ‫خدا می‌دونه دیگه خون کی‌ها گردنشه 391 00:26:32,739 --> 00:26:34,477 ‫- مدیسون خودکشی کرد ‫- نه 392 00:26:34,501 --> 00:26:37,104 ‫نه. اون یادداشتی که گذاشت، ‫همونی که نایل به پلیس داد، 393 00:26:37,128 --> 00:26:39,023 ‫اون رو دو سال پیش نوشت 394 00:26:39,047 --> 00:26:40,149 ‫من مدرک داشتم 395 00:26:40,173 --> 00:26:43,778 ‫مدرک رو به یه مأمور اف‌بی‌آی دادم، ‫اما قبل از این که گزارش بده، یکی رفت سراغش 396 00:26:43,802 --> 00:26:46,364 ‫یا کار نایل بوده، ‫یا پدرش یا عموش 397 00:26:46,388 --> 00:26:48,635 ‫- نه ‫- اونا دارن ازش محافظت می‌کنن 398 00:26:48,660 --> 00:26:50,954 ‫همونطوری که همیشه محافظت می‌کردن 399 00:26:51,351 --> 00:26:54,039 ‫شاید باید فکر می‌کردم که ‫تو هم داری ازش محافظت می‌کنی، 400 00:26:54,064 --> 00:26:55,220 ‫اما همچین فکری نمی‌کنم 401 00:26:57,524 --> 00:27:00,026 ‫چون دیدم چطور نگاهت می‌کنه 402 00:27:01,111 --> 00:27:02,529 ‫چطور باهات صحبت می‌کنه 403 00:27:03,488 --> 00:27:06,775 ‫اونقدری برات احترام قائل نیست که ‫تو رو محرم اسرارش بدونه 404 00:27:08,785 --> 00:27:09,785 ‫فکر می‌کنم که... 405 00:27:11,496 --> 00:27:14,618 ‫فکر می‌کنم دروغ‌هاش رو باور کردی و 406 00:27:15,533 --> 00:27:17,798 ‫به همین خاطر ازت دل‌چرکینه 407 00:27:19,100 --> 00:27:20,364 ‫ببین... 408 00:27:21,131 --> 00:27:25,194 ‫می‌دونم چه حسی داره که ‫بخوای روی داستانت پافشاری کنی 409 00:27:25,218 --> 00:27:29,407 ‫توی این چهار سالی که گذشت، ‫به خودم می‌گفتم تدی فنیگ پسرم رو کشته 410 00:27:29,431 --> 00:27:33,201 ‫چون... آره، شاید مست بوده، اما... 411 00:27:33,226 --> 00:27:34,495 ‫من... 412 00:27:34,519 --> 00:27:36,479 ‫من هم بی‌تقصیر نبودم 413 00:27:37,689 --> 00:27:43,004 ‫اون داستانی رو تعریف کردم که ‫واسه زنده موندن دلم می‌خواست بشنوم 414 00:27:43,028 --> 00:27:45,058 ‫درست مثل تو 415 00:27:45,083 --> 00:27:47,506 ‫اما این باعث نمیشه در امان باشی 416 00:27:50,910 --> 00:27:54,909 ‫نینا، خواهش می‌کنم. ‫می‌دونم یه بخشی از وجودت می‌دونه حق با منه. 417 00:27:55,186 --> 00:27:57,676 ‫خودت می‌دونی تهش قراره چی بشه 418 00:28:02,589 --> 00:28:04,066 ‫آگاتا ویگز! 419 00:28:04,090 --> 00:28:07,486 ‫شما به جرم قتل بازداشتید. ‫این حق رو دارید که سکوت کنید. 420 00:28:07,510 --> 00:28:10,239 ‫هر حرفی که بزنید، ‫می‌تونه در دادگاه بر علیه‌تون استفاده بشه 421 00:28:10,263 --> 00:28:12,936 ‫اگه قادر نیستید که وکیل بگیرید، ‫یه وکیل برای شما گرفته خواهد شد 422 00:28:32,452 --> 00:28:33,452 ‫سلام 423 00:28:34,079 --> 00:28:36,706 ‫- سلام ‫- چیزی نیست. دیگه تمومه 424 00:28:39,584 --> 00:28:41,211 ‫خیلی بهت سخت گذشت 425 00:28:41,961 --> 00:28:44,464 ‫- خدای من، داری می‌لرزی ‫- آره 426 00:28:47,384 --> 00:28:51,888 ‫پلیس گفت خودش بهشون زنگ زده 427 00:28:53,056 --> 00:28:54,516 ‫بهم نگفته بودی 428 00:28:55,725 --> 00:28:57,852 ‫حالا چی می‌خواست؟ 429 00:29:01,898 --> 00:29:04,109 ‫بذار اول لباسم رو عوض کنم 430 00:29:29,426 --> 00:29:31,928 ‫نمی‌خوای بگی چی شد؟ 