1 00:00:48,600 --> 00:00:54,280 تقدیم به تمام پارسی‌زبانان 2 00:00:55,000 --> 00:00:59,000 NESTED با افتخار تقدیم میکند 3 00:01:00,000 --> 00:01:07,000 .::: مترجم مرتضی راکی :::. کانال تلگرام : @nestedsub 4 00:03:22,453 --> 00:03:25,873 ‫می‌دونی داداش، بین خودمون دوتا، 5 00:03:26,415 --> 00:03:30,253 ‫همیشه فکر می‌کردم من اونی‌ام ‫که یه روز گلوله می‌خوره. 6 00:03:33,047 --> 00:03:34,548 ‫ولی تو هم همین فکر رو می‌کردی. 7 00:03:41,305 --> 00:03:44,142 ‫راستی، از اینجا خوشم میاد. 8 00:03:45,810 --> 00:03:49,688 ‫خیلی شیکه، ولی با سلیقه. 9 00:03:59,282 --> 00:04:01,783 ‫و حالا، داداش، همون‌طور که همیشه می‌گفتیم، 10 00:04:02,535 --> 00:04:04,537 ‫اون موقع‌ها که با هم کار می‌کردیم، 11 00:04:07,832 --> 00:04:11,002 ‫یا قوی زندگی کن یا بمیر. 12 00:05:00,552 --> 00:05:02,220 ‫چی شد؟ 13 00:05:06,098 --> 00:05:07,558 ‫آرماگدون بهت میاد. 14 00:05:07,808 --> 00:05:08,893 ‫چت شده؟ 15 00:05:09,727 --> 00:05:11,478 ‫شوهرم اون تو داره واسه زندگیش می‌جنگه، 16 00:05:11,603 --> 00:05:12,688 ‫و دو تا از بچه‌هام گم شدن. 17 00:05:12,938 --> 00:05:13,773 ‫می‌دونم. 18 00:05:15,692 --> 00:05:17,027 ‫سعی کرد پیداشون کنه؟ 19 00:05:19,070 --> 00:05:19,820 ‫نه. 20 00:05:20,363 --> 00:05:23,115 ‫قبل از اینکه تیر بخوره، فقط ‫سعی می‌کرد اینجا رو آروم کنه 21 00:05:24,283 --> 00:05:26,868 ‫خب، اون بیرون یه میدون جنگه. 22 00:05:28,412 --> 00:05:30,748 ‫بیشتر از فکر و دعا لازمه تا ‫بتونیم برشون گردونیم اینجا. 23 00:05:33,375 --> 00:05:35,085 ‫خیلی شوکه شدم از تماست. 24 00:05:36,003 --> 00:05:37,213 ‫آره، گزینه‌های زیادی نداشتم. 25 00:05:37,338 --> 00:05:38,338 ‫خب، معلومه. 26 00:05:42,008 --> 00:05:43,135 ‫چی می‌خوای، جنا؟ 27 00:05:52,562 --> 00:05:54,772 ‫حس می‌کنم دارم کنترلم رو ‫روی اینجا از دست می‌دم. 28 00:05:56,065 --> 00:05:57,233 ‫می‌خوای کمکت کنم دوباره به دستش بیاری؟ 29 00:05:57,608 --> 00:05:59,443 ‫آره، باید کمکم کنی بفهمم چطوری. 30 00:05:59,777 --> 00:06:03,613 ‫خب، اون بیشتر اهل فکر کردنه، داداش. 31 00:06:05,658 --> 00:06:07,410 ‫من بیشتر اهل انجام دادن کارم. 32 00:06:12,748 --> 00:06:14,167 ‫پس بیا کار رو تموم کنیم. 33 00:06:18,922 --> 00:06:20,380 ‫نشون می‌دی کجا باید برم؟ 34 00:06:22,675 --> 00:06:23,968 ‫آره. 35 00:06:39,858 --> 00:06:41,027 ‫اوم. 36 00:06:43,905 --> 00:06:46,323 ‫تا چند دقیقه دیگه باید برم آموزش سربازی. 37 00:06:46,448 --> 00:06:47,867 ‫نه، نه، لازم نیست. 38 00:06:48,075 --> 00:06:49,535 ‫همینجا بمون و گردنم رو ماساژ بده. 39 00:06:49,952 --> 00:06:51,787 ‫خیلی دوست دارم، ولی باید برم. 40 00:06:53,247 --> 00:06:54,332 ‫امروز چیکار داری؟ 41 00:06:54,998 --> 00:06:56,417 ‫خب، منم آموزش دارم. 42 00:06:56,583 --> 00:06:59,212 ‫نه، نه، به ایوان گفتم که تو نمی‌تونی... 43 00:06:59,337 --> 00:06:59,587 ‫نمی‌تونم؟ 44 00:06:59,712 --> 00:07:02,005 ‫که نباید آموزش ببینی چون... 45 00:07:02,757 --> 00:07:03,842 ‫چون چی؟ 46 00:07:04,967 --> 00:07:06,552 ‫عزیزم، فقط یه کم ورزشه. 47 00:07:06,677 --> 00:07:07,928 ‫اتفاقا برای بچه خوبه. 48 00:07:08,053 --> 00:07:09,388 ‫-خب، تیر خوردن... ‫-من تیر نمی‌خورم. 49 00:07:09,513 --> 00:07:10,180 ‫من تیر نمی‌خورم. 50 00:07:10,305 --> 00:07:12,015 ‫-استرس. ‫-استرس؟ 51 00:07:12,142 --> 00:07:12,767 ‫آره. 52 00:07:12,892 --> 00:07:15,393 ‫اگه باور کنی، من اتفاقا ‫یه جورایی ازش خوشم میاد. 53 00:07:15,603 --> 00:07:18,188 ‫تو یه روان‌درمانگری هستی ‫که از نبرد تمرینی خوشش میاد. 54 00:07:19,523 --> 00:07:20,608 ‫من روان‌درمانگرتم. 55 00:07:21,150 --> 00:07:23,068 ‫اوه، واسه همینه که من اینقدر داغونم؟ 56 00:07:25,947 --> 00:07:27,407 ‫ژاکلین، تو تک و بی‌نظیری. 57 00:07:29,450 --> 00:07:30,158 ‫هوم. 58 00:07:31,660 --> 00:07:32,662 ‫واسه شام خونه‌م. 59 00:07:33,203 --> 00:07:34,038 ‫خونه. 60 00:07:36,832 --> 00:07:38,208 ‫مستقیم شلیک کن، سرباز. 61 00:07:38,877 --> 00:07:41,545 ‫باید بدونی که من به درجه‌ی ‫سرجوخه ترفیع گرفتم. 62 00:07:41,962 --> 00:07:44,382 ‫اوه، خب، پس مستقیم شلیک کن، سرجوخه. 63 00:07:47,260 --> 00:07:48,218 ‫تام. 64 00:07:48,635 --> 00:07:49,595 ‫بله؟ 65 00:07:50,597 --> 00:07:51,472 ‫دوستت دارم. 66 00:07:52,682 --> 00:07:54,392 ‫منم دوستت دارم. 67 00:08:07,280 --> 00:08:09,240 ‫بابا، اون یه تفنگ به طرف من گرفته 68 00:08:09,365 --> 00:08:10,490 ‫-ایب شلیک کن! ‫-این کارو نکن... 69 00:08:11,075 --> 00:08:12,577 ‫آقای مک‌گاوین، اگه صدامو می‌شنوین ‫شما تیر خوردین 70 00:08:12,702 --> 00:08:14,037 ‫باید پیش من بمونین، باشه؟ 71 00:08:14,162 --> 00:08:14,870 ‫رفیق، لطفا 72 00:08:15,078 --> 00:08:15,913 ‫زود باش. 73 00:08:16,205 --> 00:08:17,248 ‫لطفا، لطفا. 74 00:08:17,582 --> 00:08:17,957 ‫طاقت بیار. 75 00:08:18,248 --> 00:08:18,582 ‫چیکار کنم؟ 76 00:08:18,875 --> 00:08:19,375 ‫چیکار کنم؟ 77 00:08:20,543 --> 00:08:21,252 ‫شلیک کن! 78 00:08:22,628 --> 00:08:23,420 ‫ببخشید دیر کردم. 79 00:08:24,672 --> 00:08:25,798 ‫عیبی نداره. 80 00:08:26,923 --> 00:08:27,592 ‫چی شده؟ 81 00:08:28,717 --> 00:08:29,343 ‫هیچی. 82 00:08:33,097 --> 00:08:35,265 ‫رفیق، چی داره میشه؟ 83 00:08:36,683 --> 00:08:37,810 ‫اون روز... 84 00:08:39,520 --> 00:08:40,353 ‫همینجا. 85 00:08:42,398 --> 00:08:43,065 ‫آره. 86 00:08:46,693 --> 00:08:49,322 ‫خب، فقط باید راجع به یه چیز دیگه حرف بزنیم. 87 00:08:49,863 --> 00:08:50,823 ‫راجع به تو و کلیر چی؟ 88 00:08:51,115 --> 00:08:52,283 ‫بین شما چی میگذره؟ 