1 00:00:00,000 --> 00:00:10,000 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:10,024 --> 00:00:20,024 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 3 00:00:20,048 --> 00:00:30,048 ‫« ترجمه از امیر فرحناک، امیرعلی و محیا مبین مقدم » 4 00:00:35,354 --> 00:00:40,250 ‫« ماه آبی » 5 00:00:43,672 --> 00:00:49,410 ‫«هوشیار و پرانرژی بود و بودن در کنارِش حال می‌داد ‫اسکار همرستاین دوم» 6 00:00:50,511 --> 00:00:53,982 ‫«غمگین‌ترین آدمی بود که به عمرم دیدم ‫میبل مرسر» 7 00:00:54,471 --> 00:00:57,992 ‫♪ تلگراف کردم و زنگ زدم ♪ 8 00:00:58,016 --> 00:01:02,604 ‫♪ یه نامه‌ی هواییِ ویژه هم فرستادم ♪ 9 00:01:03,229 --> 00:01:05,124 ‫آره، می‌دونم 10 00:01:05,148 --> 00:01:11,071 ‫♪ جوابش خداحافظی بود، ♪ ‫♪ حتی هزینه‌ی پستش هم رو دستم موند ♪ 11 00:01:15,158 --> 00:01:19,263 ‫♪ فقط یه بار عاشق شدم و ♪ 12 00:01:19,287 --> 00:01:21,748 ‫♪ اون یه بار هم عاشق تو شدم ♪ 13 00:01:22,624 --> 00:01:23,875 ‫قافیه‌ی سه‌تایی 14 00:01:26,419 --> 00:01:32,092 ‫♪ هر اتفاقی که برام میفته... ♪ 15 00:01:37,055 --> 00:01:38,431 ‫گندش بزنن 16 00:01:42,227 --> 00:01:43,704 ‫آره 17 00:01:43,728 --> 00:01:45,456 ‫رادیوی دبلیوکیو‌ایکس‌آر خبر درگذشتِ 18 00:01:45,480 --> 00:01:48,042 ‫یکی از برجسته‌ترین ترانه‌سرایان آمریکا، 19 00:01:48,066 --> 00:01:50,419 ‫لورنز هارت، که شب گذشته در 20 00:01:50,443 --> 00:01:52,338 ‫بیمارستان داکترز در منهتن 21 00:01:52,362 --> 00:01:54,423 ‫بر اثر عوارض ذات‌الریه ‫فوت کرده را اعلام می‌کند 22 00:01:54,447 --> 00:01:57,468 ‫آقای هارت تنها ۴۸ سال داشت 23 00:01:57,492 --> 00:02:01,263 ‫بیش از ۲۰ سال هارت و شریکش، ‫ریچارد راجرز که 24 00:02:01,287 --> 00:02:03,974 ‫آهنگسازی می‌کرد و ‫هارت که ترانه می‌نوشت، 25 00:02:03,998 --> 00:02:06,227 ‫در نتیجه‌ی ادغام نبوغ خودشون 26 00:02:06,251 --> 00:02:09,230 ‫دست به خلقِ مجموعه‌ی موفقی از ‫موزیکال‌های کمدی زدن 27 00:02:09,254 --> 00:02:12,608 ‫گاهاً از این دو به عنوان ‫«گیلبرت و سالیوان» آمریکا یاد میشه 28 00:02:12,632 --> 00:02:15,694 ‫از راجرز و هارت با ترانه‌هایی نظیر 29 00:02:15,718 --> 00:02:18,656 ‫ولنتاین بامزه‌ی من، ‫خانم من یک خانه‌به‌دوشه، 30 00:02:18,680 --> 00:02:20,116 ‫کجا و کِی، 31 00:02:20,140 --> 00:02:23,035 ‫با شعری در قلبم، عاشقانه نیست؟ 32 00:02:23,059 --> 00:02:25,454 ‫قلبم وایساد، افسون‌شده، 33 00:02:25,478 --> 00:02:28,541 ‫نمی‌دونستم ساعت چنده، منهتن، 34 00:02:28,565 --> 00:02:29,816 ‫و ماه آبی یاد میشه 35 00:02:30,945 --> 00:02:33,714 ‫« هفت ماه قبل » ‫« ۳۱ مارس ۱۹۴۳ » 36 00:02:34,070 --> 00:02:36,423 ‫♪ ا‌کلا، ا‌کلا، ا‌کلا، ا‌کلا، ا‌کلا، ♪ 37 00:02:36,447 --> 00:02:38,926 ‫♪ ا‌کلا، ا‌کلا، ا‌کلا، ا‌کلا، ا‌کلا، ♪ 38 00:02:38,950 --> 00:02:41,887 ‫♪ ما به این سرزمین تعلق داریم ♪ 39 00:02:41,911 --> 00:02:43,639 ‫الان به اون «سرزمین عظیم» می‌رسه 40 00:02:43,663 --> 00:02:45,182 ‫♪ جایی که بهش تعلق داریم ♪ ‫♪ یه سرزمین عظیمه ♪ 41 00:02:45,206 --> 00:02:47,476 ‫♪ و وقتی که میگیم ♪ 42 00:02:47,500 --> 00:02:51,272 ‫♪ یاو! آیی‌پیوییه! ♪ 43 00:02:51,296 --> 00:02:52,898 ‫♪ منظورمون اینه که ♪ 44 00:02:52,922 --> 00:02:54,733 ‫♪ «اوکلاهما، داری خوب پیش میری!» ♪ 45 00:02:54,757 --> 00:02:56,986 ‫من نوشیدنی‌لازم‌ام 46 00:02:57,010 --> 00:02:59,113 ‫- لوری ‫- می‌بینمت، مامان 47 00:02:59,137 --> 00:03:00,305 ‫♪ ا-و-ک-ل-ا-ه-م-ا ♪ 48 00:03:01,514 --> 00:03:06,620 ‫♪ اوکلاهما! ♪ 49 00:03:22,319 --> 00:03:25,674 ‫« رستوران و کبابی ساردی » 50 00:03:50,980 --> 00:03:55,586 ‫واسه بار آخر میگم، ‫اون نامه‌ها رو بذار رو میز 51 00:03:55,610 --> 00:03:58,547 ‫«اگه لازلو و آرمانی که ‫براش می‌جنگی اینقدر برات مهمن، 52 00:03:58,571 --> 00:04:01,258 ‫پس، هیچی جلودارت نیست» 53 00:04:01,282 --> 00:04:04,970 ‫خیلی‌خب، بذار کارت رو راحت کنم 54 00:04:04,994 --> 00:04:08,390 ‫«یالا، بزن. اینجوری در حقم لطف می‌کنی» 55 00:04:08,414 --> 00:04:11,101 ‫یادت نره، ‫اسلحه رو سمت کیرت نشونه گرفتم 56 00:04:11,125 --> 00:04:13,419 ‫هرجای دیگه رو بزنی ‫بیشتر دردم می‌گیره 57 00:04:15,213 --> 00:04:16,607 ‫خداوندا! 58 00:04:16,631 --> 00:04:17,942 ‫چند بار این فیلم رو دیدیم؟ 59 00:04:17,966 --> 00:04:20,319 ‫بدترین دیالوگ کازابلانکا؟ 60 00:04:20,343 --> 00:04:24,156 ‫«خب، رویه شکسته شده» 61 00:04:24,180 --> 00:04:26,033 ‫آخه «خب، رویه شکسته شده»؟ 62 00:04:26,057 --> 00:04:28,786 ‫چطور میشه رویه رو شکوند، لامصب؟ 63 00:04:28,810 --> 00:04:32,623 ‫اونجا تو هالیوود ‫مگه انگلیسی حرف نمی‌زنن؟ 64 00:04:32,647 --> 00:04:35,209 ‫ولی نمیشه عاشق کلود رینس نبود 65 00:04:35,233 --> 00:04:38,587 ‫- نقطه‌ی عطف فیلم خودش بود ‫- شک نکن 66 00:04:38,611 --> 00:04:39,922 ‫می‌دونی چرا اینقدر خوبه؟ 67 00:04:39,946 --> 00:04:42,633 ‫چون هم رهبره و هم قدش کوتاهه 68 00:04:42,657 --> 00:04:45,135 ‫که ثابت می‌کنه ‫می‌تونی جفتش باشی و 69 00:04:45,159 --> 00:04:46,512 ‫من هم عاشق همینم 70 00:04:46,536 --> 00:04:48,472 ‫به ایلسا میگه: 71 00:04:48,496 --> 00:04:53,352 ‫«بانو، این از اون دسته مردهاست که ‫اگه من یه زن بودم و 72 00:04:53,376 --> 00:04:56,272 ‫تو رابطه بودم، ‫عاشق ریک می‌شدم» 73 00:04:56,296 --> 00:04:58,274 ‫خوب بهش فکر کن 74 00:04:58,298 --> 00:05:00,859 ‫آخر فیلم پیش کی می‌مونه؟ 75 00:05:00,883 --> 00:05:04,613 ‫با کی دست تو دستِ هم توی مه میرن؟ 76 00:05:04,637 --> 00:05:06,323 ‫منظورت اینه که ریک و سروان رنو... 77 00:05:06,347 --> 00:05:07,741 ‫فکر کردی اونجا توی 78 00:05:07,765 --> 00:05:10,077 ‫سربازخونه‌ی فرانسه‌ی آزاد ‫توی برازاویل چه خبره؟ 79 00:05:10,101 --> 00:05:12,746 ‫این همون سکانسیه که ‫نمی‌تونن بهت نشون بدن 80 00:05:12,770 --> 00:05:15,504 ‫خیلی‌خب. بهترین دیالوگ کازابلانکا؟ 81 00:05:17,817 --> 00:05:20,045 ‫«هیچکس تابحال اینقدر عاشق من نبود» 82 00:05:20,069 --> 00:05:21,797 ‫خارق‌العاده نیست؟ 83 00:05:21,821 --> 00:05:25,134 ‫شیش کلمه. ‫هیچکس تابحال اینقدر عاشق من نبود 84 00:05:25,158 --> 00:05:27,303 ‫واقعاً کی اونقدری که باید ‫بهش عشق ورزیده شده؟ 85 00:05:27,327 --> 00:05:28,721 ‫کی نصف چیزی که باید ‫بهش عشق ورزیده شده؟ 86 00:05:28,745 --> 00:05:29,887 ‫یه پیک برام می‌ریزی؟ 87 00:05:31,038 --> 00:05:32,266 ‫لری، خودت گفتی تحت هیچ شرایطی... 88 00:05:32,290 --> 00:05:33,600 ‫فقط می‌خوام تماشاش کنم 89 00:05:33,624 --> 00:05:37,021 ‫می‌خوام سنگینی رنگ ‫کهرباییش رو تو دستم حس کنم 90 00:05:37,045 --> 00:05:39,464 ‫- گفتی تحت هیچ شرایطی... ‫- بریز اون مشروب رو 91 00:05:45,011 --> 00:05:46,780 ‫گفتم الیزابت چی بهم گفت؟ 92 00:05:46,804 --> 00:05:48,699 ‫امشب قراره اینجا ببینمش 93 00:05:48,723 --> 00:05:50,534 ‫- منظورت همونیه که... ‫- ادی، ادی، ادی 94 00:05:50,558 --> 00:05:53,996 ‫- چیه؟ ‫- لاأقل یکم حفظ ظاهر کن 95 00:05:54,020 --> 00:05:56,206 ‫مادرش ممکنه هر لحظه از در بیاد تو 96 00:05:56,230 --> 00:05:58,042 ‫- شرمنده ‫- جدی میگم 97 00:05:58,066 --> 00:06:00,544 ‫واقعاً این دختر رو دوست دارم 98 00:06:00,568 --> 00:06:02,671 ‫این خط و این نشون، ‫قضیه فراتر از سکسه 99 00:06:02,695 --> 00:06:04,923 ‫- فراتر از سکس مگه چیزی هم داریم؟ ‫- خودم هم نمی‌دونم 100 00:06:04,947 --> 00:06:06,884 ‫ذره‌ای لیاقتش رو ندارم، 101 00:06:06,908 --> 00:06:09,094 ‫ولی همیشه همینه دیگه، مگه نه؟ 102 00:06:09,118 --> 00:06:10,637 ‫«ستایش غیرمنطقی» 103 00:06:10,661 --> 00:06:12,056 ‫عبارتیه که خودش گفت 104 00:06:12,080 --> 00:06:13,932 ‫از قضا شاعر هم هست. ‫بهت گفته بودم؟ 105 00:06:13,956 --> 00:06:16,518 ‫یه پیک آب گازدار میدی؟ 106 00:06:16,542 --> 00:06:20,254 ‫می‌خوام به یکی زل بزنم و ‫اون یکی رو بخورم 107 00:06:20,922 --> 00:06:22,423 ‫پس، این دختره... 108 00:06:24,425 --> 00:06:27,780 ‫تو واقعاً... می‌دونی، 109 00:06:27,804 --> 00:06:30,199 ‫با یه دانشجوی ۲۰ ساله رفتی تو رابطه؟ 110 00:06:30,223 --> 00:06:33,160 ‫قضیه پیچیده‌تر از چیزیه که فکر می‌کنی 111 00:06:33,184 --> 00:06:35,120 ‫بذار بطری باشه 112 00:06:35,144 --> 00:06:37,164 ‫مثل یه شعر مصوره 113 00:06:37,188 --> 00:06:38,957 ‫تو که هیچی راجع‌بهش بهم نمیگی 114 00:06:38,981 --> 00:06:41,168 ‫می‌دونی امسال هدفِ پنهونی من چیه؟ 115 00:06:41,192 --> 00:06:42,836 ‫- چیه؟ ‫- جدی میگم. واقعاً 116 00:06:42,860 --> 00:06:47,174 ‫هدف پنهونیم اینه که اینقدر ترسو نباشم 117 00:06:47,199 --> 00:06:50,094 ‫- الیزابت وایلند. برای... ‫- اونا واسه منن! 118 00:06:50,118 --> 00:06:53,514 ‫خدایا! همین چندتا شد پنج دلار؟ 119 00:06:53,538 --> 00:06:55,039 ‫بعلاوه‌ی هزینه‌ی ارسال، بله 120 00:06:56,999 --> 00:06:58,727 ‫لورنز هارت؟ 121 00:06:58,751 --> 00:07:01,688 ‫فکر کنم این اسم رو یه جایی شنیدم 122 00:07:01,712 --> 00:07:05,567 ‫پس، این یه دلار انعام ‫واسه شیرین‌زبونیت، بچه‌جون 123 00:07:05,591 --> 00:07:07,885 ‫روال کار شکسته شد 124 00:07:09,429 --> 00:07:11,949 ‫هی، این رو خودش بهم داد 125 00:07:11,973 --> 00:07:13,951 ‫از نیوهِون ارسالش کرد 126 00:07:13,975 --> 00:07:15,160 ‫چون گفتم یه چیزی می‌خوام که 127 00:07:15,184 --> 00:07:16,578 ‫لمسش کرده باشه 128 00:07:16,602 --> 00:07:19,164 ‫خداوندا! انگار دوباره ۱۷ سالمه 129 00:07:19,188 --> 00:07:20,666 ‫با این تفاوت که هیچوقت ۱۷ سالم نبود 130 00:07:20,690 --> 00:07:23,192 ‫مستقیم از کودکی به فرسودگی رسیدم 131 00:07:24,569 --> 00:07:26,672 ‫ادی، یه مشروب به این بچه بده 132 00:07:26,696 --> 00:07:28,424 ‫نه، ممنون. الان سر کارم 133 00:07:28,448 --> 00:07:30,634 ‫خدایا، سر کارت باید مشروب بخوری دیگه 134 00:07:30,658 --> 00:07:32,636 ‫اسمت چیه؟ اِسوِن، درسته؟ 135 00:07:32,660 --> 00:07:35,431 ‫- تروی ‫- چی از این بهتر؟ 136 00:07:35,455 --> 00:07:37,433 ‫ببین، اِسون، امشب بیکاری؟ 137 00:07:37,457 --> 00:07:39,351 ‫ادی، میشه یه پیک ‫مشروب به این بچه بدی؟ 138 00:07:39,375 --> 00:07:40,394 ‫- باشه ‫- چون امشب قراره 139 00:07:40,418 --> 00:07:43,021 ‫خونه‌مون یه مهمونی بزرگ بگیرم 140 00:07:43,045 --> 00:07:45,357 ‫همه‌ی اهل نمایش قراره اونجا باشن 141 00:07:45,381 --> 00:07:47,818 ‫گروه موسیقی گلدن گیت کوارتت رو رزرو کردم 142 00:07:47,842 --> 00:07:49,111 ‫جدی میگم 143 00:07:49,135 --> 00:07:51,155 ‫می‌خوام تو هم بیای، ‫یکی از دوستات هم بیار، 144 00:07:51,179 --> 00:07:52,781 ‫یکی نه، ده دوازده نفری رو بیار 145 00:07:52,805 --> 00:07:55,534 ‫قراره از اون مهمونی‌هایی بشه که ‫تو عمرت ندیدی 146 00:07:55,558 --> 00:07:59,204 ‫آدرسم توی آردزلیه، بلدی دیگه؟ ‫خیابون ۹۱اُم، جنب پارک 147 00:07:59,228 --> 00:08:01,582 ‫به مسئول پذیرش بگو 148 00:08:01,606 --> 00:08:03,667 ‫از مهمون‌های لورنز هارت هستی 149 00:08:03,691 --> 00:08:05,627 ‫باید رمز عبور هم بلد باشی 150 00:08:05,651 --> 00:08:07,278 ‫آماده‌ای که رمز رو بهت بگم؟ 151 00:08:10,656 --> 00:08:13,493 ‫«هیچکس تابحال اینقدر عاشق من نبود» 152 00:08:14,452 --> 00:08:16,248 ‫آروم بخور! 153 00:08:16,871 --> 00:08:19,165 ‫جه منظر زیبایی 154 00:08:21,876 --> 00:08:23,604 ‫شما مشروب نمی‌خوری؟ 155 00:08:23,628 --> 00:08:25,981 ‫♪ بعد از این که یه لیتر برندی خوردم ♪ 156 00:08:26,005 --> 00:08:29,443 ‫♪ مثل گل آفتاب‌گردون بلند میشم ♪ 157 00:08:29,467 --> 00:08:30,777 ‫این آهنگه رو شنیدی؟ 158 00:08:30,801 --> 00:08:32,654 ‫نه، نه 159 00:08:32,678 --> 00:08:38,410 ‫♪ ولنتاین بامزه‌ی من، ♪ ‫♪ ولنتاین زیبا و طناز من ♪ 160 00:08:38,434 --> 00:08:40,370 ‫راستش، خیلی رادیو گوش نمیدم 161 00:08:40,394 --> 00:08:41,497 ‫تو که گفتی اسمم رو شنیدی 162 00:08:41,521 --> 00:08:42,915 ‫یعنی حتی یکی از آهنگ‌های 163 00:08:42,939 --> 00:08:44,333 ‫- راجرز و هارت رو نشنیدی؟ ‫- درسته... 164 00:08:44,357 --> 00:08:46,251 ‫فقط یادم نمیاد... 165 00:08:46,275 --> 00:08:48,462 ‫♪ به منهتن و برانکس و استتن... ♪ 166 00:08:48,486 --> 00:08:51,673 ‫خیر سرمون روی جلد مجله‌ی تایمز بودیم! 167 00:08:51,697 --> 00:08:54,116 ‫عکسم روی دیوار اینجا... 168 00:08:55,368 --> 00:08:57,429 ‫ادی، عکس من کو؟ 169 00:08:57,453 --> 00:08:58,805 ‫جابجاش کردن 170 00:08:58,829 --> 00:08:59,598 ‫- یعنی چی... ‫- خیلی‌خب، 171 00:08:59,622 --> 00:09:00,622 ‫این یکی رو چی؟ 172 00:09:02,917 --> 00:09:05,103 ‫♪ ای ماه آبی ♪ 173 00:09:05,127 --> 00:09:06,396 ‫این یکی رو شنیدم! 174 00:09:06,420 --> 00:09:09,549 ‫♪ دیدی که تک و تنهام ♪ 175 00:09:10,841 --> 00:09:14,780 ‫بدون رؤیایی در قلبم 176 00:09:14,804 --> 00:09:17,741 ‫بدون عشقی که مال من هست 177 00:09:17,765 --> 00:09:20,202 ‫مسخره‌ترین شعریه که نوشتم! 178 00:09:20,226 --> 00:09:21,870 ‫- خودت نوشتیش؟ ‫- اصلاً قرار نبود... 179 00:09:21,894 --> 00:09:23,247 ‫اسمش هم این باشه 180 00:09:23,271 --> 00:09:24,706 ‫این آهنگ رو دوست دارم 181 00:09:24,730 --> 00:09:26,566 ‫انعامم رو پس می‌گیرم 182 00:09:29,527 --> 00:09:31,654 ‫مهمونیم رو نپیچونی‌ها، اِسون! 183 00:09:34,865 --> 00:09:36,969 ‫چند شب پیش، دکتر بندر 184 00:09:36,993 --> 00:09:39,763 ‫بعد از این که بهش گفتم ‫از ویوین خاستگاری کردم و 185 00:09:39,787 --> 00:09:42,140 ‫باز هم جواب رد بهم داد، 186 00:09:42,164 --> 00:09:44,851 ‫بهم گفت: ‫«لری، تکلیفت رو مشخص کن» 187 00:09:44,875 --> 00:09:47,271 ‫«بالاخره همجنس‌گرایی یا دگرجنس‌گرا؟» 188 00:09:47,295 --> 00:09:49,565 ‫بهش گفتم: «دُکی، من جفت‌دست‌گرام» 189 00:09:49,589 --> 00:09:51,358 ‫ازم پرسید جفت‌دست‌گرا دیگه چه کوفتیه 190 00:09:51,382 --> 00:09:53,068 ‫بهش گفتم: ‫«یعنی می‌تونم به طور مساوی 191 00:09:53,092 --> 00:09:54,778 ‫با جفت دست‌هام خودارضایی کنم 192 00:09:54,802 --> 00:09:57,114 ‫لری! خانم اینجاست! 193 00:09:57,138 --> 00:09:59,599 ‫خانم‌ها هم می‌تونن از ‫جفت دست‌هاشون استفاده کنن 194 00:10:00,808 --> 00:10:02,494 ‫اما واسه شاعر بودن باید 195 00:10:02,518 --> 00:10:04,705 ‫یه جورایی همه‌جنس‌گرا باشی، مگه نه؟ 196 00:10:04,729 --> 00:10:06,873 ‫باید از هر قشری روی کره‌ی خاکی 197 00:10:06,897 --> 00:10:08,542 ‫تو وجودت جا داشته باشن 198 00:10:08,566 --> 00:10:10,586 ‫آقایون، خانم‌ها، اسب‌ها 199 00:10:10,610 --> 00:10:14,256 ‫چطور می‌تونی صدای هم‌خوانی جهان باشی، 200 00:10:14,280 --> 00:10:17,783 ‫وقتی همه‌شون رو تو وجودت نداری؟ 201 00:10:20,411 --> 00:10:23,348 ‫ادی، به یه همجنس‌گرای 202 00:10:23,372 --> 00:10:25,767 ‫مصمم و سرسخت چی میگن؟ 203 00:10:25,791 --> 00:10:27,918 ‫خسته‌گِی‌ناپذیر 204 00:10:30,129 --> 00:10:34,759 ‫سلامتی گذشته‌ی بزرگ و باشکوه که ‫توش همه چی اهمیت بیشتری داشت 205 00:10:37,511 --> 00:10:39,781 ‫به نواختن ادامه بده. ‫کارت درسته. 206 00:10:39,805 --> 00:10:43,683 ‫- ممنون. من تو مسیرِ آهنگ‌ساز شدنم ‫- تو مسیر؟ 207 00:10:43,684 --> 00:10:45,728 ‫با اتوبوس میری یا با قطار؟ 208 00:10:46,395 --> 00:10:49,313 ‫بهتره اسمت رو یادداشت کنم ‫اگه یه وقت به یه همکار جدید نیاز پیدا کردم 209 00:10:49,314 --> 00:10:51,483 ‫هی، به افتتاحیه‌ی امشب رفتی؟ 210 00:10:52,067 --> 00:10:55,737 ‫اکلاهما! تازه با علامت تعجب 211 00:10:55,738 --> 00:10:59,240 ‫یه فکت بگم. هر عنوانی ‫که علامت تعجب بخواد، 212 00:10:59,241 --> 00:11:00,993 ‫نباید سمتش رفت 213 00:11:02,786 --> 00:11:04,370 ‫گفتی اسمت چیه؟ 214 00:11:04,371 --> 00:11:07,749 ‫مورتی ریفکین. ولی به خودم میگم مورتی رافرتی 215 00:11:07,750 --> 00:11:10,335 ‫عمراً کسی حدس بزنه یهودی هستی 216 00:11:18,010 --> 00:11:19,303 ‫نظرت درباره اکلاهما چی بود؟ 217 00:11:20,637 --> 00:11:23,557 ‫نظر من چی بود؟ 218 00:11:24,308 --> 00:11:26,768 ‫خب ناکلز، 219 00:11:26,769 --> 00:11:30,022 ‫ناکلز اوریفکین، اینجوری قراره صدات کنم، 220 00:11:30,814 --> 00:11:33,608 ‫توی پیش‌نمایش‌های نیو هِیوِن ‫دو بار نمایش رو دیدم، 221 00:11:33,609 --> 00:11:37,653 ‫وقتی هنوز بهش می‌گفتن «ما که رفتیم!» با علامت تعجب 222 00:11:37,654 --> 00:11:40,699 ‫و مطمئن بودم دیک قراره بهم زنگ بزنه و بگه 223 00:11:41,492 --> 00:11:44,160 ‫«لری، توی بد دردسری افتادیم 224 00:11:44,161 --> 00:11:47,830 ‫می‌خوام نمایش رو بانمکش کنی. ‫تیکه‌های کمدی بزرگی نیاز داریم» 225 00:11:47,831 --> 00:11:49,290 ‫منم آماده بودم که بگم، 226 00:11:49,291 --> 00:11:53,669 ‫«دیک، به جای این آمریکایی‌بازی‌های عامه‌پسند 227 00:11:53,670 --> 00:11:56,881 ‫بیا یه نسخه‌ی طنزش رو بسازیم!» 228 00:11:56,882 --> 00:11:59,842 ‫هیچی نشده داشتم توی ذهنم ‫متن آهنگ می‌نوشتم. نمی‌تونستم دست بردارم 229 00:11:59,843 --> 00:12:01,093 ‫باهاتون تماس گرفت؟ 230 00:12:01,094 --> 00:12:04,181 ‫شوخی می‌کنی؟ زیادی مشغول نوشتنِ کارهای هیت بیشتر بود 231 00:12:05,808 --> 00:12:08,768 ‫امشب روی صندلی لژم نشستم و 232 00:12:08,769 --> 00:12:11,604 ‫اکلاهومو، با علامت تعجب رو تماشا کردم... 233 00:12:11,605 --> 00:12:14,106 ‫که با نورهای صورتیش اکلیل می‌ریخت 234 00:12:14,107 --> 00:12:17,485 ‫و اون همه کلاه گاوچرونی و کمندچرخوندن داشت، 235 00:12:17,486 --> 00:12:21,906 ‫و از دو چیز کاملاً مطمئن بودم 236 00:12:21,907 --> 00:12:23,866 ‫هم خیلی پُرفروش بود 237 00:12:23,867 --> 00:12:27,370 ‫و هم خیلی آشغال از نظر کیفی 238 00:12:27,371 --> 00:12:29,747 ‫دوستم توی پیش‌نمایش‌ها دیدش، 239 00:12:29,748 --> 00:12:31,708 ‫گفت یکی از بهترین اجراهاییه که تا حالا دیده 240 00:12:32,167 --> 00:12:36,128 ‫اجرا از هر سطح ممکنی شیّادانه است 241 00:12:36,129 --> 00:12:38,381 ‫صحبتم از روی حسادت نیست، باشه؟ 242 00:12:38,382 --> 00:12:44,929 ‫امشب اون اجرا رو دیدم ‫و یه غرق شدن بزرگی توی قلبم حس کردم 243 00:12:44,930 --> 00:12:49,976 ‫و تمام دور و بری‌هام داشتن غش‌غش می‌خندیدن. ‫به جوک‌های درجه سه می‌خندیدن 244 00:12:49,977 --> 00:12:52,937 ‫می‌خواستم تماشاگران رو از شونه بگیرم و بگم 245 00:12:52,938 --> 00:12:57,150 ‫«به چی می‌خندین؟ بیخیال! بیشتر بخواید ازشون!» 