431 00:29:36,349 --> 00:29:37,789 ‫دستگیرش کردن 432 00:29:40,687 --> 00:29:42,856 ‫منظورم... قبل از دستگیریه 433 00:29:44,816 --> 00:29:48,421 ‫می‌دونی، اون... ‫خدایا، یهو از ناکجاآباد پیداش شد. 434 00:29:48,445 --> 00:29:49,529 ‫آمم... 435 00:29:50,029 --> 00:29:53,658 ‫رفته بودم توی دفترم یه فنجون قهوه بریزم و 436 00:29:54,367 --> 00:29:58,830 ‫وقتی برگشتم، ‫دیدم جلوی در وایساده 437 00:29:59,539 --> 00:30:00,915 ‫خدایا 438 00:30:03,501 --> 00:30:05,545 ‫گفت از قبل پلیس رو خبر کرده 439 00:30:06,379 --> 00:30:09,382 ‫گفت می‌خواد فقط قبل از این که ‫پلیس‌ها برسن، باهام صحبت کنه 440 00:30:10,216 --> 00:30:11,634 ‫که چی بگه؟ 441 00:30:14,387 --> 00:30:15,722 ‫بگه کار اون نبوده 442 00:30:18,641 --> 00:30:19,893 ‫کار تو بوده 443 00:30:26,399 --> 00:30:30,361 ‫پس، همون داستانی که ‫قراره واسه پلیس تعریف کنه 444 00:30:32,197 --> 00:30:34,157 ‫گفت مدیسون هم تو کشتی 445 00:30:42,165 --> 00:30:45,960 ‫اونوقت پیش خودش چی فکر کرد؟ ‫که تو حرفش رو باور می‌کنی؟ 446 00:30:49,047 --> 00:30:50,047 ‫نینا؟ 447 00:30:54,886 --> 00:30:57,597 ‫می‌دونی، یه چیز ‫هیچوقت با عقل جور در نمی‌اومد 448 00:30:58,973 --> 00:31:01,201 ‫شبی که مدی غیبش زد، 449 00:31:01,392 --> 00:31:02,602 ‫ما باهم بحث‌مون شد 450 00:31:03,812 --> 00:31:05,063 ‫بدجوری 451 00:31:06,648 --> 00:31:08,066 ‫حرف‌های... 452 00:31:09,192 --> 00:31:10,753 ‫وحشتناکی بهم زد 453 00:31:10,980 --> 00:31:13,649 ‫حالش بد بود. اون... 454 00:31:14,864 --> 00:31:17,176 ‫- خودش نبود ‫- می‌دونم 455 00:31:17,200 --> 00:31:19,536 ‫می‌دونم. یه مدیسونِ دیگه بود 456 00:31:20,662 --> 00:31:22,998 ‫همون مدیسونی که افکار منفی... 457 00:31:23,163 --> 00:31:24,655 ‫کنترلش می‌کردن 458 00:31:25,917 --> 00:31:27,836 ‫اما از طرفی، یادداشتش... 459 00:31:29,170 --> 00:31:30,338 ‫برعکس این اتفاق‌ها بود 460 00:31:31,256 --> 00:31:32,423 ‫یادداشتش... 461 00:31:33,424 --> 00:31:34,425 ‫مسالمت‌آمیز و... 462 00:31:35,134 --> 00:31:36,344 ‫محبت‌آمیز بود 463 00:31:39,133 --> 00:31:41,570 ‫از «امیلی دیکینسون» نقل قول کرد ‫(شاعر آمریکایی) 464 00:31:42,851 --> 00:31:44,495 ‫متوجه‌ی منظورت نمیشم 465 00:31:44,519 --> 00:31:47,540 ‫اون حرف‌ها و ظالم بودنش و 466 00:31:47,564 --> 00:31:49,065 ‫خودکشیش برام عجیب بود 467 00:31:50,066 --> 00:31:52,443 ‫همین که می‌خواست ‫این آخرین چیزی باشه که... 468 00:31:53,152 --> 00:31:54,320 ‫که از اول... 469 00:31:58,116 --> 00:31:59,784 ‫هیچوقت نفهمیدم 470 00:32:04,831 --> 00:32:06,165 ‫تا الان، شاید 471 00:32:10,503 --> 00:32:12,553 ‫واقعاً همون شب اون یادداشت رو نوشت؟ 472 00:32:14,924 --> 00:32:16,426 ‫اگی گفت همون شب ننوشته 473 00:32:18,636 --> 00:32:19,697 ‫اگی گفت؟ 474 00:32:19,721 --> 00:32:22,741 ‫گفت یادداشتی که پیدا کردم ‫واسه قبل‌تره 475 00:32:22,765 --> 00:32:25,578 ‫واسه وقتی که مدی قرص می‌خورد 476 00:32:25,602 --> 00:32:27,454 ‫گفت حتی مدرکش هم پیدا کرده 477 00:32:27,478 --> 00:32:29,272 ‫مدرک؟ چه مدرکی؟ 478 00:32:32,150 --> 00:32:33,192 ‫راست میگه؟ 