89 00:08:54,118 --> 00:08:55,995 ‫آره، فکر کنم، اوم... 90 00:08:56,870 --> 00:08:58,163 ‫فکر کنم اون با من بهم زد، پس... 91 00:08:58,663 --> 00:08:59,957 ‫چی؟ چرا؟ 92 00:09:01,000 --> 00:09:02,918 ‫نمیدونم رفیق. من فرق دارم. 93 00:09:03,293 --> 00:09:05,087 ‫خانواده‌هامون فرق دارن. 94 00:09:05,212 --> 00:09:05,963 ‫آره. 95 00:09:06,505 --> 00:09:08,465 ‫خب، خانواده‌ی راس قطعا فرق دارن. 96 00:09:08,798 --> 00:09:10,342 ‫و نه به شکل خوب، میدونی، مثلا ببین. 97 00:09:10,677 --> 00:09:12,010 ‫این آدمای پولدار. 98 00:09:13,137 --> 00:09:15,682 ‫یه حصار دوازده فوتی با سیم خاردار دورش. 99 00:09:16,015 --> 00:09:17,808 ‫غذایی به اندازه‌ی سیر کردن یه شهر. 100 00:09:18,642 --> 00:09:20,143 ‫همش واسه خودشون. 101 00:09:22,522 --> 00:09:27,192 ‫و یه خزانه با یه میلیون گلوله ‫مهمات و مسلسل، 102 00:09:27,568 --> 00:09:29,487 ‫که با یه رمز خزانه پنهان شده. 103 00:09:30,195 --> 00:09:30,822 ‫این امتحانه. 104 00:09:31,780 --> 00:09:33,657 ‫اینکه فکر می‌کنن تو از خودی‌ها هستی یا نه. 105 00:09:36,702 --> 00:09:39,747 ‫اونا اینو فقط واسه خودشون ‫نگه می‌دارن، مثل هر چیز دیگه. 106 00:09:42,123 --> 00:09:43,417 ‫انگار حق مسلمشونه. 107 00:09:44,877 --> 00:09:46,795 ‫هیچکس قبلا اینو نگفته بود. 108 00:09:47,672 --> 00:09:48,630 ‫اوه، آره. 109 00:09:49,340 --> 00:09:50,548 ‫خب، می‌دونی کی اینو می‌دونه. 110 00:09:51,092 --> 00:09:52,343 ‫کلره. 111 00:09:58,348 --> 00:09:59,183 ‫این آژیر حمله است. 112 00:09:59,308 --> 00:10:01,018 ‫نفوذ به محیط، مرز شرقی. 113 00:10:01,268 --> 00:10:02,978 ‫همه‌ی نیروهای واکنش سریع ‫به ایستگاه‌های شرقی برن. 114 00:10:03,437 --> 00:10:04,230 ‫ما تحت حمله‌ایم. 115 00:10:04,355 --> 00:10:06,440 ‫تکرار می‌کنم، مزرعه تحت حمله‌است. 116 00:10:08,358 --> 00:10:09,318 ‫رفیق، باید بریم. 117 00:10:09,985 --> 00:10:11,237 ‫اونا گفتن باید بمونیم، پس... 118 00:10:11,653 --> 00:10:12,530 ‫نه! 119 00:10:13,613 --> 00:10:14,448 ‫باید بجنگیم. 120 00:10:15,198 --> 00:10:15,867 ‫نه اینکه قایم شیم. 121 00:10:16,033 --> 00:10:16,992 ‫ولی ما قایم نمی‌شیم. 122 00:10:17,117 --> 00:10:19,745 ‫باید بری پایین و به کلیر ‫نشون بدی واقعا کی هستی. 123 00:10:29,672 --> 00:10:31,507 ‫نیروی واکنش سریع ۲، الان در موقعیت. 124 00:10:31,882 --> 00:10:33,508 ‫اینجا پست مرزی شش. 125 00:10:33,925 --> 00:10:35,218 ‫ما باید چیکار کنیم؟ 126 00:10:44,687 --> 00:10:45,688 ‫همه‌ی نیروهای واکنش سریع گزارش بدن. 127 00:10:46,730 --> 00:10:49,192 ‫نیروی واکنش سریع ۴، یه گرگ ‫خاکستری رو گزارش میده. تموم. 128 00:10:49,983 --> 00:10:52,152 ‫تا وقتی از شناسایی قطعی ‫هدف مطمئن نشدین، شلیک نکنین. 129 00:10:53,612 --> 00:10:55,907 ‫ایستگاه مرزی ۱۲، ما زیر آتیشیم. 130 00:10:57,032 --> 00:10:58,700 ‫پست مرزی، از روی خط خارج شو. 131 00:11:01,953 --> 00:11:03,038 ‫کریستین! 132 00:11:05,665 --> 00:11:08,627 ‫تماس با نیروی واکنش سریع ۳ اجباریه. 133 00:11:11,672 --> 00:11:13,590 ‫همه‌ی ساکنین مزرعه به ‫باغ سیب عقب‌نشینی کنن. 134 00:11:13,715 --> 00:11:16,718 ‫تکرار می‌کنم، همه‌ی ساکنین مزرعه ‫به باغ سیب عقب‌نشینی کنن. 135 00:11:17,093 --> 00:11:17,845 ‫جف! 136 00:11:18,303 --> 00:11:19,222 ‫وضعیت چطوره؟ 137 00:11:19,638 --> 00:11:21,307 ‫اونا به نقطه‌ی تجمع نرسیدن ‫من دارم عقب‌نشینی می‌کنم. 138 00:11:21,765 --> 00:11:23,350 ‫هیچ فرماندهی و کنترلی اون پایین نیست. 139 00:11:23,683 --> 00:11:25,143 ‫-تعداد دشمن؟ ‫-نامشخص. 140 00:11:25,560 --> 00:11:28,188 ‫باید مطمئن شیم که ساکنین مزرعه به نیروهای ‫خودمون که دارن عقب‌نشینی می‌کنن شلیک نکنن. 141 00:11:28,313 --> 00:11:29,482 ‫جورجی و لیف تو سوئیت بالا هستن. 142 00:11:29,607 --> 00:11:30,648 ‫و ایب؟ 143 00:11:31,025 --> 00:11:32,735 ‫جف، فکر کنم اون اون پایینه. 144 00:11:33,902 --> 00:11:35,237 ‫باید اونو بیاریم بیرون. 145 00:11:48,542 --> 00:11:50,043 ‫ایب، موقعیتت کجاست؟ 146 00:11:50,543 --> 00:11:52,045 ‫ایب جواب بده! 147 00:11:55,173 --> 00:11:57,677 ‫هوی، خودی، خودی. 148 00:12:00,720 --> 00:12:02,598 ‫همینجا می‌مونیم. نمی‌دونیم اونا کجا هستن. 149 00:12:06,102 --> 00:12:08,687 ‫همینجا بمونین! کلیر! وایستا! وایستا! 150 00:12:10,188 --> 00:12:10,940 ‫کلیر! 151 00:12:13,733 --> 00:12:14,860 ‫کلیر! 152 00:12:16,695 --> 00:12:18,988 ‫تو خوب میشی. همینجا بمون، باشه؟ 153 00:12:20,448 --> 00:12:22,868 ‫بچه‌ها، سنگر بگیرین، همینجا بمونین! 154 00:12:35,213 --> 00:12:36,882 ‫وایستا. هی! 155 00:12:38,800 --> 00:12:39,927 ‫هی، گرفتیش؟ 156 00:12:40,343 --> 00:12:41,595 ‫سمت چپت! 157 00:12:42,763 --> 00:12:43,555 ‫حالت چطوره، داداش کوچیکه؟ 158 00:12:43,888 --> 00:12:44,807 ‫حالت چطوره، داداش کوچیکه؟ 159 00:12:45,640 --> 00:12:46,892 ‫- هی! ‫- بله قربان! 160 00:12:47,225 --> 00:12:47,977 ‫گرفتمش! 161 00:12:48,352 --> 00:12:49,270 ‫تیر خوردی؟ 162 00:12:49,853 --> 00:12:51,605 ‫از اینجا برو بیرون، مرد! 163 00:12:51,730 --> 00:12:53,148 ‫کلیر چی؟ 164 00:12:53,273 --> 00:12:55,025 ‫اونو می‌بینم، اونو می‌بینم. 165 00:12:55,818 --> 00:12:59,028 ‫جف، اینجا یه وضعی شده، مرد. ‫همه‌جا خودی داریم. 166 00:12:59,155 --> 00:12:59,780 ‫سر پایین! 167 00:12:59,947 --> 00:13:01,907 ‫تام رینولدز و کلیر راس افتادن. بدجور. 168 00:13:02,700 --> 00:13:04,160 ‫جنگل شرقی. بخش ۱۲. 