246 00:12:58,110 --> 00:13:00,027 ‫راجرز یه نابغه است 247 00:13:00,028 --> 00:13:02,697 ‫بدون یه لحظه تردید میگم 248 00:13:02,698 --> 00:13:04,407 ‫تو نوازنده پیانویی. می‌دونی حق با منه 249 00:13:04,408 --> 00:13:05,617 ‫آره، کارش خیلی خوبه 250 00:13:06,201 --> 00:13:07,493 ‫خیلی خوبه 251 00:13:07,494 --> 00:13:11,956 ‫هیچکس دامنه‌ی کاری و هوش اختراع اون رو نداره، 252 00:13:11,957 --> 00:13:17,587 ‫ملودی‌های مردونه و اوج‌گیرنده‌ای که مثل چکش‌های بادی همین‌طور روی هم بالا می‌رفتن 253 00:13:17,588 --> 00:13:19,839 ‫راجرز یه حرومزاده بیرحمه، 254 00:13:19,840 --> 00:13:21,632 ‫ولی می‌تونه یه ملودی رو به حالت شناور در بیاره، 255 00:13:21,633 --> 00:13:26,387 ‫نشونه‌ی هنر عالی هم همینه، شناور شدن 256 00:13:26,388 --> 00:13:31,684 ‫♪ یه حس قشنگی دارم ♪ 257 00:13:31,685 --> 00:13:34,104 ‫لحظه‌اش اونه. شنیدی؟ 258 00:13:34,813 --> 00:13:36,147 ‫وقتی ستون‌فقراتت برق می‌زنه 259 00:13:36,148 --> 00:13:40,526 ‫و کل سازوکارِ آهنگ‌سازی ناگهان از جاذبه جدا می‌شه 260 00:13:40,527 --> 00:13:44,530 ‫شاید پنج نفر روی سیاره باشه ‫که بتونه از پس این کار بر بیاد، 261 00:13:44,531 --> 00:13:46,950 ‫اون حرومزاده هم یکی‌شونه 262 00:13:47,826 --> 00:13:53,414 ‫بعدش... ترانه از اسکار همرستین دوم 263 00:13:55,000 --> 00:13:56,834 ‫از اسکار چی بگم؟ 264 00:13:56,835 --> 00:13:59,295 ‫هر لحظه قراره با گام‌های بلند سروکله‌اش پیدا بشه، 265 00:13:59,296 --> 00:14:00,630 ‫کلِ ۲.۲۲۰ متر هیکلش، 266 00:14:00,631 --> 00:14:03,424 ‫و می‌دونی، دیک عمداً این بار یه قدبلند رو انتخاب کرده، 267 00:14:03,425 --> 00:14:05,301 ‫خودت می‌دونی 268 00:14:05,302 --> 00:14:06,886 ‫ولی از اسکار چی بگم؟ 269 00:14:06,887 --> 00:14:10,431 ‫خیلی خاکیه، 270 00:14:10,432 --> 00:14:13,768 ‫و بیا قبول کنیم، ‫اکثرمون خاکی هستیم 271 00:14:13,769 --> 00:14:16,312 ‫ولی یه لحظاتی هست که قسم به خدا، 272 00:14:16,313 --> 00:14:18,397 ‫لحظاتی توی کارم وجود داره 273 00:14:18,398 --> 00:14:20,566 ‫که یه چیزی بزرگتر از خودم درست کردم 274 00:14:20,567 --> 00:14:22,109 ‫موافقم، کاملاً 275 00:14:22,110 --> 00:14:25,196 ‫ممنون. کلمات بزرگتر از موزیک بودن، 276 00:14:25,197 --> 00:14:26,948 ‫بزرگتر از شخصیت‌هایی که خوندن‌شون، 277 00:14:26,949 --> 00:14:30,577 ‫و شاید نیم ثانیه به چیزی نامیرا نزدیک می‌شدن 278 00:14:31,578 --> 00:14:34,455 ‫بابت عزت‌نفس نامحدودم شرمنده، ولی همینطوره، 279 00:14:34,456 --> 00:14:37,500 ‫و اگه کسی دیگه نمیگه، پس من میگم 280 00:14:37,501 --> 00:14:40,836 ‫من یه مشت کلمه نوشتم ‫که قراره مرگ رو گول بزنه 281 00:14:40,837 --> 00:14:43,464 ‫با فروتنی یک روانی واقعی گفتی 282 00:14:43,465 --> 00:14:45,675 ‫هی! وقتی شکسپیر نوشت، 283 00:14:45,676 --> 00:14:47,969 ‫«نه مرمر، نه یادبودهای طلاکاری‌شده‌ی شاهزادگان، 284 00:14:47,970 --> 00:14:50,763 ‫نمی‌تونن از این قافیه‌ی قدرتمند بیشتر زنده بمونن،» 285 00:14:50,764 --> 00:14:53,391 ‫مردم برگشتن گفتن «خدای من، عجب ایگوی بزرگی داره؟» 286 00:14:53,392 --> 00:14:58,020 ‫نه، گفتن نابغه است و می‌دونه ‫کارش قراره بمونه 287 00:14:58,021 --> 00:14:59,230 ‫پس حالا شدی شکسپیر؟ 288 00:14:59,231 --> 00:15:02,817 ‫ببین، اکلاهما! قراره برنده جایزه پولیتزر کوفتی بشه. خودم می‌دونم 289 00:15:02,818 --> 00:15:05,194 ‫دبیرستانی‌ها از الان تا آخرالزمان قراره پخشش کنن، 290 00:15:05,195 --> 00:15:08,072 ‫چون خیلی بی‌آزاره 291 00:15:08,073 --> 00:15:11,283 ‫ولی واقعاً، کی هنرِ بی‌آزار می‌خواد؟ 292 00:15:11,284 --> 00:15:12,535 ‫ناکلز... 293 00:15:12,536 --> 00:15:14,704 ‫گوش میدی چی میگم؟ ‫سعی دارم جواب سوالت رو بدم 294 00:15:14,705 --> 00:15:17,790 ‫واسه همین خدا ما رو روی سیاره گذاشته، که به مردم توهین نکنیم؟ 295 00:15:17,791 --> 00:15:20,626 ‫مشکلِ اکلاهما! اینه، 296 00:15:20,627 --> 00:15:23,629 ‫و مشکل درست توی نمایشنامه اصلی بود، 297 00:15:23,630 --> 00:15:25,297 ‫بنفشه‌های کوفتی سبز بشوند 298 00:15:25,298 --> 00:15:27,967 ‫دیک هم اولش اون نمایشنامه رو به من نشون داد، باشه؟ 299 00:15:27,968 --> 00:15:30,469 ‫اول از من خواست اقتباسش کنم، منم گفتم نه، 300 00:15:30,470 --> 00:15:32,304 ‫و مشکلی ندارم که نوستالژیکه، 301 00:15:32,305 --> 00:15:34,265 ‫ولی اکلاهما! با علامت تعجب، 302 00:15:34,266 --> 00:15:37,560 ‫برای دنیایی نوستالژیکه که هیچوقت وجود نداشته، 303 00:15:37,561 --> 00:15:42,648 ‫و واقعاً می‌خوای نمایشنامه‌ای بنویسی ‫که اسم شخصیت اصلی موفرفری باشه؟ 304 00:15:42,649 --> 00:15:45,192 ‫ایده برای یه آهنگ به ذهنم رسید 305 00:15:45,193 --> 00:15:47,570 ‫«سلام مو! سلام لری! ‫الان پام رفت توی گه!» 306 00:15:51,283 --> 00:15:53,160 ‫دارم گوشت‌تلخی می‌کنم؟ 307 00:15:54,911 --> 00:15:57,497 ‫ربع قرن باهمدیگه نوشتیم، 308 00:15:58,040 --> 00:16:01,042 ‫و اولین نمایشی که با یکی دیگه می‌نویسه 309 00:16:01,043 --> 00:16:04,170 ‫می‌شه بزرگترین کار عمرش. گوشت‌تلخی می‌کنم؟ 310 00:16:04,171 --> 00:16:05,921 ‫- لری... ‫- معلومه که آره 311 00:16:05,922 --> 00:16:09,633 ‫ولی باید درباره الیزابت بهت بگم 312 00:16:09,634 --> 00:16:11,010 ‫باید قلبم رو پاک کنم 313 00:16:11,011 --> 00:16:12,511 ‫این شد یه چیزی. همون بیست سالهه... 314 00:16:12,512 --> 00:16:14,598 ‫هر لحظه قراره بیاد اینجا 315 00:16:15,348 --> 00:16:17,475 ‫راجرز امشب میادش، درسته؟ 316 00:16:17,476 --> 00:16:20,644 ‫- نگران نباش، معرفیت می‌کنم ‫- عالی می‌شه 317 00:16:20,645 --> 00:16:22,354 ‫می‌خوام یکی رو بیارم به آهنگ‌هام گوش کنه 318 00:16:22,355 --> 00:16:24,732 ‫خب، گوش کن و یاد بگیر 319 00:16:24,733 --> 00:16:27,986 ‫دارم درباره الیزابت بهت میگم 320 00:16:29,071 --> 00:16:31,156 ‫چهره‌اش... 321 00:16:32,157 --> 00:16:34,325 ‫یه حالت آسمانی داره 322 00:16:34,326 --> 00:16:35,659 ‫این یعنی چی دقیقاً؟ 323 00:16:35,660 --> 00:16:38,370 ‫ببین، براش کلی کادو خریدم 324 00:16:38,371 --> 00:16:40,581 ‫از کلاین براش چیز خریدی؟ 325 00:16:40,582 --> 00:16:42,416 ‫عاشقش می‌شه 326 00:16:42,417 --> 00:16:43,959 ‫آره، ولی اون دست‌دومه که. این چه کاریه؟ 327 00:16:43,960 --> 00:16:45,377 ‫این یه نسخه اول واقعیه 328 00:16:45,378 --> 00:16:47,296 ‫متوجه جادو 329 00:16:47,297 --> 00:16:48,547 ‫و معمای این دختره نیستی 330 00:16:48,548 --> 00:16:51,885 ‫«کل عمرم منتظر این بودم» 331 00:16:52,427 --> 00:16:55,055 ‫سامرست موآم توش این رو میگه، یادته؟ 332 00:16:56,848 --> 00:16:57,848 ‫- من؟ ‫- آره 333 00:16:57,849 --> 00:17:01,770 ‫«همیشه یکی عاشقه ‫و یکی می‌ذاره عاشقش باشن» 334 00:17:02,854 --> 00:17:04,021 ‫حقیقت اینه، نه؟ 335 00:17:04,022 --> 00:17:05,272 ‫البته، می‌دونی توی دردسر افتادی 336 00:17:05,273 --> 00:17:06,774 ‫وقتی داری توی کتابی که توی عنوانش 337 00:17:06,775 --> 00:17:09,361 ‫کلمه‌ی «بانداژ» رو داره ‫دنبال مفهوم زندگی می‌گردی 338 00:17:10,695 --> 00:17:12,114 ‫لری... 339 00:17:14,908 --> 00:17:16,201 ‫اون یه دختره دیگه. درسته؟ 340 00:17:16,743 --> 00:17:20,080 ‫باشه. ببین، همیشه فکر می‌کردم ‫علایقت بیشتر به سمت... 341 00:17:20,664 --> 00:17:21,790 ‫علایقم؟ 342 00:17:22,999 --> 00:17:24,918 ‫پس حالا می‌خوای تحلیلم کنی؟ 343 00:17:25,502 --> 00:17:27,379 ‫ممنون، دکتر باکاردی 344 00:17:28,255 --> 00:17:30,673 ‫ببین، توی تمرینِ موزیکال «در کنار ژوپیتر» باهاش آشنا شدم 345 00:17:30,674 --> 00:17:31,924 ‫و بازیگر نیست 346 00:17:31,925 --> 00:17:34,718 ‫دانشجوی دانشگاهه. سال اولیه 347 00:17:34,719 --> 00:17:37,721 ‫ییل. نه دانشگاه معروفش، اون واسه پسرهاست 348 00:17:37,722 --> 00:17:40,975 ‫دانشکده هنرهای عالی! 349 00:17:40,976 --> 00:17:44,520 ‫الهه‌های بوهمیایی با روپوش‌های خاکستری 350 00:17:44,521 --> 00:17:47,982 ‫که صبح زود تو نور صبحگاهی رنگ قاطی می‌کنن 351 00:17:47,983 --> 00:17:50,026 ‫فقط بیست سالشه 352 00:17:50,569 --> 00:17:51,694 ‫تو چند سالته؟ 353 00:17:51,695 --> 00:17:53,404 ‫یه ۴۷ ساله‌ی جوان هستم! 354 00:17:55,448 --> 00:17:57,158 ‫می‌دونی توی نامه‌هام بهش چی میگم؟ 355 00:17:57,159 --> 00:18:00,494 ‫«الیزابتِ بی‌بدیل من!» ‫باورت می‌شه؟ 356 00:18:00,495 --> 00:18:03,122 ‫اگه می‌تونستم همین لحظه ‫چیزی که توی قلبمه رو بنویسم، 357 00:18:03,123 --> 00:18:06,083 ‫کل تماشاگران رو شناور می‌کردم 358 00:18:06,084 --> 00:18:08,169 ‫اکلاهما! با شرم جمع می‌کنه 359 00:18:08,170 --> 00:18:10,963 ‫اگه می‌تونست هشت خط از حرف‌های دلم رو بشنوه 360 00:18:10,964 --> 00:18:13,299 ‫و امشب به هشت‌تا بار هم رفتم، پس می‌دونم دارم چی میگم 361 00:18:13,300 --> 00:18:14,634 ‫بگو! 362 00:18:15,302 --> 00:18:18,470 ‫تابستون گذشته، دیدم ساعت ۴:۳۰ صبح بیدار شدم 363 00:18:18,471 --> 00:18:20,431 ‫و تو پنج ساعت گذشته فقط... 364 00:18:20,432 --> 00:18:23,559 ‫واسه چی داری به ساعتت نگاه می‌کنی؟ 365 00:18:23,560 --> 00:18:26,645 ‫- لری، من سرِ کارم ‫- فکر کردی من دارم چه گهی می‌خورم؟ 366 00:18:26,646 --> 00:18:28,690 ‫تازه من پول نمی‌گیرم. باشه 367 00:18:32,319 --> 00:18:33,319 ‫گل‌های بیشتر... 368 00:18:33,320 --> 00:18:34,987 ‫اِدی، یه مشروب دیگه واسه اسون بریز! 369 00:18:34,988 --> 00:18:36,488 ‫برای ریچارد راجرز 370 00:18:36,489 --> 00:18:38,616 ‫خدای من، اون‌ها چقدر هزینه داشتن؟ 371 00:18:38,617 --> 00:18:41,203 ‫شونزده دلار. بعلاوه هزینه پیک 372 00:18:42,829 --> 00:18:45,998 ‫«دیک، یه حس قشنگی دارم، همه‌چیز مطابق میلت پیش میره 373 00:18:45,999 --> 00:18:47,333 ‫با عشق، دورتی» 374 00:18:47,334 --> 00:18:49,002 ‫از اسکار نقل‌قول می‌کنه؟ 375 00:18:56,092 --> 00:19:00,095 ‫من ۲۴ سال با شوهرش نویسندگی کردم، 376 00:19:00,096 --> 00:19:02,181 ‫اونوقت از اسکار نقل‌قول می‌کنه؟ 377 00:19:02,182 --> 00:19:05,893 ‫خیابون ۹۱اُم، آردزلی. دیرمون می‌شه 378 00:19:05,894 --> 00:19:07,896 ‫خیلی‌خب. خب، بازم ممنون دوستان 379 00:19:11,983 --> 00:19:12,984 ‫شب بخیر 380 00:19:25,205 --> 00:19:28,165 ‫یه لحظه باهام راه بیا 381 00:19:28,166 --> 00:19:30,709 ‫بذار برات بازسازی کنم، الیزابت رو 382 00:19:30,710 --> 00:19:33,088 ‫بسه! کردیش یا نه؟ 383 00:19:33,588 --> 00:19:36,757 ‫یکم کلاس داشته باش، ادی. ‫ناکلز، می‌تونم باهات صحبت کنم؟ 384 00:19:36,758 --> 00:19:38,133 ‫حتماً، آره 385 00:19:38,134 --> 00:19:40,262 ‫حالا کردیش یا نه؟ 386 00:19:45,934 --> 00:19:47,310 ‫الیزابت! 387 00:19:48,353 --> 00:19:49,353 ‫لری! 388 00:19:49,354 --> 00:19:51,855 ‫الیزابت بی‌بدیلِ من! 389 00:19:51,856 --> 00:19:53,148 ‫از دیدنت خیلی خوشحالم 390 00:19:53,149 --> 00:19:54,400 ‫اه... 391 00:19:54,401 --> 00:19:56,944 ‫- موهام رو دوست داری؟ ‫- عاشقشم 392 00:19:56,945 --> 00:19:59,280 ‫- از قرمز خیلی بهتره ‫- به نظر خودمم همینطوره 393 00:19:59,281 --> 00:20:03,117 ‫قرمز رو هم دوست داشتم. ‫ولی این خیلی ماورایی‌تره 394 00:20:03,118 --> 00:20:04,410 ‫باید برم واسه مهمونی آماده بشم 395 00:20:04,411 --> 00:20:06,620 ‫نه، نه، نه. ‫برات گل گرفتم! 396 00:20:06,621 --> 00:20:07,997 ‫آخی 397 00:20:07,998 --> 00:20:10,749 ‫- احساساتی شدم ‫- خب، من این اثر رو روی مردم می‌ذارم 398 00:20:10,750 --> 00:20:13,210 ‫- خیلی باهات حرف دارم ‫- مثلاً چی؟ 399 00:20:13,211 --> 00:20:15,963 ‫- دوباره دارم توی دفتر خاطراتم می‌نویسم ‫- امیدوارم بذاری بخونمش 400 00:20:15,964 --> 00:20:17,841 ‫نه، نه، نه. بزرگه 401 00:20:21,469 --> 00:20:23,269 ‫اونوقت ریچارد راجرز قراره این رو بگیره؟ 402 00:20:24,222 --> 00:20:27,266 ‫لری، مادرم اگه این رو ببینه می‌میره 403 00:20:27,267 --> 00:20:29,561 ‫- با اجازه‌ات ‫- اجازه داده شد 404 00:20:31,813 --> 00:20:34,399 ‫- اون پسره که بهت گفته بودم؟ ‫- کوپر؟ 405 00:20:35,525 --> 00:20:37,151 ‫- بالأخره اتفاق افتاد ‫- نه! 406 00:20:37,152 --> 00:20:38,486 ‫آره 407 00:20:39,279 --> 00:20:43,198 ‫توی تولدم. شب تولد بیست سالگیم 408 00:20:43,199 --> 00:20:45,492 ‫راستش خیلی دراماتیک بود. ‫می‌تونی درباره‌اش یه نمایشنامه بنویسی 409 00:20:45,493 --> 00:20:47,579 ‫یه موزیکال. «اون برخواسته» 410 00:20:48,163 --> 00:20:50,205 ‫- لری... ‫- موزیکال عید ایستره! 411 00:20:50,206 --> 00:20:51,708 ‫خیلی مذهبیه! 412 00:20:53,126 --> 00:20:55,044 ‫بذار با گفتنِ اینکه تقریباً اتفاق افتاد شفاف‌سازیش کنم 413 00:20:55,045 --> 00:20:56,337 ‫فوراً شفاف‌سازیش کن! 414 00:20:56,338 --> 00:20:58,630 ‫- بعداً کل ماجرا رو بهت میگم ‫- نه، نه، درخواست دارم 415 00:20:58,631 --> 00:21:00,884 ‫همین الان نسخه‌ی کوتاه‌شده‌اش رو بدونم 416 00:21:01,634 --> 00:21:03,428 ‫- نسخه‌ی کوتاه‌شده؟ باشه ‫- اوهوم 417 00:21:05,555 --> 00:21:07,974 ‫پوستِ کمرش بی‌نقص بود 418 00:21:08,516 --> 00:21:09,517 ‫باید برم 419 00:21:10,685 --> 00:21:13,437 ‫با ریچارد راجرز آشنام می‌کنی، درسته؟ 420 00:21:13,438 --> 00:21:14,521 ‫قبل از اینکه شب تموم بشه، 421 00:21:14,522 --> 00:21:16,815 ‫قراره یه مشت دیک گیرت بیاد 422 00:21:16,816 --> 00:21:18,735 ‫لری! خیلی بی‌ادبی! 423 00:21:20,320 --> 00:21:22,571 ‫یه مشت دیک، خنده‌دار بود 424 00:21:22,572 --> 00:21:23,782 ‫هی... 425 00:21:26,076 --> 00:21:28,660 ‫دارم یه موزیکال کامل درباره‌اش می‌نویسم 426 00:21:28,661 --> 00:21:32,539 ‫از تصاویر جنگیِ «چرا می‌جنگیمِ» فرانک کاپرا الهام گرفته 427 00:21:32,540 --> 00:21:33,875 ‫اسم این یکی اینه 428 00:21:34,501 --> 00:21:36,710 ‫«چرا می‌گاییم» 429 00:21:36,711 --> 00:21:39,505 ‫و قطعه‌ی شعر بزرگ آخرش هم می‌شه 430 00:21:39,506 --> 00:21:42,299 ‫«پوستِ کمرش بی‌نقص بود» 431 00:21:44,511 --> 00:21:46,303 ‫البته، وقتی بیست سالته، 432 00:21:46,304 --> 00:21:49,640 ‫چه جنس دیگه‌ای رو باید مبادله کنی ‫به جز بدنت؟ 433 00:21:49,641 --> 00:21:52,018 ‫تو کاری نکردی، درسته؟ 434 00:21:53,144 --> 00:21:56,439 ‫می‌تونی تصور کنی اگه الیزابت کمر من رو می‌دید چی می‌نوشت؟ 435 00:21:57,732 --> 00:21:59,691 ‫«پوست کمرش 436 00:21:59,692 --> 00:22:03,112 ‫شبیه ملافه‌ی سفیدی بود که یکی روش بالا آورده» 437 00:22:03,113 --> 00:22:07,242 ‫«شومبولش شبیه شاخِ تک‌شاخ عقب‌افتاده بود» 438 00:22:10,745 --> 00:22:11,913 ‫فقط یکی... 439 00:22:13,039 --> 00:22:15,165 ‫که بتونم بهش تبریک بگم 440 00:22:15,166 --> 00:22:16,501 ‫لری 441 00:22:17,752 --> 00:22:22,881 ‫سلامتی پوست کمرش ‫که مثل هر بخش دیگه‌اش، 442 00:22:22,882 --> 00:22:24,551 ‫بی‌نقصه 443 00:22:27,470 --> 00:22:28,804 ‫وای 444 00:22:28,805 --> 00:22:34,351 ‫چطور می‌شه این همه لذت رو ‫توی یه ظرف اینقدر کوچیک فشرده کرد؟ 445 00:22:34,352 --> 00:22:37,647 ‫کافیه. دیگه مطلقاً دست نمی‌زنم. قبول؟ 446 00:22:43,445 --> 00:22:45,405 ‫خدای من! دلم واسه گرشوین تنگ شده 447 00:22:49,451 --> 00:22:54,079 ‫مطمئنم پورگی و بِس رو بیشتر از هر کسی دیگه ‫توی این شهر دیدم 448 00:22:54,080 --> 00:22:56,081 ‫بهترین دیالوگِ پورگی، 449 00:22:56,082 --> 00:23:00,086 ‫«وقتی خدا معلول رو آفرید، می‌خواست تنها باشه» 450 00:23:02,881 --> 00:23:05,090 ‫تا حالا فکر کردی کل زندگیت یه نمایشنامه است... 451 00:23:05,091 --> 00:23:06,758 ‫و اینکه، می‌دونی، 452 00:23:06,759 --> 00:23:08,343 ‫۹۹ درصد از مردم توش، 453 00:23:08,344 --> 00:23:09,845 ‫دیالوگی ندارن، می‌دونی؟ 454 00:23:09,846 --> 00:23:12,514 ‫فقط سیاهی‌لشگرن 455 00:23:12,515 --> 00:23:17,187 ‫و تو هم، فقط یه سیاهی‌لشگر توی نمایشنامه اون‌ها هستی 456 00:23:17,687 --> 00:23:19,730 ‫عمیق بود. خیلی عمیق بود 457 00:23:19,731 --> 00:23:21,690 ‫- منم یه افکاری دارم ‫- جدی؟ 458 00:23:21,691 --> 00:23:23,025 ‫فکر کردم فقط یه سیاهی‌لشگری 459 00:23:23,026 --> 00:23:25,570 ‫می‌شه یکی این گل‌های کوفتی رو از بارِ من برداره؟ 460 00:23:26,112 --> 00:23:27,113 ‫باشه! 461 00:23:30,700 --> 00:23:32,535 ‫باید اونجوری که من دیدمش ببینیش 462 00:23:33,453 --> 00:23:36,079 ‫- الان دیدمش دیگه ‫- نه، اولین بار رو میگم 463 00:23:36,080 --> 00:23:37,831 ‫اگه نتونی اون رو ببینی، 464 00:23:37,832 --> 00:23:40,959 ‫نمی‌تونی بفهمی کل این شب درباره چیه 465 00:23:40,960 --> 00:23:42,628 ‫کم‌کم دارم فکر می‌کنم نکردیش 466 00:23:42,629 --> 00:23:46,507 ‫می‌خوام این تردستی رو روی تو تمرین کنم ‫قبل از اینکه روی اون انجامش بدم 467 00:23:46,508 --> 00:23:48,175 ‫و به عنوان تردستی بهش نشون نمیدم 468 00:23:48,176 --> 00:23:52,429 ‫به عنوان یه آزمایش نشونش میدم 469 00:23:52,430 --> 00:23:54,890 ‫که ثابت کنم یه ارتباط فراحسی بین ماست 470 00:23:54,891 --> 00:23:56,600 ‫این کسشعرها رو باور داره، 471 00:23:56,601 --> 00:23:58,810 ‫بیست دقیقه از سایکوکینزی حرف می‌زد 472 00:23:58,811 --> 00:24:00,604 ‫من یه کلمه از حرف‌هاش رو نمی‌فهمیدم 473 00:24:00,605 --> 00:24:02,814 ‫نشسته بودم، سر تکون می‌دادم و فکر می‌کردم، 474 00:24:02,815 --> 00:24:05,484 ‫«واقعاً سوتین انگوری بسته؟» 475 00:24:08,196 --> 00:24:11,240 ‫بعدش، ورق بازیِ خودم رو بهتون یاد میدم 476 00:24:11,241 --> 00:24:14,159 ‫- رامیِ کیرخور ‫- لری، مودب باش 477 00:24:14,160 --> 00:24:16,119 ‫به خاطر کلمه‌ی کیرخور بهت برخورد؟ 478 00:24:16,120 --> 00:24:18,372 ‫باشه، ازش استفاده نمی‌کنم. ‫بهت قول میدم 479 00:24:18,373 --> 00:24:19,831 ‫به عنوان یه کیرخور 480 00:24:19,832 --> 00:24:23,544 ‫ولی بذار از اولین باری که دیدمش بهت بگم 481 00:24:23,545 --> 00:24:25,254 ‫فکر کنم ترجیح میدم تردستی رو ببینم 482 00:24:25,255 --> 00:24:26,755 ‫منم همینطور 483 00:24:26,756 --> 00:24:29,676 ‫می‌دونی سکسی‌ترین چیز روی سیاره زمین چیه؟ 484 00:24:30,593 --> 00:24:32,261 ‫یه کیرِ نیمه‌شق 485 00:24:32,262 --> 00:24:34,179 ‫خدای من لری، کسی نمی‌خواد این حرف‌ها رو بشنوه 486 00:24:34,180 --> 00:24:35,347 ‫با تو نیستم 487 00:24:35,348 --> 00:24:36,682 ‫- با کی هستی پس؟ ‫- خودم 488 00:24:36,683 --> 00:24:38,809 ‫باید با یه آدم جالب صحبت کنم. ‫ولی جدی میگم 489 00:24:38,810 --> 00:24:41,270 ‫یه کیر نیمه‌شق یه قوله 490 00:24:41,271 --> 00:24:44,398 ‫یه کیر کامل‌شق علامت تعجبه 491 00:24:44,399 --> 00:24:47,985 ‫به عنوان نویسنده، بهم توهین می‌کنه. ‫خیلی پُر سروصداست خیلی بالغانه است 492 00:24:47,986 --> 00:24:49,486 ‫داستان دیگه تموم شده 493 00:24:49,487 --> 00:24:54,157 ‫ولی کیر نیمه‌شق، داره میاد یا داره میره؟ 494 00:24:56,786 --> 00:25:01,456 ‫ولی خانم‌ها دقیقاً به خاطر نداشتن کیر برام جذابـن 495 00:25:01,457 --> 00:25:02,542 ‫منم همینطور 496 00:25:03,126 --> 00:25:07,087 ‫توی منظره احساسی خیلی جالب‌تری ‫نسبت به ما زندگی می‌کنن 497 00:25:07,088 --> 00:25:09,840 ‫منظره‌ای که ما فقط می‌تونیم خوابش رو ببینیم 498 00:25:09,841 --> 00:25:12,843 ‫ولی امشب منظره‌ها مهم نیستن 499 00:25:12,844 --> 00:25:15,971 ‫پرتره‌ی الیزابته، و فقط الیزابت 500 00:25:15,972 --> 00:25:17,097 ‫باز شروع کرد 501 00:25:17,098 --> 00:25:18,890 ‫صبرکن، دیدی که خوشگله، درسته؟ 