479 00:32:36,112 --> 00:32:37,155 ‫واقعاً کار تو بوده؟ 480 00:32:37,739 --> 00:32:39,073 ‫کدوم کار؟ 481 00:32:43,119 --> 00:32:44,287 ‫تو کشتیش؟ 482 00:32:50,668 --> 00:32:53,620 ‫چرا الان همچین سؤالی رو... 483 00:32:53,796 --> 00:32:54,923 ‫ازم می‌پرسی؟ 484 00:32:57,175 --> 00:32:58,718 ‫چون هیچوقت نپرسیدم 485 00:33:00,887 --> 00:33:02,597 ‫چون حقمه که بدونم 486 00:33:08,608 --> 00:33:10,276 ‫من این بحث رو باهات ادامه نمیدم 487 00:33:11,141 --> 00:33:13,870 ‫- وایسا حرفم تموم شه! ‫- تو سرت درد می‌کنه واسه دعوا، ولی من نه 488 00:33:13,895 --> 00:33:17,356 ‫یه سؤال ساده ازت پرسیدم. ‫فقط جوابم رو بده! 489 00:33:18,613 --> 00:33:21,699 ‫خودت جوابش رو می‌دونی. ‫از همون اولش هم می‌دونستی. 490 00:33:23,159 --> 00:33:26,472 ‫- منظورت چیه؟ ‫- منظورم اینه که تو احمق نیستی، نینا 491 00:33:26,496 --> 00:33:29,271 ‫یا چمی‌دونم، شاید هستی 492 00:33:34,796 --> 00:33:36,047 ‫پس کشتش 493 00:33:38,424 --> 00:33:40,444 ‫تو کشتیش! 494 00:33:40,468 --> 00:33:41,594 ‫به من نگاه کن! 495 00:33:42,720 --> 00:33:46,033 ‫بگو. لاأقل جرئتش رو داشته باش و ‫تو روم بگو که خودت کشتیش! 496 00:33:46,057 --> 00:33:48,101 ‫معلومه که خودم کشتمش! 497 00:33:48,726 --> 00:33:50,937 ‫همون کاری رو کردم که ازم می‌خواستی! 498 00:33:53,231 --> 00:33:56,085 ‫وگرنه چه دلیلی داشت ‫راجع‌به اون و ابوت بهم بگی؟ 499 00:33:56,109 --> 00:33:58,945 ‫فکر کردی چه اتفاقی قراره بیفته؟ 500 00:34:00,488 --> 00:34:02,257 ‫نمی‌خواستم اینجوری شه 501 00:34:02,281 --> 00:34:05,511 ‫نمی‌خواستی اینجوری شه؟ ‫آخی، نمی‌خواستی؟ 502 00:34:05,535 --> 00:34:09,581 ‫ای وای، نمی‌خواستی؟ ‫دیدی چی شد؟ نمی‌خواستی؟ 503 00:34:09,606 --> 00:34:12,067 ‫معلومه که دلت می‌خواست! 504 00:34:13,001 --> 00:34:15,545 ‫چون حالت از اون به‌هم می‌خورد! 505 00:34:16,879 --> 00:34:20,234 ‫اون یه هرزه‌ی خودخواه بود که ‫واسه خودش تأسف می‌خورد و 506 00:34:20,258 --> 00:34:23,278 ‫ازت سوءاستفاده کرد و ‫بعدش هم به جفت‌مون خیانت کرد 507 00:34:23,302 --> 00:34:26,314 ‫خدایا، باورم نمیشه! ‫شدی عینهو اگی. 508 00:34:26,339 --> 00:34:30,911 ‫اونم چپ و راست از فنیگ می‌گفت که ‫چقدر دلش می‌خواد مثل خودش عذاب بکشه 509 00:34:30,935 --> 00:34:32,871 ‫- انگار که حرف‌هاش باد هوان ‫- خدای من 510 00:34:32,895 --> 00:34:36,858 ‫بعدش هم جوری وانمود می‌کرد ‫انگار بلایی که سر فنیگ اومد حقش نبود 511 00:34:38,484 --> 00:34:39,795 ‫فنیگ هم تو کشتی 512 00:34:39,819 --> 00:34:41,264 ‫ما رو باش... 513 00:34:42,447 --> 00:34:45,422 ‫نینا. فقط من اینجوری نیستم، خب؟ 514 00:34:45,447 --> 00:34:48,262 ‫چون ما چشم‌هامون جلوئه و دندون‌هامون تیزه 515 00:34:48,286 --> 00:34:49,972 ‫من و تو شکارچی‌ایم 516 00:34:49,996 --> 00:34:53,431 ‫سکس می‌کنیم و شکار می‌کنیم و ‫می‌کُشیم و می‌رینیم و ازش لذت می‌بریم 517 00:34:53,750 --> 00:34:55,102 ‫تک‌تک‌مون 518 00:34:55,126 --> 00:34:58,105 ‫پس، اگه می‌خوای قضاوتم کنی یا ‫می‌خوای سرت رو مثل کبک بکنی تو برف و 519 00:34:58,129 --> 00:35:02,401 ‫بگی: «من نمی‌دونستم»، ‫اشکالی