169 00:13:04,827 --> 00:13:06,245 ‫جف: گرفتم، ایوان. اون جنگلو امن کن. 170 00:13:06,495 --> 00:13:07,287 ‫خیلی خب، بچه‌ها، حرکت! 171 00:13:07,705 --> 00:13:08,663 ‫حرکت! هلش بد 172 00:13:09,165 --> 00:13:10,165 ‫حرکت! 173 00:13:13,960 --> 00:13:14,920 ‫وارد شین! 174 00:13:16,380 --> 00:13:17,507 ‫آخرین نفر! 175 00:13:22,010 --> 00:13:23,553 ‫دشمن داره عقب‌نشینی می‌کنه! 176 00:13:24,888 --> 00:13:26,432 ‫برو، حرکت کن! حرکت کن! 177 00:13:29,227 --> 00:13:31,020 ‫خدای من. 178 00:13:33,855 --> 00:13:35,107 ‫خدای من. 179 00:13:35,773 --> 00:13:37,610 ‫خوبی؟ خوبی؟ 180 00:13:40,487 --> 00:13:41,947 ‫جعبه‌ی کمک‌های اولیه کجاست؟ 181 00:13:50,538 --> 00:13:52,123 ‫این خون اون نیست. 182 00:13:53,667 --> 00:13:55,377 ‫به نظر میاد یه زخم بازو باشه، حرکت کنین. 183 00:13:55,668 --> 00:13:56,795 ‫خیلی خب، بلندش کنین. 184 00:13:57,378 --> 00:13:58,922 ‫حرکت کنین، بچه‌ها. 185 00:15:20,253 --> 00:15:21,463 ‫نه! 186 00:15:23,132 --> 00:15:24,342 ‫نه! 187 00:15:35,227 --> 00:15:37,103 ‫نه، ما باور داریم. 188 00:15:38,105 --> 00:15:39,272 ‫نه! 189 00:15:53,370 --> 00:15:54,788 ‫تام! 190 00:16:17,393 --> 00:16:18,645 ‫باشه. خوبه. 191 00:16:18,978 --> 00:16:20,438 ‫من پیشتم. 192 00:16:21,690 --> 00:16:23,150 ‫چرا این کارو کردی؟ 193 00:16:23,483 --> 00:16:24,652 ‫تو. مردم مسموم کردن 194 00:16:24,777 --> 00:16:26,987 ‫همین الان ببندش. 195 00:16:32,075 --> 00:16:33,368 ‫نمیتونم. نمیتونم. 196 00:16:33,493 --> 00:16:34,537 ‫حتی با آمبولانس هوایی هم نمیشه الان 197 00:16:34,662 --> 00:16:36,580 ‫دکتر، اون صداتونو می‌شنوه. 198 00:16:37,330 --> 00:16:38,332 ‫اون دو بار به 199 00:16:38,457 --> 00:16:39,625 ‫آره، ولی شما باید کمکش کنین. 200 00:16:40,042 --> 00:16:41,835 ‫من برای اینجور وضعیتی آموزش ندیدم. 201 00:16:41,960 --> 00:16:44,295 ‫نمی‌تونم یه مشکل چند سوراخی ‫روده بزرگ رو درست کنم 202 00:16:44,422 --> 00:16:45,713 ‫من فقط غبغب عمل می‌کردم، لعنتی. 203 00:16:45,838 --> 00:16:47,048 ‫ولی شما قسم خوردین. 204 00:16:48,842 --> 00:16:51,178 ‫نمیتونم، و نخواهم کرد. 205 00:16:54,723 --> 00:16:55,682 ‫موفق باشی. 206 00:16:57,142 --> 00:16:58,060 ‫پس من این کارو می‌کنم. 207 00:17:02,313 --> 00:17:03,565 ‫هی، بینگ... 208 00:17:06,485 --> 00:17:07,778 ‫میشه یه گزارش تلفات به من بدی؟ 209 00:17:08,403 --> 00:17:09,530 ‫ما تمام شب مشغول پاکسازی بودیم. 210 00:17:10,072 --> 00:17:12,157 ‫فکر کنم همه‌شون از پا دراومدن. ‫به نظر میاد شش تا تلفات دشمن داشتیم. 211 00:17:13,992 --> 00:17:15,160 ‫بگین هفت تا. 212 00:17:15,910 --> 00:17:18,538 ‫در واقع، اون هفت تا تلفات دشمنه. 213 00:17:19,163 --> 00:17:21,083 ‫گزارش تلفات خودی، چهار تا که می‌دونیم. 214 00:17:21,208 --> 00:17:22,625 ‫ولی گوش کن، جف، یه دشمن داخل هست. 215 00:17:22,752 --> 00:17:24,002 ‫دکتر میگه که... 216 00:17:24,127 --> 00:17:25,003 ‫ما دشمن رو درمان نمی‌کنیم. 217 00:17:25,378 --> 00:17:26,338 ‫باشه. 218 00:17:26,505 --> 00:17:28,673 ‫اونا منابع ما رو تموم می‌کنن ‫هرچی که داریمو می‌بینن. 219 00:17:29,007 --> 00:17:30,133 ‫اونا میتونن بعداً برگردن، قوی‌تر. 220 00:17:30,467 --> 00:17:32,135 ‫دکتر میگه اون زنده میمونه. فقط اینو میگم. 221 00:17:32,468 --> 00:17:33,970 ‫اونا چهار تا از بچه‌های ما رو کشتن. 222 00:17:36,013 --> 00:17:37,348 ‫از اون مرد دور شو. 223 00:17:37,682 --> 00:17:38,850 ‫میتونم نجاتش بدم. 224 00:17:39,392 --> 00:17:40,560 ‫این مرد قراره بمیره. 225 00:17:40,810 --> 00:17:42,855 ‫تو نمیتونی اینو بدونی. 226 00:17:43,188 --> 00:17:44,313 ‫من اینو میدونم. 227 00:17:44,732 --> 00:17:45,982 ‫-داری چیکار می‌کنی؟ ‫-جف... 228 00:17:46,817 --> 00:17:47,818 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 229 00:17:48,068 --> 00:17:48,777 ‫وایستا! 230 00:17:49,402 --> 00:17:50,445 ‫وایستا! داری چیکار می‌کنی؟ 231 00:17:50,695 --> 00:17:51,238 ‫-نه! ‫-خانم 232 00:17:51,363 --> 00:17:53,198 ‫منو ول کن! داری چیکار... 233 00:17:54,533 --> 00:17:55,950 ‫میتونستم نجاتش بدم. 234 00:17:56,660 --> 00:17:57,160 ‫میدونم. 235 00:17:57,410 --> 00:17:58,662 ‫به من دست نزن! 236 00:18:00,955 --> 00:18:02,332 ‫به جهنم برو. 237 00:18:05,377 --> 00:18:06,420 ‫احتمالش هست. 238 00:18:12,927 --> 00:18:14,343 ‫ما مجروح‌های دیگه هم داریم. 239 00:18:14,720 --> 00:18:15,387 ‫به تو احتیاج دارم، باشه؟ 240 00:18:15,512 --> 00:18:17,347 ‫نه، نمیتونیم تو این کار شرکت کنیم. 241 00:18:17,932 --> 00:18:19,642 ‫داریم میریم و همه‌ی ‫داروهای خودمون رو میبریم. 242 00:18:20,308 --> 00:18:22,978 ‫منابع و تجهیزاتمون. همه چی. 243 00:18:25,980 --> 00:18:27,107 ‫جف؟ 244 00:18:29,108 --> 00:18:30,735 ‫جف، اینجا چیکار می‌کنی، مرد؟ 245 00:18:31,027 --> 00:18:32,195 ‫دارم می‌برمش به مرز. 246 00:18:32,487 --> 00:18:33,947 ‫این خیلی بی‌رحمانه‌ست، مرد. 247 00:18:34,238 --> 00:18:35,698 ‫غیرنظامی‌ها کلا عقلشون رو از دست میدن، 248 00:18:35,823 --> 00:18:37,200 ‫و پرستارا هیچوقت اینو نمیفهمن. 249 00:18:37,575 --> 00:18:38,368 ‫اوه. 250 00:18:38,618 --> 00:18:40,412 ‫دیگه نمی‌تونیم یه جلسه‌ی ‫گروه‌درمانی دیگه رو تحمل کنیم. 251 00:18:43,665 --> 00:18:44,500 ‫هی. 252 00:18:45,667 --> 00:18:48,462 ‫تو همین الان داری وارد ‫یه قلمرو نابخشودنی میشی. 253 00:18:49,963 --> 00:18:51,465 ‫فقط میخوام زنده بمونم. 254 00:18:52,298 --> 00:18:54,258 ‫خانواده‌هامون... برای زنده موندن. 255 00:18:55,677 --> 00:18:57,387 ‫چرا من تنها کسی‌ام که اینو میفهمه؟ 256 00:18:57,512 --> 00:18:58,763 ‫تو تنها کسی نیستی که اینو میفهمه. 257 00:18:59,305 --> 00:19:01,600 ‫من حتی تو تاریک‌ترین روزها ‫هم هواتو دارم، باشه؟ 