502 00:25:18,891 --> 00:25:22,937 ‫اگه زیبایی کلاسیک نداره، پس کلمه درستش... 503 00:25:25,898 --> 00:25:26,941 ‫ممه‌هاش خوب بود 504 00:25:27,859 --> 00:25:31,361 ‫کوچیک بود ولی خیلی کِشنده بود 505 00:25:32,447 --> 00:25:34,114 ‫کاش می‌تونستم نقاشیش کنم 506 00:25:34,115 --> 00:25:38,327 ‫به نظرم این صمیمی‌ترین راهِ نگاه کردن به یک شخصه 507 00:25:38,328 --> 00:25:39,911 ‫همزمان، کمترین احساسات رو داره 508 00:25:39,912 --> 00:25:42,789 ‫اینکه دقیق سطوح صورتش رو بازسازی کنی، 509 00:25:42,790 --> 00:25:46,002 ‫دو کک‌مک کوچیک روی گونه چپش 510 00:25:47,754 --> 00:25:50,757 ‫شما قیافه آشنایی دارید. ‫عکس‌تون رو یه جایی دیدم 511 00:25:52,216 --> 00:25:53,217 ‫نویسنده‌اید؟ 512 00:25:55,470 --> 00:25:58,221 ‫خب، پس از این داستان لذت خواهید برد 513 00:25:58,222 --> 00:26:00,140 ‫چون در مورد... 514 00:26:03,561 --> 00:26:04,562 ‫شخص غیرقابل توصیفه؟ 515 00:26:05,605 --> 00:26:07,481 ‫بهترین کلمه رو استفاده کردین 516 00:26:07,482 --> 00:26:10,192 ‫خدای من! شما ای‌بی وایت هستید! ‫شما اندی وایت هستید! 517 00:26:12,487 --> 00:26:16,365 ‫نمی‌تونم بگم چقدر از مقالات‌تون لذت بردم 518 00:26:16,366 --> 00:26:18,825 ‫هیچ‌چیز بیشتر از اون‌ها بهم لذت نداده 519 00:26:18,826 --> 00:26:21,244 ‫- عاشق زبان‌تون هستم ‫- ممنونم 520 00:26:21,245 --> 00:26:22,537 ‫عاشق نشانه‌گذاری‌تون هستم 521 00:26:22,538 --> 00:26:24,206 ‫نمی‌تونید یه کامای ساده رو جابجا کنید. درست میگم؟ 522 00:26:24,207 --> 00:26:26,625 ‫شما یک موزیسین هستی، وایت 523 00:26:26,626 --> 00:26:27,834 ‫موزیسین شمایی 524 00:26:27,835 --> 00:26:32,422 ‫شما بیشتر از هرکسی، از این داستان لذت خواهید برد 525 00:26:32,423 --> 00:26:34,800 ‫این دختره، الیزابت 526 00:26:34,801 --> 00:26:37,594 ‫نمی‌تونم براش نمایش اجرا کنم. ‫می‌دونی منظورم چیه؟ 527 00:26:37,595 --> 00:26:40,639 ‫علاقه نداره. ‫هیچوقت درباره‌ی خودم ازم نمی‌پرسه 528 00:26:40,640 --> 00:26:43,642 ‫هرگز. خیلی هم بحث بی‌علاقگی نیست، فکر کنم، 529 00:26:43,643 --> 00:26:45,310 ‫چون دوتامون می‌دونیم 530 00:26:45,311 --> 00:26:47,479 ‫که اون حقاً از من جالب‌تره 531 00:26:47,480 --> 00:26:49,272 ‫و این حرف رو جدی میگم 532 00:26:49,273 --> 00:26:51,191 ‫موهاش رو دیدین؟ 533 00:26:51,192 --> 00:26:54,945 ‫وقتی ماه جولای گذشته وارد تئاتر شد ‫اولین چیزی بود که بهش دقت کردم 534 00:26:54,946 --> 00:26:58,074 ‫انگار هوایی که می‌کشید با من فرق داشت 535 00:26:58,991 --> 00:27:01,243 ‫- خوشم اومد ‫- باور کن، وایت، 536 00:27:01,244 --> 00:27:03,620 ‫یه موزیکال عالی ازش در میاد! 537 00:27:03,621 --> 00:27:07,040 ‫و حتی یه ساقه ذرت لعنتی هم تو کل نمایش نمیاد! 538 00:27:07,041 --> 00:27:09,876 ‫هی دوستان، محض اطلاع، 539 00:27:09,877 --> 00:27:13,213 ‫«ذرت تا چشمِ فیل بالا رفته» 540 00:27:13,214 --> 00:27:17,551 ‫احمقانه‌ترین لیریک در تاریخ ترانه‌نویسی آمریکاست 541 00:27:17,552 --> 00:27:20,095 ‫آره، کاملاً منطقیه، و بله، جور در میاد، 542 00:27:20,096 --> 00:27:24,141 ‫ولی تصویر یک مزرعه ذرت اکلاهمایی 543 00:27:24,142 --> 00:27:27,018 ‫که یه فیل کوفتی وسطش وایساده؟ 544 00:27:27,019 --> 00:27:29,563 ‫- من فیل دوست دارم ‫- آره، همه فیل دوست داریم، ادی 545 00:27:29,564 --> 00:27:31,481 ‫ببین اندی، می‌خوام این رو ببینی 546 00:27:31,482 --> 00:27:33,191 ‫داشتم به حرف‌هاش گوش می‌کردم، 547 00:27:33,192 --> 00:27:35,277 ‫ولی یه کلمه از حرف‌هاش رو نمی‌فهمیدم 548 00:27:35,278 --> 00:27:37,320 ‫چون فقط داشتم به این فکر می‌کردم که 549 00:27:37,321 --> 00:27:39,990 ‫«صبرکن تا گرمای نگاهش رو حس کنی، 550 00:27:39,991 --> 00:27:42,868 ‫اندیشناک و شیرین و خردمندانه» 551 00:27:42,869 --> 00:27:47,164 ‫وقتی اون لیریک رو نوشتم ‫داشتم به اون فکر می‌کردم 552 00:27:47,165 --> 00:27:51,043 ‫سه کلمه‌ی بی‌نقص در بهترین ترتیب 553 00:27:51,711 --> 00:27:55,922 ‫حالا تو بگو، کدوم لیریک‌نویسی می‌تونه ‫درست از «اندیشناک» استفاده کنه؟ 554 00:27:55,923 --> 00:27:57,008 ‫کدوم آهنگ بود؟ 555 00:27:57,675 --> 00:27:59,801 ‫فقط دارم میگم، وقتی خوبم، خیلی خوبم 556 00:27:59,802 --> 00:28:02,345 ‫همون صداش کافیه! کار نویسنده اینه 557 00:28:02,346 --> 00:28:07,351 ‫آسیب‌پذیری‌مون رو مثل ردا می‌پوشیم که کل دنیا ببینن 558 00:28:08,102 --> 00:28:09,561 ‫از کلمه‌ی «ردا» خوشم میاد 559 00:28:09,562 --> 00:28:11,522 ‫چون مثل خودمون عتیقه است 560 00:28:12,273 --> 00:28:13,608 ‫یه مشروب دیگه میل داری؟ 561 00:28:16,110 --> 00:28:17,235 ‫حتماً. چرا که نه؟ 562 00:28:17,236 --> 00:28:19,529 ‫هزارتا دلیل واسه «نه» به ذهنم می‌رسه، 563 00:28:19,530 --> 00:28:21,782 ‫ولی با «آره»‌هاش رقابت نمی‌کنن 564 00:28:21,783 --> 00:28:24,493 ‫ادی، خدا رو پاس بدار و قدر پزشک خونه رو بدون! 565 00:28:24,494 --> 00:28:26,913 ‫یه دور دیگه! فقط یکمی، فقط... 566 00:28:28,915 --> 00:28:32,626 ‫می‌دونی توی مقاله‌ای که از فلوریدا نوشتی ‫چی رو دوست داشتم؟ 567 00:28:32,627 --> 00:28:33,711 ‫اون خط 568 00:28:34,420 --> 00:28:39,591 ‫«دریا جواب تمام سوالات رو میده و همیشه به یک شکل... 569 00:28:39,592 --> 00:28:42,010 ‫اینقدر زود؟» 570 00:28:42,011 --> 00:28:43,512 ‫یا خدا 571 00:28:43,513 --> 00:28:47,391 ‫اینکه یه صدا رو برداری و به چی تبدیلش کنی؟ 572 00:28:48,518 --> 00:28:50,603 ‫نشانه ابدیت 573 00:28:51,813 --> 00:28:53,272 ‫استعداد کوچک منه 574 00:28:54,398 --> 00:28:59,903 ‫سلامتی شعرنویسی که از هزار منبع غیرمنتظره روی سر ما می‌باره 575 00:28:59,904 --> 00:29:01,322 ‫سلامتی شعرنویسی خودت 576 00:29:02,198 --> 00:29:03,198 ‫هوم 577 00:29:07,370 --> 00:29:10,288 ‫ببین، اون بیست سالشه، من ۴۷ 578 00:29:10,289 --> 00:29:13,250 ‫بیا مثل دوتا الکلیِ معقول درباره‌اش بحث کنیم 579 00:29:13,251 --> 00:29:17,128 ‫اولش همه‌چیز دقیقاً همونجوری بود که به نظر می‌رسید 580 00:29:17,129 --> 00:29:20,048 ‫من مربیش بودم و گمونم 581 00:29:20,049 --> 00:29:22,467 ‫از نظر اون همون «پیرمرد شکوهمند» تئاتر بودم 582 00:29:22,468 --> 00:29:25,220 ‫رفته بودم شوبرت که در کنار ژوپیتر رو تمرین کنیم، 583 00:29:25,221 --> 00:29:27,347 ‫نمایش یک گند مقدس بود 584 00:29:27,348 --> 00:29:29,641 ‫داشتم با جانی گرین بحث می‌کردم 585 00:29:29,642 --> 00:29:31,434 ‫درباره لیریکِ «سلامم رو به برادوی برسون» 586 00:29:31,435 --> 00:29:35,772 ‫یادمه بچه که بودم، عاشق اون آهنگ بودم 587 00:29:35,773 --> 00:29:38,775 ‫سلامم رو به برادوی برسونید 588 00:29:38,776 --> 00:29:41,528 ‫بگید قبل از اینکه دیر بشه خودم رو می‌رسونم 589 00:29:41,529 --> 00:29:44,489 ‫ِفوراً، حتی توی بچگیم فهمیدم، 590 00:29:44,490 --> 00:29:48,368 ‫که چیزی که اون خط رو قوی می‌کرد، ‫بهش ضرورت می‌داد، قافیه‌ی داخلیش بود 591 00:29:48,369 --> 00:29:51,121 ‫نه فقط «دیر بشه.» ‫بلکه اون یکی. «برسونید، می‌رسونم» 592 00:29:51,122 --> 00:29:52,873 ‫اون خط منطقاً باید این باشه 593 00:29:52,874 --> 00:29:55,709 ‫«سلامم رو به برادوی برسونید و بگید میام» 594 00:29:55,710 --> 00:29:58,379 ‫ولی اینکه فعلش رو بکنی «می‌رسونم،» 595 00:29:59,797 --> 00:30:01,007 ‫خیلی متفاوتش می‌کرد 596 00:30:01,674 --> 00:30:03,341 ‫ناکلز، کوهن بلدی؟ 597 00:30:05,011 --> 00:30:09,055 ‫♪ اونجا! اونجا! ♪ 598 00:30:09,056 --> 00:30:12,976 ‫♪ خبر بدید، خبر بدید به اونجا ♪ 599 00:30:12,977 --> 00:30:17,564 ‫♪ که یانکی‌ها دارن میان! ♪ ‫♪ یانکی‌ها دارن میان! ♪ 600 00:30:17,565 --> 00:30:21,526 ‫♪ درام درام صدای درام همه‌جاست... ♪ 601 00:30:21,527 --> 00:30:25,572 ‫♪ میایم اونجا ♪ ‫♪ قراره بیایم اونجا! ♪ 602 00:30:25,573 --> 00:30:30,410 ‫♪ و تا تموم نشه برنمی‌گردیم، اونجا! ♪ 603 00:30:30,411 --> 00:30:32,662 ‫می‌دونی یانکی‌ها توی جنگ بزرگ واقعاً چی خوندن؟ 604 00:30:32,663 --> 00:30:35,958 ‫«ما برنمی‌گردیم. اونجا دفن خواهیم شد!» 605 00:30:37,752 --> 00:30:39,003 ‫و همینطور هم شد 606 00:30:39,670 --> 00:30:43,674 ‫کل کشته‌های جنگ بزرگ، ۳۷ میلیون 607 00:30:45,217 --> 00:30:49,471 ‫فکر کنم صفتِ بزرگ ‫هیچوقت نباید قبل از کلمه جنگ بیاد 608 00:30:49,472 --> 00:30:51,389 ‫قبول دارم 609 00:30:51,390 --> 00:30:54,517 ‫خدا چی فکر می‌کنه وقتی به خلقتش نگاه می‌کنه 610 00:30:54,518 --> 00:30:56,686 ‫و می‌بینه که با شرافتمندانه‌ترین انگیزه، 611 00:30:56,687 --> 00:30:59,606 ‫۳۷ میلیون نفر رو روانه قبر کردیم؟ 612 00:30:59,607 --> 00:31:02,360 ‫واسه همینه که همیشه بارون میاد. ‫خدا گریه‌اش گرفته 613 00:31:03,194 --> 00:31:05,153 ‫خب، من وطن‌پرستم. جدی میگم 614 00:31:05,154 --> 00:31:07,280 ‫تو که سربازی. خدا خیرت بده 615 00:31:07,281 --> 00:31:09,824 ‫ولی این بار چند نفر قراره بمیرن؟ 616 00:31:09,825 --> 00:31:11,744 ‫اصلاً می‌شه عددش رو مشخص کرد؟ 617 00:31:12,536 --> 00:31:15,205 ‫من اومدم مرخصی. از مادرم مراقبت کنم 618 00:31:15,206 --> 00:31:16,915 ‫اون بیشتر از من وحشت کرده 619 00:31:16,916 --> 00:31:18,208 ‫کِی اعزام می‌شی؟ 620 00:31:18,209 --> 00:31:21,545 ‫دو هفته دیگه برم می‌گردونن ‫به مرکز فعالیت دشمن 621 00:31:22,380 --> 00:31:23,713 ‫بردلی بیچ، نیوجرسی 622 00:31:23,714 --> 00:31:25,632 ‫توی هتل گراسمن دارم کد مورس آموزش میدم 623 00:31:25,633 --> 00:31:29,928 ‫بردلی بیچ، جایی که مأموران دشمن توی پیاده‌رو قدم می‌زنن 624 00:31:29,929 --> 00:31:33,264 ‫و خودشون رو جای زنان یهودی خزپوش جا زدن 625 00:31:33,265 --> 00:31:34,349 ‫قبلاً با یه دختر اهل بردلی بیچ 626 00:31:34,350 --> 00:31:36,226 ‫سوسیس رو مخفی کن بازی می‌کردم 627 00:31:36,227 --> 00:31:37,311 ‫جدی؟ 628 00:31:37,895 --> 00:31:40,438 ‫اون مقاله‌ی مجله‌ی زندگی درباره گوادال‌کانال رو خوندی؟ 629 00:31:40,439 --> 00:31:42,565 ‫اینکه قبل از نبرد، 630 00:31:42,566 --> 00:31:44,651 ‫سربازها به جای سنگ 631 00:31:44,652 --> 00:31:45,987 ‫روی آب سکه پرت می‌کردن 632 00:31:46,445 --> 00:31:48,698 ‫چون می‌دونستن هیچوقت قرار نیست برگردن 633 00:31:51,867 --> 00:31:54,202 ‫من نمی‌تونم برم ارتش. به خاطر چشم‌هام 634 00:31:54,203 --> 00:31:56,247 ‫مشکل‌شون چیه؟ باز می‌شن؟ 635 00:31:57,873 --> 00:32:01,042 ‫صحبت از آدم‌هایی شد که قرار نیست برگردن، 636 00:32:01,043 --> 00:32:02,628 ‫می‌خوام این رو بخونی 637 00:32:03,254 --> 00:32:04,880 ‫مال برنامه نمایش در کنار ژوپیتره 638 00:32:11,554 --> 00:32:12,555 ‫با صدای بلند! 639 00:32:17,476 --> 00:32:18,643 ‫اه... 640 00:32:18,644 --> 00:32:20,103 ‫«راجرز و هارت، 641 00:32:20,104 --> 00:32:22,184 ‫به اندازه‌ی داشهوند و شتر یک‌کوهانه باهم فرق دارن 642 00:32:22,773 --> 00:32:26,402 ‫یکی‌شون اپرا و زندگی خانوادگی رو دوست داره، ‫اون یکی میره سراغ کلاب شبانه و مردم 643 00:32:26,986 --> 00:32:28,570 ‫یکی‌شون متأهله و دوتا بچه داره، 644 00:32:28,571 --> 00:32:30,655 ‫اون یکی مجرده و از بارتندرها حمایت می‌کنه» 645 00:32:30,656 --> 00:32:32,158 ‫اینم به افتخار تو، ادی 646 00:32:33,617 --> 00:32:36,077 ‫«کوچولوئه، یعنی لری، سیگار می‌کشه، 647 00:32:36,078 --> 00:32:38,747 ‫بزرگش، سیاهش، کوچیکش، قهوه‌ایش، هر نوعیش 648 00:32:38,748 --> 00:32:41,417 ‫در حالی که دیک، یعنی راجرز، فقط سیگارت می‌کشه 649 00:32:42,001 --> 00:32:45,920 ‫یکی‌شون حدوداً ۴:۳۰ صبح می‌خوابه، اون یکی هیچوقت عیاشی نمی‌کنه» 650 00:32:45,921 --> 00:32:48,174 ‫بهترین فعل رو داره، درسته؟ 651 00:32:49,133 --> 00:32:51,468 ‫«گرچه، با وجود تفاوت‌های جسمانی و خلق‌وخویی‌شون، 652 00:32:51,469 --> 00:32:54,180 ‫هوش‌شون مثل کالباس و تخم‌مرغ مکمل همدیگه است 653 00:32:55,014 --> 00:32:57,807 ‫آهنگ‌های انفرادی‌شون بالای هزارتاست» 654 00:32:57,808 --> 00:32:58,893 ‫هزارتا آهنگ؟ 655 00:32:59,810 --> 00:33:01,728 ‫«باخشونت باهم مخالفت می‌کنن، ولی هیچوقت دعوا نمی‌کنن، 656 00:33:01,729 --> 00:33:04,814 ‫و توی بیست و خرده‌ای سالی که مهارت‌شون رو پیشه کردن، 657 00:33:04,815 --> 00:33:06,983 ‫هیچوقت با کسی جز همدیگه کار نکردن...» 658 00:33:06,984 --> 00:33:08,069 ‫تا الان 659 00:33:09,320 --> 00:33:10,488 ‫جالب بود 660 00:33:11,030 --> 00:33:12,363 ‫خودم نوشتمش 661 00:33:12,364 --> 00:33:16,535 ‫یک بار هم به ماه آبیِ کوفتی اشاره نکردم 662 00:33:17,536 --> 00:33:21,664 ‫چندتا از پارتیتورهام رو واسه الیزابت فرستادم. ‫جوابی نداد. درک نمی‌کنم 663 00:33:21,665 --> 00:33:22,749 ‫جنده است 664 00:33:22,750 --> 00:33:25,376 ‫روی سنگ‌قبرم این رو می‌نویسن 665 00:33:25,377 --> 00:33:28,756 ‫- اون جنده است؟ ‫- لونرز میلتون هارت 666 00:33:29,423 --> 00:33:30,465 ‫بهش نرسید 667 00:33:30,466 --> 00:33:32,383 ‫مردم میان سر قبرم و میگن، می‌دونی چیه؟ 668 00:33:32,384 --> 00:33:34,761 ‫- به من هم نرسید ‫- به من که قطعاً نرسیده 669 00:33:34,762 --> 00:33:38,098 ‫- هی لَر، به من می‌رسه! ‫- حالا گوش کنید 670 00:33:38,099 --> 00:33:40,517 ‫من و الیزابت یه آخرهفته باهم گذروندیم 671 00:33:40,518 --> 00:33:42,060 ‫واقعاً میگم 672 00:33:42,061 --> 00:33:46,439 ‫یه آخرهفته‌ی پرهیجان و عالی، آخرِ تابستون گذشته 673 00:33:46,440 --> 00:33:48,109 ‫قبل از اینکه برگرده ییل 674 00:33:48,609 --> 00:33:54,531 ‫نزدیک‌ترین حسیه که تا حالا به عاری از خود بودنِ خالص داشتم 675 00:33:54,532 --> 00:33:56,908 ‫نوانس بود، عمیق بود 676 00:33:56,909 --> 00:33:58,701 ‫دقیقاً چقدر عمیق؟ 677 00:33:58,702 --> 00:34:01,204 ‫گوش کن دلقک. دیدمش، 678 00:34:01,205 --> 00:34:04,583 ‫و اولین چیزی که بهش گفتم این بود، «ببخشید، 679 00:34:05,167 --> 00:34:08,461 ‫ولی شما بهترین استایل هرکسی توی این تئاتر رو دارید» 680 00:34:09,797 --> 00:34:11,840 ‫کاش عکسِ اون لحظه رو داشتم 681 00:34:11,841 --> 00:34:15,426 ‫کاش عکس هر لحظه که باهاش گذروندم رو داشتم 682 00:34:16,428 --> 00:34:20,808 ‫برام سخته درست درش بیارم. ‫دنبال اینم که مشخص کنم... 683 00:34:21,809 --> 00:34:24,061 ‫اندی، کمکم کن. ‫کلمه مناسبش چیه؟ 684 00:34:24,770 --> 00:34:25,770 ‫افسون کردن؟ 685 00:34:27,106 --> 00:34:28,774 ‫و می‌دونی چقدر سخته 686 00:34:29,733 --> 00:34:33,236 ‫باورم نمی‌شد می‌خواست با من صحبت کنه 687 00:34:33,237 --> 00:34:35,029 ‫هِی دور و بَرِ تئاتر رو نگاه می‌کردم، 688 00:34:35,030 --> 00:34:37,323 ‫حتماً به کسی دیگه علاقه داره 689 00:34:37,324 --> 00:34:40,785 ‫ولی نه! داشت روی صندلی کناریم در تئاتر می‌نشست، 690 00:34:40,786 --> 00:34:44,038 ‫تا حدی نزدیک که عفتش اجازه بده 691 00:34:44,039 --> 00:34:47,125 ‫و قلبم واقعاً به تپش افتاده بود 692 00:34:47,126 --> 00:34:50,545 ‫و من هیچوقت همچین حسی پیدا نمی‌کنم، ‫نه برای مردها نه زن‌ها 693 00:34:50,546 --> 00:34:55,466 ‫ولی یه سارافون زرد پوشیده بود، 694 00:34:55,467 --> 00:34:58,219 ‫توی تئاتر هم گرم بود 695 00:34:58,220 --> 00:35:00,263 ‫ساعت‌ها باهام حرف می‌زد 696 00:35:00,264 --> 00:35:03,433 ‫پای برهنه‌اش روی دسته صندلی 697 00:35:03,434 --> 00:35:05,977 ‫و می‌دونم حرف‌هام اینجوریه انگار ‫من یه میانسالِ پخمه‌ام 698 00:35:05,978 --> 00:35:07,520 ‫که روی یه دانشجوی خوشگل کراش زده، 699 00:35:07,521 --> 00:35:09,480 ‫و شاید هم همین باشه 700 00:35:09,481 --> 00:35:10,733 ‫ولی یه چیزی رو می‌دونید؟ 701 00:35:11,317 --> 00:35:15,820 ‫شاید همون نباشه 702 00:35:15,821 --> 00:35:18,908 ‫گاهی حس می‌کنم... نخندید به این حرفم، 703 00:35:19,575 --> 00:35:24,079 ‫بعد از یک عمر برخوردِ کورکورانه با غریبه‌ها، 704 00:35:24,830 --> 00:35:26,415 ‫بالأخره یه دوستی پیدا کردیم 705 00:35:27,791 --> 00:35:30,002 ‫شاید مفهوم افسون کردن همینه 706 00:35:30,836 --> 00:35:34,214 ‫یک آخرهفته‌ی پُرنور! 707 00:35:34,215 --> 00:35:37,175 ‫باید تا برنگشته این رو تا آخر بهتون بگم 708 00:35:37,176 --> 00:35:38,676 ‫گوش میدی چی میگم؟ 709 00:35:38,677 --> 00:35:40,470 ‫آره، پاهاش روی چیزه بود 710 00:35:40,471 --> 00:35:43,181 ‫انگار تمام لیریک‌های عاشقانه‌ای که تا حالا نوشتم 711 00:35:43,182 --> 00:35:47,435 ‫یه جور برون‌مایه‌ی شفاهی داشتن، ‫که یهو شکل انسانی گرفته بودن 712 00:35:47,436 --> 00:35:48,519 ‫برون چی؟ 713 00:35:48,520 --> 00:35:49,604 ‫شاید مادرش باشه 714 00:35:49,605 --> 00:35:51,148 ‫نباید این رو بشنوه 715 00:35:52,233 --> 00:35:53,358 ‫من چی؟ 716 00:35:53,359 --> 00:35:54,984 ‫تو فقط یه سیاهی‌لشگری 717 00:35:54,985 --> 00:35:56,569 ‫باشه، ولی بازم پولم رو می‌گیرم، درسته؟ 718 00:35:56,570 --> 00:35:58,322 ‫کاملاً 719 00:35:59,365 --> 00:36:01,951 ‫برام مهمه که تا آخر بگمش 720 00:36:02,743 --> 00:36:05,078 ‫یه آخرهفته‌ی تابستونی به شدت گرم بود، 721 00:36:05,079 --> 00:36:08,706 ‫که با تمام بی‌اعتنایی‌ای که تونستم نشون بدم ازش پرسیدم، 722 00:36:08,707 --> 00:36:12,335 ‫که می‌خواد از گرمای شهر فرار کنه، 723 00:36:12,336 --> 00:36:15,046 ‫آخرهفته رو با من در دریاچه دانمور در درمانت بگذرونه یا نه 724 00:36:15,047 --> 00:36:18,800 ‫و بدون یک لحظه تردید، گفت، 725 00:36:18,801 --> 00:36:20,176 ‫«خوشحال می‌شم، لری» 726 00:36:21,387 --> 00:36:24,347 ‫باور کن اندی، این دختر تایپ منه 727 00:36:24,348 --> 00:36:26,683 ‫ببخشید، عذر می‌خوام، دارم وراجی می‌کنم، 728 00:36:26,684 --> 00:36:32,146 ‫ولی چطور می‌شه زمان حال واقعی عاشق شدن رو 729 00:36:32,147 --> 00:36:33,732 ‫شرح داد؟ 730 00:36:34,984 --> 00:36:36,193 ‫قضیه اینه؟ 731 00:36:37,319 --> 00:36:40,780 ‫شاید. یعنی، کار اشتباهی نکردم، باشه؟ 732 00:36:40,781 --> 00:36:44,742 ‫قانون منع جابجایی زنان یا حتی قانون مرد میانسال رو نقض نکردم 733 00:36:44,743 --> 00:36:46,703 ‫براش یه تابلو از دریاچه دانمور رو خریدم، 734 00:36:46,704 --> 00:36:48,621 ‫از یه پیرمرد ورمانتی 735 00:36:48,622 --> 00:36:51,582 ‫خریدمش تا یادش بمونه 736 00:36:51,583 --> 00:36:53,627 ‫یه بار اون حوالی رفتم قایق‌سواری 737 00:36:54,336 --> 00:36:55,963 ‫هی لری! 738 00:36:59,842 --> 00:37:00,926 ‫بعدش چی؟ 