نداره، اما اونجوری نگاهم نکن و 520 00:35:02,425 --> 00:35:06,649 ‫جانماز آب نکش و ‫خزعبلات ریاکارانه‌ات رو تحویلم نده 521 00:35:06,674 --> 00:35:09,241 ‫وانمود نکن به تمام خواسته‌هات نرسیدی 522 00:35:09,265 --> 00:35:10,391 ‫تمام خواسته‌هات 523 00:35:21,986 --> 00:35:23,404 ‫خدای من 524 00:35:34,207 --> 00:35:36,667 ‫من خیلی خسته‌ام 525 00:35:37,418 --> 00:35:38,961 ‫خیلی خسته‌ام 526 00:35:41,631 --> 00:35:44,818 ‫چون تو زندگیم... 527 00:35:44,842 --> 00:35:48,971 ‫فقط جنگیدم و جنگیدم و جنگیدم 528 00:35:53,601 --> 00:35:55,186 ‫تو همسرمی 529 00:35:58,439 --> 00:36:00,858 ‫تو... مادر بچه‌ی منی 530 00:36:04,362 --> 00:36:06,572 ‫من... نمی‌خوام دیگه چیزی رو پنهون کنم 531 00:36:07,073 --> 00:36:08,074 ‫نمی‌خوام 532 00:36:11,160 --> 00:36:12,475 ‫از تو دیگه نمی‌خوام پنهونش کنم 533 00:36:24,590 --> 00:36:25,925 ‫مجبور نیستی 534 00:36:37,061 --> 00:36:39,498 ‫یه لحظه به من توجه کنید 535 00:36:39,522 --> 00:36:41,458 ‫خیلی ممنون 536 00:36:41,482 --> 00:36:42,849 ‫عضو شورا، خانم بنیتز، 537 00:36:42,874 --> 00:36:45,294 ‫بعد از اعلام خبر ‫به سؤالات جواب میدن، 538 00:36:45,319 --> 00:36:49,699 ‫اما قبلش از آقای جارویس خواستن ‫تا یه سری توضیحات لازم رو بدن 539 00:36:54,495 --> 00:36:57,141 ‫تا این لحظه، ‫مطمئنم خیلی‌هاتون شنیدید که 540 00:36:57,165 --> 00:37:00,960 ‫پدرم سکته‌ی بدی رو پشت سر گذاشته 541 00:37:02,170 --> 00:37:06,525 ‫ممنون از همگی ‫بابت دعاها، آرزوهای خوب‌تون و 542 00:37:06,549 --> 00:37:09,319 ‫برای حضور فوری‌تون ‫توی ساختمون شهرداری 543 00:37:09,343 --> 00:37:12,906 ‫- من اینجام تا تأکید کنم خانواده‌ام... ‫- چقدر بهش پول می‌دید؟ 544 00:37:12,938 --> 00:37:15,016 ‫ملت، اون زن یه خودفروخته‌ست! 545 00:37:15,308 --> 00:37:17,035 ‫بیخیال! این اسمش فساده! 546 00:37:17,059 --> 00:37:20,122 ‫به خودتون بیاید، ملت! ‫اون زنیکه یه خودفروخته‌ست! 547 00:37:20,146 --> 00:37:22,899 ‫- یه خائنه! فساد از این بدتر؟ ‫- بیخیال 548 00:37:25,943 --> 00:37:28,779 ‫- فساد اینجا رو فرا گرفته! ‫- ببینید... 549 00:37:30,573 --> 00:37:33,135 ‫از نظر من این یه نمونه‌ی کامل از ‫چیزیه که اتفاق میفته 550 00:37:33,159 --> 00:37:38,497 ‫وقتی اینقدر جانبدارانه و ‫سفت و سخت صحبت می‌کنیم که 551 00:37:39,248 --> 00:37:40,750 ‫نمی‌تونم باهم سازش کنیم 552 00:37:41,918 --> 00:37:43,103 ‫بله، درسته 553 00:37:43,127 --> 00:37:45,689 ‫خیلی‌هامون در بخش خصوصی ‫بخشی از مشکل هستیم 554 00:37:45,713 --> 00:37:49,300 ‫اما باید مسئولیت‌پذیری رو ‫از نمایندگان منتخب‌مون هم بخوایم 555 00:37:49,800 --> 00:37:52,050 ‫به خصوص از ‫اون سیاستمدارهای حرفه‌ای‌ای که 556 00:37:52,075 --> 00:37:54,817 ‫جرئت پایبند بودن به باورهاشون رو ندارن 557 00:37:55,890 --> 00:37:58,667 ‫اما از طرفی، اولیویا بنیتز، 558 00:37:59,018 --> 00:38:03,526 ‫رهبریه که از ایستادن و حرف زدن نمی‌ترسه 559 00:38:03,551 --> 00:38:07,127 ‫البته، مخالفت اولیه‌اش با ‫پروژه‌ی «جارویس یاردز» 560 00:38:07,151 --> 00:38:09,004 ‫هیچوقت برام آسون نبود 561 00:38:09,028 --> 00:38:10,979 ‫اما توجه من رو جلب کرد و 562 00:38:11,239 --> 00:38:14,591 ‫در نهایت الهام‌بخشم شد تا ‫سفت و سخت پای کارم وایسم 563 00:38:14,951 --> 00:38:17,703 ‫بنابراین، امروز اعلام می‌کنم که 564 00:38:18,188 --> 00:38:20,204 ‫یک بلوک کامل زمین توسعه‌نیافته رو 565 00:38:20,229 --> 00:38:22,385 ‫برای ساختِ ‫تا ۳۰۰ واحد مسکونی مقرون‌به‌صرفه 566 00:38:22,458 --> 00:38:28,195 ‫به «صندوق زمین منهتن» هدیه می‌کنم 567 00:38:36,055 --> 00:38:39,345 ‫اولیویا درباره‌ی زمان‌بندی و جزئیات 568 00:38:39,370 --> 00:38:41,056 ‫توضیحات بیشتری میده 569 00:38:41,081 --> 00:38:43,555 ‫خیلی ممنون که گوش دادید و ممنون از شما 570 00:38:43,729 --> 00:38:46,063 ‫عضو شورا، خانم بنیتز، بابت... 571 00:38:47,024 --> 00:38:48,150 ‫بابت رهبری‌تون 572 00:38:59,328 --> 00:39:00,579 ‫درسته 573 00:39:01,601 --> 00:39:03,840 ‫من و نایل جارویس ‫روی خیلی از مسائل ساز مخالف زدیم 574 00:39:04,208 --> 00:39:07,437 ‫قطعاً شروع بدی داشتیم، 575 00:39:07,461 --> 00:39:09,422 ‫اما تونستیم به تفاهماتی برسیم 576 00:39:10,339 --> 00:39:12,516 ‫بهت که گفتم، لازم نبود بیای 577 00:39:12,925 --> 00:39:14,314 ‫می‌خواستم اینجا باشم 578 00:39:15,428 --> 00:39:17,155 ‫تفاهماتی که... 579 00:39:17,179 --> 00:39:19,455 ‫حالا چقدرش رو شنیدی؟ 580 00:39:19,583 --> 00:39:21,064 ‫واو به واوش رو 581 00:39:24,937 --> 00:39:26,568 ‫نظرت چیه؟ 582 00:39:27,315 --> 00:39:28,774 ‫همون نایلِ همیشگی 583 00:39:30,067 --> 00:39:32,671 ‫شاید یکم واسه دلجویی زیاده‌روی کردم، 584 00:39:32,695 --> 00:39:35,428 ‫اما گمونم واسه برگشتن به بازی، ‫باید همچین بهایی هم بدی 585 00:39:35,453 --> 00:39:37,718 ‫الان دیگه برگشتم به بازی. ‫نینا، جفت‌مون به بازی برگشتیم. 586 00:39:37,742 --> 00:39:38,742 ‫نگو 587 00:39:44,999 --> 00:39:46,459 ‫گوشیت رو چک کن، نایل 588 00:39:47,877 --> 00:39:48,877 ‫چرا؟ 589 00:39:49,727 --> 00:39:51,858 ‫برات یه پیامی گذاشتم 590 00:39:53,128 --> 00:39:54,688 ‫« نینا » ‫« فایل صوتی » 591 00:40:04,101 --> 00:40:06,204 ‫تو کشتیش 592 00:40:06,228 --> 00:40:07,228 ‫به من نگاه کن! 593 00:40:07,730 --> 00:40:10,459 ‫بگو. لاأقل جرئتش رو داشته باش و ‫تو روم بگو که خودت کشتیش! 594 00:40:10,483 --> 00:40:12,360 ‫معلومه که خودم کشتمش! 595 00:40:12,860 --> 00:40:15,196 ‫همون کاری رو کردم که ازم می‌خواستی! 596 00:40:15,696 --> 00:40:17,719 ‫وگرنه چه دلیلی داشت... 597 00:40:19,075 --> 00:40:20,552 ‫طی چند روز اخیر... 598 00:40:20,583 --> 00:40:23,419 ‫فکر کردی چه اتفاقی قراره بیفته؟ 599 00:40:24,413 --> 00:40:26,645 ‫دیگه هیچوقت دستت به من یا... 600 00:40:27,416 --> 00:40:29,156 ‫بچه‌ام نمی‌رسه 601 00:40:30,753 --> 00:40:34,441 ‫نایل جارویس، تو بازداشتی. ‫این حق رو داری که سکوت کنی. 602 00:40:34,472 --> 00:40:37,529 ‫هر حرفی که بزنی، می‌تونه توی ‫دادگاه بر علیه خودت استفاده بشه 603 00:40:46,268 --> 00:40:48,771 ‫آقای جارویس، نظری ندارید؟ 604 00:40:49,397 --> 00:40:51,315 ‫آقای جارویس، حرفی واسه گفتن ندارید؟ 