258 00:19:01,767 --> 00:19:05,437 ‫ولی تو همین الان مجروح‌های زنده رو از دست ‫پرستارها و دکترا کشیدی بیرون. 259 00:19:06,355 --> 00:19:07,563 ‫یه هزینه‌ای داره، و تو اینو میدونی. 260 00:19:08,648 --> 00:19:09,692 ‫حاضری اینو به دوش بکشی؟ 261 00:19:30,170 --> 00:19:32,005 ‫عجب وضعی شده 262 00:19:32,505 --> 00:19:33,757 ‫استاد گروهبان من؟ 263 00:19:38,345 --> 00:19:40,430 ‫اونی که کلاه سرشه تویی. تو باید بدونی. 264 00:19:45,602 --> 00:19:48,105 ‫اون رئیس توئه که داره ‫اون جسدها رو میبره به، اوم... 265 00:19:50,815 --> 00:19:52,567 ‫آویزونش کنه به پست؟ 266 00:19:52,985 --> 00:19:54,277 ‫یه پیامی بفرسته. 267 00:19:57,197 --> 00:19:58,032 ‫نه. 268 00:19:59,742 --> 00:20:02,327 ‫نه، اون رئیس تو نیست ‫یا نه، اون داره اونو دار نمیزنه. 269 00:20:05,372 --> 00:20:07,748 ‫اصلا چه جور پدر و مادرهایی ‫اسم بچه‌شون رو میذارن قابیل؟ 270 00:20:09,918 --> 00:20:11,753 ‫این بیشتر یه لقب بود. 271 00:20:12,420 --> 00:20:13,713 ‫بابا حس شوخ‌طبعی بدی داشت. 272 00:20:14,715 --> 00:20:15,465 ‫میدونی؟ 273 00:20:16,007 --> 00:20:17,675 ‫پسر خوب، پسر بد، همه‌ی اینا. 274 00:20:18,843 --> 00:20:20,012 ‫آره، خیلی خنده‌داره. 275 00:20:24,683 --> 00:20:26,768 ‫شماها پول می‌گیرین که ‫از این مردم محافظت کنین؟ 276 00:20:37,570 --> 00:20:39,782 ‫سیاست پس دادن پولتون چیه؟ 277 00:21:44,553 --> 00:21:45,680 ‫کار تو بود. 278 00:21:45,972 --> 00:21:48,350 ‫تو اون حیوون مرده رو تو آب ما انداختی. 279 00:21:52,687 --> 00:21:54,857 ‫تو به دختر کوچولوی من دست زدی. 280 00:21:56,023 --> 00:21:57,400 ‫این چیزیه که اتفاق میفته. 281 00:21:59,695 --> 00:22:01,112 ‫این هیچوقت اتفاق نیفتاده. 282 00:22:01,697 --> 00:22:03,907 ‫من کمپ شما رو زیر نظر داشتم، اینو قبول دارم. 283 00:22:05,075 --> 00:22:08,162 ‫وایستا. وایستا. صبر کن، دختر کوچولو. 284 00:22:25,678 --> 00:22:27,555 ‫من هیچوقت به یه بچه کوچیک آسیب نمی‌زنم. 285 00:22:28,140 --> 00:22:29,515 ‫من یه دختر 286 00:22:30,475 --> 00:22:31,602 ‫همسن اون دارم 287 00:22:31,977 --> 00:22:34,353 ‫متاسفم. متاسفم. نمیخواستم بترسونمت. 288 00:22:34,772 --> 00:22:36,482 ‫هی، هی، هی! 289 00:22:39,108 --> 00:22:40,318 ‫این هیچوقت اتفاق نیفتاده. 290 00:22:46,742 --> 00:22:48,033 ‫بانجو، کجایی مرد؟ 291 00:22:48,410 --> 00:22:51,287 ‫ساکنین مزرعه ما رو عقب رونده‌ن ‫داریم برمی‌گردیم به کمپ. 292 00:22:55,667 --> 00:22:57,043 ‫دارم می‌میرم. 293 00:22:59,253 --> 00:23:01,088 ‫پس تو بردی. 294 00:23:07,012 --> 00:23:08,513 ‫این رو بگیر. 295 00:23:12,683 --> 00:23:13,977 ‫به آدمات زنگ بزن. 296 00:24:42,857 --> 00:24:44,567 ‫هی، مامان. 297 00:25:17,308 --> 00:25:20,145 ‫ما یه قبرستون تو یه تپه درست کردیم. 298 00:25:21,520 --> 00:25:24,232 ‫جایی که عزیزانمون بتونن از بالا به ما نگاه کنن. 299 00:25:24,942 --> 00:25:28,110 ‫و با نگاه ابدیشون ما رو برکت بدن. 300 00:25:32,198 --> 00:25:33,742 ‫چون زندگی کردن یعنی جنگیدن. 301 00:25:35,118 --> 00:25:39,163 ‫و عشق ورزیدن یعنی ریسک کردن همه چیز. 302 00:25:40,873 --> 00:25:42,250 ‫اون روز بود که فهمیدم. 303 00:25:45,753 --> 00:25:50,300 ‫که قلب انسان جایی بود که ‫نبرد واقعی در اون جریان داشت. 304 00:26:29,797 --> 00:26:31,967 ‫شنیدم که تو کلانتر جدید این شهر شدی. 305 00:26:34,302 --> 00:26:37,388 ‫شنیدم که تو قاضی، هیئت منصفه و جلادی. 306 00:26:39,975 --> 00:26:41,142 ‫امتحانم کن. 307 00:26:43,687 --> 00:26:44,770 ‫شاید امتحان کردم. 308 00:26:50,735 --> 00:26:52,278 ‫باید همسایه‌ی جدید رو ‫دوست داشته باشی، ها؟ 309 00:26:57,200 --> 00:26:59,118 ‫آره، نمیدونم بدون ما میخوان چیکار کنن مرد. 310 00:26:59,243 --> 00:26:59,785 ‫آره. 311 00:26:59,910 --> 00:27:00,995 ‫هیچکس نمیخواد ماشه رو بکشه. 312 00:27:01,120 --> 00:27:02,788 ‫من دیگه از کلیسا بازی کردن خسته شدم. 313 00:27:02,997 --> 00:27:04,623 ‫اونا نمیفهمن برای زنده موندن چی لازمه. 314 00:27:05,167 --> 00:27:06,668 ‫وقتشه که ما بریم. 315 00:27:07,377 --> 00:27:08,753 ‫-ما میریم... آره. ‫-بریم. 316 00:27:21,140 --> 00:27:22,892 ‫شماها این وسایلو آوردین؟ 317 00:27:24,268 --> 00:27:25,270 ‫بیشترشون رو. 318 00:27:25,687 --> 00:27:26,938 ‫این چیزاییه که میتونین با خودتون ببرین. 319 00:27:27,563 --> 00:27:28,607 ‫بقیه میمونه. 320 00:27:32,902 --> 00:27:34,070 ‫این مال ماست. 321 00:27:35,780 --> 00:27:37,365 ‫اونا گفتن ما بهشون حمله کردیم. 322 00:27:38,157 --> 00:27:39,200 ‫کی اینو گفت؟ 323 00:27:39,783 --> 00:27:41,285 ‫مرد در حال مرگ. 324 00:27:45,582 --> 00:27:46,540 ‫این مال ماست. 325 00:27:50,795 --> 00:27:52,463 ‫مرد در حال مرگ 326 00:27:53,338 --> 00:27:54,257 ‫دیگه چی گفت؟ 327 00:27:54,507 --> 00:27:59,303 ‫اون گفت که جف و سربازاش سعی کردن ‫اونارو از زمینشون بیرون کنن. 328 00:28:00,972 --> 00:28:02,307 ‫اون گفت جف این کارو کرد. 329 00:28:03,725 --> 00:28:06,978 ‫جف اریکسون آبشونو مسموم کرد. 330 00:28:09,230 --> 00:28:10,898 ‫هرچی. تموم شدی؟ 331 00:28:11,148 --> 00:28:12,692 ‫فکر کنم همینه. 332 00:28:13,985 --> 00:28:14,818 ‫به درک. 333 00:28:14,985 --> 00:28:16,070 ‫شماها کجا میخواین برین؟ 334 00:28:16,403 --> 00:28:18,907 ‫داریم میریم یه کمپ امدادی تو نمایشگاه. ‫ما اینجا کارمون تمومه. 335 00:28:20,492 --> 00:28:21,827 ‫این ماشین شماست؟ 336 00:28:28,542 --> 00:28:30,293 ‫اونا رو دم دروازه‌ی پایینی پیاده کن. 337 00:28:30,585 --> 00:28:31,543 ‫همونجا ولشون کن. 338 00:28:32,253 --> 00:28:33,003 ‫هی. 339 00:28:34,422 --> 00:28:35,423 ‫موفق باشی. 340 00:28:36,132 --> 00:28:37,467 ‫بهش احتیاج پیدا میکنی. 