739 00:37:01,802 --> 00:37:04,680 ‫پرده سوم. اواخر اون روز، 740 00:37:05,389 --> 00:37:07,098 ‫در گرمای کلبه نشسته بود 741 00:37:07,099 --> 00:37:10,476 ‫نزدیک یه پرچم کوچیک از فورت تیکاندرُگا روی دیوار نشسته بود 742 00:37:10,477 --> 00:37:15,148 ‫یه پیراهن کار مردونه‌ی آبی تنش بود که آستین‌هاش رو بالا زده بود 743 00:37:15,149 --> 00:37:18,943 ‫یهو تمامش برام در دسترس بود، 744 00:37:18,944 --> 00:37:22,780 ‫یه نعمت جوانی و مغز 745 00:37:22,781 --> 00:37:24,490 ‫و ترقوه 746 00:37:24,491 --> 00:37:26,827 ‫شونه‌اش رو لمس کردم، 747 00:37:27,995 --> 00:37:30,621 ‫و به قول یه نویسنده دوزاری که گفته، 748 00:37:30,622 --> 00:37:32,583 ‫«قلبم ثابت ایستاد» 749 00:37:33,625 --> 00:37:36,587 ‫دستم رو گرفت و گفت، «لری، 750 00:37:37,254 --> 00:37:40,132 ‫بیا این رو بذاریم واسه یه روز دیگه» 751 00:37:41,550 --> 00:37:43,259 ‫و تمام چیزی که می‌تونم بهت بگم، دوست من، 752 00:37:43,260 --> 00:37:49,183 ‫اینه که احتمال خیلی خوبی وجود داره که امشب همون یه روز دیگه باشه 753 00:37:54,605 --> 00:37:57,940 ‫یکم برید عقب. ‫خانم‌ها، چه زیبا، چه زیبا! 754 00:37:59,026 --> 00:38:01,779 ‫راجرز! راجرز! 755 00:38:02,196 --> 00:38:03,447 ‫آره، خوشگله! 756 00:38:04,198 --> 00:38:05,199 ‫باشه 757 00:38:05,991 --> 00:38:07,031 ‫متشکرم. ممنون 758 00:38:07,201 --> 00:38:08,326 ‫هی، خیلی ممنون 759 00:38:08,327 --> 00:38:09,827 ‫متشکرم. ممنون 760 00:38:09,828 --> 00:38:10,913 ‫آفرین! 761 00:38:12,748 --> 00:38:14,916 ‫خیلی ممنون 762 00:38:14,917 --> 00:38:17,836 ‫حالا وقت نمایش واقعی شب رسیده 763 00:38:26,595 --> 00:38:29,056 ‫ادی، ادی. ادی، این رو جمع کن! 764 00:38:33,602 --> 00:38:34,852 ‫هی 765 00:38:34,853 --> 00:38:36,187 ‫پس کردتش یا نه؟ 766 00:38:36,188 --> 00:38:37,647 ‫فکر می‌کنه شاید امشب شبش باشه 767 00:38:37,648 --> 00:38:41,652 ‫وای لری. لری، لری 768 00:38:42,319 --> 00:38:44,154 ‫فکر می‌کنی دختره توی اون چی می‌بینه؟ 769 00:38:44,696 --> 00:38:47,825 ‫فکر کنم یه مرد پولدار و مشهور می‌بینه ‫که می‌تونه به حرفه‌اش کمک کنه 770 00:38:49,159 --> 00:38:51,536 ‫فکر می‌کنم می‌دونه یکی از بزرگترین 771 00:38:51,537 --> 00:38:54,331 ‫تقدیرکننده‌های زیبایی اون رو تحسین می‌کنه 772 00:38:55,249 --> 00:38:57,376 ‫- می‌دونی دیگه چی فکر می‌کنم؟ ‫- چی؟ 773 00:38:58,293 --> 00:39:00,545 ‫فکر می‌کنم سوتین انگوری پوشیده 774 00:39:00,546 --> 00:39:03,465 ‫باشه راجرز. آقایون، لطفاً بیاید یکی بگیریم 775 00:39:04,341 --> 00:39:06,802 ‫قشنگ بود. زودباش. ‫خیلی‌خب، لبخند بزرگ! 776 00:39:07,678 --> 00:39:09,762 ‫- زیبا بود ‫- دیک! دیک! 777 00:39:09,763 --> 00:39:13,516 ‫خدای من! نمایش قراره بیست سال پخش بشه! 778 00:39:13,517 --> 00:39:16,310 ‫از رز اسکاتلندی بزرگتر می‌شه 779 00:39:16,311 --> 00:39:19,147 ‫- خواهیم دید ‫- یهودی‌تر هم هست، پس می‌شه تورش رو گذاشت 780 00:39:19,148 --> 00:39:20,982 ‫خب، ممنون که اومدی، لری 781 00:39:20,983 --> 00:39:22,608 ‫- اسکار! ‫- لری 782 00:39:22,609 --> 00:39:25,445 ‫هر دفعه که می‌بینمت قدت بلندتر می‌شه 783 00:39:25,446 --> 00:39:28,239 ‫چی بگم؟ لیریک‌ها عالیه 784 00:39:28,240 --> 00:39:31,868 ‫وقتی لازم باشه شاعرانه است، ‫وقتی لازمه خنده‌داره 785 00:39:31,869 --> 00:39:35,288 ‫هیچ قافیه‌ای اشتباه نیست، شنیدنش لذت‌بخشه 786 00:39:35,289 --> 00:39:38,416 ‫وقتی چراغ‌ها کم‌نور می‌شن ‫من فقط یه احمقـم 787 00:39:38,417 --> 00:39:41,127 ‫عالیه! شنیدی که تشویق می‌کردم؟ 788 00:39:41,128 --> 00:39:43,254 ‫فکر کنم شلوغ‌ترین آدم کل تئاتر بودی! 789 00:39:43,255 --> 00:39:46,048 ‫چون بیشتر از هر کسی توی کل تئاتر دوستش داشتم! 790 00:39:46,049 --> 00:39:48,050 ‫- بذارید یه مشروب براتون بیارم ‫- نه ممنون 791 00:39:48,051 --> 00:39:50,261 ‫لری، دو دقیقه وقت داری؟ 792 00:39:50,262 --> 00:39:51,512 ‫یه لحظه بهمون وقت بدین 793 00:39:51,513 --> 00:39:52,764 ‫ببخشید، اسکار 794 00:39:57,978 --> 00:39:58,979 ‫آم... 795 00:40:00,439 --> 00:40:01,689 ‫خب، من و دوایت ویلمن 796 00:40:01,690 --> 00:40:03,608 ‫داشتیم صحبت می‌کردیم که «یک یانکی اهل کنتیکت» رو برگردونیم 797 00:40:03,609 --> 00:40:04,692 ‫عالیه! 798 00:40:04,693 --> 00:40:07,320 ‫آره، تو فکرم به ویوین سگال بگم 799 00:40:07,321 --> 00:40:10,323 ‫خدای من! از اکلاهما بیشتر پخش می‌شه! 800 00:40:10,324 --> 00:40:12,033 ‫خودم پنجاه‌تا صندلی می‌خرم 801 00:40:12,034 --> 00:40:14,911 ‫یه عنوان جدید دارم، «اوه، کملوت!» 802 00:40:16,163 --> 00:40:18,080 ‫خب، فکر کنم همون یک یانکی اهل کنتیکت رو نگه داریم 803 00:40:18,081 --> 00:40:19,874 ‫کملوت با علامت تعجب؟ 804 00:40:19,875 --> 00:40:21,876 ‫باشه، بیخیال. دارم جدی حرف می‌زنم 805 00:40:21,877 --> 00:40:24,378 ‫من همیشه جدی‌ام. ‫واسه همین مردم میگن خیلی بانمکم 806 00:40:24,379 --> 00:40:27,173 ‫خب داشتم فکر می‌کردم، ‫اگه حالِ کار کردن رو داری، شاید... 807 00:40:27,174 --> 00:40:28,883 ‫- تا حالا تو زندگیم اینقدر حالم خوب نبوده، دیک ‫- تبریک میگم، دیک 808 00:40:28,884 --> 00:40:32,386 ‫نمی‌خوام مزاحم بشم. ‫فقط... ما همه خیلی دوستش داشتیم 809 00:40:32,387 --> 00:40:33,721 ‫- جدی؟ ‫- قراره حسابی بگیره 810 00:40:33,722 --> 00:40:35,014 ‫ممنون. ممنون. متشکرم 811 00:40:35,015 --> 00:40:36,516 ‫- گلدیس بودی، درسته؟ بله ‫- بله! آره 812 00:40:36,517 --> 00:40:38,644 ‫بله، خوشحال شدم 813 00:40:40,604 --> 00:40:44,023 ‫آره، من... فقط تو فکر یه احیا نبودم، 814 00:40:44,024 --> 00:40:45,316 ‫تو فکر یه کتاب کاملاً جدید بودم 815 00:40:45,317 --> 00:40:47,903 ‫تو فکر چهار یا پنج‌تا شماره جدید بودیم 816 00:40:48,904 --> 00:40:49,946 ‫که من بنویسم؟ 817 00:40:49,947 --> 00:40:51,739 ‫معلومه که تو بنویسی. ‫که باهم بنویسیم 818 00:40:51,740 --> 00:40:54,242 ‫شونزده سال گذشته، از وقتی اون نمایش رو کار کردیم؟ 819 00:40:54,243 --> 00:40:57,620 ‫- بروزرسانی می‌خواد، نه؟ ‫- ۱۹۲۷! وندربیلت! 820 00:40:57,621 --> 00:41:00,122 ‫آره، می‌تونه بشه نمایش راجرز و هارت جدید برای پاییز 821 00:41:00,123 --> 00:41:02,291 ‫- کمدی‌های جدید، آهنگ‌های جدید ‫- رفرنس‌های جدید 822 00:41:02,292 --> 00:41:04,252 ‫کل جنگ رو به حالت هجو در میاریم 823 00:41:04,253 --> 00:41:06,212 ‫جیره‌بندی، جمع‌آوری لاستیک، جمع‌آوری نایلون، 824 00:41:06,213 --> 00:41:08,214 ‫و یه شماره‌ی جدید برای ویوین 825 00:41:08,215 --> 00:41:09,340 ‫- هجوش رو کم کن، لری ‫- کارت خیلی خوب بود 826 00:41:09,341 --> 00:41:10,466 ‫- سلام، خوشحالم می‌بینم‌تون ‫- خیلی اجرای قشنگی بود 827 00:41:10,467 --> 00:41:11,551 ‫متشکرم. ممنون 828 00:41:11,552 --> 00:41:14,345 ‫یه وقفه‌ای پیش اومد بعد کوردل هال از اون بالا دستور فرستاد: 829 00:41:14,346 --> 00:41:18,140 ‫ببخشید دخترا، مرواریداتون رو بذارین کنار ‫چون حالا ما عشق رو هم جیره‌بندی می‌کنیم 830 00:41:18,141 --> 00:41:19,642 ‫چطوری کوردل هال رو وارد کملوت کنیم؟ 831 00:41:19,643 --> 00:41:20,726 ‫کی اهمیت میده؟ بانمکه! 832 00:41:20,727 --> 00:41:23,604 ‫دیک! از ژورنال-آمریکن نیویورک 833 00:41:23,605 --> 00:41:27,817 ‫برای چشم همون‌قدر افسون‌کننده است که موسیقی ریچارد راجرز گوش‌ها رو افسون می‌کنه 834 00:41:27,818 --> 00:41:28,901 ‫- باشه ‫- آره، خوبه 835 00:41:28,902 --> 00:41:30,069 ‫خوبه. شروع خوبیه 836 00:41:30,070 --> 00:41:32,154 ‫خب، هستی براش؟ سرحالی؟ 837 00:41:32,155 --> 00:41:33,823 ‫می‌تونی جدیش بگیری؟ 838 00:41:33,824 --> 00:41:36,617 ‫آره. سوار واگنم، دیک. جدی‌ام 839 00:41:36,618 --> 00:41:39,620 ‫کل شب داشتم آبجوی زنجبیلی می‌خوردم 840 00:41:39,621 --> 00:41:43,124 ‫خب، به جز این دومیه ‫چون این یکی واسه جشن گرفتنه 841 00:41:43,125 --> 00:41:46,252 ‫این بزرگترین موزیکال در تاریخ تئاتر آمریکاست 842 00:41:46,253 --> 00:41:48,546 ‫نه، نه. باهات مشروب نمی‌خورم، لری 843 00:41:48,547 --> 00:41:50,131 ‫باشه، باشه، خیلی‌خب 844 00:41:50,132 --> 00:41:52,175 ‫ویجی! ویجی! این عکس رو بگیر! 845 00:41:53,427 --> 00:41:55,428 ‫- چی؟ اوه نه. لری، من باید... ‫- نه، نه، نه. هی 846 00:41:55,429 --> 00:41:57,598 ‫راجرز و هارت، بازم باهمدیگه! 847 00:41:58,223 --> 00:42:00,225 ‫باشه، نزدیکتر! زودباش، نزدیکتر! 848 00:42:03,812 --> 00:42:05,021 ‫ده‌تا نسخه ازش می‌خوام 849 00:42:05,022 --> 00:42:06,856 ‫عالیه. برام یه چک بنویس 850 00:42:06,857 --> 00:42:08,274 ‫باشه 851 00:42:08,275 --> 00:42:09,650 ‫خب... فکر می‌کنی حالش رو داری؟ 852 00:42:09,651 --> 00:42:11,777 ‫بهترین ایده‌ایه که توی این شونزده سال داشتم 853 00:42:11,778 --> 00:42:16,449 ‫همزمان، به نظرم باید تو فکر یه چیز کاملاً جدید باشیم 854 00:42:16,450 --> 00:42:17,575 ‫موافق نیستی؟ 855 00:42:17,576 --> 00:42:19,702 ‫راجرز و هارت جدید، ‫چیزی که مردم قبلاً ندیدن 856 00:42:19,703 --> 00:42:20,787 ‫یه چیز بزرگ! 857 00:42:21,371 --> 00:42:22,705 ‫بیا اول با احیا شروع کنیم 858 00:42:22,706 --> 00:42:24,999 ‫- کاملاً ‫- آسیاب به نوبت... 859 00:42:25,000 --> 00:42:26,417 ‫- آره، ولی... ‫- چون واقعاً فکر می‌کنم 860 00:42:26,418 --> 00:42:27,918 ‫- گوش کن ‫- می‌تونیم باهم یه آینده‌ای داشته باشیم 861 00:42:27,919 --> 00:42:29,838 ‫کی این فکر رو نمی‌کنه؟ 862 00:42:30,714 --> 00:42:35,134 ‫ولی می‌خوام یکی از اون آهنگ‌سازهایی باشم ‫که با لیریسیت‌های دیگه 863 00:42:35,135 --> 00:42:36,218 ‫کار می‌کنه 864 00:42:36,219 --> 00:42:37,970 ‫مثل آرلن، کِرن. تو عاشق کِرن هستی 865 00:42:37,971 --> 00:42:39,597 ‫هستم. می‌خوام خودِ کِرن باشم 866 00:42:39,598 --> 00:42:41,349 ‫ولی باید مثل حرفه‌ای‌ها کار کنیم، لری 867 00:42:41,350 --> 00:42:42,892 ‫از کِی مثل حرفه‌ای‌ها کار نکردم؟ 868 00:42:42,893 --> 00:42:45,811 ‫می‌خوام در زمان‌های خاصی از صبح توی دفترم کار کنیم 869 00:42:45,812 --> 00:42:48,356 ‫- می‌خوام طبق برنامه پیش برم ‫- آره. همین کار رو می‌کنیم 870 00:42:48,357 --> 00:42:49,940 ‫نمی‌خوام وقت بیشتری واسه دنبالت گشتن هدر بدم، لری 871 00:42:49,941 --> 00:42:51,609 ‫- خب، من که همینجام. ریزه میزه! ‫- می‌دونی منظورم چیه 872 00:42:51,610 --> 00:42:53,110 ‫نمی‌خوام ساعت نُه صبح 873 00:42:53,111 --> 00:42:54,570 ‫زنگ بزنم مادرت، که، 874 00:42:54,571 --> 00:42:56,030 ‫شاید ظهر از تخت بلند بشی. باشه؟ 875 00:42:56,031 --> 00:42:57,948 ‫- دیک... ‫- فقط نمی‌خوام کار قبل رو بکنیم 876 00:42:57,949 --> 00:42:59,450 ‫کل حرفم اینه 877 00:42:59,451 --> 00:43:00,994 ‫بیزنسه، همین 878 00:43:01,828 --> 00:43:03,287 ‫شاید بهتر بود امشب نمی‌گفتم، ولی نمی‌دونم، 879 00:43:03,288 --> 00:43:04,997 ‫- خواستم... خواستم.. ‫- فقط می‌خوام... 880 00:43:04,998 --> 00:43:06,666 ‫اون بهترین کارت بود 881 00:43:06,667 --> 00:43:08,292 ‫- جدی میگم ‫- باشه، ممنون 882 00:43:08,293 --> 00:43:09,710 ‫- اون کیه؟ ‫- فقط می‌خوام نمایشی بنویسم 883 00:43:09,711 --> 00:43:10,962 ‫که دوتامون عاشقشیم 884 00:43:13,465 --> 00:43:14,465 ‫آره، منم همین حس رو دارم 885 00:43:14,466 --> 00:43:17,093 ‫دیک! برنز منتل گفته 886 00:43:17,094 --> 00:43:20,971 ‫کاملاً و دل‌نشین‌ترین کمدی موزیکال آمریکایی 887 00:43:20,972 --> 00:43:22,056 ‫از زمان قایقِ نمایشی تا حالا 888 00:43:22,057 --> 00:43:23,265 ‫- از زمان قایق نمایشی؟ ‫- آره 889 00:43:23,266 --> 00:43:25,226 ‫وای. خوبه 890 00:43:25,227 --> 00:43:27,229 ‫- واقعاً حیرت‌انگیزه ‫- ممنون، از دیدنت خوشحال شدم 891 00:43:27,854 --> 00:43:29,647 ‫باید عاشق یه نمایش بشم، دیک 892 00:43:29,648 --> 00:43:32,066 ‫باید بخوام اون نمایش رو ‫بیشتر از هرچیزی توی دنیا بنویسم، 893 00:43:32,067 --> 00:43:35,945 ‫که توی تماشاگران باشم، ‫بشینم و هیچ کلمه‌ای رو از قلم نندازم 894 00:43:35,946 --> 00:43:37,738 ‫باشه خب، با یک یانکی اهل کنتیکت شروع می‌کنیم، 895 00:43:37,739 --> 00:43:39,782 ‫- چهار یا پنج‌تا شماره، و میریم... ‫- باشه، ببین 896 00:43:39,783 --> 00:43:42,618 ‫نظر من اینه. ‫ماجراجویی‌های مارکوپولو 897 00:43:42,619 --> 00:43:44,829 ‫دیک، دیک! چه نمایش فوق‌العاده‌ای بود 898 00:43:44,830 --> 00:43:46,747 ‫خیلی ممنون. از دیدن‌تون خوشحال شدم 899 00:43:46,748 --> 00:43:49,333 ‫فقط... فقط بزرگ. بزرگتر از جامبو. حماسی 900 00:43:49,334 --> 00:43:51,419 ‫یه سیرک موزیکال سه حلقه‌ای 901 00:43:51,420 --> 00:43:53,963 ‫نمایش چهار ساعت ادامه داره ‫با وقت استراحت برای شام! 902 00:43:53,964 --> 00:43:58,843 ‫اپرای کمیک مجلل. ‫و استیج هم کل دنیاست! 903 00:43:58,844 --> 00:44:01,387 ‫- آها ‫- همه رو هجو می‌کنیم 904 00:44:01,388 --> 00:44:03,472 ‫و می‌تونی موزیکی هجوشون کنی 905 00:44:03,473 --> 00:44:05,975 ‫هر کلیشه موزیکال ملی‌ای که هست رو میاریم 906 00:44:05,976 --> 00:44:08,561 ‫شماره فرانسه، شماره ایتالیایی، 907 00:44:08,562 --> 00:44:10,563 ‫وقتی به قلبِ تاریکی می‌رسن، 908 00:44:10,564 --> 00:44:13,399 ‫آدمخوارها پورگی و بِس می‌خونن. ‫بوم، بوم 909 00:44:13,400 --> 00:44:15,943 ‫بِس، تو الان دیگه شام منی! 910 00:44:15,944 --> 00:44:17,027 ‫خدای من، لری. بیخیال 911 00:44:17,028 --> 00:44:19,905 ‫این نمایش قراره مقیاس یک رمان رو داشته باشه 912 00:44:19,906 --> 00:44:23,451 ‫می‌شه بزرگترین چالشی که تا حالا ‫به عنوان یک آهنگساز داشتی 913 00:44:23,452 --> 00:44:27,455 ‫و زمینه‌اش، چیزی که می‌ذاره تماشاگران 914 00:44:27,456 --> 00:44:28,539 ‫وارد این قصه بشن، دختره است 915 00:44:28,540 --> 00:44:30,291 ‫یه دختر آسمانی 916 00:44:30,292 --> 00:44:32,460 ‫که مارکوپولو جاش گذاشته 917 00:44:32,461 --> 00:44:34,795 ‫نصفِ اون سن داره... 918 00:44:34,796 --> 00:44:39,800 ‫ولی اولین باریه که تمایلات عشق رو حس کرده، شاید واسه اولین بار 919 00:44:39,801 --> 00:44:41,343 ‫توی صحنه اول قسم می‌خوره 920 00:44:41,344 --> 00:44:43,471 ‫مثل بندیک در هیاهوی بسیار می‌سازیمش 921 00:44:43,472 --> 00:44:45,723 ‫- باشه ‫- قسم می‌خوره 922 00:44:45,724 --> 00:44:47,933 ‫که فراتر از دسترسِ هر زنیه. عشق رو تحقیر می‌کنه 923 00:44:47,934 --> 00:44:49,935 ‫اونوقت یه شماره کامل میاریم ‫که آهنگ‌های عاشقانه رو هجو کنیم 924 00:44:49,936 --> 00:44:53,773 ‫نه. لری، می‌خوام نمایش‌هایی بنویسم ‫که هسته احساسی دارن... 925 00:44:53,774 --> 00:44:56,192 ‫- دیک، موزیکش عالی بود. نمایش عالی بود! ‫- سلام، حال شما؟ 926 00:44:56,193 --> 00:44:58,152 ‫ممنونم. قبول می‌کنم. ‫شما منتقد سختگیری هستید 927 00:44:58,153 --> 00:44:59,236 ‫- ممنون ‫- ممنون 928 00:44:59,237 --> 00:45:02,448 ‫یادته توی صحنه اول مشخص کردیم که ضدِعشقه؟ 929 00:45:02,449 --> 00:45:04,992 ‫بعدش با دختره آشنا می‌شه. ‫اون دختر روحیه‌ی آزاد داره، 930 00:45:04,993 --> 00:45:08,788 ‫قیافه‌ی اسکاندیناویایی با دوتا کک‌مک روی گونه چپش، 931 00:45:08,789 --> 00:45:10,456 ‫- مسخره است ‫- این کار رو نکن 932 00:45:10,457 --> 00:45:13,417 ‫زندگی اجتماعی، روانی و جنسیش 933 00:45:13,418 --> 00:45:17,339 ‫کلاً توی یه دنیای دیگه است، ولی مرده جون میده براش 934 00:45:18,131 --> 00:45:23,010 ‫ایستاده و جلوی چشم‌های سبز رنگ‌پریده‌اش فلج شده 935 00:45:23,011 --> 00:45:26,680 ‫داریم از بزرگترین کاشف در تاریخ دنیا حرف می‌زنیم، 936 00:45:26,681 --> 00:45:31,268 ‫ولی هیچکدومش براش مهم نیست ‫مگر اینکه بتونه باهاش کاری کنه تا دختره بهش توجه کنه 937 00:45:31,269 --> 00:45:34,980 ‫اون می‌شه هسته احساسی داستان 938 00:45:34,981 --> 00:45:36,690 ‫- باشه ‫- یه مرد افسانه‌ای 939 00:45:36,691 --> 00:45:37,900 ‫و چشم‌گیر رو برمی‌داریم 940 00:45:37,901 --> 00:45:39,527 ‫و خونش رو می‌ریزیم 941 00:45:39,528 --> 00:45:43,906 ‫آقای راجرز، بنده رابرت هفنر هستم. ‫من شهردار اکلاهما سیتی هستم 942 00:45:43,907 --> 00:45:45,866 ‫من و ایو از نیویورک اومدیم 943 00:45:45,867 --> 00:45:47,159 ‫- که فقط نمایش رو ببینیم ‫- باشه. می‌دونی... 944 00:45:47,160 --> 00:45:49,411 ‫به نیویورک خوش اومدید. ‫داریم صحبت‌مون رو تموم می‌کنیم 945 00:45:49,412 --> 00:45:51,914 ‫دو دقیقه دیگه میاد خدمت‌تون. ‫خوبه؟ 946 00:45:51,915 --> 00:45:54,375 ‫دو دقیقه دیگه میام. ممنون، امیدوارم ارزشش رو داشته 947 00:45:54,376 --> 00:45:56,669 ‫- قطعاً داشت ‫- از دیدن‌تون خوشحال شدم. ممنون 948 00:45:56,712 --> 00:45:58,213 .خیلی‌خب، ادامه بده بگو، بگو، بگو 949 00:45:58,297 --> 00:46:02,050 آخرش به هم می‌رسن؟ بگو 950 00:46:02,134 --> 00:46:05,095 تماشاچی‌ها منتظر می‌مونن !تا همین رو بفهمن 951 00:46:05,179 --> 00:46:06,638 این موتور محرکه‌ی داستانه 952 00:46:06,722 --> 00:46:08,098 ،خیلی‌خب، ببین لری 953 00:46:08,182 --> 00:46:09,725 ،اگه خودت حاضری اینو بنویسی 954 00:46:09,808 --> 00:46:11,643 ،واقعاً بنویسی، و بازنویسی کنی و دوباره بازنویسی کنی 955 00:46:11,727 --> 00:46:13,312 در اونصورت ممکنه نتیجه بده 956 00:46:13,395 --> 00:46:15,439 .ولی من بابتش بهت التماس نمی‌کنم، لری می‌دونی؟ 957 00:46:15,522 --> 00:46:16,982 همیشه بعد از اینکه ۱۵دقیقه ،کار کردیم 958 00:46:17,065 --> 00:46:18,275 از در میری بیرون تا سیگارفروشی پیدا کنی 959 00:46:18,358 --> 00:46:19,651 ...این کارت - باشه - 960 00:46:19,735 --> 00:46:21,236 .از این کارت دیوونه میشم خوشم نمیاد 961 00:46:21,320 --> 00:46:22,446 نمی‌خوام دیگه اینجوری کار کنیم - ما ۲۴سال - 962 00:46:22,529 --> 00:46:24,031 اینجوری کار کردیم - تبریک میگم، دیک - 963 00:46:24,114 --> 00:46:25,407 ۲۴سال دقیقاً اینجوری کار کردیم 964 00:46:25,491 --> 00:46:26,408 ممنون - دیگه وقتش بود تئاتر گیلد - 965 00:46:26,492 --> 00:46:27,743 یه نمایش موفق داشته باشه - آره - 966 00:46:27,826 --> 00:46:28,744 کاملاً درست میگی 967 00:46:28,827 --> 00:46:30,037 ...بگذریم، من نمی‌خوام 968 00:46:30,120 --> 00:46:31,163 نمی‌خوام باهات دعوا کنم، لری 969 00:46:31,246 --> 00:46:32,748 کی دعوا کرد؟ - نمی‌دونم - 970 00:46:32,831 --> 00:46:33,999 ،حالا که جنگ شده 971 00:46:34,082 --> 00:46:35,417 ...تماشاچی‌ها واقعاً دوست دارن 972 00:46:35,501 --> 00:46:36,877 ،تماشا کنن آدمخوارها پورگی و بس می‌خونن؟ 973 00:46:36,960 --> 00:46:38,879 تماشاچی‌ها چی دوست دارن ببینن؟ 974 00:46:38,962 --> 00:46:41,423 گاوچرون‌هایی که توی جشن غذاخوری عشق و حال می‌کنن؟ 975 00:46:43,091 --> 00:46:44,635 خب بله، ظاهراً همینو می‌خوان 976 00:46:44,718 --> 00:46:46,011 درسته، یادم نبود 977 00:46:46,094 --> 00:46:47,679 اکلاهما، علامت تعجب 978 00:46:47,763 --> 00:46:49,515 درمورد اضطرار ملت درگیر جنگ صحبت می‌کنه 979 00:46:49,598 --> 00:46:52,935 به نظرم تمام ارتشی‌هایی که ،امشب بین تماشاچی‌ها بودن 980 00:46:53,018 --> 00:46:54,478 به هدفمون از جنگ فکر کردن 981 00:46:54,561 --> 00:46:56,063 ،حتی یکی دو ثانیه بهش فکر کردن 982 00:46:56,146 --> 00:46:57,648 ما دقیقاً به چه هدفی می‌جنگیم؟ 