605 00:41:19,176 --> 00:41:21,887 ‫ابتدا، نایل فریاد بی‌گناهی سر داد 606 00:41:23,264 --> 00:41:27,595 ‫اصرار داشت که فایل ضبط شده ‫دستکاری شده و سوگند به بی‌گناهی خورد 607 00:41:29,019 --> 00:41:32,582 ‫اما داستانش زمانی فرو پاشید که ‫عموش در ازای یه حکم سبک‌تر 608 00:41:32,606 --> 00:41:35,151 ‫علیه اون برای دولت شهادت داد 609 00:41:37,736 --> 00:41:41,214 ‫ریک اونقدری بهشون اطلاعات داد که ‫نایل رو حالا حالاها آزاد نکنن 610 00:41:42,241 --> 00:41:43,510 ‫اما قبلش مطمئن شد که 611 00:41:43,534 --> 00:41:46,787 ‫برادرش نابودی میراثش رو به چشم نبینه 612 00:41:55,546 --> 00:41:57,256 ‫پلیس! دست‌ها بالا! 613 00:41:58,048 --> 00:42:02,476 ‫در نهایت، نایل تمامی اتهامات رو پذیرفت 614 00:42:03,345 --> 00:42:07,683 ‫محکوم به سه حبس ابد شد ‫بدون شانس برای آزادی مشروط 615 00:42:09,026 --> 00:42:11,557 ‫حالا تنها چیزی که می‌تونست بُکشه ‫وقت‌های اضافه‌ای بود که داشت و 616 00:42:12,313 --> 00:42:15,357 ‫برای این کار، ‫یه ملاقاتی بیشتر نداشت 617 00:42:25,451 --> 00:42:26,869 ‫سلام، همسایه 618 00:42:36,295 --> 00:42:37,505 ‫حالت چطوره؟ 619 00:42:38,589 --> 00:42:40,233 ‫گمونم از تو بهترم 620 00:42:40,257 --> 00:42:42,944 ‫چی بگم والا. ‫اخیراً خیلی مطالعه و مراقبه می‌کنم. 621 00:42:42,968 --> 00:42:44,220 ‫اونقدرها هم بد نیست 622 00:42:45,054 --> 00:42:46,680 ‫خلیج اویستر چطوره؟ 623 00:42:48,974 --> 00:42:51,495 ‫راستش، خونه رو فروختم 624 00:42:51,519 --> 00:42:52,829 ‫آره. دیگه وقتش بود 625 00:42:52,853 --> 00:42:54,897 ‫خوب فروختیش؟ 626 00:42:57,441 --> 00:42:59,652 ‫گمونم خیلی بابتش خرج کردی 627 00:43:03,781 --> 00:43:06,116 ‫کتابم هنوز کار داره 628 00:43:08,953 --> 00:43:13,916 ‫اما... گفتم شاید باز هم حرفی داشته باشی ‫الان که دیگه... 629 00:43:15,793 --> 00:43:20,464 ‫گفتم بذارم کلام آخر با خودت باشه 630 00:43:21,549 --> 00:43:23,676 ‫چه عجب، چه سخاوتمندانه 631 00:43:28,305 --> 00:43:29,899 ‫اشکالی نداره مکالمه‌مون رو ضبط کنم؟ 632 00:43:31,475 --> 00:43:34,562 ‫اولین بار که خیلی به نفعم نشد 633 00:43:36,021 --> 00:43:37,690 ‫اما دمت گرم که قبلش پرسیدی 634 00:43:42,019 --> 00:43:43,354 ‫کارت اخلاقی بود 635 00:43:44,029 --> 00:43:45,549 ‫منظورت برعکس نیناست؟ 636 00:43:48,367 --> 00:43:49,743 ‫نینا قهرمان نیست 637 00:43:50,244 --> 00:43:51,443 ‫می‌دونی دیگه؟ 638 00:43:51,912 --> 00:43:55,383 ‫تهش دنبال پولم بود. ‫همون داستان قدیمی. 639 00:43:55,666 --> 00:43:58,820 ‫اون یه بازمانده‌ست. ‫مثل یکی از اون گربه‌های ولگرد. 640 00:43:58,845 --> 00:43:59,846 ‫خب... 641 00:44:00,963 --> 00:44:02,506 ‫فکر نکنم به این سادگی باشه 642 00:44:03,090 --> 00:44:05,485 ‫یه فرصتی رو دید و ازش استفاده کرد 643 00:44:05,509 --> 00:44:07,904 ‫یا شاید آدم باوجدانی بود 644 00:44:07,928 --> 00:44:09,847 ‫تو اونقدرها هم ساده نیستی، اگی 645 00:44:10,472 --> 00:44:11,978 ‫اون هم ساده نبود 646 00:44:12,933 --> 00:44:14,310 ‫ظاهراً 647 00:44:21,734 --> 00:44:25,964 ‫پس، دیگه چی واسه گفتن می‌مونه؟ 648 00:44:25,988 --> 00:44:28,550 ‫چی می‌خوای بدونی که از قبل نمی‌دونی؟ 