341 00:28:50,147 --> 00:28:52,773 ‫خبر کارِت با اون جونور مرده تو نهر پخش شده. 342 00:28:53,817 --> 00:28:54,733 ‫خب؟ 343 00:28:55,277 --> 00:28:57,320 ‫میدونی مردم چطورین. حرف میزنن، پس... 344 00:28:58,195 --> 00:28:59,947 ‫من فقط گوشم به زمینه، ببینم چی میشه. 345 00:29:00,448 --> 00:29:01,783 ‫کدوم پرسنل پزشکی میمونن؟ 346 00:29:02,075 --> 00:29:05,162 ‫لاک، اریک، یه چند تا پرستار، ‫و خب بینگ رو که میدونی. 347 00:29:05,287 --> 00:29:07,997 ‫اون میخواد بره حسابی تو سرزمین آخرالزمان ‫خوش بگذرونه و تیراندازی کنه. 348 00:29:09,165 --> 00:29:10,500 ‫و تیک هم با اون میره. 349 00:29:10,625 --> 00:29:12,335 ‫ظاهراً اونا دارن با تیم پزشکی میرن. 350 00:29:13,168 --> 00:29:14,128 ‫فکر میکنن کجا دارن میرن؟ 351 00:29:14,378 --> 00:29:16,463 ‫نمیدونم. یه کمپی داره تو شهر راه میفته. 352 00:29:16,965 --> 00:29:18,215 ‫بذار ازشون بپرسیم. 353 00:29:19,965 --> 00:29:23,215 .::: مترجم مرتضی راکی :::. کانال تلگرام : @nestedsub 354 00:29:24,222 --> 00:29:26,975 ‫کجا میرین، بچه‌ها؟ ‫دارین میرین پست رو چک کنین؟ 355 00:29:27,600 --> 00:29:29,643 ‫میخوای با اون اسلحه چیکار کنی، مرد؟ 356 00:29:31,478 --> 00:29:33,982 ‫میخوای بالای سر ما شلیک کنی ‫همونطوری که با تیم سوات کردی؟ 357 00:29:35,192 --> 00:29:36,650 ‫میخوای برای رفتن اجازه بگیری؟ 358 00:29:37,693 --> 00:29:40,112 ‫آره، خیلی بامزه‌ست. اجازه. 359 00:29:40,738 --> 00:29:41,865 ‫حالا دیگه چه اهمیتی داره؟ 360 00:29:43,240 --> 00:29:45,535 ‫اسلحه. تیک، واقعا؟ 361 00:29:45,785 --> 00:29:47,245 ‫فکر میکردم ما برادریم، مرد. 362 00:29:48,203 --> 00:29:50,873 ‫میخوایم به همدیگه شلیک کنیم ‫یا از این ماجرا میریم؟ 363 00:29:52,333 --> 00:29:54,502 ‫هردومون میدونیم که تو ماشه رو نمیکشی. 364 00:29:55,337 --> 00:29:56,628 ‫اگه مجبور بشم، میکشم. 365 00:29:57,713 --> 00:29:59,548 ‫فکر کنم بدون اون وضعمون بهتره، جف. 366 00:29:59,673 --> 00:30:02,010 ‫آره، جف. چرا به شاهِ اربابت گوش نمیدی؟ 367 00:30:02,135 --> 00:30:03,468 ‫آره، همینطور ادامه بده. 368 00:30:04,762 --> 00:30:08,182 ‫شماها میرین. دیگه برنمی‌گردین. 369 00:30:09,558 --> 00:30:10,727 ‫باشه، رئیس. 370 00:30:10,852 --> 00:30:13,605 ‫وقتی این کمپ کوچیک کلیسایی ‫که راه انداختین تموم شد، 371 00:30:14,313 --> 00:30:15,732 ‫به ما خبر بدین. 372 00:30:16,690 --> 00:30:19,818 ‫تا اون موقع، خدانگهدار. 373 00:30:25,367 --> 00:30:26,868 ‫به زودی میبینمتون، پیشاهنگ‌ها. 374 00:30:44,385 --> 00:30:46,137 ‫اگه وقت بدیه، من میتونم... 375 00:30:50,475 --> 00:30:51,475 ‫نه. 376 00:30:59,858 --> 00:31:01,568 ‫میخواستم باهات حرف بزنم. 377 00:31:02,695 --> 00:31:03,655 ‫من؟ 378 00:31:05,113 --> 00:31:07,992 ‫آره. من بهت یه عذرخواهی بدهکارم. 379 00:31:08,577 --> 00:31:11,162 ‫یه نصیحت خیلی بد بهت کردم. 380 00:31:13,707 --> 00:31:15,458 ‫در واقع بدترین نوعش. 381 00:31:17,668 --> 00:31:20,045 ‫و من چیزی که از همه ‫مهمتره رو فراموش کردم. 382 00:31:21,213 --> 00:31:22,340 ‫مخصوصا اینجا. 383 00:31:28,512 --> 00:31:29,347 ‫کلیر. 384 00:31:31,723 --> 00:31:32,767 ‫زندگی... 385 00:31:38,188 --> 00:31:39,440 ‫خیلی کوتاهه. 386 00:31:45,237 --> 00:31:47,323 ‫و تو از من راجع به عشق پرسیدی. 387 00:31:48,617 --> 00:31:49,742 ‫و راجع به... 388 00:31:51,660 --> 00:31:53,287 ‫اینکه از کجا میدونی کی باید براش بجنگی. 389 00:31:53,663 --> 00:31:56,623 ‫و از کجا میدونی... 390 00:31:59,085 --> 00:32:00,337 ‫از کجا میدونی که اونه. 391 00:32:01,337 --> 00:32:02,880 ‫از کجا میدونی که اون... 392 00:32:04,298 --> 00:32:06,925 ‫همون مردیه که تو قرار ‫بوده تا ابد باهاش باشی؟ 393 00:32:10,347 --> 00:32:11,930 ‫مثل تام تو. 394 00:32:18,772 --> 00:32:19,647 ‫آره. 395 00:32:20,815 --> 00:32:21,565 ‫آره. 396 00:32:22,692 --> 00:32:24,110 ‫مثل... 397 00:32:25,403 --> 00:32:27,905 ‫تامِ بزرگ و دوست‌داشتنیِ در حال تغییر من. 398 00:32:30,367 --> 00:32:31,492 ‫دلم براش تنگ شده. 399 00:32:34,120 --> 00:32:35,663 ‫خیلی دلم براش تنگ شده. 400 00:32:38,415 --> 00:32:40,668 ‫میدونی چی باعث میشه ‫بتونم اینو تحمل کنم؟ 401 00:32:43,838 --> 00:32:45,423 ‫اون تو رو نجات داد. 402 00:32:49,760 --> 00:32:50,803 ‫متاسفم. 403 00:32:53,932 --> 00:32:54,973 ‫عیبی نداره. 404 00:32:55,265 --> 00:32:56,183 ‫عیبی نداره. 405 00:32:57,935 --> 00:32:59,478 ‫این رو با خودت حمل نکن. 406 00:33:00,145 --> 00:33:01,563 ‫اون تام من بود. 407 00:33:01,980 --> 00:33:03,315 ‫اون اینجوری بود. 408 00:33:07,112 --> 00:33:10,657 ‫اگه حتی ذره‌ای از اون نوع عشق رو داری... 409 00:33:10,990 --> 00:33:15,745 ‫پس باهاش بازی نمیکنی، باشه؟ 410 00:33:16,162 --> 00:33:18,790 ‫باید فقط بری دنبالش. 411 00:33:19,165 --> 00:33:22,418 ‫و با تمام وجودت بهش چنگ بزنی. 412 00:33:22,543 --> 00:33:23,753 ‫چون در آخر... 413 00:33:25,547 --> 00:33:27,132 ‫عشق تنها... 414 00:33:29,050 --> 00:33:30,718 ‫تنها چیز واقعیه. 415 00:33:33,345 --> 00:33:34,722 ‫اون هست. 416 00:33:36,682 --> 00:33:38,017 ‫اون... 417 00:33:39,393 --> 00:33:41,103 ‫مردِ دوست‌داشتنیِ در حال تغییر من بود. 418 00:33:42,980 --> 00:33:43,857 ‫میدونم. 419 00:33:45,442 --> 00:33:46,650 ‫ولی تو باید بری. 420 00:33:47,693 --> 00:33:48,443 ‫من باید برم. 421 00:33:48,568 --> 00:33:49,403 ‫آره. 422 00:33:54,533 --> 00:33:55,952 ‫میبینمت. 423 00:34:54,927 --> 00:34:55,762 ‫کین؟ 