983 00:46:57,731 --> 00:46:59,441 دختر بچه‌های آتیشی با لباس‌های چهارخونه 984 00:46:59,525 --> 00:47:00,484 که نمی‌تونن دست رد به سینه‌مون بزنن؟ 985 00:47:02,236 --> 00:47:04,446 باشه. باشه - دیک، دیک، دیک. بی‌خیال - 986 00:47:04,530 --> 00:47:06,698 بین خودمون بمونه 987 00:47:06,782 --> 00:47:10,035 اون شخصیت‌ها رو نمیشه به عنوان آدمیزاد شناخت 988 00:47:10,118 --> 00:47:11,328 به نظرم خیلی‌ها شناختنشون 989 00:47:11,411 --> 00:47:12,454 عشق رو شناختن 990 00:47:12,538 --> 00:47:13,831 واقعاً نیاز داره یکی بره نجاتش بده 991 00:47:13,914 --> 00:47:15,874 خانواده رو شناختن 992 00:47:15,958 --> 00:47:17,584 افتخار به کشورشون رو شناختن 993 00:47:17,668 --> 00:47:19,378 مثل فیلم احمق آمریکایی خوش‌تیپ»حرف می‌زنی» 994 00:47:19,461 --> 00:47:21,171 به‌نظرم چیزای خیلی بیشتری ...از یه مشت آدمخوارِ آوازخوان 995 00:47:21,255 --> 00:47:22,756 وجود داره که مردم بشناسن 996 00:47:22,840 --> 00:47:24,550 ولی قبول کن که آدمخوارها خیلی بامزه‌ترن 997 00:47:24,633 --> 00:47:26,260 !دیک، بهتره بیای اینا رو بخونی 998 00:47:26,343 --> 00:47:27,928 .باشه، صبر کنید! صبر کنید الان میام 999 00:47:28,011 --> 00:47:28,971 .باشه، باشه، باشه، باشه باشه، باشه، باشه، باشه 1000 00:47:29,054 --> 00:47:30,681 دقیقاً می‌دونم منظورت چیه 1001 00:47:30,764 --> 00:47:32,516 فقط بگو واقعاً می‌خوای چی بنویسم؟ 1002 00:47:32,599 --> 00:47:34,434 نمایش رویاییت چیه؟ 1003 00:47:34,518 --> 00:47:35,394 نمایش رویاییم؟ - آره - 1004 00:47:35,477 --> 00:47:36,687 !اکلاهما 1005 00:47:40,148 --> 00:47:40,983 نمایش رویایی بعدیت رو میگم 1006 00:47:43,610 --> 00:47:46,822 توی این فکریم که حق تکثیرِ لیلیوم»رو بگیریم» 1007 00:47:48,240 --> 00:47:49,867 نمایشنامه مولنار؟ - آره - 1008 00:47:49,950 --> 00:47:51,577 اون که حتی سال ۱۹۰۹هم آبکی بود - خب؟ - 1009 00:47:51,660 --> 00:47:52,536 واقعاً می‌خوای یه موزیکال بنویسی 1010 00:47:52,619 --> 00:47:53,704 درمورد یه جارچیِ کارناوال 1011 00:47:53,787 --> 00:47:55,455 که دوست دخترش رو کتک می‌زنه 1012 00:47:55,539 --> 00:47:57,249 ...می‌میره، زنده میشه - به‌نظرم نمایش موفقی میشه - 1013 00:47:57,332 --> 00:47:58,876 ...آره، آخرشم 1014 00:47:58,959 --> 00:47:59,710 همه مرده‌ها می‌تونن حلقه نورانیشون رو ...دربیارن و بگن 1015 00:47:59,793 --> 00:48:01,420 «!اوه...برزخ» 1016 00:48:01,503 --> 00:48:03,839 ،ببین، اگه مجبورم کنی حاضرم بنویسمش 1017 00:48:03,922 --> 00:48:05,132 ...ولی ته دلم - نه، مجبورت نمی‌کنم - 1018 00:48:05,215 --> 00:48:06,300 اسکاره قراره بنویسش 1019 00:48:08,635 --> 00:48:10,053 آخه اسکار درموردِ بوداپست 1020 00:48:10,137 --> 00:48:11,722 ،در اواخر قرن چی می‌دونه؟ 1021 00:48:12,681 --> 00:48:14,683 قراره آمریکاییش کنه 1022 00:48:15,601 --> 00:48:16,894 یه شکلِ امروزی بهش بده 1023 00:48:17,895 --> 00:48:19,563 قراره داستان توی مین اتفاق بیفته 1024 00:48:19,646 --> 00:48:21,523 ،مین؟ صحیح ،با کمال احترام میگم 1025 00:48:21,607 --> 00:48:22,858 ،امروزی کردن آثار مولنار 1026 00:48:22,941 --> 00:48:24,526 ...یه کار عمیقاً - !اینو باید بخونی - 1027 00:48:24,610 --> 00:48:26,528 روزنامه تایمزه؟ 1028 00:48:26,612 --> 00:48:28,864 نقدی که برتون راسکو توی ورلد-تلگرام نوشته 1029 00:48:28,947 --> 00:48:30,198 حسابی تعریف کرده - چه خوب - 1030 00:48:30,282 --> 00:48:31,950 الاناست که تایمز هم به دستمون برسه 1031 00:48:32,034 --> 00:48:34,077 .خیلی‌خب. لری، باید برم تایمز داره میاد 1032 00:48:34,161 --> 00:48:35,287 باشه، باشه 1033 00:48:35,370 --> 00:48:37,372 برام آرزوی موفقیت کن - !بلا به دور - 1034 00:48:37,456 --> 00:48:38,498 به قول مردمِ مین 1035 00:48:41,084 --> 00:48:42,002 .هی، دیک نمایش عالی بود 1036 00:48:42,085 --> 00:48:43,295 ممنون 1037 00:48:43,378 --> 00:48:44,713 .خوشحالم می‌بینمتون از نمایش لذت بردید؟ 1038 00:48:45,378 --> 00:48:55,013 کاری از دیجی موویز 1039 00:49:00,187 --> 00:49:02,147 آخه دیک راجرز از مین چی می‌دونه؟ 1040 00:49:02,230 --> 00:49:04,358 !ناسلامتی واسش جشن تکلیف گرفته بودن 1041 00:49:04,441 --> 00:49:06,610 تا کی می‌خوان این داستان تخیلی رو به مردم قالب کنن؟ 1042 00:49:06,693 --> 00:49:08,028 ،ایمان داشته باش» امید داشته باش 1043 00:49:08,111 --> 00:49:09,488 اونوقت مردگان برمی‌خیزن «!تا به ما تسلی بدن 1044 00:49:09,571 --> 00:49:11,448 آره ارواح عمه‌شون 1045 00:49:11,531 --> 00:49:13,575 .یه پیک دیگه بده، ادی یه پیک واقعی 1046 00:49:16,578 --> 00:49:18,664 میای یه پیک با من بزنی، اندی؟ خواهش می‌کنم 1047 00:49:23,752 --> 00:49:26,046 حالت چطوره؟ 1048 00:49:26,129 --> 00:49:27,631 :شنیدی توی سوگند ازدواج میگن 1049 00:49:27,714 --> 00:49:29,466 در روزهای خوب و بد»؟» 1050 00:49:29,549 --> 00:49:31,009 ،فکر کنم از نظر زندگی شخصیم 1051 00:49:31,093 --> 00:49:33,345 وارد قسمت «روزهای بد» شدم 1052 00:49:33,428 --> 00:49:37,683 و انقدر بی‌سروصدا اتفاق افتاد که اصلاً نفهمیدم 1053 00:49:37,766 --> 00:49:38,850 تاحالا همچین حسی داشتی؟ 1054 00:49:39,768 --> 00:49:41,103 هر روزِ زندگیم 1055 00:49:43,647 --> 00:49:45,232 ممنون 1056 00:49:45,315 --> 00:49:47,192 ،گاهی با خودم میگم «حتی خدا هم منو گذاشته کنار» 1057 00:49:47,275 --> 00:49:48,902 چندتا کارِ موفق داشتم 1058 00:49:48,986 --> 00:49:51,863 تک و توک آدمای عزیزی رو دوست داشتم 1059 00:49:51,947 --> 00:49:53,824 الانم خدا رفته صفحه‌ی بعد 1060 00:49:53,907 --> 00:49:56,910 حس می‌کنم از رده خارج شدم 1061 00:49:56,994 --> 00:49:59,454 «از رده خارج شده» این چیز خوبیه، مگه نه؟ 1062 00:49:59,538 --> 00:50:00,998 معنیش اینه که کیرت شق نمیشه 1063 00:50:03,083 --> 00:50:04,251 پس برای همینه که این کلمه رو بلد نیستم 1064 00:50:04,334 --> 00:50:05,168 هوم 1065 00:50:08,088 --> 00:50:09,381 اسم منم به لیست اضافه کن 1066 00:50:20,475 --> 00:50:22,477 دقت کردی پرنده‌ها به سنترال پارک برگشتن؟ 1067 00:50:23,854 --> 00:50:26,523 هوم. این روزا روی چی کار می‌کنی؟ 1068 00:50:26,606 --> 00:50:29,401 روی یه کتابِ کودکانه 1069 00:50:29,484 --> 00:50:31,278 حتماً این همه مقاله‌ای که نوشتم منو فرسوده کرده 1070 00:50:31,361 --> 00:50:32,195 آخه کتابم خوب پیش نمیره 1071 00:50:33,405 --> 00:50:35,073 ،به نظرم توی بحث نویسندگی 1072 00:50:35,157 --> 00:50:36,825 منم وارد «روزهای بد»شدم 1073 00:50:36,908 --> 00:50:38,910 داستانت درمورد چیه؟ 1074 00:50:38,994 --> 00:50:40,245 کاش می‌دونستم 1075 00:50:41,830 --> 00:50:43,373 سفری که همه میرن؟ 1076 00:50:44,958 --> 00:50:48,086 به دنبال چیزی که کامل و دست‌نیافتنیه؟ 1077 00:50:48,962 --> 00:50:50,672 !چیزی که قابل توصیف نیست 1078 00:50:50,756 --> 00:50:53,759 احتمالاً این ایده برای کتاب کودکان، خیلی گیج‌کننده باشه 1079 00:50:53,842 --> 00:50:56,678 یه دیالوگ برات دارم 1080 00:50:56,762 --> 00:51:00,098 کل شب دورِ تخت، دنبال آن دختر دوید» و درنهایت به این نتیجه رسید که 1081 00:51:00,182 --> 00:51:01,558 «او وصف نکردنی‌ست 1082 00:51:01,641 --> 00:51:03,727 مطمئنی منظورت «نکردنی»نیست؟ 1083 00:51:03,810 --> 00:51:05,479 این بهتره 1084 00:51:08,398 --> 00:51:09,983 می‌دونی، هر روز صبح میرم پارک 1085 00:51:10,067 --> 00:51:12,152 و موشی که همش توی آشپزخونه‌م می‌گیرم،آزاد می‌کنم 1086 00:51:12,235 --> 00:51:15,030 جدی؟ - یه جعبه شیشه‌ای کوچیک دارم - 1087 00:51:15,113 --> 00:51:17,824 که موش رو گیر می‌اندازه ولی نمی‌کشش 1088 00:51:17,908 --> 00:51:19,785 هر روز صبح وارد آشپزخونه میشم 1089 00:51:19,868 --> 00:51:21,161 و اون آقا اونجا تشریف داره 1090 00:51:21,244 --> 00:51:22,079 کفِ یخچال 1091 00:51:22,162 --> 00:51:23,789 موش کوچولوی قهوه‌ای من 1092 00:51:23,872 --> 00:51:26,208 خوش و خندان بیسکوییتی رو می‌خوره که من براش گذاشتم 1093 00:51:26,291 --> 00:51:28,418 هر روز صبح می‌برمش توی پارک 1094 00:51:28,502 --> 00:51:30,545 ،در جعبه رو باز می‌کنم سه متر می‌پره بیرون 1095 00:51:30,629 --> 00:51:32,047 بدوبدو میره لای بوته‌ها 1096 00:51:32,130 --> 00:51:34,800 ،بعدش فردا صبح جلل الخالق 1097 00:51:34,883 --> 00:51:37,177 !برگشته توی جعبه 1098 00:51:37,260 --> 00:51:38,762 از کجا می‌دونی همون موشه؟ 1099 00:51:38,845 --> 00:51:40,430 خب، قیافه‌ش که همون شکلیه 1100 00:51:40,514 --> 00:51:44,101 توی چشماش همون نگاه نیویورکیِ امیدواری محکوم به شکست رو می‌بینم 1101 00:51:45,352 --> 00:51:48,105 ولی چطوری ۱۹طبقه میاد بالا؟ 1102 00:51:49,648 --> 00:51:50,899 شاید به دربون انعام میده 1103 00:51:53,819 --> 00:51:56,238 می‌دونی، موشه امروز صبح نبود 1104 00:51:56,321 --> 00:52:00,492 توی جعبه فقط بیسکوییت بود 1105 00:52:00,575 --> 00:52:02,410 راستش دلم واسه آقا کوچولو تنگ شد، واقعاً تنگ شد 1106 00:52:02,494 --> 00:52:04,704 فکر کنم دیگه داشتم باهاش همذات پنداری می‌کردم 1107 00:52:04,788 --> 00:52:06,331 اسم داره؟ 1108 00:52:07,499 --> 00:52:09,251 بهش میگم استوارت 1109 00:52:09,334 --> 00:52:11,211 با دبلیو یا یو؟ 1110 00:52:12,420 --> 00:52:15,173 .هوم. با یو چیز شیکی نیست 1111 00:52:15,257 --> 00:52:16,967 فقط یه موش معمولیِ طبقه متوسطه 1112 00:52:20,971 --> 00:52:23,265 فکر کنم باید منو ببخشی 1113 00:52:23,348 --> 00:52:26,184 این همه جشن و شادی زده به مثانه‌م 1114 00:52:29,521 --> 00:52:32,232 اگنیس دمیل معجزه‌ای دور از انتظار» خلق کرده 1115 00:52:32,315 --> 00:52:34,276 و رقص‌های بدیعی طراحی کرده که 1116 00:52:34,359 --> 00:52:36,611 با داستان و ترانه‌ها مطابقت دارد 1117 00:52:36,695 --> 00:52:38,822 «...اکلاهما! اثری تازه نفس 1118 00:52:38,905 --> 00:52:41,074 خیلی‌خب، یه چیز بامزه بلدم - هوم - 1119 00:52:41,158 --> 00:52:43,451 اسم یه همجنسگرای خسته رو چی می‌ذاری؟ 1120 00:52:43,535 --> 00:52:45,287 نمی‌دونم 1121 00:52:47,747 --> 00:52:48,832 تف توش، یادم رفت 1122 00:52:49,749 --> 00:52:50,959 خیلی بامزه بود 1123 00:52:53,295 --> 00:52:55,046 نمایشی که» مو به تنتون سیخ می‌کنه 1124 00:52:55,130 --> 00:52:56,756 «!خارق العادست 1125 00:53:04,681 --> 00:53:06,183 یادته اتکینسون ...یه نقدی درباره‌ی 1126 00:53:06,266 --> 00:53:08,059 رفیق جوئی» نوشته بود؟» یادت میاد؟ 1127 00:53:08,894 --> 00:53:11,062 بی‌روح و دل‌مرده» 1128 00:53:11,146 --> 00:53:15,525 آیا از چاهِ گندیده «میشه آبِ شیرین کشید؟ 1129 00:53:15,609 --> 00:53:18,945 .گریه کردم در این حد دلم شکسته بود 1130 00:53:19,029 --> 00:53:22,532 در آغوشِ ویوین سگال گریه کردم 1131 00:53:22,616 --> 00:53:24,159 ،منو بغل کرد و گفت 1132 00:53:24,242 --> 00:53:27,829 تاریخ ثابت می‌کنه» «حرفاش اشتباهه، عزیزم 1133 00:53:27,913 --> 00:53:29,706 ...این دلچسب‌ترین حرفی نیست که 1134 00:53:29,789 --> 00:53:30,832 از دهن کسی درمیاد؟ 1135 00:53:32,542 --> 00:53:34,836 «تازه واقعاً بهم گفت «عزیزم 1136 00:53:34,920 --> 00:53:36,129 واو 1137 00:53:36,213 --> 00:53:37,672 :مجله تام نوشت 1138 00:53:37,756 --> 00:53:39,841 برای کسی که بتونه اصول اخلاقیش رو» ،توی سالن انتظار بذاره 1139 00:53:39,925 --> 00:53:42,427 «رفیق جوئی شاهکاره 1140 00:53:42,510 --> 00:53:44,763 این چه جور تعریف و تمجیدِ آشغالیه؟ 1141 00:53:46,681 --> 00:53:48,475 رفیق جوئی رو میگم 1142 00:53:48,558 --> 00:53:49,684 صحیح 1143 00:53:49,768 --> 00:53:51,394 اونو ندیدم 1144 00:53:51,478 --> 00:53:55,482 والکات گیبز عاشق اون نمایش بود 1145 00:53:55,565 --> 00:53:58,026 :اینطوری توصیفش کرد یک نمایشِ رقص و آواز» 1146 00:53:58,109 --> 00:54:01,529 با شخصیت‌های زنده‌ی سه بعدی 1147 00:54:01,613 --> 00:54:05,242 که مثل انسان‌ها «حرف می‌زنن و رفتار می‌کنن 1148 00:54:05,325 --> 00:54:07,244 دیدی؟ اینم از این - اوهوم - 1149 00:54:08,620 --> 00:54:09,663 هنوزم برنامه داری که امشب 1150 00:54:09,746 --> 00:54:11,122 منو به راجرز معرفی کنی، مگه نه؟ 1151 00:54:11,206 --> 00:54:14,042 ادرار کردن برای من به یک نمایشِ دو پرده‌ای تبدیل شده 1152 00:54:14,125 --> 00:54:15,460 که وسطش یک وقفه‌ی کوتاه داره 1153 00:54:19,089 --> 00:54:23,468 .من عاشقِ ویوین هستم خدا به دادم برسه 1154 00:54:24,219 --> 00:54:26,721 عاشق قلبِ رئوفش 1155 00:54:26,805 --> 00:54:29,224 گفتم که بهم میگه «عزیزم»؟ 1156 00:54:29,307 --> 00:54:31,559 رفته بودیم روی بامِ ستارگان 1157 00:54:31,643 --> 00:54:32,978 :منم بهش رو کردم و گفتم 1158 00:54:33,061 --> 00:54:36,773 ویوین، میشه لطفاً» «باهام ازدواج کنی؟ 1159 00:54:36,856 --> 00:54:39,526 .اینو بهش گفتم دقیقاً تو صورتش 1160 00:54:39,609 --> 00:54:41,528 می‌تونی تصور کنی ...شجاعتش رو داشته باشی 1161 00:54:41,611 --> 00:54:43,989 که همچین حرفی به یک زن بزنی؟ 1162 00:54:44,072 --> 00:54:46,157 هیچوقت حتی جرات نکردم خوابش رو ببینم 1163 00:54:46,241 --> 00:54:47,909 .اوهوم. آره لحظه‌ی بزرگی بود 1164 00:54:47,993 --> 00:54:50,578 ،بذار تعریف کنم. ساعت 2 صبح بود ...گروه موسیقی آهنگِ 1165 00:54:50,662 --> 00:54:53,498 «قبلاً این ترانه رو شنیدم» اجرا می‌کردن 1166 00:54:53,581 --> 00:54:56,459 :اونم گفت من دوستت دارم، عزیزم» 1167 00:54:57,377 --> 00:54:58,837 «ولی نه به اون شکل 1168 00:55:01,131 --> 00:55:03,425 «ولی نه به اون شکل» 1169 00:55:04,175 --> 00:55:06,970 چهار کلمه‌ی کوچک 1170 00:55:07,053 --> 00:55:11,182 سیزده حرف کوچک که :معنیش این بود 1171 00:55:11,266 --> 00:55:14,060 «بازی تموم شد، احمق جون» 1172 00:55:15,061 --> 00:55:17,814 بهش گفتم «به پیشنهادم فکر کن» 1173 00:55:17,897 --> 00:55:21,901 ،دستش رو توی دستم گرفتم لاک ناخنش خاکستری کمرنگ بود 1174 00:55:27,866 --> 00:55:31,745 حالا...دیگه می‌تونم مست کنم 1175 00:55:34,831 --> 00:55:36,875 اجازه هست به همه یادآوری کنم که ...مایک تاد توی نیو هیون 1176 00:55:36,958 --> 00:55:38,543 درمورد اکلاهما! چی نوشته بود؟ 1177 00:55:38,626 --> 00:55:40,295 ،نه خنده داره» نه ممه داره 1178 00:55:40,378 --> 00:55:42,005 «نه شانس داره 1179 00:55:42,088 --> 00:55:43,340 حالا دیگه شانس داریم 1180 00:55:43,423 --> 00:55:46,051 .خیلی‌خب، بلند بخونش واو 1181 00:55:46,134 --> 00:55:49,137 فوق‌العادست. نیکلاس :توی تایمز نوشته که 1182 00:55:49,220 --> 00:55:51,514 ،شگفت‌انگیز» نزدیک‌ترین صفته برای 1183 00:55:51,598 --> 00:55:53,600 توصیفِ این گشت‌وگذار در تئاتر گیلد 1184 00:55:53,683 --> 00:55:56,186 ترکیبی از یک نشاطِ تازه و مسری 1185 00:55:56,269 --> 00:55:57,562 جذابیتِ رفتاری 1186 00:55:57,645 --> 00:56:00,065 خوانندگی، رقص و بازیگری زیبا 1187 00:56:00,148 --> 00:56:02,984 و موسیقیِ ریچارد راجرز 1188 00:56:03,068 --> 00:56:04,444 که هیچ ضرری هم نداره 1189 00:56:04,527 --> 00:56:06,905 چون یکی از بهترین کارهاشه 1190 00:56:12,577 --> 00:56:16,206 موسیقی آقای راجرز هرگز خالی از لطف نیست 1191 00:56:16,289 --> 00:56:19,459 ولی به ندرت پیش میاد که ...!مثل اکلاهما 1192 00:56:19,542 --> 00:56:21,628 انقدر منسجم و یک‌پارچه باشه 1193 00:56:21,711 --> 00:56:24,798 ،والس، ترانه‌های عاشقانه ترانه‌های طنز 1194 00:56:24,881 --> 00:56:27,759 ...و قطعه‌ای همنام با عنوان نمایش ساخته که 1195 00:56:27,842 --> 00:56:31,096 ایالت مربوطه ...بهتره فوراً 1196 00:56:31,179 --> 00:56:32,722 به عنوان سرود رسمیش ازش استفاده کنه 1197 00:56:37,394 --> 00:56:39,229 چه صبح زیبایی» 1198 00:56:39,312 --> 00:56:41,564 و مردم خواهند گفت «ما عاشق شدیم 1199 00:56:41,648 --> 00:56:44,859 به سمت تمام جعبه موسیقی‌های سراسر کشور در حرکته 1200 00:56:48,154 --> 00:56:52,992 ،«و آهنگ غم‌انگیزی به اسم «جود بینوا ...که در اون قهرمان قصه 1201 00:56:53,076 --> 00:56:56,204 سعی می‌کنه رقیبش رو راضی کنه ،خودش رو دار بزنه 1202 00:56:56,287 --> 00:56:59,040 به طرز شگفت‌آوری خنده‌داره 1203 00:56:59,124 --> 00:57:01,418 جا داره به «کشاورز و دامدار» 1204 00:57:01,501 --> 00:57:03,628 ...و «کالسکه‌ای با سایبان منگوله دار» هم 1205 00:57:03,711 --> 00:57:05,713 اشاره‌ی ویژه‌ای داشته باشیم 1206 00:57:05,797 --> 00:57:09,843 فقط به این دلیل که واضحاً «در آستانه‌ی کمال هستند 1207 00:57:09,926 --> 00:57:11,219 این تیکه رو دوباره بخون 1208 00:57:13,012 --> 00:57:16,474 به این دلیل که واضحاً» «در آستانه‌ی کمال هستند 1209 00:57:16,558 --> 00:57:18,685 !اینو روی سر درِ سالن بنویسید 1210 00:57:18,768 --> 00:57:21,312 «واضحاً در آستانه‌ی کمال هستند» 1211 00:57:24,566 --> 00:57:25,900 !همگی بیاید 1212 00:57:25,984 --> 00:57:28,653 !مهمونی طبقه بالاست کیک و شامپاین داریم 1213 00:57:39,164 --> 00:57:41,583 !اسکار احسنت، احسنت 1214 00:57:41,666 --> 00:57:43,460 تبریک میگم 1215 00:57:49,174 --> 00:57:50,550 میشه یه لحظه باهات صحبت کنم؟ 1216 00:57:50,633 --> 00:57:51,676 میشه بعداً حرف بزنیم، لری؟ 1217 00:57:51,759 --> 00:57:53,261 .نه، نه، نه فقط یه لحظه طول می‌کشه 1218 00:57:53,344 --> 00:57:54,554 حرف مهمی باهات دارم 1219 00:57:54,637 --> 00:57:56,014 فقط یک لحظه با نابغه موسیقی تنها باشم 1220 00:57:58,975 --> 00:58:02,103 فقط یک چیزی باید بهت بگم، دیک 1221 00:58:02,187 --> 00:58:06,774 .فقط یک لحظه طول می‌کشه، دیک مساله مهمیه 1222 00:58:06,858 --> 00:58:08,735 ،یادمه اولین باری که اسمت رو شنیدم 1223 00:58:08,818 --> 00:58:11,404 فقط داداش کوچیکه‌ی مورتی راجرز بودی 1224 00:58:11,488 --> 00:58:13,406 ۱۷سالت بود؟ - ۱۶ - 1225 00:58:13,490 --> 00:58:15,158 آره، من ۲۳سالم بود - کارت عالی بود - 1226 00:58:15,241 --> 00:58:16,701 آره تو پیرِ دانای بالای کوهستان بودی 1227 00:58:16,784 --> 00:58:18,870 ولی اولین باری که شنیدم ،آهنگ‌هات رو اجرا کردی 1228 00:58:18,953 --> 00:58:21,706 می‌دونستم این کاره‌ای 1229 00:58:21,789 --> 00:58:23,666 کامل مطمئن نبودم ،خودم این کاره باشم 1230 00:58:23,750 --> 00:58:26,127 ،ولی اون روز بعد از ظهر یه چیزی شنیدم 1231 00:58:28,338 --> 00:58:31,508 ...ابتکار، ملودی، ظرافت 1232 00:58:33,009 --> 00:58:34,552 ...