649 00:44:28,574 --> 00:44:31,135 ‫به نظر خوب قصد و غرضم رو فهمیدی 650 00:44:36,457 --> 00:44:38,459 ‫می‌خوام بدونم وقتی به آینه نگاه می‌کنی 651 00:44:40,085 --> 00:44:41,670 ‫چی می‌بینی؟ 652 00:44:46,675 --> 00:44:48,093 ‫بذار یه چیزی ازت بپرسم 653 00:44:51,972 --> 00:44:54,200 ‫چه حسی داشتی وقتی تدی رو دیدی؟ 654 00:44:54,224 --> 00:44:55,559 ‫غافلگیر شدی؟ 655 00:45:00,022 --> 00:45:01,523 ‫وحشت کرده بودم 656 00:45:03,484 --> 00:45:04,526 ‫و...؟ 657 00:45:09,490 --> 00:45:11,241 ‫و حالم بد شده بود 658 00:45:14,745 --> 00:45:16,372 ‫هنوز هم کابوس می‌بینم 659 00:45:19,291 --> 00:45:20,876 ‫فقط همین؟ 660 00:45:23,420 --> 00:45:24,963 ‫وای، اگی... 661 00:45:27,716 --> 00:45:29,426 ‫ما جفت‌مون اون کار رو کردیم 662 00:45:30,135 --> 00:45:31,196 ‫باهمدیگه 663 00:45:31,220 --> 00:45:32,304 ‫دوتایی 664 00:45:38,894 --> 00:45:40,163 ‫عجب، تو واقعاً... 665 00:45:40,187 --> 00:45:42,402 ‫واقعاً باورت شده که من و تو مثل همیم 666 00:45:44,358 --> 00:45:45,484 ‫اما نیستیم 667 00:45:49,405 --> 00:45:51,095 ‫ولی باز اینجایی 668 00:45:52,866 --> 00:45:54,993 ‫نمی‌تونی ازم دل بکنی، مگه نه؟ 669 00:45:57,329 --> 00:45:58,706 ‫به نظرت دلیلش چیه؟ 670 00:46:00,874 --> 00:46:03,252 ‫تو اهمیتی به تصویری که ‫تو آینه می‌بینم نمیدی 671 00:46:05,170 --> 00:46:07,923 ‫می‌خوای بدونی چه حسی داره، مگه نه؟ 672 00:46:19,560 --> 00:46:20,769 ‫بهم میگی؟ 673 00:46:28,277 --> 00:46:30,800 ‫ما نزدیک به سه ساعت صحبت کردیم 674 00:46:30,825 --> 00:46:33,620 ‫تا وقتی که نگهبان زندان مداخله کرد 675 00:46:33,949 --> 00:46:35,451 ‫قوانین برای همه یکسانه 676 00:46:35,951 --> 00:46:37,786 ‫قرار بود باز هم باهم صحبت کنیم 677 00:46:38,370 --> 00:46:40,706 ‫اما تقدیر جور دیگه‌ای رقم خورد 678 00:46:42,338 --> 00:46:43,815 ‫کاشف به عمل اومد که 679 00:46:43,840 --> 00:46:48,706 ‫عمو ریک دوست نداشت اجازه بده نایل ‫مابقی عمرش رو تو زندون سپری کنه 680 00:46:51,133 --> 00:46:53,406 ‫هیچ قفسی اندازه‌ی نایل نبود 681 00:46:54,428 --> 00:46:59,043 ‫بنابراین به یکی از دوستان قدیمیش ‫زنگ زد تا یه لطف دیگه در حقش بکنه 682 00:47:01,894 --> 00:47:04,897 ‫چه برداشتی میشد از مرگش کرد؟ 683 00:47:05,933 --> 00:47:08,352 ‫عدالتی بر پایه‌ی کارما؟ 684 00:47:08,650 --> 00:47:10,027 ‫یه پایان خوش؟ 685 00:47:11,361 --> 00:47:14,174 ‫انتقام به همین شکل فریبنده‌ست 686 00:47:14,198 --> 00:47:17,510 ‫وانمود می‌کنه که ‫خط پاکی بین خیر و شر وجود داره، 687 00:47:17,534 --> 00:47:19,328 ‫اما همش یه توهمه 688 00:47:19,828 --> 00:47:22,915 ‫می‌دونم، چون گرفتارش شدم 689 00:47:24,124 --> 00:47:26,195 ‫بعد از این که پسرم رو از دست دادم، 690 00:47:26,460 --> 00:47:30,339 ‫انتقام رو مثل یه غمِ دوم ‫در آغوش گرفتم 691 00:47:31,048 --> 00:47:32,966 ‫یه همدم مقدس 692 00:47:35,552 --> 00:47:39,181 ‫واسه خودم داستانی از درست و غلط ساختم 693 00:47:40,098 --> 00:47:43,310 ‫از مجازات گناهکار 694 00:47:44,561 --> 00:47:46,814 ‫نایل عطش خونم رو