424 00:34:56,720 --> 00:34:57,638 ‫بیا تو. 425 00:35:00,140 --> 00:35:01,267 ‫اوه. 426 00:35:02,977 --> 00:35:04,728 ‫میتونم یه کم دیگه برگردم. 427 00:35:04,853 --> 00:35:05,855 ‫-جنا، بیا تو. ‫-عیبی نداره. 428 00:35:06,022 --> 00:35:08,273 ‫جنا، لطفا بیا تو. فقط دارم اصلاح میکنم. 429 00:35:14,572 --> 00:35:16,532 ‫وای، اینجا خیلی دنجِ. 430 00:35:16,990 --> 00:35:17,742 ‫آره، خب... 431 00:35:18,492 --> 00:35:20,327 ‫من اصلا نمیخواستم ‫تو اون خونه‌ی بزرگ باشم. 432 00:35:26,208 --> 00:35:28,793 ‫میخواستم بیام و راجع ‫به کمپ باهات حرف بزنم. 433 00:35:29,128 --> 00:35:31,213 ‫-باشه. ‫-فقط نظرتو بدونم. 434 00:35:33,132 --> 00:35:35,050 ‫ما یه کم با رهبری مشکل داریم. 435 00:35:36,010 --> 00:35:37,093 ‫متوجه شدم. 436 00:35:37,887 --> 00:35:42,683 ‫و فقط میخواستم بدونم اگه ‫ایان تو این شرایط بود چیکار میکرد. 437 00:35:43,100 --> 00:35:47,145 ‫خب، فکر کنم اونم احتمالا تو همون ‫وضعیتی بود که تو هستی، یعنی... 438 00:35:49,148 --> 00:35:51,025 ‫فلجِ ناشی از تحلیل زیاد. 439 00:35:55,153 --> 00:35:56,738 ‫راجع به اون مطمئن نیستم. 440 00:35:57,198 --> 00:35:59,283 ‫منظورم اینه که برادرت کل اینجارو ساخت. 441 00:36:01,410 --> 00:36:03,787 ‫اون یه سازنده بود. اینو قبول دارم. 442 00:36:04,580 --> 00:36:05,957 ‫اون یه سازنده‌ست. 443 00:36:10,377 --> 00:36:12,422 ‫میشه لطفا این پیراهن رو بپوشی؟ 444 00:36:13,547 --> 00:36:16,092 ‫من تو رو اینجا آوردم که ‫بتونی کمکم کنی تصمیم بگیرم. 445 00:36:17,593 --> 00:36:19,762 ‫تو به کمک برای تصمیم‌گیری احتیاج نداری، جنا. 446 00:36:20,512 --> 00:36:22,013 ‫تو به یه رهبر قوی احتیاج داری. 447 00:36:23,015 --> 00:36:25,392 ‫چون اون تصمیمیِ که همه‌ی ‫تصمیم‌های دیگه رو میسازه. 448 00:36:29,938 --> 00:36:32,983 ‫نظرت چیه اگه یه فرایند مشارکتی راه بندازم؟ 449 00:36:33,608 --> 00:36:34,652 ‫مثل یه کمیته؟ 450 00:36:34,943 --> 00:36:36,278 ‫جنا، اگه بخوای اینجارو با یه... 451 00:36:36,403 --> 00:36:38,322 ‫کمیته اداره کنی، دقیقا همینی ‫که الان هست رو به دست میاری. 452 00:36:38,613 --> 00:36:40,407 ‫یعنی جف اریکسون و اختلال استرس ‫پس از سانحه‌ش... 453 00:36:40,532 --> 00:36:42,868 ‫دارن بدترین غریزه‌هاشو به خوردتون میدن. 454 00:36:43,995 --> 00:36:47,373 ‫قبل از اینکه ایان تیر بخوره، اون و جف، ‫یه تعادل عالی برقرار کرده بودن. 455 00:36:47,665 --> 00:36:48,582 ‫آره. 456 00:36:49,042 --> 00:36:50,375 ‫اون تعادل چطوره؟ 457 00:36:50,668 --> 00:36:55,172 ‫خب، به دختر جف حمله شده ‫پس حق داره. اون یه خط قرمز کشیده. 458 00:36:56,507 --> 00:36:58,508 ‫تنها چیزی که میدونم اینه که هیچ راهی نداره... 459 00:36:58,633 --> 00:37:02,053 ‫که جف قدرتش رو با اون ‫کمیته‌ی کوچولوی شیرینت تقسیم کنه. 460 00:37:02,430 --> 00:37:03,597 ‫اگه میخوای من کاری در این مورد انجام بدم، 461 00:37:03,722 --> 00:37:05,850 ‫انجام میدم. میخوای جلوشو بگیرم؟ جلوشو میگیرم. 462 00:37:06,183 --> 00:37:08,893 ‫و تو چطور میخوای این کارو کنی؟ ‫فقط میخوای به زور متوسل بشی؟ 463 00:37:09,020 --> 00:37:10,395 ‫این تنها چیزیه که اون بلده، باشه؟ 464 00:37:10,520 --> 00:37:11,938 ‫فکر میکردم تو آخرین نفری باشی... 465 00:37:12,063 --> 00:37:14,067 ‫که میخواد اینجا تبدیل به ‫یه جور اردوگاه جنگی بشه. 466 00:37:14,192 --> 00:37:17,068 ‫نمیخوام. و به همین دلیله که ‫دارم یه راه دیگه پیدا میکنم. 467 00:37:17,193 --> 00:37:19,072 ‫رمز رو به من بده. 468 00:37:19,197 --> 00:37:21,032 ‫رمز خزانه رو به من بده. ‫اسلحه‌ها رو به من بده. 469 00:37:21,157 --> 00:37:24,118 ‫مهمات رو به من بده. ‫من کنترل اینجارو بهت برمیگردونم. 470 00:37:24,368 --> 00:37:25,828 ‫بعدش چی؟ 471 00:37:26,787 --> 00:37:30,917 ‫اون موقع اون میره. ‫خودش و همه‌ی نوچه‌هاش، اونا میرن. 472 00:37:31,375 --> 00:37:33,710 ‫فقط حس میکنم اون توانایی‌های بیشتری داره. 473 00:37:33,918 --> 00:37:37,632 ‫این خیلی خوبه، جنا، ولی در حال حاضر ‫اون فقط یه تیکه‌ی دینامیت روشن شده‌ست... 474 00:37:37,757 --> 00:37:39,842 ‫وسط کمپت، و تو داری بهش اجازه میدی. 475 00:37:42,135 --> 00:37:46,223 ‫اگه ما پیشش بریم و یه معامله پیشنهاد بدیم چی؟ 476 00:37:46,807 --> 00:37:49,268 ‫بهش بگیم، «جف، تو از ریاست حراست کنار میری. 477 00:37:49,393 --> 00:37:50,645 ‫تارا، بچه‌ها، اونا میتونن بمونن» 478 00:37:50,770 --> 00:37:51,895 ‫و فکر میکنی اون این کارو میکنه؟ 479 00:37:54,857 --> 00:37:56,233 ‫میدونی که نمیکنه. 480 00:37:59,070 --> 00:37:59,945 ‫متاسفم. 481 00:38:00,570 --> 00:38:02,698 ‫نه با قدرت، نه با نیروی من، بلکه با... 482 00:38:02,823 --> 00:38:05,660 ‫نه، جنا، نه، نه، نه. دیگه خیلی دیره برای... 483 00:38:05,785 --> 00:38:07,537 ‫افسانه‌های تو، لالایی‌های کوچیکت، باشه؟ 484 00:38:07,662 --> 00:38:10,707 ‫تنها کاری که باید بکنی اینه که ‫بهم بگی چیکار کنم، و من انجامش میدم. 485 00:38:10,915 --> 00:38:11,623 ‫باشه؟ هیچ کاری نکن. 486 00:38:12,708 --> 00:38:13,583 ‫هیچ کاری. 487 00:38:13,708 --> 00:38:15,460 ‫فقط فعلا هیچ کاری نکن. 488 00:38:15,585 --> 00:38:16,837 ‫من تو این کار زیاد خوب نیستم، جنا. 489 00:38:16,962 --> 00:38:18,172 ‫میدونم. 490 00:38:18,672 --> 00:38:21,258 ‫لطفا. من باید کل ساکنین مزرعه رو برای این کار بیارم. 491 00:38:21,383 --> 00:38:24,345 ‫من نمیتونم این تصمیم رو به تنهایی بگیرم ‫منصفانه نیست. 492 00:38:26,472 --> 00:38:27,263 ‫لطفا. 493 00:38:29,683 --> 00:38:30,558 ‫باشه. 494 00:38:31,685 --> 00:38:32,437 ‫باشه. 495 00:38:34,188 --> 00:38:35,063 ‫ممنون. 496 00:38:43,738 --> 00:38:45,615 ‫تو تنها نیستی. 497 00:38:47,033 --> 00:38:48,452 ‫دیگه نیستی. 498 00:40:34,433 --> 00:40:37,102 ‫من فقط از روی هوس دروازه رو ‫برای دوستامون باز نکردم. 499 00:40:38,562 --> 00:40:39,772 ‫خدا بهم گفت این کارو بکنم. 500 00:40:42,733 --> 00:40:43,942 ‫منظورم اینه که، اون... نه به این واضحی، 501 00:40:44,067 --> 00:40:45,568 ‫ولی اون بهم گفت این کارو بکنم. 502 00:40:46,528 --> 00:40:47,822 ‫میدونم، جنا. 503 00:40:48,447 --> 00:40:50,532 ‫و جورجی گفت که یه نفر میمیره، 504 00:40:50,992 --> 00:40:52,325 ‫و یه نفر مرد. 505 00:40:52,493 --> 00:40:53,910 ‫فکر نمیکنم باید زیاد به این موضوع فکر کنیم. 506 00:40:54,035 --> 00:40:55,245 ‫اوه، فکر میکنم اون میدونه. 507 00:40:56,038 --> 00:40:57,540 ‫جک میگه که اون داره برای ‫یه ضربه روحی جبران میکنه. 508 00:40:57,832 --> 00:40:59,458 ‫شاید، شاید فقط همینه. 509 00:41:01,502 --> 00:41:02,460 ‫نه. 510 00:41:03,462 --> 00:41:06,090 ‫نه، خدا داره اینجا یه کاری انجام میده ‫به این باور دارم. 511 00:41:06,215 --> 00:41:07,340 ‫و جورجی... 512 00:41:09,593 --> 00:41:11,137 ‫اون بخشی از اونه. 513 00:41:25,860 --> 00:41:28,112 ‫جورجی میگه اون پسر توئه. 514 00:41:28,695 --> 00:41:30,865 ‫اون سیجِ، اون گفت این همین الان خودشه. 515 00:41:43,127 --> 00:41:44,462 ‫اون زنده‌ست. 516 00:41:47,422 --> 00:41:48,423 ‫ممنون. 517 00:42:20,622 --> 00:42:21,915 ‫سلام ایب. 518 00:42:22,540 --> 00:42:23,667 ‫- هی. ‫- هی. 519 00:42:25,668 --> 00:42:26,587 ‫ببخشید مزاحم شدم. 520 00:42:26,878 --> 00:42:28,047 ‫اوه، نه، اشکالی نداره. 521 00:42:28,422 --> 00:42:29,798 ‫احتیاج داشتم کسی مزاحمم بشه. 522 00:42:30,882 --> 00:42:32,927 ‫کلیر بهم گفت که باهات صحبت کرده. 523 00:42:33,177 --> 00:42:36,388 ‫اون فکر کرد شاید اگه ‫منم باهات صحبت کنم مفید باشه. 524 00:42:37,222 --> 00:42:39,267 ‫نمیدونم که باید به کسی... 525 00:42:39,392 --> 00:42:42,812 ‫الان نصیحت کنم یا نه، ‫ولی میتونم رک و راست بهت بگم. 526 00:42:43,103 --> 00:42:45,605 ‫فکر نمیکنم وقت برای ‫چیز دیگه‌ای داشته باشی. 527 00:42:53,572 --> 00:42:55,782 ‫- من و کلیر... ‫- اون دوستت داره. 528 00:42:58,077 --> 00:42:59,870 ‫اون دختر دوستت داره. 529 00:43:03,623 --> 00:43:05,208 ‫ولی مسئله اینجاست، ایب. 530 00:43:07,920 --> 00:43:10,172 ‫تو یه چهارمِ مردی ‫که پدرش هست هم نیستی. 531 00:43:11,715 --> 00:43:13,175 ‫تو فقط یه پسری. 532 00:43:14,008 --> 00:43:15,718 ‫میدونی پدرش چیکار کرد؟ 533 00:43:16,720 --> 00:43:19,055 ‫اون جلوی یه گلوله ایستاد ‫تا ازش محافظت کنه. 534 00:43:19,473 --> 00:43:22,017 ‫پدر بچه‌های من، برای محافظت از کل ‫این مکان جونشو از دست داد. 535 00:43:22,142 --> 00:43:24,185 ‫اون برای محافظت از کلیر مرد. 536 00:43:26,938 --> 00:43:28,398 ‫این چیزیه که یه مرد هست. 537 00:43:30,233 --> 00:43:33,945 ‫و اون تو رو انتخاب کرده ‫که اون براش باشی. 538 00:43:35,613 --> 00:43:36,865 ‫چیکار کنم؟ 539 00:43:37,742 --> 00:43:39,618 ‫چطور براش اون باشم؟ 540 00:43:39,743 --> 00:43:43,872 ‫یه کم اراده تو خودت جمع کن ‫و یه مرد با شخصیت باش، 541 00:43:43,997 --> 00:43:45,790 ‫با شرافت، با فداکاری. 542 00:43:47,083 --> 00:43:48,168 ‫اونو پیدا کن. 543 00:43:49,002 --> 00:43:50,420 ‫این چیزیه که اون بهش احتیاج داره. 544 00:43:56,260 --> 00:44:00,388 ‫مذهب برای اون و خانوادش خیلی مهمه. 545 00:44:01,015 --> 00:44:03,100 ‫جک، من حتی نمیدونم ‫به خدا اعتقاد دارم یا نه. 546 00:44:03,350 --> 00:44:04,768 ‫مهم نیست. 547 00:44:04,893 --> 00:44:06,270 ‫اون به تو احتیاج داره که ‫به خدا اعتقاد داشته باشی، 548 00:44:06,395 --> 00:44:07,813 ‫مادرش به تو احتیاج داره که ‫به خدا اعتقاد داشته باشی. 549 00:44:07,938 --> 00:44:09,313 ‫مهم نیست، ایب. 550 00:44:09,732 --> 00:44:11,192 ‫مطمئن نیستی؟ 551 00:44:12,358 --> 00:44:13,527 ‫هیچکس مطمئن نیست. 552 00:44:14,235 --> 00:44:15,237 ‫تو چی؟ 553 00:44:16,197 --> 00:44:17,072 ‫تو به چی اعتقاد داری؟ 554 00:44:17,197 --> 00:44:18,698 ‫تو به خدا اعتقاد داری؟ 555 00:44:20,533 --> 00:44:21,993 ‫من به خدا اعتقاد ندارم. 556 00:44:23,745 --> 00:44:24,497 ‫باشه. 557 00:44:25,330 --> 00:44:26,207 ‫نه، ندارم. 558 00:44:28,333 --> 00:44:29,502 ‫ولی ای کاش داشتم. 559 00:44:30,627 --> 00:44:32,253 ‫چون اون موقع میدونستم که یه نفر هست... 560 00:44:32,378 --> 00:44:33,588 ‫اون بالا که از ما محافظت میکنه... 561 00:44:34,255 --> 00:44:36,092 ‫و اینکه ما اینجا تنها نیستیم. 562 00:44:39,470 --> 00:44:43,682 ‫و اینکه تام هنوز یه جایی وجود داره. 563 00:44:46,227 --> 00:44:48,687 ‫و اینکه بچه‌های من قراره شاد و سالم بزرگ شن، 564 00:44:49,270 --> 00:44:51,898 ‫نه تو یه دنیای پر از نفرت و نابودی. 565 00:44:52,190 --> 00:44:55,443 ‫و اگه خدایی هست ‫من از دستش خیلی عصبانیم. 566 00:44:56,112 --> 00:44:57,153 ‫چون ما بهش احتیاج داریم. 567 00:44:57,695 --> 00:44:59,280 ‫من بهش احتیاج دارم، بچه‌هام بهش احتیاج دارن ‫تو بهش احتیاج داری، 568 00:44:59,407 --> 00:45:00,615 ‫کل این مکان بهش احتیاج داره. 569 00:45:00,740 --> 00:45:01,867 ‫پس اون کجاست؟ 570 00:45:10,083 --> 00:45:11,543 ‫چطور پیداش کنیم؟ 571 00:45:13,420 --> 00:45:17,548 ‫ ایب، فقط به آسمون نگاه کن و ازش بخواه. 572 00:45:18,050 --> 00:45:18,925 ‫شاید به همین سادگی باشه. 573 00:45:32,230 --> 00:45:33,690 ‫خدای عزیز، 574 00:45:34,525 --> 00:45:36,235 ‫من سوالای خیلی زیادی دارم. 575 00:45:39,572 --> 00:45:41,115 ‫خیلی مسخره‌ست. 576 00:45:51,417 --> 00:45:52,877 ‫ایب، ایب. 577 00:45:54,252 --> 00:45:56,463 ‫چی... حالت خوبه؟ 578 00:45:56,713 --> 00:45:58,382 ‫آره، آره، من... 579 00:45:59,423 --> 00:46:00,967 ‫فقط... فقط داشتم فکر میکردم. 580 00:46:03,178 --> 00:46:04,303 ‫راجع به چی . 581 00:46:05,513 --> 00:46:06,432 ‫دعا میکردی؟ 582 00:46:07,057 --> 00:46:08,892 ‫راجع به کلیر، راجع به من و تو، 583 00:46:09,267 --> 00:46:11,895 ‫راجع به آینده‌ی خانوادمون. 584 00:46:15,982 --> 00:46:17,067 ‫خانوادمون؟ 585 00:46:17,608 --> 00:46:19,653 ‫نمیتونی ببینیش؟ 586 00:46:21,197 --> 00:46:23,157 ‫آره، میتونم. 587 00:46:23,282 --> 00:46:25,492 ‫چیزای خیلی زیادی هست که من باید بفهمم... 588 00:46:25,617 --> 00:46:27,535 ‫که ما باید بفهمیم. 589 00:46:28,870 --> 00:46:30,122 ‫ولی میخوام با هم انجامش بدیم. 590 00:46:31,540 --> 00:46:32,332 ‫باشه. 591 00:46:32,707 --> 00:46:33,708 ‫میخوام یه چیزی بهت نشون بدم. 592 00:46:34,208 --> 00:46:34,960 ‫خب. 593 00:46:54,813 --> 00:46:56,273 ‫هی جف، اونجایی؟ 594 00:46:58,567 --> 00:46:59,693 ‫جف گوش میده. 595 00:47:00,943 --> 00:47:02,278 ‫ساکنین مزرعه یه جلسه دارن. 596 00:47:03,113 --> 00:47:03,863 ‫یه جلسه؟ 597 00:47:04,197 --> 00:47:07,117 ‫آره، راجع به تو و کاری که کردی. 598 00:47:09,035 --> 00:47:10,287 ‫تو انبار میبینمت. 599 00:47:10,703 --> 00:47:12,957 ‫گرفتم، جف قطع کرد. 600 00:47:16,042 --> 00:47:17,043 ‫چی شده؟ 601 00:47:18,003 --> 00:47:19,503 ‫ژنرال راس یه جلسه راجع به من گذاشته. 602 00:47:20,047 --> 00:47:21,340 ‫خب، برنامه‌ت چیه؟ 603 00:47:21,757 --> 00:47:25,010 ‫ایوان رو برمیدارم، میرم جلسه، ‫کنترل رو محکم میکنم. 604 00:47:25,135 --> 00:47:26,220 ‫این فکر خوبی نیست، جف. 605 00:47:26,512 --> 00:47:28,263 ‫بعضی از این آدما طرف تو نیستن. 606 00:47:29,055 --> 00:47:30,390 ‫فقط دارم با کارتهایی ‫که بهم داده شده بازی میکنم. 607 00:47:30,515 --> 00:47:32,600 ‫تو داری درگیری رو تشدید میکنی ‫و بهتر از این میدونی. 608 00:47:32,977 --> 00:47:35,312 ‫تو نباید تو کمین عجله کنی ‫باید وقت بخری. 609 00:47:35,687 --> 00:47:37,063 ‫برادر ایان دنبال دعواست. 610 00:47:37,688 --> 00:47:38,232 ‫ساعت داره تیک تیک میکنه. 611 00:47:38,357 --> 00:47:39,482 ‫تو اینو نمیدونی، جف. 612 00:47:39,817 --> 00:47:41,443 ‫تو با یه دیکتاتور نمیجنگی. 613 00:47:41,693 --> 00:47:43,403 ‫تو با یه آدم وسواس کنترل طرفی. 614 00:47:44,028 --> 00:47:45,113 ‫جایی برای توافق هست، 615 00:47:45,238 --> 00:47:46,865 ‫ولی تو باید بخوای که پیداش کنی. 616 00:47:47,198 --> 00:47:49,283 ‫پس من فقط باید هر چی ‫اونا بهم میگن رو انجام بدم. 617 00:47:49,618 --> 00:47:51,245 ‫خب، فعلا اینقدر هم بد نیست. 618 00:47:51,495 --> 00:47:53,955 ‫اگه خانوادمون آخرش بمیرن، آره، خیلی بده. 619 00:47:57,250 --> 00:47:58,627 ‫دوباره دو تا گزینه. 620 00:48:01,422 --> 00:48:02,380 ‫میرم. 621 00:48:03,215 --> 00:48:04,507 ‫منم میرم. 622 00:48:09,553 --> 00:48:10,972 ‫خب، میفهمم چی میگی، 623 00:48:11,097 --> 00:48:12,848 ‫و باهات موافقم، ولی نگرانی من اینجاست... 624 00:48:12,975 --> 00:48:15,143 ‫که ما یه مرد دیگه رو که توانایی ‫جنگیدن داره از دست میدیم، 625 00:48:15,268 --> 00:48:18,563 ‫و فقط، نگرانم که با کم کردن تعدادمون، 626 00:48:18,688 --> 00:48:21,942 ‫قدرتمون رو از دست بدیم، ‫توانایی محافظت از خودمون رو از دست بدیم. 627 00:48:22,067 --> 00:48:24,318 ‫ما به خاطر جف داریم آدم از دست میدیم. 628 00:48:24,485 --> 00:48:25,778 ‫جفی نباشه، آتیشی هم نیست. 629 00:48:28,532 --> 00:48:30,283 ‫فکر میکنم باید گزینه‌ها رو بسنجیم. 630 00:48:30,617 --> 00:48:33,995 ‫با اینکه اون یه جورایی ناپایدارِ، 631 00:48:34,245 --> 00:48:35,455 ‫مردایی مثل اون نیستن... 632 00:48:35,580 --> 00:48:36,790 ‫چی شده؟ 633 00:48:38,125 --> 00:48:39,333 ‫جف. 634 00:48:40,168 --> 00:48:41,127 ‫باید بری. 635 00:48:41,462 --> 00:48:42,670 ‫به گفته‌ی کی؟ 636 00:48:43,172 --> 00:48:46,300 ‫در حال حاضر، تقریبا به گفته‌ی همه. 637 00:48:49,177 --> 00:48:50,220 ‫خب، من میفهمم چی میگین. 638 00:48:50,345 --> 00:48:52,388 ‫از همه میخوام ساکت باشن. ‫از همه میخوام ساکت باشن. 639 00:48:52,597 --> 00:48:53,265 ‫جف، به من گوش کن. 640 00:48:53,390 --> 00:48:54,642 ‫هنوز هیچ تصمیمی گرفته نشده. 641 00:48:55,017 --> 00:48:56,310 ‫ما فقط میخوایم راجع به وضعیت صحبت کنیم. 642 00:49:00,355 --> 00:49:03,275 ‫هی، الان فرصتته. 643 00:49:05,235 --> 00:49:06,193 ‫آره، همین الان. 644 00:49:06,612 --> 00:49:07,653 ‫آدماتو آماده کن. 645 00:49:08,030 --> 00:49:09,280 ‫رفیق، اونا قراره همین الان ‫شروع کنن به تیراندازی به همدیگه. 646 00:49:09,405 --> 00:49:10,865 ‫حمله کن. تکرار میکنم ‫همین الان حمله کن. 647 00:49:11,533 --> 00:49:13,327 ‫همین الان حمله کن. ‫تکرار میکنم، همین الان حمله کن. 648 00:49:21,585 --> 00:49:23,378 ‫خانواده‌ی من هیچ جا نمیرن. 649 00:49:23,837 --> 00:49:24,922 ‫مشکلی نیست. 650 00:49:25,963 --> 00:49:27,007 ‫اونا میتونن بمونن. 651 00:49:28,175 --> 00:49:29,677 ‫تو باید وسایلتو جمع کنی و بری. 652 00:49:29,927 --> 00:49:30,718 ‫خب، یه لحظه صبر کن. 653 00:49:31,052 --> 00:49:32,470 ‫نه، این جلسه... 654 00:49:32,595 --> 00:49:34,263 ‫این جلسه تموم شد. 655 00:49:48,362 --> 00:49:50,030 ‫جف، گوش کن، ما... من تصمیم گرفتم که... 656 00:49:50,155 --> 00:49:51,365 ‫نه، جنا. 657 00:49:51,948 --> 00:49:52,782 ‫اون راست میگه. 658 00:49:54,575 --> 00:49:55,285 ‫تموم شد. 659 00:49:56,035 --> 00:49:56,745 ‫جف! 660 00:49:56,953 --> 00:49:58,205 ‫جورجی، نه! 661 00:49:59,953 --> 00:50:08,205 .::: مترجم مرتضی راکی :::. کانال تلگرام : @nestedsub