اوه 1233 00:58:34,636 --> 00:58:36,679 .بی‌خیال. دست بردار، لری تمومش کن 1234 00:58:36,763 --> 00:58:38,264 بی‌خیال، چت شده؟ 1235 00:58:38,348 --> 00:58:41,976 کل عمرت رو کار کردی که به امشب برسی، دیک 1236 00:58:42,060 --> 00:58:44,938 .هیچکس بیشتر از تو زحمت نکشیده هیچکس بیشتر از تو سزاوارش نیست 1237 00:58:45,021 --> 00:58:46,898 .باشه، ممنون ممنون، لری. ممنون 1238 00:58:46,981 --> 00:58:49,442 ...خیلی‌خب، می‌خواستم همینو برو 1239 00:58:49,526 --> 00:58:51,277 از مهمونیت لذت ببر 1240 00:58:51,361 --> 00:58:53,029 هی، منو ببین. منو ببین - اوهوم - 1241 00:58:53,112 --> 00:58:55,448 .می‌خوایم «یک یانکی اهل کنتیکت»رو بسازیم کاملاً جدید 1242 00:58:55,532 --> 00:58:56,324 آره، آره - ...قراره - 1243 00:58:56,407 --> 00:58:57,492 چهار، پنج‌تا ترانه‌ی جدید بنویسیم 1244 00:58:57,575 --> 00:58:59,244 همین الانشم چندتا ایده دارم - مگه نه؟ - 1245 00:58:59,327 --> 00:59:01,329 آره، آره. اگه چند صفحه ،از مارکو پولو نوشتم 1246 00:59:01,412 --> 00:59:02,497 می‌تونم برات بفرستم؟ 1247 00:59:03,915 --> 00:59:05,250 این پرسیدن داره؟ 1248 00:59:05,333 --> 00:59:07,710 لری، من زندگی حرفه‌ایم رو به تو مدیونم 1249 00:59:11,673 --> 00:59:13,466 ♪ سفرهای تابستانه به نیاگارا ♪ 1250 00:59:13,550 --> 00:59:15,051 ♪ و سایر مکان‌ها ♪ 1251 00:59:15,134 --> 00:59:18,096 ♪ ...همه نگرانی‌هامون رو تشدید می‌کنه ♪ 1252 00:59:18,179 --> 00:59:19,806 اولین باری که اینو از رادیو شنیدیم یادت میاد؟ 1253 00:59:19,889 --> 00:59:22,642 .توی اتاق پذیرایی پدر و مادرت بودیم اولین آهنگِ موفقمون 1254 00:59:22,725 --> 00:59:23,977 اون یکی از حیرت‌انگیزترین 1255 00:59:24,060 --> 00:59:25,144 لحظات زندگیم بود، لری 1256 00:59:25,228 --> 00:59:26,521 اونجا ۲۲سالم بود 1257 00:59:26,604 --> 00:59:29,315 ،منم که بهت میگم به خدا قسم 1258 00:59:29,399 --> 00:59:31,734 بهترین کارمون رو هنوز قراره بسازیم 1259 00:59:31,818 --> 00:59:33,820 !بله، یانکی اهل کنتیکتِ جدید 1260 00:59:33,903 --> 00:59:35,613 .آره، آره و چیزهای بزرگتر 1261 00:59:35,697 --> 00:59:37,490 دیک، بیا بالا - باشه. اومدم - 1262 00:59:37,574 --> 00:59:40,535 منظورم اینه که مارکو پولو قراره یه نمایش درمورد شادی باشه 1263 00:59:40,618 --> 00:59:45,081 ،ولی شادی که به سختی به دست اومده نه از اون شادی‌های سانتی‌مانتال 1264 00:59:45,164 --> 00:59:46,249 مگه سانتی‌مانتال چشه؟ 1265 00:59:46,332 --> 00:59:47,417 چی؟ زیادی دم دستیه 1266 00:59:50,628 --> 00:59:52,922 اکلاهما! دم دستیه؟ 1267 00:59:53,006 --> 00:59:54,257 ...زیادی دم دستیه که آخرش 1268 00:59:54,340 --> 00:59:56,009 پسره به دختره برسه؟ 1269 00:59:56,092 --> 00:59:58,177 الان تمام موزیکال کمدی‌های موفقی که ،تابه حال نوشته شده 1270 00:59:58,261 --> 00:59:59,387 حذف کردی، لری 1271 00:59:59,470 --> 01:00:00,680 پس برای من زیادی دم دستیه 1272 01:00:00,763 --> 01:00:01,598 امشب صدای تماشاچی‌ها رو شنیدی؟ 1273 01:00:02,307 --> 01:00:04,517 بله 1274 01:00:04,601 --> 01:00:06,853 به نظر ۱۶۰۰ نفر که دم دستی نبود 1275 01:00:06,936 --> 01:00:08,646 یعنی میگی ۱۶۰۰نفر اشتباه می‌کنن؟ 1276 01:00:08,730 --> 01:00:10,023 ...حرفم اینه که 1277 01:00:11,357 --> 01:00:14,694 من و تو می‌تونیم کاری کنیم که 1278 01:00:14,777 --> 01:00:17,405 از نظر احساسی خیلی پیچیده‌تر باشه 1279 01:00:17,488 --> 01:00:19,657 مجبور نیستیم برای تماشاچی‌ها ...خوش رقصی 1280 01:00:19,741 --> 01:00:21,701 من و اسکار داریم خوش رقصی می‌کنیم؟ - نه. اینو نگفتم - 1281 01:00:21,784 --> 01:00:23,786 اروینگ برلین خوش رقصی می‌کنه؟ - من عاشق برلینم - 1282 01:00:23,870 --> 01:00:25,163 کریسمس سفید داره خوش رقصی می‌کنه؟ 1283 01:00:25,246 --> 01:00:26,456 خب، من به کریسمس سفید اعتقاد ندارم 1284 01:00:26,539 --> 01:00:28,791 باشه 1285 01:00:28,875 --> 01:00:30,460 خب، شاید تماشاچی‌ها تغییر کردن 1286 01:00:30,543 --> 01:00:32,462 خب، هنوزم دوست دارن بخندن 1287 01:00:32,545 --> 01:00:34,172 ،دوست دارن بخندن ولی نه اون جوری 1288 01:00:34,255 --> 01:00:36,924 چه جوری؟ - جوری که تو می‌خوای - 1289 01:00:37,008 --> 01:00:38,676 ،می‌خوان بخندن ولی می‌خوان یکم هم گریه کنن 1290 01:00:38,760 --> 01:00:41,471 ...می‌خوان می‌خون احساس کنن 1291 01:00:41,554 --> 01:00:42,639 هوم 1292 01:00:44,807 --> 01:00:46,768 تو قدیمی‌ترین دوست منی 1293 01:00:46,851 --> 01:00:49,354 ...تو 1294 01:00:50,647 --> 01:00:52,774 تو منحصر به فردی - هوم - 1295 01:00:52,857 --> 01:00:55,151 انگار داری آگهیِ ترحیم منو می‌نویسی 1296 01:00:55,234 --> 01:00:58,112 همین‌جوری گفتم - من همین‌جام، همین الان - 1297 01:00:58,196 --> 01:01:01,115 آماده برای کار - جدی؟ - 1298 01:01:01,199 --> 01:01:02,742 هوم 1299 01:01:02,825 --> 01:01:05,912 حاضری برگردی بیمارستان داکترز؟ 1300 01:01:05,995 --> 01:01:08,706 لازم نیست برگردم بیمارستان داکترز 1301 01:01:08,790 --> 01:01:11,751 و به روانپزشک هم نیاز ندارم 1302 01:01:11,834 --> 01:01:13,169 خیلی ممنون 1303 01:01:13,252 --> 01:01:14,379 ما فقط می‌خواستیم کمکت کنیم، لری 1304 01:01:14,462 --> 01:01:16,047 ما یعنی کیا؟ تو و اسکار؟ کمکم کنید؟ 1305 01:01:16,130 --> 01:01:17,882 اسکار؟ فکر کردی اسکار دخالتی داشته؟ 1306 01:01:17,965 --> 01:01:20,927 اکلاهما! موفق‌ترین اثرِ دوران کاریت میشه 1307 01:01:21,010 --> 01:01:22,470 .تو که اینو نمی‌دونی تو که اینو نمی‌دونی 1308 01:01:22,553 --> 01:01:24,263 اون کرانِ عوضی رو آوردی که پول منو مدیریت کنه 1309 01:01:24,347 --> 01:01:25,848 ...الانم من نمی‌تونم 1310 01:01:25,932 --> 01:01:27,100 به اصرار برادرت این کار رو کردیم، لری 1311 01:01:27,183 --> 01:01:28,726 تدی به معنای واقعی ...بهم التماس کرد 1312 01:01:28,810 --> 01:01:30,353 خب، شاید تو و تدی باید متن ترانه بنویسید 1313 01:01:30,436 --> 01:01:32,105 متن ترانه رو من نوشتم 1314 01:01:32,188 --> 01:01:34,315 این حرفت یعنی چی؟ 1315 01:01:34,399 --> 01:01:37,110 در کنار ژوپیتر»؟» راحت از حافظه‌ت پاکش کردی؟ 1316 01:01:37,193 --> 01:01:38,444 چی رو پاک کردم؟ 1317 01:01:38,528 --> 01:01:39,987 اینکه من و لوگان ...چقدر التماست کردیم که 1318 01:01:40,071 --> 01:01:42,031 ،ترجیع اضافه بیت اضافه بنویسی 1319 01:01:42,115 --> 01:01:44,992 و تو انقدر مست بودی که حتی نیومدی سرکار 1320 01:01:45,076 --> 01:01:46,869 پس بله، من مجبور شدم متن ترانه رو بنویسم 1321 01:01:46,953 --> 01:01:48,538 ...تو یک کلمه از اون نمایشم 1322 01:01:48,621 --> 01:01:50,081 از کجا می‌دونی؟ 1323 01:01:50,164 --> 01:01:51,541 ننوشتی - از کجا می‌دونی، لری؟ - 1324 01:01:51,624 --> 01:01:53,251 ...تو اونجا نبودی که حتی 1325 01:01:53,334 --> 01:01:54,794 می‌دونی چیه؟ 1326 01:01:54,877 --> 01:01:56,421 امشب باهات بحث نمی‌کنم 1327 01:01:56,504 --> 01:01:57,422 اگه به نظرت اشکالی نداره - من دوست دارم بحث کنم - 1328 01:01:57,505 --> 01:01:59,340 .خب، من دوست ندارم دوست ندارم 1329 01:01:59,424 --> 01:02:00,633 ببین، متاسفم 1330 01:02:01,884 --> 01:02:04,387 برام مهم نیست کسی به خودم حمله کنه 1331 01:02:04,470 --> 01:02:06,764 هیچ اهمیتی برام نداره 1332 01:02:06,848 --> 01:02:10,601 .ولی کسی نباید به کارم حمله کنه این تنها چیزیه که دارم 1333 01:02:10,685 --> 01:02:12,395 .کارت محشره مشکل از کارت نیست 1334 01:02:15,606 --> 01:02:18,735 ،از اولین روزی که دیدمت کارت محشر بوده 1335 01:02:20,111 --> 01:02:22,572 هنوز اون روز رو یادته؟ 1336 01:02:22,655 --> 01:02:23,781 اینکه تو با دمپایی روفرشی و 1337 01:02:23,865 --> 01:02:24,907 ،حوله حمام راه‌راه اونجا وایستاده بودی؟ 1338 01:02:27,034 --> 01:02:31,122 ،آره، و ساعت 11 صبح مثل 5 عصر سایه انداخته بود 1339 01:02:33,708 --> 01:02:36,627 ،تا آخرین روز عمرم اون روز رو یادم می‌مونه 1340 01:02:39,547 --> 01:02:41,174 خیلی‌خب 1341 01:02:48,556 --> 01:02:50,057 لری، باید برم طبقه بالا - می‌دونم - 1342 01:02:50,141 --> 01:02:51,684 کل شرکت منتظرن - البته. البته - 1343 01:02:53,352 --> 01:02:55,021 چهار پنج تا آهنگ، باشه؟ 1344 01:02:55,104 --> 01:02:56,773 ،دارم بهت میگم !به همین زودی چندتا ایده دارم 1345 01:02:57,940 --> 01:02:59,984 یک اجرای تک‌نفره کمدی بزرگ برای ویوین 1346 01:03:00,067 --> 01:03:01,611 ...درمورد اینکه چطوری 1347 01:03:01,694 --> 01:03:03,780 تک تک شوهرهای سابقش رو کشته 1348 01:03:05,156 --> 01:03:06,449 شاید خنده‌دار باشه 1349 01:03:06,532 --> 01:03:08,826 :می‌تونیم اسمش رو بذاریم «!تا عشقمان زنده بماند» 1350 01:03:24,133 --> 01:03:25,802 حالت خوبه، لری؟ - اوهوم - 1351 01:03:30,556 --> 01:03:31,766 وایت چی شد؟ 1352 01:03:31,849 --> 01:03:34,852 رفت - به این زودی؟ - 1353 01:03:34,936 --> 01:03:37,230 هنوز باهاش خیلی حرف داشتم 1354 01:03:37,313 --> 01:03:39,023 شاید اونم سیاهی لشکر بوده 1355 01:03:40,149 --> 01:03:41,025 یکی دیگه؟ 1356 01:03:42,026 --> 01:03:42,985 دیگه آخریشه، لری 1357 01:03:45,238 --> 01:03:47,824 غمِ بی‌ثمر»رو می‌شناسی؟» 1358 01:03:50,201 --> 01:03:52,286 نمی‌شناسی چون هنوز ننوشتمش 1359 01:03:55,289 --> 01:03:58,751 باید عکس منو روی اون بطری بزنن 1360 01:03:58,835 --> 01:04:02,672 ویسکی که لورنز هارت رو» «از کار بیکار کرد 1361 01:04:02,755 --> 01:04:04,674 «اوراق قرضه جنگی بخرید» 1362 01:04:11,389 --> 01:04:14,058 می‌دونی، چند وقتیه کلمات رو اشتباه می‌شنوم 1363 01:04:14,141 --> 01:04:16,894 اون شب داشتم یه آهنگی گوش می‌دادم ...که خواننده 1364 01:04:16,978 --> 01:04:19,105 درمورد «قلب سیگاریش»حرف می‌زد 1365 01:04:19,188 --> 01:04:22,066 :منم با خودم فکر کردم «به این میگن یه استعاره‌ی نو» 1366 01:04:22,149 --> 01:04:24,485 «قلب سیگاری من» 1367 01:04:24,569 --> 01:04:27,780 :بعدش فهمیدم داشته می‌خونده «قلب پنهان من» 1368 01:04:27,864 --> 01:04:30,741 همش همه چی رو فراموش می‌کنم 1369 01:04:30,825 --> 01:04:33,160 :باید اسم زندگینامه‌م رو بذارم 1370 01:04:33,244 --> 01:04:36,372 ،اگه این داستان رو قبلاً تعریف کردم» «بگو ادامه ندم 1371 01:04:36,455 --> 01:04:39,125 کل متن کتاب هم دوبار چاپ می‌کنیم 1372 01:04:45,882 --> 01:04:48,092 .نه، جدی میگم قبلاً هم دیدم انجامش بده 1373 01:04:48,175 --> 01:04:49,594 ...به شرطی که آخر شب 1374 01:04:49,677 --> 01:04:50,887 برنامه رقص نداشته باشیم 1375 01:04:52,930 --> 01:04:54,348 ...بهتره حواستو جمع کنی 1376 01:04:54,432 --> 01:04:57,226 !الیزابتِ بی‌بدیل من 1377 01:04:57,310 --> 01:04:58,144 !لری 1378 01:04:59,270 --> 01:05:01,147 دوستش داری؟ - ...من - 1379 01:05:01,230 --> 01:05:03,774 اسکار همرستاین الان !بهم گفت جواهر 1380 01:05:03,858 --> 01:05:07,361 اون سخنور خیلی خوبیه 1381 01:05:07,445 --> 01:05:09,363 جرج، ایشون لورنز هارته 1382 01:05:09,447 --> 01:05:11,699 آشنایی با شما واقعاً باعث افتخارمه 1383 01:05:11,782 --> 01:05:13,117 ...اشکالی نداره دو دقیقه 1384 01:05:13,200 --> 01:05:15,286 تنها با الیزابت صحبت کنم؟ 1385 01:05:15,369 --> 01:05:16,954 بعدش در اختیار خودته 1386 01:05:17,038 --> 01:05:18,664 هیچ ایرادی نداره 1387 01:05:18,748 --> 01:05:21,125 به شرطی که قول بدی قبل از رفتنم، بهم امضا بدی 1388 01:05:21,208 --> 01:05:22,752 جرج دانشجوی سال آخرِ دانشگاه ییله 1389 01:05:22,835 --> 01:05:25,171 ،موسیقی می‌خونه ولی می‌خواد کارگردان بشه 1390 01:05:25,254 --> 01:05:26,547 .کارگردان خب، اسمت چیه؟ 1391 01:05:26,631 --> 01:05:28,341 جرج هیل 1392 01:05:28,424 --> 01:05:31,677 ،یه نصیحتی بهت می‌کنم کارگردان آینده، جرج هیل 1393 01:05:31,761 --> 01:05:33,095 دوست داری نصیحت منو بشنوی؟ 1394 01:05:33,179 --> 01:05:33,971 باعث افتخارمه 1395 01:05:35,264 --> 01:05:38,559 زیاد دنبال داستان‌های عاشقانه نرو 1396 01:05:38,643 --> 01:05:41,395 به داستان‌های دوستی فکر کن 1397 01:05:41,479 --> 01:05:46,108 روایت‌های ماندگار توی دل این داستان‌هاست 1398 01:05:46,192 --> 01:05:47,985 ممنون. یادم می‌مونه - هوم - 1399 01:05:51,364 --> 01:05:52,823 بعداً باهات حرف می‌زنم، جرج 1400 01:05:55,368 --> 01:05:56,869 مامانم اینو بهم داد 1401 01:05:56,953 --> 01:05:58,371 واقعاً تحت‌تاثیر قرار گرفتم که اینو بهم داد 1402 01:05:59,705 --> 01:06:01,666 ترقوه‌ی خوش خلق من 1403 01:06:01,749 --> 01:06:03,250 .مراقب باش ...مادرم 1404 01:06:04,168 --> 01:06:05,920 .خیلی‌خب باشه 1405 01:06:06,003 --> 01:06:10,174 ببخشید. درسته که می‌دونم تا ۱۹نوامبر که تولدته، خیلی مونده 1406 01:06:10,257 --> 01:06:11,467 من عقربم (متولد برج عقرب) 1407 01:06:11,550 --> 01:06:14,220 حتی یک لحظه هم شک نداشتم 1408 01:06:14,303 --> 01:06:16,472 صفحه نوت‌هایی که برات فرستادم به دستت رسید؟ 1409 01:06:16,555 --> 01:06:18,683 خیلی درگیر امتحاناتم بودم 1410 01:06:18,766 --> 01:06:20,685 راستش رو بخوای اونا رو گذاشتم یه گوشه 1411 01:06:20,768 --> 01:06:22,103 بعدشم یه‌جورایی کلاً یادم رفت 1412 01:06:22,186 --> 01:06:24,146 .ولی الان وقت دارم بهت قول میدم 1413 01:06:24,230 --> 01:06:25,856 یکی از دوستام رو راضی می‌کنم که 1414 01:06:25,940 --> 01:06:27,483 تک تک اون آهنگ‌ها رو برام بزنه 1415 01:06:27,566 --> 01:06:29,443 عجله نکن 1416 01:06:29,527 --> 01:06:31,779 قشنگی هنر به همینه، مگه نه؟ 1417 01:06:31,862 --> 01:06:34,198 منتظرت می‌مونه 1418 01:06:34,281 --> 01:06:36,242 بابت همه نامه‌هایی که برام نوشتی، ممنونم 1419 01:06:36,325 --> 01:06:38,077 واقعاً از خوندنشون لذت بردم 1420 01:06:38,160 --> 01:06:39,620 ...هم اتاقیم باورش نمی‌شد که 1421 01:06:39,704 --> 01:06:41,372 واقعاً با لورنز هارت مکاتبه می‌کنم 1422 01:06:41,455 --> 01:06:44,000 یادمه توی ورمانت شراب قرمز می‌خوردی 1423 01:06:45,042 --> 01:06:48,671 .ملبک توی ییل خیلی طرفدار داره 1424 01:06:48,754 --> 01:06:52,466 ،میگی ملبکِ فرانسوی بهت بدن بعدش جوری رفتار می‌کنی که 1425 01:06:52,550 --> 01:06:54,510 انگار واقعاً می‌فهمی مال کدوم تاکستانه 1426 01:06:54,593 --> 01:06:56,971 ...اوه 1427 01:06:57,054 --> 01:06:59,682 جلوی مامانم اسم ورمانت رو نیار، باشه؟ 1428 01:06:59,765 --> 01:07:01,267 از تعطیلات کوچولومون خبر نداره 1429 01:07:02,643 --> 01:07:04,603 راستش خدارو شکر 1430 01:07:04,687 --> 01:07:07,773 ،اون از نود درصد اتفاقات زندگی من خبر نداره 1431 01:07:07,857 --> 01:07:10,359 خب، حس می‌کنم سعادت بزرگی نصیبم شده که از زندگیت خبر دارم 1432 01:07:10,443 --> 01:07:13,654 ،یا خبر داشتم توی آگوست 1433 01:07:13,738 --> 01:07:16,282 از اون زمان کلی اتفاق افتاده که باید بهت گزارش بدم 1434 01:07:16,365 --> 01:07:19,827 .خب، از پسرها بگو دوست دارم درمورد اونا بشنوم 1435 01:07:19,910 --> 01:07:23,080 ،راستش رو بگم 1436 01:07:23,164 --> 01:07:24,707 من از بیشترشون خیلی باهوش‌ترم 1437 01:07:24,790 --> 01:07:26,125 برای همین یه‌جورایی به عقب تکیه میدم 1438 01:07:26,208 --> 01:07:28,044 و اونا رو نگاه می‌کنم که سعی دارن منو تحت تاثیر قرار بدن 1439 01:07:28,127 --> 01:07:29,712 خیلی سرگرم کنندست 1440 01:07:29,795 --> 01:07:30,921 ،اگه یه پسر دانشجو بودم 1441 01:07:31,005 --> 01:07:32,339 فکر کنم ازت می‌ترسیدم 1442 01:07:32,423 --> 01:07:35,301 ،یک زیباروی باهوش با ریزبینیِ بی‌رحمانه‌ 1443 01:07:35,384 --> 01:07:37,970 که به طرز شرورانه‌ای احساسات تو کارش نیست، اونجا نشسته 1444 01:07:38,054 --> 01:07:40,931 ،و از پسِ چشمان سبزش منو ارزیابی می‌کنه 1445 01:07:41,015 --> 01:07:42,683 و همه ندانم‌کاری‌هام رو گوشه ذهنش یادداشت می‌کنه 1446 01:07:42,767 --> 01:07:44,643 ،خدای من اگه من بودم که بدجوری می‌ترسیدم 1447 01:07:44,727 --> 01:07:46,312 هی، من اونقدرا هم ترسناک نیستم 1448 01:07:47,772 --> 01:07:50,066 درمورد کوپر بیشتر بگو 1449 01:07:52,401 --> 01:07:53,569 خجالت آوره 1450 01:07:53,652 --> 01:07:55,112 عاشق وقتایی‌ام که خجالت می‌کشی 1451 01:07:55,196 --> 01:07:57,782 کل صورتت از خجالت گل می‌اندازه 1452 01:07:57,865 --> 01:08:00,326 و یک ثانیه بعد، اثری ازش نیست 1453 01:08:00,409 --> 01:08:02,620 این یکی ممکنه خیلی بیشتر طول بکشه 1454 01:08:02,703 --> 01:08:04,789 ...خیلی دوست دارم - الیزابت. سلام، لری - 1455 01:08:04,872 --> 01:08:07,958 امیدوارم وسط حرفای مهم مزاحم نشده باشم 1456 01:08:08,042 --> 01:08:10,086 خب، کارهای مهم بمونه واسه بعد 1457 01:08:10,961 --> 01:08:12,630 واقعاً جواهره، مگه نه؟ 1458 01:08:12,713 --> 01:08:14,215 دست بردارید، آقای همرستاین 1459 01:08:14,298 --> 01:08:15,966 فقط یک لحظه مزاحمت میشم 1460 01:08:16,050 --> 01:08:18,719 ...لری، فقط می‌خواستم بگم که 1461 01:08:18,803 --> 01:08:20,304 ،خب اولاً که من متوجه هستم که 1462 01:08:20,387 --> 01:08:22,056 امشب باید شب سختی برات باشه 1463 01:08:22,139 --> 01:08:25,309 .نه، من یه آدمِ حرفه‌ای هستم، اسکار هردومون حرفه‌ای هستیم 1464 01:08:25,392 --> 01:08:27,353 ما طبیعتِ بازار کارمون رو درک می‌کنیم 1465 01:08:27,436 --> 01:08:30,231 لری، واقعاً نمایش رو دوست داشتی؟ 1466 01:08:30,314 --> 01:08:31,899 فکر نکنم من حتی نصفِ تو 1467 01:08:31,982 --> 01:08:34,193 ،توی نوشتن آهنگ‌های کمدی مهارت داشته باشم. نقطه قوتم نیست 1468 01:08:34,276 --> 01:08:37,947 .انقدر خندیدم که کونم جر خورد مجبور شدم بدم دوباره بدوزنش 1469 01:08:39,740 --> 01:08:42,034 ،لری ما هم‌سنیم ولی تو همیشه معلم من بودی 1470 01:08:42,118 --> 01:08:44,328 ...نه، اسکار. من - نه، در تمام دوران کاریت - 1471 01:08:44,411 --> 01:08:45,913 تو راهنمای ما بودی - ...خب، شک دارم - 1472 01:08:45,996 --> 01:08:47,665 تو همه ما رو آزاد کردی 1473 01:08:47,748 --> 01:08:49,792 تو باعث شدی آهنگ‌های آمرکایی 1474 01:08:49,875 --> 01:08:51,418 بالاخره حالتِ سخنرانی آمریکایی پیدا کنن 1475 01:08:51,502 --> 01:08:54,004 ،بس کن. من از مرثیه خوشم نمیاد مخصوصا مرثیه‌ی خودم 1476 01:08:54,088 --> 01:08:56,841 اسکار، امشب شبِ توئه 1477 01:08:56,924 --> 01:09:00,553 ،موفقیتِ تو و دیک موفقیتِ همه ماست 1478 01:09:00,636 --> 01:09:03,222 مردم بالاخره هوس کردن دوباره نمایش ببینن 1479 01:09:03,305 --> 01:09:04,974 .نمایش‌های واقعی ...من و دیک 1480 01:09:05,057 --> 01:09:06,225 چندتا ایده رد و بدل کردیم 1481 01:09:06,308 --> 01:09:08,018 چه عالی - ...آره، توی فکرِ - 1482 01:09:08,102 --> 01:09:09,728 ...یه نمایش بزرگِ 1483 01:09:10,980 --> 01:09:12,773 .مارکو پولو هستیم یه نمایش خیلی بزرگ 1484 01:09:12,857 --> 01:09:14,400 واو - یه جور سیرکِ موزیکال - 1485 01:09:14,483 --> 01:09:17,069 دیک واسش هیجان داره 1486 01:09:17,153 --> 01:09:18,779 گفت دارید لیلیوم رو اقتباس می‌کنید 1487 01:09:18,863 --> 01:09:20,531 خب، اگه بتونیم حق ساختش رو به چنگ بیاریم 1488 01:09:20,614 --> 01:09:22,575 هیجان‌انگیز به نظر میاد - ...الیزابت بهم گفت که - 1489 01:09:22,658 --> 01:09:24,535 شاگرد توئه - بس کن - 1490 01:09:24,618 --> 01:09:27,037 او بوسه‌ی وعده داده شده‌ی» بهاری‌ست که 1491 01:09:27,121 --> 01:09:29,206 «زمستان تنها را طولانی می‌کند 1492 01:09:29,290 --> 01:09:30,332 بی‌خیال 1493 01:09:30,416 --> 01:09:32,418 متن فوق‌العاده‌ای نوشته بودی 1494 01:09:32,501 --> 01:09:33,919 برای نمایشی که سه ماه هم دووم نیاورد 1495 01:09:34,003 --> 01:09:36,172 من دوبار دیدمش - ...تو - 1496 01:09:36,255 --> 01:09:38,465 می‌دونی درمورد چی حرف می‌زنیم، استیوی؟ 1497 01:09:38,549 --> 01:09:40,885 .«گرمای دور از انتظارِ می» به تهیه‌کنندگیِ مکس گوردون 1498 01:09:40,968 --> 01:09:42,178 آهنگساز: جروم کرن 1499 01:09:42,261 --> 01:09:44,722 .سالن نمایش آلوین ۵۹بار روی صحنه رفت 1500 01:09:46,265 --> 01:09:47,766 همسایمه 1501 01:09:47,850 --> 01:09:50,477 یه جور دائره‌المعارف متحرکِ تئاترِ موزیکاله 1502 01:09:50,561 --> 01:09:53,314 خب، منم ذات‌الریه متحرک برای تئاتر موزیکال هستم 1503 01:09:53,397 --> 01:09:55,357 از آشناییت خوشحالم - از آشناییتون خوشوقتم - 1504 01:09:55,441 --> 01:09:57,109 ،می‌خواد وقتی بزرگ شد موزیکال بنویسه 1505 01:09:57,193 --> 01:09:58,861 ترانه نویسِ محبوبت کیه؟ 1506 01:09:58,944 --> 01:10:00,654 اسکار - اوهوم - 1507 01:10:00,738 --> 01:10:02,907 البته. نظرت درمورد کارهای من چیه؟ 1508 01:10:02,990 --> 01:10:04,658 .دوستشون دارم بامزه‌ان 1509 01:10:04,742 --> 01:10:05,868 ممنون 1510 01:10:05,951 --> 01:10:08,078 گاهی اوقات یکم شلخته‌ می‌نویسی 1511 01:10:08,162 --> 01:10:10,456 .خیلی خسته شده روز طولانی داشتیم 1512 01:10:10,539 --> 01:10:11,999 .بیا، استیوی ...تا دویلزتاون 1513 01:10:12,082 --> 01:10:13,667 خیلی راهه 1514 01:10:13,751 --> 01:10:15,878 می‌خوای بری دستشویی؟ - خسته نیستم - 1515 01:10:15,961 --> 01:10:17,963 نظرم رو درمورد کارش پرسید 1516 01:10:18,047 --> 01:10:20,090 کارهای مهم بمونه واسه بعد»؟» 1517 01:10:20,174 --> 01:10:22,218 خیلی پشیمونم که بچه‌دار نشدم 1518 01:10:22,968 --> 01:10:25,429 کوپر 1519 01:10:25,512 --> 01:10:27,056 باورم نمیشه اینا رو برات تعریف می‌کنم 1520 01:10:27,139 --> 01:10:28,599 تعریف کن - یادت نره که - 1521 01:10:28,682 --> 01:10:29,892 من بیشتر از یک سال بود که ...بی‌نتیجه 1522 01:10:29,975 --> 01:10:31,060 از این یارو خوشم میومد 1523 01:10:31,143 --> 01:10:33,896 .اینو بگیر بیا اینجا 1524 01:10:33,979 --> 01:10:38,234 رنی، میشه لطفاً پنج دقیقه حریم خصوصی بخرم؟ 1525 01:10:39,193 --> 01:10:40,569 هرچی تو بگی، لری 1526 01:10:50,788 --> 01:10:51,789 ممنون 1527 01:10:54,208 --> 01:10:57,086 .بگو چه شکلیه سعی دارم تصورش کنم 1528 01:10:58,003 --> 01:11:00,381 شکل آپولو؟ چشم‌های آبی. قد بلند 1529 01:11:00,464 --> 01:11:02,716 ...پس اساساً پوستِ پشتش 1530 01:11:02,800 --> 01:11:04,510 بی‌نقص بوده - بس کن - 1531 01:11:04,593 --> 01:11:08,430 .شب تولدت بوده کامل تعریف کن 1532 01:11:08,514 --> 01:11:10,099 ...چندتا از دوستام داشتن 1533 01:11:10,182 --> 01:11:11,934 دوستای پسر یا دختر؟ 1534 01:11:12,643 --> 01:11:13,978 قروقاطی - باشه - 1535 01:11:14,061 --> 01:11:16,188 ،بی‌خیال لری ناسلامتی دانشگاه میرم 1536 01:11:17,648 --> 01:11:19,483 خب دوستام منو بردن مشروب فروشیِ موری 1537 01:11:19,566 --> 01:11:22,152 جایی که دراصل ورود خانم‌ها ممنوعه 1538 01:11:22,236 --> 01:11:24,196 ولی قاچاقی از پله‌های پشتی بردنمون بالا 1539 01:11:24,280 --> 01:11:25,948 انگار اجناس قاچاق معطر هستیم 1540 01:11:26,031 --> 01:11:31,036 و البته که یکی از دخترها هم پسری که باهاش قرار داشته، آورده بود 1541 01:11:31,120 --> 01:11:32,746 کوپر؟ 1542 01:11:32,830 --> 01:11:36,375 ،هم داغون شدم هم ذوق کردم 1543 01:11:36,458 --> 01:11:40,170 .آخه اون اونجا بود نزدیک من 1544 01:11:42,214 --> 01:11:43,757 کم کم به آخرای شب نزدیک می‌شدیم 1545 01:11:43,841 --> 01:11:45,676 میز پر شده بود از جام‌های خالی شراب 1546 01:11:46,844 --> 01:11:48,971 نصفمون زیر سن قانونی بودیم 1547 01:11:49,054 --> 01:11:50,723 ولی انقدر بی‌شرمانه با گارسون لاس می‌زدیم که 1548 01:11:50,806 --> 01:11:52,141 ظاهراً کسی به سنمون اهمیت نمی‌داد 1549 01:11:52,224 --> 01:11:55,602 درحالیکه ملبک فرانسوی می‌خوردید - دقیقاً - 1550 01:11:55,686 --> 01:11:58,439 ،من هیچی نباشم شاگردِ خوبی‌ام 1551 01:11:58,522 --> 01:12:00,149 برای همین همه دوستت دارن، لری 1552 01:12:00,232 --> 01:12:02,151 تو بهترین شنونده‌ای هستی که به عمرم دیدم 1553 01:12:02,234 --> 01:12:03,444 دلیلش اینه که 1554 01:12:03,527 --> 01:12:05,571 کوچکترین علاقه‌ای به خودم ندارم 1555 01:12:05,654 --> 01:12:07,990 برگردیم به داستان عیاشی شب تولدت 1556 01:12:08,073 --> 01:12:09,908 میز پر شده بود از جام‌های خالی شراب 1557 01:12:11,327 --> 01:12:13,245 خب، دیروقت بود - اوهوم - 1558 01:12:13,329 --> 01:12:16,040 ...و مارجوری - دختری که با کوپر اومده بود؟ - 1559 01:12:17,082 --> 01:12:18,709 رفته بود خونه درس بخونه 1560 01:12:18,792 --> 01:12:20,210 ...آخی 1561 01:12:20,294 --> 01:12:22,338 آدما تلوخوران یکی یکی رفتن بیرون 1562 01:12:23,130 --> 01:12:25,591 نیمه شب شده 1563 01:12:25,674 --> 01:12:27,885 و منم دیدم که دقیقاً کنارش نشستم 1564 01:12:27,968 --> 01:12:30,262 عجله نکن 1565 01:12:30,346 --> 01:12:33,932 می‌دونی،الان هیچ جای دنیا رو 1566 01:12:34,016 --> 01:12:36,435 ،به اینجا نشستن کنار تو ترجیح نمیدم 1567 01:12:36,518 --> 01:12:37,686 راستی، نامه من به دستت رسید؟ 1568 01:12:37,770 --> 01:12:38,854 امشب توی خونه‌م مهمونی گرفتم 1569 01:12:38,937 --> 01:12:40,147 ...فکر کنم باید 1570 01:12:40,230 --> 01:12:41,357 ...اینجا بمونم و به مادرم کمک کنم 1571 01:12:41,440 --> 01:12:42,941 مهمونی تازه آخر شب شروع میشه 1572 01:12:43,025 --> 01:12:46,153 اونجا کلی وقت داری که با مهمون‌ها گرم بگیری 1573 01:12:46,236 --> 01:12:48,739 گروه چهارنفره‌ی گلدن گیت قراره بیان 1574 01:12:48,822 --> 01:12:49,823 بهم قول بده میای 1575 01:12:49,907 --> 01:12:51,658 سنترال پارک وست ۳۲۰ 1576 01:12:51,742 --> 01:12:54,870 گفتی می‌خوای طراحی صحنه و لباس انجام بدی 1577 01:12:54,953 --> 01:12:57,081 ،همه فعالان تئاتر نیویورک توی اون مهمونی هستن 1578 01:12:57,164 --> 01:12:58,374 خیلی‌خب، برگردیم به داستان کوپر 1579 01:12:59,792 --> 01:13:02,378 خیلی‌خب 1580 01:13:02,461 --> 01:13:04,963 باهمدیگه از مشروب فروشی اومدیم بیرون 1581 01:13:05,047 --> 01:13:09,343 .یک شبِ نوامبری بی‌نقص ماه اندازه‌ی باریکه‌ی ناخن بود 1582 01:13:09,426 --> 01:13:12,805 .دستاش رو دورم حلقه کرده بود هردومون یکم مست بودیم 1583 01:13:12,888 --> 01:13:15,724 هی توی بغل همدیگه میفتادیم و جدا می‌شدیم 1584 01:13:15,808 --> 01:13:17,643 یه پیراهن پشمی سبز و قرمز پوشیده بود 1585 01:13:17,726 --> 01:13:19,103 و آستین‌هاش رو داده بود بالا 1586 01:13:19,186 --> 01:13:20,396 تو هم که اصلاً دقت نکردی 1587 01:13:21,313 --> 01:13:22,606 !خیلی خوشتیپ شده بود 1588 01:13:22,689 --> 01:13:24,441 خودت چطور؟ - ...عه - 1589 01:13:26,151 --> 01:13:27,903 ناسلامتی تولدمه دیگه 1590 01:13:27,986 --> 01:13:29,405 بایدم خوشگل کرده باشم 1591 01:13:29,488 --> 01:13:30,406 چه لذیذ 1592 01:13:31,865 --> 01:13:34,910 خب به اون پیراهن پشمی تکیه داده بودم 1593 01:13:34,993 --> 01:13:37,246 ،و دارم بهت میگم 1594 01:13:37,329 --> 01:13:39,873 بوی مردانگی رو از تنش استشمام می‌کردم 1595 01:13:41,375 --> 01:13:43,627 یادمه فکر کردم که ...حروف بنفش غول آسا 1596 01:13:43,710 --> 01:13:45,421 باید آسمون رو روشن می‌کردن ...و می‌نوشتن 1597 01:13:47,214 --> 01:13:48,465 «هوس» - خیلی‌خب - 1598 01:13:48,549 --> 01:13:50,259 یه لحظه صبر کن 1599 01:13:50,342 --> 01:13:52,052 باید برم آب یخ پیدا کنم و بریزم رو شلوارم 1600 01:13:52,136 --> 01:13:54,513 شاید یخ اضافی لازمت بشه 1601 01:13:54,596 --> 01:13:57,433 آخرش از زیرزمینِ خوابگاهش سردر آوردیم 1602 01:13:57,516 --> 01:14:00,686 یه مشروب فروشی متروکه‌ی جلف اونجا بود 1603 01:14:00,769 --> 01:14:02,479 خدا می‌دونه ...چه کارهای منحرفانه‌ای 1604 01:14:02,563 --> 01:14:03,564 اونجا انجام شده بود 1605 01:14:03,647 --> 01:14:05,107 و یکی دیگه هم در راه بود 1606 01:14:05,190 --> 01:14:06,483 آره بابا 1607 01:14:09,027 --> 01:14:12,698 من یک سال این یارو رو زیر نظر داشتم 1608 01:14:12,781 --> 01:14:16,618 ،درموردش رویاپردازی می‌کردم و الانم بهش رسیده بودم 1609 01:14:17,619 --> 01:14:20,289 شب تولدم بود 1610 01:14:20,372 --> 01:14:23,083 ،تنها منبع نور یه چراغ کثیفِ کم‌نور بود 1611 01:14:23,167 --> 01:14:26,503 ،که روی حبابش طرح اسب و سوارکار چاپ شده بود 1612 01:14:26,587 --> 01:14:28,380 ،آخه لری یه دختر توی این شرایط باید چی کار کنه؟ 1613 01:14:29,131 --> 01:14:30,466 !تولدت مبارک 1614 01:14:33,260 --> 01:14:35,179 شروع کرد لباس‌هاش رو درآورد 1615 01:14:42,019 --> 01:14:43,729 واقعاً دوست داری اینو بشنوی؟ 1616 01:14:43,812 --> 01:14:45,689 یه‌ذره مشتاقم 1617 01:14:48,066 --> 01:14:49,026 تحقیرآمیزه 1618 01:14:50,694 --> 01:14:52,029 آخه عملاً هیچی نشد 1619 01:14:53,363 --> 01:14:54,490 هیچی؟ 1620 01:14:56,617 --> 01:14:58,118 مثل من و تو توی کلبه کنار دریاچه؟ 1621 01:14:58,202 --> 01:15:00,412 نه 1622 01:15:00,496 --> 01:15:03,040 اونجا عمداً اینطوری تصمیم گرفتیم، مگه نه؟ 1623 01:15:03,123 --> 01:15:04,833 رو چه حسابی؟ منطق؟ 1624 01:15:04,917 --> 01:15:07,169 البته در حدی که من و تو منطق به خرج میدیم 1625 01:15:09,796 --> 01:15:10,797 ...ولی این یکی 1626 01:15:12,299 --> 01:15:13,926 ...رو این حساب بود که 1627 01:15:14,009 --> 01:15:15,511 نتونست کاندوم بذاره 1628 01:15:16,220 --> 01:15:18,096 وای نه 1629 01:15:18,180 --> 01:15:19,515 سعی کرد 1630 01:15:20,432 --> 01:15:21,725 دوباره سعی کرد - نه - 1631 01:15:22,809 --> 01:15:25,687 من سعی کردم - ادامه نده - 1632 01:15:25,771 --> 01:15:27,439 بدترین ده دقیقه‌ی عمرم بود 1633 01:15:27,523 --> 01:15:29,650 مثل ده ساعت گذشت 1634 01:15:29,733 --> 01:15:30,901 متاسفم 1635 01:15:30,984 --> 01:15:33,362 می‌دونی بدترین قسمتش چی بود؟ 1636 01:15:35,822 --> 01:15:38,200 خودش اونجا نبود، می‌دونی؟ 1637 01:15:39,952 --> 01:15:42,412 همش زیر لب می‌گفت که تقصیر شرابه 1638 01:15:42,496 --> 01:15:44,456 ...می‌گفت 1639 01:15:44,540 --> 01:15:46,792 ،کاندومش کوچیکه 1640 01:15:46,875 --> 01:15:47,918 شاید باورت نشه 1641 01:15:49,419 --> 01:15:52,256 ،و تمام این مدت مثل روز برام روشن بود که 1642 01:15:52,339 --> 01:15:56,927 ...اون فقط ...به اندازه کافی 1643 01:15:58,887 --> 01:16:01,223 .نمی‌دونم چطوری توصیفش کنم ...شاید 1644 01:16:03,308 --> 01:16:07,521 «اون به اندازه کافی دوستت نداره» توصیف درستی باشه 1645 01:16:07,604 --> 01:16:11,191 کاریش هم نمیشه کرد، میشه؟ 1646 01:16:11,275 --> 01:16:15,195 وقتی یه دختر با تمام قلبش ،پسری رو دوست داره 1647 01:16:15,279 --> 01:16:17,573 و پسره متقابلاً این احساس رو نداره 1648 01:16:19,032 --> 01:16:21,535 اصلاً می‌دونی این چه حسی داره؟ 1649 01:16:21,618 --> 01:16:24,955 هیچکس تاحالا در اون حد» «دوستم نداشته 1650 01:16:25,038 --> 01:16:28,584 من یک سال شیفتگی رو با خودم به اون زیرزمین بردم 1651 01:16:29,626 --> 01:16:31,587 آره، یک سال خیره شدن به عکسش 1652 01:16:32,754 --> 01:16:34,881 حفظ کردن شماره تلفنش 1653 01:16:34,965 --> 01:16:38,677 ،و اونم اونجا بود سال سومی نیمه مستی که 1654 01:16:39,928 --> 01:16:40,929 حتی نمی‌تونست تظاهر کنه دوستم داره 1655 01:16:43,515 --> 01:16:46,602 ...و ناراحت نمی‌شدم اگه 1656 01:16:47,894 --> 01:16:50,230 یکم شور و شوق توی کارش بود 1657 01:16:50,314 --> 01:16:52,608 یا حتی همدلی 1658 01:16:54,359 --> 01:16:57,863 اونجا هیچی نبود 1659 01:16:57,946 --> 01:17:01,617 فقط چراغی که روش عکس اسب داشت 1660 01:17:02,909 --> 01:17:07,039 لیاقت تو خیلی بیشتر از این حرفاست 1661 01:17:07,122 --> 01:17:08,248 آره 1662 01:17:10,417 --> 01:17:12,753 فردا صبح نظرم هم اتاقیم رو پرسیدم 1663 01:17:12,836 --> 01:17:14,630 می‌دونی، حرفای دخترونه 1664 01:17:16,006 --> 01:17:18,300 اونم گفت گاهی اوقات مردها نمی‌تونن سکس کنن 1665 01:17:18,383 --> 01:17:20,469 چون خیلی استرس دارن 1666 01:17:23,555 --> 01:17:24,931 کاش می‌تونستم حرفشو باور کنم 1667 01:17:25,015 --> 01:17:26,475 تا نسبت به خودم حس بهتری پیدا کنم 1668 01:17:26,558 --> 01:17:28,560 ...ولی 1669 01:17:28,644 --> 01:17:31,355 .اون استرس نداشت حتی یک‌ذره 1670 01:17:31,438 --> 01:17:33,231 چشم‌هاش رو بسته بود 1671 01:17:33,315 --> 01:17:35,734 ،انگار تلاش می‌کرد توی خیالش منو به شخصِ دلخواهش تبدیل کنه 1672 01:17:35,817 --> 01:17:37,736 احساس حماقت کردم 1673 01:17:37,819 --> 01:17:39,321 احساس حقارت کردم 1674 01:17:39,404 --> 01:17:41,907 از دست خودم عصبانی بودم که ...بهش اجازه دادم 1675 01:17:41,990 --> 01:17:44,660 احساس بی‌ارزشی بهم بده 1676 01:17:46,244 --> 01:17:48,288 چندتا جایگزینِ خلاقانه رو امتحان کردیم 1677 01:17:48,372 --> 01:17:49,873 وای نه 1678 01:17:51,458 --> 01:17:54,753 همینطور زشت‌تر و زشت‌تر شد 1679 01:17:54,836 --> 01:17:58,674 :بالاخره گفت «الیزابت، بعداً برات جبران می‌کنم» 1680 01:18:00,759 --> 01:18:02,594 ...و اینم 1681 01:18:02,678 --> 01:18:04,721 اینم از تولد بیست سالگیم 1682 01:18:06,139 --> 01:18:07,391 سوپرایز 1683 01:18:07,474 --> 01:18:08,684 پناه بر خدا 1684 01:18:11,395 --> 01:18:12,688 هنوز بدترم میشه 1685 01:18:12,771 --> 01:18:13,939 فکر نکنم بتونم تحمل کنم 1686 01:18:14,022 --> 01:18:15,482 باشه، می‌تونم تحمل کنم 1687 01:18:15,565 --> 01:18:17,067 ولی یه‌جوری تعریف کن که 1688 01:18:17,150 --> 01:18:19,569 باعث نشه از انسان بودن شرمنده بشم 1689 01:18:21,822 --> 01:18:22,739 کار سختیه 1690 01:18:24,491 --> 01:18:26,952 ،حدود یک هفته بعد 1691 01:18:27,035 --> 01:18:28,704 همه به‌خاطر جشن شکرگزاری رفتن خونه‌شون 1692 01:18:30,038 --> 01:18:31,581 اون بهم زنگ زد 1693 01:18:31,665 --> 01:18:33,625 پرسید دوست دارم باهاش شام بخورم؟ 1694 01:18:33,709 --> 01:18:36,420 .منو که می‌شناسی آدم مغروری نیستم 1695 01:18:36,503 --> 01:18:40,090 منم گفتم «حتماً»و دوباره راه افتادم سمت خوابگاهش 1696 01:18:41,466 --> 01:18:44,761 که زیر یک درخت کهن‌دار بزرگ قرار داشت 1697 01:18:44,845 --> 01:18:47,139 برگ‌ها زرد شده بودن 1698 01:18:47,222 --> 01:18:50,600 تنه درخت از بارون سیاه شده بود 1699 01:18:50,684 --> 01:18:53,520 با خودم فکر کردم این زیباترین چیزیه که به عمرم دیدم 1700 01:18:54,604 --> 01:18:57,149 :یادمه به خودم گفتم 1701 01:18:57,232 --> 01:18:58,900 «خدا داره یه فرصت دوباره بهت میده» 1702 01:19:00,026 --> 01:19:01,486 رفتیم توی اتاقش 1703 01:19:01,570 --> 01:19:03,613 هم اتاقیش به خاطر تعطیلات رفته بود 1704 01:19:04,531 --> 01:19:05,741 در بسته شد 1705 01:19:07,033 --> 01:19:07,868 ...و یهو 1706 01:19:09,536 --> 01:19:12,205 دیگه هیچ حرفی از شام زده نشد 1707 01:19:12,289 --> 01:19:14,166 !جبران کرد 1708 01:19:14,249 --> 01:19:15,625 !چه جورم 1709 01:19:15,709 --> 01:19:17,377 یه دفعه بارون شدت گرفت 1710 01:19:17,461 --> 01:19:19,546 عملاً داشتیم لباس‌های همدیگه رو تیکه پاره می‌کردیم 1711 01:19:19,629 --> 01:19:21,256 یک کلمه با هم حرف نزدیم 1712 01:19:22,299 --> 01:19:23,425 ...و این دفعه 1713 01:19:24,885 --> 01:19:26,386 اصلاً سخت نبود 1714 01:19:27,721 --> 01:19:30,891 .نه دفعه اول نه دفعه دوم 1715 01:19:30,974 --> 01:19:32,434 بس کن 1716 01:19:34,394 --> 01:19:36,521 :بهم گفت 1717 01:19:36,605 --> 01:19:38,231 «تولدت با تاخیر مبارک، الیزابت» 1718 01:19:38,315 --> 01:19:39,399 هوم 1719 01:19:41,151 --> 01:19:42,694 می‌خوای بشنوی ...این داستان کوتاهِ کثیف 1720 01:19:42,778 --> 01:19:44,946 چطوری تموم میشه؟ 1721 01:19:46,948 --> 01:19:48,575 این آخرین باری بود که دیدمش 1722 01:19:50,827 --> 01:19:53,789 .ماه نوامبر بیشتر از چهار ماه پیش 1723 01:19:55,540 --> 01:19:57,667 کاملاً مطمئن بودم زنگ می‌زنه 1724 01:19:57,751 --> 01:19:59,586 حتی فقط برای اینکه دوباره سکس کنه، درسته؟ 1725 01:19:59,669 --> 01:20:01,797 نه. هرگز 1726 01:20:02,672 --> 01:20:04,424 فکر کردم نامه بنویسه 1727 01:20:04,508 --> 01:20:06,510 نه 1728 01:20:06,593 --> 01:20:08,136 پس البته که من بهش زنگ زدم 1729 01:20:08,220 --> 01:20:09,596 هوم 1730 01:20:09,679 --> 01:20:11,139 از خدا خواسته تلفن رو قطع کرد 1731 01:20:12,766 --> 01:20:14,142 برای همین براش نامه نوشتم 1732 01:20:15,769 --> 01:20:17,020 چهار صفحه نامه‌ی تایپ شده 1733 01:20:17,103 --> 01:20:18,313 بین خط‌ها فاصله نذاشتم - وای نه - 1734 01:20:18,396 --> 01:20:20,482 جواب نداد 1735 01:20:20,565 --> 01:20:25,487 به خودم میگم یک رویای هذیانی تب‌دار بوده، می‌دونی؟ 1736 01:20:25,570 --> 01:20:27,656 و شاید تب بالاخره قطع شده 1737 01:20:28,990 --> 01:20:31,827 و همه چیز خیلی منطقی و معقول به نظر میاد 1738 01:20:34,287 --> 01:20:35,622 ولی یه چیزی رو می‌دونی؟ 1739 01:20:37,290 --> 01:20:40,669 ،اگه همین الان بهم زنگ بزنه دقیقاً همین لحظه 1740 01:20:42,128 --> 01:20:44,005 ...کل زندگیم رو ول می‌کنم و 1741 01:20:45,340 --> 01:20:47,509 ،سه ساعت رانندگی می‌کنم سی ساعت رانندگی می‌کنم 1742 01:20:47,592 --> 01:20:49,719 فقط برای اینکه یک شب دیگه کنارش باشم 1743 01:20:49,803 --> 01:20:51,680 من چه مرگمه، لری؟ 1744 01:20:51,763 --> 01:20:53,515 آخه چرا باید سی ساعت رانندگی کنی 1745 01:20:53,598 --> 01:20:55,475 تا آدمی رو ببینی که اینطوری باهات رفتار کرده؟ 1746 01:20:58,562 --> 01:21:00,021 چون عاشقشم؟ 1747 01:21:01,273 --> 01:21:03,275 عاشقشی؟ 1748 01:21:03,358 --> 01:21:07,988 .غیرمنطقیه وسواس‌گونه‌ست. رقت‌انگیزه 1749 01:21:08,071 --> 01:21:09,865 و اولین باری نیست که این اتفاق برام میفته 1750 01:21:11,366 --> 01:21:12,826 دائم اینو تجربه می‌کنم 1751 01:21:14,744 --> 01:21:16,872 حس می‌کنم نمی‌تونم انسان‌ها رو واضح ببینم 1752 01:21:18,415 --> 01:21:21,334 ،سال‌ها پیش یه آهنگ نوشتم 1753 01:21:21,418 --> 01:21:23,545 به اسم «دل از چشم سریع‌تره» 1754 01:21:23,628 --> 01:21:25,797 ،آهنگ خیلی خوبی نیست ولی عنوان خوبی داره 1755 01:21:25,881 --> 01:21:28,967 و به نظرم درسته 1756 01:21:29,050 --> 01:21:34,598 مغز توی جنون عشق هیچ نقشی نداره 1757 01:21:34,681 --> 01:21:37,350 ...و 1758 01:21:37,434 --> 01:21:40,937 اصلاً بحث شایستگی نیست، نه؟ 1759 01:21:41,021 --> 01:21:44,441 ما قلبمون رو توی سهام بی‌ارزش سرمایه‌گذاری می‌کنیم 1760 01:21:44,524 --> 01:21:46,776 خودمون هم می‌دونیم ارزشی ندارن 1761 01:21:46,860 --> 01:21:49,070 ،ولی بهشون چنگ می‌اندازیم مثل بچه‌های کوچکی که 1762 01:21:49,154 --> 01:21:51,531 به خرس عروسکیشون چنگ انداختن 1763 01:21:51,615 --> 01:21:54,492 الیزابت 1764 01:21:56,995 --> 01:21:58,121 صادقانه بگو 1765 01:22:00,332 --> 01:22:01,791 چه احساسی به من داری؟ 1766 01:22:05,128 --> 01:22:06,087 منظورت چیه؟ 1767 01:22:07,339 --> 01:22:08,298 ...منظورم اینه که 1768 01:22:09,466 --> 01:22:10,717 ،در کلبه کنار دریاچه 1769 01:22:10,800 --> 01:22:12,594 ،با نوری که آب رو می‌سوزوند 1770 01:22:14,304 --> 01:22:16,139 نیمی از شب باهم صحبت کردیم 1771 01:22:17,515 --> 01:22:20,185 و من شونه‌ت رو لمس کردم 1772 01:22:20,268 --> 01:22:22,604 اون شب یک‌ذره هم عاشقم نبودی؟ 1773 01:22:23,897 --> 01:22:25,482 می‌دونی که عاشقتم، لری 1774 01:22:28,193 --> 01:22:29,277 هستی؟ 1775 01:22:32,739 --> 01:22:35,951 فقط...نه به اون شکل 1776 01:22:44,250 --> 01:22:48,004 گفتی حاضری سی ساعت رانندگی کنی تا کوپر رو ببینی 1777 01:22:49,631 --> 01:22:52,884 واسه دیدن من چند ساعت رانندگی می‌کنی؟ 1778 01:22:52,968 --> 01:22:55,512 دست‌هام داره می‌لرزه 1779 01:22:57,347 --> 01:22:59,808 ،احساسی که به تو دارم عاقلانه‌تر و عمیق‌تره 1780 01:22:59,891 --> 01:23:02,227 هوم. ممنون - احساسِ احترام - 1781 01:23:02,310 --> 01:23:04,729 احساس قدردانی بابت سخاوتمندی ...و ازخودگذشتگی که 1782 01:23:04,813 --> 01:23:06,356 به من نشون دادی 1783 01:23:06,439 --> 01:23:07,774 تاحالا هیچکس ...به اندازه تو 1784 01:23:07,857 --> 01:23:09,150 به زندگیم علاقه‌مند نبوده 1785 01:23:09,234 --> 01:23:11,277 من لیاقت دوستی تو رو ندارم 1786 01:23:11,361 --> 01:23:12,821 خداروشکر می‌کنم که باهات آشنا شدم 1787 01:23:12,904 --> 01:23:15,198 تاابد خداروشکر می‌کنم 1788 01:23:15,281 --> 01:23:17,784 ،منم ازت ممنونم که منو به زندگی برگردوندی 1789 01:23:17,867 --> 01:23:19,411 بس کن 1790 01:23:19,494 --> 01:23:20,704 لری! مردم این بیرون منتظرن 1791 01:23:20,787 --> 01:23:22,080 !یه لحظه 1792 01:23:27,419 --> 01:23:30,547 میشه یه چیزی بپرسم؟ 1793 01:23:30,630 --> 01:23:33,049 سوالی که احتمالاً زیادی خصوصیه؟ 1794 01:23:33,133 --> 01:23:36,177 زیادی خصوصی» تنها چیزیه که» برای من جالبه 1795 01:23:36,970 --> 01:23:40,515 ...عه ...مادرم 1796 01:23:40,598 --> 01:23:41,683 ،می‌دونی اون واسه تئاتر گیلد کار می‌کنه 1797 01:23:41,766 --> 01:23:43,685 همه رو می‌شناسه 1798 01:23:43,768 --> 01:23:46,521 تابستون پارسال ...دید باهمدیگه وقت می‌گذرونیم 1799 01:23:46,604 --> 01:23:49,691 می‌دونم این حرفات به کجا می‌رسه 1800 01:23:49,774 --> 01:23:52,861 ...بهم گفت ...نمی‌دونم...نمی‌دونم چطوری بگم 1801 01:23:52,944 --> 01:23:54,029 فقط بگو 1802 01:23:56,322 --> 01:23:57,115 باشه 1803 01:23:58,867 --> 01:24:00,869 :چند بار بهم گفت که 1804 01:24:00,952 --> 01:24:04,706 الیزابت، اون مرد نه تنها» دوبرابر تو سن داره 1805 01:24:04,789 --> 01:24:08,668 بلکه فکر نکنم «زن‌ها علاقه‌ی اصلیش باشن 1806 01:24:08,752 --> 01:24:11,004 تو چی گفتی؟ 1807 01:24:11,087 --> 01:24:13,465 ،گفتم:«ببین مادر من می‌دونم چی می‌دونم 1808 01:24:13,548 --> 01:24:15,175 «و می‌دونم هردومون چه حسی داریم 1809 01:24:15,258 --> 01:24:17,093 .اوهوم هردومون چه حسی داریم؟ 1810 01:24:21,639 --> 01:24:23,099 شیفتگیِ غیرمنطقی»؟» 1811 01:24:25,393 --> 01:24:28,229 و میشه بپرسم ...مادرت فکر می‌کنه 1812 01:24:28,313 --> 01:24:30,440 علاقه اصلی من به چه چیزیه؟ 1813 01:24:31,816 --> 01:24:34,319 .متاسفم نباید حرفی می‌زدم 1814 01:24:35,320 --> 01:24:36,321 لطفاً منو ببخش 1815 01:24:37,822 --> 01:24:40,116 به سلامتی همه مادرهامون 1816 01:24:40,200 --> 01:24:43,953 باشد که خداروشکر به سکوت خودشون ادامه بدن 1817 01:24:44,037 --> 01:24:46,289 عذر می‌خوام. کار احمقانه‌ای کردم که اینو پرسیدم 1818 01:24:46,372 --> 01:24:49,084 و منم می‌دونم چی می‌دونم و چه حسی دارم 1819 01:24:49,167 --> 01:24:51,127 این جوابیه که به مادرت میدی 1820 01:24:51,211 --> 01:24:52,837 درحالیکه کنار آتیش شومینه نشسته 1821 01:24:52,921 --> 01:24:55,799 ،و با حسرت حق‌ امتیازی که از اکلاهما! می‌گیره حساب می‌کنه 1822 01:24:55,882 --> 01:24:59,302 بهش بگو لری هارت، مستِ عشقه 1823 01:25:00,595 --> 01:25:03,223 و روی کلمه «مست»تاکید کن 1824 01:25:03,306 --> 01:25:05,975 ،مستِ عشق هرجا که پیداش کنه 1825 01:25:06,059 --> 01:25:10,522 ،در مردان، در زنان در عطر سیگار فروشی‌ها 1826 01:25:10,605 --> 01:25:15,360 در زیبایی محال یک شاعر 20 ساله 1827 01:25:15,443 --> 01:25:17,362 با چشمان سبز کمرنگ 1828 01:25:17,445 --> 01:25:20,115 و دوتا کک و مک ریز روی گونه چپش 1829 01:25:24,869 --> 01:25:26,037 حالت خوبه؟ 1830 01:25:27,038 --> 01:25:29,666 ...به خاطرِ 1831 01:25:29,749 --> 01:25:31,668 قلب سیگاریمه 1832 01:25:31,751 --> 01:25:33,920 لری، دیک راجرز دنبال کتش می‌گرده 1833 01:25:34,003 --> 01:25:35,130 دارم میام 1834 01:25:52,105 --> 01:25:53,398 منو معرفی می‌کنی؟ 1835 01:25:53,481 --> 01:25:56,568 ممنون، رنه 1836 01:25:56,651 --> 01:25:59,404 عالیه، خیلی ممنون 1837 01:25:59,487 --> 01:26:02,365 دیک، می‌خوام با شاگردم آشنا بشی 1838 01:26:02,448 --> 01:26:03,575 الیزابت ویلند 1839 01:26:05,034 --> 01:26:06,161 شاگردت؟ 1840 01:26:07,078 --> 01:26:08,705 سلام - سلام - 1841 01:26:08,788 --> 01:26:11,124 خب، الگوی خیلی خوبی واسه خودت پیدا کردی 1842 01:26:11,207 --> 01:26:13,710 به شرطی که بتونی از بوربون فاصله بگیری 1843 01:26:13,793 --> 01:26:18,214 به نویسندگی و طراحی صحنه و لباس علاقه داره 1844 01:26:18,298 --> 01:26:19,799 واقعاً؟ 1845 01:26:19,883 --> 01:26:22,635 ،آقای راجرز ...نمایش امشب 1846 01:26:22,719 --> 01:26:24,220 به نظرم خیلی باشکوه بود 1847 01:26:24,304 --> 01:26:25,763 خب، ممنون 1848 01:26:25,847 --> 01:26:27,765 عالی‌ترین نمایش موزیکالی بود که به عمرم دیدم 1849 01:26:27,849 --> 01:26:30,268 خب، چه تعریفِ زیبایی 1850 01:26:30,351 --> 01:26:32,437 مادرت با گیلد کار می‌کنه، درسته؟ 1851 01:26:32,520 --> 01:26:34,689 بله، تریسا ویلند - آره، تریسا - 1852 01:26:34,772 --> 01:26:36,399 صحیح، پس نمایش‌های زیادی دیدی 1853 01:26:36,482 --> 01:26:39,360 خیلی زیاد 1854 01:26:39,444 --> 01:26:40,445 آره 1855 01:26:40,528 --> 01:26:41,988 می‌دونم منظورت چیه 1856 01:26:42,071 --> 01:26:43,406 ،ولی چیزی که امشب دیدم ...همونی بود که 1857 01:26:43,489 --> 01:26:44,908 همیشه از یک نمایش انتظار داشتم 1858 01:26:44,991 --> 01:26:47,785 .حال خوب کن هوشمندانه. جادویی 1859 01:26:47,869 --> 01:26:50,079 لری، ایشون تیزبین ترین ...زن جوانیه که 1860 01:26:50,163 --> 01:26:51,164 تاحالا بهم معرفی کردی 1861 01:26:52,790 --> 01:26:54,209 معلم خوبی داشتم - اوهوم - 1862 01:26:55,084 --> 01:26:56,794 خب، چیا می‌نویسی؟ 1863 01:26:56,878 --> 01:26:58,880 فعلاً بیشتر شعر 1864 01:26:58,963 --> 01:27:01,049 اشعارش خیلی قدرتمنده 1865 01:27:01,132 --> 01:27:02,842 طراحی صحنه هم می‌کنی؟ 1866 01:27:02,926 --> 01:27:04,427 دارم درس می‌خونم - صحیح - 1867 01:27:04,510 --> 01:27:08,348 خب، خیلی دوست دارم اشعارت رو بخونم 1868 01:27:08,431 --> 01:27:10,934 .طراحی‌هات رو ببینم ...اینم 1869 01:27:11,017 --> 01:27:13,228 شماره تلفن خصوصیم 1870 01:27:14,854 --> 01:27:16,856 باعث افتخارمه 1871 01:27:16,940 --> 01:27:20,318 .دوروتی رو این اطراف ندیدم زنت اینجاست؟ 1872 01:27:20,401 --> 01:27:21,444 نه، برگشته آپارتمان 1873 01:27:21,527 --> 01:27:22,737 هممون اونجا قرار داریم 1874 01:27:22,820 --> 01:27:24,572 تا نقدهای آخر وقت رو بخونیم، لری 1875 01:27:24,656 --> 01:27:28,117 آره، خیلی خوشحال میشم بهمون ملحق بشی، الیزابت 1876 01:27:28,201 --> 01:27:29,494 تنوع خوبیه که ...یک نفر از نسل جوان 1877 01:27:29,577 --> 01:27:30,995 در جمعمون حضور داشته باشه 1878 01:27:31,079 --> 01:27:33,122 و شاید بتونی برام توضیح بدی، الیزابت 1879 01:27:33,206 --> 01:27:36,084 که دخترهای جوون دقیقاً چرا سر سیناترا جیغ می‌زنن 1880 01:27:36,167 --> 01:27:38,086 من سر سیناترا جیغ نمی‌زنم 1881 01:27:38,169 --> 01:27:39,963 نه، زیرِ سیناترا جیغ می‌زنه 1882 01:27:40,046 --> 01:27:41,798 !خب دیگه، لری 1883 01:27:43,549 --> 01:27:45,677 لری، البته که خوشحال میشم تو هم بیای 1884 01:27:45,760 --> 01:27:47,220 سعی می‌کنم بیام 1885 01:27:47,303 --> 01:27:49,472 ولی منم یه شب‌نشینی کوچیک توی خونه خودم دارم 1886 01:27:49,555 --> 01:27:51,182 ...گروه چهارنفره‌ی گلدن گیت قراره بیان 1887 01:27:51,266 --> 01:27:54,769 ،خب، از نظر شب‌نشینی من انگشت کوچیکه ‌لری هم نمیشم 1888 01:27:54,852 --> 01:27:56,980 خیلی دوست دارم بیام - واقعاً؟ - 1889 01:27:57,063 --> 01:27:58,523 دیک، نمیای؟ 1890 01:27:58,606 --> 01:27:59,941 چرا، چرا 1891 01:28:00,024 --> 01:28:01,442 تو ماشین داری؟ 1892 01:28:01,526 --> 01:28:03,111 ،می‌دونی چیه می‌تونم بعداً براش تاکسی بگیرم 1893 01:28:03,194 --> 01:28:04,737 ،اگه دوست داری باهامون بیای ما همین الان داریم میریم 1894 01:28:04,821 --> 01:28:06,281 خوشحال میشم - چه عالی - 1895 01:28:07,240 --> 01:28:09,575 فقط بذار به مامانم بگم 1896 01:28:09,659 --> 01:28:11,411 دختر وظیفه‌شناسی هستم 1897 01:28:14,414 --> 01:28:17,458 ...واو. اون خیلی دوست داشتنیه، نه؟ 1898 01:28:18,835 --> 01:28:20,712 واقعاً خیلی زیباست 1899 01:28:20,795 --> 01:28:23,172 ...تو ...تو و اون 1900 01:28:23,256 --> 01:28:27,552 .نه، نه یعنی، من عاشقشم 1901 01:28:27,635 --> 01:28:30,346 ولی همه عاشقشن 1902 01:28:31,806 --> 01:28:33,558 ولی نه به اون شکل 1903 01:28:33,641 --> 01:28:34,475 خیلی‌خب 1904 01:28:38,771 --> 01:28:39,731 هوم 1905 01:28:44,402 --> 01:28:45,820 امشب بعداً می‌بینمت دیگه؟ 1906 01:28:45,903 --> 01:28:47,071 حتماً 1907 01:28:49,073 --> 01:28:50,533 اوهوم 1908 01:28:51,701 --> 01:28:52,744 هوم 1909 01:28:54,203 --> 01:28:55,330 بابت همه‌چیز ممنونم 1910 01:28:57,040 --> 01:28:58,833 آقای راجرز 1911 01:28:58,916 --> 01:29:00,084 خانم ویلند 1912 01:29:02,086 --> 01:29:04,047 ممنون 1913 01:29:04,130 --> 01:29:05,340 لری، بعداً می‌بینیمت دیگه؟ 1914 01:29:09,260 --> 01:29:13,056 ،با آهنگی در قلبم» «!چهره نازنینت را می‌نگرم 1915 01:29:35,620 --> 01:29:38,831 تاحالا شده یکی رو ببینی و درجا بفهمی که 1916 01:29:38,915 --> 01:29:40,458 زندگی هردوتون 1917 01:29:40,541 --> 01:29:43,211 برای همیشه دستخوش تغییر میشه؟ 1918 01:29:43,294 --> 01:29:47,006 .حدسم درست بود تو یه آدمِ احساساتی هستی 1919 01:29:49,217 --> 01:29:50,259 کارت کی تموم میشه؟ 1920 01:29:50,343 --> 01:29:52,053 باید در مشروب فروشی رو ببندم 1921 01:29:52,136 --> 01:29:54,722 تو چی، ناکلز؟ اینجا کارت تموم شده دیگه؟ 1922 01:29:54,806 --> 01:29:56,516 نه هنوز 1923 01:29:56,599 --> 01:29:58,643 آخه امشب توی خونه‌م 1924 01:29:58,726 --> 01:29:59,852 یه مهمونی بزرگ گرفتم 1925 01:30:03,189 --> 01:30:04,816 یادم رفت کادوهای الیزابت رو بهش بدم 1926 01:30:08,236 --> 01:30:10,488 این روزا آستین پوشیدن برام خیلی سخت شده 1927 01:30:10,571 --> 01:30:13,616 این شونه‌م التهاب مفصلی داره 1928 01:30:13,699 --> 01:30:16,077 کم کم باید شنل بپوشم 1929 01:30:16,160 --> 01:30:18,121 .جدی میگم ،خودم دست تنها 1930 01:30:18,204 --> 01:30:19,914 شنل رو دوباره مُد می‌کنم 1931 01:30:19,914 --> 01:30:25,377 ‫« ترجمه از امیر فرحناک، امیرعلی و محیا مبین مقدم » 1932 01:30:25,378 --> 01:30:30,508 ،شب‌های افتتاحیه منو می‌بینید که با کلاه استوانه‌ای 1933 01:30:30,591 --> 01:30:33,678 ،شنل و عصای نوک نقره‌ای 1934 01:30:33,761 --> 01:30:36,139 از دل مه عبور می‌کنم 1935 01:30:36,222 --> 01:30:38,433 شما پسرها امشب میاید دیگه، نه؟ 1936 01:30:38,516 --> 01:30:42,061 .الیزابت میاد بهتون گفته باشم، اون میاد 1937 01:30:42,145 --> 01:30:43,396 دیر می‌رسه 1938 01:30:43,479 --> 01:30:45,022 این قسمت رو خوب گوش کنید 1939 01:30:45,106 --> 01:30:47,692 چون اینجاش مهمه 1940 01:30:47,775 --> 01:30:51,279 ،یه وقتی آخر شب شاید حدودای پنج صبح 1941 01:30:51,362 --> 01:30:53,698 بعد از اینکه یکم ،زیادی ملبک خورده 1942 01:30:53,781 --> 01:30:56,909 :به سمت من برمی‌گرده و میگه 1943 01:30:56,993 --> 01:31:00,163 ،هی، لری» «چی داری می‌خونی؟ 1944 01:31:00,246 --> 01:31:02,457 ،هی، لری» «تولدت کیه؟ 1945 01:31:02,540 --> 01:31:05,334 ،برای اولین بار در زندگیش 1946 01:31:05,418 --> 01:31:09,964 به من علاقه‌مند میشه 1947 01:31:10,047 --> 01:31:12,383 بالاخره یه روزی باید اتفاق بیفته دیگه، نه؟ 1948 01:31:12,467 --> 01:31:14,552 بقیه مردها همشون ناامیدش کردن 1949 01:31:14,635 --> 01:31:18,681 .ولی من هرگز ناامیدش نمی‌کنم ...من فقط 1950 01:31:18,764 --> 01:31:21,100 ذره‌ای از لری در دل شب هستم 1951 01:31:22,768 --> 01:31:25,229 .ناکلز موسیقی مسافرتی بزن 1952 01:31:29,775 --> 01:31:30,610 ♪ ماه آبی ♪ 1953 01:31:33,154 --> 01:31:36,365 ♪ دیدی تنها ایستاده‌ام ♪ 1954 01:31:37,033 --> 01:31:38,201 بچه زرنگ رو ببین 1955 01:31:38,284 --> 01:31:41,370 ♪ بدون رویایی در قلبم ♪ 1956 01:31:43,122 --> 01:31:46,000 ♪ بدون عشقی از آنِ خودم ♪ 1957 01:31:47,418 --> 01:31:49,170 ...خب، این خیلی بهتر از 1958 01:31:49,253 --> 01:31:52,423 کالسکه‌ای با سایبان منگوله‌دار»ه» 1959 01:31:52,507 --> 01:31:55,760 لری، میای بریم بالاشهر خونه‌ی دیک؟ 1960 01:31:55,843 --> 01:31:59,222 .نه، نه، شما برید من بعداً میام 1961 01:31:59,305 --> 01:32:00,431 ♪ تو می‌دونستی ♪ 1962 01:32:00,515 --> 01:32:03,893 ♪ من چرا اونجا بودم ♪ 1963 01:32:03,976 --> 01:32:07,522 ♪ شنیدی زیر لب دعا می‌کردم ♪ 1964 01:32:09,232 --> 01:32:12,109 ♪ برای دیدن کسی که واقعاً برام مهم باشه ♪ 1965 01:32:12,193 --> 01:32:13,819 بدک نیست 1966 01:32:13,903 --> 01:32:16,697 ،سه تا قافیه مونث متوالی همشون هم منطقی‌ان 1967 01:32:16,781 --> 01:32:18,199 ♪ و بعد ناگهان ♪ 1968 01:32:18,282 --> 01:32:20,743 ♪ در برابرم ظاهر شدی ♪ 1969 01:32:20,826 --> 01:32:22,662 ♪ تنها کسی که بازوانم ♪ 1970 01:32:22,745 --> 01:32:25,289 ♪ در آغوش خواهند کشید ♪ 1971 01:32:25,373 --> 01:32:27,625 ♪ و شنیدم کسی زمزمه می‌کند ♪ 1972 01:32:27,708 --> 01:32:30,127 ♪ لطفاً دوستم داشته باش ♪ 1973 01:32:30,211 --> 01:32:35,007 ♪ ،و وقتی نگاه کردم ماه به رنگ طلایی درآمده بود ♪ 1974 01:32:35,091 --> 01:32:36,551 ♪ ماه آبی ♪ 1975 01:32:36,561 --> 01:32:44,051 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 1976 01:32:44,058 --> 01:32:47,186 ...لری، فکر می‌کنم این آغازِ 1977 01:32:47,270 --> 01:32:49,230 یک دوستیِ زیباست 1978 01:32:49,313 --> 01:32:50,565 عاشقانه نیست»؟» 1979 01:32:51,607 --> 01:32:52,608 نه واقعاً، نه 1980 01:32:56,862 --> 01:32:58,281 ،می‌دونی ...اصلاً قرار نبود اسمش 1981 01:32:58,364 --> 01:33:00,283 ماه آبی باشه 1982 01:33:00,366 --> 01:33:03,869 اسمش رو گذاشته بودم «بدی در وجودِ هر مرد» 1983 01:33:03,953 --> 01:33:06,706 ،واسه یه فیلمی نوشته بودیمش «ملودرام منهتن» 1984 01:33:06,789 --> 01:33:08,583 ،جک رابینز «که قبلاً بهش می‌گفتن«رابینوویتز 1985 01:33:08,666 --> 01:33:10,710 اسمش رو توی شرکت ام‌جی‌ام ختنه کرده بود 1986 01:33:10,793 --> 01:33:12,461 ،آهنگه رو شنید گفت بریم دفترش 1987 01:33:12,545 --> 01:33:14,297 :ساندویچ گوشتش رو آورد پایین و گفت 1988 01:33:14,380 --> 01:33:17,425 دیک، من عاشق ملودیش شدم» 1989 01:33:17,508 --> 01:33:20,011 ،مثل تمام نوشته‌هاتون قدرتمنده 1990 01:33:20,094 --> 01:33:24,307 ،ولی لری !متنش زیادی ادایی هنری‌ه 1991 01:33:24,390 --> 01:33:25,891 واسه من که ادایی هنری نیست 1992 01:33:25,975 --> 01:33:27,935 من می‌دونم شماها چقدر کارتون درسته 1993 01:33:28,019 --> 01:33:30,396 ولی شما باید واسه احمق‌های نادون بنویسید 1994 01:33:30,479 --> 01:33:32,023 هیچکس حاضر نیست «اون متن رو بخونه 1995 01:33:32,106 --> 01:33:33,816 ،برای همین گفتم مگه چشه»؟» 1996 01:33:33,899 --> 01:33:34,817 :اونم گفت 1997 01:33:34,900 --> 01:33:36,694 «!حتی اسم کوفتیش یادم نمی‌مونه» 1998 01:33:36,777 --> 01:33:39,447 پسرها، یه چیزی بهم بدید که» «بتونم تبلیغ کنم 1999 01:33:39,530 --> 01:33:40,698 :منم گفتم 2000 01:33:40,781 --> 01:33:41,866 «می‌خوای اسمش رو چی بذارم؟» 2001 01:33:41,949 --> 01:33:43,200 ماه آبی؟ 2002 01:33:43,284 --> 01:33:45,828 لب کلام، اون پرفروش‌ترین آهنگی شد که توی عمرمون نوشتیم 2003 01:33:45,834 --> 01:33:56,228 دیجی موویز در شبکه‌های اجتماعی @DigiMoviez 2004 01:33:56,284 --> 01:33:59,328 راجرز و همرستاین در ادامه به موفق ترین تیم ترانه نویسی 2005 01:33:59,334 --> 01:34:02,328 در تاریخ تئاتر موزیکال آمریکا تبدیل شدند 2006 01:34:18,284 --> 01:34:23,328 لورنز هارت درواقع 5 ترانه جدید به یک یانکی اهل کنتیکت افزود 2007 01:34:23,334 --> 01:34:27,328 و سپس بدن فلج شده وی درحالت منگی ناشی از الکل زیر باران پیدا شد 2008 01:34:27,334 --> 01:34:29,328 درحالیکه روی جدولی نزدیک خیابان هشتم نشسته بود 2009 01:34:30,084 --> 01:34:35,028 چهار روز بعد در بیمارستان داکترز هنگام خاموشی حمله هوایی، در گذشت