حس کرد و 695 00:47:47,314 --> 00:47:50,818 ‫اون داستان رو به واقعیت تبدیل کرد 696 00:47:55,823 --> 00:47:57,783 ‫اون عصبانیت من رو جذب کرد و 697 00:47:58,283 --> 00:48:00,528 ‫مثل فرشته‌ی تاریکی، 698 00:48:00,553 --> 00:48:05,224 ‫آرزویی که به زبون نمیشد آورد رو ‫به واقعیت تبدیل کرد و 699 00:48:06,250 --> 00:48:09,586 ‫یه مادر دیگه رو به عزای پسرش نشوند 700 00:48:10,212 --> 00:48:13,987 ‫یه نفر دیگه که ‫عصبانیت وجودش رو فرا گرفته 701 00:48:15,217 --> 00:48:18,512 ‫انتقام، انتقام به همراه داره 702 00:48:20,973 --> 00:48:22,307 ‫زخمی که... 703 00:48:24,643 --> 00:48:26,395 ‫هرگز خوب نمیشه 704 00:48:33,443 --> 00:48:36,697 ‫من در این چرخه سهیم‌ام 705 00:48:38,574 --> 00:48:41,159 ‫دستانم به هیچ وجه پاک نیستن 706 00:48:42,077 --> 00:48:43,077 ‫سلام 707 00:48:43,537 --> 00:48:44,973 ‫- اومدی ‫- معلومه 708 00:48:44,997 --> 00:48:46,140 ‫سلام 709 00:48:46,164 --> 00:48:47,809 ‫اگی، ایشون مِگه 710 00:48:47,833 --> 00:48:50,144 ‫واو! خیلی از آشناییت خوشوقتم 711 00:48:50,168 --> 00:48:52,689 ‫- همچنین، آره. تبریک میگم ‫- ممنون 712 00:48:52,713 --> 00:48:55,275 ‫حرف نداره. ‫می‌دونم خودت می‌دونی، اما... 713 00:48:55,299 --> 00:48:58,278 ‫اما هرگز از شنیدنش خسته نمیشه 714 00:48:58,302 --> 00:49:00,780 ‫مگ، ایشون کاروله، ویراستارم 715 00:49:00,804 --> 00:49:02,240 ‫- سلام. خوشوقتم ‫- سلام 716 00:49:02,264 --> 00:49:04,224 ‫هر پایانی یه شروع تازه‌ست 717 00:49:04,850 --> 00:49:08,437 ‫صفحه رو ورق می‌زنیم، اما ‫نمی‌تونیم از داستان‌مون پیشی بگیریم و 718 00:49:09,146 --> 00:49:11,815 ‫منظور بودایی‌ها از کارما واقعاً همین بود 719 00:49:12,858 --> 00:49:15,360 ‫واسه اونا، کارما یه انتقام کیهانی نیست 720 00:49:16,403 --> 00:49:19,656 ‫این که جهان از اون بالا ‫دست به انتقام می‌زنه 721 00:49:21,033 --> 00:49:22,034 ‫برای اونا... 722 00:49:22,659 --> 00:49:26,163 ‫کارما بیشتر شبیه بذریه که می‌کاریم 723 00:49:26,663 --> 00:49:28,266 ‫گل‌پسر خودمه؟ 724 00:49:28,290 --> 00:49:30,268 ‫بذرهایی که به نسل بعد منتقل می‌کنیم 725 00:49:30,292 --> 00:49:31,446 ‫آره، مامان؟ 726 00:49:32,169 --> 00:49:33,754 ‫هرچی بکاریم، همون رو درو می‌کنیم 727 00:49:34,254 --> 00:49:36,423 ‫چه تو این زندگی، چه تو زندگی بعدی 728 00:49:38,175 --> 00:49:40,344 ‫کارما میراث و... 729 00:49:41,261 --> 00:49:42,751 ‫حق مسلم ماست 730 00:49:42,930 --> 00:49:44,032 ‫آره، آره 731 00:49:44,056 --> 00:49:46,529 ‫اما هر جور که بخوایم تعریفش کنیم، 732 00:49:47,100 --> 00:49:48,936 ‫یه چیزی رو نایل راست می‌گفت 733 00:49:51,133 --> 00:49:53,233 ‫کارما به هیچ بنی بشری رحم نمی‌کنه 734 00:49:53,615 --> 00:50:04,615 ‫« ترجمه از امیر فرحناک » ‫::. t.me/FarahSub .:: 735 00:50:06,453 --> 00:50:07,453 ‫چیزی نیست 736 00:50:08,413 --> 00:50:09,539 ‫چیزی نیست 737 00:50:12,097 --> 00:50:22,097 دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی @DigiMoviez 738 00:50:22,250 --> 00:50:32,250 ارائه‌ای از وب‌سایت دیجی موویز :.:.: DigiMoviez.Com :.:.: